جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « زندگی » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »
تکرار جستجوی کلیدواژه «زندگی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
زمینه و هدف
ماهیت جدلی مناظره، آموزش غیرمستقیم است که به دلیل شیوه خاص بیان و افزایش استدلال و تمثیل، همیشه در اذهان باقی میماند.
روش مطالعهاین پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و استشهادی به بررسی جایگاه فن مناظره در مقامات حمیدی و آموزش غیرمستقیم آن در مسائل زندگی میپردازد.
یافته هاقاضی حمیدالدین بلخی، آگاهانه از این روش بهره گرفته تا به وسیله آن، به بیان مسائل اخلاقی، علمی، مذهبی و... بپردازد. مناظرات مقامات حمیدی، چشمگیری تقابل بین دو یا چند شخصیت است؛ نویسنده با شگرد و ابزارهای سخنوری میکوشد به جای توصیف کردن شخصیتها و درازدامنی سخن، آنها را با گفتار و کردارشان به مخاطب بشناساند.
نتیجه گیریطریقه نویسنده در بیان مناظره بر پرباری، استواری و گوارندگی لفظ و نازکی معنی است و در ابداع اندیشه و تعبیر آن دقتی خاص به کار میبرد به طوری که هر عبارت مناظره در قاب آرایش کلامی با هم ربط پیدا میکنند و لطف و مناسبت لفظی کلام به سمت مناسبت مسائل زندگی سیر میکند و در مسیر تربیت مخاطب گام برمیدارد.
کلید واژگان: مناظره, آموزش غیرمستقیم, زندگی, تربیت, مقامات حمیدی}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 100, 2024, PP 199 -213BACKGROUND AND OBJECTIVESThe polemical nature of the debate is an indirect education that always remains in the mind due to the special way of expression and the increase of arguments and metaphors.
METHODOLOGYThis research investigates the place of debate technique in Hamidi officials and its indirect training in life issues with descriptive-analytical and testimonial method.
FINDINGSJudge Hamiduddin Balkhi consciously used this method to express moral, scientific, religious issues, etc. The debates of the Hamid officials are a reflection of the confrontation between two or more characters; Instead of describing the characters and the length of the speech, the author tries to introduce them to the audience with their words and actions.
CONCLUSIONThe author"s method in expressing the debate is about the fruitfulness, firmness and digestibility of words and the thinness of the meaning, and he uses a special precision in inventing the thought and its interpretation so that every phrase of the debate is related to each other in the frame of the verbal arrangement, and the grace and appropriateness of the words The speech moves towards the relevance of life issues and takes a step in the direction of educating the audience.
Keywords: Debate, Indirect Education, Life, Education, Hamidi Authorities} -
در دل تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، چهره های برجسته ای هستند که با زندگی و مجاهدت های خود، فصولی از عظمت و درخشش را رقم زده اند. در میان این شخصیت ها، حضرت امام حسین (ع)، نوه پیامبر اسلام (ص)، به عنوان ستاره ای درخشان و الهام بخش در آسمان معنویت و شجاعت می درخشد. ایشان نه تنها به عنوان یک شخصیت تاریخی مهم شناخته می شوند، بلکه به عنوان منبعی بی پایان از نشاط معنوی و الهام بخشی برای میلیون ها نفر در سراسر جهان عمل می کنند. زندگی حضرت امام حسین (ع)، از تولد تا شهادت در کربلا، مظهری از ارزش های عالی انسانی و اسلامی است. ایشان در مدت زندگی کوتاه خود، درس هایی از ایثار، استقامت و مقاومت در برابر ظلم و جور را به جهانیان آموختند. واقعه کربلا که اوج مجاهدت های امام حسین (ع) است، نه تنها یک رویداد تاریخی است، بلکه به عنوان نمادی از مبارزه حق علیه باطل و پایداری در برابر فشارها و سختی ها تلقی می شود. نویسنده در این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی سیره و زندگی حضرت امام حسین (ع) در متون تاریخی و ادبی بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در سیره و اخلاق آن حضرت، مفاهیم و تعالیمی وجود دارد که برگرفته از قرآن و سیره نبوی است و رفتار امام در بعد عبادت و اخلاق، کاملا منطبق بر آیات الهی است و از طرف دیگر در بین عارفان، مبنا و پایه سیر و سلوک عارف برای رسیدن به درگاه حق تلقی می شود.
کلید واژگان: امام حسین (ع), نشاط معنوی, سیره, زندگی, متون تاریخی و ادبی.}In the heart of the ups and downs history of Islam, there are prominent figures who marked seasons of greatness and brilliance with their lives and efforts. Among these personalities, Hazrat Imam Hussain (a.s.), the grandson of the Prophet of Islam (p.a.), shines as a bright and inspiring star in the sky of spirituality and courage. He is not only recognized as an important historical figure, but also serves as an endless source of spiritual upliftment and inspiration for millions of people around the world. The life of Hazrat Imam Hussain (AS), from his birth to his martyrdom in Karbala, is a manifestation of high human and Islamic values. During his short life, he taught the world lessons of self-sacrifice, perseverance and resistance against oppression. The Karbala event, which is the peak of Imam Hussain's (AS) efforts, is not only a historical event, but also a symbol of the struggle of right against wrong and persistence against pressures and hardships. In this research, the author aims to investigate the biography and life of Hazrat Imam Hussain (AS) in historical and literary texts using a descriptive-analytical method and a library tool. The results of the research show that there are concepts and teachings in the life and morals of that Imam, which are taken from the Quran and the Prophet's life, and the Imam's behavior in terms of worship and morals is completely in accordance with the divine verses.
Keywords: Imam Hossein (AS), Spiritual Vitality, Biography, Life, Historical, Literary Texts} -
زمینه و هدف
مرگ و زندگی همواره دو مفهوم برجسته و قابل توجه در دیدگاه اندیشمندان بوده و بسیاری از شاعران معاصر زبان و ادبیات فارسی از چشم اندازهای متفاوتی به مساله مرگ و زندگی نگریسته اند. در این میان دیدگاه سه شاعر زن مطرح و شاخص پس از نیما (سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و طاهره صفارزاده) اهمیت ویژه ای دارد. هدف اصلی پژوهش پیش رو تبیین دیدگاه های این شاعران از مفهوم مرگ و زندگی و تاثیر و ارزیابی محتوای کیفی اندیشه و احساس آنان در ارزیابی این موضوع میباشد.
روش مطالعهروش پژوهش در این مقاله بشیوه توصیفی تحلیلی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و روش سندکاوی است. جامعه آماری پژوهش شامل منتخبی از مجموعه اشعار هر سه شاعر میباشد که در آنها بمقوله مرگ و زندگی توجه شده است.
یافته های پژوهش:
یافته های پژوهش حاکی از آن است که مولفه ها و گزاره های فردی، اجتماعی، اعتقادی و هستی شناختی در ارتباط کامل با دیدگاه هر یک از شاعران نسبت به موضوع مرگ و زندگی میباشد.
نتایج پژوهش:
نتایج پژوهش حاکی از آن است که مفهوم زندگی برای فروغ فرخزاد با تمام جذبه ها و زیباییهای آن گاه پوچ و بی معناست. فروغ در پس ناامیدی از عشق، دوری از فرزند، نارضایتی از جامعه مردسالار و تبعیض آمیز از زندگی بنوعی رنج ببرد و تصاویر ملال آور آن را هر روز مرور نماید. سیمین نیز نسبت به زندگی بدبین است و این بدبینی از نابودی آمال و آرمانهای فردی و اجتماعی مد نظر شاعر است. صفارزاده گاه نسبت به زندگی و رنجهای آن معترض است، اما مرگ و زندگی را با دیدگاه های دینی و مذهبی مورد توجه قرار میدهد و همین مساله سبب میشود که مرگ نوعی تعالی مقدس و زندگی را منبع خوشبختی بداند.
کلید واژگان: زندگی, مرگ, شعر معاصر, سیمین بهبهانی, طاهره صفار زاده, فروغ فرخزاد}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 95, 2024, PP 311 -328BACKGROUND AND OBJECTIVESDeath and life have always been two prominent and significant concepts in the view of thinkers, and many contemporary poets of Persian language and literature have looked at the issue of life and death from different perspectives. Among these, the point of view of three prominent female poets after Nima (Simin Behbahani, Forough Farrokhzad and Tahereh Safarzadeh) is of special importance. The main goal of the upcoming research is to explain the views of these poets on the concept of life and death and the impact and evaluation of the qualitative content of their thoughts and feelings in evaluating this issue.
METHODOLOGYThe research method in this article is descriptive-analytical, based on library studies and document analysis. The statistical community of the research includes a selection of the poems of all three poets, in which the categories of life and death are considered.
FINDINGSThe research findings indicate that the individual, social, belief and ontological components and propositions are in complete relation with the viewpoint of each of the poets regarding the issue of life and death.
CONCLUSIONThe research results indicate that the concept of life for Forough Farrokhzad with all its charms and beauties is sometimes absurd and meaningless. After being disappointed in love, being away from his child, being dissatisfied with the patriarchal and discriminatory society, Forough must somehow suffer from life and review its boring images every day. Simin is also pessimistic about life and this pessimism is the destruction of individual and social hopes and ideals in the poet"s mind. Safarzadeh is opposed to life and its sufferings, but he considers life and death with religious viewpoints, and this is the reason why he considers death as a kind of holy transcendence and life as a source of happiness.
Keywords: life. Death, modern poetry, Simin Behbehani, Tahereh Safarzadeh, Forough Farrokhzad} -
زبان شناسی فرهنگی به بررسی رابطه بین زبان و فرهنگ و تاثیر متقابل آن ها می پردازد، در این دیدگاه زبان زیر مجموعه ای از فرهنگ به شمار می آید که ویژگی های گوناگون فرهنگ را منعکس می کند. از ابزارهایی که زبان شناسی فرهنگی برای رسیدن به هدف خود از آن بهره گرفته است استعاره های مفهومی است؛ چرا، که استعاره های مفهومی به طور اتفاقی ساخته نمی شوند، بلکه بر اساس کنش های متقابل و پایدار با فرهنگ پایه ریزی می شوند. مطالعه ی حاضر به مفهوم سازی «زندگی» در قرآن با تمرکز بر گونه های اقتصادی رایج نزد مردمان عصر نزول پرداخته است تا از این طریق بازتاب گونه های رایج در مفهوم سازی «زندگی» را در کل آیات قرآن بکاوند. بررسی های صورت گرفته حاکی از آن است که در می ان گونه های رایج اقتصادی، گونه «تجارت» با بسامد بالاتری نسبت به سایر گونه ها در مفهوم سازی استعاری «زندگی» بکار گرفته شده است و پس از آن شاهد مفهوم سازی «زندگی» از طریق گونه های اقتصادی زراع، دامدار، شکار، غارت و صنعتگری هستیم. داده ها بیانگرآن است قرآن از الگوهای رایج در فرهنگ برای مفهوم سازی و تولید استعاره های حوزه «زندگی» بهره گرفته است و پس از نزدیکی به اندیشه مخاطب با تولید استعاره های مفهومی و به کارگیری آن درون روابط جدید به ایجاد الگوهای جدید و انتقال جهان بینی الهی در حوزه «زندگی» می پردازد. استعاره های بکارگرفته شده در حوزه مزبور نه تنها منعکس کننده الگوهای فرهنگی موجودند، بلکه الگوهای جدید تولید می کنند.کلید واژگان: قرآن کریم, مفهوم سازی فرهنگی, استعاره مفهومی, زندگی, اقتصاد}Cultural linguistics examines the relationship between language and culture and their mutual influence. In this perspective, language is a subset of culture that reflects various characteristics of culture. One of the tools that cultural linguistics has used to achieve its goal is conceptual metaphors, because conceptual metaphors are not created by chance, but are based on mutual and sustainable actions with culture, the present study focuses on the conceptualization of "life "In the Qur'an, he focused on the common economic types among the people of the descent era, in order to study the reflection of the common types in the conceptualization of "life" in all the verses of the Qur'an. The studies conducted indicate that among the common types of economy, the type of "trade" is used with a higher frequency than other types in the metaphorical conceptualization of "life" and then we witness the conceptualization of "life" through economic types. We are farmers, ranchers, hunters, looters, and artisans. The data shows that the Qur'an has used common patterns in culture to conceptualize and produce metaphors in the field of "life" and after getting close to the audience's thoughts by producing conceptual metaphors and applying them in new relationships to create new patterns and convey the divine worldview in the field "Life" pays. The metaphors used in this field not only reflect the existing cultural patterns but also produce new patternsKeywords: Holy Quran, cultural conceptualization, conceptual metaphor, Life, Economy}
-
نشریه زبان و ادب فارسی، پیاپی 53 (زمستان 1401)، صص 240 -274یکی از مشکلات اساسی بر سر راه محققان در بررسی زندگی بزرگان عدم نگارش دقیق وقایع و یا سفارشی و درباری بودن آثار تاریخی است. یکی از اندیشمندان بزرگ عرفان که دارای آثار بسیار موجز و عظیمی در تاریخ عرفان است و بیشتر به واسطه شاگردان تاثیر گذار در عرفان که به وی منتسب هستند شناخته شده است احمد بن عمر بن محمد ملقب به نجم الدین کبری پیر ولی تراش با وجود عظمت اندیشه و مقام زندگی شیخ در کتب تاریخ ادبیات هنوز در هاله ای از ابهام است. و آثار تاریخی که از وی نام برده اند اندک و مطالب آنها گاه متضاد است و خالی از اشکال نیست. لذا در این تحقیق که به روش توصیفی-تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام شده سعی شده زوایایی از زندگی شیخ که بسیار شهرت دارد و شهرت آن مانع از جستار دقیق درباره آن شده باز نموده شود و مطالبی که در کتب تاریخی و تذکره ها دیده می شود بسیار پراکنده است و جامعیت مقاله حاضر را ندارد. نتایج این مقاله دارای مطالبی است که در هیچ کتاب تاریخ ادبیاتی تاکنون ذکر نشده است.کلید واژگان: زندگی, نجم الدین کبری, عرفان, آثار تاریخی}One of the main problems for researchers in studying the lives of elders is the lack of accurate writing of events or the custom and courtesy of historical monuments. He is one of the great thinkers of mysticism who has very brief and great works in the history of mysticism and is mostly known by the influential students in mysticism who are attributed to him. And the status of the sheikh in the history of literature is still in a state of ambiguity. And the historical monuments that have been named after him are few and their contents are sometimes contradictory and are not free from problems. Therefore, in this research, which has been done in a descriptive-analytical method based on library and documentary sources, an attempt has been made to open aspects of the life of the sheikh who is very famous and whose fame has prevented accurate research about him and the contents of historical books and memoirs. Is seen to be very scattered and does not have the comprehensiveness of the present article. The results of this article contain material that has not been mentioned in any literary history book.Keywords: life, Najmuddin Kobra, mysticism, historical monuments}
-
نشریه زبان و ادب فارسی، پیاپی 53 (زمستان 1401)، صص 322 -338
مواجهه با اثر ادبی، مستلزم کنش های متعدد آگاهی است. آثار ادبی، به ویژه شعر، معمولا دارای ساختار پیچیده و چند لایه می باشد و این امر، موجب می شود برای درک یک متن ادبی، سطوح مختلف ادراکی با یکدیگر وارد تعامل شوند. یکی از این جنبه ها، بررسی مفاهیم برجسته در آثار ادبی است. در این مطالعه به بررسی مفاهیم «انسان»، «زندگی» و «مرگ» در شعر شاملو از منظر «هستی شناسی» پرداخته شده است. بر اساس یافته های مطالعه حاضر، می توان چنین ادعا کرد که «انسان» پایه و اساس شعر شاملو است و سایر مفاهیم شعری در سروده های وی، حول مفهوم «انسان» می چرخند. شاملو خود را در برابر «انسان» مسیول می داند و نمی تواند رنج او را نادیده بگیرد. همچنین بر اساس یافته های حاضر، «زندگی» در شعر شاملو سرشار از امید است. وی معتقد است که «زندگی» در همه جا جریان دارد و در همه شرایط باید امید و دلخوشی «انسان» حفظ شود. در این پژوهش، «مرگ» به عنوان آخرین مفهوم، مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، «مرگ» در شعر شاملو، تنها به معنای پایان یافتن زندگی مادی نیست، بلکه ناامیدی و تن دادن به ظلم و بسیاری موارد دیگر می توانند مصداق مرگ باشند.در نهایت چنین نتیجه گیری می شود که «انسان» در شعر شاملو نقش محوری دارد و از آنجا که «زندگی» در نزد وی بسیار بااهمیت تر و لذت بخش تر از «مرگ» است معتقد است که برای دست یافتن به یک «زندگی» شرافتمندانه و آرمانی باید تلاش کرد.
کلید واژگان: شاملو, هستی شناسی, زندگی, مرگ, انسان}Encountering a literary work requires multiple acts of awareness. Literary works, especially poetry, usually have a complex and multi-layered structure, and this causes different levels of perception to interact with each other to understand a literary text. One of these aspects is the examination of prominent concepts in literary works. In this study, the concepts of "man", "life" and "death" in Shamlou's poetry have been investigated from the perspective of "ontology". Based on the findings of the present study, it can be claimed that "man" is the foundation of Shamlu's poetry and other poetic concepts in his poems revolve around the concept of "man". Shamlou considers himself responsible to "man" and cannot ignore his suffering.Also, based on the present findings, "life" in Shamlu's poem is full of hope. He believes that "life" flows everywhere and in all circumstances, the hope and happiness of "man" should be preserved. In this research, "death" has been examined as the last concept. According to the findings of the research, "death" in Shamlu's poem does not only mean the end of material life, but also despair and succumbing to oppression and many other cases can be examples of death. Finally, it is concluded that "man" in Shamlou's poetry plays a central role and since "life" is much more important and enjoyable than "death" in his eyes, he believes that one should strive to achieve an honorable and ideal "life".
Keywords: shamlou. Ontology, life, Death, human} -
در پژوهش پیش رو مساله اصلی بررسی شیوه مفهوم سازی استعاری "دنیا" و "زندگی" در قصیده ها و قطعه های سعدی و پروین است. هدف از این تلاش آن است که دیدگاه غالب این دو شاعر نسبت به فلسفه زندگی بازنمایی شود. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. . نتایج حاصل از بررسی های کمی پژوهش شامل 299 استعاره مفهومی با حوزه مقصد دنیا و زندگی است که از قصیده ها و قطعه های دو شاعر نمونه گیری و ارزیابی شد. یافته ها نشان می دهد که در شعر دو شاعر حوزه های مبدا مشترک برای مفهوم سازی دنیا و زندگی، شیء و انسان است. از وجوه اشتراک دو شاعر آنست که بر اساس داده هردو به مفهوم سازی دنیا بیشتر توجه داشته اند تا مفهوم سازی زندگی. پژوهش نشان داد در شعر هر دو شاعر میان اهداف استعاره های مفهومی دنیا و زندگی همپوشانی و انسجام وجود دارد؛ به طوری که می توان گفت نمایان گر ناپایداری دنیا، لزوم عدم توجه به فریبندگی های دنیا، لزوم توجه به چگونگی گذران عمر و زندگی و لزوم انجام اعمال نیک در طول زندگی برای دستیابی به سعادت ابدی در دنیای پس از مرگ هستند.کلید واژگان: استعاره مفهومی, دنیا, زندگی, سعدی, پروین}In present research the main issue is to study “world” and “life” metaphors in Saadi’s and Parvin’s poems. The aim of this attempt is to show their dominant thinking towards the the philosophy of life. The research was conducted by descriptive-analytic method. The results of studying the quantitative data consist of 299 conceptual metaphors with the world and life target domain selected and evaluated from both poets’ odes andpieces. The findings show that common source domains in both poets’ poems for conceptualizing “world” and “life” are object and human. It can be said that a similar aspect of both poets is that they have paid more attention to conceptualize “world” than “life”. The research showed the purposes of “world “and “life” metaphors overlap and result to coherence, as far as it can be said they represent instability of world; the need to ignore the glamor of the world; the need to pay attention to how to spend life; and the importance of good deeds during one’s life for achieving a comfortable life after death.Keywords: conceptual metaphor, world, life, Saadi, Parvin, Etesami}
-
پژوهش حاضر به دو روش پیکره ای و پرسش نامه ای به تحلیل مفهوم «زندگی» در زبان فارسی پرداخته است. بدین منظور، فراوانی نگاشت های تاثیرگزار بر مفهوم سازی «زندگی» در 120 جمله ی شاهد پایگاه داده های زبان فارسی بررسی شد. مشخص شد که در پیکره های زبان فارسی حوزه ی مبدا «مکان» بیش تر از حوزه های مبدا دیگر در مفهوم سازی «زندگی» نقش دارد. در تحلیل پرسش نامه-مدار، پرسش نامه ای با 11 جمله ی استعاره-محور و گرایش-محور (گرایش فکری) به 120 نفر نمونه ی تصادفی ارایه شد. افراد نمونه به 6 گروه زنان زیر 20 سال، مردان زیر 20 سال، زنان بین 25 تا 35 سال، مردان بین 25 تا 35 سال، زنان بالای 50 سال و مردان بالای 50 سال تقسیم می شدند. جمله های پرسش نامه، خبری و با ضمیر متکلم وحده طراحی شدند. گزینه های انتخابی پرسش نامه 5 مورد و به صورت طیفی از «بسیار موافقم» تا «بسیار مخالفم» انتخاب شدند. در این مطالعه مشخص گردید که سنین و جنسیت های مختلف جامعه ی فارسی زبان در تعریف مفهوم «زندگی» با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در پایان، نگاشت های استعاری مفاهیم «زندگی» به دو روش پیکره بنیاد و پرسش نامه بنیاد با یکدیگر مقایسه گردید و این نتیجه حاصل شد که جامعه ی فارسی زبان تا حد زیادی با پربسامدترین نگاشت های پیکره بنیاد مفهوم «زندگی» موافق است.
کلید واژگان: استعاره ی مفهومی, پایگاه داده های زبان فارسی, زبان شناسی اجتماعی شناختی, زبان شناسی شناختی, زندگی}Zabanshenakht, Volume:13 Issue: 2, 2022, PP 235 -260The present study has analyzed the concept of "life" in Persian using two methods corpus-oriented and questionnaire-oriented. For this purpose, the frequency of effective maps in conceptualizing "life" in 120 sentences of Persian language databases was examined. It was found that in Persian languages , the source domain of "place" plays a greater role in conceptualizing "life" than others. In the questionnaire-oriented analysis, a questionnaire with 11 metaphorical-oriented and orientation-oriented (intellectual orientation) questionnaires was presented to 120 random samples. The sample was divided into 6 groups: women under 20, men under 20, women between 25 and 35, men between 25 and 35, women over 50 and men over 50. Questions were designed with simple sentences and the conscience of the speaker. The selected options of the questionnaire were 5 items and were selected from a range of "I’m strongly agree" to "I’m strongly disagree". In this study, it was found that different ages and genders of the Persian language society differ in defining the concept of "life". Finally, the "life" diagrams and concepts of the foundation corpus and the foundation questionnaire were compared. As a result, it was found that Persian society agrees with corpus-based maps of “life” concept.
Keywords: cognitive linguistics, Cognitive Social Linguistics, conceptual metaphor, Life, Persian Language Databases} -
زندگی ظاهرا مفهومی روشن دارد و انسان پیوسته در پی درک معنی و غایت حیات خود بوده است اما تبیین حقیقت آن تا حال میسر نشده است. تاریخ رمان نشان داده است که این نوع ادبی به معنی و غایت زندگی توجه خاصی دارد. با همین بینش رمان «انجمن نکبت زده ها» (چاپ اول، 1398) را از لحاظ میزان و چگونگی توجه به معنی و غایت زندگی بررسی کرده ایم. روش کار این گونه بوده است که آرمان ها، اهداف و نحوه زندگی شخصیت ها را از اقوال و احوال و کردارهای آنان، و از تصریحات و کنایات متن رمان استنباط کرده و گفته ایم که نویسنده چگونه زندگی اجتماعی شخصیت ها و معنی و غایت زندگی آنان را بازنمایی کرده است . نتایج بررسی نشان می دهند که این رمان به روش بازنمایی واقعیات، بخشی از سیمای جامعه را با دقت خاصی به نمایش گذاشته است. در این جامعه نیازهای ابتدایی زندگی مثل بهداشت، معیشت، مسکن و اشتغال به خانواده ها آسیب زده و مردم را چنان مشغول کرده است که فرصتی برای ایشان نمانده است تا به آرمان ها و درجات بلند معنویات بیندیشند لذا معنی و غایت زندگی در تامین نیازهای ابتدایی زندگی خلاصه شده است و این آفتی است برای جامعه ای که باید راه ترقی در آمال و آرمان های بلند را در پیش گیرد.کلید واژگان: انجمن نکبت زده ها, زندگی, معنی, غایت}Living has overtly a clear concept, and man has always been attempting to understand this concept and its objective. However, revealing its reality has been roughly impossible so far. Novel literature shows that this type of genre pays special attention to the concept and objective of living. According to this perspective, I have analyzed the novel “The Association of the Squalors” (first published in 1398 H.S) in measure and method of noticing the concept and objective of living. For the methodology, I have inferred the character's goals, aims, and ways of living from their statuses, beings, and behaviors and from the expressions and irony in the novel and illustrated how the author represents social life of the characters and their conception and goal of living. The results show that the novel represents with particular care some aspects of the social community through representing realities of their life. In this community, the preliminary needs of life like health, subsistence, housing, and employment has been damaging to the household. It has also overwhelmed the community in a way that they have rarely had the chance to think about the goals and upper grades of spirituality. Consequently, the concept and objective of living have been restricted to supplying the preliminary needs of life and this has been inferred as a pestilence for a community that ought to go ahead in developing great expectations and goals.Keywords: The community of the Sordid, Living, meaning, ideals}
-
مرگ قطعی ترین غایتی است که هر لحظه و در هر برهه ای از زندگی ممکن است رخ دهد، حقیقت هولناکی که انسان با وحشت از مرگ به آن پاسخ می دهد. روان درمان گران بسیاری، ازجمله یالوم، آن را سرچشمه اصلی اضطرابی می دانند که بر رفتار و روان آدمی تاثیر فراوان می گذارد. تاریخ نشان داده است که شاعران و نویسندگان عمیقا درباره مرگ اندیشیده و از آن سخن ها گفته اند. سعدی، اندیشمند ایرانی، که به واسطه بیان حکمت های اخلاقی و مشرب فلسفی اش شهرت جهانی پیدا کرده است، در آثار خود بوستان و گلستان و حتی غزلیات، ضمن بیان حکایت ها، به معنای مرگ و اضطراب ناشی از آن پرداخته است. با توجه به اهمیت موضوع مرگ و قطعی و گریزناپذیربودن آن، در پژوهش حاضر با استفاده از آثار سعدی و با روش توصیفی -تحلیلی مبتنی بر مطالعات میان رشته ای، پاسخ به این سوال دنبال شده است که سعدی و یالوم چگونه به انسان ها کمک می کنند تا بر وحشت ناشی از مرگ غلبه کنند و با وجود علم به مرگ شادمانه به زندگی خود ادامه دهند یا خود را از ترس آن برهانند تا بتوانند با بحران ها و مشکلات روحی و روانی مواجه شوند. یافته های پژوهش نشان می دهد رویارویی و یادآوری مرگ نه تنها باعث کاهش اضطراب مرگ می شود، بلکه زندگی را معنادار، گرانبها و ارزشمند می کند. با چنین برداشتی، می توان مرگ را نه تنها برای خود، بلکه برای دیگران نیز لذت بخش کرد.
کلید واژگان: سعدی, مرگ, زندگی, ترس, یالوم, روان درمانگری اگزیستانسیال}Death is the most definite end that can happen at any moment and at any point in life, a horrible truth that humans respond to with horror of death. Many psychotherapists, including Yalom, consider it to be the main source of anxiety, which greatly affects a person’s behavior and psyche. History has shown that poets and writers have thought deeply about death and spoken about it. Saadi, an Iranian thinker who has gained world fame by expressing his moral and philosophical wisdom, in addition to telling anecdotes in his works “Bustan” and “Gulistan” and even in his “Ghazaliat”, has discussed the meaning of death and the anxiety caused by it. Due to the importance of the subject of death, its certainty and inevitability, the current study used Saadi’s works, along with a descriptive-analytical method based on interdisciplinary studies to investigate how Saadi and Yalom help human beings to overcome the horror of death and to live happily or save themselves from its fear despite knowing about death and to face the crises and their mental and psychological problems. The findings show that facing and remembering death not only reduce death anxiety but also make life meaningful, more precious, and valuable. As a result, with such a perception, one can make death enjoyable not only for oneself, but also for others.
Keywords: Saadi, Death, Life, Fear, Yalom, Existential Psychotherapy} -
نظریه استعاره های شناختی یا مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون مطرح شد. طبق نظر ایشان، استعاره دیگر تنها عنصری بلاغی و مختص زبان شعر نبود، بلکه ایشان معتقد بودند که زیربنای تفکر انسان، استعاری است. ابتدا استعاره های شناختی در زبان روزمره بررسی شد، اما با توجه به انتزاعی بودن عرفان، آرام آرام جای خود را در مطالعات عرفانی باز کرد. صحیفه سجادیه کتاب ارزشمند امام چهارم شیعیان از جمله کتب دعایی محسوب می شود که امام در قالب دعا، بسیاری از مفاهیم عرفانی را بیان کرده اند. همچنین، مثنوی مهم ترین کتاب منظوم عرفانی ادبیات فارسی، جایگاه ویژه ای در ادبیات عرفانی این مرز و بوم دارد. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی تعالیم دینی و عرفانی درباره مفاهیم مرتبط با زندگی و مرگ از دیدگاه شناختی در این دو اثر است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زندگی و مرگ چیزی جدای از انسان و موجودیت او نیستند. نوع حرکت و صیرورت انسان در مسیر زندگی و نوع انتخابش در مواجه با موانع مسیر عبودیت و عاشقی، او را هم سنخ دو مقصد متفاوت خواهد کرد و در نهایت هنگام مرگ انسان با موجودی که خود ساخته مواجه خواهد شد.کلید واژگان: صحیفه سجادیه, مثنوی, استعاره شناختی, زندگی, مرگ}The theory of cognitive or conceptual metaphors was first proposed by Lakoff and Johnson. According to their theory, metaphor was no longer just a rhetorical element specific to the poetry language, but they believed that metaphor is the basis of human thought. Although cognitive metaphors were first studied in everyday language, but due to the abstraction of mysticism, it gradually found its place in mystical studies. Sahifa Sajjadieh, a valuable book writen by the fourth Imam of the Shiites is one of the prayer books in which the Imam has expressed many mystical concepts in the form of prayer. Rumi's Masnavi on the other hand, is the most significant book of mystical poetry in Persian literature and has a special place in mystical literature. Adopting a descriptive-analytical approach, present study seeks to examine religious and mystical teachings about the concepts related to life and death from a cognitive perspective in these two works. The results of this research show that life and death are not detached from human beings and their existence. The nature of movement and becoming of mankind during life and his choices when faceing obstacles in the path of servanthood and love will prepare him for two different destinations and eventually encounters a self-made creature when he dies.Keywords: Sahifa Sajjadieh, Rumi's Masnavi, cognitive metaphor, life, death}
-
زمینه و هدف
مرگ تجربه ای است که در حیطه دیگر تجربیات انسانی نمیگنجد. به همین دلیل انسانها دربرابر آن واکنشهای متفاوت و گاه متضادی نشان داده و داوریهای گوناگونی درباره آن نموده اند. شعر فارسی در همه گونه های خود، راوی احساسات و اندیشه هایی بوده- است که شاعران فارسی در مواجهه با مرگ و زندگی داشته و دارند. در این پژوهش دیدگاه، برداشت و مواجهه 9 تن از شاعران معاصر (شهریار، فریدون توللی، احمد شاملو، سیاوش کسرایی، نصرت رحمانی، نادر نادرپور، محمدرضا شفیعی کدکنی، حسین منزوی و قیصر امینپور) درمورد مرگ مورد واکاوی قرار میگیرد.
روش مطالعهاین پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و براساس داده یابی کتابخانه ای صورت گرفته است.
یافته هایافته های تحقیق نشان میدهد مولفه های مرگاندیشی در اشعار این شاعران عبارتند از: مرگهراسی و مرگگریزی، مرگستایی و مرگطلبی، برداشت عاشقانه از مرگ، مرثیه سرایی، حسرت بر ناپایداری زندگی و گذر عمر، آرزوی جاودانگی، و استفاده نمادین از مرگ برای انتقادهای اجتماعی و سیاسی.
نتیجه گیریبیشترین شواهد و نمونه های شعری در میان این هفت دسته، متعلق به دسته مرگستایی و مرگطلبی است. دلایل عمده مرگستایی در این اشعار رهایی از تعلقات دنیوی، امر شهادت، تسلیم در برابر مرگ، رهایی از اندوه و مشکلات زندگی، و بیهوده انگاشتن زندگی است. همچنین بیشترین پیوند میان عشق و مرگ در آثار شهریار، نصرت رحمانی، نادرپور و منزوی وجود دارد که در این میان منزوی سرآمد است. در اشعار این شاعران هر کجا که مرگ چهره ای مثبت داشته و مورد ستایش قرار گرفته است، با مفهوم مقدس شهادت پیوند خورده است و یا اینکه دلایلی معنوی و مذهبی مانند ترک تعلقات دنیوی در کار بوده است. بخشی از چهره مثبت مرگ نیز در نگاه این شاعران بویژه توللی و رحمانی، به دلیل بیهوده و فاقد ارزش انگاشتن زندگی و راهی برای رهایی از انبوه مشکلات روزگار است. همچنین علت اصلی ارایه چهره منفی از مرگ، هراس از آن و حسرت بر ناپایداری زندگی است.
کلید واژگان: مرگ, زندگی, شعر معاصر, شهادت, مرگ اندیشی}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:15 Issue: 71, 2022, PP 51 -66BACKGROUND AND OBJECTIVESDeath is an experience that does not fall into the realm of human experience. For this reason, humans have reacted differently and sometimes contradictory to it and have made different judgments about it. Persian poetry in all its forms has been the narrator of feelings and thoughts that Persian poets have had and still have in the face of life and death. In this research, the views, perceptions and encounters of 9 contemporary poets (Shahriyar, Fereydoun Tolli, Shamloo, Siavash Kasraei, Nosrat Rahmani, Nader Naderpour, Shafiei Kadkani, Hossein Manzavi, and Qaisar Aminpour) on death are analyzed.
METHODOLOGYThis research has been done by descriptive-analytical method and based on library data retrieval.
FINDINGSThe research findings show that the components of mortality in the poems of these poets are mortality and aversion to death, mortality and mortality, romantic perception of death, mourning, longing for the instability of life and the passage of life, desire for immortality, and political symbolic use of death.
CONCLUSIONThe most evidence and examples of poetry among these seven categories belong to the category of mortality and mortality. The main reasons for mortality in these poems are liberation from worldly attachments, martyrdom, submission to death, liberation from the sorrows and problems of life, and the futility of life. Also, there is the most connection between love and death in the works of Shahriyar, NosratRahmani, Naderpour and Manzavi, among which Manzavi is prominent. In the poems of these poets, wherever death has a positive face and is praised, it is associated with the sacred concept of martyrdom, or that there are spiritual and religious reasons such as abandoning worldly belongings. Part of the positive face of death in the eyes of these poets, especially Tully and Rahmani, is because of the futility and lack of value in life and a way to get rid of the many problems of the time. Also, the main reason for presenting a negative image of death is fear of it and regret for the instability of life.
Keywords: Death, life, contemporary poetry, martyrdom, death of thought} -
فصلنامه متن پژوهی ادبی، پیاپی 91 (بهار 1401)، صص 263 -288
دیوان امیدی از مهم ترین سند ابطال این دعوی است که توجه به شعر پیشینیان از دوره بازگشت شروع شده است؛ چراکه در بسیاری از نسخه های خطی و حتی حافظه ادیبان سخن دان، بخشی از اشعار وی به سبب تتبع گویندگان قدیم با شاعران قرن ششم مثل سنایی و ظهیر خلط شده است. او ضمن حفظ اسلوب کلاسیک قصیده سرایی توانسته تفنن هایی ظریف و خلاقانه ای در این قصیده ستایشی انجام بدهد. متاسفانه تا چندین سال پس از مرگش، اشعار او پراکنده و نامدون بوده است. در این پژوهش که با اتکا به تتبع و تحقیق متون تاریخی و ادبی دست اول و همچنین استقصا در یافتن اشعار وی از بین حدود 40 جنگ خطی و تصحیح و مقابله آن فراهم آمده، سعی شده است که تا حد امکان زوایای زندگی امیدی تهرانی و ممدوحانش روشن و شعرش نوع شناسی شود و به تبع آن تا حدی هم خصوصیات سبکی و بلاغی اش آشکار شود و در نهایت جایگاهش در تاریخ ادبیات مشخص شود.
کلید واژگان: امیدی تهرانی, زندگی, قصیده ستایشی, جنگ خطی, نوع شناسی}This idea that the poetry and poetic style of preceding poets was disregarded in the Safavid period and only the poets of Regression School started this movement in order to promote the Iranian literature seems to be void of truth and precision when we explore literary tazkirehs and manuscripts of this era, particularly the divans of the tenth and eleventh centuries’ poets and also some treatises in literary criticism by Iranians and Indians. Omidi’s divan is the most important document refuting this idea to the extent that most of his poems have been mixed with sixth-to-eighth-centuries poets like Sanaei and Salman Savoji in many manuscripts and even in the memory of literary men. While keeping the classic style of ode-composing, he has created some novel nuances in this genre to the extent that he backgrounded old patterns and made future poets follow his style in ode-composing. Unfortunately, his poems were scattered and uncompiled some years after his death and only one of the Shah Safi’s jesters attempted to prepare a manuscript of his divan following the order of Shah. However, most of his poems have been recorded here and there within literary anthologies and sometimes under the name of another poet or vice versa causing many difficulties for understanding and reaching his poems. This research which has been done by exploring various original literary and historical texts as well as seeking his poems from within almost forty manuscripts of anthologies aims to elucidate different aspects of Omidi Tehrani’s life as much as possible and a generic analysis of his poetry is provided. Consequently, his stylistic and rhetorical features are revealed to some extent and finally his position in the history of literature is identified.
Keywords: Omidi Tehrani, life, commendation ode, Creative Imitation, anthology, Manuscript, typology} -
زمینه و هدف
اگزیستانسیالیسم از جمله مکاتب سنتی است که در فلسفه معاصر مطرح میشود و توانسته در بسیاری از حوزههای علوم انسانی مثل ادبیات، هنر و بویژه روانشناسی، جایی برای خود باز کند. نظریهپردازان و اندیشمندان روانشناسی دیدگاه ها و رویکردهای متفاوتی در این خصوص ارایه دادهاند. یالوم یکی از رواندرمانگران اگزیستانسیال معاصر است که به افراد در مواجهه با مسایل زندگی از قبیل انزوا، بیگانگی، بیمعنایی (پوچی)، ترس از مرگ، درد و رنج کمک میکند. در نظریه رواندرمانگری وی پرسش درباره معنای زندگی، مهمترین و ضروریترین مولفه است که اساس رواندرمانگری او بشمار میرود. در این پژوهش سعی میشود معنای وجودی و راه های دستیابی به مفهوم معنای زندگی و همچنین ارایه راهکارهایی برای مقابله با معضل بیمعنایی در بوستان و گلستان سعدی بررسی شود.
روش مطالعهروش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و روش تنظیم آن توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش از کتابها و مقالهها و پژوهشهای موجود درخصوص سعدی و یالوم و دیگر منابع مکتوب موجود در این زمینه استفاده شده است. محدوده و جامعه مورد مطالعه، بوستان و گلستان سعدی به تصحیح غلامحسین یوسفی و آثار ترجمهشده (سپیده حبیب) از اروین یالوم رواندرمانگر معاصر است.
یافته هایافته های پژوهش گویای آن است که با وجود تفاوت فرهنگی، زمانی و بعد مکانی، هر دو اندیشمند به زبان و شیوهای تقریبا یکسان در صدد ارایه راهکارهایی برای دستیابی به معنای واقعی زندگی و رهایی از پوچی و بیمعنایی هستند. یکی از این راهکارها ارزشهای اخلاقی است. از نظر سعدی زندگی ذاتا پوچ و بیمعناست، اما ارزش قابلملاحظهای دارد که خود بشر مبدع آن است و آن منوط به رعایت یک سری اصول اخلاقی است.
نتیجه گیریسعدی سعی میکند تفکر در مورد معنای زندگی را بیاموزد. هدف او، هدایت انسان بسوی فضایل اخلاقی و ایجاد معنا در زندگانی است؛ بشرطی که آماده پذیرش سختیها و رنج بردن دربرابر مشکلات بعنوان بخشی از فرایند یافتن معنی باشیم. واژههایی که از دل سعدی برمیخیزد، صادقانه و عمیقتر از آن است که انسان کوچکترین رنگی از فریب در آن ببیند. سخنهای او با گذار چندین قرن هنوز کاربردی و ارزشمند است، همانطورکه هنرجو برای فعالیتی که درگیر آن است، به آموزگار رجوع میکند، بیمارانی (مخاطبان) که درگیر زندگی و مشکلات آن و رواننژندی هستند میتوانند برای حل مشکلات و رفع نقصها و آشفتگیهای وجودی به آثار سعدی مراجعه کنند و با تامل در گفته ها و شعرهای او و بکارگیری این نکته ها در خود حالتی را بدست آورند که برای بهبود زندگی و رهایی از پوچی مفید باشد. بنابراین هرچه انسان بیشتر به کیفیت زندگی خود و ارزشهای اخلاقی از قبیل فداکاری، نیکی، احسان، گذشت و نوعدوستی توجه داشته باشد، زندگی برایش معنادارتر خواهد شد.
کلید واژگان: سعدی, یالوم, معنا, رواندرمانگری اگزیستانسیال, بیمعنایی, زندگی}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:14 Issue: 68, 2022, PP 173 -195BACKGRUND AND OBJECTIVESExistentialism is one of the traditional schools in contemporary philosophy and has been able to open its place in many fields of humanities such as literature, art and especially psychology. Psychological theorists and thinkers have offered different views and approaches in this regard. Yalom is a contemporary existential psychotherapist who helps people deal with life issues such as isolation, alienation, meaninglessness (fear), fear of death, pain and suffering. In his theory of psychotherapy, the question of the meaning of life is the most important and necessary component that is the basis of his psychotherapy. In this research, we try to study the existential meaning and ways to achieve the meaning of life, as well as to provide solutions to deal with the problem of meaninglessness in Saadi Park and Golestan.
METHODOLOGYThe method of collecting library information and the method of organizing it is descriptive-analytical. In this research, books, articles and existing researches about Saadi and Yalom and other written sources in this field have been used. The study area and society are Saadi Park and Golestan, edited by Gholam Hossein Yousefi and translated works (Sepideh Habib) by Ervin Yalom, a contemporary psychotherapist.
FINDINGSThe research findings indicate that despite the cultural, temporal and spatial differences, both thinkers in almost the same language and manner seek to provide solutions to achieve the true meaning of life and get rid of emptiness and emptiness. They are semantic. One of these strategies is moral values. For Sa’adi, life is inherently absurd and meaningless, but it has a considerable value that man himself is the creator of, and it depends on the observance of a series of moral principles
CONCLUSIONSa’adi tries to learn to think about the meaning of life. His goal is to guide man towards moral virtues and create meaning in life; Provided that we are ready to accept hardships and suffer in the face of adversity as part of the process of finding meaning. The words that arise from Saadi"s heart are sincere and deep enough for man to see the slightest hint of deception in it. His words are still practical and valuable after several centuries, just as the student turns to the teacher for the activity he is involved in. Existential turmoil should refer to Saadi"s works and by reflecting on his sayings and poems and applying these points in themselves to obtain a state that is useful for improving life and getting rid of emptiness. Therefore, the more a person pays attention to his quality of life and moral values such as sacrifice, kindness, benevolence, forgiveness and altruism, the more meaningful life will be for him.
Keywords: Saadi, Yalom, meaning, Existential psychotherapy, Nonsense, Life} -
مرگ به عنوان مقوله ای رازناک موجد بسیاری از تاملات فلسفی، انگاره های ذهنی و تخیلات ادبی- هنری است. مرگ طلبی و مرگ هراسی از نمودهای مرگ اندیشی و درنتیجه مرگ آگاهی اند. مرگ طلبی ممکن است برای گریز از رنج و دشواری های موجود باشد و مرگ هراسی نیز می تواند انسان را به پوچی بکشاند یا زمینه ای باشد برای رشد و جستن معنای زندگی؛ زیرا برخی رستگاری را در مرگ می بینند و مرگ ممکن است به استحاله و دگرگونی درونی انسان منجر شود. درواقع این نوع مرگ اندیشی در پیوند با معنای زندگی قرار می گیرد و مرز بین مرگ و زندگی از میان می رود؛ یعنی مرگ فارغ از وجه ویرانگرانه اش مفهوم زندگی را دربردارد. امید و ناامیدی نیز از حالات مهم بشری هستند که همواره انسان را در سیطره دارند و می توان به پیوند این دوگانه با مرگ توجه کرد. این پژوهش بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی انگاره مرگ اندیشی در رمان ملکوت بهرام صادقی را در پیوند با دوگانه امید و ناامیدی بررسی و تحلیل کند و نشان دهد که مرگ اندیشی و به طور کلی پدیدار مرگ در ملکوت علاوه بر ارتباطش با ناامیدی، امید را نیز بازنمایی می کند. بنابراین، در رمان مزبور باید به این بعد مرگ اندیشی توجه کرد.کلید واژگان: مرگ, زندگی, امید, ناامیدی, ملکوت}Death is a mysterious category that brings about loads of philosophical thoughts, mental ideas, and artistic literary imagination. Demanding death and fear of death are the appearances of thoughts of death, and the result of death consciousness in humans. Demanding death helps escape the pains and difficulties, and fear of death can either cause absurdity or be a way to discover the meaning of life, as some people find salvation in death so that it may transform their internal feelings. In fact, the latter type of thought of death is about the meaning of life to wipe out the border between life and death. So despite its destroying role, it includes the meaning of life. Hope and hopelessness are among important human features, which can be investigated in relation to death. This paper attempts to use a descriptive-analytical approach to investigate the relations between the thought of death and the duality of hope and hopelessness in the novel called Malakut by Bahram Sadeghi and show that thought of death and generally, the phenomenon of death in Malakut, not only is in relation to hopelessness but also represents hope. Therefore this dimension of death requires attention as well.Keywords: death, life, Hope, hopelessness, Malakut}
-
This article will portray Atwood’s Alias Grace (1996) from an Eco-critical viewpoint. The real concern of eco-criticism is to create an eco-literary discourse to produce an interactive approach between the language of nature and the literary language. Likewise, Gregory Garrard explored a different way between humans and environment in the area of cultural spheres in his article in 2016. Garrard wrote a well-known book, Eco-criticism, in 2004 and explored concepts of this approach like: pollution, wilderness, dwelling, animals, and the earth. This type of awareness in literature is significant because of both the current environmental crisis and possible disasters in the future. As such, nature signifies a metaphor for life in the environment. Apart from that, a rural landscape has a profound impact not only on characters, but also on humans the world over. Meanwhile, Atwood followed a creative path which identifies environmental crisis as a modern problem with eccentric human nature as a key element in global ecological concerns. Hence, the main purpose of the current article is looking for a close relationship between humans and nature in the literature which has been ignored in many criticisms. Finding enough harmony with nature will be a plausible result of it.
Keywords: Eco-criticism, Environment, Landscape, Life, plants} -
مقاله حاضر می کوشد تا با مدد از تیوری استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون، رمان "سفر به انتهای شب" سلین را بررسی کند. اثر سلین بازتاب بی نقاب موضوعات جهان شمولی هم چون جنگ و استیصال انسان مدرن بود، به همین خاطر این رمان در فرانسه و محیط های انگلیسی زبان بسیار بحث برانگیز شد. صحبت از استعاره ها در اثر نویسنده ای که شهرتش را مدیون سبک ادبی عامیانه و محاوره ای آثارش است شاید در نظر اول کمی نا همگون به نظر برسد، اما با کمی ژرف اندیشی میتواند شناخت مکملی از "سفر به انتهای شب" ارایه کند. در این مقاله نظریه معاصر استعاره که توسط لیکاف و جانسون طرح شده است، به ما کمک میکند تا فهم جدیدی از سفر و زندگی در این رمان دست یابیم. سوال تحقیق این است که آیا رمان "سفر به انتهای شب" از همان حوزه های استعاری مبداء و مقصد که در سفرنامه های سنتی موجود است بهره میبرد؟ اگر نه این تفاوت از کجا ناشی میشود؟
کلید واژگان: استعاره مفهومی, سفر, زندگی, لیکاف وجانسون, سفر به انتهای شب}Ce parcours analytique propose d’analyser Voyage au bout de la nuit de Céline, par la théorie contemporaine de la métaphore (TMC) de Lakoff et Johnson. Etant le reflet des thèmes universels comme la guerre et le désastre de l’homme moderne, l’œuvre de Céline a fait couler beaucoup d’encre en France et dans les milieux anglophones. Parler des métaphores du roman d’un écrivain connu pour son style argot, imitant la langue parlée, serait dans un premier temps incompatible, mais en y regardant du près, l’incompatible devient complétif. Dans cet article, TMC jette la lumière sur LE VOYAGE et LA VIE célinienne. Ce présent article, est une tentation à répondre à cette question : LA VIE EST UN VOYAGE de Céline touche les mêmes sphères métaphoriques, présentés dans les romans de voyage classique ? Sinon quels sont les points de divergences métaphoriques qui différentient l’œuvre de Céline ?
Keywords: métaphore conceptuelle, Lakoff, Johnson, voyage, vie, voyage au bout de la nuit} -
فرانسوا موریاک و جلال آلاحمد به طرح واقعیات اجتماع میپردازند و از ادبیات برای بیان اندیشههای اجتماعی خود بهره بردهاند زیرا غم جامعهاشان را ورای خواستههای دیگر میدانند. حس مسئولیت و تعهدشان نمیگذارد مشکلات را ببینند ولی هیچ نگویند و ننویسند و همواره قلم بهدست به طرح واقعیات میپردازند. این مقاله به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی مقایسهای و تطبیقی بازتاب واقعیتهای اجتماعی در ترز دسکیرو اثر موریاک و زن زیادی اثر آلاحمد بر اساس مکتب واقعگرایی میپردازد. یافتههای این تحقیق نشانگر وضعیت بغرنج زنان در یک برهه زمانی مشترک در ایران و فرانسه است. دلایل عدم احساس خوشبختی شخصیتهای زن این دو نویسنده در چیست؟ چرا ازدواج نمیتواند خوشبختیای را که شخصیتها بهدنبال کسب آن بودند، برایشان به ارمغان آورد؟ موریاک و آلاحمد با نشان دادن رنج زنان، وضعیت زنان و مردسالاری را مورد انتقاد قرار میدهند.
کلید واژگان: فرانسوا موریاک, جالل آلاحمد, ادبیاتتطبیقی, زندگی, زندان ابدی}Recherches en Langue et Littérature Françaises, Volume:14 Issue: 26, Spring and Summer 2020, PP 65 -86Mauriac et Ale-ahmad abordent les réalités sociales et profitent de la littérature pour exprimer leurs pensées sociales car les problèmes sociaux de leurs pays sont plus importants que d’autres nécessités. Leur sens de responsabilité et leur engagement ne leur permet pas de voir les problèmes sans rien dire ni écrire. Ils prennent la plume pour parler des réalités. Grâce à l’approche thématique et descriptive-analytique, cet article vise à montrer le reflet des réalités sociales dans Thérèse Desqueyroux de Mauriac et La Femme de trop d’Ale-ahmad d’après l’école réaliste. Les acquis de cette recherche démontrent la situation lamentable des femmes pendant une même époque en Iran et en France. Quelles sont les raisons pour lesquelles les personnages féminins de ces deux auteurs ne se sentent pas heureuses ? Pourquoi le mariage non plus ne peut leur apporter le bonheur qu’elles recherchent ? Mauriac et Ale-ahmad en révélant les souffrances des femmes, critiquent la situation de celles-ci et le patriarcat.
Keywords: François Mauriac, Djalâl Ale-ahmad, littérature comparée, vie, prison perpétuelle} -
دانشور، ازجمله نویسندگانی است که هم خود درباره عشق سخن گفته و هم به دیدگاه های سنتی و مدرن مربوط به عشق در جامعه ایرانی، شکل داستانی بخشیده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی موضوع عشق و سیر تحول آن، در داستان های این نویسنده، برمبنای روش توصیفی - تحلیلی است. چیستی عشق، کارکردهای آن، سیر تحول و انواع عشق، عشق جسمانی، اجتماعی، عرفانی و عشق آمیزه ای، ازجمله مسایل بررسی شده در نوشتار پیش رو هستند. نتایج پژوهش نشان می دهند دانشور، ابتدا متاثر از نگرش های مدرن، عشق را ازجمله نیروهای غریزی لذت بخش می داند؛ اما درادامه، با تاثیرپذیری از نگرش های سنتی، موضوع عشق، حالتی قدسی و فرازمینی در داستان هایش می یابد که انسان ها را با خداوند، طبیعت و انسان های دیگر پیوند می دهد. درآغاز دانشور، بیشتر از جلوه های عشق زمینی، مانند عشق جسمانی و اجتماعی سخن می گوید که هرکدام از آن ها، موجب ساخته شدن زندگی فردی، خانوادگی و درنهایت اجتماع انسانی درمحدوده جغرافیایی مشخص می شود؛ اما درادامه، موضوع عشق عرفانی و انتقادها و نگرش های مختلف درباره آن را نیز مطرح می کند و درنهایت، برخلاف نگرش های فلسفی و عرفانی ای که عشق زمینی را پلی برای رسیدن به عشق عرفانی می دانند، در نگرش دانشور، عشق، حالتی آمیزه ای و ترکیبی از تمام انواع آن را می یابد که ازنظر وی، زندگی به این نوع عشق ختم خواهد شد. این پیوند بین عشق آمیزه ای و زندگی، نشان از نگرش مثبت نویسنده به پایان زندگی دارد و اینکه این نوع عشق، پاسخی به پرسش چگونه زیستن انسان در دوره مدرن است.کلید واژگان: دانشور, داستان, عشق, زندگی, عشق آمیزه ای}Daneshvar is one of the writers who has also spoken about love and has given a fictional form to the traditional and modern views on love in Iranian society. The purpose of this study is to investigate the subject of love and the evolution in the stories of this author, based on a descriptive-analytical method. What is love, its functions, evolution and types of love, physical, social, mystical and mixed love, are among the issues studied in this study. The results show that Daneshvar, is first influenced by modern attitudes, considers love as one of the most enjoyable instinctual forces; but then, she is influenced by traditional attitudes, the subject of love finds a sacred and extraterrestrial state in her stories that connects human beings with God, nature, and other human beings. At the beginning, Daneshvar speaks more about the manifestations of earthly love, such as physical and social love, each of which determines the construction of individual, family, and ultimately human community within a specific geographical area; but then she raises the issue of mystical love and the various criticisms and attitudes about it, and finally, contrary to the philosophical and mystical attitudes that consider the earthly love as a bridge to mystical love, in the scholarly attitude, she finds love, a mixed state and a combination of all kinds of them, in which, in her opinion, life will end in this kind of love. This connection between mixed love and life shows the author's positive attitude towards the end of life, and that this kind of love is the answer to the question of how human lives in the modern era.Keywords: Daneshvar, Story, love, Life, Mixed Love}
-
مرگ به عنوان یکی از بزرگ ترین معماهای حیات بشری در طول تاریخ همواره مورد توجه متفکران و اندیشمندان بوده است. ابوالعلاء معری شاعر، اندیشمند و متفکر عرب و خیام نیشابوری شاعر، فیلسوف و دانشمند ایرانی از جمله شخصیت هایی بوده اند که در باب مرگ تاملات بسیاری داشته اند. از نظر آن ها برداشت های مختلفی از مرگ وجود دارد. برداشت های مثبت و منفی که ریشه در فلسفه آفرینش و معنای زندگی دارد و بدون دستیابی به فلسفه حیات نمی توان برداشت درستی از مرگ داشت. در نتیجه میان معنای زندگی و مرگ رابطه عمیقی برقرار است. ما به یاری خداوند قصد داریم در این مقاله ضمن ارایه شرح حالی از زندگی دو شاعر به بررسی و تحلیل افکار و عقاید و وجوه تشابه و تباین بین آنان بپردازیم و دیدگاه این دو تن را نسبت به مقوله فناپذیری و مرگ مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
کلید واژگان: ادبیات, زندگی, مرگ, فلسفه, بدبینی}Death, as one of the greatest mysteries of human life throughout history, has always been considered by thinkers. Abul Ala Moari, an Arab poet, thinker, and Khayyam Neyshabouri, an Iranian poet, philosopher, and scientist, were among the characters who thought a lot about death. According to them, there are different perceptions of death. Positive and negative perceptions that are rooted in the philosophy of creation and the meaning of life, and without achieving the philosophy of life, it cannot have a correct perception of death. As a result, there is a deep connection between the meaning of life and death. With God's help, in this article, while presenting a biography of the two poets' life, we intend to study and analyze the thoughts, ideas, and aspects of similarities and differences between them, and to examine the views of these two people on the category of mortality and death.
Keywords: literature, life, death, philosophy, pessimism}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.