به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب t. mohammadi

  • یوسف انصاری، فرهاد آهک پز، فرید نورمندموید، بهزاد صادق زاده*، کوروش نادرمحمودی، الیاس نیستانی، علی حسامی، کاظم سلیمانی، غلامرضا عابدی اصل، هوشنگ پاشاپور، جمشید قبادی، سید مرتضی عظیم زاده، غلامرضا خلیل زاده، معصومه خیرگو، تیمور دولت پناه، رسول اسلامی، عباس خانیزاد، رحیم هوشیار، تقی محمدی، امیر غریب عشقی
    منشا رقم انصار لاین Yea168.4/Yea605.5//Yea206-4A-3 می باشد که در سال 74-1373 در قالب آزمایش مقایسه عملکرد مقدماتی بین المللی 5th IWPBYT)) در ایستگاه تحقیقاتی دیم مراغه مورد بررسی اولیه و سپس در سال های بعد در آزمایشات مقایسه عملکرد مقدماتی، پیشرفته و سازگاری مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج آزمایش های سازگاری و پایداری، رقم انصار با میانگین عملکرد دانه 3025 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد را در مقایسه با شاهد سهند (2970 کیلوگرم در هکتار) داشت و جزو ژنوتیپ هایی با پایداری خوب بود. بررسی انصار طی سه سال 92-1389در ایستگاه های سردسیر مراغه، قاملو، زنجان و اردبیل نشان داد این رقم نسبت به ارقام سهند و آبیدر از زودرسی نسبی (2-1 روز)، پابلندی (4-6 سانتی‏متر) و وزن هزار دانه بیشتری (2-1 گرم) برخوردار بود. میانیگن عملکرد رقم انصار، سهند و رقم محلی به‏ترتیب 2959، 2767 و 2172 کیلوگرم در هکتار بود که رقم جدید 7 درصد از شاهد سهند برتر بود. در مزارع زارعین (آنفارم)، رقم انصار  34 درصد در منطقه میانه، 12 درصد در اشنویه، و 11 درصد در پیرانشهر افزایش عملکرد نسبت به شاهد آبیدر داشت. رقم انصار متحمل به تنش های سرما و خشکی، تیپ رشد بینابین، مقاومت به ریزش، دو ردیفه و با ارتفاع بوته 73  سانتی‏‏ متر می باشد. در نهایت می توان گفت جو انصار به دلیل داشتن میانگین عملکرد بالا (2959 کیلوگرم در هکتار)، کیفیت خوب، تحمل به تنش های سرما، خشکی و گرمای آخر فصل، نیمه مقاوم به سفیدک سطحی، اسکالد و زنگ، مقاوم به لکه نواری، مقاوم به ورس و سایر ویژگی های مناسب زراعی، رقمی مناسب برای کاشت در شرایط دیم مناطق سرد کشور می باشد. از اینرو توصیه می گردد با توسعه کشت و جایگزینی رقم انصار با رقم سهند و مخصوصا ارقام جو محلی به افزایش تولید دیمزارها کمک اساسی نمود تا شاهد بهبود معیشت کشاورزان دیمکار جو مناطق سرد باشیم.
    کلید واژگان: جو, انصار, خشکی, سازگاری, پایداری عملکرد}
    Y. Ansari, F. Ahakpaz, F. Noormand Moayyed, B. Sadeghzadeh *, K. Nadermahmoodi, E. Neyestani, A. Hesami, K. Soleimani, Gh. Abediasl, H. Pashapoor, J. Ghobadi, S. M. Azimzadeh, G. R. Khalilzadeh, M. Kheirgoo, T. Dolatpanah, R. Islami, A. Khanizad, R. Hooshyar, T. Mohammadi, A. Garibeshghi
    Barley is highly variable in adaptation to marginal environments. The main objective of barley breeding programs has been on improving yield by developing new cultivars with high grain yield and quality characteristics for different climates. Ansar is a new high yielding and drought tolerant cultivar of barley with facultative growth habit. It was released in the year 2013 for rainfed cold areas of Iran. Ansar originated from a cross Yea168.4/Yea605.5//Yea206-4A-3 (a high yielding line received from ICARDA). Based on regional yield trials, the average graind yield of Ansar was 3025 kgha-1, which was 55 kg higher than Sahand (2970 kgha-1). In comparison with Sahand (check), Ansar had 1-2 days early maturity, 4-6 cm taller stem, 1-2 g higher TKW. In onfarm trials, Ansar had 34, 12, 11% more grain yield than Sahand in Miyaneh, Oshnaviyeh and Piranshar regions, respectively. Ansar is tolerant to cold, drought, grain shedding, lodging, two-rowed variety with 73 cm plant height. Ansar is resistance to leaf strip, scald and powdery mildew and rust. It can be concluded that Ansar is not only a high-yielder, possesses better quality traits and tolerant/resistant to all diseases, but is also best suited in cold rainfed areas of Iran.Barley is highly variable in adaptation to marginal environments. The main objective of barley breeding programs has been on improving yield by developing new cultivars with high grain yield and quality characteristics for different climates. Ansar is a new high yielding and drought tolerant cultivar of barley with facultative growth habit. It was released in the year 2013 for rainfed cold areas of Iran. Ansar originated from a cross Yea168.4/Yea605.5//Yea206-4A-3 (a high yielding line received from ICARDA). Based on regional yield trials, the average graind yield of Ansar was 3025 kgha-1, which was 55 kg higher than Sahand (2970 kgha-1). In comparison with Sahand (check), Ansar had 1-2 days early maturity, 4-6 cm taller stem, 1-2 g higher TKW. In onfarm trials, Ansar had 34, 12, 11% more grain yield than Sahand in Miyaneh, Oshnaviyeh and Piranshar regions, respectively. Ansar is tolerant to cold, drought, grain shedding, lodging, two-rowed variety with 73 cm plant height. Ansar is resistance to leaf strip, scald and powdery mildew and rust. It can be concluded that Ansar is not only a high-yielder, possesses better quality traits and tolerant/resistant to all diseases, but is also best suited in cold rainfed areas of Iran.
    Keywords: Barley, Ansar, Drought, Adaptability, Yield Stability}
  • طاهره محمدی، واحدبردی شیخ*، آرش زارع، میثم سالاری جزی

    مطالعه کمی منابع آب زیرزمینی و پایش دقیق روند تغییرات آن طی گذر زمان، به ویژه در مناطقی که با محدودیت منابع آبی روبه رو هستند، امری ضروری برای سیاست گذاری و برنامه ریزی برای مدیریت صحیح و بهره برداری پایدار این منابع در آینده محسوب می شود. استان گلستان به عنوان یکی از استان های نیمه خشک ایران، به دلیل برداشت های بی رویه از سفره آب زیرزمینی در چند سال گذشته، با افت تراز و شوری آب زیرزمینی مواجه شده است. دشت گرگان با وسعت حدود 4727 کیلومترمربع، یکی از بزرگترین دشت های ایران و مهم ترین دشت استان گلستان از نظر تولید محصولات کشاورزی راهبردی مبتنی بر آبیاری است. در این دشت شبکه ای از پیزومترها و چاه های مشاهده ای وجود دارد که اندازه گیری مستمر ماهانه بیش از 30 سال را شامل می شوند. این پژوهش با هدف بررسی روند تغییرات تراز آب زیرزمینی در چاه های کم عمق (دوره 30 ساله (1368-1397)) و عمیق (دوره 22 ساله (1397-1376)) انجام شد. از روش من- کندال برای آشکارسازی روند و روش های پتیت، نرمال استاندارد و بویژاند برای شناسایی نقاط تغییر ناگهانی در سری های زمانی تراز آب زیرزمینی در 49 چاه کم عمق و 12 چاه عمیق استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که تراز آب زیرزمینی در اکثر چاه های مورد مطالعه دارای روند معنی دار کاهشی در سطح معنی داری 5 درصد بودند. همچنین بیشترین مقدار افت آب زیرزمینی در نواحی جنوبی و جنوب غرب دشت است که علت آن را می توان علاوه بر برداشت زیاد آب از چاه ها به دلیل نزدیک بودن به مناطق شهری و برخی از شرایط محلی از قبیل نزدیکی چاه های این منطقه به ارتفاعات کوهستانی و قرارگیری آن ها در مرز ورودی آبخوان دانست. به همین ترتیب در میانه های دشت افت کاهش یافته و در نواحی شمالی و حاشیه دریای خزر میزان افت کم می شود. از جمله علل افت کم در ناحیه شمالی دشت را می توان نزدیکی به دریای خزر و سطح ایستابی بالا و در نتیجه نامناسب بودن کیفیت آب و زمین (شوری زیاد و حاصل خیزی کم) مرتبط دانست که باعث شده است، برداشت آب از این منطقه کمتر باشد.

    کلید واژگان: تغییرات آب زیرزمینی, افت سطح ایستابی, آزمون های روند ناپارامتری, دشت گرگان}
    T. Mohammadi, V. Sheikh*, A. Zare, M. Salarijazi

    A quantitative study of groundwater resources and accurate monitoring of changes over time, especially in areas facing limited water resources, is considered essential for proper management and sustainable exploitation of these resources. Golestan province, one of the semi-arid provinces of Iran has faced a drop in the groundwater level and an increase in the salinity of the groundwater due to the excessive withdrawals from the groundwater table and the reduction of atmospheric precipitation in the past few years. Gorgan Plain with an area of about 4727 square kilometers is one of the largest plains in Iran and the most important plain of Golestan province in terms of water supply for agricultural and drinking purposes. In this plain, there is a network of piezometers and observation wells that include continuous monthly measurements for more than 30 years. The objective of this research was to investigate the changes in the groundwater level of shallow (30 years (1989-2018)) and deep (22 years (1997-2018)) wells. The Man-Kendall method was used to reveal the trend and Pettitt, Normal Standard, and Buishand methods were used to identify sudden change points in a time series of groundwater levels in 49 shallow wells and 12 deep wells. The results of this research showed that the groundwater level in most of the studied wells had a significantly decreasing trend at a significant level of 5%. Also, the largest amount of groundwater loss was in the southern and southwestern parts of the plain, which can be attributed to a large amount of water taken from the wells due to their proximity to urban areas and some local conditions such as the proximity of the wells of this area are located in altitudes and at the entrance border of the aquifer. In the same way, as it rises, the fall decreases in the middle of the plain, and the amount of fall decreases in the northern areas and the edge of the Caspian Sea. It can be related to the proximity to the Caspian Sea and the high water table, and as a result, the inappropriate quality of water and land (high salinity and low fertility), which has caused the water withdrawal from this area to be less.

    Keywords: Groundwater level, Water table drawdown, Non-parametric methods, Gorgan plain}
  • طاهره محمدی*، واحدبردی شیخ
    هدف نهایی آبخیزداری، مدیریت و بهره برداری اصولی و بهینه از منابع محیطی در مقیاس آبخیزها در راستای اهداف توسعه پایدار است. اصطلاح راهبرد مدیریت جامع آبخیز به طور گسترده در دهه های اخیر طرفداران زیادی در ادبیات علمی مدیریت آبخیز پیدا کرده است. مدیریت منابع آبخیز با یک رویکرد جامع، از طریق توجه به زیر سامانه های آبخیز و نحوه ارتباط بین آن ها و هم چنین توجه به فرآیندها و چرخه های فعال در سامانه آبخیز میسر می شود. هدف از انجام این تحقیق بررسی نهادها و الزامات تشکیلاتی مدیریت جامع حوزه های آبخیز از طریق انجام مطالعات تطبیقی و بررسی تجربیات جهانی می باشد. با توجه به بررسی های انجام شده، کشورهایی مانند کانادا (ایالت های اونتاریو و کبک)، انگلیس، تایلند، اندونزی، آلمان، سریلانکا و استرالیا دارای وزارت محیط زیست و منابع طبیعی مجزا از وزارت کشاورزی می باشند و در کشورهایی مانند فرانسه و ایران محیط زیست و منابع طبیعی زیر مجموعه ای از وزارت خانه های دیگر می باشد. در ایالات متحده سازمان حفاظت محیط زیست مستقل از دولت فدرال می باشد. کشورهایی که دارای وزارت مستقل منابع طبیعی و محیط زیست هستند تمرکز بیش تری بر مسایل حوزه آبخیز و مدیریت آن دارند. در کشور ایران سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری زیر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی می باشد که تمرکز اصلی آن افزایش تولیدات کشاورزی است. در حالی که مدیریت منابع طبیعی و آبخیزداری نیازمند یک ساختار تشکیلاتی تخصصی، مستقل و نسبتا قوی است که بیش تر تمرکز آن بر مدیریت حفاظت باشد. با توجه به تضاد در هدف اصلی وزارت جهاد کشاورزی به عنوان تشکیلات بالاسری و سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور به عنوان تشکیلات زیرمجموعه، استقلال تشکیلات منابع طبیعی و آبخیزداری کشور از بدنه وزارت جهاد کشاورزی نیاز به مطالعه و بررسی عمقی دارد که در آن نظرات صاحب نظران و متخصصان برجسته کشوری اخذ و جمع بندی شود.
    کلید واژگان: انجمن, سامانه, جهاد کشاورزی, منابع طبیعی, وزارت}
    T. Mohammadi *, V.B. Sheikh
    The goal of watershed management is the rational and optimal utilization and management of the environmental resources in watershed scale according to the Sustainable Development Goals. In recent decades, the term "integrated watershed management strategy" has been widely advocated by many in the scientific literature.. The management of watershed resources with an integrated approach, is made possible by paying attention to watershed sub-systems and their interactions, as well as considering active processes and cycles within the watershed system. The purpose of this research is to examine the institutional and organizational requirements of the integrated watershed management through conducting comparative studies and survey on global experiences. According to the findings of this investigation, countries such as Canada, UK, Thailand, Indonesia, Germany, Sri Lanka and Australia have a distinct ministry for environment and/or natural resources a part from a ministry of agriculture. In countries like France and Iran, departments for environment and natural resources are subordinate to other ministries. In the United States, the Environmental Protection Agency is independent from the federal government. Countries with an independent organization for natural resources and environment are more focused on watershed issues and management. In Iran, the Natural Resources and Watershed Management National Organization (NRWMNO) is subordinate to the Ministry of Agricultural Jihad. Whose main focus is to increase agricultural production? While the management of natural resources and watersheds requires a specialized, independent and dominant organizational structure, mainly focused on conservation and rehabilitation issues. Considering the contradiction in the main goals of the Ministry of Agricultural Jihad as a superordinate organization and NRWMNO as a subordinate organization, the independence of NRWMNO from the body of the Ministry of Agricultural Jihad needs to be considered and examined in depth, by gathering and analyzing the opinions of leading experts and specialists of the country.
    Keywords: Integrated watershed management, Stakeholders participations, natural resources, Agriculture, Iran}
  • طاهره محمدی، واحدبردی شیخ*، آرش زارع

    تحلیل روند دبی جریان اطلاعات عملی برای مدیریت بهتر منابع آب در آستانه تغییر اقلیم فراهم می کند. بنابراین در این پژوهش تغییرات آورد حوزه آبخیز گرگانرود طی سه دهه اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. از روش من- کندال برای آشکارسازی روند و روش های پتیت، نرمال استاندارد و بویشند برای شناسایی نقاط تغییر ناگهانی در سری های زمانی دبی در هشت ایستگاه آق قلا، گالیکش، گنبد، حاجی قوشان، نوده، رامیان، سدگرگان (وشمگیر) و تمر استفاده شده است. آزمون من- کندال وجود روند معنی دار (سطح 5 درصد) منفی (کاهش جریان) را در مقیاس روزانه و سالانه در همه ایستگاه ها نشان داد. در مقیاس ماهانه شدیدترین روند منفی در ایستگاه های آق قلا، گالیکش، گنبد، حاجی قوشان و رامیان مربوط به ماه تیر بود ولی در دو ایستگاه نوده و تمر به ترتیب مربوط به ماه های مرداد و بهمن بود. در مقیاس فصلی در همه ایستگاه ها روند کاهشی مشاهده شد ولی این روند در برخی فصل ها معنی دار نبود. از طرفی نتایج حاصل از تحلیل نقاط تغییر در دبی نشان داد که نقاط تغییر در داده های مورد استفاده در این مطالعه بیشتر از نوع کاهشی و در مواردی نیز افزایشی و در برخی از ایستگاه ها اصلا نقاط تغییری شناسایی نشده است. بنابراین تعداد تغییرات کاهشی در ایستگاه های هیدرومتری مورد مطالعه، به طور معنی دار بیشتر از تغییرات افزایشی بوده و بیشتر در بازه زمانی سال های 1997-1993 و 2007-2005 به ترتیب در سه و چهار ایستگاه نیز قابل مشاهده است. درصورتی که بیشترین تغییرات افزایشی در بین ایستگاه ها مربوط به ایستگاه آق قلا در سال 2017 با مقدار دبی 234 مترمکعب برثانیه است. بررسی جریان دهه های گذشته حوزه آبخیز گرگانرود تغییرات شدید جریان را چه به صورت تدریجی و چه ناگهانی نشان می دهد که این تغییرات بیشتر در جهت کاهش دبی رودخانه است. روند نزولی به دست آمده در مقادیر دبی در مقیاس های زمانی مختلف برای تمام ایستگاه های هیدرومتری حوزه آبخیز گرگانرود که در آینده به دلیل تغییرات جهانی اقلیم شدیدتر نیز خواهد شد از یک سو و افزایش نیاز آبی منطقه برای مصارف مختلف در آینده به دلیل رشد جمعیت و همچنین گسترش صنایع می تواند به عنوان هشدار جدی برای سیاستگزاران، برنامه ریزان و مدیران محلی قلمداد شود تا با برنامه ریزی های صحیح از بروز احتمالی بحران آب در منطقه در آینده جلوگیری کنند.

    کلید واژگان: دبی, روش های ناپارامتری, تغییر اقلیم, رژیم جریان, حوزه آبخیز گرگانرود}
    T. Mohammadi, V. Sheikh*, A. Zare

    Trend analysis of stream flow provides practical information for better management of water resources on the eve of climate change. Therefore, the present study investigated river flow variations during three decades as well as projections of future discharge in the Gorganrood watershed. The Man-Kendall method has been used to detect the trend and methods of Pettitt, SNHT, and Buishand to identify points of a sudden change in discharge time series in 8 stations of Aq Qala, Galikesh, Gonbad, Haji Ghoshan, Nodeh, Ramyan, Sadgorgan, and Tamar. The Mann-Kendall trend test showed the existence of a significant negative trend (flow reduction) on a daily and annual scale in all stations. Monthly, the strongest negative trend in Aq Qala, Galikesh, Gonbad, Haji Ghoshan, and Ramyan stations was related to July, but in Nodeh and Tamar stations, it was related to August and February, respectively. A decreasing trend was observed in all stations on a seasonal scale, but this trend was not significant in some seasons. The results of the analysis of change points in discharge showed that the change points in the data used in this study are more of a decreasing and in some cases incremental type and some stations, no change points have been identified at all. Therefore, the number of decreasing changes in the studied hydrometric stations is significantly higher than the incremental changes and is more visible from 1993 to 1997 and 2005-2007 in three and four stations, respectively. Also, the most incremental changes among the stations are related to the Aq Qala station in 2017 with a flow rate of 234 cubic meters per second. Investigation of the flow of the basin in the past decades showed significant monotonic and abrupt changes which are mostly toward decreasing the basin’s discharge. The downward trend in discharge values at different time scales for all hydrometric stations of the Gorganrood watershed, which will be more severe in the future due to global climate change, and increasing the region's water needs for various future use due to population growth and the expansion of industries can also be considered as a serious warning for policymakers, planners, and local managers to prevent a possible water crisis in the region in the future with proper planning.

    Keywords: Discharge, Nonparametric methods, Climate change, Flow regime, Gorganrood watershed}
  • لیلا سلطانی، طیبه محمدی *

    نانوتکنولوژی از شاخه های نوظهور علم است که  استفاده گسترده ای در زمینه های مختلفی چون پزشکی دارد. نانوذرات توسط ترکیبات مختلف در اندازه، شکل و خواص شیمیایی مختلف تولید می شوند و در زمینه های مختلف بیولوژیکی و زیست پزشکی قابل استفاده هستند. نانوذرات فلزی در بسیاری از زمینه ها استفاده گسترده ای دارند و دارای خواص مختلفی هستند که آنها را برای استفاده در پزشکی مناسب می کند. روی به‫دلیل دارا بودن نقش مهم در فرآیندهای بیولوژیکی متنوع از جمله تکوین جنین، رشد طبیعی، بهبود زخم، متابولیسم، ایمنی، عملکردهای شناختی، تولید اسپرم، معدنی شدن استخوان، فرآیندهای عصبی و آنزیمی، یک عنصر کمیاب ضروری تقریبا برای همه موجودات زنده است. در دهه های اخیر، نانوذرات اکسید روی به دلیل زیست سازگاری و سمیت کم، یکی از محبوب ترین نانوذرات هستند که کاربردهای بیولوژیکی متعدد داشته و در زمینه های تجاری وسیعی از جمله کاربرد در صنایع مختلف مانند داروسازی، نساجی، رنگ، لاستیک، مهندسی بافت، عوامل ضد باکتری و ضد سرطان استفاده می شوند. امروزه، توجه قابل توجهی به کاربرد نانومواد در تنظیم تکثیر و تمایز سلول های بنیادی جهت کاربرد بیشتر در پزشکی بازساختی شده است. روی یکی از فراوان ترین فلزات کمیاب در بدن انسان است و گزارش شده است که برای بازسازی استخوان ضروری است. نانوذرات اکسید روی خواص ضد باکتریایی جذابی از خود نشان می دهند. تاکید ویژه ای بر مکانیسم های باکتری کشی و توقف رشد باکتری با تمرکزبر تولید گونه های واکنش پذیر اکسیژن(ROS) آنها شده است. ROS  سبب آسیب دیواره سلولی به دلیل برهمکنش موضعی اکسید روی، افزایش نفوذپذیری غشاء، درونی سازی نانوذارت به دلیل از دست دادن نیروی محرکه پروتون و جذب یون های سمی روی محلول بوده است. نانوذرات اکسید روی برای سلول‫های سرطانی سمی هستند و از طریق آپوپتوزیس باعث مرگ سلول های سرطانی می شوند. القای اتوفاژی با انحلال آن‫ها در لیزوزوم ها برای آزاد کردن یون های روی همبستگی مثبت داشته و یون های روی آزاد شده از نانوذرات روی توانستند به لیزوزوم ها آسیب برسانند و منجر به اختلال در اتوفاژی و میتوکندری شوند. نانوساختارهای اکسید روی با دارا بودن فعالیت ضد میکروبی، استخوان زایی و رگ زایی  با فناوری های ساختار افزا نیز ترکیب شده اند تا در نهایت  داربست های هیبریدی پیشرفته جدید برای مهندسی بافت را طراحی کنند. بین کمبود روی و دیابت ارتباط وجود دارد و ممکن است بر پیشرفت دیابت نوع 2 نیز تاثیر بگذارد. چندین کمپلکس روی سنتز شده و ثابت شده است که در مدل های دیابت جوندگان موثر است. ROS توسط نانوذرات اکسید فلزی تولید می شود که به طور قابل توجهی به تکثیر فیبروبلاست کمک می کند. پیوند متقابل سلول های فیبروبلاست و نانوذرات اکسید روی تحت تاثیر مساحت سطح و اندازه نانوذرات قرار می گیرد. پانسمان نانوذرات اکسید روی باعث افزایش آپوپتوزیس، پاکسازی باکتری، فعال شدن پلاکت، نکروز بافتی، اپی‫تلیال شدن مجدد، تشکیل اسکار بافتی، حذف دبری ها ، رگزایی و فعال شدن سلول های بنیادی از طریق بهبود زخم می شود. سیستم های دارورسانی مبتنی بر نانوذرات  می توانند با آزاد کردن داروها به صورت آهسته و پایدار و رساندن آنها به ناحیه مورد نظر از بدن، بر محدودیت های ذکر شده غلبه کنند. این مقاله مروری بر برخی تحقیقات مربوط به کاربرد نانوذرات اکسید روی در علوم زیستی است.

    کلید واژگان: اکسیدروی, نانوتکنولوژی, نانوذرات, علوم زیستی}
    L Soltani, T Mohammadi *

    Nanotechnology is an emerging branch of science that is widely used in various fields including medicine. Nanoparticles (NPs) are produced by various compounds in size, shape, and different chemical properties, which can be used in a variety of biological and biomedical applications. Metal NPs are used widely in many fields and have various properties making them appropriate for use in medical applications.Zinc is an essential trace element for almost all living organisms. Due to possessing a significant role in versatile biological processes, including fetal development, natural growth, wound healing, metabolism, immunity, cognitive functions, sperm generation, bone mineralization, neurological, and enzymatic processes.In recent decades, zinc oxide NPs have been one of the most popular types of NPs with numerous biological applications due to their biocompatibility and low toxicity and are used in a wide range of commercial applications including applications in many different industries such as pharmaceuticals, textiles, dyes, rubber, tissue engineering, antibacterial agents, and anti-cancer. Nowadays, significant scientific interest has been directed toward the application of nanomaterials in the modulation of stem cell proliferation and differentiation for further application in regenerative medicine. Zinc is one of the most plentiful trace metals in the human body and was reported to be essential for the regeneration of bone. ZnO-NPs exhibit attractive antibacterial properties. Particular emphasis was given to bactericidal and bacteriostatic mechanisms with a focus on the generation of reactive oxygen species (ROS). ROS has been a major factor for several mechanisms including cell wall damage due to ZnO-localized interaction, enhanced membrane permeability, internalization of NPs due to loss of proton motive force, and uptake of toxic dissolved zinc ions.  ZnO NPs present certain cytotoxicity in cancer cells and induce cancer cell death via the apoptosis signaling pathway. This autophagy induction was positively correlated with the dissolution of ZnO NPs in lysosomes to release zinc ions, and zinc ions released from ZnO NPs were able to damage lysosomes, leading to impaired autophagic flux and mitochondria.ZnO nanostructures, featuring antimicrobial activity, osteogenesis, and angiogenesis, have been also combined with additive manufacturing technologies with the final aim of designing novel advanced hybrid scaffolds for tissue engineering.Zinc deficiency is positively correlated with diabetes and may also affect the progress of Type 2 diabetes. Several zinc complexes have been synthesized and proven to be effective in rodent models of diabetes.ROS are generated by metal oxide nanoparticles which considerably help in fibroblast proliferation. The interlinkage of the fibroblast cells and zinc oxide nanoparticles was impacted by the surface area and particle size of the nanoparticles. Zinc oxide nanoparticles dressing increases apoptosis, bacteria clearance, platelet activation, tissue necrosis, re-epithelialization, tissue scar formation, debris removal, angiogenesis, and stem cell activation through wound healing. Nanoparticle-based drug delivery systems (DDS) can overcome the aforementioned limitations by releasing the drugs in a slow and sustained manner and delivering them to the desired area of the body system. This article provides an overview of some of the research relating to the use of zinc oxide nanoparticles in biological sciences.

    Keywords: Zinc oxide, Nanotechnology, nanoparticles, Biological sciences}
  • اسحاق مروتی، طیبه محمدی، مهرداد پویان مهر، لیلا سلطانی
    هدف

    سلول درمانی با استفاده از سلول های بنیادی مزانشیمی (MSCs) می تواند ابزاری امیدوار کننده به عنوان طب بازساختی باشد. یکی از غنی ترین منابع سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان جنین است. سیلیمارین دارای فعالیت های آنتی اکسیدانی و ضد التهابی قوی با تاثیر مثبت بر تکثیر برخی از سلول ها و همچنین خاصیت ضد پوکی استخوان است. این مطالعه با هدف نشان دادن اثر سیلیمارین بر تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان جنین گوسفند به رده  استیوژنیک انجام شد.

    مواد و روش ها

    سلول های بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان جنین گوسفند جدا شدند. آزمون MTT جهت بررسی سمیت سلولی سیلیمارین روی سلول ها درغلظت های مختلف در زمان های 24 و 72 ساعت انجام شد. سپس، سلول ها در یکی از 8 گروه 1: شاهد منفی؛ 2: تیمار شده با 10 میکرومول بر لیتر سیلیمارین در محیط معمول، 3: تیمار شده با 20 میکرومول بر لیتر سیلیمارین در محیط معمول، 4: تیمار شده با 100 میکرومول بر لیتر استرادیول در محیط معمول، 5: شاهد مثبت، 6: تیمار شده با 10 میکرومول بر لیتر سیلیمارین در محیط تمایزی، 7: تیمار شده با 20 میکرومول بر لیتر سیلیمارین در محیط تمایزی، 8: تیمار شده با 100 میکرومول بر لیتر در محیط تمایزی، به مدت 21 روز کشت شدند.جهت تعیین تمایز استیوژنیک سلول ها، با استفاده از رنگ آمیزی آلیزارین رد رسوب یون هیدروکسی آپاتیت بررسی شد  و همچنین میزان ترشح آنزیم ALP در گروه های مورد مطالعه اندازه گیری شد.

    نتایج

    مقایسه میانگین جذب نوری سلول ها در غلظت های مختلف بین زمان های 24 و 72 ساعت پس از تیمار نشان داد که میانگین جذب نوری سلول ها در غلظت صفر سیلیمارین، 72 ساعت پس از تیمار نسبت به زمان 24 ساعت پس از تیمار کاهش نشان داد (05/0<p) اما در سایر غلظت ها تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0>p).  بررسی میزان ترشح آنزیم ALP ، 21 روز پس از تیمار در گروه های مورد مطالعه نشان داد که در مجموع بیشترین میزان ترشح آنزیم در گروه 8 بود (05/0≤p). کمترین میزان ترشح آنزیم در گروه 1 (کنترل منفی) و پس از آن به ترتیب در گروه 2 و گروه 3 مشاهد شد (05/0<p). بین گروه های 4، 5 و  6 تفاوت معنی دار مشاهده نشد (P>0.05). بر اساس نتایج حاصل از رنگ آمیزی آلیزارین رد، رسوب املاح کلسیم در تمام گروه های مربوط به محیط کشت تمایزی مشاهده شد که به ترتیب در گروه های 8، 7، 6 و 5 افزایش یافت. در گروه های کشت شده در محیط معمول، در گروه 1 رسوبی مشاهده نشد و میزان رسوب به ترتیب در گروه های 2، 3 و 4 افزایش نشان داد. در مجموع میزان رسوب در گروه های محیط تمایزی بیشتر از محیط معمول بود.

    نتیجه گیری

    سیلیمارین در غلظت های مورد بررسی روی سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان جنین گوسفند، اثر سمیت ندارد و همچنین در غلظت های مورد بررسی باعث افزایش تمایز سلول ها به رده ی استخوانساز می شود که این افزایش وابسته به غلظت است. از این رو، به نظر می رسد با مطالعات بیشتر و شناسایی مسیرهای مولکولی اثر گذاری سیلیمارین، می توان از آن در سلول درمانی جهت ترمیم ضایعات استخوانی استفاده کرد.

    کلید واژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی, تمایز, استئوژنیک, سیلیمارین, آلکالین فسفاتاز}
    I. Morovati, T .Mohammadi, M .Pooyanmehr, L .Soltani
    Aim

    Cell therapy using mesenchymal stem cells (MSCs) can be a promising tool in regenerative medicine. One of the richest sources of mesenchymal stem cells is fetal bone marrow. Silymarin has strong antioxidant and anti-inflammatory activities with a positive effect on the proliferation of some cells as well as anti-osteoporosis properties. This study aimed to show the effect of silymarin on the differentiation of mesenchymal stem cells derived from the bone marrow of sheep embryos into the osteogenic line.

    Materials and Methods

    Mesenchymal stem cells were isolated from the bone marrow of sheep embryos. MTT test was performed to investigate the cytotoxicity of silymarin on cells at different concentrations for 24 and 72 hours. Then, cells in one of 8 groups 1: negative control; 2: treated with 10 μmol/liter silymarin in the usual environment, 3: treated with 20 μmol/liter silymarin in the usual environment, 4: treated with 100 μmol/liter estradiol in the usual environment, 5: positive control, 6: treatment treated with 10 μmol/liter silymarin in the differentiation medium, 7: treated with 20 μmol/liter silymarin in the differentiation medium, 8: treated with 100 μmol/liter in the differentiation medium, were cultured for 21 days. To determine the osteogenic differentiation of cells, the deposition of hydroxyapatite ions was examined using alizarin staining, and also, the amount of ALP enzyme secretion was also measured in the studied groups.

    Results

    Comparing the average optical absorption of cells at different concentrations between 24 and 72 hours after treatment showed that the average optical absorption of cells at zero concentration of silymarin after 72 hours of treatment decreased in comparison with those treated for 24 hours (P<0.05), but no significant difference was observed in other concentrations (P>0.05). Examining the level of ALP enzyme secretion, 21 days after treatment with silymarin in the studied groups showed that the highest level of enzyme secretion was in group 8 (P≤0.05). The lowest amount of enzyme secretion was observed in group 1 (negative control) and then in group 2 and group 3 respectively (P<0.05). No significant difference was observed between groups 4, 5, and 6 (P>0.05). Based on the alizarin red staining results, calcium ions deposition was observed in all the groups related to the differentiation medium, which increased in groups 8, 7, 6, and 5, respectively. In the groups cultured in the usual environment, there was no calcification in group 1 and the amount of calcification increased in groups 2, 3, and 4, respectively. In total, the amount of calcification in the differentiation environment groups was higher in comparison with the usual environment.

    Conclusion

    During this study, Silymarin had no toxic effect on the mesenchymal stem cells derived from the bone marrow of sheep embryos in the studied concentrations after 24 and 72 hours of treatment. It increased the differentiation of the cells into the osteogenic lineage in a concentration-dependent manner. Therefore, it seems that with further studies and identification of the molecular pathways of silymarin's effect, it can be used in cell therapy in order to repair bone lesions.

    Keywords: Mesenchymal stem cells, Differentiation, Osteogenic, Silymarin, AlP}
  • طیبه محمدی، سوسن صابر*
    مقدمه

    هدف پژوهش حاضر پیش بینی همدلی براساس دلبستگی به والدین و همسالان و خودپنداره بود.

    روش کار

    روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان متوسطه اول پایه های هفتم تا نهم مدارس نواحی یک و دو شهرستان همدان به تعداد 21690 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای 570  نفر از میان مدارس شاهد 1، شاهد 2، مدرسه فروغ و مدرسه فاطمه الزهرا به این صورت که دو مدرسه از هر ناحیه و از هر مدرسه 4 کلاس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان ساخته آرمسدن و گرینبرگ (IPPA)، پرسشنامه خودپنداره (SCQ) ساخته ساراسوت 1984 و آزمون همدلی بریانت (1982) بود. پس از حذف 50 پرسشنامه مخدوش، داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد خودپنداره جسمانی (01/0P<، 176/0=β) در سطح 01/0 و خودپنداره اجتماعی (05/0P<، 130/0=β) و خودپنداره اخلاقی (05/0P<، 122/0=β) در سطح معناداری 05/0 و به صورت مثبت همدلی را پیش بینی می کنند. دلبستگی به مادر (01/0P<، 175/0=β) و دلبستگی به همسالان (05/0P<، 117/0=β) به صورت مثبت و در سطح معناداری 01/0 همدلی را پیش بینی می کند.

    نتیجه گیری

    پیشنهاد می شود در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی در مدارس و افزایش رفتارهای همدلانه بر ارتقای خودپنداره نوجوانان و ترمیم دلبستگی آن ها با والدین و همسالان تمرکز شود.

    کلید واژگان: خودپنداره, دلبستگی, والدین, همدلی, همسالان}
    T.Mohammadi, S. Saber *
    Background

    The purpose of this study was to determine the mediating role of self-concept in the relation between attachment to parents and peers with prosocial behaviors.

    Methods

    The research method was descriptive-correlational and the statistical population of the study included all the first grade students of the seven to ninth grades of the schools in one and two regions of Hamedan to 21690, among them two-step random sampling 570 people among the schools in Shahed 1, Shahed 2, Forough School and Fatemeh Al-Zahra School, two schools from each district and from each school 4 classes were selected. The study tool was the inventory of parent and peer attachment by Armsden & Greenberg (IPPA), self-concept questionnaire (SCQ) by Sarswat 1984 and empathy index by Bryant (1982). After exclusion of 50 distortion questionnaires, data were analyzed using hierarchical regression analysis.

    Results

    The results of this study showed that physical self-concept (P<0.01, β=0.176) at a significant level of 0.01 and social self-concept (P<0.05, β=0.130) and moral self-concept (P<0.05, β=0.122) at a significant level of 0.05 and positively predict empathy. The attachment to the mother (P<0.01, β=0.175) and attachment to peers (P<0.05, β=0.117) positively and at a significant level of 0.01 predict empathy.

    Conclusion

    It is suggested to reducing the antisocial behaviors in schools and increasing empathy behaviors on improving the self-concept of adolescents and restoring their attachment to parents and peers be focused.

    Keywords: attachment, empathy, parents, peers, self-concept}
  • ابوالفضل اصغری*، علی اکبر پورفتح الله، مهتاب مقصودلو، فاطمه سادات مهدویانی، بابک رضازاده، مجتبی قهرمان رضاییه، مجید زینلی، محمدرضا مهدی زاده، عبدالعزیز فقهی، مهدی اکبری ده بالایی، نرگس عبیدی، وحید مثمر، مرتضی طباطبایی، سهیلا خسروی، اسماعیل پوریانی، پژمان صالحی فر، محمد ملک محمدی فرادنبه، محمدحسین برادران، مرتضی نوریان بیدگلی، روح الله میرزایی خلیل آبادی، ابراهیم سلطانیان، رستم حسن زاده، میر محمدعلی حسینی، ایمان زارعی
    A Asghari*, AA Pourfathollah, M Maghsudlu, FS Mahdaviani, B Rezazadeh, M Ghahraman Rezaieyeh, M Zeinali, MR Mehdizadeh, AA Feghhi, M Akbari Dehbalaie, N Obeidi, V Mosmer, M Tabatabaie, S. Khosravi, E. Pooriani, P. Salehifar, M. Malek Mohammadi Faradonbeh, M.H. Baradaran, M Noorian Bidgoli, R Mirzaie Khalilabadi, E Soltanian, R Hasanzadeh, MM Hosseini, I Zarei, HR Eslami, A Mohammadi, M Mehran, T Mohammadi
  • تیمور محمدی، مسعود حاتمی، یحیی میرزایی سیس آباد، علی هوشیاری، محمد نجاتیان *
    سابقه و هدف

    روغن دانه کنجد استخراج شده به روش پرس سرد، آنتی اکسیدان طبیعی بیشتری را در خود حفظ کرده و پایداری قابل قبولی را نشان می دهد. این مطالعه با هدف بررسی امکان استفاده از قابلیت آنتی اکسیدانی طبیعی روغن کنجد در بهبود پایداری روغن های نباتی کمتر پایدار (نظیر کانولا) انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه، مخلوط هایی از نسبت های متفاوت روغن کنجد (20، 30، 50، 60 %) با روغن کانولا و یک نسبت روغن کانولا با آنتی اکسیدان TBHQ (ppm 100) تهیه شده و پایداری اکسیداتیو آن ها ارزیابی شد. این ارزیابی شامل اندازه گیری عدد پراکسید، یدی، اسیدی، پایداری اکسیداتیو (رنسیمت) و ترکیب اسید چرب بود. علاوه براین مقدار فنول کل (TP) و فعالیت آنتی اکسیدانی کل آن-ها به وسیله تست FRAP اندازه گیری شد.

    یافته ها

    ترکیب اسید چرب نشان داد که هر چه نسبت روغن کنجد در روغن مخلوط بیشتر شود، مقدار اسید چرب لینولئیک در روغن مخلوط بیشتر شده و اسیدهای چرب اولئیک و لینولنیک کاهش می یابد. با افزایش درصد روغن کنجد، فعالیت آنتی اکسیدانی مخلوط بیشتر شده به طوری که در غلظت 60%، روغن مخلوط دارای بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی، بعد از روغن کانولا حاوی TBHQ، بود. بالاترین مقدار معنی دار TP و پایداری اکسیداتیو، در روغن کنجد مشاهده شد و روغن های دیگر مقادیر کمتری را نشان دادند، به طوری که با افزایش نسبت روغن کنجد در مخلوط، مقدار TP آن ها افزایش یافت.

    نتیجه گیری

    روغن مخلوط کانولا/ کنجد بدون اضافه کردن آنتی اکسیدان های سنتزی پایداری اکسیداتیو بیشتری نسبت به روغن کانولا به تنهایی داشته و هرچه نسبت روغن کنجد بالاتر باشد این پایداری بیشتر است. با توجه به قیمت بالای روغن کنجد فرمول های A و B که به ترتیب دارای نسبت 20 و 30 درصد روغن کنجد می باشند، جهت تولید پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: روغن کنجد, روغن مایع مخلوط, روغن کانولا, ظرفیت آنتی اکسیدانی, پایداری اکسیداتیو}
    T. Mohammadi, M. Hatami, Y. Mirzaee Sisaabad, A. Hooshiari, M. Nejatian
    Background And Objective

    Lipid oxidation of edible oils causes important deteriorative changes in their chemical، sensory and nutritional properties. The addition of antioxidants is effective in retarding the oxidation of lipids; however، the current concern about the possible adverse effects of synthetic antioxidants on health has limited their applications. Sesame seed oil extracted by cold pressing retains higher levels of natural antioxidants and exhibits acceptable stability. Therefore، the aim of this study was to investigate the application of sesame oil on improving less stable edible oils’ stability (such as canola oil).

    Materials And Methods

    In this work، blends of different ratios of sesame seed oil (20، 30، 50 and 60%) with canola oils، and canola oil containing TBHQ antioxidant (100 ppm) were prepared and evaluated for their oxidative stability. The evaluation included the measurement of peroxide value، iodine value، acid value، Rancimat induction period and fatty acid composition. In addition، total phenolic content (TP) of sesame oil blends and their total antioxidant activity (TTA) were evaluated by FRAP test.

    Results

    The more the sesame oil in blended oil، the more the linoleic acid and the less the oleic and linolenic acids. With the increase of sesame oil concentration added to theblends، their TTA was increased، such that at a concentration of 60%، the blend oil showed the highest activity، second only to the canola oil containing synthetic antioxidant TBHQ. The highest significant TP content and Rancimat value was found in the sesame oil، and the other oils showed lesser amounts، such that with the increase of sesame oil concentration added to the blends، these parameters were increased too.

    Conclusion

    Compared with other vegetable oils، sesame oil has a high price. However، by increasing the ratio of sesame oil in formulations، stability and nutritional characteristic of blends undergo a gradual increase، but this ratio should not have a tangible impact on the final product’s price. Based on the information stated above، A and B formulas are recommended as the suitable formulas.

    Keywords: Sesame seed oil, Blend oil, Canola oil, Antioxidative capacity, Oxidative stability}
  • هانیه شکرکار، نورالله کثیری*، تورج محمدی

    با توجه به استفاده وسیع از غشاءهای ریزصاف کن در مقیاس صنعتی لزوم مدلسازی فرایندهای غشایی با ابزارهای دقیق امری مهم واجتناب ناپذیر است. فرایند ریزصاف کردن یکی از فرایندهای غشائی است که جهت انواع خاصی از جداسازی ها مورد استفاده قرار می گیرد. در این مقاله تصفیه پساب نفتی توسط غشای سرامیکی مطالعه شده و یک روش تقریبی جدید برای مدلسازی ضخامت لایه قطبش غلظتی(cδ) ارائه شده است. تاثیر عوامل مختلف مانند اختلاف فشار اعمال شده در دو طرف غشای (P)، سرعت جریان عرضی (CFV)، دما (T)، غلظت روغن در پساب سنتزی(CF) و مدت صاف کردن (t) بر نمودار غلظت و ضخامت لایه قطبش غلظتی بررسی شده است. در این تحقیق معادله (انتقال – نفوذ) توسط روش المان محدود حل شده است و چنانکه مشاهده خواهد شد پیش بینی مدل تطابق خوبی با رفتار مورد انتظار را نشان می دهد.

    کلید واژگان: مدلسازی, ریزصاف کردن, قطبش غلظتی, المان محدود}
    H. Shokrkar, N. Kasiri, T. Mohammadi

    Due to extensive usage of microfiltration membranes in industrial –scale, modeling of this processes are important and imperative. MF is one of the processes which are used for certain types of separation. In this paper, treatment of oily wastewaters with ceramic MF membranes was studied and a new approach has been suggested for modeling the concentration polarization layer in the waste water membrane system. Effects of various operation conditions (trans-membrane pressure (TMP), cross-flow velocity (CFV), temperature (T), oil concentration (C), and filtration time (t)) on the concentration profile and polarization layer are studied. A numerical solution of advection–diffusion equation has been developed using a control volume approach based on the finite element method. As will be observed, model behavior complies well with anticipations.

    Keywords: Modeling, Microfiltration, Concentration Polarization, Finite Element}
  • فاطمه رکابدار*، عبدالحمید صلاحی، تورج محمدی، علی قشلاقی

    پساب‌های نفتی و امولسیون‌های نفت-آب، دو نمونه از اصلی‌ترین آلوده‌کننده‌های محیط زیست محسوب می‌شوند. اگر چه مقدار آنها از نظر حجم کم می‌باشد ولی میزان آلودگی بالایی دارند. لذا در این تحقیق نتایج حاصل از بررسی‌های تجربی تصفیه پساب نفتی و روغنی پالایشگاه به روش اولترافیلتراسیون ارایه شده است. برای انجام آزمایشات از غشاهای پلی‌سولفون (kDa(PS 30 به‌عنوان غشا اولترافیلتراسیون و نمونه‌هایی از پساب خروجی از واحد API پالایشگاه تهران به‌عنوان خوراک استفاده شده است. تاثیر شرایط عملیاتی از جمله اختلاف فشار اعمال شده در دو طرف غشا، سرعت جریان عرضی متقاطع و دمای خوراک بر روی فلاکس عبوری از غشا، مقاومت ناشی از گرفتگی و پس‌دهی COD مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می‌دهد که با افرایش دما و سرعت جریان عرضی، فلاکس زیاد و مقاومت ناشی از گرفتگی کم می‌شود ولی با افزایش فشار، فلاکس و مقاومت ناشی از گرفتگی زیاد می‌گردد. مکانیزم گرفتگی مدل‌های فیلتراسیون Hermia با داده‌های تجربی مورد بررسی قرار گرفته است بر طبق نتایج، مکانیزم گرفتگی مدل تشکیل کیک می‌باشد. آنالیز پساب تصفیه شده، کاهش مواد نفتی و گریس (TSS ،TDS ،BOD5 ،COD ،TOC ،(oil& grease و کدورت را به‌ترتیب به میزان 2/97%، 4/75%، 3/63%، 3/42%، 1/23%، 100% و 9/97% را نشان می‌دهد. مقایسه نتایج به‌دست آمده نشان‌دهنده برتری روش اولترافیلتراسیون نسبت به بیولوژیکی می‌باشد. نتایج بیانگر این است که تصفیه پساب خروجی از پالایشگاه با فرایند اولترافیلتراسیون امکان پذیر بوده و پساب تصفیه شده مطابق با استانداردهای تخلیه به محیط زیست می‌باشد.

    کلید واژگان: پساب های نفتی, فیلتراسیون غشایی, تصفیه, فلاکس, گرفتگی}
    F. Rekabdar *, A. Salahi, T. Mohammadi, A. Gheshlaghi

    Oily wastewaters and oil-in-water emulsions are two major environmental pollutants. However, industrial oily wastewaters, though they may be lower in volume, contain much higher concentrations of pollutants. Treatment of the oily and greasy wastewater of Tehran refinery was experimentally studied using an ultrafiltration (UF) system. In the experiments, a UF membrane Polysulfone (PS) 30 kDa and sample from Tehran refineryoutlet wastewater of the API unit were used as feed. Effects of different operating parameters such as transmembrane pressure (TMP), cross flow velocity (CFV), and temperature on permeation flux, fouling resistance and UF rejection were studied. According to the results, permeation flux was found to improve with increasing TMP, CFV and temperature at constant feed concentration. Fouling of the membrane completely follows Hermia’s model (filtration cake mechanism). Analysis of the UF process showed 99.2, 75.4, 63.3, 42.3, 23.1, 100 and 97.9 % decreases in oil and grease content, total organic carbon (TOC), chemical oxygen demand (COD), biological oxygen demand (BOD5), total dissolved solids (TDS), total suspended solids (TSS) and turbidity, respectively. A comparison of the results shows that UF performs better than conventional biologicalmethods. The results showed that refinery wastewater treatment by using UF process is possible. The obtained UF permeates are suitable to discharge into the environment, even in the special regions in accordance with international requirements.

    Keywords: Oily Wastewater, Membrane filtration, Treatment, Permeation flux, Fouling}
سامانه نویسندگان
  • طاهره محمدی
    محمدی، طاهره
    مدرس و پژوهشگر
  • تیمور محمدی
    محمدی، تیمور
    وکیل دادگستری
  • دکتر تقی محمدی
    محمدی، تقی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال