جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « قاجاریه » در نشریات گروه « تاریخ »
تکرار جستجوی کلیدواژه «قاجاریه» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نوسازی نظامی ایران توسط عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه آغاز گردید. او پیشگام اصلاحات در عصر جدید ایران بود. در دوره ناصرالدین شاه این اقدامات شتاب بیشتری یافت. هدف پژوهش حاضر، تبیین روند نوسازی قوای نظامی ایران در دوره ناصری و نسبت آن با امنیت و موانع دوگانه داخلی - خارجی توسعه پایدار آن است. این نوسازی از صدارت امیرکبیر آغاز گردید و با فراز و نشیب تا پایان دوره ناصری تداوم داشت. پرسش اصلی این است که چرا نوگرایی نظامی ایران برای حفظ امنیت و صیانت از کیان ایران در مسیری پایدار قرار نگرفت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که امیر کبیر کوشید برای کسب استقلال نظامی، کشور سومی را وارد معادلات کند. دنباله روی از این سیاست با وجود موانع ساختاری در داخل و نفوذ خارجی منشا خدمات ارزنده ای شد. در دوران پسا امیرکبیر، به رغم وجود موانع این برنامه ها تداوم داشت. هیچ یک از دول روس و انگلیس راضی به تشکیل یک نیروی نظامی قوی در ایران نبودند. در داخل نیز نظام طائفه ای و قبیله ای مانعی جدی برای شکل گیری نظم و امنیت در کشور بود. از این رو، علی رغم تشکیل قوای قزاق و نیروی پلیس نتوانست چنان که باید به برقراری نظم و امنیت در کشور بینجامد.کلید واژگان: قاجاریه, ناصرالدین شاه, امیرکبیر, توسعه نظامی, موانع داخلی و خارجی}Iran's military modernization was started by Abbas Mirza, the crown prince of Fath Ali Shah. He was the pioneer of reforms in the new era of Iran. During the period of Naser al-Din Shah, these measures gained momentum. The purpose of the current research is to explain the process of modernization of Iran's military forces during the Naseri period and its relationship with security and internal-external dual obstacles to its sustainable development. This renovation started from the chancellery of Amir Kabir and continued with ups and downs until the end of the Naseri period. The main question of this research concerns why Iran's military modernization was not put on a stable path to maintain the security and protection of the whole country. The findings of the research indicate that Amir Kabir tried to enter a third country into the equation in order to gain military independence. Pursuing this policy, despite internal structural obstacles and external influence, became the source of valuable services. In the era after Amir Kabir, despite the obstacles, these programs continued. None of the Russian and British governments were satisfied with the formation of a strong military force in Iran. The clan and tribal system was in addition a serious domestic impediment for the formation of order and security in the country. Therefore, despite the formation of Kazakh and the police forces, this policy could not lead to the establishment of order and security in the country to the extent it should.Keywords: Qajar, Naser Al-Din Shah Qajar, Amir Kabir, Military Development, Obstacles}
-
توسعه آزادراهی سالیان اخیر، بسیاری از مسیرهای تاریخی و شهرهای کوچک تر را از چرخه حمل و نقل مسافری کشور خارج نموده و به اقتصاد آنها آسیب وارد کرده است. لازمه حفاظت و احیای این مسیرها، شناخت دقیق استعدادها و جاذبه های حول آنها است و از آنجا که عمده راه های کشور در قرن گذشته بر بستر شبکه راه ها در دوره قاجار شکل گرفته اند، منابع تاریخی این دوره شناخت بهتری از این مسیرها ارائه می دهند. این منابع به دو دسته اصلی اروپائی و ایرانی تقسیم می شوند. استخراج اطلاعات مناسب جغرافیایی از منابع ایرانی در مقابل گزارش های ماموران اروپائی مجهز به دانش و ابزار روز دنیا قابل مقایسه نیست؛ بنابر این هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش گزارش های ماموران اروپائی در شناخت راه های ایران در دوره قاجار با محوریت مسیر ملایر- بروجرد است که به روش تحلیل تاریخی و با استفاده از منابع دست اول کتابخانه ای و بایگانی ها انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهند که گزارش های دقیق ماموران اروپائی، علاوه بر آنکه در کیفیت معرفی این مسیر بسیار متفاوت هستند، مسیر دیگری را با عبور خط تلگراف به عنوان مسیر اصلی معرفی کرده اند که در منابع ایرانی اشاره ای به آن نشده و از لحاظ فاصله، کوتاه ترین و از لحاظ جاذبه های طبیعی و تاریخی بسیار غنی است. این امر می تواند در مورد بسیاری از نقاط دیگر کشور صدق کند و موضوع پژوهش های آتی قرار گیرد.
کلید واژگان: ایران, اروپا, قاجاریه, ماموران اروپائی, گزارش ها, راه های ایران, ملایر, بروجرد}The development of freeways in recent years has removed many historical routes and smaller cities from the country's passenger transportation cycle and harmed their economy. The necessity of protecting and revitalizing these routes is to know the talents and attractions in them. Since most of the country's roads were formed in the last century on the basis of the road network during the Qajar period, the historical sources of this period provide a better understanding of these routes. These sources are divided into two main European and Iranian categories. The extraction of appropriate geographical data from Iranian sources cannot be compared to the reports of European agents equipped with modern knowledge and tools. Therefore, the purpose of this research is to explain the role of the reports of the European agents in the understanding of Iran's routes during the Qajar period, focusing on the Malayer-Borujerd route, which has been carried out by the historical analysis method and using first-hand sources from libraries and archives. The results show that the detailed reports of the European agents, besides being very different in the quality of the introduction of this route, have introduced another route by crossing the telegraph line as the main route, which is not mentioned in Iranian sources and is the shortest in terms of the distance, and rich in terms of natural and historical attractions. This can apply to many other parts of the country and be the subject of future research.
Keywords: Iran, Europe, Qajar, European Agents, Reports, Iran's Routes, Malayer, Borujerd} -
پژوهش حاضر در صدد مروری بر روند اعطای امتیازنامه رویتر، زمینه ها، نتایج و دلایل لغو آن برآمد. ازاین رو پس از ارائه درآمدی کوتاه، به زمینه تاریخی اعطای این امتیازنامه پرداخته و پس از آن روند اعطا و مهمترین مواد این امتیازنامه را از نظر گذراند. در قسمت پایانی نیز به جدی ترین انتقادات و اعتراضات و در نهایت لغو امتیازنامه از سوی دولت ایران اشاره شد. بنا بر یافته های این پژوهش، دولتمردان ایران با درک فقدان دانش تخصصی و سرمایه کافی جهت نوسازی ایران سعی داشتند تا با جلب سرمایه گذاری خارجی در برابر اعطای امتیازات اقتصادی بتوانند برنامه های نوسازی در ایران را به انجام برسانند. امتیازنامه رویتر که حاصل چنین تلاشی بود با ایفای نقش فعال میرزاحسین خان سپهسالار به یکی از اتباع انگلستان به نام رویتر اعطا شد ولی به دلیل مخالفت روسیه، بی علاقگی دولت انگلستان به مداخله، عدم توانایی رویتر در تامین سرمایه لازم و مخالفت معترضان ایرانی لغو شد.
کلید واژگان: قاجاریه, راه آهن, میرزاحسین خان سپهسالار, امتیازنامه رویتر, بارون جولیوس رویتر}This study aims to analyze the process leading to the Reuter concession, along with its historical context, outcomes, and the factors contributing to its cancellation. After a brief introduction, this article examines the historical circumstances surrounding the concession's issuance before scrutinizing the application process and key terms of the concession itself. The concluding section discusses the most significant criticisms and objections, ultimately resulting in the Iranian government's decision to annul the concession. Research findings indicate that Iranian policymakers, acknowledging the nation's deficiency in expertise and capital for modernization, sought foreign investment through economic concessions to propel Iran's modernization efforts. The Reuter concession, a result of such endeavors, was granted to a British national named Reuter, with active involvement from Mirza Hossein Khan Sepehsalar. However, the concession's cancellation ensued due to opposition from Russia, the British government's reluctance to intervene, Reuter's failure to secure adequate capital, and objections from Iranian protests.
Keywords: Qajar, Railway, Mirza Hossein Khan Sephesalar, Reuter Concession, Baron Julius Reuter} -
ژاندارمری از زمان های قدیم با عناوین و وظایف مختلف در ایجاد نظم و امنیت کشور، به ویژه امنیت راه ها و مناطق خارج از محدوده شهرها، حفظ و حراست از مرزها، مبارزه با قاچاق کالا و مواد مخدر، حراست از جنگل ها و منابع طبیعی، سربازگیری و سایر وظایف محوله، مشغول انجام وظایف سازمانی خود بوده است. ژاندارمری نوین در زمان حکومت قاجار، با ورود مستشاران نظامی سوئدی مانند یالمارسون و با تدوین نظام نامه آغاز به کار کرد. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از اسناد و منابع کتابخانه ای در پی پاسخ گویی به این سوال است که نیروی ژاندارمری در ایران با وجود مشکلات گوناگون داخلی و خارجی چگونه در ایران تاسیس شد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که برقراری نظم و امنیت میان شهرها و جاده ها، روستاها و مرزهای طویل کشور ایران از آغاز یکی از اهداف دولت مردان در هر دوره تاریخی بوده است. ازاین رو تا سال 1329 ق تمامی دولت ها به مقتضای زمان و برحسب امکانات خود تدابیری برای تثبیت وضعیت کشور به کار بردند و به منظور رفع ناامنی و بی نظمی در راه ها درصدد تشکیل سازمان هایی مجهز و مسلح برآمدند اما هیچ کدام از این تشکیلات تا زمان تشکیل سازمان ژاندارمری نوین در دوره قاجاریه دوام و ثبات نداشتند.کلید واژگان: ایران, ژاندارمری, قاجاریه, افسران سوئدی, یالمارسون}Gendarmerie since ancient times with different titles and tasks in establishing order and security of the country, especially the security of roads and areas outside the city limits, maintaining and guarding borders, combating drug and goods smuggling, protecting forests and natural resources, recruiting soldiers and other duties has been busy with its organizational duties. The new Gendarmerie started working during the Qajar rule, with the arrival of Swedish military advisors such as Yalmarson and the drafting of the constitution. This research is descriptive-analytical, and by using library documents and resources, it seeks to answer the question that how was the gendarmerie force established in Iran despite various internal and external problems? The findings of the research indicate that establishing order and security between cities and roads, villages and long borders of Iran has been one of the goals of statesmen in every historical period since the beginning. Therefore, until 1329 AH, all the governments took measures to stabilize the country's situation according to the time and according to their capabilities, and in order to eliminate the insecurity and disorder on the roads, they tried to form well-equipped and armed organizations, but none of these organizations until the time of the formation of the New Gendarmerie organization in the Qajar period. They were not durable and stable.Keywords: Iran, Gendarmerie, Qajar, Swedish Officers, Yalmarson}
-
ولایات سرحدی غربی در دوره قاجاریه
ایران دوره قاجاریه از صحنه سیاست های اروپایی به دور بود.نواحی غربی ایران در دوره قاجاریه شاهد منازعات پیچیده ای بود وفتحعلیشاه به اداره ایالت آذربایجان حساس بودو ازجهت های مختلفی از جمله نزدیک بودن به روسیه اهمیت می داد و به همین دلیل مرکزاقامت ولیعهد خود نمود.آذربایجان سرحدبین دو دولت روسیه تزاری و عثمانی بودو سابقه خصومت و جنگ های متوالی این دو دولت با ایران ایجاب می کرد شخصی که مورد توجه و علاقه شاه بود آن حوزه را زیرنظر بگیرد و از نزدیک ناظر عملیات و نقشه های سیاسی دو همسایه باشد.نتایج ویافته های تحقیق نشان می دهد ایران به دلیل موقعیت استراتژیکی خود، جولانگاه رقابت دول قدرتمند شده و بخش های مهمی از ایران در نتیجه عهدنامه ها از خاک کشور جدا و امتیازات اقتصادی و تجاری هم به این دول واگذار گردید که منافع تجاری و بازرگانی خود را حفظ می کردند.منازعات ارضی از مهمترین اختلافات فی مابین دولت های همجواراست و محدودیت بهره وری از امکانات موجود و عدم وجود یک سلسله قوانین مسجل و مورد اعتماد بین دول و عدم تقید آنها به قول و قرارهای تاکتیکی و منحصر در شرایط زمانی خاص و هم چنین سهولت آمیختگی قومی و زبانی بین مناطق همجوار و هم مرز باعث شده تا همواره شاهد تخاصمات چندین ساله بین دول باشیم. میزان توانمندی دولتها در اداره امور داخلی به صورت یکپارچه از جمله عواملی بوده که برخی کشورهای آماده برای آغاز تنش ها راترغیب می کرد.
کلید واژگان: ولایات, سرحد غربی, آذربایجان, قاجاریه}Western border provinces in the Qajar periodQajar Iran was far from the scene of European politics. The western regions of Iran in the Qajar period witnessed complex conflicts and Fath Ali Shah was sensitive to the administration of the province of Azerbaijan and was important in various ways, including proximity to Russia and therefore became the residence of the Crown Prince. Azerbaijan was the border between the Tsarist and Ottoman governments of Russia. Findings show that due to its strategic position, Iran has become a hotbed of competition for powerful states and important parts of Iran were separated from the country as a result of treaties and economic and trade privileges were transferred to these states that maintained their trade and commercial interests. Land disputes are one of the most important differences between neighboring governments and the limitation of productivity of existing facilities and the lack of a series of registered and trusted laws between states and their non-binding to tactical and exclusive promises in specific time conditions as well as ease of integration. Ethnic and linguistic differences between neighboring and border areas have always led to years of conflict between states. The extent to which governments are able to manage their internal affairs in an integrated manner was one of the factors that encouraged some countries ready to start tensions.
Keywords: Provinces, Western Border, Azerbaijan, Qajar} -
جان محمدخان از طایفه دولوی ایل قاجار شخصیتی است که نام وی با تک تک ایلخان ها و شاهان قاجار تا عهد ناصری همراه بوده است و در آثار تحقیقی مثل شرح رجال بامداد، همیشه به عنوان یک شخص واحد معرفی شده که محققین بعدی نیز از این امر پیروی کرده اند. اما با استفاده از برآورد سنی و تاریخ ها به این نتیجه می رسیم که باید بیش از یک جان محمدخان وجود داشته باشد. از این رو نگارنده طی مطالعات خود این پرسش ها را مطرح کرد که " چند جان محمدخان دولو قاجار در صدر قاجار برعلیه یا همراه با خاندانی که به مقام سلطنت ایران دست یافتند جنگیدند و در سیاست ها نقش ایفا کردند؟" و "هر کدام از این جان محمدخان ها که بوده یا چه نسبتی با یکدیگر داشتند؟" جهت پاسخ دهی به این مهم از روش مقایسه منابع تاریخی بهره برده شده است. در مقاله حاضر چنین نتیجه گیری شده است که حداقل دو و حداکثر سه نفر از سه نسل متوالی به نام جان محمدخان وجود دارند. فرد نخست صرفا سیاستمدار و دشمن فتحعلی خان قاجار و خاندانش بوده که در عهد محمدکریم خان زند فوت نموده است. فرد دوم پسر اوست، که ساکن دامغان بوده و در حملات نظامی متعدد برای آقا محمد شاه مبارزه می کرده است و در کهنسالی به محمدشاه جهت رسیدن به تاج و تخت یاری رسانده است. فرد سوم محتملا پسر جان محمد دوم است که در عهد ناصری فرد صاحب احترامی بوده و حداقل برای هفت سال در مازندران و بسطام حکومت داشته است.
کلید واژگان: جان محمد خان دولو, قاجاریه, شخصیت شناسی, شجره شناسی, مازندران}Jan Mohammad Khan from the Davalu clan of the Qajar tribe is one of the famous characters whose name has been associated with each of the Qajar ilkhans & monarchs until the Nasri era. in researches such as Bamdad's worked, he has always been introduced as a single person, which the Later researchers followed this. But it is impossible for them to be the same, therefore the author raised the question during his studies that how many Jan Mohammad Khan Davalu fought against or beside the later royal family and played political role, and who were each of these Jan Mohammad Khans or what was their relationship with each other. In order to answer this question, the method of historical comparison has been used. In this article, it has been concluded that they are at least two and at most three dynastical people. The first one was a politician and enemy of Fath Ali Khan Qajar and his family, who died during the reign of Mohammad Karim Khan Zand. The second person is his son, who lived in Damghan and fought for Aqa Mohammad Shah in numerous military actions and in his old age helped Mohammad Shah to reach his rightful throne. The third person, who was probably the son of Jan Mohammad khan II, was also a respectable man during the Naseri era, who ruled in Mazandaran & Bastam for at least seven years.
Keywords: Jan Mohammad Khan Davalu, Qajar Period, Characterological, Genealogy, Mazandaran} -
در اولین پرتره بازمانده از فتحعلی شاه به عنوان فرمانروای قاجار (سلطنت 1797-1834م)، که در سال 1213ق/1797-1798 م درست پس از به سلطنت رسیدن وی نقاشی شده، شاه جوان با کلاهی عمامه مانند که با جقه پردار تزئین شده، نشان داده می شود (شکل 1). اثری از تاج موسوم به کیانی، که ساخته عمو و سلف او، آقا محمد شاه قاجار (سلطنت97-1785)بود در این تصویر دیده نمی شود. برخلاف بیشتر پرتره های سلطنتی دیگر در سال های بعد، در اینجا و در این اثر باشکوه نقاش چیره دست، میرزا بابای شیرازی، شاه بر روی تختی می نشیند که به نظر می رسد سکویی است که با فرش پوشیده شده است و در این زمان تاج و تخت سلطنتی قاجارها وجود ندارد. فقدان تاج و تخت که بارزترین نمادهای اقتدار پادشاهی بودند، فتحعلی شاه جوان را به پادشاهی بی تاج و تخت تبدیل کرد که مترادف ناتوانی مطلق در فرهنگ سیاسی ایران است. دلیل عدم وجود به اصطلاح نشان های حاکمیت (وصله های سلطنت) در نمادهای آگاهانه عصر قاجار (1785-1925م) را نه در سلیقه هنرمند یا انتخاب حامی سلطنتی او، بلکه باید در هرج و مرج حاکم و مبارزه برای برتری سیاسی جستجو کرد. در واقع غیبت (وصله های سلطنت) در این تصاویر گویاتر از بیان هر وقایع نگاری رسمی است که می خواست آن را آشکارا بیان نماید.
کلید واژگان: تاج کیانی, اقتدار سلطنتی, آقامحمدخان, فتحعلیشاه, قاجاریه}IN THE FIRST SURVIVING PORTRAIT OF FATH ALI SHAH (R. 1797-1834) AS THE Qajar sovereign, painted in 1213/1797-98, just after his accession, the young shah appears with a turban-like cap decorated with a plumed jiqqa (aigrette, fig. 1). The so-called Kayanid crown, a creation of his uncle and predecessor, Aqa Muhammad Shah Qajar (1785-97), is missing. In contrast to most other royal portraits of the later years, here in this majestic work by the master painter, Mirza Baba Shirazi, the shah poses on what appears to be a platform throne covered with a carpet, though at the time there was no Qajar royal throne in existence. The absence of the crown and the throne, the most conspicuous symbols of kingly authority, made the young Fath Ali Shah a crown-and- throne-less king (bī tāj va takht), a synonym for utter powerlessness in the Persian political culture.The reason for the absence of the so-called "badges of sovereignty" (vaṣla-hă-i saltanat) in the symbol-conscious Qajar era (1785-1925)—an absence more telling than any official chronicle would care to reveal-must be sought not in the artist's taste or his royal patron's choice, but in the prevailing chaos and the struggle for political supremacy.
Keywords: Kayanid Crown, Royal Authority, Agha Mohammad Khan, Fath Ali Shah, Qajariyah} -
از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبه قاره ی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقه مند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دوره ی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروه های مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضا در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضه نویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آن ها بهره می بردند. این عریضه ها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری می شود، بازتاب دهنده ی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده درباره ی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوه ی حمایت از آن ها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سوالات است که زوار هندی که در دوره ی قاجاریه به مشهد سفر می کردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاری ها، عمدتا به چه راهکاری متوسل می شدند؟ همچنین، نحوه ی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبه قاره ی هند راهی مشهد می شدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تامین معاش مواجه بودند. آنان با بهره گیری از فضای زیارتی این شهر و رویه ی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چاره جویی مشکلات خویش به عریضه نویسی به متولیان آستان قدس روی می آوردند. به دلیل قدمت رویه ی عریضه نویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابل توجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحب منصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضه های زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آن ها در نظر می گرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه به واسطه ی تاثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوه ی بیان مشکلات در عریضه ها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.
کلید واژگان: زوار, شبه قاره هند, قاجاریه, حرم امام رضا(ع), اسناد آستان قدس رضوی}The cultural and religious relations of some Iranian cities and regions with the Muslims and Shiites of neighboring countries such as Indian subcontinent are among the important issues related to the local history of Iran. Due to the influence of Iranian cultural in India and the presence of Shiites, Sufis and Sadats who were interested in Imam Reza in this region, during the Qajar period, as in the Safavid era, many Indian pilgrims were traveling to Mashhad. They were from various social groups, including Sadat and Sufis and occasionally encountered problems. To explain their situation and present and resolve their problems, they used the customary method of writing a petition to the Astan Quds Razavi guardians during their long journey and stay in Mashhad. These petitions which are preserved in the Astan Quds document center, reflect the situation of these Indian pilgrims and provide valuable information about their problems, as well as how the Astan Quds guardians interact with them and support them. The current study, using a historical method and a descriptive-analytical approach based on the documents of Astan Quds Razavi, aimed to provide answer to these questions that what problems the Indian pilgrims who traveled to Mashhad during the Qajar era were encountered? What solution did they mainly resort to reduce them? What interactions and supportive acts did the Astan Quds Razavi guardians have with these Indian pilgrims? The findings indicate that the Indian pilgrims who traveled to Mashhad from various regions of Indian subcontinent experienced a variety of problems including illness, property, theft, and the inability to earn a living. These trapped pilgrims using the pilgrimage atmosphere of this city and the long-standing practice of Astan Quds' support, turned to the Astan Quds guardians to find a solution for their problems. Due to the age of writing a petition of stranded pilgrims and the allocation of significant financial resources and endowments for support them, the Astan Quds guardians and officials considered various support measures, including cash and non-monetary aid after studying their petitions and the situation and problems, sometimes by influencing the social base of the pilgrims and the way of expressing the problems in the petitions, gave more attention to some pilgrims, especially Sadat.
Keywords: Pilgrims, Indian Subcontinent, Qajar, Imam Reza (PBUH) Holy Shrine, Mashhad, Astan Quds Razavi Documents.} -
با بالا گرفتن دامنه ی ارتباط میان پارسیان هند و زرتشتیان ایران در دوره ی ناصری، پارسیان هند با هدف اصلاح وضعیت و امور مذهبی و اجتماعی همکیشان خود در ایران اقدام به ارسال نمایندگان و تاسیس انجمن هایی در میان زرتشتیان ایران به ویژه زرتشتیان یزد نمودند. تشکیل این انجمن ها در شهر یزد در کنار تلاش های برخی مصلحان زرتشتی به ویژه پارسیان موجب رقم خوردن تحولات قابل توجهی در احوال زرتشتیان این ناحیه شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی در پی پاسخ گویی به این سوال اصلی است که وجود انجمن های زرتشتی در شهر یزد در دوره ی قاجاریه چه نقشی در حیات فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان این ناحیه ایفا کرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که پارسیان هند از طریق تاسیس انجمن هایی همچون انجمن اکابر و انجمن ناصری، نقش قابل توجهی در بهبود وضعیت و اصلاح حال زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه ایفا کردند. این انجمن ها با مساعدت نمایندگان پارسیان هند در انجام اموری مانند لغو جزیه، تاسیس مدارس نوین و برداشتن اجحافات از اقلیت زرتشتی، نقش مهمی در حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی زرتشتیان یزد داشتند.کلید واژگان: انجمن های زرتشتی, پارسیان هند, انجمن اکابر, انجمن ناصری, قاجاریه}With the increasing communication between Indian Persians and Iranian Zoroastrians during the Naseri period, Indian Persians sent representatives and established associations among Iranian Zoroastrians, especially Yazd Zoroastrians, with the aim of improving their fellow believers’ status and religious and social affairs in Iran. The formation of these associations in Yazd, along with the efforts of some Zoroastrian reformers, especially the Persians, caused significant changes in the conditions of the Zoroastrians in this area. This research, with a descriptive and analytical approach and based on library and documentary sources, seeks to answer the main question that what role did Zoroastrian associations in Yazd play in Zoroastrians’ cultural and social life during the Qajar period? The findings indicate that Indian Persians played a significant role in improving the condition of Yazd Zoroastrians during the Qajar era through the establishment of associations such as Akaber association and Naseri association. These associations with the help of the representatives sent by Indian Persians, played a significant role in Yazd Zoroastrians’ social and cultural life in t affaires such as canceling the jizya, establishing new schools, and removing injustices from the Zoroastrian minority.Keywords: Zoroastrian Societies, Indian Persians, Akaber Society, Naseri Society, Qajar .}
-
مشهد به عنوان کرسی نشین ایالت خراسان در دوره قاجاریه از اهمیت به سزای اقتصادی و تجاری برخوردار بود، تا جایی که می توان این شهر را به عنوان بارانداز بزرگی در شمال شرق ایران برای واردات و صادرات کالا به شمار آورد. با در نظر گرفتن ظرفیت ممتاز تجاری مشهد، برخی از تجارتخانه ها و کمپانی های تجاری امریکایی که در زمینه واردات محصولات امریکا به ایران و صادرات کالا از ایران فعال بودند، به مشهد وارد شدند. هدف از پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه اسناد نویافته، پاسخ به این پرسش است که کدام تجارتخانه های امریکایی در سال های پایانی حکومت قاجاریه به عرصه تجارت مشهد وارد گردیده و به تجارت کدام کالاها در مشهد پرداخته اند؟ با وجود کمبود منابع در این زمینه و مبنی بر نگاهی جزیی نگر، یافته ها حاکی از آن است که مهم ترین تجارت خانه های امریکایی فعال در مشهد کمپانی قالی شرق، شرکت قالی تاوشانچیان، تجارتخانه ای تین گنس چایلد، کمپانی ا.ام. قره گزیان و کمپانی چرخ دوختنی زینکر بودند که با بررسی موقعیت تجاری مشهد انواع پارچه، لوازم خرازی، چرخ دوختنی و ماشین آلات به مشهد وارد نموده و قالی، خشکبار، تریاک، روده، پشم، پنبه و کتیرا که بخش عمده ای از آن، مواد خام بود، به امریکا صادر می کردند.کلید واژگان: قاجاریه, مشهد, امریکا, تجارت خارجی, تجارت خانه ها}Mashhad as the capital of Khorasan province in Qajar period held a high status in terms of economic and commercial issues, so that the city can be considered a big port in the northeast of Iran for goods import and export. Considering the great commercial capacity of Mashhad, some American trading houses and companies that were active in importing American products and exporting goods from Iran, settled in Mashhad. Focusing on new discovered documents, this descriptive-analytical study sought to see what American trading houses entered in Mashhad trade market in the late Qajar dynasty and which goods they traded in Mashhad. Taking into account the lack of resources and taking a detailed approach, the findings showed that most important American trading houses and companies active in Mashhad were Shargh Carpet Company, Tavshanchian Carpet Company, Gharehgazian Company, and Singer Corporation. Examining the commercial status of Mashhad, the companies imported various kinds of fabrics, sewing accessories, sewing machines and other kinds of machines into Mashhad, and exported such goods as carpets, dried fruit, opium, animals’ guts, wool, cotton, and tragacanth to America. Most of the exports were raw materials.Keywords: Qajar Period, trading houses, Carpet}
-
میرزا حسین خان سپهسالار در حالی به منصب صدارت رسید که اوضاع اقتصادی و مالی کشور، بحرانی و دولت در آستانه ورشکستگی قرار داشت. او برای بهبودی اوضاع اقتصادی و سامان دهی امور مالی کشور اصلاحاتی به عمل آورد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به سنجش توفیق یا عدم توفیق برنامه ها و اصلاحات مالی سپهسالار به کمک اسناد مالی و تاثیر آن ها بر جمع و خرج کشور خواهد پرداخت. یافته های پژوهش نشان می دهد میرزا حسین خان با تقویت قدرت مرکزی، وضع قوانین و تشدید کنترل و نظارت بر حکام و کارگزاران دیوانی، امور اداری و مالی را به سامان آورد. همچنین اصلاحات و سیاست مالی انقباضی وی برای تامین منابع مالی لازم جهت توسعه زیر بنایی و اجرای طرح های بزرگ اقتصادی، با موفقیت همراه شد. بنابر اسناد مالی، دولت در پایان سال دوم صدارت میرزا حسین خان - 1289-1290 ق- ضمن وصول مطالبات، پرداخت بدهی و بروات معوق خزانه و ایجاد توازن بین جمع و خرج، درآمد مازاد قابل توجه ای داشت که مبالغی از آن در خزانه پس انداز شد.کلید واژگان: قاجاریه, توسعه, میرزا حسین خان سپهسالار, اصلاحات مالی, درآمد و هزینه دولت}Mīrzā Ḥusain Khān Sipahsālār rose to premiership at a time when the economic and financial conditions of the country were critical and the government was on the brink of bankruptcy. In order to improve the financial situation and to organize financial affairs, he initiated several reforms in the country. The present study aims at investigating the success or failure of his plans of financial reform through the examination of financial documents and their impact on the country’s income and expenditure. In doing so, the study employs the descriptive-analytical method. Findings of the study illustrate that Mīrzā Ḥusain Khān brought order to bureaucratic and financial matters through the strengthening of central power and legislation, and expanding control and supervision over rulers and administrators. In addition, his reformations and his restrictive financial policy succeeded in providing the necessary financial resources for the development of infrastructure and carrying out large-scale economic projects. According to financial records, by the end of the second year of Mīrzā Ḥusain Khān’s premiership in 1289-1290 A.H./1872-1873 A.D., the government had paid its debts, settled delayed treasury allowances, and created a balance among income and expenditure. A considerable amount of this money was deposited in treasury savings.Keywords: Qājārīyya, development, Mīrzā Ḥusain Khān Sipahsālār, financial reformation, Governmental income, expenditure}
-
اهمیت واقعه عاشورا در تاریخ اسلام و تاثیر آن بر جوامع اسلامی از دیرباز تا کنون محل بحث و بررسی بوده است. پژوهشگران اسلامی هر یک با توجه به بینش و زاویه نگرش خود برداشت هایی از این رخداد را در آثار خود ثبت کرده اند. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که شرایط سیاسی، نظامی و فرهنگی دوره قاجاری تا عهد مظفری چه ارتباطی با ساخت گفتمان های مربوط به واقعه و مناسک عاشورا و انعکاس آنها در جامعه داشته است؟ این پژوهش با نگاهی تاریخی و با رویکرد تحلیلی-توصیفی درصدد تبیین تاثیر ساحت های گوناگون ابتدای دوره قاجار تا عهد مظفرالدین شاه بر گفتمان های حماسی، عاطفی، خرافه محور و تقدیرگرایانه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هر یک از نویسندگان برجسته این عصر خوانشی متفاوت از واقعه عاشورا داشته و این امر در متن جامعه قاجاری نیز تاثیری بسزا داشته است؛ به گونه ای که گاه اصل واقعه مورد تحریف، سوءبرداشت و بهره برداری نادرست قرار می گرفته است.
کلید واژگان: تحریفات عاشورا, قاجاریه, تاریخنویسی, عاشورا}The significance of ʿĀshūra in the history of Islam and its impact on societies has been a subject of discussion since long ago. According to their vision and insight, Islamic researchers, have recorded impressions of this event in their works. The main question of the current research is what the political, military, and cultural conditions of the Qajar period up to the Mozaffar al-Din Ŝāh era had to do with the construction of discourses related to the events and rituals of ʿĀshūra and their reflection in the society? This research, with a historical perspective and analytical-descriptive approach, aims to scrutinize the impact of various areas from the beginning of the Qajar period to the reign of Muzaffar al-Din Shah on epic, emotional, superstition-oriented, and fatalistic discourses. The findings of the research show that each of the prominent writers of this era had a different reading of the ʿĀshūra event and this had a great impact on the Qajar society. Therefore, sometimes the essence of the event has been distorted, misunderstood, and misused.
Keywords: distortions of ʿĀshūra, Qajar dynasty, historiography, ʿĀshūra} -
رویارویی قشون قاجار با تهاجمات گسترده روسیه و تهدید کشور از سوی یک قدرت بیگانه در آغاز سده 13ق./19م.، ضرورت تغییر در سازمان سنتی قشون و شیوه جنگی آن را در ذهن برخی از رجال آن عصر به ویژه عباس میرزا نایب السلطنه (1203-1249ق./1789-1833م.) که فرماندهی قشون صحنه پیکار را در دست داشت، پدید آورد. راهبرد نظامی نایب السلطنه بر کارآمدسازی توان نظامی قشون با نوین سازی سازمان، تجهیزات و شیوه جنگ، با الگوگیری از نظام اروپایی و بهره گیری از راهنمایی و آموزش مربیان خارجی، متمرکز شد. در این مقاله، با طرح این پرسش که؛ ضرورت اتخاذ چنین راهبردی چه بوده است؟ کوشش می شود تا به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی وضعیت قشون سنتی اوایل قاجاریه، راهبرد نظامی عباس میرزا در قالب برنامه اصلاحات نظام جدید، تبیین و تحلیل گردد. یافته پژوهش نشان می دهد که اتخاذ برنامه اصلاحی قشون متاثر از واقعیت عینی صحنه میدانی پیکار با ارتشی منظم و مجهز، ضرورت و راهبردی آگاهانه جهت کارآمدسازی و سازماندهی قشونی همانند، برای مقابله و غلبه بر حریف مهاجم و خنثی سازی تحرکات و ناآرامی های داخلی سرکشان و شورشیان بوده است که درمجموع به تثبیت قدرت و حاکمیت سلسله قاجارها می انجامیده است.کلید واژگان: قاجاریه, عباس میرزا, قشون, نظام جدید, اصلاحات نظامی}The confrontation of the Qajar army with the extensive invasions of Russia and the threat of the country from a foreign power at the beginning of the 19th (13th AH) century, brought the necessity of changing the traditional structure of the army and its fighting tactics to the minds of some distinguished men of that era, especially Abbas Mirza Nāyeb-al-Saltana (1789-1833) who was the commander of the troops on the battlefield. The military strategy of the Crown Prince was mainly focused on making the military power of the army more efficient by modernizing the organization, equipment and tactics of warfare, using the European system, and taking advantage of the guidance and training offered by foreign instructors. In the present descriptive-analytical study, by posing the question of the necessity of adopting such a strategy, an attempt is made to explain and analyze the military strategy of Abbas-Mirza in the form of the reform program of the new system through examining the situation of the traditional forces of the early Qajar period. The findings of the research show that the adoption of the army reform program has been influenced by the objective reality of the fighting with a regular and well-equipped army, a necessity and a conscious strategy for streamlining and organizing of a similar army, to confront and overcome the aggressor opponent and to neutralize the movements and internal conflicts of rebellions and rioters, which has overall led to the consolidation of power and the sovereignty of Qajar dynasty.Keywords: Qajar Dynasty, Abbas Mirza army, new system of military reforms}
-
In his book “The Rising of the People,” Naser Porpirar raises doubts about the reign of Naser al-Din Shah and his journey to Europe. A significant portion of his work focuses on analyzing photographs of Naseruddin Shah in Iran, as well as Mozafaruddin Shah’s photographs, the Constitution, and other less significant materials. This article thoroughly examines the most crucial statements after scrutinizing and disproving Porpirar’s claims regarding Naseruddin Shah’s European trip. By consulting various sources and photo archives, the article also establishes the inaccuracy of Porpirar’s assertions. It becomes evident that Porpirar lacks familiarity with historical and photographic sources in these materials, and his flawed investigative approach yields incorrect outcomes, similar to his previous cases.
Keywords: Naser Porpirar, Naseruddin Shah, Qajar, Photo, Conspiracy theory} -
فصلنامه تاریخ روابط خارجی، پیاپی 94 (بهار 1402)، صص 107 -128بلوچستان در ابتدای سلطنت قاجارها، از نخستین مناطق ایران بود که سیاست انگلیسی ها در آن به دلیل همجواری با هندوستان آغاز شد و تا پایان این دوره به روش های گوناگونی ادامه یافت. بررسی اهداف و سیاست های انگلیسی ها در این بخش از ایران نشان می دهد که اصلی ترین مسیله ای که سبب تداوم اهداف استعماری آنها در بلوچستان شد، حفظ امنیت هندوستان بود و به زعم آنها تهدیدات گوناگونی این مستعمره را به خطر می انداخت؛ این عوامل موجب تنظیم راهکارهای جدید در جهت حفظ امنیت هندوستان شد. در مقاله حاضر به این پرسش ها پاسخ داده خواهد شد: مهم ترین محورهای سیاست انگلیسی ها در بلوچستان چه بود و شرایط و وضعیت داخلی هند، اوضاع منطقه ای و جهانی چه تاثیراتی بر سیاست ها و برنامه های آنها در سرزمین های مجاور این مستعمره گذاشت؟ برخی از عوامل که در تحلیل و پاسخ به این دو پرسش مورد بررسی قرار می گیرند، عبارتند از: شرایط داخلی بلوچستان، رقیبان اروپایی انگلستان، سیاست های دولت ایران در مناطق شرقی، شورش هند، توسعه طلبی روس ها در آسیای مرکزی، امتداد خطوط تلگرافی و تشکیل کمیسیون تعیین حدود مرزها. بررسی زمینه ها و عوامل تداوم و تحول سیاست انگلیسی ها و مشخص نمودن نتایج و پیامد سیاست های به کار گرفته شده توسط آنها، از جمله اهداف اصلی این مقاله است. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که انگلیسی ها با تعیین محورهای سیاست خود در بلوچستان و عملی کردن آنها و دخالت های گسترده و اجرای یک سیاست دراز مدت و دقیق توانستند به اهداف خود در این بخش از ایران دست یابند و هندوستان، مستعمره شان را از خطرات در کمین در امان نگه دارند.کلید واژگان: ایران, انگلستان, قاجاریه, بلوچستان, سیاست انگلیسی ها}At the beginning of the Qajar dynasty, Baluchestan was one of the first regions of Iran where British policy began due to its proximity to India, and it continued in various ways until the end of this period. Examining the goals and policies of the British in this part of Iran shows that the main problem that caused their colonial goals in Baluchestan continued to maintain the security of India, and according to them, various threats put this colony at risk; these factors led to setting up new strategies to maintain the security of India. In this study, these questions will be answered: What were the most important aspects of British policies in Baluchestan, and what were the effects of the domestic conditions and situation of India, the regional and global situation on their policies and plans in the neighboring lands of this colony? Some of the factors that are examined in the analysis and answer to these two questions are the internal conditions of Baluchestan, the European rivals of England, the policies of the Iranian government in the eastern regions, the Indian rebellion, the expansionism of the Russians in Central Asia, the extension of telegraph lines and the formation of the delimitation commission. Examining the contexts and factors of the continuation and evolution of British policy and specifying the results and implications of the policies used by them are among the main goals of this study. The findings show that the British achieved their goals in this part of Iran by determining the axes of their policy in Baluchestan and implementing them and by extensive interventions and implementing a long-term and precise policy to keep their colony, India, safe from lurking dangers.Keywords: Iran, England, Qajar, Balochistan, British policy}
-
کرمانشاه یکی از نقاط راهبردی ایران در دوره جنگ جهانی اول (1918-1914) بود. این ایالت از نظر اقتصادی و تجاری در طی آن جنگ آسیب بسیاری دید. پرسش پژوهش حاضر این است که جنگ جهانی اول بر وضع اقتصادی و تجاری کرمانشاه تا پایان دوره قاجاریه چه تاثیری داشته است؟ این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی به ویژه با استناد به سفرنامه ها و خاطرات انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اقتصاد و تجارت کرمانشاه در اثر عواملی چون حاکمان محلی کارآمد، سیاست های حکومت ایران و کشورهایی که با ایران روابط تجاری داشتند، رویه رو به رشد و پررونقی را در قرن نوزدهم تا آغاز جنگ جهانی اول تجربه کرده بود. با این حال با شروع جنگ جهانی و اشغال کرمانشاه توسط متحدین و متفقین و پیامدهای ناشی از جنگ مانند از بین رفتن محصولات کشاورزی و دامپروری، اشغال و غارت گمرکات، اختلال در روند پست و تلگراف، رواج پول کشورهای متخاصم، نبود امنیت و از بین رفتن زیرساخت ها، قحطی بزرگ و شیوع بیماری پس از جنگ، تجارت کرمانشاه به تدریج دچار رکود شد. با این حال با پایان یافتن جنگ، بار دیگر تجارت کرمانشاه تحت تاثیر عوامل داخلی و خارجی رونق گرفت؛ به طوری که کرمانشاه در سال 1924، مهم ترین شهر وارداتی ایران به شمار می رفت.
کلید واژگان: تاریخ اقتصادی کرمانشاه, قاجاریه, کرمانشاه, جنگ جهانی اول}Kermanshah was one of the strategic places in Iran during the First World War (1914 - 1918). This state was damaged a lot economically and commercially during that war. The research question is how the First World War effected Kermanshah's economic and commercial situation to the end of Qajar dynasty. This research is based on a descriptive-analytic approach using library sources and especially documentaries depending on travelogues and memories. Findings of this research indicate that economy and trade of Kermanshah for owing to factors such as local competent rulers, the policy of the Iranian government, and the commercial allies of Iran was prosperous from the 19th century to the beginning of the First World War. However, with the beginning of the war and the occupation of Kermanshah by the allies and its consequences such as the destruction of agricultural and livestock products, looting and occupation of customs, disturbance in the post and telegraph process, circulation of hostile countries' currency, absence of safety and destruction of infrastructures, the great famine and prevalence of disease after the war made recession in the trade. However, after the end of the war the economy and business in Kermanshah, due to external and internal factors, became prosperous again to the extent that in 1924 it was the most important imported city in Iran.
Keywords: Economic history of Kermanshah, Qajar dynasty, Kermanshah, First World War} -
یکی از انواع دینداری، دینداری ای است که تحت تاثیر باورهای بعضا غیرمستند و عوام گرایانه قرار گرفته و به اصطلاح عامیانه نامیده میشود. دین داری عامیانه مانند دیگر انواع و اقسام دینداری مظاهر و تجلیاتی اجتماعی و فرهنگی داشت که یکی از آن ها، توسل به استخاره و تصمیمگیریهای خرد و کلان بر اثر آن بود. در عصر قاجار، ایران خواه ناخواه وارد دنیای مدرن شد و تحت تاثیر مناسبات و روابط و مسایل خاص جاری در آن شد. هییت حاکمه، دولت مردان و حتی مردمان عادی که خود را در شرایط و زمانه تازهای میدیدند، برای آرامش خود یا وابستگانشان و یا پایین آوردن ضریب یا احتمال خطا در تصمیمگیری، ناگزیر به استخاره که به معنای انعکاس اراده خداوندش میپنداشتند، پناه میبردند و آن را مبنای تصمیمات خود قرار میدادند. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد زمینهشناسی تاریخی و استفاده از اسناد و مدارک و منابع مربوط به حوزه دینداری، سیاست و فضای غالب عمومی، رواج و کارکردهای استخاره، به ویژه در بستر سیاست را در عصر قاجار، در بازه زمانی سلطنت ناصرالدین شاه (حک: 1264-1313ق) تا محمدعلی شاه (حک: 1324-1327ق) مورد بررسی قرار داده است. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد علل و دلایلی چون ماهیت فردی و استبدادی حکومت، عدم اعتماد عمومی، پایین بودن میزان آگاهی طبقات گوناگون، نیازهای روحی و فردی، ترس از مواجهه با نتایج تصمیمات غلط، توجیه خود و دیگران، رسیدن به آرامش و پرهیز از تردید و البته فرار از مسیولیت تصمیمات بزرگ و انتساب آن به خداوند، موجب رواج استخاره در دوره زمانی موردبحث بوده است.
کلید واژگان: قاجاریه, ناصرالدینشاه, محمدعلی شاه, دین و دولت, استخاره, استخارههای سیاسی, دینداری عامیانه}One of the types of religiosity is the religiosity that is influenced by sometimes undocumented and populist beliefs and is called folk. Folk religiosity, like other types of religiosity, had social and cultural manifestations, one of which was resorting to istikhara and making micro and macro decisions as a result of it. In the Qajar era, Iran entered the modern world willingly or unwillingly and was influenced by the relations and special issues current in it. The ruling body, the government of men and even ordinary people who saw themselves in new conditions and times, for the peace of themselves or their dependents or to reduce the coefficient or the possibility of error in decision-making, they inevitably sought refuge in Istikhara, which they thought meant the reflection of the will of God, and that used as the basis for their decisions. Using the historical context approach and using documents and sources related to the field of religiosity, politics and the dominant public atmosphere, the present research examines the prevalence and functions of Istikhara, especially in the context of politics in the Qajar era, during the reign of Naser al-Din Shah until Muhammad Ali Shah has investigated. The research shows that the causes and reasons such as the individual and authoritarian nature of the government, lack of public trust, the low level of awareness of various classes, spiritual and individual needs, fear of facing the results of wrong decisions, justifying oneself and others, achieving peace and avoiding Hesitation and of course escaping the responsibility of big decisions and attributing it to God has caused the prevalence of Istikhara in the discussed time period
Keywords: Qajar dynasty, Naser al-Din Shah, Muhammad Ali Shah, religion, government, Istikhara, political Istikharas, Popular Religion (Common religiosity)} -
ترور یا سوءقصد با هدف حذف فیزیکی مخالفین و به منظور دست یافتن به اهداف سیاسی، اقتصادی و مذهبی، دارای پیشینه طولانی در تاریخ ایران است. این مسیله در دوره قاجار و به ویژه از عهد ناصری شدت و حدت بیشتری پیدا کرد. در این دوره خودکامگی شاهان و سوء مدیریت نخبگان سیاسی بیشتر شد و برای نخستین بار اندیشه های آزادی خواهی محرک ترور سیاسی ناصرالدین شاه گردید. با آغاز نهضت مشروطه، کشمکش گروه های معارض (اجتماعیون با اعتدالیون و مجلسیان با استبداد شاهی) افزایش یافت و در دوره محمدعلی شاه به اوج خود رسید. این مسیله سرانجام عاملی برای به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه شد. پس از فتح تهران درگیری های حزبی و تعارضات موجب ترورهای متقابل گردید که شکل گیری ترورهای سازمان یافته و به کارگیری بمب از ویژگی های این دسته از ترورها بود. پیامدهای منفی این ترورها را می توان ایجاد جو وحشت و تقویت قوه ارتجاع و القای روحیه خشونت طلبی در میان اقشار جامعه دانست. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره مندی از منابع کتابخانه ای و اسنادی به دنبال شناسایی عوامل موثر بر ترورهای سازمان یافته در دوره قاجار است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که وجود نظام استبدادی خودکامه در جامعه قاجار و تضاد میان ملت و دولت از مهم ترین ریشه های سیاسی ترور در این دوران بوده است. از سوی دیگر اختلافات موجود در جامعه از جمله درگیری میان احزاب و همچنین بحران های اقتصادی و دخالت نیروهای بیگانه به ویژه روس و انگلیس در ساختار اقتصادی کشور از عوامل دیگر شکل گیری ترور در زمان قاجار بود.کلید واژگان: ترورسازمان یافته, قاجاریه, ناصرالدین شاه, مشروطیت, محمدعلی شاه}Terrorism or assassination with the aim of physically eliminating opponents and in order to achieve political, economic and religious goals has a long history in the history of Iran. This issue became more intense during the Qajar period and especially from the Naseri period. During this period, the autocracy of the kings and the mismanagement of the political elites increased, and for the first time the ideas of libertarianism became the motivation for the political assassination of Naser al-Din Shah. With the beginning of the constitutional movement, the conflict between the opposing groups (socialists and moderates and parliamentarians and royal tyranny) increased and reached its peak during the period of Mohammad Alishah. This issue finally became a factor in the closure of the parliament by Mohammad Alishah. After the conquest of Tehran, party conflicts and conflicts led to mutual assassinations, and the formation of organized assassinations and the use of bombs were among the characteristics of this category of assassinations. The negative consequences of these terror attacks can be seen as the creation of an atmosphere of terror and the strengthening of resilience and the instilling of a spirit of violence among the strata of society. This research, with the descriptive-analytical method and with the benefit of library and documentary sources, seeks to identify the effective factors on organized terrors in the Qajar period. The findings of the research indicate that the existence of an autocratic system in the Qajar society and the conflict between the nation and the state was one of the most important political roots of terror in this era. On the other hand, the differences in the society, including the conflict between the parties, as well as the economic crises and the interference of foreign forces, especially Russia and England, in the country's economic structure were other factors of the formation of terror during the Qajar era.Keywords: organized terror, Qajar, Naser al-Din Shah, constitutionalism, Mohammad Alishah}
-
به دنبال انقلاب صنعتی و تحولات صورت گرفته در آمریکا، ایرانیان بیش از پیش به دنبال چرایی رشد و پیشرفت این کشور برآمدند یکی از موضوعاتی که آنها دنبال کردند فناوری های نوظهور در این کشور از جمله صنعت برق بود. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تفسیر متون مطبوعاتی و اسناد منتشر نشده در پی آن است که چگونگی مواجهه ایرانیان دوره قاجاریه با فناوری برق در آمریکا را تحلیل نماید و روشن سازد که ایرانیان در دوره قاجاریه برای ورود دانش و صنعت برق آمریکا به داخل کشور با چه چالش هایی مواجه بودند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد روشنفکران در چارچوب گفتمان انتقادی پیشرفت صنعت برق در آمریکا را در نوشته های خود بازتاب دادند. آنان دریافتند که برای جبران عقب ماندگی ایران در این حوزه باید فناوری برق را از آمریکا به کشور وارد کرد از طرف دیگر سیاحانی که به آمریکا سفر کرده بودند با مشاهده پیشرفت های علمی و فنی و درک تاثیرات بنیادین آن بر تحول این کشور بر لزوم نوسازی ایران با بهره گیری از علوم و فنون آمریکا تاکید کردند این هدف را نخبگان سیاسی به صورت جدی تر دنبال کردند تا راه ورود این تکنولوژی که موجب پیشرفت جامعه ایران می شد به طور مستقیم و غیر مستقیم فراهم نمایند اما در این راه موانعی پیش آمد که باعث شد فناوری برق و اصول جدید تحت تعلیمات کارشناسان و مهندسان آمریکایی به ایران ورود پیدا نکند و تلاش های آنان تنها محدود شد به آشنایی ایرانیان با اهمیت صنعت برق و نقش آن در تحول آمریکا که البته این خود در آن شرایط زمانی امری بس مغتنم به شمار می آمد.کلید واژگان: آمریکا, قاجاریه, فناوری برق, نوسازی و تجدد, نخبگان سیاسی}Following the industrial revolution and developments in America, Iranians began to look for the reason for the growth and progress of this country. One of the topics they followed was the emerging technologies in this country, including the electricity industry. The present article, with a descriptive-analytical approach and interpretation of press texts and unpublished documents, aims to analyze how Qajar period Iranians encountered electricity technology in America and to make it clear that Iranians during the Qajar period entered America for the knowledge and electrical industry. What challenges did the country face? The results of the research show that the intellectuals reflected the progress of the electricity industry in America in their writings within the framework of critical discourse. They realized that in order to compensate for Iran's backwardness in this field, electricity technology should be imported from America to the country. On the other hand, the tourists who had traveled to America, by observing the scientific and technical progress and understanding its fundamental effects on the transformation of this country, on the necessity of modernizing Iran with They emphasized the use of American science and technology, this goal was pursued more seriously by the political elites in order to directly and indirectly provide the way for the introduction of this technology that would lead to the progress of the Iranian society, but in this way there were obstacles that caused the electric technology and New principles did not enter Iran under the teachings of American experts and engineers, and their efforts were only limited to familiarizing Iranians with the importance of the electrical industry and its role in the evolution of America, which of course was considered a very important thing in those times.Keywords: America, Qajar, electrical technology, modernization, modernity, Political elites}
-
ایران کشوری با تنوع قومی، مذهبی و فرهنگی است و این امتیاز در فقدان یک نظام اداری کارآمد می تواند به تقابل نیروهای اجتماعی و همچنین بروز مشکلات در سطح محلی و ملی منجر شود. در قرن دوازدهم هجری قمری/ نوزدهم میلادی، شهر بارفروش (بابل کنونی) در استان مازندران واقع در جنوب دریای خزر، صحنه خشم اکثریت مسلمانان علیه اقلیت یهودی آن شهر شد که افزون بر خونریزی و چپاول، گرویدن اجباری یهودیان به اسلام را نیز به همراه داشت. این شرایط به نوبه خود موجب دخالت بریتانیا در مقام حمایت از یهودیان گردید (1283ق./ 1866م.). اگر چه این حادثه، پیش تر موردمطالعه و بررسی قرار گرفته است، اما پژوهش حاضر با روش تاریخی- تحلیلی بر آن است تا از زاویه ای جدید به بررسی این رویداد بپردازد. برای این منظور به مطالعه حضور جامعه یهودی در بارفروش، روند حمایت انگلیس از یهودیان و همچنین راه حل دولت مرکزی برای برقراری نظم و امنیت در شهر می پردازد که مورد اخیر، مستلزم بازخوانی یک سند جدید آرشیوی است. یافته ها نشان می دهد که حضور جامعه یهودی با خاستگاه روستایی در شهر بارفروش سابقه چندانی نداشت و همین اقامت کوتاه می توانست مانع از درک متقابل و تعریف چارچوب تعامل طرفین شود، به ویژه اینکه نظام اداری مازندران فاقد توانایی لازم برای ساماندهی امور بود. واکنش هیجانی و ناسنجیده اکثریت مسلمان نسبت به اقلیت یهودی به سرعت جنبه دینی به خود گرفت. پیامد عدم اقدام دولت مرکزی، توسل یهودیان به سازمان های یهودی در بریتانیا بود که منجر به دخالت لندن در این حادثه شد. بدین ترتیب، اکثریت مسلمان نه تنها به خواسته خود نرسید، بلکه افزون بر جبران خسارت یهودیان، این فرصت را برای امپریالیسم بریتانیا فراهم کرد تا به عنوان حامی یهودیان تا پایان دوره قاجاریه در امور داخلی ایران مداخله کند.کلید واژگان: قاجاریه, بریتانیا, یهودیان, بارفروش (بابل), منازعات دینی}Iran is a country with ethnic, religious and cultural diversity, and this privilege in the absence of an efficient administrative system can lead to the confrontation of social forces and the occurrence of issues locally and nationally. In the 12th century AH / 19th AD, the city of Barforoush (current Babol) in Mazandaran province, located in the south of the Caspian Sea, became the scene of the anger of the majority of Muslims against the Jewish minority of that city, which, in addition to bloodshed and looting, also led to the forced conversion of Jews to Islam. These circumstances in turn caused the intervention of Britain in the position of protecting the Jews (1283 A.H./ 1866 A.D.). Although this incident has been already studied and investigated, the present research aims to examine this event from a new prespective with a historical-analytical method. For this purpose, it probes the presence of the Jewish community in Barfarosh, the process of British support for Jews, as well as the solution of the central government to establish order and security in the city, the latter of which requires the rereading of a new archival document. The findings show that the presence of the Jewish community with a rural origin in the city of Barfarosh did not have much history, and this short stay could prevent the mutual understanding and definition of the interaction framework of the parties, especially that the administrative system of Mazandaran lacked the necessary ability to organize affairs. The emotional and ill-considered reaction of the Muslim majority towards the Jewish minority quickly took on a religious aspect. The consequence of the lack of action of the central government was the appeal of the Jews to the Jewish organizations in Britain, leading to the involvement of London in this event. Hence, the Muslim majority could not achieve what they wanted, and in addition to compensating the Jews, it provided the opportunity for British imperialism to intervene in the internal affairs of Iran as a supporter of the Jews until the end of the Qajar era.Keywords: Qajar, Britain, Jews, Barfoursh (Babol), religious conflicts}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.