به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "زبان شناسی نظام مند-نقش گرا" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «زبان شناسی نظام مند-نقش گرا» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی زبان شناسی نظام مند-نقش گرا در مقالات مجلات علمی
  • طاهره ایشانی*

    زیبایی‏ های ادبی و هنری غزل حافظ بر همگان مبرهن است؛ اما این زیبایی‏ها زمانی بیشتر آشکار می‏شود که با غزل‏ های دیگر شاعران و بویژه غزل‏ هایی که مورد توجه وی بوده و در استقبال از آن اشعار، غزل ‏هایی هم ‏زمینه سروده؛ بررسی مقایسه ‏ای گردد. چنین بررسی‏ هایی تا حدی می‏تواند این امر را محرز کند که چرا غزل‏ دوستان از خوانش غزل حافظ در مقایسه با غزل ‏هایی با همان زمینه؛ حظی وافرتر و متفاوت ‏تر دریافت می‏کنند. زبان‏شناسی نقش‏ گرای هلیدی که در تحلیل متون ادبی کارآمد نشان داده شده؛ در پاسخ به این پرسش می‏تواند کمک نماید. در این رویکرد، فرانقش تجربی که به بازنمایی تجربه های انسان از جهان بیرون و درون می پردازد؛ بیانگر محتوای گزاره ای بند است که به وسیله فعل اصلی بیان می شود و به آن فرایند می گویند. در جستار پیش رو، با بهره‏ گیری از روش توصیفی ‏تحلیلی و آماری، در پی پاسخ به این پرسش‏ هستیم که غزل حافظ و سلمان از نظر کاربست انواع فرایندها چه تفاوت‏ه ایی با هم دارند و این تفاوت ‏ها چه تاثیراتی بر سبک غزل این دو شاعر و به تبع آن التذاذ ادبی شعر آنان دارد. نتایج این پژوهش حاکی از این است اگرچه هر دوی این آثار در یک ژانر مشترک (غزل) نوشته شده اند و دارای زمینه تقریبا مشابهی هستند؛ اما گزینش ‏های فعلی انگیخته از زبان آنان متفاوت است. حافظ به بهره‏ گیری از فرایندهای «ذهنی آرزویی و عاطفی»، و فرایندهای «مادی تبدیلی» توجه بیشتری نشان داده و تمایز سبکی غزلیات هم ‏زمینه او نسبت به غزل‏ های سلمان در رنگ و بوی عاطفی و همچنین پویایی غزل وی نهفته است

    کلید واژگان: حافظ شیرازی, سلمان ساوجی, زبان‏شناسی نظام‏مند نقش‏گرا, فرانقش تجربی, فعل
    Tahereh Ishany *

    The literary and artistic beauty of Hafez's sonnets is obvious to everyone but these beauties become more apparent when compared to the other poets' poems and especially the ghazals that he was interested in. Such studies may partially reveal why the lovers' ghazas receive more enjoy by readings of Hafez's ghazals incomparison with the similar ghazals of others. Systemic functional linguistics, which has been shown to be effective in analyzing literary texts, can help in answering this question. In Haliday's systematic, experiential metafunction represent human experience from the outside and inside world, and in fact expresses the content of the clause that is expressed by the main verb and referred to as the process. hence, in the present study, using descriptive - analytical and statistical method, we seek to answer the question of what differences exist, and what effect these differences have, or effects on the ghazal style of the two poets, and their literary enjoyment of their poetry. The results of this research suggest that although both of these works have been written in a common genre (ghazal) and have a roughly similar background, the verbal choices differ from their language. Hafiz has paid more attention to the use of "mental and emotional" processes and "material transformation" processes, and the distinction of the style of the ghazals in comparison with Salman’s ghazals is in the emotional color and smell of his sonnets, as well as the dynamics of his ghazals.

    Keywords: Hafez Shirazi, Salman Savoji, Systemic Functionla linguistics, experiential metafunction, verb
  • یوسف محمدنژاد عالی زمینی *، لیلا الهیان
    به طور کلی آموزش «فعل» اهمیت بسیار زیادی در فراگیری ساختار معنایی و دستوری هر زبان دارد. در دستور نقش گرای هلیدی، فعل ذیل نظام گذاریی با نام «فرایند» بررسی می شود. از منظر این نظام، فعل دارای قابلیت بازنمایی تجربه در زبان است؛ ازین رو، در قالب فرانقش تجربی بررسی می شود. فرایند، رخداد، بود و نبود، احساس و کنش اموری هستند که به شکل گروه های فعلی ظاهر می شوند. با بررسی بسامد و انواع فرایندها در متن های آموزشی می توان به رویکرد آن ها برای انتقال مفاهیم تجربی زبان و تنوع یا عدم تنوع فرایندها و کارکردهای آموزشی این فرایندها پی برد. هدف اصلی این جستار، دریافت بسامد انواع فرایندها و بررسی شیوه ی تعبیه ی آن ها با رویکردی آموزشی در متن های سطح میانی سه کتاب "فارسی بیاموزیم"، "آموزش نوین زبان فارسی" و "زبان فارسی" است. ازین رو، فرایندهای موجود در متن این کتاب ها و اقسام آن ها با شیوه ای تحلیلی-آماری مشخص و بررسی شد. حاصل آن که در سه کتاب مورد بررسی، فرایند رابطه ای نسبت به دیگر فرایندها بسامد بیشتری داشته است. تعداد زیادی از جمله ها در زبان با فرایند رابطه ای ساخته می شود؛ ازاین رو، فراوانی معنادار آن در منابع سطح ابتدایی آموزش زبان، توجیه آموزشی دارد. این در حالی است که کتاب های مورد بررسی در این پژوهش، مربوط به "سطح میانی" آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است. از سوی دیگر، در این کتاب ها کاربرد فرایندهای رفتاری و مادی که بیشترین تجربه های زندگی بشر را نشان می دهند، در حد متوسط است و نویسندگان برای یادگیری و حفظ این فرایندها بیشتر از متغیرهای معنایی چون تکرار کامل یا ناقص، هم معنی ها، هم آیندها و متضادها سود جسته اند.
    کلید واژگان: فرایند, فعل, زبان شناسی نظام مند-نقش گرا, نظام گذرایی, فرانقش تجربی, آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان
    Yousef Mohammadnezhad Alizamini *, Laila Elahian
    Teaching the “verb” is very important in learning the grammatical and semantic structure of any language. In Halliday’s functional grammar, verb is considered as “process” under the transitivity system. From the viewpoint of this system, verb has the ability to represent the experience in language; therefore, it is considered in the format of experiential metafunction. Process, event, being and not-being, feeling, and action are issues which appear in form of verb phrases. By considering the types and frequency of processes in educational texts, one can identify their approaches to the transfer of experiential concepts of the language and the diversification or non-diversification of processes and the educational outputs of these processes. The main purpose of this article was to explore the frequency of process types and investigate the embedding of those processes into educational approaches in three intermediate books titled “Let’s learn Persian”, “Modern instruction of Persian language”, and “Persian language”. Hence, the processes which appeared in the texts of these books and their types were specified in an analytical-statistical method. The results showed that in the three considered books, relational process has more frequency than the other processes. Since a wide range of sentences are made by relational process in the language, its significant frequency in elementary language teaching materials is educationally justified. However, the books considered in this paper related to the intermediate level. Furthermore, behavioral and material processes which represent most of the human’s life experiences are of average frequency in these books and for the learning and retention of these processes, the writers have resorted more to semantic variables such as partial or complete repetition, synonymy, collocation, and antonymy.
    Keywords: process, verb, systemic functional linguistics, transitivity system, experimental metafunction, teaching Persian to speakers of other languages
  • طاهره ایشانی، نرگس نظیف
    یکی از مباحث پرکاربرد در زبان شناسی نقش گرا این است که زبان، نظامی اختیاری و قراردادی نیست بلکه طبیعی و پرورده جامعه و انسان است.بر همین اساس در دستور زبان نظام مند نقش گرابرای تحلیل گفتمان،سه فرانقش متنی،بینافردی،واندیشگانی در نظرگرفته می شود. در کارکرد تجربی که زیرمجموعه فرانقش اندیشگانی است، این موضوع مطرح است که تجربیات دنیای درون و بیرون کاربر زبان از طریق زبان او بیان می گردد.محصول این کارکرد در جمله، گذراییاست که برای مشخص نمودن انواع متفاوت فرایندهادر جمله-که در فعل نمود می یابد-به کار می رود و از این طریق یک فرستنده،تجارب،اندیشه ها و برداشت های خویش را از حوادث، وقایع و پدیده های جهان بیرون و درونش به مخاطب عرضه می کند. لذا با توجه به این مساله و ارتباط تنگاتنگ ذهن و زبان؛ این مقاله با روش تحلیلی- آماری و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی سبکی افعال به کار رفته در غزل های تعلیمی سعدی با این رویکرد پرداخته است و از رهگذر این بررسی سبکی و ارتباط ذهن و زبان، ضمن ارائه شاخص یا شاخص های سبکی در این گونه غزل های تعلیمی سعدی، اشاره ای نیز به مهمترین و برجسته ترین اندیشه های تعلیمی و برخی ابعاد شخصیتی وی داشته است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که یکی از شاخص های سبکی سعدی با این رویکرد،کاربرد فراوان فرایند رابطه ای است که نقش آن توصیف ویژگی ها و صفات یک موجود یا شناسایی و تعریف هویت آن است. همچنین سعدی در غزل های تعلیمی خود از طریق فرایند رابطه ای «وصفی یا هویتی» دو اندیشه تعلیمی را برجسته و مطرح می سازدکه یکی در راستای اندیشه غنایی غزل یعنی «عشق» است که مبین شخصیت عاطفی- عاشقانه و اخلاق گرای وی استو دیگری اندیشه فلسفی خیام است که حاکی از بشر دوستی و خیام گرایی سعدی است و نشان می دهد که وی شاعر عشق و زندگی است. لذا می توان گفت سعدی سعی دارد انسان ها را به سوی فلسفه زندگی یعنی تعلیم چگونه زندگی کردن و لذت بردن از آن سوق دهد و به آن دعوت کند.
    کلید واژگان: سعدی, غزل تعلیمی, زبان شناسی نظام مند نقش گرا, گذرایی
    One of the important issues in Systemic Functional Linguistics is that the language is not an arbitrary system; on the contrary it is natural and cultivated by human being and society. In this perspective for discourse analysis there are three metafunctions، that is ideational، interpersonal and textual. The ideational metafunction is divided to two functions: experiential and logical. In experiential function، experiences of the world are represented through the language. In SFL view، a component of the ideational metafunction is transitivity as a property of clauses. It is used to specify the different types of processes in clauses. Therefore، as transitivity encodes our experiences، by studying and inquiring processes existing in the text and their frequency، we can understand thought، experiences and inner world of an author. Consequently، in this paper in addition to inquiring the processes of didactic Ghazals of Saadi، frequency and percentage of all kind of processes is demonstrated as a stylistic indicative of his work. Moreover through considering these frequencies his personality might be specified.
    Keywords: Saadi, Didactic Ghazals, Systemic Functional Linguistics, Transitivity
  • فرزان سجودی، زینب اکبری اکبری
    شرح حال نویسی عرفانی، به طور کل، و «مقامات نویسی»، نگارش شرح حال یکی از اولیا و مشایخ صوفیه، به طور خاص، نقش ویژه ای در گذشته فرهنگی و اجتماعی ایرانیان داشته و در ذهن و زبان بهترین شاعران و نویسندگان فارسی زبان، پس از قرن پنجم، تاثیر عمده ای به جای گذاشته است، بنابراین، یکی از ژانرهای مهم تاریخ ادبیات عرفانی به شمار می ر ود؛ گرچه، با همه ارزش و اهمیتش، چنان که باید شکافته و شناخته نشده است. پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی زبان و گفتمان دو متن از این نوع و مقایسه تفاوت ها و تغییراتی که در جریان تحولات نهاد تصوف در زبان این گونه متون بروز و ظهور یافته است. متن نخست، سیرت ابن خفیف (د 371 ق)، که به دست ابوالحسن دیلمی و در نیمه دوم قرن چهارم تالیف شده، از قدیم ترین مقامات مشایخ صوفیه است و مقامات ژنده پیل، کهن ترین و گسترده ترین شرح حال احمد جام (د 536 ق)، آخرین نمونه از مقامات عرفانی است که از قرن ششم (تا زمان حمله مغول) در دست داریم. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است، اما در فرایند تحقیق، هر جا لازم بود، از داده های کمی استفاده شد. در پژوهش حاضر، داده ها و اطلاعات (حکایات مندرج در مقامات) بر اساس مبانی روش شناسی فرکلاف در سه سطح، «توصیف»، «تفسیر»، و «تبیین»، تحلیل شده است.
    کلید واژگان: تحلیل انتقادی گفتمان, مقامات مشایخ صوفیه, زبان شناسی نظام مند نقش گرا
    Farzan Sojudi, Zeinab Akbari
    Hagiographic literature and specifically “maqamat”, meaning recording one of the Sufi sheiks’ life and behavior, have had a critical role in our social and cultural past and an outstanding effect on our best poet's minds and language after the 5th century. Therefore it’s one of the prominent genres of mystical literature. Though theyve had such significant role, not much study on them has been done yet. This paper analyses the language and discourse of two texts of this type and comperes the contrasts and conversions that appears through Sufism organization, in these text's language. The first text, Sirat-ibn Khafif, composed by Abolhasan deylami (died in 173), is one of the most primitive hagiographies. The other one, Maqamat-i zhanda pil, one of the most archaic biographies of Ahmad Jam (died in 541), is in fact regarded as the last hagiography until before the end of the 6th century and Mongol invasion.
    Keywords: critical discourse analysis, Sufi master's maqamat, systemic functional linguistics
  • طاهره ایشانی
    یکی از مباحث مهمی که در زبان شناسی نظام مند نقش گرا مطرح می شود «فرانقش» است. در این رویکرد، همه زبان ها حول دو محور اساسی معنایی، یعنی معنای اندیشگانی و معنای بینافردی، شکل گرفته اند. از سوی دیگر، فرانقش اندیشگانی به دو کارکرد تجربی و منطقی تقسیم می شود. در کارکرد تجربی، کاربر زبان تجربیات دنیای بیرون خود را از طریق زبان بیان می کند. محصول این کارکرد، در جمله، گذرایی است که مولفه ای از فرانقش اندیشگانی و مشخصه ای از جمله است و برای مشخص کردن انواع متفاوت فرایندها در جمله به کار می رود. بنابراین، باتوجه به این که گذرایی، براساس زبان شناسی نقش گرای هلیدی، رمزگذاری تجربیات ما از فرایندهاست و هم چنین، از آن جا که ارتباط تنگاتنگ ذهن و زبان بر کسی پوشیده نیست، می توان، با بررسی انواع فرایندهای موجود در افعال و تعیین بسامد و تکرار آن ها، تا حدودی از افکار و دنیای درون صاحبان آثار ادبی آگاه شد. به همین دلیل، در مقاله حاضر، ضمن بررسی افعال موجود در داستان های کوتاه سیمین دانشور، با این رویکرد و با روش تحلیلی آماری، بسامد و درصد انواع فرایندها، به عنوان شاخصی سبکی، نشان داده شده و هم چنین، با تکیه بر این بسامدها، طرز تفکر و نگرش این نویسنده مشخص شده است.
    کلید واژگان: زبان شناسی نظام مند نقش گرا, فرانقش, گذرایی, داستان کوتاه, سیمین دانشور
    Tahereh Ishani
    One of the important issues in systemic functional linguistics is metafunction. In this viewpoint، all of languages have been formed by three broad metafunctions: ideational، interpersonal and textual. The ideational metafunction is divided into two functions: experiential and logical. In experiential function، experiences of the world are represented through the language. In SFL view، a component of the ideational metafunction is transitivity as a property of clauses. It is used to specify the different types of processes in clauses. So، as transitivity encodes our experiences، by studying and inquiring processes existing in the text and their frequency، we can understand thought، experiences and inner world of an author. Then، in this paper، in addition to inquiring the processes of some short stories of Simin Daneshvar، frequency and percentage of all kinds of processes will be demonstrated as a stylistic indicative of her work and also considering these frequencies، her personality will be revealed.
    Keywords: systemic functional linguistics, metafunction, transitivity, short story, Simin Daneshvar
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال