به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مکاتبات » در نشریات گروه « تاریخ »

تکرار جستجوی کلیدواژه « مکاتبات » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • سیده سوسن فخرایی، محمدرضا سلمانی عبیات*، زهرا غافلی

    حکومت صفویه در شرایطی شکل گرفت که در غرب ایران، حکومت مقتدر پادشاهی عثمانی وجود داشت و اختلافات مذهبی یکی از مسایلی بود که در کنار ملاحظات سیاسی و جغرافیایی به تشدید روابط غیردوستانه حکومت صفویه با همسایه غربی منجر می شد. در چنین شرایطی صفویان تلاش می کردند که با بهره گیری از ابزارهای مختلف سیاسی، مذهبی و دیپلماتیک، در کنار اقدامات نظامی، نفوذ و اقتدار خود را تثبیت و بر دشمنانشان تحمیل کنند. هدف این پژوهش، بررسی دیدگاه های شیعی پادشاهان صفویه در مراسلات ایشان با عثمانی هاست که نشان دهنده اهمیت نقش مذهب در سیاست های حکومت صفویه نسبت به حکومت عثمانی می باشد. روش پژوهش، تاریخی _ تحلیلی، با استفاده از اسناد تاریخی، نسخ خطی، امکانات کتابخانه ای و نرم افزارهای الکترونیکی است. نویسندگان بسیاری در مورد دوره صفویه، قلم فرسایی کرده اند و آثار بسیاری موجود است، اما پرسش اصلی و تمایز در این پژوهش، بررسی چگونگی بهره گیری پادشاهان صفویه از مذهب تشیع، در نامه نگاری های آنان برای تثبیت اقتدارشان در برابر سلاطین عثمانی است. در نتیجه این پژوهش باید گفت که، بنظرمی رسد صفویان از این نامه ها، برای تخریب روحیه دشمن و نشان دادن جایگاه مهم مذهب و تفوق اعتقادات مذهبی شیعه نسبت به عثمانی ها بهره می بردند. همچنین از خلال بررسی ها واضح است که نامه های در زمان نزاع و اختلافات، سرشار از مضامین دینی و مذهبی است، درحالی که این مضامین، در نامه های دوران صلح دیده نمی شود.

    کلید واژگان: مکاتبات, شاهان صفویه, سلاطین عثمانی, ایران, شیعه}
    Seyedeh Soosan Fakhraie, Mohammadreza Salmani Abiat *, Zahra Ghafeli

    The Safavid state was founded in the context of the Ottoman Empire in the West, and religious differences were one of the issues that, along with political and geographical considerations, led to the intensification of the Safavid regime's unfriendly relations with its western neighbor. In such circumstances, the Safavids did their best to impose their authority on their enemies by utilizing diplomatic means along with military actions. The aim of the current study is to evaluate the religious aspects of the writings of the Safavid era, which shows the importance of the role of religion in the policies of the Safavid government compared to the Ottoman government. As a result of this research, it should be said that the Safavids used these letters to destroy the enemy's spirit and to show the important position of religion and religious beliefs to their enemy. It is also clear from the studies that the letters were full of conflicts. It has religious themes. This is not the case with peacetime letters.One of the prominent manifestations that can be seen in the letters of this period is the attempt to present religious beliefs and beliefs in terms of the connection that this political power and religious beliefs emerged in this period and in fact religion and politics were mixed in the structure of Safavid government. On the other hand, this religious-political model had no precedent in the Iranian political context.Inevitably, the Safavids used all available models to defend their political and religious existence. Iran and the Ottoman Empire were current and the application and emphasis on religious criteria became more important because we find that almost all elements of the Iranian correspondence had different religious beliefs from the Safavids. They also proclaimed and defended it.The religious distinction between the two governments of Iran and the Ottoman Empire further complicated the conditions of neighborly relations in various fields. The first day shaped relations between governments. Organizations and diplomatic efforts were another way of realizing relations and interactions.The text of the exchanged letters of the century shows that the usual political custom was observed in it. Friendly correspondence with its own literature was used to appease the other party, and hostile letters with harsh literature were used to disarm and impose their intellectual foundations and religious beliefs. One of the important features of most letters Safavid insistence is on proving the legitimacy and propagating religious beliefs.Letters are generally divided into two letters: peacetime letters and wartime letters. They themselves wrote for peaceful purposes. The main feature of these letters is to submit to the patterns of diplomatic communication of the time. What is more mentioned in this article is the use of countless titles and titles for the sultan or ruler for whom the letter is intended. Examples of this can be found in the letters of Shah Ismail and Shah Sultan Hussein to Sultan Bayezid Thani and Sultan Salim.In the letters of the time of hostility and war, which has occupied a major part of the first period of Safavid rule. At the same time, it is confronting the extravagance of the Ottomans in the west and the Uzbeks in the east.These examples are well achievable in their causal approach. Their general style is very similar to each other, and a few more differences are arranged for threatening and destructive purposes. Letters:It seems that the purpose of this correspondence is a kind of rivalry and virtual controversy in the field of dialogue and writing. History was different in the context of the lettersIn general, the correspondence of this period can be considered as a suitable document in the study of the approaches of the Safavid and Ottoman governments in international relations and foreign relations, in which many components such as religion and race have had a great impact.

    Keywords: Safavid Emperors, Ottoman Sultans, Iran, Shiite, letters}
  • جهانبخش ثواقب*، انور خالندی، فرهاد پروانه

    یکی از جنبه های مهم روابط صفویان و عثمانی در کنار حالت دشمنی و ستیزه جویانه، روابط مسالمت آمیز بود که از آن به صلح طلبی یا صلح دوستی نیز تعبیر می شود. در اندیشه سیاست خارجی صفویان، صلح بر جنگ مقدم بود و سیاست نظامی، مبتنی بر ضرورت هایی بود که رخ می داد. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی سیاست صلح طلبی صفویان در سده دهم هجری/شانزدهم میلادی دربرابر دولت عثمانی و علل آن، با تکیه بر متن مکاتبات و معاهدات سیاسی طرفین و نقش مذهب بر این سیاست است که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دولت صفوی به عنوان یک دولت اسلامی با ایدیولوژی شیعی، مبنای روابط خارجی خود را با همسایگان (به ویژه دولت عثمانی) براساس اصل صلح و هم زیستی مسالمت آمیز و نیز پای بندی به قراردادها و پیمان های منعقده با آن ها گذاشت و تا زمانی که ضرورت نداشت به جنگ مبادرت نمی ورزید. این سیاست صلح-دوستی صفویان، متاثر از آموزه های دینی در ضرورت رابطه صلح و دوستی میان مسلمانان و وفای به عهد و پیمان بود و البته واقعیت های پیرامونی و توان و امکانات موجود آنها در اتخاذ این رویکرد موثر بوده است.

    کلید واژگان: صفویه, عثمانی, صلح طلبی, مکاتبات, معاهدات سیاسی}
  • جهانبخش ثواقب*، شهاب شهیدانی، پروین رستمی

    در بررسی مناسبات صفویه و عثمانی، معمولا بر ماهیت ستیزه جویانه آن تاکید شده است. با وجود تنش های مستمر بین دو دولت که از پشتوانه های ایدیولوژیک نیز برخوردار بود، صفویان به دلایل مذهبی، سیاسی و اقتصادی و ضرورت های عینی و عقلانی، از همان آغاز در سیاست خارجی خویش نسبت به دولت عثمانی، به رابطه تعاملی و هم گرایی مبتنی بر صلح و صلاح می اندیشیدند. از این رو، یکی از جنبه های مهم روابط صفویه و عثمانی در کنار حالت دشمنی و ستیزه جویانه، روابط مسالمت آمیز بود که از آن به صلح طلبی یا صلح دوستی تعبیر می شود. این سیاست در مکتوبات ارسالی شاه عباس یکم (حک: 995-1038ق/ 1587-1629م) به سلاطین عثمانی و معاهدات منعقده بین دو کشور در این دوره، به خوبی نمایان است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، سیاست صلح طلبی شاه عباس یکم در برابر دولت عثمانی با تکیه بر متن مکاتبات و معاهدات سیاسی دو طرف مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که راهبرد اصلی سیاست خارجی شاه عباس در برابر حکومت عثمانی، اصل صلح و همزیستی مسالمت آمیز و پایبندی به قراردادها و پیمان های منعقده با آن دولت بوده است. این سیاست متاثر از آموز ه های دینی و واقع یت های عینی بود که می توانست بر موجودیت و بقای دولت صفوی  تاثیرگذار باشد.

    کلید واژگان: عثمانی, شاه عباس یکم, صلح طلبی, مکاتبات, معاهدات سیاسی}
    Jahanbakhsh Savagheb *, Shahab Shahidani, Parvin Rostami

    In the study of Safavid and Ottoman relations, it is usually emphasized on its militant nature. Despite the continuing tensions between the two governments, which enjoyed ideological backing, but for religious, political and economic reasons, and for objective and rational necessities, the Safavids, from the outset, in their foreign policy towards the Ottoman state, were interacting and conspiracy based on peace and well-being. Hence, one of the important aspects of the Safavid and Ottoman relations, along with enmity and militancy, was peaceful relations, which are also interpreted as peace-loving. This policy is well represented in the writings of Shah Abbas I (1587-1629) to the Ottoman Sultans and the treaties between the two countries during this period. In this research, using descriptive - analytical method, the policy of peacefulness of Shah Abbas I to the Ottoman government, based on the text of the correspondence and political treaties between the two parties, has been studied. The research findings indicate that the main strategy of foreign policy of Shah Abbas I towards the Ottoman government was the principle of peace and peaceful co-existence and adherence to the contracts and treaties concluded with them. This policy was influenced by religious doctrines and objective realities that could have influenced the existence and survival of the Safavid state.

    Keywords: Safavid, Ottoman, Shah Abbas I, Peacefulness, Correspondence, Political treaties}
  • جهانبخش ثواقب*، انور خالندی، فرهاد پروانه

    مناسبات صفویه و عثمانی که تا پیش از معاهده صلح زهاب (1049ق./1639م.) از ماهیت دوگانه جنگ و صلح برخوردار بود، پس از این معاهده به دلایل مذهبی، سیاسی- نظامی، اقتصادی و ضرورت های عینی و عقلانی، به رابطه تعاملی و هم گرایی مبتنی بر صلح و صلاح تغییر یافت و تا پایان حیات سیاسی دولت صفویه ادامه پیدا کرد. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی سیاست صلح طلبی صفویان نسبت به دولت عثمانی در سده پایانی، است که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که راهبرد اصلی سیاست خارجی صفویان نسبت به حکومت عثمانی در این دوره، اصل صلح و هم زیستی مسالمت آمیز و پای بندی به معاهده زهاب بود. .

    کلید واژگان: صفویه, عثمانی, صلح طلبی, مکاتبات, معاهده زهاب, مذهب}
  • بدرالسادات علی زاده *

    جلوس شاه عباس اول مقارن با یکی از بحرانی ترین ادوار تاریخ صفویه بود. از جمله چالش های اصلی دولت صفویه در این برهه، چگونگی روابط با دولت های همسایه بود. از نخستین گام های شاه عباس اول برای رفع چالش های موجود، فعال کردن دیپلماسی و ارسال مکاتبات متعدد با دولت های همسایه بود. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و به روش توصیفی و تحلیلی علاوه بر معرفی نسخه خطی مراسلات، در پی پاسخ به این پرسش است که مکاتبات سیاسی در دوره شاه عباس اول چه نقشی در مناسبات خارجی با دولت های همسایه داشت؟ یافته های پژوهش موید آن است که اگرچه مکاتبات شاه عباس اول در به مذاکره کشاندن ازبکان و بازداشتن آنها از تهاجم به خراسان نقش فعالی ایفاء نکرد، اما استمرار مکاتبات شاه عباس اول با عثمانی ها و گورکانیان هند، نقش فعالی در اعتمادسازی در روابط ایران با این دولتها و درنهایت ایجاد فرصت مناسب برای شاه عباس جهت بازپس گیری مناطق اشغالی ایفاء کرد.

    کلید واژگان: شاه عباس اول, دولت های همسایه, مکاتبات, نسخه خطی مراسلات, صفویه}
    Badr Al, Sadat Ali Zadeh *

    The kingship of Shah Abbas was contemporary with one of the most critical period in the Safavid era. One of the main challenges of the Safavid government at this time was how to deal with the neighboring states. One of Shah Abbas's first steps to address the challenges was to enable diplomacy and to send numerous communications to the neighboring states. In addition to introducing the correspondences manuscripts, this research, in a descriptive and analytical manner, seeks to answer this question: What role did political correspondences play in having foreign relations with the neighboring states during the reign of Shah Abbas? The findings indicate that although Shah Abbas I's correspondences did not play an active role in convincing Uzbeks to negotiate and preventing them from invading Khorasan, the continuation of Shah Abbas's correspondences with the Ottomans and Indian Gurkhans played an active role in building confidence in Iran's relations with these governments. It provided Shah Abbas with an opportunity to reclaim the occupied territories.

    Keywords: Shah Abbas I, Neighboring Governments, Correspondences, Manuscripts, the Safavid}
  • فاطمه سرخیل *، علی محمد ولوی

    در ابتدای تشکیل دولت صفویه با توجه به شرایط جهان اسلام، تحولاتی در گفتمان های مذهبی ایجاد گردید. صفویان با رسمی کردن تشیع، جدایی مذهبی و استقلال ایران را در مقابل جهان تسنن بنیاد نهادند. با اعلام رسمی تشکیل حکومت شیعی، ازبکان، همسایگان شرقی ایران به عنوان یکی از نمایندگان گفتمان تسنن به مخالفت با آن پرداختند. به همین سبب جنگ و درگیری میان ایشان آغاز گردید.
    در ابتدای تشکیل دولت صفویه، هنگامی که شاه اسماعیل و شیبک خان ازبک آماده رویارویی با یکدیگر می شدند نامه هایی میان ایشان رد و بدل گردید. نکته اصلی و دال مرکزی این نامه ها، حقانیت حکومت بود. این پژوهش برای شناخت مبانی نظری حقانیت حکومت در قرن دهم هجری در میان ایرانیان و ازبکان، با پرسش اصلی «گفتمان حقانیت حکومت در مکاتبات شیبک خان و شاه اسماعیل بر چه اصولی استوار است؟» به بررسی نخستین مکاتبات شاه اسماعیل و شیبک خان ازبک با استفاده از روش تحلیل گفتمان فو کو می پردازد تا منطق گفتمان ساز آنان برای کسب حقانیت حکومت و مهم ترین شاخصه های حقانیت قدرت از دیدگاه آنان مشخص شود.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان فوکو, شاه اسماعیل صفوی, شیبک خان ازبک, مکاتبات, حقانیت حکومت}
  • عبدالله متولی*
    صفویان در طول حکومت خود ناچار از ایجاد ارتباط با همسایگان بوده اند. این پیوندها در مواقع متعددی به لحاظ اختلافات سیاسی و مذهبی طرفین چشم اندازی دوستانه نداشته است. صفویان به منظور بقای سیاسی و دفاع از چارچوب جغرافیایی و رویکردهای مذهبی خود علاوه بر روش های نظامی در عرصه دیپلماتیک نیز روش پویا و پر تحرکی را دنبال نمودند. نامه های متعددی که از این دوره بر جای مانده است نشانگر فعال بودن عرصه های دیپلماتیک صفویان است. هدف این نوشتاردستیابی به برخی اصول و معیارهای کاربردی در مناسبات خارجی عصر صفویه با تکیه بر متن مکاتبات سیاسی است. فرضیه تحقیق بر این دیدگاه استوار است که ظاهرا صفویان درتقابل و یا تعامل با همسایگان منطقه ای خود ضمن رعایت و تاکید بر برخی اصول ثابت در مواردی از روشی تاکتیک پذیر و منعطف نیز برخوردار بودند. ماحصل این پژوهش نشان می دهد که حکومت صفویه در عرصه دیپلماتیک یک سیاست پویا و تاثیرگذار را در دستور کار خود داشته است. حجم نامه های ارسالی به مناطق مختلف موید این نگرش است. در عین حال تعمق در متن نامه ها حاکی از وجود گونه ای از رویکردهای پایدار و اصولی در مناسبات خارجی بوده است. ضمن این که متناسب با شرایط حاکم بر روابط طرفین گونه ای از انعطاف در ادبیات سیاسی نامه ها به چشم می خورد که به نوعی تامین منافع و مقاصد مورد نظر صفویان را نشان می دهد.
    کلید واژگان: مکاتبات, مناسبات, حاکمیت, صفویه, نامه ها}
  • عبدالله متولی
    سرزمین هند در دوره صفویه یکی از همسایگان مرزی ایران تلقی می شد. عثمانی ها در غرب و ازبکان در شمال شرق دو همسایه دیگر صفویان بودند. این سه منطقه از لحاظ مذهبی با صفویه تجانسی نداشتند؛ بنابر این در کنار عوامل سرزمینی که موجب بروز جنگ های طولانی بین ایران با عثمانی ها و ازبکان گردید، ناهمخوانی مذهبی نیز دامنه این چالش ها را افزود. اما در ارتباط با هند به رغم چند برخورد محدود در منطقه قندهار و با وجود ناهمگونی مذهبی، شکل عمومی مناسبات از روندی دوستانه برخوردار بود. به نظر می رسد در کنار عوامل دیگری مانند اقدامات حمایتی شاه اسماعیل از بابر و هم چنین پشتیبانی شاه تهماسب از همایون که نقش مهمی در شکل گیری و تداوم مناسبات دوستانه داشت، دیپلماسی فعال شاه عباس و ابتکار عمل او در سرعت بخشیدن و افزودن حجم مبادلات سیاسی و مکاتبات دوستانه تاثیر بسزایی در تداوم و ارتقاء این مناسبات داشته است.
    نوشتار حاضر در پی بررسی اهمیت و تاثیر مکاتبات دوره شاه عباس بر شکل بندی و تثبیت و تداوم مناسبات دوستانه بین ایران و هند است. موضوع تبادل سفرا و تاثیر موقعیت ها و شرایط در نوع و متن مکاتبات نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت. بنابراین مساله اصلی در این نوشتار دریافت این نکته است که آیا مکاتبات سیاسی و محتوای نامه های مبادله شده توانست در تنظیم تعاملات شاه عباس با دربار هند تاثیر حایز اهمیتی برجای گذارد؟
    کلید واژگان: صفویه, هند, شاه عباس, اکبرشاه, جهانگیرشاه, مکاتبات, مناسبات}
    A.Motavali
    India was considered as one of the border neighbor of Iran in Safavid dynasty. Ottoman in the west and Uzbek in the northeast were the other two neighbors of Iran. In terms of religion, these three countries were not of the same type with Safavid. So, religious heterogeneity increased the challenges along with the territorial disputes which caused some long-term wars to break out between Iran and Ottoman and Uzbek. However, the relations between Iran and India have been friendly in spite of some disputes in Ghandehar and religious heterogeneity. It seems that along with other factors such as supporting measures of Shah Ismail from Baber as well as Shah Tahmasb support from Homayun who played a key role in shaping and continuousness of friendly ties, active diplomacy of Shah Abbas and his innovation in accelerating and increasing the political exchanges and friendly correspondences, have had a great effect on continuity and promotion of the friendly correspondences. This article attempts to investigate the importance and the effect of the correspondences in Shah Abbas period in shaping and stabilizing the friendly relations between Iran and India. It also considers the exchange of the ambassadors and the effect of the situations and the conditions in the kind and the text of the correspondences. So, the main question of the article is that whether or not the political correspondences and the content of the exchanged letters had a great effect in regulating the interactions of Shah Abbas with Indian court?
    Keywords: Correspondences, Shah Abbas, Safavid, India, Relations, Akbar Shah, Jahangir Shah}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال