به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

اقتصاد بین الملل

در نشریات گروه علوم سیاسی
تکرار جستجوی کلیدواژه اقتصاد بین الملل در نشریات گروه علوم انسانی
  • مهدی فاخری*

    بریکس سازمانی فرامنطقه ای متشکل از کشورهای بزرگ در حال توسعه می باشد و علی رغم مدت کمی که از تاسیس آن می گذرد، نقش مهمی در اقتصاد جهانی داشته و به دلیل منابع غنی، قدرت تولیدی قابل توجه و برنامه های توسعه قوی، نقش موثری در اقتصاد و تجارت جهانی ایفا می کند. اهمیت این موضوع به دلیل تاثیر زیاد بریکس درحوزه های مختلف از جمله تجارت بین المللی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، همکاری های اقتصادی منطقه ای و چند جانبه می باشد و با گسترش اخیر و جذب اعضای جدید میزان اثرگذاری آن در اقتصاد سیاسی بین الملل آفزایش خواهد یافت. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل تاثیر فعلی و آتی بریکس بر اقتصاد بین الملل است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که بریکس جدید چه نقشی را در اقتصاد و تجارت جهانی ایفا می کند؟ سوالات فرعی که در طی پژوهش به آن ها پرداخته خواهد شد شامل نقش بریکس خلق یا انحراف تجارت بین الملل، سرمایه گذاری خارجی، توسعه پایدار و بازارهای مالی بین المللی است. فرضیه تحقیق این است که ورود اعضای جدید به بریکس ابعاد جدیدی در عمق و عرض روابط تجاری سازمان ایجاد کرده و با توجه به اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک هر یک از اعضای این تشکل، امکان خلق تجارت درون گروهی و انحراف تجارت جهانی را دارا می باشد. این مقاله از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر روش تحقیق کیفی است.

    کلید واژگان: بریکس، اقتصاد بین الملل، تجارت بین الملل، توسعه
  • میثم نوروزی*، مهدی اسکندری خوشگو، ساناز ابوالقاسمی
    طی دهه های اخیر شاهد پیشرفت های بی شماری در حوزه صنایع و فناوری بوده ایم که به کارگیری آن ها توانسته بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار دهد. از سوی دیگر برخی سازمان های مجرمانه با انجام معاملات کاذب سعی در ایجاد هرج ومرج در بازار سهام و تضعیف ساختارهای مالی را دارند. بدیهی است که گسترش این فعالیت ها موجب بی ثباتی اقتصاد جهانی شده و می تواند اثربخشی قوانین و مقررات بین المللی و سرمایه گذاری های خارجی را کاهش دهد. با توجه به پیچیده تر شدن جرائم مالی و لزوم مبارزه با جرائم بین المللی و تروریسم، این پرسش مطرح می شود که پدیده پول شویی چه تاثیری بر اقتصاد جهانی داشته و رویکرد نهادهای مالی بین المللی در پیشگیری و مقابله با این فرآیند چیست؟ بر اساس یافته های این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته است، پول شویی یکی از معضلات اساسی در عرصه اقتصاد بین الملل است. نظارت نهادهای بین المللی بر نظام های مالی می بایست با هدف حفاظت از یکپارچگی و ثبات نظام های مالی بین الملل انجام گیرد و این امر مستلزم این است که نهادهای مالی بین المللی از طریق تعامل با یکدیگر و همکاری با کشور های گوناگون، اقدامات خود را در زمینه مبارزه با پولشویی اعم از ردیابی جریان پول های کثیف، افزایش شفافیت سیستم های بانکی بین المللی، توسعه هرچه بیشتر زیرساخت های الکترونیکی، یکپارچه سازی سیستم اطلاعات مالی و... ارتقا داده و در سطح جهانی مطرح کنند.
    کلید واژگان: اقتصاد بین الملل، پول شویی، جامعه بین الملل، مبارزه با پولشویی، نهادهای بین المللی
    Meisam Norouzi *, Mehdi Eskandari Khoshguo, Sanaz Abolghasemi
    In recent decades, significant advancements in industry and technology have greatly influenced financial markets. However, criminal organizations exploit these developments to disrupt the stock market and undermine financial structures through fraudulent transactions. This expansion of illicit activities destabilizes the global economy, weakening international laws, regulations, and foreign investments. Given the complexity of financial crimes and the imperative to combat international and terrorist activities, it is crucial to examine the impact of money laundering on the global economy and the approaches of international financial institutions in preventing and confronting this issue. This descriptive-analytical study reveals that money laundering poses a fundamental challenge in the international economic arena. International institutions must oversee financial systems to safeguard the integrity and stability of global finance. This necessitates collaboration among these institutions and countries to combat money laundering effectively, including tracking illicit money flows, enhancing transparency in international banking systems, developing electronic infrastructures, integrating financial information systems, and improving global data.
    Keywords: International Economics, Money Laundering, International Community, Anti Money Laundering (AML), International Institutions
  • ایمان پاک سیما، سید باقر میرعباسی *، محمد صادقی، سید طه موسوی میرکلائی

    هدف پژوهش حاضر بررسی موانع موجود در قوانین ایران برای پذیرش تعهدات سازمان تجارت جهانی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان می دهد که مشکلات ایران جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم می شود. به غیر از مشکلات، معضلات و نابسامانی های فعلی حاکم بر اقتصاد ایران، برخی از قوانین داخلی نیز با مقررات WTO همخوانی ندارند. ازجمله اصل 44 قانون اساسی، مالکیت و انحصار دولت بر صنایع و معادن بزرگ، بانکداری، رادیو و تلویزیون، کشتیرانی، هواپیمایی و... (یعنی حضور بیش از حد دولت و شبه دولتی ها در عرصه اقتصاد و نقش کمرنگ بخش خصوصی در فعالیت های اقتصادی)؛ همچنین تک نرخی نبودن نرخ ارز و قوانین مربوط به بیمه های خارجی، عدم حمایت از سرمایه گذاری خارجی در ایران، تعرفه های بالای واردات و برخی دیگر از قوانین داخلی، به هیچ وجه با مقرراتWTO همخوانی ندارد؛ بلکه به شدت مغایرت هم دارند. در ایران به دلیل دسترسی به منابع ارزی حاصل از صدور نفت، بخش تجارت خارجی به درستی و متناسب با نیازها توسعه نیافته و در نتیجه مشکلات گوناگونی پدید آمده است. بروز این مشکلات و کاهش درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت در آینده اهمیت بخش بازرگانی خارجی و حضور در بازارهای جهانی را گوشزد می نماید، بنابراین، افزایش تولید، بالا بردن توان صادراتی و رقابتی در سطح جهان و بهره مندی از تسهیلات سازمان تجارت جهانی به عنوان یک ضرورت مطرح است.

    کلید واژگان: سازمان تجارت جهانی، قوانین تجارت بین المللی، ایران، اقتصاد بین الملل، سرمایه گذاری خارجی
    Iman Pak Sima, Seyed Bagher Mir Abbasi *, Mohammad Sadeghi, Seyed Taha Mousavi Mirkalai

    The aim of the present research is to examine the obstacles existing in Iran's laws for accepting commitments to the World Trade Organization (WTO). The research method is descriptive-analytical, and the results indicate that Iran's problems in joining the WTO stem from both internal and external factors. Apart from the current problems and instabilities prevailing in Iran's economy, some domestic laws also fail to align with WTO regulations. For instance, Article 44 of the Constitution, which enforces state ownership and monopolies in significant sectors such as industries, mines, banking, radio and television, shipping, aviation, etc., underscores the overbearing presence of government and semi-government entities in the economy, while relegating the private sector to a marginalized role in economic activities. Furthermore, due to the absence of a single exchange rate, regulations related to foreign insurances, insufficient support for foreign investment in Iran and high import tariffs, some other domestic laws not only fail to conform to WTO regulations but also contradict them significantly. In Iran, due to access to foreign currency resources derived from oil exports, the foreign trade sector has not developed properly and proportionately to the needs, resulting in various problems. The emergence of these issues and the potential decrease in oil export revenues in the future underscore the significance of the foreign trade sector and its presence in global markets. Therefore, increasing production, enhancing export capabilities and competitiveness on a global scale, and benefiting from the facilities of the WTO are raised as necessities.

    Keywords: World Trade Organization, International Trade Laws, Iran, International Economy, Foreign Investment
  • آنا یوسفیان، علیرضا سلطانی، حمیدرضا شیرزاد

    تجربه پر فراز و نشیب ایران طی دهه های اخیر در پیمودن مسیر توسعه اقتصادی که شاید اوج آن در روند برجام و تلاش های مستمر جهت لغو تحریم ها بیشتر نمایان شد، ایران را ملزم به بازنگری در انتخاب همراهان خود در عرصه بین الملل جهت نیل به توسعه اقتصادی کرده است. در این میان تحولات جهان و تغییر پارادایم قدرت بر مبنای اقتصاد یا به عبارت دیگر نظم نوین بین المللی بر مبنای متغیرهای اقتصادی چشم انداز دیگری را پیش رو قرار می دهد. در نظم کنونی رقابت های اقتصادی با محوریت فناوری، ارتباطات و اطلاعات مبنای شکل دهی به ساختار قدرت در نظام بین الملل هستند. بازیگران اصلی نظام بین الملل که زمینه ساز این رقابت ها و شکل دهنده تعاملات و معادلات بین المللی هستند قدرت های نوظهور اقتصادی اند. مقاله حاضر با توجه به این امر پرسش اصلی خود را اینگونه مطرح می کند که کشورهای نوظهور اقتصادی به لحاظ مقایسه ای از چه جایگاه و نقشی در فرآیند توسعه اقتصادی ایران برخوردارند و در پاسخ به آن، فرضیه را اینگونه طرح می کند که با توجه به شرایط و ساختار توسعه ای ایران، کشورهای نوظهور اقتصادی به لحاظ انعطاف پذیری در مناسبات، ارزان، کم هزینه، کم ریسک، غیرسیاسی و پربازده بودن از جایگاه مناسبی در مناسبات توسعه ای با ایران برخوردار هستند.

    کلید واژگان: اقتصادهای نوظهور، منطقه ای شدن، اتصال جغرافیایی، فرا وابستگی، اقتصاد بین الملل
    Ana Yousefian, Alireza Soltani, Hamidreza Shirzad

    Iran’s uneven experience in its economic development process during the last decades, which seemingly culminated in the JCPOA process and continuous efforts made at the removal of sanctions, has made Iran revise its choice of partners in the international scene in order to attain economic development. In the meantime, world developments and the shift in power paradigm based on economy or in other words, the new international order relying on economic variables provide observes with a new outlook. In the existing order, economic rivalries based on technology, communications and information provide the basis for the formation of power structure in the international system. The major players of the international system, which give rise to such rivalries and form international interactions and transactions, include rising economic powers. To investigate this issue, this article proposed the following question: What are the place and role of the rising economies comparatively in the process of Iran’s economic development? To answer it, a hypothesis is put forward which suggests that considering Iran’s development conditions and structure, rising economies possess a salient place in development relations with Iran because of their flexibility in relations, and cheap, low cost, low risk, non-political and efficient characteristics.

    Keywords: Rising economies, regionalization, Geographical Connection, Hyper-Dependence, international economy
  • حمید درج

    تهاجم گسترده روسیه به اوکراین در فوریه 2022 و تحریم های مالی شدید اعمال شده علیه مسکو، نه تنها تاثیر اقتصادی بر روسیه داشته است؛ بلکه پیامد این بحران، اقتصاد بین الملل از جمله آمریکا و اروپا را نیز تحت تاثیر قرار داده است. تورم ناشی از بحران اوکراین که در حال حاضر، بیشتر اقتصادهای جهان از جمله آمریکا و اروپا را دچار آسیب کرده است؛ به دلیل افزایش شدید قیمت نفت و گاز و محصولات صنعتی و کشاورزی به طور پیوسته در حال افزایش است. از این رو نوشتار پیش رو، در تلاش است  به بررسی تاثیر اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین در سال 2022 بر بازیگران کلیدی اقتصاد جهانی، به ویژه آمریکا و اروپا که تحریم های مالی شدیدی علیه روسیه اعمال کرده اند؛ بپردازد. لذا سوال اصلی پژوهش عبارت است از این که جنگ 2022 روسیه و اکراین چه تاثیری بر اقتصاد بین الملل به ویژه آمریکا و اروپا داشته است؟ فرضیه پژوهش این است که با توجه به ابعاد سیاسی و نظامی مناقشه اوکراین؛ رهبران کشورها در تصمیم گیری های خود در خصوص این بحران، مسایل سیاسی را بر مسایل اقتصادی اولویت داده اند و این امر باعث شده تا اقتصادی که در دوران جنگ سرد به عنوان سیاست سفلی مطرح بوده است، دوباره تحت تاثیر مسایل سیاست اعلی قرار بگیرد و با رکود و افزایش قیمت جهانی مواجه شود. برای تحلیل داده های این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.

    کلید واژگان: اوکراین، روسیه، آمریکا، اقتصاد بین الملل، رئالیسم
    Hamid Dorj

    Russia's massive invasion of Ukraine in February 2022 and the severe financial sanctions imposed against Moscow have not only had an economic impact on Russia; but, the consequence of this crisis has also affected the international economy, including America and Europe’s markets. The inflation caused by the Ukraine crisis, which has currently disrupted most of the world's economies, including the United States and Europe, is constantly increasing due to the sharp increase in the prices of oil, gas, industrial and agricultural products. This article tries to examine the economic impact of the war between Russia and Ukraine in 2022 on the key players of the global economy, especially the United States and Europe, which have imposed severe financial sanctions against Russia. Therefore, the main question of this research is: What effect will the Russia – Ukraine war have on the international economy, especially for the U.S. and Europe?The hypothesis of the research is that given the fact that the conflict in Ukraine has the political and military dimensions, the leaders of these countries have prioritized the political issues over the economic issues in their decision making process to address this crisis. This has caused the economy to be affected again by high politics issues and faced stagnation and increase in global prices which once was considered as a low politics during the Cold War and then, it became more relevant in the decision-making process of governments after the Cold War.This paper has applied the descriptive-analytical method to analyze the data.

    Keywords: Ukraine, Russia, America, international economy, Realism
  • رضا پریزاد، حمید مزینانی

    اقتصاد ایران متکی بر درآمدهای نفت بوده است اما برای شکوفایی اقتصادی و کاهش وابستگی به نفت تلاش دولت، مجلس، قوه قضاییه و شرکت های دانش بنیان و... در راستای تقویت تولید داخلی بوده است. در این پژوهش که از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش، تحلیلی-توصیفی و داده های لازم با روش کتابخانه ای گردآوری شده است به دنبال پاسخ به این پرسش است که نقش سیاست های اقتصادی بین المللی در نیل به تقویت تولید داخلی چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که دشمنان انقلاب اسلامی ایران از سال 1357 با انواع تحریم های اقتصادی، تلاش داشته اند تا به کشور آسیب برسانند و بنابراین سیاست گذاران کشور وظایف سنگینی بر دوش داشته که با تعامل سازنده و راهگشا تااندازه ای ترفندهای دشمن را خنثی کرده و به جایگاه پیش بینی شده در سند چشم انداز 20 برسند. در این استا تقویت اقتصاد داخلی می تواند نیاز داخل را تامین کند اما توجه به تعامل و همکاری های بین المللی نقش مهمی را جهت تقویت تولید به لحاظ تقویت صادرات، کاهش هزینه تولید و سرمایه گذاری ایفا میکند.

    کلید واژگان: ایران، اقتصاد بین‏الملل، تحریم، تولید، دیپلماسی اقتصادی
    Reza Parizad, Hamid Mazinani

    While Iran's economy has relied on oil revenues, the government, parliament, judiciary, and knowledge-based companies are trying to increase domestic production to boost the economy. This study focuses on the purpose and method of conducting this research. This study uses the analytical-descriptive and necessary data collected by the library method to investigate the role of international economic policies in achieving domestic production strengthening. Several economic sanctions have been imposed on Iran by its enemies since 1978, and this has caused the country serious damage. As a result, policymakers in Iran have a heavy responsibility to constructively interact and pave the way for its economy to flourish. Counteract the enemy's tricks and attain the position envisaged in Vision 20. In this regard, strengthening the domestic economy can meet domestic requirements, but attention to international interaction and cooperation is important to strengthen production in the country. In order to strengthen exports, reduce production costs, and increase investment, the production must be strengthened.

    Keywords: Iran, International Economy, Sanctions, Production, Economic Diplomacy
  • مجتبی اسلامیان، رحمان حبیبی*
    پیوند اقتصاد و سیاست در دو حوزه داخلی و بین المللی که شکل دهنده دیپلماسی اقتصادی محسوب می شود، یک امر ضروری برای توسعه است. به همین دلیل دولت هایی که دغدغه توسعه دارند، این مهم را سرلوحه سیاست گذاری های خودشان قرار می دهند. پژوهش حاضر نیز در پی پاسخگویی به این پرسش اصلی است که اقتصاد و به ویژه دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی ج.ا.ایران از چه جایگاهی (نقش و اهمیت) در طول چند دهه اخیر برخوردار بوده است؟ ادعای پژوهش آن است که توجه صرف به مسایل امنیتی و نادیده گرفته شدن اهداف اقتصادی مورد تاکید اسناد بالادستی در جهت گیری های سیاست خارجی باعث شده است که دولت های ج.ا.ایران استراتژی اقتصادی مشخصی در محیط منطقه ای و بین المللی نداشته باشند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نبود استراتژی های اقتصادی مشخص موجب نوسان در سیاست خارجی ج.ا.ایران در طول چهار دهه انقلاب و به ویژه از سال 1368 تاکنون شده است. پیگیری سیاست های مقطعی در اقتصاد سیاسی سیاست خارجی دولت های ج.ا.ایران و محقق نشدن اهداف پیش بینی شده در برنامه های توسعه پنج ساله، از ویژگی های این دوران محسوب می شود که از پیامدهای آن می توان به عدم مقاوم سازی اقتصاد ملی، جهت گیری انفعالی در سیاست خارجی کشور و اثر پذیری تحریم ها اشاره کرد. بدین ترتیب در این پژوهش سعی می شود با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع اسنادی موضوع مذکور مورد بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: ایران، اقتصاد سیاسی، سیاست خارجی توسعه گرا، دیپلماسی اقتصادی، اقتصاد بین الملل
    Mojtaba Eslamian, Rahman Habibi *
    The relation between economics and politics in the domestic and international spheres that shape economic diplomacy is essential for development. For this reason, development-concerned governments put this at the forefront of their policies. The present study also seeks to answer the main question: what is the position (role and importance) of economics and especially economic diplomacy in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran during the last few decades? The research claims that the mere attention to security issues and ignoring the economic goals emphasized by the upstream documents in the foreign policy orientations has caused the governments of the Islamic Republic of Iran not to have a specific economic strategy in the regional and international environment. The findings of the study indicate that the lack of specific economic strategies has caused fluctuations in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran during the four decades of the revolution, especially since 1989. Foreign policy pursuing cross-sectional policies in the political economy of the governments of Iran and the failure to achieve the goals envisaged in the five-year development plans are among the features of this period. Foreigners noted the impact of sanctions. Thus, in this research, an attempt is made to study the mentioned issue using a descriptive-analytical approach and relying on documentary sources.
    Keywords: Iran, Political Economy, Development Foreign Policy, economic diplomacy, international economy
  • رضا اختیاری امیری*، فاطمه علیپور، فرامرز حسن زاده

    با روی کار آمدن دونالد ترامپ دگردیسی مهمی در الگوی رفتاری آمریکا شکل گرفت. وی با اتخاذ رویکرد ناسیونالیسم اقتصادی، که مبتنی بر نوعی دولت محوری و سیاست حمایت گرایانه است، نظم تجاری بین المللی را با چالش مواجه ساخت. با توجه به این موضوع، مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است که ناسیونالیسم اقتصادی امریکا چگونه نظم تجاری لیبرال اقتصاد بین الملل را تحت تاثیر قرار داده است؟ سوال های فرعی که در همین ارتباط مطرح می شوند عبارتند از: اهداف آمریکا از اتخاذ سیاست ناسیونالیسم اقتصادی چه می باشد؟ و جهت تحقق این اهداف تاکنون از چه استراتژی هایی بهره برده است؟ یافته های پژوهش مبین این واقعیت است که دولت جدید آمریکا با هدف حفظ هژمونی جهانی و نظم مد نظر خود و همچنین توسعه و امنیت اقتصادی که تضمین کننده امنیت ملی کشور است، سیاست ناسیونالیسم اقتصادی را در دستور کار خود قرار داده است. این سیاست اگرچه تامین کننده منویات آمریکا است، اما تاثیرات منفی بر تجارت آزاد بین المللی داشته است. سیاست ناسیونالیسم اقتصادی دولت ترامپ از طریق آسیب زدن به اقتصادهای ملی، ایجاد رکود اقتصادی بین المللی و ناکارآمد کردن موافقتنامه های تجاری بین المللی و افزایش بی ثباتی در عرصه اقتصادی باعث تضعیف نظم تجاری لیبرال کنونی شده است. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی-تبیینی بوده و از چارچوب نظری مرکانتلیسم جهت تبیین و تحلیل موضوع استفاده شده است.

    کلید واژگان: ترامپ، نظم تجاری لیبرال، اقتصاد بین الملل، مرکانتلیسم، ایالات متحده امریکا
    Reza Ekhtiari *, Fatemeh Alipor, Faramarz Hasanzadeh

    Since Donald Trump took power as president, significant change occurred in US behavioral pattern. Trump by adopting economic nationalism approach, which is based on State-centric and protective policy, has challenged international trade order. With regard to that, this article aims to answer to this question how US economic nationalism impacted trade order of the international economic? Also what are the aims of the US by adopting economic nationalism? And to achieve the goals what strategies were chosen by the country?  The findings reveal that the US new administration, aimed at maintaining the country’s world hegemony and its favorite order and development and economic security which guarantee its national security, has prioritized economic nationalism. Though this policy supplies the US demands, however it has negative impacts on international trade order. The Economic nationalism policy through damaging national economic of other countries, creating international economic stagnation, and eventually deactivating international treaties and creating destabilation in international economic has weaken liberal trade order. The research method is analytical- explanatory and the mercantilism theory has been used for explaining the subject matter.

    Keywords: Trump, International trade order, International economic, Mercantilism, US.‎
  • محمد علی شیرخانی، محمود خلف رضایی
    سرمایه اجتماعی همانند سرمایه های مادی از اهمیت بسزایی برخوردار است و نظریه پردازان درباره تاثیر آن بر رشد کشورها، قلم فرسایی کرده اند. موفقیت در عرصه بین المللی بدون توجه به توانایی ها و قابلیت های هر کشور، میسر نمی شود. این قابلیت ها و توانمندی ها در اقتصاد بین الملل به ظرفیت رقابت پذیری تعبیر می شود. شاخص های دوازده گانه ای برای رقابت پذیری احصا شده که دارای ابعاد مختلفی است. در این پژوهش، به دلیل گستردگی موضوع رقابت پذیری، تنها چهار شاخص اصلی آن، تحقیق شده و تاثیر سرمایه اجتماعی بر رقابت پذیری بررسی شده است. پرسش اصلی پژوهش، آن است که «آیا بین سرمایه اجتماعی و توسعه شاخص های رقابت پذیری بین المللی رابطه معناداری وجود دارد؟». گردآوری داده ها و مطالعه مبانی نظری به الگوسازی و سازماندهی تحقیق منجر شده و همچنین، روش تحقیق به شکل کمی، برمبنای روش آزمون تی و آزمون فرضیات بوده است. تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد که بین شاخص های سرمایه اجتماعی و رقابت پذیری رابطه معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: اعتماد، اقتصاد بین الملل، بازار مالی، زیرساخت، شبکه اجتماعی، هنجار
    Mohammad Ali Shirkhani, Mahmoud Khalaf Rezaii
    Social capital (SC) is important as much as physical capital and theorists discussed its functions in enhancement of countries. Successfulness in international fields is far behind reach without due attention to capacity of countries. These capacities are known as competitiveness capacity (CC) in political literature. 12 indexes have been recognized for the CC which covers different dimensions of countries’ capabilities. Due to، extend of the CC issue، this research only focuses on four main indexes of CC، then studies the impacts of SC and these indexes on CC. Existence of meaningful relation between SC and international CC indexes is the main question of the research. Data gathering and literature studies have lead to a model-making and the structure of the research. Research method is based on quantitative approach with applying T test and hypothesis test via SPSS. Result of the research illustrates that there is meaningful relation between SC and international CC indexes.
    Keywords: Financial Market, Infrastructure, International Economy, Norm, Social Network, Trust
  • علیرضا غفاری
    منابع فسیلی به عنوان مهم ترین منابع تامین انرژی در جهان محسوب می شوند. به رغم آنکه دست یابی به انرژی های نو و تجدیدپذیر مدت هاست در برنامه تامین انرژی کشورهای توسعه یافته قرار دارد، کماکان منابع انرژی نفت و گاز و سایر انواع انرژی های تجدیدناپذیر حداقل با افق نیم قرن آینده، مورد توجه متقاضیان انرژی در جهان است. از این رو ایجاد تعامل گسترده در میان کشورهای صاحب ذخایر انرژی و همچنین بررسی و کنترل شرایط طرف مقابل، می تواند نقش موثری را در به حداکثر رساندن منافع حاصل از استحصال انواع انرژی های فسیلی در همه زمینه ها، به همراه داشته باشد. این مقاله به بررسی پتانسیل های حاکم بر منابع نفت و گاز ایران و قطر پرداخته و زمینه های هم گرایی و واگرایی بین این دو کشور را مورد بررسی قرار می دهد. در نهایت مشخص می گردد که عوامل فراوانی بر لزوم توجه به زمینه های هم گرایی دو کشور و توسعه دیپلماسی انرژی فیمابین، تاکید دارند.
    کلید واژگان: انرژی، عرضه و تقاضای انرژی های تجدیدناپذیر، اقتصاد بین الملل، مطالعات منطقه ای، خاورمیانه
    Alireza Ghafari
    Despite resorting to renewable energies has been long put atop the agenda in the developed countries, oil and gas and other fossil energy resources will continue to attract energy consumers’ attention in the world at least for the next half a century. For this reason, extensive interaction among the countries possessing energy reserves as well as study and control of the conditions of the other party could effectively maximize the benefits arising from the exploitation of a variety of fossil energies in all aspects. This article deals with the potentials found in Iranian and Qatari oil and gas resources, exploring the grounds for convergence and divergence between the two nations. It concludes that a variety of factors put emphasis upon attention to the grounds of integration between the two nations and expansion of bilateral energy diplomacy.
    Keywords: Energy, Demand, Supply of Renewable Energies, International Economy, Regional Studies, Middle East
  • هادی سلیمانپور، عبادالله مولایی
    قدرت یابی قدرت های نوظهور، موضوع اصلی مناظره های نظری سال های اخیر در هر دو سطح منطقه ای و جهانی بوده است. بریک و یا بریکس، عناوین و سرواژه های مختلفی هستند که در اشاره به گروه بندی کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و افریقای جنوبی کاربست یافته اند. با توجه به اهمیت فزاینده قدرت های نوظهور در دوران گذار نظام بین الملل، واکاوی و بررسی مشخصه ها، چشم اندازها و آثار جهانی قدرت یابی آنها می تواند فهم و شناخت ما را از نظام بین الملل در حال تحول، ژرف تر سازد. نگارندگان در پاسخ به پرسشی پیرامون نقش قدرت های نوظهور در دوران گذار نظام بین الملل، به ارزیابی این فرضیه پرداخته اند که «قدرت های نوظهور، نقش تعیین کننده ای در شکل دهی به ساختار قدرت نظام بین الملل پساانتقالی ایفا می نمایند». برمبنای نتایج و یافته های پژوهشی مقاله حاضر، قدرت های نوظهور به رغم موانع و چالش های ملی، منطقه ای و بین المللی موجود، از طریق هویت سازی بین المللی و زمینه سازی برای جابه جایی تدریجی قدرت و بازتوزیع نقش و نفوذ، از جایگاه برجسته ای در اقتصاد و سیاست جهانی برخوردار می شوند.
    کلید واژگان: قدرت های نوظهور، بریکس، نظام بین الملل، اقتصاد بین الملل، سیاست بین الملل
    Hadi Soleimanpour, Ebadolah Molayi
    In the recent years, the rise of the newly emerging powers has been the main topic of academic debates at both regional and global levels. The BRIC or BRICS are different rubrics or grouping acronyms of these new powers which refer to Brazil, Russia, India, China, and South Africa. Due to the increasing significance of the newly emerging powers in the transitional international system, analyzing and examining the characteristics, perspectives and global impacts of their emergence can enrich our understanding and knowledge of the evolving international system. In response to the research question about the role of the newly emerging powers in transitional international system, the authors argue that these powers play a crucial role in shaping the post-transitional international power structure. According to the research findings, in spite of the national, regional and international challenges and obstacles, the newly emerging powers are assuming a more prominent place in the global economy and politics by building their new international identity, providing grounds for gradual shift of power and the redistribution of their role and influence.
    Keywords: Newly Emerging Powers, BRICS, International System, Global Economy, International Politics
  • حمید شمسیان فرد
    موضوع نوشتار پیش روی، سازمان همکاری شانگهای و آینده نقش جمهوری اسلامی ایران است. در دیباچه با اشاره به شکل گیری سازمان همکاری شانگهای در سال 1996 به گسترش این سازمان تا برهه کنونی اشاره می شود. روسیه و چین به عنوان دو قدرت بزرگ معاصر، این سازمان را با هدف مبارزه با تروریسم و گسترش روابط اقتصادی با آسیای مرکزی تاسیس می کردند و در اعلامیه سن پترزبورگ بر هدف خود مبنی بر گسترش سازمان شانگهای تاکید کردند. ساختار سازمان مرکب از هفت بخش است که پنج بخش آن موقتی و دو بخش دائم هستند...
    کلید واژگان: اقتصاد بین الملل، سازمان همکاری شانگهای، ایران، روابط خارجی، سازمان داد و ستد جهانی
    Hamid Shamsyanfard
    The subject of this article is “Shanghai Cooperation Organization and the Future of the Islamic Republic or Iran’s Role”. In introduction it is referred that the Shanghai Cooperation Organization (SCO) was founded in 1996. Its development thus far is also discussed. Two contemporary great powers, Russia and China, founded SCO to combat terrorism and develop economical relations with Central Asia. At the St.Petersburg declaration, they showed their aspiration for accepting new members. The set-up of SCO is composed of seven bodies, five of which are temporary and two permanent. Regarding the political and economic potential of the Islamic Republic of Iran, this country can join the SCO and make its principles of foreign relation compatible with this organization. Negation of U.S presence, mutual economic benefit, the use of “Liberum Veto” by Russia and China in the Security Council of the U.N., and appeasing Islamic fundamentalism are common interests.The rejection of Iran from accession to the World Trade Organization (WTO) and lack of a mutual definition of Islamic fundamentalism are obstacles. But this article puts stress on development of relations with regard to these considerations.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال