mandana nasseri
-
Objectives
This study aimed to compare the effects of requirement-based and test-based formative assessment methods on pre-clinical endodontic competence and performance of dental students.
MethodsThis interventional field study was conducted on dental students of Shahid Beheshti Dental School in the first and second semesters of 2021 academic year (third-year students), taking practical basic endodontics 1. After receiving theoretical instructions and practical demonstrations, the students in both groups were asked to perform root canal therapy for extracted maxillary anterior and mandibular/maxillary canine teeth as part of their requirement. Their errors were assessed and recorded by two calibratedinstructors. Next, group 1 students performed root canal therapy for mandibular incisors and premolars as their requirement and returned the treated teeth on a specific date every 3 weeks. Group 2 students did not have a specific requirement and only participated in an examination which included endodontic treatment of the same group of teeth treated by group 1 students at the same designated dates. The treated teeth were assessed by instructors for errors. A final examination was held at the end of the semester for both groups. The two groups were compared by independent t-test, ANCOVA, Pearson Chi-square, and Mann-Whitney tests (alpha=0.05).
ResultsNo significant difference was found between the two groups in access cavity preparation, root canal instrumentation, or obturation (P>0.05).
ConclusionRequirement-based and test-based formative assessment methods had similar effects on pre-clinical endodontic competence and performance of dental students
Keywords: Endodontics, Process Assessment, Health Care, Students, Dental, Task Performance, Analysis -
Objectives
Ensuring strong adhesion of silicate-based cement to dentin during root canal therapy is crucial for achieving optimal results. This review aims to evaluate how different intracanal medicaments impact the tensile bond strength of silicate-based cement in root canal treatments.
MethodsA thorough electronic search was performed using the PubMed and Google Scholar databases for articles published from 2000 to 2023.
ResultsThe studies included in this review evaluated the effects of various intracanal medicaments, including calcium hydroxide, chlorhexidine, triple antibiotic paste, double antibiotic paste, simvastatin, and bioactive glass, on the bond strength of silicate-based cements like mineral trioxide aggregate (MTA), Biodentine, and calcium-enriched mixture (CEM) cement. The results demonstrated varied impacts of these medicaments; some improved bond strength, while others had minimal effect. Specifically, calcium hydroxide frequently enhanced bond strength, and some antibiotic pastes showed similar benefits. In contrast, medicaments such as phenolic preparations and formaldehyde were found to have limited efficacy and potential toxicity.
ConclusionThe type, concentration, and application site of intracanal medicaments significantly impact bond strength. This review highlighted the potential advantages of these medicaments, including improved root canal disinfection and enhanced push-out bond strength of commonly used dental cements. These insights can help dental professionals optimize root canal treatments and improve patient outcomes.
Keywords: Dental Cements, Bond Strength, Silicate Cement, Root Canal Medicament -
Introduction
This study investigated the amount of debris and smear layer remaining followed chemomechanical preparation using three systems: ProTaper Universal, reciprocating SafeSider, and hand K-Flexofiles with scanning electron microscope (SEM).
Materials and MethodsSixty-five mandibular molars with mesiobuccal canal curvature (25 to 40°) were extracted and divided into one control group (n=5), and three experimental groups (n=20) according to the preparation method; K-Flexofile, ProTaper Universal and SafeSider instruments. All canals were irrigated with 3 ml of 5.25% sodium hypochlorite solution and 3 mL of 17% EDTA. Subsequently, the canals were irrigated with 5 ml of normal saline. Then the teeth were examined under the scanning electron microscope (SEM). Kruskal-Wallis, Dunn-Q Bonferroni, and Friedman tests were used for statistical analysis of results.
ResultsTo assess the accumulation of debris, statistically significant differences were observed only in the coronal area among ProTaper Universal, SafeSider, K-Flexofile, and the control group. (P=0.029). To evaluate the residual smear layer amount, statistically significant differences were observed only in the coronal and middle areas, following the preparation of the canals using ProTaper Universal, SafeSider, and hand K-Flexofiles and control groups (P=0.019).
ConclusionsBased on the present in vitro study, we can declare that the canals were utterly cleaned of debris and smear layer in none of the groups. Manual Flexofile and ProTaper Universal groups result in cleaner canal walls than reciprocal SafeSider, in the coronal and middle thirds.
Keywords: ProTaper, Root Canal Preparation, SafeSider, Smear Layer, Scanning Electron Microscopy -
سابقه و هدفآگاهی از آناتومی داخلی دندان و اپیکال فورامن همواره به عنوان پیش نیازی اساسی قبل از انجام درمان های کانال ریشه محسوب شده، برای موفقیت درمان اندودنتیک یک ضرورت است. هدف از این مطالعه تعیین فاصله اپیکال فورامن از اپکس آناتومیک و تنگه اپیکال، بررسی انحراف فورامن اپیکال از اپکس اناتومیک و تعیین شایع ترین انواع کانال در دندانهای پره مولر فک بالا توسط استریومیکروسکوپ بود.مواد و روش هادر بررسی تجربی آزمایشگاهی حاضر 100عدد دندان پره مولر اول و دوم ماگزیلا کشیده شده از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران انتخاب شده، پس از ضدعفونی ریشه ها و تهیه حفره دسترسی، جهت انحراف فورامن اپیکال و فاصله آن از اپکس آناتومیک به کمک فایل شماره 10 و توسط مشاهده با استریومیکروسکوپ تعیین گردید. سپس به منظور اندازه گیری فاصله فورامن اپیکال تا تنگه اپیکال و بررسی نوع کانال دندان ها، تزریق متیلن بلو2٪، دمینرالیزاسیون و شفاف سازی دندان ها انجام گرفت.یافته هادر پره مولرهای اول ماگزیلا بطور میانگین فاصله فورامن اپیکال تا اپکس آناتومیک و تنگه اپیکال به ترتیب 5/0-4/0 و 7/0-5/0 میلی متر و در پره مولرهای دوم ماگزیلا به ترتیب 7/0-3/0 و 1-6/0 میلی متر بدست آمد. کمتر از 17٪ کانال های پره مولر اول و کمتر از 37٪ کانال های پره مولر دوم در دو بعد مزیودیستال و باکولینگوال بدون انحراف به اپکس آناتومیک رسیدند. بیشترین نوع کانال، بر طبق طبقه بندی Vertucci در پره مولر اول TypeIV و در پره مولر دومTypeI بود. 94٪ (47 عدد) دندان های پره مولار اول و 46٪ (23عدد) پره مولارهای دوم، دو کاناله و باقی موارد یک کاناله بودند.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد در دندان های پره مولار فورامن اپیکال در فاصله حدود 7/0-3/0میلی متری از اپکس آناتومیک و 1-5/0 میلی متری تنگه اپیکال واقع شده است. در بیشتر از 83٪ از پره مولرهای اول و بیشتر از 63٪ از پره مولرهای دوم، فورامن اپیکال بر اپکس آناتومیک منطبق نبود. دندان های پره مولار اول در 94٪ و پره مولار دوم در 46٪ موارد دو کاناله بودند.
کلید واژگان: اپکس اناتومیک، انحراف کانال، پره مولار، تنگه اپیکال، شفاف سازی، فورامن اپیکال، نوع کانال -
سابقه و هدفخصوصیات ضدباکتری نانوذرات نقره اخیرا در درمان ریشه مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر آنتی میکروبیال محلول شستشوی جدید حاوی نانوسیلور در مقایسه با هیپوکلریت سدیم و کلرهگزیدین علیه گونه های اشریشیا کولای، انتروکوک فکالیس، سودوموناس آئروژینوزا وکاندیدا آلبیکانس به روش کشت مستقیم انجام شد.مواد و روش هادر این تحقیق تجربی آزمایشگاهی، محیط کشت مولر هینتون برای گونه های اشریشیا کولای، کاندیدا آلبیکانس و سودوموناس آئروژینوزا و محیط کشت اختصاصی بایل اسکولین برای انتروکوک فکالیس تهیه شد. محلول های مختلف شستشوی مورد استفاده شامل کلرهگزیدین2%، کلرهگزیدین2/0%، هیپوکلریت سدیم 25/5%، هیپوکلریت سدیم 5/2%، هیپوکلریت سدیم 125/1%، محلول های نانوسیلور 4000، 400، 200، 150، 100، 50 و 25 ppm بودند، که بعد از آماده سازی با باکتری ها مجاور شده، محیط های کشت به مدت 24 ساعت در انکوباتور با دمای C°37 نگهداری شدند. مقادیر قطر هاله عدم رشد میکروبی برای گونه های مختلف تعیین و داده ها با آزمون های Kruskal-wallis و Dunnett مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هاتفاوت های معنی داری میان محلول های شستشو برحسب مقادیر هاله عدم رشد میکروبی برای گونه های انتروکوک فکالیس، اشریشیا کولای، کاندیدا آلبیکانس و سودوموناس آئروژینوزا وجود داشت(0001/0P<). بیشترین اثرات ضدمیکروبی در هیپوکلریت سدیم با غلظت های 25/5% و 5/2% علیه گونه های میکروبی به ثبت رسید. محلول نانوذرات نقره، فعالیت ضدباکتری قابل قبول در مقایسه با سایر مواد برعلیه گونه های باکتری داشته، این فعالیت با افزایش غلظت یون های نقره به صورت مستمر افزایش یافته بود. محلول شستشوی حاوی نانوسیلور در غلظت های مختلف تا ppm100 تفاوت معنی داری با هیپوکلریت سدیم 25/1٪نشان نداد. علاوه بر این، بالاترین خاصیت آنتی باکتریال علیه گونه سودوموناس آئروژینوزا در غلظت های مختلف نانوسیلور تا ppm 100 مشاهده شد، در حالیکه کلرهگزیدین هیچ فعالیت ضدباکتری برعلیه گونه های سودوموناس آئروژینوزا نشان نداد.نتیجه گیریبراساس نتایج تحقیق، محلول شستشوی کانال ریشه نانوسیلور اگر چه فعالیت ضدباکتری کمتری نسبت به محلول های رایج مورد استفاده داشته است، ولی فعالیت ضدباکتری آن علیه گونه های مختلف باکتری قابل قبول می باشد. بنابراین، در صورت تایید سایر خصوصیات و قابلیت های نانوسیلور، می توان مطالعه بیشتری جهت بهبود خواص این ماده انجام داد و از آن به عنوان جایگزین محلول های معمول شستشوی کانال استفاده نمود.
کلید واژگان: فعالیت ضدباکتری، کلرهگزیدین، هیپوکلریت سدیم، مواد شستشودهنده کانال ریشه، نانوسیلور -
سابقه و هدف
پروپولیس ماده ایست رزینی که توسط زنبور عسل تولید می شود و امروزه به عنوان یک عامل ضد میکروبی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر پروپولیس به عنوان داروی داخل کانال بر میزان تغییررنگ دندان ها و ارتباط میان روش های مختلف قرار دادن دارو بر میزان تغییر رنگ بود.
مواد و روش هادر تحقیق تجربی حاضر،40 دندان سالم قدامی انسانی انتخاب شدند. پس از تهیه حفره دسترسی و آماده سازی کانال ها، دندان ها به سه گروه تقسیم گردیدند. درگروه «الف» پروپولیس در داخل کانال و پالپ چمبر قرار گرفت. درحالی که درگروه «ب» پروپولیس در داخل کانال قرار داده شد. درگروه «ج» به عنوان گروه کنترل در داخل کانال سرم فیزیولوژی قرار داده شد. تصاویر دیجیتالی از سطوح لبیالی تمام دندان ها توسط دوربین دیجیتالی(Fujifilm، 5.0MP، 12X Optical، Tokyo، Japan) در بازه های زمانی 1روز، 1 هفته، 2 هفته، 1ماه و 2 ماه تهیه شدند. بررسی رنگ دندان ها در سه قسمت (اینسیزالی، میانی و سرویکالی) توسط سیستم CIELab و به وسیله نرم افزار گرافیکی فتوشاپ انجام گرفت. داده های جمع آوری شده در دوره های پیگیری ذکر شده مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته هاتفاوت تغییرات کلی رنگ ایجاد شده در دو گروه الف و ب نسبت به گروه کنترل معناداربود (001/0P<). تغییرات معناداری در دوره های پیگیری در گروه های الف و ب مشاهده شد (001/0P<). همچنین درماه دوم میزان تفاوت تغییرات کلی رنگ در دندان های گروه الف وب در قسمت های مختلف دندان (اینسیزالی، میانی و سرویکالی) غیر معنادار برآورد گردید.
نتیجه گیریبه استناد نتایج به دست آمده، استفاده از پروپولیس به عنوان داروی داخل کانال می تواند سبب تغییر رنگ کلینیکی در تاج دندان ها گردد. روش های مختلف قرار دادن دارو نیز تاثیری بر میزان این تغییر رنگ ندارد.
کلید واژگان: پروپولیس، تغییررنگ دندان، داروی داخل کانال، سیستم CIELab -
سابقه و هدفاطلاع دقیق از توپوگرافی آپکس دندان و محل تنگه اپیکال جهت انجام درمان کانال ریشه دندان و پیش آگهی طولانی مدت درمان ضروری است. از آن جا که یکی از رایج ترین معیارهای تشخیص محل ختم درمان نمای رادیوگرافی می باشد، تعیین محل تنگه اپیکال بر مبنای رادیوگرافی ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی فاصله تنگه اپیکالی تا اپکس آناتومیک و رادیوگرافیک در دندان های خارج شده پره مولر دوم ماگزیلا به کمک روش شفاف سازی بوده، روایی نتایج رادیوگرافی نسبت به هیستولوژی نیز مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش هادر بررسی تجربی آزمایشگاهی حاضر، 50 دندان پره مولر دوم دائمی ماگزیلا کشیده شده از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران انتخاب شدند. پس از پاکسازی وضدعفونی سطح ریشه ها و تهیه حفره دسترسی، متیلن بلو 2٪ با استفاده از فشار منفی به داخل کانال ها تزریق گردید. سپس پروسه دمینرالیزاسیون و شفاف سازی دندان ها با استفاده از اسید نیتریک 5٪ و متیل سالیسیلات انجام شد. نمونه ها درزیراستریومیکروسکوپ با بزرگنمایی 16 بررسی گردیدند. جهت تعیین فاصله تنگه تا آپکس رادیوگرافی، پس از ثابت کردن یک فایل شماره 10 در محل تنگه اپیکالی در زیر استریومیکروسکوپ وآغشته کردن آپکس دندان ها به سیلر، از تمامی نمونه ها رادیوگرافی تهیه شد. نتایج بدست آمده از قسمت هیستولوژی با رادیوگرافی مقایسه و روایی (صحت) نتایج رادیوگرافی نسبت به هیستولوژی مورد بررسی قرار گرفت.یافته هادر بررسی انجام شده میانگین فاصله تنگه اپیکال تا اپکس آناتومیک و اپکس رادیوگرافیک به ترتیب 9/0 و 05/1 میلی متر و انحراف معیار به ترتیب 2/0 و 2/0 میلی متر بدست آمد. حساسیت و ویژگی نتایج رادیوگرافی به ترتیب 8/87% و 8/88% بوده، ارزش اخباری مثبت و منفی آن به ترتیب 93% و 62% محاسبه گردید. نسبت درست نمایی نتایج مثبت و منفی رادیوگرافی به ترتیب 9/7 و 1/0 بدست آمد و در نهایت نسبت نتایج واقعی به کاذب نیز برابر با 6/57 بود که نشان دهنده صحت و روایی قابل قبول نتایج رادیوگرافی در بررسی فاصله تنگه اپیکالی تا اپکس آناتومیک می باشد.نتیجه گیریبا توجه به تحقیق حاضر، مشخص شد که فاصله تنگه اپیکال تا اپکس آناتومیک و رادیوگرافیک در دندان های پره مولر دوم ماگزیلا حدود 1 میلی متر می باشد و تمام مراحل و درمان ریشه دندان باید به این ناحیه ختم گردد. به این ترتیب صحت نتایج رادیوگرافی و اهمیت آگاهی از دانش آناتومی در دستیابی به درمان مناسب در کلینیک مورد تایید قرار می گیرد.
کلید واژگان: اپکس آناتومیک، اپکس رادیوگرافیک، تنگه اپیکال، پره مولار دوم ماگزیلاObjectivePrecise knowledge regarding the topography of the tooth apex and location of the apical assessing the constriction are necessary for good and efficient root canal treatment and its long term prognosis. Since radiography is among the most commonly used methods for termination point, it is essential to be able to determine the exact location of apical constriction by radiography. The aim of this study is to evaluate the distance of apical constriction from anatomic and radiographic apices in extracted maxillary second premolars using clearing technique. It also compared the reliability of radiographic results with that of histologic findings.MethodsIn this in-vitro experimental study, 50 extracted maxillary second premolars of patients presenting to various dental care centers in Tehran were selected. After cleaning and disinfecting the root surfaces and preparing the access cavity, 2% methylene blue was injected into the canals along with theuse of negative pressure. Then, demineralization and clearing process were done using 5% nitric acid and methyl salicylate. Samples were evaluated under stereomicroscope at X16 magnification. In order to evaluate the distance between apical constriction and radiographic apex, a #10 file was fixed at the apical constriction under the stereomicroscope.Covering the apices with sealer, radiographs were taken from all samples.The reliability of radiographic results was compared with that of histologic findings.ResultsThe mean distance of apical constriction from the anatomic and radiographic apices was 0.9 and 1.05 mm, respectively. Sensitivity, specificity, positive and negative predictive values of radiographic results were 87.8%, 88.8%, 93% and 62%, respectively. The likelihood ratio for positive and negative radiographic results was 7.9 and 0.1%, respectively. The diagnostic odds ratio was 57.6% which is indicative of the acceptableaccuracy and validity of the radiographic results in assessing the distance of apical constriction from the anatomic apex.ConclusionThis study demonstrated that the distance of apical constriction from the anatomic and radiographic apices in the maxillary second premolars was approximately 1 mm and therefore, the process of cleaning, shaping and obturation should end at this point. This study emphasizes on the accuracy of radiographic findings and importance of having sufficient anatomic knowledge for achieving a good treatment outcome in a clinical setting.Keywords: Anatomic apex, Apical constriction, Maxillary second premolar, Radiographic apex
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.