به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

h. jahanbazi

  • یوسف عسکری*، حسن جهانبازی، مهدی پورهاشمی
    درختان بلوط (.Quercus sp) میزبان حشره ها و آفات مختلف تولیدکننده انواع گال هستند، اما اطلاعات اولیه و اساسی درمورد مقدار گال برگی آن ها، محدود و ناچیز است. پژوهش پیش رو با هدف مقایسه مقدار گال برگی بلوط ایرانی (.Q. brantii Lindl) بین جهت های مختلف تاج درختان، فرم های رویشی (دانه زاد و شاخه زاد) و دامنه های متفاوت جغرافیایی در توده های سالم و دچار زوال در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. پس از جنگل گردشی در رویشگاه های شهرستان های بویراحمد و دنا، دو قطعه نمونه یک هکتاری با آثار زوال (خشکیدگی) و دو قطعه نمونه بدون آثار زوال (شاهد) در دامنه های شمالی و جنوبی انتخاب شدند. ضمن اندازه گیری متغیرهای کمی پایه های بلوط ایرانی (قطر برابرسینه، قطر جست گروه، ارتفاع و سطح تاج) 20 برگ از هر جهت جغرافیایی تاج درخت برداشت شد. در آزمایشگاه، گال ها از روی برگ های نمونه جداسازی و وزن شدند. براساس نتایج به دست آمده از مقایسه میانگین، هرچند جهت شمال تاج درختان در اغلب رویشگاه ها، مقدار گال بیشتری داشت، اما ازاین نظر بین جهت های مختلف تاج یک درخت در هر دو فرم رویشی، اختلاف معنی داری مشاهده نشد. در هر دو فرم رویشی، میانگین مجموع وزن گال برگ های نمونه در رویشگاه زوال دامنه جنوبی به طور معنی داری بیشتر از رویشگاه های دیگر بود. همچنین، مقدار گال برگ در درختان دانه زاد به طور معنی داری بیشتر از پایه های شاخه زاد به دست آمد. به نظر می رسد که عوامل اقلیمی و توپوگرافی مانند ارتفاع از سطح دریا و میانگین دمای ماهانه، نقش تعیین کننده ای در گسترش گال برگی بلوط ایرانی دارند.
    کلید واژگان: ارتفاع از سطح دریا، تاج پوشش، جهت دامنه، فرم رویشی
    Y. Askari *, H. Jahanbazi, Mehdi Pourhashemi
    Oak trees are hosts of diverse gall-inducing parasites, but the information about the leaf gall is poorly understood. This study aims to examine the weight of leaf galls on oak trees (Quercus brantii Lindl.) in different crown directions with different growth forms (high-forest and coppice) on different geographical slopes in healthy and dry stands of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province, Iran. For this purpose, two sample plots with a one-ha area involving decline traces of trees (dry) and two sample plots without dieback (control) on the northern and southern slopes in forest sites of Boyer-Ahmad and Dena counties of Iran were selected by field survey. After recording the quantitative variables (DBH, mean diameter of sprout-clump, height and canopy cover), we collected 20 leaves from each direction of the crown of each tree sampled. In the laboratory, the galls were removed from the leaves and weighed. The results showed that there was no statistical significance between the different crown directions of the sample trees in both growth forms, although, in most sites, the northern direction of the trees had more galls. Leaf samples from the south decline site were found to have significantly more gall weight than samples from the other sites in both growth forms. Also, high-forest trees had significantly more leaf galls on their leaves than the coppice trees did. Monthly average temperature and altitude seem to be two determining factors in leaf gall development of the oak trees.
    Keywords: aspect, crown cover, elevation, Growth form
  • یعقوب ایران متش*، مهدی پورهاشمی، حسن جهانبازی گوجانی، محمود طالبی

    در اکوسیستم های جنگلی، تولید جنگل، ذخیره و جریان کربن بر مبنای اندازه گیری های زی توده محاسبه می شوند. این پژوهش با هدف مقایسه زی توده و اندوخته کربن روی زمینی، لاش ریزه و خاک در توده های جنگلی سالم و دچار زوال بلوط ایرانی در استان چهارمحال وبختیاری انجام شد. ابتدا چهار قطعه نمونه یک هکتاری در مناطق شاخص متاثر از پدیده زوال بلوط و مناطق سالم انتخاب شد. سپس اطلاعات کمی تمام درختان موجود اندازه گیری شد. برای محاسبه زی توده و اندوخته کربن روی زمینی از معادلات آلومتری موجود استفاده شد. در هر قطعه نمونه، 10 قاب نیم مترمربعی انداخته و تمام لاش ریزه های موجود در آنها جمع آوری و وزن تر، خشک و کربن نمونه ها اندازه گیری شد. برای اندازه گیری کربن آلی خاک، در هر قطعه نمونه، 5 نمونه خاک برداشت شد. نتایج نشان داد میانگین زی توده روی زمینی در قطعه نمونه های شاهد 31/4 و در قطعات متاثر از پدیده زوال 15/8 تن در هکتار است. میانگین اندوخته کربن روی زمینی در قطعات شاهد و دچار زوال به ترتیب 15/1 و 7/7 تن در هکتار به دست آمد. مقدار اندوخته کربن لاش ریزه در قطعات شاهد 1584/1 و در قطعات دچار زوال 1148/6 کیلوگرم در هکتار بود. مقدار اندوخته کربن، نیتروژن، فسفر و درصد رطوبت خاک، تفاوت معنی داری را بین قطعات نمونه شاهد و دچار زوال نشان داد. نتایج این تحقیق حاکی از تغییرات قابل توجه زی توده و اندوخته کربن روی زمینی و خاک در توده های جنگلی دچار زوال است که در بلند مدت خسارات جبران ناپذیری را به اکوسیستم جنگلی غرب کشور وارد خواهد ساخت. این موضوع لزوم توجه مدیران و تصمیم سازان منابع طبیعی کشور را به ارایه راهکارهای مدیریتی برای کنترل و مبارزه با این پدیده گوشزد می کند.

    کلید واژگان: زی توده، کربن، خشکیدگی، چهارمحال وبختیاری
    Y. Iranmanesh*, M. Pourhashemi, H. Jahanbazi, M. Talebi

    In forest ecosystems, forest production, storage and carbon flow are calculated based on biomass measurements. The aim of this study was to compare the biomass and carbon stock of the above-ground, litter and soil in the oak decline and control plots in Chaharmahal and Bakhtiari province. Four one-hectare sample plots were selected in the healthy (control) and declined stands of oak. Then quantitative information of all trees were measured. Allometric equations were used to calculate the above-ground biomass and carbon stock. Ten microplots were established in each sample plot and all litters were collected. Wet and dry weights and carbon content of the litter samples were measured. To measure soil organic carbon, five soil samples were taken in each sample plot. The results showed that above-ground biomass in the control and decline sample plots were 31.4 and 15.8 tons/hectare respectively. Also, the average of the above-ground carbon stock in the control and decline plots were 15.1 and 7.7 tons/hectare, respectively. The mean of litter carbon in the control plots was 1584.1 kg/ha and in the decline plots was 1148.6 kg/ha. The amount of carbon, nitrogen, phosphorus and soil moisture content showed a significant difference between the control and decline plots. The results of this study indicated significant changes in biomass, carbon stock and soil in declined stands of oak which may cause irreparable damage to the Zagros forest ecosystem, in the long term. This issue highlights the need for the attention of managers and decision makers of natural resources, regarding the provision of management solutions to control this phenomenon.

    Keywords: Biomass, Carbon, Decline, Chaharmahal, Bakhtiari
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال