جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « خشونت » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »
تکرار جستجوی کلیدواژه «خشونت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
خشونت کلامی به هر کلامی اطلاق می شود که در آن گوینده با بهره گیری از واژه ها و عبارت های زبانی خاص با رویکردی خصمانه به کنترل و تحقیر اجبار، توهین، تهدید، تحقیر، اتهام مسخره کردن، متلک، هرزگی در بیان مخاطب بپردازد. از آنجا که بخش مهمی از نظام کلامی منتقدان اجتماعی ساختاری خشونت آمیز دارد، پس می توان دیوان حافظ را در سطح مواجهه فردی او با دیگری و نقد نظام ایدئولوژیک حاکم بر جامعه، به عنوان سوژه ای جذاب در خوانشی نو از این منظر دانست. بنابراین در این پژوهش پس از بررسی تعاریف متعدد در حوزه خشونت، نخست به تعریف خشونت کلامی در دوره معاصر و سپس ارتباط آن با دیوان حافظ به صورت خاص پرداخته خواهد شد. در ادامه، ملاحظه خواهد گردید که خشونت به دو ساحت کلان کلامی و غیر کلامی و همچنین خشونت کلامی نیز به دو دسته خشونت کلامی صریح و خشونت کلامی غیر صریح بر ساخته از صور خیال شاعر تقسیم بندی می گردد و در نهایت نیز به بررسی وارونه گویی پرداخته خواهد شد . نتایج حاصل از تحلیل، بر میزان و انواع خشونت کلامی با توجه به انواع دلالت ها در پرداختن موضوع و مخاطب در شعر حافظ حکم خواهد کرد؛ مضاف بر اینکه حافظ در شعر بصورت مستقیم یا ضمنی، از توصیفات و واژگانی در قالب کلمات رکیک، تعریض و تهکم، در نسبت با دیگری چه در سطح مواجهه فردی و چه اجتماعی استفاده می کند که می تواند فرد مورد خطاب را دچار حس سرخوردگی، یاس، حس دست انداخته شدن، ناامیدی و تحقیر کند و با توجه به تعاریف مدرن از خشونت کلامی، شعر حافظ را می توان در رده آثاری با بسامد نسبتا بالای خشونت کلامی قرار داد.کلید واژگان: خشونت, خشونت کلامی, دلالت متنی, هجو, حافظ}Verbal violence refers to any speech in which the speaker antagonistically exploits specific words and phrases to control, humiliate, coerce, threaten, ridicule, and quip his/her audience. Also, it refers to promiscuity in the speaker’s discourse. Social critics’ verbal system largely has an aggressive structure. As a social critic, Hafiz reflected his critique in his divan. Thus, his work can be a fresh, intersecting, social arena to examine verbal violence in his critical and individual encounter with a dominant ideological system. The current study will initially survey various definitions of violence. Then, it will define violence in the contemporary world. Afterward, it will concentrate on the violence within Hafiz’s divan. It will demonstrate that violence in Hafiz’s poetry is divided into verbal and nonverbal violence. The former has two categories: implicit and explicit. Given the implicit violence, it is the product of the poet’s imagination. Lastly, the current article will study ‘inversion’ in the divan. The study results highlight the different degrees and types of verbal violence in Hafiz’s poetry when one pays attention to the implications of violence and its subject and addressees. Furthermore, findings indicate that Hafiz directly or indirectly employs vulgar and sarcastic expressions and descriptions in his relation to others at individual and social levels. Indeed, Hafiz’s verbal violence can create in his addressees a sense of abandonment, frustration, sorrow, and humiliation. Given the modern definitions of violence, one can classify with literary works containing high frequency of violenceKeywords: Violence, Verbal Violence, Textual Implications, Satire, Hafiz}
-
خشونت کلامی یکی از موضوعات اصلی در حوزه مطالعات زبان شناسی اجتماعی است. پژوهش کیفی حاضر به مطالعه ابعاد خشونت کلامی جنسیت محور در محیط کار بر اساس دیدگاه کالپپر پرداخته است. مشارکت کنندگان در پژوهش کارکنان زن شاغل در ادارات شهر تهران هستند که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند و پس از مقوله بندی بر اساس نظریه اجتماعی شناختی کالپپر به عنوان یک رویکرد پسامدرن مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشا ن دهنده اشکال متفاوتی از خشونت در قالب خشونت کلامی آشکار و پنهان است که توسط مردان به شکل تحقیر ، توهین، شماتت، تهدید، لاس زدن و محبت کاذب خود را آشکار ساخته است. بر اساس یافته ها استفاده از خشونت کلامی توسط مردان هدفمند، تعمدی وآگاهانه و درک زنان از خشونت کلامی بی ادبانه، خصمانه و آزاردهنده است. نجارب زنان در پژوهش حاضر نشان می دهد که خشونت کلامی جنسیت محور در محیط کار، استفاده هدفمند و منفعت طلبانه مردان از کلیشه های جنسیتی برای تهدید و تخریب وجهه زنان، ، حفظ و ارتقای وجهه مردانه، کامیابی و منفعت جنسی و درعین حال منفعت شغلی در رقابت با زنان در محیط کار است. نتایج پژوهش نشان می دهد که «زبان» چگونه متاثر از هنجارهای اجتماعی و کلیشه های جنسیتی، بافت، احساسات و امیال فردی می تواند فراتر از ابزار ارتباطی به ابزاری هدفمند برای خشونت کلامی در محل کار تبدیل شود.کلید واژگان: زبان شناسی اجتماعی, خشونت, خشونت کلامی, جنسیت, زنان شاغل, نظریه بی ادبی کالپپر, زبانشناسی اجتماعی}Analysis of Gender-based Verbal Violence at the Workplace Using Culpeper’s Social Cognitive ApproachVerbal violence is one of the main topics in the field of sociolinguistic studies. The purpose of this research is to study the dimensions of gender-based verbal violence based on Culpeper's perspective. The participants in the research were female employees working in the institutions in Tehran, who were selected based on purposive sampling. The data were collected through semi-structured interviews, and were subsequently categorized and analyzed based on Culpeper's social cognitive theory as a postmodern approach. The findings revealed both forms of verbal violence, namely, Bald On-record and Off-record, which include humiliation, insulting, blame-shifting, threatening, flirting, and, deceptive affection. Based on the findings, men use verbal violence purposefully, intentionally, and consciously, and women perceive verbal violence as rude, hostile, and irritating. Furthermore, women’s experience of gender-based verbal violence in the workplace shows that such behavior is a self-serving tool for men to benefit from gender stereotyping in order to attack women’s face, maintain and promote men’s face, advance their sexual harassment, and at the same time, excel in workplace competitions ahead of their women co-workers. The results also disclose how “language” that is affected by social norms, gender stereotypes, context, emotions, and individual desires can become more than a communicational tool, and be used as gender-based verbal violence in the workplace.Keywords: sociolinguistics, violence, Verbal violence, Gender, female employees, Culpeper’s impoliteness theory}
-
شریف ورزر شاعر کرد عراقی از شعرای معاصر در قرن بیستم است که دوران حیاتش در سایه سیطره رژیم توتالیتر بعث بر اقلیم کردستان سپری شده و شاهد ارتکاب جنایت و نسل کشی بر ضد مردم کرد و رنج و دردمندی آنان بوده است. در چنین شرایطی، ورزر به عنوان شاعری متعهد، سروده های خود را به آینه بازنمایی رنج های مردم و خشونت سیستماتیک و جنایت های رواداشته شده بر آنان از سوی رژیم بعث تبدیل کرده و روایتگر عذاب های مردم بی بهره از حق زندگی و آزادی در سیستم افراط گرای فاشیستی توتالیتر گشته است. از آن روی که تاکنون جستار مستقلی به بررسی پیامدهای هژمونی رژیم توتالیتر بعث در سروده های شریف ورزر نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به تحلیل پیامدهای سیطره رژیم بعث در سروده های شاعر بپردازد. مساله بنیادین پژوهش حاضر این است که جلوه های اقتدارگرایی و تمامیت خواهی منجر به ارتکاب جنایت و خشونت و نسل کشی، چگونه و در چه قالب هایی در سروده های شاعر نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مساله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر بررسی جامعه شناختی بن مایه های سروده های شاعر بهره گرفته است. قتل عام و نسل کشی، کوچاندن قهری و انتقال به اردوگاه های کار اجباری، شکنجه و خشونت سیستماتیک، ویرانگری و تخریب و آوارگی مردم از بارزترین بروندادهای سلطه رژیم توتالیتر بعث بر مناطق کردنشین بوده که در سروده های ورزر بازنمایی شده است و با رویکرد تاریخی سیاسی همه سونگر، روایتگر رنجی جانکاه و خشونت و نسل کشی برآمده از انسانیت زدایی و قتل عامی چندهزار نفره در فرایند هیچ انگاری دیگری بیگانه و غیر عرب بوده است.کلید واژگان: ادبیات سیاسی, شریف ورزر, توتالیتاریسم, جنایت, نسل کشی, خشونت, ادبیات کردی}Beyond the one-sided tenet based on the self-centeredness of totalitarian and fascist regimes, is engraved the elimination of the other from the domain of power and legitimacy, and the deprivation of human rights and citizenship within the framework of the self-written law of considering the other as an inferior race and a hostile enemy in opposition to the integral values of the totalitarian system which defines everything and everyone in the form of a single self-believer in the manifesto of the central totalitarian state, and, by denying the identity of another as an alien, tries to redefine the collective identity in the framework of extreme and fascist racism. Following such an idea, the present age has turned into a hegemonic era of war, violence bloodshed, and genocide, and, the elimination of racial minorities in order to homogenize the belief-ethnic structure of societies under the domination of totalitarian governments shows itself on the injured face of human rights. The result of a hostile attitude towards others and trying to subjugate racial groups is resorting to violence and horrible crimes which has turned the contemporary period into a scene of prehistoric killings and violent behavior and removed the characteristic of civility, coexistence and peaceful human dialogue from its face.Keywords: olitical literature, Sharif Varzer, Totalitarianism, crime, Genocide, Violence, Kurdish literature}
-
The bulk of what we know as violence is myth. Since myths have been told and retold over the years, they have been taken as truth. This paper explores racial myths as representations of verbal violence in Toni Morrison's The Bluest Eye, Sula, and Beloved. Toni Morrison as an African-American identity explorer dwells on the slogans and myths as manifestations of Žižekian symbolic violence. Methodologically, this study uses political discourse analysis, black gendered feminism and psychoanalysis in the light of Slavoj Žižek's commentary on violence to be the approaches of analyzing the drawn data. The fusion of psychoanalytic terms with political ones sheds a fresh light on the concepts of ideology and violence. This paper aims at exploring the mechanisms of the black violence myth that spread the racial beliefs that Africans are more violence prone and have higher pain tolerance than Europeans. The conclusion extracted from this study confirms that the discourse of the myths functions as pseudo-ideologies to normalize the violence against non-European races and stop the African subalterns' resistance in the form of fighting back against the raids of the Europeans.
Keywords: Black violence myth, Violence, Pseudo-ideology, Slavoj Žižek, Toni Morrison} -
در کمدی های ویلیام شکسپیر، خشونت نقش غیرفیزیکی ولی موثری در خوار شمردن و محروم نمودن شخصیت های به حاشیه رانده شده دارد. به موجب ذات غیرفیزیکی اش، می توان این نوع خشونت را بوسیله دیدگاه اسلاوی ژیژک پیرامون وجوه عینی و شخصی خشونت مورد بررسی قرار داد، وجوهی که در کنار یکدیگر گفتمان خشونت را شکل می دهند. با تمیز دادن گفتمان خشونت در کمدی های منتخب شکسپیر - رام کردن زن سرکش، تاجر ونیزی، و رویا در نیمه شب تابستان - مطالعه حاضر عمق پست شمردن حاشیه رانده شده ها را در این کمدی ها نشان خواهد داد. همچنین، مطالعه این مهم را بررسی خواهد کرد که چگونه عاملیت شخصیت های به حاشیه رانده شده با وجود اینکه در مواقعی موفق به چالش کشیدن نظام پدرسالار هستند همواره تحت سلطه وجه عینی و وجه شخصی خشونت قرار می گیرند. در استفاده از دیدگاه ژیژک در مورد خشونت، مطالعه حاضر از ایده او پیرامون مفهوم تعارض نیز استفاده خواهد کرد. در پایان، مطالعه با تعریف دو نوع خنده، نشان می دهد که گفتمان خشونت هم اعمال کننده خشونت و هم و به حاشیه رانده شده را به چالش می کشد.
کلید واژگان: کمدی, خشونت, خنده, اسلاوی ژیژک, رویا در نیمه شب تابستان, رام کردن زن سرکش, تاجر ونیزی}IntroductionIn order to insist upon discursive reconfiguration of violence in Shakespeare’s comedies, critics bring examples of civic and political violence, and matrimonial/domestic and erotic manipulations in plays’ real and fantastic worlds. In plays such as The Merchant of Venice, The Taming of the Shrew and A Midsummer Night’s Dream, the manifests of non-physical violence could be identified in an epitomical manner, and afterwards one could see how such manifests of violence could be recognized in Shakespeare’s other comedies.
Approach and MethodologyConsidering the reconfiguration of violence and elimination of physical violence, the present study reads violence in Shakespeare’s aforementioned comedies as a discursive violence. For devising a definition of this kind of violence, it uses Slavoj Zizek’s ideas on the issue of violence and how he defines violence discursively. In his definition, Zizek discriminates between the objective violence, which comes from impersonal, exclusive, systematic and so-called objective nexuses of power and subjective violence, which comes from subjective rendition of each individual from implementation of violence in sites for which objective violence has not defined any containment strategy. In the case of subjective violence, intentions and motivations behind violence are murky and uncontainable, giving its operation the necessary fluidity. While discussing the manifests of subjective violence, the present study finds instances of what Zizek calls to be antimonies; discursive points around which two rational arguments can be represented without any promise of resolution.Literature ReviewIn the first part entitled “Objective and Subjective Violence in Shakespeare’s Comedies”, the study discerns between two kinds of violence in Shakespeare’s comedies through the utilization of Zizek’s notions on violence in Violence: Six Sideway Reflections. In “The Antimony of Victimization in Shakespeare’s Comedies”, the study utilizes Zizek’s notion of antimony next to notions of other critics such as Dympna Callaghan in Shakespeare without Women, Natasha Korda in “Household Kates: Domesticating Commodities in The Taming of the Shrew, Emily Detmer in “Civilizing Subordination: Domestic Violence and The Taming of the Shrew”, Michael Taylor in “The Darker Purpose of A Midsummer Night’s Dream” and Lisa S. Starks-Estes in Violence, Trauma and Virtus so that a less optimistic interpretation of seemingly emancipative and empowering moments for the marginalized characters – or the plays’ others – could be represented, which in turn, could show the workings of non-physical yet effective violence and subjugation against such characters. Finally, in “Discursive Laughter in William Shakespeare’s Comedies”, the present study brings Edward Berry’s discussion of Carnivalesque and Hobbesian laughter and locate Shakespearean laughter in the middle of them.
ConclusionIn the present study, it is indicated that the domain of the marginalized characters of Shakespeare’s comedies is in a site where the objective violence has no authority and it is subjects themselves that need to inflict the violence on them on the basis of their rendition of it. Zizek observes that these renditions are affected by what is not included in the symbolic order of the objective violence and that is why Petruchio starts not behaving in a physically violent manner, Shylock is not treated in a conventional legal term and Hermia and Helena are not contained through rational means of recuperation. It is as if all of these characters need to be dealt within antimonic sites where every possibility of resilience and liberation can be recuperated through subjective interpretations of the suppressors.
Keywords: Comedy, Violence, Laughter, Slavoj Zizek, Midsummer Night Dream, The Taming of the Shrew, The Merchant of Venice} -
مقاله حاضر هدف دارد به مطالعه پیوند سیاسی میان رومن رولان (1944-1866) و ماهاتما گاندی (1869-1948) پرداخته و اهمیت "عدم خشونت" را به عنوان پایه و اساس هر صلح پایدار، نمایان سازد. بعلاوه، دو واژه متضاد خشونت (جنگ) و عدم خشونت (خرد) علاوه بر نزدیک کردن فرانسه به هند، رومن رولان و گاندی را بعنوان طلایه داران صلح و استقلال ملی معرفی می نماید. با تاثیر پذیری از گاندی، نویسنده فرانسوی اعتقاد دارد که باید تاکتیک عدم خشونت برای نجات بشریت بکار گرفته شود، زیرا بشریت بدلیل فقدان ایمان واقعی زایل شده است : شآن و وقار انسانی با ایمان الهی پیوند دارد. علاوه براین، انگیزه رومن رولان برای پذیرش روش گاندی در من الهی توجیع می گردد که با من شخصی در تضاد است. بنابراین تلاش خواهیم کرد اهمیت خرد در مبادلات اجتماعی-سیاسی میان این دو متفکر متعهد را نشان دهیم و در آنجا دلیل هر مبارزه فردی را مشخص نماییم.
کلید واژگان: گاندی, عدم خشونت, خرد, رومن رولان, خشونت}RésuméCe présent article a pour objet d’étudier l’amitié politique de Romain Rolland (1866-1944) avec Mahatma Gandhi (1869-1948) afin de mettre en évidence « la non-violence » comme le principe de toute paix constante. De plus, la violence (la guerre) et la non-violence (la sagesse) sont deux termes contradictoires qui rapprochent non seulement la France de l’Inde, mais représentent Romain Rolland et Gandhi comme les pionniers de la paix et de l’indépendance nationale. En s’inspirant de Gandhi, l’auteur français croit qu’il faut appliquer la tactique de la non-violence pour sauver l’humanité, car celle-ci est corrompue par le manque d’une foi ardente : la dignité humain est liée à la foi divine. En outre, la motivation de Romain Rolland pour la réception de la méthode de Gandhi se justifie par un Moi divin qui s’oppose au Moi individuel. On s’efforcera de montrer l’importance de la sagesse dans les échanges sociopolitiques entre ces deux penseurs engagés et d’en extraire le motif de tout combat singulier.
Keywords: Mots- clés : Gandhi, Non-violence, Sagesse, Romain Rolland, violence} -
تحلیل جامعه شناختی انواع خشونت مقوله مهمی است که با استفاده از آرای تیوری پردازانی همچون بوردیو می توان به آن پرداخت. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی شخصیت های زن رمان های «پرنده من» از فریبا وفی و «دفترچه ممنوع» از آلبا دسس پدس می پردازد. و با بررسی تطبیقی میزان اثرگذاری انواع خشونت، در میدان های اجتماعی، فرهنگی و کنشگری های زنان و مردان بر یکدیگر، نشان می دهد که خشونت به (ویژه خشونت نمایان و کنشگرانه مردانه) و بازنمایی محدودیت های زنان دو جامعه چگونه جلوه بیرونی می یابد و در کجاهای متن به صورت خشونت سیستمی، نمادین، پنهانی و رفتار کنش پذیرانه با همدستی عاملان در لایه های غایب جامعه، بر زنان تحمیل می شود. نتیجه پژوهش در قیاس بین کنشگران اجتماعی مرد و زن نشان می دهد که، زنان زخم خورده انواع مختلف خشونت و کنترل های اجتماعی هستند، در تولید و بازتولید سرمایه ها در فضاهای اجتماعی و فرهنگی در فرودستی و کاستی نسبت به مردان قرار دارند. میزان خشونت وارده بر مردان نسبت به زنان و کودکان در درجه پایین تر و به شدت کم رنگ تری قرار دارد. کنشگری مردان جامعه با توسل به سلطه مردانه و حاکمیت مردسالارانه جوامع در پنج نوع خشونت (نمادین، سیستمی، فیزیکی، جنسی و زبانی) نسبت به زنان و کودکان بیشتر است. خشونت سیستمی و خشونت نمادین، نسبت به خشونت فیزیکی و زبانی به طرزی پنهان بر زنان آسیب بیشتری وارد می کند، از طرفی همدستی و سلطه پذیری جوامع زنانه و کنشگران زن راه تسلط و سلطه گری مردان را بر زنان هموارتر می سازد.
کلید واژگان: جامعه شناسی, مقایسه تطبیقی, خشونت, بوردیو}Sociological analysis of types of violence is an important issue that can be addressed using the views of theorists such as Bourdieu. This article uses a descriptive-analytical method to analyze the female characters in the novels "My Bird" by Fariba Wafi and "The Forbidden Book" by Alba Accessups. And by comparatively examining the extent of the impact of violence in the social, cultural, and activist contexts of women and men, it shows how violence (especially explicit and active male violence) and the representation of the limitations of women in both societies are externalized. Forms of systemic, symbolic, covert, and actionable violence are imposed on women with the complicity of perpetrators in the absent strata of society. The results of the study in comparison between male and female social actors show that women are victims of various types of violence and social controls, in the production and reproduction of capital in social and cultural spaces are inferior to men. The rate of violence against men is lower and much lower than that of women and children. The activism of men in society by resorting to male domination and patriarchal rule of societies in five types of violence (symbolic, systemic, physical, sexual and linguistic) is more than women and children. Systemic violence and symbolic violence covertly harm women more than physical and verbal violence. On the other hand, the complicity and dominance of women communities and women activists paves the way for male domination over women.
Keywords: Sociology, comparative comparison, Violence, Bourdieu} -
زبان پدیده ای اجتماعی است. آنچه در جامعه می گذرد، در زبان منعکس می شود. به همین دلیل، مطالعه اجتماعی زبان می تواند واقعیت هایی را در مورد جامعه زبانی نشان دهد. اگر جامعه ای خشن، بی ادب یا غمگین باشد، در زبان جلوه گر می شود. با این فرض، مقاله حاضر به بررسی سیر سه ویژگی اجتماعی خشونت، ادب، و غم و شادی و بازتاب آن در زبان فارسی در پنج دهه گذشته می پردازد. دو پرسش اصلی پژوهش این است: آیا جامعه فارسی زبان در پنج دهه گذشته خشن تر، بی ادب تر و غمگین تر شده است؟ آیا بین رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی و سیر این تغییرات رابطه ای وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها پیکره ای زبانی از پنج دهه گذشته تحلیل شد که شامل فیلم های سینمایی، روزنامه ها، داستان ها، سخنرانی های سیاست مداران و ترانه ها بود. پیکره به پنج دهه تقسیم شد که در هر دهه یک یا چند رخداد مهم سیاسی و اجتماعی در کشور روی داده است: دهه پنجاه (انقلاب)، دهه شصت (جنگ)، دهه هفتاد (سازندگی و اصلاحات)، دهه هشتاد (مهرورزی و مسایل انتخابات) و دهه نود (اعتدال و تحریم). در این پیکره به دنبال یافتن، تحلیل و تعیین فراوانی ابزار زبانی بوده ایم که ویژگی های مد نظر را نشان می دهد؛ مانند استعاره ها، صفات، صورت های خطاب، و دشواژه ها. این مطالعه نشان می دهد که به صورت کلی جامعه فارسی زبان حداقل در دو دهه گذشته خشن تر، بی ادب تر و غمگین تر شده است. همچنین ارتباط مشخصی بین رخدادهای اصلی سیاسی-اجتماعی در هر دهه و میزان افزایش یا کاهش ویژگی های مذکور دیده می شود.کلید واژگان: خشونت, ادب, غم و شادی, استعاره مفهومی, زبان شناسی شناختی}Language is a social phenomenon. What happens in society is reflected in language. For this reason, the social study of language can reveal facts about the language community. If a society is violent, rude or sad, it manifests itself in language. With this assumption, the present paper examines the rate of the three social characteristics of violence, politeness, and sadness and happiness and its reflection in the Persian language in the last five decades. The two main questions of the research are: Has the Persian-speaking community become more violent, rude and sad in the last five decades? Is there a connection between important political and social events and the rate of these changes? To answer these questions, a corpus from the past five decades were analysed, including movies, newspapers, stories, speeches by politicians, and songs. The corpus was divided into five decades, in each decade one or more important political and social events took place in the country: the fifties (revolution), the sixties (war), the seventies (construction and reformations), the eighties (kindness and election issues), and the nineties (moderation and sanctions). In this corpus, we have sought to find, analyse and determine the frequency of language tools that show the desired characteristics such as metaphors, adjectives, forms of address, and taboo words. This study shows that generally the Persian-speaking community has become more violent, rude, and sad at least in the last two decades. There is also a clear relationship between the main socio-political events in each decade and the rate of increase or decrease of these characteristics.Keywords: Violence, politeness, sadness, happiness, conceptual metaphor, cognitive linguistics}
-
پژوهشنامه جریان شناسی شعر و داستان ادبیات معاصر ایران، سال دوم شماره 2 (پاییز و زمستان 1399)، صص 143 -171
رمان های حاضر با تجربه انسان هایی همراه با واقعیت های زندگی گذشته وحال در ارتباط می باشد. در واقع در رمان های معاصر با وجود تحولات تازه همچنان رد پای مرد سالاری و زنانی که گرفتار خشونت می باشند به وضوح دیده می شود. مقاله مورد نظر به بررسی خشونت علیه زنان در رمان های طوبی و معنای شب، زنان بدون مردان، سگ و زمستان بلند آثار شهرنوش پارسی پور می پردازد. هر چند خشونت همان عمل فرد معین (جمعی از افراد یا گروهی خاص)است که به جان یا مال یا شرف دیگران تعرض و حمله می کند. فن به کار رفته در این پژوهش تحلیل محتوا می باشد. حاصل مطالعه چنان می نماید. که خشونت در این رمان ها نقش اساسی دارد و در قالب های گوناگون (آشکار و پنهان) ظاهر می شود و زنان را مغلوب می سازد. در واقع بیشترین خشونتی که در این رمان ها بکار رفته است. خشونت روانی می باشد. گاهی در گفتار وگاهی درکلام است و نمونه های آن عبارتند از: انتقاد ناروا، تحقیر، بد دهانی، فحاشی، توهین، تمسخر، گوشه و کنایه، متلک پرانی می باشد. در واقع می توان نتیجه گرفت که شهرنوش پارسی پور به عنوان یک زن در جامعه به گونه ای خشونت به زنان را در رمان های خود آشکار کرده است و به نوعی خواننده را با خود همراه کرده است که گویا در صحنه حضور داشته و از نزدیک شاهد وقایع بوده و سرکوب و حقارت زنان را در دو نسل متفاوت می بیند.
کلید واژگان: رمان, زنان, شهرنوش پارسی پور, خشونت, تعرض}The present-day novels are associated with the experience of humans , coupled whit the realities of past and present life in fact the present novel, despite the new developments, is still seen as a patriarcnal footprint and women who are rulnerablet to violence the article addresses the issue of violence against women in the novels of tuba and the meaning of the night, women without men dogs and the high winter works of shahrnoush parsipour using literary criticism.Violence however is the same act of a particular person (a group of individuals or a particular group) who attacks and attacks on the life or property of others. The technigue usea in this research is content analysis. The result of thers the technigue used in this research is content analys is the result of the study is that. Violence plays an essential role in these novels and appears in violence forms (revealing and hidden) and condemns woman . in fact the worst violence used in these novels is psychological violence. Sometimes it’s in speech and sometimes in theology and it’s examples are: false criticism humiliation mischief disgust in sult ridicule cornering and shouting trampling and in fact, it can be concluded that shahrnoush parsipour as a woman in society has exposed woman in their novels in a way of violence, and has brought some kind of reader that seems to be present at the scene and is close to witnesses it has been the events that saw the oppression and humiliation of woman in two
Keywords: violence, woman, novel, and shahrnoush parsipor} -
مقاله حاضر به بررسی مفاهیم «مسخ واقعیت» و «خشونت» و تاثیر آن بر «دیگری نژادی» می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری از نظریات منتقدانی نظیر باتلر و ژیژک و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «خشونت آشکار/سوبژکتیو»، «خشونت پنهان/ ابژکتیو» و «سوگ» در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که ساختار سیاسی آمریکایی، علی رغم داعیه دموکراسی و تساوی، از چه روش هایی در راستای حفظ ساختار سنتی آپارتاید استفاده می کند؟ بدین منظور، رمان پسران نیکل (2019)، اثر کلسان وایت هد بررسی می شود تا با تمرکز بر انواع خشونت و روش های «مسخ واقعیت» به چگونگی حذف تدریجی «دیگری نژادی» و درنتیجه حفظ سلسله مراتب قدرت بپردازد. چنین استدلال می شود که اعمال پدیده «مسخ واقعیت» علیه «دیگری نژادی»، نسخه افراطی «زیست سیاست» فوکویی است؛ چراکه همانند «زیست سیاست»، در این پدیده نیز قتل «دیگری نژادی» از سوی غرب با مصونیت قضایی همراه است؛ با این تفاوت که در پدیده «مسخ واقعیت»، ماهیت وجودی «دیگری نژادی» از همان ابتدای امر انکار می شود: یعنی، «دیگری» غرب ابتدا با مکانیسم های بازنمایی، از رده «انسانیت» خارج و سپس به «مرگ مدنی» دچار می شوند، به طوری که گویا هرگز فردی نبوده که زنده باشد تا قربانی جنایتی شود. درچنین حالتی، «دیگری» با کمترین هزینه سیاسی و درنتیجه بدون «سوگ» از اجتماع حذف می شود. گستردگی این امر، دال بر تقلیل یافتگی مفهوم «انسانیت» و خشونت عمیق ساختاری در عصر حاضر است.کلید واژگان: خشونت, مسخ واقعیت, باتلر, کلسان وایت هد, زیست سیاست, سوگ}This article focuses on the notions of ‘derealization’ and ‘violence’ to discuss the status of the racial ‘other’ in The Nickel Boys (2019), the acclaimed work of African-American writer, Colson Whitehead, from the perspective of new left thinkers and critics. Drawing on the views of Butler and Slovej Žižek, this paper argues why the United States of America, despite its democratic claims, has been torn by apartheid. To this end, the notions of ‘subjective’ violence, ‘objective’ violence, and ‘grief’ are discussed to depict such strategies as derealization which were deployed against the racial ‘other’ to eliminate him gradually from American society. It is argued that with the emergence of the ‘biopolitical’ structure and its focus on the management of the body, the hierarchy of ‘us and them’ was not done away with. On the contrary, it just replaced the old strategy of ethnic cleansing with a panopticon one which managed the racial ‘other’ by ‘derealizing’ and, thus, reducing him into a ghostly figure of ungrievable life who would be vanished soon. It can be drawn that in this system, the racial ‘other’ stands somewhere between death and life leading an Agambian ‘bare life’ of liminality in which he is treated as less than human.Keywords: Derealization, Ungrievable Life, Biopolitics, Subjective, Objective Violence Whitehead, Butler}
-
در چند دهه اخیر به دنبال تغییرات سیاسی اجتماعی و تغییر نگرش جامعه به مسایل زنان و زمزمههای آزادی آنان، داستاننویسان توجه خاصی به موضوع زنان داشتهاند و نوع نگرش جامعه به مسیولیتها و حقوق زنان در آثار آنان نمودار است. بررسی سیمای زنان در ادبیات و جامعه ضروری است؛ لذا در این پژوهش دو رمان جزیرهی سرگردانی سیمین دانشور و شوهر آهو خانم از علیمحمد افغانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف از نقد این دو اثر بررسی تقابل زنان با تبعیض و خشونت اجتماعی آنان است. مسایلی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است، مواردی چون: جلوههای مردسالاری، خشونت علیه زنان، نگرش جامعه به زن، اعتقاد به برتری مرد، ضعف زنانه، فمینیسم و... است. در این بررسیها به کتب جامعهشناختی استناد شده است. در پایان مسایلی که در داستانها مورد بحث قرار گرفته است، با یکدیگر مقایسه شده و مشخص شده در هر داستان کدام یک از عناصر پررنگتر و کدام کمجلوهتر است. نتایج حاکی از آن بود که در هر دو رمان نگاه منفی جامعه به زنین و وضعیت نابرابر میان زنان و مردان عامل اصلی خشونت و تبعیض به زنان است.
کلید واژگان: زن, خشونت, سنت, جزیره سرگردانی, شوهر آهوخانم}In recent decades, following socio-political changes and changes in society's attitudes towards women's issues and whispers of their freedom, novelists have paid special attention to the issue of women and the society's attitude towards women's responsibilities and rights is shown in their works. . It is necessary to study the image of women in literature and society; Therefore, in this study, two novels of the wandering island of Simin Daneshvar and Ahoo Khanum's husband by Ali Mohammad Afghani were examined. The purpose of criticizing these two works is to examine the confrontation between women and their discrimination and social violence. The issues discussed in this article are: manifestations of patriarchy, violence against women, society's attitude towards women, belief in male superiority, female weakness, feminism, and so on. Sociological books have been cited in these studies. At the end, the issues discussed in the stories are compared with each other and it is determined which of the elements is more colorful and which is less prominent in each story. The results showed that in both novels, society's negative view of women and the unequal situation between women and men is the main cause of violence and discrimination against women.
Keywords: Woman, Violence, Tradition, Wandering Island, My Deer Husband} -
از آنجا که خشونت، ناظر بر وجه سرکوبگر قدرت است، لاجرم در یک رابطه خشونت آمیز، طرفین فرادست و فرودست وجود دارد. ژیژک با ترکیب مفاهیم فلسفی و زندگی روزمره، توانسته است ابعاد مختلف امر خشن را ترسیم کند. رمان علی مایده داعش، روایت رنج مردمان ایزدی است که با هجوم و نسل کشی داعش مواجه شدند. این پژوهش با هدف تبیین لایه های مختلف خشونت داعش علیه ایزدیان از الگوی ژیژک بهره گرفت تا نشان دهد نویسنده چگونه ابعاد مختلف خشونت را لابه لای حوادث داستان بازنمایی کرده و از مسئله خشونت به عنوان درون مایه روایی بهره جسته است. نتایج تحقیق نشان داد تمام انواع خشونت در رمان، تحت تاثیر خشونت خدایگانی که ژیژک بدان اشاره کرده، صورت گرفته است. داعش با اعمال خشونت سیستمی، قصد نهادزدایی از خانواده و دیگر بنیان های اجتماعی را دارد. شیوه های داعش برای سرکوب زنان، کنش گرانه و نمادین است و در عین حال، از روش های کنش پذیرانه مانند به کارگیری زنان علیه زنان نیز غافل نبوده است. داعش در توجیه خشونت برای اعضای خود از تکفیر «دیگری» استفاده کرده و ایزدیان به عنوان جلوه ای از کفر که مانع تحقق اهداف خلافت اند محکوم به نابودی شدند. در رمان حاضر، زنان بزرگ ترین قربانیان خشونت اند و جایگاه فرودست آنها از منظر تاریخی، به قدرت داعش برای اعمال خشونت سیستمی و خدایگانی علیه زنان، افزوده است.
کلید واژگان: خشونت, نبرد سنجار, زنان ایزدی, زهراء عبدالله, اسلاوی ژیژک}Since violence represents suppressive aspect of power, a violent relationship between the inferior and superior parties is inevitable. By combining philosophical and everyday life concepts, Žižek depicted different dimensions of violence. The novel At the ISIS table narrates the suffering of the Izadi people who encountered the invasion and genocide of ISIL. Using Žižek's model, this study had an attempt to explain the different layers of ISIL violence against Izadi people to show how the author has represented different dimensions of violence in the events of the story and has applied the issue of violence as a narrative theme. The results of the research showed that all types of violence in the novel are influenced by the violence of the gods mentioned by Žižek. By applying systemic violence, ISIL intends to de-institutionalize the family and other social foundations. ISIL's methods for repressing women are active and symbolic, and at the same time, it has not neglected active methods such as using women against women. ISIL used takfir of the "other" to justify violence against its members, and the Izadis were doomed to destruction as a manifestation of infidelity that hindered the realization of the caliphate's objectives. In the present novel, women are the biggest victims of violence, and their inferior position has historically added to ISIL's power to commit systemic and absolute violence against women.
Keywords: Violence, Battle of Sinjar, Izadi Women, Zahra Abdullah, Slavoj Žižek} -
این پژوهش به واکاوی انواع خشونت در رمان لولی خنده فروش، ارتباط آن با «دیگربودگی» کولی ها و ارزیابی دریافت مخاطب نهفته از خشونت پراکنده در اثر می پردازد. لولی ها در ادبیات ایران حضوری کم رنگ دارند و همین دراقلیت بودگی و درحاشیه ماندگی، خشونت پنهانی است که رد پای آن ها را از واقعیت ادبی محو می کند. لولی خنده فروش از معدود رمان هایی است که جهان غریب لولی ها را ترسیم می کند و روایت آوارگی کولی ها و خشونتی است که از درون و بیرون به آن ها تحمیل می شود. خشونت را از دو بعد می توان در این اثر جست وجو کرد: خشونتی که از جامعه تاجیک (غیرکولی) به کولی ها تحمیل می شود و خشونتی که کولی ها به هم روا می دارند و بازتاب فشارهای بیرونی است. رمان مالامال از خشونت آشکار و پنهان است و با بهره گیری از «روایت های ناشنیده» و راویان کولی تبار، جهان خشونت بار کولی ها را لمس پذیر می کند. همچنین با کلیشه زدایی، تصویرهای سیاه وسفید کولی ها را به چالش می کشد. نظام سلسله مراتبی ارباب رعیتی، تبعیض های قومی نژادی، دشنام ها و تهمت ها، دوپارگی جامعه کولی و تاجیک، قتل، غارت، تعصب و شکنجه از مصداق های خشونت در رمان اکبرکرمانی نژاد هستند. این رمان با نگاهی آسیب شناختی خشونت فردی و جمعی را بازتاب می دهد و با ژرف کاوی انگیزش های خشونت بار، همدلی خواننده را برمی انگیزد. خشونت برای کولی ها به پیش فرض تبدیل شده است و آن ها به جای ایستادگی دربرابر خشونت، با عاملان خشونت همراه می شوند. مواجهه با «دیگری فرهنگی» خشونت نسل های آینده کولی ها را تعدیل می کند؛ اما نسل نو با هویتی میانه، همچنان دیگری فروتر باقی می ماند و همچون حاشیه ای است که به مرکز آمده و در میانه مرکز به حاشیه رانده شده است.
کلید واژگان: ادبیات اقلیت, ادبیات چندفرهنگی, ادبیات کولی ها, خشونت, علی اکبرکرمانی نژاد, لولی خنده فروش}This article investigates different types of violence in relation to otherness and perception of hidden audience aboutThis article investigates different types of violence in relation to otherness and perception of hidden audience about violence in the novel of Laughter-seller Gypsy. Gypsies are almost absent in Iranian literature; being othered and marginalized signifies the hidden violence obliterating their footprint from literature. Laughter-seller Gypsy is one of the rarest novels representing the strange world of gypsies. It narrates their wanderings, and the violence they bear from insiders and outsiders. Violence can be found in two dimensions in this novel: violence as imposed by non-gypsies on the travelers, and the other type installed by gypsies upon themselves, which reflects the external pressures. The author takes advantage of “counter-storytelling” and uses gypsy narrators to make the violent atmosphere tangible. Also, by breaking the clichés up, it challenges the black and white image of gypsy characters. The dominance of the hierarchical system, racial and ethnic discrimination, insults and curses, accusations, division of gypsy and non-gypsy society, ban of marriage between travelers and villagers, murder, plunder and torture are some types of violence in the Akbarkermaninejad’s novel. This novel reflects the personal and social violence, seeking its causes through a deep investigation, and develops empathy of audience. Violence is a habitus for gypsies and they not only don’t stop it, but also do it themselves. Facing the “cultural other” adjusts the violence of the later generations of gypsies, however, the new generation with medial identity always remains in lower position. Although it has come to the center, it has been pushed to border right in the center.
Keywords: Ali Akbarkermaninejad, gypsy literature, Laughter-Seller Gypsy, minority literature, multicultural literature, Violence} -
طاهر جاعوط، شاعر، نویسنده و خبرنگار الجزایری، در نوشتههایش، از خشونتی که از زمان استعمار تا پسااستعمار در کشورش پابرجامانده، سخن میگوید. پرسشی مهم که با توجه به نوشتههایش مطرح میشود این است که اثری که بهطور طبیعی چندصدا است، در بزنگاه واقعیت و خیال قرار دارد، حوزهها، زبانها و اصطلاحهای (کتبی و شفاهی) گوناگون را دربر میگیرد، تا چه اندازه از مشکلات خشونت، هویت، بینافرهنگی و زبانی پرده برمیدارد و همزمان مخاطب را نیز جذب می کند. برای رسیدن به جمعبندی دربارهی ترسیم و نمایش خشونت در مجموعه آثار جاعوط، عمدتا به سه اثر او داروغه ها، مصادره شده، آخرین تابستان خرد، که در محدوده ی رمان و در رفت و آمد میان واقعیت و خیال هستند پرداختهایم. با تکیه بر تحلیل گفتمان در رمان های مذکور به این نتیجه خواهیم رسید که جاعوط با برقراری پیوند میان محتوا و شکل خشونتی که الجزایر را به لرزه درآورده را نشان می دهد.
کلید واژگان: آخرین تابستان خرد, جاعوط, خشونت, داروغه ها, مصادره شده}Tahar Djaout, auteur, poète et journaliste algérien, aborde dans ses écrits la violence qui persiste dans son pays dans la période allant de l’arrivée du Colonisateur à l’époque postcoloniale. Chez Djaout, la question qui se pose c'est que l'œuvre qui est naturellement polyphonique, à la croisée du fictif et factuel, d'une diversité de domaines, de langues et d'expressions (orale/écrite), à quel point pourrait éclaircir les problèmes de violence, d'identité, d'interculturel et de linguistique et à la fois attirer son interlocuteur. Pour pouvoir arriver à une synthèse de la mise en scène de la violence dans son œuvre, nous nous sommes essentiellement penchée sur trois de ses écrits : Les Vigiles, L'Exproprié et Le Dernier été de la raison qui se situent plutôt dans le cadre du roman, chevauchant entre le factuel et le fictif. En analysant les discours dans les romans précités, nous allons déduire qu’en associant le fond à la forme, Djaout parvient à montrer la violence qui secoue son pays.
Keywords: Djaout, Le Dernier été de la raison, l'exproprié, Les Vigiles, violence} -
ادبیات داستانی جدید ایران محل ظهور اندیشه های نو و مترقی است؛ ازجمله، عرصه نقش آفرینی زنان، هم در جایگاه نویسنده و هم در مقام قهرمانان تاثیرگذار در خلق رخ دادهاست. در این ادبیات جدید، زنان دستمایه طرح معضلات در بسیاری از داستان ها می شوند. ازجمله این معضلات خشونت علیه زنان است. در این مقاله سعی شده است تا خشونت، انواع، ابزار و عوامل مختلف بروز آن در رمان های برگزیده دهه چهل با نام های سنگ صبور، شوهر آهوخانم، شازده احتجاب، و سووشون بررسی شود تا ازطریق آن، نگرش نویسندگان این آثار به حقوق زنان و مسایل موجود در جامعه نشان داده شود. با تحلیل محتوای آثار پیش گفته، بیشترین خشونت از نوع پنهان و آشکار در رمان شوهر آهوخانم دیده می شود و رمان های سنگ صبور و شازده احتجاب و سووشون به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار دارند. عوامل متعددی در بروز این خشونت ها نقش دارند: فرهنگ، عرف و سنت ها، عقاید مذهبی، خانواده و نگرش مردسالارانه و نا آگاهی زنان از حقوق خود و... ازجمله این علل به شمار می روند. طرح موضوع خشونت علیه زنان در رمان ها نشان می دهد که نویسندگان این دوره در جایگاه روشنفکران و مصلحان جامعه نگرش فمینیستی دارند و با اعتراض به سنت های جنسیت زده حاکم و نقد سلطه پدرسالارانه و نمایش وضعیت نامطلوب اجتماعی و موقعیت فرودست زنان، سعی می کنند به دفاع از حقوق آنها بپردازند.
کلید واژگان: زنان, خشونت, ادبیات داستانی, دهه چهل}New Iranian fiction is the birthplace of modern and progressive ideas. For example, it is an arena where women play a role both as writers and as influential heroes in the creation of events. In this new literature, women are the subject of problems in many stories. One of these problems is violence against women. In this paper, we made an attempt to investigate violence, its types and tools and various causes of its occurrence in selected novels of the 1940s entitled Sang-e Sabour, Showhar-e Ahou Khanom, Shazde Ehtejab, and Suvashon by means of which to portray their authors’ attitudes toward women’s rights and issues in the society. Analyzing the contents of the aforementioned works, the most violence in its hidden and overt forms can be seen in Showhar-e Ahou Khanom, followed by Sang-e Sabour, Shazde Ehtejab and Suvashon, respectively. Numerous factors play a role in the occurrence of this violence: culture, customs and traditions, religious beliefs, family and the patriarchal attitude and women’s ignorance of their rights, are among the causes. The issue of violence against women in the novels shows that the writers of this period, as intellectuals and reformers in the society, have a feminist attitude and try to defend women’s rights by protesting against the ruling sexist traditions and criticizing the patriarchal domination and showing the unfavorable social conditions and inferior status of women.
Keywords: Women, Violence, Fiction, The Forties} -
مطالعه ی حاضر تلاشی است ، جهت بررسی و نشان دادن خشونت زبانی و نارسایی آن در تعیین هویت و جنسیت سوژه. روش پژوهش روش توصیفی- تحلیلی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که جنسیت مجموعه ای از اعمال و رفتار ی است که توسط جامعه ایجاد شده است و از آنجا یی که فرد همواره یک جنس بیولوژ یکی دارد، کنش های بیولوژیکی و فرهنگی نیز رو ی فرد اعمال میشوند. زبان نیز به عنوان بافتی از اجتماع قدرت خود را از طریق به وجود آوردن کنش ها و اجراگری های سوژه های سخنگو به دست م یآورد و در جامعه تزریق میکند. زبان، هویتهای جنسیتی غی ر قابل قبول و مبهم را توصیف کرده و تلاش میکند تا از طریق واژگان و الگوهای جامعه آنها را معنادار کند . این هویت های جنسیتی از طریق زبان بر جامعه و افراد جامعه اعمال شده و باعث به وجود آمدن آنها میشوند. در نهایت زبان تلاش میکند تا سوژه هایی که آن هویتها را انتخاب کردهاند ، شناخت پذیر کند و اگر سوژه ای همسو با زبان حرکت نکند، سرکوب شده و از بین میرود.
کلید واژگان: زبان, خشونت, سوژه, جنسیت, هویت} -
ادبیات کهن فارسی همواره منادی مهرورزی و مداراگری بوده و از خشونت، نزاع و کینه بیزاری جسته است لیکن جامعه و تاریخ ایران مسیر متفاوت و پر تنشی را از سر گذرانده است. ادبیات در لایه های ژرف خود تصاویری محو و مبهم را از خشونتی افسار گسیخته بازتاب می دهد. گویی جنگ و ستیزه با تار و پود جامعه ایرانی تنیده شده است. نظامی گنجه ای یکی از شاعران صلح دوست ایرانی است که در شعرش عشق و دوستی موج می زند. با این همه در اعماق آثارش، ناخواسته نگره هایی از آن ذهنیت مبتنی بر خشونت و بی مدارایی را می توان دید. برای مثال جنگ از مضامین عمده شعر نظامی است. پای خشونت حتی به ساحت عشق نیز کشیده می شود. مجنون عاشق، بی میل نیست که برای تصاحب لیلی از زور استفاده کند، در مخزن الاسرار دو حکیم با دو نظر متفاوت علمی، خصومت را بدانجا می رسانند که حاضرند دیگری را به قتل برسانند و سر انجام این که اسکندر پس از اشغال ایران، با بی مداراگری تمام، آتشکده های زرتشتیان را تخریب می کند، رسوم دینی آنان را برمی چیند، شهرهای باشکوه را در آتش قهر خود می سوزاند و کتاب های علمی ایران زمین را به مقدونیه انتقال می دهد. از سوی دیگر جلوه های مدارا نیز در منظومه های نظامی تماشایی است. شیرین، خسرو را به مدارا و رعیت نوازی دعوت می کند. بهرام با تدبیری هوشمندانه مانع از وقوع جنگ با هم وطنانش می شود و پادشاهان گوش به معترضان صریح اللهجه خود می دهند.کلید واژگان: نظامی گنجه ای, خمسه, خشونت, مدارا و جنگ}Persian old literature has always proclaimed kindness and moderateness and has avoided violence, dispute and vengeance. Therefore, Iran society and history has passed through different and stressful paths. Literature represents a vague and blurred image of uncontrolled violence in its deep layers though disputes and war has woven with Iranian society warp and woof. Nizami Ganjavi is one of the Iranian poets and advocate of peace that love and friendship is felt in his poems. However, in the depth of his works, the traces of the mentality based on violence and lack of moderateness can be found unintentionally. For instance, war is one of the main content of Nizami poems and even the traces of violence can be seen in the realm of love. The lover Majnun tends to act violently for possessing of Leila, in Makhzanoal- Asrar(Treasure of Mysteries) two scholars with different scientific viewpoints debated so that they are ready to kill each other and finally, Alexander destructs the Zoroastrian temples violently and abolishes their religious rituals and put fire on their magnificent cities and transfers Iranians academic texts to Macedonia. On other hand, the manifestations of moderateness in Nizami verse are wonderful. Shirin invites Khosrow to moderation and hospitality of the people. Bahram prevents war with his compatriots with intelligent planning and the kings respond the protestors.Keywords: Nizami Ganjavi, Khamsa, violence, moderateness, war}
-
پژوهشنامه جریان شناسی شعر و داستان ادبیات معاصر ایران، سال یکم شماره 1 (بهار و تابستان 1398)، صص 147 -167
در آثار ادبی معاصر به ویژه در رمانهای معاصر افغانستان به زنان توجه شده است و بیشتر به مشکلات اجتماعی و معضلات زنان و احقاق حقوقشان به گونهای واضح پرداخته شده است. وضعیت زنان در افغانستان به علت آشفتگیهای زیادی که در سه دهه گذشته وجود داشته نابسامان است. بنابراین رمان، مشکلات و معضلات اجتماعی را که زنان در افغانستان با آن درگیر هستند به تصویر میکشد. خشونت در برابر زنان یکی از رویدادهای جامعه نارس میباشد که عدم اجرای قوانین، فرهنگ پایین، جهل و بیسودای، تعصب، افراط یا تفریط در مسایل مذهبی و غیره مسایلی به وجود آورده که مانع رسیدن زنان به حقوق خود در جامعه مرد سالار شده است. دراین پژوهش با روش توصیفی، تحلیل محتوا و بررسی موضوع خشونت در داستان های خالد حسنی پر داخته میشود، خالد حسینی در رمانهای خود انواع و اقسام خشونت، خشونت های خانوادگی و اجتماعی که منجر به خشونت های فیزیکی و رفتاری نیز میشود، لت و کوب، دشنام دادن، توهین و تحقیر ازدواج اجباری و... را به تصویر کشیده و تفاوت ها و شباهت ها را در آثار خودبه نمایش گذاشته است.
کلید واژگان: خالد حسینی, رمان, زن, خشونت, افغانستان} -
درد و رنج به عنوان یکی از وجوه برجسته و تراژیک زندگی، از مسایلی است که هر انسانی در زندگی خود با آن روبروست. این مساله در هنر و ادبیات به طور عام و در ادبیات معاصر به طور خاص، و به ویژه داستانهای کوتاه احمدمحمود و محمود دولتآبادی، ظهور و بروز یافته است. در این پژوهش، ضمن اشاره به مفهوم درد و رنج و ذکر انواع خشونت علیه زنان به بیان مصادیقی از آن در داستانهای کوتاه این دو نویسنده پرداخته شده است. فقر و شرایط نامساعد اقتصادی، بزرگترین عامل رنج زنان در داستانهای کوتاه این دو نویسنده هستند.
کلید واژگان: فقر, خشونت, داستان, زن}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.