به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب salman barasteh

  • سلمان برسته، مریم رسولی، محمدرضا کریمی راد، مرتضی خاقانی زاده*، مرتضی نصیری، امیر میرصادقی
    مقدمه

    ارایه مراقبت تسکینی به بیماران مبتلا به بیماری های صعب العلاج یک چالش کنونی و آینده می باشد. پرستاران اولین گروه فراهم کننده مراقبت تسکینی می باشند که بررسی و شناسایی درد و رنج بیماران اولین مراقبت حرفه ای  آنان است. از این رو آموزش مراقبت تسکینی به دانشجویان پرستاری می تواند کمک زیادی به مراقبت بهتر از این بیماران کند.  مطالعه حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مراقبت تسکینی برای دانشجویان پرستاری می باشد.

    روش ها

    در این مطالعه مروری  پایگاه های Magiran، SID، Pubmed، Science direct و Springer جستجو شد. مقالات از سال 2000 تا 2017 با استفاده از کلید واژه های آموزش، برنامه درسی، مراقبت تسکینی، پرستاری جستجو شد.

    نتایج

    از بین 1024 مقاله، 53 مقاله مورد بررسی اولیه قرار گرفت که در نهایت 9 مقاله جهت تحلیل انتخاب شد. چهار عنصر برنامه درسی شامل هدف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی  برنامه درسی مراقبت تسکینی مورد بررسی قرار گرفت. در این برنامه درسی هدف آموزش ارتقاء آموزش دانشجویان پرستاری در ارتباط با  مراقبت های تسکینی و از جمله مراقبت از بیمار در انتهای زندگی است. محتوای آموزشی تاکید بر 5 طبقه شامل اصول مراقبت تسکینی، مراقبت فیزیکی، ارتباطات، اخلاق و مسایل روانی- اجتماعی- معنوی- فرهنگی دارد. که در این برنامه درسی از روش های مختلفی برای تدریس و ارزشیابی دانشجویان استفاده شد.

    نتیجه گیری

    این برنامه درسی ابعاد مختلف مراقبت تسکینی برای رشته پرستاری را با مروری بر متون مورد توجه قرار داده است. با توجه به نیاز جامعه به ارایه خدمات تسکینی  پرستاران  چنین برنامه های آموزشی ضرورت دارد.

    کلید واژگان: مراقبت تسکینی, برنامه درسی, پرستاری, مراقبت انتهای زندگی}
    Salman Barasteh, Maryam Rassouli, MohammadReza Karimirad, Morteza Khaghanizadeh*, Morteza Nasiri
    Introduction

    Providing palliative care to the elderly and dying patients is a now and the future challenge. Nurses are the first group that provided palliative care and access and identifying the pain and suffering of patients is their first professional care. Therefore, palliative care education to nursing students can help to better care of these patients. The aim of this study was to determine the elements of palliative care curriculum for nursing students.

    Methods

    In this narrative review study, database of Magiran, SID, PubMed, Science Direct and Springer were searched. Articles were searched from 2000 to 2017 using keywords such as education, curriculum, palliative care and nursing.

    Results

    A total of 1024 articles were found. 9 papers were selected for analysis. Four elements of curriculum including goal, content, teaching methods and evaluation of palliative care curriculum were accessed. The goal of this curriculum is to educate nursing students about end of life care and palliative care. Educational content emphasizes five categories including; the principles of palliative care, physical care, communication, ethics and psychosociocultural care. This curriculum used different methods for teaching and evaluating of students.

    Conclusion

    This curriculum emphasized the various aspect of the nursing palliative care with a review of the literature. Due to the need of nurses to palliative care such educational programs is necessary.

    Keywords: Palliative care, Curriculum, Education, End of life care}
  • آرمین فریدونی، مریم قنواتی، اسماعیل تیموری، زهرا ملکی، سلمان برسته، فاطمه ویزشفر*
    هدف

    پرسنل اتاق عمل ارایه دهنده مراقبت های تخصصی در محیط اتاق عمل هستند؛ بنابراین تبعیت آن ها از دستورالعمل های محافظتی پیشگیری کننده از ابتلا به کووید-19 خطر ابتلا به این بیماری را کاهش می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تبعیت پرسنل اتاق عمل از رفتارهای بهداشتی پیشگیری کننده از ابتلا به کووید-19 در سال 1400 انجام شد.

    روش ها

     این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی روی 876 نفر از پرسنل اتاق عمل در سال 1400 در 10 شهر ایران انجام شد. نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود. در مرحله اول 10 شهر (خوشه) انتخاب شد. در مرحله دوم، 3 بیمارستان اصلی پذیرش کننده بیماران مبتلا به کووید-19 در هر کلان شهر به صورت تصادفی ساده (با استفاده از قرعه کشی) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل 2 پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه محقق ساخته دستورالعمل های پیشگیری از ابتلا به کووید-19 در اتاق عمل بود که به صورت برخط برای مشارکت کنندگان ارسال شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS نسخه 26 و توسط آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (کای اسکویر) تجزیه و تحلیل شد. 

    یافته ها

    میانگین سنی شرکت کنندگان 5/4± 28/5 بود. بیشتر شرکت کنندگان خانم (82/3 درصد) و مجرد (52/6درصد) بودند. میانگین میزان تبعیت پرسنل اتاق عمل 7/11±42/29 بود. 56/5 درصد از آن ها سطح تبعیت پایین، 59/4 درصد سطح تبعیت متوسط و 34/1درصد سطح تبعیت بالا از دستورالعمل ها داشتند. بیشترین میزان تبعیت پرسنل در بعد دستورالعمل های تجهیزات حفاظت فردی و کمترین میزان آن در بعد دستورالعمل های نوع جراحی بود. بین شرکت در کارگاه آموزشی و میزان تبعیت پرسنل اتاق عمل از رفتارهای بهداشتی پیشگیری از ابتلا به کووید-19 ارتباط معناداری وجود داشت (0/002≥ P). 

    نتیجه گیری

    با توجه به متوسط بودن میزان تبعیت پرسنل اتاق عمل از دستورالعمل های محافظتی کووید-19 و ارتباط معنادار بین شرکت در کارگاه آموزشی و میزان تبعیت در مطالعه حاضر، جهت افزایش این تبعیت توصیه می شود مدیران، برنامه هایی اجرایی را ازطریق تامین تجهیزات و وسایل حفاظتی استاندارد و همچنین دوره های آموزشی مدون برای ارتقای حداکثری سطح آگاهی پرسنل اتاق عمل برنامه ریزی کنند.

    کلید واژگان: اتاق عمل, پرستار, اقدامات پیشگیری کننده, ویروس کرونا, کووید-19}
    Armin Fereidouni, Maryam Ghanavati, Esmaeil Teymoori, Zahra Maleki, Salman Barasteh, Fatemeh Vizeshfar*
    Objective

    Operating room staff provide specialized care to the patients. Their compliance with the COVID-19 infection prevention and control guidelines can reduce the risk of contracting the disease. The present study aims to assess the compliance of operating room staff with the COVID-19 infection prevention and control guidelines in Iran.

    Methods

    This is a descriptive analytical study with a cross-sectional design that was conducted on 876 operating room staff in 10 cities of Iran in 2021. Sampling was done using a multi-stage cluster method. In the first stage, 10 cities (clusters) were selected. Then, three hospitals accepting patients with COVID-19 in each city were selected by simple random sampling method (using lottery method). The data collection tools were a demographic form and a researcher-made questionnaire assessing the compliance with the COVID-19 infection prevention and control guidelines in the operating rooms, which were completed online by the participants. The collected data were analyzed in SPSS software, version 26 using descriptive (Mean±sd) and inferential (chi-square test) statistics.

    Results

    The Mean±sd age of the participants was 28.5±5.4 years. The majority of them were female (82.3%) and single (52.6%). The mean score of compliance was 42.29±7.11; 6.5% had low compliance, 59.4% had moderate compliance, and 34.1% had high compliance with the guidelines. The highest level of compliance was in the dimension of personal protective equipment instructions and the lowest level was in the dimension of surgical type instructions. There was a significant correlation between participation in training courses and the level of compliance with the guidelines (P=0.002).

    Conclusion

    The compliance of the Iranian operating room staff with the COVID-19 infection prevention and control guidelines is at a moderate level. To increase their compliance, it is recommended that hospital managers provide standard protective equipment and hold training courses for improving their knowledge of guidelines.

    Keywords: Operating room, Nursing, Preventive measures, Coronavirus, COVID-19}
  • Armin Fereidouni, Maryam Ghanavati, Zahra Maleki, Bahareh Mahdood, Samira Safari, Fatemeh Zare, Leila Hashemi Zadehfard Hagheghe, Salman Barasteh, Camellia Torabizadeh *
    Background
    The COVID-19 pandemic has proven to be a major threat to public health in the present century. In this situation, adherence to preventive behaviors seriously impacts the prevention of viral diseases. The present study aims to investigate adherence to public health preventive instructions in patients infected with COVID-19 before contracting the disease.
    Methods
    This cross-sectional study was carried out from November 2020 to March 2021 in Fars province. 3242 patients infected with COVID-19 were selected via multistage sampling. Data were collected using a demographic information form and a researcher-made questionnaire. The collected data were analyzed by Stata v. 14 using the chi-square test. P<0.05 was considered statistically significant.
    Results
    The average age of participants was 38.45±13.07 years. 48.80% had a high rate, 47.90% had a moderate rate, and only 3.30% had a low compliance rate with COVID-19 preventive instructions. The patients’ main reason for not following preventive behaviors was having to be present in busy places (41.1%). There was a significant correlation between the participants’ age, gender, place of residence, occupation, education, history of underlying diseases (P≤0.001), marital status (P=0.041), and use of masks with a rate of adherence to preventive behaviors(P≤0.001). In the random forest, the job represents 36.75% compliance with COVID-19 preventive guidelines.
    Conclusion
    Therefore, by raising public awareness, healthcare policymakers and administrators can enhance the public’s observance of the COVID-19 prevention instructions and consequently control the spread of the infection and improve public health during the current crisis caused by the pandemic.
    Keywords: coronavirus, COVID-19 pandemic, Preventive behaviors, Preventive instructions, Public Health}
  • Hadis Ashrafizadeh, Leila Khanali Mojen, Salman Barasteh, Mohammad Esmaeil Akbari, Samira Beiranvand, Azam Shirinabadi Farahani, Azam Eshaghian Dorcheh, Maryam Karami, Fatemeh Khademi, Tahereh Alsadat Khoubbin Khoshnazar, Eric Krakauer, Maryam Rassouli *
    Background

    Changes in the course of diseases, their treatment, and care provision result in the need for a specific type of care known as palliative care. Medical staff’s knowledge and awareness of palliative care is important in this regard.

    Objectives

    This study aims to examine the caregivers’ knowledge and awareness of palliative care and to determine the related predictors.

    Methods

    In this cross-sectional study, 277 subjects were selected from among the caregivers working in the selected teaching hospitals in Iran through non-randomized sampling method. The subjects were asked to fill the online questionnaire which consisted of 3 sections including demographic data, knowledge, and attitude toward palliative care. Descriptive, inferential statistics, correlation and regression analyses were performed.

    Results

    The mean scores of care providers’ attitude and knowledge were 140.90 ± 11.56 and 19.36 ± 2.73 respectively. There was a significant relationships between some variables such as working place, education level, age, palliative care-related working experience, and the necessity to pass training courses and the mean scores of attitude and knowledge.

    Conclusions

    Since palliative care providers’ level of knowledge and attitude were reported to be moderate, training courses at different levels in the form of clinical courses should be offered with the aim of improving care providers’ skills and scientific abilities. It is essential to include the related topics in the curricula of academic programs.

    Keywords: Iran, Attitude, Knowledge, End-of-Life Care, Palliative Care, Care Providers}
  • Salman Barasteh, Akram Parandeh, Maryam Rassouli, Rouhallah Zaboli, Amir Vahedian Azimi, Morteza Khaghanizadeh *
    Background

    Providing palliative care (PC) is increasing by the increase in the number of people with life-threatening diseases and determined the benefits of these services in the community. Access to palliative care is a patient’s rights and ethical responsibility. Thus it is necessary to integrate into all level of the health system, including the primary health care. This study was conducted to assess the requirements for the integration of PC into the primary health care.

    Method

    It was a document analysis, carried out through conventional content analysis and 10 national documents on PC, released by governmental organizations from 2010. The 4-step Scott method was used for the data validity and the coding process was done utilizing MAXQDA 10 software.

    Results

    Base on the data analysis, we identified the “requirements of the integration of PC into the primary health care”, was of 4 main categories and 12 sub-categories. The categories include “principles and basics”, “legislation and policy-making”, “the establishment of PC system” and “the need for civil support”, which were extracted by reviewing the documents.

    Conclusion

    PC is believed to be in its early stages in the Iranian health system. Therefore, universal access to these services requires their provision at the community level. Thus, it is recommended that the principles and basics of PC in the country be explained and then, the necessary infrastructures of this integration be provided with the cooperation of governmental organizations, NGOs, and charities, through proper policy making.

    Keywords: Palliative care, Primary health Care, Policy making, Integration, Iran}
  • ولی الله پادهبان، سلمان برسته*، ابوالفضل رحیمی، معصومه چوبین
    زمینه و هدف

    معنویت یکی از مهمترین ابعاد وجودی انسان بر ابعاد مختلف سلامت تاثیرگذار است. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت سلامت معنوی و ارتباط آن با سلامت عمومی و سواد سلامت در پرسنل نظامی انجام شد.

    روش ها

    در مطالعه توصیفی-تحلیلی در سال 1395، 500 نفر از پرسنل نیروی دریایی از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه سلامت معنوی (SWBS)، پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28 و پرسشنامه سواد سلامت منتظری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. اطلاعات با نرم افزار SPSS16  تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که 77/4 درصد (387 نفر) پرسنل نیروی دریایی از سلامت معنوی در حد متوسط و 22/6 درصد (113 نفر) از سلامت معنوی بالا برخوردار بودند. 61/2 درصد (306 نفر) شرکت کنندگان، از سلامت عمومی مطلوب و 38/8 درصد (194 نفر) از سلامت عمومی نامطلوب برخوردار بودند. همچنین یافته ها نشان داد که 63/2 درصد (316 نفر) از شرکت کنندگان دارای سواد سلامت مرزی و 28/4 درصد (142 نفر) نیز از سواد سلامت بالا برخوردار بودند. نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین سلامت معنوی با سلامت عمومی و سواد سلامت وجود دارد (05/0˂p).

    نتیجه گیری

    با توجه به ارتباط بین سلامت معنوی با سلامت عمومی و سواد، می توان با ارتقا آنها، سایر ابعاد سلامت و در نتیجه کیفیت زندگی پرسنل نیروی دریایی را بهبود بخشید.

    کلید واژگان: سلامت معنوی, سلامت عمومی, نیروی دریایی}
    Valiollah Padehban, Salman Barasteh*, Abolfazl Rahimi, Masomeh Chobin
    Background and Aim

    Spirituality is one of the most important aspects of human existence affecting various aspects of health. The aim of this study was to determine the status of spiritual health and its relationship with general health and health literacy in navy personnel.

    Methods

    In this descriptive-analytical study in 2016, 500 Iranian naval personnel were selected through stratified random sampling. The Spiritual Health Questionnaire (SWBS), the GHQ-28 General Health Questionnaire, and the Montazeri Health Literacy Questionnaire were used to collect data. Data were analyzed using SPSS16 software.

    Results

    The findings showed that 77.4% (387 people) of naval personnel had moderate spiritual health and 22.6% (113 people) had high spiritual health. 61.2% (306 people) of the participants had good general health and 38.8% (194 people) had poor general health. The results also showed that 63.2% (316 people) of the participants had border health literacy and 28.4% (142 people) had high health literacy. The results showed that there is a significant relationship between spiritual health and general health and health literacy (p˂0.05).

    Conclusion

    Considering the relationship between spiritual health and general health and literacy, by promoting them, these aspects of health and consequently the quality of life of naval personnel can be improved.

    Keywords: Spiritual Health, General Health, Navy}
  • مرتضی نصیری، سلمان برسته*، وحید راشدی، محمد نصیری
    مقدمه

    بسیاری از ناتوانی های یک فرد معلول، ناشی از محیط فیزیکی نامناسب است است که با برطرف کردن آن ها می توان فضایی ایجاد کرد که پاسخگوی نیازهای آنان باشد. طراحی فراگیر به ایجاد محیطی گفته می شود که در آن حداکثر امکان دسترسی برای همه افراد، اعم از سالمند، جانباز و معلول، فراهم باشد. هدف این پژوهش تعیین وضعیت  طراحی فراگیردر محیط آسایشگاه های جانبازان شهر تهران بود.

    روش

    مطالعه حاضر از نوع  مقطعی  و جامعه پژوهش شامل تمامی آسایشگاه های جانبازان شهر تهران (در مجموع 4 آسایشگاه) در سال 1395 بود.  نمونه ها  با  روش  سرشماری انتخاب  شدند. همچنین داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و کاربرد آماره های توصیفی به منظور بررسی شاخص های مرکزی و پراکندگی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیست ارزیابی تناسب فیزیکی آسایشگاه که شامل 12 خورده مقیاس و 70 آیتم بررسی وضعیت طراحی فراگیر محیط بود. این چک لیست از متوسط شاخص روایی محتوا 0.91درصد برخوردار است که برای تعیین شاخص روایی محتوایی آن CVI محاسبه شده است...

    یافته ها

    یافته های این پژوهش نشان داد که در بیشتر آسایشگاه های جانبازان شهر تهران (75درصد)، وضعیت طراحی فراگیر به تفکیک خصوصیات کلی از نظر وجود نمازخانه، آشپزخانه، وسایل سرمایشی و گرمایشی و اتاق مدیریت در وضعیت مطلوبی قرار داشتند و در نیمی از آسایشگاه ها کتابخانه، رختشوی خانه و اتاق استراحت پرسنل مناسب و در دسترس وجود داشت. درحالی که تنها در25 درصد از آسایشگاه ها وسایل اطفاء حریق وجود داشت. همچنین در اکثر آسایشگاه ها (75 درصد) وضعیت طراحی فراگیر به تفکیک رعایت شاخص های تعریف شده در زیرمجموعه های آسایشگاه، ازنظر طراحی فراگیر در اتاق درمان و توانبخشی، ورودی اصلی و حیاط از وضعیت مناسبی برخوردار بودند، اما در عین حال تنها در یکی از  آسایشگاه های مورد بررسی، اتاق نشیمن، حمام و پله و سطح شیب دار وضعیت مطلوبی داشتند.

    نتیجه گیری

     نتایج این مطالعه نشان داد که اکثر آسایشگاه های جانبازان شهر تهران از اصول طراحی فراگیر  تبعیت نمی کنند. لذا باید شرایط سازگاری جانبازان ساکن آسایشگاه و محیط زندگی آن ها از طریق سیاست گزاری ها و برنامه ریزی های دقیق تر در زمینه مناسب سازی محیط آسایشگاه ها جانبازان فراهم گردد.

    کلید واژگان: طراحی فراگیر, آسایشگاه, جانباز}
    Morteza Nasiri, Salman Barasteh*, Vahid Rashedi, Mohammad Nasiri
    objective

    Many of disabilities of handicaps is related to Inappropriate physical environment that by removing them can create an environment to response their needs. The universal design implies designing the environments in a manner that it is usable by all people, to the greatest extent possible, without the need for further adaptation. The aim of this study was to investigate Universal design of Veteran Hospices of Tehran.

    Methods

    This cross-sectional descriptive study was done in 2016. Samples were selected through census sampling. All of the Veteran Hospices in Tehran (overall 4 Hospices) evaluated by using the Nursing Home Physical Fitness Checklist, which consisted of 12 subscales and 70 items also Content validity index was equal to 0.927. that have been used to calculate the content validity index (CVI) . 

    Result

    The findings of this study showed that Majority of Veteran Hospices in terms of available Prayer room, kitchen,  heating and cooling conditions, management section and were in conformance with the Universal design criteria and in half of the Veteran Hospices, library, staff restroom and suitable laundry room available were in conformance, while only quarter of the Hospices had extinguishers. Also The criteria in the majority of Hospices (75٪) was adequately met in terms of the items of, treatment and rehabilitation room, main entrance and courtyard, while only 25٪ Hospices, living room, bathroom and stairs and ramp were in conformance.

    Conclusion

    The majority Veteran Hospices evaluated did not follow the Universal design criteria. Therefore, providing the Compatible situation and Living environment through policy and more accurate planning to create a suitable Environment is necessity.

    Keywords: Universal design, hospice, Veterans}
  • Salman Barasteh, Amir Vahedian Azimi, Fatemeh Khademi, Salime Goharinezhad, Maryam Rassouli*

    COVID-19 pandemic has led to serious challenges in nursing homes around the world. In addition to age-related conditions, living in nursing homes are more likely to be infected with COVID-19 due to the use of shared living space, gathering in common dining and recreational areas, and limited technical and human resources. Nurses play an important role in meeting the complex needs of the elderly in the crisis and it is essential to use specialist nurses for addressing the physical and psychological needs of this high-risk population. In this crisis, the lack of geriatric nurses in nursing homes in Iran causes problems such as the rapid spread of infection, lack of access to quarantine and proper prevention, and further infection of patients and caregivers. These specialist nurses could take many responsibilities in a special condition such as the provision of specialized courses for other care providers who are working in these facilities to prevent the complications of being affecting by the disease. Therefore, it is recommended to prioritize the employment of specialist geriatric nurses, support staff more, and use appropriate technologies to minimize contact with patients, effectively train volunteers in the programs of these centers. It also Necessary to formulate and implement strict regulations and guidelines by these nurses to prevent, rapid diagnosis, and infection control, personal protection, meeting, and isolation of residents of nursing homes.

  • محمد نجفلو، سید طیب مرادیان *، محمد سعید غیاثی، حسین محمودی، سلمان برسته
    هدف. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر خروج زودهنگام از تخت بر وضعیت همودینامیک بیماران متعاقب جراحی عروق کرونر انجام شد.
    زمینه. جراحی بای پس عروق کرونر یکی از مهم ترین و متداول ترین مداخلاتی است که می تواند باعث افزایش کیفیت زندگی و کاهش مرگ در بسیاری از بیماران قلبی گردد. به نظر می رسد خروج زودهنگام این بیماران از تخت موجب کاهش عوارض پس از جراحی شود. نگرانی های عمده پرسنل درمانی درباره تاثیر و خطرات همودینامیک ناشی از این اقدام می تواند از علل توجه ناکافی به تحرک زودتر این بیماران باشد.
    روش کار. تحقیق حاضر یک کارآزمایی بالینی با تعداد 100 بیمار کاندید بای پس عروق کرونر می باشد. بیماران به روش تخصیص تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. خروج از تخت در گروه کنترل طبق روال بیمارستان در روز سوم بعد از عمل انجام گرفت و گروه آزمون در روزهای اول، دوم و سوم بعد از جراحی از تخت خارج شدند. سایر برنامه های درمانی دو گروه یکسان بود. شاخص های همودینامیک بیماران اندازه گیری و بین دوگروه مقایسه شدند. داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 18 با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، کای دو و آنالیز واریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها. بین دو گروه از نظر متغیرهای جمعیت شناختی و سابقه بیماری های زمینه ای تفاوت معناداری وجود نداشت. در گروه آزمون، فشارخون سیستولی و دیاستولی در روزهای دوم و سوم پس از عمل بالاتر بود. مقایسه درناژ کل روز سوم قبل از خروج درن ها (میانگین درناژ گروه آزمون، 495 میلی لیتر با انحراف معیار 241 و میانگین درناژ گروه کنترل، 556 میلی لیتر با انحراف معیار 285) (0/27=P) و بروز آریتمی (در گروه آزمون، 22 نفر و در گروه کنترل، 23 نفر) (0/67=P) نشان دهنده عدم جود اختلاف معنی دار آماری بین گروه ها بود. هیچ کدام از بیماران حین خروج از تخت عارضه ای نشان ندادند.
    نتیجه گیری. بیماران گروه آزمون افزایش مختصری در فشار خون سیستولی و دیاستولی داشتند، اما این افزایش از نظر بالینی ناچیز بود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که خروج زودهنگام بیماران از تخت پس از بای پس عروق کرونر یک مداخله ایمن و قابل اجرا است و باعث تغییرات حاد همودینامیک و خونریزی نمی شود.
    کلید واژگان: خروج زودهنگام, وضعیت همودینامیک, جراحی بای پس عروق کرونر}
    Mohammad Najaflu, Seyed Tayab Moradian*, Mohammad Saeid Ghiasi, Hosein Mahmoudi, Salman Barasteh
    Aim. The aim of this study was to examine the effect of early mobilization on hemodynamic parameters in patients undergoing coronary artery bypass graft (CABG) surgery.
    Background. CABG is one of the most common surgeries that can increase quality of life and reduce mortality in most cases. It seems that early mobilization of patients from bed may reduce complications after surgery. The most important concern regarding early mobilization is the possible effect on hemodynamic parameters based on which this important intervention is neglected.
    Method. In a clinical trial with 100 patients who were candidate for CABG. The patients were randomly assigned to experimental and control group. The experimental group were mobilized from bed in the first, second and third day after surgery. The control group received the hospital routine treatments and mobilization was done in the third day after the operation. The effect of early mobilization on hemodynamic parameters were compare between the groups. Other treatment programs were the same for both group. Data were analyzed in SPSS version 18 and using independent t-test, Chi-square and ANOVA statistical testes.
    Findings. There was no statistically significant difference between groups regarding demographic variables and underlying diseases. In the experimental group, blood pressure was higher in the second and third days compared with that control group. Chest tube drainage on the third day were 495±241 ml for experimental group and 556±285 ml for the control group, and no statistically significant difference was found between the groups in terms of chest tube drainage. None of the patients showed any complication during the mobilization.
    Conclusion. The experimental group experienced a minimal increase in blood pressure, but it was not clinically significant. The results of this study indicate that early mobilization from bed in patients undergoing coronary artery bypass graft is a safe and applicable intervention, and don’t increase bleeding and acute hemodynamic changes.
    Keywords: Early mobilization, Hemodynamic status, Coronary artery bypass surgery}
  • مهناز سیدالشهدایی، مرتضی خاقانی زاده، محسن نظامی قلعه نویی، بهزاد همدانی، سلمان برسته
    مقدمه
    دیابت نوع دو یک معضل مهم برای سلامت عمومی است که باعث اثرات گسترده ای بر عملکردهای فردی و اجتماعی افراد می شود. مطالعه پیش رو با هدف تعیین ارتباط سواد سلامت با سلامت عمومی در بیماران دیابت نوع دو انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی بر روی 200 بیمار مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1393 انجام گردید. روش انتخاب نمونه ها به صورت آسان بود. ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسش نامه مشخصات فردی، سواد سلامت (TOFHLA)، پرسش نامه استاندارد سلامت عمومی GHQ28 بود. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 و با کمک آزمون هایی آمار توصیفی، جدول توزیع فراوانی و آزمون های آماری (آزمون t،ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون) تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    بیش از نیمی از شرکت کنندگان (58 درصد) از سواد سلامت کافی برخوردار نبودند و سلامت عمومی آنان متوسط گزارش شد (میانگین نمره 53/7±58/48). ارتباط معنی داری بین سواد سلامت و سلامت عمومی مشاهده شد (191/0-r= و007/0P=). سواد سلامت با سه بعد سلامت عمومی، اضطراب و اختلال خواب (154/0- r= و0029/.P=)، کارکرد اجتماعی (176/0- r= و013/0P=) و افسردگی (218/0-r=و002/0P=) ارتباط آماری معنی داری داشت.
    نتیجه گیری
    به طور کلی بیماری های مزمن، از جمله دیابت، مشکلات بالینی، اجتماعی و روانی زیادی به دنبال دارند که این مشکلات به نوبه خود سبب محدودیت فعالیت های جسمانی و روانی افراد می شود. این مطالعه نشان داد که سواد سلامت و سلامت عمومی ناکافی مشکل شایعی است و بیماران دیابتی نیاز به آموزش های بیشتری جهت بهبود سطح سواد سلامت و سلامت عمومی دارند.
    کلید واژگان: سواد سلامت, سلامت عمومی, دیابت نوع دو}
    Mahnaz Seyedoshohadaee, Morteza Kaghanizade, Mohsen Nezami, Behzad Hamedani, Salman Barasteh
    Background
    Type 2 diabetes mellitus is a major general health problem that causes widespread effects on the individual and social functions. The purpose of this study was to investigate the relationship between health literacy and general health in type 2 diabetic patients.
    Methods
    This cross-sectional study was done on 200 patients referred to the Diabetes Research Center, Tehran University of Medical Sciences in 1392. Data were collected using three questionnaires: demographic characteristics, health literacy (TOHFLA), general health (GHQ28 . Data analyses were done by using descriptive statistical tests, frequency distribution tables and tests (test t, ANOVA) using SPSS (Version 16).
    Result
    More than half of participants (58%) didnt have adequate health literacy and their general health was average (average: 53/7 ± 58/48). There was a significant correlation between health literacy and public health (p: 0.007, r:-0.191). Health Literacy was statistically significant with three aspect of general health, anxiety and sleep disorders (p: 0/0029, -0/154), social functioning (p: 0/013, r:-0/176) and depression (p: 0/002, r:-0/218).
    Conclusion
    In general, chronic diseases, including diabetes type 2 has clinical, social and psychological problems, which leads to mental and physical limitations in these people. This study showed that inadequate health literacy and public health are common problems, which indicate that diabetic patients need more education to improve their level of health literacy and general health.
    Keywords: Health Literacy_General Health_Type 2 Diabetes}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال