به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب zeinab hamzehgardeshi

  • نگین سالاریان*، فروزان الیاسی، سید نورالدین موسوی نصب، زینب حمزه گردشی، محمداسماعیل ابراهیمی
    مقدمه

    ناباروری یک بحران در زندگی است که می تواند موجب ایجاد استرس روانی شدید در زوجین بخصوص زنان شود. راه های گوناگونی برای مدیریت دیسترس و پریشانی در زنان نابارور پیشنهاد شده است. پروتکل کارازمایی  حاضر با هدف تعیین تاثیر مشاوره ی آنلاین مختصر شده ی مبتنی بر توجه آگاهی بر میزان دیسترس زنان نابارور تحت درمان روش های کمک باروری طراحی شده است.

    روش کار

    استادی پروتکل حاضر یک مطالعه کار آزمایی بالینی تصادفی شده می باشد که بر روی 70 زن نابارور که با اعمال تخصیص تصادفی به دو گروه کنترل و مداخله 35 نفره انجام خواهد شد. برای ارزیابی شرکت کنندگان از پرسشنامه های الف)بررسی خصوصیات دموگرافیک و طبی بیماران، ب) پرسشنامه سلامت عمومی The General Health Questionnaire-28 ، ج) پرسشنامه استرس ناباروری نیوتن (FPI) و د) پرسشنامه دیسترس ناباروری  Infertility Distress Scale (IDS) ه)پرسشنامه کیفیت زندگی زنان نابارور استفاده خواهد شد. مداخله طراحی شده به صورت گروه هفت نفره، هر جلسه 2 ساعت و یک بار در هفته به مدت 4 هفت منسجم برگزار خواهد شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام خواهد شد.

    بحث: 

    این استادی پروتکل جهت بررسی...و در نهایت برای  ارتقا سلامت روانی و به تبع از آن سلامت جسمانی در زنان نابارور طراحی شده است. با توجه به اهمیت و وسعت فراوان آسیب های ناشی از ناباروری و شیوع قابل توجه آن در جوامع کنونی و همچنین اهمیت مشاوره مبتنی بر توجه آگاهی، بنظر می رسد که این طرح پژوهشی بسیار کار آمد خواهد بود.

    کلید واژگان: توجه آگاهی, دیسترس, زنان نابارور, مشاوره}
    Negin Salarian*, Forouzan Elyasi, Noraddin Mousavi Nasab, Zeinab Hamzehgardeshi, Mohammadesmail Ebrahimi
    Background and Objective

    Infertility is a major life event that can induce severe psychological stress in couples, especially women. This protocol-based study aims to assess the effect of an abbreviated online mindfulness-based intervention (MBI) on the distress and quality of life (QoL) of infertile women undergoing assisted reproductive technology fertility treatments.

    Materials & Methods

    This study outlines a protocol for a randomized clinical trial involving 70 infertile women in Iran, who will be randomly divided into two groups of control (n=35) and intervention (n=35). To collect data, a sociodemographic/medical-fertility form, the general health questionnaire-28 (GHQ-28), Newton’s fertility problem inventory, the infertility distress scale (IDS), and the QoL questionnaire for infertile women will be used. The online MBI will provided in groups of seven, once per week, for four weeks, each session for two hours. Data analysis will be performed in SPSS software, version 25.

    Discussion

    The goal of this protocol-based study is to introduce a clinical trial that assess the effect of online MBI for reducing distress and thereby improving the QoL and mental health of infertile women in Iran. Given the prevalence of infertility and the importance of MBI, the results of the clinical trial can be highly beneficial.

    Keywords: Mindfulness, Psychological Distress, Infertility, Counseling​​​​​​​}
  • بهاره یوسفی دودران، فروزان الیاسی، زینب حمزه گردشی، رویا نیک بخت، زهره شاه حسینی*
    سابقه و هدف

    کیفیت زندگی جنسی یکی از شاخه های مهم کیفیت زندگی بوده و وسیله ای جهت بررسی رابطه بین مشکلات جنسی و کیفیت زندگی می باشد. معنای زندگی نیز یکی از شاخص های اثرگذار بر کیفیت زندگی است. در میان جمعیت کشور، دانشجویان به دلیل قرار داشتن در دوره تحول جوانی، در معرض پرسش درباره معنای زندگی قرار دارند. لذا هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین معنای زندگی و کیفیت زندگی جنسی دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی مازندران و همسران آن ها در سال 1402، می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی، پس از تصویب در کمیته اخلاق، 185 زوج از دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی مازندران و همسران آن ها در اردیبهشت و خرداد 1402 با روش نمونه گیری دومرحله ای طبقه ای با تخصیص متناسب وارد مطالعه شدند. ابتدا تعداد دانشجویان متاهل هر دانشکده (طبقه) تعیین شده سپس شرکت کنندگان با روش در دسترس وارد مطالعه شدند. معیارهای ورود به این پژوهش شامل تمایل به مشارکت، ایرانی بودن، متاهل بودن، داشتن همسر در قید حیات، تک همسر بودن و معیار خروج شامل عدم تمایل همسر به تکمیل پرسشنامه درنظر گرفته شد. شرکت کنندگان پرسشنامه های کیفیت زندگی جنسی، معنای زندگی، DASS-21، وضعیت اجتماعی- اقتصادی قدرت نما و فرم محقق ساخته اطلاعات جمعیتی- طبی- روانشناختی را به شکل آنلاین و از طریق سایت پرس لاین تکمیل نمودند. از نرم افزار SPSS 25 و آزمون های آماری پیرسون، تی- دونمونه ای مستقل، آنالیز واریانس یکراهه و رگرسیون آمیخته خطی با مدل پسرو (Backward) استفاده شد. نرخ ریزش 20 درصد و سطح معنی داری 0/05>P در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    درصد پاسخگویی در این مطالعه 87/2 درصد بود. میانگین سن مردان7/87±31/88 سال و زنان 8/34±28/81 سال می باشد. میانگین نمره کیفیت زندگی جنسی مردان و زنان شرکت کننده در مطالعه به ترتیب 25/54±59/8 و 60/05±15/93 می باشد. طبق آزمون تی دو نمونه ای زوجی، نمره کیفیت زندگی جنسی مردان از زنان 2/53±6/15 واحد بیشتر و معنی دار است (0/001>P). طبق رگرسیون آمیخته خطی با مدل پسرو، ارتباط معنی داری بین کیفیت زندگی جنسی زوجین با مدت تاهل 10-6 سال (14/69- =r) و 15-11 سال (19/08- =r)، مکان زندگی با خانواده در شهر (18/76=r) و روستا (27/43=r)، نداشتن حریم خصوصی (28/29- =r)، مالکیت منزل مسکونی (7/64=r)، عدم ابتلا به بیماری جسمی (15/09=r) و بیماری روانپزشکی (15/04=r)، ناباروری (10/00- =r)، عدم دریافت مطالب آموزش مسایل جنسی (6/76- =r)، وضعیت اجتماعی-اقتصادی به صورت خودارزیابی قیمت مسکن در حد متوسط (8/85=r) و خودارزیابی توان مالی برای خرید مسکن در حد خیلی پایین (14/52- =r)، افسردگی (1/93- =r) و معنای زندگی (0/11 =r) وجود داشت (0/05>P).

    استنتاج

    معنای زندگی درحضور سایر فاکتورهای جمعیتی، طبی، روانشناختی، اجتماعی واقتصادی ارتباط مستمر و معنی داری با کیفیت زندگی جنسی دارد و توجه به این عوامل در برنامه ریزی های مرتبط با دانشجویان ضروری است. مطالعات بعدی می تواند در جهت جستجوی عوامل ارتقاء دهنده معنای زندگی و به تبع آن کیفیت زندگی جنسی دانشجویان و همسران آن ها انجام شود.

    کلید واژگان: سلامت جنسی, کیفیت زندگی جنسی, معنای زندگی, دانشجو, همسر}
    Bahareh Yousefi-Dodaran, Forouzan Elyasi, Zeinab Hamzehgardeshi, Roya Nikbakht, Zohreh Shahhosseini*
    Background and purpose

    The quality of sexual life is one of the important branches of the quality of life and it is a means to examine the relationship between sexual problems and the quality of life. The meaning of life is also one of the indicators affecting the quality of life. Among the country's population, students are exposed to questions about the meaning of life due to being in a period of youth transformation. The purpose of the present study was to investigate the relationship between the meaning in life and the quality of sexual life of married students of Mazandaran University of Medical Sciences and their spouses in 2023.

    Materials and methods

    In this cross-sectional descriptive-analytical study, after being approved by the ethics committee with code IR.MAZUMS.REC.1401.17162, 185 couples of married students of Mazandaran University of Medical Sciences and their spouses were included in the study in May and June 2023 with two stages stratified sampling method with proportional allocation. First, married students of each faculty was determined then participants were included with convenience method. Inclusion criteria were willingness to participate, being Iranian, being married, having a surviving spouse, and Monogamy, while exclusion criteria was unwillingness of the spouse to complete the questionnaire. They completed questionnaires on the Quality of sexual life, the Meaning in life, DASS-21, socio-economic status, and demographic-medical-psychological information form made by the researcher. SPSS 25 software and Pearson correlation coefficient, independent two-sample t-test, one-way ANOVA, and mixed model linear regression with Backward model were used. The drop rate was 20% and the significance level was P<0.05.

    Results

    The response rate in this study was 87.2%. The average age of men is 31.88±7.87 and women is 28.81±8.34. The average score of the quality of sexual life of men and women in the study was 59.25±8.54 and 93.60±15.05. According to the paired t-test, the score of the quality of sexual life of men is 6.15±2.53 units higher and significant (P<0.001). According to mixed linear regression with the Backward model, there is a significant relationship between the quality of sexual life of couples with a marriage duration (6-10 years (r= -14.69) and 11-15 years (r= -19.08), place of living with family in the city (r=18.76) and village (r=27.43)), lack of privacy (r= -28.29), owning a residential house (r=7.64), not suffering from physical illness (r=15.09) and psychiatric illness (r=15.04), infertility (r= -10.00), lack of education on sexual issues (r= -6.76), socioeconomic status in the form of self-assessment of housing prices in the intermediate range (r=8.85) and self-assessment of financial ability to buy housing is very low (r= -14.52), depression (r= -1.93) and meaning of life (r=0.11)(p<0.05).

    Conclusion

    The meaning in life in the presence of other demographic, medical, psychological, and socioeconomic factors had a continuous and significant relationship with the quality of sexual life and it is necessary to pay attention to these factors in planning related to students. further studies can be conducted to search for factors that improve the meaning of life and, accordingly, the quality of sexual life of students and their spouses.

    Keywords: Sexual health, Quality of Sexual Life, Meaning of Life, Students, Spouse}
  • زینب حمزه گردشی، شایسته جهانفر، زهره شاه حسینی، فروزان الیاسی، علی زاده محمدی، ابوالفضل حسین نتاج، مبینا مقسمی، الهه رحیمیان، فروغ نجفی، کوثر میرایی محمدی*
    زمینه و هدف

    ترس غیر طبیعی از زایمان می تواند عوارض گسترده ای بر جای بگذارد. بررسی عوامل تشدید کننده ترس از زایمان در بر طرف کردن یا تعدیل ترس کمک کننده است. این مطالعه باهدف مرور رابطه بین عوامل روان شناختی و ایجاد یا تشدید ترس از زایمان طراحی و اجرا شده است. 

    مواد و روش

    این مطالعه در سال 2023 با جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی وب آوساینس، ساینس دایرکت، کتابخانه کاکرین، اسکوپوس، ایرانداک، پایگاه اطلاعاتی علمی جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات نشریات کشور و موتور جست وجوی گوگل اسکالر با کلیدواژه ‎ های مرتبط انجام شد. بعد از غربالگری عنوان، چکیده و متن کامل در نهایت، 10 مطالعه باقی ماند. ارزیابی کیفیت مطالعات به وسیله چک لیست AXIS انجام شد. 

    یافته ها

    یافته های حاصل از 10 مطالعه توصیفی تحلیلی، براساس پاسخ به سوال اصلی تحقیق در 3 گروه قرار گرفتند: گروه اول، بیانگر ارتباط میان افسردگی و ترس از زایمان بود (اشاره در 4 مطالعه). گروه دوم، مطرح کننده ارتباط میان اضطراب و ترس از زایمان بود (بررسی 6 مطالعه). گروه سوم، نشانگر آن بود که عزت نفس از عوامل روان شناختی مرتبط با ترس از زایمان محسوب می شود (اشاره در 3 مطالعه). در تمام مطالعات، P<0/05 بود. 

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد عوامل روان شناختی با ایجاد یا تشدید ترس از زایمان مرتبط است. پیش بینی می شود با طراحی برنامه های آزمایشی جهت رفع عوامل روان شناختی مرتبط، بتوان سبب جلوگیری از تشدید ترس از زایمان شد.

    کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, استرس, شدت, ترس از زایمان, زنان باردار}
    Zeinab Hamzehgardeshi, Shayesteh Jahanfar, Zohreh Shahhosseini, Forouzan Elyasi, Ali Zadeh Mohammadi, Abolfazl Hosseinnataj, Mobina Moghassemi, Elahe Rahimian, Forogh Najafi Tirtashi, Kosar Miraei Mohammadi*
    Background and Objective

    Abnormal fear of childbirth (FOC) can leave many complications. Examining the factors that worsen the FOC is helpful in eliminating or modulating the fear. In this regard, we aim to investigate the relationship between psychological factors and the increase of the FOC.

    Materials & Methods

    This scoping review study was conducted in 2023 by searching for related studies in databases Scopus, Cochrane Library, ScienceDirect, Web of Science, IranDoc, MagIran, SID, and Google Scholar using related keywords. After screening the titles, abstracts, and full texts, 10 eligible descriptive-analytical studies were selected. Evaluation of their quality was done by the AXIS checklist.

    Results

    The findings from 10 studies were divided into three groups based on the answer to the main research question. Four studies showed the relationship between FOC and depression. Six studies showed the relationship between FOC and anxiety, and three studies showed the relationship between FOC and self-esteem. In all students, the relationships were statistically significant (P<0.05).

    Conclusion

    Psychological factors of depression, anxiety, and low self-esteem are related to the increased FOC in women. In this regard, by designing intervention programs to eliminate related psychological factors, it is possible to prevent the increase of the FOC in women.

    Keywords: Anxiety, depression, Stress, Intensity, Fear of childbirth, Pregnant women}
  • Moloud Fakhri, Zeinab HamzehGardeshi, Seyde Sedighe Yousefi *

    Context: 

    Menorrhagia is an important healthcare challenge. Complementary and alternative medicine therapies are strategies with potential positive effects on menorrhagia.

    Objectives

     The aim of this study was to systematically assess the effects of herbal products on menorrhagia.

    Methods

     This was a systematic review and meta-analysis. PubMed, Scopus, Web of Science, Embase, Cochrane Library, Barekat Gostar, Scientific Information Database (SID), Magiran, and IranDoc international and Iranian databases, in addition to the Google Scholar search engine, were searched without any time or language limitation (updated until 02.07.2022). Eligible studies were combined through the random-effects model based on their sample sizes, mean scores, and standard deviations. Data analysis was performed at a significance level of less than 0.05 using STATA software (version 14.0).

    Results

     Nineteen trials on 1715 women (856 and 859 subjects in the control and intervention groups, respectively) were reviewed. After the intervention, menstrual bleeding severity in the first, second, and third cycles (P < 0.001) and the number of menstrual days in the first (P < 0.001), second (P < 0.001), and third (P = 0.487) menstrual cycles significantly decreased in the herbal products group. There were no significant between-group differences regarding the bleeding severity at the pretest (P < 0.001) and in the third cycle (P < 0.001) and the number of menstrual days at the pretest (P = 0.131) and in the second (P < 0.001) and third cycles (P = 0.014). However, the bleeding severity in the intervention group was significantly less than the control group in the first (P < 0.001) and second cycles (P < 0.001), and the number of menstrual days in the intervention group was significantly less than the control group in the first cycle (P = 0.004).

    Conclusions

     Herbal products are effective in significantly reducing bleeding severity and the number of menstrual days among women with menorrhagia, and their effects reduce over time.

    Keywords: Menorrhagia, Heavy Menstrual Bleeding, Complementary Therapies, Phytotherapy, Herbal Medicine}
  • زینب حمزه گردشی، شایسته جهانفر، صغری خانی، فروزان الیاسی، ناصر بهنام پور، کوثر میرایی محمدی، مبینا مقسمی*

    زمینه و هدف ویروس پاپیلومای انسانی یکی از شایع ترین عفونت های منتقل شونده از راه جنسی و علت اصلی سرطان دهانه رحم است که تحت عوامل مختلفی شدت و تدوام می یابد. هدف از این مطالعه مروری بررسی رابطه بین عوامل روان شناختی و تداوم عفونت ویروس پاپیلومای انسانی به صورت دامنه ای می باشد.
    مواد و روش این مطالعه در سال 2023 با طی مراحل طراحی سوال مطالعه، جست وجو در پایگاه های پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پابمد، مگیران، ایران داک، ساینس دایرکت، اسکوپوس و موتورجست وجوی گوگل اسکالر انجام شد. نهایتا 8 مطالعه مشاهده ای باقی ماند. غربالگری کیفیت مطالعات به وسیله پرسش نامه ارزیابی نقادانه مطالعات مقطعی و برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی انجام شد.
    یافته ها بررسی 7 مطالعه نشان داد استرس ناشی از مسایل روانی، اجتماعی و جسمی می تواند موجبات تداوم، خطر و یا تغییر شکل سلول های دهانه رحم و احتمال ابتلا به سرطان دهانه رحم را افزایش دهد. بررسی یک مطالعه دیگر نشان داد افسردگی و اختلالات همراه با آن مانند اختلال خواب هم می تواند با تداوم، خطر و یا تغییر شکل سلول های دهانه رحم و احتمال ابتلا به سرطان دهانه رحم مرتبط باشد، به طوری که افراد باتوجه به پرسش نامه ها و یا مصاحبه بالینی میزان بیشتری از انواع استرس و افسردگی را گزارش می کردند، پس از آزمایشات انجام شده مشخص شد خطر تداوم ویروس پاپیلومای انسانی و یا تغییر شکل سلول های دهانه رحم در آن ها بیشتر است.
    نتیجه گیری بررسی مطالعات حاکی از آن است که تداوم این ویروس می تواند با عوامل روان شناختی در فرد مرتبط باشد. از یافته های این مطالعه می توان در طراحی کارآزمایی های بالینی جهت تبیین این ارتباط سود برد.

    کلید واژگان: استرس, روانشناختی, ویروس پاپیلومای انسانی, مرور دامنه ای}
    Zeinab Hamzehgardeshi, Shayesteh Jahanfar, Soghra Khani, Forouzan Elyasi, Nasser Behnampour, Kosar Miraei Mohammadi, Mobina Moghassemi*

    Background and Objective Human papillomavirus (HPV) is one of the most common sexually transmitted infections and the main cause of cervical cancer, which increases and persists under various factors. This review study aims to investigate the relationship between psychological disorders and the persistence of HPV infection.
    Materials & Methods This scoping review study was conducted in 2023 by searching for the related articles in SID, PubMed, MagIran, IranDoc, Science Direct, Scopus and Google scholar databases. Finally, 8 eligible articles were selected. Their quality was examined by the Appraisal tool for cross-sectional studies (AXIS) and the critical appraisal skills program (CASP) checklists.
    Results Seven studies showed that stress caused by psychological, social and physical issues can cause the persistence or risk of HPV infection, change in cervical cells, and increase in the risk of cervical cancer. One study showed that depression and associated disorders such as sleep disorder can be related to the persistence or risk of HPV infection, change in cervical cells, and the risk of cervical cancer.
    Conclusion The persistence of HPV infection can be related to psychological disorders. The findings of this study can be used to design clinical trials to examine this relationship.

    Keywords: Stress, Psychological, Human papillomavirus, Scoping review}
  • Zohre Shah Hossein, Soghra Khani, Zeinab Hamzehgardeshi*

    Women with urinary incontinence (UI) during pregnancy may have a greater of experiencing postpartum UI symptoms than women who do not. Pelvic floor muscle exercises can reduce the symptoms of urinary stress incontinence. This policy brief concisely summarizes research findings and policy recommendations to improve antenatal and postnatal pelvic floor muscle training. However, this policy does not work automatically and must be incorporated in primary health care service design and delivery. This policy brief discusses a clear recommendation based on the best evidence to improve prenatal care services. It argues that the key is high-quality prenatal care that is available, affordable, accessible, and compatible with the needs of pregnant women and health care providers.

    Keywords: Integrated, Pelvic floor muscle training, Prenatal care, Policy brief}
  • زینب حمزه گردشی، زهره شاه حسینی، افسانه فندرسکی، فرنگیس حبیبی*، محمد احمدی

    دوران بارداری یک دوره حیاتی است. سبک زندگی سالم در دوران بارداری اثرات مستقیم و غیرمستقیم عمیقی بر سلامت مادر، جنین و نوزادی در درازمدت دارد. طبق بررسی های به عمل آمده، آموزش سبک زندگی سالم به مادران باردار در ایران از جمله در سطح مراقبت های اولیه سلامت وضعیت مطلوبی ندارد و عدم به روز رسانی برنامه آموزشی برای ماماها و نداشتن محتوای آموزشی مکتوب و جامع از دلایل آن به شمار می رود. با هدف پرداختن به این مشکل سلامت، خلاصه سیاستی حاضر با استفاده از بهترین شواهد پژوهشی و رویکرد پیاده سازی بهترین شواهد در عمل، گزینه « انطباق آموزش سبک زندگی سالم به مادران باردار توسط ماماها با معیارهای مبتنی بر بهترین شواهد» را به سیاستگذاران سلامت مادران در وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی ارایه و پیشنهاد می نماید. در این راستا آموزش ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستان ها به شیوه ای ساختارمند، ادغام آموزش سبک زندگی سالم به مادران در برنامه های مراقبت های اولیه سلامت،گنجاندن آن در در پرونده الکترونیک سلامت زنان باردار و پایش مستمر این فعالیت ها توصیه می شود.

    کلید واژگان: بارداری, سبک زندگی سالم, ماما, آموزش, عملکرد مبتنی بر شواهد, خلاصه سیاستی}
    Zeinab Hamzehgardeshi, Zohreh Shahhosseini, Afsaneh Fendereski, Farangis Habibi*, Mohammad Ahmadi

    Pregnancy is a critical period. A healthy lifestyle during pregnancy has profound direct and indirect effects on the long-term health of the mother, the fetus and the newborn. According to studies, healthy lifestyle education for pregnant mothers in Iran, including at the level of primary health care, is not in a favorable condition. Lack of training program updates for midwives and lack of documented comprehensive educational content are among the reasons. The present policy brief aimed at dealing with this health problem by implementing the best evidence in practice. We propose "delivering healthy lifestyle education to pregnant women by midwives according to the best evidence-based criteria" to the health policymakers in Iran Ministry of Health and medical sciences universities. In this regard, it is recommended to systematically train midwives in healthcare settings, integration of healthy lifestyle education to mothers and primary health care programs, including that in the electronic health records of pregnant women, and continuous monitoring of these activities could be of great benefit.

    Keywords: pregnancy, healthy lifestyle, midwife, education, evidence-based practice, policy brief}
  • فرشته یزدانی، معصومه سیمبر*، الهام زارع، زینب حمزه گردشی، ملیحه نصیری
    مقدمه

    طراحی ابزاری روا و پایا برای سنجش وضعیت خودمراقبتی جنسی زنان سنین باروری جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف موجود و طراحی مداخلات مقتضی، برای بهبود وضعیت سلامت جنسی زنان سنین باروری، ضرورتی برای جامعه محسوب می شود، لذا مطالعه حاضر با هدف طراحی و روان سنجی پرسشنامه خودمراقبتی جنسی در زنان سنین باروری انجام گرفت.

    روش کار: 

    مطالعه حاضر یک مطالعه روش شناسی با طرح مقطعی بود که در سال 1400 انجام شد. پرسشنامه با استفاده از رویکرد قیاسی و بر اساس مدل والتز طراحی گردید. سپس جهت بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار، روایی صوری کمی و کیفی و روایی محتوای کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، پایایی ابزار با استفاده از ارزیابی همسانی درونی و تعیین ضریب آلفای کرونباخ و ارزیابی ثبات با روش آزمون بازآزمون و تعیین ضریب همبستگی درون خوشه ای (ICC) بررسی شد.

    یافته ها

    نسخه نهایی پرسشنامه خودمراقبتی جنسی در زنان سنین باروری با 40 گویه در 4 حیطه شامل: پیشگیری از بیماری های مقاربتی و عفونت های تناسلی، پیشگیری از سرطان های زنان، پیشگیری از بارداری ناخواسته و ارتقای سلامت جنسی طراحی شد. ویژگی های روان سنجی این پرسشنامه نشان داد که میزان شاخص روایی کل ابزار 93/0 و نسبت روایی کل ابزار 96/0 بود. پایایی نسبی کل ابزار نیز با آلفای کرونباخ 94/0 نشان داده شد. ثبات ابزار نیز با ضریب همبستگی درون خوشه ای در کل ابزار 97/0 با فاصله اطمینان 98/0-94/0 نشان داده شد.

    نتیجه گیری

    پرسشنامه سنجش خودمراقبتی جنسی در زنان سنین باروری (FSHS) از روایی و پایایی قابل قبولی در جمعیت ایران برخوردار است که می تواند مفهوم وسیع خودمراقبتی جنسی را مورد سنجش قرار دهد. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند در دسترس صاحب نظران و برنامه ریزان جهت بررسی وضعیت موجود و طراحی مداخلات مناسب قرار گیرد.

    کلید واژگان: پرسشنامه, خودمراقبتی, خودمراقبتی جنسی, سلامت جنسی و باروری}
    Fereshteh Yazdani, Masoumeh Simbar *, Elham Zare, Zeinab Hamzehgardeshi, Malihe Nasiri
    Introduction

    Designing valid and reliable tool to measure the sexual self-care status of reproductive age women in order to identify the strengths and weaknesses and design appropriate interventions to improve the sexual health status of reproductive age women is considered a necessity for the society. Therefore, this study was conducted with aim of designing and psychometrically evaluating sexual self-care questionnaire in women of reproductive age.

    Methods

    This was a methodological study with a cross-sectional design conducted in 2021. A questionnaire was designed using a comparative approach based on the Waltz model. Then, to check the psychometric characteristics of the tool, quantitative and qualitative face validity and quantitative and qualitative content validity were investigated. Finally, the reliability of the tool was assessed by the internal consistency assessment and determining the Cronbach's alpha coefficient, and the stability assessment by the test-retest method and determining the intra-cluster correlation coefficient (ICC).

    Results

    The final version of this questionnaire was designed with 40 items in four areas including prevention of sexually transmitted diseases and genital infections, prevention of gynecology cancers, prevention of unwanted pregnancy and promotion of sexual health. The psychometric characteristics of this questionnaire showed that the validity index of the total tool was 0.93 and the validity ratio of the total tool was 0.96. The relative reliability of the total tool was also shown with Cronbach's alpha of 0.94. The stability of the tool was also shown by the ICC in the total tool of 0.97 with a confidence interval of 0.94-0.98.

    Conclusion

    The Female Sexual Health Self-care (FSHS) questionnaire has acceptable validity and reliability in the Iranian population, which can measure the broad concept of sexual self-care. The results of this study can be available to experts and planners to review the current situation and design suitable interventions.

    Keywords: Questionnaire, self-care, Sexual, Reproductive Health, Sexual self-care}
  • زینب حمزه گردشی، زهرا کیانی، فرنگیس حبیبی، فرشته یزدانی*
    سابقه و هدف

    نظر به این که وجود نابرابری جنسیتی در جامعه می تواند موجب هدررفتن نیروی انسانی، کاهش نقش زنان در مشارکت اجتماعی، تحت تاثیر قرار دادن سلامت جسمی و روانی زنان، خشونت در خانواده و به طور کلی تاخیر در توسعه یک کشور گردد، نیاز است تا راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی شناخته و اجرا شود. لذا این مطالعه با هدف تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی انجام شده است.

    مواد و روش ها:

     این پژوهش کیفی به شیوه بحث گروهی متمرکز در 3 گروه و با مشارکت 22 نفر (دو گروه 7 نفره و یک گروه 8 نفره) شامل اساتید گروه بهداشت باروری (6 نفر)، روانشناس (2 نفر)، جامعه شناس (2 نفر)، کارشناس شاغل در حوزه مامایی (3 نفر) و دانشجویان مقطع دکترا یا ارشد که حداقل سابقه کار 5 سال در حوزه مامایی داشتند (6 نفر) و فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد مشاوره در مامایی (3 نفر) در سال 1400 در دو شهر تهران و ساری در مورد راهکارهای توانمندسازی زنان در کاهش نابرابری جنسیتی در بستر جامعه ایران انجام شد. نمونه گیری به شیوه هدفمند و با حداکثر تنوع (از نظرسن، تحصیلات، وضعیت اقتصادی، وضعیت تاهل) تا زمان اشباع داده ها انجام شد. آنالیز با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی انجام شد.

    یافته ها: 

    راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در 4 تم اصلی شامل کاهش نابرابری ها در حوزه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی طبقه بندی شد.

    استنتاج

    جهت توانمندسازی زنان و کاهش نابرابری جنسیتی می توان به نابرابری جنسیتی از حوزه ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نگریست و از طریق این عوامل در جهت کاهش آن اقدام کرد.

    کلید واژگان: توانمند سازی, زنان, نابرابری جنسیتی, گروه متمرکز}
    Zeinab Hamzehgardeshi, Zahra Kiani, Farangis Habibi, Fereshteh Yazdani*
    Background and purpose

    Gender inequality can cause waste of human resources, reduce women's social participation, influence women's physical and mental health, cause domestic violence and delay the development of a country. Hence, strategies are required to identify and reduce gender inequality in a society. The purpose of this study was to explain strategies to reduce gender inequality.

    Materials and methods

    This qualitative research was conducted as a group discussion in three groups (n=22), two with seven people and one with eight individuals, including lecturers in reproductive health (n=6), psychologists (n=2), sociologists (n=2), midwifes (n=3), postgraduate students with at least 5 years of experience in midwifery (n= 6) and master’s graduates in midwifery counseling (n=3) in 2021. The discussions were held in Tehran and Sari and the subjects discussed their views about strategies for empowerment of women in reducing gender inequality in Iranian society. The participants were selected using purposive sampling at different ages, education level, and economic and marital status until data saturation. Data analysis was carried out using conventional content analysis approach.

    Results

    Strategies for reducing gender inequality were categorized into four main themes: reducing inequality in social, political, economic, and cultural domains.

    Conclusion

    In order to empower women and reduce gender inequality, it is possible to look at gender inequality from social, political, economic, and cultural dimensions and take action to reduce this problem through investigating these factors.

    Keywords: empowerment, women, gender inequality, focus group}
  • زینب حمزه گردشی، زهره شاه حسینی، محمود موسی زاده، سمانه نعمت زاده*
    مقدمه و هدف

    سواد سلامت جنسی و باروری منجر به توسعه توانایی های فردی در دسترسی، درک، ارزیابی و استفاده از اطلاعات مرتبط با سلامت جنسی و باروری می شود. عوامل متعددی می تواند بر میزان سواد سلامت جنسی و باروری موثر واقع گردد. لذا مطالعه حاضر با مروری بر  عوامل مرتبط با سواد سلامت جنسی و باروری صورت پذیرفت.

    روش کار

    برای انجام این پژوهش در ابتدا مروری کلی توسط موتور جستجوی Google Scholarانجام شد. سپس جستجوی سیستماتیک با استفاده از کلیدواژه های سواد سلامت جنسی و سواد سلامت باروری در پایگاه های اطلاعات علمیMagiran ، SID، Irandoc و کلیدواژه های Sexual health literacy  و Reproductive health literacy در PubMed، ScienceDirect ،Scopus  و library of Cochrane  از سال 2010 تا 2022 انجام شد. داده ها از مطالعاتی استخراج شد که با اهداف مطالعه مطابق بود.

    یافته ها:

     در نهایت از داده های کامل 10 مقاله برای نگارش این مقاله مروری استفاده شده است. یافته های مطالعه حاضر منجر به دسته بندی مطالب در سه طبقه عوامل دموگرافیک (با زیر طبقات: جنسیت، سن، تاهل، تحصیلات، نژاد، محل زندگی یا تحصیل، رشته تحصیلی)، عوامل اجتماعی -فرهنگی (با زیر طبقات: وضعیت اقتصادی، دانش سلامت جنسی و باروری، شرکت در کلاس های جنسی و باروری، آموزش و تجربه جنسی، منابع اطلاعاتی) و عوامل طبی باروری (با زیر طبقات: استفاده از روش پیشگیری از بارداری، استفاده از روش های پیشگیری از بارداری، بارداری مکرر نوجوانان مجرد، سواد عملکردی در مورد کاندوم) گردید. 

    نتیجه گیری:

     پیشنهاد می شود جهت بهبود سواد سلامت جنسی و باروری به این عوامل مرتبط توجه بیشتری مبذول گردد. امید است مطالعه حاضر به عنوان چشم اندازی جهت انجام مداخلات متناسب و پیش درآمدی برای مرور سیستماتیک باشد.

    کلید واژگان: سواد سلامت باروری, سواد سلامت جنسی, عوامل مرتبط}
    Zeinab Hamzehgardeshi, Zohreh Shahhosseini, Mahmood Moosazadeh, Samaneh Nematzadeh*
    Introduction and purpose

    Sexual and reproductive health literacy leads to personal capabilities in accessing, understanding, evaluating and applying sexual health information. Several factors were associated with sexual and reproductive health literacy. Therefore, the present study was conducted with a review of the factors related to sexual and reproductive health literacy.              

    Methods

    At first, a general review was done by Google Scholar search engine. Then, a systematic search was conducted using the keywords sexual health literacy and reproductive health literacy in Magiran, SID, Irandoc, PubMed, ScienceDirect, Scopus, library of Cochrane from 2010 to 2022. Data was extracted from all the studies that met the eligibility criteria based on the study’s objectives.

    Results

    Finally, a complete overview of 10 articles has been used to write this article. The findings of this review study led to the classification of data in three general categories including: demographic factors (gender, age, marriage, education, race, place of residence, place of study, field of study), socio-cultural factors (Religion, economic status, knowledge on sexual reproductive health, participation in sexual reproductive classes, sexual education and experience, and source of information), and medical-fertility factors (contraceptive methods, functional literacy on condoms, single and recurrent pregnancies).                                                                                                     

    Conclusion

    It is suggested to pay more attention to these factors in order to improve sexual health and reproductive literacy. It is hoped that the present study will serve as a perspective for appropriate interventions and a precursor for a systematic review.

    Keywords: Sexual health literacy, Reproductive health literacy, Related factors}
  • فرنگیس حبیبی تیرتاشی، محمد احمدی، زینب حمزه گردشی*

    زمینه و هدف:

     امتناع یا به تاخیر انداختن تزریق واکسن کووید-19 می تواند درنتیجه کمبود دانش و آگاهی مردم نسبت به بی خطر بودن فرایند واکسیناسیون و نداشتن انگیزه کافی برای تزریق باشد. بنابراین این مطالعه با هدف بهبود پوشش واکسیناسیون با استفاده از یک پروژه پیاده سازی بهترین شواهد طراحی و انجام شد.

    مواد و روش:

     این پروژه پیاده سازی شواهد از برنامه کاربردی عملی سیستم شواهد بالینی و ابزار ممیزی و بازخورد پژوهش در عمل  استفاده کرده است. 3 مرحله از فعالیت به این صورت اجرا شد: ایجاد یک تیم برای پروژه و انجام ممیزی پایه براساس معیارهای ارایه شده مبتنی بر شواهد، انعکاس نتایج ممیزی پایه و طراحی و اجرای استراتژی هایی برای رسیدگی به عدم انطباق و پیگیری ممیزی پس از اجرای استراتژی تغییر.

    یافته ها :

    میزان انطباق با بهترین شواهد به طور چشمگیری بهبود یافت. نتیجه این پروژه به بهبود پوشش واکسیناسیون کووید-19 در مرکز روستایی غریب محله شهرستان بهشهر منجر شد، به طوری که از 110 نفری که نسبت به تزریق واکسن مقاوم بودند، 33 نفر (30 درصد) افراد مصاحبه شده در پایان جلسه اول راضی به تزریق واکسن شدند، 48 نفر (43/66 درصد) افراد پس از پایان جلسه دوم راضی به تزریق واکسن شدند و 16 نفر (14/5 درصد) افراد پس از جلسه سوم راضی به تزریق واکسن شدند. 

    نتیجه گیری:

     در این پروژه پیاده سازی بهترین شواهد موجب بهبود 88 درصد پوشش واکسیناسیون شد. از یافته های این مطالعه می توان در توانمندسازی مراقبین سلامت جهت ارتقای ارایه خدمت در مراکز تحت پوشش استفاده کرد.

    کلید واژگان: واکسن کووید-19, مصاحبه انگیزشی, پروژه پیاده سازی بهترین شواهد, سیستم کاربرد عملی شواهد بالینی, بازخورد پژوهش در عمل}
    Farangis Habibi, Mohammad Ahmadi, Zeinab Hamzehgardeshi*
    Background and Objective

    Refusing or delaying the injection of the COVID-19 vaccine can be the result of a lack of knowledge and awareness of the people regarding the safety of the vaccination process or not having enough motivation to receive the vaccine; therefore, this study aims to improve vaccination coverage using a best-evidence implementation project.

    Materials & Methods

    This evidence implementation project has used the Joanna Briggs Institute practical application of the clinical evidence system, along with the research audit and getting research in practice tool. Three stages of the activity were implemented as follows: creating a team for the project and conducting a baseline audit based on the provided evidence-based criteria; reflecting the results of the baseline audit and designing and implementing strategies to investigate non-conformance; audit follow-up after the implementation of the change strategy.

    Results

    Compliance with the best evidence improved dramatically. The result of this project improved the coverage of COVID-19 vaccination in the selected rural area; accordingly, out of 110 people who were resistant to a vaccine injection, 33 people (30%) of the interviewed subjects agreed to the vaccine injection at the end of the first session. A total of 48 people (43.66%) agreed to receive the vaccine after the end of the second session. Meanwhile, 16 people (14.5%) agreed to receive the vaccine after the third session.

    Conclusion

    The best evidence implementation project in this study improved vaccination coverage by 88%. The findings of this study can be used to empower healthcare providers to improve service delivery in the covered centers.

    Keywords: COVID-19 vaccine, Motivational interview, Best evidence implementation project, Practical application of clinical evidence system, Getting research into practice}
  • زهرا بریمانی آبکسری*، مائده رضایی، یوسف مقدسی کوچکسرا، رحمت الله مرزبند، زینب حمزه گردشی

    بارداری دوره ای مهم و آسیب پذیر در زندگی هر زن می باشد که جنبه های مختلف سلامت وی از جمله سلامت روان را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مروری بر نقش مداخلات مذهبی در سلامت روان و ارتقاء آن در دوران بارداری بر پایه آموزه های اسلامی طراحی گردید.  مطالعه حاضر مطالعه ه ای مروری نقلی بوده که جهت تدوین این مقاله، پژوهشگران با دو شیوه جستجو الکترونیک و جستجو از منابع دیگر مانند جستجو به صورت دستی و استفاده از کتاب شروع کرده اند. پایگاه های جستجو شامل؛ بانک اطلاعاتی اینترنتی Google Scholar  و بطور اختصاصی تر پایگاه های اطلاعاتی فارسی SID و  Noormags با استفاده از کلمات کلیدی فارسی و انگلیسی سلامت روان، بارداری، مداخلات مذهبی و آموزه های اسلامی، مقالات مرتبط از سال 2021-2005 مورد جستجو قرار گرفتند. معیار ورود مقالات به مطالعه حاضر آموزه های اسلامی مرتبط با سلامت روان دوره بارداری و معیار خروج عدم ارتباط مقالات با آموزه های دینی بوده است. در مجموع 366 مطالعه استخراج شد. روش استخراج به این صورت بوده است که جستجو توسط دو پژوهشگر به دو شیوه غربالگری (مرحله اول) و واجد شرایط بودن مقالات (مرحله دوم) صورت گرفت. در مرحله اول عنوان و چکیده مورد مطالعه قرار گرفت و در صورت مطابقت و تایید، مرحله دوم یعنی مطالعه مقاله کامل صورت گرفت. در نهایت 20 مقاله واجد شرایط وارد مطالعه شدند. نتایج در 3 طبقه و 8 زیرطبقه سازماندهی گردید. طبقات شامل؛ هیجانات منفی (ارتباط اختلال بهداشت روان با آموزه های دینی)، هیجانات مثبت (شادمانی، آرامش روانی و خوش بینی) و معنویت درمانی فردی و گروهی مبتنی بر آموزه های اسلامی (رابطه گوش دادن قرآن و درد، توکل بر خدا، تکرار اذکار مستحبی و دعا) است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد آموزه های دینی در ارتقاء سلامت روان زنان باردار موثر است. استفاده از روش های درمانی معنوی در مراقبت های پره ناتال و کلاس های آمادگی برای زایمان می تواند در گسترش استفاده از آموزه ها کمک کننده باشد.

    کلید واژگان: سلامت روان, بارداری, مداخلات مذهبی و آموزه های اسلامی}
    Zahra Barimani Aboksari*, Maedeh Rezaei, Yusef Moghaddasi Kuchaksara, Rahmatollah Marzband, Zeinab Hamzehgardeshi

    Pregnancy is an important and vulnerable period in the life of every woman that affects various aspects of her health, including mental health. Therefore, the present study was designed to review the role of religious interventions in mental health and its promotion during pregnancy based on Islamic teachings. This study is a narrative review. To compile this article, researchers have searched databases and other sources such as manual search and books. Databases include Google Scholar and more specifically SID and Noormags were searched using Persian and English keyword (Mental Health, Pregnancy, Religious Interventions and Islamic Teachings), from 2005 to 2021. The inclusion criteria were religious teachings related to mental health during pregnancy and the exclusion criteria were the lack of relevance to religious teachings. A total of 366 studies have been extracted. The extraction method was that the search was done by two researchers in two ways: screening (first stage) and eligibility of articles (second stage). In the first stage, the title and abstract were reviewed and in case of compliance and approval, the second stage, i.e. the review of the full article, was done. Finally, 20 eligible articles were included in the study. The results were classified into three categories and eight subcategories. 1- Negative Emotions (Relationship between Mental Health Disorder and Religious Teachings). 2- Positive Emotions (Happiness, Mental Peace, and Optimism). 3- Individual and Group Spiritual Therapy Based on Religious Teachings (Relationship between Listening to the Quran and Pain, Trust to God, Repetition of Recommended Recitation and Supplication. Findings show that religious teachings are useful in promoting the mental health of pregnant women. The use of spiritual healing techniques in prenatal care and childbirth preparation classes can help to expand the use of the teachings.

    Keywords: Mental Health, Pregnancy, Religious Interventions, Islamic Teachings}
  • مقدمه

    ناباروری یک رویداد غیرطبیعی در زندگی خانواده ها است و می تواند پیامدهای مختلفی در سطح فردی و اجتماعی داشته باشد. بنابراین، زوج های نابارور باید پاسخ های عاطفی خود را مدیریت کنند. سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت می تواند بر سلامت روان تاثیر بگذارد.

    هدف

    این مطالعه با هدف تعیین سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با تطابق عاطفی در زوجین نابارور انجام شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی است که به بررسی 170 زوج نابارور در مراکز ناباروری شهر ساری از مهر تا بهمن 1397 پرداخت. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیتی-اجتماعی، پرسشنامه منسجم سرمایه اجتماعی و پرسشنامه تطابق عاطفی بود.

    نتایج

    تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی به جز بعد گروه ها و شبکه ها دارای امتیاز بالاتر از 50 (بیشتر از میانگین) بودند. بر اساس نتایج تحلیل ANCOVA و رگرسیون خطی چندگانه، بعد اعتماد و اتحاد با نمره تطابق عاطفی ارتباط آماری معکوس و معناداری (01/0 = p) داشت، ولی بین بقیه ابعاد سرمایه اجتماعی با تطابق عاطفی ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    از آن جایی که بعد اعتماد و اتحاد با تطابق عاطفی در زوج های نابارور رابطه معناداری داشت. بنابراین افزایش اعتماد متقابل بین ساکنان محله می تواند سرمایه اجتماعی را تقویت کرده و به نوبه خود تطابق عاطفی را در زوج های نابارور بهبود بخشد.

    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, تطابق عاطفی, ناباروری}
    Zeinab Hamzehgardeshi, Fereshteh Kalantari*, Fatemeh Bakouei, Siavash Moradi, Sepideh Peyvandi, Maryam Shahidi, Atefe Feizi
    Background

    Infertility is an abnormal event in the life of families and can have various consequences on a personal and social level. Therefore, infertile couples need to manage their emotional responses. Social capital, as one of the social determinants of health, can affect mental health.

    Objective

    This study was conducted to determine the relationship between social capital and emotional adjustment in infertile couples.

    Materials and Methods

    This cross-sectional study was conducted from October 2018 to February 2019 with 170 infertile couples visiting infertility centers in Sari, Iran. The data collection instruments included the social capital integrated questionnaire, an emotional adjustment scale and a demographic-reproductive checklist.

    Results

    All the social capital dimensions, except for the groups and networks dimension, had a score of higher than 50 (more than the mean score). Based on ANCOVA and the multiple linear regression results, the dimension of trust and solidarity had a significant negative relationship with emotional adjustment (p = 0.01), but no significant relationship was observed between the other social capital dimensions and emotional adjustment.

    Conclusion

    The trust and solidarity dimension had a significant relationship with emotional adjustment in infertile couples. Accordingly, increasing mutual trust between neighborhood residents can strengthen social capital, and in turn, improve emotional adjustment in infertile couples.

    Keywords: Social capital, Emotional adjustment, Infertility}
  • Afsaneh Yahyanejad, Zeinab Hamzehgardeshi, Seyed Nouraddin Mousavinasab, Marzieh Azizi, Zohreh Shahhosseini*
    Context

    Although Middle-east is a region with high population growth, but in some countries such as Iran, the population growth significantly decreased rapidly. Social capital is an important factor in formatting the positive willingness of childbearing among couples. Social capital referred to resources that individuals access them through the personal relationships.

    Aims

    This study aimed to investigate the role of social capital on unwillingness toward childbearing in reproductive-aged women referred to Babol Health Care Centers in 2018. Setting and Design: A cross-sectional study in Babol Health Centers, Iran, in 2018. Materials and

    Methods

    Three hundred reproductive-aged women 18–39years with maximum of two children were recruited through a systematic sampling method. Demographic fertility characteristics form, Miller’s childbearing motivation questionnaire, Onyx, and Bullen social capital questionnaire were used for the data collection. Statistical Analysis Used: Descriptive statistics such as frequency, mean ± standard deviation, the Pearson correlation coefficient, and multiple regression were used for the data analysis.

    Results

    The most reasons of unwillingness for childbearing included “worrying about the health and safety of my child,” (83%) “being responsible for a needy and demanding baby,” (78.8%) and “worrying whether I am raising my child the right way.”(77%) Unwillingness to childbearing was associated with the factors such as social capital (β = −0.259, P = 0.001), being employed (β = 0.207, P = 0.001), and well self-evaluation of socioeconomic status (β = −0.187, P = 0.004).

    Conclusions

    Improving the current conditions of childbearing in the Iranian society requires the involvement of policy-makers in the various domains and levels of decision-making at the family, community, and macrolevels.ش

    Keywords: Childbearing, Motivation, Reproductive-Aged Women, Social Capita}
  • Elahe Samami, Zohreh Shahhosseini, Zeinab Hamzehgardeshi, Forouzan Elyasi *
    Background

    Nausea and vomiting are considered the most common side effects of chemotherapy, and they can affect different dimensions of the lives of women with breast cancer. Thus, the management of these complications is of great significance. Various interventions are drawn upon to alleviate nausea and vomiting. This review aimed to investigate the effects of psychological interventions on chemotherapy-induced nausea and vomiting among women with breast cancer.

    Methods

    A systematic review of clinical or quasi-experimental clinical trials published from 2000 to 2020 on the effects of psychological interventions on nausea and vomiting induced by chemotherapy in women with breast cancer was conducted via a comprehensive search in web search engines including Google Scholar and PubMed and databases such as Web of Science, Scopus, ScienceDirect, Cochrane Library, Springer, Elsevier, Magiran, and Scientific Information Database (SID). Medical Subject Heading (MeSH) was employed with the following keywords: nausea, vomiting, breast cancer, chemotherapy, and psychological intervention. The quality of the included studies was assessed via the Jadad scale.

    Results

    Nine studies were included in this systematic review. Psychological interventions in chemotherapy-induced nausea and vomiting in women with breast cancer consisted of cognitive-behavioral therapy, progressive muscle relaxation training, yoga, and guided imagery. The results indicated that in all the studies, except one, the interventions improved conditions and reduced chemotherapy-induced nausea and vomiting.

    Conclusion

    The results of this study indicated that psychological interventions such as cognitive-behavioral therapy, progressive muscle relaxation training, guided imagery, and yoga alleviated nausea and vomiting induced by chemotherapy in women with breast cancer. Therefore, it is recommended that these interventions be applied by healthcare providers to ameliorate nausea and vomiting in these patients. The abstract was presented in the 15th International Congress on Obstetrics and Gynecology, Tehran, Iran, 8–11 October 2019, as a poster and published in the congress book.

    Keywords: Nausea, Vomiting, Breast neoplasms, Chemotherapy}
  • Seyde Sedighe Yousefi, Roshanak Mokaberi Nejad, Mojgan Tansaz, Soodabeh Bioos, Zeinab Hamzehgardeshi
    Objectives

    This review investigates the existing research with regard to a variety of different suggested methods by traditional Persian medicine (TPM) about the baby’s sex selection.

    Materials and Methods

    A comprehensive scoping review including five stages was conducted to summarize evidence on preimplantation sex selection in TPM. The research question and relevant studies were identified in stages 1 and 2, respectively. Then, studies were selected and data were charted in stages 3 and 4, and finally, the results were collated, summarized, and reported in stage 5.

    Results

    Accordingly, 7 general categories were arranged, including the temperament of the sexual organs in a man, the temperament of sexual organs in a woman, the type of male semen, and timing and manner of sexual intercourse for fetus sex induction purposes. Other categories were the effect of environmental factors, the couple’s psychic states during the course of love-making, the couple’s age, and measures for male sex induction.

    Conclusions

    This review summarizes the existing research regarding different suggested methods by TPM on the baby’s sex selection. These could well be the basis for further prospective scientific research and investigation.

    Keywords: Sex selection, Traditional medicine, Male fetus}
  • زینب حمزه گردشی، فروزان الیاسی، محمود موسی زاده، ایمانه احمدی، مریم احمدیان، فاطمه انصاری*
    مقدمه و هدف

    ناباروری ازجمله شرایط تاثیرگذار بر کیفیت زندگی است. ناباروری و عوامل مرتبط با آن از طریق جسمی و روانی کیفیت زندگی را کاهش می دهد. با توجه به اهمیت نقش کیفیت زندگی در موفقیت درمان، این مطالعه با هدف مروری بر مداخلات غیردارویی مرتبط با بهبود کیفیت زندگی زنان نابارور انجام شد.

    روش کار

    برای انجام این پژوهش در پایگاه های اطلاعات علمی Magiran، Google Scholar، PubMed، ScienceDirect، Embase، Scopus و IranMedex از سال 2010 تا 2021 جست وجوی سیستماتیک انجام شد. داده ها از مطالعاتی استخراج شد که با اهداف مطالعه مطابق بود. 23 مقاله مرتبط استخراج و استفاده شد. کیفیت مقالات بر اساس ابزار ارزیابی خطر سوءگیری کاکراین (Risk of bias Cochrane) ارزیابی شدند.

    یافته ها

     در مجموع 23 مطالعه با معیارهای بررسی پیمایشی مطابقت داشتند. 11 مطالعه در پنج سال گذشته منتشر شده و 13 مورد از ایران نشیت گرفته بودند. مداخلات روان شناختی بیشترین مطالعه را داشته است که در 15 مطالعه (65/2 درصد) بررسی شده به ترتیب مداخلات چندجانبه 6 مطالعه (26 درصد) و مداخلات مکمل 2 مطالعه (8/6 درصد) را شامل شد. بیشتر مداخلات کیفیت زندگی شرکت کنندگان را بهبود بخشید. در  این مطالعه، بیشترین خطر سوگیری در مقالات (سوگیری عملکرد، سوگیری تشخیص) و کمترین مقاله در سوگیری تشخیص بود.

    نتیجه گیری

     با توجه به اینکه بیشتر مداخلات غیردارویی، به خصوص در حوزه روان شناختی کیفیت زندگی زنان نابارور را بهبود می بخشد، پیشنهاد می شود همراه با درمان های رایج ناباروری، ارایه خدمات مشاوره ای موثر و برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زندگی آنان مورد توجه ویژه قرار گیرد. با این وجود، برای اتخاذ بهترین مداخلات و ایجاد تغییر در سیاست، همچنان به تحقیقات بیشتر مبتنی بر فرهنگ نیاز است.

    کلید واژگان: روانشناختی, زنان, ناباروری, کیفیت زندگی, مداخلات}
    Zeinab Hamzehgardeshi, Forouzan Elyasi, Mahmood Moosazadeh, Imaneh Ahmadi, Maryam Ahmadian, Fatemeh Ansari*
    Introduction and purpose

    Infertility and its related factors are among the conditions affecting and reducing the quality of life in both physical and psychological dimensions. Given the critical importance of the role played by the quality of life in the success of treatment, the present study aimed to assess the non-pharmacological interventions made to improve the quality of life among infertile women.

    Methods

    A systematic search was conducted on Scientific Information Database, including MagIran, Google Scholar, PubMed, ScienceDirect, Embase, Scopus, and IranMedex from 2010- 2021. Data were extracted from all the studies that met the eligibility criteria based on the aims of the study. A total of 23 related articles were extracted and used. The quality of the articles was assessed based on the Risk of bias Cochrane.

    Results

    A total of 23 articles met the eligibility criteria for a scoping review, 11 studies were published within the last five years, and 13 articles were performed In Iran. Psychological interventions were the most studied, and  15 (65.2%) evaluated studies included multilateral interventions (6;26%)  and complementary interventions (2; 8.6%). The majority of interventions improved the quality of life among the studied participants. In this study, the highest risk of bias was related to performance and detection, and the lowest number of articles were related to detection bias.

    Conclusion

    The majority of non-pharmaceutical interventions, especially in the field of psychology, are effective in the enhancement of infertile women’s quality of life. Therefore, it is suggested that special attention be devoted to effective counseling services and planning, along with common infertility treatments, to improve their quality of life. Nevertheless, more culture-based research is required to make more effective interventions and change the policies.

    Keywords: Infertility, Interventions, Psychological, Quality of life, Women}
  • زینب حمزه گردشی، زهرا کیانی، فرشته یزدانی، مائده رضایی*

    بیماران مبتلا به سرطان پستان به دنبال بیماری و درمان های طبی دچار مشکلات مختلف جسمی، جنسی و روانی می شوند. این مشکلات زمینه را برای بروز مشکلات فردی و بین فردی فراهم می کند(1، 2). برای بهبود بیماران مبتلا به سرطان پستان درمان های طبی و آموزشی- مشاوره ای نظیر آموزش گروهی به بیماران، گروه های حمایتی، گروه همتایان، برنامه های آموزش جنسی، شعردرمانی، برنامه مبتنی بر تلفن و غیره وجود دارد که نقش مهمی در بهبود ابعاد مختلف کیفیت زندگی دارند(3، 4).اما شیوع بیماری نوظهور کووید 19 که در سال 2019 در شهر وهان چین شناسایی شد و در دسامبر 2019 توسط سازمان بهداشت جهانی به صورت همه گیری اعلام شد(7-5) چالشی برای بیماران مبتلا به سرطان پستان است تا آن ها نتوانند مثل گذشته در محیط های درمانی و آموزشی حضور داشته باشند. گرچه تیم درمان مانند انکولوژیست و پرتودرمانگر و دیگر اعضای درمان تلاش جهت حداقل تاثیر این اپیدمی را در درمان بیماران مبتلا به سرطان پستان دارند، اما این ویروس استرس بی سابقه ای را در مراکز درمانی و بین بیماران ایجاد کرده است که خواه ناخواه با چالش روبرو هستند(6) و می توان آن را به عنوان یک Disaster برای افراد جامعه خصوصا زنان دانست(8). باید توجه داشت که این امر استرس مضاعف برای بیماران مبتلا به سرطان پستان ایجاد می کند، زیرا این بیماران از یک سو نگران تاخیر احتمالی در درمان هستند(9) و از طرفی تحت درمان قرار گرفتن و احتمال ابتلا به ویروس کرونا، خطر بیش تری را برای بیماران به همراه خواهد داشت و این موضوع نیز نگرانی خاص خود را دارد و در نهایت تهدیدی برای سلامت جسمی و روانی می باشد(10).علاوه براین برخی از درمان ها مانند شیمی درمانی، پرتودرمانی و درمان های هدفمند می تواند موجب تضعیف سیستم ایمنی شود و احتمال مشکلات ریوی را ایجاد می کند. همچنین، درصورت ابتلا به کووید 19 در بیماران مبتلا به سرطان پستان که دچار متاستاز به ریه نیز هستند، مشکلات ریوی بدتری ایجاد می شود(9) و این شرایط می تواند تهدیدی برای سلامت روان بیماران نظیر استرس، افسردگی و اختلال هراس باشد(10). یکی دیگر از چالش هایی که افراد با آن مواجه شدند و منجر به افزایش استرس و بار روانی زیاد شده است موضوع مرگ بستگان می باشد. عدم آگاهی راجع به حمایت روان خود، نزدیکان و سوگ آنان و تجربه سوگ در خلوت و سکوت زمینه مشکلات روان را پیچیده تر کرده است‏(11). از آن جایی که کووید 19، تهدیدی برای افراد آسیب پذیر مانند بیماران مبتلا به سرطان پستان است که دچار ضعف سیستم ایمنی نیز می باشند، توصیه شده است که از "فاصله گذاری اجتماعی" نظیر ماندن در خانه، محدود کردن تماس با دیگران، خودداری از حضور در فضای عمومی، شستشوی دست به مدت 20 ثانیه و غیره استفاده شود و طبق گفته دکتر مور (Dr. Moore) اگر برای درمان نیاز ضرروی به حضور در مطب می باشد باید تنظیماتی صورت گیرد تا ابتلا به ویروس کرونا کاهش یابد(9). اما باتوجه به اینکه بیماران امکان حضور در مراکز مشاوره ای را ندارند و حتی احتمال تعویق درمان نیز وجود دارد، این شرایط می تواند ظهور مجدد و یا تشدید مشکلات روانشناختی، که به نوبه خود ابعاد سلامت بیماران را تهدید می کند، به همراه داشته باشد. لذا توجه جدی به این مقوله نیاز است. بنابراین امید است استفاده از روش های دیگر آموزشی- مشاوره ای و درمانی به صورت غیرحضوری مانند استفاده از شبکه های اجتماعی، گامی در جهت ارتقای کیفیت سلامت بیماران مبتلا به سرطان پستان باشد تا بیماران در این شرایط نادیده انگاشته شدن را تلقی نکنند.

    کلید واژگان: نامه به سردبیر}
  • Zeinab Hamzehgardeshi, Mina Malary*, Mahmood Moosazadeh, Soghra Khani, Mehdi Pourasghar
    Objective

    Hypoactive Sexual Desire Disorder (HSDD) among women is a complicated one which is created by various factors playing roles. One of the potential concerns related to Body Image (BI) is lack of sexual appeal in women. Body Image is often described as what a person perceives of their body encompassing the biological, psychological and social factors. The present research pursues the goal to investigate the association between BI and HSDD among the reproductive age women in Iran.

    Materials and methods

    The current study is a cross-sectional (descriptive –analytical) research done on 1000 reproductive age included woman (15-49 years), performed by systematic random sampling method. The data collection tool includes the socio-demographics and the sexual desire scale in addition to the revised sexual distress scale to measure HSDD completed as self-report by the samples. Univariate and multivariate regression tests have been used in order to analyze the data.

    Results

    The mean ± SD age of the women participating in the study was 32.09 ± 7.33. Having adjusted the confounder variables' effect by logistic regression multivariate analysis; the odd ratio for HSDD has been analyzed. The findings suggested that the odd ratio for HSDD in those not satisfied or slightly feeling fulfilled with their BI has been OR: 4.2 (95% CI: 1.98-9.05) and OR: 3.9 (95% CI: 2.29-6.65), respectively, times more than the ones highly satisfied with their body image.

    Conclusion

    The present study results indicate that being dissatisfied with BI is a determinant factor of HSDD that is more probable in the people with negative image of their body structure and feeling lack of bodily appeal. Thus it is imperative to pay attention to this factor when analyzing HSDD.

    Keywords: Body Image, Hypoactive Sexual Desire Disorder, Quality of Life}
  • فرشته شعبانی اسرمی، زینب حمزه گردشی*، ماه منیر دانش، محمود موسی زاده
    مقدمه

    باوجود اینکه هیسترکتومی دومین عمل جراحی زنان است و ارایه اطلاعات درمورد این جراحی به درک مثبت زنان از تجارب مراقبت های بهداشتی کمک می کند، ابزار جامعی برای بررسی نیازهای آموزشی زنان هیسترکتومی شده وجود ندارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف طراحی و روان سنجی پرسش نامه نیازهای آموزشی زنان بعد از هیسترکتومی انجام شد.

    روش کار

    نسخه اولیه پرسش نامه این پژوهش روش شناختی به صورت قیاسی و با مروری جامع بر منابع مرتبط با موضوع و با نظرخواهی گروهی از متخصصین و زنان هیسترکتومی شده تدوین شد. در ادامه، روایی صوری و محتوایی به صورت کیفی و کمی و پایایی پرسش نامه در بعد انسجام درونی و بعد تکرارپذیری بررسی شد.

    یافته ها

    تدوین پرسش نامه نیازهای آموزشی زنان بعد از هیسترکتومی و روان سنجی آن باعث شکل گیری پرسش نامه نیازهای آموزشی زنان بعد از هیسترکتومی با 44 سوال و در 5 بعد فیزیکی، روحی- روانی، جنسی، مراقبتی و سایر نیازها شد. شاخص CVR برای همه آیتم های پرسش نامه به جز یک آیتم بالاتر از معیار جدول لاوشه بود که اهمیت و ضرورت هر آیتم را ازنظر متخصصین نشان می داد. CVI برای هر آیتم، بالاتر از 0/79 بود و بنابراین مناسب در نظر گرفته شد. همچنین پایایی ابزار در بعد انسجام درونی با بررسی ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار 0/90 بود. اندازه گیری شاخص تکرارپذیریی در فاصله دو هفته نشان داد که ابزار فوق از ثبات برخوردار است (0/001< P؛ 0/97ICC=).

    نتیجه گیری

    پرسش نامه نیازهای آموزشی زنان هیسترکتومی شده تدوین شده، روا و پایا است. از این رو محققان حوزه سلامت باروری زنان و مامایی و سیاست گذاران نظام سلامت می توانند از آن برای برنامه ریزی و ارایه خدمات سلامت براساس نیازها و اولویت های بیماران استفاده کنند.

    کلید واژگان: روانسنجی, ارزیابی نیازهای آموزشی, هیسترکتومی, زنان}
    Fereshteh Shabani-Asrami, Zeinab Hamzehgardeshi*, Mahmonir Danesh, Mahmood Moosazadeh
    Background & Aim

    Despite that hysterectomy is the second gynecological surgery and providing the necessary information about this surgery will help womenchr('39')s positive perceptions of health care experiences, there is no comprehensive tool for examining the educational needs of women with hysterectomy. Therefore, the present study was conducted with the aim of designing and psychometric evaluation of the womenchr('39')s educational needs questionnaire after hysterectomy.

    Methods

    The initial version of the questionnaire of this methodological study was compiled by deductive and comprehensive overview of related resources considering the point of view of a group of specialists and women with hysterectomy history. The face and content validity of both qualitative and quantitative data and reliability of the questionnaire in the dimension of internal consistency and then the repeatability were examined.

    Results

      Developing the questionnaire for womenchr('39')s educational needs after hysterectomy and psychometrics led to the formation of a questionnaire for womenchr('39')s educational needs after hysterectomy with 44 questions and in 5 dimensions: physical, mental, sexual, care and other needs. The CVR index for all items in the questionnaire except for one item was above the Lawshe table criterion, which indicated the importance and necessity of each item. The CVI for each item was above 0.79 and was therefore considered appropriate. Also, the reliability of the instrument in terms of internal coherence by examining the Cronbachchr('39')s alpha coefficient for the whole instrument was 0.90. Measurement of the repeatability index at two-week intervals showed that the instrument was stable (ICC= 0.97, P<0.001).

    Conclusion

    The Hysterectomy Womenchr('39')s Educational Needs Questionnaire is valid and reliable. It can be used by public health researchers and health system policy makers to provide patient-centered health services based on the needs and priorities of patients.

    Keywords: Psychometric, Educational Needs Assessment, Hysterectomy, Women}
  • Zeinab HAMZEHGARDESHI, Fereshteh YAZDANI, Maedeh REZAEI, Zahra KIANI*
  • زینب حمزه گردشی، فرشته کلانتری*، فاطمه باکویی، سیاوش مرادی، سپیده پیوندی، مرضیه زمانیان
    سابقه و هدف

    موضوع سلامت و بیماری قدمتی به اندازه تاریخ انسان دارد. امروزه مفهوم سلامت با مولفه‏های سرمایه اجتماعی گره خورده و سرمایه اجتماعی می‏تواند به عنوان محافظی در برابر افسردگی، اضطراب، تصادف، پیری و بیماری‏های مختلف عمل کند. مطالعه حاضر با هدف مروری بر تاثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت زنان صورت گرفته است.

    مواد و روش ها

     این مطالعه از نوع مروری اسکوپینگ است و در پنج مرحله انجام شد، که شامل طراحی سوال تحقیق، جستجو واستخراج مطالعات وابسته به تحقیق، انتخاب مطالعات مرتبط، جدول‏بندی اطلاعات و گزارش نتایج آن بود. جمع‏آوری داده‏ها در بانک‏های اطلاعاتی داخلی و خارجی شامل سامانه دانش‏گستر برکت، MagIran، SID، IranDoc، IranMedex و Scopus ,Google scholar, PubMed, Science Direct, Embase و با استفاده از کلید واژه‏های "women"، "female"، "feminine"، "lady"، "wife"، "Iran"، "Persian"،  Social capital"، "health"، "mental health"، "social healh" و معادل فارسی آنان انجام پذیرفت.

    یافته ها

    به طور کلی 15 مقاله مرتبط وارد این مطالعه مروری شد. این مطالعات جهت سازماندهی یافته ها در سه طبقه رابطه بین سرمایه اجتماعی با سلامت جسمانی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی مرور شدند.

    استنتاج

    بر اساس یافته‏های این مطالعه می‏توان نتیجه گرفت با افزایش سرمایه اجتماعی زنان سطح سلامت آنان افزایش می‏یابد، بنابراین بامشارکت اجتماعی، اعتماد و ارتباط با خانواده و دوستان، دستیابی به امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی بیش‏تر شده و سطح سلامت زنان افزایش می‏یابد.

    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, زنان, سلامت, ایران}
    Zeinab Hamzehgardeshi, Fereshteh Kalantari*, Fatemeh Bakouei, Siavash Moradi, Sepideh Peyvandi, Marzieh Zamaniyan
    Background and purpose

    Human health and disease are as old as human history. Today, the concept of health is tied to the components of social capital which can act as a shield against stress, depression, anxiety, accident, aging, and various diseases. The present study aimed to review the effect of social capital on women's health.

    Materials and methods

    A scoping review was carried out in five stages: 1-Designing a research question, 2- Searching and extracting research-dependent studies, 3- Selecting related studies, 4- Organizing and summarizing information and data, and 5. Reporting the results. Data collection was done in electronic databases, including MagIran, SID, Iran Doc, IranMedex, Scopus, Google scholar, PubMed, Science Direct, and Embase. The search keywords were women, female, feminine, lady, wife, Iran, Persian, Social capital, health, physical health, mental health, and social health in both Persian and English.

    Results

    Overall, 15 related articles were included in this review study. These studies were reviewed to organize the findings into three categories: the relationship between social capital with physical health, mental health, and social health.

    Conclusion

    According to current findings, women's health improves by increasing their social capital which is also increased by more health and education facilities, social participation, trust, and communication with family and friends.

    Keywords: social capital, women, health, Iran}
  • صدیقه یوسفی، زینب حمزه گردشی، محمد آزادبخت، مصطفی معلمی، مینو هامون*
    مقدمه

     حکیم مومن تنکابنی یکی از مشهورترین پزشکان تاریخ داروشناسی گیاهی ایران است. وی کتاب جامعی از داروهای مفرد و مرکب را با هدف تصحیح کتاب اختیارات بدیعی به رشته تحریر در آورد. این کتاب نمونه ای از داروشناسی عصر صفویه است. ناباروری بحران پیچیده ای در زندگی است که از لحاظ روان شناختی تهدید کننده است. بسیاری از پژوهش ها پیامدهای روان شناختی ناباروری را به واکنش های سوگ عمومی مشابه کرده اند. 

    مواد و روش ها

    روش تحقیق این پژوهش روش کتابخانه ای و بررسی متون، با تمرکز بر کتاب تحفه المومنین است. در این مطالعه، مفردات دارویی موثر بر درمان ناباروری بررسی شده است. 

    یافته ها

    396 مفرده موثر بر ناباروری یافت شد. هرکدام از این مفردات اثر مستقیم و غیرمستقیمی بر ناباروری داشتند. شیوه مصرف مفردات به صورت های بخور، ضماد، آبزن، طلاکردن، فرزجه، طبیخ، جلوس و تناول بوده است.

    نتیجه گیری

    لیست مفردات دارویی حاصل شده در این پژوهش، می تواند مبنای انجام مطالعات آزمایشگاهی و بالینی قرار گیرد و در صورت اثبات اثرگذاری آن ها در درمان، مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: حکیم مومن, تحفه المومنین, ناباروری, طب سنتی}
    Seyedeh Sedighe Yosefi, Zeinab Hamzeh Gardeshi, Mohammad Azadbakhat, Mostafa Moallemee, Minoo Hamoun*
    Objective

     Momen Tonekabani is one of the most famous physicians in the history of Iranian herbal pharmacology. He wrote a comprehensive book of single and compound drugs with the aim of correcting the book Ekhtiarat-e-badiee . This book is an example of the pharmacology books in the Safavide era. Infertility is a complex life crisis and a psychological threat. Many studies have likened the psychological consequences of infertility to public grief reactions.  

    Methods

     This review study, using a library method, focuses on the book Tohfat al-Momenin for collecting data. In this regard, effective materia medica in infertility treatment are investigated. 

    Results

     We found 396 materia medica, each of which had a direct and indirect effect on infertility. They could be consumed in the form of incense, ointment, herbal bath, gilding, vaginal suppository, half-boiled, rectal suppository, and oral.  

    Conclusion

     The list of materia medica presented in this study can be tested in experimental and clinical studies, and If proven to be effective, can be used in infertility treatment.

    Keywords: Infertility, Hakim Momen Tonekabani, Tohfata -al-momenin, Traditional medicine}
  • فاطمه حمیدی، زینب حمزه گردشی، زهره شاه حسینی*

    امروزه محققان و سازمان های بهداشتی، جنبه های احساسات و روانی رفاه جنسی را یکی از جنبه های مهم سلامت جنسی در نظر می گیرند، به نحوی که یکی از اجزا مهم سلامت جنسی، خودپنداره جنسی می باشد. عوامل متعددی می تواند بر جنبه های مختلف خودپنداره جنسی زنان موثر واقع گردد. لذا مطالعه حاضر با هدف مروری بر عوامل مرتبط با خودپنداره جنسی زنان صورت پذیرفت.در این مطالعه مروری از نوع اسکوپینگ، پژوهشگران جستجوی کامپیوتری را با استفاده از کلمات کلیدی در پایگاه های اطلاعاتی؛ Google Scholar، PubMed ،SID ،Magiran ، ProQuest،Web of science  ، Irandoc،library of Cochrane ، Scopus انجام دادند. در نهایت از داده های کامل 30 مقاله این مقاله مروری استفاده شده است. یافته های مطالعه حاضر منجر به دسته بندی مطالب در 3  طبقه کلی عوامل زیستی(با زیر طبقات: سن، جنس، وضعیت تاهل، نژاد، ناتوانی و بیماری ها)، عوامل روانی با زیر طبقات: تصویر بدن، سابقه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی و سلامت روان) و عوامل اجتماعی (با زیرطبقات: والدین و همسالان، ارتباط با همسر و رسانه ها) گردید. یافته های مرور نقلی حاضر نشان می دهد که خودپنداره جنسی به عنوان یک شاخص کلیدی در فعالیت های جنسی و پیشگویی کننده رفتار جنسی، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. بنابراین به نظر می رسد توجه به عوامل مرتبط و متناسب با ویژگی های هر فرد می توان سلامت جنسی زنان را بهبود بخشد. گرچه به نظر می آید برای اینکه عمق و وسعت دانسته های ما از عوامل مرتبط و متاثر بر خودپنداره جنسی افزایش یابد، انجام مطالعات با رویکرد کیفی نیز توصیه می شود.

    کلید واژگان: خودپنداره, خودپنداره جنسی, سلامت جنسی, ادراک جنسی, رفتار جنسی}
    Fatemeh Hamidi, Zeinab Hamzehgardeshi, Zohreh Shahhosseini*

    Today, researchers and health organizations consider emotional and psychological aspects of sexual well-being as one of the important aspects of sexual health, so that one of the important components of sexual health is sexual self-concept. Several factors can affect various aspects of female sexual self-concept. Therefore, the present study aimed to review factors related to female sexual self-concept.  During this study scoping review, researchers conducted computer search with keywords in databases such as Google Scholar, PubMed, SID, Magiran, ProQuest, Web of Science, Irandoc, library of Cochrane, Scopus databases. Finally, a complete overview of 30 articles has been used to write this article. The findings of this review study led to classification of data in three general categories including: biological factors (age, sex, marital status, race, disability and illness), psychological factors (body image, history of child sexual abused and mental health), and social factors (parents and peers and Relationship with spouse and the media). The findings of this review suggest that sexual self-concept is influenced by various factors as a key indicator of sexual activity and predictive of sexual behavior. Therefore, it seems that paying attention to the factors relevant to each person's characteristics can improve women's sexual health. Although it seems that the depth and breadth of our knowledge of the related factors influencing the sexual self-concept increase, qualitative studies are also recommended.

    Keywords: Self-Concept, Sexual Self Concept, Sexual Health, Sexual Self-Perception, Sexual Behavior}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال