به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « grounded theory » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «grounded theory» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسین منصوری*، محسن ترابی، سعید بادیه پیما
    هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی بخشش در محیط کار با استفاده از رویکرد ترکیبی است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای است و در دو مرحله انجام گرفت. بخش کیفی با بکارگیری نظریه داده بنیاد و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه-ساختاریافته با 16 نفر از خبرگان سازمانی ادارات دولتی شهر جهرم انجام پذیرفت. در بخش کمی، جامعه آماری مشتمل برکلیه کارکنان ادارات دولتی شهر جهرم بود که پرسشنامه پژوهشگر ساخته پس از تایید روایی و پایایی، بین اعضای نمونه توزیع و گردآوری شد. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 354 نفر محاسبه و روش نمونه گیری تصادفی-سهمیه ای استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS3 استفاده شد. در بخش کیفی با عنایت به مدل پیشفرض استراوس و کوربین، الگوی بخشش در محیط کار طراحی شد. نتایج بخش کیفی حاکی از آن است که باورها، ویژگی های شخصیتی، ویژگی های شناختی، مصلحت سازمانی و بروز خطا و درک آن، از شرایط علی ایجاد کننده بخشش در محیط کار هستند. فرهنگ حاکم بر جامعه، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و عواقب و شرایط خطا، از جمله عوامل زمینه ای، و شرایط مداخله گر شامل عوامل مرتبط با فرد خطاکار، عوامل مرتبط با محیط کار و عوامل خارجی می باشند. نهایتا مقوله بخشش در محیط کار پیامدهایی مثبت و منفی در سطح فردی، بین فردی، محیط کار و خارج از محیط کار به دنبال دارد. نتایج بخش کمی نشان داد تمامی فرضیات پژوهش مبتنی بر روابط بین ابعاد و مولفه های الگوی بخشش در محیط کار مورد تایید قرار گرفت.
    کلید واژگان: بخشش در محیط کار, نظریه داده بنیاد, مدل سازی معادلات ساختاری, ادارات دولتی شهر جهرم}
    Hossein Mansori *, Mohsen Torabi, Saeid Badiepeyma
    The purpose of the current research is to design a model of forgiveness in the workplace using a Mix approach. The research is applied and developmental and was done in two stages. Qualitative part was done by using Grounded theory and data collection through semi-structured interviews with 16 organizational experts. In the quantitative part, the statistical population consisted of all the employees of the government departments of Jahrom ,and the researcher-made questionnaire was distributed and collected among the sample members after verifying the validity and reliability. The sample size was calculated according to Cochran's formula of 354 people and random-quota sampling method. Structural equation modeling and PLS3 software were used to analyze data and test hypotheses. The results of the qualitative part indicate that beliefs, personality characteristics, cognitive characteristics, organizational expediency and occurrence of error, create forgiveness in the workplace. The central phenomenon of forgiveness is person's voluntary will, giving up one's rights, changing feelings and emotions, changing perceptions and thoughts, and changing behavior. The culture of the society, organizational culture, organizational structure and the consequences and conditions of the error are among the factors. The intervening conditions include the factors related to the person making the mistake and the error and the factors related to the work environment and external factors. The results of the quantitative part showed that all research hypotheses were confirmed based on the relationships between the dimensions and components of the model of forgiveness in the work environment in the public organizations of Jahrom city.
    Keywords: Forgiveness In The Work Environment, Grounded Theory, Structural Equation Modeling, Public Organization Of Jahrom City}
  • Elaheh Shabani Afarani *, Masoud Kianpour, Soheila Sadeghi Fassaei
    This paper aims to explore how mobile phone technology shapes interactions between couples and creates a controversial atmosphere in marital life. To achieve this, we conducted 30 in-depth interviews with married individuals in Isfahan, Iran. After coding and categorizing the data using the grounded theory method, we identified "insecurity" as a core category. Feeling insecure is largely influenced by one's interpretation of their partner's "mobile phone etiquette" and "social media behavior". Insecurity manifests in four main dimensions: “emotional insecurity”, “relationship insecurity”, “individual insecurity”, and “domestic insecurity”. We noted that the marital life context, including trust and sexual satisfaction plays a crucial role in how couples perceive and interpret each other's use of mobile phones. However, gender is the most significant factor affecting individuals' perception of mobile phone, their interpretation of their spouse’s use, and their experience of insecurity as a result. This research utilizes social analysis to examine the effects of technology on family life. The research findings hold both academic and practical implications. Professionals involved in the field of family and couples' relationships can benefit from this paper to deepen their understanding of the role and significance of mobile phones in contributing to conflicts within marital life.
    Keywords: Family, Grounded Theory, Infidelity, Insecurity, Marital Life, Mobile Phone}
  • مرجان کرمی، گارینه کشیشیان سیرکی*، محمد توحیدفام
    فضای مجازی و شبکه های اجتماعی برآمده از آن مانند بسیاری از پدیده های نوظهور دیگر دارای پیامدهای مثبت و منفی در ابعاد مختلف زندگی است. تاثیرگذاری این فضا واقعیتی انکار ناپذیر است که میزان این تاثیرگذاری در امنیت ملی کشورها بیش ازسایر حوزه هاست چرا که با تغییرات و تحولاتی که به وجود می آورد می تواند علی رغم داشتن فرصت، تهدیدات و مشکلات زیادی را برای امینت ملی به همراه داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی تهدیدهای شبکه های اجتماعی برای زیرساخت های امنیت ملی است. با استفاده از روش گراندد تئوری و تکنیک مصاحبه عمیق با 16 نفر از کارشناسان و خبرگان حوزه سیاسی و فضای مجازی اطلاعات جمع آوری گردید. داده ها با روش ه ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از رویکرد اشتراوس و کوربین تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که شبکه های اجتماعی مجازی می توانند با تخریب و تضعیف زیرساخت های امنیت ملی یعنی: امنیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی تهدید جدی برای امنیت ملی باشند. نتایج پژوهش در قالب یک مدل پارادایمی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: امنیت ملی, فضای مجازی, شبکه های اجتماعی, تهدیدها, گراندد تئوری}
    Marjan Karami, Garineh Keshishyan Siraki *, Mohammad Tohidfam
    Cyberspace and the social networks, like many other emerging phenomena, have positive and negative consequences in various aspects of life. The impact of this environment is an undeniable fact and the extent of this impact on the national security of countries is more than other areas. despite the opportunities, changes and developments that it creates, it has many threats and problems for national security. The purpose of this study is to identify the threats that social networks create to national security infrastructure. data was collected using grounded theory method and in-depth interview technique with 16 experts in the field of politics and cyberspace. Data were analyzed by open, axial and selective coding methods using Strauss and Corbin approach. The results showed that virtual social networks can be a serious threat to national security by destroying and weakening national security infrastructure, ie: social, political, cultural, economic and environmental security. The research results have been analyzed in the form of a paradigm model.
    Keywords: National Security, Cyberspace, Social Networks, Threats, Grounded Theory}
  • فاطمه آموسی، صفر فضلی، زهرا آراستی*، سید مجید الهی
    توسعه کارآفرینی سبز به عنوان یک انقلاب کارآفرینی نوظهور، عاملی موثر در جهت کاهش آلودگی محیط زیست و استفاده از کمترین امکانات اما بیشترین بهره وری در انجام امور مشاغل سبز است. لذا هدف این پژوهش، طراحی مدل توسعه کارآفرینی سبز در حوزه مدیریت پسماندهای شهری است تا از این معضل زیست محیطی به عنوان منبع فرصت استفاده کرده و این خطر زیست محیطی و اجتماعی را به ارزش های اجتماعی و سود اقتصادی تبدیل کند. روش این پژوهش برحسب هدف بنیادی و گردآوری داده ها، کیفی- داده بنیاد (سیستماتیک) است. پس از انتخاب 15 نفر از صاحبان کسب وکارهای مدیریت پسماند شهری، مدیران شهری و خبرگان این حوزه با روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها گردآوری شدند. سپس در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و در نهایت 117 گزاره مفهومی اولیه از کدگذاری باز، 38 مقوله از کدگذاری محوری و 16 عامل اصلی از کدگذاری انتخابی شناسایی شدند. نتایج تاکید می کنند مقوله محوری، توسعه کارآفرینی سبز است که با توجه به عوامل علی (مانند ویژگی های، فردی و شغلی)، عوامل زمینه ای (مانند عوامل نهادی، زیرساختی، محیطی، فناوری و نوآوری) و عوامل مداخله گر (مانند عوامل اقتصادی، سیاسی، قانونی و اجتماعی-فرهنگی و آموزشی) شکل گرفته است و با راهبردهای حمایتی، اصلاحی، اجرایی و ساختاری به سه دسته پیامد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یا به عبارتی توسعه پایدار منجر می شود. این یافته ها به مدیران، برنامه ریزان و سیاستگذاران حوزه مدیریت پسماند و توسعه کارآفرینی سبز در ایجاد ارزش (مزیت رقابتی و ثروت) و تحقق آینده ای پایدارتر کمک می کنند.
    کلید واژگان: توسعه کارآفرینی, کارآفرینی سبز, مدیریت پسماند شهری, توسعه پایدار, نظریه داده بنیاد}
    Fatemeh Amousa, Safar Fazli, Zahra Arasti *, Majid Elahi
    The development of green entrepreneurship as an emerging entrepreneurial revolution is an effective factor in reducing environmental pollution, using the least facilities and gaining the most productivity in doing green business. Therefore, the purpose of this research is to design a green entrepreneurship development model in the field of urban waste management to use this environmental problem as a source of opportunity and turn this environmental and social risk into social values and economic profit. This research is a fundamental in term of purpose and a qualitative-data-based (systematic) research in term of data collection. After selecting 15 owners of urban waste management business, city managers and experts in this field, data was collected by purposeful sampling method and semi-structured interview. Then, data was analyzed in three stages of open, axial and selective coding, and finally 117 primary conceptual categories from open coding, 38 categories from axial coding and 16 main factors from selective coding were identified. The results emphasize that the axial category is the development of green entrepreneurship, which is formed based on causal factors (such as personal and occupational characteristics), field factors (such as institutional, infrastructural, environmental, technology and innovation factors) and intervening factors (such as economic, political, legal and socio-cultural and educational factors). And supportive, corrective, executive and structural strategies can lead to three categories of economic, social and environmental consequences or in other words to the sustainable development. These findings help managers, planners and policy makers in the field of waste management and green entrepreneurship development in creating value (competitive advantage and wealth) and realizing more sustainable futures.
    Keywords: Entrepreneurship Development, Green Entrepreneurship, Urban Waste Management, Sustainable Development, Grounded theory}
  • حجت منتظرخراسان، جعفر بیک زاد*، یحیی داداش کریمی، فرهاد نژاد حاجی علی ایرانی
    طرح مدیریت جهادی در نظام حکمرانی کشور نیازمند خودباوری، اعتماد به نفس و تکیه بر کمک الهی است. مدیریت جهادی برخلاف دیوان-سالاری حاکم بر نظام اداری انعطاف و تدبیر را سرلوحه خود قرار داده و سعی در حل امورات مربوطه است. هدف تحقیق، طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی جهادی در شرکت مدیریت منابع آب ایران است. روش تحقیق کیفی و براساس گرنددتئوری اقدام به طراحی الگو شده است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد و آنالیز داده ها به روش مدل پارادایمی استراوس و کوربین صورت گرفت. نمونه گیری نظری بااستفاده از تکنیک های قضاوتی (هدفمند) و گلوله برفی انجام شده که با 18 نفر از خبرگان مدیریت منابع انسانی و مدیران ارشد شرکت مدیریت منابع آب ایران مصاحبه صورت گرفت. براساس کدگذاری های باز، محوری و انتخابی با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 الگوی مدیریت منابع انسانی جهادی ارائه گردید که شامل 6 بعد اصلی، 40 بعد فرعی و 181 مشخصه است.
    کلید واژگان: منابع انسانی جهادی, مدیریت جهادی, تحول, شرکت مدیریت منابع آب, نظریه پردازی داده بنیاد}
    Hojjat Montazerkhorasan, Jafar Beikzad *, Yahya Dadashkarimi, Farhad Nezhad Hajiali Irani
    Jihadi management plan in the country's governance system requires self-belief, self-confidence, and reliance on divine help. Unlike the bureaucracy ruling the administrative system, Jihadi management puts flexibility and resourcefulness at the top of its agenda and tries to solve related issues. The current research has been conducted to design a jihadi human resource management model in Iran's Water Resources Management Company. The qualitative research method is based on grounded theory. Semi-structured interviews were used to collect information, and data analysis was done using the Strauss and Corbin method and the paradigm model. Sampling was done theoretically and with the benefit of targeted (judgmental) and snowball (chain) techniques, based on which 18 interviews were conducted with human resource management experts and senior managers of Iran Water Resources Management Company. The results of the analysis of the data obtained from the interviews during the process of open, axial, and selective coding with using MAXQDA2020 led to the creation of a Jihadist Human Resource Management model based on the grounded theory, including 6 main dimensions, 40 sub-dimensions, and 181 characteristics.
    Keywords: Jihadi human resource, Jihadi Management, Transformation, Water Resources Management Company, Grounded theory}
  • اشرف نصیریان*، سعید غیاثی ندوشن، علی خورسندی طاسکوه، مرتضی طاهری، یحیی کمالی

    هدف از تحقیق حاضر، طراحی مدل ارزیابی اثر نهایی سیاست در آموزش عالی ایران است. در این پژوهش با مطالعه عمیق، مبانی نظری و پیشینه های موجود در ابعاد داخلی و خارجی بررسی شد. جامعه آماری پژوهش از بین سیاستگذاران نظام آموزش عالی، متخصصین، مدیران و مسیولین حوزه آموزش عالی و کارشناسان سیاستگذاری آموزش عالی انتخاب شدند. در این بخش تا رسیدن به اشباع نظری از روش نمونه گیری هدفمند از نوع زنجیره ای یا گلوله برفی استفاده  و مصاحبه ها انجام شد. براساس یافته های تحقیق؛ هدف گذاری، تحقیق و پژوهش وآموزش به عنوان شرایط علی از طریق اثر نهایی سیاست در آموزش عالی بر مقوله های راهبردی مزیت رقابتی، تدوین و اجرای سیاست، کیفیت سیاست و عمل، مدیریت منابع، ارتباطات و هماهنگی، استراتژی، شفافیت و پاسخگویی و مدل های کارآمد اثر می گذارند و با در نظر گرفتن مقوله های محیطی و مداخله گر منجر به پیامدهای سرعت عمل، عملکرد توسعه و رشد، اثربخشی، تغییر و تحول و تاثیر اجتماعی می شوند.

    کلید واژگان: اثر نهایی سیاست, آموزش عالی, ارزیابی اثر نهایی, سیاستگذاری, نظریه داده بنیاد}
    Ashraf Nasiriyan *, Saeed Ghiasi Nodooshan, Ali Khorsandi Taskoh, Morteza Taheri, Yahya Kamali
    Introduction

    One of the areas of policy-making that, like other areas of policy-making, requires efforts to adopt a policy based on evidence and science, is policy-making in the field of higher education. The purpose of this research is to present a model of policy impact assessment in Iran's higher education.

    Research method

    Grounded theory method is used in this article. In this research, the theoretical foundations and existing backgrounds in internal and external dimensions were examined through in-depth study. The statistical population of the research was selected from the policy makers of the higher education system, experts, managers and officials in the field of higher education and experts in the field of policy making in higher education. In this section, until theoretical saturation was reached, chain or snowball type targeted sampling was used. In this way, 12 interviews were conducted.

    Findings

    The findings of the research showed that based on the findings of the research, goal setting, research and education as causal conditions through the final effect of policy in higher education on the strategic categories of competitive advantage, formulation and implementation of policy, quality of policy and practice, resource management , communication and coordination, strategy, transparency and accountability and effective models, and taking into account the environmental and interventionist categories, it leads to the consequences of speed of action, performance of development and growth, effectiveness, change and transformation and social impact.

    Conclusion

    Paying attention to the effect of politics in higher education helps policy makers and administrators in the implementation of policies. Reviewing the policies and redesigning the country's higher education programs is in line with the rapid changes and developments of science and technology and is one of the proposals that can solve the aforementioned challenges, solve the relevant crises, existing requirements and adopt new initiatives. Higher education should be included in the order of reviewing the country's governance and policy-making system.

    Keywords: Grounded theory, Higher Education, Impact Assessment, Policy making, Policy Impact}
  • عبدالرضا عالیشاهی*، ندا حسن پور، کرم سینا
    در این تحقیق، هدف نویسندگان ارایه پاسخی مستدل به این سوال است که مدل راهبردی طالبان در روند دولت سازی دوم در افغانستان مبتنی بر چه مولفه هایی است و این امر چه چالش ها و فرصت هایی برای ایران در پی دارد؟ روش تحقیق از نوع کیفی با ماهیت اکتشافی است. جامعه آماری مقاله حاضر نخبگان و پژوهشگران حوزه علوم سیاسی، مطالعات منطقه ای، روابط بین الملل و ژیوپلیتیک است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری با 40 خبره مصاحبه عمیق انجام شد و در بخش کمی، برای سنجش مدل پرسشنامه محقق ساخته ای با روش نمونه گیری در دسترس در بین 90 نفر از نمونه ها توزیع گردید. داده ها در بخش کیفی با روش کیفی تیوری داده نیاد و نرم افزار MAXQDA10 و در بخش کمی با روش معادلات ساختاری، الگوریتم حداقل مربعات جزیی با نرم افزار SMART PLS تحلیل گردید.یافته ها حاکی از آن است که مدل راهبردی طالبان در دولت سازی دوم افغانستان دارای 11 مولفه و 35 شاخص به شرح ذیل می باشد: شرایط علی (1.حضور نیروهای امریکایی و ناتو 2. شکست روند دولت سازی در افغانستان)؛ شرایط زمینه ای (3. تاکید بر تحقق دولت اسلامی  4. تلاش برای تقویت پایگاه اجتماعی و مردمی)؛ شرایط راهبردی (5. تلاش برای تحقق دولت اسلامی اعتدالگرا 6. تلاش برای وحدت قومیتی در افغانستان 7. تلاش برای ایتلاف با قدرت های منطقه ای)؛ شرایط مداخله گر (8. حمله مجدد ایتلاف بین المللی به افغانستان 9. تشدید تقابل گرایی طالبان و داعش) و پیامدها (10. فرصت های ایران 11. چالش های ایران) است.
    کلید واژگان: افغانستان, رادیکالیسم, دولت سازی, طالبان, مدل راهبردی, ایران}
    Abdolreza Alishahi *, Neda Hasanpuor, Karam Sina
    In this research, the aim of the authors is answer to this question: "What does the challenges and opportunities Taliban's strategic model in the second state-building in Afghanistan? And what are the challenges and opportunities for the Islamic Republic of Iran? The research method is mixed. The statistical population of this article was the elites and researchers in the fields of political science, regional studies, international relations and geopolitics, who were interviewed in-depth with 40 experts using the theoretical and purposeful sampling method until reaching theoretical saturation. Quantitatively, to evaluate the model, a researcher-made questionnaire with available sampling method was distributed among 90 people from the samples. The data were analyzed in the qualitative part with the qualitative method of database theory and MAXQDA10 software, and in the quantitative part with the method of structural equations, partial least squares algorithm with SMART PLS software. The findings indicated that the strategic model of the Taliban in the second state-building period in Afghanistan has 11 components and 35 indicators as follows: Causal conditions (1. The presence of American and NATO forces, 2. The failure of the state-building process in Afghanistan) Background conditions (3. Emphasis on the realization of an Islamic state 4. Efforts to strengthen the social and popular base) Strategic conditions (5. Efforts to realize a moderate Islamic state 6. Efforts for ethnic unity in Afghanistan 7. Efforts for an alliance with the Republic Islamic Republic of Iran) and intervening conditions (8. International coalition's renewed attack on Afghanistan 9. Intensification of confrontation between Taliban and ISIS), consequences (10. Opportunities of the Islamic Republic of Iran 11. Challenges of the Islamic Republic of Iran)
    Keywords: Afghanistan, Grounded theory, State Building, Taliban, Strategic model, Islamic Republic of Iran}
  • احد کریمخانی

    سردار شهید سلیمانی نقشی مهم در ناکامی های آمریکا در منطقه داشت که حتی بسیاری از مقامات غربی نیز به آن اذعان کرده اند. شهید سلیمانی با دو ویژگی مهم شخصیی و سازمانی (مدیریتی) توانست گفتمان مقاومت را در سطح منطقه نهادینه کند؛ چنان که امروز بازتاب اقدامات شهید سلیمانی در سطوح مختلف در منطقه مشاهده می شود. در این مقاله از روش داده بنیاد برای بررسی کیفی موضوع مقاله استفاده شده است تا بتوان مولفه های بیشتری را بررسی کرد. برای بررسی نقش شهید سلیمانی در ناکامی های آمریکا در منطقه از روش نمونه گیری غیرهدفمند و مبتنی بر مصاحبه استفاده شده است. از مهم ترین نتایج این پژوهش گسترش گفتمان انقلاب اسلامی، مقاومت و مکتب شهید سلیمانی در اقصی نقاط جهان است و اینکه بتوان از ظرفیت عواملی مانند سیاست گذاران، نخبگان، کارگزاران، سازمان های مردم نهاد، جریان های سیاسی فرهنگی، نظامی امنیتی و رسانه های ارتباطی جدید برای تقویت و ارتقای دیپلماسی فراگیر مقاومت محور استفاده کرد. مولفه ها و شاخص های نقش شهید سلیمانی در ناکامی های آمریکا در منطقه نیز در این پژوهش نشان داده شده است.

    کلید واژگان: شهید سلیمانی, داده بنیاد, مدیریت جهادی, گفتمان انقلاب اسلامی, مقاومت, آمریکا, غرب آسیا}
    Ahad Karimkhani

    Sardar Shahid Soleimani played an important role in America's failures in the region, which even many Western officials have acknowledged. Shahid Soleimani was able to institutionalize the discourse of resistance at the regional level with two important personal and organizational (management) characteristics; so today, the reflection of Martyr Soleimani's actions can be seen at different levels in the region. In this article, the database method has been used to qualitatively examine the subject of the article so that more components can be examined. To investigate the role of Shahid Soleimani in America's failures in the region, a non-targeted and interview-based sampling method has been used. One of the most important results of this research is the expansion of the discourse of the Islamic Revolution, the resistance and the school of Martyr Soleimani in all parts of the world and that it is possible to use the capacity of factors such as policymakers, elites, agents, non-governmental organizations, political-cultural, military-security currents and new communication media to strengthen and promote comprehensive resistance-oriented diplomacy. The components and indicators of Martyr Soleimani's role in America's failures in the region are also shown in this research.

    Keywords: Shahid Soleimani, grounded theory, Jihadi management, Islamic Revolution discourse, resistance, America, West Asia}
  • محمد یاری ناصریه، محمد ضیاالدینی*، مصطفی هادوی نژاد، مهدی ابراهیمی نژاد رفسنجانی

    هدف این پژوهش، فرآیندکاوی نخبه ستیزی در بخش عمومی است. این پژوهش با درک نقش و اهمیت استفاده از توانایی ها و استعدادهای نخبگان به مفهوم پردازی و ارایه الگو در این زمینه پرداخته است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 17 نفر از خبرگان آشنا به موضوع تحقیق، مجموعه ای از مضامین اولیه (302 مضمون) طی فرآیند کدگذاری باز گردآوری شدند و از دل آن ها مقوله هایی (16 مقوله) استخراج گردید. اجزای پارادایم کدگذاری محوری ذیل عناوین شرایط علی (مولفه های فردی: ماکیاولیسم، مولفه های گروهی: رقابت ناسالم، مولفه های سازمانی: احتمال جابجایی قدرت در سازمان، راهبردها: عدم ورود نخبگان، شرایط زمینه ای شامل: ویژگی های شخصی: نارسیسیم، ویژگی های رفتاری: رقابت ناسالم، شرایط مداخله گر: ساختار سازمانی نامناسب، مقوله محوری: گرایش به نخبه ستیزی و پیامدهای نخبه ستیزی در بخش عمومی: عدم پذیرش نیروهای نخبه) تعیین شدند. یافته های پژوهش نشان داد که عدم استفاده از نخبگان در فرآیندهای تصمیم گیری نقاط قوت بخش عمومی را به ضعف و فرصت ها را به تهدید بدل خواهد کرد.

    کلید واژگان: نخبه, نخبه ستیزی, بخش عمومی, نظریه داده بنیاد}
    Mohammad Yari, Mohammad Ziaaddini *, Mostafa Hadavinejad, Mehdi Ebrahiminejad
    Introduction

    This study aimed to use process mining to address the issue of anti-meritocracy in the public sector and develop a conceptual model that highlights the importance of utilizing the skills and talents of the elite. The study began by conducting interviews with 17 experts in the field, which led to the identification of 302 initial themes through open coding. From these themes, 16 categories were extracted and grouped into causal conditions (including individual components like Machiavellianism, group components like unhealthy competition, and organizational components such as the possibility of power shifts within the organization), strategies (such as excluding the elite from the public sphere), background conditions (including personal attributes like narcissism and behavioral traits like unhealthy competition), and intervening conditions (such as inappropriate organizational structures). The central category identified was the tendency towards anti-meritocracy, with consequences including the non-acceptance of elite forces. The research findings highlight the importance of utilizing the expertise of the elite in decision-making processes, as failure to do so can hinder the public sector’s strengths and turn opportunities into threats.

    Statement of the problem:

    The increasing importance of human resource initiatives and the recognition of the value of elite individuals have led many organizations to seek effective solutions by employing their talents. This trend has been particularly evident in elite development organizations within the government sector. The significance of employee talent and the pursuit of enhancing their knowledge and skills have become a global issue, with organizations striving to promote a culture of organizational talent management within their communities (Guth et al., 2012). Managing elite human resources effectively is crucial for improving organizational performance, as recognizing and leveraging their latent talents is a prerequisite for growth and prosperity. This is especially important for managers and leaders of government organizations, which are subject to greater scientific scrutiny due to their dynamic nature. As the public sector becomes more complex, capable leaders are increasingly in demand (Sejeli & Abu Mansor, 2015). In this line, the present study aimed to address the primary question of what the process of anti-meritocracy in the public sector entails. Sub-questions explored various aspects of anti-meritocracy, including its main categories, causal conditions, background conditions, intervening conditions, strategies of action and interaction, and consequences. The primary purpose of this research was to conduct a process mining analysis of anti-meritocracy in the public sector. Specific objectives included identifying the main categories of anti-meritocracy in the public sector, investigating its causal, background, and intervening conditions, examining strategies of action and interaction, and comprehending its consequences.

    Method

    The study used grounded theory as the research strategy. This systematic and qualitative approach is used to create a comprehensive theory that explains a wide-scale process, action, or interaction concerning a given topic. Therefore, grounded theory was deemed a suitable approach to investigate the process of anti-meritocracy in the public sector.

    Suggestions:

    Public sector human resources departments should develop and implement elite recruitment strategies based on internal and external environmental factors. Research results should be communicated to organizational leaders to keep them informed of the status of elite recruitment and enable them to maintain and improve their strengths, reduce weaknesses, take advantage of opportunities, and minimize losses caused by threats. The dimensions and components of the evaluation of the public sector environment to attract the elite should be communicated to organizations to monitor their situation at specific times.Comprehensive programs should be formulated to create active and dynamic environments for human resources, providing the ground for the development of creativity and innovation for the elite in order to retain them. Intellectual property laws should be adopted and regulations should be approved to increase the motivation of elite individuals and prevent them from leaving the public sector. Protecting the rights of intellectual property is considered one of the inalienable rights of the elite and effective laws that can help motivate them. Using the meritocracy and succession can help to utilize the abilities and talents of the elite, avoid politicization, and prevent them from leaving the public sector. This can also increase their motivation to serve in the public sector.The experts suggested several ways to combat anti-meritocracy in the public sector. One approach is to create more opportunities for talented individuals and ensure that rules and regulations are properly implemented. Additionally, establishing a performance evaluation system with executive guarantees can help promote a merit-based culture. It is also important to rely on individuals who are part of the elite group, believe in the value of meritocracy, and are willing to trust the elite to address the country’s challenges. To further promote meritocracy, it is crucial to train individuals committed to eliminating anti-meritocracy. This can involve avoiding appointing individuals who are jealous, as the elite typically have high occupational expectations.

    Keywords: Elites, Anti-meritocracy, Public Sector, Grounded Theory}
  • مجید جوادی، نیما جهانبین*، آرمان حیدری، عمران کهزادی سیف آباد

    مهم ترین اثر رشد و گسترش شهرنشینی مهاجرت عظیم به شهرها، پیدایش بحران حاشیه نشینی و ظهور سکونتگاه های غیررسمی است. فقر، بی سوادی، سطح پایین آگاهی، نرخ بیکاری، سکونت غیررسمی، اشتغال غیررسمی و... از مشکلات بنیادین سکونتگاه های غیررسمی به شمار می روند. آسیب پذیر بودن زیستی این محیط ها در برابر بحران نیز از دیگر ویژگی های بارز این سکونتگاه ها می باشد.هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدل مفهومی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی می باشد که در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد و با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. جهت تحلیل داده های کیفی از روش فراترکیب و تحلیل محتوا به صورت توام استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند از افراد متخصص و صاحب نظر، اساتید دانشگاه در رشته شهرسازی (با بیش از 15 سال سابقه کار) و مدیران و تصمیم گیران در امور مسایل شهری می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش 6 مولفه اصلی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی عبارت اند از: حکمروایی، مشارکت و اعتماد، فرهنگ و اجتماع، هویت، ادراک محیط و سرزندگی. بر اساس سوالات مطرح شده در فرایند مصاحبه، 937 ارجاع ارایه گردید. با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 19 زیر درون مایه استخراج گردید. بر اساس کشف روابط علی و معلولی بین مولفه ها، مدل اسپیرال به عنوان مدل مفهومی نهایی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی ارایه گردید که دارای 6 چرخه می باشد. درونی ترین چرخه با سه مولفه «برنامه ریزی نهادینه و تخصص گرا»، «تقویت نقش و وظیفه های محلی» و «تشکیل ستاد بین بخشی» مولفه حکمروایی می باشد. به ترتیب سایر چرخه ها مشارکت و اعتماد، فرهنگ و اجتماع، هویت، ادراک محیط و چرخه خارجی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی مولفه ایجاد سرزندگی در فرایند طراحی و برنامه ریزی سکونتگاه های غیررسمی می باشد.

    کلید واژگان: توانمندسازی, سکونتگاه غیر رسمی, گراندد تئوری}
    Majid Javadi, Nima Jahanbin *, Arman Heidari, Omran Kohzadi Seifabad

    The most important effect of the growth and expansion of urbanization is the massive migration to the cities, the emergence of the crisis of marginalization and the emergence of informal settlements. Poverty, illiteracy, low level of awareness, unemployment rate, informal residence, informal employment, etc. are among the fundamental problems of informal settlements. The biological vulnerability of these environments against the crisis is another characteristic of these settlements.The purpose of this research is to present a conceptual model of local empowerment of informal settlements. Therefore, the current research was conducted in the category of qualitative research and with the approach of foundational data theory. In order to analyze the qualitative data, meta-composite method and content analysis were used together. The data collection method is document study and semi-structured interview. nvivo software was used for qualitative data analysis and coding.Based on documentary studies and the use of meta-synthesis method, the theoretical framework of the research and the initial conceptual model of local empowerment were presented. The main components of local empowerment are: governance, participation and trust, culture and community, identity, perception of the environment and vitality. Based on the questions raised in the interview process, 937 referrals were provided. 19 sub-themes were extracted by multiple revisions and integration of codes based on similarity during several stages of data summarization. Based on the discovery of cause and effect relationships between the components, the spiral model was presented as the final conceptual model of indigenous empowerment of informal settlements, which has 6 cycles.

    Keywords: empowerment, Informal, Settlement, Grounded Theory}
  • محسن جوهری، محمدصادق نصراللهی، محمدصادق نصرت پناه

    با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اندیشه و سیره بنیان گذار فقید انقلاب همچنان در معرض خطر تحریف قرار دارد. ازآنجاکه شرط لازم مقابله با هر پدیده ای، فهم دقیق آن است؛ بنابراین دغدغه اصلی نویسندگان ارایه تحلیلی جامع از پدیده تحریف است. داده های موردنیاز با استفاده از روش اسنادی و مصاحبه نیمه ساخت یافته با هفده نفر از خبرگان حوزه اندیشه امام به دست آمده و سپس با روش داده بنیاد، تحلیل و الگو طراحی شده است. در این الگو علت های تحریف اندیشه و سیره امام (رحمت الله علیه) در سه دسته بینشی، گرایشی و کنشی دسته بندی شده است؛ همچنین دو زمینه انسانی و فرهنگی ناظر به پدیده تحریف شناسایی شده است. درنهایت پیامدهای تحریف اندیشه و سیره امام تبیین شده اند.

    کلید واژگان: الگوی پارادایمی, انقلاب اسلامی, تحریف, داده بنیاد, سید روح الله موسوی خمینی}
    mohsen johari, mohammadsadegh nasrillahi, mohammadsadegh nosratpanah

    Four decades after the victory of the Islamic Revolution of Iran, the thought and manners of the late founder of the revolution are increasingly in danger of being distorted. The necessary condition for dealing with the phenomenon of Imam's distortion is an accurate understanding of this issue, and therefore in this article we intend to provide an accurate description and explanation of the phenomenon. The data required for this article were obtained using a library study and semi-structured interviews with seventeen experts in the field of Imam's thought and then analyzed by Grounded theory method. Based on the data analysis, the distortion of Imam Khomeini's thought and behavior was selected as a Axial category of paradigm model. In this model, casual condition were classified into three categories: insight, tendency and action. Also, two categories of human and cultural context related to the phenomenon of Imam's distortion were identified. According to this model, the mediating conditions of Imam's distortion include seven categories of social, propaganda and media conditions, organizational and political, political, scientific, elite and contingent. Distortion methods and the need for deconstruction are the main issues under the heading of action and interaction strategies in this model. Finally, the consequences of distorting the thought and manners of the Imam have been studied in this model.

    Keywords: Imam Khomeini, Islamic Revolution, Distortion, Grounded theory, Paradigmic Model, Political thought, Sireh, Political act}
  • فاطمه احمدی، شهروز ابراهیمی*، داود عیوضلو
    ایران و افغانستان به عنوان دو کشور همسایه، متاثر از تحولات سیاسی- امنیتی، اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی یکدیگر هستند. مهاجرت گسترده افغانستانی ها به ایران از اوایل دهه 1980 به دلیل تهاجم شوروی آغاز شد. نسل های اول مهاجرین افغانستانی عموما دغدغه امنیت، بقا، کار و زندگی روزمره داشتند، اما نسل های نوین مهاجرین دغدغه های اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بیشتری دارند. در همین راستا شاهد افزایش تمایل به تحصیل در میان آنان هستیم. به هر حال، این افراد چالش هایی را در زندگی خودشان تجربه می کنند و از فرصت هایی نیز برخوردار هستند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی چالش ها و فرصت های تحصیل کردگان افغانستانی مقیم ایران است. زیرساخت نظری مورد استفاده سازه انگاری بوده است. برای نیل به این هدف از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، با 27 نفر از تحصیل کردگان افغانستانی مقیم ایران و 22 نفر از صاحب نظران مسایل مرتبط با مهاجرین افغانستانی مصاحبه انجام شده است. یافته ها نشان دهنده این است که تحصیل کردگان افغانستانی با چالش های فرهنگی-اجتماعی (محدودیت های تحصیلی، تجربه تحقیر و توهین، زیست توام با ترس به مثابه عاجز شدن، و تصویرسازی منفی)، اقتصادی (محدودیت های شغلی، ضعف اقتصادی، محدودیت های سرمایه گذاری) و سیاسی-امنیتی (تبعیض ساختاری، ناپایداری سیاست ها، قوانین ناکارآمد و قطبی سازی مهاجرین) مواجه هستند. در مقابل آنان دارای فرصت های فرهنگی - اجتماعی (بهره مندی تحصیلی، اشتراکات فرهنگی، مدارس خودگردان و  ایجاد شبکه های هماهنگی)، اقتصادی (سطح رفاهی ایران و بهره مندی از شغل های تعریف شده) و سیاسی - امنیتی (امنیت ایران و فرصت پناهنده شدن) هستند. این چالش ها و فرصت ها را باید در بستر تحولات سیاسی و نظام سیاست گذاری مهاجرتی ایرانی که پدیده ای چندلایه است، مورد تبیین قرار داد.
    کلید واژگان: مهاجرت بین المللی, تحصیل کردگان افغانستانی مقیم ایران, سیاست های مهاجرتی, چالش ها و فرصت ها, نظریه زمینه ای}
    Fatema Ahmadi, Shahrooz Ebrahimi *, Davood Eyvazlu
    As two neighboring countries, Iran and Afghanistan are affected by each other's political-security, economic and cultural-social developments. The large-scale migration of Afghans to Iran began in the early 1980s due to the Soviet invasion. The first generations of Afghan immigrants were generally concerned about security, survival, work, and daily life, but the new immigrants have more social, scientific, cultural, political, and social concerns. In this regard, an increase in their willingness to educate can be observed. Anyway, these people experience challenges in their own lives and have opportunities as well. The current research seeks to study the challenges and opportunities of Afghan educated people living in Iran. The theoretical lens used has been constructivism. To achieve this goal, the grounded theory method has been used. Using the purposive sampling method, interviews were conducted with 27 Afghan-educated people living in Iran and 22 experts on issues related to Afghan immigrants. The findings show that Afghan educated people face socio-cultural challenges (educational limitations, the experience of humiliation and insult, living with a fear of being powerless, and a negative image), economic (occupational limitations, economic weakness, investment limitations), and political-security (structural discrimination, instability of policies, inefficient laws and polarization of immigrants). On the other hand, In contrast, they have opportunities Including social- cultural (Educational benefit, cultural commonality, self-governing schools, and creation of coordination networks), economic (Iran's welfare level and benefits from defined jobs), and political-security (Iran's security and the opportunity to become a refugee). These challenges and opportunities should be explained in the context of political developments and the Iranian immigration policy system, which is a multi-layered phenomenon.
    Keywords: International Migration, Educated Afghans Living in Iran, Immigration Policies, Challenges, Opportunities, Grounded theory}
  • علیرضا اکبرزاده*، علی عباسی، محمدرضا رضالو

    پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی و با هدف تدوین راهبرد ملی- امنیتی در مواجهه با شبکه های اجتماعی مجازی و با روش تحلیل محتوای کمی و گراندد تیوری انجام شده است. این پژوهش ضمن نشان دادن لزوم تغییر رویکردها از رویکردهای مقابله ای به رویکردهای فرهنگی و اجتماعی، به بررسی ادوار خط مشی گذاری فضای مجازی در کشور و راهبردهای سایر کشورها در مواجهه با شبکه های اجتماعی مجازی پرداخته و پنج راهبرد را معرفی نموده و درنهایت به رویکردی رسیده است که اساس نگاهش به جای توجه صرف به فرستنده پیام، توجه و تمرکز آن بر مخاطب و گیرنده پیام می باشد. به این منظور از طریق مصاحبه با 36 نفر از اساتید حوزه رسانه و ارتباطات و اعضای شورای عالی مجازی کشور، راهبردی ملی- امنیتی در مواجهه با شبکه های اجتماعی تدوین شده است. نتایج حاصل گویای آن است که باید این راهبردها در چهار عرصه سیاست گذاری، سخت افزار و نرم افزار، فرهنگی و آگاه سازی و آموزش باشد تا بتواند با توانمندسازی مخاطب در برابر آسیب های مصرف این رسانه، توانایی مقابله آگاهانه و تحلیلی در مواجهه با مخاطرات شبکه های اجتماعی را در آن ها ایجاد نماید. لذا باید گفت که عدم توجه یا کم توجهی به مخاطبان شبکه های اجتماعی می تواند امنیت ملی ما را در سطوح خرد، متوسط و کلان با مشکلاتی مواجه سازد. درنهایت می توان نتیجه گرفت که باید با نگرشی فرهنگی و اجتماعی و با داشتن عزمی برای حل مسایل و مشکلات موجود، حضور، مشارکت و مقابله فعالانه در این حوزه را جایگزین مشاهده منفعلانه نمود.

    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی مجازی, راهبرد, فضای مجازی, گراندد تئوری}
    Alireza Akbarzadeh*, Ali Abbasi, Mohammad Reza Rezalou

    The present research is conducted with a sociological approach aimed at formulate a national-security strategy encounter with virtual social networks using the method of analyzing the quantitative and grounded theory. This research, while demonstrating the need to change the approaches from coping approaches to cultural and social approaches, has examined the era of policy making in the country and the strategies of other countries encounter with virtual social networks and introduced five strategies and eventually reached an approach which focuses on the sender of the message rather than focuses on the audience and the recipient of the message. To accomplish the task, a national-security strategy has been set up encounter with social networks through interviewing with 36 media and communications professors and members of the Supreme Council for virtual social media. The results suggest, these strategies should be implemented in four areas: policy, hardware and software, cultural awareness and education in order to be able, by empowering the audience against the harm caused by the use of this medium, consciously and analytically confront the risks of using social networks and their effects on audiences and users. Therefore, the lack of attention or neglect of social networking audiences can lead to our national security problems at micro, macro, and medium levels. it can be concluded that, Finally, with a cultural and social attitude, and having the determination to solve the existing problems, the active participation, contribution and opposition in this field should be replaced the passive observation.

    Keywords: Virtual social networks, strategy, cyberspace, grounded theory}
  • الهام گل کار، علی باقری، کیومرث ابراهیمی*
    با توجه به وضعیت فوق بحرانی منابع آب زیرزمینی دشت رفسنجان، یک پرسش کلان این است که چرا تاکنون هیچ یک از سیاست های آبی اتخاذ شده بر کنترل افت سطح آب زیرزمینی دشت رفسنجان اثر مثبتی نداشته است؟ در این مقاله با در نظر گرفتن این فرضیه که در مورد دشت رفسنجان مساله شناسی به خوبی صورت نگرفته است، در پاسخ به چگونگی شکل گیری این مساله با هدف تبیین روشن از آن، بررسی تاریخی مساله آب مدنظر قرار گرفت تا مقدمه ای برای سیاستگذاری آب در این محدوده فراهم شود. نتایج بررسی مدل مفهومی نظریه زمینه ای حاکی از این است که در طول تاریخ عوامل مختلف منجر به توسعه پسته به عنوان یک محرک قوی اقتصادی و در نتیجه افزایش روزافزون مصرف آب شده اند. همچنین در برخورد با کمبود آب، این مساله صرفا به عنوان یک محدودیت فیزیکی دیده شده و اقدامات صورت گرفته تنها تلاشی در جهت رفع این محدودیت بوده است. بنابراین نیرویی که تا کنون مانع تاثیرگذاری سیاست های حفاظت از آب شده- مشکل مشکل ها- مساله اقتصادی است. بنابراین اصلاحات نهادهای آب در ادامه مسیر مقرون به صرفه تر خواهد بود.
    کلید واژگان: سامانه منابع آب زیرزمینی, دشت رفسنجان, اضافه برداشت آب, نظریه زمینه ای, اصلاحات نهادی, وابستگی به مسیر}
    Elham Golkar, Ali Bagheri, Kumars Ebrahimi *
    In the face of the critical situation of groundwater resources in Rafsanjan Plain, the question arises: Why have none of the policies implemented in order to preserve groundwater resources had a positive effect on controlling the decline of the groundwater level? An analysis of the water problem in this plain was conducted as an introduction to provide water policy in this area taking into account the hypothesis that the problem recognition has not been properly done. It has been explained using the approach of Grounded Theory for data analysis and the framework of Path Dependenty using causal loop diagrams as analytical and graphical tools. Study results show that historically, all factors have contributed to the development of pistachios to become a strong economic stimulus and affect increasing water consumption. The problem of water scarcity was also seen only as a physical constraint, and the measures taken were only targeted to overcome this limitation. It was generally identified that the current state of Rafsanjan groundwater resources is strongly related to the historical path of development of the pistachio crop, and that reforms and changes to water institutions will be more cost-effective in following this path. Furthermore, policy recommendations are provided in detail.
    Keywords: Groundwater Resources System, Rafsanjan aquifer, Water Overdraft, Grounded theory, Institutional Reform, path dependency}
  • رزیتا ابراهیمی تبار، صدرالدین ستاری*، توران سلیمانی
    تحقق اهداف مدارس و به تبع آن تحقق اهداف نظام آموزش و پرورش، نیازمند توجه خاص به مدیران مدارس و به ویژه به نقش آنان در هزاره سوم می باشد. از طرفی، فقدان الگوی مناسب برای توسعه مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم با توجه به ساختار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور، از جمله چالش های عمده در نظام آموزشی ایران است. بر این اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر، ارایه الگوی مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر «نظریه داده بنیاد» و ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق و با روش هدفمند نسبت به انتخاب نمونه های آماری تا مرحله اشباع نظری درداده ها و روش تجزیه و تحلیل از طریق کدگذاری به استخراج مقوله های مربوط به مدل اقدام گردید. در کدگذاری باز، 237 کد اولیه، در کدگذاری محوری 32 مقوله عمده و در کدگذاری انتخابی 6 مقوله هسته ای در قالب شرایط علی، واسطه ای، زمینه ای، راهبردها/ توانمندسازها، پیامدی و پدیده اصلی (اثربخشی مدیریت مدارس) طبقه بندی شده اند. در جهت تحقق اهداف پژوهش بر مبنای تیوری زمینه ای، اثربخشی مدیریت در هزاره سوم به عنوان پدیده اصلی در قالب یک الگوی منطقی و با تکیه بر فهم آن با شرایط (علی، واسطه ای و زمینه ای)، راهبردها/ توانمندسازها و پیامدها مشخص گردید. در نتیجه می توان گفت با حرکت به سوی این الگو، شاهد تغییر اساسی در توسعه مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم را شاهد بود.
    کلید واژگان: مدیریت, مدیریت اثربخش مدارس, هزاره سوم, تئوری زمینه ای}
    Rozita Ebrahimi Tabar, Sadraddin Sattari *, Turan Soleimani
    Achieving the goals of schools and, consequently, achieving the goals of the education system, requires special attention to school principals and especially to their role in the third millennium. On the other hand, the lack of a suitable model for the development of effective management in third millennium schools due to the cultural, political, social and economic structure of the country is one of the major challenges in the Iranian educational system. The purpose of this study was to provide an effective management model in schools of the third millennium. Research method, qualitative content analysis based on "data theory" and in-depth semi-structured interview research tools with a purposeful method for selecting statistical samples up to the theoretical saturation stage in the data and analysis method through coding to extract related categories The model was used. In open coding, 237 primary codes, in axial coding 32 major categories and in selective coding 6 core categories in the form of causal, mediating, contextual, strategies / empowerment conditions, consequence and main phenomenon (school management effectiveness) classification have become. In order to achieve the goals of research based on grounded theory, the effectiveness of management in the third millennium as the main phenomenon in the form of a logical model and relying on understanding it with conditions (causal, intermediate and contextual), strategies / enablers and consequences were identified. it can be said that by moving towards this model, we witnessed a fundamental change in the development of effective management in third millennium schools.
    Keywords: Management, Effective School Management, Third Millennium, Grounded theory}
  • عباس اسفندیاری زاهدانی، رضوان حجازی*، داوود خدادادی، بیژن عابدینی
    هدف از این پژوهش ارایه الگوی پیشنهادی امنیت سرمایه گذاری در بازار سرمایه ایران می باشد. این پژوهش یک پژوهش توسعه ای و بنیادی است، چرا که از طریق ارایه الگوی پیشنهادی امنیت سرمایه گذاری در بازار سرمایه ایرانراه گشای سایر مطالعات و برخی مشکلات سرمایه گذاری می باشد. بعلاوه در این پژوهش از دو رویکرد کیفی و کمی استفاده شده است. بدین ترتیب که در مرحله ی کیفی از رویکرد استقرایی و در مرحله ی کمی از رویکرد فرضیه ای- قیاسی استفاده خواهد شد. داده ها و اطلاعات مندرج در این پژوهش از منابع مختلف به دست آمده است. داده های ثانویه در این پژوهش از کتاب ها، مقالات، اسناد و مدارک واطلاعات استخراجی از پرسشنامه به دست آمده است. داده های اولیه نیز از روش داده بنیاد و مصاحبه با خبرگان حاصل شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل تعیین کننده امنیت سرمایه گذاری از طریق داده بنیاد (گرندد تیوری) انجام شده است. حاصل این فرآیند شش مقوله اصلی (شرایط علی، پدیده محوری، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) الگوی پارادایمی تدوین الگو، 25 مصاحبه صورت پذیرفت که بر اساس آن 18 مقوله محیطی، مقوله مبنایی، مقوله حرفه ای، مقوله رویه های سرمایه گذاری، مقوله ساماندهی، مقوله محتوایی، مقوله فرایندسازی، مقوله مدیریتی، مقوله ساختاری، مقوله انسانی، مقوله نظارتی، مقوله توانایی، مقوله الزامات، مقوله بسترسازی، مقوله توسعه ای، مقوله حمایتی، مقوله بنیادی و مقوله بهسازی به عنوان ابعاد الگوی امنیت سرمایه گذاری به دست آمد.
    کلید واژگان: داده بنیاد, امنیت سرمایه گذاری, بازار سرمایه و الگوی پارادایمی استراوس و کوربین}
    Abbass Esfandyari Zahedani, Rezvan Hejazi *, Davood Khodadadi, Bijan Abedini
    The purpose of this study is to present a proposed model of investment security in the Iranian capital market. This research is a developmental and fundamental research, because by presenting the proposed model of investment security in the Iranian capital market, it solves other studies and some investment problems. In addition, in this research, two qualitative and quantitative approaches have been used. Thus, in the qualitative stage, the inductive approach will be used, and in the quantitative stage, the hypothetical-deductive approach will be used. The data and information contained in this study have been obtained from various sources. Secondary data in this research have been obtained from books, articles, documents and information extracted from the questionnaire. Preliminary data were obtained from the foundation data method and interviews with experts. Data analysis was performed in three stages of open coding, axial coding and selective coding using MAXQDA software. The results showed that the determinants of investment security have been done through foundation data (grounded theory). As a result of this process, six main categories (causal conditions, pivotal phenomena, interventionist conditions, contextual conditions, strategies and consequences) paradigm model were developed. Organizational category, content category, process category, management category, structural category, human category, supervisory category, capability category, requirements category, bedding category, development category, support category, basic category and improvement category were obtained as dimensions of investment security model. .
    Keywords: Grounded-Theory, investment security, Capital Market, Strauss, Corbin paradigm model}
  • فاطمه احمدی، نوذر شفیعی*، شهروز ابراهیمی
    هدف

    پژوهش حاضر، این مسیله را بررسی می کند و به دنبال پاسخ به این پرسش است که چالش ها و فرصت های مهاجرین افغانستانی در کشورهای غربی کدامند و این مسیله چه پیامدهایی را برای این افراد به دنبال دارد.

    روش شناسی: 

    روش تحقیق در این پژوهش، روش نظریه زمینه ای بوده است. روش نمونه گیری، هدفمند بوده است که بر اساس آن، با 15 نفر از مهاجرین افغانستانی مقیم کشورهای غربی که قبلا در ایران زندگی کرده اند، مصاحبه انجام شده است.

    یافته ها

    یافته های پژوهش، بیانگر این است که مهاجرین افغانستانی کشورهای غربی، با چالش های مختلفی روبرو هستند. این چالش ها عبارتنداز: چالش های فرهنگی - اجتماعی (حس پرتاب شدگی، ناآشنایی با زبان، تفاوت های فرهنگی و نوستالژیای وطن)، چالش های اقتصادی (پرداخت مالیات و اجبار به کار، هزینه های مهاجرت) و چالش های سیاسی - امنیتی (گروه های ضدمهاجر در غرب، ناامنی مسیر و مشکل آفرینی در اروپا). آن ها همزمان فرصت هایی را نیز در اختیار دارند که عبارتنداز: فرصت های فرهنگی - اجتماعی (ادغام اجتماعی، امکان پیشرفت و ارزشمندی تنوع قومی در غرب)، فرصت های اقتصادی (مزیت های رفاهی، شرایط مطلوب کار) و فرصت های سیاسی - امنیتی (حقوق انسانی برابر، امکان شهروندی). پیامدهای این وضعیت برای مهاجرین افغانستانی عبارتنداز: تداوم ارتباط، تضعیف تعاملات درون قومی و حمایت مالی از خانواده.

    نتیجه گیری

    با وجود رضایت مهاجرین افغانستانی از زندگی در کشورهای غربی، تجربه چالش ها و محدودیت های زیاد در ایران و تعلق هویتی به افغانستان و مرزبندی های هویتی مهاجرین افغانستانی مقیم کشورهای غربی را نمی توان تک لایه ای دانست؛ بلکه زندگی و زیست جمعی آنان در ایران، افغانستان و کشورهای غربی، سبب شده است که هویت آنان، تلفیقی از جوامعی باشد که در آن زندگی کرده اند یا به آن تعلق خاطر دارند.

    کلید واژگان: مهاجرت بین المللی, افغانستان, کشورهای غربی, هویت, نظریه زمینه ای, چالش ها و فرصت ها}
    Fatema Ahmadi, Nozar Shafiee *, Shahrooz Ebrahimi
    Objective

    The paper studies the challenges and opportunities of Afghan migrants in western countries and their impact on their lives.

    Method

    Grounded theory is the method. Using purposive sampling, semi-structured interviews have been conducted with 15 Afghan migrants residing in western countries that had the experience of living in Iran as well.

    Results

    Findings show that Afghan migrants face challenges in terms of socio-cultural (a sense of being thrown to the west, language difficulty, cultural differences, nostalgia of the homeland), economic (tax payment and forced labor, migration expenses, troublemaking in Europe), political (anti- migrant groups, insecurity of migration route). They also experience opportunities in terms of socio-cultural (social integration, possibility of progress, the value of ethnic diversity in the west), economic (welfare advantages, optimal working conditions), and political (equal humane rights, citizenship right). The impact of this new situation for migrants is: continuity of communication, weakening inter-ethnic interactions, and financial support for the families.

    Conclusion

    Despite the satisfaction of Afghan Migrants living in western countries, experience of many challenges and limitations in Iran and identity belonging to Afghanistan, the identity demarcation of Afghan migrants living in western countries can’t be considered as a single layer, but the collective life experience in Iran, Afghanistan and western countries caused that their identity be a combination of societies, they lived in or have belonging to it.

    Keywords: International Migration, Afghanistan, Western Countries, Identity, grounded theory, Challenges, Opportunities}
  • ناصر باغبان، حسین افلاکی فرد*، حمیدرضا معتمد، مهرداد همراهی
    هدف این تحقیق طراحی مدل استقرار مدیریت دانش در اداره کل ثبت احوال استان بوشهر می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات نظری و روش آن با توجه به اهداف پژوهش، آمیخته با رویکرد متوالی-اکتشافی می باشد. روش تحقیق در بخش کیفی گراندد تیوری بود. از دو روش کتابخانه ای و میدانی جهت گردآوری اطلاعات کیفی استفاده شد. داده های مورد نیاز با تکنیک مصاحبه نیمه عمیق گردآوری گردید. جهت اعتباریابی نتایج از روش قابلیت باورپذیری، اطمینان پذیری و تایید-پذیری و برای افزایش اعتماد، از دو کدگذار استفاده شد. جامعه آماری در این بخش را کلیه کارشناسان و متخصصان و همچنین صاحبنظران و مدیران اداره کل ثبت احوال استان بوشهر تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 32 نفر انتخاب و اطلاعات مورد نیاز پژوهش جمع آوری گردید. از کدگذاری های باز، محوری و گزینشی جهت تحلیل داده ها استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در این بخش، تمام مدیران و کارشناسان حوزه های مختلف اداره کل ثبت احوال استان بوشهر به تعداد 92 نفر بود که باتوجه به محدود بودن جامعه تحقیق، با استفاده از روش نمونه گیری سرشماری، همه کارکنان و مدیران به عنوان نمونه آماری این بخش انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، آزمون تی، آزمون ضریب هماهنگی کندال (W)، تحلیل مسیر و تحلیل کلی مدل و معناداری آزمون (P)، استفاده شد. نتایج نشان داد، شش مولفه: کارکنان، مدیران، قوانین و مقررات، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و امکانات و هزینه، به عنوان مولفه های پیاده سازی نظام مدیریت دانش در اداره کل ثبت احوال استان بوشهر موثر هستند.
    کلید واژگان: مدیریت دانش, ثبت احوال استان بوشهر, گراندد تئوری, ساختار سازمانی}
    Naser Baghban, Hosein Aflakifard *, Hamidreza Motamed, Mehrdad Hamrahi
    The purpose of this study is to design a model for establishing knowledge management in the General Registry Office of Bushehr Province. This research is a kind of theoretical research and its method is mixed with a sequential-exploratory approach according to the objectives of the research. The research method in the qualitative part was grounded theory. Both library and field methods were used to collect qualitative information. The required data were collected by semi-in-depth interview technique. To validate the results, the method of reliability, reliability and verification and to increase trust, two coders were used. The statistical population in this section consisted of all experts and specialists as well as experts and managers of the General Registry Office of Bushehr Province. Using purposive sampling method, 32 people were selected and the information required for the research was collected. Fluid, selective and selective services were used to analyze the data. The statistical population of the study in this section was all managers and experts in different fields of the General Registry Office of Bushehr Province, 92 people. Due to the limited research population, using the census sampling method, all employees and managers as a sample. Statistics of this section were selected. To analyze the data using the methods of he results showed that six components: staff, managers, laws and regulations, organizational structure, organizational culture and facilities and costs, are effective as components of the implementation of knowledge management system in the General Registry Office of Bushehr Province.
    Keywords: Knowledge Management, registry of Bushehr province, Grounded theory, Organizational Structure}
  • سید مهدی سید محسنی باغسنگانی*
    مسیله اصلی این پژوهش استخراج و ارایه مدلی نظام مند برای تبیین معنا و فرآیند افول آمریکا با تکیه به مبانی و آراء و دیدگاه های آیت الله خامنه ای است. متناسب با این هدف روش داده بنیاد انتخاب شد و با نمونه گیری هدفمند متون مرتبط با موضوع از بیانات رسمی منتشر شده آیت الله خامنه ای انتخاب و به کمک نرم افزار maxqda 2018 کدگذاری شد. نتایج نهایی این تحقیق در قالب مدل خروجی از روش داده بنیاد به این شرح است که پدیده محوری این تحقیق افول آمریکا به معنای از بین رفتن عقیده مردم آمریکا و جهان به نظام سیاسی آمریکاست. بستر تاریخی جنایات آمریکا در ایران و جهان و دلایل متعدد عقلی و مفاهیمی نظیر استکبار، نظام سلطه، استعمار و شیطان اکبر شرایط زمینه ای افول هستند و علت فاعلی افول، سنت های الهی است که در صورت آگاهی ملت ها و مجاهده ناشی از این بیداری اتفاق می افتد. راهبرد یا استراتژی نهایی پیشنهادی این مدل روشنگری یا بیدارسازی ملت هاست.
    کلید واژگان: افول آمریکا, آیت الله خامنه ای, روشنگری, نظریه داده بنیاد}
    Seyedmahdi Seyedmoseni *
    The main issue of this research is to extract and present a systematic model to explain the meaning and process of the decline of the United States based on the principles, views and views of Ayatollah Khamenei. In accordance with this goal Grounded theory By purposeful sampling of related texts, Ayatollah Khamenei's official statements were selected and coded using maxqda2018 software. The final results of this research in the form of the output model of the foundation data method are as follows: The central phenomenon of this research is the decline of the United States means the disappearance of the American people and the world's belief in the American political system. The historical context of American crimes in Iran and the world and various rational reasons and concepts such as Arrogance, Domination system, colonialism and the Great Satan are the underlying conditions of decline, and the actual cause of decline is the divine traditions, which occur if the nations are aware of the struggle that arises from this awakening. The final strategy proposed by this model is to enlighten or awaken the nations.
    Keywords: The Decline of the United State, Ayatollah Khamenei, Enlightenment, Grounded Theory}
  • سجاد بهزادی، فیض الله نوروزی*، حسین دهقان

    مقاله حاضر با هدف تبیین نظری نقش طبقه متوسط بر توسعه سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی درصدد است تا ضمن پر کردن شکاف گسترده موجود در مطالعه طبقه متوسط، به احیای موضوع توسعه سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی در کشور بپردازد. از این رو از روش نظریه پردازی داده بنیاد در قالب کدگذاری باز، محوری و انتخابی در مرحله اول استفاده شده است و با مصاحبه عمیق با 18 تن از خبرگان (اساتید دانشگاه ها، کارشناسان و فعالان حوزه سیاسی)، به تبیین الگوی نظری نقش طبقه متوسط بر توسعه سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی پرداخته است. این الگو مشتمل بر شش تم اصلی: 1) شرایط علی (بهره مندی از حقوق سیاسی و هویت سیاسی)؛ 2) شرایط زمینه ای (مشارکت سیاسی)؛ 3) شرایط مداخله گر (ظرفیت و امکانات سیاسی، موانع اجتماعی، موانع فرهنگی و موانع اقتصادی)؛ 4) مقوله محوری (تامین نیازها و خواسته های سیاسی)؛ 5) راهبردها (راهبردهای مدیریتی)؛ 6) پیامدها (پیامدهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که مسیولین و سیاست گذاران برای توسعه سیاسی طبقه متوسط باید به همه مقوله های شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها توجه کنند و با رویکرد مدیریتی، مراحل شناسایی شده برای ارتقاء جایگاه طبقه متوسط را طی نمایند.

    کلید واژگان: طبقه متوسط, توسعه سیاسی, انقلاب اسلامی, نظریه داده بنیاد}
    Sajad Behzadi, Feyzolah Noroozi *, Hosein Dehqan

    The aim of this article is to theoretically explain the role of the middle class in the political development of Iran after the Islamic Revolution, while filling the wide gap in the study of the middle class, to revive the issue of political development in Iran after the Islamic Revolution. Therefore, the grounded theory method in the form of open, central and selective coding has been used in the first stage and by in-depth interviews with 18 experts (university professors, experts and political activists) to explain the theoretical model of the role of the middle class. Iran's political development after the Islamic Revolution. This model consists of six main themes: 1) causal conditions (enjoyment of political rights and political identity); 2) background conditions (political participation); 3) Interventional conditions (political capacity and facilities, social barriers, cultural barriers and economic barriers); 4) central category (meeting political needs and demands); 5) Strategies (management strategies); 6) Consequences (political, social, cultural and economic consequences). The research findings show that officials and policy makers for the political development of the middle class should pay attention to all categories of causal conditions, contexts, interventions, strategies and consequences and go through the identified steps to improve the position of the middle class.

    Keywords: Middle Class, Political Development, Islamic Revolution, Grounded theory}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال