به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

پست‏ مدرن

در نشریات گروه ادبیات و زبان ها
تکرار جستجوی کلیدواژه پست‏ مدرن در نشریات گروه علوم انسانی
  • بهاره فضلی درزی*، زهره پارسیان، روح الله هادی

    طنز در فانتزی های گوگول تنها انتقاد اجتماعی نیست، بلکه نویسنده با تمهیداتی خاص سعی می کند نوعی وحشت و در پاره ای مواقع خشم و اعجاب را نیز به خواننده القا کند که آثارش را به گروتسک سوق می دهد. این مقاله می کوشد به تمهیدات گوگول برای رسیدن به این خصیصه در دو اثر دماغ و شنل با رویکرد تحلیلی - توصیفی و با روش استنادی بپردازد و نشان دهد گوگول با زیاده روی و اغراق در واقعیت و روی آوردن به فانتزی و پست مدرن آن را به سمت وسوی گروتسک کشانده است. او هم در عناصر داستان، هم در روش اجرا و پردازش سبک اثر و هم در محتوا به گروتسک روی آورده است. در بخش عناصر داستان با کمک تعلیق (شخصیت، مکان و ماجرا)، شخصیت پردازی، فضاسازی و حال و هوا به آن رسیده و در شیوه اجرا، فانتزی و رویکردهای پست مدرن را برگزیده تا با استحاله اشیا و اجزای بدن، شخصیتی اغراق گونه به آن ها بدهد و با ایجاد توهم در مخاطب، بستری برای روی آوردن به پایان باز و در نتیجه بلاتکلیفی وهم آور خواننده ایجاد کند. مرز میان واقعیت و فانتزی را در ذهن مخاطب درهم شکسته و در نهایت با عدم قطعیت، استحاله بدنی، ترس و خشم یا اعجاب را بر طنز برتری داده است. در این میان لحن طنز و عادی جلوه دادن حوادث بعد دیگری از گروتسک زبانی ایجاد می کند. در حقیقت نویسنده با تغییر بافت واقعی به فانتزی و نیز روی آوردن به محتوای ترسناک، در ضمن عملی خنده دار و شگفت انگیز و خلاف عرف، زمینه ترسناکی در دل وجدان بیدار آدمی افکنده تا مجموعه تمهیدات گروتسکی خود را کامل کند.

    کلید واژگان: ادبیات روس، پست‏ مدرن، فانتزی، گروتسک، گوگول
    Bahare Darzi *, Zohreh Parsian, Rohollah Hadi

    Humor in Gogol's fantasies is not only social criticism, but the author tries to instill a kind of fear and sometimes anger and surprise in the reader with special measures. This article tries to deal with Gogol's ways or Styles to achieve this characteristic in two works, Nose and Overcoat, with a descriptive-analytical approach and with reference method, and to show that Gogol used excessiveness and exaggeration in Reality and turning to fantasy has taken it to other dimensions like grotesque. He has turned to the grotesque both in the elements of the story, in the method of its execution, and in the content. In the structure section, it has been achieved with the help of suspense, characterization, and exaggerated and rumored beginnings and endings, and in the performance method, it has chosen fantasy and postmodern approaches rather than humanizing objects and body parts. to give them an exaggerated personality and by creating an illusion in the audience, create a platform to turn to an open ending and as a result create an eerie uncertainty for the reader. It breaks the border between reality and fantasy in the audience's mind, and finally, with uncertainty, fear and anger prevail over humor. In fact, by changing the real and real texture to fantasy and also turning to scary content, in addition to a funny and surprising and unconventional act, the author has thrown a scary background in the heart of a person's awake conscience to complete his set of Grotesque Styles or ways

    Keywords: Fantasy, Gogol, Grotesque, Postmodern, Russian Literature
  • فرشته موسی ئی، فریدون طهماسبی*، شبنم حاتم پور، فرزانه سرخی

    پست مدرن به معنای نوگرایی و تجدد گرایی ترجمه شده است. برخی از نویسندگان ایرانی با توجه به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور و با قرار گرفتن در جریان فکری این مکتب یا تحت تاثیر ساخت و زبان ویژه ی پست مدرن آثار خود را پدید آوره اند.احمد محمود (1381-1310) از جمله داستان نویسان -مکتب جنوب - است که در مسیر تاریخی و سیاسی- ملی شدن صنعت نفت - این مکتب ادبی و فلسفی قرار دارد. بر این اساس ، در مقاله پیش رو می کوشیم تا پیشینه ی این مکتب را با بررسی مفاهیم و مولفه های پست مدرن از جمله (نفی کلیت و جامعیت ، انکار هویت انسجام یافته فرد و اجتماع ، اعلان پایان پذیرفتن و بی اعتباری ایدئولوژی ، انکار حقیقت ثابت و عینی و..) در داستان همسایه ها احمد محمود به عنوان یکی از نمایندگان مکتب جنوب مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. حاصل آنکه هویت بومی و اقلیمی و محوریت مضامین اجتماعی در حقیقت مثلث توفیق ادبیات داستانی احمد محمود را تشکیل می دهد. نگارنده این مقاله کوشیده است از رهگذر بررسی و تحلیل داستان همسایه ها میزان بهره گیری این نویسنده داستانهای اقلیمی از مفاهیم و مولفه های پست مدرن را تبیین نماید.

    کلید واژگان: پست مدرن، مکتب جنوب، احمد محمود، همسایه ها
    Freishth Mosaii, Fredoon Tahmasbi*, Hatampor Shabnam, Farzaneh Sorkhi

    Postmodern is translated as modernism. Some Iranian writers have created their works according to the political, social and cultural situation of the country and by being in the intellectual current of this school or under the influence of the special post-modern language and structure. Ahmad Mahmoud (1381-1310) including the story Navesan - South school - which is on the historical and political path - the nationalization of the oil industry - this literary and philosophical school. Based on this, in the following article, we will try to examine the background of this school by examining postmodern concepts and components, including (denial of totality and comprehensiveness, denial of the integrated identity of the individual and society, declaration of the end of acceptance and invalidity of ideology, denial of truth stable and objective, etc.) in the story of the neighbors, Ahmed Mahmoud as one of the representatives of the southern school, should be examined and analyzed. As a result, the native and climatic identity and the centrality of social issues actually form the triangle of Tawfiq in the fictional literature of Ahmad Mahmoud. The author of this article has tried to explain the use of postmodern concepts and elements by this writer of climate stories by examining and analyzing the story of neighbors.

    Keywords: Postmodern, South School, Ahmed Mahmoud, Neighbors
  • تحلیل بینامتنی روایت اسطوره ای رمان چاه بابل
    لیلا رهنما، نزهت نوحی*، مهری تلخابی، حیدر حسن لو

    بینامتنیت اصطلاحی مهم در نظریه های ادبی معاصر است که در آن به روابط بین متون اشاره می شود؛ بنابر، این نظریه متون ادبی در انزوا شکل نمی گیرند و نمی توان آن ها را بدون ارتباط با یکدیگر خواند و تفسیر کرد. بینامتنیت در آثار پست مدرن با دیگر ویژگی های این متون همچون گسست زمانی، روایت غیرخطی، دور باطل و... پیوندی جدانشدنی دارد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از نظریه بینامتنیت، اثرپذیری روایت چاه بابل از اسطوره هاروت و ماروت بررسی و تحلیل شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد شخصیت ها، کنش ها و حوادث داستان چاه بابل هم در صورت و هم در مضمون مشابهت های فراوانی با روایت اسطوره ای هاروت و ماروت دارند و استفاده از عناصر اسطوره ای همچون بن مایه ها، شخصیت ها و نمادها، چاه بابل را به روایتی اسطوره ای تبدیل کرده که از اهمیت تحلیل بینامتنی برخوردار است. در این داستان سیال بودن ذهن راوی رمان در بینامتن های اسطوره ای، روایتی پسامدرن از دنیای پر از رنج و عذاب شخصیت ها آفریده است. هدف این پژوهش بررسی و بازنمایی نقش بینامتنیت در روایت پسا مدرن و رابطه آن با دیگر مولفه های این نوع متون در رمان چاه بابل است.

    کلید واژگان: بینامتنیت، پست مدرن، روایت، اسطوره، چاه بابل
    Intertextual analysis of the mythological narrative of the well of Babel novel
    Leila Rahnama, Nozhat Noohi *, Mehri Talkhabi, Heydar Hassanlou

    Intertextuality is an important term in contemporary literary theories that refers to the relationships between texts; According to this theory, literary texts are not formed in isolation and they cannot be read and interpreted without communicating with each other. After the Islamic revolution and especially in the last two decades, we see the use of intertextual relationships in the works of many contemporary authors.
    Intertextuality in postmodern era has an inseparable link with other features of these texts, such as temporal discontinuity, non-linear narration, vicious circle, etc. In this article, by using the descriptive-analytical method and using the theory of intertextuality, the effectiveness of the narrative of the Well of Babylon from the myth of Harut and Marut has been investigated and analyzed. The results of this study show that the characters, actions and events of the story of the Well of Babylon have many similarities with the mythological narrative of Harut and Marut, both in form and content, and the use of mythological elements such as motifs, characters and symbols has turned the Well of Babylon into a mythological narrative. In this story, the fluidity of the narrator's mind in mythological intertexts has created a postmodern narrative of the world that is full of suffering and torment that characters has endured. This article has analyzed the novel of Well of Babel with the aim of representing the role of intertexts in the narrative of the postmodern novel and its relationship with other features of this type of texts.

    Keywords: Intertextuality, Postmodern, Narrative, Myth, Well Of Babel
  • محمدرضا پاشایی*، سعید قاسمی پرشکوه

    شعر یا غزل پست مدرن از جمله سبک های شعری معاصر است که در آن، شاعر به کمک شگردهای ادبی و بلاغی گوناگون، با محتوامحوری، به بیان چندگونه و چندگانه معانی شعر می پردازد و خواننده را با خود هم قدم می سازد و در عوالم مبهم متناقض و متضاد رها می کند، به گونه ای که مخاطب با معانی متکثر مواجه می شود و در چنین دنیایی، سرگردان می ماند. از آنجا که «تقابل» ها پایه و اساس ساختار ذهنی انسان را تشکیل می دهند، بررسی «تقابل»ها و شکستن آن ها می تواند به عنوان یکی از راهکارهای شناخت بهتر هر اثر ادبی باشد. در دیوان حافظ شیرازی نیز این تقابل ها نقش مهمی ایفا می کنند. بررسی این تقابل های دوگانه و ساختارشکنی آنها به نوعی، با شیوه پسامدرنی شعر و غزل می تواند در پیوند باشد. به سخنی دیگر، این تقابل ها شعر را به سوی معانی متفاوت و گوناگونی هدایت می کنند. ساختار تقابل های دوگانه در دیوان حافظ، علاوه بر تضاد ساختاری و درونی خود، به پیدایش شگردهای بلاغی و ادبی خاصی منجر می شود که این شگردها به نوبه خود، زمینه ساز عدم قطعیت معنای پست مدرنی در غزل حافظ می شوند. پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، در پی آن است که این تقابل های دوگانه در غزل مذکور در عنوان، چه شگردهایی را به دنبال خود برای معنازایی و تکثر معنا -و در نتیجه، عدم قطعیت معنا- در پی دارد و به این نتیجه دست یافته که اولا تناقض، ابهام، ایهام و طنز از جمله کارکردهای پی آیندی تقابل های دوگانه هستند و ثانیا همه این موارد به تنهایی یا به صورت متداخل، باعث می شوند غزل حافظ نیز به غزل پست مدرن نزدیک شود.

    کلید واژگان: پست مدرن، غزل پست مدرن، تقابل های دوگانه، صنایع ادبی، عدم قطعیت معنا، حافظ شیرازی
    MohammadReza Pashaei *, Saeed Ghasemi Porshokooh

    Postmodern poetry or lyric is one of the contemporary poetic styles in which the poet uses various literary and rhetorical techniques to express his meanings poetically. It abounds in contradictions, and the audience faces multiple meanings and wanders in a world of contrasts. Since contrasts form the basis of the human mental structure, examining them can help to better understand literary works. The study of contrasts and their deconstruction is somehow related to the postmodern style of poetry and sonnet. In other words, contrasts introduce different meanings in the poem. The present descriptive-analytical research seeks to find out what tricks these contrasts play in sonnets and how they lead to semantic and, consequently, the uncertainty of meaning. It is concluded that contradiction, ambiguity and humor are among the consequential functions of contrast. Also, all of these cases alone or when overlapped push Hafez's sonnets close to postmodernism.

    Keywords: Postmodern sonnet, Contrast, figures of speech, Uncertainty of Meaning, Hafez Shirazi
  • فاطمه جباری امیری، محسن ایزدیار، فاطمه قهرمانی
    زمینه و هدف

    پست مدرنیسم ترکیبی از نوگرایی و اسطوره گرایی است و به نوعی بازگشت به پیش از مدرنیسم است. منیرو روانی پور از نویسندگانی است که به سبک پست مدرنیسم روی آورده و در برخی آثار خود عناصر این مکتب را به کار گرفته است. هدف این پژوهش شناخت ویژگیهای این مکتب در آثار این نویسنده است.

    روش مطالعه

     در این پژوهش بر مبنای ویژگیهای پست مدرن و به روش توصیفی تحلیلی به بررسی آثار منیرو روانی پور پرداخته شد.

    یافته ها

     روانی پور در این آثار با کاربرد عناصری چون دخالت راوی در داستان، نقد داستان در خود داستان، تغییر مسیر داستان، استفاده از شخصیتهای فانتزی، تغییر نقش شخصیتها، عدم قطعیت، نمادگرایی و بینامتنیت، سبکی پست مدرن بعنوان فراداستان پدید آورده است. نویسنده با خلق آثار پست مدرن سعی کرده نظرات و اندیشه های خود را بشکل غیرمستقیم به گوش مخاطب برساند.

    نتیجه گیری

     پست مدرنیسم بستری برای بیان عقاید نویسنده در قالب رمان و داستان شده و این امکان را فراهم نموده تا صداهای متفاوت در داستان ایجاد شود.

    کلید واژگان: پست مدرن، فراداستان، عدم قطعیت، اسطوره گرایی، گسستگی متن
    F. Jabbari Amiri, M. Izadyar*, F. Ghahremni
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Postmodernism is a combination of modernism and mythology and is a return to pre-modernism. Moniro Ravanipour is one of the writers who turned to the style of postmodernism and used the elements of this school in some of his works. The purpose of this research is to know the characteristics of this school in the works of this author.

    METHODOLOGY

    In this research, based on post-modern characteristics and descriptive-analytical method, the works of Moniro Ravanipour were investigated.

    FINDINGS

    In these works, with the use of elements such as: the involvement of the narrator in the story, criticism of the story in the story itself, changing the direction of the story, using fantasy characters, changing the roles of characters, uncertainty, symbolism and intertextuality, the postmodern style emerged as metafiction. By creating postmodern works, the author tried to convey his point of view to the audience in an indirect way.

    CONCLUSION

    Postmodernism has become a platform for the expression of the author's opinions in the form of novels and stories and has provided the possibility to create different voices in the story.

    Keywords: postmodern, metanarrative, uncertainty, mythology, text fragmentation
  • آرزو پوریزدان پناه کرمانی*
    یکی از موضوعات مهم زندگی بشر امروز و به تبع آن یکی از مهم ترین مختصات پسامدرنیسم، عدم قطعیت است. نفوذ این اصل به حوزه ادبیات و تاثیرپذیری رمان از آن سبب جذابیت هرچه بیشتر رمان های مدرن و پست مدرن برای خواننده و مشارکت هرچه بیشتر خواننده در خوانش رمان شده است. رمان «دیلمزاد» اثر محمد رودگر یکی از رمان های برگزیده دفاع مقدس است که در آن از عوامل گوناگونی برای ایجاد تشکیک و عدم قطعیت بهره گرفته شده است و ساخت مایه اصلی آن را عدم قطعیت تشکیل می دهد.در جستار حاضر، جلوه های متفاوت عدم قطعیت در رمان «دیلمزاد» با روش توصیفی تحلیلی بررسی و از این رهگذر تمهیدات نویسنده برای ایجاد عدم قطعیت و قراردادن خواننده در مرز باور و ناباوری تحلیل شده است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که در این رمان، عدم قطعیت در سطوح زبانی، روایت، شخصیت پردازی، زاویه دید و زمان و مکان داستان نمود یافته و از این میان، در سطح زبانی رمان از برجستگی خاصی برخوردار است. همچنین نویسنده با داستانی کردن واقعیت و آمیختن خیال و واقعیت به همراه بی توجهی به رابطه علت و معلولی در داستان، بر تشکیک مخاطب و عدم قطعیت داستان افزوده است.
    کلید واژگان: عدم قطعیت، پست مدرن، دیلمزاد، محمد رودگر، رمان دفاع مقدس
    Arezu Pooryazdanpanah Kermani *
    One of the most important issues in human life today and consequently one of the most important features of postmodernism is uncertainty. The influence of this principle in the field of literature and the influence of the novel on it has made modern and postmodern novels more attractive for the reader and the reader more involved in reading the novel. The novel "Dilmzad" by Mohammad Roodgar is one of the selected novels of the Holy Defense in which various factors have been used to create doubt and uncertainty and the construction of its main theme is uncertainty. In the present article, different manifestations of uncertainty in the novel "Dilmzad" have been studied by descriptive-analytical method and through this, the author's preparations to create uncertainty and place the reader on the border of belief and disbelief have been analyzed. Findings of the research indicate that in this novel, uncertainty is expressed in the linguistic levels, narrative, characterization, perspective and time and place of the story, and among these, in the linguistic level of the novel has a special prominence. The author has also added to the skepticism and uncertainty of the story by narrating reality and mixing fantasy and reality with disregard for the cause-and-effect relationship in the story.
    Keywords: uncertainty, postmodern, Dilamzad, Mohammad Roodgar, Holy Defense Novel
  • مریم توکلی، اکرم آیتی*
    نقد جغرافیایی با محوریت موضوع مکان، یکی از مفاهیم بنیادین و تاثیر گذار در ادبیات است، بررسی مکان در آثار ادبی به ویژه در دوران پست مدرن اهمیت بیشتری یافته است؛ چرا که نه تنها ادبیات در باز نمایی فضا نقش به سزایی دارد؛ بلکه حضور جغرافیا در رویکرد هایی مانند نقد مضمونی و پسااستعماری نیز گسترده شده است. در این نوع نقد رابطه بین تخیل و واقعیت مدنظر است و تجربه «من» نویسنده با مقوله مکان پیوند می خورد، پس به نگاه نویسنده به یک مکان خاص توجه بیشتری می شود. به عبارتی دیگر توصیف مکان های واقعی مهم نیست؛ بلکه این تخیل نویسنده است که جغرافیای اثر را می سازد. هم چنین این رویکرد با نقد مضمونی نیز مرتبط است. از مضمون جابجایی در زمان و مکان، از دیرباز در ادبیات، استقبال ویژه ای می شده است، شخصیت ها در جست وجوی هویت ازدست رفته خود هستند پس سفر را آغاز می کنند تا با جابجایی در فضا و هم چنین زمان به شناخت خویشتن برسند. رضا قاسمی که یکی از نویسندگان معاصر ایرانی و ساکن فرانسه است، در رمان هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها به همین موضوع پرداخته است. در مقاله حاضر، با پردازش توصیفی- تحلیلی داستان و با تکیه بر آرای برتران وستفال، در گستره نقد جغرافیایی؛ در این رمان تصویری زنده و پویا از شهر پاریس و تهران برای مخاطب فعال به نمایش گذاشته شده؛ زیرا جابجایی مکانی و زمانی در این داستان خطی نیست و نویسنده این کار را با منطق خاص خود و بدون آشفتگی انجام می دهد؛ ولی لازم است تا خواننده این کلاف سردرگم را سامان بخشد تا به جهان بازنمایی شده راوی برسد.
    کلید واژگان: نقد جغرافیایی، وستفال، چند حسیت، قاسمی، پست مدرن
    Maryam Tavakkoli, Akram Ayati *
    Geocriticism with a focus on the subject of place is one of the fundamental concepts in literature, the study of place in literary works became more important, especially in the postmodern era because not only literature plays an important role in the representation of space, but also the presence of geography has expanded in approaches such as thematic and postcolonial criticism. In geocriticism, the relation between imagination and reality is considered, it is the author's experience which means this linked to the category of place, so the author's view of a particular place is considered. In other words, It is not the description of the real places that matters, but it's the author's imagination that makes up the geography of the work. This approach is also related to thematic criticism. The theme of time and space shifts has been particularly popular in the literature for ages, with characters searching for their lost identities, so they begin the journey to know themselves by shifting in space as well as time. Reza.Ghasemi, who is one of the contemporary Iranian writers living in France, deals with this issue in the novel The Nocturnal Harmony of Wood Orchestra. In the present article, with the descriptive-analytical processing, the story is analyzed  relying on the opinions of Bertran Westphal, in the scope of geographical criticism. In this novel, a vivid and dynamic image of the city of Paris and Tehran is displayed for the active audience; because the place and time shift in this story is not linear and the author does this with his own logic and without confusion; but it is necessary for the reader to sort out this confusing tangle in order to reach the world represented by the narrator.
    Keywords: Geocriticism, Westphal, Polysensoriality, Ghasemi, Postmodern
  • آسنا ابدالی*، جهانگیر صفری، ابراهیم ظاهری
    چکیدهفراخوانی اشعار کهن در رمان های معاصر فارسی، با توجه به سبک داستان و مکتب مورد نظر نویسنده، کارکردی متفاوت دارد؛ چنان که در رمان های پسامدرن فارسی از اشعار کهن فارسی برای ایجاد عدم انسجام، زمان پریشی و دگرگونی در شخصیت های تاریخی استفاده شده است. با توجه به این نکته، هدف از پژوهش حاضر، بررسی کارکرد و نقش بازتاب اشعار کهن در رمان "مرد تشویش همیشه" از محمد ایوبی با روش اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد ایوبی با استفاده از این شگرد در رمان، چندصدایی ایجاد کرده و با به کار بردن اشعار خاصی از شاهنامه، شخصیتی درمانده و ناامید از فردوسی به تصویر کشیده است. همچنین استشهاد شخصیت هایی چون بیژن به شعر منوچهری و فردوسی به شعر حافظ و سعدی، نوعی زمان پریشی در داستان به دنبال داشته و جنبه داستانی بودن رمان برجسته شده است. همچنین ایوبی با انتخاب اشعار حاشیه ای درباره زندگی فردوسی، مسایل کم اهمیت تر از زندگی او را در تاریخ ادبی مهم جلوه داده است.
    کلید واژگان: واژه های کلیدی:، مرد تشویش همیشه، پست مدرن، شعر کهن، عدم انسجام، درونمایه وجودشناسانه
    Asena Abdali *, Jahangir Safari, Ebrahim Zaheri Abdevand
    AbstractThe recitation of ancient poems in contemporary Persian novels has a different function according to the style of the story and the school of the author; As in postmodern Persian novels, ancient Persian poems have been used to create incoherence, timeliness and change in historical characters. According to this point, the purpose of the present study is to investigate the function and role of the reflection of ancient poems in the novel "The Man of Always Anxiety" by Mohammad Ayoubi by documentary method. The results of the research show that Ayoubi, using this technique in the novel, has created polyphony and by using certain poems from Shahnameh, he has portrayed a helpless and hopeless character of Ferdowsi. Also, the martyrdom of characters such as Bijan to the poetry of Manouchehri and Ferdowsi to the poetry of Hafez and Saadi, has led to a kind of aphorism in the story and the narrative aspect of the novel has been highlighted. Ayoubi has also highlighted issues less important than her life in literary history by selecting marginal poems about Ferdowsi's life.
    Keywords: The Man of Always Anxiety, Postmodern, Ancient Poetry, Incoherence, Ontological Theme
  • زهرا لرستانی*، آرزو قنبری
    پست مدرنیسم ترکیبی از نظریات مختلف و محصول اندیشه های متعددی است، از این رو در باب ویژگی ها و مولفه های آن اختلاف نظر وجود دارد. مولفه هایی همچون: کولاژ، مینی مالیسم، جریان سیال ذهن، عدم قطعیت، پایان بندی باز نمونه هایی از شاخص های پس مدرن در متون داستانی هستند. ویژگی هایی که در داستان امروز فراوان دیده می شود.البته برخی از مولفه های پست مدرنیسم با مدرنیسم مشترک است از این رو گروهی از صاحبنظران این دو جریان را در امتداد هم توصیف می کنند. در آثار نویسندگان هم معمولا گرایش به هر دو رویکرد در کنار هم دیده می‎ شود. مساله این است که مولفه های کدام جریان در داستان غالب است.در مورد بلقیس سلیمانی هم، اینچنین است. در این پژوهش برآن بودیم که با یافتن و بررسی مولفه های پست مدرنیسم، به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که آیا سلیمانی یک نویسنده پست مدرن است؟ و اگر چنین است کدام مولفه ها و با چه کیفیت و شیوه ای در آثار او به کار رفته است؟ جامعه آماری این پژوهش عبارتند از: «بازی عروس و داماد»، «روز خرگوش»، «پسری که مرا دوست داشت»، «خاله بازی»، «مارون»، «بازی آخر بانو»، «سگ سالی»، «پیاده» و «به هادس خوش آمدید» است. دستاورد پژوهش بیانگر آن است که پایان بندی باز، مینی مالیسم، کولاژ و جریان سیال ذهن از شاخص ترین مولفه های پسامدرن در داستان های بلقیس سلیمانی است که در کنار عدم قطعیت، پوچ گرایی، تکرار، طنز، فرامکانی و فراتاریخی، شروع و پایان داستان، اعتیاد به زندگی شهری و استفاده ناگزیر از فناوری آثار بلقیس سلیمانی را به جریان پست مدرن نزدیک کرده است.
    کلید واژگان: ادبیات معاصر فارسی، پست مدرن، بلقیس سلیمانی
    Zahra Lorestani *, Arezoo Ghanbari
    Postmodernism is a combination of different theories and the product of many ideas, so there is disagreement about its features and components . Components such as: collage, minimalism, fluid flow of the mind, uncertainty, open ending are examples of very modern indicators in fictional texts. Features that can be seen in many stories today. Of course, some components of postmodernism have in common with modernism, so a group of experts describe these two currents along. In the works of authors, there is usually a tendency for both approaches together. The question is which components of the flow in the story are great. This is the case with Belqis Soleimani. In this study, we wanted to find and examine the components of postmodernism, to answer the main question whether Soleimani is a modern pat writer? And if so, what components and with what quality and method has been used in his works? . “ The result of the research indicates that the ending of the game of minimalism, collage and fluid flow of the mind is one of the most significant postmodern components in the stories of Belqis Soleimani, which is accompanied by uncertainty. Bourgeoisie, repetition, humor, transcendence and transcendence have brought the beginning and the end in the province with the addiction to urban life and the inevitable use of technology in the works of Belqis Soleimani to the postmodern current.
    Keywords: contemperary persian literature, Postmodern, Belgias Soleymani
  • فرشته ناصری*
    زمینه و هدف

    در این پژوهش، به تبیین مولفه های شاخص وجودشناسی پست مدرن در رمان تاریخ سری بهادران فرس قدیم شمیسا میپردازیم، تا دریابیم، وی با بهره گیری از چه تمهیداتی به بیان استنباط ها و ادراکات متفاوت و چندگانه این متن میپردازد و تا چه حد توانسته با برهم زدن ساحات وجودی متن، به تبیین کلام خویش بر مبنای یگانه سازی موضوعات برای مخاطب، جهت ورود به ساحات وجودی خویش در متن، توفیق یابد.

    روش

    پژوهش حاضر، مطالعه ای نظری است، که به شیوه پژوهش کتابخانه ای انجام شده است. محدوده و جامعه ی مورد پژوهش، رمان تاریخ سری بهادران فرس قدیم، اثر سیروس شمیسا است ، که توسط انتشارات فردوسی منتشر شده است.

    یافته ها

    شمیسا با کمک شگردهایی خاص، بر عدم قطعیت داستان تاریخ سری، می افزاید و خواننده را در سردرگمی کامل قرار میدهد تا مدام از خود سوال کند، آنچه روایت میشود واقعی است یا خیالی؟ و کدامیک از ساحات وجودی را باید بپذیرد؟ و ی با درگیرسازی خواننده، تمایل بیشتری به تاکید رابطه خود با مخاطب دارد و میکوشد او را در عمق مباحث وجودشناسانه وارد سازد و اینجاست که مخاطب در قبال نادیده گرفتن مولف متولد میشود. شگردهای فراداستانی نیز، در خدمت برجسته کردن مباحث وجودشناسانه این اثر قرار دارد و پیرامون آن نظم و انسجام میابد. شمیسا از لحظه ای که اولین اتصال کوتاه را ایجاد میکند، وارد داستان میشود و مرزهای واقعیت و تخیل را میشکند.

    نتیجه گیری

    شمیسا از یک سو با به چالش کشیدن تصورات معمول خواننده، مبنی بر جدایی تخیل از واقعیت، نسبی بودن حوادث جهان را میرساند، از سویی دیگر تراوشات ذهنی وی، قدرت تمییز و تشخیص جهان واقعی را ازجهان مخیل، برای خواننده مشکل ساخته و او را به تحیر وا میدارد.

    کلید واژگان: پست مدرن، وجودشناسی، ساحات وجودی، مرگ مولف، تاریخ سری بهادران فرس قدیم
    Fereshteh Naseri*

    Ontology is one of the important metaphysical topics that by giving importance to the role of existence in the system of existence, provides the basis for ontological analyzes about man and the facts of the universe in literary texts. Considering that human beings by nature seek to discover the truths of the world, and on the other hand, the main feature of postmodern literature is a strong reliance on disintegration, contradictions and questionable narratives; Therefore, ontological studies can be considered as one of the basic discussions of postmodern literature. In postmodern fiction, by combining the boundaries of different worlds, the certainty of these worlds is negated, thus highlighting the ontological content of the text, and throughout the story, philosophical questions about the existence, nature of the world, and the structure of reality are raised in the audience's mind. Combining features such as: author's death and uncertainty, is the dominant approach of Bahadoran Fors's secret history novel. Therefore, in the present study, we decided to explain the components of postmodern ontology index in this novel to find Master Shamisa using From what arrangements does he express different and multiple inferences and perceptions of this text and to what extent has he been able to explain his words based on the unification of topics for the audience, in order to enter the existential fields by disrupting the existential areas of the text? Success in the text itself.

    Keywords: Postmodernism, ontology, existential realms, author's death, the secret history of the ancient Bahadoran Fors
  • ناصر علیزاده*، طاهره نظری انامق
    پست مدرنیسم طغیانیست علیه باورهای تک بعدی و تک صدا. این فکر هیچ ذهن و مرز خاصی را شامل نمی شود و هر لحظه و در هر مکانی سر بر می آورد و در قاب یک اثر هنری متجسم می شود. گرچه اصطلاح پست مدرن در این مقاله از ادبیات و نظریه های غربی وام گرفته شده و حاکی از تفکر و زبان فرهنگ دیگری است ولی هدف این مکتب و کارکردهایش جهان شمول است. در این مقاله کوشیده ایم تا مطابقت های فلسفی مکتب پست مدرن را در غزلیات حافظ بسنجیم و تا حد امکان فضای سازی و فلسفه متعالی این شاعر برجسته و جهانی ادبیات کلاسیک را نشان دهیم. مولفه های پست مدرنی اقتباس، عدم قطعیت، کارناوال، فروپاشی روایت های کلان ، کالای ذهنی، مرکزیت زدایی، وجودشناسی، اتصال کوتاه...در این سیر به مدد ما آمده است.
    کلید واژگان: پست مدرن، حافظ، اقتباس، عدم قطعیت، فروپاشی روایت های کلان
  • شیوه ها و کارکردهای هنری حذف عناصر کلام در غزل های پست مدرن
    سید محمد هاشمی*، علی اکبر باقری خلیلی
    شعر معاصر ایران از نیما تاکنون، تحولات متعددی را از سر گذرانده است. یکی از این جریان های نوآیین، پست مدرن است که در دهه ی هفتاد تحت تاثیر تحولات غرب، در ادبیات فارسی مطرح شد. مولفه های بسیاری برای آن برشمرده اند؛ اما مهم ترین مولفه ای که شعر پست مدرن را از دیگر جریان های ادبی متمایز می گرداند، شالوده شکنی است که در قالب گرایش به بازی های زبانی، معناگریزی، شکستن فرم، چندصدایی، گسست روایت و... نمود می یابد. پست مدرن ها از میان عناصر شعر، بیش از همه به زبان و بازی های زبانی گرایش دارند. آن ها شیوه های مختلفی را برای رسیدن به ایجاز و برجسته سازی زبان به کار می گیرند که یکی از رایج ترین شان، حذف های پیاپی عناصر کلام است. این پژوهش می کوشد تا بدین پرسش پاسخ دهد که شیوه ها و انگیزه های حذف در شعر پست مدرن کدامند؟ در این مقاله با بررسی غزل های پست مدرن، شگردهای حذف در چهار شیوه شناسایی شده که عبارتند از: حذف فعل، حذف بخشی از کلمه، حذف جمله یا بخشی از آن و فشرده کردن جمله ها. هم چنین انگیزه های روان شناختی، تعلیق معنا، قافیه سازی، عینیت بخشی و نمایشی کردن اندیشه های شاعرانه، ابهام افکنی، ایجازآفرینی و چندمعنایی را می توان مهم ترین کارکردهای هنری و بلاغی این گونه حذف ها به شمار آورد.
    کلید واژگان: پست مدرن، غزل، حذف، بازی های زبانی، ایجاز
  • هیوا حسن پور *، آزاده اسلامی
    درباره پست مدرنیسم نمی توان تعریف جامع و مشخصی ارائه داد. اما با تمام اختلاف نظرها در این زمینه، ویژگی های مشترکی هست که بر اساس آن ها، می توان اثر پست مدرن را از غیر آن تا حدی شناسایی و مرزبندی کرد. رمان «من او» نوشته رضا امیرخانی از رمان های برجسته فارسی است که شگردهای روایی پیچیده و منحصر به فردی دارد. از ویژگی های این رمان، حضور پررنگ و برجسته مولفه های پست مدرن است. شناخت و بررسی این مولفه ها به درک بهتر و خوانش دقیق تر داستان کمک می کند. همچنین، سبب می شود که لایه های پنهان متن آشکار شوند. در این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای به بررسی رمان «من او» از رضا امیرخانی از منظر پسامدرن و اصول حاکم بر آن پرداخته شده است تا نشان داده شود که در نهایت این اصول در خدمت کدام معنا، مضمون و یا هدفی به خدمت گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که استفاده از شگردهای فراداستان، بینامتنیت، پایان چندگانه، تداخل سبک های ادبی و فرم بدیع و نو از مولفه های پست مدرن در این اثر ادبی است که تمام این موارد در نهایت با اتحاد برقرار کردن بین راوی ها در سطوح مختلف، معنا و مضمونی عرفانی خلق کرده اند. راوی، در این داستان بسیار پیچیده است. درواقع، می توان گفت که داستان من او، داستان شخصیت یک راوی پست مدرن است که مرز میان سنت و مدرنیته و گذشته و حال را برداشته است و تمام هستی ها و باورها را به رسمیت می شناسد.
    کلید واژگان: پست مدرن، رضا امیرخانی، من او، راوی
  • فرامرز خجسته، سمیه رضایی*
    «پست مدرنیسم»، بازتاب زندگی «انسان» پست مدرن است که در هنر او تجلی یافته است؛ بنابراین، برای درک هر داستانی باید به جایگاه انسان در این داستان ها دست یافت. در این پژوهش، داستان های کوتاه یکی از هنرمندان شاخص عرصه داستان نویسی پسامدرن، «ابوتراب خسروی»، به منظور تعیین جایگاه انسان، در آن ها، بررسی شد. در ابتدا، مولفه های مورد نظر از سه کتاب «هاویه»، «دیوان سومنات» و «کتاب ویران» استخراج شد و سرانجام پس از تامل در آثار یادشده، نگرش نویسنده نسبت به انسان به دست آمد. با توجه به بررسی انجام شده، زندگی انسان های این داستان ها را ویژگی هایی چون «عدم قطعیت و ثبات»، «گمشدگی»، «حاکمیت سرنوشت»، «تنهایی و انزوا»، «تشویش و سرگردانی» و «بدبینی» احاطه کرده است.
    کلید واژگان: ابوتراب خسروی، پست مدرن، دیوان سومنات، شخصیت، کتاب ویران، هاویه
  • محمد ایرانی
    بی گمان هر نویسنده با شگرد روایی و دستور زبان خاص خود، داستانی با فرم جدید پدید می آورد؛ در این راه گاه از الگوهای روایی کلاسیک، مدرن و پسامدرن استفاده می کند وگاه نیز با هنجارشکنی، شیوه ی نوینی را در دنیای داستان ایجاد می کند. عباس معروفی، با شگرد روایی خاص خود و با پیروی از الگوی روایی مدرنی دست به نگارش رمان پیکر فرهاد زده، او برخی از مولفه های پست مدرنیسم را نیز در داستان خود مورد توجه قرارداده است، به گونه ای که این مولفه ها داستان او را به دنیای رمان های پست مدرن نزدیک می کند. پیکر فرهاد رمانی است که از هر گوشه ی آن صدای متنی به گوش می رسد و در بطن هر ماجرایی شخصیتی تاریخی به چشم می خورد. نویسنده با چنین تمهیدی، بسیاری از سخنان خود را در میان سطور داستان می گنجاند و آشکارا احساس خود را به شخصیت های تاریخی داستانش نشان می دهد.او در بحث بینامتنیت، آنجا که آگاهانه این مولفه را به کار می گیرد، بیشتر به آثار شاعران و نویسندگان دلخواه خود نظردارد. فروغ فرخزاد، احمدشاملو، صادق هدایت و بیش از همه آثار نظامی مورد توجه معروفی قرار می گیرد. اوعلاوه براین دو مولفه، اصل عدم قطعیت را-که مهمترین ویژگی پسامدرن است- درداستان مبنا قرار می دهد. درواقع اساس پیکر فرهاد بر رویا، ابهام و تردید است. هیچ چیزدراین داستان قطعی نیست. همه ی حوادث در فضایی خواب زده و رویاگونه می گذرد و راوی داستان روایتگر حوادثی است که هنوز رخ نداده است.
    کلید واژگان: بینامتنیت، پست مدرن، پیکر فرهاد، پیوند دوگانه، دور باطل، عباس معروفی
  • فرزان سجودی، فائزه رودی
    این بررسی از دوران باستان آغاز شده است و تا دوران پست مدرن ادامه دارد. در یک تقسیم بندی کلی، به بررسی روایت های کلاسیک، مدرن و پست مدرن از عالم پرداخته شده است. این تقسیم بندی به این معنا نیست که با ظهور تفکر و هنر مدرن، تفکر و هنر کلاسیک و با ظهور تفکر پست مدرن، هنر و تفکر مدرن و کلاسیک به کلی به فراموشی سپرده شده است. این ایده امری نا معقول است و با دستاوردها و دیدگاه های پست مدرن در تضاد به نظر می رسد.
    هدف اصلی در پژوهش حاضر روشن سازی تحول روایت و به ویژه جایگاه سوژه از آغاز دوران باستان تا دوره پست مدرن است. در این مقاله کوشیده ایم تحول های روایت را همراه با مصداق های زبانی و هنری آن بررسی کنیم و نشان دهیم که چگونه روایت های زبانی و هنری، از دیر باز تا کنون دستخوش تغییر شده اند
    کلید واژگان: روایت، فلسفه، کلاسیک، مدرن، پست مدرن
    Farzan Sojoodi, Faezeh Rood
    This study starts in the ancient time and continues to the postmodern era. In a general classification, we have concerned the classic, modern and post modern narration of the world. This classification does not mean that with the emergence of the modern thought and art, the classic thought and art have vanished. Nor does it mean that with the emergence of the postmodern thought and art, the modern and classic thought and art have disappeared. This is unreasonable and definitely in contrast with the postmodern outcomes and ideas. In this research, the main purpose is to clarify the change of narration throughout the history from the ancient time to the postmodern era. We tried to study the narration changes along with the linguistic and artistic examples and to show how the linguistic and artistic narrations have undergone changes through the time.
  • میرجلیل اکرمی، محمدرضا عابدی
    نوشته حاضر مروری اجمالی بر مبنای فکری، جهت گیری های بنیادین و وجوه اختلاف عرفان (بر مبنای شریعت) اسلامی و عرفان (سکولار) پست مدرن دارد.
    عرفان در اصطلاح اسلامی آن، ظرفیت و نیروی شناخت درونی و قلبی است که به موجب آن انسان عارف به افقهای برتری از کمال در ارتباط خود با خداوند دست می یابد. رسیدن به آن ظرفیت و دست یابی به این کمال، در گرو گذشتن از علایق دنیوی و خود نفسانی است. با طی چنین مسیری، انسان عارف خویشتن حقیقی و الهی خود را در پیوند با حقیقت مطلق هستی می یابد.
    اما عرفان در اصطلاح مکاتب باطن گرای نوین و معنویتهای جدید در جوامع پیشرفته، بویژه از دیدگاه مکتب پست مدرن، صرفا فرآیندی ذهنی و خیالی است. در این گونه از نگرش عرفانی، دیگر دل آدمی به عنوان گرانیگاه معرفت تلقی نمی شود و در تعالیم آن تصفیه باطن از تعلقات و طی مراتب کمال معنوی جایگاهی ندارد، بلکه این فرآیند راهکاری است برای جلوگیری از به تحلیل رفتن قوای فکری، روحی و جسمی آدمی در مسیر شتابزده ای که امروزه در حرکت به سوی قله های پیشرفت مادی دارد. انسان متمدن با استفاده از ابزار عرفان در صدد تغییر موقت ذائقه زندگی است تا در بهره مندی های مادی دچار یکنواختی نشود و بیشترین بهره مندی و لذت را از زندگی طبیعی ببرد. بنابراین، عرفان پست مدرن به عنوان شیوه ای معنوی در خدمت اهداف مادی قرار می گیرد.
    کلید واژگان: عرفان، اسلام، پست مدرن، هدف، جهت گیری، تفاوت، شریعت، سکولاریسم، سلطه و توهم
    Mir Jalil Akrami, Mohamadreza Abedi
    The present collection is an overview of the intellectual basis, fundamental orientations and different aspects of Islamic mysticism (based on religion) and postmodern mysticism (based on secularism). Mysticism, as an Islamic term, deals with an internal and heartfelt force and capacity for cognition, through which a mystic can reach the horizons of ascendancy in his relationship with God. Getting to such a capacity and obtaining this type of completion depends on quitting the worldly interests and ego-centricism. Taking steps in such a direction, a mystic can find his real and godly entity combined with absolute and pure reality of existence. Nevertheless, mysticism as a term in new esoterique schools of thought and modern spiritualism in developed communities, particularly from the viewpoint of postmodernism, is merely a mental and imaginary process. In such a mystical approach, human heart is not considered to be a place for wisdom any more. In addition, in the instructions of this type of approach to mysticism, purification of inner nature from any attachment and getting to spiritual completion are not significant. Instead, this process is considered to be a strategy for preventing the deterioration of intellectual, spiritual and physical forces of human beings in a hasty path that today's men follow in their movement towards the pinnacles of materialistic advancements. Through using the instruments of mysticism, the developed man intends to temporarily alter the taste of life in order to avoid being trapped in the monotony of the materialistic enjoyments and to obtain the highest rate of pleasure from the natural life. Therefore, the postmodern mysticism is used as a spiritual strategy to serve the materialistic objectives.
  • فلسفه و آینده
    رضا داوری
    در این مقاله اظهار شده است علم و فرهنگ و تکنولوژی و به ویژه سیاست نمی تواند از فلسفه جدا و بی نیاز باشد. علم بدون فلسفه چنان که دکارت گفت مانند درخت بی ریشه است و علم به عنوان میوه همواره به فلسفه به عنوان ریشه نیاز دارد. گروه های مختلفی در دوران معاصر از قبیل پوزیتیویست ها و نحله های دیگر سعی کرده اند نیاز علم به فلسفه و به ویژه نیاز سیاست به فلسفه را انکار کنند. اما کوشش آنها موفق نبوده است و حتی فلسفه پست مدرن پایه های متافیزیکی متناسب خاص خود را دارد. تفکر فلسفی همواره در گذشته پایه تمدن و فرهنگ بشری بوده است و در آینده هم خواهد بود.
    کلید واژگان: فلسفه، آینده، تجدد، پست مدرن، پوزیتیوم
  • غلامرضا شفیعی ثابت
    رابطه زبان رمان با واقعیت مساله ای است که از آغاز ظهور این نوع ادبی مورد بحث بوده، و اکنون نیز با وجود تئوری های مدرن و پست مدرن همچنان مورد توجه است. بر این اساس، مساله حضور یا غیاب واقعیت در زبان رمان، موجب چالش بین دو مکتب عمده در عرصه ادبیات شده است. از یک سو واقع گرایی(Realism) در پی به فرض گرفتن حضور واقعیت در زبان رمان و ازسویی دیگر، نسبت به مدرنیزم، در پی اثبات غیاب آن است. در این مقاله پس از ارائه تاریخچه ای از نظریات مختلف درباره مکاتب رئالیزم و پست مدرنیزم، نظریات میخائیل باختین، منتقد روسی، درباره زبان رمان مورد بحث قرار گرفته، و تلاش شده است با استفاده از این نظریات، تضاد بین این دو مکتب بر سر زبان رمان به گفت وشنودی ذاتی در درون رمان تبدیل شود.
    کلید واژگان: رمان، زبان، واقعیت، پست مدرن، واقع گرا، ضد رمان، انواع ادبی، ذهنیت گرایی، خردگرایی، تجربه گرایی، متن، زبان ادبی، نشانه، مرگ نویسنده، نقد، ذهنیت گرا، عینیت گرا
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال