به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

seyyed mahmood moosavi

  • عزیز غضنفری*، عماد علی اکبری، سید محمود موسوی، مهدی محمودی

    بعد از تاسیس رژیم جعلی اسرائیل، منطقه غرب آسیا از لحاظ امنیتی وارد دوران جدیدی شد به نحوی که الگوهای عداوت-دوستی با این رژیم بر متغیرهای مختلف امنیتی در کشورهای منطقه تاثیر مستقیم داشت. شکست های تاریخی اعراب از اسرائیل، امنیت استعاری آن ها نسبت به غرب به ویژه آمریکا و برهم کنش تحولات منطقه ای در یک دهه گذشته باعث شد تا الگوی روابط اعراب-اسرائیل در برهه کنونی به سمت جریان موسوم به عادی سازی سوق یابد. ابهام در ادراک بازیگران منطقه ای از مفهوم عادی سازی، نقص های روش شناختی و معرفت شناختی در مطالعه این روابط، و فقدان ادبیات تحقیق در بخشی از متغیرهای این روابط، فقدان چارچوب نظری در تحقیقات، و عدم وجود رویکردهای اعتباربخشی و تعمیم پذیری در یافته های تحقیق از یک سو و اهمیت این موضوع بر امنیت ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باعث شد تا در این تحقیق با اتخاذ یک رویکرد نوآورانه، تصویری عمیق و جامع از این پدیده حاصل کنیم. برای این منظور یک رویکرد چندفازی-جند روشی که تلفیقی از روش های کیفی و کمی است، اتخاذ شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که دربرساخت پدیده عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل سه مولفه اقتصادی-فناوری، عقیدتی-سیاسی و نظامی-امنیتی نقش دارند و 24 متغیر نقش دارند در حالی که اغلب این متغیرها در رابطه با نقش و حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه شکل گرفته اند.

    کلید واژگان: اعراب، اسرائیل، امنیت، انقلاب اسلامی، روابط خارجی
    Aziz Ghazanfari *, Emad Aliakbari, Seyyed Mahmood Moosavi, Mahdi Mahmoodi

    After establishment of the illegitimate regime of Israel, the security of the western Asia entered a new era in a way that fraternity-enmity patterns of this regime affected regional countries. Historical defeats of Arabs from Israel, the dependence of their security on the West and interaction of regional changes in the last decade propelled the Arabs-Israel’s relations toward a political current called normalization. Ambiguity in perceptions of regional actors, epistemological and methodological deficiencies in studying these relations and lack of literature in some variables of these relations motivated the current research to adopt an innovative approach to study this subject. To this aim, a multi-phase/multi-method approach blending both qualitative and quantitative methods was used. Research findings showed that in the construct of Arab-Israel normalization three economic-technological, ideological-political and military-security factors are involved which entail 24 different variables. It was revealed that many of these variable are the direct effect of the Islamic revolution.

    Keywords: Arabs, Israel, Security, Islamic Revolution, Foreign Relations
  • سجاد فرخی پور*، احسان مصطفی پور، ابوالحسن حسین زاده، سید محمود موسوی

    ژورنالیسم سازنده یک رویکرد نوین به ارتباطات است که با تکیه بر مبانی نظری روانشناسی مثبت و اتخاذ یک رویکرد راه حل-محور، به دنبال حل مسائل و مشکلات جوامعی است که در آن ها مخاطبان با مشکلات فردی و اجتماعی روبرو هستند. با توجه به فراوانی چالش های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در ایران و نیاز به تغییر رویکرد رسانه ای، تحقیق حاضر تلاشی است تا انگاره عینی و کاربست-پذیر از این رویکرد ارائه کند و بر اساس آن سازگارترین راهبرد بومی برای اجرای این رویکرد را پیشنهاد کند. بدین منظور از روش مدل-سازی معادله ساختاری در نرم افزار اس پی اس اس و برای تدوین و اعتباربخشی انگاره ژورنالیسم سازنده و از راهبرد سناریونویسی در نرم-افزار سناریو ویزارد برای ارائه سازگارترین سناریوی استفاده از ژورنالیسم سازنده در رسانه های کشور استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در برساخت انگاره ژورنالیسم سازنده 15 متغیر اصلی با بار عاملی قابل قبول نقش دارند که بر اساس ارزش ایگن در سه محور دانشی-معرفتی، رویکردشناختی-روش شناختی و سازمانی-ساختاری توزیع شده اند. همچنین نتایج حاصل از سناریونویسی نشان داد که آگاهی افزایی شناختی - عاطفی، نگرشی و انگیزشی نسبت به ژورنالیسم سازنده، تغییر ساختار، قوانین و وابستگی نهادی در رسانه های سنتی و آموزش رسانه-کنش گر در زمینه روش شناسی و روانشناسی ژورنالیسم، کلیدی ترین متغیرها در راهبرد سازگار هستند. این یافته ها برای مدیران رسانه ای، خبرنگاران، و محققان حوزه رسانه در ابعاد محتوایی و روش شناسی تحقیق، دارای کاربرد است.

    کلید واژگان: تحلیل عاملی، روانشناسی مثبت، ژورنالیسم سازنده، مدل سازی معادله ساختاری
    Sajjad Farokhipour *, Ehsan Mostafapour, Abulhassan Husseinzade, Seyyed Mahmood Moosavi

    Constructive journalism is a new approach to communication that, relied on theoretical underpinnings from positive psychology and a solution-based approach, seeks to solve problems of societies in which audiences are faced with individual and social problems. Considering the frequency of the social, economic and cultural challenges in Iran and the need for a change in media approach in the country, the present study is an attempt to develop and validate a concrete and applied model of constructive journalism and then propose the most compatible native strategy for its application in Iranian context. To this aim, structural equation modeling in SPSS was used and for developing the most compatibles strategy Scenario-Wizard was used. Research findings revealed that in the model of constructive journalism 15 main variables with acceptable loading factor exist which, based of Eigen value, are distributed among three main factors of epistemology-knowledge, cognitive-methodologic, and instructional-structural. Also, scenario results showed that emotional-cognitive and attitudinal-motivational awareness raising toward constructive journalism as well as changing the media structures, rules and regulation related to institutional dependence along with instructing media practitioners about methodology and psychology of constructive journalism are key variables in the desired strategy. These findings have implications for media managers, journalists, and researchers.

    Keywords: Exploratory Analysis, Constructive Journalism, Positive Psychology, SEM
  • سید محسن فاضلی، سید محمدرضا موسوی، احسان مصطفی پور، سید محمود موسوی*

    بازی در پلان امنیتی تجویزی آمریکا در منطقه و عدم مشروعیت ذاتی باعث شده است تا رژیم اشغالگر قدس در دو دهه گذشته، دکترین دفاعی خود را از انباشت و توازن قدرت، به دکترین منفعلانه توازن تهدید تغییر دهد. یکی از مصادیق این دکترین، تقلید از راهبرد دفاع پیرامونی ج.ا. ایران در لبنان و سوریه، در تقرب ژیوپلیتیک ایران در کشورهای آذربایجان و اقلیم کردستان عراق است. نظر به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با استخدام قالب نظری مجموعه امنیت منطقه ای و اتخاذ رویکردی ترکیبی-تلفیقی و نوآورانه، ماهیت این راهبرد را در تناظر با ج.ا. ایران بررسی کند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل ماتریس اثرات متقاطع و تحلیل ماتریس اثرات متوازن از طریق استخدام نظرات نخبگانی، نشان داد که راهبرد دفاع پیرامونی طرفین، در چهار مولفه متناظر هستی شناسی جامعه شناسی، روش شناسی و منابع و 14 متغیر گوناگون ذیل این محورها، با هم تفاوت بنیادین دارند که باعث شده است راهبرد دفاع پیرامونی رژیم غاصب، در مقایسه با راهبرد ایران، کارایی لازم را نداشته و با چالش های ماهوی و تکنیکی فراوانی مواجه باشد. همچنین، این یافته ها نشان داد که این متغیرها در دسته های گوناگون راهبردی،حیاتی، هدف، ریسک، تنظیم گر، اهرمی و محیطی، دسته بندی می شوند. بر اساس یافته های تحقیق، با تاکید بر مولفه های قدرت نرم نظام و مبانی مذهبی انقلابی، پیش برنده ترین سناریو با بیش ترین عوامل کلیدی مطلوب، برای ارتقاء راهبرد ایران و مقابله با راهبرد رژیم صهیونیستی ارایه شده است.

    کلید واژگان: امنیت، دفاع پیرامونی، تحلیل اثر متوازن، تحلیل اثر متقاطع، تحلیل عاملی اکتشافی
    Seyyed Mohsen Fazeli, Seyyed Mohammad Reza Moosavi, Ehsan Mostafapour, Seyyed Mahmood Moosavi *

    Paying in the prescribed security plan of United States and inherent illegitimacy has forced the Zionist regime to change his defensive doctrine in the last two decades from accumulation of power and balance of power to the passive balance of threat .Among the samples of this passive doctrine has been imitating the peripheral defense strategy of the Islamic republic of Iran in Lebanon and Syria to be implemented in Azerbaijan and Iraqi Kurdistan region. Due to the importance of this issue, the current research has employed the regional security complex theory to analyze these to strategies comparatively through exploratory factor analysis, matrix of crossed impacts and using experts view. It was found that the two strategy are different in four dimensions of ontology, sociology, methodology, and resources which entail 14 different variables. It was also found that these variable are placed into different categories of strategic, target, risk, leverage and environmental variables which resulted in inherent difference between the strategies in favor of Iran. An ideal scenario based on the components of soft power is presented.

    Keywords: Security, Peripheral Defense, balanced crossed impacts, exploratory factor analysis
  • Seyyed Mahmood Moosavi, Nafiseh Samooi
    The theory of biological evolutionism has ended up with atheism for many of its believers. Whether or not there is a logical relationship between atheism and believing in evolutionism, this article is a report and criticism of the views of an atheist evolutionist. As an evolutionist, Richard Clinton Dawkins denies the existence of God and religious doctrines. The criticizers of his views mention the influence of the Christian intellectual background on his thoughts. In addition, they criticize the content of his ideas instead of presenting a methodological criticism. This article will particularly discuss his views regarding God and religion.
    Keywords: atheism, biological evolutionism, Dawkins, theism
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال