گوگول
در نشریات گروه ادبیات و زبان ها-
طنز در فانتزی های گوگول تنها انتقاد اجتماعی نیست، بلکه نویسنده با تمهیداتی خاص سعی می کند نوعی وحشت و در پاره ای مواقع خشم و اعجاب را نیز به خواننده القا کند که آثارش را به گروتسک سوق می دهد. این مقاله می کوشد به تمهیدات گوگول برای رسیدن به این خصیصه در دو اثر دماغ و شنل با رویکرد تحلیلی - توصیفی و با روش استنادی بپردازد و نشان دهد گوگول با زیاده روی و اغراق در واقعیت و روی آوردن به فانتزی و پست مدرن آن را به سمت وسوی گروتسک کشانده است. او هم در عناصر داستان، هم در روش اجرا و پردازش سبک اثر و هم در محتوا به گروتسک روی آورده است. در بخش عناصر داستان با کمک تعلیق (شخصیت، مکان و ماجرا)، شخصیت پردازی، فضاسازی و حال و هوا به آن رسیده و در شیوه اجرا، فانتزی و رویکردهای پست مدرن را برگزیده تا با استحاله اشیا و اجزای بدن، شخصیتی اغراق گونه به آن ها بدهد و با ایجاد توهم در مخاطب، بستری برای روی آوردن به پایان باز و در نتیجه بلاتکلیفی وهم آور خواننده ایجاد کند. مرز میان واقعیت و فانتزی را در ذهن مخاطب درهم شکسته و در نهایت با عدم قطعیت، استحاله بدنی، ترس و خشم یا اعجاب را بر طنز برتری داده است. در این میان لحن طنز و عادی جلوه دادن حوادث بعد دیگری از گروتسک زبانی ایجاد می کند. در حقیقت نویسنده با تغییر بافت واقعی به فانتزی و نیز روی آوردن به محتوای ترسناک، در ضمن عملی خنده دار و شگفت انگیز و خلاف عرف، زمینه ترسناکی در دل وجدان بیدار آدمی افکنده تا مجموعه تمهیدات گروتسکی خود را کامل کند.
کلید واژگان: ادبیات روس، پست مدرن، فانتزی، گروتسک، گوگولHumor in Gogol's fantasies is not only social criticism, but the author tries to instill a kind of fear and sometimes anger and surprise in the reader with special measures. This article tries to deal with Gogol's ways or Styles to achieve this characteristic in two works, Nose and Overcoat, with a descriptive-analytical approach and with reference method, and to show that Gogol used excessiveness and exaggeration in Reality and turning to fantasy has taken it to other dimensions like grotesque. He has turned to the grotesque both in the elements of the story, in the method of its execution, and in the content. In the structure section, it has been achieved with the help of suspense, characterization, and exaggerated and rumored beginnings and endings, and in the performance method, it has chosen fantasy and postmodern approaches rather than humanizing objects and body parts. to give them an exaggerated personality and by creating an illusion in the audience, create a platform to turn to an open ending and as a result create an eerie uncertainty for the reader. It breaks the border between reality and fantasy in the audience's mind, and finally, with uncertainty, fear and anger prevail over humor. In fact, by changing the real and real texture to fantasy and also turning to scary content, in addition to a funny and surprising and unconventional act, the author has thrown a scary background in the heart of a person's awake conscience to complete his set of Grotesque Styles or ways
Keywords: Fantasy, Gogol, Grotesque, Postmodern, Russian Literature -
Статья посвящена исследованию литературно-критических воззрений В. Г. Белинского – создателя историко-литературной концепции, давшей картину развития русской литературы от Ломоносова до Пушкина и Гоголя. Белинский считал наивысшим достоинством литературы отражение социальных явлений жизни. Он считал, что Пушкин создал русскую литературу как искусство, но его творчество лишено заостренно-социального значения. В статье сделан вывод о том, что критика Белинского была настроена на революционные преобразования в обществе. Этим объясняется его утверждение, что Пушкин выполнил свою миссию и должен уступить место таким представителям «реальной» поэзии, как Гоголь и Лермонтов. В современном иранском литературоведении до настоящего времени уделялось недостаточно внимания исследованию творческого наследия одного из самых влиятельных литературных критиков первой половины XIX века. В данной статье осуществлен сопоставительный анализ идей Белинского, определяющих значение Пушкина, Гоголя и Лермонтова для развития русской литературы.
Keywords: Белинский, Критический Взгляд, Пушкин, Гоголь, Лермонтов -
گوگول در میانه ی سنت ادبی رومانتیسم و ریالیسم داستان می نوشت. اگر فرض بر این باشد که خیال ویژگی رومانتیسم و واقعیت مبنای ریالیسم قلمداد می شوند، آثار گوگول می توانند در میانه ی خیال و واقعیت قرار گیرند که این حوزه به باور تودوروف قلمروی فانتاستیک است. تودوروف اولین کسی بود که نظریه ی کامل و مدونی برای فانتزی نوشت و دامنه ی معنایی فانتزی را از به دو سوی شگفت و غریب وسعت بخشید. از آنجایی که آثار گوگول می توانند در حوزه ی معنایی فانتزی قرار گیرند و در منابع فارسی کمتر به مفهوم فانتزی و آثار گوگول که پرداخته شده است، به نظر می رسد این بررسی امکان ایجاد معیارهایی برای سنجش یا خلق قلمرو فانتاستیک در ادبیات ایجاد خواهد کرد. این نوشتار سعی دارد ابتدا به مطالعه ی قلمرو فانتاستیک بر اساس آراء تودوروف پرداخته و در ادامه از این دیدگاه سه سطح فانتزی را به عنوان عناصر تحلیل انتخاب کرده و سپس در انتها ویژگی های این سطوح در داستان های بلوار نفسکی، دماغ و شنل گوگول را بازیابی کند. در سطح نحوی زبان و راوی، در سطح معنایی توصیف های جاندارانگارانه، توصیف جز از کل و موجودات خیالی و در سطح کاربردی میانه ی رویا و واقعیت و مداخله های راوی قلمرو فانتاستیک خلق می کنند.کلید واژگان: فانتاستیک، تودورف، گوگول، بلوار نفسکی، دماغ، شنلFantastic realm based on Todorov's views in Gogol's Stories (Nevsky Prospekt, Nose and The Overcoat)Gogol wrote in the midst of the literary tradition of Romanticism and Realism. If fantasy is the characteristic of romanticism and reality is the basis of realism, Gogol's works can be placed between fantasy and reality, which, according to Todorov, is the realm of fantasy. In this article, by studying the realm of fantasy based on Todorov's views, three levels of fantasy are selected from his point of view as elements of analysis. Afterwards, The characteristics of these levels are retrieved in ‘Nevsky Prospekt’, ‘Nose’ and ‘The Overcoat’ stories. In syntactic level the narrator and Language, In Semantic level Animistic descriptions, Synecdoche and Imaginary creatures and in Pragmatic level the midst of dream and reality and narrator's intervention, create fantastic realm. This article explores how to achieve the realm of fantasy in Gogol's stories and introduces methods that have been retrieved according to the characteristics and elements of narrative of them. These methods can be used as a measure of the fantastic realm or a way to create it.Keywords: Fantasy, Todorov, Gogol, Nevsky Prospekt, Nose, The Overcoat
-
داستان نظام مند «استپ» نوشته چخوف، ریشه ای عمیق در ادبیات و فلسفه روسی دارد. برای درک درست معنای اخلاقی و فلسفی این داستان، لازم است منابعی را که چخوف در نوشتن بر آن ها تکیه کرده کشف و تجزیه وتحلیل نمود و پس زمینه فلسفی ای را که فکر اولیه داستان در آن فضا شکل گرفت، بررسی کرد. ازجمله، کشف رمز این عبارت- که از زبان یکی از قهرمانان چخوف بیان می شود- «موجود چیست؟ موجود شیئی خودکفاست که برای ارائه خود احتیاج به شیء دیگری ندارد» به ما این امکان را می دهد چنین نتیجه گیری کنیم که هم منابع روسی باستان، هم آثار ن.و.گوگول، نویسنده «گزیده ای از مکاتبات با دوستان»، و هم و.س. سالاویوف، فیلسوف، شاعر و نویسنده کتاب هایی چون «ایمان، عقل و تجربه»، «اصول معنوی زندگی»، «سه گفتار به یاد داستایوسکی» بر آنتون چخوف تاثیرگذاشتند. معیارهای فلسفی ای که ن.و. گوگول و و.س. سالاویوف در آثار خویش به کار گرفتند، با تفکر ادبی- هنری چخوف همخوانی دارد و وی از این معیارها برای معرفی شخصیت هایش بهره می جوید. دیدگاه های چخوف به مواضع پوزیتیویستی محدود نمی شود و او هم به ایدئالیسم فلسفی و هم به فلسفه دینی توجه نشان می دهد.کلید واژگان: آ، پ، چخوف، ن، و، گوگول، و، س، سالاویوف، ادبیات روسی باستان، پوزیتیویسم، ایدئالیسم
-
این مقاله به تحلیل سنت های نوع ادبی «اسناد دینی» در ادبیات سده نوزدهم روسیه می پردازد. مطالعه زندگی نامه های خودنوشت منثور یکی از حوزه های جدید ادبیات به حساب می آید که شامل زندگی نامه خودنوشت، اعترافات، خاطرات، یادداشت های روزانه، نامه ها و مانند آن است. پژوهش زندگی نامه های خودنوشت منثور بر پایه فمینولوژی تاریخی، تاریخ تبارشناسی و همچنین فرهنگ گروه های مختلف اجتماعی (اشراف، پیشه وران، کشیشان) استوار است؛ علاوه بر این، ما بر اهمیت سنت های کلام و سبک کلیسایی در آثار گوگول تاکید می کنیم. نگارنده معتقد است که تاثیر فعالیت های ادبی یک کشیش (ایگناتی بریانچانینوف) در گسترش زندگی نامه های خودنوشت در ادبیات روسی بسیار چشمگیر است. وظیفه اصلی زندگی نامه های خودنوشت منثور، ادبی نیست، بلکه کارکرد عملی دارد: یعنی انتقال پند و اندرزها پس از مرگ به نسل های بعدی. نگارنده به ویژه به مساله تحول «نوع ادبی معنوی» در شکل یادداشت های روزانه توجه نشان می دهد.کلید واژگان: زندگی نامه های خودنوشت منثور، ن، و، گوگول، کشیش ایگناتی (بریانچانینوف)، تاویل ادبی، گفتمان دینی، ادبیات معنوی
-
برخلات تالستوی و داستایفسکی، که شخصیت های خارق العاده و حوادث بزرگ و مهم روسیه و جهان را در آثارشان وصف می نمودند چخوف در آثارش به توصیف موضوعات و اتفاقات عادی و روزمرهء شخصیت هایی از طبقهء متوسط جامعه می پرداخت. چخوف موضوعات سنتی و قدیمی را، که قبلا در آثار نویسندگان دیگری مانند گوگول مطرح شده بود، به صورت طنز در داستان های کوتاه خود مطرح و بررسی می کرد. او نه تنها برخورد انتقادی با موضوعات سنتی ادبیات داشت، بلکه آنها را با روش جدیدی مطرح و بررسی می کرد و، به این ترتیب، نظر خود را راجع به دیدگاه هایی که در آثار نویسندگان دیگر مطرح شده بود بیان می کرد.
کلید واژگان: چخوف، تالستوی، داستا یفسکی، گوگول، توصیف موضوعات -
برخلات تالستوی و داستایفسکی، که شخصیت های خارق العاده و حوادث بزرگ و مهم روسیه و جهان را در آثارشان وصف می نمودند چخوف در آثارش به توصیف موضوعات و اتفاقات عادی و روزمرهء شخصیت هایی از طبقهء متوسط جامعه می پرداخت. چخوف موضوعات سنتی و قدیمی را، که قبلا در آثار نویسندگان دیگری مانند گوگول مطرح شده بود، به صورت طنز در داستان های کوتاه خود مطرح و بررسی می کرد. او نه تنها برخورد انتقادی با موضوعات سنتی ادبیات داشت، بلکه آنها را با روش جدیدی مطرح و بررسی می کرد و، به این ترتیب، نظر خود را راجع به دیدگاه هایی که در آثار نویسندگان دیگر مطرح شده بود بیان می کرد.
کلید واژگان: چخوف، تالستوی، داستا یفسکی، گوگول، تو صیف موضوعات
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.