جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « حسینعلی میرزا » در نشریات گروه « تاریخ »
تکرار جستجوی کلیدواژه «حسینعلی میرزا» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
فتحعلی شاه با اعمال سیاست انتصاب فرزندانش به حکومت ایالات و ولایات، قدرت خاندان خود را در سرتاسر ممالک محروسه ایران بسط داد. این روش حکمرانی سبب رقابت تنگاتنگ شاهزادگان حکمران به ویژه فرزندان ارشد بر سر ولیعهدی شد. در این میان حسینعلی میرزا با لقب فرمانفرما به حکومت فارس و مناطق جنوبی ایران منصوب شد. مساله این است که حسینعلی میرزا چه جایگاهی در منازعات تاج خواهی فرزندان فتحعلی شاه داشت؟. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با رویکردی تحلیلی، جایگاه و عملکرد حسینعلی میرزا در منازعات جانشینی دوره فتحعلی شاه و اوایل محمدشاه مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد حسینعلی میرزا با بهره گیری از موقعیت، ثروت و میراث باستانی ایالت فارس خود را به یکی از قدرتمندترین شاهزادگان کشور و مدعی ولیعهدی تبدیل کرد. پس از معاهده ترکمانچای که اقتدار فتحعلی شاه و عباس میرزا ولیعهد کاهش یافت، سیاست های گریز از مرکز او بیشتر شد. با مرگ عباس میرزا، حسینعلی میرزا به رقابت با محمدمیرزا بر سر مقام ولیعهدی برخاست و با مرگ فتحعلی شاه این رقابت را شدت بخشیده و در شیراز با عنوان حسینعلی شاه خود را پادشاه ایران معرفی کرد.
کلید واژگان: حسینعلی میرزا, ایالت فارس, فتحعلی شاه, عباس میرزا, رقابت جانشینی, محمدشاه قاجار}By applying the policy of appointing his children to states and provincial governments, while expanding his dynasty power throughout Iranian lands, Fath-Ali Shah Qajar created an intense competitive atmosphere among the Qajar ruling princes. The competitions among the three powerful and power-seeking princes of Fath Ali Shah (born in 1203 AH / 1789 AD), i.e. Mohammad Ali Mirza, Abbas Mirza, and Hossein Ali Mirza - were more pronounced. Hossein Ali Mirza was appointed as the governor of Fars and southern regions of Iran under the name of Farmanfarma, ruling in the area until the kingdom of Mohammad Shah. His establishment in Fars led him to be influenced by the ancient kings and Muslim rulers of Fars. During this affectedness of Shiraz court, he took the royal glamorousness and grandeur, and the princes ruling Fars thought of ruling the whole Iranian lands. Until the second period of the Russo-Persian War, Hossein Ali Mirza had always obeyed the central government and demonstrated this citizenship by constantly sending taxes to Tehran. But since then, when the authority of the Shah and Abbas Mirza, the Crown Prince, collapsed, his centrifugal policies increased. He disobeyed the central government by expulsion of Nouri family which was affiliated to the Tehran court, and not paying taxes regularly. After the death of Abbasmirza, Hossein Ali Mirza rose to the position of crown prince against Mohammad Mirza and intensified the competition after the death of Fath Ali Shah, declaring himself the official king of Iran in Shiraz. In spite of the support of the Russian and British governments over the reign of Mohammad Shah and the internal disputes of Fars, Hossein Ali Mirza was defeated by his crowned nephew, Mohammad Shah and surrendered. Via a descriptive-analytical approach, the present study aims to present Hussein Ali Mirza's political-military achievements in Fars to examine his position and role in the early Qajar succession competitions.
Keywords: Hossein Ali Mirza, Fath-Ali Shah Qajar, clan, tribal goverment} -
در پی گرفتاری های ایران در جنگ با روسیه، حکومت انگلیسی هند برای آنکه کنترل منطقه خلیج فارس را به دست بگیرد و شیخ نشین ها را نیز به تابعیت خود درآورد، در سال 1820م برای مبارزه با دزدی دریایی قراردادی با شیخ های عرب منعقد کرد که به قرارداد اساسی معروف شد. انگلیسی ها در این قرارداد برخلاف تعهدهای پیشین خود با ایران در عهدنامه های مفصل و مجمل، شیخ بحرین را نیز وارد کردند. اعتراض های ایران از طریق حاکم شیراز، حسینعلی میرزا فرمانفرما به انعقاد قراردادی در سال 1237/1822م میان او و بروس، نماینده انگلستان مقیم بوشهر منجر شد. در این قرارداد که موضوع اصلی این پژوهش است، دولت انگلستان بر حق حاکمیت ایران بر بحرین صحه گذاشت، اما پس از مدتی حکومت انگلیسی هند از اجرای مفاد آن سر باز زد و به بهانه هایی آن را بی اعتبار دانست. به علاوه، این قرارداد یکی از سندهای مهمی بود که ایران برای اثبات ادعای خود درباره حق حاکمیت بر بحرین در قرن نوزدهم و بیستم به آن استناد می کرد. این پژوهش در پی روشن کردن آن است که آیا این اقدام انگلیسی ها اشتباهی سیاسی بود یا راهبردی موقت برای برون رفت از مشکلاتی که در آن برهه زمانی با آن درگیر بودند.
کلید واژگان: بحرین, بروس, حسینعلی میرزا, قاجار, قرارداد اساسی}In 1820/1235, the British Raj of India found the misfortune defeats of Iran in Russo-Persian conflict on Caucasus an excellent opportunity to exalt its position in PersianGulf and raise the piracy problem as a reasonable pretext; therefore it came to a treatywith some Arab Shaykhs of southern coasts of Persian Gulf which was named“General Treaty of Peace”. In contrast to their commitments in former treaties withIran, here they entered the Shaykh of Bahrayn to these negotiations too. Iran’s protestto this action through Hossain ‘Ali Mirza, Governor of Shiraz, resulted in a new treaty(1822/1237) between him and Brus, the resident consul of Britain in Bushehr in thistime. According this new treaty -which is central to our present survey- Britainrecognized Iran’s territorial right over Bahrayn. But British Raj of India denied hercommitments according to this treaty and labeled it as unfounded. Nevertheless,throughout 19th and 20th centuries this treaty was a firm evident for Iran in histerritorial claims on Bahrayn. The present paper aims to explain if this treaty was apolitical gaffe of the English consul or a provisional devise to dispose of that situation.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.