به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

parisa mokhtari hesari

  • Sepideh Mansouri, Rezvan Esmaeili, Ahmad Kaviani, Mahdi Rezaei, Nasrin Abdoli, Parisa Mokhtari-Hesari, Leila Farahmand, Keivan Majidzadeh-A *
    Introduction
    Proliferation of cancer cells and the potential of metastasis depend on the activity of different biomarkers such as proliferative ones. Proliferative biomarkers including ki-67, cyclin E1, cyclin D1, p27, and p21 were analyzed through immunohistochemistry (IHC) in previous studies.
    Methods
    The current study aimed at investigating the utilizing role of RT-PCR in studying proliferative biomarkers including Ki-67, Cyclin E1, Cyclin D1, P27, and P21 to figure out the association between proliferative biomarkers and clinical aspects in patients with early breast cancer.
    One hundred and twenty-three patients with primary breast cancer were entered in the current study. Patients’ clinicopathological characteristics were obtained and also expressions of the proliferative biomarkers were investigated through RT-PCR on both cancerous and normal adjacent breast tissue.
    Results
    It was observed that in contrast to Cyclin D and P27, expression of Ki-67, Cyclin E, and P21 were higher in tumor samples compared with normal adjacent tissue. In addition, Cyclin D was higher in ER/PR positive and HER2 negative tumors and it was also higher in greater tumor size. Similarly, Cyclin E expression was higher in greater tumor size. Furthermore, patients with higher expression of P27 experienced worse prognosis.
    Conclusions
    Studying the proliferative biomarkers via a quantitative and automated method in Iranian patients showed that proliferative biomarkers had correlations with clinical aspects. Further studies to analyze the clinical utility of proliferative biomarkers in greater populations are warranted.
    Keywords: Breast Cancer, Clinical Utility, Clinicopathological Aspects, Proliferative Biomarkers, RT, PCR
  • Asiie Olfatbakhsh *, Hoda Tafazzoli-Harandi, Safa Najafi, Esmat Al Sadat Hashemi, Fateme Sari, Parisa Mokhtari Hesari, Parisa Hosseinpour
    Background
    Neoadjuvant chemotherapy is the standard treatment for patients with locally advanced breast cancer which was recently introduced for operable breast cancer especially to achieve negative margins in breast conservation. Several studies have shown that Pathologic complete response (pCR) after neoadjuvant chemotherapy increases survival rate. The aim of this study therefore, was to evaluate the rate of pathologic complete response and its effective factors in breast cancer research center (BCRC).
    Methods
    During a cross-sectional study, 179 patients with stage I to III breast cancer, who received neoadjuvant chemotherapy in breast cancer research center from 1997 to 2014, were included. Cases with pathologic complete response were defined as no tumor residue in the breast tissue and axillary region. This group of patients was compared with patients who had residual tumor at pathology. Data were analyzed by descriptive and inferential statistics using SPSS 19.
    Results
    The mean age of patients was 45.4 years. Thirty-four patients (19%) were identified in the pathological complete response group (pCR). There was no significant difference between the pCR and non-pCR groups with respect to Age, Menopausal status, Family history of breast cancer, Tumor size, Histological type, Hormone receptors, Her-2neu and Phenotypic subtypes. However, ki67 index was significantly different between the two groups of patients, indicating that in patients with Ki67 of more than 40, pCR was the most observed (P = 0.01).
    Conclusions
    This study showed that among the demographic, clinical, pathological and therapeutic factors, Ki67 can be a predicting factor for pathologic complete response after neoadjuvant chemotherapy.
    Keywords: Breast Neoplasms, Neoadjuvant Therapy, Ki67
  • Safa Najafi, Arezoo Baktashian, Mandana Ebrahimi, Parisa Mokhtari Hesari, Mehdi Rajabi
    Introduction
    Around half of Iranian women with breast cancer are below 50 years of age and over 70% of them are reported to have experienced an earlier menopause after chemotherapy. Due to the high and prevalent appearance of amenorrhea among women being treated for breast cancer, this study focused on the efficacy of citalopram plus aspirin, compared to citalopram plus a placebo on cancerous women with chemotherapy-induced amenorrhea (CIA) symptoms in premenopausal stages.
    Methods
    In this randomized clinical trial study, 32 participants were randomly allocated to treatment (receiving citalopram and aspirin), and 28 to control (receiving citalopram and placebo) groups. Participants were selected from patients referring to Breast Cancer Research Center of the Academic Center for Education, Culture and Research (BCRC, ACECR), and Seyyed-o-Shohada Hospital in Isfahan, Iran. To assess their functional, physical, emotional and socio-familial well-being, as well as their hot flashes, Functional Assessment of Cancer Therapy-General (FACT-G) questionnaires were used, while the effect of treatment was measured using paired t-test and Wilcoxon signed-rank test.
    Results
    The means of participants ages were 45.03 ± 5.1 and 44.7 ± 5.3 in treatment and control groups, respectively. Hot flashes decreased in both groups to a statistically significant degree (P value
    Conclusions
    The study demonstrated that premenopausal women undergoing chemotherapy for breast cancer experience disturbing symptoms such as hot flashes, and lower emotional and physical well-being, which can largely be treated with citalopram and aspirin. Relevant specialists and physicians could thus prescribe this drug regimen to alleviate these major symptoms.
    Keywords: Premenopause Women, Drug Therapy, Hot Flashes, Breast Neoplasms
  • آرزو بکتاشیان، پریسا مختاری حصاری، ماندانا ابراهیمی، صفا نجار نجفی *، مهدی رجبی
    مقدمه
    تقریبا نیمی از مبتلایان به سرطان پستان در ایران زیر سن 50 سال می باشند و بیش از 70% مبتلایان که در این سنین قرار داشته اند دچار قطع قاعدگی ناشی از شیمی درمانی شده که دایمی خواهد بود. با توجه به این مسئله که درصد بالایی از بیماران تحت درمان مبتلا به سرطان پستان با علایم آمنوره مواجه هستند، هدف این مطالعه بررسی اثر بخشی رژیم های دارویی حاوی سیتالوپرام به همراه دارونما و سیتالوپرام به همراه آسپرین در بیماران یائسه نشده مبتلا به سرطان پستان با علایم آمنوره ناشی از شیمی درمانی می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی 32 نفر در گروه آزمون درمان سیتالوپرام به همراه آسپرین و 28 نفر در گروه کنترل سیتالوپرام را به همراه دارونما به صورت تصادفی دریافت نمودند. بیماران از افراد مراجعه کننده برای درمان به پژوهشکده سرطان جهاد دانشگاهی و بیمارستان سیدالشهدا اصفهان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه پرسشنامه FACT-G می باشد و ابعاد مورد بررسی بعد سلامت جسمانی، عملکردی ، عاطفی و خانوادگی-اجتماعی به همراه گر گرفتگی در بیماران است. جهت ارزیابی تاثیر مداخله از آزمون تی زوجی و ویلکاکسون استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران در گروه مداخله برابر 1/5AWT IMAGE03/45 و در گروه کنترل برابر 3/5AWT IMAGE7/44 بدست آمد. شدت گرگرفتگی در هر دو گروه کنترل و مداخله کاهش داشت و این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (0001/P<). در سلامت اجتماعی/خانوادگی و سلامت عملکردی بیماران در قبل و بعد از مداخله اختلاف معنی داری مشاهده نشد. در این مطالعه سلامت عاطفی (02/0p =) و از نظر سلامت جسمانی (04/0p =) در افراد در گروه آزمون افزایش یافت و اختلاف معنی داری در بعد از مداخله نشان داد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که زنان یائسه نشده ای که به سرطان پستان مبتلا و تحت شیمی درمانی هستند دچار علایم آزار دهنده ای نظیر گرگرفتگی و کاهش در سلامت عاطفی و جسمانی می شوند که با مصرف داروی سیتالوپرام و آسپرین می توان تا حد زیادی از این علایم را بهبود بخشید. لذا این مطالعه می تواند پزشکان و متخصصین مرتبط را به استفاده همزمان این دو دارو جهت بهبود و کاهش علایم مهم توصیه نماید.
    کلید واژگان: زنان یائسه نشده، شیمی درمانی، گر گرفتگی، سرطان پستان
  • اکرم سادات سجادیان *، لیلا حیدری، پریسا مختاری حصاری
    مقدمه
    با افزایش بقا در بیماران مبتلا به سرطان پستان، برای رفع نیازهای این بیماران علاوه بر نظام های رسمی خدمات بهداشتی، اعضا دایمی خانواده و دوستان نزدیک وظیفه مراقبت از بیماران را به عهده دارند. چنانچه آمادگی قبلی برای مراقبت وجود نداشته باشد ممکن است عوارض روحی-روانی، جسمی، فردی- اجتماعی و اقتصادی برایشان حادث شود. این پژوهش با هدف بررسی مشکلات مراقبتی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از اتمام درمان ها در مرکز تحقیقات سرطان پستان انجام شده است.
    روش بررسی
    این یک مطالعه مقطعی بوده که تعداد 251 نفر از مراقبین خانوداگی بیماران مبتلا به سرطان پستان مورد مطالعه قرار گرفتند که تمامی درمان های متداول را انجام داده بودند. روش نمونه گیری در دسترس بوده و قبل از ورود به مطالعه رضایت آنان برای شرکت در مطالعه گرفته شد. اطلاعات توسط پرسشنامه محقق ساخته و در محل کلینیک بیماری های پستان جهاد دانشگاهی در شهر تهران جمع آوری شد.
    یافته ها
    جمعیت مورد مطالعه از میانگین سنی (1/13±) 3/42 رنج سنی 15-78 سال بود. 30% آنان بازنشسته، 54% دیپلم و76% متاهل بودند. بیش از 60% مراقبین بستگان درجه اول (همسر و فرزندان) بیماران بودند. مراقبین درجه یک بیش از سایر مراقبین مشکلات جسمانی داشتند (01/0=p). مراقبین بازنشسته و محصلین و کارمندان 79% و شغل آزاد تا 90% مشکلات فردی اجتماعی داشتند (0001/0p<). در این مطالعه مراقبین با مدت مراقبت 6 ماه تا 2 سال مشکلات روحی- روانی بیشتری داشتند (04/0=p).
    نتیجه گیری
    این مطالعه اشاره دارد به اینکه برای ارایه مراقبت باکیفیت تر به بیمار باید توجه کافی به مراقب بیماران داشت. به نظر می رسد بیشترین نیاز مراقبین کمبود اطلاعات تخصصی در مورد سرطان پستان و نحوه مراقبت از خود و بیمار است. چنانچه سیستم های بهداشتی به رفع مشکلات اطلاعاتی، جسمانی، فردی- اجتماعی و روحی-روانی مراقبین بپردازند موجب آسایش روانی مراقبین شده که نه تنها مراقبین بلکه بیماران هم از مزایای آن برخوردار می گردند. از طرف دیگر توجه به مشکلات فردی اجتماعی بیماران و خانواده آنان با ارایه حمایت های اجتماعی اقتصادی موجب تطابق بهتر در بیماران و مراقبین آنان با مشکلات خواهد شد.
    کلید واژگان: مراقبین، سرطان پستان، مشکلات، تهران، ایران
    Akram Sajadian *, Leila Hydary, Parisa Mokhtari Hesari
  • هدی تفضلی هرندی، آسیه الفت بخش *، صفا نجار نجفی، پریسا حسین پور، پریسا مختاری حصاری، عصمت سادات هاشمی
    مقدمه
    شیمی درمانی نئوادجوانت روش استاندارد درمان بیماران مبتلا به سرطان پستان پیشرفته موضعی است اما امروزه در مراحل اولیه و به منظور دستیابی به حاشیه منفی جراحی و نیز افزایش امکان حفظ پستان جایگاه مناسبی پیدا کرده است. مطالعات متعددی نشان داده اند که در صورت پاسخ کامل پاتولوژیک بقای بیماران افزایش می یابد. هدف از این مطالعه بررسی میزان پاسخ کامل پاتولوژیک و عوامل بالینی و بیولوژیک موثر بر آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به پژوهشکده سرطان پستان بود.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی بیماران مبتلا به سرطان پستان در مراحل I تا III که طی سال های 1376 تا 1392 در پژوهشکده سرطان پستان شیمی درمانی نئوادجوانت شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. پاسخ کامل پاتولوژیک به مواردی اطلاق شد که در بافت پستان و آگزیلا پس از جراحی هیچ توموری باقی نمانده بود. این دسته از بیماران با گروهی که باقیمانده تومور در پاتولوژی داشتند مورد مقایسه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و توسط نرم افزار spss 19 آنالیز شد.
    یافته ها
    در مجموع در بازه زمانی فوق 179 بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین سنی بیماران 4/45 سال بود. 34 بیمار (19%) در گروه پاسخ کامل پاتولوژیک و 145 بیمار (81%) در گروه پاسخ نسبی یا عدم پاسخ پاتولوژیک قرار داشتند. بین دو گروه از نظر سن، وضعیت منوپوز، سابقه فامیلی ابتلا به سرطان پستان، اندازه تومور، هیستولوژی تومور، گیرنده استروژن و پروژسترون و Her2-neu و تیپ فنوتیپیک اختلاف معنی دار مشاهده نشد. نوع رژیم شیمی درمانی و تعداد جلسات آن قبل از جراحی بر پاسخ یا عدم پاسخ کامل موثر نبود. اما سطح Ki67 بین دو گروه معنی دار بود (p=0.01) به نحوی که در بیماران دارای Ki67 بیشتر از 40، پاسخ کامل پاتولوژیک بیشتر مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه، از میان عوامل دموگرافیک، بالینی، بیولوژیک و درمانی بررسی شده، سطح Ki67 عامل پیشگویی کننده برای پاسخ پاتولوژیک بعد از شیمی درمانی نئوادجوانت بود.
    کلید واژگان: سرطان پستان، شیمی درمانی نئوادجوانت، پاسخ کامل پاتولوژیک، Ki67
    Hoda Tafazzoli Harandi, Asiyeh Olfatbakhsh *, Safa Najjar Najafi, Parisa Hosseinpour, Parisa Mokhtari Hesari, Esmat Alsadat Hashemi
  • عصمت سادات هاشمی*، شهپر حقیقت، ماندانا ابراهیمی، آسیه الفت بخش، پریسا مختاری حصاری، نسرین سادات علوی، لیلا حیدری، هدی تفضلی، رضا مهدیزاده
    مقدمه
    در حال حاضر تنها روش غربالگری سرطان پستان که باعث کاهش مرگ و میر ناشی از این بیماری می شود، ماموگرافی است. از عواملی که منجر به نتایح منفی کاذب در ماموگرافی می گردد اثر دانسیته و تراکم بافت پستانی است که با افزایش تراکم بافت در ماموگرافی، حساسیت ماموگرافی کاهش می یابد. از طرفی، افزایش تراکم بافت پستان منجر به افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان می شود. عوامل مختلفی مانند ارث، ژنتیک، عوامل هورمونی و باروری، عوامل تغذیه ای و... بر میزان تراکم بافت پستانی تاثیر می گذارند ولی هنوز علت قطعی برای این مسئله مشخص نشده است. این مطالعه جهت بررسی عوامل احتمالی موثر بر افزایش تراکم بافت پستان در ماموگرافی طراحی شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی در مجموع 428 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند و پرسشنامه حاوی متغیرهای مرتبط با خصوصیات دموگرافیک بیماران شامل سن، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، سن پدر هنگام تولد، سن مادر هنگام تولد، نارس بودن هنگام تولد، وزن هنگام تولد، وزن پیش از بلوغ، متغیرهای آنتروپومتریک مثل BMI و متغیرهای وابسته به باروری و مصرف هورمون ها مانند سن شروع قاعدگی، مصرف قرص های ضدبارداری(OCP)، وضعیت قاعدگی و سایز پستان در بیمارانی که در سال 91 در کلینیک پستان جهاد دانشگاهی تحت انحام ماموگرافی قرار گرفتند تکمیل و مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین ارتباط متغیرهای مورد مطالعه و میزان تراکم بافت پستان در ماموگرافی از آزمون Chi-square و رگرسیون لجستیک استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران برابر 3/49 با انحراف معیار 8/10 بدست آمد. 7/64% افراد کمتر از 50 سال بودند. حدود 40% از بیماران تراکم پایین و 60% تراکم بالای نسج پستان داشتند. نتایج مطالعه ارتباط معنی داری بین سن کمتر از 50 سال، breast cup size کوچک، BMI پایین و وضعیت پره منوپوز با نمای متراکم در ماموگرافی نشان داد(001/0>p). ارتباط معنی داری بین متغیر مصرف OCP و سن منارک با نمای متراکم در ماموگرافی مشاهده نشد.
    کلید واژگان: تراکم بافت پستان، سرطان پستان، ماموگرافی
    Esmat Alsadat Hashemi *, Shahpar Haghighat, Mandana Ebrahimi, Asieh Olfatbakhsh, Parisa Mokhtari Hesari, Nasrinosadat Alavi, Laila Haydari, Hoda Tafazoli, Reza Mahdizadeh
  • lحمودرضا گوهری*، پریسا مختاری حصاری، زینب مقدمی فرد، رضا خدابخشی
    زمینه و هدف
    شناخت عوامل موثر بر وقوع متاستاز در بیماران اهمیت بالایی در فرآیند شناخت و درمان بیماری سرطان دارا می باشد. بروز متاستاز به عنوان عاملی برای شکننده تر شدن بیمار، سبب در معرض خطر قرار گرفتن بیشتر بیمار و کاهش طول عمر بیمار می شود. همچنین کیفیت زندگی وی را در ابعاد جسمی و روانی کاهش می دهد. هدف این مطالعه بررسی عوامل پیش آگهی دهنده بروز متاستاز در بیماران سرطان پستان توسط مدل رگرسیونی شرطی برای داده های بازگردنده است.
    روش کار
    داده های مورد استفاده در این مطالعه از پرونده بیمارستانی 246 زن مبتلا به سرطان پستان که برای عمل جراحی و درمان به بیمارستان فیاض بخش تهران مراجعه نمودند استخراج گردید. بیماران تا اریبهشت 1391 مورد پیگیری قرار گرفته و آخرین وضعیت آنان ثبت گردید. برآورد زمان بدون بقای متاستاز به روش کاپلان مایر برآورد گردید. برای تعیین عوامل پیش آگهی دهنده متاستاز مدل شرطی چندگانه به داده ها برازش شد. تحلیل داده ها در نرم افزار R انجام شد.
    نتایج
    202 بیمار (1/82%) تا پایان مطالعه زنده ماندند و 44 بیمار (9/17%) فوت کردند. 54 بیمار متاستاز داشتند و 11 نفر (7/4%) دو متاستاز را تجربه کردند. بیشتر متاستازها در استخوان، کبد، ریه و مغز مشاهده شد. میانه بقای بدون متاستاز 64 ماه برآورد گردید. نرخ یکساله، دو ساله و سه ساله بقای بدون متاستاز به ترتیب 88، 1/80، 6/76درصد بود. تعداد گره های لنفی درگیر(016/0 p<) و فاکتور رشد اپیدرمی انسانی(HER2) (048/0 p<) پیش آگهی دهنده متاستاز تعیین شدند و متغیرهای سن، گیرنده استروژن، گیرنده پروستروژن، درجه بدخیمی تومور و اندازه تومور معنی دار نشدند(05/0 p>).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که عامل پیش آگهی دهنده معنی دار تعداد گره های لنفی درگیر بیشتر، به عنوان عاملی شناخته می شود که سبب افزایش مخاطره بروز متاستاز و کاهش بقای بیمار، در نتیجه فوت وی می شود. همچنین تشخیص و درمان بیماری در مراحل اولیه بیماری سبب افزایش بقای بیماران می گردد. بنابراین ایجاد زمینه برای غربالگری های سرطان پستان و دادن آگاهی به زنان در مورد اهمیت معاینات دوره ای و تشخیص زود هنگام بیماری می تواند عامل مهمی جهت درمان بیماری و پیشگیری از بروز متاستاز بیماران سرطان پستان می باشد.
    کلید واژگان: سرطان پستان، متاستاز، بقای بدون متاستاز، مدل شرطی
    Mahmoud Reza Gohari *, Parisa Mokhtari Hesari, Zeynab Moghaddami Fard, Reza Khoda Bakhshi
    Background And Aim
    identifying the risk factors for metastasis is major concern for treatment processes of cancer patients. Metastasis makes patients frail and increase hazard of death. It also decreases physical and psychological quality of life of patients. Aim of this study is determining of prognostic factors for metastasis of breast cancer using conditional regression model.
    Materials And Methods
    in this survival study, hospital records of 246 women with breast cancer who underwent surgery and treatment at hospital Fayyazbakhsh were used. Patients were followed until 2012 May and their final situations recorded. Metastasis free survival estimated with Kaplan-myier method. To determine the prognostic factors, a conditional regression model called PWP fitted. All statistical analysis was conducted with R software, version 2.10.
    Results
    202 patients (82.1%) were alive until follow up and 44 patients (17.9%) died.54patients experience metastasis. 11 patients (4.7%) had two metastases. Most of metastases were shown in bone, liver, lung and brain. Median metastasis free survival (MFS) estimated 64 month. One, two and three year MFS were 88%, 80.1% and 76.6%, respectively. Lymph node involvement and HER2 were shown as prognostic factors for metastasis. Age, Esterogen Receptor, Prosterogen Receptor, Grade and tumor size were not significant (P> 0.05).
    Conclusion
    number of lymph nodes involvement as a prognostic factor involve more nodes and increase risk of metastasis and death. Thus prognosis and treatment of cancer in early stages increase survival of patients.
    Keywords: Breast cancer, Metastasis, Metastasis free survival, Conditional model
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال