به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

نئورئالیسم

در نشریات گروه علوم سیاسی
تکرار جستجوی کلیدواژه نئورئالیسم در نشریات گروه علوم انسانی
  • مهدی سلامی، ماشالله حیدرپور *، داود کیانی

    پس از فروپاشی نظام دوقطبی، بسیاری از مفاهیم روابط بین الملل، دستخوش تحول معنا گردید. در این میان یکی از مفاهیم روابط بین الملل که دچار تحول معنا شد مفهوم امنیت می باشد، به گونه ای که امنیت از حالت تک بعدی نظامی به حالت چندبعدی، تغییر حالت یافت. تحول مفهوم امنیت، سیاست خارجی بسیاری از قدرت ها ازجمله چین در خاورمیانه را دستخوش تحول نموده است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که تحول مفهوم امنیت، چه تاثیری بر سیاست خارجی چین در منطقه خاورمیانه بر جای گذاشته است؟ در پاسخ، این فرضیه مورد توجه قرار گرفته است که تحول مفهوم امنیت بر سیاست خارجی چین در قالب گذار از امنیت تک بعدی نظامی به امنیت چندبعدی، موجب توجه چین به مولفه های متعدد امنیت از قبیل سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی در منطقه خاورمیانه گردیده است. به منظور استنباط دگرگونی سیاست خارجی چین در منطقه، چهار موضوع نقش و اهمیت انرژی در روابط چین با کشورهای منطقه خاورمیانه ، مبادلات تجاری چین با کشورهای منطقه خاورمیانه، بررسی راهبرد سیاسی چین در منطقه خاورمیانه و اهمیت منطقه خاورمیانه بر مبنای طرح کمربند راه، مورد بررسی قرار گرفته است.

    کلید واژگان: تحول مفهوم امنیت، سیاست خارجی، منطقه خاورمیانه، نئورئالیسم، طرح کمربند-راه.
    Mahdi Salami, Mashallah Heidarpour *, Davod Kiani

    Following the collapse of the bipolar system, many concepts in international relations underwent significant shifts in meaning. Among these, the concept of security experienced a transformation, shifting from a unidimensional military-focused approach to a multidimensional one. This transformation has influenced the foreign policies of various powers, including China, in the Middle East. This study seeks to answer the question: how has the evolution of the concept of security impacted China's foreign policy in the Middle East? The hypothesis proposed is that the transition of the concept of security from a unidimensional military perspective to a multidimensional one has led China to focus on various dimensions of security, such as political, economic, military, and cultural factors in the Middle East. To analyze the changes in China's foreign policy in the region, the study examines four key aspects: the role and significance of energy in China's relations with Middle Eastern countries, China's trade exchanges with the region, China's political strategy in the Middle East, and the significance of the Middle East within the framework of the Belt and Road Initiative.

    Keywords: Evolution Of The Concept Of Security, Foreign Policy, Middle East, Neorealism, Belt, Road Initiative
  • حمید درج*

    هم اکنون ایران و چین به عنوان دو بازیگر تجدیدنظرطلب در عرصه بین الملل شناخته می شوند که ضمن مخالفت با نظام بین الملل تک قطبی، در تلاش برای ایجاد نظام چندقطبی و تغییر معادلات به نفع خود بر آمده اند و در این راستا؛ به توسعه همکاری ها و مناسبات همه جانبه مبادرت می ورزند. اما علی رغم تقویت روابط و توسعه همکاری ها، نقش آفرینی عوامل خارجی و داخلی از شکل گیری روابط استراتژیک میان ایران و چین ممانعت می ورزد. لذا سوال اصلی پژوهش این است که ایران و چین برای توسعه همکاری ها چه اقداماتی را در پیش گرفته اند و دلایل عدم شکل گیری روابط استراتژیک میان طرفین در چیست؟ فرضیه مقاله این است که نارضایتی ها و مخالفت ایران و چین با نظم تک قطبی و هژمونی آمریکا، ظرفیت و امکان لازم را برای توسعه همکاری ها و همگرایی تهران و پکن فراهم می سازد. با این وجود، عوامل و متغیرهای خارجی و داخلی تاثیرگذار باعث شده است تا از شکل گیری یک الگوی مشخص و یکسان در روابط ایران و چین جلوگیری شود و این روابط شکل استراتژیک پیدا نکند. روش مورد استفاده در این نوشتار توصیفی تحلیلی می باشد.

    کلید واژگان: ایران، چین، همگرایی، روابط استراتژیک، نئورئالیسم
    Hamid Dorj*

    Currently, Iran and China are known as two revisionist actors in the international arena who, while opposing the unipolar international system, have succeeded in creating a multipolar system and changing the equations in their favor, and in this regard, they begin to develop comprehensive cooperation and relations. However, despite the strengthening of relations and the development of cooperation, the role of external and internal factors prevents the formation of strategic relations between Iran and China. Therefore, the main question of the research is what measures Iran and China have taken to develop cooperation and what are the reasons for not forming strategic relations between the parties? The hypothesis of the article is that the dissatisfaction and opposition of Iran and China with the unipolar system and American hegemony provides the necessary capacity and possibility for the development of cooperation and convergence between Tehran and Beijing. Nevertheless, influential external and internal factors and variables have prevented the formation of a specific and uniform pattern in Iran-China relations and these relations do not take a strategic form. The method used in this article is descriptive-analytical.

    Keywords: Iran, China, Convergence, Strategic Relations, Neorealism
  • مهدی ترابی، علیرضا سلطانی*، سید علی طباطبایی پناه
    از آن جا که چین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، جایگاه ویژه ای داشته و به لحاظ مجموعه ای از عوامل، ظرفیت تبدیل شدن به یک قدرت تاثیرگذار را دارد، مقاله حاضر در صدد پاسخ به این سوال اصلی است که دلایل عدم تحقق یک مشارکت راهبردی میان ایران و چین پس از انعقاد سند 25 ساله جامع همکاری چیست؟ فرضیه اصلی تحقیق این است که از آن جا که چین در حوزه سیاست خارجی کاملا عمل گرایانه و منفعت محور عمل می کند، این تصور که انعقاد سند همکاری جامع موسوم به توافق 25 ساله به معنای اتحاد و هم آهنگی کامل پکن با تهران در حوزه سیاست خارجی است، فاقد هر گونه چشم انداز روشن بر اساس گزاره های نوواقع گرایی است. یافته های مقاله حاکی از این است که  اجرایی شدن سند مذکور در صورتی می تواند چشم انداز روشنی داشته باشد که روح حاکم بر سند منعقده اقتصادی باشد. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر تحلیل توصیفی است و  از روش اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است.
    کلید واژگان: همکاری منطقه ای و بین المللی، مناسبات سیاسی اقتصادی ایران چین، نئورئالیسم، سند جامع 25 ساله همکاری
  • علی اسمعیلی*، محمدعلی شهریاری، محمد پارسا

    خاورمیانه؛ منطقه ای پیچیده، با ساختاری درهم تنیده و متکثر از ساختار نظام بین الملل است که دربرگیرنده امنیت منطقه و همچنین زمینه ساز روابط بین الملل دولت ها در آینده می باشد. ازاین رو هدف پاسخ به این سوال است که تحولات قطب بندی ها در نظام بین الملل در بازه زمانی 2021-1980 چه تاثیری بر مناقشات و امنیت خاورمیانه داشته است؟ می توان بیان کرد منطقه خاورمیانه با توجه به شرایط داخلی و همچنین ساختار نظام بین الملل با یک ناامنی فراگیر و همه جانبه روبرو هستند بنابراین این گونه مناطق نمی توانند در بعد امنیتی، از تاثیر نظام بین الملل بر سمت گیری ها و سیاست ها و استراتژی های خود ممانعت به عمل آورند. در دوره کنونی نظام بین الملل این تاثیرپذیری بر زیرنظام خاورمیانه بسیار ویژه بوده است. یافته های این پژوهش بر این مبنا است که با محو نظام دوقطبی در سال 1991 و همچنین ظهور نظام تک قطبی به رهبری آمریکا، خاورمیانه دچار آشوب سیستمی شده است، و نظام تک قطبی (آمریکا) در سال های 2021-1991 بیش از نظام دوقطبی (آمریکا و شوروی) در سال های 1991-1980 در ایجاد منازعه و جنگ در خاورمیانه تاثیرگذار بوده است. گسترش عمق و دامنه بی ثباتی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی در خاورمیانه یکی از پیامدهای چنین وضعیتی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد.

    کلید واژگان: امنیت، امنیت ملی، ساختار نظام بین الملل، نئورئالیسم، خاورمیانه
    Ali Esmaeili *, Mohammadali Shahryari, Mohammad Parsa

    Middle East; Complex regions, with an intertwined structure and the structure of the international system, which includes the security of the region as well as the foundation of international relations of states in the future. The aim, therefore, is to answer the question of what effect the polarization developments in the international system between 1980 and 2021 have had on the conflicts and security of the Middle East? It can be said that the Middle East region is facing a pervasive and comprehensive insecurity due to the internal situation and the structure of the international system, so such regions can not, in terms of security, the impact of the international system on their orientations, policies and strategies. To prevent. In the current era of the international system, this influence on the Middle East sub-system has been very special. The findings of this study are based on the fact that with the disappearance of the bipolar system in 1991 and the emergence of the US-led unipolar system, the Middle East has experienced systemic turmoil, and the monopoly system (US) in 1991-2021 more than the bipolar system (America and the Soviet Union) In the years 1980-1991, he was influential in creating conflict and war in the Middle East. The expansion of the depth and scope of political, social, economic, and cultural instability in the Middle East is one of the consequences of such a situation. The research method is descriptive-analytical and using library resources.

    Keywords: Security, national security, International System Structure, neorealism, Middle East
  • محمدباقر مکرمی پور بیژن میرزایی، فاطمه احمدی، حمیدرضا حاتمی

    در این مقاله به دنبال بررسی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران در دوران اوباما و ترامپ برمبنای نظریه ریالیسم تهاجمی می باشیم. ریالیسم تهاجمی در صدد است تا به معمای امنیت پاسخ دهد و در این میان تنها راه دست یابی به امنیت اقناع کننده را، افزایش دایمی قدرت می داند تا در پرتو آن کشورها با کسب قدرت نسبی به امنیت نسبی (در مقایسه با دیگران) دست یابند. این نظریه بیشترین قابلیت را برای توضیح سیاست خارجی ایالات متحده در قبال ایران را در دوران مورد مطالعه دارد. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سوال است که سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران در دوران اوباما و ترامپ برمبنای نظریه ریالیسم تهاجمی چگونه بوده است؟ در پاسخ به پرسش مذکور این فرضیه مطرح می شود: که برمبنای نظریه ریالیسم تهاجمی ایالات متحده چه در دوره باراک اوباما و چه در دوره ی دونالد ترامپ به دنبال حفظ موقعیت خود در منطقه و همچنین مهار ایران و کاهش نفوذ آن می باشد.

    کلید واژگان: آمریکا، سیاست خارجی، نئورئالیسم، رئالیسم تهاجمی
    MohammadBaqer Mukarmipour, Bijan Mirzaei, Fatemeh Ahmadi, HamidReza Hatami

    In this article, we seek to examine the foreign policy of the United States of America towards Iran in the era of Obama and Trump based on the theory of aggressive realism. Aggressive realism seeks to answer the mystery of security, and in the meantime, the only way to achieve convincing security is the constant increase in power, so that in the light of those countries, by gaining relative power, they can achieve relative security (compared to others). This theory has the greatest ability to explain the foreign policy of the United States towards Iran during the period under study. This research, with a descriptive-analytical approach, seeks to answer the question, what was the foreign policy of the United States of America towards Iran in the era of Obama and Trump based on the theory of aggressive realism? In response to the mentioned question, this hypothesis is proposed:

    Keywords: USA, foreign policy, realism, aggressive realism
  • امیر عطا جولائی، سعید شاپوری*، سید مصطفی مختاباد امرئی
    بررسی نظریات درباره ی نیوریالیسم نشان می دهد که این مکتب از حیث فرم مورد بررسی قرار گرفته و مبنای تفاوت آن را در نگرش فرمی متفاوت نسبت به دیگر اشکال سینما قرار داده است. همچنین دیدگاه هستی شناسی دلوز که نسبت این سینما با واقعیت و حرکت به سوی واقعی تر بودن را مبنا قرار می دهند را هم نباید فراموش کرد. پرسش اصلی در اینجا چرایی رفتن به سوی واقعیت است. آن چه باعث شکل گیری چنین سینمایی می شود، سینمای پیش از نیوریالیسم است، یعنی دوران فاشیسم و سینمای فاشیسم که انسان را از موجودیت اخلاقی خودش دور کرده بود و محدود شدن به محور قدرت و نفی فردیت انسان و به جای آن قرار دادن جمعیت تابع و یکی شده را هم ارز مفهوم ملی گرایی قرار داده بود. اما شکست حاکمیت در جنگ به هنرمندان ایتالیا نشان داد که وقتی اخلاقیات لگدمال شود، فاجعه ای عظیم رخ می دهد. سینماگران ایتالیا به این ادراک رسیدند که بایستی به جامعه یادآور شوند که انسان اگر موجودیت اخلاقی اش را کنار بگذارد و تعهدی به آن نداشته باشد، تبدیل به یک موجود خطرناک می شود. از این حیث فیلم نیوریالیستی فیلمی متعهد است که فراتر از سرگرمی و فرم متفاوت سعی دارد مخاطب را نیز متعهد سازد. از دل چنین دیدگاهی که به اخلاقیات و تعهد تاکید دارد، به وجود آمدن فرم تنها از دریچه ی نشان دادن واقعیت به دست می آید و مابقی تکنیک های فرمی مانند نماهای بلند، داستان های ساده و شخصیت هایی که از دل جامعه بیرون می آید، در راستای این است که انسان به عنوان موجود اجتماعی باید متعهد باشد.
    کلید واژگان: نئورئالیسم، تعهد، اخلاقیات، فرم، فاشیسم
    Amir Ata Jolaei, Saeid Shapoori *, Syyed Mostafa Mokhtabad Amreai
    Examining the theories about neorealism shows that this school has always been examined in terms of form and the basis of its difference has focused on a different formal attitude compared to other forms of cinema. Also, we should not forget Deleuze's ontological view and those of others, which are clearly based on the relationship between this cinema and reality as well as moving towards being more real.However, the main question here focuses on the whyness of moving to reality. What causes the formation of such cinema is the era before this cinema and the cinema before neorealism, that is, the era of fascism and the cinema of fascism.The cinema of fascism had distanced man from his own moral existence and equivalized being limited to power and denying human individuality replaced with a subordinated and unified population to the concept of nationalism.However, the failure of the government and the disasters caused by the war showed the Italian artists that when morality is trampled and individual rights are ignored, great disasters occur. Italian cinematographers came to the realization that they should remind the society that if man abandons his moral existence, he will become a dangerous being.Therefore, from such a point of view that emphasizes ethics and commitment, the emergence of form can only be achieved through the lens of showing reality, and the rest of formal techniques are aimed at introducing humans as social beings, ethical and committed.
    Keywords: Neorealism, Commitment, morality, form, Fascism
  • مریم دری ورنوسفادرانی، اردشیر سنائی*، علیرضا سلطانی، کابک خبیری

    حرکت به سوی فضا بیشتر حاصل رقابت ابرقدرت های زمینی برای هژمونی سیاره ای بود. فضا، معیاری جدید برای تشخیص ارتقا قدرت و تخصیص اعتبار در جامعه ی جهانی به ارمغان آورد. اکتشافات و تکنولوژی های فضایی دو ابرقدرت، رقابت میان آن ها را شعله ورتر می ساخت. پرتاب اسپوتنیک 1 توسط شوروی آغاز کننده ی مسابقه فضایی بود. در نهایت هم ایالات متحده با فرود بر روی ماه خود را پیروز مسابقه فضایی دانست. اما پس از آن نیز نه تنها رقابت میان این دو کشور پایان نیافت بلکه کشورهای دیگر همچون چین، هند، ژاپن و برخی کشورهای اروپایی را نیز به میدان فراخواند. از آغاز عصر فضا تا کنون نیز فعالیت های نظامی بخش مهمی از اهداف قدرت ها را در بر گرفتند. سوال اصلی این است که فضا چگونه در تشدید رقابت میان قدرت ها نقش داشته است. فرضیه این مقاله نیز معتقد است فضا با ایجاد شرایط و تسلیحات مدرن باعث تشدید رقابت بین المللی میان کشورها شده است. از منظر نیوریالیسم، فضا تبدیل به عرصه ای جدید برای تشدید رقابت میان کشور ها در عرصه نظامی و کسب پرستیژ شده است.

    کلید واژگان: رقابت بین المللی، مسابقه فضایی، تسلیحات فضایی، قدرت های بزرگ، نئورئالیسم
    Maryam Dorri Varnosfaderani, Ardeshir Sanaie *, Alireza Soltani, Kabak Khabiri

    Moving toward space was largely the result of the competition of terrestrial superpowers for planetary hegemony. Moving toward space has created a new criterion for recognizing the promotion of power and allocation of credit in the global community. The exploration and space technologies of the two superpowers, made the competition between them more intense. The launch of Sputnik 1 by the Soviet Union marked the beginning of the space race. Finally, the United States declared itself the winner of the space race by landing on the moon. But then not only did the rivalry between the two countries not end, but it also called on other countries, such as China, India, Japan and some European countries. From the beginning of the space age until now, military activities have been an important part of the goals of the powers. The main question is how space has played a role in intensifying competition between powers. The hypothesis of this article also believes that space has intensified competition between countries, especially space powers, by creating modern weapons and new conditions. From the point of view of neorealism, Space has become a new arena for intensifying competition between countries in the military field and gaining prestige.

    Keywords: space, International competition, Space race, Space weapons, Great powers, neorealism
  • سید محمد حسینی*

    نهادگرایی نیولیبرال وظیفه نهاد ها و سازمان های بین المللی و منطقه ای را تعدیل آنارشی و توسعه همکاری بین اعضا و حل و فصل مسالمت آمیز منازعات و بحران های بین المللی می داند؛ اما نگاهی به عملکرد نهادها در بحران های بین المللی به وضوح نشان می دهد که در عمل و نه در تیوری حق با نیوریالیست ها می باشد که بر این باورند نهادهای بین المللی و منطقه ای تنها پدیده های سیاسی هستند که بازتابی از اهداف و منافع بازیگران قدرتمند می باشند و کارآمدی آنها به شدت به این اصل کلیدی وابسته است که اهداف آنها با منافع قدرت های بزرگ در یک راستا و همسو باشد. برای آزمون این فرضیه در پژوهش حاضر، بحران سوریه به طور موردی بررسی می شود. مدعای پژوهش پیش رو درباره بحران سوریه این است که تعارض منافع قدرت های بزرگ در شورای امنیت و همچنین قدرت های منطقه ای حاضر در اتحادیه عرب درباره بحران سوریه علت اصلی شکست سازمان ملل و اتحادیه عرب در مدیریت مسالمت آمیز بحران سوریه بود. روش پژوهش توضیحی و تبیینی با راهبرد قیاسی و گونه کاربردی می باشد.

    کلید واژگان: نهادهای بین المللی، بحران های بین المللی، نهادگرائی نئولیبرال، نئورئالیسم
    Seyed Mohammad Hosseini *

    Neoliberal Institutionalism sees the task of International and Regional Institutions and organizations as moderating anarchy and developing cooperation between members and the peaceful resolution of international conflicts and crises; But look at the performance of Institutions in International crises clearly shows that in practice, not in theory, Neorealists are right that international and regional institutions are just political phenomena that reflect the goals and interests of powerful actors And their effectiveness depends heavily on the key principle that their goals are in line with the interests of the great powers.To test this hypothesis in the present study, The Syrian crisis is being studied as a case study. The ongoing research on the Syrian crisis claims that the Conflict of interests between Great powers in the Security Council And also the regional powers in the Arab League on the Syrian crisis was the main reason for the failure of the UN and the Arab League to manage the Syrian crisis peacefully.

    Keywords: International Institutions, International Crises, Neoliberal Institutionalism, Neorealism
  • محمد داوند*، محمد اسلامی
    هدف

    روایت های مکاتب امنیتی غیربومی از تبار تهدیدات داعش در جهان اسلام، ناکارامد و در جهت منافع راهبردی حاکم بر مطالعات امنیتی غربی است. در حالی که شناخت دقیق الگوی رفتاری داعش بر اساس یک نظریه بومی، زنجیره منافع جریان قدرت در نظام بین الملل با مکاتب علمی محافظه کار را قطع می کند. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، تبارشناسی تهدیدات داعش به واسطه نقد مکاتب غیربومی امنیتی و کاربست نظریه سلطه آیت الله خامنه ای در جهان اسلام است.

    روش شناسی پژوهش: 

    روش اصلی تحقیق حاضر؛ قیاسی و رویکرد آن انتقادی و تحلیلی است.

    یافته ها:

     دستاوردهای این پژوهش در پاسخ به این سوال مدون شده اند: نظریه نظام سلطه چگونه تهدیدات داعش را تبارشناسی می کند؟ نویسنده معتقد است مکاتب امنیتی غربی به دلایل پیوند با اومانیسم، قدرت و ژیوپلیتیک خاص اندیشه ورزی خود از این امر عاجز هستند. در مقابل، نظریه نظام سلطه با جهان بینی توحیدی، به دور از هرگونه ملاحظه خاص قدرت، علل، روش و اهداف داعش در جهان اسلام را به نظم می کشد.

    نتیجه گیری:

     از این حیث، علت تهدیدهای داعش، اشتراک منافع (به حاشیه راندن الگوی مقاومت) با سردمداران نظام سلطه است. روش تهدیدات داعش منبعث از روش نظام سلطه برای سرکوب مخالفان، «ترور» است و هدف تهدیدهای داعش الگو گرفته از راهبرد نظام سلطه، مهار مقاومت اسلامی، کمک به بقای رژیم صهیونیستی و اسلام هراسی است. در نظریه نظام سلطه برخلاف مکاتب امنیتی بررسی شده، اصلی ترین راهبرد مقابله با اهداف نظام سلطه، مبارزه با تروریسم و سردمداران ترور به منظور قطع زنجیره رابطه سلطه جو و سلطه پذیر است.

    کلید واژگان: داعش، تهدید، نئورئالیسم، مکتب کپنهاگ، مکتب پاریس، نظریه نظام سلطه، کارامدی
    Mohammad Davand *, Mohsen Eslami
    Purpose

    Studies show that the narratives of non-indigenous security schools about the origins of ISIL's threats in the Islamic world are ineffective. So, it is necessary to know the exact pattern of ISIL's behavior in the Islamic world based on a local theory.

    Methodology

    The main method of the present study; Deductive and its approach is critical and analytical. The method of data analysis is also qualitative.

    Findings

    Now the question is, why can't non-indigenous security schools recognize the origins of ISIS threats in the Islamic world? And how does the system of dominance Theory (presented by Ayatollah Khamenei) identify these threats? The author argues that Western security schools are incapable of this because of their connection to humanism, power, and the specific geopolitics of their thinking.

    Rsult: 

    In contrast, the System of dominance theory with a monotheistic worldview, in spite of any particular consideration of power and with an indigenous approach, regulates the causes, methods and goals of ISIL in the Islamic world. In this regard, the causes of ISIL's threats are in sharing ISIL's interests with the leaders of the system of dominance. (Marginalizing the pattern of resistance).

    Keywords: ISIS, Threat, Neorealism, Copenhagen
  • حمید درج*، هادی آجیلی
    تحولات عراق یکی از موضوعات مهم غرب آسیا است که در سال های پس از 2003، به نوعی همه بازیگران خارجی را درگیر خود کرده و نقش ایالات متحده به عنوان یک بازیگر مداخله گر در تحولات منطقه ای غرب آسیا غیرقابل انکار است. واشنگتن تحولات عراق را عاملی مهم جهت بازتعریف نظم نوین منطقه قلمداد می کند و با هدف کسب اهداف و منافع منطقه ای، تحولات این کشور را در کانون سیاست خاورمیانه ای خود قرار داده است. لذا سوالی که مطرح می شود این است که آمریکا در استراتژی نوین خود در قبال تحولات عراق چه سیاستی را دنبال می کند؟ فرضیه پژوهش این است که آمریکا در راستای دست یابی به منافع و اهدافی همچون کاهش نفوذ منطق ه ای ایران و دستیابی به منابع نفتی عراق، سیاست تهاجمی و فعالی را در قبال تحولات عراق اتخاذ نموده است. واشنگتن با اتخاذ چنین سیاستی، ضمن تامین منافع دلالان اسلحه، به بهانه عدم بازگشت تروریست ها به عراق و نیز برقراری ثبات در این کشور به تثبیت حضور و نقش دوباره آمریکا در عراق آینده مبادرت می ورزد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای نظریه نیوریالیسم شکل می گیرد.
    کلید واژگان: عراق، ترامپ، نظامی گری، ایالات متحده آمریکا، نئورئالیسم
    Hamid Dorj *, Hadi Ajili
    Iraq's developments are one of the most important issues of West Asia, which in the years after 2003 involved somehow all foreign actors and the role of the United States as an interventionist player in Western Asian regional developments. Washington views the developments in Iraq as an important factor in redefining the regional order and has made the developments in its Middle East policy with the aim of achieving regional goals and interests. So the question is, what is the policy of the United States in its new strategy on the developments in Iraq? The research hypothesis is that the United States has adopted an aggressive and aggressive policy towards Iraq's developments in pursuit of its interests and objectives, such as reducing the regional influence of Iran and accessing Iraq's oil resources. Washington, by adopting such a policy, while securing the interests of the arms dealers, will launch on the pretext that the terrorists will not return to Iraq and to stabilize in the country to consolidate the presence and role of the United States in the future of Iraq.The research method is descriptive-analytic based on the theory of neorealism.
    Keywords: Iraq, Trump, Military policy, United States of America, neorealism
  • اصغر یزدی یحیی آبادی، مجید معصومی*، مهدی حسنی باقری
    در سالهای اخیر وقوع بحرانهای ریز و درشت در منطقه غرب آسیا سبب گردیده تا بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای کوشش نمایند تا نظم سیاسی منطبق با منافع ملی خود را منطقه تقویت کنند. در این بین راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای و روسیه به عنوان یک کشور فرامنطقه ای بر اساس دیدگاه نو واقع گرایانه بر مبنای موفقیت و تطبیق آن بر اساس منافع ملی استوار گردیده است.بر این اساس سوال اصلی این پژوهش این است که راهبردهای سیاست خارجی ایران و روسیه در قبال نظم سیاسی در منطقه غرب آسیا چگونه قابل تبیین می باشد؟فرضیه آن چنین است که راهبرد ایران در منطقه بر اساس جلب حمایت روسیه در جهت مقابله با نفوذ کشورهای مخالف ایران می باشد و راهبرد روسیه بر محور امنیت و نفوذ به عنوان یک کشور فرامنطقه ای استوار گردیده است. روش تحقیق پژوهش توصیفی- تحلیلی وگردآوری اطلاعات آن منابع کتابخانه ای می باشد.یافته های پژوهش نشان می دهد، راهبرد سیاست خارجی ایران در ارتباط با روسیه در منطقه باید بر اساس نگاه واقع بینانه مبتنی بر همکاری در سطح بین المللی و منطقه ای، شناسایی اهداف مشترک و متعارض مشترک با روسیه قرار گیرد و از ورود به حوزه های اختلاف زا میان دو کشور پرهیز شود.
    کلید واژگان: نئورئالیسم، نظم سیاسی، منطقه غرب آسیا، راهبردها، ایران، روسیه
    Asghar Yazdi, Majid Masomi *, Mehdi Hasanibagheri
    In recent years, the occurrence of small and large crises in the West Asian region has caused regional and extra-regional actors to try to strengthen the political order in accordance with their national interests. In the meantime, the foreign policy strategy of the Islamic Republic of Iran as a regional power and Russia as a trans-regional country is based on a new realist perspective based on success and its implementation based on national interests. Based on this, the main question of this research This is how the foreign policy strategies of Iran and Russia can be explained in relation to the political order in the West Asian region. The hypothesis is that Iran's strategy in the region is based on gaining Russia's support in order to counter the influence of countries opposed to Iran, and Russia's strategy It is based on the axis of security and influence as a trans-regional country. The research method is descriptive-analytical research and the collection of information from library sources. The findings of the research show that Iran's foreign policy strategy in relation to Russia in the region should be based on a realistic view based on international and regional cooperation, identifying goals. common and contradictory should be shared with Russia and avoid entering into conflicting areas between the two countries.
    Keywords: Neorealism, Political Order, West Asian region, Strategies, Iran, Russia
  • محمدرضا علی اکبری مارانتو*
    جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران در سال 1981 میلادی با تجاوز رژیم صدام به خاک ایران آغاز شد. در مدیریت این جنگ بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای اثرگذار بودند. به عبارتی باید گفت تنها جنگ بین المللی بود که تمام بازیگران منطقه ای و قدرت های فرامنطقه ای برای شکست ایران به اجماع نظری و سخت افزاری رسیده بودند. آنچه در این میان اهمیت دارد بررسی نقش شورای امنیت در مدیریت بحران جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران است. بر این اساس سوال اصلی پژوهش این است که شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان متولی اصلی حفظ صلح و امنیت بین المللی چه جایگاهی در مدیریت جنگ این رژیم علیه ایران داشت. برای پاسخ به این سوال در چارچوب نیوریالیسم و با روش توصیفی تحلیلی، این فرضیه به سنجش گذاشته می شود که شورای امنیت سازمان ملل در مدیریت جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران تحت تاثیر منافع قدرتهای بزرگ قرار داشت و نتوانست براساس قواعد امنیت دسته جمعی عمل کند. در واقع براساس دیدگاه نیوریالیسم به سازمانهای بین المللی، شورای امنیت نه به عنوان نهاد تامین کننده امنیت دسته جمعی بلکه به عنوان ابزاری در دست قدرتهای بزرگ در جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران عمل کرد.
    کلید واژگان: جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران، شورای امنیت، نئورئالیسم، منافع قدرتهای بزرگ، امنیت دسته جمعی
    The war of Iraqi Ba’athist regime against Iran broke out in 1981 by the aggression of Saddam's regime against Iran. Regional and trans-regional actors influenced the processes involved in this war. In other words, it was the only international war in which all regional and trans-regional powers reached a theoretical and hardware consensus to defeat one side, Iran. In the meantime, the role of the Security Council in managing the crisis in the imposed war of iraqi Ba’athist regime against iran is quite significant. Accordingly, the main question of this research is: “what was the role of the UN Security Council, as the main custodian of international peace and security, in managing the war of Iraqi Ba’athist regime against Iran?” To answer this question in the context of neorealism, the researcher hypothesizes that: The UN Security Council was intended towards the interests of the great powers in managing the imposed war of iraqi Ba’athist regime against iran, and was not free to decide on the basis of the rules of collective security. In fact, from a neorealist view of international institutes, the Security Council acted not as an entity of providing collective security, but as an instrument in the hands of the great powers in the war of Iraqi Ba’athist regime against Iran.
    Keywords: war of Iraqi Ba’athist regime against Iran, Security Council, neorealism, interests of the great powers
  • محسن سبحان، سید محمد موسوی بجنوردی*، اصغر عربیان

    همکاری و از طرفی کشمکش و تعارض منافع از ویژگی های رفتار دولت ها در سیاست بین المللی است و محیط خودیار بین المللی دولت ها را به جستجوی ابزارهای موثر جنگ و مزیت های نظامی برای دفاع از کلیت و موجودیت خود کرده است. این تقلای برای بقا و حفاظت از خود در محیط ناامن بین المللی به دگرگونی در فناآوری جنگ و سلاح های نظامی منجر شده است. به طوری که انواعی از سلاح های شیمیایی، میکروبی و هسته ای که به عنوان سلاح های کشتار دسته جمعی شناخته می شوند توسط قدرت های بزرگ و دولت های پیشرفته صنعتی ابداع شده و در بین دیگر بازیگران نیز پخش و تکثیر شده است. این تحول در ابزار جنگ، هزینه های زیست محیطی و اقتصادی قابل ملاحظه ای به بار آورده است. به عبارتی همزمان با پیشرفت و ترقی جوامع توسعه یافته در عصر مدرن بر انواع تسلیحات نظامی نیز افزوده شده است که در نوع خود هزینه ها و آسیب های مختلفی را ایجاد کرده است. در این مقاله به بررسی قواعد ممنوعیت استفاده از سلاح های کشتار دسته جمعی و چالش های آن با توجه به نظریه های نوواقع گرایانه پرداخته شده است، هم چنین هنجارها و قواعد و ارزش هایی که بر ممنوعیت کاربرد تسلیحات کشتار جمعی در مخاصمات بین المللی تاثیر می گذارد مورد بررسی قرار گرفته است

    کلید واژگان: سلاح های کشتار جمعی، درگیری های مسلحانه بین المللی، نئورئالیسم
    Mohsen Sobhan, Seyed Mohammad Mosavi Bojnordi, Asghar Arabian

    Cooperation and conflict of interest are features of the behavior of governments in international politics, and the international self-help environment has led governments to seek effective tools of war and military advantages to defend their totality and existence. This struggle for survival and self-preservation in an insecure international environment has led to a shift in warfare technology and military weapons. So that the types of chemical, microbial and nuclear weapons known as weapons of mass destruction have been invented by the great powers and the advanced industrial governments and have been distributed and propagated among other actors. This shift in the tools of war has resulted in significant environmental and economic costs. In other words, along with the progress and development of societies developed in the modern era, various types of military weapons have been added, which has caused various costs and damages. This article examines the rules for the prohibition of the use of weapons of mass destruction and its challenges with respect to neo-realist theories, as well as the norms, rules and values ​​that affect the prohibition of the use of weapons of mass destruction in international conflicts. The passage has been examined

    Keywords: Weapons Of Mass Destruction, International Armed Conflicts, Neorealism
  • احمد رشیدی*، ماری ملکی

    منطقه قفقاز جنوبی دستخوش یک سری بحرانها و منازعاتی است که برای سالیان متمادی تداوم یافته و حداقل در آینده نزدیک نیز نمی توان برای حل و فصل آنها امیدوار بود. به نظر می رسد نقش و حضور روسیه در این بحرانها تعیین کننده است. لذا واکاوی منافع روسیه در بحرانهای مذکور می تواند در شناخت ریشه ها و ابعاد این بحرانها و ترسیم چشم انداز حل و فصل آنها کمک کننده باشد. بر این اساس، در این مطالعه با بررسی مناقشات موجود در قفقاز جنوبی و روابط کشورهای این منطقه با روسیه، تلاش شده است در چارچوب مفروضات مکتب نیوریالیسم به این سوال پاسخ داده شود که روسیه در این مناقشات چه نقشی دارد و چه اهداف و منافعی را دنبال می کند. یافته های پژوهش در راستای بررسی و پاسخگویی به این سوال نشان می دهد که روسیه بر اساس رویکرد سیاسی و امنیتی خود منطقه خارج نزدیک بویژه قفقاز جنوبی را حوزه نفوذ طبیعی خود تعریف کرده است. از این منظر هرگونه مداخله خارجی و شکل گیری زمینه های نفوذ کشورهای غربی در آن منطقه را برنمی تابد و لذا از طریق مداخله در مناقشات موجود و کمک به تداوم آنها زمینه های وابستگی کشورهای منطقه به روسیه و جلوگیری از نفوذ قدرت های دیگر را دنبال می کند. در این مطالعه، چارچوب نظری پژوهش نیوریالیسم در روابط بین الملل، روش پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: انهای منطقه ای، نئورئالیسم، هژمون گرایی، روسیه، قفقاز جنوبی
    Ahmad Rashidi *, Mari Maleki

    The South Caucasus region faces a series crises and conflicts that have persisted for many years, and in the near future, we cannot be hoped for a settlement. Russia's role in these crises seem to be decisive. Therefore, the analysis of Russia's interests in these crises can help identify the roots and dimensions of these crises and draw a vision of their resolution. In this study, by examining the conflicts in the South Caucasus and Russia's relations with the countries of this region, it has been attempted to answer the main question in the framework of neorealism school. The research question is: What role does Russia play in these conflicts and what goals and interests are pursued by this country? The findings of the research show that Russia, according to its political and security approach, has defined the near abroad, especially the South Caucasus, as its natural sphere of influence. Russia, therefore, does not tolerate any foreign intervention and influence of Western countries in that region. By intervening in existing conflicts and helping to continuation of the crisis, Russia pursues a policy of dependence of the countries of the region on Russia and the prevention of the influence of other powers. In this study, theoretical framework of research is neo-realism in international relations; the research method is descriptive-analytic; and the method of collecting information and data was library.

    Keywords: Regional crises, Neorealism, Hegemony, Russia, South Caucasus
  • عنایت الله یزدانی*، سیدسعید حسن زاده
    سیاست خارجی قدرت های بزرگ همواره در روند تحولات و مسائل بین المللی و منطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار بوده، به گونه ای که گاه با حضور آنها سرنوشت سیاسی یک کشور دستخوش تغییرات فراوانی شده است. یمن در سال های اخیر شاهد درگیری های خشونت باری بوده که از درگیری های داخلی شروع شده و اکنون عرصه تقابل قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای شده است. آغاز بحران سیاسی در این کشور در سال 1390 بودوپس از خروج صالح و روی کار آمدن منصور هادی خاتمه یافت و در سال 1394 به شکلی دیگر نمود پیدا کرد. یکی از بازیگران اصلی تحولات یمن عربستان سعودی است که همواره سعی دارد با تضعیف یمن، نفوذ خود را در این کشور افزایش دهد. سقوط دولت عبدالله صالح و روی کار آمدن مهره کلیدی عربستان،منصور هادی، و همزمان با آن مخالفت های مردمی، یمن را درگیر تنشی کرده است که تاکنون ادامه دارد. آمریکا هم در قبال این تحولات، همکاری ویژه ای را با عربستان سعودی به اجرا گذاشته است. این مقاله سعی دارد به این سوال بپردازد که جهت گیری سیاست خارجی آمریکا و عربستان در قبال بحران یمن چگونه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که عربستان در قبال تحولات یمن، سیاست حفظ وضع موجود با رویکردی تهاجمی و ایالات متحده آمریکا با حفظ منافع خاص خود که گاه در تعارض با سیاست های عربستان است، در قبال این تحولات، رهیافت همگرایی با عربستان را برگزیده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای است.
    کلید واژگان: تروریسم، تحولات یمن، جمهوری اسلامی ایران، رهیافت همگرایی، رئالیسم تهاجمی، نئورئالیسم
    enayat allah yazdani*, seyed saied hassanzadeh
    Foreign policy of the major powers in international issues and regional developments are very important. Such a way that sometimes, their presence The political fate of a country Has undergone a remarkable transformation. Yemen witnessed violent conflict in recent years that the internal conflicts started and now has become the arena of confrontation of regional and trans-regional powers. political crisis in the these country was started in 2011 after the departure of Saleh and the creation of Mansur hadi ended and in 2015 the crisis appeared in another form. Saudi Arabia is a major player in Yemen That Always trying to The weakening of Yemen to increase their influence in the country. The fall of Saleh and the creation of key Saudi Arabia Mansur hadi, And popular opposition at the same time, Yemen has involved a tension Until now there. America in the face of these developments, special partnership with Saudi Arabia Has implemented. This paper aims to address this question: What is the America and the Fsaudi arabia foreign policy towards the Syrian crisis? The main discussion of the paper is that Saudi Arabia's Yemen Development, Policy status quo With Invasive approach And United States of America to protect its own interests That Sometimes at odds with the policies of Saudi Arabia, towards thees developments, Convergence approach is adopted by Saudi Arabia. The research method in this paper is descriptive analysis with using library tools.
    Keywords: terrorism, Yemen Developments, Islamic Republic of Iran, Convergence approach, Offensive Realism, Neorealism
  • مهدی باقی مجرد، سعید وثوقی*، شهروز ابراهیمی
    پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که روابط آمریکا و روسیه به عنوان دو قدرت بزرگ در عرصه نظام بین الملل چه مراحلی را از زمان جنگ سرد تا به امروز پشت سر نهاده است؟ در پاسخ به این سوال، علاوه بر طرح رهیافت نظری نو واقع گرایی کنت والتز، به تحلیل رابطه آمریکا- روسیه در طول دوران جنگ سرد، دوره پس از جنگ سرد که مقارن با دوره کاهش تنش ها بوده و دوره جنگ سرد جدید که دوباره همانند دوران جنگ سرد دو کشور آمریکا و روسیه به تشدید رقابت های خود در عرضه نظام بین الملل و محیط پیرامونی روسیه پرداخته اند. باور نویسندگان پژوهش حاضر این است که در دهه های آینده روسیه و آمریکا احتمالا وارد رقابت امنیتی فشرده خواهند شد و بر ترتیبات امنیتی نظام بین الملل تاثیرات برجسته ای خواهند گذارد که گویای شروع دوران جنگ سرد جدیدی خواهد بود.
    کلید واژگان: روسیه، آمریکا، نئورئالیسم، نظام بین الملل، جنگ سرد
  • مسعود مطلبی، سید محمدرضا موسوی *، ادریس سالاری
    از نظریات مهم در عرصه روابط بین الملل نئورئالیسم است که با توجه به ساختار مادی نظام بین الملل به تحلیل رفتار کشورها در نظام بین الملل می پردازد و موازنه قوا را عامل اصلی در این تحلیل می داند. اما در بین نورئالیست ها استفان والت به نکته ای اشاره می کند که در تقابل با موازنه قوا می باشد. والت برای اولین بار در مجموعه متفکرین نورئالیست عوامل غیرمادی را در تحلیل رفتار در قالب تهدید مطرح می کند. از نظر او افزایش قدرت باید در قالب تهدید متجلی شود و صرف افزایش قدرت به معنای تهدید نیست بلکه تلقی ذهنی از تهدید مهم است و رفتار کشوری را در صورت تلقی از تهدید در قالب استراتژی الحاق گرایی تحلیل می کند. برخلاف موازنه قوا و اتحاد کشورهای مختلف برای جلوگیری از تهدید در این رویکرد کشور هدف به الحاق گرایی یا تکیه به قدرت برتر روی می آورد. در این پژوهش الحاق گرایی کشورهای حوزه خلیج فارس(شورای همکاری) را به امریکا به عنوان قدرت برتر فرا منطقه ای در برابر تلقی که از ایران به عنوان تهدید دارند و تاثیر این راهبرد بر روابط دو طرف را مورد بررسی قرار می دهیم.
    کلید واژگان: الحاق گرایی، تهدید، موازنه قوا، نئورئالیسم، شورای همکاری خلیج فارس
  • محمدحسین حاجیلو
    این مقاله به بررسی رویکرد نگاه به شرق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرداخته و شکنندگی این همکاری را در چارچوب نوواقع گرایی بررسی می کند. سئوالی که مطرح می شود این است که رویکرد نگاه به شرق چه جایگاهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی دارد و آیا این همکاری با کشورهای شرق، به گونه ای است که منافع همه طرف ها را برآورده کند؟ استدلال این است که طرفداران سیاست نگاه به شرق معتقدند گرایش ایران به سمت شرق و اتحاد با کشورهای قدرتمند آسیایی می تواند منافع ملی ایران را تامین و مسئله فقدان متحد استراتژیک را برای ایران حل نماید. در این خصوص اغلب به روسیه و چین اشاره می شود. چنین گرایشی با این مفروضه نو واقع گرایی منطبق است که وقتی ساختار نظام بین الملل به سمت هژمونی پیش می رود، دولت هایی که در معرض سیاست های امنیت سازی هژمون قرار دارند به هم نزدیک می شوند. اما همزمان نئورئالیست ها بدبینی خود را به همکاری در فضای آنارشیک نشان می دهند. آنها بر این باورند که همکاری جز در سطوح اقتصادی- اجتماعی و سطوح پائین سیاسی امکان پذیر نیست و به سطح بقاء نمی رسد. به علاوه در فضای آنارشیک نظام بین الملل، دولت ها نگران منافع مطلق همکاری هستند. بر این اساس چین، هند و روسیه نمی توانند یک کشور هسته ای با بلندپروازی های منطقه ای را در کنار خود تحمل کنند.
    کلید واژگان: سیاست خارجی ایران، سیاست نگاه به شرق، نئورئالیسم، مسئله هسته ای، هژمونی آمریکا
    Mohammad Hossein Hajiloo
    This paper examines the Look East approach in foreign policy of Islamic Republic of Iran and the fragility of the cooperation in the framework of Neorealism. The method in this paper is descriptive - Analytical and data collected for Library from various sources and then analysis based on the theory of research. Look East policy Fans say Orientation to the East Asian powerful nations and alliances with them can meet Iran's national interests and resolve strategic ally for Iran's lack. In this regard, often to Russia and China, which over the years have shown that wish to expand its relations with Iran. This trend is consistent with the assumption of Neorealism that when the structure of international goes toward hegemony, Governments that are subject to security policies of hegemony are close together. At the same time, Neorealism is pessimistic to cooperation in the anarchic arena. They believe that the cooperation not feasible just in socio-economic and politically low levels and not to the level of survival. In addition, in the anarchic international system, states are concerned about Absolute gains of cooperation. Accordingly, China, Russia and India cannot be standing a nuclear state with regional ambitions on your side.
    Keywords: Iran foreign policy, nuclear issue, hegemony of America, Orientation to the East, Neorealism. 3- The ups, downs of political phase Mko in Mashhad (1357-1360)
  • علیرضا کوهکن*، میلاد گرجی
    کشور ترکیه بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه سیاست خارجی فعال منطقه ای را در کنار سیاست سنتی غرب گرایی خود در پیش گرفت و نشان داد که خواستار ایفای نقش فعالتری در منطقه است؛ اما همواره به دنبال منافع ملی خود است که به موازات منافع کشورهای غربی و اسراییل قرار می گیرد و نشان از این امر دارد که در نظام آنارشیک بین المللی ترکیه نیز خودیاری را که از اصول اساسی نظم آنارشیک است مدنظر قرار داده است. سوال اصلی این نوشتار عبارتست از اینکه سیاست خارجی ترکیه در زمان حزب عدالت و توسعه با کدام مدل نظری انطباق بیشتری دارد. بررسی های این مقاله نشان خواهد داد که با توجه به رفتارهای سیاسی ترکیه در عرصه بین المللی و منطقه ای در زمان حزب عدالت و توسعه، می توان نئورئالیسم را مناسب ترین چارچوب نظری برای مطالعه سیاست خارجی این کشور در نظر گرفت. این مقاله همچنین، نشان خواهد داد هرچند ترکیه در راستای تبدیل شدن به قدرت مسلط منطقه در حال تلاش است ولی با سیاست دو پهلوی حزب عدالت و توسعه و همچنین ناهمگنی کشور ترکیه با کشورهای منطقه کسب این هدف برای این کشور با مشکلات بسیاری همراه خواهد بود.
    کلید واژگان: ترکیه، سیاست خارجی، نئورئالیسم، خاورمیانه، حزب عدالت و توسعه
  • محمدرضا اقارب پرست، محمد میلاد شجاعی
    امنیت سوژه ای حیاتی و خطیر در علم روابط بین الملل است. نظریه های روابط بین الملل، بینش های متفاوتی را در مورد چیستی، چرایی و چگونگی ایجاد وضعیت ایمن یا بروز ناامنی عرضه می دارند. بدین سبب طرح پرسمان امنیت مقوله ای ست که ذهن بسیاری از اندیشه ورزان امنیت پژوه را به خود مشغول ساخته است. در تحقیق حاضر این سوال به بوته آزمون گذاشته می شود که چه همگونی ها و ناهمگونی هایی بین پست مدرنیسم و نئورئالیسم در حیطه امنیت وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه مطرح می شود که نئورئالیسم و پست مدرنیسم با سبقه به ترتیب اثباتی و پسا اثباتی خویش سیما و شمایل به نسبت متفاوتی از امنیت نمودار می سازند. جستار کنونی بر آن است تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش مطالعه تطبیقی به بحث درباره امنیت از منظر نئورئالیسم و پست مدرنیسم پرداخته و از گزاره های همسان و ناهمسان ایشان پرده برداری نماید. یافته های تحقیق حاکی از این است که نئورئالیسم در صدد تحکیم منزلت - ابر- دولت در عرصه امنیت برآمده است؛ این در حالی ست که محور مشترک کلیه اقوال پست مدرنیسم چه در وجوه اشتراک و چه در افتراقات، در نقد دولت بمثابه بازیگری اصلی و انحصارگر گفتمان امنیتی اثبات گرایی شکل داده است.
    کلید واژگان: نئورئالیسم، دولت، ملت، پست مدرنیسم، امنیت بین الملل، دکترین امنیتی، مقایسه تطبیقی
    Mohammad Reza Agharebparast, Mohammad Milad Shojaei
    Security is the vital and important subject in international relations. Theories of International relations provide different views about the states of creating secure condition or emergence of insecurity. Thus, the question of security has been a mind-challenging subject for theorist of the field for a long time. The question that is about to be addressed in this paper is: what homogeneities and heterogeneities exist between postmodernism and neorealism in the security domain? In this matter the hypothesis is that regarding the positivist and post-positivist approaches of the two, neorealism and postmodernism schetch different views about security. Using library resources and with comparative methodology, the present inquiry tries to deal with discussions about security from the viewpoints of neorealism and postmodernism, to show similarities and differences in this respect. The findings indicates that neorealism has reinforced -super-governmental dignity in the field of security. However, the common basis of all postmodernist derivisions critiisizes state as a main and exclusive actor in the established positivist security approach.
    Keywords: Neo, Realism, Nation, State, Post, Modernism, International Security, Security Doctrine, Comparative Analyses
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال