دقیقی
در نشریات گروه ادبیات و زبان ها-
شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از آثار ادبی بزرگ این قابلیت را دارد که از منظرهای مختلف پژوهش شود. بخشی از این پژوهش ها، پژوهش های دستوری است. یکی از شاخصه های زبانی هر فرد که کلام او را از دیگران متمایز می کند، گستردگی کاربرد و معنای وندها و خصوصا وندهای فعلی است. مقایسه زبان دقیقی و فردوسی از منظر افعال پیشوندی، تفاوت زبانی این دو شاعر همشهری را بهتر مشخص می کند. ما در این پژوهش، گشتاسپ نامه را که 1015 بیت در قسمت گشتاسپ شاهنامه است، با 1015 بیت از فردوسی در قسمت لهراسپ و گشتاسپ مقایسه کرده ایم. وسعت معانی افعال پیشوندی در زبان فردوسی بیش از دقیقی است؛ اما از نظر کمیت، دقیقی، افعال پیشوندی بیشتری استفاده کرده است. در کلام دقیقی، پیشوند «فرود» به طور بارزی بیش از فردوسی استفاده شده است. «فرود آمدن»، در شعر دقیقی و «اندر آمدن» در شعر فردوسی بیشترین بسامد را دارند. فاصله افتادن میان پیشوند و بن اصلی فعل در شعر دقیقی، سه برابر فردوسی است؛ اما جابه جایی پیشوند و بن اصلی فعل، در زبان فردوسی بیش از دقیقی است. پیشوند «بر»، بیشترین پیشوند استفاده شده هر دو است که با لحن حماسی، حرکت و فضاهای حماسه و البته سبک خراسانی تناسب دارد. در تشخیص فعل پیشوندی، دشواری هایی در زبان دقیقی و فردوسی وجود دارد که نیازمند دقت و بررسی سایر وجوه کلام است.کلید واژگان: فردوسی، دقیقی، شاهنامه، گشتاسپنامه، فعل پیشوندی، حماسه
-
یکی از شاخصه های مهم در بررسی میزان ادبیت متون، واژه گزینی در محور جانشینی و ترکیب واژه ها در محور هم نشینی است. آن چه این گزینش و ترکیب را به ارزش هنری تبدیل میکند، کاربرد هنرمندانه آنها متناسب با بافت متن است. اگرچه شاید استخراج و تحلیل همه عناصر و تمایزات ادبی متون دشوار باشد، اما می توان بسیاری از آنها را برشمرد و تبیین نمود. از این رهگذر، قیدهای زمان، حالت و تشبیه و کارکردهای آنها به عنوان یکی از عناصر متون حماسی در گشتاسپ نامه دقیقی و بخش پادشاهی گشتاسپ در شاه نامه مقایسه و با روش توصیفی-تحلیلی بررسی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که فردوسی بیش از دقیقی در برجسته سازی ارزشهای ادبی قید به خصوص آمیزش قیدها با صور خیال اهتمام ورزیده و از این رو، اهتمام فردوسی و کم توجهی دقیقی به آمیزش قیدها با صور خیال، تفاوت عمده دو شاعر در کاربرد قید است. از همین رهگذر، قید زمان در شاه نامه بیش از گشتاسپ نامه با صور خیال و فضاسازی مرتبط است و به سبب ارزش سبکیاش، میتوان آن را «قید تصویری» نامید که علاوه بر ارزش ادبی، ارزش فکری نیز دارد. واژه ها در ساختمان قید زمان در گشتاسپ نامه به اندازه شاه نامه، رنگ و لحن حماسی ندارند. قید حالت در شاه نامه یکی از شگردهای توصیف رفتار، حالات روحی و حرکات رزمی قهرمانان، خلق ایجاز و موسیقی است. یکی از تمایزات قید تشبیه در شاه نامه، «به گزین» کردن قیدها، به خصوص ادات تشبیه است. مشبه به ها و ادات تشبیه در شاه نامه نسبت به گشتاسپ نامه، لحن و رنگ حماسی بیشتری دارند و تنوع آنها در شاه نامه دال بر قدرت تخیل و تعالی فکر فردوسی است.
کلید واژگان: فردوسی، دقیقی، گشتاسپ نامه، قید، کارکردهای قیدOne of the major characteristics in examining the literary level of texts is the lexicon/vocabulary in the paradagmatic axis and combination of words in the syntagmatic axis. What turns such a selection and word combination into a work of art is the artistic usage of it in a suitable context. Although the extraction and analysis of all the elements and literary distinction of texts could be difficult, we can list and discuss many of them. In this way, adverbs of time, manner, and metaphor and their use in the elements of epic texts in Daghighi’s Gashtasp Nameh and in the Gashtasp’s Kingdom chapter in Shah Nameh were examined through a descriptive-analytical approach. Findings of the study showed that Ferdowsi has a wider knowledge and is more skillful than Daghighi in the epical use of adverbs. Adverbs of time used in Shahnameh deals more with depiction and the creation of settings than Gashtasp Nameh; due to its style values we can call it the ‘pictorial adverb’ which can be thought of as having both intellectual value and literary value. Lexicons used in Gashtasp Nameh can never reach those of Shah Nameh as far as the epical tone is concerned. Adverb of manner in Shahnameh is one of the techniques used to describe the behavior, spiritual status, and abilities of the warriors and helps to create brevity and music. One of the distinctions of simile adverbs in the Shahnameh is the selection of the adverbs, especially simile tools. The quasi-simile and simile tools in Shahnameh have more epic tone than in Gashtasp Nameh and their variety in the Shahnameh indicates the power of Ferdowsi's imagination and transcendence.
Keywords: Firdausi, Daghighi, Gashtasp Nameh, adverb, Function -
موسیقی شعر،ضرباهنگ اصلی ذات شعر است که درک زیبایی شعر را امکان پذیر می سازد. این مساله در شاهکارهای ادبی نشان از سبک خاص خالق اثر دارد که مورد توجه صاحب نظران و ادیبان قرار گرفته است. در این مقاله به منظور درک ظرافت های موسیقایی در شعر دو حماسه سرای بزرگ، بخش هایی از گشتاسب نامه سروده شده توسط دقیقی و بخشی از شاهنامه فردوسی، از نظر موسیقی شعر مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. منظور از موسیقی در این نوشتار پژوهشی معنای وسیع آن، یعنی فرم و ساخت است. برای بررسی دقیق تر موضوع، هر دو اثر از چهار منظر کلی یعنی: 1.موسیقی بیرونی یا عروض،2.موسیقی کناری یا قافیه و ردیف،3.موسیقی درونی یا آرایه های بیانی، بدیعی و ساختارهای زبانی4.موسیقی معنوی یا همان ساختارهای داستان پردازی و تصویرگری، بررسی شده اند. با ارایه آمارهای دقیق و تحلیل آن ها، به نظر می رسد ابیات فردوسی در هر چهار جنبه از انسجام، تنوع، گستردگی و ارزش ادبی بالاتری برخوردار است و از نظر قافیه و ردیف متنوع تر، موسیقایی تر و هنری تر از ابیات دقیقی است. در آرایه های ادبی، دقیقی بیشتر به ظاهر کلام و صنایع لفظی نظر دارد و فردوسی به عمق کلام، ارتباط های معنایی و آرایه های بیانی توجه کرده است. از حیث داستان پردازی، سخن دقیقی در قیاس با سخن فردوسی، مستقیم تر، مبهم تر و قدیمی تر است؛ اما فردوسی با روایتی واقعی تر، چند بعدی، مفصل تر و با ظرافت ادبی، جذابیت بیشتری ایجاد کرده است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی خواهد بود.
کلید واژگان: موسیقی شعر، گشتاسبنامه، شاهنامه، حماسه، فردوسی، دقیقیIn this article, to understand the musical elegances of two great epic poet, Ferdowsi and Daghighi, we compare some parts of Goshtasbnameh which has been created by both of them. Our intention of music in this article is an extensive meaning namely form and construction. For a more detailed study of the subject, both of them from four direction has been investigated: 1- External music or prosody, 2. Side music or Rhyme and row 3. Internal Music or figures of speech, rhetoric and linguistic structures 4. Contemplative music or structures of fiction and description. With statistical presentations and analysis of them, distinguished that Ferdowsi's verses in four directions had more integrity, variety, expansion and high literary value. Verses, rhyme and rows of Ferdowsi are more various, musical and artistic than Daghighis verses. In figures of speech Daghighi has been more attentions to apparent of speech and rhetoric and Ferdowsi to depth of speech and intellectual relationships. In saying stories Daghighis verses compare to Ferdosis verses are more strictly speaking, more direct and more ambiguous and older but Ferdowsis narrations are mor realistic, multi-dimensional, more detailed, with more subtlety, and creating more attractive. </strong>
Keywords: Goshtasbnamh, Shahnameh, Epic poetry, Ferdowsi, Daghighi -
وام واژه های مختلف زبان ترکی در کهن ترین متون و نمونه های نظم و نثر فارسی راه یافته است. درباره لغات و ترکیب های عربی در مفصل ترین و مهم ترین منظومه بازمانده از سده چهارم، شاهنامه فردوسی، پژوهش های بسیاری انجام شده است؛ اما هیچ پژوهش مستقلی درباره واژه های ترکی این متن وجود ندارد. در این مقاله برای نخستین بار لغات و نام های ترکی حماسه ملی ایران بر اساس جدیدترین و منقح ترین تصحیح آن، ویرایش دوم متن خالقی مطلق، استخراج و در چند بخش بررسی شده است: الف) واژه های ترکی؛ ب) ترکیب های ترکی فارسی؛ ج) نام های خاص؛ د) لغت های ترکی ابیات دقیقی؛ ه) واژه های نیازمند بررسی بیشتر. بر اساس این تحقیق، ده لغت و شش نام خاص ترکی در ابیات فردوسی و چهار واژه و دو اسم خاص نیز در هزار و پانزده بیت منقول از دقیقی در شاهنامه به کار رفته است. در میان کلمات ترکی شاهنامه به ترتیب، واژه های ترک، خاقان، تاراج و خدنگ بسامد بیشتری دارد.کلید واژگان: شاهنامه، فردوسی، دقیقی، لغات ترکیAlong with Arabic, Turkish is one of languages that numerous loanwords have entered from it into old Persian texts and poems. However, in spite of several papers about Arabic loanwords in Shâhnâme, as the most complex and the most important system from the 4th century, there is no independent study about its Turkish loanwords. In this paper, for first time, Turkish words and proper nouns of Shâhnâme (based on second edition of Dr. Khalegi Motlagś edition) have been examined in terms of: A) Turkish words, B) Turkish- Persian compounds, C) proper nouns, D) Turkish words of Daqiqis couplets, and E) words requiring further investigations. According to this research, ten words and six proper nouns have been used in Shâhnâme were investigated. From these words, tork, xâqân, târâj and xadang were more frequent.Keywords: Shâhnâme, Ferdowsi, Daqiqi, Turkish words
-
با توجه به اینکه میان نخستین دست نوشته های شاهنامه، با وفات سراینده بزرگ آن فردوسی ،دویست سال فاصله افتاده است و در دست نوشته ها تعداد ابیات بین چهل و هشت هزار تا بیش از شصت هزار است؛ پژوهندگان این کتاب سترگ، میان آنچه براستی سروده فردوسی است، با آنچه ابیات و داستان های الحاقی خوانده می شود، اتفاق نظر ندارند. بسا ابیاتی که به ملاحظات گوناگون در متن گنجانیده شده است.یکی از این ملاحظات، مسائل سیاسی دوران فردوسی است؛ از این رو بسیاری برآنند که ستایش های محمود در شاهنامه بنیادی ندارد. از گونه این ستایش ها، خوابی است که در ابتدای داستان گشتاسب از زبان فردوسی بیان می شود و دقیقی در خوابی که بیشتر متضمن ستایش محمود غزنوی است، از او می خواهد تا سروده هایش را در شاهنامه بگنجاند. گرچه این خواب در همه نسخه های چاپی شاهنامه دیده می شود، اما نکاتی در آن، درستی انتساب آن را به فردوسی مورد تردید قرار می دهد. این جستار در تحلیلی درون متنی، موضوع را برمی رسد.کلید واژگان: متون حماسی، شاهنامه، خواب فردوسی، دقیقی، محمود غزنوی
-
یکی از دشوارترین و پیچیده ترین مباحث شاهنامه شناسی، مسئله منبع یا منابع فردوسی و شیوه استفاده وی از آنهاست. اشاره آشکار فردوسی، کمترین تردیدی بر جای نمی گذارد که منبع اصلی او، شاهنامه ابومنصوری بوده است، اما این که متن مذکور، یگانه ماخذ نظم شاهنامه بوده و یا فردوسی از منبع/ منابع دیگری نیز بهره مند شده است، پرسشی است که در بخش نخست مقاله بر پایه چند دلیل عقلی و متنی مورد بررسی قرار گرفته و پس از رسیدن به احتمال تعدد مآخذ فردوسی، به استناد نمونه هایی از مقدمه شاهنامه ابومنصوری و "غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم" ثعالبی نشان داده شده است که در بحث مفهوم و حدود امانت داری فردوسی در سرایش شاهنامه، باید موضوع حذف و انتخاب داستانها و تغییر جزئیات روایات را هم به دیده داشت. در پایان نیز بحث ابهام آمیز ناقص و بی ترتیب بودن هزار و چند بیت دقیقی در شاهنامه، به رغم اشتراک منبع وی و فردوسی مطرح شده است. هم چنین در میان این سه بخش اصلی به موضوعاتی چون: دوچهرگی اسکندر در شاهنامه، سال و ترتیب فرمانروایی اشکانیان، اختیاری یا فرمایشی بودن کار دقیقی، زمان ورود ادبیات دقیقی به شاهنامه و... به عنوان مباحث مرتبط با ماخذشناسی شاهنامه و شیوه کار فردوسی اشاره شده است.
کلید واژگان: شاهنامه فردوسی، شاهنامه ابومنصوری، غرر اخبار، ثعالبی، دقیقی، منبع شاهنامه، شیوه کار فردوسی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.