بنیادگرایی اسلامی
در نشریات گروه علوم سیاسی-
خشونت در قالب کنش و واکنش فردی و گروهی برای مستولی کردن تفکرات و خواسته های خود و کنار زدن دیگری امری برخواسته از زمینه ها و علل مختلف می باشد و گروه ها و جنبش ها برای دستیبابی به اهداف خود گاهی اوقات دست به خشونت می زنند. خشونت در میان جنبش اسلامی خصوصا جنبش سلفی برجسته تر است؛ آنها هنگام کسب و حفظ قدرت از خشونت به نحو عریان و گسترده ای استفاده کرده اند به نحوی که می توان گفت خشونت در گروه های سلفی امری ذاتی است از این رو این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که خشونت در گروه های سلفی اسلامی چه کارکردی داشته و آنها از خشونت برای دستیابی به چه اهدافی استفاده کرده اند؟ مقاله حاضر بر این فرض استوار است که گروه های سلفی از خشونت به عنوان ابزاری برای هویت بخشی و مشروعیت دادن به اقدامات خود استفاده نموده اند؛ این مقاله تلاش دارد با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی ایده اصلی خود را تبیین نماید. بر این اساس برای نشان دادن جایگاه هویت در خشونت گروه های سلفی ابتدا به بررسی منظومه فکری اندیشمندان گروه های سلفی در زمینه خشونت و آن گاه نقش خشونت در هویت بخشی گروه های سلفی می پردازد.
کلید واژگان: هویت، خشونت، بنیادگرایی اسلامی، سلفیه، حکومت اسلامی، کفر، جهاد.Violence in the form of individual and group action and reaction to dominate one's own thoughts and desires and ignore others is a matter arising from different contexts and causes, and groups and movements sometimes resort to violence to achieve their goals. Violence among the Islamic movement, especially the Salafist movement, is more prominent; When gaining and maintaining power, they have used violence in a naked and extensive way, so that it can be said that violence in Salafi groups is an inherent thing, therefore this article aims to answer the question that violence in the group What was the function of Islamic Salafis and what goals did they use violence to achieve? The current article is based on the assumption that Salafist groups have used violence as a tool to give identity and legitimize their actions; This article tries to explain its main idea using analytical and descriptive method. Based on this, in order to show the place of identity in the violence of Salafi groups, it first examines the intellectual system of Salafi groups' thinkers in the field of violence and then the role of violence in the identification of Salafi groups.
Keywords: Identity, Violence, Islamic Fundamentalism, Salafism, Islamic State, Disbelief, Jihad -
فصلنامه روابط خارجی، پیاپی 58 (تابستان 1402)، صص 186 -210دیر زمانی است که از جدایی اجباری همسایگان، از قلمرو تمدنی ایران می گذرد؛ این مرکز تمدنی، با موقعیت پیوندگاهی در جغرافیای غرب آسیا، همواره میراث دار تهدیدات پنهان و آشکار از سوی همسایگان خود بوده است. در میان 15 همسایه ایران، افغانستان یگانه است؛ چرا که در چند دهه گذشته، ایران در خط مقدم تهدیدات جهانی صادره از سوی افغانستان قرار داشته است. با خروج آمریکا از افغانستان، بار دیگر معادلات قدرت به نفع طالبان دچار تغییر شد و معمای امنیتی افغانستان ابعاد جدیدی به خود گرفت. از این رو، نگارندگان در پی پاسخ به این سوال بودند که «راهبرد مطلوب فراروی جمهوری اسلامی ایران برای تنظیم مناسبات همسایگی با افغانستان کدام است؟». درون دادهای پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری و در سپهر مولفه های مفهومی و نظری امنیت، سیاست همسایگی و دیپلماسی اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است؛ روش شناسی حاکم بر متن از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. یافته های پژوهش بیانگر این است که جمهوری اسلامی ایران با رویکردی راهبردی، باید مناسبات خود را با همسایه شرقی به گونه ای تنظیم کند تا از رهگذر دیپلماسی فعال اقتصادی و جلب همراهی جامعه جهانی، بتواند تهدیدات سه گانه بازتولید شده در میدان افغانستان طالبان را به فرصت های اقتصادی و امنیتی تبدیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که حل معمای امنیتی افغانستان در سایه فاعلیت دیپلماسی اقتصادی ایران و همراهی بازیگران موثر منطقه ای و فرامنطقه ای امکان پذیر است.کلید واژگان: افغانستان، مواد مخدر، پناهجویان، بنیادگرایی اسلامی، سیاست همسایگی، دیپلماسی اقتصادیA long time has passed since the forced separation of the neighbors from Iran's civilized territory; This civilizational center, with its position as a crossroads in the geography of West Asia, has always had a legacy of hidden and open threats from its neighbors. Among Iran's 15 neighbors, Afghanistan is the unic among others; Because in the past few decades, Iran has been at the forefront of threats of Afghanistan. With the Rushing out of America from Afghanistan, the balance of power once again changed in favor of the Taliban, and the security puzzle of Afghanistan took on new dimensions. Therefore, the authors were looking for an answer to the question: "What are the ideal strategies of the Islamic Republic of Iran to regulate the neighborhood relations with the Afghanistan?" The research inputs have been collected in the library method and analyzed in the framework of components of security, neighborhood policy and economic diplomacy; The methodology of the text has a descriptive-analytical. The findings of the research show that the Islamic Republic of Iran should adjust its relations with its eastern neighbor with a strategic approach in such a way that through active economic diplomacy and gaining the support of the international community, it can deal with the triple threats reproduced in Turn the Afghanistan field of the Taliban into economic and security opportunities for yourself. The result of the research showed that it is possible to solve the security mystery of Afghanistan with the effectiveness of Iran's economic diplomacy and the cooperation of effective regional and extra-regional actors.Keywords: Afghanistan, Opium, Refugees, Islamic fundamentalism, Neighborhood Policy, economic diplomacy
-
از زاویه دید کشورهای غربی آنچه در خاورمیانه اتفاق افتاد نوعی شورش جوانان بیکار و تحصیل کردگانی بود که با الزامات عصر اطلاعات آشنا هستند و جویای آزادی و برابری و الگوهای جدید سامان دهی قدرت بودند. این نگرش نام بهار عربی را بر تحولات خاورمیانه می گذارد و با تیوری های گذر از پاتریمونالیسم و رسیدن به دموکراسی رویدادها را پیش بینی و برنامه ریزی می کند. بعضی تحلیلگران تحولات خاورمیانه را براساس اسلام و ورود الهیات بر عرصه سیاست قلمداد می کند و اعتقاد دارد که این تحولات نوعی بیداری اسلامی است که علیه الگوهای سنتی استبدادی و غربی دیکتاتور مآبانه صورت می گیرد. به نظر می رسد که هیچ یک از این دو اتفاق نیفتاده است و خاورمیانه به علل گوناگون در حال تجربه کردن بنیادگرایی است.
کلید واژگان: بنیادگرایی اسلامی، خاورمیانه، بهار عربی، جامع بین المللیWhat happened in the Middle East, from Western countries’perspe-ctive, was a rebellion of unemployed youth and graduated persons, who are familiar with the requirements of information era, seeking freedom, quality and order of power’s new patterns. This perspective called Middle East developments Arab Spring and predicted the events by using theories of patrimonialism and democracy. Some experts would analyze the Middle East developments according to Islam and relations between theology and politics. They believe that thedevel-opments are a kind of Islamic awakening against the patterns of traditional despotism and western dictatorship. It seems none of perspectives happened and the Middle East is experiencingfundam-entalism.
Keywords: Islamic fundamentalism, Middle East, Arab Spring, International Community -
مسلمانان سین کیانگ را می توان یکی از مهمترین ملاحظات امنیت داخلی دولت چین به حساب آورد که بر سیاست خارجی و امنیتی این کشور نیز تاثیر گذاشته است. این مساله، اگر چه تحت تاثیر هویت اجتماعی مسلمانان این منطقه و سیاست "همگون سازی و ادغام گرایی" دولت چین قرار دارد اما بااین وجود، اولویت امنیتی و سیاسی این موضوع در چین، تنها متاثر از شرایط داخلی آن نیست بلکه شرایط منطقه ای و بین المللی نیز نقش برجسته ای در اولویت بخشی به آن دارد. در این زمینه، وضعیت منطقه آسیای مرکزی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوری در سال 1991، تاثیر مستقیمی بر اولویت های امنیتی چین در منطقه سین کیانگ داشته است. درواقع، اگرچه پکن بعد از مسکو، دومین قدرت نوظهور بود که توسعه همه جانبه روابط خود با این جمهوری های تازه استقلال یافته را در درجه اول از حیث سیاسی و امنیتی و در درجه دوم از منظر مسایل اقتصادی و فرهنگی، در دستور کار خود قرار داد اما همزمان، تحت تاثیر چالش ها و آسیب های داخلی این کشورها نیز قرار گرفت. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته نشان می دهد همجواری منطقه سین کیانگ و قرابت و نزدیکی هویتی و فرهنگی ساکنان آن با اقوام آسیای مرکزی، حرکت های جدایی طلبانه، افراطی گری مذهبی، تروریسم و قاچاق مواد مخدر زمینه حساسیت و سختگیری پکن نسبت به مسایل سیاسی و امنیتی این منطقه و مسلمانان آن را بوجود آورده است.کلید واژگان: سین کیانگ، چین، آسیای مرکزی، بنیادگرایی اسلامیXinjiang Muslims can be considered one of the most important considerations of the Chinese government's internal security, which has also affected the country's foreign and security policy. Although this issue is influenced by the social identity of the Muslims in the region and the Chinese government's policy of "assimilation and integration", the security and political priority of this issue in China is not only affected by its internal conditions but also by regional conditions. International also plays a prominent role in prioritizing it. In this regard, the situation in the Central Asian region after the collapse of the Soviet Union in 1991 has had a direct impact on China's security priorities in the Xinjiang region. In fact, although Beijing was the second emerging power after Moscow to put the full development of its relations with these newly independent republics primarily on the political and security fronts and secondarily on economic and cultural issues. But at the same time, it was affected by the internal challenges and harms of these countries. The findings of this descriptive-analytical study show the proximity of Xinjiang region and the identity and cultural closeness of its inhabitants with the Central Asian tribes, separatist movements, religious extremism, terrorism and drug trafficking in the field of sensitivity and Beijing has been strict about the political and security issues of the region and its Muslims.Keywords: : Xinjiang, China, Central Asia, Islamic fundamentalism
-
هدف
این مقاله تلاش می کند تا با اشاره به وضعیت سیاسی - اجتماعی مسلمانان فرانسه و دیدگاه های متفاوت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سه نسل مسلمانان این کشور و همچنین ارزیابی سیاست های دولت فرانسه در قبال آنان، به علل تشدید بحران هویت در میان مسلمانان فرانسه و تعامل متقابل آنان و دولت این کشور که از یک سو زمینه رشد تروریسم و از سوی دیگر تشدید اسلام هراسی را در فرانسه به وجود آورده است، بپردازد.
روش شناسیاین مقاله بر اساس روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است.
یافته هازمینه های محیطی و روان شناختی هویت یابی در میان نسل های دوم و سوم مسلمانان فرانسه و رقابت میان سنت گرایی قومی و ملی با ادغام گرایی در اسلام اروپایی و یا گزینه سوم؛ یعنی افراط گرایی و بنیادگرایی، مهم ترین علل تشدید بحران هویت در میان مسلمانان این کشور بوده که به تعمیق شکاف هویت مبتنی بر لاییسیته و ارزش های اسلامی آنان منجر شده است.
نتیجه گیریمسلمانان فرانسه، یکی از بزرگترین جوامع مسلمان در اروپا به حساب می آیند که وضعیت زیست سیاسی - اجتماعی شان، نشان دهنده محدودیت ها و مشکلات بسیار فراروی آنان است. در این شرایط، ناکامی سیاست همسان سازی دولت فرانسه در بازسازی اسلام اروپایی و حملات تروریستی اخیر در این کشور، بر چالش هویت یابی جوانان مسلمان در میان نسل ها و قرایت سه گانه اسلامی از سنت گرایی قومی تا گرایش به اسلام سکولار و بنیادگرایی اسلامی، دامن زده است. این شرایط، در بستر و زمینه ای اجتماعی و هویتی، به بازتولید سیاست ها و اقدامات رادیکال از سوی دولت، شهروندان فرانسوی و مسلمان این کشور منجر می شود.
کلید واژگان: اسلام، مسلمانان، اسلام اروپایی، بنیادگرایی اسلامی، فرانسهObjectiveThis article seeks to address the socio-political situation of French Muslims and the different political, social and cultural perspectives of the three generations of Muslims in this country, as well as to evaluate the French government's policies towards them, due to the escalation of identity crisis among French Muslims. This interaction has created the ground for the growth of terrorism and the intensification of Islamophobia in France.
MethodThis article is based on descriptive-analytical method by using library and internet resources.
FindingsEnvironmental and psychological contexts of identification among the second and third generations of French Muslims and the competition between ethnic and national traditionalism with integration in European Islam or the third option, extremism and fundamentalism, are the most important causes of the identity crisis among the Muslims. This issue has led to the deepening of the identity gap based on their secularism and Islamic values.
ConclusionFrench Muslims are one of the largest Muslim communities in Europe, whose socio-political status reflects the limitations and problems they face. In this context, the failure of the French government's assimilation policy in the reconstruction of European Islam and the recent terrorist attacks in this country challenge the identification of Muslim youth among generations and the triple Islamic reading from ethnic traditionalism to secular Islam and Islamic fundamentalism. These conditions, in a social and identity context, lead to the reproduction of radical policies and actions by the government, French citizens and Muslims of this country.
Keywords: Islam, Muslims, European Islam, Islamic Fundamentalism, France -
موضوع امنیت از قدیمیترین مباحث اندیشمندان بوده است. در رویکردهای سنتی و نظریههای واقعگرا امنیت دولتمحور بود؛ اما بعد از دهه 1990 باری بوزان و ال ویور با زیر سوال بردن امنیت دولتمحور و نظامی محور بودن امنیت، در توسعه این مفهوم موضوعات امنیت را به سطحی بین عینی و ذهنی بودن برد. در تحلیل بنیادگرایی و رادیکالیسم اسلامی باید گفت ریشههای شکلگیری و بروز خطرات و آسیبهای امنیتی جدی از سوی این بازیگران غیردولتی علیه دولتها و شهروندان آن باعث شده است تا این پرسش اساسی مطرح شود که بنیادگرایان اسلامی چه گروه یا پدیدهای را تهدیدی امنیتی، به معنای بوزانی آن، برای خود تلقی کردهاند که دست به چنین اقداماتی رعبآور و تروریستی در گوشه و کنار جهان میزنند؟ نگارنده استدلال میکند که مدرنیته و مدرنیزاسیون بهمثابهی تهدیدی وجودی برای بنیادگرایان اسلامی است و جهاد پاسخ آنها به این تهدید وجودی است. به نظر میرسد بنیادگرایان اسلامی به امنیتی سازی این مفاهیم و همچنین سبک زندگی غربی به مفهوم بوزانی آن دستزدهاند.
کلید واژگان: بنیادگرایی اسلامی، امنیتی سازی، مکتب کپنهاگ، رادیکالیسمIt seems that Islamic Fundamentalism is still one of the problematic issues of the world. Fundamentalists not only kill the “others” but also kill Muslims who are different from them. From my perspective, the fall of the Islamic State of Iraq and Sham(ISIS) does not mean the fall of Islamic Fundamentalism. The author of this article believes that Islamic Fundamentalism is still a threat to the world’s security. The main question of the article is that what has been securitized by Islamist Fundamentalists? I tried to examine this question through the “securitization theory of Bary Buzan”. I argued that “Modernity and Modernization” have been securitized by them. It seems that modernity is a kind of existential threat for Islamists Fundamentalists like the Taliban and ISIS
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی سیاست روسیه در قبال بحران دولت- ملت سازی در عراق، درصدد پاسخ به این سوال است که بحران دولت ملت سازی در عراق نوین چه تاثیری بر ادراک نخبگان روس نسبت به تحولات این کشور و به تبع آن سیاست روسیه داشته است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و بر این فرضیه استوار است که تحولات دولت ملت سازی در عراق نوین ازجمله ظهور افراط گرایی تکفیری، تهدید منافع متحدین روسیه و همچنین نگرانی از تسری خیزش ها به اوراسیا، منجر به تغییر ادراک روس ها و در نتیجه اتخاذ سیاست گسترش حضور و نفوذ روسیه در عراق را به دنبال داشته است.کلید واژگان: بحران دولت- ملت سازی، خاورمیانه، بنیادگرایی اسلامی، روسیه، عراقWith the purpose of reviewing the policy of Russia towards the state-nation building crisis in Iraq, the present study seeks to answer what were the impacts of the state-nation building crisis in modern Iraq on the perception of Russian elites about the transformations in this country and consequently Russian policy. The method of study is descriptive analysis and it relies on the hypothesis that state-nation building transformations in modern Iraq such as the emergence of Takfiri extremism, threatening the interests of Russian allies, and concerns over spreading instabilities to Eurasia, have led to changing the perception of Russians and as a result, adopting the policy of expanding the presence and penetration of Russia in Iraq.Keywords: State-Nation Building Crisis, Middle East, Islamic Fundamentalism, Russia, Iraq
-
هرچند خشونتگرایی با تمسک به آموزههای دینی که نوعا با تکیه صرف بر الفاظ و نوعی اخباریگری توام بوده است امر کاملا جدیدی نیست و در تاریخ ادیان سوابق بسیاری دارد، ولی آنچه امروزه به عنوان بنیادگرایی خشونتآمیز شاهدیم - با همه ویژگیها و خصوصیات آن - امر جدیدی است که در تاریخ ادیان و مذاهب کمتر مسبوق به سابقه است. بنابراین، بنیادگرایی اسلامی در این مقاله آن خوانشی از اسلام است که جز عصر حاضر، در هیچ یک از برهههای تاریخی گذشته وجود نداشته و خشونتورزی ویژگی بارز آن است. با این تفاسیر، مبنای تکثر قرایات از اسلام تا پیش از قرن حاضر هرچه بوده، توان تبیین سازوکار ظهور بنیادگرایی اسلامی ندارد. بنابراین، یافتن راهی برای برونرفت از این خوانش مذهبی، مستلزم آن است که ابتدا منطق ظهور و بازتولید آن را دریابیم. در این راستا، در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر از اندیشههای علیرضا شجاعیزند1، مصطفی ملکیان2 و سارا شریعتی3 در این زمینه بهره جستهایم. با واکاوی آرای شجاعیزند ظهور بنیادگرایی اسلامی را در تنش معاصر میان ایدیولوژی جمعگرای اسلامی و ایدیولوژی فردگرا و جهانیشده لیبرال یافتیم که مبنای بازتولید آن نیز با اتکا به اندیشههای ملکیان و شریعتی در اتخاذ سازوکاری پوپولیستی بود. واکاوی نظریات مربوط به پوپولیسم، تقویت جامعه مدنی را به عنوان اولین گام برای مبارزه با بنیادگرایی اسلامی به ما نمایاند.
کلید واژگان: بنیادگرایی اسلامی، لیبرالیسم، پوپولیسم، شجاعی زند، ملکیان، شریعتیAlthough violence based on religious teachings, which is typically based on mere words, is not entirely new and has a long history in religions, but what we see today as violent fundamentalism with all its features is new, is less unprecedented in the history of religions and sects. Thus, Islamic fundamentalism in this article is a reading of Islam that has not existed in any of the past historical periods except the present age; and its hallmark is violence. Islamic fundamentalism is a reading of Islam that has not existed in any of the past historical periods except the present age. Therefore, finding a way out of this religious reading requires that we first understand the logic of its emergence and reproduction. Therefore, in this article, we sought the logic of the emergence and reproduction of Islamic fundamentalism and finding a way out of it. Achieving it also requires mastering how it emerges and reproduces. In this regard, in the present descriptive-analytical article, we used the ideas of Alireza Shojaeezand, Mostafa Malekian and Sara Shariati in this field. On this basis, we found the emergence of Islamic fundamentalism in the contemporary tension between Islamic collectivist ideology and individualistic and globalized liberal ideology. Also, the adoption of a populist mechanism is the basis of its reproduction. Therefore, we believe that strengthening civil society is a sufficient condition for overcoming Islamic Fundamentalism.
Keywords: Islamic fundamentalism, Liberalism, Populism, Shojaeezand, Malekian, Shariati -
ابوالاعلی مودودی از متفکران برجسته جهان اسلام است که به تحقق آرمانی- اسلامی باور داشت و در اندیشه او مفاهیمی مانند «حاکمیت خداوند»، «نظام سیاسی اسلامی»، «مقابله با غرب»، «آموزش اسلامی»، «جهاد» و مفاهیم اسلامی از جایگاه خاصی برخوردارند. با تشکیل کشور پاکستان در سال 1947 و بازخورد اندیشه های مودودی، بنیادگرایی اسلامی در این کشور نمود یافت و در رشد و پرورش آن موثر واقع شد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی که منابع آن براساس روش کتابخانه ای جمع آوری شده است در پی پاسخ به این پرسش است که اندیشه های مودودی چه تاثیری بر بنیادگرایی اسلامی در پاکستان داشته است؟ در پاسخ نیز اندیشه های مودودی باعث رشد اسلام گرایی در پاکستان و بر گروه های مختلف بنیادگرای اسلامی در این کشور تاثیر گذار بوده است. چنین تاثیرگذاری را می توان در روند هویت یابی اسلامی نظام سیاسی پاکستان، توسعه احزاب اسلامی، مدارس مذهبی و سازمان ها و گروه های بنیادگرا در این کشور جستجو کرد.
کلید واژگان: ابوالاعلی مودودی، پاکستان، بنیادگرایی اسلامی، نظام سیاسی اسلامی، مدارس مذهبیAbu Ala'ali Modudi is one of the prominent thinkers of the Islamic world who believed in the achievement of Islamic idealism and in his ideas, concepts such as "the sovereignty of God", "Islamic political system", "confrontation with the West", "Islamic education", "jihad" and Islamic concepts Have a special place. With the formation of Pakistan in 1947, and the feedback on Modudi's ideas, Islamic fundamentalism was shown in this country and it became effective in its cultivation. This article, by analytical-descriptive method, whose sources are based on a library methodology, seeks to answer the question of how did the Modudi’s thought have an impact on Islamic fundamentalism in Pakistan? In response, Modudi's thoughts have contributed to the rise of Islamism in Pakistan and to various Islamic fundamentalist groups in the country. Such an impact can be found in the process of Islamic identification of the Pakistani political system, the development of Islamic parties, religious schools, and fundamentalist organizations and groups.
Keywords: Aboul Ali Moodoodi, Pakistan, Islamic Fundamentalism, Islamic political system -
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تاثیر بحران ژئوپلیتیک خاورمیانه بر سیاست روسیه در این منطقه، به ویژه در قبال کشورهایی چون عراق و سوریه بود.پژوهش بر اینفرض استوار است که تغییر در دکترین سیاست خارجی روسیه، ظهور افراط گرایی، تهدید منافع روسیه و همچنین نگرانی از تسری خیزش ها به اوراسیا از سال 2011 به این سو و همزمان با وقوع ناآرامی های سیاسی - اجتماعی در خاورمیانه عربی، منجر به تغییر ادراک روس ها شده و در نتیجه اتخاذ سیاست گسترش نفوذ در منطقه خاورمیانه از سوی مسکو را به دنبال داشته است.نتایج حاصل از این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شد، نشان داد، روسیه با تغییر در نگرش منطقه ای خود توانست ضمن افزایش نقش آفرینی در منطقه و پیشبرد سیاست برقراری امنیت و ثبات، نقش مهمی در مدیریت بحران به نفع خود ایفا کرده، و تهدیدات منطقه ای را به فرصت تبدیل کند.
کلید واژگان: خاورمیانه، انقلاب های عربی، بنیادگرایی اسلامی، روسیه، سوریه، عراق، سیاست خارجیThe purpose of this paper is to study the impact of the Middle East geopolitical crisis on Russia's policy in the region, especially towards countries such as Iraq and Syria. The research is based on the assumption that Changes in the doctrine of Russian foreign policy, the emergence of extremism, the threat to Russia's interests, as well as concerns over the escalation of uprisings in Eurasia since 2011 and political and social unrest in the Arab Middle East , has led to policy of expansion of influence and presence in the Middle East by Moscow due to change in perception of the Russian elite. The results of this descriptive-analytical study showed that Russia, by changing its regional approach, increased its role in the region and by promoting security and stability, playing an important role in managing crisis and turning threats into opportunities.
Keywords: Middle East, Arab revolutions, Islamic Fundamentalism, Russia, Syria, Iraq, Foreign policy -
اسلام گرایی یکی از عناصر دنیای امروز است که متغیر تعیین کننده ای در وضعیت قدرت جهان و بازیگران اصلی آن به شمار می آید. اما با توجه به تحولات اتفاق افتاده و جاری در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، امروزه ذهن بسیاری از پژوهشگران و علاقه مندان به روابط بین الملل به این حوزه مطالعاتی جلب شده است. این موضوع با توجه به جریان پرشتاب و قابل تامل شکل گیری جریاناتی از گروه های اسلامگرا، نگارنده را به بازشناسی مبانی جریانی از اسلامگرایی رهنمون شده که محور و اساس آن گسست در الگوهای سنتی جنبش های سلفی در خاورمیانه است. مقایسه موجود در این تحقیق درباره جریان سلفی گری نشان می دهد که به رغم اشتراکات مذهبی، اختلافات و تمایزات بنیادینی بین جریان سلفی گری و با جنبش های سلف گرایان، اهل سنت و فرق اسلامی وجود دارد. دامنه این اختلافات و تمایزات، سیاست و فرهنگ و حتی نقشه جغرافیایی منطقه را دست خوش تغییراتی ساخته است، که گسست در الگوی سنتی جنبش های سلفی منطقه، بخشی از این فرایند و منازعه موجود را توضیح می-دهد.
کلید واژگان: جنبش های سلفی، خاورمیانه، سلفی گری، بنیادگرایی اسلامی -
ماهیت و ریشه های همگرایی اروپایی به عنوان یکی از بی بدیل ترین مدل های همگرایی بعد از جنگ جهانی دوم، هم به دلیل نقشی که در کاهش منازعات و گسترش صلح میان کشورهای اروپایی داشت و هم به دلیل اهمیت و نقش اتحادیه اروپا در نظام بین الملل کنونی، همواره مورد توجه محققان و اندیشمندان سیاسی بوده است. عوامل و متغیرهای ملی، منطقه ای و بین المللی مختلفی در همگرایی اروپای پس از جنگ موثر بودند، اما متغیری که در این مقاله به برجسته سازی آن پرداختیم، نقش مولفه های هویتی در گسترش همکاری و همگرایی میان کشورهای اروپایی بود.پرسش اصلی این پژوهش این است که همگرایی اروپایی چگونه سببایجاد هویت اروپایی و گسترش صلح در اروپای پس از جنگ جهانی دوم شد؟ فرضیه ای که برای پاسخ به این پرسش به آزمون گذاشته می شود، این است که اتحادیه اروپا پروژه ای به منظور نجات کشورهای اروپایی براساس اسطوره سازی از درون و غیریت سازی از بیرون بوده است. یافته های پژوهش نیز نشان می دهد که هویت اروپایی امری سیاسی وگفتمانی و نتیجه ساختارشکنی گفتمان هویت ملی و دال های مرکزی آن، اسطوره سازی هایی مانند وحدت در عین کثرت، اروپای جهان وطنی و استثناگرایی و همچنین غیریت سازی از بیرون به منظور کاهش منازعات و اختلافات داخلی میان کشورهای اروپایی بوده است.کلید واژگان: اسطوره سازی، بنیادگرایی اسلامی، تحلیل گفتمان، غیریت سازی، کمونیسم، هویت اروپاییThe nature and roots of European integration as one of the most successful models of post-integration after World War II, Due to its role in reducing conflict and the spread of peace between European countries, and because of the importance and role of the European Union in the current international system, It has always been a matter of interest from scholars and political theorists. Although various national, regional, and international variables were effective in the post-war European integration, the variable that we referred to in this article was the role of identity components in expanding cooperation and integration between European countries. The main question of this study is how does European integration create a European identity and promote peace in post-war Europe? The research hypothesis is that the European Union has been a project to save European countries based on Mythology and antagonism. The findings of the research show that European identity is a political and discursive and the result of the deconstruction of the discourse of national identity and its nodal point, Mythologies such as unity in diversity, cosmopolitan Europe and exceptionalism, as well as antagonism In order to reduce internal conflicts among European countries.Keywords: European Identity, antagonism, Mythology, Communism, Islamic Fundamentalism
-
جریان بنیادگرایی اسلامی به دلایل ضعف اقتصادی و سیاسی، گسترش استبداد، فساد و تنش های قومی و مذهبی، با حمایت های برخی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای توانست در آسیای مرکزی به حیات خود تداوم بخشد. عملکرد گروه های بنیادگرا در کشورهای آسیای مرکزی، پیامدهای سیاسی - امنیتی قابل توجهی را برای منطقه حساس غرب آسیا رقم زده که آثار آن بیشتر کشورهای منطقه ازجمله جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داد. با عنایت به موارد فوق، پژوهش حاضر درصدد بررسی تهدیدات امنیتی جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی مبتنی بر بنیادگرایی اسلامی با تاکید بر بعد نرم افزاری می باشد. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. به منظور شناسایی تهدیدات امنیتی ج.ا.ا ناشی از فعالیت های بنیادگرایی اسلامی در آسیای مرکزی در حوزه
نرم افزاری و دستیابی به مدل مطلوب در این زمینه، بعد از توزیع پرسشنامه، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و آموس، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که نتایج حاصله فرضیه پژوهش مبنی بر «تهدیدات امنیتی ج.ا.ا در آسیای مرکزی ناشی از فعالیت های بنیادگرایی اسلامی در حوزه نرم افزاری شامل اندیشه مذهبی، اندیشه قومی و اندیشه نژادی است» را تائید می نماید؛ ضمن اینکه مولفه اندیشه مذهبی بیشترین تاثیر را در تهدیدات امنیتی بعد نرم افزاری داشته است.کلید واژگان: تهدید امنیتی، آسیای مرکزی، جمهوری اسلامی ایران، بنیادگرایی اسلامی -
نوشته پیش رو به ارائه تصویری از رابطه سازمان «داعش» ، مدرنیته و نهاد دولت پرداخته است. عوامل مختلفی در پیدایش پدیده های اجتماعی-سیاسی موثر هستند که در رابطه با ظهور «داعش» ، این مقاله، علاوه بر تاثیر بنیادگرایی اسلامی، به طور ویژه به نقش ریشه ای دول معاصر خاورمیانه و استفاده این سازمان از ابزارهایی که مدرنیته در اختیار آن قرار داده، توجه نموده و در پی پاسخ به این پرسش برآمده که تاثیر دول معاصر خاورمیانه بر پیدایش داعش چگونه بوده است؟ بدین منظور، به بررسی مدرنیته، دولت مدرن، دولت های خاورمیانه و تاثیر آنها بر ظهور داعش، پرداخته است. مقاله حاضر بر آن است که خاورمیانه فاقد شرایط لازم برای رشد کامل دولت مدرن بوده و دول این منطقه به خاطر عدم پذیرش کامل مدرنیته و نقص در اجرای اصول و فاکتورهای آن، اغلب دولی شبه مدرن بوده اند. لذا در کنار بنیادگرایی اسلامی، عملکرد آنها نیز در پیدایش چنین سازمان و دولت های قارچ گونه ای موثر بوده است. عملکرد نامناسب این دول شبه مدرن خاورمیانه ای در مقایسه با دول مدرن غربی و عدم رعایت برخی از جنبه های مدرنیته و دولت مدرن از سوی این دول از یک طرف، و عدم وجود شرایط اجتماعی لازم برای پذیرش این جنبه ها در منطقه و ناسازگاری این دول با جامعه مربوطه و نیز عدم توجه به بافت ترکیبی جامعه از طرف دیگر، از عوامل اصلی و ریشه ای ظهور "داعش" بوده اند.کلید واژگان: داعش، دولت مدرن و شبه مدرن، گفتمان آزادسازی، گفتمان منضبط سازی، بنیادگرایی اسلامیThis article studies the relationship among ISIS, modernity and State. Various factors affect the creation of socio-political phenomena. Apart from the effect of Islamic fundamentalism on the emergence of ISIS, this paper particularly considers the basic role of Middle Eastern states and the ISIS use of modern facilities. So it tries to answer the question that how have the contemporary Middle Eastern states affected the emergence of ISIS? For this purpose, the article studies modernity, modern state, Middle Eastern states and their effect on the emergence of ISIS. It concludes that there have been no requisites for the full growth of modern state in the Middle East and the region’s states have not completely accepted modernity. Since these states have not had some features of modern state, they have often been quasi-modern states with weaknesses in their performance. Along with the existence of Islamic fundamentalism in the Middle Eastern society, their functions have also had effect in the emergence of such organizations and states. Inappropriate operation of Middle Eastern quasi-modern states in comparison with the western modern states and the nonconformity of some modernization and modern aspects in one hand, and nonexistence of required social conditions for the acceptance of these aspects in the region, inconsistency of these states with their societies as well as lack of attention to the composite structure of the society on the other hand, have been the main factors for ISIS emergence.Keywords: ISIS, Modern, Quasi-Modern States, Discourse of Liberation, Discourse of disciplinization, Islamic Fundamentalism
-
از زاویه دید کشورهای غربی آنچه در خاورمیانه اتفاق افتاد نوعی شورش جوانان بیکار و تحصیل کردگانی بود که با الزامات عصر اطلاعات آشنا هستند و جویای آزادی و برابری و الگوهای جدید سامان دهی قدرت بودند. این نگرش نام بهار عربی را بر تحولات خاورمیانه می گذارد و با تئوری های گذر از پاتریمونالیسم و رسیدن به دموکراسی رویدادها را پیش بینی و برنامه ریزی می کند. بعضی تحلیلگران تحولات خاورمیانه را براساس اسلام و ورود الهیات بر عرصه سیاست قلمداد می کند و اعتقاد دارد که این تحولات نوعی بیداری اسلامی است که علیه الگوهای سنتی استبدادی و غربی دیکتاتور مآبانه صورت می گیرد. به نظر می رسد که هیچ یک از این دو اتفاق نیفتاده است و خاورمیانه به علل گوناگون در حال تجربه کردن بنیادگرایی است.
کلید واژگان: بنیادگرایی اسلامی، خاورمیانه، بهار عربی، جامع بین المللیWhat happened in the Middle East, from Western countries’perspe- ctive, was a rebellion of unemployed youth and graduated persons, who are familiar with the requirements of information era, seeking freedom, quality and order of power’s new patterns. This perspective called Middle East developments Arab Spring and predicted the events by using theories of patrimonialism and democracy. Some experts would analyze the Middle East developments according to Islam and relations between theology and politics. They believe that thedevel- opments are a kind of Islamic awakening against the patterns of traditional despotism and western dictatorship. It seems none of perspectives happened and the Middle East is experiencingfundam- entalism.
Keywords: Islamic Fundamentalism, Middle East, Arab spring, International Community -
با گذشت دو سال از ظهور گروه موسوم به داعش، این گروه به سمت آسیای مرکزی روی آورده است. با هدف قرار دادن آسیای مرکزی توسط این گروه، سوالاتی در نزد تحلیل گران به وجود آمده است. این نوشتار نیز در پی پاسخ به این سوال است که چه عواملی موجب ظهور و نفوذ داعش در آسیای مرکزی و جذب عده ای از این منطقه به این گروه شده است؟ به عبارت دیگر بستر ها، زمینه ها و علل نفوذ داعش در آسیای مرکزی چیست؟ فرضیه این نوشتار بر آن است که وجود عوامل و بستر هایی در آسیای مرکزی نظیر فقر، عدم توسعه یافتگی، بی ثباتی سیاسی و اقتصادی، وجود افراط گرایی اسلامی در میان برخی از مسلمانان این منطقه از یک سو، و وجود منابع معدنی غنی در این منطقه، وجود دو کشور مسلمان بنیادگرا(پاکستان و افغانستان) در همسایگی کشورهای این منطقه، نزدیکی کشور روسیه به این منطقه، حضور مسلمانان غرب چین (در استان سین کیانگ) در نزدیکی و همسایگی کشورهای منطقه آسیای مرکزی و از همه مهمتر استراتژی داعش در بین المللی کردن خود موجب شده است تا این منطقه مورد توجه این گروه تروریستی-تکفیری قرار گیرد و این گروه بتواند در این منطقه نفوذ کند و در این منطقه یارگیری کند.کلید واژگان: داعش، آسیای مرکزی، افراط گرایی، بنیادگرایی اسلامی، جمهوری اسلامی ایرانTwo years after the creation ISIS, the group moved towards Central Asia. This advancement raised many questions and worried analysts. This paper tries to answer the question that: What are the causes for the advancement of ISIS in Central Asia? The hypothesis of this paper is that some regional factors such as poverty, underdevelopment, political and economic instability, spread of extremism among some Muslims, rich mineral resources of this area, the two fundamentalist Muslim communities (Pakistan and Afghanistan) as the neighboring countries, Russian influence, the presence of Muslims in the West China (Xinjiang province) and most importantly ISIS strategy for Internationalization led to the advancement of this group in the region.Keywords: ISIS, Central Asia, Extremism, Islamic fundamentalism, Islamic Republic of Iran
-
مجله علوم سیاسی، پیاپی 36 (پاییز 1395)، صص 99 -123در حالی که در دوره جنگ سرد، نظام سرمایه داری و ایالات متحده به منظور اعمال قدرت و نفوذ خود در سطح جهانی همیشه نظام کمونیستی و اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان دشمن ایدیولوژیکی، سیاسی، نظامی و اقتصادی در برابر خود می دیدند، اما با فروپاشی نظام کمونیستی و اتحاد جماهیر شوروی و ضعف این کشور به عنوان یک رقیب دیرینه اما در عین حال هویت ساز، باعث گردید که پس از پایان دوره جنگ سرد، ایالات متحده به جهت خلاء ایجاد شده به دنبال رقیبی هویت ساز باشد. لذا نظریه پردازان آمریکایی برای ایجاد یک رقیب و دشمن ایدیولوژیک مباحثی همچون جنگ تمدن ها و جنگ های صلیبی را مطرح نمودند. و با توجه به شکل گیری ایدیولوژی انقلاب اسلامی ایران طرح چنین مباحثی را تسریع نمود. اما بنیادگرایی اسلامی چه به عنوان پروسه و یا پروژه، به دلایلی همچون عدم برخورداری از پتانسیل هویت سازی،عدم همگرایی و اتحاد در بین جوامع اسلامی و فقدان توانمندی های لازم سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی نمی تواند به عنوان یک منبع قدرت ایدیولوژیک و هویت ساز همچون ایدیولوژی کمونیسم در برابر ایدیولوژی سرمایه داری و جهان غرب موفق باشد.کلید واژگان: بنیادگرایی اسلامی، ایدئولوژی، پایان تاریخ، نظام دو قطبی، پساجنگ سرد، هویت
-
فرقه گرایی و تشدید اختلافات مذهبی جزو لاینفک در تحولات خاورمیانه می باشد. پدیدار شدن دولت های ناتوان مانند لیبی، یمن، عراق، سوریه و ظهور بازیگران قدرتمند غیردولتی فراملی مانند القاعده، داعش، جبهه النصره، طالبان، جماعت اسلامی، جماعات الصحوه، جنبش انصار الله یمن، حزب الله لبنان و... در کنار تغییر در رفتار و کنش گری بازیگران بین المللی و منطقه ای، نظم سیاسی و امنیتی حاکم بر خاورمیانه را متحول کرده و زمینه را برای ایجاد نظم جدید فراهم کرده است. چگونگی نقش آفرینی داعش به عنوان یکی از مهمترین گروه های فرقه ای – مذهبی، در مناسبات سیاسی-امنیتی خاورمیانه سوال اصلی این مقاله می باشد. داعش که گروهی برآمده از القاعده با خط مشی سلفی- تکفیری می باشد، بر اساس مدعیات رهبرانش به دنبال احیای خلافت است. صف بندی سنی – شیعی مهمترین رکن فکری داعش است و انگیزه آنها برای انتقام و رویاروئی با این عنوان به پیش می رود. این رویکرد با تضاد هایی که با منافع ایران و شیعیان دارد،جغرافیای سیاسی شیعیان و جمهوری اسلامی ایران را با چالش جدید سیاسی امنیتی در خاورمیانه مواجه خواهد کرد که این چالش چه بسا سخت تر و سهمگین تر از چالش هایی مانند پرونده هسته ای خواهد بود و دامنه این بحران کل منطقه خاورمیانه را فرا خواهد گرفت.کلید واژگان: بنیادگرایی اسلامی، سلفی گری، دولت اسلامی عراق و شام(داعش)، خاورمیانهSectarian and religious conflicts are an integral part of the developments in the Middle East. The emergence of failed states such as Libya, Yemen, Iraq, Syria and powerful transnational non-state actors such as al-Qaeda, ISIS, Jabhat al-Nusra, Taliban, Sahwa, Ansar Allah movement, Yemen, Lebanon and... In addition to changes in behavior and activists of international and regional actors, Has changed the political order and security of the Middle East and provided for the creation of a new order.
The main question of this paper is the Isiss role f in political-security relations in the Middle East as one of the most important sectarian groups. ISIS is the outcome of the al-Qaeda group whit policy Takfiri- Slfy, Following the restoration of the caliphate and Sunni - Shiite conflict - is the most important element of the ISIS.Keywords: Keywords:Islamic fundamentalism, Salafism, The IslamicStateof Iraq andSyria(ISIS), Middle East -
فراروایت های روشنگری موجب تمایز «غرب» و «بقیه» شد. بر مبنای این فراروایت ها ، تمدن، فرهیختگی، مدرنیته و تحول در غرب ظاهر گردید و «دیگری» سویه تاریک بود؛ فراموش شده، سرکوب و نفی شده و تصویر معکوس روشنگری و مدرنیته. غرب با اختصاص دادن سویه های مثبت این تقابل های دوگانه به خود و قرار دادن شرق در قطب منفی یا منفعل این تضادها، شان و جایگاه خویش را بازتعریف و شرق را در موقعیت پست تری که به او ارزانی داشته است، تثبیت می کند. آنچه در این مقاله در پی پاسخ گویی به آن هستیم، بررسی ریشه های نظریه بنیادگرایی اسلامی، کارکردها و آشکارسازی خشونت نمادین پنهان در آن است. براین اساس، ادعای پژوهش حاضر این است که یکی از فراروایت های ساخته و پرداخته غرب، «نظریه بنیادگرایی اسلامی» است که ادعای تببین و توضیح تاریخ تمدن اسلامی را به شکلی علمی دارد و در قالب این فراروایت، بنیادگرایان مسلمان نقش «دیگری» را برای غرب ایفا می کنند. در این راستا، جریان های خشونت طلبی نظیر طالبان، القاعده، داعش و... به عنوان نشانه برخورد اسلام با غرب بازنمایی می شوند. این دوگانه دوست/دشمن منطق سیاست میان ملت ها را در عصر حاضر برمی سازد.کلید واژگان: بنیادگرایی اسلامی، خشونت نمادین، شرق شناسی، فراروایت
-
هدف اصلی این مقاله بررسی زمینه های هویتی و بحران هویت در بنیادگرایی اسلامی و توجه بیشتر به زمینه های مربوط به ابعاد شخصیتی هویت است. بنیادگرایی در اثر عوامل متعدد داخلی و خارجی دریک کشور یا محدوده جغرافیایی بوجود آمده است. یکی از زمینه های مهم در بنیاد گرایان بحران هویت و جستجوی هویت است. غالب افرادی که جذب بنیادگرایی می شوند، قابلیت بالایی در اجرای دستور از اطاعت بی چون وچرا دارند و معمولا هویت آماده و بدون پرسشی را انتخاب می کنند که از طرف رهبران و افراد مذهبی، سیاسی و نفوذی ارایه می شود. و آنان معمولا زمینه های هویتی را کاوش ومورد پرسش قرار نمی دهند، بلکه بصور آماده پذیرای آن در کمترین زمان ممکن هستند. به دلایلی همچون آسانی رسیدن به اهداف خود و رهایی از سردرگمی های بحران هویت به ابعاد شخصیتی و هویتی آماده گرایش دارند یا بعبارت دیگر پتانسیل دریافت هویت را بگونه ای اقتدارگرایانه را دارا هستند. پیداست از میان ابعاد و وضعیت های هویتی که جیمز مارسیا به آن اشاره می کند، بهترین زمینه هویتی می تواند در شرایط آنان جوابگو باشد هویت ضبط شده است. از این رو بنیادگرایان معمولا بحران هویت داشته اند و دارای هویت ضبط شده هستند. هویت ضبطی از ناکارآمدترین حالات هویت جهت اعلام وجود در جامعه و همچنین حالت سلامت روانی و به تبع آن سلامت سیاسی و اجتماعی جامعه است.
کلید واژگان: بنیادگرایی، بنیادگرایی اسلامی، هویت، بحران هویتTo recognize the nature of the tensions between Iran and Arabic countries, especially Saudi Arabia, we first should answer to this question seriously that why Iran phobias hegemonic project became popular among Arabic countries, particularly Saudi Arabia. In response to this question, it is supposed that Lucluo and Moufe analysis model can be helpful in the analyzing the discussion of hegemonic discourses. It was used because in one hand it shows that the discourse of Iran phobia is constructed by the western media and Arabic countries, particularly Saudi Arabia, and on the other hand, it considers the discourse of Islam phobia, Iran phobia, and Shia phobia are based on some historical and religious basis that could get high popularity among Arabic Sunnis greatly. Typically, historical debates between Arabs and non-Arabs, and Shiites and Sunnis are theorized in Iran-phobia discourses.
Keywords: Hegemonic Discourse, Iran, phobia, Regional Order, Availability, Credibility, Political Agents
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.