فهرست مطالب zare hossein
-
مقدمهمیزان مرگ و میر نوزادان یکی از شاخص های اساسی در ارزیابی سلامت جامعه به شمار می رود. حدود 65 درصد موارد مرگ و میر کودکان زیر یک سال به دوران نوزادی اختصاص دارد و بدون تردید اولین قدم در ارتقای این شاخص شناسایی علل مرگ و میر آنان در این برهه زمانی می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان و علل مرگ و میر نوزادان در بخش مراقبت های ویژه نوزادان بیمارستان شهید صدوقی یزد انجام گرفت.روش بررسیاین مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود که در بازه زمانی اول فروردین تا پایان اسفند ماه سال 1395 بر روی 243 نفر از نوزادان بستری شده در بخش مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان آموزشی منتخب در شهر یزد انجام شد. ابزار گردآوری داده ها چک لیست بود. از آزمون های آماری تحلیلی ANOVA و مجذور کای استفاده شد. داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 وارد شدند.یافته هااز 243 نوزاد مورد مطالعه، 39 نفر از نوزادان (16/4 درصد) آنان فوت کرده بودند. بالاترین علت بستری نوزادان در 56/4 درصد موارد نارسی بود. ایست قلبی، دلیل مرگ 47/5 درصد نوزادان بود. فوت نوزادان با وزن نوزاد و سن نوزاد هنگام بستری و سن بارداری مادر دارای ارتباط آماری معنی دار و معکوسی بودند (0/0001 =P). بحث و نتیجه گیری: بایستی به مراقبت های مرتبط با مادر و کودک در برنامه ها و سیاست های بهداشتی اهمیت بیشتری داده شود و تمهیدات لازم برای پیشگیری از عوامل احتمالی تاثیرگذار بر مرگ نوزادی فراهم گردد.کلید واژگان: نوزادان, فوت شده, بخش مراقبت ویژه نوزادان, بیمارستان آموزشی, علل مرگ}Background & ObjectivesInfant mortality rate is one of the main indicators in the assessment of community health. About 65% of children under one year of infant mortality are mortality and undoubtedly the first step in promoting this index is to identify the causes of their mortality at this time. The present study was conducted to determine the rate and causes of infant mortality in the neonatal intensive care unit of Shahid Sadoughi Hospital in Yazd.MethodsThis descriptive-analytic study was performed on 243 infants admitted to the neonatal intensive care unit of selected educational hospital in Yazd during the first period of April to the end of March, 1395. The data collection tool was a checklist. ANOVA and Chi-square tests were used. Data were entered into SPSS software version 19.ResultsOf the 243 infants under study, 39 (16.4%) of the newborns died. The highest incidence of neonatal in 56.4% of cases was prematurity. Cardiac arrest was the cause of death in 47.5% of infants. Fee of newborns with infant weight and infant age during admission and maternal gestational age were statistically significant (P = 0.0001).ConclusionMaternal and child-care care should be given more importance in health programs and policies, and measures should be taken to prevent possible contaminating factors for infant death.Keywords: Infants, Dead, Neonatal Intensive Care Unit, Educational Hospital, Causes of Death}
-
اهدافیکی از مهمترین جنبه های درگیر در اختلال نقص توجه- بیش فعالی، عملکرد تحصیلی است، مطالعه حاضر با هدف بهبود عملکرد تحصیلی به ارائه مدل آموزش الکترونیکی ویژه مبتلایان به این اختلال و اعتباریابی آن می پردازد.روش هامطالعه با استفاده از روش آمیخته انجام شد. در مرحله ارائه مدل به روش کیفی، زمینه ای 41 مصاحبه عمیق انجام و به روش کدگذاری تحلیل و مدل آموزش الکترونیکی تدوین و در مرحله اعتباریابی به روش کمی تعداد 30 نفر با اخذ رضایت و درنظر گرفتن فاکتورهای تحقیق در 2 گروه 15 نفره آزمایش و کنترل همسان سازی شده و به ترتیب به دو شیوه الکترونیکی بر اساس مدل تدوین شده و مرسوم آموزش داده شدند. پرسشنامه انگیزش تحصیلی (ISM) و پرسشنامه محقق ساخته پیشرفت تحصیلی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید. اجرا شد.یافته هاپنج مولفه تحلیل، طراحی، ارائه، پشتیبانی و ارزشیابی در مدل آموزش الکترونیکی در مرحله کیفی شناسایی و مدل تدوین شد. نتایج آزمون تی همبسته در مقایسه انگیزش تحصیلی پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش نشان داد، اختلاف میانگین پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنادار پس از مداخله افزایش یافته (P=0/004) و نتایج آزمون تی مستقل در مقایسه میانگین نمرات پس آزمون پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش و کنترل معنادار بود. (001/0 P<).نتیجه گیریبر اساس یافته های این پژوهش، آموزش بر اساس مدل آموزش الکترونیکی ارائه شده موجب افزایش انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان مبتلا به اختلال بیش فعالی نقص توجه گشت. لذا پیشنهاد می گردد برنامه ریزان درسی و اساتید به این روش آموزشی توجه نمایند.کلید واژگان: مدل آموزش الکترونیکی, اختلالات یادگیری, اختلال نقص توجه- بیش فعالی (ADHD)}IntroductionOne of the most important aspects involved in the attention deficit hyperactivity disorder (ADHD), is academic performance. This study provides the e- learning validated model for learners with ADHD.MethodsThis is a mixed method study. In the qualitative phase, 41 in- depth interviews conducted. The interviews were analyzed using content analysis. The e- learning method was developed in a quantitative phase. In this phase, the sample size was 41 people. In the validating phase, the sample size was 31 people. There were 15 people in each the control and case groups, that ethical issues were considered. The participants filled the questionnaires of inventory of school motivation (ISM) and the questionnaire of academic achievement in both the pre-test and post-test.
Findings: The five main elements including analyzing, designing, delivery, supporting, and evaluation were extracted in qualitative phase. In addition, the e- learning model was developed in qualitative phase. The mean score increased in academic motivation in examination group, in post-test (PConclusionThe electronic based training method, increase both the academic motivation and achievement of the learners with the ADHD.Keywords: e-Learning Model, Learning Disabilities, Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD)} -
زمینه و هدفپسوریازیس یک بیماری مزمن است که باعث بدشکلی و ناتوانی هایی در بیمار می شود. درباره ی مداخلات روان شناختی تاثیرگذار بر این بیماری اطلاعات کمی وجود دارد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر درمان شناختی رفتاری گروهی بر علائم جسمانی (شدت، سطح بیماری و میزان خارش) و سلامت روان بیماران پسوریازیس است.
روش اجرا: روش تحقیق نیمه تجربی به صورت پیش آزمون پس آزمون با گروه شاهد و دوره ی پیگیری است. بیست بیمار پسوریازیس در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. روی ده بیمار پسوریازیس به عنوان گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری گروهی در 12 جلسه اجرا شد. بیماران دو گروه ابزار های P soriasis Area Severity Index (PASI) برای ارزیابی شدت پسوریازیس، سلامت عمومی (GHQ) و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به خارش (ItchyQoL) را پر کردند.یافته هانتایج نشان داد که روش درمان شناختی رفتاری گروهی در بهبود علائم جسمانی پسوریازیس (شدت، وسعت و میزان خارش) تاثیری نداشته است، اما این روش درمانی در بهبود وضعیت روان شناختی بیماران تاثیرگذار است. درمان، رفتاری شناختی سلامت عمومی بیماران را بهبود بخشیده است. تفاوت دو گروه در تحلیل کوواریانس چند متغیری برای ابعاد سلامت عمومی شامل اضطراب و بی خوابی (اندازه ی اثر: 45/0 و 04/0=P)، افسردگی (اندازه ی اثر: 25/0 و 044/0=P)، نشانه های جسمانی (اندازه ی اثر: 28/0 و معناداری: 033/0=P) و کارکرد اجتماعی (اندازه ی اثر: 41/0 و معناداری: 03/0=P) معنادار است.نتیجه گیریهرچند براساس نتایج درمان شناختی رفتاری به طور مستقیم تاثیری بر کاهش علائم جسمانی پسوریازیس نداشته، اما تاثیرگذاری این روش بر علائم روان شناختی بیماران به عنوان نقش میانجی در شروع، تشدید و عود بیماری قابل توجه است.
کلید واژگان: پسوریازیس, سلامت عمومی, خارش}Background And AimPsoriasis is a chronic disease that causes deformity and disability in patients. There is little information about the impact of psychological interventions upon this disease. The purpose of this study was to evaluate the impact of group cognitive behavioral therapy upon physical factors such as severity and level of disease and extent of itching، and mental health of psoriasis patients.MethodsThis research was conducted as a semi-experimental study using pre-test and post-test with a control group and the follow-up period. Twenty Psoriasis patients were allocated into experimental and control groups. The group cognitive behavioral therapy was administered to 10 psoriasis patients allocated into the experimental group for 12 sessions. The members of both groups filled in the Psoriasis Area Severity Index (PASI) for the assessment of severity of psoriasis، general health questionnaire (GHQ)، and the Quality of life in patients with pruritus (ItchyQoL) questionnaires.ResultsThe results indicated that the group cognitive-behavioral therapy did not have any impact upon the improvement of physical symptoms (severity and level of disease and extent of itching)، but it was effective on improving the patients'' psychological status. Cognitive behavioral therapy has improved the patients'' general health. There is a significant difference between the two groups in terms of multiple covariance analysis for different aspects of general health، including anxiety and insomnia (effect size 0. 45 and P=0. 004)، depression (effect size: 0. 25 and P=0. 044)، physical symptoms (effect size 0. 28 and P=0. 033)، and social functioning (effect size 0. 41 and P=0. 003).ConclusionAlthough، based on the results، the group cognitive behavioral therapy does not directly affect reduction of physical symptoms of psoriasis; the effectiveness of this method on patients'' psychological symptoms is considerable as a mediator in the onset، exacerbation، and relapse of the disease.Keywords: psoriasis, general health, itching}
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.