جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « منیرو روانی پور » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »
تکرار جستجوی کلیدواژه «منیرو روانی پور» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
زمینه و هدف
از جلوه های مکتب رئالیسم، «داستان اقلیمی» است. منیرو روانیپور یکی از نویسندگان ادبیات داستانی معاصر جنوب کشور است. او به واسطه آشنایی با قصه های عامیانه، افسانه ها، فرهنگ عامه، کهن الگوها و... بسیاری از عناصر و مولفه های بومی و باورهای مردم جنوب را به تصویر کشیده است و مولفه های رئالیسم بومی و ادبیات اقلیمی، درون مایه داستانهای او را تشکیل میدهد. هدف اصلی این پژوهش واکاوی اسطوره و مولفه های رئالیسم بومی و ادبیات اقلیمی در آثار داستانی روانیپور است.
روش مطالعه:
این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به واکاوی اسطوره و مولفه های رئالیسم بومی و ادبیات اقلیمی در آثار داستانی روانیپور انجام شده است.
یافته هادر این پژوهش برخی از آثار داستانی روانیپور که بسترهای عناصر اسطوره ای و مولفه های رئالیسم بومی در آن عینیت بیشتری دارند و باعث غنای وجه تخیلی داستانهایش شده واکاوی گردیده است. در آثار نویسنده مورد هدف مهمترین کارکرد اسطوره، هویت سازی است. واکاوی مولفه های رئالیسم بومی زمینه سازی مناسب برای ممانعت از محو فرهنگ بومی و قومی و کمک در باز شناخت هویت و فرهنگ ایران و موجب تثبیت تئوری این پژوهش شده و دریچه ای نو به روی ادبیات معاصر میگشاید.
نتیجه گیریحاصل تحقیق نشان میدهد که در آثار داستانی روانیپور فضای ادبیات اقلیمی که از ویژگیهای مکتب رئالیسم بومی است؛ دیده شده و از نظر درونمایه از عناصر بومی و محلی، دردهای زنان در زندگی فردی و اجتماعی، شخصیت پردازی، فضا سازی و با رنگ و بوی بومی به تصویر کشیده شده است. نویسنده با دفاع از هویت اجتماعی و ملی، به اسطوره سازی دست میزند و با آمیختن افسانه ها و موجودات افسانه ای، باورهای کهن پیشینان، آداب و سنن، با چاشنی اسطوره، توانسته است در آفرینش داستان بر مبنای رئالیسم بومی در ادبیات معاصر ایران نقش آفرینی کند.
کلید واژگان: منیرو روانی پور, واکاوی داستانها, فرهنگ عامه, ادبیات اقلیمی, اسطوره های بومی, رئالیسم بومی}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 99, 2024, PP 285 -312BACKGROUND AND OBJECTIVESOne of the parades of the ecole of realism is "climatic story". Moniro Ravanipour is one of the authors of contemporary fiction literature in the south of the country. Through familiarity with folk tales, legends, popular culture, archetypes, etc., she has depicted many native elements and components and beliefs of the people of the south, and the components of native realism and climate literature form the content of his stories. The main purpose of this research is to analyze the myth and the components of native realism and climate literature in the narrative works of Ravanipour.
METHODOLOGYThis research was done in a descriptive-analytical way based on library studies to analyze the myth and the components of native realism and climate literature in the narrative works of Ravanipour.
FINDINGSIn this research, some of the narrative works of Ravanipour, in which the beds, mythological elements and native realism components in them, have more objectivity and have enriched the imaginative aspect of her stories, have been analyzed. In the works of the target author, the most important function of myth is identity building. Analyzing the componens of native realism is a suitable foundation for preventing the erasure of native and ethnic culture and helping to rediscover the identity and culture of Iran, and has established the theory of this research and opens a new window to contemporary literature.
CONCLUSIONThe result of the research shows that in the narrative works of Ravanipour, the space of climate literature, which is one of the characteristics of the ecole of native realism; has been seen and in terms of content of native and local elements, women's pains in personal and social life, characterisation, creating space and with color and native smell is depicted. By defending the social and national identity, the author engages in mythmaking, and by mixing legends and mythical creatures, the ancient beliefs of the predecessors, customs and traditions, seasoned with myth, have been able to play a role in the creation of stories based on native realism in contemporary Iranian literature.
Keywords: Moniro Ravanipour, Analysis Ofstories, Popular Culture, Climate Literature, Native Myths, Native Realism} -
در میان داستان نویسان معاصر، منیرو روانی پور در آثار خود از طبیعت و ارتباط مستقیم و غیرمستقیم عناصر آن با زندگی آدمی به ویژه جنس زن سخن به میان آورده است. ازاین رو، طبیعت یکی از بن مایه های داستان های این نویسنده به شمار می رود. جنبش های فمینیستی بسیاری در دوران معاصر، بر نقش مخرب مردان در زیست بوم تاکید می ورزند. این جنبش های فمینیستی با اشاره به ستم تاریخی مردان علیه زنان، بر این موضوع تاکید می کنند که تبعیض های جنسیتی نه تنها به منافع زنان آسیب رسانده، بلکه طبیعت را با خطر نابودی کامل مواجه کرده است. در پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای، روش تحلیل کیفی داده ها و روش استدلال استقرایی مجموعه داستان های سنگ های شیطان اثر منیرو روانی پور با نظرداشت چارچوب های نظریه بوم فمینیسم کاویده می شود تا در نهایت، نقش زنان در سامان دادن به طبیعت و ارتباط با مظاهر آن آشکار شود و نیز، به کارکرد مخرب مردان در این زمینه پرداخته شود. دراین پژوهش، از میان رویکردهای این نظریه، به مبانی تعامل فرهنگی/ نمادین اشاره شده است که بیان می دارد زنان و طبیعت از دید مفهومی، نمادین و فرهنگی به هم مرتبط هستند. نتایج تحقیق نشان می دهد که شخصیت های زن در رمان سنگ های شیطان، در شاخصه های باروری، زایش و تغذیه رسانی با طبیعت اشتراک دارند. همچنین، نگاه نمادین به این عناصر در لایه های زیرین اندیشه های منیروروانی پور دیده می شود. علاوه بر این، مواردی چون زنده انگاری عناصر طبیعت از دید زنان، گرایش زنان به سحر و جادو، بازنمایی و ایجاد دوگانه های انسان/ طبیعت و نیز زن/ مرد، تعابیر و خوانش ویژه زنانه از تغییرات زیست محیطی، آثار سوء فاصله گرفتن آدمی از طبیعت در مجموعه داستانی سنگ های شیطان بازتاب داشته اند که در همه موارد با مبانی نظریه بوم فمینیسم همخوانی دارد.کلید واژگان: منیرو روانی پور, سنگ های شیطان, زن, بوم فمینیسم, تعامل فرهنگی و نمادین}Among the contemporary story writers, Moniro Ravanipour has talked about nature and the direct and indirect relationship of its elements with human life, especially the female sex. Therefore, nature is considered one of the foundations of this author's stories. On the other hand, many feminist movements in the contemporary era emphasize the destructive role of men in the ecosystem. Referring to the historical oppression of men against women, these feminist movements emphasize that gender discrimination has not only harmed the interests of women, but has also threatened nature with complete destruction. In the present research, citing library sources, the method of qualitative data analysis and the method of inductive reasoning of the collection of stories of the devil's stones by Moniro Ravanipour are analyzed with the framework of the theory of eco-feminism in mind. Finally, the role of women in arranging the nature and the relationship with its manifestations should be revealed, and also, the destructive function of men in this field should be discussed. In this research, among the approaches of this theory, the basics of cultural/symbolic interaction have been mentioned, which states that women and nature are conceptually, symbolically and culturally related. The results of the research show that the female characters in the novel The Devil's Stones share the characteristics of fertility, childbirth and nutrition with nature. Also, the symbolic view of these elements can be seen in the lower layers of Moniro Ravanipour’s thoughts. In addition, things such as the vividness of the elements of nature from the perspective of women, the tendency of women to magic, the representation and creation of dualities of man/nature as well as woman/man, women's special interpretations and readings of environmental changes, the effects of distance The taking of man from nature has been reflected in the collection of Satan's Stones, which in all cases is consistent with the principles of eco-feminism.Keywords: Moniro Ravanipour, Devil', S Stones, Woman, Eco-Feminism, Cultural, Symbolic Interaction}
-
هدف و زمینه
اسطوره ها معمولا صورتی متفاوت از نظام اعتقادی و فکری بشر است که در طی سالیان متمادی بجای فرسوده شدن، همواره در حال نو شدن و دگردیسی هستند. در این دگردیسی، عصاره نمادین و اسطوره گونه هر شیء و مفهومی در کنار کارکرد قدیمیش حفظ میشود؛ اما با توجه به زندگی امروز و درک و دریافت متفاوت هر قوم و فرهنگ و زمانه ای، لباسی نو بر قامت مفاهیم اسطوره ای دیده میشود. نویسندگان آثار داستانی بویژه رمانهای معاصر، با بهره گیری از فرهنگ غنی باستانی و مولفه های اسطوره ای، سعی در قوت و استحکام این گونه ادبی داشته اند. پیوند دنیای مدرن امروز با مفاهیم بکر باستانی بویژه اسطوره، اصالت اثر را بیش از پیش تضمین میکند. این پیوند و تاثیرپذیری از دنیای نامحدود اسطوره گاه بصورت خودآگاه و گاه بصورت ناخودآگاه در آثار ادبی نمود پیدا میکند. در این پژوهش نمادها، کهن الگوها و اساطیر بومی در رمان«اهل غرق» منیرو روانی پور مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
روش پژوهش:
این پژوهش گزارشی از یک پژوهش بنیادین، نظری و اسنادی است که با روش توصیفی-تحلیلی میباشد. همچنین گردآوری داده ها ازطریق فعالیت کتابخانه ای صورت گرفته است.
یافته هاروانی پور در عرصه به کارگیری نمادها، کهن الگوها و اساطیر در رمان اهل غرق زبانی نمادین دارد و با بهره گیری از این سه مولفه توانسته است، دغدغه ها و مشکلات جامعه موردنظر خود را به نمایش بگذارد. در این رمان وجود کهن الگوها و اساطیر، برگرفته ازعناصر طبیعی، موجودات و شخصیتهای اسطوره ای بومی مانند بوسلمه، و پریان دریایی است. مهمترین مضمون این رمان نمایش اعتقادات و باورهای بومی مردم منطقه جنوب است. در این رمان، خیال و رویا و و اقعیت درهم آمیخته میشود.
نتیجه گیرینتایج تحقیق نشان میدهد که روانی پور در «اهل غرق» از اسطوره شکنی و بهره گیری از نماد استفاده کرده است و از این طریق نویسنده اثر، اهمیت نقش اساطیر را در بازنمایی زندگی و تاریخ اجتماع ایرانی را مورد توجه قرار داده است.
کلید واژگان: اسطوره, رمان فارسی, اهل غرق, دریا, منیرو روانی پور}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 96, 2024, PP 249 -268BACKGROUND AND OBJECTIVESMyths are usually a different form of human belief and thought system, which instead of being worn out over many years, are always being renewed and transformed. In this transformation, the symbolic and mythological essence of every object and concept is preserved alongside its old function; But according to today"s life and the different understanding and acceptance of each nation, culture and era, a new dress can be seen on the status of mythological concepts. Writers of fictional works, especially contemporary novels, have tried to strengthen this literary genre by using rich ancient culture and mythological components. The connection of today"s modern world with pristine ancient concepts, especially mythology, guarantees the originality of the work even more. This link and influence from the unlimited world of mythology sometimes appears consciously and sometimes unconsciously in literary works. In this research, the symbols, archetypes and local myths in the novel "Ahl Ghareq" by Muniro Ravipour have been investigated and analyzed.
METHODOLOGYThis research is a report of a fundamental, theoretical and documentary research with a descriptive-analytical method. Also, data collection has been done through library activity.
FINDINGSIn the field of using symbols, archetypes and myths in the novel Ahl Ghareq, Rowanipour has a symbolic language and by using these three components, he has been able to display the concerns and problems of his target society. In this novel, the existence of archetypes and myths is derived from natural elements, local mythical creatures and characters such as Boslem, and mermaids. The most important theme of this novel is the display of native beliefs and beliefs of the people of the southern region. In this novel, fantasy and reality are mixed together.
CONCLUSIONThe results of the research show that in "Drowning People" Ravipour has used myth-breaking and using symbols, and in this way, the author of the work has paid attention to the importance of the role of mythology in representing the life and history of Iranian society. has placed
Keywords: myth, Persian novel, Ahl Ghareq, sea, Muniro Ravipur} -
نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آن ها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد و با ارایه شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند. گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرم های روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آن ها پرداخته اند. ازجمله این نظریه پردازان ادبی تزوتان تودوروف (1939م) است که با ابداع نظام های مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، طرحی بر پایه چگونگی روابط بین کوچکترین واحدها پیشنهاد می کند. این پژوهش با هدف شناخت هرچه بهتر ویژگی های رمان های داستانی- اجتماعی ادبیات فارسی معاصر و به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است و رمان اجتماعی کولی کنار آتش اثر منیرو روانی پور (1333ه.ش) بر پایه نظریه تزوتان تودوروف در چهار بخش: پی رفت، گزاره، اپیزود و وجوه روایتی مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که وجود پی رفت های زنجیره ای سبب انسجام و یکپارچکی میان متن و ساختار داستان گشته است. وجه الزامی و تمنایی شالوده و اساس پیکربندی روایت را تشکیل می دهند. وجه شرطی در رمان کولی کنار آتش نشان دهنده قطعیت روابط میان شخصیت های داستان است. وجه پیش بین، تاثیر زیادی بر شکل گیری این داستان دارد. پیش بینی ها منطبق با منطق راست نما هستند و غالبا درست در می آیند.کلید واژگان: ساختارگرایی, رمان اجتماعی, کولی کنار آتش, منیرو روانی پور, تودوروف}IntroductionThe structural analysis of literary works plays a pivotal role in understanding the intrinsic elements of a text and discerning the patterns of their interconnections. This approach not only contributes to a more nuanced understanding of literary characters but also aids in the evolution of literary patterns by offering insights for the creation of new works. Critics in the realm of structuralism have scrutinized narrative forms and delved into the study of story elements and their compositional principles. Noteworthy among these literary theorists is Tzutan Tudorov (1939), who has proposed a scheme based on the relationships between the smallest units, introducing systems grounded in the visualization of narrative figurines.MethodologyThis descriptive-analytic study aims to identify the characteristics of contemporary Persian fictional novels, employing the methods of description and analysis. The focus is on the social novel "Gypsy by the Fire" by Moniro Ravanipour (1333 AD), utilizing Tzutan Tudorov's theoretical framework. The investigation is structured around four key components: narief, proposition, episode, and narrative aspects.Results and DiscussionThe research findings indicate that the presence of chain edifices within the narrative establishes a coherent and integrated relationship between the text and the story's structure. The essential and desirable aspects identified in this study form the foundation of the narrative configuration, emphasizing the certainty of relationships among the characters. The predictive aspect emerges as a significant influence on the story's formation, with predictions aligning consistently with the logic of truth and frequently materializing as anticipated.ConclusionIn conclusion, the structural analysis of "Gypsy by the Fire" through Tzutan Tudorov's framework reveals the intricate connections between narrative elements, showcasing the importance of chain edifices in constructing a cohesive story. The study highlights the essential and desirable aspects as foundational to narrative configuration, solidifying relationships among characters. The predictive aspect emerges as a powerful force shaping the narrative, consistently aligning with truth and contributing to the story's coherence and impact.Keywords: Structuralism, social novel, gypsy side by side fire, Moniro Ravanipour, Todorov}
-
از نیمه دوم قرن بیستم توجه به ماهیت اجتماعی زبان، به عنوان ماده سازنده ادبیات، منجر به هم پوشانی بخشی از دستاوردهای حوزه ی تحلیل گفتمان و نقد جامعه شناختی شد. در همین راستا، پی یر زیما دو فرضیه را مطرح کرد: نخست این که واحدهای زبانی (واژه، معنا، نحو) به دلیل ماهیت اجتماعی خود، می توانند منجر به بروز اختلافات اجتماعی، سیاسی و عقیدتی شوند. دوم اینکه گفتمان ادبی، در سطوح زبانی خود (واژه، معنا و نحو) می تواند به مسایل و مشکلات اجتماعی و تاریخی زمان خود واکنش نشان دهد. جستار پیش رو می کوشد با تکیه بر نظریات زیما، ضمن تایید این دو فرضیه، به تحلیل گفتمان ادبی و سازوکار معنا و نحو روایی در رمان دل فولاد از منیرو روانی پور بپردازد. هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چگونه گفتمان اجتماعی خارج از اثر در گفتمان ادبی آن ورود کرده و معنا و نحو روایی آن را تحت تاثیر قرار داده است؟ نتایج نشان دادند که گفتمان اجتماعی حاکم سعی در القای دوقطبی معنایی و متعاقبا نحو روایی خود در گفتمان ادبی دارد که در نهایت منجر به خلق ضدگفتمان اجتماعی شده است.
کلید واژگان: معنا, نحو, تحلیل گفتمان, منیرو روانی پور, پی یر زیما, نقد جامعه شناختی, دل فولاد}Analysis of social function of semantics and syntax in Ace Heart according to Pierre Zima's approachDuring the second half of the 20th century, looking to the language as the basic raw material of the literature, leads to overlapping some of the achievements of Discourse Analysis and Sociocriticism. In fact, getting an internal approach to the literary text in order to degage its sociality, and focusing on the discourse in the context of social involved situation, these are the common bases of the two analytic methods. Therefore, Pierre V. Zima introduces his approach as the “sociology of the text” and believes that the social questions could appear through the languages, sociolects and discourses, as well as the lexicon, semantics and syntax could have a social function. In the present article, we aim to analyze the social function of the semantics and the syntax inside the novel Ace Heart by Moniru Ravanipur to find out the interdiscursive relation between the text and the surrounding society.
Keywords: semantics, syntax, discourse analysis, Moniru Ravanipur, Pierre Zima, Sociocriticism, Ace Heart} -
پژوهشنامه زبان ادبی، پیاپی 2 (تابستان 1402)، صص 97 -122
هنجارگریزی از مباحث مطرح در حوزه زبان شناختی است. یکی از راه های خلق اثر ادبی استفاده از شگردهای هنجارگریزی است. جفری لیچ از چهره های برجسته شکل گرای انگلیسی، یکی از انواع هنجارگریزی را نوع گویشی می داند. به عقیده او هرگاه شاعر یا نویسنده واژگانی ویژه منطقه ای خاص را که در زبان معیار وجود ندارد به کار برد، هنجارگریزی گویشی به کار برده است. او می کوشد با این تکنیک روش شناخت نسبی از محیط بومی و ویژگی های اقلیمی و فرهنگی منطقه ای را به مخاطب انتقال دهد. منیرو روانی پور از نویسندگانی است که توانسته هنرمندانه گویش بوشهری را در آثارش وارد کند و در این راه موفق نیز بوده است، این امر بدون شک از تجربه های زیستی نویسنده نشیت می گیرد. در این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظریه لیچ، هنجارگریزی گویشی در هشت اثر منیرو روانی پور بررسی و بسامدگیری شد. یافته ها نشان می دهد میزان کاربرد واژگان گویشی در آثار روانی پور بر حسب محیط تغییر می کند. داستان هایی که در محیط روستایی جنوب روایت شده نسبت به داستان های محیط شهری بسامد گویشی بالاتری دارد.
کلید واژگان: اثر ادبی, فرمالیسم روسی, هنجارگریزی لیچ, گویش بوشهری, منیرو روانی پور}Norm avoidance is one of the topics that is discussed in the field of linguistics, and one of the ways to create a literary work is to use norm avoidance techniques. Leach, one of the prominent figures of English formalism, considers one of the types of norm avoidance to be dialectic. In his opinion, whenever a poet or writer uses words from a specific regional dialect that are not in the standard language, in his work, he uses dialectical norm avoidance. With the help of this technique, he tries to convey to the audience a relative knowledge of the local environment and the climatic and cultural characteristics of a region. Moniro Ravani pour introduced the Bushehri dialect in her works. She has been very successful in this way due to her life experience. In this research, using an analytical-descriptive approach and based on Leach's theory of dialectal deviation in eight works of her and their frequency was determined. The obtained results show that the use of dialect words in the works of Ravipour varies depending on the environment. The stories narrated in the rural environment of the south have a higher dialectal frequency than the stories in the urban.
Keywords: Leach’s norm deviation, Bushehri Dialect, Muniro Ravani pour, Literary effect, Russian formalism} -
پژوهش ها نشان می دهد مطالعه متن های ادبی با موضوع بیماری به ویژه با نگاه پدیدارشناسانه می تواند به درک بهتر بیمار و بیماری کمک کند و به شناخت زیست جهان و ذهنیت آدمی بینجامد. بدیهی است چنین رویکردی جذابیت مطالعه آثار ادبی و اقبال به آن را نیز در میان مخاطبان افزایش داده، افق های تازه ای در برابر آنها خواهد گسترد. ازسوی دیگر، در میان عواطف انسانی، عشق و رفتارهای مرتبط با احساسات عاشقانه در آثار ادبی به ویژه در آثار زنان داستان نویس بسامد بسیاری دارد و اختلال جنون عشقی یا روان پریشی عاشقانه یکی از اختلالات هذیانی انعکاس یافته در این آثار است. در این پژوهش توصیفی تحلیلی چگونگی توصیف علایم جنون عشقی یا اروتومانیا در دو داستان «رعنا» از مجموعه داستان نازلی نوشته منیرو روانی پور و «بعد از تابستان» از مجموعه داستان چهارراه اثر غزاله علیزاده با توجه به معیارهای تشخیصی DSM-5 بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد شخصیت های داستانی در آثار مورد بررسی، علایمی را بروز می دهند که با معیارهای تشخیصی بالینی اختلال موردنظر مطابقت دارد. در این داستان ها، نویسندگان در کنار توصیف نشانه های بالینی، عوامل جنسیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هم درنظر داشته اند و این امر مهارت نویسندگان در ایجاد حقیقت نمایی و باورپذیری در پیرنگ داستانی را نشان می دهد که سبب ارتباط بهتر خواننده با متن و تاثیرپذیری از آن می شود. همچنین، توصیف احساسات و باورهای این شخصیت ها و تاثیر آن بر زندگی و روابط فردی و اجتماعی آنها می تواند به درک بهتر ذهنیت و تجربه زیستی این افراد و ایجاد تعامل برآمده از درک درست از فرد مبتلا در جهان واقعی، کمک کند.
کلید واژگان: جنون عشقی (اروتومانیا), ادبیات و پزشکی, داستان معاصر, غزاله علیزاده, منیرو روانی پور}Research shows that the study of literary texts about an illness, especially from a phenomenological perspective, can contribute to a better understanding of the patient and the illness and lead to knowledge of the world and the human way of thinking. Obviously, this approach increases the appeal and interest of the audience in the study of literary works and opens up new horizons for them. On the other hand, among human emotions, the expression of love and behavior related to romantic feelings is more frequent in literary works, especially in the works of female writers, and erotomania, or romantic psychosis, is one of the delusional disorders reflected in these works. This descriptive-analytical study examines how the symptoms of erotomania are described in two short stories, named “Rana” from Nazli story collection written by Moniro Ravanipour and “Bad az Tabestan” from Chahar Rah story collection by Ghazaleh Alizadeh, according to DSM-5 diagnostic criteria. The results indicate that the fictional characters in the works studied show symptoms that meet the clinical diagnostic criteria of the disorder in question. In these stories, in addition to the description of clinical symptoms, the authors have also considered sexual, social, economic, and cultural factors. This shows the ability of the writers to create realism and credibility in the plot of the story, which makes the reader better connect with the text and get influenced by it. Moreover, the description of the feelings and beliefs of these characters and their effects on their lives and personal and social relationships can help readers to better understand the way of thinking and the life experience of those people and create communication that comes from understanding a psychotic person in the real world.
Keywords: Erotomania (De Clérambault’s Syndrome), Literature, Medicine, Contemporary Story, Ghazaleh Alizadeh, Moniro Ravanipoor} -
نشریه مطالعات بین رشته ای ادبیات، هنر و علوم انسانی، سال دوم شماره 2 (پیاپی 4، پاییز و زمستان 1401)، صص 119 -142
کارن هورنای (1952- 1885) از جمله روان کاوانی است که بیش از فروید بر تعامل های اجتماعی به مثابه عواملی موثر بر شکل گیری شخصیت تاکید کرد و در تحلیل هایش، روان کاوان را به دقت در بسترهای اجتماعی ای که فرد در آن رشد می کند، فراخواند. ما نیز در این جستار با بهره گیری از آرای او به تحلیل و بررسی شخصیت اصلی رمان دل فولاد؛ یعنی، افسانه پرداختیم. روش ما در این پژوهش توصیفی تحلیلی و مقصودمان، پاسخ به این پرسش اصلی بود که افسانه برای محافظت خویش در برابر اضطراب بنیادی از چه سازوکاری بهره گرفته است. یافته های این پژوهش نشان داد که، کلید فهم و شناخت اضطراب افسانه، درک نظام مردسالاری است که او مجبور به زیستن در آن است. در بستر مناسبی که نظام مردسالار فراهم می کند، پدر خشن و همسر قمارباز افسانه خود را محق می دانند تا دست به تحقیر و آزار او بزنند که همین امور موجبات اضطراب بنیادی را در شخصیت او فراهم می کنند. اضطراب افسانه بعد از مهاجرت به تهران و در پی اثبات شایستگی خویش به پدرش افزایش می یابد. از این رو، او برای مقابله با آن از گرایش روان رنجورانه ی حرکت علیه مردم استفاده می کند، اما این سازوکار در تعارض با گرایش های عزلت گزینی و مهرطلبی قرار می گیرد و موجب شکل گیری تضاد بنیادی در شخصیتش می شود.
کلید واژگان: دل فولاد, منیرو روانی پور, کارن هورنای, اضطراب بنیادی, تضاد بنیادی, خودانگاره ی آرمانی}Karen Horney (1885-1952) is among psychoanalysts who have emphasized on social interactions as effective elements in the making of one's personality and has called on psychoanalysts to scrutinize the social backgrounds in which the individual has grown up. Similarly, we have analyzed and studied "Afsaneh" the main character in the novel "Heart of steel" based on Karen's views. Our descriptive analytical method has aimed to find out which neurociticism has Afsaneh been using to counter her basic anxiety. The study has found that The key to understanding and recognizing the anxiety of the Afsaneh is to understand the patriarchal system in which she is forced to live. In the proper context provided by the patriarchal system, the violent father and the gambling wife of the legend consider themselves justified in humiliating and harassing him, which causes fundamental anxiety in his character. Afsaneh's anxiety increases after immigrating to Tehran and after proving his worth to his father. Therefore, to deal with it, she uses the neurotic tendency of moving against people, but this mechanism is in conflict with the tendencies of moving toward people and moving away from people and causes the formation of a basic conflict in her personality.
Keywords: Heart of steel, Moniro ravanipour (author), Karen Horney, basic anxiety, basic conflict, idealized self-image} -
زمینه و هدف
«سبکشناسی فمینیستی» یکی از رویکردهای فرهنگی-اجتماعی علم سبکشناسی است که «سارا میلز»، سبکشناس و محقق این حوزه، مدلی در این زمینه مطرح میکند و این روش را بهترین شیوه برای بررسی و تحلیل موضوع فمینیسم و اثربخشی آن در متون ادبی با استفاده از ابعاد و جنبه های زبانشناسی آنها میداند. در نوشتار پیشرو با بهره گیری از این الگو، به این پرسشها پاسخ داده میشود که زنانه نویسی چیست و مولفه های زنانه نویسی کدامند و در رمان موردبحث چگونه نمود پیدا میکنند. به اعتقاد میلز، نویسندگان زن، مولفه های گوناگون زبانی را در ساختار و محتوای آثارشان با تاثیرپذیری از ویژگیهای زنانه، عواطف و دیدگاه های جنسیتی خود استفاده میکنند و ازاینرو در آثارشان باید سه سطح واژگان، جملات و گفتمان تحلیل و بررسی شود. بنابراین با این نگاه و با بهره گیری از الگوی موردنظر، رمان «اهل غرق» منیرو روانیپور انتخاب و بررسی شد.
روش مطالعهاین پژوهش در حوزه سبکشناسی عملی و با روش توصیفی-تحلیلی و تحلیلهای مبتنی بر آن بر پایه مولفه های الگوی سارا میلز و صاحبنظران این حوزه انجام گرفت.
یافته هایافته های پژوهش با نمود ویژگیهای زنانه نویسی پربسامد در رمان مذکور عبارتند از: در سطح واژگان کاربرد واژه های متعلق به حوزه زنان، کاربرد رنگواژها، تعدد شخصیتهای زن؛ در سطح جملات کاربرد فراوان جمله های خبری، توصیفی، کوتاه، کاربرد جمله های پرسشی بشکل حدیث نفس، استفاده از نشانه فرازبانی سه نقطه؛ در سطح گفتمانی، زاویه دید سوم شخص بیرونی، متن روایی و راوی نویسنده، زن بودن یکی از شخصیتهای اصلی، لحن مودبانه با بهره گیری از لهجه بومی محل رخداد داستان، درونمایه با بهره گیری از اندیشه های فمینیستی، زمان رخدادها دوره معاصر پهلوی دوم، مکان وقوع داستان آبادی «جفره» در جنوب ایران و اطرافش.
نتیجه گیریرمان موردبحث این پژوهش از الگوی مطرح سارا میلز پیروی کرده است و اکثر مولفه های زنانه نویسی در متن آن یافت شدند.
کلید واژگان: زنانه نویسی, سبک شناسی فمینیستی, فمینیسم, سارا میلز, رمان اهل غرق, منیرو روانی پور}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:15 Issue: 82, 2023, PP 45 -63BACKGROUND AND OBJECTIVES”Feminist stylistics" is one of the sociocultural approaches to stylistics that "Sara Mills", a stylist and researcher in this field, proposes a model in this field and this method is the best way to study and analyze the issue of feminism and its effectiveness in literary texts. Knows the use of their linguistic dimensions and aspects. In the following article, using this model, these questions will be answered, what is feminine Writing and what are the components of feminine Writing and how it is manifested in the novel in question. According to Mills, women writers use various linguistic components in the structure and content of their works under the influence of their feminine characteristics, emotions and gender views, and therefore three levels of words, sentences and discourse should be analyzed in their works. Therefore, with this view and using the desired model, the novel "Ahl Gharq" by Moniro Ravanipour was selected and studied.
METHODOLOGYThis research was conducted in the field of practical stylistics with descriptive-analytical method and analysis based on the components of the model of Sara Mills and experts in this field.
FINDINGSFindings of the research with the expression of the characteristics of high-frequency feminism in the novel are: at the level of vocabulary, the use of words belonging to the field of women, the use of color words, the multiplicity of female characters; At the level of sentences, frequent use of news, descriptive, short sentences, use of question sentences in the form of Soliloquy , the use of a three-point metalanguage sign; At the discourse level, the third-person perspective, the narrative text and the author's narrator, one of the main characters of the woman, the polite tone using the native dialect of the place of the story, the theme using feminist ideas, the time of contemporary events in the second side, the place Occurrence of Jafreh settlement story in southern Iran and its surroundings.
CONCLUSIONThe novel discussed in this study has followed the model of Sara Mills and most of the components of feminism were found in its text.
Keywords: Feminine Writing, Feminist Stylistics, Feminism, Sara Mills, Ahl Gharq Novel, Moniro Ravanipour} -
داستان هایی که صحنه حوادثشان دریاست در زمره ادبیات دریا بشمار می آیند. دریا از مفاهیم برجسته رمانهای فارسی و سوری است. دراین مقاله، منیروروانیپور و حنامینه به عنوان نمایندگان ادبیات دریا در داستانویسی معاصر، اغلب درپی ایجاد تحول به حکم ناشناخته بودن دریا، بر تغییرات ریشه ای و مبارزات سیاسی اجتماعی مردم تاکید دارند. ملوانان، ماهیگیران و اهالی بندر نماد توده مردمند. رمان اهل غرق روانیپور تحولات اجتماعی مردم روستای جفره بوشهر و روند تغییرشان ازسادگی روستایی واعتقادات سنتی بسوی جامعه مدرن را ترسیم و سنت و مدرنیسم را روبروی هم قرار میدهد. رمان الشراع والعاصفه حنامینه تحول جامعه سوریه از ناآگاهی و سرسپردگی، بجامعه ای مبازر و آگاه را می نمایاند. با روش تحقیق توصیفی، تحلیلی مقاله، به این نتیجه میرسیم جستجوی تحولات ریشهای، ارتباط مستقیم مکان باعناصر داستان، اشعار عامیانه، ادبیات دریا، تاثیر مکان برشخصیت، نماد و تخیل، اسطوره آفرینی، اسطوره پردازی، آیین نمایی و رسومات پردازی از ویژگیهای رمانهای ادبیات دریا به شمار می روند.کلید واژگان: ادبیات دریا, منیرو روانی پور, اهل غرق, حنا مینه, الشراع والعاصفه}Stories with settings of the sea, the port, and the island are considered maritime literature.The sea is one of the outstanding concepts in Persian and Syrian literature.In the current study,Moniro Ravanipour from Iran and Hanna Mina fromSyria represent maritime literature in modern fiction writing.It is worth mentioning that novels in the maritime literature domain often seek to bring about change,and,as a result of the deep and unknown nature of the sea,call for radical change and emphasize the socio-political struggles of the people.In these novels,sailors or fishermen and the people of port cities and villages symbolize the masses.This study aims to introduce, analyze,and elaborate on these two novels written in the field of maritime literature:the novelAhl-e Ghargh(The Drowned)by Moniro Ravanipour and the novelAl-Shera va Al-Asifa(The Sail and the Storm).Ahl-e Ghargh refers to the people’s social changes in Jofreh village in Bushehr,Iran and illustrates their transition from rural simplicity and traditional beliefs to a modern and industrial society,considering the notion of tradition and modernism as contradictory.Moreover,the novelAl-Shera vaAl-Asifa by Hanna Mina is concerned about the evolution of theSyrian society from ignorance and submission to a warrior and well-informed society.Employing the a descriptive-analytical methodology.this research explores the impact of space on characters, the element of myth-making(mythopoeia),and the representation of rituals and customs in these two novels.Observing different elements of the story with an eye to the settings,this research finds the search for profound and fundamental change and the relationship of setting and all elements of the story as prominent characteristics of maritime novels.Keywords: maritime literature, Moniro Ravanipour, The Drowned, Hanna Mina, Al-Shera va Al-Asifa}
-
نقد بوم گرا، مطالعه ی رابطه ی بین ادبیات و جهان طبیعت است که ریشه های ظهور آن طرح اندیشه های نو در مباحث انسان شناسی و معضلات زیست محیطی است؛ معضلاتی که گفتمان های اومانیستی در پدید آمدن آن ها نقش بسزایی دارند. در این پژوهش روابط شخصیت های داستان اهل غرق منیرو روانی پور ازجمله خیجو، زایر احمد حکیم، مه جمال، مدینه و مردان موبور با محیط زیست بررسی شده است تا نشان داده شود برپایه ی اندیشه های فوکو، چگونه روابط قدرت در سطوح گوناگون این داستان موثر بوده است. خیجو، مه جمال، مدینه و زایر احمد حکیم در این داستان رابطه ای نزدیک با طبیعت و همچنین نگاهی فراانسانی به زمین دارند که گفتمان غالب عصر، اومانیسم فلسفی را به چالش می کشند؛ اومانیسمی که در آن بیشتر توجه به اندیشه انسانی می شود و خود انسان و طبیعت را به چشم عنصر یا شیءای می نگرد. ازاین روست که فوکو در عصر تجدد، حضور انسان را در صحنه ی تصویرگری اندیشه و آگاهی می بیند و بر آن است که ترکیب های تجربی می باید در جای دیگری به غیراز حاکمیت مطلق «من می اندیشم» اعمال شوند؛ مردان موبور در این داستان کسانی هستند که قدرت سرمایه و اقتصاد را در اختیار دارند و از آن در راستای سلطه بر طبیعت استفاده می کنند که باعث نابودی زیست بوم طبیعی و ازهم پاشیدگی جامعه ی انسانی «جفره» به مثابه همه ی زمین می گردند. در این نوشتار، نظر به اهمیت و تاثیر گفتمان ها در تولید متن ادبی، هدف این بوده است که در داستان موردبحث با روش توصیفی- تحلیلی رابطه ی انسان با محیط زیست و تاثیرگذاری گفتمان های مختلف که نقش موثری در اعمال قدرت دارند، بررسی شود تا زمینه ساز آگاهی بخشیدن به انسان در رفتارش با محیط زیست باشد و نسبت او را با طبیعت آشکار نماید.کلید واژگان: نقد بوم گرا, منیرو روانی پور, اهل غرق, گفتمان قدرت, فوکو}Ecological critique is the study of the relationship between literature and the natural world, the origins of which are the emergence of new ideas in anthropology and environmental issues that humanist discourses play an important role in their emergence. In the story of Moniru Ravanipour’s Ahle Ghargh, the relationships of the characters such as Kheyjo, Zayer Ahmad Hakim, Mah Jamal, Madine, and Mobor men with the environment are examined in this article to show how power relations at different levels of this story are effective based on Foucault's ideas. In this story, Kheyjo, Mah Jamal, Madine, and Zayer Ahmad Hakim have a close relationship with nature as well as a transcendental view of the earth that challenges the dominant discourse of the age, philosophical humanism; the humanism in which more attention is paid to human thought and looks at man and nature through the eyes of an element or object. This is why Foucault in the age of modernity sees the presence of man in the scene of the illustration of thought and consciousness, and argues that empirical combinations should be applied in a place other than the absolute rule of "I think". In this article, considering the importance and impact of discourses in the production of the literary text, the aim was to examine the story in question with a descriptive-analytical method of the human relationship with the environment and the impact of different discourses that play an effective role in exercising power to inform man about his behavior with the environment and to reveal his relationship with nature.Keywords: Ecological Criticism, Moniru Ravanipour, Ahle Ghargh, Power Discourse, Foucault}
-
فصلنامه متن پژوهی ادبی، پیاپی 94 (زمستان 1401)، صص 233 -260یکی از محورهای اصلی نقد بوم گرا "Ecocriticism" بررسی ارتباط متقابل انسان و محیط زیست است؛ این نوع نقد نحوه نگرش انسان به طبیعت و چگونگی بازتاب مسایل زیست محیطی در آثار ادبی را بررسی می کند و تاثیری را که انسان بر طبیعت و طبیعت بر ویژگی های فیزیکی و روانی انسان دارد، مورد واکاوی قرار می دهد تا با در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی، به بهبود نگرش انسان به طبیعت و در پی آن، اصلاح رفتار بشر با طبیعت بپردازد. در رمان اهل غرق منیرو روانی پور، طبیعت تنها مکان رویداد حوادث تلقی نمی شود؛ بلکه به عنوان بستر و زمینه اصلی داستان، خود عامل پیشبرد حوادث است و به طور مستقیم بر شخصیت ها اثر می گذارد و همچنین به طور متقابل تحت تاثیر انسان ها و تصمیمات آن ها قرار می گیرد. در این داستان، شخصیت ها گاه خود را در مقابل قدرت دریا به عنوان بخشی از حیات وحش، مطیع و ناتوان می دانند و دچار وحشت و سرگردانی می شوند و گاه آن را دستخوش قدرت طلبی خویش قرار می دهند و گاهی نیز با طبیعت می آمیزند و در دامانش به آرامش می رسند.کلید واژگان: محیط زیست, اهل غرق, طبیعت, منیرو روانی پور, نقد بوم گرا}One of the main axioms of eccentric criticism is the examination of the interrelationship between humans and the environment. This type of criticism seeks to understand how human attitudes to nature and how environmental issues are reflected in literary works and to analyze the impact that human beings have on nature and the physical and psychological properties of humans in literary works. In Moniro Ravanipour's Ahl-e-Ghargh, nature is not only regarded as the scene of events but as the main context of the story itself, the agent of events and the advancing events, directly affecting the characters and interacting with humans and their decisions. In this story, the characters sometimes find themselves exposed to the power of the sea as part of submissive wildlife, and sometimes it is nature that inevitably interferes with man and his power. In this story, the characters are sometimes frightened and wandering against nature, sometimes mingling with nature and resting in its lap.Keywords: Environment, Ahl-e-Ghargh, Nature, Moniro Ravanipour, Ecocriticism}
-
اگرچه نزد عامه مردم و حتی برخی از خوانندگان نیمه حرفه ای، عنصر توصیف در یک متن روایی به منزله نقطه ایست و استراحت گاه داستان به شمار می آید؛ اما حقیقت این است که این باور برگرفته از نگاه سنتی به شیوه پرداخت این عنصر در بسیاری از داستان های کلاسیک است که به جای توصیفات و تصویرسازی های خلاقانه، به توضیح و تفسیر مو به موی یک پدیده، یک موقعیت و یا شخصیت های داستانی می پرداخت، در حالی که مقاطع توصیفی در آثار برخی از نویسندگان خوش ذوق ونوجوی معاصر کارکردی متنوع یافته و در این راستا آن ها رخدادهای داستانی را به گونه ای با توصیف در هم تنیده اند که امکان تفکیک آن دو از هم میسر نیست. پژوهش حاضر در تلاش است که ضمن تحلیل و تبیین این کارکردها، به بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیری آن ها در دو داستان کوتاه منتخب از منیرو روانی پور و غاده سمان پرداخته و نتایج حاصله حکایت از آن دارد که اگرچه توصیفات غاده سمان به کارکرد خلاقانه آن در سطوح مختلف صناعت، تکنیک و هنر نزدیک تر است، اما روی هم رفته هر دو نویسنده توانسته اند با استمداد از کارکردهای مختلف عنصر توصیف ضمن گسترش این داستان ها در هر دو محور افقی و عمودی، اصل و محور داستانشان را بر بهره گیری هوشمندانه از این عنصر قرار دهند؛ به گونه ای که خواننده فقط با تامل و اندیشه در این مقاطع می تواند زوایای پنهان داستان و درون مایه آن را کشف و درک نماید و این در حالی است که بسیاری از مقاطع توصیفی را می توان بدون هیچ خللی در سیر روایی داستان های کلاسیک و سنتی نادیده گرفت و حتی آن ها را از ساختار فیزیکی داستان حذف کرد.
کلید واژگان: داستان کوتاه, توصیف, وصف خلاق, منیرو روانی پور, غاده سمان} -
ریالیسم به معنای واقع گرایی است و هدف از آن نمایش دنیای واقعی، عینی و بیرونی و روایت و تحلیل پدیده ها، با نگاه علت و معلولی از طریق بازآفرینی دقیق جزییات زندگی است که در مفهوم خاص برای اشاره به جنبش ادبی قرن نوزدهم فرانسه دلالت دارد و در مفهوم عام به سبکی ادبی اطلاق می شود که تا امروز استمرار دارد و به گرایش ها و جریان های گوناگون قابل تفکیک است. یکی از جلوه های جمالی این مکتب، «داستان اقلیمی» است که غالبا سویه ای ریالیستی دارد و گواه آن است که عمده ترین مواد اولیه و شالوده اصلی در ساخت و بافت یک اثر ادبی به خاستگاه اقلیمی نویسنده باز می گردد. «منیرو روانی پور» از آن دست نویسندگانی است که در رمان هایش با بسامد بالایی از مولفه های ریالیستی مواجه می شویم. او به عنوان یکی از شخصیت های تاثیرگذار در پیش برد ادبیات اقلیمی، اغلب آثار خود به ویژه رمان «اهل غرق» را در جغرافیایی کاملا بومی، ذیل مکتب ریالیسم با شگرد جادویی عرضه کرده است. این پژوهش بر آن است تا با رویکردی توصیفی-تحلیلی، چگونگی بازتاب مولفه های ریالیسم بومی در اقلیم جنوب را در رمان مذکور در دو حوزه ساختار(فرم) و محتوا مورد کاوش و تحلیل قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که روایت واقع گرا متکی بر اصول واقع گرایانه، درآمیختن تخیل داستانی با واقعیت های عینی جامعه و استفاده از عناصر جادویی، اسطوره ای و نمادین، به ترکیب دلپذیری از ریالیسم بومی و جلوه های شگرد ریالیسم جادویی در رمان «اهل غرق» منجر شده و روانی پور را در زمره ریالیست های اقلیم گرا جای داده است.
کلید واژگان: رئالیسم, بومی گرایی, اقلیم جنوب, منیرو روانی پور, اهل غرق. کهن الگو}Realism means realism, its purpose is to show the real, objective and, to narrate and analyze phenomena, with a cause-andeffect view through the precise re-creation of the details of life in a specific sense to refer to the nineteenth-century French literary movement. It implies and in the general sense refers to a literary style that continues to this day and is separable into different tendencies. One of the aesthetic manifestations of this school is the "climatic story", which often has a realistic aspect and proves that the main raw materials and the main foundation in the construction and texture of a literary work go back to the climatic origin of the author. "Ravanipour" is one of those writers whose novels encounter a high frequency of realist components. As one of the influential figures in the development of climatic literature, he has presented most of his works, especially the novel "Ahl-e Ghargh", in a completely indigenous geography under the school of realism with a magic trick. This research aims to use a descriptive-analytical approach to explore and analyze how the components of indigenous realism in the southern climate are reflected in the novel in two areas of structure and content. Findings show that realistic narrative relies on realistic principles, combining fictional imagination with the objective realities of society and the use of magical, mythical and symbolic elements, in a pleasant combination of indigenous realism and manifestation. The tricks of magical realism have led to the novel "Ahl-e Ghargh" and has placed Ravanipour among the climatic realists.
Keywords: Realism, Indigenousness, Southern Climate, Moniro Ravanipour, Ahl-e Ghargh} -
منیرو روانیپور رمان «اهل غرق» را به شیوه ریالیسم جادویی و به تاسی از رمان «صد سال تنهایی» نوشته است. «اهل غرق» با استفاده از ظرفیت های شیوه ریالیسم جادویی، هم جو سیاسی و اجتماعی حاکم بر دهه سی و چهل ایران را نشان داده و هم سعی کرده وضعیت زنان جنوب را در آن برهه از تاریخ نمایش دهد. در واقع یکی از ویژگیهای داستانهای روانیپور پرداختن به شخصیت زن و دنیای زنان از منظری خاص است. او با دیدی اجتماعی و زنانه، به زنان، تمایلات، رنجها و تقابل آنان با مردان با رویکردی فمنیستی میپردازد. همچنین با استفاده از ادبیات فولکوریک جنوب و بهرهگیری از واژه ها، کنایات، ضرب المثلها، باورها و اصطلاحات بومی جنوب، به اثرش رنگ بومی داده و به این ترتیب به عنوان نویسنده ای اقلیم گرا شناخته میشود.
کلید واژگان: جامعه شناسی ادبیات, ریالیسم جادویی, اهل غرق, منیرو روانی پور} -
آسیه جبار در رمان جایی در خانهی پدری ام نیست، از شرایط زندگی زنان الجزایر در سالهای 50-1940 سخن می گوید. اگرچه دیگر نویسندگان زن فرانسه زبان نیز به چنین موضوعاتی پرداخته اند اما دیدگاه جبار حایز اهمیت است. ادبیات فارسی نیز شاهد ظهور سیری از نویسندگان زن می باشد که در آثار خود موقعیت زنان معاصرشان را ترسیم کرده اند. قهرمان رمان کولی کنار آتش اثر منیرو روانی پور به نوعی نماد زنان هم عصر خود می باشد. ما در پژوهش پیش رو، به منظور بررسی تقابلی جایگاه زن در جوامع ترسیم شده در رمانهای مذکور و تمرکز بر بعد اجتماعی متن ادبی، از رویکرد نقد جامعه شناختیک یاری جسته ایم. این رویکرد جنبه ی اجتماعی اثر ادبی را از طریق تحلیل سطوح متنی آن بررسی می کند، یعنی با تکیه بر نقش واسطه ای زبان، ردپای شرایط اجتماعی معاصر با اثر را درون متن می کاود. لذا با تکیه بر متود پییر زیما، به تحلیل دو رمان مذکور خواهیم پرداخت تا در آنها به جایگاه زن در قیاس با مرد پی ببریم و ریشه های این جایگاه و منزلت را در شرایط اجتماعی بیرون از اثر ادبی دنبال کنیم.
کلید واژگان: نقد جامعه شناختی, پی یر زیما, آسیه جبار, منیرو روانی پور, جایگاه زن}Nulle part dans la maison de mon père, roman autobiographique d’Assia Djebar, représente la condition des femmes de l’Algérie vers les années 1940-50. D’autres écrivaines francophones ont traité certainement de tels sujets, mais le point de vue de Djebar est remarquable. De même, la littérature persane voit surgir une file de romancières qui traitent dans leurs œuvres la condition féminine en Iran de leur temps. La protagoniste de La Bohémienne près du feu, roman de Moniru Ravanipur, symbolise d’une certaine manière les femmes de son temps. Dans la recherche présente, pour mieux cerner le statut de la femme de manière contrastive et nous attarder sur l’univers social du texte, on se propose de recourir à l’approche sociocritique s’efforçant de déceler la socialité de l’œuvre littéraire à travers l’analyse des niveaux textuels. Appuyée sur le rôle intermédiaire de la langue, cette méthode aide à relever dans le texte littéraire les traces de la situation sociale contemporaine à l’œuvre. En nous référant à la méthode sociocritique préconisée par Pierre V. Zima, nous procédons à l’analyse des deux romans pour y clarifier le statut de la femme par rapport à l’homme et chercher les racines de cette position dans les circonstances sociales extérieures.
Keywords: Assia Djebar, sociocritique, statut de la femme, Moniru Ravanipur, Pierre V. Zima} -
در جامعه شناسی زبان، بر متغیر جنسیت در کنار مولفه های دیگر به عنوان یک عامل موثر بر زبان تاکید شده است. در این پژوهش با تکیه بر روش کتابخانه ای، مولفه های زبان زنانه و مردانه، در دو داستان مد و مه از ابراهیم گلستان و کنیزو از منیرو روانی پور در تطابق با نظریات زبان شناسان جنسیت مانند لیکاف و سایر زبان شناسان، در بستر فرهنگی و اجتماعی جامعه داستانی مورد بررسی قرار گرفته اند. علیرغم سازگاری نتیجه تحقیق در بیشتر متغیرها با نظریات لیکاف و زبان شناسان، جامعه و تفاوت های فرهنگی، در متغیر های صفات عاطفی، جملات تعدیلی و تصدیقی کتاب مد و مه و متغیر دشواژه در کتاب کنیزو بر جنسیت زبان و ادبیات آن موثر بوده است.
کلید واژگان: زبان شناسی, جنسیت, جامعه شناسی, ابراهیم گلستان, منیرو روانی پور} -
اندیشه های فمینیستی که دوران معاصر و پس از انقلاب صنعتی از اروپا آغاز شد و در سراسر جهان گسترش پیدا کرد، در حوزه ادبیات نیز، راه یافت و نویسندگان بسیاری فارغ از جنسیت، به حقوق تضییع شده زنان در جوامع مردسالار پرداختند و دغدغه های زنانه را در سطوح خرد و کلان بازگو کردند. با توجه به ریشه دوانیدن باورهای مردسالارنه در جوامع ایرانی و عربی، پرداختن به مسایل زنانه در ادبیات این کشورها روایی داشته است. از این بین، عفاف البطاینه در رمان خارج الجسد و منیرو روانی پور در رمان کولی کنار آتش، تحت تاثیر باورهای فمینیستی و ساختار مردسالار جوامع خود، با رویکردی انتقادی سعی در تشریح وضعیت نابسامان زنان و ارایه راهکارهایی برای برون رفت این قشر از شرایط موجود داشته اند. در این تحقیق، با کاربست مبانی فمینیستی و روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه های مشابه و غیرمشابه دو نویسنده در رمان های مذکور با رویکرد تطبیقی (مکتب آمریکایی) بازگو و تبیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نویسنده به مسایلی چون: انقیاد کامل جنس زن در برابر مردان؛ ازدواج سنتی در جوامع شرقی؛ احساس سرشکستگی از مونث بودن؛ سرکوب عشق و عاطفه در جوامع شرقی از ترس قضاوت های نادرست جامعه؛ ارایه چهره ای خشن و منفی از مرد و مساوات طلبی اشاره کرده اند. وجه اصلی تفاوت دیدگاه دو نویسنده، خودباختگی، استحاله فرهنگی و شیفتگی افراطی "منی" در رمان خارج الجسد و رفتار اعتدالی "آینه" در رمان کولی کنار آتش نسبت به تغییرات واقع-شده است.
کلید واژگان: عفاف البطاینه, خارج الجسد, منیرو روانی پور, کولی کنار آتش فمنیست زن, جامعه}IntroductionIn the field of contemporary Arabic and Persian literature, Afaf al-Batayneh and Moniro Ravanipour are two well-known figures who have sought to identify women by creating various works of fiction. They grew up in societies where there has always been an unfavorable view of women. Hence, they are deeply acquainted with the concerns and desires of women. Based on this, the main issue of the present study is to study and analyze the views of these two authors in relation to the role and position of women in Arab and Iranian societies. For this purpose, the novel Out of the Body by Al-Batayneh and the novel Gypsy by the Fire by Ravanipour are considered as examples. In this research, the author seeks to answer the following questions: a) What are the commonalities and differences between the feminist views of Al-Batayneh and Ravanipour in the mentioned novels? B) What are the characteristics of literary commitment and selfishness in the mentioned novels? C) What are the most important women's issues raised in these novels? D) What role has the patriarchal society described in these novels and related discourse played in the isolation and oppression of women?
MethodologyIn the present study, a descriptive-analytical method and a comparative approach (American school) have been used to analyze the two novels Extraterrestrial from Al-Bataineh and Gypsy by Fire from Ravanipour. Also, the method of analysis is inductive (part to whole). The author's premise for choosing these novels has been the relative similarities of the cultural and social context of Arab societies with Iranian society and the closeness of the position of women in these societies. Components of the feminist movement have been used to reread and explore the views of the two authors
Discussion3-1. Complete subjugation of women against men In the novel, the author first depicts the prevailing atmosphere in Arab societies and the precarious position of Semen, and then refers to the living conditions of Sarah (formerly Semen) in Scotland in order to compare the worthlessness of women in the Eastern social structure. To emphasize. In other words, by creating a character with two identities, the author introduces the anti-feminist concept of feminine passivity as opposed to the feminist concept of women's freedom and authority in order to present a counter-ideal of the Arab city and the Western utopia. In the first part of the novel, Mani never has the authority and opportunity to make decisions and is treated like a helpless human being. While he was a teenager and attached to Sadegh, he faced his father's opposition and was forced to separate from his beloved. Avoidance of Sadegh and forced marriage with the forbidden is the main manifestation of the subjugation and passivity of semen (at the primary level) and the women of the Arab society (at the macro level). This level of obedience has made the semen of a girl helpless and weak.In the gypsy novel by the fire, the mirror and other women, as the character of Man, are initially shaky and devoid of intellectual and personality independence. The mirror always obeys the wishes of the father and accepts that he is a tool to earn money. The mirror has grown up in a culture where deviating from masculine norms has unpleasant consequences. He faces punishment and rejection on the few occasions he deviates from the norm. When the story of Ayneh sleeping with a man named Mans is finalized for the men of the caravan, they torture and harass the girl to escape this stigma. This behavior is a public example of violence against women and clearly reveals the patriarchal cultural context of Iranian society. The men of the family flog him for five days in a row, and if Bakht is his friend and he survives, he will be rejected by the cultural group.3-2. Traditional marriage in Eastern societiesIn the novel Out of the Body, the sign of this behavior has been seen many times. Mani, as the main character of the novel, expresses interest in Sadegh, but the male-dominated, non-pluralistic atmosphere does not accept it and strongly opposes this legitimate demand. Abam Mansour's dogmatic view and fanatical reaction to the girl's independence-seeking behavior indicate the unpreparedness of the cultural structure of Arab society to delegate female roles to themselves. In the eyes of Arab men, the daughter is an alternative to the mother and they should behave like her. That is, he must always be submissive and obedient.On this basis, Semen is imprisoned and oppressed for a while and then, he is forced to marry a deprived person. Although the girl has no interest in the forbidden, but she is not able to object on an objective and external level and expresses her glories along with tears and lamentations internally and in the form of the hadith of the soul.In The Gypsy by the Fire, a seventeen-year-old woman who has lost her husband to a snakebite and is widowed is not allowed to marry a boy her own age. Interestingly, this view is not limited to men, and the hegemony of patriarchal power has affected women's perceptions to such an extent that they, too, take such beliefs as principles and follow them. This passive behavior indicates the lack of intellectual development of women who have been dominated by men for centuries. The negative reaction of the mother to the son's request to marry a widow shows that women have not reached the level of intellectual maturity to be able to free themselves from the domination of men. By blindly following the line of thought institutionalized by patriarchal hegemony, they sometimes confront each other and behave like men. By raising this issue, Ravanipour indirectly seeks to raise the intellectual level of its audience, especially women. He looks beyond the variable level of gender and, by involving women in the emergence of current unfavorable conditions, invites homosexuals to make cognitive changes in themselves. In other words, from the author's point of view, self-defeating and passive women have an equal share of men in the current unfavorable situation.3-3. Feeling broken by being feminine in Eastern societiesIn the novel Out of the Body, Mani is a traditional girl caught up in the old and erroneous beliefs of society. She blames herself for being a girl. This thinking is born of the patriarchal society's misbehavior with women. Under the influence of this view, women have become so stagnant that they see the problem in their gender. Perhaps because they are unable to change the situation and analyze the causes of these injustices, they summarize the problem of being a woman.In the gypsy novel by the fire, unlike the novel Out of the Body, the gender breakdown of women is indirectly expressed. In other words, the author (narrator), by creating scenes and illustration techniques, leads the audience to believe that Eastern women feel dissatisfied with being created with this gender. The narrator's descriptions of the quality of the family father's dealings with the mirror confirm the humiliation caused by being a woman in society. The instrumental view of women imposed by male hegemony is Ravanipour's main concern in this novel. What is reflected in the depth of these scenes is the expression of the failures that women experience. Although in the initial layers of these depictions there is a kind of humiliation and failure of being feminine, but in the deeper layers, Ravanipour's ultimate goal is to generate motivation to change this system of thought and behavior. In one part of the novel, the mirror father, after noticing the girl's relationship with a stranger, brings her to the field for punishment. Interestingly, the punishment of a family and, to a lesser extent, personal issue is done as a group. A tribal system based on patriarchal rules has given them the role and right to decide the fate of a girl and to treat her as they see fit.3-4. Suppression of love and affection in Eastern societies for fear of wrong judgmentsIn the novel Out of the Body, a confrontation is seen between these two schools of thought. When Mani lives in the village, she falls in love with a boy named Sadegh, but by revealing this secret, the girl is imprisoned by her father and the bond breaks. Previously, semen in private was always afraid of exposing her relationship; Because the society has taken permission from him to do this and has imposed a severe punishment for committing it. In the novel, when a girl is humiliated for loving Sadegh, she is completely helpless. Even the mother has no power to intervene in the face of the father's firmness and is the only observer.In the novel Gypsy by the Fire, Ayneh meets a male writer who has come to Bushehr to spend the Nowruz holiday. The mirror falls in love with a stranger and offers himself to gain the trust of the beloved and to gain him, but some time later, when he returns to the inn, he no longer finds the name and address of this person. The first big crisis in his life comes with a love failure.3-5.Presenting a violent and negative image of a manIn the novel Out of the Body, the author describes men who are bullying, violent and tyrannical and have no favorable idea of the female sex. Male violence in this novel is applied in two ways: soft hegemony and violent hegemony. Each type of hegemony has its own components. In the novel, with the exception of Salem (Uncle Mani), all the men seen in Arab societies are tyrannical and use the principles of coercive hegemony to oppress women. Abu Mansour (Mani's father) is the most important person who changed the course of his daughter's life with violent behavior and led her to ruin. Mahroos (the first wife of Mina) is also an alternative to Abu Mansour.In the novel The Gypsy by the Fire, after the mirror is driven out of the caravan, he seeks refuge. A person named Shukri introduces himself as the friend of the mirror father, and when he notices that the girl is confused, he tries to trap her. Shukri ruthlessly prepares the mirror for sexual exploitation and, without informing the girl, hides others in a room to rape her. Ravanipour indirectly calls these people hyenas and makes their laughter a brutal act before tearing up prey.3-6.Equality Al-Batayneh, in his novel Outside the Body, constantly talks about these violated rights. He has divided semen life into good and bad. In the first half, she faces all kinds of social injustices, but in the second half, she becomes a progressive and intellectual woman. The author indirectly asserts the superiority of Western culture over Arab culture and states that women in Western societies are growing and flourishing due to the principle of equality in male-female relations. While in the Arab countries, this situation remains taboo and there is no will in men and women to break the gender stereotypes.In the novel Gypsy by the Fire, the author does not pay much attention to this principle. Ravanipour talks more about the suffering of society for women than about the spirit of female egalitarianism. In Ravanipour's system of thought, men have not necessarily reproduced a patriarchal culture, and most women have helped men achieve this goal. Therefore, when we encounter a group of women who not only do not make an effort to eliminate this human crisis, but also play an effective role in learning about it, talking about equality seems absurd and ridiculous. The women in this novel do not seek much for their violated rights. In other words, they make no systematic and coherent effort to make women aware of their rights, and only the mirror character is placed in the process of individualization, which, of course, has been less influential in the emergence of this desirable situation. In other words, the mirror, by going through a series of events, happens to be on the path to prosperity and excellence, and we do not see a planned and purposeful effort by him. In this novel, the mirror, after meeting the painter Hannibal, is like a woman who has left the traditional shell in search of her identity. Therefore, all these favorable changes are due to Hannibal. The confrontation between the mirror and Hannibal symbolically represents the confrontation between tradition and modernity.
ConclusionThe main characters of the extracorporeal and gypsy novels by the fire are women. As the desired character of chastity, Mani has experienced two completely different moments in his life. In the first half of her life, she is a passive woman, surrendering to adherent traditions. He has no right to choose and must act under the influence of the wishes of his father and members of his cultural group. Unsuccessful intermittent marriages and the domination of violent male hegemony are the most important components of Jordanian patriarchal society, which are in conflict with feminist and feminist views. In the second half of my life, he goes to London and gets acquainted with the manifestations of the West. She sees that in the new environment, women's rights are highly respected and women have the same human rights as men. Mani is so influenced by Western culture that he completely denies his background and repeatedly acquits himself of the anti-ideal of the Arab city. Mani changes her face and name in order to destroy her connections with her Aqaba and become another character with a new appearance and esoteric. This behavior of Mani or Sarah is a concealment of the former identity and the reproduction of a new identity. In Ravanipour's novel, she is a mirror woman who is excluded from her cultural group due to her relationship with the man she is interested in, and spends most of her life away from her father and those around her. She marries other men several times, but they abandon her after abusing this helpless girl. However, the mirror has never given up and has not stopped trying to disrupt the situation. During his trip to Tehran, he sets foot in a new and at the same time different environment and experiences events that lead to the flourishing of his character. Ayneh tries to save herself from critical situations, but Mani does not just make changes in herself and by attending various conferences, she tries to free women from male tyranny. Thus, the components of dynamism and attainment of individuality seem more pronounced in the semen than in the mirror. Another issue is my extreme attachment to Western culture. Due to her departure from the patriarchal and monolithic atmosphere in Jordan and her experience of an environment in which women are respected and have human rights, she is generally undergoing a cultural transformation and, with her past rejection, is dedicated to a fledgling feminist-based culture. Turns. While the mirror has never denied the rituals and cultural structure of its society. Although the mirror is rejected by its cultural group, it never turns its back on it.to rescue this strain And. In this research, using the feminist foundations and the descriptive-analytic method, similar and dissimilar views of the two authors in the aforementioned novels are explained and explained. The results of the study show that the two authors address issues such as: complete subjugation of women to men; traditional marriage in Eastern societies; Men, egalitarians, have criticized society's false beliefs. The main difference between the two authors' viewpoints is the self-sacrifice, the cultural transformation, and the extreme fascination of the "semen" in the novel Al-Jasad and the modest behavior of the "mirror" in the Gypsy novel beside the fire.
Keywords: Kharej Al-Jasad, Efaf Al-Batayeneh, Kowli Kenar-e-Atash, Moniro Ravanipour, feminist, Woman, society} -
داستان های اقلیمی غالبا بازتاب دهنده ویژگی ها و عناصر مشترکی چون زبان، فرهنگ، باورها، آداب و رسوم یک منطقه جغرافیایی اند. دهه های پنجاه و شصت، دوران رونق ادبیات اقلیمی و ظهور نویسندگان متعددی است که نوشته هایشان رنگ و بویی محلی دارد و بر ادبیات مناطق روستایی متکی است. رمان«اهل غرق» اثر منیرو روانی پور را می توان در زمره آثار ادبیات اقلیمی روستایی دانست. نویسنده داستان به دلیل آشنایی عمیق با فرهنگ ساکنان سواحل دریایی خلیج فارس و بهره گیری از عناصر بومی و محلی سرزمینن های جنوب به روایت داستان می پردازد. در این پژوهش کوشش شده است تا با روش تحلیلی- توصیفی، شاخص های ادبیات اقلیمی رمان«اهل غرق»؛ از جمله موقعیت جغرافیایی، زبان و لهجه، پوشاک، آداب و رسوم، باورها، اعتقادات و سرودهای محلی بررسی شود. نتایج حاصل شده، علاوه بر اینکه از تسلط عمیق نویسنده بر جنبه های بومی این منطقه حکایت می کند؛ لایه های پنهان روحیات و خلقیات و اعتقادات مردم جنوب را که در مقاومت، دلاوری و استعمارستیزی، خلاصه می شود از دیدگاه یک روایتگر عیان می سازد.
کلید واژگان: ادبیات اقلیمی, اقلیم روستایی جنوب, اهل غرق, منیرو روانی پور}Situational stories often reflect common features and elements such as the language, culture, beliefs, and customs of a geographical zone. The 50s and 60s are the period of the flourishing of Situational literature and the emergence of numerous writers whose writings have a local flavor and rely on the literature of rural areas. The novel "Ahl-e Gharq" by Moniro Ravanipour can be considered among the works of rural situational literature. The author narrates the story due to his deep acquaintance with the culture of the inhabitants of the Persian Gulf coasts and using the native and local elements of the southern lands. In this research, the analytical-descriptive method of the situational literature indicators of the novel is used in "Ahl-eGharq". Like, the geographical location, language and dialect, clothing, customs, beliefs, views and local songs are examined. The results, in addition to showing the author's deep mastery of the indigenous aspects of this region; It reveals the hidden layers of the spirits, natures and beliefs of the people of the South, summed up in resistance, bravery and anti-colonialism, from the narrator’s viewpoint.
Keywords: situational Literature, Southern Rural situation, Ahl-e Gharq, Moniro Ravanipour} -
هر نویسنده ای در زندگی واقعی خود با افرادی روبه رو می شود که ذهن او را برای خلق شخصیت های داستانش برمی انگیزاند؛ نویسندهخرده اطلاعاتی را که از برخورد با شخصیت های گوناگون به دست آورده با نیروی تخیل خود در هم می آمیزد و کاراکترهای داستانش را می سازد؛ این پیش زمینه یشکل گیریشخصیت های یک داستان، پروتوتایپ نام دارد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با روش تحلیلی-توصیفی به تعیین پروتوتایپ های داستان «زنی که مردش را گم مرد» از «صادق هدایت» و رمان «کولی کنارآتش» از «منیرو روانی پور» بپردازد. از این رو ابتدا ساختارشخصیت های اصلی و فرعی هر اثر و نوع پروتوتایپهای آن مشخص می شود، سپس پروتوتایپهای این دو اثر باهم مقایسهمی شوند. برآیند تحقیق نشان می دهد که «منیرو روانی پور» در خلق شخصیت های رمان«کولی کنار آتش» به شخصیت های داستان «زنی که مردش را گم کرد» توجه داشته است؛ همچنین هر دو نویسنده از «پروتوتایپهای طبقاتی» استفاده کرده اند با این تفاوت که دو نویسنده گروه های مختلف اجتماعی را مد نظر داشته اند؛ ویژگی های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روانی شخصیت های هر دو طبقه در وجود یک یا چند شخصیت از داستان مشاهده می شود.
کلید واژگان: پروتوتایپ, زنی که مردش را گم کرد, صادق هدایت, کولی کنارآتش, منیرو روانی پور}Every writer in his real life encounters people whose minds are drawn to the creation of his story characters; the author subverts the intelligence he encounters with various personalities and builds the characters of his story; this foreshadows the formation The characters in a story are called a prototype. The present study intends to determine the prototypes of the story "Zani ke Mardash ra Gom kard " by "Sadegh Hedayat" and the novel "Kuli Kenare Atash " by " ". Therefore, the structure of the main and sub-characters of each work and its prototypes are determined first, then the existing prototypes are compared. The result of the research shows that Monirou Rani poor in the creation of the characters of the novel "Kuli Kenare Atash " paid attention to the characters in the story "Zani ke Mardash ra Gom kard ". Both authors have also used "class prototypes", except that the two authors have considered different social groups; the social, political, economic, and psychological characteristics of the characters of both classes are
found in one or more characters in the story.Keywords: Fiction, Prototypes, Sadegh Hedayat, Kuli Kenare Atash, Monirou Ravani pour}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.