جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « زیبایی شناسی » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »
تکرار جستجوی کلیدواژه «زیبایی شناسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هنر و زیبایی شناسی حیطه هایی باز و گسترده هستند که جهان در آنها تفسیر میشود و در فرآیندی تفکری- ادراکی بر تخیل، سازندگی و بیان تاثیر میگذارد. تجربه و دانش زیبایی شناسی، روش ها و دیدگاه های جدید، ذهن را به چالش می کشانند. «نادیا» اثر آندره برتون و «سه قطره خون» اثر صادق هدایت به عنوان واقعیتی صوری و معنایی، مصداق بارز عناصر زیبایی عینی و ذهنی هستند که نشان دهنده پنهان بودن واقعیت عمیق حالت روانی انسان در ضمیر ناخودآگاه اوست و دارای واقعیتی هستی شناسی است که آگاهی ما تنها به بخش کوچکی از آن دست یافته است. هدف از تحلیل عناصر زیبایی شناسانه این آثار که به بازنمایی نیازهای ساحت های مختلف حیات انسان از راه شهود و تامل و توجه به جهان فراعینی و ایجاد نوعی ارتباط تعاملی بین احساس، اندیشه، خرد و خیال انسانی می پردازند، شناخت و دریافت نحوه نگارش آثار مذبور و چرایی ارزشمندی آنهاست. در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد ادبیات تطبیقی و تکیه بر مکتب نقد بنیاد آمریکایی در تحلیل کیفی و واکاوی جنبه های زیبایی شناسی سوررئالیستی آثار به این نتیجه رسیده ایم که زیبایی زبان و تخیل در بخش روساخت و زیبایی محتوا در بخش ژرف ساخت با استفاده از شگردهای سوررئالیسم، ارکان سازنده زیبایی این آثار است که منتهی به خلق فضاهایی میشود که عصیانی برای آزادی ذهن از محدودیت هاست.
کلید واژگان: زیباییشناسی, نادیا, آندره برتون, سه قطره خون, صادق هدایت, سوررئالیسم}Art and aesthetics are broad components through which the world is interpreted, affecting imagination, creation and expression in a perceptual process. Aesthetic experience and knowledge challenge new methods and perspectives of the mind. "Nadia" by Andre Burton and "Three Drops of Blood" by Sadegh Hedayat serve as clear examples of objective and mental beauty elements that reveal the hidden reality of the deep mental state of man in his subconscious mind. They possess an ontological reality of which our consciousness has only grasped a small part. The purpose of analyzing the aesthetic elements of these works, which represent the needs of different areas of human life through intuition, reflection and attention to the transcendental world, is to create an interactive connection between human feelings, thoughts, wisdom and imagination. The goal is to understand how these works are written and why they hold value. In this research, using a descriptive and analytical method and the approach of comparative literature, we rely on the American critical school for qualitative analysis of the surrealistic aesthetic aspects of the works. We have concluded that the beauty of language and imagination in the superstructure part, and the beauty of the content in the deep construction part using the techniques of surrealism, are the constructive foundations of the beauty of these works that lead to the creation of spaces that is a rebellion to free the mind from limitations.
Keywords: Aesthetics, Nadia, Andre Burton, Three Drops Of Blood, Sadegh Hedayat, Surrealism} -
فصلنامه متن پژوهی ادبی، پیاپی 101 (پاییز 1403)، صص 267 -294
التفاصیل یکی از معروفترین آثار طنز معاصر است که از طریق نقیضهپردازی، مفاهیم انتقادی- سیاسی را به مخاطبان خود منتقل میکند. این کتاب برخلاف آثار دیگر این حوزه که معمولا تاریخ مصرف مشخصی دارند، هنوز جذاب و شیرین است. به نظر میرسد بخش عمدهای از زیباییهای این اثر به زبان آن مربوط است. به باور اغلب منتقدین، زبان التفاصیل به شدت تحت تاثیر زبان گلستان سعدی است. از منظر نقد جدید، جمالشناسی زبان سعدی در تلفیق دلنشین زیباییهای برونه و درونه زبان ایجاد شده است. حال، پرسش این است: توللی در انتقال مفاهیم سیاسی- انتقادی از زیباییهای زبان سعدی چه بهرهای برده که طنزش هنوز جذاب است؟ برای رسیدن به پاسخ مناسب، ابتدا مبانی نظری مهمی چون زیباییشناسی برونه و درونه زبان تبیین شده، سپس زیباییشناسی گلستان سعدی در دو حوزه برونه و درونه زبان شناسایی شده و در ادامه زیباییهای کتاب التفاصیل در این دو حوزه به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه تطبیقی با گلستان قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که توللی در خلق التفاصیل زیباییهای درونه زبان سعدی را چندان درک نکرده است و به همین دلیل نتوانسته از ویژگیهای آن بهره ببرد، اما زیباییهای برونه زبان گلستان را به خوبی دریافته و از آن در خلق زیبایی های زبان التفاصیل استفاده کرده است. بنابراین، زیبایی-شناسی التفاصیل به شکل معناداری به سوی زیباییهای برونه زبان گرایش پیدا کرده که مهمترین نمودهای این نوع زیبایی شناسی در بازیهای زبانی، کاربرد عناصر علم بیان، بدیع لفظی و معنایی به چشم میخورد.
کلید واژگان: زبان طنز, زیباییشناسی, التفاصیل توللی, گلستان سعدی}Al-Tafaseel is a renowned piece of modern satire that effectively communicates critical-political ideas to its audience by employing contrasts. This book possesses enduring allure and charm, in contrast to other works in its genre that typically have defined periods of relevance. The beauty of this work is mostly attributed to its language. Al-Tafasil's language is widely regarded by critics as being heavily influenced by the language used in Saadi's Golestan. According to the perspective of new criticism, the aesthetics of the Saadi’s language are formed by the harmonious blend of both the exterior and internal qualities of the language. Now, the question is: What advantages did Tavallali employ to effectively communicate the politically critical ideas on the aesthetic appeal of Saadi's language, which continues to be captivating due to its humor? To get the correct response, it is necessary to first understand key theoretical principles, such as the external and interior aesthetics of language. Next, the aesthetic aspects of Saadi's Golestan were examined in two distinct domains: external and interior. Subsequently, a descriptive-analytical investigation was conducted to explore the aesthetic qualities of the Al-Tafasil in these same domains, drawing comparisons to Golestan. The research findings indicate that Tavallali lacked comprehension of the intrinsic elegance of the Saadi language when crafting Al-Tafasil, which consequently hindered his utilization of its distinctive characteristics. However, he demonstrated a strong grasp of the outward charm of the Golestan language and effectively incorporated it into the development of the aesthetic qualities of the Al-Tafasil language. Consequently, the focus of describing things has shifted greatly towards the outward attractiveness of language. The most prominent examples of this aesthetic approach may be observed in language games, the incorporation of expressive aspects, and the introduction of novel verbal and semantic techniques.
Keywords: Satirical Language, Aesthetics, Tavallali’S Al-Tafasil, Saadi’S Golestan} -
هر سبک نوین معماری برمبنای اصول، روشها و سنت های سبکهای پیشین استوار است و همواره، آن اثری در گذر زمان، شایستگی جاودانگی و ماندگاری دارد که از پشتوانه منطقی و مبانی نظری ریشهدارتری برخوردار باشد. بهره گیری از شکل های هندسی در معماری گذشته از اهمیت و سابقه طولانی برخوردار است؛ به گونهای که در ساختن اکثر معابد و مکانهای مقدس، از آن بهره میبردند. اهمیت اعداد و اشکال در زیباییشناسی اماکن تاریخی و مذهبی مشهود است. در این میان، عدد چهار و شکل مربع گونه بنا، به گونهای نمادین بیشتر مورد اقبال معماران اسلامی قرار گرفته است.هدف از پژوهش حاضر، جلب توجه معماران به مفاهیم و شیوه هایی است که در ساختن شهر بسیلا، مقر فرمانروایی شاه طیهور در منظومه کوشنامه به کار رفته و اصل آنها با اتکا بر تجربیات بشری و تسلسل هویتی دستاوردهای انسان با نسلهای پیشین و پیش دانسته های انسان بنیان نهاده شده تا بتواند پاسخگوی نیازهای فطری و زیبایی شناختی انسان امروز باشد. در پژوهش حاضر که با روش تحلیلی-تطبیقی و با شیوه استقرائی انجام گرفته، با شناسایی عناصر اصلی زیباییشناسی معماری اسلامی در حوزه عمل و نظر مانند سیمای ظاهری، استحکام و استواری، تقارن و تعادل، به بررسی چگونگی تاثیرگذاری آنها در ساختن شهر بسیلا در منظومه کوشنامه پرداخته شده است.
کلید واژگان: زیباییشناسی, معماری, شهر بسیلا, کوشنامه, طیهورشاه}Every new style of architecture is based on the principles, methods and traditions of the previous styles and always has an effect in the course of time that is worth immortality, which has a logical support and deep theoretical foundations. The use of geometric shapes in the architecture has a long history and importance in such a way that they were used in the construction of most temples and holy places. The importance of numbers and shapes is evident in the aesthetics of historical and religious places. Among these, number four and the square-shaped buildings have been favored by Islamic architects in a symbolic way. The purpose of the present research is to draw the attention of architects in the construction of Basila City, the seat of Shah Tayhour's rule in the Kushnameh system, to the concepts and methods that are based on human experiences and the identity sequence of human achievements with previous generations and preconceived notions. Man was created with the ability to respond to the natural and aesthetic needs of his time. The current research was done with an analytical-adaptive method and an inductive one, and the main elements of Islamic architectural aesthetics in the field of practice and opinion are identified. Also, appearance, strength, stability, symmetry, balance, and how they affect the construction of Basila City in Kushnameh system have been investigated.
Keywords: Aesthetics, Architecture, Basila City, Kushnameh, Tayhour Shah} -
نظم و نثر دو گونه ادبی هستند که هر یک ویژگی وکارکرد خاص خود را دارند؛ نثر با رویکردی منطقی به بیان تحلیلی و تعلیلی یک موضوع می پردازد، اما شعر غالبا بر محور و بنیاد عاطفه، احساس و خیال حرکت می کند. در پاره ای از موارد، نثر از ویژگی های استدلالی و تحلیلی خارج می شود و با بهره گیری از صورخیال و آرایه های لفظی و بدیعی، احساس و عاطفه خواننده را تحت تاثیر قرار می دهد. این نثر، نثر شاعرانه نام دارد. رمان ذاکره الجسد، نوشته احلام مستغانمی (1953) و رمان یک عاشقانه آرام، نوشته نادر ابراهیمی (1315-1387)، دو اثری هستند که باور بر آن است؛ نثر آنها رنگ و بوی شاعرانه دارد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که دامنه آن محدود به تاثیر و تاثر نیست، بلکه بر تشابه، تباین و زیبایی شناسی ادبی تاکید دارد، دو رمان مزبور را از نگاه مولفه های نثر شاعرانه بررسی کرده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که موسیقی درونی(تکرار، واج آرایی)، کاربرد استعاره، تشبیه، تضاد واژگان، تضاد فعلی و حسامیزی از برحسته ترین نمودهای نثر شاعرانه هستند که در نثر شاعرانه احلام مستغانمی و نادر ابراهیمی به کار رفته است. حضور این ویژگی ها، نثر ایشان را شاعرانه، جذاب، خیال انگیز، زیبا و پرطروات نموده است. با این تفاوت که کاربرد استعاره های مکنیه در نثر مستغانمی، شاخص تر و ممتازتر است.
کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, زیبایی شناسی, نثر شاعرانه, ذاکره الجسد, یک عاشقانه آرام.}Poem and prose are to literary genres with their particular functions. Prose follows a logical approach to describe an event, while poem is mainly based on emotions, feelings, and imagination. At times, however, prose deviates from its logical, descriptive approach by influencing the readers' emotions. Such a kind of prose is known as poetic prose. It is believed that the two novels of Thakirat Al Jasad by Ahlam Mosteghanemi (1953) and A Quiet Love Story by Nader Ebrahimi (1936-2008) possess traces of poetic prose. Adopting a descriptive-analytic approach, the current study examines poetic prose elements in these two novels based on the American school of comparative literature, whose scope is not limited to influence, but emphasize similarity, comparison, and literature aesthetics. Findings indicate that internal music (repetition and alliteration), metaphor, simile, oxymoron, verb contrast, and synesthesia are most outstanding manifestations of poetic prose in Mosteghanemi and Ebharimi's novels. The presence of these features have made their prose poetic, attractive, imaginative, beautiful, and refreshing. The difference between the two novels is that Mosteghanemi has used a significantly larger number of implicit metaphors in Thakirat Al Jasad.
Keywords: Comparative Literature, Aesthetics, Poetic Prose, Thakirat Al Jasad, A Quiet Love Story} -
غازی قصیبی شاعر معاصر عربستان سعودی است که به مضامین مختلفی؛ مانند وطن، پایداری و نظایر آن پرداخته است. اگر سروده های این شاعر مورد درنگ قرار گیرد، سرشار از ظرایف ادبی است و از لحاظ زیبایی شناسی قابلیت بررسی را دارد. خواننده با مطالعه دقیق سروده های وی درمی یابد که این شاعر توانمندی شگرفی در پرداختن موضوعی با بیانی زیبا داشته و موجی از آرایه ها را به خواننده نمایان می سازد. توجه شاعر به مسائل سیاسی و وقایع رخ داده در منطقه با توجه به وضعیت این کشورها و وجود بحران ها در آن، به سروده هایش رنگ و لعابی سیاسی بخشیده است. سادگی و صراحت از جمله ویژگی های سروده های این شاعر است. این مقاله بر آن است عناصرزیباشناختی را در سروده های قصیبی با محوریت وطن بررسی نماید. البته این عناصر در بررسی زیبایی شناسی یک شعر، کاملا درست و بدون تغییر نیستند، زیرا بخشی از زیبایی شعر به میزان وجود عناصر و آرایه ها در آن، و بخش دیگرش به عناصری که احساس می شوند بستگی دارد. این مقاله به بررسی فنون زیبایی شناسی در سروده های قصیبی با محوریت وطن پرداخته و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی، شگردهای زیباشناسانه وی برای مخاطبان بیان می نماید.
کلید واژگان: غازی عبدالرحمن القصیبی, معاصر, عربستان سعودی, زیبایی شناسی, وطن} -
یکی از وظایف ذاتی ادبیات، آفرینش هنر و زیبایی است. عاطفه شعری در قالب زبانی مخیل شکل می گیرد و با موسیقی مناسب و گوشنواز، مجال تاثیر و القا پیدا می کند. به کارگیری عناصر زیبایی شناسی در شعر و دریافت عاطفه و ادراک شاعر توسط مخاطب، تاثیری بسزا در درک زیبایی شعر دارد. نادم قیصاری یکی از شاعران معاصر افغانستان است که در جامعه ادبی ایران چندان شناخته شده نیست. در این پژوهش که با هدف شناخت تمهیدات هنری و زیبایی های غزلیات «نادم قیصاری» انجام می شود، تلاش نگارندگان بر آن است تا عناصر برجسته زبانی، موسیقایی و تصویرساز در غزل های شاعر و چگونگی ارتباط و پیوند آن ها با عاطفه شعری را مورد بررسی قرار دهند. نتایج این پژوهش که به شیوه تحلیلی- توصیفی انجام می شود، بیانگر آن است که غزلیات نادم سرشار از فراهنجاری های زبانی، برجستگی های آوایی و موسیقایی، هماهنگی تصویر و عاطفه، تشبیهات بدیع، ترکیبات خاص و مضمون سازی بر پایه مفاهیم اساطیری و تاریخی است. وی با نگاهی ویژه به ظرفیت های زبانی و اجزای مختلف تشکیل دهنده کلام، جنبه زیبایی شناسیک و هنری شعرش را برجسته کرده است.
کلید واژگان: زیبایی شناسی, زبان, موسیقی, تخیل, نادم قیصاری}One of the inherent tasks of literature is the creation of art and beauty Poetic emotions are produced in the form of imaginative language and with appropriate and pleasant music it finds a place to influence and inspire. The use of aesthetic elements in poetry and the audience's reception of the poet's emotions and feelings have a great impact on understanding the beauty of poetry. Nadem Qaisari is one of the contemporary Afghan poets who is not well known in the literary community of Iran. In this study, which is conducted with the aim of knowing the artistic arrangements and beauty of Nadem Qaisari's sonnets, the authors make an effort to examine the outstanding linguistic, musical and visual elements in the poet's sonnets and find out how they are related to poetic emotion. The results of this analytical-descriptive study show that Nadeem's sonnets are full of linguistic extranormatives, phonetic and musical highlights, harmony of image and emotion, original similes, special compositions and thematizations based on mythological and historical concepts. He has emphasised the aesthetic and artistic aspects of his poetry with a special view of the linguistic abilities and the different components of language.
Keywords: Aesthetics, Language, Music, Imagination, Nadem Qaisari} -
زمینه و هدف
این مقاله، نخستین کوششی است برای ترسیم جلوه های زیباشناسی و صور خیال اشعار خوانساری یوسف بخشی، شاعر عصر پهلوی دوم (1359-1298) بر اساس دیوان شعری او به گویش خوانساری. از جمله کسانی که توانسته است به کمک قوه خیال، عاطفه و موسیقی، ارتباط تنگاتنگی میان انسان و طبیعت برقرار سازد، یوسف بخشی «شاعر طبیعت» است. با توجه به اینکه دیوان شعری او «فرهنگنامه گویش خوانساری» است. اما متاسفانه با گذشت چهار دهه هیچ تحقیق جامعی پیرامون صورخیال بخشی انجام نشده است.
روش مطالعهپژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای انجام شده است. محدوده و جامعه مورد مطالعه، دیوان شعری یوسف بخشی است. در این نوشتار بعد از شرح کوتاهی پیرامون واژه خوانسار، زندگینامه شاعر و گویش خوانساری، به بررسی انواع تشبیهات، کنایات، مجازات و استعارات اصیل و ترجمه گونه دیوانش پرداخته شده است.
یافته هایوسف بخشی به پیروی از شاعران سبک عراقی و فراخور کلام، از صنایع ادبی بویژه تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز در قالب گویش خوانساری بهره برده است.
نتیجه گیریبخشی علاوه بر دیوان شعری به گویش خوانساری، مجموعه اشعاری نیز به زبان فارسی در قالبهای گوناگون دارد، اما شهرت او در میان گویشوران، مدیون اشعار او به گویش خوانساری است.
کلید واژگان: زیبایی شناسی, گویش خوانساری, صنایع ادبی, یوسف بخشی}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:16 Issue: 94, 2024, PP 49 -67BACKGROUND AND OBJECTIVESThis article is the first attempt to draw the aesthetic effects and images of Khansari's poems by Yusuf Bakshi, a poet of the second Pahlavi era (1919-1980) based on his poetry divan in the Khansari dialect. Among those who have been able to establish a close relationship between man and nature with the help of imagination, emotion and music, Yusuf Bakshi is the "poet of nature". Due to the fact that his poetic divan is "Dictionary of Khansari Dialect". But unfortunately, with the passage of four decades, no comprehensive research has been done on Surkhayal Bakhshi. In this article, after a brief description of the word Khansar, the biography of the poet and the Khansari dialect, all kinds of similes, allusions, punishments and original metaphors and the translation of his divan have been discussed.
METHODOLOGYThe present research is a theoretical study conducted in the library research method. The scope and society under study is Yusuf Bakhshi's poetry library.
FINDINGSBakhshi, following the poets of the Iraqi style and Farakhor Kalam, has used literary techniques, especially simile, metaphor, irony, and majaz in the form of Khansari vocabulary.
CONCLUSIONBakhshi, in addition to the Divan poetry in the Khansari dialect, are also a collection of poems in Persian language in the formats It has various variations, but his fame among dialects is due to his poems in Khansari dialect.
Keywords: Khansar, Rhetorical techniques, Khansari dialect, yusuf Bakhshi} -
فرا داستان به عنوان یکی از رایج ترین انواع داستان های پست مدرنیسم، روشی است که در آن راوی در خلال داستان، فرآیند داستانی بودن داستان و داستان نویسی را ذکر می کند. رضا امیرخانی، رمان نویس برجسته معاصر ایرانی در برخی از رمان هایش رویکردی پست مدرنیستی دارد و می کوشد با روش های مختلف، نوشته هایش را به سوی فرا داستان هدایت کند. نویسندگان این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به بررسی زیبایی‎شناسی فرا داستان در رمان های امیرخانی پرداخته اند و ضمن تعاریفی از فرا داستان بر مبنای دیدگاه صاحب نظران، شگردهایی را که امیرخانی برای زیبایی فرا داستان به کار گرفته، بررسی کرده اند. این پژوهش می نمایاند که امیرخانی با استفاده شگردهای زبانی مانند: اسامی نشان دار، تکرار، جدانوشتن واژه ها، زبان عامیانه و محاوره ای، چند زبانی و بازی های زبانی و کلامی، و شگردهای ادبی مانند استعاره، تشبیه، کنایه، اقتباس و تقابل در رمان‎هایش سبب زیبایی فرا داستان شده و به نحو احسن از عهده خلق این فرآیند ادبی برآمده است.
کلید واژگان: شگردهای ادبی, فراداستان, رضا امیرخانی, زیباییشناسی, شگردهای زبانی}As one of the most common types of postmodern stories, metafiction is a way in which the narrator mentions the process of being a story and story writing during the story. Reza Amirkhani, a prominent contemporary Iranian novelist, has a postmodernist approach in some of his novels and tries to direct his writings to the beyond through different methods. The authors of this research have investigated the aesthetics of metafiction in Amirkhani's novels by relying on the descriptive-analytical method, and in addition to definitions of metafiction and aesthetics based on the opinions of experts, they have examined the methods used by Amirkhani for the beauty of metafiction. This research shows that Amirkhani's use of language tricks such as marked names, repetition, separate writing of words, colloquial and colloquial language, multilingualism and language and verbal games, and literary tricks such as metaphor, simile, irony, adaptation and contrast in his novels cause The beauty has become a myth and it has been successfully created by the creation of the myth.
Keywords: Metafiction, Aesthetics, Literary Tricks, Language Tricks, Reza Amirkhani} -
این نوشتار به تحلیل زیبایی شناختی سه بعد مهم سبک ساز (زبان، معنا و موسیقی) در اشعار طنز ابوالفضل زرویی نصرآباد پرداخته است. زرویی با اعمال قواعدی در این سه قلمرو، ناسازگاری هایی را در حیطه شعر پدید آورده و از این طریق، هنرسازه های طنز را فعال کرده است. ناسازگاری ها و آشنایی زدایی ها در حوزه طنز در حیطه های مختلف رخ می دهد و مخاطب را بر سر ذوق می آورد. نگارندگان بر آن بوده اند تا به کمک روش توصیفی - تحلیلی، ظرافت ها و شگردهای طنزپردازی زرویی را آشکار سازند و شاخصه های بسامددار در تعیین هویت سبکی شاعر را استخراج کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد وی در قلمرو زبان، از طریق شگردهایی همچون واژه سازی، عامیانه نویسی، فرنگی مآبی و کهن گرایی، مهارت های خود را نشان داده و در حیطه معنا با اعمال روش هایی چون تزریق سرایی، محذوف سازی، آشکارنویسی و تناقض گویی، کلام را متحول ساخته و در زمینه موسیقی شعر، با بر هم زدن قواعد معمول در وزن و قافیه و ردیف، فضای متناسب و منسجمی را در حیطه طنزپردازی پدید آورده است. گفتنی است روش نگارندگان در نگارش این مقاله، به شیوه اسنادی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای بوده است.کلید واژگان: ابوالفضل زرویی, تحلیل ساختار, رفوزه ها, زیبایی شناسی, سبک شناسی}This article deals with the aesthetic analysis of three important stylistic dimensions (language, meaning, and music) in Rofūzehā (The Failed Ones), the satirical poetry collection of Abolfazl Zarūī Nasrābād. Inconsistencies and defamiliarizations in the realm of humor occur in various domains and delight the audience. By applying some rules to these three stylistic dimensions, Zarūī has created inconsistencies in poetry and has thus enlivened the humor in his work. The present authors have aimed to reveal the subtleties and techniques of Zarūī's humor and extract frequent features in determining the poet's stylistic identity. The research method is descriptive-analytical and library-based. The results of the research show that he has displayed his skills in the field of language through techniques such as coinage, colloquial writing, westernization, and traditionalism. Concerning meaning, he has transformed speech by nonsensical composition, omission, revelation, and contradiction. As for music in his poetry, he has created a proportionate and coherent atmosphere for humor by breaking the usual rules of meter, rhyme, and rhythm.Keywords: Abolfazl Zarūī Nasrābād, Structure Analysis, Rofūzehā, Humor, stylistics, Aesthetics}
-
بررسی ماهیت و کارکردهای زیبایی در عرصه های گوناگون، موضوع «زیبایی شناسی» است. از دیدگاه زیبایی شناسی می توان گفت کارکرد اصلی زیبایی، ایجاد هماهنگی عاطفی میان انسان، طبیعت و جامعه است. از نظرگاه نقد نوی ادبی فقط آثاری، ادبی محسوب می شوند که در آن ها کارکرد زیبایی شناسی غالب باشد که اثبات می کند ادبیات نوعی از هنر است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به جست وجوی زیبایی شناسانه کلیدر از منظر نقد نو می پردازد و در پی انطباق مصادیق زیبایی شناسانه نوین بر این رمان و فهم و دریافت غنای هنری و کشف نهاد ادبی این اثر است. برای دستیابی به این مقصود، خود اثر؛ یعنی رمان ده جلدی کلیدر کانون توجه قرارگرفته و با قرایت تنگاتنگ و دقیق، شبکه های ارتباطی عناصر سازنده آن یررسی شده است. بر همین مبنا مفاهیمی چون تنش، لحن، پارادوکس، وحدت اندام وار و موسیقی های چهارگانه بیرونی، کناری، درونی و معنوی کلام تحلیل شده است. نتیجه اینکه وفور و ازدحام تصاویر، سازمان یافتگی موسیقایی گفتار و مضامین انسانی پرتکرار، بیان توصیفی، تجسم بخشی به تصویر موقعیت ها و وضعیت های زمانی و مکانی در حالتی ایستا با جزییات ریز است که نمونه آن را در ریتم های کش دار و پرتکرار، اصوات برخوردار از درنگ های یکنواخت و طولانی و تک نوازی هایی با فرکانس های مقطع و با تکرارهای جزءبه جزء در یک پاره از روایت، یا درآمدها و پیش درآمدهای ملایم و زمینه ساز می توان دید که نقش متعادل کننده توصیف های پرشور و شتاب را در بطن روایت ها بازی می کند که سطح ادبی رمان را به معیارهای هنری این نظریه ادبی نزدیک کرده است.کلید واژگان: رمان, زیبایی شناسی, کلیدر, نقد نو, محمود دولت آبادی}The study of the nature of beauty in various fields is the subject of "aesthetic" knowledge, which includes philosophy of beauty, beauty psychology, philosophy of art and art criticism. From an aesthetic point of view, it can be said that the main function of beauty is to create emotional harmony between man, nature and society. According to modern literary criticism, the only work in which the function of aesthetics - which proves that literature is an art - predominates - is a literary work. Discovering and adapting these new aesthetic features to Kalidar's novel will lead to understanding and receiving the artistic richness and discovering the literary institution of this work. The abundance of images, the organization of spoken music and repetitive human themes, the literary level of this novel is closer to the artistic standards of this literary theory.Keywords: aesthetics, novel, Kalidar, New Criticism}
-
اسطوره و چهره های اسطوره ای و حماسی ، یکی از زمینه های مهم و ارزشمند فرهنگ اقوام مختلف است که به اشکال مختلفی پیوند بنیادین خود را با شعر حفظ نموده است. شاعران ایرانی با توجه به نوع نگرش خود به این چهره های اسطوره ای و ایرانی نظر داشته اند. حضور این عناصر در اشعار مولوی، بیانگر شکوفایی، استمرار و پویایی این اساطیر است. حال اگر عنصر تخیل نیز در اسطوره وارد شود، بدلیل ماهیت زیبایی آفرین آن، بر جنبه زیبایی شناسی اساطیر و حماسهها می افزاید. به همین دلیل هدف از این پژوهش بررسی جنبه زیبایی شناختی شخصیتها و چهره های اسطوره ای و حماسی ایرانی در اشعار مولانا با تکیه بر مثنوی معنوی و دیوان شمس است. این جستار با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و به کارکرد عرفانی اسطوره از دیدگاه جوزف کمبل نظر دارد. نتایج نشان می دهد که حضور این چهره های اساطیری و حماسی بیانگر شناخت و دلبستگی مولانا نسبت به داستانهای کهن، شخصیت های اسطوره ای و حماسه ای شاهنامه است. همچنین از میان آرایه های ادبی، تلمیح، تشبیه و استعاره، عمده ترین صورخیالی است که سبب ادبیت اسطوره ای سروده های مولانا شده است.
کلید واژگان: زیباییشناسی, اسطوره, شخصیت های اسطوره ای و حماسی, صورخیال, مولوی}Myths and mythical and epic figures are one of the important and valuable fields of culture of different nations, which have preserved their fundamental connection with poetry in various ways. Iranian poets have commented on these mythical and Iranian figures according to their attitude. The presence of these elements in Molvi's poems shows the prosperity, continuity and dynamism of these myths. Now, if the element of imagination is included in the myth, due to its aesthetic nature, it adds to the aesthetic aspect of myths and epics. For this reason, the purpose of this research is to investigate the aesthetic aspect of Iranian mythological and epic characters and figures in Rumi's poems, relying on Masnavi Ma'navi and Divan Shams. This essay is done with a descriptive-analytical method and looks at the mystical function of myth from Joseph Campbell's point of view. Results show that the presence of these mythological and epic figures shows the recognition and attachment of Rumi to ancient stories, mythological and epic characters of the Shahnameh. Also, among the literary arrays, allusion, simile, and metaphor are the most important images that have caused the mythical literaryness of Rumi's poems.
Keywords: aesthetics, Myth, Mythical, epic characters, imaginary images, Molvi} -
در ادبیات داستانی کودک و نوجوان، اهمیت فانتزی و تاثیر تخیل از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در نظر گرفتن زیبایی های اجزای تخیل در خلق اثری تاثیر گذار، نشان دهنده، توانمندی ذهنی و قدرت تصویر سازی در ایجاد جلوه های هنری است که نویسنده با مخاطب شناسی در فرایند تخیل به طرح موقعیت های چالش برانگیز و جذاب از طریق شخصیت پردازی ها و صحنه سازی ها، به آن می پردازد. مخاطب با همذات پنداری، علاوه بر لذت خوانش و کشف حقایق درون متن، گره های مریی و نامریی داستان را می گشاید و به واسطه تخیل از متن داستان اندوخته و آموخته هایی را دریافت می کند که راهگشای مسیر پیش رو می شود و به تجربه هایش می افزاید. در پردازش تخیل در اثر هنری، نویسندگانی موفق خواهند بود که هوشمندانه انتخاب کرده و هدفمند عمل نمایند. نگارنده در این پژوهش بر آن است تا زیبایی شناسی اجزای تخیل در شخصیت پردازی غول، در دو رمان غول بزرگ مهربان اثر رولد دال و دی وی دی اسرار الغول اثر محمد رضا مرزوقی را به صورت تحلیل محتوا و بر اساس نظریه روانشناسی تخیل و شخصیت پردازی فروید و با روشی اسنادی - کتابخانه ای، بررسی نماید و به تاثیر و اهمیت نقش اجرای تخیل در داستان بپردازد و می توان نتیجه گیری کرد که نویسندگانی که به زیبایی شناسی اجزای تخیل در اثر خود توجه کرده اند با افزایش کیفیت داستان، در جذب مخاطب نیز موفق بوده اند.
کلید واژگان: اجزای تخیل, شخصیت پردازی غول, زیبایی شناسی, غول بزرگ مهربان, دی وی دی اسرار الغولان}In the fiction literature of children and teenagers, the importance of fantasy and the influence of imagination has a special place. Considering the beauty of the components of imagination in creating an effective work, it shows the mental ability and the power of visualization in creating artistic effects that the author uses audience knowledge in the process of imagination to plan challenging and attractive situations through characterizations and The staging deals with it.In processing the imagination in the work of art, writers will be successful if they choose wisely and act purposefully.In this research, the author aims to analyze the aesthetics of imagination components in the characterization of the giant in two novels, The Great Kind Ghul by Roald Dahl and DVD Asrar al-Ghul by Mohammad Reza Marzouqi, in the form of content analysis and based on the psychological theory of imagination and characterization. Freud and with a documentary-library method, investigate and deal with the effect and importance of the role of imagination in the story and it can be concluded that the authors who have paid attention to the aesthetics of the imagination components in their work by increasing the quality of the story, attract the audience. have also been successful.
Keywords: components of imagination, characterization of the giant, aesthetics, the great kind giant, Asrar al-Ghulan DVD} -
شعر، انتقال تجربه از طریق فراهم نمودن شگردهای غیر منتظره است. ترکیب سازی یکی از روش های برجسته سازی محسوب می شود. مولانا محمد باقر خرده، از شاعران برجسته عصر صفوی است؛ وی از شاعران ترکیب ساز است. در ترکیبات شعری او جلوه های گوناگون موسیقی به چشم می آید. موسیقی، یکی از عناصر سازنده شعری است که به سه دسته تقسیم می شود؛ موسیقی بیرونی (جنبه عروضی شعر)، موسیقی کناری (ردیف و قافیه)، موسیقی درونی (انواع توازن های حاصل از ارتباط لفظی و تناسبات معنایی). در این مقاله سعی شده است، ترکیبات شعری نسخه خطی دیوان اشعار مولانا محمد باقر خرده کاشانی از منظر موسیقی درونی بررسی شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که او از موسیقی درونی برای ایجاد نوعی وحدت در محور هم نشینی و جانشینی شعر استفاده نموده. علاوه بر تناسب، زیبایی و تاثیر کلام به غنای زبانی شعر و بار معنایی ترکیبات نیز افزوده است. وی با رعایت تناسب و پیوندی که میان موسیقی و شعر با عناصر دیگر به وجود آورده، نشان داده است که به هدف غایی شعر یعنی بیان مفاهیم و محتوای درونی شعر دست یافته است.
کلید واژگان: مولانا محمد باقر کاشانی, نسخه خطی, زیبایی شناسی, موسیقی درونی}Poetry is the transmission of experience through the presentation of unexpected methods. Composition of phrases is one of the highlighting methods. Maulana Mohammad Baqer Khorde is one of the prominent poets of the Safavid era. He is one of the phrase composer poets. Various musical effects are seen in the poetic compositions. Music is one of the building elements of poetry, which is divided into three categories. External music (prosodic aspect of poetry), side music (epistrophe and rhyme), internal music (types of balances resulting from verbal communication and semantic proportions). In this article, an attempt has been made to examine the poetic phrase compositions of the Diwan manuscript of Maulana Mohammad Baqer Khorde Kashani's poetry from the perspective of inner music. The obtained results show that he used internal music to create a kind of unity in The axis of companionship and succession in poetry. In addition to the appropriateness, beauty and effect of the words, the linguistic richness of the poem and the semantic load of the compositions are also added. He has shown that he has achieved the ultimate goal of poetry, which is to express the meaning and inner meaning of poetry, by observing the appropriateness and connection between music and poetry with other elements.
Keywords: Maulana Mohammad Baqer Kashani, manuscript, aesthetics, Inner Music} -
شاب الظریف از شاعران عرب زبان سوری دوره مملوکی است که در به کار انواع صناعات و آرایههای ادبی مهارت بسیار داشت . از جمله آرایه های زیبا و مورد توجه وی چهار آرایه حسن مطلع، حسن ختام، حسن تخلص و حسن تعلیل است. در پژوهش حاضر، این چهار حسن ادبی در دیوان شاب الظریف از جنبه زیبایی شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. نگارنده جستار حاضر را به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام داده و به این نتیجه دست یافته است که شاب الظریف چهار حسن ادبی حسن مطلع، حسن ختام، حسن تخلص و حسن تعلیل را بسیار هنرمندانه به کار برده است که از میان این محسنات، حسن تعلیل در مقایسه با دیگر موارد، به دلیل همراه بودن با آرایه های بیانی چون تشبیه و استعاره، جزء صورت های تخییلی و خیال انگیز بلاغت به شمار می آید. شاب الظریف با بهره گیری از این محاسن ادبی بعد از بنا نهادن سخن خود و رعایت اقتضای مخاطب، بر لطف و رونق کلام خویش افزوده و در نهایت سبب جلب توجه مخاطب شده است.کلید واژگان: شاب الظریف, زیبایی شناسی, دیوان شعر, محسنات ادبی, حسن تعلیل}Shab al-Zarif is one of the Syrian Arabic-language poets of the Mamluk period who was very skilled in the use of various genres and literary arrays. Among his beautiful and interesting arrays are four arrays: Hasan Tahir, Hassan Khatam, Hassan Tafam and Hassan Talil. In the present research, these four literary virtues in Shab al-Zarif's Diwan are examined from the aspect of aesthetics. The author of the present essay has done it in a descriptive-analytical way and based on library studies and has come to the conclusion that Shab al-Zarif has used the four literary virtues: Hassan Tahir, Hassan Khatam, Hassan Tafam, and Hassan Talil in a very artistic way. These merits, Hasan Talil compared to other cases, due to being accompanied by expressive arrays such as similes and metaphors, are among the imaginative and imaginative forms of rhetoric. By taking advantage of these literary qualities, Shab al-Zarif has increased the grace and prosperity of his speech after establishing his speech and meeting the needs of the audience, and has finally attracted the attention of the audience.Keywords: Shab Al-Zarif, aesthetics, poetry library, Spiritual offerings, Hosne Taalil}
-
موسیقی در شعر از مباحثی است که دارای اهمیت ویژه ای بوده و زبان نظم را از نثر متمایز می سازد. تاکنون در خصوص موسیقی شعر و شاخه های چهارگانه آن اعم از بیرونی، کناری، درونی و معنوی تحقیقات مفصلی صورت گرفته است. یکی از مطلب ناگفته که تاکنون در خصوص موسیقی شعر به آن پرداخته نشده است، رقص موسیقی در واژگان است. در این مقاله تلاش کرده ایم با معرفی این عامل مهم موسیقی ساز، نوع پنجمی از انواع موسیقی در شعر که سبب تلذذ و انفعال نفسانی می شود و تاکنون مغفول مانده است را مطرح کنیم و شاخه ها و عوامل موثر در این زیبایی که سبب التذاذ بیشتر مخاطبان از شعر میشود بررسی کنیم. این پژوهش بنیادی و روش کشف آن بر اساس تحلیل و استدلال های منطقی در منابع اسنادی بوده است. مهم ترین عامل موسیقایی مطرح شده در این پژوهش رقص واژگان و موسیقی در اصوات و مصوت هاست که با کشش یا کاهش آگاهانه در ارکان و هجاها و مصوت های بلند و کوتاه یا رکن سازی آواها، و کم و زیاد کردن آنهاو تاثیر کششی و سکوت و وقفه بین واژگان، هجاها و مصوت ها و یا صامت ها، زیبایی و قابلیت موسیقایی را دوچندان کرده و سبب می شود با کشش یک هجا یا واژه انفعال نفسانی بیشتری نصیب خواننده شود.کلید واژگان: انواع موسیقی شعر, رقص واژگان, کشش یا کاهش صامتها و مصوت ها, زیبایی شناسی}Music in poetry is a subject of particular importance that distinguishes the language of verse from prose. Extensive research has been conducted on various aspects of poetry and its four categories: external, peripheral, internal, and spiritual music. However, one overlooked aspect in the study of musicality in poetry is the dance of music in the vocabulary. This article aims to introduce this essential musical element, the fifth type of music in poetry, which elicits aesthetic pleasure and emotional response but has been neglected until now. We will explore the branches and influential factors of this beauty that enhance the enjoyment of poetry by examining the intentional expansion and contraction of elements such as syllables, vowels, and silences. This fundamental research is based on logical analysis and arguments drawn from documentary sources. The most prominent musical factor discussed in this study is the dance of vocabulary and music through the deliberate expansion or contraction of syllables, vowels, and consonants. These techniques amplify the musical beauty and evoke a more significant emotional response in the reader through the intentional expansion or contraction of a single syllable or word, along with manipulating pauses and silences between words, syllables, and consonants.Keywords: types of music, poetry, vocabulary dance, lengthening or shortening of consonants, vowels, Aesthetics}
-
مکتب صورت گرایی از مکاتب نقدی است که بدون توجه به عوامل مختلف تاثیرگذار در متن ادبی مانند پدیده های سیاسی و اجتماعی به نقد شکل بیرونی اثر ادبی می پردازد. از آنجا که رباعی یکی از قالب هایی است که در راستای تحولات قرن اخیر، تحت تاثیر سنت شکنی های متعدد قرار گرفته است، می توان در نقد زیبایی شناسی این نوع شعر از نظریه مکتب صورت گرایی استفاده کرد. بیژن ار ژن یکی از رباعی سرایان نو گراست که توانسته در کنار پابندی به سنت، عناصر و تکنیک های نوین شکلی را به کار ببندد. جستار حاضر می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به نظریه مکتب صورت گرایی به نقد زیبایی شناسانه رباعی های منتشر شده ارژن بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از عناصر شکلی مثل هنجارگریزی، قاعده افزایی در کاربرد موسیقی و عنصر مسلط بیشترین نقش را در تاثیرگذاری و زیبایی کلام وی داشته است. هنجارگریزی در دو حوزه واژگانی و نوشتاری در کنار برجسته سازی صورت، باعث انتقال بهتر معنا شده است. قاعده افزایی در موسیقی با کمک توازن آوایی بین صامت ها و مصوت ها، کاربرد جناس، توازن واژگانی از طریق تکرارهای همگون کامل و ناقص در سطح کلمه و جمله، صورت گرفته و علاوه بر غنای موسیقایی، در القاء مفاهیم و حس های خاص به مخاطب کمک کرده است. در حوزه موسیقی کناری، کاربرد قافیه های صوتی، تصویری و دستوری به همراه کاربرد ردیف های خاص، قابل توجه است. از میان عناصر تکنیکی و فرمال، عنصری که می تواند دیگر عناصر را تحت سیطره خود بگیرد عنصر مسلط است؛ عنصر مسلط با توجه به استفاده حداکثری در رباعی های بیژن ارژن، تصویر است. بررسی زیبایی شناسانه رباعی های ارژن از منظر نقد فرمالیستی، نشان می دهد که صورت رباعی های او تا چه اندازه در اثرگذاری حسی و معنایی آن نقش دارد..کلید واژگان: زیبایی شناسی, رباعی معاصر, نقد فرمالیستی, عنصر مسلط, بیژن ارژن}The school of formalism in literature is one of the schools of criticism that addresses the external form of literary works without paying attention to various factors influencing the literary text such as political and social phenomena. In line with the developments in the recent century, the quartet is a literary format that has been affected by its influences and witnessed many deviations from common traditions. Hence, the theory of the school of formalism can be applied for the criticism of the aesthetics of this type of poetry. Bijan Arjan is a modernist quatrainist who has been able to use modern elements and techniques in his work in addition to remaining faithful to traditions. The present essay tries to analyze the aesthetic aspects of Bijan Arjan's published quatrains using a descriptive-analytical method informed by the theory of the school of formalism. The findings of the research show that the use of form elements such as non-normativeness, regularization in the use of music and the use of the element of dominanance play the most significant role in the impact and beauty of his poetry. Norm deviation in both lexical and compositional domains, along with highlighting the forms, has made a better transfer of meaning possible in his text. regularization in the use of musical contour is accomplished in his work with the help of phonetic balance between consonants and vowels, use of puns, lexical balance through complete and incomplete identical repetitions at the level of words and sentences. In addition to adding musical richness to the work, this has helped his successful rendition of special concepts and feelings for the audience. As for music accompanying his work, his use of auditory, visual and grammatical rhymes along with the use of special versification is significant. Among the technical and formal elements, the one that is clearly more frequent than other elements is the element of dominanance. The dominant element in Bijan Arjan's quatrains is the use of image because of its high frequency of use. The aesthetic examination of Arjan's quatrains from the perspective of formalist criticism shows how the form of his quatrains plays a significant role in their sensory and semantic impact.Keywords: Aesthetics, Contemporary quartet, Formalist criticism, Dominant element, Bijan Arjan}
-
خودسانسوری اقدامی است که طی آن نویسنده با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه و به منظور خودسانسوری یکی از اقداماتی است که توسط نویسنده یا شاعر، بنا به دلایلی چون تاثیر قدرت فردی، شرایط اجتماعی، سیاسی، مذهبی و اعتقادی و در پوشش عناوینی مانند خویشتن داری و مصلحت اندیشی، بر روی آثار تولید شده، صورت می گیرد. این اقدام در آثار اغلب نویسندگان دوره مغول دیده میشود. عطاملک جوینی و زیدری نسوی از این نویسندگان به شمار می آیند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی زیبایی شناسانه خودسانسوری در جهانگشا و نفثه المصدور، انجام شده است؛ تا چگونگی زیبایی و مباحث استحسانی خودسانسوری در آثار این دو نویسنده برجسته عصر مغول مشخص شود. روش نگارندگان در این جستار، توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانهای است. نتایج نشان می دهد که نویسندگان این دوره با ابهام گویی و به کار بردن صنایع و شگردهایی همچون استعاره، تمثیل، نماد، رمز و کنایه و تکلف و پیچیده گویی، نقش عمدهای در زیبایی این پدیده ادبی ایفا نموده اند.
کلید واژگان: زیباییشناسی, خودسانسوری, عصر مغول, جهانگشا, نفثه المصدور}Self-censorship is an action during which the author takes into account the political and social conditions of the society and for the purpose of self-censorship, it is one of the actions taken by the author or poet, based on reasons such as the influence of individual power, social, political, religious and belief conditions and under the cover of titles such as Self-restraint and expediency are applied to the produced works. This action can be seen in the works of most authors of the Mughal period. Attamalek Joyni and Zaydri Nesvi are among these writers; Therefore, the present research was conducted with the aim of aesthetic investigation of self-censorship in Jahangasha and Naftha al-Masdoor; In order to clarify the beauty and self-censorship topics in the works of these two prominent writers of the Mongol era. The authors' method in this essay is descriptive-analytical and based on library studies. The results show that the authors of this period have played a major role in the beauty of this literary phenomenon by being ambiguous and using techniques and techniques such as metaphor, allegory, symbol, code and irony, and complexity.
Keywords: aesthetics, self-censorship, Mughal era, Jahangasha, Naftah al-Masdoor} -
در عصر ما، زیبایی شناسی یکی از شاخه های فلسفه است که به بررسی زیبایی و هنر می پردازد. زیبایی سخن با انتخاب کلمات مناسب در برخی موارد و ترکیب روش های مختلف در دیگر موارد به وجود می آید. اسلوب شناسی یکی از جدیدترین رویکردها است که به دنبال کشف معناشناختی های زیبایی در متن است و به مطالعه متون ادبی برای تحلیل اسالیب با هدف کشف ارزش های زیبایی می پردازد. اهمیت تحلیل اسلوبی در آشکارسازی معناشناختی های زیبایی در متن است. این مطالعه به بررسی جنبه های هنری و زیبایی در سخنرانی شماره 155 از نهج البلاغه می پردازد که در آن بدیع خلقت خفاش توصیف شده است. در این مطالعه با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و با توجه به روش آماری، سعی شده است تا اسالیب مهم مورد استفاده در این سخنرانی و نقش آن ها در زیبایی آن کشف شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که امام (ع) با استفاده از اسلوب سوال، توانایی خود در جلب توجه شنونده به بدیع خلقت خدا را افزایش می دهد، علاوه بر نشان دادن شگفتی وجود قدرت بینایی در شب و ناتوانی آن در روز، با ارایه آنچه به آن تاخیر رسیده حرفهای او را جذاب تر می کند. او از حرفانفی منفی "نه" و "نمی" بر اساس شرایط و موقعیت هایی که قصد توصیف آن ها را داشته، استفاده کرده است و با حذف برخی عبارات از سخنان خود و تکرار حروف احساسی "واو" و "فاء"، زیبایی بیانش را تقویت کرده و یک ایقاع خاص به وجود آورده است. اسلوبی که در این سخنرانی بیشتر به کار رفته است اسلوب اطلاعی و تعداد زیادی از آن استفاده شده است و همچنین روند اتصالی که اغلب برای ارتباط بین اسالیب اطلاعی به کار رفته است، با هدف توصیف بدیع خلقت خفاش، با هدف اصلی سخنرانی سازگار است. بنابراین، استفاده از اسالیب اطلاعی نسبت به سایر اسالیب توصیه می شود.
کلید واژگان: زیبایی شناسی, سبک, نهج البلاغه, خطبه 155, خفاش}In our era, aesthetics is considered a branch of philosophy that studies beauty and art. The beauty of speech is achieved by carefully selecting specific words at times, and by combining different styles at other times. Diverse styles give the text a luster and a unique beauty, distinguishing it from others. Stylistics is one of the latest approaches that seeks to explore aesthetic meanings in the text, focusing on the analysis of literary texts and their styles in order to uncover aesthetic values. The importance of stylistic analysis lies in revealing the aesthetic meanings in the text. This study examines the aesthetic aspects of the rhetorical styles in Sermon 155 of Nahj al-Balagha, where the remarkable creation of the bat is described. The study investigates the artistic and aesthetic aspects of the sermon through the lens of stylistics, aiming to uncover the most significant stylistic devices used and their role in its beauty. This is done through a descriptive-analytical approach and by drawing on statistical analysis. The findings of the research indicate that the most commonly used style in this sermon is the informative style, with the active sentence being the most frequently used (50 times), which enhances the dynamism of the sermon. Furthermore, the process of linking is extensively utilized. The conjunctions "و " (wa) and "ف) " fa) are used in this sermon to connect the different styles present, such as connecting the informative style, linking the subordinate clause to describe Allah further, connecting the introductory clause, and expressing the purpose of the bat carrying its offspring, which contributes to the aesthetic description of the bat.
Keywords: aesthetics, style, Nahj al-Balagha, sermon No. 155, the bat} -
فرا داستان به عنوان یکی از رایج ترین انواع داستان های پست مدرنیسم، روشی است که در آن راوی در خلال داستان، فرآیند داستانی بودن داستان و داستان نویسی را ذکر می کند. رضا امیرخانی، رمان نویس برجسته معاصر ایرانی در برخی از رمان هایش رویکردی پست مدرنیستی دارد و می کوشد با روش های مختلف، نوشته هایش را به سوی فرا داستان هدایت کند. نویسندگان این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به بررسی زیباییشناسی فرا داستان در رمان های امیرخانی پرداخته اند و ضمن تعاریفی از فرا داستان بر مبنای دیدگاه صاحب نظران، شگردهایی را که امیرخانی برای زیبایی فرا داستان به کار گرفته، بررسی کرده اند. این پژوهش می نمایاند که امیرخانی با استفاده شگردهای زبانی مانند: اسامی نشان دار، تکرار، جدانوشتن واژه ها، زبان عامیانه و محاوره ای، چند زبانی و بازی های زبانی و کلامی، و شگردهای ادبی مانند استعاره، تشبیه، کنایه، اقتباس و تقابل در رمانهایش سبب زیبایی فرا داستان شده و به نحو احسن از عهده خلق این فرآیند ادبی برآمده است.
کلید واژگان: زیباییشناسی, فراداستان, شگردهای زبانی, شگردهای ادبی, رضا امیرخانی}As one of the most common types of postmodern stories, metafiction is a way in which the narrator mentions the process of being a story and story writing during the story. Reza Amirkhani, a prominent contemporary Iranian novelist, has a postmodernist approach in some of his novels and tries to direct his writings to the beyond through different methods. The authors of this research have investigated the aesthetics of metafiction in Amirkhani's novels by relying on the descriptive-analytical method, and in addition to definitions of metafiction and aesthetics based on the opinions of experts, they have examined the methods used by Amirkhani for the beauty of metafiction. This research shows that Amirkhani's use of language tricks such as marked names, repetition, separate writing of words, colloquial and colloquial language, multilingualism and language and verbal games, and literary tricks such as metaphor, simile, irony, adaptation and contrast in his novels cause The beauty has become a myth and it has been successfully created by the creation of the myth.
Keywords: aesthetics, metafiction, language tricks, literary tricks, Reza Amirkhani} -
The article presents developments designed for teaching Russian literature of the classical era in higher educational institutions. Russian Russian scientist M.V. Lomonosov's work is considered not only as an example of high artistry of Russian classicism, but also as a basic theoretical basis for the development of the Russian literary tradition. To substantiate this approach, the principles of historical poetics and a systematic analysis of Lomonosov's theoretical works in the field of poetic dimensions and stylistics are used. The features of natural images of odes and idylls, their philosophical sound, patriotism and psychologism, which later became the basis for the development of other literary trends, are demonstrated. The rich potential of the low style is also considered, thanks to which the poetics of everyday life, folk flavor and a variety of lively, sincere human manifestations were embodied in literature. The fruitfulness of Lomonosov's method is supported by the development of his approaches to artistic language in the works of other representatives of Russian classicism from Sumarokov to Derzhavin. The result of studying the theory and practice of M.V. Lomonosov should be the formation of students' fundamental understanding of the ways of development of Russian fiction.
Keywords: Lomonosov, Methodology, Classicism, Aesthetics, Image, Genre}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.