به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « حکمت و عرفان » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «حکمت و عرفان» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • قدمعلی سرامی *، محمدحسن مقیسه
    هدف این پژوهش، نشان دادن توجه و گرایش عمیق قلبی و علمی اقبال لاهوری، شاعر بزرگ پاکستانی، به فرهنگ و تمدن ایران و زبان فارسی است.
    تحقیق با تحلیل یک بیت شعر از غزلی معروف که اقبال درباره ایرانیان سروده آغاز می شود و با شواهد فراوان از آثار منثور و منظوم اقبال، نشان داده می شود که او با فرهنگ ایران و حتی با برخی از نشانه های جزئی آن به خوبی آشنا بوده است. آن گاه پنج موضوع که عبارت اند از دین، فلسفه و کلام و عرفان، عقل و عشق، تلفیق و زبان فارسی که از مهم ترین مولفه های فرهنگ ایرانی هستند تحلیل می شوند و همین موضوع ها با آثار اقبال لاهوری سنجیده می شوند تا نشان داده شود که مولفه های فرهنگی و آداب و سنن ایرانیان در همه کتاب ها و نوشته های علمی و ادبی و فلسفی و حتی دیدگاه اجتماعی او به میزان بسیار زیادی تاثیر گذار بوده است.
    یافته پژوهش این است که اقبال به رغم آنکه با چهار فرهنگ ایرانی، اسلامی، هندی و اروپایی و چند زبان زنده دنیا مانند انگلیسی، اردو، عربی و آلمانی آشنا بوده، بیشترین و عمیق ترین تاثیرها را از فرهنگ و تمدن ایران و شعرا و دانشمندان و عرفا و فلاسفه ایرانی و اندیشه های ایشان و نیز از زبان و ادبیات فارسی پذیرفته است؛ به گونه ای که علاوه بر دارابودن دیوان شعری مستقل به زبان فارسی، آشکارا نیز بیان کرده است که زبان فارسی را برای بیان خواسته های قلبی اش مناسب تر از زبان مادری اش می داند.
    کلید واژگان: ایران, فرهنگ و تمدن ایرانی, ایرانی گری اقبال, علم, حکمت و عرفان}
    G. Sarami *
    The aim of thisarticle is to depict the true, scholarly and deep interest of Iqbal Lahori, the great Pakistani poet,in Iranian culture and Persian Language and civilization. First a couplet out of his renown Ghazal composed on Iranians, which represents the works in verse and prose attributed to Iqbal Lahori , is discussed to show that he was well familiar with the Iranian culture and even with some particular symbols in Persian literature.Thenthe five subjectsof religion, philosophy and theology, mysticism, reason and love, and Persian language, which are the most important constituents of the Iranian culturalare explained and discussed in relation to the work of Iqbal Lahori.It is concluded that the Iranian cultural components,rites and traditions are blendedthoroughly with his literary and philosophical books.
    Keywords: Iran, Iranian Culture, Civilization, Iqbal Lahori, Science, Wisdom, Mysticism}
  • فرشته محجوب
    انسان در تمامی ادوار و هر زمان که با «خود» خلوتی داشته و در جست وجوی شناخت زوایای پنهان و رازآمیز آن برآمده، خویشتن را بسیار پیچیده و با عمقی حیرت انگیز یافته تا آن اندازه که حتی در گذر زمان و با وجود مطالعات گوناگون از هر طیف نیز، همچنان جنبه های درونیش ناشناخته، مجهول و نامکشوف مانده است. ضرورت این شناخت که پیوسته مورد تاکید و توصیه پیامبران و اولیاء الهی بوده است و رابطه ای تنگاتنگ با جهان بینی بشر و شناخت کل هستی و سپس خداوند یافته است؛ انسان را وادار می سازد با تامل در لایه های ناشناخته درونی وجود، ابعاد ژرف و عمیق هستی خود را واکاوی کند و ضرورت این معرفت را بر سایر معارف مقدم و ارجح بداند. این شناخت تا بدان اندازه مهم است که در نظر برخی از بزرگان حکمت و عرفان، هرکس معنی حدیث « من عرف نفسه فقدعرف ربه» را به درستی بداند و بر زوایای آن اشراف یابد، می تواند جمیع مسائل اصیل فلسفی و مطالب قویم حکمت متعالی و حقایق عرفانی را از آن دریابد.
    از آنجا که غالب آثار و تالیفات عارفانه بر پایه شناخت رب و نحوه دید انسان به این مهم و در نتیجه آن چگونگی جهان بینی او به نگارش درآمده، حدیث مذکور به عنوان مرجعی برجسته و ارزشمند به دفعات در این آثار مورد استناد قرارگرفته است و شرح و تبیین شده تا بدان حدکه در زمره ضروری ترین مباحث مندرج در این آثار به شمار آمده است. در بسیاری موارد نیز ارائه تمثیل و حکایت، این مفاهیم را عینی و ملموس تر ساخته، دریافت دشواری های آن را آسان ترکرده است. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی سندی و واکاوی مفردات و اجزاء متشکله این حدیث شریف با رویکرد غالب عرفانی، تحلیل و تعاریفی نیز از مفاهیم مرتبط بدان همچون تلازم معرفت نفس و رب، ممکن یا ناممکن بودن این شناخت و نوع این معرفت بر پایه حصولی یا حضوری بودن آن به دست دهد و سپس با ارائه شواهد مثال از متون عرفانی در هر باب به مفاهیم مشترک مرتبط با این شناخت همچون تعریف، مقدمات و نتایج معرفت نفس و رب و مراتب هر یک بپردازد و آن ها را بر پایه وجوه تشابه یا تفریق دسته بندی نماید.
    کلید واژگان: رب, حکمت, عرفان, معرفت, نفس}
    Fereshteh Mahjoub
    In each moment that human has tête-a-tête with the Self and tries to know its hidden and mysterious aspects, he finds it very complicated and deep to the extent that its various aspects are still unknown and unraveled despite different studies on it in variegated fields. The necessity of this kind of knowledge which has been emphasized by the prophets and saints, and has a close relationship with the worldview of the human and knowledge of the existence and God, urges man to explore the deep dimensions of his existence by contemplating on unknown layers of existence, and consider this kind of knowledge prior to other kinds of knowledge. This kind of knowledge is so important that, in the view of some great philosophers and mystics, anyone who understands the true meaning of the hadith “one who knows his Self will know the God” can understand all philosophical, theological and mystical issues and truths.
    Since most mystical works and writings have been written on the basis of knowledge of God and the worldview of the human, the abovementioned hadith has been frequently referred to and interpreted and commented upon as a valuable reference to the extent that it has been regarded amongst the most necessary issues in such works. In most cases, the use of allegories and tales have made this such an issue more tangible and concrete, and facilitated the understanding of its difficulties. While investigating the evidence and exploring the constituents of this hadith with mystical approach, this paper aims to offer an analysis of the relative concepts such as the interrelationship of the knowledge of the Self and God, possibility and impossibility of such knowledge and the type of this knowledge (acquired or by-heart) and, then, by presenting some examples from mystical texts, it tries to discuss the concepts related to this kind of knowledge like definition, premises and results of the knowledge of the Self and God, and classify them on the basis of their similarities and differences.
    Keywords: God, wisdom, mysticism, knowledge, Self}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال