به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب susan keshavarz

  • کبری احمدوند، اکبر صالحی*، علیرضا محمودنیا، سوسن کشاورز
    اهداف

    خصوصی سازی آموزش یکی از موضوعات پرمناقشه ای که در سال های اخیر در کانون توجه سیاست گزاران بوده است. خصوصی سازی آموزش و پرورش علاوه بر کاهش فشار بر بودجه دولت، ایجاد بازار رقابتی و یاددهی و یادگیری به کارآیی بیشتر در استفاده از منابع است. هدف از این پژوهش تحلیل انتقادی گفتمان خصوصی سازی آموزش و پرورش ایران پس از انقلاب اسلامی دولت اصول گرایی و اصلاح طلب می باشد.

    روش مطالعه

    تحقیق حاضر یک مطالعه کیفی است که با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف به توصیف، تفسیر و تبیین ماهیت و عناصر گفتمانی آموزش و پرورش در این دوره های تاریخی پرداخته است.

    یافته ها

     نشان داد در متون گفتمان اصلاح طلب، تاکید بر مشارکت مردم در آموزش و پرورش، شرایط بومی و توجه به اقلیت ها در عرصه تعلیم و تربیت و در متون گفتمان اصول گرایی تاکید بیشتری بر حمایت از مدارس غیردولتی، توجه به نیازهای محلی و منطقه ای، مشارکت گرایی، تمرکززدایی و شوراهای آموزش و پرورش است، مولفه هایی که در متون گفتمان رقیب نمود کمتری دارد هر گفتمان با طرد گفتمان پیشین و برجسته سازی و محوری نمودن نظرات و سیاست های مورد نظر، موجودیت خود را تحکیم و تثبیت نموده است.

    نتیجه گیری

    گفتمان های بعد از انقلاب به همه مقوله ها و شاخصهای خصوصی سازی آموزش به صورت متوازن و متعادل نپرداخته اند. در غالب موارد، اسناد مورد بررسی از الگوی تک گفتمانی پیروی می کنند و علاقه ای به استفاده از عناصر گفتمان های رقیب ندارند.

    کلید واژگان: خصوصی سازی آموزش و پرورش, تحلیل انتقادی گفتمان, اصلاح طلب, اصول گرایی}
    Kobra Ahmadvand, Akbar Salehi *, Alireza Mahmoodnia, Susan Keshavarz
    Objectives

    Privatizing education has recently been a highly debated topic among policymakers. Privatization of education aims to reduce the burden on government budgets and create a competitive market, focusing on improving the efficiency of resource utilization in teaching and learning. This research aims to critically analyze the discourse surrounding the privatization of education in Iran after the Islamic Revolution, specifically examining the perspectives of both the principled and reformist governments.

    Methods

    The present study adopts a qualitative approach using Foucauldian critical discourse analysis to describe, interpret, and elucidate the nature and discursive elements of education during these historical periods.

    Results

    Results indicate that the reformist discourse strongly emphasizes public participation in education, consideration of local conditions, and attention to minority groups in education. On the other hand, the principled discourse places greater importance on supporting non-governmental schools addressing local and regional needs, promoting participation, decentralization, and educational councils. These components are less prevalent in rival discourses. Each discourse rejects the previous discourse and accentuates and centralizes its own views and policies, thus strengthening and affirming its own identity.

    Conclusion

    Post-revolution discourses have not sufficiently addressed all the dimensions and indicators of education privatization in a balanced manner. In most cases, the examined documents adhere to a singlediscourse model and lack interest in incorporating elements from rival discourses.

    Keywords: privatization of education, critical discourse analysis, reformist, principled approach}
  • رضوان محمدی *، سوسن کشاورز، رمضان برخورداری

    هدف از انجام این پژوهش روایت نگاری فلسفه تربیتی شخصی معلمان شهرستان کنگان بود. این پژوهش از نوع کیفی است که به روش روایت پژوهی انجام شد. جامعه پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کنگان بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به کار بودند. از این جامعه پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع نظری داده ها با 15 نفر از این معلمان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. سپس داده ها با روش تحلیل مضمون و با کمک نرم افزار MAXQDA تحلیل شد و به ترتیب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر استخراج شد. برای پایایی داده ها از روش توافق بین کدگذاران و برای روایی یافته ها از روش بازنگری توسط متخصصان استفاده شد. تحلیل یافته ها 10 مضمون سازمان دهنده و 21 مضمون پایه را نشان داد. مهم ترین یافته های تحقیق عبارت بودند از :  توجه به مولفه های اخلاق مداری ، خودکارآمدی ، ارزش مداری و ایجاد مدرسه پویا برای حرفه معلمی، درنظرگرفتن نقش تربیتی (هدایت گری  و الگو و اسوه بودن) در کنار تقش آموزشی (تدریس و آموزش) برای معلمان، پی جویی زندگی شاد و آگاهانه به عنوان نتایج تربیت، توجه به نقاط قوت (بیرونی و درونی) و ضعف های (شناختی، اجتماعی و روان شناختی) شاگردان در تربیت و ایجاد محرک های شغلی سازمان محور و شاگرد محور برای معلمان.

    کلید واژگان: روایت نگاری, فلسفه تربیتی شخصی, معلمان شهرستان کنگان, اهمیت تربیت, اهمیت متربیان}
    rezvan mohammadi *, Susan Keshavarz, Ramazan Barkhordari
    Introduction

    The philosophy of education as one of the types of philosophies, as the output of human rational activity regarding what, why and how to educate, has appeared in various formats to effectively guide the educational actions and measures of various societies, and personal educational philosophy is one of these manifestations. With this opinion, the personal educational philosophy of a teacher has been mentioned in high-level documents and education policies, but it has not been investigated and researched operationally in Iranian schools. so; This research seeks to analyze the personal educational philosophy of Kangan city teachers in a narrative form. 

    Method

    This research is of a qualitative type that was conducted using the narrative research method. The research community was all elementary school teachers in Kangan city who were working in the academic year of 1400-1401. From this research community, a semi-structured interview was conducted with 15 of these teachers using the purposeful sampling method until the theoretical saturation of the data. Then, the data was analyzed by thematic analysis method with the help of MAXQDA software, and basic, organizing and comprehensive themes were extracted respectively. For the reliability of the data, the method of agreement between the coders was used, and for the validity of the findings, the method of review by experts was used.

    Results

    The analysis of the findings showed 10 organizing themes and 21 basic themes. The most important findings of the research were: Paying attention to the components of ethics, self-efficacy, value orientation and creating a dynamic school for the teaching profession, taking into account the educational role (guidance, being a role model) along with the educational role (teaching and instruction) for teachers,seeking happy and conscious life as the results of education, pay attention to the strengths (external and internal) and weaknesses (cognitive, social and psychological) of students in training and create organization-oriented and student-oriented job incentives for teachers. 

    Discussion

    Therefore, the research can be understood that by formulating the personal educational philosophy of teachers, while the what, why and how of what teachers do in the classroom is revealed, it also gives us an opportunity to reflect on how to develop the status of teachers. Therefore, teaching teachers to formulate personal educational philosophy can make teachers involved in the development of their own situation.

    Keywords: Narrative Writing, Personal Educational Philosophy, Kangan Teachers, The importance of education, The importance of trainers}
  • کبری احمدوند، اکبر صالحی، علیرضا محمودنیا، سوسن کشاورز

    مقاله حاضر، با هدف تحلیل انتقادی خصوصی سازی آموزش وپرورش در گفتمان های بعد از انقلاب اسلامی با تاکید بر گفتمان ایدیولوژیک سازی و سازندگی، نگاشته شده است. به همین منظور، اغلب متون و مصوبات دولتی و آموزشی این دوره از گفتمان ها، با روش تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف، مورد تحلیل و نقد قرار گرفت. آن گونه که از تحلیل و تفسیر متون برآمد، گفتمان های مذکور، پیرامون مقوله خصوصی سازی آموزش و پرورش، مواضع ارزشی بعضا متفاوتی داشته اند، کمبود بودجه، حفظ روابط سلسله مراتبی، تمرکزگرایی، ابهام و تضاد در نظر و عمل ناآرامی های داخلی و خارجی، تعاملات محدود داخلی و خارجی، محافظه کاری، غالب بودن و ارجح بودن مواضع فکری و ارزشی مراجع بالادستی نظام، به عنوان مهم ترین عامل و مانع نسبت به دیگر موارد، از جمله شاخص ترین محدودیت های درون متنی و موانع برون متنی در فراهم آوردن الزامات تحقق خصوصی سازی آموزشی است که نشانگر ناهمخوانی اهداف و برنامه های مطرح شده با مناسبات و اهداف حقیقی و مدنظر دو گفتمان است.

    کلید واژگان: آموزش وپرورش, تحلیل انتقادی گفتمان, خصوصی سازی, گفتمان ایدئولوژیک سازی, گفتمان سازندگی}
    Kobra Ahadvand, Akbar Saleihi, Alireza Mahmoudnia, Susan Keshavarz

    The aim of the present article is the critical analysis of the discourse of privatization of education in discourses after the Islamic Revolution with emphasis on the discourse of ideological and constructive. For this purpose, some direct statements and some governmental and educational texts and approvals in the two mentioned periods have been studied and criticized by Norman Fairclough’s critical discourse analysis method. As a result from the analysis and interpretation of the texts, these discourses, are somewhat different in terms the privatization of education, political and value positions. Lack of budget, maintaining relations of hierarchical order, centralism, ambiguity and contradiction in opinion and practice, internal and external unrest, limited internal and external interactions, conservatism, dominance and superiority of intellectual and value positions of the upper echelons of the system and as the most important factor and obstacle compared to other cases, including the most significant internal constraints and external barriers in providing the requirements for educational privatization, especially at the qualitative level show the inconsistency of the goals and programs proposed with the real relations and goals of the two discourse.

    Keywords: Critical Analysis of Discourse, Constructive Discourse, Education, Ideological Discourse, Privatization}
  • خاطره ولی خانی، اکبر صالحی*، سید مهدی سجادی، سوسن کشاورز
    هدف پژوهش حاضر، تحلیل مولفه های آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران است که با توجه به نقش گفتمان های غالب سیاسی در بازنمایی صلح و آموزش صلح در جامعه ایران با نگاه انتقادی انجام شده است. بدین منظور، اسناد گفتمانی آموزش در دوره های ابتدایی، راهنمایی و دوره اول دبیرستان (بین سال های 1373 تا 1393) مورد تحلیل قرار گرفت و به پرسش هایی ازجمله موارد زیر، پرداخته شد: مولفه های محوری موجود در آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران چه وضعیتی داشته و چه گفتمانی بر آن غالب است؟ دال های مرکزی و مرزهای ضدیتی گفتمان های مذبور کدامند و چه نقشی در بازنمایی آموزش صلح داشته اند؟ روش پژوهشی مقاله از نوع روش تحلیل گفتمان است که با نگاه انتقادی به تحلیل اسناد رسمی موجود و تولید شده در آموزش و پرورش ایران می پردازد. یافته ها، نشان می دهد مولفه های آموزش صلح در اسناد آموزشی این دوران ورود نداشته. همچنین ورود ایده ها و مضامین مربوط به جنگ، دشمنی و نفرت در متون آموزشی این دوران، به کلیشه سازی منفی و مشروعیت بخشیدن به خشونت و جنگ در باور و اعتقادات افراد منجر شده و با ایجاد چرخه خشونت، صلح را به حاشیه رانده است. گفتمان حاکم بر اسناد آموزشی، گفتمان ایدیولوژیک با شور انقلابی شناسایی شد. گفتمان آموزشی در این دوران، به اعتبار دال مرکزی مذهب و حمایت از ستم دیدگان هژمونیک گشته. همچنین در نتایج حاصل از این تحلیل ها، مرزهای ضدیتی، دال مرکزی و وقته ها در قالب الگوی گفتمانی ارایه گردید.
    کلید واژگان: صلح, آموزش صلح, اسناد آموزش و پرورش, تحلیل گفتمان}
    Khatereh Vali Khani, Akbar Salehi *, Seyed Mehdi Sajadi, Susan Keshavarz
    The present paper aimed at analyzing the peace education components in the discourse of Iranian education documents with a critical view toward the role of dominant political discourses in the presentment of peace and peace education in Iranian society. To this end, the discourse of education documents in elementary school, middle school, and junior high school levels (between 1994 and 2014) were analyzed and questions like the following were addressed:What is the status of the core components of peace education in the discourse of Iranian education documents and what is the discourse prevailing over them? What are the nodal points and antagonistic boundaries of the aforementioned discourses and what role have they played in the presentment of peace education? This paper used a discourse analysis research method to analyze the existing and produced official documents in Iranian education through a critical look. The findings showed that the peace education components have not been introduced to the education documents of this period. Moreover, the introduction of ideas and themes of war, enmity, and hatred in this period’s educational texts has resulted in negative stereotyping as well as legitimization of violence and war in individuals’ beliefs, besides marginalizing peace through creating a cycle of violence. The ideological discourse with a revolutionary fervor was identified as the discourse prevailing over the education documents. Educational discourse in this period has become hegemonic based on the nodal point of religion as well as support for the oppressed. Furthermore, in the results of these analyses, antagonistic boundaries, nodal points, and moments were presented in the form of a discourse model.
    Keywords: Peace, Peace education, Education documents, Discourse analysis}
  • رابعه هراتی*، علیرضا محمودنیا، اکبر صالحی، سوسن کشاورز
    امروزه یکی از نگرانی های جامعه در باره چگونگی تربیت است. در این راستا، هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مفهومی تربیت بر اساس دیدگاه امام  رضا(ع) است. روش پژوهش، تحلیل محتوا با رویکرد کیفی و استنتاجی است. واحدهای بررسی این پژوهش اسناد و متون مرتبط با حوزه تربیت از منظر امام  رضا(ع) بوده است. بر اساس یافته های پژوهش ده مبنا، پنج اصل و هفت روش به  دست آمد که الگوی مفهومی تربیت را ترسیم نمود. در این الگوی تربیت، اصول شامل رعایت خدامحوری، ارتقای روحیه و انگیزه، توجه به سلامتی جسم و روح، اخلاق مداری و تعامل موثر با جامعه تعیین گردید. روش های متناظر با اصول شامل شناخت زندگی سعادتمندانه و هدفمند، روش تربیت مبتنی بر عمل، بهره گیری مسیولانه از طبیعت، درک اهمیت سلامتی و تعادل جسم و روان، نهادینه سازی فضایل اخلاقی، خویشتن داری و پرورش هویت اجتماعی بود. معرفی الگوهای تربیتی شایسته و شیوه های تربیت صحیح در خانواده، از طریق سیاست گذاری در نهادهای تربیتی مانند رسانه و کاهش فاصله میان سخن و عمل الگوهای تربیتی، ازجمله پیشنهادهای کاربردی این پژوهش است.
    کلید واژگان: الگوی مفهومی, تربیت, دیدگاه امام ‎رضا(ع)}
    Rabeeh Harati *, Alireza Mahmoodnia, Akbar Salehi, Susan Keshavarz
    Nowadays, manner of education is one of the concerns of society. In this regard, the present study mainly aims at designing a conceptual model of education based on the perspective of Imam Reza. (AS). The research method is content analysis with a qualitative and inferential approach. The study units of this research comprise documents and literature pertaining to the field of education from the perspective of Imam Reza (AS). Based on the research findings, ten bases, five principles and seven methods were obtained that depicted the conceptual model of education. In this education pattern, principles such as observance of God-centeredness, promotion of spirit and motivation, attention to the health of body and soul, ethics-orientation and effective interaction with society were determined. Methods corresponding to principles included recognizing a blissful and purposeful life, method of action-based education, responsible use of nature, understanding the importance of health and physical and mental balance, institutionalization of moral virtues, self-control, and cultivating social identity. Introducing competent educational models and methods of proper upbringing in the family through policy-making in educational institutions namely, the media and reducing the speech-action gap of educational models are among the practical suggestions of this research.
    Keywords: Conceptual Model, education, Imam Reza's Perspective}
  • شهریار غفاری*، سوسن کشاورز، سعید بهشتی، رمضان برخورداری، عبدالله صلواتی
    نگارندگان این جستار، با تاکید بر اینکه قرایت رایج از حکمت متعالیه، روایت سفر نفس از خلق به حق است روایت نهایی را روایتی مطابق با سفر از حق به خلق معرفی می کنند. برای تدارک این روایت، به روش توصیفی - استنباطی، نشان داده می شود که روایت دوم که در آثار خود ملاصدرا به صورت ضمنی وجود دارد، در اندیشه علامه حسن زاده در «معرفت نفس» با صراحت بیشتری دنبال می شود، به نحوی که می توان معرفت نفس علامه حسن زاده را تداوم و تکمیل قرایت متاخر ملاصدرا از حکمت متعالیه دانست.  تحلیلها و استنباطها از معرفت نفس علامه حسن زاده، نگارندگان را به پنج اصل فلسفی هدایت کرده که عبارتند از وحدت شخصی وجود، روحانیه السوس بودن نفس، حرکت حبی، انتشای ادراکات، اتحاد اندکاکی؛ که به ترتیب جانشین اصول پیشین می شوند. مجموعه این اصول و روایت مبتنی بر آنها، ما را به تصویری از نفس انسانی می رساند که با تصویر اشتدادی کاملا متفاوت است. «نظریه انکشاف» عهده دار تبیین این تصویر است. این مقاله در مقام تبیین مبانی فلسفی نظریه انکشاف ارایه می شود و پیگیری مدعا و محتوای اصلی این نظریه، به عنوان نظریه ای در انسان شناسی فلسفی، و مولفه های وجودی نفس در آن را به پژوهش های بعدی موکول می کند.
    کلید واژگان: نظریه انکشاف, حکمت متعالیه, معرفت نفس, وحدت شخصی وجود, علامه حسن زاده آملی}
    Shahryar Ghaffari *, Susan Keshavarz, Saeed Beheshti, Ramazan Barkhordari, Abdullah Salavati
    The present authors hold that the current interpretation of transcendental wisdom denotes the journey of the soul from the creation toward the truth while in the later interpretation the reverse is the case for the souls’ journey from the truth toward the creation. To this aim, a descriptive-inferential method is used which shows the later interpretation beyond doubt, the one which is implied in Mulla Sadra but it is presented more explicitly in the thoughts of Hassanzadeh Amoli on self-knowledge. Thus, it can be postulated that Amoli’s thought is the continuation and implementation of the later interpretation of Sadraic thought about transcendental wisdom. Analyses and inferences from self-knowledge in Amoli’s view has resulted in five philosophical principles which are personal unity of being, spiritual subsistence of the soul, and motion of love and creation of perception and unity by inclusion. These principles provide an image of human soul which is different from that of the intensified soul and is depicted by the theory of Discoverance.  The current research is a philosophical explanation of the underpinnings of the theory.
    Keywords: Theory of Discoverance, transcendental wisdom, Self-knowledge, Personal Unity of Being, Hassanzadeh Amoli}
  • سینا ترکاشوند*، وحیده مرادیان محمدیه، سوسن کشاورز
    پژوهش حاضر با هدف تحلیل فلسفی اسناد تحولی آموزش وپرورش بر اساس مولفه های اخلاق حرفه ای معلمان و دلالت های تربیتی انجام شده است. در این پژوهش از روش پژوهش تحلیل مفهومی و قیاس استنتاجی (الگوی بازسازی شده فرانکنا) استفاده شده است. بدین منظور، اخلاق حرفه ای معلم و شاخص های معتبر آن بر اساس هشت محور اصلی احصا گردید، محتوای اسناد تحولی آموزش وپرورش برای شناسایی گزاره های توصیفی و تجویزی مرتبط، بررسی و تحلیل شد و سپس، متناظر با آن، الگویی متشکل از اهداف، اصول و روش های اخلاق حرفه ای معلم به دست آمد. یافته های پژوهش بیانگر دلالت هایی در اهداف، اصول و روش های اخلاق حرفه ای معلم است. شماری از اهداف اخلاق حرفه ای معلم عبارت اند از: دستیابی به سعادت و کمال، پرورش مسئولیت پذیری، کسب شایستگی ها و زمینه سازی برای هدایت متربیان. بعضی از اصول عبارت اند از: احترام، تعهد، شایسته محوری و شکیبایی. از روش ها نیز می توان به اسوه سازی اخلاقی، باورسازی ایمانی، تعالی شیون وجودی و تدریج و مداومت اشاره کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اسناد تحولی آموزش وپرورش بر محورهای اخلاق حرفه ای معلم منطبق است و باید برای آموزش اخلاق حرفه ای معلم به نومعلمان همت گماشت.
    کلید واژگان: اخلاق حرفه ای, معلم, آموزش وپرورش, اسناد تحولی}
    Sina Torkashvand *, Vahideh Moradiyan Mohammadieh, Susan Keshavarz
    The aim of this study was to philosophically analyze the evolutionary documents of education based on the components of teachers' professional ethics and educational implications. In this research, the research method of conceptual analysis and inferential analogy (Frankenna reconstructed model) has been used. For this purpose, based on 8 basic axes of teacher professional ethics and valid indicators have been calculated; The content of educational transformation documents has been examined and analyzed to identify related descriptive and prescriptive propositions, and then a corresponding pattern consisting of goals, principles and methods of teacher professional ethics has been inferred. The research findings indicate some implications for the goals, principles and methods of teacher ethics. Among the goals of a teacher's professional ethics are: achieving happiness and perfection, cultivating a sense of responsibility, gaining competencies, and laying the groundwork for guiding educators. Some of the principles are: the principle of respect, commitment, competence and patience. Among the methods, we can mention the method of moral modeling, belief in belief, transcendence of existential affairs, and gradualness and continuity. The results of the research show that the evolutionary documents of education are in accordance with the axes of teacher professional ethics and efforts should be made to teach new professional ethics to new teachers.
    Keywords: professional ethics, teacher, education, transformational documents}
  • رضا حق ویردی*، برخورداری رمضان، سوسن کشاورز، علیرضا محمودنیا

    پژوهش حاضر، با هدف تحلیل جایگاه تربیت معلم در گفتمان های حاکمیت سیاسی که بعد از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته اند، انجام شده است. این تحقیق با درنظرگرفتن مقوله تربیت معلم در فضای گفتمانی و از طریق سند کاوی، به دنبال فراتر رفتن از توصیفات صرف و رسیدن به تحلیلی زمینه ای از تربیت معلم در ایران پس از انقلاب اسلامی است. یافته های پژوهش نشان می دهد گفتمان فراگیر انقلاب اسلامی، تاثیر عمیقی در سیاست گذاری های تربیت معلم داشته است. موضوع پیوستگی دین و سیاست، نشانه اصلی این گفتمان فراگیر است که موجب تاثیر باورهای الهی و فهم دینی در هویت بخشی معلم در اسناد و متون سیاست گذاری تربیت معلم شده است. خرده گفتمان های سیاسی بعد از انقلاب اسلامی نیز تاثیراتی در سیاست های تربیت معلم داشته اند. در گفتمان سازندگی با اولویت قرارگرفتن توسعه اقتصادی، معلم در جایگاه یک کارگزار دولتی بازنمایی شد و در گفتمان اصلاحات، معلم به عنوان بازویی برای توسعه سیاسی موردتوجه قرار گرفت. نقطه عطف سیاست گذاری تربیت معلم در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، تصویب سند تحول بنیادین است. با تصویب این سند، زیرنظام تربیت معلم در چشم اندازی آینده نگر و آینده ساز و در موقعیتی راهبردی، به عنوان عنصر اساسی نظام آموزش وپرورش درنظرگرفته شده است.

    کلید واژگان: تربیت معلم, تحلیل گفتمان, گفتمان سیاسی, آموزش وپرورش, انقلاب اسلامی}
    Reza Haqverdi *, Ramazan Barkhordari, Susan Keshavarz, Alireza Mahmudnia

    The purpose of this study is analyzing the position of teacher education in the political discourses that have been formed after the Islamic Revolution of Iran. This research seeks to go beyond mere descriptions and achieving contextual analysis for teacher education in Iran after the Islamic Revolution considering the teacher’s education in discourse approach and through document investigation. Research findings showed that he pervasive discourse of the Islamic Revolution has had a profound effect on teacher education policies. The continuity of religion and politics is the main sign of this pervasive discourse that has caused the influence of divine beliefs and religious understanding on teacher identification in the documents and texts of teacher education policy. Political sub-discourses that formed after the Islamic Revolution also had impacts on teacher education policies. In the constructive discourse, with economic development as a priority, the teacher was represented as a government agent and in the reform discourse, the teacher was seen as an arm for political development. The turning point of teacher’s education policy in the government of the Islamic Republic of Iran is the approval of the Fundamental Reform Document of Education (FRDE). With the approval of this document, the teacher’s education subsystem has been considered as a fundamental element of the education system in a forward-looking and future-oriented perspective and in a strategic position.

    Keywords: Teacher Education, Discourse Analysis, Political Discourse, education, Islamic Revolution}
  • رابعه هراتی، علیرضا محمودنیا*، اکبر صالحی، سوسن کشاورز

    تربیت در خانواده فراهم کننده موجبات رشد و تعالی انسان و اساس تربیت رسمی و عمومی است. از این رو هدف از انجام این پژوهش، بررسی رویکردهای تربیت فرزند در خانواده از منظر سیره امام رضا(ع) است. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی، با هدف درکی دقیق از احادیث و روایات و سیره امام رضا(ع) درباره تربیت فرزند در خانواده انجام شده است. به این منظور از احادیث، روایات و تیوری هایی که دلالت ها و اشارات مستقیم به بحث تربیت فرزند در خانواده داشته و به صورت ضمنی و تلویحی مرتبط با سیره نظری و عملی امام‎ رضا(ع) بوده، استفاده شده است. در سه رویکرد تربیت دینی، اجتماعی و علمی برخی از مقوله های به دست آمده عبارتند از: پرورش هویت اجتماعی،گفت وگو، پرورش حس مسئولیت پذیری نسبت به جامعه و طبیعت و پرورش تفکر انتقادی. تجزیه و تحلیل امور با معیارهای صحیح و پیوستگی علم و عمل، یکی از شاخصه های تفکر انتقادی است. پیشنهاد این پژوهش، تدوین سندی معطوف به تربیت فرزند در خانواده از دیدگاه اسلام است. این سند برای خانواده قابلیت اجرایی و دولت نقش نظارتی و حمایتی دارد.

    کلید واژگان: تربیت, رویکردهای تربیتی, خانواده, سیره امام‎ رضا(ع)}
    Rabeeh Harati, Alireza Mahmoudnia *, Akbar Salehi, Susan Keshavarz

    Education in the family provides the conditions for human growth and excellence and is the basis of formal and public education. Therefore, the purpose of this study was to investigate child-rearing approaches in the family; From the perspective of the biography of Imam Riḍā (as). This article was conducted using descriptive and analytical methodology, with the aim of detailed understanding of tradition and methodology of Imam Riḍā (as), about rearing a child in the family. For this purpose, those hadiths, narrations and theories have been used, which have direct implications and references to the discussion of educating a child in the family and are implicitly related to the theoretical and practical life of Imam Riḍā (as). In terms of methodology of Imam Riḍā (as), in the three approaches of religious, social and scientific education, some of the resulting categories are: cultivating social identity, dialogue, cultivating a sense of responsibility towards society and nature, and cultivating critical thinking. Analyzing things with the right criteria and the coherence of science and practice are other characteristics of critical thinking. The proposal of this research is to compile a document focused on rearing children in the family from the perspective of Islam. This document is enforceable for the family and the government has a supervisory and supportive role.

    Keywords: Education, Educational approaches, Family, Biography of Imam Riḍā (as)}
  • سلمان رضوان خواه*، سوسن کشاورز، اکبر صالحی، محسن فرمهینی فراهانی

    امروزه یکی از مهم ترین مسئله های بشر، ایجاد شرایط مناسب برای همزیستی مسالمت آمیز میان افراد است. اسلام می تواند یکی از منابع حل این مسئله باشد. برهمین اساس، قرآن کریم و به طور خاص تفسیر المیزان مورد توجه این پژوهش قرارگرفته است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، احصای دلالت های تربیتی همزیستی مسالمت آمیز در تفسیر المیزان، به منظور ارایه یک الگوی مفهومی برای دستیابی به همزیستی مسالمت آمیز است. روش پژوهش به صورت ترکیبی بوده، به این ترتیب که برای دستیابی به پاسخ هرکدام از سوالات اصلی از روش های متفاوتی استفاده شده است؛ لذا برای پاسخ به سوال اول پژوهش از روش تحلیل مفهومی استفاده شده و برای پاسخ به سوالات دوم و سوم از روش استنتاجی بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از 6 مبنای انسان شناسی و 6 مبنای ارزش شناسی برای همزیستی مسالمت آمیز در تفسیر المیزان هستند. یافته های پژوهش همچنین به معرفی اصول و روش های همزیستی مسالمت آمیز، درقالب یک الگوی مفهومی می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در این الگو، 12 مبنا، 7 اصل و 19 روش تربیتی همزیستی مسالمت آمیز با یکدیگر مرتبط بوده و مسیر دستیابی به همزیستی مسالمت آمیز را مشخص می کنند.

    کلید واژگان: همزیستی مسالمت آمیز, الگوی مفهومی, قرآن کریم, تفسیر المیزان, دلالت های تربیتی}
    Salman Rezvankhah *, Susan Keshavarz, Akbar Salehi, Mohsen Farmahini Farahani

    These days, one of the most important challenges of human beings concern the provision of a proper condition for peaceful coexistence for people. Islam can provide a solution for this problem. For this reason, the Holy Qur’an, particularly the Al-Mizan interpretation of the Holy Qur’an, have been investigated in this research. Therefore, the aim of the present study is to enumerate the educational implications of peaceful coexistence in the interpretation of Al-Mizan, in order to provide a conceptual model for achieving peaceful coexistence. The research follows mixed approach using different methods to find answers for all of the main questions. Hence, conceptual analysis method has been employed to answer the first question of the research, and to answer the second and third questions, inferential method has been used. The research findings signified six anthropological bases and six value bases for peaceful coexistence in Al-Mizan interpretation. The research also resulted in the identification of the principles and methods of peaceful coexistence in the form of a conceptual model. It indicated that 12 bases, 7 principles and 19 educational methods of peaceful coexistence are related to one another in this model, and signified the path to achieve peaceful coexistence.

    Keywords: Peaceful Coexistence, Conceptual Model, the Holy Qur’an, Al-Mizan interpretation, educational implications}
  • محمدحسین صفائی، یحیی قائدی، سعید ضرغامی همراه، سوسن کشاورز

    پژوهش حاضر با بررسی تحلیلی عناصر موجود در کارنمای معلمی دانشگاه فرهنگیان آن را با دو دانشکده علوم تربیتی دانشگاه های منتخب مورد مطالعه تطبیقی قرار داده است. هدف تحلیل ساختار مفهومی کارنمای معلمی دانشگاه فرهنگیان و مقایسه ی آن با دانشگاه های منتخب جهت بررسی نقاط قوت و ضعف می باشد. این پژوهش بر اساس روش جرج ال بردی مورد توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه قرار گرفت و تفاوت ها و تشابهات این بیانیه ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتیجه این که ساختار بنیادی و کلی کارنمای معلمی دانشگاه فرهنگیان از جمله اهداف آموزشی ، تدریس و ارزشیابی و همچنین ارزیابی مداوم بیانیه ی فلسفه ی تدریس جهت یادگیری مستمر و مداوم، تفاوت های اساسی را نشان می دهند پیشنهاد این مقاله بازنگری ساختار این کارنما در هدف، آموزش، کاربرد و تدوین راهنمای جامع برای دانشجویان برای اجرای بهتر و دقیق تر کارنمای معلمی می باشد.

    کلید واژگان: بیانیه فلسفه ی تدریس, کارنمای معلمی, ارزیابی ساختار مفهومی, دانشگاه فرهنگیان, مطالعه ی تطبیقی}
    Mohammadhosein Safaei, Yahya Ghaedi, Saeed Zarghami hamrah, Susan Keshavarz

    he present study, with an analytical study of the elements in the teaching staff of Farhangian University, has compared it with the two faculties of educational sciences of selected universities.The purpose of analyzing the conceptual structure of Farhangian University teacherchr  portfolio and comparing it with selected universities is to examine the strengths and weaknesses.This research was described, interpreted, adjacent and compared based on George L. Bradychr method and the differences and similarities of these statements were examined and analyzed. Conclusion The basic and general structure of Farhangian University teacherchr s portfolio, including educational goals, teaching and evaluation, as well as continuous evaluation of the teaching philosophy statement for continuous and continuous learning, show fundamental differences. , Teaching, applying and compiling a comprehensive guide for students to better and more accurately implement the teacherchr work.

    Keywords: Statement of Teaching Philosophy, Teacher's portfolio, Conceptual structure evaluation, Farhangian University, Comparative study}
  • رابعه هراتی*، علیرضا محمودنیا، اکبر صالحی، سوسن کشاورز
    هدف

    خانواده به عنوان اولین رکن تربیت شناخته شده است و نقش بی بدیلی در پرورش جنبه های مختلف فردی و اجتماعی فرزند دارد. به گونه ای که آثار تربیت تا پایان عمر مشهود است. بر این اساس؛ مکاتب گوناگون در زمینه تربیت و اصلاح مسایل تربیت به نظریه پردازی پرداخته اند. در این بین بعضی با رویکردی نو به مسایل خانواده نگریسته اند. از طرفی امام رضا (ع) با لقب عالم آل محمد (ص) راهبر عملی تربیت بوده است. در این پژوهش، با دید میان رشته ای تلاش شده است سیره امام رضا (ع) در خانواده و تربیت فرزند با تاملی بر رویکردهای نوین؛ به عنوان هدف مورد مطالعه قرار گیرد.

    روش

    این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی؛ از نوع تحلیل مفهومی، ابتدا به بررسی رویکردهای نوین و سیره امام رضا (ع) در خانواده و تربیت فرزند پرداخته و سپس برآیند تطبیق جهت گیری های مختلف در این زمینه بیان شده است.

    یافته ها: 

    یافته ها نشان داد که چهار شاخص کرامت انسانی، تربیت اجتماعی، رعایت تفاوت انسان ها و گفت وگو از مواردی است که در دیدگاه ستیر، مینوچین و امام رضا (ع) مشترک است. در بحث تفاوت؛ ستیر به شکوفا شدن انسان بسنده نموده، ولی با فهمی که از سیره امام رضا (ع) برآمد؛ وی به شکوفایی استعدادها بسنده ننموده و کمال و تعالی انسان را خواهان است. در دیدگاه ستیر خانواده به عنوان کارخانه انسان سازی معرفی شده است، ولی فهم سیره امام رضا (ع) نشان داد خانواده مکانی است که فرزندان بر اساس شایستگی های خود و تربیت صحیح رشد می کنند.

    نتیجه گیری: 

    رویکردهای نوین بیشتر بر درمان مسایل و مشکلات متمرکز است، در حالیکه در سیره امام رضا (ع) بیشتر جنبه پیش گیری بارز است

    کلید واژگان: تربیت فرزند, خانواده, رویکردهای نوین, سیره امام رضا(ع)}
    Rabea Herati*, Alireza Mahmoudnia, Akbar Salehi, Susan Keshavarz
    Purpose

    The family is recognized as the first pillar of upbringing and plays an indispensable role in the development of various individual and social aspects of the child. In such a way that the effects of education are evident until the end of life. according to this; Various schools have theorized in the field of education and reform of education issues. In the meantime, some have taken a new approach to family issues. On the other hand, Imam Reza (AS) with the title of Alam Mohammed (AS) has been a practical leader of education.

    Material and Methods

    In this research, with an interdisciplinary view, an attempt has been made to describe the biography of Imam Reza (as) in the family and the upbringing of children with reflection on new approaches; To be studied as a goal. Using descriptive-analytical method; From the type of conceptual analysis, first, the new approaches and biography of Imam Reza (AS) in the family and child rearing have been studied and then the result of applying different orientations in this field has been expressed.

    Finding

    The findings showed that the four indicators of human dignity, social education, respect for human differences and dialogue are among the things that are common in the views of Satir, Minouchin and Imam Reza (AS). In discussing differences; Satir has been content with the flourishing of man, but with an understanding that came from the biography of Imam Reza (AS); He is not satisfied with the flourishing of talents and wants human perfection and excellence. In the view of Satir, the family is introduced as a humanizing factory, but understanding the life of Imam Reza (AS) showed that the family is a place where children grow up based on their competencies and proper upbringing.

    Conclusion

    New approaches are more focused on the treatment of issues and problems, while in the life of Imam Reza (AS) the aspect of prevention is more obvious. Conclusion It is possible to promote systemic thinking in new approaches with an Islamic approach

    Keywords: Child Upbringing, Family, New Approaches, Imam Reza's Life}
  • امیر مرادی*، سوسن کشاورز، محسن کردلو

    امروزه با توجه به گسترش اینترنت و رسانه های اجتماعی، محیط های تربیتی جدیدی به نام شبکه های اجتماعی ظهور و گسترش یافته اند که به دلیل امکانات و قابلیت های منحصربفردشان، کودکان و نوجوانان را مجذوب خود کرده اند. به دلیل خنثی نبودن فناوری، کودکان و نوجوانان با فرصت ها و تنگناهای تربیتی متعددی از طریق شبکه های اجتماعی مواجهه هستند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تنگناهای تربیتی شبکه های اجتماعی بر کودکان و نوجوانان و ارایه راه کارهای پیشگیرانه با تاکید تاکید بر آموزه های تربیتی قرآن و احادیث. روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوای کیفی) و استنباط قیاس عملی است. یافته های پژوهش نشان داد؛ مهمترین تنگناهای تربیتی شبکه های اجتماعی بر تربیت کودکان و نوجوانان شامل هنجارشکنی (نظیر قانون شکنی، خشونت و پرخاشگری، آزادی جنسی و ترویج محتوای مبتذل، ترویج و عادی سازی روابط نامشروع دختران و پسران، ترویج تجمل گرایی و مصرف گرایی افراطی، نقض برخی از فضیلت های اخلاقی و دینی، روزمرگی و کلیشه گرایی)، اعتیاد به شبکه های اجتماعی و دوری از خداوند و تجاوز به حریم خصوصی است. همچنین فرهنگ سازی، ارتقای نظارت آگاهانه والدین، صیانت از حریم خصوصی، پر کردن اوقات فراغت و تاکید بر اهمیت عزت نفس و پرورش مهارت های آن از جمله راه کارهای پیشنهادی است که بررسی قرآن و احادیث جهت کاهش تاثیرات منفی تربیتی شبکه های اجتماعی ما را بدان رهنمون می کند.

    کلید واژگان: تنگناهای تربیتی, شبکه های اجتماعی مجازی, تربیت, کودکان, نوجوانان, قرآن, احادیث}
    Amir Moradi*, Susan Keshavarz, Mohsen Kordlo

    Today, with the expansion of the Internet and social media, new educational environments have emerged and expanded the names of social networks which has attracted children and adolescents due to their unique features and capabilities. Because technology is not neutral, children and adolescents with numerous educational opportunities and dilemmas by social networks are faced. Therefore, the purpose of this study is to study the educational bottlenecks of social networks on children and adolescents and providing preventive strategies with emphasizing the educational teachings of the Qurchr('39')an and hadiths. The method of this study is qualitative and descriptive-analytic (qualitative content analysis) and inference of practical analogy. Findings of the research showed; educational bottlenecks of social networks on the education of children and adolescents, including breaking the norm (such as breaking the law, violence and aggression, sexual freedom and the promotion of abusive content, the promotion and normalization of the illegitimate relations of girls and boys, promotion of luxury and extreme consumerism, violating some ethical and religious virtues, routine and stereotypes), addiction to social networks and away from god and violation of privacy. Also, culturalize, Promoting Conscious parental supervision, protect privacy, fill leisure time and emphasize the importance of self-esteem and breeding its skills is a suggested solutions which leads to the study of the Qurchr('39')an and traditions to reduce the negative effects of our social networks.

    Keywords: educational bottlenecks, virtual Social networks, Education, Children, Adolescents, Quran, hadith}
  • رضا حق ویردی*، رمضان برخورداری، سوسن کشاورز، علیرضا محمودنیا

    در مقاله حاضر، گفتمان تربیت معلم در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران مورد تحلیل قرار گرفته است. فرض پژوهش بر این است که گفتمان های حاکمیتی که بعد از انقلاب اسلامی مفصل بندی شده اند، نظام های معنایی را برای معلمان تعریف نموده اند که جایگاه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی معلمان را در ساختارهای قدرت، مکان یابی نموده است. این نظام های معنایی شامل یک دال مرکزی برای گفتمان تربیت معلم است که نشانه های دیگر حول آن مفصل بندی شده اند. سوالات پژوهش چنین است: نشانه های اصلی تربیت معلم در گفتمان های شکل گرفته بعد از انقلاب اسلامی چیستند؟ بسترهای شکل گیری گفتمان های تربیت معلم بعد از انقلاب اسلامی چه بوده است؟ این پژوهش بر مبنای الگوی نظریه گفتمانی لاکلایو و موف و از طریق سندکاوی صورت گرفته است. مطابق یافته های پژوهش، دال مرکزی تربیت معلم در گفتمان های شکل گرفته بعد از انقلاب اسلامی ایران به ترتیب زمانی عبارت اند از: تربیت معلم انقلابی، تربیت معلم بعنوان کارگزار دولتی، توسعه سیاسی معلم، تحول بنیادین در تربیت معلم، تربیت معلم بعنوان الگوی نظری و عملی مطابق نظام معیار اسلامی. گفتمان فراگیر انقلاب اسلامی تاثیر مستمری بر فرایند تربیت معلم داشته است. همچنین با تصویب سند تحول بنیادین و سند زیرنظام تربیت معلم و تامین منابع انسانی در نظام تربیت رسمی و عمومی، تربیت معلم جایگاهی راهبردی در نظام آموزش وپرورش یافته و با رویکردی آینده نگر و بلندمدت بدان نگریسته شده است.

    کلید واژگان: تربیت معلم, تحلیل گفتمان, گفتمان حاکمیت, آموزش وپرورش, انقلاب اسلامی}
    Reza Haqverdi *, Susan Keshavarz, Alireza Mahmoudnia

    In this paper, teacher education discourse has been analyzed in the Islamic Republic of Iran. Research assumes the governance discourses that have been articulated after the Islamic revolution, have defined teachers' semantic systems that have placed the political, economic, and social position of teachers in power structures. These semantic systems include a central signifier for teacher education discourse that other signs being articulated around it. The research questions are: what have been the central signs of teacher education in the governance discourse formed after the Islamic Revolution? And what were the backgrounds of teacher education discourses after the Islamic Revolution? This research is based on Laclau and Mouffe's discourse theory mode through document mining. According findings of the research, the central sign of teacher education in the governance discourses after the Islamic revolution of Iran are: Revolutionary teacher training, teacher training as a government agent, political development of teacher, fundamental reform in teacher education, teacher education as a theoretical and practical model according to the Islamic standard system. The wide discourse of the Islamic Revolution has had a lasting impact on the process of teacher education. Also after drafting the Fundamental Reform Document of Education (FRDE) and the Document of Teacher Education and the Provision of Human Resources in the Formal and Public Education Subsystem, teacher education has been viewed as a strategic position in the education system with a long-term and forward-looking approach.

    Keywords: Teacher Education, Discourse Analysis, Governance Discourse, Education, Islamic Revolution}
  • سینا ترکاشوند*، اکبر صالحی، سوسن کشاورز

    هدف پژوهش حاضر تبیین سیره تربیتی امام علی(ع) بر مبنای ساحت های شش گانه تربیتی سند تحول بنیادین جهت ارائه الگویی برای سبک زندگی اسلامی- ایرانی می باشد؛ چراکه یکی از الزامات تحقق جامعه دینی، شکل گیری سبک زندگی اسلامی از طریق ارائه و تبلیغ انواع سبک های زندگی مقبول و منطبق با آموزه های اسلامی است. سبک زندگی، یک روش زندگی، الگوی عمل، مجموعه عملکردها، روش سازماندهی زندگی، ترجیحات رفتاری و مادی و الگوی مصرف است. روش مورداستفاده پژوهش پیش رو تحلیل محتوای کیفی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سیره تربیتی امام علی(ع) نشانگر توجه ایشان به تمامی ابعاد و ساحت های تربیتی (اعتقادی، عبادی و اخلاقی- ساحت اجتماعی، سیاسی- ساحت زیستی و بدنی- ساحت اقتصادی و حرفه ای- ساحت زیبایی شناختی و هنری- ساحت علمی و فناورانه) بوده و به همین دلیل به عنوان اسوه حسنه، قول و فعل و تقریر ایشان می تواند الگوی مطلوبی برای شکل بخشی به سبک زندگی آحاد جامعه باشد. متناظر با پیشنهاد کاویانی و بهره گیری ایشان از دیدگاه آدلر برای ارائه الگویی تجویزی برای سبک زندگی اسلامی و متناظر با الگوی درخت سبک زندگی، می توان با نظر به ابعاد مختلف ساحت های تربیتی مطرح گردیده، نوع نگرش به هستی، نگرش به خود و نگرش به دیگران و... را برای شکل گیری سبک زندگی متربیان مبتنی بر سیره تربیتی امام تصویر نمود.

    کلید واژگان: سیره تربیتی امام علی (ع), ساحت های شش گانه تربیت, سبک زندگی اسلامی, الگو}
    Sina Torkashvand *, Akbar Salehi, Susan Keshavarz

    The purpose of this study is to explain the educational process of Imam Ali based on the six educational areas of the fundamental transformation document in order to provide a model for the Islamic-Iranian lifestyle. Because one of the requirements for the realization of the religious community is the formation of the Islamic lifestyle through the presentation and promotion of a variety of life styles acceptable to and consistent with Islamic teachings. Lifestyle, a way of life, a pattern of action, a set of functions, a way of organizing life, behavioral and material preferences, and a pattern of consumption. The method used is qualitative content analysis. Reflects his attention to all dimensions and areas of education (religious, religious, and moral-social, political, biological and physical - economic and professional fields-The aesthetic and artistic sphere is a scientific and technological field. For this reason, as a good, promising, verb, and narrative, it can be a good model for shaping the life style of a society. According to the suggestion of Kaviani and his utilization from Adler's point of view to provide a prescriptive model for the Islamic lifestyle and corresponding to the livelihood tree trunk, one can come up with different dimensions of education, the type of attitude towards being, the attitude towards He portrayed himself and the attitude toward others in shaping the lifestyle of the Imam's teachers based on his education.

    Keywords: Imam Ali's Educational behavior, Sixth Educational Areas, Islamic Lifestyle, Pattern}
  • سوسن کشاورز، لیلا سرتیپ زاده
    یکی از ابعاد آموزش های قرآن کریم، دعوت به تفکر است تا مسیر دستیابی انسان به حیات طیبه هموار شود؛ ازاین رو مقاله پیش رو بر آن است تا با بهره مندی از آیات قرآن و برخی از مفاهیم ناظر بر تفکر، ابعاد تفکر را ذیل دو محور موضوعات تفکر و ملزومات آن ترسیم و سپس دلالت های آن را در تربیت فکری بررسی کند. روش مورد استفاده در این مقاله تحلیل و تفسیر مفهومی است.
    یافته ها نشان می دهد که موضوعات تفکر شامل تفکر در آفریده های زمینی، آفریده های آسمانی، آفریده های مشترک زمین و آسمان، آفریده های دریایی، خود، تاریخ و سرنوشت ملت ها، کتاب الهی و ماهیت زندگی دنیا و آخرت و ملزومات آن نیز شامل همراهی اندیشه و علم، داشتن روح علمی، توانایی ارزیابی و قضاوت و آزادی فکر از قید عادت های اجتماعی است. همچنین، گسترش نگرش آیه ای به جهان، فراهم سازی امکان کسب معرفت از طریق منابع اصلی شناخت، گسترش مهارت های ادراکی و تقویت خودشناسی از جمله دلالت های ابعاد تفکر در تربیت فکری کودکان و نوجوانان هستند.

    کلید واژگان: تفکر, کودکان و نوجوانان, دلالت های تربیتی, تعلیم و تربیت, قرآن کریم, موضوعات تفکر, ابعاد تفکر}
    Susan Keshavarz, Leila Sartip, zade
    One of the aspects of the Holy Quran’s teachings is that they invite man to thinking so that the man’s path to pure life is paved.
    Therefore, this paper evaluate some concepts of thinking in the Quran. In the first step, the dimensions of thought are examined under two axes: ‘thinking’ and ‘its accessories’. The research method is analysis and conceptual interpretation.
    The result indicates that the subjects of thinking include earthly creatures, sea creatures, the creatures of the sky, creatures common in sky and earth, history of nations, one’s self, divine book and the nature of this world and the hereafter; Moreover, the accessories of the thinking include accompaniment of thinking and knowledge, having the scientific spirit, ability to evaluate and judge, freedom from the bonds of the social habits.
    Furthermore, this study reveals that the dimensions of thinking can influence intellectual thinking of the children if the verse attitude to the universe is broadened, obtaining the knowledge from the original sources is provided, and language and self-recognition skills are extended.

    Keywords: thinking, children, juveniles, educational implications, education, training, the Holy Quran, subjects of thinking, dimensions of thinking}
  • سینا ترکاشوند*، سوسن کشاورز، اکبر صالحی، محمدحسن میرزامحمدی
    هدف پژوهش، ارائه الگوی نظری عدالت تربیتی برای نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی بر مبنای دیدگاه معرفت شناختی عدالت فارابی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی و استنتاج(قیاس عملی) است. بدین معنا که براساس الگوی استنتاجی فرانکنا از قرار گرفتن اهداف و مبانی در کنار هم اصولی استخراج شده است که منجر به اتخاذ روش های تربیتی می گردد. جامعه تحلیل، مجموعه کتاب ها، شرح ها و مقالات پیرامون فلسفه فارابی بوده است که به طور هدفمند بر مبنای مقولات پژوهش نمونه گیری و به صورت عمیق مورد مطالعه قرار گرفته است و داده های حاصل به طور پیوسته همزمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های حاصل حاکی از این است که براساس بنیان های معرفت شناختی فارابی، عدالت امری فطری، در راستای رسیدن به سعادت، برگرفته از حکمت، در تلازم با عقل و تابع منافع عمومی است. منابع معرفت شامل حس، عقل و شهود است. انواع معرفت مشتمل بر معرفت فطری، شهودی، عقلانی و... است. مناط صدق معرفت عدالت، اهلیت و شایستگی است. لذا با نظر به مبانی معرفت شناختی فوق، الگوی نظری عدالت تربیتی در قالب اهداف، اصول و روش های تربیتی قابل استخراج است. برخی از اهداف غایی و واسطی این الگو، رسیدن به جامعه عادله، سعادت مندی همگان، فضیلت محوری و سنجش افراد با عدالت و نه بالعکس است، برخی از اصول این الگو عبارتند از: توجه به استعدادها و شایستگی های فردی، تعادل قوا و دوری از افراط و تفریط، عقلانیت و آگاهی بخشی، محبت و دگردوستی و نداشتن نگاه سلیقه ای و شخصی به عدالت است. برخی از روش های این الگو عبارتند از: روش توزیع برابر امکانات و منابع، روش پرورش استعداد، روش بسترسازی عادلانه، روش محبت ورزی عادلانه و روش قانون گرایی در اجرای عدالت. همه اهداف، اصول و روش های استنتاج گردیده ناظر بر چالش هایی است که در نظام تربیت رسمی و عمومی وجود دارد.
    کلید واژگان: فارابی, معرفت شناسی, الگوی نظری عدالت تربیتی, تعلیم و تربیت رسمی و عمومی}
    Sina Torkashvand*, Susan Keshavarz, Akbar Salehi, Mohammad, Hosein Mirzamohammadi
    This study aimed to present a theoretical model of educational justice for the formal and general education system based on the epistemological principles of Farabi justice. The research method is qualitative content analysis and deduction (practical analogy). That is, based on Frankna's deductive model, some principles have been derived from the combination of goals and preliminary foundations that can lead to the adoption of educational methods. The population of analysis was the books, commentaries and articles about Farabi's philosophy. These data were sampled purposively on the basis of research categories and were studied in depth. The purposively obtained data were continuously analyzed in parallel to data accumulation. The findings suggest that based on Farabi's epistemological foundations, justice is a natural thing in the pursuit of happiness, derived from wisdom, in favor of  reason, and is a function of general interest. Knowledge sources include sense, reason, and intuition. Types of knowledge include innate knowledge, intuition, rational knowledge, and so on. The areas of truth are knowledge of justice, adulthood and merit. Therefore, in view of the above epistemological foundations, the theoretical model of educational justice can be derived in terms of goals, principles and methods of education. Some of the ultimate and intermediate goals of this pattern are to reach the community of justice, general prosperity, virtue, and measuring people in terms of justice, rather than vice versa. Some of the principles of this pattern are: Attention to individual talents and competencies, balance of powers and avoiding extremes, rationality, informing, affection, and lack of personal and subjective look to justice. Some of the methods of this model are: method of equal distribution of facilities and resources, method of fostering talents, method of fair establishment of foundations, method of fair sympathy, and method of legitimacy in the implementation of justice. All the goals and inferred principles and methods take into account the challenges that exist in the formal education system.
    Keywords: Farabi, epistemological, theoretical model of educational justice, formal, general education.}
  • حامد حاجی پور، رمضان برخورداری، سوسن کشاورز
    هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این پرسش اساسی است که زبان در ارتباط با امر جنسی چگونه به کار می رود و این چگونگی چه تصویری از آن را ترسیم کرده و به کدام اصول و روش ها در تربیت جنسی گرایش بیشتری دارد. در این پژوهش، پیچیدگی های کاربرد زبان در تربیت جنسی و نیز ضرورت درک زمینه های فرهنگی و اجتماعی در این نوع نگاه به تربیت جنسی به ویژه اثر ساختار قدرت در این سبک از کاربرد زبان موردنظر قرار گرفته است. وضعیت موجود ناظر به متونی است که همچنان از اعتبار قانونی برخوردار بوده و قابل استناد می باشند. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل گفتمان انتقادی مبتنی بر رویکرد نورمن فرکلاف بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که گفتمان حاکم بر تربیت جنسی آموزش وپرورش ایران را باید «گفتمان مهار» نامید. از ویژگی های این گفتمان در تربیت جنسی توجه بیشتر به جنبه های سلبی تربیت جنسی می باشد. بازنمایی این گفتمان از واقعیت میل جنسی به گونه ای است که بیش از آنکه به فرصت های میل جنسی در زندگی سعادتمندانه متربی نگاه کند به تهدیدهای غریزه جنسی توجه دارد.
    کلید واژگان: تربیت جنسی, گفتمان, تحلیل گفتمان انتقادی, روش های سلبی, روش های ایجابی}
    Hamed HajiPur, Ramazan Barkhordari, Susan Keshavarz
    The main purpose of current inquiry is to answer the question that how language use in relation to sexual phenomena and what is desirable picture according that and which principles and procedures are oriented in education. In the study, the complexity of language usage in sex education and necessity of understanding of cultural and social contexts and the role of structure has been considered. The status quo refers to texts that are still legally valid and can be cited. In order to achieve these goals the critical discourse analysis (CDA) base on Norman Fairclough as methodology was used. The results indicate that the dominant discourse of sex education in Iran education should be called “discourse of restraint”. The characteristic of the mentioned discourse are more focus on negative aspects of sex education. The representation of this discourse reflects the reality of sexual desire in a way that looks at the threats of sexual instinct rather than its opportunities for student in a happy life.
    Keywords: Sex education, discourse, Critical discourse analysis (CDA), Iran’s educational policy, Negative procedures, Positive proceduresReferences}
  • شیرین رشیدی، سوسن کشاورز، سعید بهشتی، اکبر صالحی
    هدف پژوهش، تحلیل تطبیقی بنیان‏های معرفت شناختی بر اساس دیدگاه های استاد مطهری و استاد جوادی آملی است. در این تحقیق از روش تطبیقی بردی، برای استخراج تفاوت‏ها و شباهت‏های موجود، بین بنیان‏های معرفت شناختی این دو متفکر استفاده گردیده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که هر دو اندیشمند در زمینه امکان معرفت دارای نظرات مشابه بوده، در خصوص معیار صدق معرفت، استاد مطهری، مطابقت با واقع و استاد جوادی‏آملی، مطابقت با نفس‏الامر را مطرح کرده اند. همچنین از نظر مطهری، منابع شناخت عبارتند از: طبیعت، عقل، قلب، تاریخ و فطرت اما از دیدگاه جوادی آملی، عبارتند از: حس، عقل، تهذیب، کتاب منیر و وحی. افزون بر این، ابزارهای معرفت از دیدگاه مطهری عبارتند از: حس، برهان و تزکیه نفس اما از دیدگاهجوادی آملی عبارتند از: حس، خیال، وهم، عقل و قلب. انواع معرفت از دیدگاه مطهری عبارت اند از: شناخت حصولی و حضوری، شناخت اجمالی و تفصیلی و غیره. اما انواع معرفت از منظر جوادی آملی عبارت‏اند از: علوم میزبان و علوم مهمان، علوم غیر قابل تحصیل و علوم قابل تحصیل. مراتب شناخت از منظر مطهری عبارت‏اند از: شناخت حسی، خیالی و عقلی. اما مراحل شناخت از نظر جوادی آملی عبارت‏اند از: مشاهده، فرض‏های مختلفی درباره اشیاء مشاهده شده، بازگشت مجدد به طبیعت و آزمون فرضیه و بازگشت مجدد به ذهن.
    کلید واژگان: تحلیل تطبیقی, بنیان های معرفت شناختی, مطهری, جوادی آملی}
    Shirin Rashidi, Susan Keshavarz, Saeed Beheshti, Akbar Salehi
    The purpose of the research is to compare the epistemological foundations based on the views of Motahari and Javadi Amoli. The comparative method has been used to extract the differences and similarities between epithetic foundations of Motahari and Javadi Amoli. The findings of the research indicate that both thinkers have the same views about the possibility of knowledge, and, in accordance with Javadi Amoli's criteria for the truth of knowledge Motahari, have suggested that they are in accordance with Allah. Also, according to Motahhari, the sources of knowledge are: nature, reason, heart and history, but from the perspective of Javadi Amoli, are: sense, reason, refinement, book Monir and revelation. In addition, the means of knowledge from the perspective of Motahari are: sense, argument, and cultivation of the soul, but from the point of view of Javadi Amoli are: sense, imagination, ambiguity, reason and heart. From Motahari's point of view, the types of knowledge are: acquired knowledge and personality, general and detailed knowledge, and so on. But the types of knowledge from the perspective of Javadi Amoli are: host sciences and guest sciences, non-educable sciences and educable sciences. From the perspective of Motahhari, the levels of cognition are: sensory, imaginary and rational recognition. But the stages of recognition for Javadi Amoli are: observation, various assumptions about observed objects, returning to nature, testing the hypothesis, and returning to mind. Comparative analysis,
    Keywords: epistemological, foundations, Motahhari, Javadi Amoli}
  • سوسن کشاورز، سینا ترکاشوند
    هدف کلی پژوهش حاضر تبیین سیره تربیتی امام صادق (ع) جهت ارائه الگویی برای سبک زندگی اسلامی می باشد. چراکه یکی از الزامات تحقق جامعه دینی، شکل گیری سبک زندگی اسلامی از طریق ارائه و تبلیغ انواع سبک های زندگی مقبول و منطبق با آموزه های اسلامی است. سبک زندگی، نشان دهنده مجموعه جهت گیری های ارزشی، هنجا رها، خواسته ها، تمایلات و شیوه های رفتا ری جامعه است. روش مورد استفاده تحلیل محتوای کیفی است. این پژوهش حاکی از آن است که سیره تربیتی امام صادقj، نشانگر توجه ایشان به تمامی ابعاد و ساحت های تربیتی (اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ ساحت اجتماعی، سیاسی؛ ساحت زیستی و بدنی؛ ساحت اقتصادی و حرفه ای؛ ساحت زیبایی شناختی و هنری؛ ساحت علمی و فناورانه) بوده و به همین دلیل به عنوان اسوه حسنه، قول و فعل و تقریر ایشان می تواند الگوی مطلوبی برای شکل بخشی به سبک زندگی آحاد جامعه باشد. متناظر با پیشنهاد کاویانی و بهره گیری ایشان از دیدگاه آدلر برای ارائه الگویی تجویزی برای سبک زندگی اسلامی و متناظر با محور تنه درخت سبک زندگی، می توان با نظر به ابعاد مختلف ساحت های تربیتی مطرح گردیده، نوع نگرش به هستی، نگرش به خود و نگرش به دیگران را برای شکل گیری سبک زندگی متربیان مبتنی بر سیره تربیتی امام تصویر نمود.
    کلید واژگان: سیره تربیتی, امام صادقj, سبک زندگی اسلامی}
    Susan Keshavarz, Sina Torkashvand
    The main aim of this research is to elucidate the tradition of Imam Sadegh in order to present appropriate lifestyle since one of the requirements of the actualization of religious society is the formation of Islamic lifestyle through presentation and propagation of reasonable lifestyles based on Islamic teaching. Lifestyle represents the holistic orientation of values, norms, tendency, and the behavioral manifestation of the society. The methodology used in the research is qualitative content analysis; the findings revel that Imam Sadeg has paid attention to all aspects of education (belief, worship, moral, social, political, biological, physical, economic, professional, aesthetic, artistic, scientific and technological side). Such comprehensive consideration can be used a OSVEH HASANEH and his words and actions can be a good model in formation of public lifestyle. In accordance with the suggestion of Kaviani and his resort to Adler's prescriptive perspective on Islamic lifestyle as well as in accordance with the pivot of tree stem of lifestyle, the Imam's views such as attitude toward life, self, and others can be sued in the formation of the lifestyle of the candidates.
    Keywords: education tradition, Imam Sadegh, Islamic lifestyle}
  • سوسن کشاورز، محسن زهری *

    هدف این مقاله، تبیین فلسفه ی معادباوری با نظر به وجه تربیتی آن، بر اساس آیات قرآنی ذیل سه محورماهیت، ضرورت، اهداف و اصول و روش ها است. برای دست یافتن به این هدف، از روش تحلیل فلسفی و روش استنتاجی استفاده شده است. تبیین مقدمه های لازم معادباوری با استفاده از تحلیل منطقی فرارونده مبتنی بر آیات قرآنی صورت گرفته و اصول معادباوری، با استفاده ازروش قیاس عملی استنتاج شده که نتیجه قیاس، دو گزاره مقدماتی توصیفی و تجویزی است که از پاسخ دو سوال اول و دوم به دست آمده و روش ها نیزمبتنی بر اصول تربیتی استخراج گردیده اند. در مجموع عناصر اصلی ماهیت معادباوری عبارت اند از اندیشه ورزی، وابستگی به فطرت انسان، اطمینان و باور قلبی به پایان پذیر بودن دنیا، ادامه ای بر حیات انسان و اهداف معادباوری عبارت اند از متعالی شدن قوه عقل و نمود آن در همه ی امور، امنیت و آرامش روانی، پیدایش بینش درست نسبت به زندگی دنیایی و احساس مسئولیت و اصول آن، ایمان توام با تعقل، بازگشت به خویشتن، معرفت بخشی، استمرار و امتناع و روش های آن نیز پرسشگری، حل مساله، بارش مغزی، تذکر، همیاری، اسوه سازی، عبرت آموزی، تذکر و موعظه بوده اند.

    کلید واژگان: معاد باوری, فلسفه, تربیت اسلامی, قرآن کریم}
    Susan Keshavarz, Mohsen Zahri

    The aim of this article is elucidation of the philosophy of resurrection believing from educational perspective, based on Quranic verses in three pivots of nature, necessity, and aims, principles and methods. To this aim, the methodology used is the philosophical analysis and inferential. The introduction of resurrection believing through reasonable progressive analysis based on Quranic verses has been elucidated. The methodology used is deductive and the results show that the two descriptive and prescriptive propositions have been extracted based on educational principles. Overall, the basic elements of nature of resurrection believing are mindfulness, nature-dependency of human, certainty and believing in mortlaity of the world, continuity of human life; the aims of resurrection believing are elevation of wisdom and its manifestation in in all the affairs, emergence of the right vision to worldly life, and responsibility, faith along with intellect, return to self, knowledge giving, continuity and avoidance. The ways to get to these are questioning, problem solving, brainstorming, mentioning, cooperation, modeling, admonitory and preaching.

    Keywords: believing in resurrection, philosophy, Islamic education, Quran}
  • سوسن کشاورز*
    انسان موجود پیچیده ای است. تربیت او نیز به سادگی ممکن نمی باشد. به همین دلیل، برای تربیت مطلوب، همه جانبه و واقعی آدمی، خداوند کتاب آسمانی خود، یعنی قرآن کریم و پیامبران و ائمه (ع) را برای امر هدایت انسان فرو فرستاد. با پیروزی انقلاب و استقرار حکومت اسلامی در ایران، توجه به امرتربیت بر اساس آموزه های دین اسلام، از جایگاه ویژه ای برخوردار گردید. تمامی نهادهای رسمی وغیررسمی در جامعه، به خصوص نهاد آموزش و پرورش، مسئولیت محقق ساختن آن را عهده دار شده است. تربیت انسان های الهی و هم جهت و هماهنگ با معیارهای اسلامی، وظیفه اساسی نظام آموزش و پرورش محسوب می شود. این مهم، جایگاه و نقش تعلیم و تربیت دینی را درنظام آموزش و پرورش مشخص می سازد. بنابراین، مسئولان به منظور محقق ساختن شرایط مطلوب پرورش نسلی با ایمان، موظفند با آگاهی و بصیرت و زمینه سازی مناسب، این امکان را فراهم آورند. این مقاله، با توجه به تحقیقات انجام شده در خصوص وضعیت موجود تربیت دینی در نظام آموزش رسمی، به بررسی موضوع در ابعاد مختلف برنامه ریزی، محتوا، روش و ارزشیابی می پردازد. سپس، راهکارهایی را جهت ایجاد تحول و نیل به وضعیت مطلوب ارائه می نماید.
    کلید واژگان: تربیت دینی, آموزش رسمی, تحول, ایران}
    Dr. Susan Keshavarz*
    Since human being is a complicated creature, training and educating him is no easy task. Therefore, God has sent the Holy Book, Quran, the prophets and the Imams for the sake of an ideal, true and full-scale training and guidance of human beings. After the victory of Islamic Revolution and the establishment of Islamic government in Iran, a special status was granted to the education and training based on Islamic doctrines, and some formal and informal institutions – the formal institution of education Ministry, inparticular – took on the responsibility for this seminal task. Educating divinely-educated individuals in concordance with Islamic standards is considered the fundamental task for the education system of our country. This specifies the status and the role of religious education and training in the education system. Thus, the authorities are responsible for preparing the ground, with complete awareness and full insight, for achieving this important goal, to realize the ideal conditions for training a faithful and pious generation. Considering researches conducted on the current situation of the religious education in the formal education system, the present article investigates the issue from different viewpoints of planning, content, method, and evaluation. Then, some mechanisms have been proposed for creating an evolution and approaching the ideal situation.
    Keywords: Religious Education, Formal Education, Revolution, Iran}
  • سوسن کشاورز
    آینده مفهومی است که اندیشه و تامل در خصوص آن، برای همگان لازم و پرجاذبه است. افراد دوست دارند بدانند سرنوشت جهان در آینده چگونه رقم خواهد خورد؟ انسان چه اهداف و برنامه هایی برای آینده باید داشته باشد؟ با توجه به پیشرفت های صورت گرفته در عرصه های مختلف، آیا بشر در آینده به عدالت، امنیت، رفاه و آسایش دست خواهد یافت؟ چگونه می توان از رخدادها و موقعیت های پیش آمده فعلی، جهت کیفیت بخشی به فعالیت های آینده بهره جست؟ امروزه فهم آینده و تصویرسازی واقع بینانه از آینده، امری بایسته و ضروری به نظر می آید. از آنجا که خداوند مدبر و آگاه، نظام هستی را با غایت مندی ترسیم نموده است؛ قطعا چشم اندازهای آینده نگرانه ای را برای روشن شدن مسیر حرکت آدمی مورد نظر قرار داده است که آگاهی افراد از این دورنماها و کسب معرفت صحیح درخصوص آنها می تواند نقش اساسی در جهت دهی و کیفیت بخشی به بینش، نگرش، گرایش و اعمال و رفتار آدمی ایفا نماید. بدین منظور این نوشتار به دنبال آن است که مفاهیم مورد اشاره در آموزه های دین اسلام را که دلالت آشکار و ضمنی بر مفهوم آینده نگری دارند شناسایی و آثار تربیتی آنها را در ابعاد فردی و اجتماعی بیان دارد.
    کلید واژگان: مفاهیم آینده نگر, اسلام, آثار تربیتی}
    Susan Keshavarz
    The future is a concept which thinking on it is necessary and fascinating for all. Individuals would like to know: how destiny of world will happen? What purposes and plans should human has for the future? Due to available development in various arenas, will human reach to justice, security and welfare? How current occurred events and situations can be utilized for providing future activities with the quality? Today, understanding the future and making a realistic visualization from it seems necessary. Since God, the resourceful and aware, has prudently designed the world, he has admittedly provided human with futuristic landscapes, leading him to a light road. Therefore, familiarity with such landscapes and acquiring right knowledge about them can play a fundamental role in orientating and qualifying insight, attitude, tendency, activities and behavior of human. Hence, the present writing aims firstly to identify concepts mentioned in Islam lessons which they indicate concept "futurism" explicitly as well as tacitly and then, explain their educational impacts on individual and social aspects.
  • سوسن کشاورز
    توجه به معرفت شناسی اسلامی از ضروریات اساسی جامعه اسلامی می باشد. تبلور بخشیدن به این مقوله، نیازمند ارائه بنیادهای فکری و روشی لازم است، تا از طریق آن افراد مجهز به ابزارهای لازم فکری گردند و امکان آن فراهم آید که ساختار فکری افراد مسلمان بر مبنای دیدگاه اسلامی تجدید بنا گردد. به نظر می رسد نظام آموزش و پرورش به دلیل جایگاه کلیدی و نقش مؤثری که در شکل گیری شخصیت نسل نو دارد، می تواند به عنوان نقطه شروع انجام حرکت اصلاحی در این زمینه مورد توجه قرار گیرد. یکی از تلاش های انجام گرفته در راستای پاسخ گوئی به این نیاز، اثری است با نام «کل گرائی و تقدس در تعلیم و تربیت یک دیدگاه اسلامی» که توسط خانم دکتر زهرا الزیرا تدوین شده است. نویسنده در این کتاب به دنبال احیای یک دیدگاه کل نگر است و الگوی ارائه شده از سوی وی، بر توحید یعنی یگانگی خدا به عنوان ایده محوری در اسلام تاکید دارد و بر اساس همین دیدگاه، مبنایی کل گرایانه برای برنامه درسی پیشنهاد گردیده است. نویسنده در بحث خویش پدیدارشناسی را به عنوان یک روش تحقیق سودمند در الگوی اسلامی مورد تاکید قرار داده و معتقد است از طریق الگوی اسلامی پیشنهادی می توان دوگانگی های تلفیق ناپذیر مانند ماده و معنا، انسان و خدا، متغیر و ثابت، فردی و اجتماعی، عقلانی و شهودی، نظری و عملی و فعال و منفعل را از میان برداشت. همچنین نویسنده بر تفکر دیالکتیکی به عنوان مبنای مباحث این کتاب تاکید دارد. در واقع، تصوری منسجم و یک پارچه از معرفت که منجر به فهم انسانی یک پارچه از خدا، جهان و ماهیت انسان می گردد، بنیان و محور این کتاب را تشکیل می دهد.
    کلید واژگان: معرفت شناسی اسلامی, کل گرایی, تقدس, تربیت اسلامی, برنامه درسی}
    Susan Keshavarz
    Paying attention to Islamic epistimology is one of the necessary approaches in Islamic society. To fulfill this approach, it is necessary to provide the methodic and rational foundations and through these foundations the Muslim's rational structure to be rebuilt. Since the education system takes on an importance and effective role on formation of the young generation personality, it can be assumed as the startpoint of rebuilding the Muslims rational structure.The book "Wholeness and Sanctity in Islamic Education; an Islamic outlook" written by Dr. Zahra-al-Zira is one the endeavors made in this field. The author in her book is to present the wholeness attitude and emphasizes on oneness of God as the basic belief of Islam and suggests teaching programs model according to "Wholeness theory".The author has put emphasis on the phenomenology as an effective research method in Islamic model and believes that through this model some non-integrable dualities such as: matter and reality, God and human, vriable and constant, Individual and social, rational and intuitive, theorical and practical, doer and patient can be solved.The discussions of this book have been based on a dealetic method and also creating an integrated imagination of epistemology which leads human to an integrated understanding of God, univers and human.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال