جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فردیت » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »
تکرار جستجوی کلیدواژه «فردیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
میشل اوئلبک تاملی عمیق و قابل مشاهده به جامعه معاصر و شرایط انسانی دارد. او در رمان هایش نمونه ای بارز از پارادوکس های تکنیکی ادبی ارائه می دهد. اغلب او را نویسنده ای بدبین می دانند، زیرا وی نظرات خود را بدون هیچ ملاحظه و محدودیتی بیان می کند. او انسان معاصر را با دقت و صریح توصیف می کند و به خود این اجازه را می دهد تا نقدی قاطع و صریح از وضعیت جهان داشته باشد. اوئلبک به عنوان یک جامعه شناس تلاش می کند تا جامعه ی مدرن را درک و به تصویر بکشد. رمان های او بر جامعه ی معاصر تمرکز دارد، جامعه ای که در آن شی سازی روابط انسانی دشوار به نظر می رسد و فرد غیراجتماعی و منزوی شده است که دیگر قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست. هدف رمان های او آشکار کردن مشکلات اساسی جامعه قرن بیست و یکم از طریق رمان هایی است که بی احساسی و بیگانگی مردم را نشان می دهد و انسان معاصر را طوری به تصویر می کشد که گویی در ذهن خود زندانی شده است. هدف مقاله حاضر تاثیر فلسفه شوپنهاور بر آثار میشل اوئلبک به روش تحلیل بینامتنی با تاکید بر ایده رنج بشر درتفکر شوپنهاور و اوئلبک است.
کلید واژگان: میشل اوئلبک, آرتور شوپنهاور, شادی, رنج, فردیت}Recherches en Langue et Littérature Françaises, Volume:18 Issue: 33, Spring and Summer 2024, PP 107 -125Michel Houellebecq describes an intense and visible reflection on contemporary society and the human condition. In his novels he uses the technique of literary paradox and expressing his opinions without any consideration or limitation, he is often considered a pessimistic writer. He describes his contemporaries carefully and frankly, and allows himself to formulate a strong and unequivocal critique of the state of the world. As a sociologist, Houellebecq strives to understand and depict modern society. His novels focus on contemporary society, a society in which it seems difficult to objectify human relationships, and where the person has become asocial and isolated, and is no longer able to communicate with others. The aim of his novels is to reveal the considerable problems of 21st century society through novels that show the insensitivity and alienation of people and which depict contemporary man as if he were imprisoned in his own mind. The objective of the present article is to analyze the influence of Schopenhauer's philosophy on the work of Michel Houellebecq following the method of intertextual analysis with emphasis on the idea of human suffering in Schopenhauer and Houellebecq.
Keywords: Michel Houellebecq, Arthur Schopenhauer, Bonheur, Souffrance, Individualité} -
مقاله پیش رو، حضور سوژه پسانوگرا را در نمایشنامه های آخرین نوار کرپ (1958) اثر سامویل بکت، کودک مدفون (1978) اثر سام شپارد، و مسخره بازی ها (1974) اثر تام استوپارد مورد بررسی قرار می دهد. مقاله درصدد است به این پرسش پاسخ دهد که چگونه خصوصیات پسانوگرا در شخصیت پردازی این نمایشنامه های نوگرا از دل فردیت نوگرا متبلور شده است. به باور مقاله پیش رو، این سه نمایشنامه به خوبی حس تعلق و دلتنگی، و در عین حال عدم تعلق و نگرش چالشی را به نوعی ذات گرایی نوگرا نشان می دهند و از این رو سوژه را به سمت سوژه ای پسانوگرا سوق می دهند. خاطرات جابه جا شده، ساختار متنی و سازه ای خاطرات شخصیت های نمایشنامه ها، روان گسیختگی آنها، و حس تعلق دربرگیرنده این شخصیت ها به موقعیت های متناظر گفتمانی خصوصیاتی هستند که مقاله به آنها به عنوان یافته هایش می پردازد، و آنها را گواهی برای پسانوگرایی شخصیت های نمایشنامه ها در نظر می گیرد. حین بحث پیرامون این خصوصیات، مطالعه از گفته های لیندا هاچن، نیک مانزفیلد و امیرعلی نجومیان پیرامون پسانوگرایی و مفهوم فردیت الهام گرفته، و از سویی دیگر از فرازهایی از درآمد امیرعلی نجومیان بر نوگرایی بهره می برد. عدم نایل شدن به تصویری یکدست - ولو انتزاعی - از گذشته، اجماع مشوش، هم نشین و تلفیق شده روایات متناقض از گذشته در هویتی روان گسیخته، و تعلق نداشتن به هیچ کدام از وجوه گزاره های متقابل عناوین یافته های مطالعه حاضر حین بررسی شرایط گذار فردیت شخصیت ها در نمایشنامه ها هستند.کلید واژگان: پسانوگرا, نوگرا, سوژه, فردیت, کرپ, مسخره بازی ها, کودک مدفون}The present study identifies the features of postmodern subject in Samuel Beckett’s Krapp’s Last Tape (1958), Sam Shepard’s Buried Child (1978), and Tom Stoppard’s Travesties. These three plays beautifully showcase the sense of belonging and non-belonging of modernist subjects toward essentialism, and that is how such subjects moves toward postmodernism’s belief on lack of commitment to neither absolute belonging nor non-belonging. Dislocated memories, textual and constructed nature of memories, schizophrenic characters, and their inclusive belonging to discursive oppositional points of binaries are the features around which the study will pursue its discussions. While discussing these features, the study utilizes critical insights proposed by two key figures in literary theory and criticism: Linda Hutcheon when it comes to postmodernism in A Poetics of Postmodernism (1988) and Politics of Postmodernism (1989), and Nick Mansfield when one wishes to discuss the issue of subjectivity in Subjectivity: Theories of the Self from Freud to Haraway (2000). Amir Ali Nojoumian’s A Brief Introduction to Modernism in Literature and A Brief Introduction to Postmodernism in Literature would be utilized to enrich study’s take from modernism and postmodernism too. Absence of even an abstract unified understanding of the past, the uneasy and hectic juxtaposition and superimposition of a series of contradictory narratives out of the past experiences of schizophrenic subjects, and lack of belonging to – or inclusive belonging to – either sides of binaries are the key titles of the study’s findings while it reviews the transitional status of the subjectivity of the plays’ characters.Keywords: Postmodern, Modernist, subject, subjectivity, Krapp, Travesties, Buried Child}
-
This study attempts to examine Tom Wolfe’s The Electric Kool-Aid Acid Test in the light of the ideas of Michel Foucault, specifically the notions of normalization, institutions, and surveillance that tackle the relationships among power, institutions, and literature. The analysis posits that, in the context of the 1960s, the American government took advantage of all the institutions which were supposed to guarantee the freedom of individuals to curtail their freedom. Seeking to create a normal, ordinary, and homogeneous society, these administrations have employed the police, law, prison, and other overlapping institutions that work in tandem to create circuits of institutions which guarantee to reduce human beings to simpletons who are docile, meek, and ready to fit in place properly. The normality and ordinariness favored by the authorities are also implemented since the novel starts by depicting free individuals whose identities hinge on their being abnormal while it ends when their movement is shattered, and the protagonist is seen as a simpleton serving the forced labor sentence of the judges of both the government and normality. Freedom emerges as a mirage than truth as there seems to be no outside through which individuals can live outside the domination of controlling apparatuses.
Keywords: Abnormality, Individuality, Institutions, Michel Foucault, Normalization, Surveillance} -
مطالعات قبلی درباره رمان مادام بواری، شاهکار گوستاو فلوبر، شخصیت های داستان را بررسی کرده است؛ اما موضوع ظاهر آنها و کارکرد متناقض آن در مناسبات اجتماعی کمتر بررسی شده است. رمان مادام بواری نشان می دهد مردم در ظواهر خود از طبقه مرفه جامعه بسیار تاثیر می پذیرند؛ به بیان دیگر ثروتمندان، اتحادی شکلی را به عامه پیشنهاد و فردیت را از آنها سلب می کنند. در حقیقت، موضوع پوشش، پایه و اساس داستانی است که به منظور انتقاد از جامعه ای مصرف زده به نگارش درآمده است و این همان کارکرد متناقضی است که منشا خلاقیت اثر و موضوع این پژوهش است. اگر سودای فلوبر نوشتن «کتابی راجب هیچ» بوده، نحوه نگرش او به لباس و پوشش، وی را در نیل به این هدف یاری کرده است. این پژوهش با تکیه بر نظریات پیر بوردیو، روند استحاله فرد و دگرگونی های تحمیل شده بر او توسط مصرف گرایی را بررسی می کند و برای این منظور، با تکیه بر نظریات پیر بوردیو نقش ظاهر و وجنات در فرآیند اجتماعی شدن شخصیت ها بررسی و پس ازآن عملکرد وارونه و متناقض لباس و نیز تاثیر آن بر قهرمان داستان نشان داده می شود.
کلید واژگان: تکینگی, تناقض, سلیقه, فردیت, عمومیت}Les études antérieures sur le chef-d'œuvre de Gustave Flaubert se sont penchées sur les personnages du récit, mais elles ont moins abordé la question de leur tenue et sa fonction contradictoire dans les rapports sociaux. Le roman de Madame Bovary montre que les gens sont fortement influencés par la classe aisée de la société dans leur apparence. En d'autres termes, les riches offrent une forme d'unité aux masses, et les privent de leur individualité. Cette recherche porte sur le processus de transformation de l'individu et les transformations que lui impose la consommation. En fait, le sujet de l’habillement est à la base d'un récit écrit pour critiquer une société consommatrice. Donc, la couture dans sa fonction contradictoire étant à l'origine de la créativité de l'ouvrage constituera le sujet de cet article. Si le but de Flaubert était d'écrire un "livre sur rien", son point de vue à l'égard de la contradiction y existant l’a fait atteindre ce but. L’article présent, en appuyant sur les idées de Pierre Bourdieu, examinera le rôle du vêtement dans le processus de socialisation des personnages. Il essayera d'en montrer la fonction inversée aussi bien que son influence sur l’héroïne du roman.
Keywords: Collectivité, Goût, Individu, Paradoxe, Singularité} -
یکی از مهم ترین نظریه هایی که معانی درونی و پنهان قصه را مبنای تفسیر خود قرار داده، نظریه روان کاوی است. در عصر حاضر، با پیوند هر چه بیشتر ادبیات و روان شناسی، می توانیم راهی به سوی کشف معنای نهفته در متون بیابیم. نظریه فردیت یونگ تحقق کهن الگوی خویشتن یعنی تعادل بین امور بیرونی و امور درونی که میل به سوی تکامل دارد را در فرد مرور می کند. برآنیم تا با این دیدگاه با خوانشی متفاوت این داستان از مثنوی را بازخوانی نماییم. از آن جا که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است، دارای قابلیت بررسی نقد کهن الگویی است لذا پژوهش حاضر سعی بر این دارد؛ با تحلیل محتوا، نمادها و کهن الگوهای داستان دقوقی را استخراج نماید و با فهم آن ها و تطابق با نماد برابر برای آن ها، براساس نظریه فردیت یونگ، این فرآیند را ترسیم نماید. نتیجه پژوهش حاکی از این است که مولانا در دستیابی به فرایند فردیت در این داستان، تعالی با اصول عرفانی را مطرح نموده است و در نهایت هدف مولانا که رسیدن به کمال و خودشناسی است با نظریه یونگ هم سویی دارد. این پژوهش با روش کتابخانه ای اسنادی، با رویکرد تحلیلی توصیفی بررسی شده است.کلید واژگان: یونگ, مثنوی, کهن الگو, فردیت, ناخودآگاه جمعی, خود}Psychoanalysis is one of the most important theories which focuses on the inner and hidden meanings of the story. Currently, with the connection of literature and psychology more and more, we can find a way to discover the meaning hidden in the texts. Jung's theory of individuality reviews the realization of the archetype of the self, i.e. the balance between external and internal forces with the desire for evolution in the individual. We are going to reread a story from Masnavi with this perspective. Since Rumi is a mystic who has a symbolist mind and wrote the Masnavi in the form of a mystical work, the work is potential for archetypal criticism. Thus, the present research tries to analyze the content, symbols and archetypes to extract the correct story and by understanding them and matching with the equal symbol for them, based on Jung's theory of individuation, draw this process. The result of the research indicates that in this story, Rumi has proposed transcendence with mystical principles in reaching the process of individuality, and finally, Rumi's goal, which is to achieve perfection and self-knowledge, is in line with Jung's theory. This research has been investigated with a library-documentary method, with an analytical-descriptive approach.Keywords: Jung, Manavi Masnavi, Archetype, Individuation, Collective Unconscious, Self}
-
هدف این مقاله بررسی دگرگونی دو نسل در پذیرش یا عدم پذیرش تغییر است. این مقاله بر آن است تا تفاوت شخصیت های داستان در تاثیر پذیری از تغییر و شدن و انطباق نسل ها در مواجهه با تغییرات بنیادین فردی و هویتی را با خوانشی منطبق بر تعاریف ژیل دلوز از "شدن" ، مورد نقد و بررسی قرار دهد. مقاله پیش رو رمان " "همه چیز از هم می پاشد" " نوشته چینوآچه به را که سراسر کارزار درگیری و تقابل دو نسل در پذیرش یا عدم پذیرش تغییر، چرایی و چگونگی آن، در سرزمینی به شدت سنتی و استعمار زده مورد پژوهش قرار داده است. ژیل دلوز از مهم ترین فیلسوفان پساساختارگرای معاصر است که اندیشه های او معرف زدودن هرگونه ساختار و مرکزیت است. دلوز "شدن" را انقلابی می داند که انسان را به زندگی جدید و تفکر جدید وا می دارد. لذا با توجه به ماهیت رمان و فضای تقابل و تضادی که بر شخصیت های آن حاکم است و همچنین خوانش دلوزی آن، دو رویکرد عدم تغییر یا فردگرایی با پذیرش تغییر یا قلمروزدایی در جدال هستند. رویکرد فردیت هر نوع سلسه مراتب را از بین می برد و وجود هیچ اصل متعالی را برای تبیین هستی نمی پذیرد. خلاف آن، رویکرد قلمروزدایی هستی را یک ساختار ناشناخته می داند که باید کشف شود.کلید واژگان: ژیل دلوز, چینو آچه به, شدن, نسل ها, فردیت, قلمرو زدایی}The purpose of this article is to examine the transformation of two generations in accepting or rejecting change. Drawing upon Gilles Deleuze's definitions of "becoming", this study aims to explore the difference between the characters in the novel Things Fall Apart, written by Chinua Achebe, in their susceptibility to change and the adaptation of generations in the face of fundamental individual and identity changes. Achebe’s novel has researched the entire campaign of conflict and confrontation between two generations in accepting or rejecting change, and why and how the change is possible in a highly traditional and colonized land. Gilles Deleuze is one of the most important contemporary post-structuralist philosophers whose ideas represent the removal of any structure and centrality. Deleuze considers "becoming" as a revolution that leads man to a new life and new way of thinking. Therefore, according to the nature of the novel and the atmosphere of confrontation and conflict that governs its characters, as well as Deleuze's reading of it, the two approaches of no change or individualism are in conflict with the acceptance of change or deterritorialization. The approach of individuality destroys any kind of hierarchy and does not accept the existence of any supreme principle to explain existence. In contrast, deterritorialization considers existence as an unknown structure that needs to be discovered.Keywords: Becoming, Chinua Achebe, Deterritorialization, Generations, Individuality}
-
به باور برخی منتقدان، در رمان های مدرنیستی، صرفا شخصیت های مدرن و در رمان های پسامدرن فقط هویت های پسامدرن به تصویر کشیده می شوند. درحالیکه شخصیت های رمان تنی هنرمند (2001) اثر رمان نویس برجسته آمریکایی دان دلیلو علاوه بر مدرن بودن، پسامدرن نیز هستند. هدف پژوهش حاضر مطالعه ویژگی های شخصیتی کاراکترهای اصلی این رمان به منظور فراتر رفتن از چهارچوب های قراردادی و از پیش تعیین شده برای آن هاست. از آنجایی که متامدرنیسم بر پایه نوسان بین مدرنیسم و پسامدرنیسم بنا شده است، این پژوهش از دیدگاه منتقدانی چون توماس ورملن و رابین آکر (2010) در مورد متامدرنیسم بهره گرفته است تا به بررسی همنشینی های نوسانی بین مدرنیسم و پسامدرنیسم بپردازد. بعلاوه، مفاهیم فردیت درخت وار و ریزوماتیک دلوز و گاتاری (1987) نیز برای واکاوی عمیق تر شخصیت های اصلی رمان بکار گرفته شده است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که شخصیت های رمان در حال گذار از نفس، رهایی از قید تن و دیگری شدن هستند. همچون آونگی بینابین ویژگی های متضاد همنشین نوسان می کنند و پویایی هردو هیچکدام را به نمایش می گذارند. به عبارت دیگر، شخصیت های تنی هنرمند، بین فردیت و چندگانگی، مدرن ماندن و پسامدرن شدن، با خود ماندن و دیگری شدن، و درخت وار بودن و ریزوماتیک شدن درحال نوسان اند. بنابراین، کاراکترهای اصلی این اثر دلیلو، لورن هارتکه هنرمند و آقای توتل، شخصیت های متامدرنی هستند که تلفیق نوسانی بین ویژگی های متقابل مدرن و پسامدرن را به نمایش می گذارند.کلید واژگان: متامدرنیسم, فردیت, ریزوماتیک, دلوز و گاتاری, دلیلو, تنی هنرمند}According to some critics, the modernist novels are claimed to just present modern characters and postmodernist novels solely show the postmodern ones. However, the protagonists of Don DeLillo’s The Body Artist (2001) are simultaneously both modern and postmodern. The purpose of this research is to study the protagonists of this novel to go beyond the predestined conventions. As Metamodernism is based on the oscillation between modernism and postmodernism, the study applies Vermeulen and Akker's theories on Metamodernism (2010) to survey juxtapositions between modernism and postmodernism in this novel. Besides, Deleuze and Guattari’s Arborescent and Rhizomatic Subjectivities (1987) are applied to deeply analyze the characters. The findings of this study show that the protagonists of DeLillo’s novel are in the process of losing self and becoming the other. They swing like a pendulum between the characteristics of individuality and multiplicity, being modern and becoming postmodern, being oneself and becoming other, staying arborescent and turning into Rhizome. Therefore, the main characters of The Body Artist, Lauren and Mr. Tuttle, are Metamodern.Keywords: Metamodernism, subjectivity, Rhizomatic, Deleuze, Guattari, Delillo, The Body Artist}
-
بی تردید در ادبیات مهاجرت، ارتباط بین فردیت و جغرافیا انکارناپذیر است. فرد مهاجر همواره در چالش سرزمین مادری/ سرزمین بیگانه، خودی/ دیگری و بودن/شدن است. دلیل این سردرگمی تاثیر جغرافیا بر بازنمایی و بازساخت فردیت می باشد. وطن به مثابه سرزمین مادری و زادگاه در ذهن فرد مهاجر مفهوم ثابتی ازهویت فردی ایجاد می کند که باید حفظ شود. انعام کجه جی ، روزنامه نگار و رمان نویس عراقی (1952)، در رمان نوه آمریکایی با روایت زندگی زن جوانی به نام زینا به زیبایی چالش ها و تاثیرات وطن بر ذهن فرد مهاجر، و ساخت فضای سوم/ جغرافیای ذهنی و استعماری شدن فرد مهاجر را به تصویر کشیده است. چهارچوب نظری این تحقیق بر نظریات هنری لوفور، جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی متولد 1901، استوار است؛ او با معرفی سه فضای شخصی ، عمومی و ذهنی نوع جدیدی از اعمال قدرت را نشان می دهد که درنتیجه آن، فضا محصول اجتماعی است وهمواره در فرآیند بازتولید قرار می گیرد؛ در مناسبات اجتماعی نفوذ و از طریق آن تداوم پیدا می کند. این مقاله نشان می دهد که فرد مهاجر در رویارویی با سرزمین بیگانه نیاز به تغییر در بازنمایی فردی خود احساس می کند تا بتواند با محیط جدید همسو شود و درفضای عمومی سرزمین مقصد حس دیگری بودن خود را کمرنگ کند. این چالش بین وطن و سرزمین بیگانه گهگاه فرد مهاجر را مجبور به خلق جغرافیایی خیالی و ذهنی می کند تا در آنجا آزادانه خود را به تصویر بکشد.
کلید واژگان: فضا, جغرافیا, فردیت, سرزمین بیگانه, وطن, نوه آمریکایی, انعام کجه جی}IntroductionThis research aims to investigate the effects of geography in the reconstruction of subjectivity and also shows that there is a mutual relationship between spatiality and subjectivity. The theoretical framework is mainly based on Henri Lefebvre’s theories of space which represent a reconciliation between mental space and real physical space. On this account, the study relies primarily on Inaam Kachachi’s novel-The American Granddaughter- and Lefebvre’s spatial triad. In investigating the geo-effects on subjectivity-formation, the characters’ inner struggle, their spatial reproduction, and the creation of the third mental space will be explored. The colonial role of homeland in the creation of mental geography, and the characters’ various postcolonial responses will be discussed further. The article finally indicates that geographical expectations and norms can act as colonial forces which control the characters’ will and determination and eventually lead them to the production of mental geography.Background of the study: This article focuses on The American Granddaughter and it is designed to study the novel by demonstrating the geographical effects on subjectivity formation. It, also, shows that spatiality can be viewed as a colonial power that manipulates the minds of people and controls everyday life practices. Inaam Kachachi, an Iraqi journalist and author, officially presented herself to the literary society in 2005 with the publication of her first novel, Heart Springs. Her second novel, The American Granddaughter, was a depiction of the American occupations of Iraq through the eyes of a young Iraqi-American woman who returns to her birth country as an interpreter for the US Army and witnesses emotional outbursts, familial conflicts, and the fall of the country of origin.
MethodologyThe present study applies an interdisciplinary approach that integrates perspectives from different fields of knowledge; i.e., spatiality, immigration, and subjectivity. Lefebvre’s space is a social product and is reproduced through human interactions, relations, and intentions. His spatial triad, i.e., private, public, and mental spaces can affect positively and negatively the reproduction of both space and subjectivity. According to Lefebvre, a social space contains a diversity of networks and interactions which can help spatial growth. Not only can people bring a set of concepts and change spatial representations, but also they can neither be separated from spatiality nor interpreted separately. Through this interdisciplinary study, the readers are given a chance to understand the effects of spatial mechanisms on both an immigrant’s mentality and her/his self-reformation. Because of spatial confirmation, an immigrant adjusts her/his subjectivity/self-representation to new forms of challenges and norms in a receiving country. When the new self-images cannot be matched with the homeland’s doctrines, an immigrant starts creating a mental geography. Furthermore, this study indicates how Kachachi merges the spatial images of an immigrant and her/his rooted-images into mental images by which she/he can be attached to her/his homeland and can forget the pain of being known as the Other.
ConclusionThe American Granddaughter offers a site to study the dynamic relations between spatiality and subjectivity. The use of mental space gives a chance to the characters to survive and attach to the remnant of past memories. In addition, the readers can understand the characters’ decisions and suffering better. Kachachi employs a multitude of variations on the characters’ voices as a postcolonial reaction to indicate the social aspects of spatiality and subjectivity; both are social products and have a transient nature
Keywords: Spatiality, geography, subjectivity, Host Country, Homeland, Inaam Kachachi, The American Granddaughter} -
تصویر یا ایماژ را میتوان از اصلیترین عناصر زیباییشناسی شعر دانست؛ بخشی از بلاغت کلام بر عهده تصویر است. هر اندازه تصویر نو بوده و ریشه در فردیت و نگرش فردی داشته باشد به همان اندازه تاثیر و گیرایی بیشتری خواهد داشت؛ چرا که ماهیت هنر، پیوندی ناگسستنی با نوجویی و نوآوری دارد و این نوآوریها در کلان ساختار شعر، تابعی است از نوجوییها در ساختارهای خرد که تصویر نیز یکی از این ساختارهای خرد است. شعر معاصر با الهام از نظریه های پیشرو نیما که تاکید به نگاه شخصی و فردیتگرایی داشت، عرصه های ناشناخته ای از تصویر را کشف کرده است و گرایش کلی به سمت و سوی نوآوری در تصاویر شعری است. شیون فومنی را میتوان از شاعران صادق به نظریات نیما در باب نوآوری تصویری قلمداد کرد. رنگ اقلیمی در شعر شیون نیز با تاکید بر فردیت گرایی و تجربه گرایی چون نیما غالب است و او تصاویری بکر از طبیعت با این نگرش شخصی خلق کرده است. همچنین جزیینگری و دقت و باریکبینی او که نازکخیالی شاعران سبک هندی را به یاد میآورد عاملی دیگر در نوآوری تصویری وی بوده است. فردیت گرایی به ساحت تصویر معشوق نیز در شعر او کشانده شده و وجوه زیبایی شناسی معشوق در شعر او متفاوت از شعر سنتی و با دیدی شخصی ارایه شده است. پژوهش حاضر قصد دارد به روشی توصیفی-تحلیلی این وجوه نوگرایی تصویری را در شعر شیون فومنی مورد کاوش قرار دهد. نتیجه پژوهش نیز نشان از وفاداری شیون فومنی به اصل نوگرایی در تصویرپردازی دارد.
کلید واژگان: شیون فومنی, تصاویر شعری, بلاغت, نوآوری, فردیت}imagery can be considered as one of the main aesthetic elements in poetry; in the poery part of the rhetoric and influnce is depend to the imagery; The novelty of the image and reflection of the individual attitude in it, cause a double impact and attraction; Because the essence of art is deeply linked with innovation, and these innovations in the macro structure of poetry,likned to innovation in micro structure and imagery one of this micro structures. Iranian modern poery with Inspired by Nima's progressive theories that emphasized personal view and individualism,and with a this has discovered unknown areas of the imagery, and have a general tendency towards innovation in poetic images. Shivan Foumani can be considered one of the honest poets to Nima's theories in imagery innovation; Climatic color is also prevalent in Shivan's poetry with an emphasis on individualism and personal experiences, and he has created new and individual images of nature with this personal attitude. Also, his detail and precision look, that is remember the thin imaginative of Indian style poets, has been another factor in his imagery innovation. Individualism is also seen in the image of the beloved in his poetry, and the aesthetic aspects of the beloved are presented in his poetry differently from traditional poetry and with a personal attitude. The present study intends to explore these aspects of imagery innovation in Shivan's poetry in a descriptive-analytical method. The result of the research also shows Shivan's loyalty to the principle of imagery innovation.
Keywords: Shivan Foumani, poetic amagery, rhetoric, innovation, Individuality} -
یکی از کهن الگوهایی که در بسیاری از داستان های غنایی وجود دارد، کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن است. چه در روایات عاشقانه ای که قهرمان آن ها شخصیت مرد است، چه آن هایی که قهرمانشان شخصیت زن است، می توان نشانه هایی از این وضعیت کهن الگویی را مشاهده کرد. در این کهن الگو شخصیت زن داستان به یاری شخصیت مرد می شتابد و او را از مرگ یا درماندگی اش نجات می دهد. در این پژوهش به بررسی این کهن الگو در روایات منظوم غنایی «زال و رودابه»، «بیژن و منیژه»، «خیر و دختر چوپان»، «افسانه گفتن سبزپوش بهشتی در پیش بهرام گور»، «یوسف و زلیخا» و «جم و گل» پرداخته شده است و داده های آن با رویکرد نقد کهن الگویی نقد و بررسی شده اند و به شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش یافته اند. یافته های به دست آمده نشان می دهد که علاوه بر این که کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن در قصه های کهن وجود دارد، در بسیاری از متون غنایی امروزی نیز وجود دارد و وضعیتی کهن الگویی است که برخی از روایات براساس آن شکل گرفته اند. عشق در نگاه اول، پرهیزه شکنی، دیوآسایی، سفر قهرمان و رسیدن به فردیت، مولفه های اصلی کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن اند که در روایات متاثر از این وضعیت کهن الگویی وجود دارند.کلید واژگان: پرهیزه شکنی, دگرپیکری, دیوآسایی, سفر قهرمان, عشق در نگاه اول, فردیت, قهرمان زن}One of the archetypes that exists in many lyrical fictions is the archetype of the Rescue of man by woman. Signs of this archetypal state can be seen both in the narratives in which the protagonist is a male character (hero) and in the narrations in which the heroine is the main character. In this archetype, the heroine assists the male character and saves him from death or helplessness. In this study, this archetype is investigated in the lyrical poetic narrations of "Zal and Rudabeh", "Bijan and Manijeh", "Kheyr and the Shepherd's Daughter", "Legend of the heavenly green-dress for Bahram-e- Gour", "Joseph and Zulaikha" and "Jam And Gol" And its data have been critiqued with an archetypal critique approach and written in a descriptive-analytical method. The results obtained show that In addition to the archetype of the Rescue of man by woman in ancient stories, it also exists in many contemporary lyrical texts and some of the narrations is formed on this archetype. love at first sight, violation of taboo, daimonic, The hero's (heroine's) journey and attainment of individuality are the main components of the archetype of the Rescue of man by women which exist in the narrations affected by this archetypal situation.Keywords: Violation of Taboo, Shapeshifting, Daimonic, Hero's Journey, Love at First Sight, Individuality, Heroine}
-
در این تحقیق قصد داریم به مسایل و موضوعات مربوط به قدرت و آثار جامعه شناختی آن در اثر دیوید مامت تحت عنوان ازدواج بوستونی از دیدگاه میشل فوکو بپردازیم. قدرت در هر جایی جریان داشته یا آنچه بوده که به صورت زنجیره عمل کرده به طوری که قدرت عامل سرکوب نبوده بلکه عامل تولید بوده و لذا از آن به عنوان قدرت زیستی یاد می کنند. چنین هویتی از طریق مناسبات اجتماعی شکل می گیرد که افراد کنترل کمتری روی آنها دارند.در همین راستا محوریت بحث پیرامون همین مفاهیم قدرت،هویت، فردیت و آزادی ارتباطی قرار گرفته است. بنابراین شخصیت های ممت در نظام اجتماعی وفرهنگی خاصی زندگی می کنند که به هویت آنها شکل و حالت می دهند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به چه نحوی ممت دراثرخود دیدگاه های فوکو در رابطه با مسایل جنسی به عنوان ابزار اعمال قدرت زیستی را بکار می گیرد تا افراد را بدین ترتیب تحت کنترل و نظارت قرار بگیرند.تحقیق حاضراین موضوع را نشان می دهد که افراد سعی می کنند با استفاده از روش ها و فنون خود، در برابر قدرت حاکم تا حد زیادی مقاومت کنند. هر چند آزادی ارتباطی آنها در عمل متاثر از عوامل فرهنگی بوده که آنها نیز به نوبه خود در رژیم حقیقت گفتمان حاکم قرار دارند. شخصیت های ممت نه تنها متاثر از هر موجودیت از قبل تعیین شده نبوده بلکه خود محصول همین رژیم حقیقت می باشند. لذا آن کنترل انضباطی که روی جسم و روح آنها صورت می گیرد از یک سو باعث مطیع شدن آنان شده و از سوی دیگر نیز فردیت آنها را بوجود می آورد.
کلید واژگان: قدرت زیستی, هویت, آزادی ارتباطی, فردیت}This research is an endeavor to shed light on the issues about mechanism of power and its sociological implications in David Mamet’s Boston Marriage based on Michel Foucault’s views. Power circulates everywhere, or rather as something functioning in the form of a chain so that it is not repressive; rather it is productive and described as biopower. Furthermore, an individual’s identity is constructed through social relations over which he/she has less control. In this regard, the center of the discussion is on the concepts of power and identity, subjectivity and relational freedom. Therefore, Mamet’s characters live in a special social, cultural system with which mould their identities. The research demonstrates how Foucault’s views about sexuality as an instrument for biopower are shown in Mamet’s work to control and regulate individuals. The result shows that individuals attempt to put up much resistance against the authorities via the techniques and practices of self. However, their relational freedom is particularly determined by cultural constraints that are in the discursive regime of truth. Mamet’s characters are the products of the regime not a pre-given entity. Thus, the disciplinary control over their bodies and souls both subjugates individuals and constructs their subjectivities.
Keywords: Biopower, Identity, Relational freedom, subjectivity} -
یکی از مهمترین و پرکاربردترین روش های نقد ادبی معاصر، نقد کهن الگویی یا نقد اسطوره ای است، که به بررسی ماهیت کهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. آرا و نظریات روان شناسان و روانکاوان معاصر، دریچه تازه ای را به روی خواننده می گشاید و پیوند آثار ادبی با علوم دیگر رانشان می دهد. این بینش، باعث آشکار شدن زوایای پنهان یک اثر ادبی یا عرفانی می شود. فرایند فردیت از دیدگاه یونگ، نوعی پختگی و رشد روانی انسان است که؛ لازمه رسیدن به آن، تعامل یکپارچه تمام ابعاد روانی شخصیت فرد است؛ نمونه بارز این کهن الگوهای سیر فردیت، در مثنوی معنوی که جزو بهترین نمونه های آثار عرفانی می باشد، تجلی یافته است. این مفاهیم در کالبدی از تمثیل ها و نمادها ارایه شده است، که ذهن آگاه و ناآگاه خواننده را درگیر می سازد، بنابراین مثنوی، بستری مناسب برای نقد کهن الگویی می باشد. یونگ و مولانا درصدد هستند، تا راه دستیابی انسان به کمال را به طور عملی ترسیم نمایند؛ مقوله ای که در این پژوهش بر آن تاکید شده است. با فعال شدن کهن الگوها، ارسال فراخوان پیوستگی و یگانگی به قلمرو خودآگاه روان و سیر فردیت یابی آغاز می شود. در داستان زندانی مفلس از دفتر دوم مثنوی، مولفه های فرآیند فردیت، رمزگشایی شده و نشان داده می شود که چگونه با گذر از مشکلات و سایه های درون و انعطاف پذیری پرسونا، بین خودآگاه و ناخودآگاه هماهنگی ایجاد شده است؛ در نهایت با تحلیل رمزهای مولانا با کهن الگوهای یونگی فرآیند فردیت و خودشناسی در زندانی مفلس نشان داده می شود. داده های این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای فراهم آمده و با روش کیفی، تحلیل و توصیف شده است.
کلید واژگان: خود, خودآگاه, فردیت, ناخودآگاه, مثنوی معنوی, یونگ}Archetypal literary Criticism is one of the most important and widely used contemporary literary criticism methods, which examines the nature of archetypes and their role in literature. The views and opinions of contemporary psychologists and psychoanalysts open a new window on the reader and reveal the connection of literary works with other sciences. This insight reveals the hidden angles of a literary or mystical work. From Jung's point of view, the process of individuality is a kind of maturity and mental development of human beings; Achieving it requires the integrated interaction of all psychological dimensions of one's personality; A clear example of these archetypes of individuality in the spiritual Masnavi, which is one of the best examples of mystical works, , Is manifested. These concepts are presented in a body of allegories and symbols, which engages the conscious and unconscious mind of the reader, so Masnavi is a suitable platform for archetypal criticism. Jung and Rumi seek to map out the path to human perfection; The category that has been emphasized in this research. With the activation of archetypes, the sending of the call for unity and oneness into the conscious realm of the psyche begins and the process of individualization begins. In the story of the bankrupt prisoner from the second book of Masnavi, the components of the process of individuality are deciphered and it is shown how a harmony has been created between the conscious and the unconscious through the problems and shadows inside and the flexibility of the persona; Finally, by analyzing Rumi's codes with Jungian archetypes, the process of individuality and self-knowledge in the poor prisoner is shown. This article has been done analytically-descriptively using library studies.
Keywords: ego, Individuation, Mathnavi e Manavi, conscious, unconscious, Jung} -
اگزیستانسیالیسم یا هستی گرایی از مفاهیم محوری اندیشه نیچه است که در شعر معاصر به ویژه در شعر شاملو نمود روشنی دارد. مصادیق برجسته آن از جمله تقدم وجود بر ماهیت، تعهد و مسئولیت، فردیت، گزاف بودن زندگی و جهان، مرگ و نیستی، آزادی، دلهره و اضطراب، وانهادگی و تنهایی در شعر شاملو با هنرمندی تمام بازنمایی شده است جستار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس گزاره های مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی که به بررسی رابطه ادبیات با دیگر شاخه های علوم انسانی می پردازد. در پی پاسخ به این پرسش است که اندیشه های هستی گرایانه چگونه در ذهن و زبان شاملو پرورانده شده و نگاه او به هستی بر چه اندیشه و فلسفه ای متمرکز بوده است؟ تبیین و ترسیم هستی شناسی در شعر شاملو با توجه به آرای نیچه هدف اصلی این نوشتار است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاملو پیوند عمیقی با مباحث و اندیشه های هستی شناسانه داشته، مفاهیم و دغدغه های وجودی به صورت تامل برانگیز و بسامد بسیار بالایی در سروده هایش سایه انداخته است. این مفاهیم با آرای هستی گرایانه نیچه نقاط تلاقی بسیاری دارد.
کلید واژگان: هستی گرائی, وجود, فردیت, شعر, نیچه}Existentialism is one of the central concepts of Nietzsche's thought, which is clearly reflected in contemporary poetry, especially in Shamloo’s. Prominent examples of it, including the primacy of existence over nature, commitment and responsibility, individuality, the exaggeration of life as well as the world, death and demise, freedom, apprehension and anxiety, loneliness and solitude in Shamloo's poetry are fully represented by the artist. The present research which is done by descriptive – analytical method, studies the relationship between literature and other branches of the humanities based on the comments of American School of Comparative Literature. It seeks to answer the question: how existentialism thoughts were developed in Shamloo’s mind and language and what was his thought and philosophy of existence focused on? The main purpose of the present article is explaining and drawing existentialism in Shamloo’s poetry according to Nietzsche's views. Findings of the research show that Shamloo has had a deep connection with existentialism topics and thoughts, and existential concepts and concerns have been reflected in his poems in a contemplative and very high frequency. These concepts intersect with Nietzsche's existentialism views.
Keywords: Existentialism, Existence, Individuality, poetry, Nietzsche} -
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم فردیت در رمان لندنی های غریب اثر سم سلوون می پردازد. برای این منظور، شخصیت های کلیدی این رمان که اغلب سیاه پوستان مهاجر هستند، از منظر خویشتن، ذهن، و جسم بررسی خواهند شد. بحث اصلی این مقاله بر ریشه یابی رفتار سردرگم و اغلب ناکارآمد شخصیت های سیاه پوست داستان استوار است. با در نظر گرفتن این نکته، ریشه های بروز تحقیر نفس و خویشتن دو تکه در سیاه پوستان این رمان با ترکیب مفهوم درونی شدن تحقیر فرانتس فانون و ماخولیای فروید به بحث گذاشته می شود. برای نیل به این هدف، این تحقیق بر ذهن ناهشیار مردان سیاه پوست تمرکز می کند تا علل تجربه ناموفق شان از زندگی در کلان شهر سفید لندن را آشکار سازد. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت شخصیت پردازی های سلوون کمک چندانی به اهداف استعمارستیزانه او نمی کند و تا حد زیادی در تضاد با ویژگی های بارز ضد استعماری رمان او قرار می گیرد.کلید واژگان: فردیت, خویشتن, درونی شدن تحقیر, ماخولیا, سم سلوون, لندنی های غریب}This paper depicts the lived experience of the black characters in Sam Selvon’s The Lonely Londoners with regard to the concepts of self, mind, and body. Reading Selvon in the light of Fanonian concept of epidermalization and Freudian notion of melancholia, the current research argues that the black immigrants suffer from a traumatic state of mind, which results in self-contempt, psychic disintegration, and physical disorientation. This article especially focuses on the black characters’ fascination with the white world and its cultural values to argue that the otherness assigned to the black people by the whites throughout history is strongly felt in the novel in a way that none of the black characters is able to truly manifest his/her black spirit. In its conversation with the current body of research on the topic, this paper foregrounds the black characters’ sense of lost in the metropolitan life of London to eventually argue that Selvon’s characterization moves in opposition to his empowering narrative techniques and linguistic strategies.Keywords: subjectivity, Self, Epidermalization, Melancholia, Sam Selvon, Lonely Londoners}
-
ساقی نامه (و مغنی نامه) یکی از گونه های غیرمستقل ادب رسمی پیش از قرن هشتم هجری و گونه شعری مستقل پس از این دوره است که اغلب در قالب مثنوی و بحر متقارب سروده شده و در آن، شاعر با تصاویر خمری، اغراضی چون اغتنام فرصت، باده نوشی و لذت، گذشت عمر و بی وفایی روزگار را با اعتراض به سنت رایج جامعه بیان می کند. در این پژوهش، ابتدا، به بررسی ریشه ها و علل آفرینش ساقی نامه به عنوان یک نوع ادبی، از میان نوع ها و ضدنوع ها پرداخته می شود؛ سپس، نشانه های پرکاربرد آن و پیام آنها از رهگذر مقایسه با هم تباران ساقی نامه (خمریه، قصیده، غزل، رباعیات خیام) نقد خواهد شد. در ادامه نیز به تحلیل شیوه بیان هنری این نوع ادبی و ضرورت اجتماعی و روانشناسی سرودن آن اشاره می شود و در نهایت، محتوای ساقی نامه بررسی می گردد. حاصل کار نشان می دهد ساقی نامه های بنیادین یکی از ضد نوع های حماسه و قصیده اند که از مجرای ذهن شاعران حکیم و فیلسوف زاییده شده اند و ساقی (مغنی) و شراب (موسیقی) و روزگار و من شاعر مهم ترین نشانه های آن هستند که از طریق بیان کمینه گرایانه، تقابل گرایانه؛ انشایی با ابزار دیالوگ یک طرفه، نگرش موجود در باب ماهیت و چیستی انسان و جهان هستی را به چالش می کشند.کلید واژگان: ساقی نامه, شعر غنایی فارسی, گفتمان, اصالت احساس, فردیت, شراب}Saghinameh (and Moghani-name) is one of the most independent forms of official literature dating back to the 8th century of Higra, and independent poetry after this period, often written in the form of Masnavi and Motaghareb, in which the poet with images vinos expresses exaggerations such as frustration, wind, writing, and pleasure, passing through the life of life, and protesting the popular tradition of society. In this research, firstly, the roots and causes of the birth of the storyteller as a literary form, from among the types and suppressions are considered, then the used signs and their message through the comparison with Likewise, the narrators will be criticized (vinos poem, qasida, Ghazal, poems of Khayyam). In the following, we will analyze the artistic expression of this kind of literature and the social necessity and psychology of its compilation, and ultimately the content of the essay will be reviewed. The result of the work indicates that the basic storytelling is one of the anti-epics and poetry types created by the wise poet and philosopher's mind, and the cupbearer (harpist) and wine (music) and the time and I, the poet, are the most important signs that, through the expression of a minimalist, opposed, articulation with a one-way dialogue tool, challenge the existing attitude to the nature and nature of man and the universe.Keywords: Persian lyric poetry, Discourse, Authenticity, Individuality, Wine}
-
هر زندگی، محقق ساختن یک «کل»، یعنی محقق ساختن «خویشتن» است. این تحقق، در روان شناسی یونگ، «تفرد» نامیده می شود. یونگ با تکیه بر «چنین گفت زرتشت نیچه»، به مفاهیمی چون ناخودآگاه روان و کهن الگوهای «سایه»، «آنیمای مثبت»، «آنیمای منفی»، «مادر جهان اسفل» و «پیر فرزانه» پرداخته است و از این رهگذر، مفهوم «فردیت» یا رسیدن به مرتبه «انسان» کامل را شرح داده است. «تفرد» یا فردیت (Individuation)، فرایندی است که در آن، «من» (Ego) به عنوان مرکز خودآگاهی به «خود» (Self) که درونی ترین بخش ناخودآگاهی است، منتقل می شود. در این فرایند، سویه های گوناگون شخصیت به شناخت و سازگاری با یکدیگر رسیده است و سرانجام، خودآگاهی با ناخودآگاهی هماهنگ می شود. این فرایند در بوف کور هدایت اتفاق می افتد. روایت بوف کور، منعکس کننده حرکت انسان در جست وجوی رسیدن به فردیت است که به شکل دو سفر واقعی و نمادین راوی نمایش داده می شود. در این جستار، تلاش شده است تا ضمن نمادگشایی از تصویرهای داستان، چگونگی ارتباط متن با ایده «ابرمرد نیچه» واکاویده شود. بررسی نقش سگانی و جلوه آن در بوف کور و پیوند آن با فردیت یافتگی در نظریه یونگ، از دیگر اهداف مقاله حاضر است. مهم ترین نتیجه حاصل از پژوهش پیش رو، این است که خواننده درمی یابد هدایت به چه شیوه از نمادهای متعددی چون دختر اثیری، لکاته، پیرمرد یوگی، سرو، نیلوفر، ری، بنارس، اعداد و دیگر نمادها برای اشاره به ریشه های دو تمدن کهن هند و ایران بهره گرفته است. همچنین، او نشان می دهد که راوی بوف کور، برابرنهاد انسان ازلی ابدی در نظریه نیچه است که در دایره هستی اسیر است و یک زندگی را در مکان ها و زمان های مختلف تکرار می کند. این انسان واحد که در متن بوف کور، در صورت های نمادین و متعدد «پیرمرد خنزرپنزری»، «راوی»، «پیرمرد یوگی»، «نعش کش»، «عمو»، «دختر اثیری»، «لکاته»، «مادر لکاته»، «دایه» و... ظاهر می شود، سایه های راوی (انسانی ازلی ابدی) است که در چهره های مختلف و زمان های مختلف زندگی کرده، تلاش می کند با سویه های مختلف وجود خود آشتی کند. به علاوه، راوی بوف کور، قصد دارد با غلبه بر سایه های پست وجودش، به فردیتی برسد که در نظریه یونگ به آن اشاره شده است. نشان دادن شکست راوی در تلاش برای رسیدن به فردیت، سرانجام روایت بوف کور است.کلید واژگان: بوف کور, یونگ, فردیت, نیچه, سه گانی}Every life is the realization of a “whole,” that is the realization of the “self.” This realization is called individuality in Jungian psychology. Relying on Nietzsche’s book Thus Spoke Zarathustra, Jung analyzes concepts such as “the subconscious mind” and the archetypes of “shadow,” “positive anima,” “negative anima,” “chthonic mother,” and “wise old man,” and through this analysis, he explains the concept of individuation or attaining the status of “Superman.” Individuation is the process by which the ego, as the center of self-awareness, is transferred to the “self,” which is the innermost part of the subconscious. In this process, takes place in The Blind Owl, the various aspects of personality reach cognition and compatibility with each other, and self-awareness eventually becomes synchronized with the unconscious. The Blind Owl reflects the human search for individuation in the form of two real and symbolic journeys. This essay attempts to explore the idea of Nietzsche’s “Superman.” Studying the symbolic representations of the images of The Blind Owl, it also examines the role of trinity and its manifestation in the novel and its connection with individuality in Jung’s theory. The most important conclusion of the article is that the reader understands how Hedayat uses various symbols such as the ethereal girl, the prostitute, cypress, lotus, and numbers to refer to the origins of the two ancient civilizations of India and Iran. It also shows that the narrator of The Blind Owl is Nietzsche’s “Superman” who is trapped in the realm of existence and repeats a life in different places and times. The individual who appears in The Blind Owl, in symbolic and numerous forms—the narrator, the coffin-bearer, the uncle, the ethereal girl, the prostitute, the prostitute’s mother, the nanny etc.—are the shadows of the narrator (eternal-man) who lives in different faces and different times and tries to reconcile with different aspects of his existence. In addition, The Blind Owl’s narrator intends to overcome the inferior shadows of his existence to achieve the individuality referred to in Jung’s theory. Showing the narrator’s failure in trying to achieve individuality is the ultimate goal of The Blind Owl.Keywords: Boofe Koor, Jung, Freddie, Nietzsche, Trinity}
-
فمینیسم معاصر آن دسته از نظریه های سنتی را درزمینه هایی به چالش می کشد که علایق، دغدغه ها و هویت زنان را جدی نمی گیرد و کارآمدی و استقلال فکری و شخصیت مستقل آن ها را در مقایسه با مردان منکر می شود. جریان فمینیسم نوین در اعتراض به جنبش مردسالارانه سنتی، امکانات ساختاری جامعه و روند رو به رشد مردسالاری بورژوایی را مورد حمله و نقد قرارداد و جنبش آزادی بخش زنان را با اولویت تغییر و رفع تبعیض در مناسبات اجتماعی شکل داد. این تفکرات آرام آرام در آثار نویسندگان مرد و زن رخنه کرد و زیرساخت بسیاری از آثار ادبی قرارگرفت. شهرنوش پارسی پور، نویسنده معاصر زن ازجمله افرادی است که این دغدغه برابری، جایگاه اجتماعی زنان را داستان هایش به کار گرفت. داستان عقل آبی همچون مانیفیستی صریح و آشکار، نماینده ذهنیت و گرایش های فمینیستی این نویسنده است. نشانه هایی همچون نگاه زنانه مسلط، سنت زدایی و تجددگرایی، تکیه بر فردیت، خردگرایی، مسئولیت پذیری و اختیار، از آشکارترین گزاره های فمینیستی ای هستند که در داستان عقل آبی به چالش کشیده شده اند. در نوشتار پیش رو به گرایش ها و دغدغه های زن مدارانه شهرنوش پارسی پور در این داستان پرداخته شده است.کلید واژگان: فمینیسم, تجددگرایی, فردیت, پارسی پور, داستان عقل آبی}Contemporary feminism challenges the traditional theories in areas that do not take women's interests, concerns, and identities seriously and deny their effectiveness, intellectual independence, and independent personality compared to men. In protest of the traditional patriarchal movement, modern feminism attacked and criticized the structural possibilities of society and the growing trend of bourgeois patriarchy, and formed the women's liberation movement with the priority of changing and eliminating discrimination in their social relations. These thoughts gradually penetrated the works of male and female writers and formed the basis of many literary works. Shahrnosh Parsipoor, a contemporary female writer, is one of the people whose stories used this concern for equality, the social status of women, in her stories. The story of the Blue Wisdom, as a clear manifesto, represents the author's feminist mentality and tendencies. The signs such as the dominant feminine view, de-traditionalization and modernism, reliance on individuality, rationalism, responsibility and authority are some of the most obvious feminist propositions are visible in the story of “Blue Wisdom”. In the following article, Shahrnosh Parsipoor's feminist tendencies and concerns are discussed in this story.Keywords: Parsipoor, Feminism, Modernism, Individuality, Blue wisdom}
-
اهداف اصلی در سبک شناسی، کشف وجوه فردیت، شباهت ها و تمایز های سبکی در آثار مختلف است؛ اما آیا با سبک شناسی شناختی هم می توان به این اهداف دست یافت؟ پژوهش حاضر به دو شیوه استدلال منطقی و بررسی شواهد شعری نشان می دهد که سبک شناسی شناختی به کار کشف وجوه ممیزه و سبک ساز ادبی نمی آید. در قلمروی سبک شناسی این رویکرد را می توان برای کشف سبک عمومی، سبک دوره یا گفتمانی رایج به کار گرفت. بدین منظور، نخست با ارایه تعاریفی، نشان داده شده است که مبنای مطالعات سبکی، کشف فردیت و تمایز های سبکی است. سپس به تعریف سبک شناسی شناختی، به عنوان شاخه ای از سبک شناسی پرداخته شده است. در بخش بعدی مقاله، به مدد استدلال مشخص شد که آثار ادبی زمانی به طور عمومی پذیرفته می شوند که در دایره فرهنگ عمومی، محل پیدایش استعاره های تکرار شونده فرهنگی، جای بگیرند. پس از آن برای اثبات عملی مدعای پژوهش، آثاری از شاعران سردمدار جریان های مختلف شعر پسا نیمایی و شعر کلاسیک فارسی بررسی شد. نتایج نشان دادند که نظام شناختی نمود یافته در آثار این شاعران از جهات عدیده مشابه یکدیگر است. در نهایت چنین نتیجه گرفته شد که سبک شناسی شناختی، نمی تواند حوزه پژوهشی قابل اتکا برای کشف فردیت شناختی قلمداد شود.
کلید واژگان: سبک شناسی شناختی, استعاره مفهومی, استعاره فرهنگی, فردیت}The main goals of stylistics are discovering individual aspects, stylistic similarities, and individualities in different works. But can these goals be reached by cognitive stylistic? This research demonstrates by logical argument and poetry examples that cognitive stylistic cannot be used to discover literary distinguished and stylization aspects. In the stylistic domain, this perspective can be used to discover general, periodic, or discourse styles. For this purpose, we showed that discovering individuality and stylistic distinctions are the basis of stylistic studies. Then we define cognitive stylistic as a branch of stylistic. In the next part of the article, it is determined that literary works are accepted generally when they place in general culture cycle which is the birthplace of repetitive cultural metaphors. After that, as a practical proof for the research claim, we analyzed some works of post-Nima mainstream leaders and classical Persian poetry. Results showed that cognitive systems manifested in these poets' works are similar. Finally, we concluded that cognitive stylistic cannot be considered as a reliable research perspective to discover cognitive individuality.
Keywords: cognitive stylistic, cognitive metaphor, cultural metaphor, Individuality} -
در قرن بیستم و با شکوفایی نظریه اسطوره ای و کهن الگویی یونگ، پس از آنکه پیش تر، انسان شناسان برای مطالعات انسان شناسانه خود از اسطوره ها و ادبیات سود می جستند، در این مرحله بیشتر نقد کهن الگویی و اسطوره ای بود که آثار ادبی و اسطوره ای را از منظر کهن الگویی تحلیل می کرد. بنابراین، نقد کهن الگویی رویکردی میان رشته ای است که به کشف و تبیین و تاثیر اسطوره ها و کهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. «فردیت» از برجسته ترین کهن الگوهای نظریه کهن الگویی یونگ است. در داستان خورشید و مه پاره، خورشید به منزله قهرمان داستان، برای رسیدن به معشوق خویش با عقبه ها و مشقت های فراوانی مواجه می شود که از جمله آن ها می توان به ارغوان جادوگر، عین بلای حیله گر، زنگیان آدم خوار، مرزبان رقیب، دریای طوفانی و... اشاره کرد. در این منظومه، علاوه بر پدیده های کهن الگویی چون جادو و جادوگری و اعمال خارق العاده و نمادهای کهن الگویی، کهن الگوهای سفر، فردیت، خواب، مادر، قهرمان و... دیده می شوند. این امر سبب شده است تا فرایند فردیت در این منظومه را از زاویه نظریه کهن الگویی یونگ بررسی و تحلیل کنیم. بر این اساس، «خورشید» قهرمان این منظومه، پس از طی سفری قهرمانی و غلبه بر سایه ها و آنیمای منفی، به وصال می رسد و فردیت خویش را به مدد دستگیری پیرخرد و جوهر عشق محقق می سازد و تولدی دوباره می یابد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی است.
کلید واژگان: تحلیل کهن الگویی, فردیت, یونگ, خورشید و مه پاره, میرزا محمد سعید طبیب قمی}Archetypal criticism is one of the approaches of contemporary literary criticism that explores and explains the influence of myths and archetypes as well as their role in literature. Individualization is one of the most prominent archetypes of Jung's archetypal theory. In the story of Khorshid-Va-Mahpareh, Khorshid, as the hero of the story, encounters a lot of hardships and sequels to reach his beloved, including magical Arghaván, crafty Aín-balay, cannibal Negros, rival Marzbán, stormy sea, etc. In addition to the archetypal phenomena in the collection such as magic, witches, supernatural actions, and archetypal symbols, archetypes such as journey, individuality, dream, mother, hero, and so on have been used to investigate and analyze individualization from the perspective of Jung's archetypal theory. Accordingly, Khorshid, the protagonist of the story, reached out to his beloved after going through a heroic journey, overcoming shadows and negative anima, and achieved self-individuality through the help of the Old Wise Man and the essence of love, and then had a rebirthed.
Keywords: Archetypal analysis, Individualization, Yung, Khorshid-Va-Mahpareh, Mirza Mohammad Saeed Tabibi Ghomi} -
کارل گوستاو یونگ، روان شناس سوییسی، بنیان گذار «روان شناسی تحلیلی» است. او برخلاف فروید، رشد شخصیت را به کودکی محدود نمی داند، بلکه معتقد است این تعالی در سراسر عمر انسان ممکن است نمود یابد؛ اگرچه هدف های نیمه دوم زندگی، با نیمه اول آن متفاوت است. از آمال نیمه دوم زندگی، می توان دست یابی به «فردیت»را نام برد. در این جستار با بهره گیری از روان شناسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ به خوانشی بینارشته ای از رمان چهل سالگیبه قلم ناهید طباطبایی پرداخته ایم تا براساس دیدگاه های این روان شناس سوییسی، سفر شخصیت اصلی را به سوی تکامل و رسیدن به فردیت در آن به اثبات برسانیم. شخصیت اصلی رمان چهل سالگی، شخصیتی پویاست. او برای رسیدن به فردیت، سفری را آغاز می کند که وی را از ناخودآگاهی به شناخت «خود» می کشاند. این شخصیت با کنارآمدن با «سایه» های نهانی و اتحاد با «آنیموس» خود، به کمک راهنمایی های «پیر فرزانه»، تمام تعارضات درونی خود را حل می کند و درنهایت، سفر را با موفقیت به پایان می رساند. بدین ترتیب، او علاوه بر گذر از بحران میان سالی، به شناخت خود واقعی خویش نیز دست می یابد.کلید واژگان: نقد ادبی, روان شناسی, یونگ, کهن الگو, فردیت, رمان چهل سالگی, آنیموس}Persian Literature, Volume:9 Issue: 2, 2020, PP 219 -236Carl Gustav Jung, the Swiss psychologist, is the founder of “analytical psychology.” He, unlike Freud, does not limit personality development to childhood, but believes that it occurs throughout man’s life span although the goals in the second phase of life differ from the ones in its first phase. From the goals in the second phase of life, obtaining individuality can be mentioned. In the present paper, using Jung’s analytical psychology, we perform an interdisciplinary reading of Chehel Salegy written by Nahid Tabatabaei in order to demonstrate that the protagonist achieves spiritual development and perfection and individuation in the course of the novel. She embarks on a journey to achieve individuation during which she moves from unconsciousness to consciousness and self-knowledge. Under the guidance of the Wise Old Man, she solves all her inner conflicts, while accepting all her hidden “shadows,” and being united with her animus, she finally ends the journey successfully. In this way, she achieves the complete knowledge of her own self, while also passing midlife crisis.Keywords: Literary Criticism, psychology, Jung, Archetype, Individualism, Chehel Salegi, Animus}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.