به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

منطقه خاورمیانه

در نشریات گروه علوم سیاسی
تکرار جستجوی کلیدواژه منطقه خاورمیانه در نشریات گروه علوم انسانی
  • رئوف رحیمی*، بهاره سازمند

    هدف پژوهش حاضر که با روش پژوهش نبینی انجام می شود، بررسی مزایا و چالش های احیای روابط دو کشور ایران و مصر است. سوالی که مطرح می شود این است که چرا روابط مصر و ایران پس از چندین دهه قطع رابطه به سوی احیای روابط دیپلماتیک پیش می رود؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود: باوجود چالش های فراوان، رهبران عرب ازجمله مصر تصمیم گرفته اند به جای تقابل، تعامل با تهران را امتحان کنند؛ زیرا سیسی رویکردی در سیاست خارجی اتخاذ کرده است که هدف آن حفاظت از رژیم خود، گسترش آزادی عمل در سطح خارجی و تنوع شرکای مصر است؛ حتی اگر چنین اهدافی با منافع برخی کشورها در تضاد باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که حکومت های مصر و ایران پیشرفت هایی در مسیر عادی سازی روابط انجام داده اند؛ اما مسیر مصر و ایران برای احیای روابط دیپلماتیک، طولانی و پیچیده به نظر می رسد؛ زیرا نیاز به توافق دو کشور در برخی موضوعات اساسی وجود دارد.

    کلید واژگان: منطقه خاورمیانه، چندجانبه گرایی، جهان جنوب، مصر
    Rauf Rahimi *, Bahareh Sazmand

    The current research, employing the explanatory research method, aims to explore the benefits and obstacles associated with the revival of relations between Egypt and Iran. The question that arises is whether Egypt and Iran are moving towards the restoration of diplomatic relations after several decades of disconnection. We propose the following hypothesis in response: despite numerous obstacles, Arab leaders, including Egypt, have chosen to engage in dialogue with Tehran rather than resorting to confrontation. This decision stems from Sisi's foreign policy strategy, which prioritizes safeguarding his regime, enhancing international freedom of action, and broadening Egypt's alliances, despite potential conflicts with other countries' interests. The results of the research indicate that the governments of Egypt and Iran have made progress towards normalizing relations. But the path of Egypt and Iran to restore diplomatic relations seems long and complicated because there is a need for the two countries to agree on some basic issues.

    Keywords: Middle East, Multilateralism, The Global South
  • مهدی سلامی، ماشالله حیدرپور *، داود کیانی

    پس از فروپاشی نظام دوقطبی، بسیاری از مفاهیم روابط بین الملل، دستخوش تحول معنا گردید. در این میان یکی از مفاهیم روابط بین الملل که دچار تحول معنا شد مفهوم امنیت می باشد، به گونه ای که امنیت از حالت تک بعدی نظامی به حالت چندبعدی، تغییر حالت یافت. تحول مفهوم امنیت، سیاست خارجی بسیاری از قدرت ها ازجمله چین در خاورمیانه را دستخوش تحول نموده است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که تحول مفهوم امنیت، چه تاثیری بر سیاست خارجی چین در منطقه خاورمیانه بر جای گذاشته است؟ در پاسخ، این فرضیه مورد توجه قرار گرفته است که تحول مفهوم امنیت بر سیاست خارجی چین در قالب گذار از امنیت تک بعدی نظامی به امنیت چندبعدی، موجب توجه چین به مولفه های متعدد امنیت از قبیل سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی در منطقه خاورمیانه گردیده است. به منظور استنباط دگرگونی سیاست خارجی چین در منطقه، چهار موضوع نقش و اهمیت انرژی در روابط چین با کشورهای منطقه خاورمیانه ، مبادلات تجاری چین با کشورهای منطقه خاورمیانه، بررسی راهبرد سیاسی چین در منطقه خاورمیانه و اهمیت منطقه خاورمیانه بر مبنای طرح کمربند راه، مورد بررسی قرار گرفته است.

    کلید واژگان: تحول مفهوم امنیت، سیاست خارجی، منطقه خاورمیانه، نئورئالیسم، طرح کمربند-راه.
    Mahdi Salami, Mashallah Heidarpour *, Davod Kiani

    Following the collapse of the bipolar system, many concepts in international relations underwent significant shifts in meaning. Among these, the concept of security experienced a transformation, shifting from a unidimensional military-focused approach to a multidimensional one. This transformation has influenced the foreign policies of various powers, including China, in the Middle East. This study seeks to answer the question: how has the evolution of the concept of security impacted China's foreign policy in the Middle East? The hypothesis proposed is that the transition of the concept of security from a unidimensional military perspective to a multidimensional one has led China to focus on various dimensions of security, such as political, economic, military, and cultural factors in the Middle East. To analyze the changes in China's foreign policy in the region, the study examines four key aspects: the role and significance of energy in China's relations with Middle Eastern countries, China's trade exchanges with the region, China's political strategy in the Middle East, and the significance of the Middle East within the framework of the Belt and Road Initiative.

    Keywords: Evolution Of The Concept Of Security, Foreign Policy, Middle East, Neorealism, Belt, Road Initiative
  • سید قاسم موسوی، حسین کریمی فرد*، علی حسین حسین زاده، جهانبخش مرادی

    جمهوری اسلامی ایران با اقدامی ابتکاری، مخصوصا در دهه اخیر، راهبردی را برای مقابله با تروریسم در پیش گرفته است که در ضمن مقابله با ریشه ها و مبادی فکری و اعتقادی تروریسم و تلاش برای خشکاندن ریشه ها و علل تروریسم به طور همزمان به صورت تاکتیکی و عملیاتی با مظاهر تروریسم هم مقابله نموده است و از گسترش اقدامات تروریستی جلوگیری نموده است و در این زمینه با سازمانهای بین المللی همچون اینترپل و پلیس بین الملل هم همکاری های گسترده ای داشته است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهایی که پدیده تروریسم با امنیت آن پیوند خورده و به شکل دوگانه ای از تروریسم آسیب دیده است؛ در عین حالی که از ابزارهای نظامی و تاکتیکی برای مقابله با مظاهر تروریسم بهره گرفته است درصدد خشکاندن ریشه های تروریسم و مقابله با عوامل به وجود آورنده اقدامات تروریستی بوده و برای مقابله با تروریسم سیاست های ویژه ای را اتخاذ کرده است . جمهوری اسلامی ایران با اقدامی ابتکاری، مخصوصا در دهه اخیر، راهبردی را برای مقابله با تروریسم در پیش گرفته است که در ضمن مقابله با ریشه ها و مبادی فکری و اعتقادی تروریسم و تلاش برای خشکاندن ریشه ها و علل تروریسم به طور همزمان به صورت تاکتیکی و عملیاتی با مظاهر تروریسم هم مقابله نموده است و از گسترش اقدامات تروریستی جلوگیری نموده است و در این زمینه با سازمانهای بین المللی همچون اینترپل و پلیس بین الملل هم همکاری های گسترده ای داشته است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهایی که پدیده تروریسم با امنیت آن پیوند خورده و به شکل دوگانه ای از تروریسم آسیب دیده است.

    کلید واژگان: منطقه خاورمیانه، جمهوری اسلامی ایران، تروریسم، سیاست خارجی
    Seyed Ghasem Mousavi, Hossein Karimifard*, Ali Hossein Hosseinzadeh, Jahanbakhsh Moradi

    With an innovative action, especially in the last decade, the Islamic Republic of Iran has taken a strategy to deal with terrorism, which at the same time deals with the roots and intellectual and religious foundations of terrorism and tries to dry up the roots and causes of terrorism simultaneously in a tactical manner. And the operation has also dealt with manifestations of terrorism and has prevented the spread of terrorist acts, and in this field, it has had extensive cooperation with international organizations such as Interpol and the International Police. The Islamic Republic of Iran as one of the countries where the phenomenon of terrorism is linked to its security and has been damaged by terrorism in a dual way; At the same time, it has used military and tactical tools to deal with the manifestations of terrorism, it has tried to dry up the roots of terrorism and deal with the factors that cause terrorist actions, and it has adopted special policies to deal with terrorism. With an innovative action, especially in the last decade, the Islamic Republic of Iran has taken a strategy to deal with terrorism, which at the same time deals with the roots and intellectual and religious foundations of terrorism and tries to dry up the roots and causes of terrorism simultaneously in a tactical manner. And the operation has also dealt with the manifestations of terrorism and prevented the spread of terrorist acts, and in this field, it has had extensive cooperation with international organizations such as Interpol and the International Police. The Islamic Republic of Iran, as one of the countries where the phenomenon of terrorism is linked with its security, has been damaged by terrorism in a dual way.

    Keywords: Middle East Region, Islamic Republic Of Iran, Terrorism, Foreign Policy
  • حدیث همتی وینه، فرزاد رستمی*، قدرت احمدیان
    این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است. هوش مصنوعی فناوری جدیدی است که به طور خلاصه به معنای توانایی یک سیستم کامپیوتری برای انجام وظایفی است که معمولا به هوش انسانی نیاز دارند. در تحقیق حاضر از منظر رویکرد نظری موازنه نرم در پاسخ به این پرسش بودیم که «هوش مصنوعی چه تاثیری بر آینده رقابت های منطقه ای دارد؟» و برای پاسخ به پرسش مذکور فرضیه ای در قالب «به نظر می رسد با پیشرفت هوش مصنوعی در خاورمیانه، شاهد تغییر قدرت از حوزه های سخت افزارانه به سمت حوزه های نرم افزارانه با تکیه بر تکنولوژی های نوین خواهیم بود» مطرح شد. در این پژوهش جایگاه هوش مصنوعی در منطقه خاورمیانه و نقش و تاثیر هوش مصنوعی در ابعاد نظامی دفاعی، امنیتی سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی در کشورهای مورد مطالعه از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، ترکیه، اسرائیل و آینده رقابت های منطقه ای مورد مطالعه قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که مفهوم قدرت و ابزارهای اعمال آن همواره تغییر پیدا کرده و در زمان حاضر تحت تاثیر تحولات نوینی که در نظام بین الملل پدید آمده، از جمله ظهور فناوری های نوین و هوش مصنوعی، ماهیت قدرت هم متحول شده است. بنابراین برای پاسخگویی به تحولات جدید که ماهیتی پیچیده و درهم تنیده دارند، تکیه صرف بر تسلیحات نظامی کافی نخواهد بود بلکه از تکنولوژی های نوین در تمامی حوزه ها باید بهره جست که این موضوع چینش قدرت، بازیگران موثر و آینده رقابت های منطقه ای را به شدت تغییر داده است.
    کلید واژگان: هوش مصنوعی، فناوری های نوین، بازدارندگی، منطقه خاورمیانه، موازنه نرم
    Hadis Hemati, Farzad Rostami *, Ghodrat Ahmadian
    This research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of research approach. The data collection method is using library and internet sources. Artificial intelligence is a new technology that briefly means the ability of a computer system to perform tasks that usually requires human intelligence. from the point of view of soft balance theoretical approach, we answered this question "What effect does artificial intelligence have on the future of regional competitions?" and for answering the mentioned question, hypotheses in the format: "It seems that with the advancement of artificial intelligence in the Middle East, we will witness a shift in power from the hardware domains to the software domains relying on new technologies" was raised. In this research, the position of artificial intelligence in the Middle East region and the role and impact of artificial intelligence in the following dimensions: military-defense, security-political, economic and environmental in the studied countries including: Saudi Arabia, United Arab Emirates, Qatar, Turkey, Israel and the future of regional competitions was studied. The findings of the research indicate that the concept of power and the means of its application have always changed and are currently under the influence of new developments that have emerged in the international system; Including the appearance of new technologies and artificial intelligence, the nature of power has also changed, so to respond to the new developments that have a complex nature; relying only on military weapons will not be enough, but also new technologies should be used in all areas, which has drastically changed the power structure, effective actors and the future of regional competitions.
    Keywords: Artificial intelligence, New Technologies, Middle East region, Soft balance
  • محسن جمشیدی*، سارا فلاحی، محمد ایدی

    تاثیر تغییر استراتژی هژمون برتر در منطقه غرب آسیا و تغییر قواعد و زمین بازی، مسیله ای مهم و تاثیرگذار بر محیط امنیتی- سیاسی ایران است. سوال اصلی این پژوهش این است که راهبرد ایالات متحده در دوره بایدن در منطقه غرب آسیا چیست و چه تاثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟ به نظر می رسد که استراتژی بایدن در قبال ایران از موازنه سازی مستقیم به موازنه از راه دور تغییر یافته است. این استراتژی نیز موجد فرصت هایی نظیر آزادی عمل بیشتر ایران و باز گذاشتن دست این کشور در محور تحت نفوذ خود و تهدیدات همچون انزوای بیشتر ایران در منطقه نفوذش با توجه به متحدشدن کشورهای عرب منطقه با اسراییل (برنامه صلح ابراهیم) خواهد بود. واگذاری منطقه غرب آسیا به متحدین منطقه و نظارت کیفی بر آن و اولویت دادن به مبارزه با برنامه هسته ای ایران مهم ترین استراتژی دولت بایدن در منطقه است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده و شیوه ی جمع آوری داده ها  به صورت کتابخانه ای و استفاده از منابع معتبر اینترنیتی بوده است.

    کلید واژگان: منطقه خاورمیانه، موازنه سازی، کنترل از راه دور، محور تحت نفوذ، بین الملل گرایی لیبرال
    Mohsen Jamshidi *, Sara Fallahi, Mohamad Aidi

    The effect of changing the strategy of the dominant hegemon in the West Asian region and changing the rules and the playing field is an important and influential issue on Iran's security-political environment. The main question of this research is what is the strategy of the United States in the period of Biden in the West Asian region and what effect does it have on Iran's national security? It seems that Biden's strategy towards Iran has changed from direct balancing to Offshore balancing. This strategy will also create opportunities such as Iran's greater freedom of action and leaving the country's hands free in the axis under its influence, and threats such as Iran's further isolation in its area of influence due to the unification of the Arab countries in the region with Israel (Ibrahim Peace Program). Handing over the West Asian region to regional allies and qualitatively monitoring it and prioritizing the fight against Iran's nuclear program is the most important strategy of the Biden government in the region. The current research was carried out with a descriptive-analytical approach and the method of data collection was library and using reliable internet sources.

    Keywords: Middle East region, Balancing, remote control, axis under influence, Liberal Internationalism
  • سید رزاق مقیمی

    تنوع و تکثر معانی و دگرگونی مفاهیم، از ویژگی های اصلی دانش روابط بین الملل است. در عصر جهانی شدن، در منابع و در نوع تهدیدات، تحولی شگرف به وجود آمده است و قدرت به عنوان ابزار دفع تهدید یکی از مهم ترین و محوری ترین مفاهیم روابط بین الملل به شمار می رود. باوجودی که برداشت سنتی از مفهوم قدرت (به ویژه در نظریه های واقع گرایانه و تحت تاثیر آن ها) در روابط بین الملل، برداشتی عمدتا سخت افزاری و ایستا بوده است، اما امروزه مفهوم قدرت با دگرگونی های جدی مواجه شده است. امروزه با تشدید تعاملات بین المللی، شتاب تغییرات نهادی، توسعه فرایند به هم پیوستگی جهانی، اهمیت یافتن هنجارها و افزایش نقش بازیگران غیردولتی و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، نحوه برداشت از قدرت و سازوکارهای اعمال آن نیز متحول و پیچیده تر شده است. براین اساس، به رغم غلبه رهیافت واقع گرایی در روابط بین الملل، تعریف قدرت به عنوان توانمندی معطوف به زور، موردانتقاد جدی قرارگرفته و تحول نوینی در مفهوم و کاربرد قدرت ایجادشده است. در این راستا مفاهیمی چون قدرت نرم و قدرت هوشمند مطرح شده است. با توجه به این مسیله، هدف اصلی پژوهش حاضر، بازخوانی تحول مفهوم قدرت و تاثیر آن بر راهبرد امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران است. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به دنبال پاسخ این سوال هستیم که تحول مفهوم قدرت، چه تاثیری بر راهبرد امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تحول ماهوی قدرت و عدم کارایی قدرت سخت و نرم صرف، جمهوری اسلامی ایران را به سمت منابع متعدد قدرت و ترکیب هوشمندانه آن ها در عرصه بین المللی هدایت نموده و پیگیری هم زمان این دو بعد قدرت (سخت و نرم) زمینه ارتقای جایگاه این کشور و مقابله با تهدیدات منطقه ای را فراهم آورده است.

    کلید واژگان: قدرت، قدرت سخت، قدرت نرم، قدرت هوشمند، منطقه خاورمیانه، راهبرد امنیت منطقه ای
    Sayed razzagh moghimi

    The diversity and multiplicity of meanings and the transformation of concepts is one of the main features of the knowledge of international relations. In the age of globalization, there has been a tremendous change in the sources and types of threats, and power as a tool to repel threats is considered one of the most important and central concepts of international relations. Despite the fact that the traditional understanding of the concept of power (especially in realist theories and influenced by them) in international relations has been a mostly hardware and static understanding, but nowadays the concept of power has faced serious changes. Today, with the intensification of international interactions, the acceleration of institutional changes, the development of the process of global interconnection, the importance of norms and the increase in the role of non-governmental actors, and the development of information and communication technology, the way of perception of power and the mechanisms of its application have also changed and become more complicated. Based on this, despite the predominance of the realism approach in international relations, the definition of power as an ability focused on force has been seriously criticized and a new evolution has been created in the concept and application of power. In this regard, concepts such as soft power and smart power have been proposed. Considering this issue, the main goal of the current research is to review the evolution of the concept of power and its effect on the regional security strategy of the Islamic Republic of Iran. In this article, with a descriptive-analytical method, we are looking for an answer to the question, what effect did the evolution of the concept of power have on the regional security strategy of the Islamic Republic of Iran? The findings of the research show that the evolution of power and the ineffectiveness of hard and soft power have led the Islamic Republic of Iran to multiple sources of power and their intelligent combination in the international arena, and the simultaneous pursuit of these two dimensions of power (hard and soft) It has provided the ground to improve the status of this country and deal with regional threats.

    Keywords: Power, hard power, soft power, smart power, Middle East region, regional security strategy
  • علی جدیدی*، سید محمدرضا موسوی، وحید صالحی

    در عرصه جدید سیاست بین الملل، یکی از ابزارهایی که واحدهای سیاسی به منظور دستیابی به اهداف و منافع ملی و راهبردی خود به کار می گیرند قدرت نرم است. در سال های اخیر با توجه به اهمیت قدرت نرم در دستیابی به اهداف ملی جمهوری اسلامی ایران سعی در افزایش و بهره وری بیشتر، از ظرفیت های قدرت نرم خود در راستای اهداف استراتژیک خود در تحولات کشور سوریه نموده است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بازیگران منطقه ای که نمی توانست به تحولات سوریه بی تفاوت بماند از راهبرد نرم ویژه ای برای اثرگذاری بر این تحولات استفاده کرده است. تحقیق پیش رو با طرح این سوال که در سیاست خارجی ایران در قبال تحولات سوریه، قدرت نرم چه جایگاهی داشته است این فرضیه را مطرح نموده است که مولفه سیاست خارجی در قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر امنیت محوری و نقش مردم در تعیین حاکمیت تاثیر بیشتری بر تحولات کشور سوریه داشته است. با وقوع انقلاب اسلامی ایران و شکل گیری جمهوری اسلامی مناسبات ایران و سوریه وارد مرحله نوینی شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیلی و توصیفی می باشد.

    کلید واژگان: سیاست خارجی ایران، قدرت نرم، تحولات سوریه، منطقه خاورمیانه
    Ali Jadidi *, Mohammadreza Mousavi, Vahid Salehi

    In the new arena of international politics, one of the tools that political units use to achieve their national and strategic goals and interests is soft power. In recent years, due to the importance of soft power in achieving the national goals of the Islamic Republic of Iran, it has tried to increase and increase the efficiency of its soft power capacities in line with its strategic goals in the developments of Syria. The Islamic Republic of Iran, as one of the actors in the region that could not remain indifferent to the developments in Syria, has used a special soft strategy to influence these developments. By raising the question of what position soft power has had in Iran's foreign policy in relation to the developments in Syria, the upcoming research has proposed the hypothesis that the foreign policy component in the soft power of the Islamic Republic of Iran with an emphasis on central security and the role of the people in determining sovereignty It has had a greater impact on the developments in Syria. With the occurrence of the Islamic revolution in Iran and the formation of the Islamic Republic, relations between Iran and Syria have entered a new phase. The method used in this research is analytical and descriptive.

    Keywords: Iran', s foreign policy, Soft power, developments in Syria, the Middle East region
  • امین جعفری، علی اکبر جعفری*

    ایالات متحده آمریکا در دهه های اخیر تلاش می نماید میزان نفوذ و مداخلات خود را در مناطق مختلف جهان به ویژه منطقه خاورمیانه گسترش دهد. از این رو، منطقه خاورمیانه به دلیل اهمیت ژیوپلیتیک و ژیواستراتژیک آن همواره مورد توجه آمریکا بوده است. این کشور با بهره گیری از مراکز مطالعاتی و استراتژیست ها، هندسه قدرت در این منطقه را متناسب با استراتژی ها و سیاست خارجی خود معماری می نماید. هم اکنون پدیده هایی مانند اسلام هراسی، مسابقه تسلیحاتی، منازعات قومی و مذهبی، فرقه گرایی، تجزیه گرایی، خنثی سازی محور مقاومت برای نیل به اهداف سنتی (منافع حیاتی آمریکا، حفظ امنیت اسراییل و تضمین جریان آزاد انرژی)، موجب بی ثباتی منطقه خاورمیانه شده است. بنابراین، با توجه به این واقعیت به روش تبیینی- تحلیلی در پی پاسخ به این سوال پژوهش هستیم که استراتژیست های آمریکایی چگونه در برسازی جنگ های مذهبی در منطقه خاورمیانه تاثیرگذار بوده اند؟ بر این اساس فرضیه ما اینست که استراتژیست های آمریکایی (متغیر مستقل) در موسسه های پژوهشی و اتاق های فکر از طریق نظریه پردازی و انعکاس آن به دولتمردان و نخبگان سیاسی آمریکا همراه با ارایه نحوه اجرا، ترسیم مدل ها و استراتژی ها در ایجاد جنگ های مذهبی (متغیر وابسته) در منطقه خاورمیانه تاثیرگذار بوده اند. یافته های علمی پژوهش حاضر حاکی از آن است که تقویت این جریانات افراطی کاتالیزور مهمی در جهت ایجاد جنگ های مذهبی در منطقه بوده است که موجب فرقه گرایی، تجزیه طلبی، توجه زدایی از اسراییل و اسلام هراسی شده است. به نظر می رسد استراتژیست های آمریکایی به دنبال ایجاد بی ثباتی فراگیر و احیای جنگ های سی ساله اروپایی در منطقه خاورمیانه نقش آفرینی می کنند.

    کلید واژگان: آمریکا، استراتژیست ها، جریانات افراطی، جنگ های مذهبی، منطقه خاورمیانه
    Amin Jafari, AliAkbar Jafari*

    In recent decades, the United States has been trying to expand its influence and interventions in various parts of the world, especially the Middle East. Therefore, the Middle East has always been of American interest due to its geopolitical and geostrategic importance. Using its centers of study and strategists, it architectures the geometry of power in the region in line with its foreign strategies and policies. Nowadays phenomena such as Islamophobia, arms race, ethnic and religious conflicts, sectarianism, disintegration, undermining resistance to traditional goals (vital US interests, maintaining Israeli security, ensuring free energy flow) Has caused instability in the Middle East. So, in light of this fact, in the explanatory-analytical way, we seek to answer the question of how and to what extent American strategists have been instrumental in constructing religious wars in the Middle East. Accordingly, our hypothesis is that American strategists in think tanks and theories through theorizing and reflecting on US statesmen and political elites, along with presenting how they execute, delineate models and strategies, Religious wars have been instrumental in the Middle East. The scientific findings of the present study indicate that the strengthening of these extremist currents has been an important catalyst for the religious wars in the region that have led to sectarianism, deterrence from Israel and Islamophobia. US strategists appear to be playing a role in creating widespread instability and reviving the thirty-year European wars in the Middle East.

    Keywords: US, Strategists, Extremists, Religious Wars, Middle East Region
  • امین آزادبخت*

    منابعی که به عنوان بخشی از مشترکات جهانی محسوب میشوند در طول زمان به طور قابل ملاحظهای متنوع بودهاند. کشورها در زمانهای مختلف برای تخصیص حقوق انحصاری مالکیت و کنترل بر بخشهای مشترکات جهانی در تقلا و کشمکش بودهاند. نمونه های کلیدی آن شامل حقوق مربوط به قاره جنوبگان، حقوق مربوط به ماهیگیری و مواد معدنی اقیانوسها و حقوق مربوط به اشیاء در فضای بیرونی میشود. در هر یک از این نمونه ها، فرایند تخصیص بر اساس شالوده های هنجاری متفاوت به نتایج متفاوتی منجر شده است. منابعی نظیر جو و آب و هوای جهانی، مرز ندارند و در هیچ یک از کشورها قرار ندارند و امکان تخصیص آنها به عنوان حقوق مالی، برای هیچ کشوری وجود ندارد. تمرکز این پژوهش عمدتا بر روی این نوع از مشترکات جهانی میباشد، زیرا هر گونه اثرگذاری سوء بر روی این دسته از مشترکات گریبانگیر تمام بشریت خواهد شد. هدف این مقاله بررسی و شالوده شناسی استدلالات هنجاری مختلف پیرامون تخصیص این دسته از مشترکات جهانی میباشد.

    کلید واژگان: انقلاب اسلامی ایران، منطقه خاورمیانه، هلال شیعی، انقلاب یمن، شیعیان حوثی
  • حسن مومنی، احمد ایرانخواه

    موقعیت منحصربه فرد جغرافیایی و عوامل اجتماعی استقرار یافته» خاورمیانه را تبدیل به منطقه ای استراتژیک کرده است؛ زیرا این قلمرو در مرکز سه قاره آسیاء اروپا و آفریقا قرار گرفته و کوتاه ترین راه های هوایی و آبی اروپا و آسیا از آن می گذرد. از این رو بررسی ابعاد گوناگون و تاثیرات منطقه ای فضای ماوراء جو بسیار ضروری است. اصطلاح ماوراء جو برای نخستین بار توسط اتحاد جماهیر شوروی در 4 اکتبر 01957 مطرح گردید و در دهه های معاصر نیز درباره آن پژوهش های بسیاری صورت گرفته است؛ بنابراین عصر کنونی ظهور تکنولوژی پیشرفته است که به سرعت در حال توسعه و گسترش می باشد. از این طریق دستیابی به فضاهای ماوراء جو نیز میسر شده است. در حال حاضر منطقه خاورمیانه دچار رقابت بسیار شدیدی است و کشوری که بتواند بر علوم مختلف. به ویزه فضای ملوراء جو تسلط پیشتری داشته باشد» جایگاه ریزه ای خواهده داشتء لذا شناخت و مطالعات در این بعد برای همگان بسیار مهم تلقی می شود و با توجه به شرایط کشور ایران در راستای پیشرفت های تکنولوژی و پیگیری برنامه های هوا- فضا این شناخت نفوذ سیاسی- اجتماعی ایران را افزایش داده و قدرت منطقه ای و حتی بین المللی این کشور را مضاعف خواهد نمود.

    کلید واژگان: ماوراء جو، قدرت ژئوپلیتیکی، تکنولوژی فضایی، منطقه خاورمیانه
    Hassan Momeni, Ahmad Irankhah

    The unique geographical location and established social factors have made the Middle East a strategically important region, as it lies at the center of the three continents of Asia, Europe, and Africa, offering the shortest air and water routes to Europe and Asia. It is therefore essential to study the various dimensions and effects of outer space on the region. The term outer space was first coined by the Soviet Union on October 4, 1957, and has been extensively researched in recent decades. The present era is therefore the period of advent of high technology, which is rapidly expanding, thus making it possible to reach ultra-atmospheric spaces. In the present Middle East landscape, there is a great deal of tension between countries. Any nation, which is able to possess a variety of science particularly control over outer space will enjoy a particular status. For this reason, conducting studies in this regard is of utmost importance especially for Iran, given its search for technological advances and pursuit of aerospace programs. Such studies will enhance Iran’s sociopolitical influence, boosting its regional and even international power.

    Keywords: Outer Space, Geopolitical Power, Space Technology, Middle East
  • فریبرز ارغوانی پیرسلامی*، محدثه اسمعیلی
    تغییر بنیادین در مفهوم امنیت و حرکت آن به سوی جنبه های کمتر نظامی در کنار جهانی شدن و تشدید وابستگی متقابل میان کشورها باعث شده است تا کشورهای در تعیین اولویت ها و ابزارهای سیاست خارجی خود به مولفه اقتصاد توجهی ویژه کنند. در کنار آن، افزایش نقش مولفه های معیشتی در تعیین مبانی مشروعیتی نظام های سیاسی و تقویت روندهای منطقه گرایانه نیز باعث شده تا دیپلماسی اقتصادی در سطوح منطقه ای دارای اهمیت شود. این مقاله با مفروض گرفتن اهمیت دیپلماسی اقتصادی در چارچوب سیاست گذاری خارجی ایران بر آن است تا موانع تحقق و کارآمدی این ابزار را در منطقه استراتژیک خاورمیانه واکاوی کند. پژوهش حاضر با طرح این پرسش که چالش های پیش روی دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه کدام اند؟ با اتکا بر روش توصیفی-تبیینی و در قالب فرضیه معتقد است که دیپلماسی اقتصادی ایران در منطقه خاورمیانه با چالش های متعددی در سه سطح ملی، منطقه ای و جهانی روبروست. یافته های این پژوهش نشان می دهند که عواملی همچون فقدان تعریف روشن از مفهوم، الگوهای متفاوت و مبهم توسعه، عدم تعیین کارگزار اصلی در این حوزه، تسلط نگاه امنیتی- نظامی بر سیاست خارجی در سطح ملی، محیط امنیتی خاورمیانه، اقتصادهای مشابه و نه مکمل، ضعف چندجانبه گرایی اقتصادی و مبادلات اقتصادی فرامنطقه ای در سطح منطقه ای و درنهایت مداخلات قدرت های فرامنطقه ای در ترتیبات منطقه ای و پیامدهای بحران های اقتصادی بین المللی در سطح جهانی مهم ترین چالش های دیپلماسی اقتصادی ایران در منطقه خاورمیانه به شمار می روند.
    کلید واژگان: دیپلماسی اقتصادی، ایران، منطقه خاورمیانه، جهانی شدن، اقتصاد سیاسی بین الملل
    Fariborz Arghavani Pirsalami *, Mohaddeseh Esmaili
    Fundamental change in security concept and its concentration on non-military dimension in addition to globalization and promotion of interdependence between countries have some consequences such as economic importance in foreign policy and its impact on priorities and instruments of foreign policy. In addition, some other factors like livelihood factors as base of legitimate foundations of political systems and regionalism trends have helped to focus on economic diplomacy in the region. This article with assumption of economic diplomacy importance is seek to analysis challenges and obstacles of this diplomacy in the middle east. The question is what challenges are before I.R of Iran s economic diplomacy? As a hypothesis and rely on descriptive- explanative method, this article argues Iran economic diplomacy in the middle east is encounter some multiple challenges in national, regional and global level. Findings of the article shows these challenges in national level are lack of visible definition from the concept, different and invisible models of development, lack of main and single agency, security-military view dominance on foreign policy, securitization milieu of middle east, similar economies not complementary, multilateralism weakness in regional level and finally great powers interventions in the regional and consequences of global economic crisis are main challenges in global level.
    Keywords: Economic Diplomacy, Iran, Middle East, Globalization, International Political Economy
  • علی قاسمی ناولیقی، صمد قائم پناه

    برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک بین ایران و شش قدرت برتر جهانی این قابلیت را دارد که تاثیرات عمیقی بر چشم انداز تحولات در خاورمیانه و همچنین عرصه بین المللی بگذارد؛ زیرا ایران با دولت های همسایه خود در منطقه رقابت تنگاتنگی دارد. در جهان غرب این امید وجود دارد که این توافق بتواند به توسعه روابط دیپلماتیک سیاسی و اقتصادی ایران در عرصه بین المللی و منطقه ای بعد از برجام کمک کند؛ اما در عین حال پتانسیل بالقوه ای برای جمهوری اسلامی ایران بعد از آن، برای تشدید رقابت در میان بازیگران مختلف در خاورمیانه و عرصه بین المللی وجود دارد. اکنون در این تحقیق پرسش این است که در به دنبال این توافق (برجام)، موقعیت ایران در منطقه خاورمیانه و جهان چه وضعیتی پیدا کرده است؟ و برجام تا چه اندازه در آینده مناسبات ایران با منطقه نقش خواهد داشت و نسبت آن با دیگر عوامل قبل از برجام چگونه است؟ در واقع هدف از این پژوهش بررسی تاثیر توافق هسته ای با تمرکز بر سیاست خارجی ایران در قبال رویدادهای خاورمیانه و بین الملل است. فرضیه پژوهش براین مبنا استوار است که در دوره موسوم به پسا برجام، جمهوری اسلامی ایران سعی داشته با توجه به فرصت های پیش آمده قدرت منطقه ای خود را در هدایت و حل و فصل بحران های منطقه از جمله بحران سوریه، عراق در مبارزه با گروه های تروریستی در مقایسه با برخی دیگر از قدرت های منطقه ای رقیب از جمله عربستان و رژیم اسراییل تثبیت کند. استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی برای اثبات ادعای تحقیق مطمح نظر می باشد.

    کلید واژگان: موقعیت ژئوپلیتیک، منطقه خاورمیانه، پسا برجام، ایران
  • حمید پاداش *، بهمن خداپناه
    در دهه های اخیر، تروریسم به طور روزافزونی ناامنی در محیط کسب و کار و ریسک فعالیت شرکت ها را افزایش داده و سیاستگذاران اقتصادی را با دو سوال کلیدی مواجه کرده است: 1. علل اقتصادی شکل گیری تروریسم چیست؟ و 2. تاثیر آن بر محیط کسب و کار در کشورهای درگیر تروریسم چه می تواند باشد؟ ازمنظر تئوری اقتصادی، تجارت جهانی و سرمایه گذاری های خارجی نیازمند افزایش سطح امنیت اقتصادی است. وجود تروریسم در یک منطقه خاص، ریسک سیاسی کشورهای منطقه را بالا برده، موجب تشدید ناامنی اقتصادی شده و آنها را از اقتصاد جهانی جدا می کند. مقاله حاضر به بررسی این علل و تاثیر تروریسم در منطقه خاورمیانه بر ناامنی محیط کسب و کار پرداخته است.
    تحقیق حاضر از نقطه نظر هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش گردآوری داده ها، پژوهش توصیفی است. بخش اول این مقاله به بررسی روند تروریسم جهانی و منطقه ای پرداخته است. بخش دوم مقاله تاثیر تروریسم بر محیط سرمایه گذاری و به طورکلی محیط کسب و کار در ایران را مورد ارزیابی قرار داده است. نتایج حاکی از این است که فعالیت های تروریستی منطقه به ویژه در دهه اخیر، موجب افزایش ناامنی اقتصادی شده، ریسک سرمایه گذاری را بالا برده و سطح تجارت خارجی ایران را به صورت منفی تحت تاثیر قرار داده است.
    کلید واژگان: تروریسم، محیط کسب و کار، امنیت اقتصادی، منطقه خاورمیانه، ایران
    Bahman Khodapanah, Hamid Padash *
    In recent decades, terrorism increasingly has made business environment more insecure, and thus policy makers faced with two key questions: First, what are the economic forces for the emergence of terrorism? Second, how terrorism does influence business environment? We focus on MENA countries. According to literature, global trade and foreign investments need to raise and maintain the economic security. In some countries, terrorism can increase political risks and lead to isolation of these countries in the world. Present study tries to explore about terrorism originated in economic causes and its relationship with business environment in MENA countries. This research is an applied research according to its nature and its method of data collection is a descriptive study. In First section, we assess terrorism around the world and MENA. In second section, we study the effects of terrorism on business environment. Our results suggest that regional terrorism in the recent decade has had significant negative impact on indicators such as country risk level, investment and foreign trade in MENA region.
    Keywords: Terrorism, Business Environment, Economic Security, Middle East Region, Iran
  • اسماعیل احمدی *، مجتبی مقصودی
    دانش یکی از منابع قدرت است و قدرت، تعیین کننده بسیاری از مناسبات است، پس مطالعه بعنوان مهمترین بستر تولید آگاهی، سبب ارتقاء دانش عمومی جامعه خواهد شد و این خود باعث می شود روابط انسان ها، کمترین تنش ها را به خود ببیند. مطالعه در کمک به ساخت فرهنگ صلح پایدار نقش حائز اهمیتی دارد. افزایش آگاهی و گسترش فرهنگ مطالعه پیش نیاز ایجاد و گسترش فرهنگ صلح است. از اینرو پژوهش حاضر درصدد است با تبیین وضعیت صلح و مطالعه در نقاط مختلف جهان با تاکید بر منطقه خاورمیانه به مقایسه وضعیت این دو مولفه و نسبت آنها در جهان و بطور ویژه در خاورمیانه بپردازد. این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شده است. همچنین برپایه آمارهای گردآوری شده از منابع رسمی منتشر شده، مقایسه بین کشورها در شاخص های صلح و مطالعه صورت گرفته و تجزیه و تحلیل لازم انجام شده است. یافته ها نشان می دهد ناآرام ترین منطقه جهان خاورمیانه است که علیرغم پیشینه تاریخی ارزشمند خود در حوزه خط، کتابت و کتابخانه، امروز در شاخص سرانه مطالعه و دیگر شاخص های فرهنگی مرتبط با آن ، وضعیت مناسبی ندارد. وضعیت مناسب در هر دو مولفه عمدتا از آن کشورهای توسعه یافته است. صلح و مطالعه رابطه ای دوسویه با یکدیگر دارند. مطالعه پیش نیاز و به دیگر سخن، مولفه مهمی در ایجاد و گسترش صلح در دنیاست. مطالعه به ایجاد و گسترش صلح، امنیت در جامعه کمک خواهد کرد. صلح نیز با ایجاد شرایط آرام (امنیت و اقتصاد مناسب ناشی از صلح) در جامعه و تقویت و تثبیت مراکز اطلاعاتی و تولید کننده اطلاعات، شرایط ترویج دانش و گسترش فرهنگ مطالعه را مهیا می سازد.
    کلید واژگان: صلح، مطالعه، تیراژ کتاب، منطقه خاورمیانه
    Esmail Ahmadi *, Mojtaba Maghsoudi
    Knowledge is one of the sources of power and power, is determining many of the relationships, so study as the most important basis for awareness generation, it will promote the general knowledge of society and this itself makes human relationships, see the least tensions. Study has an important role in helping to make a sustainable peace culture. Increasing awareness and expanding the study culture is prerequisites creation and the spread of the culture of peace. Therefore, current study is trying to by explaining the state of peace and studying in different parts of the world with emphasizing The Middle East region to pay compare the status of these two components and their ratio in the world and especially in the Middle East. This research done in the library method. It is also done based on the statistics gathered from official sources, comparison between countries in peace indicators happened and study and necessary parsing and analysis done. Findings show middle east is the world's most unforgiving region which despite its precious historical background in the field of line, writing and library, today's in per capita study index and other related cultural indicators, have not an appropriate situation. The appropriate situation in both components is mainly belongs to developed countries. Peace and study have a two-way relationship. Preliminary study and in other words, is an important component in the creation and expansion of peace in the world. Study will help to create and expand peace in the security of the community. Peace also by creating calm conditions (peaceful security and economics) in the community and strengthening and establish information centers and information's producer provides conditions for the promotion of knowledge and the expansion of the study culture.
    Keywords: Peace, Study, Book circulation, Middle East
  • علی محمدیان*، هانی عابدی
    از منظر واقع گرایانه چگونگی کسب، حفظ و افزایش قدرت همواره مهم ترین هدف کشورها در عرصه بین الملل است. صرف نظر از سایر ملاحظات داخلی، جمهوری اسلامی ایران از این قاعده کلی مستثنی نیست. قدرت در کنار اینکه یک هدف محسوب می شود می تواند به عنوان یک ابزار نیز مورد توجه دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار گیرد. در این پژوهش با تاکید بر نظریه قدرت هوشمند سوزان ناسل، به این سوال پرداخته می شود که قدرت هوشمند چه نقشی در افزایش جایگاه ایران در منطقه خاورمیانه دارد؟ و چگونه می توان از آن برای ارتقاء جایگاه ایران در منطقه بهره برد. فرضیه مقاله براین باور است با توجه به محتوای سند چشم انداز بیست ساله و اهداف کلانی که برای ایران در سال 1404 شمسی پیش بینی شده است، کاربرد قدرت هوشمند به عنوان یک شیوه در تبدیل اهداف به نتایج دلخواه می تواند در شرایط بین المللی قرن بیست و یکم که اعمال قدرت”با دیگران“جایگزین اعمال قدرت”بر دیگران“شده است، برای افزایش منزلت و جایگاه ایران نیز کارآمد و موثر باشد. پژوهش حاضر ضمن بررسی مبانی نظری قدرت هوشمند و ابعاد آن، با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین جایگاه ایران در خاورمیانه می پردازد.
    کلید واژگان: قدرت سخت، قدرت نرم، قدرت هوشمند، منطقه خاورمیانه، جایگاه ایران
    Ali Mohamadian *
    From a realistic perspective, how to earn, retain, and increase power is always the most important goal of countries in the international arena. Regardless of other domestic considerations, the Islamic Republic of Iran is no exception to this general rule. Power, besides being a goal, can be considered as an instrument of the foreign policy device of our country. In this study, with emphasis on Intelligent Power Theory, Susan Nassl, is concerned with how smart power plays a role in increasing Iran's position in the Middle East? And how can it be used to promote the status of Iran in the region.According to the hypothesis of the article, according to the content of the 20-year vision document and the major targets for Iran in the year 1404, the application of intelligent power as a way of converting goals to desired results can be in the twentieth-century international conditions. And the first one that exercising power "with others" has replaced the exercise of power "against others", is also effective and effective in increasing the dignity of Iran. The present research, while analyzing the theoretical foundations of intelligent power and its dimensions, uses a descriptive-analytical method to explain Iran's position in the Middle East.
    Keywords: hard power, Soft power, Smart Power, Middle East, Iran
  • ابراهیم عباسی*، محسن شکری
    دولت های منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا چندین دهه است که سیاست های اقتصادی خود را در راستای سیاست های اقتصادی نولیبرال یا اصلاحات نولیبرالیسم اقتصادی که به عنوان یک مدل خاص اقتصادی از سوی امریکا و نهادهای تحت سلطه آن مطرح است، تنظیم کرده اند. از بین این کشورها می توان به ترکیه، لیبی، سوریه، اردن، عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس اشاره کرد. مقاله حاضر درصدد است تا با نگاهی بسترمند به تحولات مصر، به سئوال مهم ریشه های اقتصادی وقوع انقلاب مصر تحت تاثیر بکارگیری سیاست های نولیبرالیسم اقتصادی در فضای اقتدارگرای دستگاه سیاسی حسنی مبارک پاسخ دهد. فرض مهم این نوشتار آن است که مصر به عنوان یکی از بزرگ ترین و تاثیرگذارترین کشورهای منطقه، پس از شکست و پایان سیاست های اقتصادی درهای باز و انفتاح انور سادات، از دهه 1990، اصلاحات نولیبرالیسم اقتصادی را به عنوان سومین نسل پارادایمی اقتصاد سیاسی بکار گرفت و سیاست های اقتصادی داخلی و بین المللی را براساس این مدل اقتصادی تنظیم ساخت. در نتیجه بکارگیری این سیاست ها در فضای سیاسی اقتدارگونه نظام سیاسی مصر، شاخص های مهم اقتصادی تحت تاثیر این سیاست ها قرارگرفت. این مقاله، شاخص های مهم و تاثیرگذار اقتصادی همچون فساد، رشد اقتصادی، فقر و نابرابری و بیکاری و امنیت شغلی را در بستر مدل نظری «اقتدارگرایی نولیبرالیسم» به شکلی سیستماتیک و با تکیه بر روش های مختلف اقتصاد سیاسی تجزیه و تحلیل خواهد نمود.
    کلید واژگان: نولیبرالیسم اقتصادی، اقتدارگرایی، منطقه خاورمیانه، انقلاب مصر
  • اسماعیل عارفی گوروان*
    بیداری اسلامی که با انقلاب در کشورهای عربی در سال 2011 وارد مرحله جدیدی شد، پیامدهای گسترده ای را به همراه داشت. امید آن می رفت که با موج فزاینده انقلاب های مردمی، نظمی جدید، منطقه ای و درون زا شکل گیرد؛ اما با ناتمام ماندن انقلاب و انحراف در بیداری اسلامی، وضعیت تضاد، دشمنی و جنگ داخلی در برخی کشورهای منطقه حاکم و سرنوشت ملل منطقه با چالش هایی خطرناک مواجه شد. مطالعه زمینه ها و عوامل مؤثر در این روند، در قالب فرصت ها و تهدیدهای بیداری اسلامی، می تواند گام مهمی در شناخت وضع موجود و ترسیم راهبردهای ممکن در سیاست خارجی ایران برای بهره گیری از فرصت ها و کنترل تهدیدات باشد. در این مقاله تلاش می شود با استفاده از مدل سوات(swot) فرصت ها و تهدیدهای بیداری اسلامی مطالعهشود. و به این سوالات پاسخ داده شود، تهدیدهای فراروی ایران در رابطه با بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه چیست؟فرصت های فراروی ایران در رابطه با بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه چیست؟ یافته ها نشان می دهدکه همکاری جدید منطقه ای در برابرمقاومت، ظهور گروهای سلفی تکفیری، ایجاد جنگ و درگیری در کشورهای مسلمان نشین، ظهور نظم نوین غربی بجای نظم نوین اسلامی، افزایش بحران و پیچیدگی در منطقه.تهدیدهای ایران در منطقه است و در مقابل افزایش قدرت منطقه ای ایران، شکل گیری گفتمان اسلام سیاسی، وضعیت جدید ایران پس از برنامه برجام، به ثمر نشستن خواسته های نیروهای اسلامی. فرصت های فراروی ایران است.
    کلید واژگان: فرصت ها، تهدیدها، بیداری اسلامی، ایران، نظام اسلامی، منطقه خاورمیانه
    Esmail Arefigoravan*
    Islamic Awakening in the Arabic countries in 2011 with the revolution entered a new phase, with the wide implications. The hope was that with a growing wave of popular revolutions, the new order, regional and endogenous form ; But with unfinished revolution and diverting the Islamic Awakening, the situation of conflict, animosity and civil war in some countries in the region and the fate of nations in the region was faced with serious challenges. Field study and risk factors In the process, opportunities and threats in the form of Islamic awakening, could be an important step in understanding the current situation and outlining possible strategies to take advantage of opportunities in Iran's foreign policy and threat control. In this article Is trying to use the SWAT model (swot) Islamic Awakening Mtalhshvd opportunities and threats. And the question to be answered, Threats against Iran's Islamic awakening in the Middle East what opportunities Iran is facing in relation to the Islamic awakening in the Middle East? The results showed that circumstances have created opportunities presented by the Islamic Republic could The spread of Islamic Awakening in the foreign policy arena and also can take the threats.
    Keywords: Opportunities, threats, Islamic Awakening, Iran, the Islamic regime in the Middle East
  • حسین کریمی فرد*
    عربستان به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس، نقش مهمی در تحولات سیاسی ایفاء می نماید. این کشور در دهه 1980 مقارن با انقلاب اسلامی در ایران و احیاء اسلام شیعی در ایران، جمهوری اسلامی را بعنوان تهدید امنیتی تصور نمود. بنابراین با تشکیل شورای همکاری خلیج فارس و کمک لجستیکی، تسلیحاتی و مالی به عراق در جنگ علیه جمهوری اسلامی سعی در مهار و برقراری توازن تهدید در مقابل ایران نمود. در دهه 1990 با تهدید عربستان توسط عراق و تجاوز صدام به کویت، عراق به عنوان تهدید علیه عربستان در نظر گرفته شد. عربستان برای دفع تهدید، با تقبل قسمت عمده هزینه لشکرکشی امریکا و متحدانش به خلیج فارس از یک طرف و تنش زدایی با جمهوری اسلامی از طرف دیگر تلاش نمود تا تهدید عراق دفع شود. تصور و درک عربستان در ابتدای قرن بیست و یکم مبتنی بر این قرار گرفته است که بعد از سقوط صدام در عراق، وقوع انقلاب های عربی و نفوذ ایران در کشورهای عربی، جمهوری اسلامی ایران تهدیدی علیه عربستان می باشد. بنابراین نخبگان سیاسی در عربستان تلاش دارند با همکاری ایالات متحده امریکا و ائتلاف با اسرائیل و ترکیه علیه منافع و امنیت جمهوری اسلامی اقدام نمایند. فرضیه این تحقیق که در چارچوب رهیافت رئالیسم و موازنه تهدید و با متدلوژی تحلیلی- تبیینی نگاشته شد عبارتست از: موازنه تهدید الگوی حاکم بر سیاست خارجی عربستان در قبال تحولات و بحران های حادث در منطقه خاورمیانه از سال 1979 تا 2015 می باشد.
    کلید واژگان: توازن تهدید، سیاست خارجی، عربستان، منطقه خاورمیانه
  • رضا جلالی *، مهدی مجد
    تغییراتی که در سال های پایانی دهه هشتاد روی داد، تاثیری عمده بر جغرافیای سیاسی جهان و سیستم بین الملل داشت. این تغییر موجب حذف اتحاد جماهیر شوروی و پدیدار شدن کشورهای جدیدی در نقشه جغرافیایی دنیا شد. با خاتمه جنگ سرد، نظم جهانی متحول شده و به پیدایش تفکر نظم نوین جهانی منتهی شد. این پژوهش به چیستی این موضوع و تاثیر آن بر خاورمیانه در بازه زمانی بین 1991 تا 2000 می پردازد. پیروزی ایالات متحده در جنگ خلیج فارس، بهترین فرصت را برای آمریکا فراهم آورد تا از آن به صورت یک جانبه در جهت حفظ نفوذ خود در خاورمیانه و تحقق ایده نظم نوین جهانی بهره برداری کند. در برداشت آمریکایی ها، جهان مطیع قدرت آمریکاست و چنین جهانی با تفکر مذکور هماهنگ و دارای نظم نوین خواهد بود. مورد خاورمیانه، تایید کننده این ادعاست. اینکه ایالات متحده با نفوذترین کشور در منطقه می باشد، چیزی است که به آن اجازه می دهد منازعات را مدیریت کند و نظم و هماهنگی را حکمفرما سازد. سوال اصلی مطرح شده در این پژوهش بدین شکل است که اتخاذ نظم نوین جهانی توسط آمریکا چه تاثیری در منطقه خاورمیانه در بین سال های 1991 تا 2000 داشته است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه ای بدین ترتیب مطرح گردیده است که اتخاذ سیاست نظم نوین جهانی پس از جنگ سرد موجب گسترش نفوذ آمریکا در خاورمیانه شده است.
    کلید واژگان: نظم نوین جهانی، جنگ سرد، منطقه خاورمیانه، سیاست خاورمیانه ای آمریکا
    Reza Jalali*, Mehdi Majd
    The changes which occurred in late 1990s had considerable impacts on the world geopolitics and international system as well. After the end of the cold war, the world order has undergone some changes and a new world order has emerged. This paper examines the whiteness of these developments and their impacts on the Middle East in 1990s. American victory in the Persian Gulf paved the way for the United States to unilaterally expand its influence in the Middle East and to promote the idea of new world order. In the American perception, coordination and military power are equal and a world obedient to the U.S is considered as a world having both coordination and order. This is the case in the Middle East. America’s influence in the region lets the Americans manage the conflicts and forge order and coordination as well. The main question is that what was the impact of adopting the new world order policy by the U.S.A in the Middle East from 1991 to 2000 and the hypotheses will be as following: adopting the policy of the new world order after the cold war caused the expansion of America’s influence in the Middle East.
    Keywords: New world order, cold war, the Middle East, America's Middle East policy
  • عباسعلی رهبر، مجید نجات پور*، مجتبی موسوی نژاد
    قدرت نرم یکی از مولفه های مهم و تاثیرگذار در سیاست خارجی کشورها به شمار می آید. انقلاب اسلامی ایران را می توان تجلی تحقق قدرت نرم به معنای توانایی نفوذ در میان دیگر ملت ها، بدون تهدید و یا پرداخت هزینه محسوس به شمار آورد. جمهوری اسلامی به عنوان یک واحد سیاسی دارای هویتی خاص است. این هویت دارای چند بعد ایرانی، اسلامی، انقلابی و جهان سومی است که تعیین کننده رفتار آن در سیاست بین الملل هستند. ایران با تکیه بر قدرت نر مافزاری به ویژه ارزش هایی چون ایثار، شهادت طلبی، معنویت گرایی، عدالت باوری، استقلال طلبی، مبارزه با صهیونیسم و ضدیت با سیاست های امپریالیستی غرب به ویژه آمریکا، توانسته به احیای خودباوری دینی و بیداری اسلامی در عرصه منطقه ای و تاثیرگذاری بر مناسبات جهانی بپردازد و اقتدار نرم افزاری خود را در عرصه بین المللی به منصه ظهور رساند. در این مقاله در پی بررسی تاثیر قدرت نرم انقلاب اسلامی در در منطقه شمال آفریقا و کشورهایی نظیر مصر، تونس و لیبی «بیداری اسلامی» جنبش موسوم به هستیم.
    کلید واژگان: انقلاب اسلامی، قدرت نرم، بیداری اسلامی، منطقه خاورمیانه
    Abbas Ali Rahbar, Majid Nejatpour*, Mojtaba Mousavi Nejad
    Currently، a major manifestation of soft power influence in foreign policy is soft power of the Islamic Revolution of Iran. As a political unite Islamic republic of Iran has an identity. This identity is consisted of national، Islamic، revolutionary، and Eastern elements which lead its behavior in international arena. In the light of soft power and values such as martyrdom، moralities، justice، independence، and confrontation with west and Zionism، Iran managed to initiate re-believing and awakening process in region and show its soft power abilities in the Middle East. In this paper we try to study the effects of the Iranian soft power on the Islamic awaking in Northern Africa specially Egypt، Tunisia، and Libya.
    Keywords: Islamic Revolution, Soft Power, Islamic Awakening, Middle East Region
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال