الگوی راهبردی
در نشریات گروه علوم اجتماعی-
قرن جدید میدان ظهور فناوری های شگرف و خارق العاده از جمله هوش مصنوعی و علوم شناختی است. این علم ظرفیت فوق العاده ای برای اعتلای سریع کشور دارد. از طرفی زیرساخت های اصلی این فناوری اکنون در اختیار قدرت های استکباری عالم است که می تواند یکی از تهدیدهای اصلی انقلاب اسلامی باشد. دستیابی به الگوی اداره هوش مصنوعی، مستلزم بهره مندی از رهنمون های امام خامنه ای (مدظله العالی) است. با عنایت به تدابیر ایشان در خصوص هوش مصنوعی، اجرای آن ها مستلزم تحقیق، گردآوری، تجزیه وتحلیل و ارائه الگوی راهبردی است. روش تحقیق داده بنیاد و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است و به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل ترکیبی یا آمیخته اکتشافی با جامعه آماری 67 نفر و روش گلوله برفی، استفاده و روایی و پایایی پرسش نامه با آزمون آلفای کرونباخ و عدد 911/0 به تایید رسیده و در نهایت ابعاد، مولفه ها و شاخص ها، استخراج و ضمن تحلیل، ارائه الگوی راهبردی اداره هوش مصنوعی در جمهوری اسلامی ایران بر اساس تدابیر امام خامنه ای (مدظله العالی) به عنوان هدف اصلی تحقیق ارائه و میزان تاثیر بیانات ایشان در ابعاد مدیریت راهبردی هوش مصنوعی (بعد دکترین، با بالاترین بار عاملی 1/98 و بعد پیاده سازی با کمترین بار عاملی 93) تعیین و پیشنهادهای مناسب نیز در انتها برای بهره برداری ارائه شده است.
کلید واژگان: نظریه پردازی، نظریه پردازی راهبردی، امام خامنه ای، هوش مصنوعی، الگوی راهبردی، انقلاب اسلامی -
مقدمه
با گذشت نیم قرن از به کارگیری مدل های مختلف توسعه روستایی، همچنان بختک فقر بر پیکره جوامع روستایی ایران سایه افکنده و مشکلاتی همچون کمبود امکانات اجتماعی از جمله خدمات بهداشتی و آموزشی، کمبود درآمد و نیز مهاجرت بی رویه به شهرها کاملا مشهود است. این پژوهش با هدف ارائه الگوی راهبردی برای تحقق توسعه پایدار روستایی در شهرستان خلخال در سال1403انجام شده است.
روشاین پژوهش از نوع کیفی و از تکنیک نظریه زمینه ای استفاده شده است. برای انتخاب نمونه آماری از روش هدفمند استفاده شد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12نفر صاحب نظر تا رسیدن به اشباع نظری انجام و فرایند کدگذاری داده های جمع آوری شده با نرم افزار مکس کیودا، انجام شد.
یافته هادر کدگذاری باز تعداد249 رویداد شناسایی و در مرحله کدگذاری محوری، در سطحی انتزاعی تر موارد مشابه باتوجه به مشابهت شان در محتوا ادغام و حول 63مقوله فرعی و پنج مقوله عمده سازماندهی شدند. عناصر الگوی پارادایمی توسعه پایدار روستایی عبارتند از؛ شرایط علی (مسائل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، نهادی و فیزیکی)، زمینه ها (فاصله روستا تا مرکز شهر و موقعیت جغرافیایی روستا)، شرایط مداخله گر (شهرگرایی، مهاجرت و بی توجهی به قابلیت روستا)، اقدامات و راهبردها (آموزشی، حمایتی، تشویقی و توسعه ای)، پیامدها (کاهش فاصله طبقاتی، ایجاد اشتغال، سبک زندگی پایدار، مدیریت بهینه آب، توسعه زیرساخت ها و حفاظت پایدار منابع زیستی).
نتیجه گیریمطابق نتایج، تدوین و استفاده از الگوهای راهبردی تحقق توسعه پایدار روستایی می تواند به عنوان عامل و محرک توسعه پایدار مناطق روستایی عمل کند.
کلید واژگان: توسعه پایدار، الگوی راهبردی، محرومیت، مسائل توسعه روستایی.IntroductionThis research was conducted with the aim of presenting a strategic model for realizing sustainable rural development in Khalkhal County in 1403.
MethodThis research is qualitative and uses the grounded theory technique. A purposive method was used to select the statistical sample. Data collection was carried out through semi-structured interviews with 12 experts until theoretical saturation was reached, and the coding process of the collected data was carried out with MAXQDA software.
FindingsIn open coding, 249 events were identified, and in the axial coding stage, similar cases were merged at a more abstract level based on their similarity in content and organized around 63 subcategories and five major categories. The elements of the paradigmatic model of sustainable rural development are; Causal conditions (economic, social, environmental, institutional and physical issues), contexts (distance of the village to the city center and geographical location of the village), intervening conditions (urbanization, migration and disregard for the village's capabilities), measures and strategies (educational, supportive, encouraging and developmental), consequences (reducing class gaps, creating employment, sustainable lifestyle, optimal water management, developing infrastructure and sustainable conservation of biological resources).
ConclusionAccording to the results, the development and use of strategic models for achieving sustainable rural development can act as a factor and driver of sustainable development in rural areas.
Keywords: Rural Development Issues, Sustainable Development, Strategic Model, Deprivation -
طی سال های اخیر وسایل ارتباط جمعی منجر به تحولات بسیاری در جوامع شده اند و سینما به عنوان یک ابزار رسانه ای دارای عنصر روایت، سهم قابل توجهی در ایجاد این تحولات داشته است که از جمله آن ها، می توان به مقوله ی قهرمان سازی و قهرمان پروری توسط سینماگران در جوامع گوناگون محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی اشاره کرد. در پژوهش حاضر، تلاش شده مسیر قهرمان سازی در سینما با بهره مندی از نظریه قهرمان ووگلر ودیدگاه های بازنمایی استورات هال و سایر اندیشمندان معرفی شده و سپس با بررسی آثار سینمایی حاتمی کیا، قهرمان و قهرمان سازی، در سینمای دفاع مقدس بازنمایی شود. برای دستیابی به این هدف، پس از تعیین جامعه آماری و نمونه معرف، با استفاده از روش تحلیل محتوا (دستورالعمل کدگذاری) و تعیین مقولات و زیرمقولات، اطلاعات مورد نیاز ثبت و در نهایت توصیف و تحلیل اطلاعات جمع آوری صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاضر، حاکی از آن است که حاتمی کیا در آثارش، عمده مولفه های قهرمان سازی را لحاظ کرده است، اگر چه از برخی مراحل کلیدی نظیر «رد دعوت» اجتناب کرده است و در برخی مراحل نظیر «ملاقات با استاد» - که منجر به حضور کهن الگوی استاد در مسیر حرکت قهرمان می شود - و «آزمون ها، متحدان و دشمنان» پرداخت ضعیف تری داشته است. حذف و پرداخت حداقلی در این مراحل منجر به کاهش قدرت و اثرگذاری درشخصیت هایی شده است که استعداد خلق قهرمان زمینی و دست یافتنی را برای جامعه داشته اند.
کلید واژگان: سینمای دفاع مقدس، نقش قهرمان، حاتمی کیا، تحلیل محتوا، الگوی راهبردیDuring the recent years, the means of mass communication have led to many changes in the societies, and cinema, as a media tool with a narrative element, has made a significant contribution to creating these changes, among them, we can mention the category of hero-making and heroism by cinematographers in various local communities. , national, regional and international. In the present research, it has been tried to introduce the path of hero-making in cinema by benefiting from Vogler's hero theory and the views of representation of Stewart Hall and other thinkers, and then by examining Hatamikia's cinematic works, the hero and hero-making are represented in the holy defense cinema. To achieve this goal, after determining the statistical society and the representative sample, using the content analysis method (coding instructions) and determining the categories and subcategories, the required information has been recorded and finally, the description and analysis of the collected information has been done. The results of the present research indicate that Hatamikia has included the main elements of hero-building in his works, although he has avoided some key stages such as "refusal of the invitation" and in some stages such as "meeting with the teacher" - which leads to the presence The master archetype becomes the hero on the move - and "Trials, Allies and Enemies" has had a poorer payoff. The removal and minimum payment in these stages has led to the reduction of power and influence in the personalities who had the talent of creating earthly and attainable heroes for the society.
Keywords: Holy Defense Cinema, Hero's Role, Hatamikia, Content Analysis, Strategic Model -
زمینه و هدف
مبارزه با مواد مخدر به عنوان یکی از ماموریت های فرماندهی انتظامی ج.ا.ا نقشی استراتژیک و شاخص در حفظ وارتقاء امنیت اجتماعی دارد. با توجه به موقعیت ژئوپلتیکی ایران در منطقه، تهدیدات بسیاری را در این حوزه می توان یادآورشد. وجود دشمنان و تهدیدات فراوان در تولید و ترانزیت مواد مخدر در فراسوی مرزهای ج.ا.ایران از سویی و اقدامات قاچاقچیان وتوزیع کنندگان مواد مخدر در داخل کشور از سویی دیگر می طلبد افرادی که در مبارزه فعالیت می کنند با دانش روز، تجربه و انگیزه در این مسیر گام بردارند.
روش تحقیق:
روش تحقیق از نظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت توصیفی و تحلیلی و از جهت روش تحقیق کیفی است و از روش مطالعه، مصاحبه، مشاهده، تشکیل گروه کانونی و فن دلفی استفاده شده است در تحقیق کیفی، روش نمونه گیری هدفمند می باشد .جامعه آماری تحقیق به دو گروه جامعه اسنادی)شامل کلیه اسناد و مدارک منتشرشده مرتبط با هویت بخشی، ارتقاء مراکز آموزشی نهادها و دستگاه های اجرایی، مشارکت پذیری در تقویت دانش سازمانی و... همچنین جامعه خبرگی)شامل خبرگان و کارشناسان دارای تحصیات کارشناس یارشد و دکتری در حوزه های مرتبط با مواد مخدر، اطلاعات و عملیات، انتظامی اعضای هیئت علمی یا مدرسین دروس مواد مخدر، اساتیدکار رد ه های پلیس مبارزه با مواد مخدر ومدیران و کارشناسان خبره پلیس مبارزه با مواد مخدر می باشد.
یافته هایافته های تحقیق حاکی از ارائه الگوی راهبردی برای هویت بخشی و ارتقاء رده های پلیس مبارزه با مواد مخدر به رده های آموزشی عملیاتی در دروس مهارتی رشته مبارزه با مواد مخدر دانشگاه علوم انتظامی امین به همراه تعداد شش الگو با توجه به مولفه های پی شگفته برای اجرای هویت بخشی و ارتقاء رده های عملیاتی می باشد.
نتایجدانشگاه علوم انتظامی امین نیز با برنام هریزی تحصیلی برای دانشجویان رشته مبارزه با مواد مخدر در هموارسازی این مسیر نقشی اساسی ایفا می نماید. بمنظور افزایش سطح علمی و تجربی دانشجویان ضرورت بهره گیری از رده های عملیاتی در امر آموزش میزان تغییرات این سطح را در زمان کم افزایش خواهد داد و راندمان آموزش در واحد زمان بیشتر می شود. از این رو با استفاده از مولفه های ساختار، ماموریت، فضا، شرایط محیطی اجرای ماموریت تجهیزات و سرمایه انسانی، با الگوی راهبردی ارائه شده هر یک از رده های عملیاتی حوزه مبارزه با مواد مخدر به رده آموزشی هویت مضاعف داده و ضمن اثربخشی و ارتقاء سطوح دانشی و تجربی، هویتی جدید را در عرصه عملیات و آموزش بوجود می آورند.
کلید واژگان: الگوی راهبردی، هویت بخشی، عملیاتی آموزشی، دروس مهارتیBackground and purposeDrug Enforcement, as one of the missions of the Islamic Republic of Iran Police Command, plays a strategic and key role in maintaining and promoting social security. Given Iran›s geopolitical position in the region, many threats can be mentioned in this area. The existence of numerous enemies and threats in the production and transit of drugs across the borders of the Islamic Republic of Iran on the one hand, and the actions of drug traffickers and distributors inside the country on the other hand, require those who are active in the fight against drugs to have up-to-date knowledge, experience and motivation in this path. Research
MethodThe research is applied in terms of purpose, descriptive and analytical in nature, and qualitative in terms of research method. The methods of study, interview, observation, focus group formation and Delphi technique have been used. In qualitative research, the sampling method is purposeful. The statistical population of the research consists of two groups: documentary community (including all published documents and records related to identity, promotion of educational centers of institutions and executive bodies, participation in strengthening organizational knowledge, etc.) and expertise community (including experts and specialists with master›s and doctoral degrees in fields related to drugs, information and operations, police members of the faculty or instructors of drug courses, master instructors of drug enforcement police units and experienced drug enforcement police managers and experts).
FindingsThe research findings indicate the presentation of a strategic model for identity and promotion of drug enforcement police units to operational training units in skill courses of the drug enforcement department at Amin Police Sciences University, along with six models based on the aforementioned components for the implementation of identity and promotion of operational units.
ResultsAmin Police Sciences University also plays a fundamental role in paving the way for this path by planning the curriculum for students of the drug enforcement department. In order to increase the level of knowledge and experience of students, it is necessary to use operational units in education, which will increase the amount of changes in this level in a short time and increase the efficiency of training per unit of time. Therefore, by using the components of structure, mission, space, environmental conditions of mission execution, equipment and human capital, with the presented strategic model, each of the operational units in the field of drug enforcement is given a double identity as an educational unit and, in addition to being effective and promoting the level of knowledge and experience, they create a new identity in the field of operations and training.
Keywords: Strategicmodel, Identity, Operational Training, Skillcourses -
دیپلماسی دفاعی ابزاری برای تامین اهداف راهبردی کشور در حوزه های سیاست خارجی و سیاست دفاعی است. ایجاد ائتلاف ها و اتحادها توسط بازیگرانی که توان تاثیرگذاری بر محیط را دارند، با هدف کنترل بر محیط امنیتی ایجاد می شوند و دیپلماسی دفاعی ازجمله عناصر درگیر در انعقاد این پیمان ها و ایجاد ائتلاف هاست. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت کنشگر منطقه ای و بازیگر موثر بین المللی، برای تاثیرگذاری در محیط امنیتی خود نیازمند ورود به ائتلاف ها و پیمان های دفاعی با متحدان و دوستان خود است و برخورداری از الگوی راهبردی برای ائتلاف سازی در حوزه عمل دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران هدف این تحقیق را تشکیل می دهد. سوال تحقیق این است: الگوی راهبردی ائتلاف سازی در حوزه عمل دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده و جامعه آماری آن در جمع آوری داده ها را کلیه اسناد و مدارک بالادستی و مرتبط به صورت تمام شمار و همچنین جامعه آماری خبرگی پژوهش برای غربال یافته ها (مفاهیم و مقوله ها) شامل خبرگان حوزه دیپلماسی دفاعی به تعداد 16 نفر انتخاب شده است. الگوی ائتلاف سازی شامل مضامین الزامات، اصول و اهداف و همچنین نقش ها و بازیگران است. در این تحقیق، 97 مفهوم برای این مضامین احصا و در 16 مقوله برای مضامین مذکور دسته بندی شدند. عدالت خواهی و مخالفت با سلطه مقوله های مضمون اصول هستند که ازجمله مقوله های متمایزکننده الگوی ائتلاف سازی در جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با الگوهای مرسوم دنیا بوده و عضویت بازیگران غیردولتی در ائتلاف که مصداق بارز آن محور مقاومت است، از دیگر متمایزکنندگان این الگو به شمار می رود.
کلید واژگان: ائتلاف سازی، الگوی راهبردی، جمهوری اسلامی ایران، دیپلماسی دفاعی -
«تروریسم رسانه ای» به پوشش رسانه ای فعالیت ها و اقدامات تروریستی در شبکه های اجتماعی اشاره دارد و گونه ای نوظهور از تروریسم است که با بهره گیری از ابزار رسانه ای و استفاده افراطی از فضای مجازی، به ایجاد هراس جمعی، وحشت و رعب اقدام می کند. یکی از موضوعات مهم در مهار و تشویق تروریسم، اندازه گیری سرمایه اجتماعی است که در تقویت همکاری و ایجاد هنجارها در جامعه نقش دارد. هدف این پژوهش، ارایه الگوی راهبردی مقابله با تروریسم رسانه ای با رویکرد سرمایه اجتماعی است. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی متوالی است. ابتدا از روش کیفی به شیوه تحلیل مضمون در میان 14 نفر از خبرگان دارای سوابق علمی، پژوهشی، مدیریتی و شغلی با نمونه گیری هدفمند، گلوله برفی و ابزار مصاحبه ساختارنیافته استفاده شده است. در ادامه، از روش کمی در میان 298 نفر از کارشناسان حوزه رسانه، سرمایه اجتماعی، تروریسم رسانه ای و شبکه های اجتماعی سطح کشور برای آزمون فرضیه ها بهره گرفته شده. براساس نتایج بخش کیفی، مقوله «هویت یابی تاریخی و شرایط ساختاری» به عنوان زمینه ها و بسترها، «مزایا و کارکردهای رسانه ای» به عنوان شرط علی، «چالش های سرمایه اجتماعی ظهور تروریسم رسانه ای» به عنوان یکی از عوامل چالش ساز و «مداخلات، شبکه سازی منطقه ای، فرامنطقه ای و بین المللی» در انتخاب راهبرد حکمرانی رسانه ای در مواجهه با تروریسم رسانه ای نقش اثرگذاری داشته اند. به منظور مقابله با تروریسم رسانه ای، لازم است عوامل علی، زمینه ای، بین المللی و چالشی مرتبط با تروریسم رسانه ای موردتوجه و شناسایی قرار گیرند تا امکان مدیریت سطح خشونت با فراواقعی سازی در رسانه، ازدیاد زمینه های خشونت زایی با پوشش رسانه ای و جنگ روانی و شگردهای آن در بستر رسانه وجود داشته باشد.کلید واژگان: تروریسم رسانه ای، سرمایه اجتماعی، شبکه اجتماعی، الگوی راهبردیMedia terrorism refers to the media coverage of terrorist activities and actions in social networks and is an emerging type of terrorism that creates mass panic and terror by using media tools and excessive use of cyberspace. One of the important issues in curbing and encouraging terrorism is measuring the amount of social capital in a society, which plays a role in strengthening cooperation and creating norms in society. The aim of this research is to provide a strategic model for coping with media terrorism with a social capital approach. The research method was sequential exploratory mixed. First, the qualitative method of thematic analysis was applied among 14 experts (with scientific, research, managerial, and occupational backgrounds) with purposive snowball sampling and unstructured interviews. Then, the quantitative method was used among 298 experts in the fields of media, social capital, media terrorism, and social networks across the country to test the hypotheses. The results of the qualitative part of the study showed the category of "historical identification and structural conditions" as contexts and platforms, "media benefits and functions" as a causal condition, “social capital challenges of the emergence of media terrorism” as one of the challenging factors, and “interventions, regional, extra-regional and international networking” have played effective roles in choosing the strategy of media governance in the face of media terrorism. In order to deal with media terrorism, it is necessary to pay attention and identify the causal, contextual, international and challenging factors related to media terrorism so that managing the level of violence with hyper-realization in the media, proliferation of the grounds of violence with media coverage and psychological warfare and its methods in the media can be feasible.Keywords: Media Terrorism, Social Capital, social network, Strategic model
-
زمینه و هدف
آگاهی داشتن از این موضوع که از مجموع 40 بلای طبیعی، امکان بروز بیش از 30 نوع آن در کشور ایران متصور است، توجه جدی مسیولین و مردم به این تهدیدات غیرقابل انکار را ضروری می سازد و از آنجا که نیروهای انتظامی در تمام شرایط، وظیفه حفظ نظم و امنیت را به عهده دارد و در وضعیت های بحران ناشی از حوادث غیرمترقبه (به خصوص سیل) فعالیت تمام دستگاه ها، سازمان ها و نهادها مرهون همکاری فراجا است، بنابراین پژوهش حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ دهدکه الگوی راهبردی مدیریت انتظامی حین وقوع بحران ناشی از مخاطرات طبیعی (با تاکید بر سیل) توسط پلیس چگونه است؟
روشاین پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از نظر گردآوری داده ها در زمره پژوهش های کیفی– اکتشافی محسوب می شود. جامعه آماری خبرگان، مدیران وکارشناسان پلیس در حوزه مدیریت بحران استان لرستان است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی، برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده، در این روش، بعد از انجام 15 مصاحبه، عوامل اصلی و فرعی در مصاحبه های قبلی تکرار می شد و پژوهش گر به اشباع رسید. داده های کیفی لازم جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته هاکدهای فرعی و اصلی حاصل از مصاحبه های انجام شده با خبرگان، مدیران و کارشناسان حوزه مدیریت بحران در فرماندهی انتظامی استان لرستان بر اساس داده های استخراج شده در مجموع 127 شاخص است و در نهایت در قالب 11مولفه و 3 مقوله (شناسایی، پاسخ و بازیابی، پی جویی و تجسس) مدیریت انتظامی در زمینه حین وقوع بحران سیل، شناسایی و طبقه بندی شدند.
نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان می دهد؛ پیاده سازی الگوی طراحی شده در حین وقوع بحران در سه بعد شناسایی، پاسخ و بازیابی و پی جویی و تجسس در حوادث ناشی از بحران سیل موجب انجام بهینه و صحیح وظایف و جلوگیری از سردرگمی در ساعات اولیه شروع بحران شده و پلیس می تواند به عنوان سازمانی تاثیرگذار با نقشی قابل ملاحظه و اثربخش در مدیریت بلایا ظاهر شود و در نتیجه کاهش هزینه ها، بهبود عملکرد پلیس و وحدت رویه در مدیریت انتظامی بحران های طبیعی را به دنبال خواهد داشت.
کلید واژگان: الگو، الگوی راهبردی، بحران، مدیریت انتظامی، بحران های طبیعیawareness of the fact that through the total of 40 natural disasters may lead to more than 30 types in iran, serious attention is needed by the authorities to maintain law and order, and in case of emergency situations law enforcement agencies are responsible for maintaining order and security, and in order to reach the component of emergency law enforcement agencies during the flood crisis, what are the components of the strategic pattern of law enforcement as a result of natural disasters (with emphasis on flood)?
methodthis research is applicable in terms of general orientation purpose. on the other hand, حاضربه research is considered to collect data and qualitative research. the population of this study consists of experts, managers and police in the management of crisis management in lorestan province. to select the sample from the target sampling method, the judgmental sampling method is used. in order to collect data from the semi - structured interview technique used, in this method, after performing 15 interviews, the main factors were repeated the qualitative data were collected and analyzed using
findingssub - codes are derived from interviews conducted with law enforcement experts, in total 127 indices, based on theoretical basis of research, and 3 categories (identification, response), law enforcement management were identified during the occurrence of flood crisis
ConclusionThe results of the study show that the implementation of the designed pattern during the crisis of the شده crisis, the response of and the chase of caused.
Keywords: Pattern, strategic pattern, crisis, law enforcement -
این مقاله، به منظور بررسی تاثیر تدوین الگوی راهبردی دیپلماسی دفاعی بر ارتقای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران نگارش شده است. این تحقیق از نوع کاربردی - توسعه ای است و با غلبه رویکرد کیفی و روش موردی- زمنیه ای می باشد. شامل دو بخش اسنادی و میدانی(مصاحبه باخبرگان) است. یافته های پژوهش نشان داد مدل سازی و ارایه الگو در دیپلماسی دفاعی، از ضرورت های راهبردی ج.ا.ایران محسوب می شود. دیپلماسی دفاعی در ساختار راهبردی ج.ا.ایران از این منظر اهمیت دارد که می تواند سازوکار جدیدی برای ایفای نقش نهادهای دیپلماتیک نظامی در راستای ارتقای قدرت نرم ج.ا.ایران فراهم آورد. اهمیت دیپلماسی دفاعی تابعی از ضرورت های ایفای نقش منطقه ای و بین المللی ج.ا.ایران محسوب می شود. دیپلماسی دفاعی ج.ا.ایران باید بتواند زمینه های لازم برای بسط قدرت نرم ج.ا.ایران را به وجود آورد. در چنین وضعیتی، دیپلماسی دفاعی بخشی از معادله قدرت در عرصه بین الملل محسوب می شود. به هر میزان قابلیت قدرت نرم کشور برای مقابله با تهدیدات افزایش یابد. نیاز راهبردی برای بهره گیری از سازوکار متنوع تولید قدرت بیشتر می گردد. رویکرد موسع به قدرت نرم می تواند دامنه تهدیدات را به زمینه های فرصت ساز تبدیل کند که نتیجه آن در حوزه تعاملات با واحدهای سیاسی اعتمادسازی بیشتر است. در این جهت دیپلماسی سیاسی با درهم آمیختن دیپلماسی و دفاع در روندی نظام مند به ابزاری اثربخش تبدیل می شود که با بکارگیری و تولید قدرت نرم تلاش می کند تا از طریق تعامل ملی با سایر واحدهای نظام بین الملل، هدف راهبردی جمهوری اسلامی در پیشگیری و مقابله با تهدیدات مخرب محقق کند. به همین دلیل بازدارندگی به عنوان اصلی ترین ملاحظه در تایید حدود عملکرد دیپلماسی دفاعی مورد توجه قرار می گیرد.
کلید واژگان: الگوی راهبردی، قدرت نرم، دیپلماسی دفاعی، جمهوری اسلامیThe purpose of this essay is to examine the impact of building a strategic model of defense diplomacy on enhancing the Islamic Republic of Iran's soft power. This study is applied-developmental in nature, with a strong emphasis on qualitative approaches and case studies. It is divided into two sections: documentary and field (interview with experts). The findings indicated that modeling and modeling in defense diplomacy are two of the Islamic Republic of Iran's strategic imperatives. Defense diplomacy is critical to the Islamic Republic of Iran's strategic framework because it may give a new method for military diplomatic institutions to enhance the Islamic Republic's soft power. The relevance of defense diplomacy stems from the Islamic Republic of Iran's desire to play a regional and worldwide role. The Islamic Republic of Iran's defense diplomacy must be capable of laying the groundwork for the growth of the Islamic Republic's soft power. Defense diplomacy becomes an integral aspect of the equation of power in the international arena in such a circumstance. As the country's soft power capabilities for countering threats grows, the strategic need to use varied power generating mechanisms grows. A more expansive view of soft power may transform dangers into possibilities, leading in increased trust in interactions with political units. In this light, political diplomacy, by systematically merging diplomacy and defense, becomes an effective weapon for using and producing soft power in order to accomplish a strategic objective via national engagement with other units of the international system. Contribute to the Islamic Republic's prevention and counter-offensive against damaging threats. As a result, deterrence is seen as the primary factor in establishing the boundaries of defense diplomacy's role.
Keywords: Strategic Model, Soft Power, Defense Diplomacy, Islamic Republic -
زمینه و هدف
عوامل حیاتی موفقیت یک سازمان، تعداد محدودی از گلوگاه ها و پیشران هایی است که اگر مدیر سازمان با اصول مدیریت راهبردی آشنا بوده و بطور صحیح روی آنها متمرکز شود، باعث موفقیت سازمان در دستیابی به اهداف کلان می گردد. هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل حیاتی موفقیت ناجا تا پایان سند چشم انداز 1404 و ارائه الگوی مدیریت راهبردی عوامل موفقیت می باشد.
روشنوع تحقیق کاربردی- توسعه ای بوده و روش تحقیق آمیخته می باشد. مجموع عوامل موفقیت ناجا در قالب 16بعد، 61مولفه و231 شاخص شناسایی و پس از تنظیم پرسشنامه، بین دو جامعه نمونه آماری(کیفی25 نفر) بصورت گلوله برفی و(کمی50 نفر) با انتخاب هدفمند بر اساس ویژگی های از قبل تعیین شده، توزیع و پرسشنامه ها به کمک آخرین نسخه نرم افزار آماری SPSS18 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها و نتایجبر اساس تلفیق دیدگاه های نخبگان درون سازمانی و برون سازمانی، چهار عامل درون سازمانی (توسعه سیستم ها، راهبرد تعامل گرایی، فناوری های نوین، رضایت مندی کارکنان و دو عامل برون سازمانی(تعامل با ارکان امنیت ساز، جلب مشارکت های مردمی)به عنوان عوامل حیاتی موفقیت ناجا (گلوگاه ها) شناسایی شدند. و یک عامل(امنیت سیستم ها) نیز به عنوان عامل پیشران (شایستگی کلیدی) ناجا شناسایی و در نهایت با استفاده از نرم افزار تحلیل عاملی Smart Pls الگوی مدیریت راهبردی عوامل حیاتی موفقیت ناجا طراحی گردید.
کلید واژگان: عوامل حیاتی موفقیت، ناجا، سند چشم انداز 1404، الگوی راهبردی -
مجله راهور، پیاپی 20 (بهار 1396)، صص 9 -34منسجم نبودن الگوهای موجود در زمینه مدیریت ترافیک در کلانشهر تهران و ارائه راهکارهای بهینه در جهت «طراحی الگوی راهبردی برنامه ریزی و مدیریت ترافیک شهر تهران»، مسئله اساسی این پژوهش است که میتواند راهگشای مدیریت کلان ترافیک شهر تهران باشد. هدف اصلی این پژوهش، «طراحی الگوی راهبردی برنامه ریزی و مدیریت ترافیک شهر تهران» است. اهداف فرعی پژوهش عبارتند از: شناخت و تبیین و تعیین چالشها، آسیب ها و توانمندی های شهر تهران، شناخت ابعاد راهبردی مدیریت ترافیک شهر تهران، شناخت و بررسی چگونگی رابطه بین ابعاد راهبردی برنامه ریزی و مدیریت ترافیک شهر تهران و سوال اصلی پژوهش، چیستی الگوی راهبردی برنامه ریزی و مدیریت ترافیک شهر تهران است. این پژوهش از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی - همبستگی بوده و در فضای کیفی انجام شده است؛ در همین راستا نیز داده ها و یافته های پژوهش توصیف و تحلیل شد و آنگاه با استفاده از روش های آماری پیشرفته، میزان ارتباط و تاثیرگذاری آن ها و همبستگی ابعاد سنجیده شد. پژوهشگر پرسشنامهای را با یک مفهوم، 3 بعد، 17 مولفه و 45 شاخص تدوین و بین جامعه آماری 80 نفره به روش تمامشمار توزیع کرد؛ روایی پرسشنامه به تایید خبرگان رسید و میزان پایایی آن بر اساس آزمون ضریب آلفای کرونباخ، 0.964 تعیین شد. در تحلیل داده ها از آزمونهای علامت، رگرسیون، همبستگی و تحلیل مسیر برای سنجش میزان تاثیر و ارتباط آن ها استفاده شد و در پایان نتیجه میانگین کل پاسخ های ارائه شده در حوزه ها یا مفاهیم چهارگانه پژوهش به میزان 3.55 بود که بزرگتر از میانگین متوسط (3= ) و نزدیک به میانگین زیاد (4 ) می باشد و نتایج آزمون گویای معنی داربودن این اختلاف است؛ بنابراین نتیجه به دست آمده بیانگر تاثیر برنامه ریزی و مدیریت بر ترافیک شهر تهران است. همچنین آزمون ضریب همبستگی بین مفهوم برنامه ریزی و مدیریت از یکسو و ابعاد سه گانه از سوی دیگر نشان داد که میزان ضریب همبستگی بین ابعاد و حوزه ها یا مفاهیم پژوهش، 0.925 است که نشان از همبستگی بالا بین عوامل موثر پژوهش دارد. برای اجرای آزمون تحلیل مسیر و طراحی الگوی پژوهش، از ابعاد پژوهش به عنوان متغیرهای مستقل، از مفهوم اصلی پژوهش به عنوان متغیرهای میانجی و از برنامه ریزی و مدیریت راهبردی ترافیک شهر تهران به عنوان متغیر وابسته استفاده شد؛ نتیجه مجموع تاثیرهای مستقیم و غیرمستقیم برنامه ریزی و مدیریت، 0.175 بوده است. در پایان پژوهش نیز پیشنهادهایی ارائه شد.کلید واژگان: الگوی راهبردی، برنامه ریزی، مدیریت، شهر تهران
-
هدف مقاله حاضر ارائه الگوی راهبردی آموزش پلیس حرفه ای براساس متغیرهای محتوا محور تدوین شده است. سوالات مطرح شده عبارتنداز: 1)متغیرهای محتوا محور دخیل درآموزش پلیس حرفه ای ناجا ازنظرمتخصصان وخبرگان چیست؟ 2)مولفه های تشکیل دهنده متغیرهای محتوامحور درناجا کدامند؟ 3)الگوی راهبردی آموزش پلیس حرفه ای براساس متغیرهای محتوامحوردرناجا چه ویژگی هایی دارد؟ جامعه آماری شامل کلیه فرماندهان، معاونان، مدیران گروه های آموزشی وکارشناسان مراکزآموزشی ودانشگاهی نیروی انتظامی است، که به علت محدود بودن جامعه آماری، به صورت تمام شماری و دردوگروه آزمودنی، الف)متخصان وخبرگان؛ ب)کارشناسان ومدیران آموزش درناجا، اطلاعات جمع آوری شد. ابزاراصلی جمع آوری داده هابرای تجزیه وتحلیل وارائه الگوی راهبردی پرسشنامه محقق ساخته است. این پرسشنامه برآمده ازبخش کیفی پژوهش است وسوالات آن روی یک طیف(10-0)به سنجش وضعیت موجود ومطلوب متغیرهای محتوامحور دخیل درآموزش پلیس حرفه ای ناجا می پردازد. به منظورتجزیه وتحلیل داده های آماری ابتدا اطلاعات حاصل ازپرسشنامه، استخراج ودرجدول اصلی تنظیم شد وسپس از طریق نرم افزار spss18، statistical 8،lisrel دردوبخش پارامتریک وناپارامتریک با استفاده از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل تاییدی وتحلیل مسیر موردتجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته ها نشان داد ازنظرخبرگان چهارمتغیر:چشم اندازو ماموریت، اهداف وراهبردها، قوانین ومقررات و فرهنگ سازمانی ناجا به عنوان متغیرهای محتوامحوردخیل در الگوی راهبردی آموزش پلیس حرفه ای مطرح هستند. نتایج به گونه ی کلی نشان دادکه درتمامی سطوح مختلف الگوی راهبردی آموزش پلیس حرفه ای(شکاف بین وضع موجودومطلوب)وجوددارد و در بین متغیرهای محتوا محور، عنصرچشم انداز دارای بیشترین سهم درالگوی راهبردی آموزش پلیس حرفه ای است.
کلید واژگان: الگوی راهبردی، آموزش، پلیس حرفه ای، متغیر محتوا محور، ناجاThis study aims at presenting I.R.I Professional Police training strategic patterns based on content-based variables. The raised questions are as follows: 1. What are the content-based variables involved in I.R.I professional police training from experts’ perspectives? 2. What are the constituent elements of content-based variables in I.R.I Police? 3. What are the characteristics of I.R.I Professional Police training strategic patterns based on content-based variables? The statistical population of this study contains all of the commanders, assistants, heads of departments, and the experts of I.R.I Police training centers and university. Due to the limited population the data collected in a complete participation and in two experimental groups: 1. The scholars and the experts, 2. The specialists and training managers in I.R.I Police. The main data collection instrument for analyses and presenting strategic model is a researcher-made questionnaire. This questionnaire is derived from the qualitative section of the research and its questions address the assessment of the current and desired conditions of the content-based variables involved in I.R.I professional police training in a 0-10 scale. In order to analyze the statistical data, the obtained data were compiled in the main table and then the data were analyzed by SPSS 18, Statistical 8, Lisrel in two parametric and nonparametric units via exploratory factor analysis, confirmatory analysis, and path analysis. The results showed that from experts’ perspectives the four variables of mission and vision, objectives and strategies, laws and regulations and organizational culture are considered as content-based variables involved in I.R.I Professional Police training strategic patterns. The results generally showed that there is a gap between the desired and current conditions in all the different levels of the police professional strategic model and among the content-based variables, the vision element has the largest proportion in police professional strategic model.Keywords: Strategy, Education, Professional police, Content, based variable, I.R.I Police -
با توجه به روند روزافزون تصادفات در کشور و ضرورت ارتقای فرهنگ ترافیک و پراکندگی اقدامات موازی سازمان ها در راستای فرهنگ سازی و اقدامات آموزش، تاکنون الگوی منسجمی برای هماهنگی فعالیت های پراکنده سازمان های فرهنگی کشور که باعث اتلاف وقت، منابع و انرژی می شود، ارایه نشده است. بنابراین، باتوجه به هدف نهایی (کاهش سوانح رانندگی) و اهمیت موضوع و همچنین ضرورت ارایه الگوی راهبردی فرهنگ ترافیکی، این مطالعه در سال 1386 انجام گرفت. این مطالعه با روش طراحی مقطعی انجام گرفت. بعد از تهیه لیست خبرگان و متخصصان آزاد ترافیک کشور، با استفاده ازنمونه گیری تعمدی از گروه های متخصصان انتظامی وغیرانتظامی، تعداد نمونه های تحقیق تعیین شد. بدین ترتیب، به منظور ارایه ساختار مناسب آموزش وارتقای فرهنگ ترافیک به استخراج 5 مولفه موثر (مولفه های اصلی مرکزی الگو، پشتیبانی، نظام مدیریت، اصول ومبانی حاکم بر توسعه فرهنگ ترافیک و حوزه تعاملاتی محیطی) اقدام و بر همین اساس، پرسشنامه ای تنظیم و طراحی شد. از کل خبرگان و متخصصان آموزش عالی و متخصصان ترافیک کشور، دیدگاه تعداد 30 نفر مورد بررسی قرارگرفت. نقش موجود و مطلوب سازمان های مختلف در خصوص فعالیت های اجرایی فرهنگ ترافیک بررسی شد. شکاف بین نقش راهبردی موجود و مطلوب برای هر یک از سازمان های مورد نظر به دست آمد که در این میان فقط نقش موجود و مطلوب پلیس راه یکسان بود. همچنین فعالیت های موثر هر یک از سازمان های متولی و سازمان های اصلی متولی برای هر یک از فعالیت ها مورد بررسی قرار گرفت. برای اجرا و نهادینه کردن یک نظام نهایت، کمیته ها و کمیسیون های پیشنهادی در قالب نقش های سازمانی توسعه فرهنگ ترافیکی ارایه و سهم تصمیم گیری و مسیولیت پذیری در هریک از سازمان ها مشخص شد.
کلید واژگان: توسعه، فرهنگ ترافیک، الگوی راهبردی، نقشه سازمانی، پلیس راهنمایی و رانندگی، قانون و نظم، راهبرد
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.