به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فخر » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • آسیه ذوعلم، قاسم فائز*، ابوالفضل خوش منش

    قرآن کریم نظامی معنایی میان واژگان بنیان نهاده که در آن مفاهیم را بر اساس جهان بینی خود تبیین و ارزش گذاری می کند. روش معناشناسی ساختگرا راهی برای شناخت واژگان قرآنی در این نظام و بدون پیش فرض های دیگر است. «فرح» از مفاهیم قرآنی است که اگرچه در بعضی کاربردها ارزش مثبت دارد، اما در بیشتر موارد به نوعی مورد نکوهش قرار گرفته است. ازاین رو معنا کردن فرح به شادی، شبهه منکران قرآن را مبنی بر مخالفت او با شادی، با وجود مثبت بودن این مفهوم در علم روانشناسی، تقویت می کند. بر این اساس این جستار درصدد برآمد با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی ساختگرا، معنای فرح در قرآن و در پی آن سبب نکوهش غالبی آن را بیاید. این بررسی نشان می دهد که در قرآن مولفه های معنایی فرح، شامل فخر و سرور هستند و این واژه بر اساس برتری یا عدم برتری حقیقی عامل فخر در آن، و به عبارتی وجود یا عدم وجود مولفه حقیقی بودن به دو نوع پسندیده و ناپسند تقسیم می شود. قرآن کریم برای فرح ناپسند عوامل مختلفی از جمله نعمت های دنیا، فرار از جهاد و گرفتاری مومنان را برشمرده است. در مقابل، فضل و رحمت الهی که در قرآن تنها به نعمت های معنوی اطلاق می شود، تنها عامل فرح پسندیده بیان شده است.

    کلید واژگان: قرآن کریم, فرح, معناشناسی ساختگرا, فخر, شادی}
    Asieh Zouelm, Ghasem Faez *, Abolfazl Khoshmanesh

    The Holy Qur'an establishes a system of meanings between words in which it explains and evaluates concepts based on its worldview. The method of constructivist semantics is a way of recognizing Qur'anic words in this system without any other presuppositions. "Farah" is one of the Qur'anic concepts that, although it has a positive value in some applications, has been criticized in more cases.Thus, Farah's interpretation of happiness reinforces the skepticism of the Qur'an's denial of his opposition to happiness, despite the positive nature of this concept in psychology. Accordingly, this research seeks to find the meaning of Farah in the Qur'an with a descriptive-analytical method and by using constructivist semantics, and then find the reason for its dominant condemnation.This study shows that in the Qur'an, the semantic components of Farah include pride and joy, and this word is divided into two types based on the superiority or non-superiority of the real factor of pride in it, in other words, the existence or non-existence of the component of reality.The Holy Qur'an lists a number of factors for disapproved Farah, including the blessings of the world, the escape from jihad, and the entanglement of believers.In contrast, the divine grace and mercy, which in the Qur'an refers only to spiritual blessings, is the only factor of admired Farah.

    Keywords: Qur'an, Farah, structural semantics, Pride, joy}
  • عزیزالله سالاری *

    بحث فقر و فقیر در نظرگاه عارفان و صوفیان جایگاهی بس مهم دارد. خواجه عبدالله در تعریف فقر می گوید: «فقر نامی برای بیزاری جستن از دارایی و دارا دیدن خویش است». نجم الدین رازی، آن را با عزت و افتخار همزاد می بیند، قشیری شعار اولیا و پیرایه اصفیایش دانسته و درویشان را گزیدگان خدا و موضع رازهای او می خواند. نوری، فقر را با آرامش، ایثار همراه دیده و ابوسهل خشاب آن را با عز و عرش می نگرد. ابوحفص فقر را در سخا و فراخ دستی و نیز برتری داد برستد معنا می کند و ابن جلا شرف فقر را زیبنده خرامیدن می داند. عبدالرزاق کاشانی، فقیر را آن کسی می داند که هیچ دارایی و موجودیتی جز برای خدا نبیند. مولانا جلال الدین، فقر را با قناعت، امنیت، تقوی، ناز، استغنای معنوی و نهایتا نور ذوالجلال درآمیخته می داند و سعدی هم آن را با بذل و بخشش، قناعت و آزادگی همریشه و همسو می نگرد. شبستری هرکاری را در وادی سلوک به وفق فقر عالی یافته و لسان الغیب- حافظ- هم ارزش هایی چون قناعت، تنعم، خرسندی، بر تاج و تخت خسروی، آز ستیزی، بلندهمتی، کرامت، حشمت، دولت عشق، نازیدن بر فلک و حکومت بر ستاره را همه یکجا در فقر می بیند. علامه اقبال لاهوری، فقر را مشتمل بر عرفان، حماسه، شکوه و سرفرازی دانسته و مجموعه ای از آموزه های حکمی، ارزشی و آیینی را به عنوان ثمرات و برکات آن برمی شمرد انسان فقیر، انسان آرمانی اقبال است.

    کلید واژگان: فقر, بی نیازی, فخر, درویشی, عرفان, حماسه, انسان ایده آل}
    Zahra Cheraghi

    Persian poetry is full of romantic and mystical images. It is full of intuitive and mystical themes. Among classical Persian poets, Sanai is one of the pioneers of mystical poetry. Sanai was a modernist poet and a founder of mystical and esoteric poetry. He presented mystical themes in literature by using symbolic language. He used symbolic and metaphorical language and in this way he revived Ode. Considering these facts about Sanai, it seems so important to have a linguistic approach to mystical and symbolic contents of Sanai ’s poems. So in this study the researcher has tried to present the history of Language, its functions and also the definition of symbolic language. In addition, the content of mystical and symbolic language of some mystical poets, specially Sanai, was examined. It was shown that how Sanai used symbolic language to speak about mysticism and his beloved in his two-valuable works, "Hadighatolhaghighah" and " Seirolebad elalmaad".

    Keywords: Symbol, Linguistic applications, symbolic language, mystical language, Sanai}
  • حسین ایمانیان*
    آن بخش از شعر جاهلی که از شائبه ساختگی بودن به دور باشد، آینه ای شفاف و روشن از جامعه زنگار گرفته دوران پیش از اسلام و رفتار، اندیشه و آرمانهای نا بخردانه مردمانش است. تصویر راستین این جامعه را تنها بایست در سروده های گروه های معترض و رانده-شده آن زمان مانند شاعران سیاه، موالی، بردگان و صعالیک و البته در میان آیات قرآن جستجو کرد. سروده های عنتر بن شداد، شاعر سیه چرده و حبشی الاصل جاهلی دو ویژگی مهم دارد: یکی اینکه از تعصب نژادی و اهمیت ریشه عربی یا قبیله ای آن دوره پرده بر می دارد و دیگر اینکه غزل او با حماسه آمیخته است؛ وی به هنگام غزل سرایی و بیان زیبایی معشوق خود «عبله» و دوری او، به یاد میدان نبرد و دلاوری های خود در رویارویی با دشمنان می افتد و تعابیر، تصاویر و ابزار جنگی را وارد غزل می کند و بدین-گونه نوعی(=ژانر) تازه را به نام «غزل حماسی» در ادب عرب ابداع می کند؛ البته حماسی نامیدن این سروده ها که درواقع خود ستایی های شخصی بیش نیست، تنها به سبب داشتن برخی نشانه های ژانر حماسی است. نگارنده در جستار پیش رو، پس از بررسی انگیزه های عنتره از عاشقانه سرایی در کنار حماسه سرایی، به بیان مهمترین ویژگی های این سروده ها می پردازد. به باور برخی از سخن سنجان، تصاویر تغزلی آمیخته با عناصر سپاهیگری، از شعر فارسی و از حوزه غزل مذکر، وارد ادبیات عرب شده است. نوشته پیش رو نشان می دهد، آمیزش تصاویر سپاهی و عاشقانه در شعر عربی و در غزل مونث، بسیار پیشتر از شعر فارسی وجود داشته است، اگر چه عامل و بستر به وجود آورنده آن، در دو ادبیات متفاوت است.
    کلید واژگان: عنتر بن شداد, جامعه جاهلی, تغزل, حماسه, فخر, سپاهیگری}
    Hosein Imanian*
    Poetry of the ignorance era which is undoubtedly not free from artificiality, is a transparent mirror reflecting the dust of ignorance of the Pre-Islamic society and its people's unthoughtful behaviors and beliefs. A genuine image of such society is only to be found in the poems of the abandoned and opposition parties like Negro poets, Mawali, Slaves, and Saalik and especially in the Quranic verses. The poems of Antarah Ibn Shaddad, the originally Abyssinian blackish poet, have two prominent characteristics: on the one hand he unveils the racism as well as the importance of Arabic or the tribal originality of that period and on the other, he associates his lyrics with epics. While expressing the beauty of his beloved "Ablah" and being away from her, he remembers the battle field and his own bravery confronting the enemy. He brings a new genre preferably called epic sonnet. Being called epic is not a narcissistic act but it is due to bearing some certain features of the epic. After investigating Antarah's motives in her epic and lyric poem, the present study expresses the most prominent characteristics of such poems. According to some epigrammatists the epic-associated sonnet images is derived from the Persian poems through the masculine sonnet discipline. The present paper indicates the imageries of martialism and amour in the Arabic poetry and in the feminine sonnets existed long before the Persian poetry; however, the generating agent and foundation of such poems are different in both literatures.
    Keywords: Antarah Ibn Shaddād, Ignorance society, Sonnet, Epic, Pride, Martialism}
  • خداد بحری
    متنبی از برجسته ترین شاعران عرب ویکی از اثرگذارترین آنان در ادبیات عربی است. وی در موضوعات مختلفی مانند مدح، رثا، فخر و... سخن گفته است، اما فخر بر شعر او تسلط دارد، به طوری که خواننده می تواند سایه آن را در تمام قصائدش ببیند؛ چه موضوع آن قصیده فخر باشد، چه هجا، چه رثا و... اما فخر او بر خلاف فخر دیگر شاعران منحصر به خود اوست. شاعر با وجود فراوانی فخر، نه به قومش که به خود افتخار می کند و حتی هنگام مدح ممدوحان از افتخار به خود دست برنمی دارد. بنا بر این، نگارنده این مقاله را بر اساس این فرض بنا نهاده که متنبی، به گونه ای، بیش از حد به خود علاقه داشته و به تکبر و غرور، یا آن سان که روان شناسان تعبیر می کنند، خودشیفتگی دچار بوده است.
    این مقاله در آغاز واژه خودشیفتگی را از جهت لغوی بررسی می کند؛ سپس به بیان مفهوم آن از دیدگاه روان شناسان می پردازد و نشانه های آن را در مبتلایان به آن بیان می نماید. آنگاه ابیاتی را از اشعار متنبی ذکر می کند که نشان دهنده خودشیفتگی اوست؛ سپس آنها را با رفتارهایی که شاعر در زندگی خود بروز داده، نشان از وجود خودشیفتگی در شخصیت وی است مقایسه می کند. علاوه بر آنچه گذشت، این مقاله با بررسی زندگی متنبی و محیطی که در آن رشد یافته و توانایی هایی که از آن بهره مند بوده است، به توضیح علت رشد خودشیفتگی در او می پردازد. نگارنده نتیجه گرفته که نشانه هایی از خودشیفتگی در متنبی وجود دارد که در بزرگ پنداری خود، تحقیر مردم، نادیده انگاشتن نیاکان خود در فخر، بزرگ جلوه دادن مشکلات، حب بروز، و بی وفایی به ممدوحان نمایان شده است
    کلید واژگان: خودشیفتگی, فخر, متنبی, نقد روان شناختی شعر}
    Khodadad Bahri
    Al-Mutanabbi is one of the most salient Arab poets as well as one of the most effective of them in Arabian literature. He has composed many poems in different kinds as madh (eulogy), ratha (elegy), fakhr (glory) and etc., but fakhr dominates his poetry such a way that the reader is able to find its trace in all of his qaside (ballade), either that qaside isabout fakhr or heja or ratha, but fakhr is specific to his poetry unlike other poets'. The poet, despite his much devotion to fakhr, does not praise his nation and he does not abandon praising himself even at the time of praising the eulogists. Therefore, it is hypothesized in this study that Al-Mutanabbi is afflicted with too much self-infatuation and pride, or as psychologists call it, he suffers from narcissism. Early in this study, the term narcissism is investigated lexically, and then, the concept is elucidated from the psychologists’ view points. The symptoms of the narcissist people are also counted. Then, the study mentions some of the Al-Mutanabbi’s poems which indicate narcissism, and as evidence in this regard, the writer compares the lexical signs with the behaviors the poet has demonstrated in his life which confirm his narcissist personality. In addition, through investigating Al-Mutanabbi's life and the environment where he had grown up in and his gifted talents, the cause of narcissism in his personality is explained. Finally, the writer concludes that there are signs of narcissism in the Al-Mutanabbi's personality which have revealed themselves through megalomania, diminution of people, ignoring his ancestors for glory, exaggerating difficulties, over-boasting, and an unfaithfulness to the adored
  • حسین کیانی، سید فضل الله میرقادری
    فخر، قدمتی به درازنای عمر و زندگی بشر دارد و دلبستگی های انسان را به ابراز وجود و زیبایی پرستی و خوددوستی نشان می دهد. شاعر در شعر فخر به تمام داشته های خود می بالد. بالیدن به باورهای دینی و دانش ویژه، یکی از محورهای فخر شاعران است.
    نوع ویژه ای از فخر دینی با امور معنوی و اشراقی از نوع والای آن یعنی تقرب به محبوب حقیقی و یکی شدن با او در ارتباط است. این نوع فخر، «فخر قدسی» نامیده می شود. خاستگاه این نوع فخر، قلب پاک و مطمئن و تسلیم محض بودن در برابر محبوب حقیقی است.
    در این پژوهش، پس از مقدمه ای درباره فخر و تبیین فخر قدسی، نمونه هایی از این نوع فخر در چهار محور فخر به ارتباط با پروردگار، فخر به ارتباط با پیامبر(ص)، فخر به حب مطلق، و فخر به خویشتن، در دیوان ابن عربی مورد برسی و تحلیل قرار گرفته است، و پس از بررسی، نتیجه به دست آمده نشان از آن دارد که ابن عربی به امور معنوی و اشراقی از نوع والای آن یعنی تقرب به محبوب و یکی شدن با او نظر دارد و انگیزه فخر قدسی او، نشان دادن جایگاه انسان و ارتباط او با حقیقت مطلق است.
    کلید واژگان: ادبیات عرفانی, فخر, فخر قدسی, ابن عربی}
    H. Keyā, Ni, S.F. Mirqā, Deri
    The history of egotism is as long as human`s life. It shows that human being is interested in self-love which is expressing and praising his beauty. In the “poem of egotism”, the poet appreciates all his properties. One of the fundamental topics in the poem of egoism is praising religious beliefs and specific knowledge. One of the specific types of religious egotism is related to highly spiritual affairs, which are approaching God and unifying Him. This kind of egoism, entitled as “Holy Egotism”, is aroused from a pure heart that is confident and submissive to God.After a glance at Ibn ‘Arabi`s life and an explanation about holy egoism, the present article scrutinizes instances of four types of holy egoism in Ibn ‘Arabi`s Diwān; egoism on relationship with God, relationship with Prophet, total love, and self-love. The results indicate that Ibn ‘Arabi concerns about highly spiritual affairs which are approaching God and unifying Him. It is also found out that when writing poems of egoism, Ibn ‘Arabi was aimed at showing human’s status and his relationship with sheer truth.
    Keywords: Islamic Mysticism, Egoism, Holy Egotism, Ibn Arabi}
  • فیروز حریرچی، حامد صدقی علی اکبر ملایی
    ابوفراس، شاعر با ذوق قرن چهارم ادبیات عرب، تصویری فاخر از خود و خاندانش در دفتر سروده هایش ارائه کرده است. محور فخر شاعر در قصاید قبل و هنگام زندان متفاوت است. پیش از اسارت شاعر، به مفاخرخاندانش بیشتر توجه می کرد، ولی در دوران اسارت نقطه ی تمرکز وی به خود می باشد و به تدریج تصویر برازندگی های شخصی بر فخر قبیلگی سایه می افکند. وی به هر حال با مفاهیمی چون شجاعت، کرم، جوانمردی و فضایل دیگر، خود و هم تبارانش را ستوده است.
    کلید واژگان: ابوفراس, فخر, فخر شخصی, فخر قبیلگی}
    Firuz Harirchi, Hamed Sedghi, Aliakbar Molaei
    The pride in the literature is a kind of boast and praise of self and family that has found in the literature of different nations, and especially Arabic literature for days. Pride, for Arabs as the familiar song was sung in each circle and designed a person or group future, with out that it’s singer known as selfish or proud.Abuferas is the tasteful poet of fourth century in Arabic literature that his and his family feature costly is very distinct in his poems. He was in the prison for the days and this was the new windows for his poem. The poet’s prides axis is different in prison and before it. Before, his family was the center and in prison, himself. However, he praises himself and his race persons with concepts as bravery, bounty, chivalry, and other virtues. The definition and descriptive of this concepts and poet’s motives for his prides are the aims of this research.
    Keywords: Abuferas, pride, individual pride, family pride}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال