جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عباس میرزا » در نشریات گروه « تاریخ »
تکرار جستجوی کلیدواژه «عباس میرزا» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
رویارویی قشون قاجار با تهاجمات گسترده روسیه و تهدید کشور از سوی یک قدرت بیگانه در آغاز سده 13ق./19م.، ضرورت تغییر در سازمان سنتی قشون و شیوه جنگی آن را در ذهن برخی از رجال آن عصر به ویژه عباس میرزا نایب السلطنه (1203-1249ق./1789-1833م.) که فرماندهی قشون صحنه پیکار را در دست داشت، پدید آورد. راهبرد نظامی نایب السلطنه بر کارآمدسازی توان نظامی قشون با نوین سازی سازمان، تجهیزات و شیوه جنگ، با الگوگیری از نظام اروپایی و بهره گیری از راهنمایی و آموزش مربیان خارجی، متمرکز شد. در این مقاله، با طرح این پرسش که؛ ضرورت اتخاذ چنین راهبردی چه بوده است؟ کوشش می شود تا به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی وضعیت قشون سنتی اوایل قاجاریه، راهبرد نظامی عباس میرزا در قالب برنامه اصلاحات نظام جدید، تبیین و تحلیل گردد. یافته پژوهش نشان می دهد که اتخاذ برنامه اصلاحی قشون متاثر از واقعیت عینی صحنه میدانی پیکار با ارتشی منظم و مجهز، ضرورت و راهبردی آگاهانه جهت کارآمدسازی و سازماندهی قشونی همانند، برای مقابله و غلبه بر حریف مهاجم و خنثی سازی تحرکات و ناآرامی های داخلی سرکشان و شورشیان بوده است که درمجموع به تثبیت قدرت و حاکمیت سلسله قاجارها می انجامیده است.کلید واژگان: قاجاریه, عباس میرزا, قشون, نظام جدید, اصلاحات نظامی}The confrontation of the Qajar army with the extensive invasions of Russia and the threat of the country from a foreign power at the beginning of the 19th (13th AH) century, brought the necessity of changing the traditional structure of the army and its fighting tactics to the minds of some distinguished men of that era, especially Abbas Mirza Nāyeb-al-Saltana (1789-1833) who was the commander of the troops on the battlefield. The military strategy of the Crown Prince was mainly focused on making the military power of the army more efficient by modernizing the organization, equipment and tactics of warfare, using the European system, and taking advantage of the guidance and training offered by foreign instructors. In the present descriptive-analytical study, by posing the question of the necessity of adopting such a strategy, an attempt is made to explain and analyze the military strategy of Abbas-Mirza in the form of the reform program of the new system through examining the situation of the traditional forces of the early Qajar period. The findings of the research show that the adoption of the army reform program has been influenced by the objective reality of the fighting with a regular and well-equipped army, a necessity and a conscious strategy for streamlining and organizing of a similar army, to confront and overcome the aggressor opponent and to neutralize the movements and internal conflicts of rebellions and rioters, which has overall led to the consolidation of power and the sovereignty of Qajar dynasty.Keywords: Qajar Dynasty, Abbas Mirza army, new system of military reforms}
-
در طول جنگ های قفقاز در دوره فتحعلی شاه، شرایط سخت میدانی و دیپلماتیک ایران در برابر روسیه، منجر به ایده نزدیکی دو رقیب منطقه ای یعنی ایران و عثمانی علیه روس ها شد. این طرح در قالب ساختار دیپلماتیک ابتدا از سوی فرانسه مطرح شد؛ اما چرخش فرانسه به سمت روسیه، این ایده را ناکام گذاشت. عباس میرزا سعی کرد طرح اتحاد با عثمانی را با شعار «اتحاد اسلامی» پیش ببرد و این سیاست را تا امضای قرارداد گلستان پی گرفت و تلاش های مختلفی را جهت نیل به آن انجام داد. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی و با کمک منابع ترکی استانبولی، در پی پاسخ به این پرسش است که طرح اتحاد ایران و عثمانی، با چه موانعی مواجه بود؟ نتایج تحقیق نشان می دهد، مشکلات ریشه دار میان ایران و عثمانی اجازه اعتمادسازی مشترک را به دو قدرت در راستای ایجاد یک جبهه مشترک علیه روسیه نداد. همچنین ترکان به شدت به عباس میرزا و طرح او به دیده تردید می نگریستند و ایده یک اتحاد نظامی علیه روسیه را بیشتر یک حرکت ظاهری برای تحت تاثیر قراردادن روس ها و به دست آوردن دستی بالاتر در مذاکرات صلح آینده، تحلیل می کردند؛ عدم اعتمادی که نهایتا منجر به اتحادی میدانی نشد.کلید واژگان: عباس میرزا, طرح اتحاد, عثمانی, فرانسه, جنگ روسیه}In the Caucasian wars during the reign of Fath Ali Shah, the difficult field and diplomatic conditions of Iran against Russia led to the idea of the closeness of two regional rivals, that is, Iran and Ottomans, against Russians. France initially proposed this plan in the form of a diplomatic structure, but its turning toward Russia foiled the plan. Abbas Mirza tried to advance this plan with the Ottomans under the slogan "Islamic Alliance" and pursued this policy until the signing of the Golestan Agreement, making numerous efforts to fulfill this alliance. With a descriptive-analytical approach and using Turkish sources, the present study answered the question of the obstacles encountered by the Iranian-Ottoman plan of alliance. The results showed that the deep-rooted problems between Iran and the Ottoman Empire did not allow the two powers to build mutual trust in order to create a common front against Russia. The Turks were also very suspicious of Abbas Mirza and his plan and viewed the idea of a military union against Russia more as a superficial move to impress Russians and gain the upper hand in future peace negotiations. This lack of trust eventually led to the failure of a field alliance.Keywords: Abbas Mirza, alliance plan, Ottoman, France, Russian war}
-
در طول تاریخ انسان ها بنا به مقتضیات زمان و مکان، از ابزار و روش های تدافعی متفاوتی برای تامین امنیت و مقابله با خطرات و حوادث طبیعی و انسانی بهره گرفته اند. احداث قلعه ها به عنوان بخش مهمی از استحکامات دفاعی و نظامی از جمله این روش ها بوده است. در تاریخ ایران و دوران مختلف از جمله عصر قاجار بنا به شرایط اقلیمی و استراتژیک مناطق مختلف ایران، به جهت تدابیر دفاعی و نظامی، احداث استحکامات دفاعی و قلاع با رویکردی جدید و مبتنی بر اندیشه غربی و بهره مندی از تجارب مستشاران غربی، مورد توجه و اهمیت واقع گردید. منطقه آذربایجان در دوره ولیعهدی عباس میرزا از جمله این مناطق می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر تحولات ساختاری استحکامات دفاعی آذربایجان و نقش امنیتی قلاع این منطقه، به دنبال بررسی و پاسخ به این سوال است که تاثیر عوامل بیرونی در ساختار و نقش امنیتی و نظامی استحکامات آذربایجان چگونه بوده است؟ روش تحقیق مبتنی بر رویکردی نظری و کیفی و در قالب تاریخی- تفسیری می باشد که در آن ضمن معرفی و بیان عوامل موثر در ساختار استحکامات دفاعی آذربایجان، پنج مورد از قلاع مهم و استراتژیک در این منطقه در دوران نایب السلطنه مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عوامل ژیوپلیتیکی، جنگ ایران و روس، حضور مستشاران و متخصصین خارجی، محصلین و روشنفکران ایرانی فرنگ دیده و حضور عباس میرزا در آذربایجان، در ساختار قلاع این منطقه و تامین امنیت آن در مقابل تهاجم بیگانگان، نقش مهم و غیرقابل انکاری دارند.
کلید واژگان: قاجار, آذربایجان, عباس میرزا, امنیت, استحکامات دفاعی, قلعه}Throughout history, humans have used different defensive tools and methods to provide security and deal with natural and man-made hazards and disasters, according to the requirements of time and place. The construction of castles as an important part of defense and military fortifications has been one of these methods. In the history of Iran and different eras, including the Qajar era, according to the climatic and strategic conditions of different regions of Iran, for defense and military measures, the construction of defense fortifications and forts with a new approach based on Western thought and benefiting from the experiences of Western advisers. The region of Azerbaijan during the reign of Abbas Mirza is one of these regions. Therefore, the present study aims to investigate the factors affecting the structural changes in the defense fortifications of Azerbaijan and the security role of the forts in this region, seeks to investigate and answer the question of what was the impact of external factors on the structure and security and military role of Azerbaijani fortifications? The research method is based on a theoretical and qualitative approach and in a historical-interpretive format in which, while introducing and expressing the effective factors in the structure of Azerbaijan's defense fortifications, five important and strategic fortresses in this region during the viceroy's period have been studied. The findings of the study indicate that geopolitical factors, the Iran-Russia war, the presence of foreign advisers and experts, Iranian students and intellectuals, and the presence of Abbas Mirza in Azerbaijan, play an important role in the structure of castles in the region and its security against foreign invasion.
Keywords: Qajar, Azerbaijan, Abbas Mirza, Security, Defense fortifications, fortress} -
کلیسای اچمیادزین به عنوان نخستین و مهم ترین کلیسای ارامنه، نقش مهمی در تحولات مذهبی، سیاسی و اجتماعی ارمنستان داشت. نقش کلیسای اچمیادزین به ویژه در جنگ های ایران و روس و جدایی ایروان از حاکمیت ایران قابل ملاحظه است. عباس میرزا نایب السلطنه برای جلوگیری از نزدیکی ایروان و به ویژه کلیسای اچمیادزین به روس ها، درصدد تحکیم مناسبات با آن برآمد تا شاید از طریق جلب و استمالت رهبران آن و برقراری پیوند نزدیک با آن ها، از تمایلات گریز از مرکز آنان جلوگیری کند. این نوشتار قصد آن دارد تا با روش تحقیق اسنادی- تحلیلی اسناد آرشیوی فارسی، ارمنی و روسی، روابط عباس میرزا با ارامنه و به ویژه کلیسای اچمیادزین را مورد بررسی قرار دهد تا از آن طریق به تلاش ایران برای حفظ پیوندهای میان خود و ارمنستان برای حفظ حاکمیت تاریخی خود بر آن سرزمین و از سوی دیگر به فعالیت های واگرایانه رهبران اچمیادزین که باعث جدایی ایروان از ایران و الحاق آن به روسیه شد، پی برد.کلید واژگان: عباس میرزا, کلیسای اچمیادزین, کاتولیکوس, ایران, روسیه, ایروان}The Etchmiadzin Cathedral, as the first and most important Armenian cathedral, played an important role in the religious, political and social developments of Armenia. The role of the Etchmiadzin Cathedral is significant, especially in the Iran-Russia wars and the separation of Yerevan from Iranian rule. Abbas Mirza, the viceroy, sought to consolidate relations with the Russians in order to prevent Yerevan, and especially the Etchmiadzin Cathedral, from coming closer to the Russians, perhaps to prevent their centrifugal tendencies by attracting and entertaining its leaders and establishing close ties with them. This article intends to examine Abbas Mirza's relations with Armenians, especially the Etchmiadzin Cathedral, through documentary-analytical research of Persian, Armenian and Russian archival documents. It examines Iran's efforts in maintaining its ties with Armenia to continue its historical sovereignty over that land. This study also investigates the divergent activities of the Etchmiadzin leaders that led to Yerevan's separation from Iran and its annexation to Russia.Keywords: Abbas Mirza, Etchmiadzin Cathedral, Catholicos, Iran, Russian, Yerevan}
-
Abbas Mirza’s efforts to organize the army led him to record military –style paintings, like the West military reports. Military-themed paintings already existed in various historical periods, such as the Safavid era. The important point in these paintings is the obvious difference in terms of the military aspect. It seems, among the painters of Abbas Mirza’s court, there is only about Allah-Verdi Afshar historical information on hand. He belonged to an artistic family from the Afshar tribe of Urmia. This article introduces a number of the painter’s works, which are preserved abroad including a damaged painting that has remained unknown for more than a hundred years. And also it intends to show that the political and diplomatic concepts of these works are more apparent than their artistic characteristic.
Keywords: Allah-Wirdi Afsar, Abbas Mirza, Qajar, Painter} -
فتحعلی شاه با انتخاب عباس میرزا به عنوان ولیعهد، رقابت و مخالفت سایر شاهزادگان به ویژه محمدعلی میرزا را برانگیخت. او با اعمال سیاست انتصاب فرزندانش به حکومت ایالات و ولایات، ضمن برقراری نظم و امنیت در سرتاسر ممالک محروسه ایران، فضای رقابتی بین شاهزادگان حکمران قاجار را تشدید کرد. در این میان محمدعلی میرزا در سال 1221 ه. ق/1806 م به حکومت کرمانشاهان و مناطق غربی ایران منصوب شد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است و در صدد پاسخ به این سوال است که محمدعلی میرزا چه اقدامات امنیتی-انتظامی در غرب ایران انجام داد؟ یافته ها نشان می دهد، محمدعلی میرزا با اقدامات امنیتی-انتظامی متعددی به تثبیت جایگاه خود پرداخت و به رقابت با عباس میرزا پرداخت. او با اصلاحات نظامی در قشون، تثبیت مرزهای ایران در مقابله با عثمانی ها، کنترل ایلات و عشایر و استفاده از توان نظامی آن ها در سرکوب مخالفان و برقراری امنیت در منطقه تحت سلطه اش، خود را به یکی از مقتدرترین شاهزادگان کشور و رقیب جدی عباس میرزا برای قبضه سلطنت تبدیل کرد.
کلید واژگان: محمدعلی میرزا, امنیتی, فتحعلی شاه قاجار, عباس میرزا, کرمانشاهان}By choosing Abbas Mirza as Crown Prince, Fath Ali Shah aroused the rivalry and opposition of other princes, especially Mohammad Ali Mirza. By enforcing the policy of appointing his sons to the government of the states and provinces, while establishing order and security throughout the forbidden countries of Iran, he intensified the competitive atmosphere between the princes of the Qajar ruler. Meanwhile, Mohammad Ali Mirza in 1221 AH. AH / 1806 AD was appointed to the government of Kermanshah and western regions of Iran. This research has been done by descriptive-analytical method and using library resources and seeks to answer the question that what security-disciplinary measures did Mohammad Ali Mirza take in western Iran? The findings show that Mohammad Ali Mirza stabilized his position with several security-disciplinary measures and competed with Abbas Mirza. With military reforms in the army, stabilization of Iran's borders against the Ottomans, control of tribes and nomads and the use of their military power to suppress the opposition and establish security in the region under his control, he became one of the most powerful princes and rivals. Jedi turned Abbas Mirza into a monarch.
Keywords: Mohammad Ali Mirza, Security, Fath Ali Shah Qajar, Abbas Mirza, Kermanshah} -
فتحعلی شاه با اعمال سیاست انتصاب فرزندانش به حکومت ایالات و ولایات، قدرت خاندان خود را در سرتاسر ممالک محروسه ایران بسط داد. این روش حکمرانی سبب رقابت تنگاتنگ شاهزادگان حکمران به ویژه فرزندان ارشد بر سر ولیعهدی شد. در این میان حسینعلی میرزا با لقب فرمانفرما به حکومت فارس و مناطق جنوبی ایران منصوب شد. مساله این است که حسینعلی میرزا چه جایگاهی در منازعات تاج خواهی فرزندان فتحعلی شاه داشت؟. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با رویکردی تحلیلی، جایگاه و عملکرد حسینعلی میرزا در منازعات جانشینی دوره فتحعلی شاه و اوایل محمدشاه مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد حسینعلی میرزا با بهره گیری از موقعیت، ثروت و میراث باستانی ایالت فارس خود را به یکی از قدرتمندترین شاهزادگان کشور و مدعی ولیعهدی تبدیل کرد. پس از معاهده ترکمانچای که اقتدار فتحعلی شاه و عباس میرزا ولیعهد کاهش یافت، سیاست های گریز از مرکز او بیشتر شد. با مرگ عباس میرزا، حسینعلی میرزا به رقابت با محمدمیرزا بر سر مقام ولیعهدی برخاست و با مرگ فتحعلی شاه این رقابت را شدت بخشیده و در شیراز با عنوان حسینعلی شاه خود را پادشاه ایران معرفی کرد.
کلید واژگان: حسینعلی میرزا, ایالت فارس, فتحعلی شاه, عباس میرزا, رقابت جانشینی, محمدشاه قاجار}By applying the policy of appointing his children to states and provincial governments, while expanding his dynasty power throughout Iranian lands, Fath-Ali Shah Qajar created an intense competitive atmosphere among the Qajar ruling princes. The competitions among the three powerful and power-seeking princes of Fath Ali Shah (born in 1203 AH / 1789 AD), i.e. Mohammad Ali Mirza, Abbas Mirza, and Hossein Ali Mirza - were more pronounced. Hossein Ali Mirza was appointed as the governor of Fars and southern regions of Iran under the name of Farmanfarma, ruling in the area until the kingdom of Mohammad Shah. His establishment in Fars led him to be influenced by the ancient kings and Muslim rulers of Fars. During this affectedness of Shiraz court, he took the royal glamorousness and grandeur, and the princes ruling Fars thought of ruling the whole Iranian lands. Until the second period of the Russo-Persian War, Hossein Ali Mirza had always obeyed the central government and demonstrated this citizenship by constantly sending taxes to Tehran. But since then, when the authority of the Shah and Abbas Mirza, the Crown Prince, collapsed, his centrifugal policies increased. He disobeyed the central government by expulsion of Nouri family which was affiliated to the Tehran court, and not paying taxes regularly. After the death of Abbasmirza, Hossein Ali Mirza rose to the position of crown prince against Mohammad Mirza and intensified the competition after the death of Fath Ali Shah, declaring himself the official king of Iran in Shiraz. In spite of the support of the Russian and British governments over the reign of Mohammad Shah and the internal disputes of Fars, Hossein Ali Mirza was defeated by his crowned nephew, Mohammad Shah and surrendered. Via a descriptive-analytical approach, the present study aims to present Hussein Ali Mirza's political-military achievements in Fars to examine his position and role in the early Qajar succession competitions.
Keywords: Hossein Ali Mirza, Fath-Ali Shah Qajar, clan, tribal goverment} -
چالش های نظم سیاسی کهن با نظم جدید در آستانه ی قرن نوزدهم و بحران های نشات گرفته از آن، نخبگان سیاسی و روشنفکران ایرانی را متوجه ضرورت تامل در این باره و چاره اندیشی برای خروج از وضع موجود نمود. در عالم اندیشگی راه ها و راهکارهایی بی شمار برای خروج از این وضع پیشنهاد گردید، در ساحت عملی نیز به همان ترتیب. در این میان خواست تعدیل قدرت یکی از راهکارهای عمده ی نخبگان برای کارآمد نمودن نظم کهن و آماده سازی آن برای مواجهه با نظم نوین بود. نخبگان قاجاری در عصر پیشا مشروطه تلاش های اصلاح طلبانه ی کلان و عمده ای را برای تعدیل قدرت سیاسی حاکم انجام دادند. عباس میرزا پیشگام این اقدامات بود و قائم مقام فراهانی قوام بخش این کوشندگی ها به شمار میرفت. در این بین، میرزا تقی خان فراهانی امیر کبیر ، نماینده ی اصلی و شاخص آرمان تعدیل قدرت بود. هرچند تلاش های این سه نفر در نهایت منجر به نهادینه شدن تعدیل قدرت در ساختار حاکمیت نشد ، اما راهی که باز نمودند بعدها توسط رهروان آنان پیموده شد و در نتیجه ی آن ، انقلاب مشروطه به وقوع پیوست. این مقاله به خواست این سه نفر در جهت نیل به تعدیل قدرت در کارکرد سیاسی آنان در دوران پیشا مشروطه و دلایل ناکامی شان می پردازد.کلید واژگان: تعدیل قدرت, پراکسیس سیاسی, عباس میرزا, قائم مقام, امیرکبیر}Challenges of the old political system against the new discipline on the eve of the 19 th century and the resulted crises made the Iranian political elites and intellectuals take note of the necessity of reflection on this issue and the means to withdraw from status quo. plenty of ways and means were suggested in the world of thought and in the practical field, too, to get out of this situation. In the meantime, the desire to adjust power was one of the major solutions provided by the elite to make the old discipline effective and prepare it to face the modern discipline. The Qajar elite performed enormous major reformatory efforts in the pre_constitutional period to adjust the ruling political power. Abas Mirza was the pioneer of these efforts and Qa'em maqam Farahani was regarded as the agent to stabilize them. In the meantime, Mirza taqi Khan Farahani Amir kabir was the main and eminent representative of the ideal of power adjustment.Keywords: power adjustment, political praxis, abbas mirza, ghaem magham, amirkabir}
-
با روی کارآمدن فتحعلی شاه قاجار (1212-1250ه.ق/1798-1834م ) تغییری در رویکرد سیاست ایران نسبت به گرجستان روی نداد. فتحعلی شاه به تاسی از سیاست آقا محمدخان (1210- 1211ه.ق/1795-1797م) سعی نمود تا حاکمیت ایران را بر سرزمین گرجستان حفظ نماید. او ابتدا از طریق مکاتبه با شاه گرجستان گرگین خان از او خواست تا به تابعیت ایران درآمده و از اطاعت روسها خارج شود وکماکان در تخت گرجستان برقرار باشد، و در غیر این صورت می بایست منتظر حمله ای دیگر از سوی ایران به سرزمین خود باشد. در واقع همزمان با تلاشهای روسیه در تسلط بر قفقاز و به ویژه گرجستان از طریق ارسال قوای نظامی به منطقه و ایجاد رعب و هراس در آنجا، فتحعلی شاه نیز با انجام مکاتباتی با حاکمان منطقه از جمله گرجی ها، شکی ها و شیروانی ها سعی نمود تا از طریق برقراری مناسبات دیپلماتیک با آنها از دستیابی روسها به قفقازیه جلوگیری نماید. اما با همه آن تلاشها وی نتوانست مانع جدایی گرجستان از ایران شود و روسها از تمایلات تجزیه طلبانه گرجی ها استفاده کرده و درآن نفوذ نمودند و از آن طریق توانستند در پایان جنگهای اول ایران و روس با انعقاد قراردادگلستان، گرجستان را از ایران جدا و تحت حاکمیت خود درآورند.
این نوشتار بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و اسنادی و با بهره گیری از اسناد فارسی و روسی، روابط فتحعلی شاه قاجار با شاهزادگان و امرای گرجستان را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد تا از آن طریق تلاشهای فتحعلی شاه و همچنین دولتمردان او از جمله عباس میرزا برای حفظ حاکمیت ایران در قفقاز از طریق برقراری مناسبات دیپلماتیک با حاکمان آن مناطق را نشان دهد.کلید واژگان: فتحعلی شاه, عباس میرزا, ایران, امرای گرجستان, جنگ های ایران و روس}There was no change in Iran's policy toward Georgia, when Fath Ali Shah (1212-1250 A.H/1798-1834 A.D) assumed the throne. Fath Ali Shah tried to follow Aqa Mohammad Khan's policy in keeping Georgia under Iranian domination. At First, he wrote to the Georgian king, Gorgin Khan (Georgi XII), asking him to renounce his pact [Georgievsk Treaty of 1783] with Russia, accept Iranian citizenship and remain on the throne [as a vassal of Iran]. Otherwise, he had to expect another invasion of his land [similar to that of Aqa Mohammad Khan in 1795]. Meanwhile, since Russia continued its efforts to take over the Caucasus and especially Georgia by sending troops to the region and spreading fear among the various khanates, Fath Ali Shah, in order to prevent the Russian encroachments, sent a number of letters to the khans and local governors of Georgia, Sheki, and Shirvan encouraging them to keep their historic ties with Iran to prevent Russia from taking over the Caucasus. Fath Ali Shah was not successful in preventing the separation of Georgia from Iran, despite all his efforts. Russia took advantage of Georgia's demands for autonomy from Iran at the end of the First Russo-Iranian War and managed to detach Georgia by the Treaty of Gulistan and made it part of the Russian Empire. This paper seeks to analyze the relations of Fath Ali Shah Qajar with the princes and emirs of Georgia through implementing a descriptive-analytical and documentary methods and using Persian and Russian documents. It tries to show Fath Ali Shah's and his governor's efforts, including Abbas Mirza, to have diplomatic relations with the rulers of the region in order to preserve the sovereignty of Iran in the Caucasus.Keywords: Fath Ali Shah, Abbas Mirza, Iran, Georgian Emirs, Russo-Iranian Wars} -
بزرگترین بخش نوسازی های منسوب به عباس میرزا نایب السلطنه که در آغاز تمرکزی نظامی داشت و به مرور زمان جنبه های مالی، اداری و دیوانی، قضایی، بهداشتی و اجتماعی، و فرهنگی نیز یافت، به ولایت زیر فرمان ولیعهد یعنی آذربایجان محدود ماند. نوسازی های مالی و عمرانی که پس از اصلاحات نظامی بزرگترین بخش از نوسازی ها را در برمی گرفت، از ضرورت های تداوم «تنظیمات» عباس میرزا بود. رونق اقتصادی و بازرگانی منابع لازم جهت اجرای اصلاحات را فراهم می کرد و برنامه های عمرانی، اگرچه به زودی جنبه های رفاهی و اجتماعی یافت، رویکردی قشون محور داشت.
رویکرد مقاله تاکید بر تبیین تحلیلی با اتکا بر شواهد توصیفی برگرفته از منابع اصلی و تحقیقی، و بر پایه روش کتابخانه ای است.
این پژوهش به دنبال اثبات این فرضیه است که با توجه به روند و فرجام این نوسازی ها، چگونه عواملی چون عدم گذار از ظواهر عینی، و عدم تامین و تداوم منابع مالی جدید، استمرار نوسازی های مالی و عمرانی را در آذربایجان با مشکل مواجه ساختند. یافته های پژوهش نشانگر این است که افزون بر مخالفان داخلی و دشمنان خارجی، و نیز خسارت های اقتصادی برآمده از جنگ و عدم پشتیبانی مالی شاه، مهم ترین دلیل توقف برنامه های اصلاحی عدم اقناع ذهنی و بی توجهی به آفرینش زمینه های فرهنگی بوده است.کلید واژگان: قاجار, عباس میرزا, نوسازی (اصلاحات), آذربایجان}The greatest proportion of renovations related to Abbas Mirza the Crown Prince was concentrated on military operation, presently expanded into new aspects including financial, administrative and bureaucratic, legal and judicial, sanitary, social and cultural issues, was restricted in the Crown Princes ruling territory, Azerbaijan. Financial and constructional renovation, which assumed as the most important sections in reform after military renovations, were considered as the necessity of continuity TANZIMAT.
This essay has been implemented through the descriptive and analytical historical research methodology, based on the library researching method.
The assumption tried to demonstrate how few elements including being limited in objective appearance and failing to provide new and continuous funds, cause serious difficulties in renovative operation. The research find out beside domestic opposition and foreign enemies, economical frustration comes from the war and lack of Shahs financial support, failing to convince theoretically and ignoring to provide cultural context can be considered as the most important reason halting reforms.Keywords: Qajar, Abbas Mirza the Crown Princes, Renovation (reform), Azerbaijan} -
ایران عصر قاجاری در ابتدای قرن 19 م./ 13 ق. در حالی مورد تجاوز روس ها واقع شد که بی خبر و عقب مانده از تحولات دنیا، با مشکلات عدیده ای در داخل کشور مواجه بود. ساختار و سازمان نیروهای نظامی ایران در این زمان کاملا سنتی و بازمانده ی ارتش دوران نادری بود. شکست ایران در جنگ با روسیه نخستین عاملی بود که عباس میرزا و وزیرش قائم مقام را به واقعیت انحطاط ایران، واقف ساخت و سبب شد تا عباس میرزا برای نجات و خارج شدن ایران از انحطاط و هدایت آن به سوی ترقی و توسعه به سبک کشورهای اروپایی دست به اصلاحات زند. محور این اصلاحات، نوسازی قشون و ایده ی ایجاد سپاه منظم به سبک غربی بود که با مشاوره و آموزش مستشاران اروپایی صورت پذیرفت. این نوشتار با تکیه بر منابع کتابخانه ای بر آن است که در وهله اول ضمن بررسی سازمان و ساختار نظامی ایران در دوره فتحعلی شاه، به این سوال اساسی پاسخ دهد که اصلاحات نظامی عباس میرزا در چه شرایطی و بر چه بستری انجام شد و در ادامه پیامدها و نتیجه این اصلاحات نظامی را مورد پرسش و واکاوی قرار دهد. یافته های پژوهش بر آن است، ساختار نظامی، شرایط داخلی و خارجی ایران عصر قاجار و لزوم تشکیل ارتش مدرن برای مقابله با تجاوزات دول بیگانه، دلیل رویکرد نوگرایانه عباس میرزا به تحول ساختار نظامی ایران بوده است. مقاله با تحلیل دلایل ناکامی عباس میرزا، موانع اساسی شکست اصلاحات را توضیح می دهد.کلید واژگان: فتحعلی شاه, عباس میرزا, جنگ های ایران و روسیه, اصلاحات نظامی, مستشاران نظامی}Iran in Qajar period at the beginning of 19th century was an underdeveloped wretched country, inflicted with many problems such as Russo-Persian Wars. The structure of Iranian military forces was totally old that had been remained of Nader Shah era. Iranian defeat in Russo-Persian wars was the first and foremost factor that directed Abbas Mirza and Mirza Abolghasem Ghaem Magham Farahani to the decadence and wretchedness of Iran and led them to undertake western-style reforms in order to modernize the army. The base of these reforms was the modernization of troops and founding a unified, well-ordered army by the help of European military advisors. The paper aims to, first, answers what led Abbas Mirza to reform in armed forces and, then, study the consequences and results of that reform. Findings show military structure, domestic and international situation and the necessity of founding a modern army in order to fight against the foreign invasions were of Abbas Mirza motivations in pursuing a modernistic approach. Analyzing his failures, it also presents the main hindrances Abbas Mirza faced to.Keywords: Fathali Shah, Abbas Mirza, Russo-Persian Wars, Military Reform, Military Advisors}
-
بررسی اجمالی تاریخ دوره قاجار نشان می دهد، جانشینی از عرصه هایی بود که دولت روسیه در آن بسیار مداخله می کرد. در تاریخ کهن ایران هرچند می توان نمونه هایی از مداخله بیگانگان را در امر جانشینی یافت، برای نخستین بار، در دوره قاجار، جانشینی رسما و در توافق نامه گلستان و عهدنامه ترکمانچای به عرصه قدرت نمایی روسیه تبدیل شد و این کشور بنابر فصل هفتم عهدنامه ترکمانچای از ولایتعهدی عباس میرزا، که در راه جانشینی با مشکلات و بحران های فراوانی رویارو بود، حمایت کرد. این پژوهش بر آن است تا با بررسی چالش های پیش روی عباس میرزا برای جانشینی، ریشه ها و عواملی را که منجر به مداخله روس ها در عهدنامه ترکمانچای شد، تحلیل کند. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش اصلی است که چرا مسئله جانشینی در دوره قاجار رسما و طی عهدنامه ترکمانچای زیر نفوذ روس ها قرار گرفت؟ مسئله جانشینی در دوره قاجار به سبب فقدان قوانین منسجم جانشینی و وابستگی آن به اراده شاه و رقابت شاهزادگان با ولیعهد بر سر جانشینی، موجب اتکای برخی شاهزادگان به دولت روسیه شد و این کشور برای بهره برداری سیاسی و گسترش نفوذ خود در ایران آن را در معاهده ای رسمی زیر نفوذ خود درآورد.
کلید واژگان: مسئله جانشینی, ولایتعهدی, روسیه, عهدنامه ترکمانچای, عباس میرزا}An introductory evaluation of Iran’s history during Qājār period shows that the problem of succession was a field of Russian interference in political matters of Iran. The history of foreign interference in successional problems of Persian throne might be traced as long as Achaemenid and Arsacid periods. Nonetheless, for the first time in early Qājār period and through the Gulistān and Turkman Chāy treaties, a foreign power, namely Imperial Russia, interfered formally in successional problem of Qājār dynasty. According to the seventh chapter of Turkman Chāy treaty, the Tsar guaranteed the right of Abbās Mīrzā and his house for the Persian throne. It seems there were serious challenges which threatened Abbās Mīrzā’s elevation to kingship of Iran and these challenges played an effective role for Russian formal interference in the problem of succession. This paper aims to give an explanation of this problem through analyzing the range of causes which paved way for Russian interventional activities. According to its main hypothesis, a number of causes such as lack of a firm and clear succession law, its dependence on the King’s arbitrary will and, a destroying rivalry between Qājār princes and the Vicegerent prepared the favorite ground for Russian interference.Keywords: The problem of succession, Qājār vicegerency, Russia, Turkman chāy treaty, Abbās Mīrzā} -
فصلنامه تاریخ، پیاپی 26 (پاییز 1391)، صص 60 -77روند تغییرات سریع ناشی از توسعه در کشورهای اروپایی موجب شکافی عظیم میان این دولت ها با کشور ایران گردید. نا آگاهی و دور بودن حکومت ایران از این تغییرات بیشتر بر تعمیق شکاف می افزود. تکوین دولت های مطلقه که در روند تامین توسعه ی اقتصادی و صنعتی و نظامی هدف های استعماری را نیز تعقیب می کردند همراه با ضعف شدید حکومت قاجاری در زمان فتحعلی شاه، ایران را در وضعیتی کاملا طمع گونه برای این دولت ها قرار داد. تاریخ معاصر ایران از این زمان به این سوی تماما حکایت تعدی و چپاولی است که دوسویه ی زیاده خواهی بیرونی و مقهور بودگی درونی دارد. در این میان امپراطوری روسیه که در رقابت با امپراطوری بریتانیا از گذشته ی دور هدف های توسعه ارضی در ایران را دنبال می کرده است ضعف و بی خبری حاکمیت و نابسامانی و عقب ماندگی کشور را مناسب قصدمندی تعدی طلبانه خویش دانست و به غفلت دربار ایران این کشور را دچار جنگی ساخت که از ابتدا عقلا و اهل خرد سرانجامش می دانسته و می شناختند. سران حکومت نیز در اوان و اواسط جنگ دریافتند که در مهلکه ای پر فاصله که به تدریج شناخته بودند افتاده اند. ساختار ماهیتا متمایز نظامی و مدرن حرفه ای روسیه با ساختی کاملا ایلیاتی سنتی ایران درگیر دو جنگ طولانی شد. عواملی همچون درگیری روسیه در دو جبهه دیگر، منازعات جنگ اول را طولانی ساخت؛ با این حال این کشور به عمده خواسته های تصرف گرایانه و اشغال گرایانه اش دست یافت. در جنگ دوم روسیه آن منازعات با فرانسه و عثمانی را نداشت، تجربه ی شکست در جنگ پیشین نیز به مصداق درماندگی آموخته شده سلب جرات از ایرانیان کرده بود و اطلاع نسبی بر فاجعه و خطر پیش رو که اینک دیگر برای فتحعلی شاه و عباس میرزا نیز درونی شده بود، بدون تجهیزات مقابله ای جنگی، تنها بر ترس و اضطراب و ناامنی و تزلزل می افزود. از این رو در این جنگ سرعت پیروزی روسیه برق آسا بود و عهدنامه ترکمان چای محصول این مقابله ی کاملا نابرابر بود که به مراتب نسبت به جنگ اول قابل اجتناب می نمود. در این مطالعه ضمن مقایسه دو سیستم نظامی کاملا متفاوت ایران و روسیه، به شرایط دو کشور و نقش دیگر نیروهای مداخله گر که در تناسب با هدف های استعماری خود به موضوع جنگ ها می نگریستند، و قدرت راهبری جنگ در دو کشور، و تحلیل ثمرات این دو رخداد شوم مبادرت شده است.کلید واژگان: جنگ های ایران و روس, فتحعلی شاه, عباس میرزا, اصلاحات نظامی}
-
با آغاز حکومت قاجارها در ایران، فرهنگی از حکومت داری توسط آنها گسترش یافت که در آن شاهزادگان متعدد قاجاری به عنوان حکام مناطق مختلفی از کشور منصوب میشدند؛ یکی از این شاهزادگان، محمدعلی میرزا دولتشاه بود که به همراه خاندان خود در منطقه غرب کشور به حکومت رسیدند. حضور این خاندان در قدرت حاکمه کشور پیامدهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به دنبال داشت، بخصوص در دوره دولتشاه، این پیامدها متاثر از رقابت وی با عباس میرزا بر سر مسئله ی ولیعهدی بوده است. رقابت دولتشاه با عباس میرزا علاوه بر آن که از نظر سیاسی پیامدهایی داشت از نظر اجتماعی در منطقه غرب کشور بخصوص در کرمانشاه اثرات مثبتی در پیشرفت و بهبود وضعیت زندگی مردم داشته است. در این مقاله، بر اساس روش تحقیق تاریخی و به صورت توصیفی تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای، نتایج سیاسی و اجتماعی ناشی از رقابت دو شاهزاده بررسی شده استکلید واژگان: محمدعلی میرزا دولتشاه, عباس میرزا, اصلاحات, کرمانشاه, تبریز}With the beginning of Qajars’ reign in Iran, they developed a style of Governance practices in which the numerous Qajar princes were appointed as the governors of various regions of the country. Mohammad Ali Mirza Dowlatshah was one of those princes. Mohammad Ali Mirza along with his family took power in the western region of Iran.The presence of this family in power left political, social and cultural consequences. Those consequences, especially during Dowlatshah era, were influenced by his competition with Abbas Mirza for crown. In addition to its political outcomes, the rivalry of Dowlatshah with Abbas Mirza caused positive social consequences in the western region of country. Those consequences were evident in the progress and improvement of people’s life especially in Kermanshah.In this paper, with the historical research method and a descriptive analytical approach based on library sources and documents, the political and social consequences of the two princes’ competition have been studied.Keywords: Mohammad Ali Mirza Dowlatshah, Abbas Mirza, Reforms, Kermanshah, Tabriz}
-
مطامع روس ها در قفقاز و دست اندازی به آن و تقابل این امر با سیاست قاجارها و نخبگان ایرانی برای احیای مرزهای تاریخی ایران در این منطقه، سبب ساز آغاز دوره ی اول جنگ های ایران و روس گردید. این نبردها با بی خبری حکم رانان ایرانی از سیاست بین المللی، ضعف نظامی و دخالت انگلیسی ها، به قرارداد گلستان و جدایی بخش وسیعی از مناطق ایرانی - شیعی از قلمرو سرزمینی ایران منجر گردید. اما حکومت قاجار، به ویژه رجال دارالسلطنه ی تبریز و عباس میرزا، که خود را بازنده و فریب خورده در قرارداد گلستان می دانستند، تلاش های دیپلماتیک خود را برای بازپس گیری سرزمین-های از دست رفته آغاز نمودند. شکست دیپلماتیک در این مسیر، سبب روی آوری قاجارها به تلاش نظامی با پشتوانه ی اندیشه ی جهادی روحانیان برای بازپس گیری مناطق از دست رفته گردید.
در این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیلی- تاریخی به تبیین علل و عوامل آغاز دوره ی دوم جنگ های ایران و روسیه در سال 1241ق پرداخته می شود. آغاز این نبردها به دلیل تلاش قاجارها، به ویژه عباس میرزا، برای بازپس گیری مناطق از دست رفته بر اساس معاهده ی گلستان بود. لذا، فتحعلی شاه و عباس میرزا، با دعوت روحانیان به ایران و گرفتن فتوای جهاد از آن ها و دخالت مستقیم ایشان در نبردها، خواستند حمایت و پشتیبانی مالی و نظامی نخبگان و مردم عادی جامعه ی ایران را در این جنگ ها به دست آورند و با فرمان دهی خود، به نبردشان علیه روس ها مشروعیت بخشند.کلید واژگان: جنگ های ایران و روسیه, قفقاز, عباس میرزا, فتحعلی شاه, میرمحمد مجاهد}Rusians’ greeds in Caucasus and encroaching upon it and its confrontation with Qajar Iranian elites’ policy to revive Iran’s historical frontiers in the area‚ caused starting Iran - Rusia’s wars first period.Iranian rulers being ill – informed of international policy‚ military infirmity and the English interference‚ led to Goledtan Agreement and separation a larg part of Iranian - Shiite’s areas from Iran territory. But Qajar Govermment‚ specially dignitaries and Abbasmirza in Tabriz Court considered themselves the loser and beign deceived in Golestan Agreement‚ started their diplomatic efforts to take missed lands back. Diplomatic defeat in the way‚ caused Qajars turn to military endeavours by backing of the clerics’ crusading (jihadi) idea‚ to take the lost areas back.In this article‚ we‚ in an analytical – historical method, try to explanate the causes and reasons of starting Iran - Rusia’s second period wars in 1241 A.H. The wars started‚ because the Qajars‚ specially Abbasmirza‚ tried to take missed‚ areas on the basis of Golestan Agreement‚ back. Therefore‚ fath – ali Shah and Abbasmirza tried to ontain the Iranian elites’ and common people’s fiscal – military supporting‚ by inviting the clergy to Iran and receiving them a crusade religious edict (fatwa) and their direct interfering in the wars and by their commanding give legitimacy to the wars against Rusians.
Keywords: Iran, Rusia's Wars‚ Caucasus‚ Abbasmirza‚ Fath – ali Shah‚ Mir Mohammad Mojahed} -
نقش مرشد قلی خان چاوشلوی استاجلو در به سلطنت رسیدن شاه عباس
-
بررسی رابطه وتعالم عموهای ناصرالدین شاه با درباریان و شاه و تبیین نحوه ی به کارگیری آنها از سوی ناصرالدین شاه
-
ایران عصر قاجاری در ابتدای قرن 19 م/ 13 ق در حالی مورد تجاوز روس ها واقع شد که بی خبر و عقب مانده از تحولات دنیا، با مشکلات عدیدهای در داخل کشور مواجه بود. علی رغم نتایج تلخ، این واقعه دستاورد مهمی را نصیب فتحعلی شاه و اطرافیان وی کرد که از همه مهمتر، آگاهی از ضعف تجهیزات نظامی و دانش روز بود. این موضوع، انگیزه اقدامات اصلاح طلبانه ای گردید که به دنبال درک کاستی های نظام تعلیم و تربیت، دولت مردان را در انجام آنها مصمم ساخت. این مقاله بر آن است تا با بررسی مهم ترین اقدامات انجام شده در این راستا، تاثیرات آنها را در فراهم نمودن زمینه های لازم جهت تحول و تغییر رویکرد نظام آموزشی ایران تبیین نماید.کلید واژگان: ایران عصر قاجار, جنگ های ایران و روسیه, مکتب خانه, عباس میرزا, آموزش و پرورش جدید}The Russian attack on Iran in Qajar Period at the beginning of the 19th century occurred, at a time when Iran faced numerous problems in its internal affairs ignorant of global changes, this unfortunate event had a positive consequence, in that Fath Ali Shah and his courts men became aware of Iran's weakness in military equipments and science.
This in turn was an intensive development for reform in the educational system of Iran. This article investigates the most important actions taken in this regard which provides the background for this reform. (R.H.)Keywords: Iran at Qajar Period, wars between Iran, Russia, Maktabkhana, ÝAbbÁs Mirza, New Education} -
دومین دوره جنگ های ایران و روس در عرصه داخلی فرصتی به برخی شاهزادگان داد تا با استفاده از شرایط موجود در صدد بسط قدرت خویش برآیند. دراین میان، نارضایتی عمومی از عملکرد محمد ولی میرزا در یزد به شورشی انجامید که هدایت آن را عبدالرضاخان بافقی عهده دار بود. مقاله حاضر سعی دارد تا مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی ضمن بازکاوی در زمینه های اجتماعی این رخدادها، تحولات متعاقب را در پیوندی با حیات سیاسی ایران و رویدادهای کرمان مورد بحث قرار دهد. در واقع، متاثر از عواملی چون مناسبات قدرت میان شاهزادگان، بازتاب ضعف حکومت مرکزی در تشدید رقابت های درونی، و هم زمانی و آمیزش رخدادهای یزد با کرمان، شاه و نایب السلطنه را بر آن داشت تا به بهانه حضور نظامی عباس میرزا در این مناطق، مقصود خود در هدایت قشون به سرحدات شرقی را مکتوم دارند. بدین ترتیب در شرایطی که فتح بدون خونریزی یزد و کرمان تاییدی بر بزرگ نمایی بحران بود، مرگ بدفرجام عبدالرضاخان نیز سیاست گزاری فتحعلی شاه در اداره امور و تادیب عمال به جای رسیدگی به تخلفات شاهزادگان را نمودار ساخت.
کلید واژگان: یزد, فتحعلی شاه قاجار, عباس میرزا, عبدالرضاخان بافقی, محمد ولی میرزا}Iran’s engagement in its second round of wars against Russia، in the domestic arena، provided an opportunity for some members of the ruling family to take advantage of the situation and extend their extortion. Under such circumstances، public dissatisfaction about the misconducts of Mohammad Vali Mirza in Yazd led to a riot which was directed by Abd-Alreza Khan Bafghi. The present research aims to offer a descriptive-analytic discussion of the subsequent upheavals concerning the political history of Iran and Kerman while presenting a new insight for the social backgrounds of the recent events. Influenced by factors such as the power relations among the ruling family، the reflection of the central government’s weakness for aggravating the domestic rivals، and the simultaneity as well as the amalgamation of Yazd events with that of Kerman، the king and his to-be-successor prince decided to conceal their decision of dispatching army to the eastern borders under the pretext of the military presence of Abbas Mirza in these regions. All in all، while the conquest of Yazd and Kerman without any bloodshed was an indication of the lack of a severe crisis، the sad death of Abd-Alreza Khan manifested the policies adopted by king Fatah Ali Shah in coping with the problems and punishing the inferiors instead of dealing with the infringements made by the royal family. -
نا آگاهی دولتمردان عصر فتحلی شاه قاجار از تحولات بین المللیپادشاهان قاجار به دلیل دیدگاه عشیره ای و قبیله ای، به تحولات بین المللی اهمیت نمی دادند.قدرتهای اروپایی به ویژه انگلیس با سوء استفاده از ناآگاهی دولت قاجار از تحولات جهانی، خواهان گسترش قلمرو خود در ایران و نفوذ در میان دولتمردان قاجار و تحمیل قراردادهای استعماری بودند.
کلید واژگان: فتحعلی شاه قاجار, تحولات بین المللی, عباس میرزا}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.