به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « بازنمایی » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «بازنمایی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مولفه های زیباشناختی تصویر زنان در دیوارنگاره های شهر تهران
    جانان نجفی، عاصمه قاسمی*، تهمینه شاوردی
    زمینه و هدف

    این پژوهش با توجه به اهمیت جایگاه اجتماعی زن و نقش آفرین های او در عرصه های مختلف جامعه به بررسی بازنمایی چهره و مولفه های پوششی زنان در دیوارنگاری های شهر تهران می پردازد.

    روش

    روش این پژوهش در دسته مطالعات با رویکرد کیفی و روش نشانه شناسی قرار می گیرد. داده های این پژوهش شامل 80 دیواره نگاره در سطح شهر تهران است که با روش هدفمند از بین دیوارنگاره های سفارشی در میادین اصلی شهر تهران و برای بازنمایی چهره و مولفه های پوششی زن هستند، انتخاب شده اند. بازه زمانی انتخاب نقاشی های دیواری، خرداد و تیر ماه سال 1402 است. تعداد انتخاب داده ها با رسیدن به مرحله اشباع تعیین شد.

    یافته های پژوهش: 

    در تصاویر به کار رفته در نقاشی های دیواری شهر تهران، مولفه های پوششی بازنمایی شده در این تصاویر، به طور کامل دارای حجاب و پوشش کامل بود که با تنوع پوشش زنان جامعه همخوانی چندانی نداشت. چهره های بازنمایی شده در این تصاویر، فاقد هرگونه نشاط و زیبایی و بیشتر به صورت چهره های عبوس و غمگین بازنمایی شده است.

    نتیجه گیری

    بازنمایی چهره و پوشش زنان در نقاشی های دیواری، یک بازنمایی ناهماهنگ و بدون تطابق با واقعیت های زنان در جامعه است. این عدم تطابق در زمینه نوع پوشش و آرایش، ظاهر، به وضوح قابل مقایسه است. تصاویر بازنمایی شده در نقاشی های دیواری، زنانی فاقد هرگونه نشاط و شادابی و سرزندگی به تصویر درآمده اند.

    کلید واژگان: بازنمایی, نشانه شناسی, نقاشی دیواری, چهره زن, پوشش زن}
    Aesthetic components of the image of women in the murals of Tehran
    Janan Najafi, Acemeh Gacemi *, Tahmineh Shaverdi
    Background and purpose

    This research examines the representation of women's faces and clothing components in the wall paintings of Tehran, considering the importance of women's social status and their roles in different fields of society.

    Method

    The method of this research is included in the category of studies with qualitative approach and semiotic method. The data of this research includes 80 murals in the city of Tehran, which were selected with a purposeful method from among the custom murals in the main squares of the city of Tehran and to represent the face and clothing components of women. The period of choosing wall paintings is June and July of 1402. The number of data selections was determined by reaching the saturation stage.

    Findings of the research: 

    In the images used in the wall paintings of Tehran, the clothing components represented in these images were fully veiled and fully covered, which did not match the variety of women's clothing in the society. The faces represented in these pictures are devoid of any cheerfulness and beauty and are mostly represented as sullen and sad faces.

    Conclusion

    The representation of women's faces and clothing in wall paintings is an inconsistent representation and does not match the realities of women in society. This mismatch in the field of clothing and makeup, appearance, is clearly comparable. The images represented in the wall paintings are women without any vitality.

    Keywords: Representation, Semiotics, Wall Painting, Female Face, Female Clothing}
  • بازنمایی الگوهای مسلط فرهنگی برجامعه زنان ، در سینمای کیارستمی
    فریبا میرزایی نژاد اوجانی، مهناز رونقی*، حوریه دهقان شاد

    این مطالعه درصدد است به بررسی زن در سینمای کیارستمی در دوره های مختلف تاریخی و اجتماعی بپردازد تا الگوهای فرهنگی مسلط شده بر جامعه زنان را کشف و بازنمایی کند. در بر همین اساس، سه فیلم سینمایی شیرین، گزارش و ده، به عنوان میدان و نمونه مطالعه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. چارچوب نظری این مطالعه مبتنی بر نظریه ی بازنمایی است و از روش تحلیل نشانه شناختی بارت برای تحلیل وتفسیر داده ها استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، از آنجا که قدرت به طور تاریخی، اجتماعی ونمادین در دست مردان است، بنابراین مفاهیم و مقولات فرهنگی بر اساس نظام مردانه تعریف شده ومفاهیمی ذاتا غالب اند.این مفاهیم و مقولات در (فیلم گزارش)، در سوژه هایی منفعل و خشونت پذیر برساخته شده، در (فیلم شیرین) ناتوان و البته قابل استفاده در برخی مواقع به نفع شرایط مردانه و در (فیلم ده)، وابسته به تصمیمات وترجیحات جامعه مردان، بازنمایی شده اند که در واقع، زنان را دارای هویتی تابع و غیر مستقل معرفی میکند.به این ترتیب، زنان برای پیشرفت وتغییر در زندگی خود نه تنها با موانع ساختاری و اجتماعی روبرو هستند، بلکه ساختار نظام مردسالاری همچون وجدان در اعماق ذهن و اندیشه آنها جای گرفته و حتی در زمان عدم حضور خود نیز پیام قدرتمندی برای زنان میفرستد وبه آنها یادآوری میکند که طبق دستورات عمل کنند.

    کلید واژگان: فرهنگ, الگوهای فرهنگی, زن, سینمای کیارستمی, بازنمایی}
    Representation of dominant cultural patterns on women's society in Kiarostami cinema
    Fariba Mirzayi Nezhad Ujani, Mahnaz Ronaghi *, Horieh Dehghanshad

    This study aims to investigate women in Kiarostami cinema in different historical and social periods to discover and represent the cultural patterns that have dominated women's society.On this basis, three sweet movies, Report and Ten, have been selected as the field and sample of the study based on the purposeful sampling method. The theoretical framework of this study is based on the theory of representation, and Barth's semiotic analysis method was used to analyze and interpret the data. According to the results of the research, since the power is historically, socially and symbolically in the hands of men, therefore, cultural concepts and categories are defined based on the male system and are inherently dominant concepts.These concepts and categories in (the film report) are made in passive and violent subjects, in (the film Shirin) they are incapable and of course can be used in some cases for the benefit of men's conditions and in (the film Ten), they are dependent on the decisions and preferences of men's society. , have been represented which, in fact, introduces women as having a subordinate and non-independent identity.In this way, women face not only structural and social obstacles for progress and change in their lives, but the structure of the patriarchal system, like conscience, is deeply rooted in their minds and thoughts, and even in their absence, it sends a powerful message to women and to them. He reminds them to follow the instructions.

    Keywords: Culture, Cultural Patterns, Women, Kiarostami Cinema, Representation}
  • محمدحسین سرائی، رضا احمدی*

    چشم انداز، به عنوان یک بازنمایی، یک روش خاص برای دیدن است. چشم انداز تنها ایدئولوژی نیست، بلکه ایدئولوژی بصری و یک رابطه قدرت است؛ اعمال نظمی که در آن، یکی از روش های غالب مشاهده، جایگزین همه راه های دیدن می شود. هدف این مقاله، بررسی چگونگی بهره گیری از بیلبوردها و یادمان های تصویری برای ارائه گفتمان ها و تصویرسازی مورد نظر حاکمیت محلی در چشم انداز شهری دزفول است. برای دست یابی به این هدف ما تمامی بیلبوردها و یادمان های تصویری شهر را مورد بررسی نشانه شناختی و بازنمایانه قرار دادیم؛ سپس موارد مورد مطالعه را از نظر الگوهای تصویرشناختی دسته بندی کردیم و مشخصات هرکدام از آن ها را مورد بررسی قرار دادیم تا به تصویر روشنی از چشم انداز نشانه شناختی و طرح های بازنمایانه شهر دزفول برسیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با شروع جنگ و با توجه به صدمات وارده به شهر، حاکمیت محلی، ضرورت یک تصویرسازی جدید مرتبط با نقش دزفول در جنگ را احساس می کند. پس از جنگ، تصویرسازی مرتبط با روحانیت، به شکلی جدید و کاملا زمینه مند وارد چشم انداز شهری می شود. پس از چندین دهه تسلط این دو گفتمان، با به وجود آمدن ضرورت های جدید، گفتمان های نوظهور مانند مقاومت فرامرزی و تاریخی نیز وارد چشم انداز شهری دزفول شدند. در این زمینه می توان استدلال کرد که شهرهایی همانند دزفول، دست به نوعی بازاریابی سیاسی-ایدئولوژیک می زنند تا نقش خود را در گفتمان حاکم و حوادث کلیدی آن، به شکلی مهم تر و کلیدی تر نشان دهند.

    کلید واژگان: بازنمایی, بیلبوردهای یادبودی, چشم انداز, گفتمان, یادمان های تصویری}
    Mohammedhussain Sarai, Rrza Ahmadi*

    As a representation, landscape is a particular way of seeing. landscape is not only an ideology, but a visual ideology and a power relation. The purpose of this article is to investigate how to use billboards and visual memorials to present the desired discourses and imagery of local governance in the urban landscape of Dezful. To achieve this goal, all the billboards and visual memorials of the city are studied  in a semiotic and representational way. Then the studied cases in terms of imagery patterns were studied and the characteristics of each of them were examined to get a clear picture of the semiotic landscape and representative designs of the city of Dezful. The results of this research show that with the start of the war and considering the damage done to the city, the local government felt the need for a new image related to the role of Dezful in the war. After the war, imagery related to the clergy enters the urban landscape in a new and completely contextual way. After several decades of dominance of these two discourses, with the emergence of new necessities, emerging discourses such as cross-border resistance and historical also entered the urban landscape of Dezful. In this context, cities like Dezful engage in a kind of political-ideological marketing to show their role in the ruling discourse and its key events in a more important and key way.

    Keywords: Memorial Billboards, Visual Memorials, Representation, Discourse, Landscape}
  • ایلمیرا ساسانپور، افسانه ادریسی *، مجید توسلی

    در این مقاله به موضوع بازنمایی جنبش های اجتماعی زنان در فیلم های سینمایی حق رای، سرزمین شمالی، فرشته های آرواره آهنین، داستان رزا پارکس از دهه (2016-1920) ، پرداخته می شود. جنبش زنان، جنبشی سازمان یافته برای دستیابی به حقوق زنان وایدئولوژی برای دگرگونی جامعه است که هدف آن رویای دفع انواع تبعیض وستم نژادی می باشد.در این مقاله نویسنده با بررسی چهار فیلم سینمایی با روش کیفی و با بهره گیری از رویکرد نشانه شناسی چارلز سندرس پیرس و با نظریه کنش جمعی چارلز تیلی و نظریه های بنیادی فمینیسم می خواهد به این تحلیل برسد که فیلم های سینمایی تا چه حد در بازنمایی جنبش های اجتماعی زنان موثر خواهد بود. به نظر می رسد که فیلم های سینمایی نقش پررنگی در بیان و بازنمایی جنبش های اجتماعی زنان در جامعه دارند. یافته های تحقیق حاکی از آن بودند که معناهایی که در فیلم ها بازنمایی شده اند شامل: نفی وضع موجود وهویت ما محور، داشتن برنامه و رفتار جمعی سازمان یافته، مشخص بودن اهداف، داشتن ایدئولوژی، تعهدو الزام، مخالفت با رفتارهای خشونت آمیز، جنبش رادیکال، ارزشمندی، تعهد، وحدت بوده است.

    کلید واژگان: بازنمایی, فمینیسم, جنبش های اجتماعی, نشانه شناسی, فیلم های سینمایی زنان}
    Elmira Sasanpour, Afsaneh Edrisi *, Majid Tavasoli

    This article deals with the topic of Representation of the social movements of women since (1920-2016) in movies (Suffragette, The northern land , Iron javelin angels, The Rosa Parks Story ) . The women's movement is an organized movement to achieve women's rights and an ideology for the transformation of society, whose goal is the dream of eliminating all types of racial discrimination and oppression .In this article, the author examines four movies by qualitative and Charles Sanders Peirce's semiotic method and the theory of Charles Tilly’s collective action and fundamental theories of feminism wants to show that how effective movies are in representing social movements of women. Movies seem to play a significant role in representing the social movements of women in society. Research findings indicated that the meanings represented in the films have been: Negotiating the existing situation and oriented identity, having a plan and organized collective behavior, determine the goals, having ideology, obligation and commitment, opposition to violent acts, radical movement, worthiness , commitment and unity.

    Keywords: Social Movements, Representation, Women&Rsquo, S Movies, Feminism, Semiotics}
  • فرزانه حسام، احتشام رشیدی*، ابوالفضل دانایی
    یکی از راه های شناخت و درک هنجارهای هر جامعه، رجوع به بازتاب آنها در رسانه هاست. البته تصاویر قالبی و کلیشه ای که رسانه ها از افراد، گروه ها، نقش های اجتماعی، جوامع و فرهنگ ها ارائه می دهند؛ نحوه برخورد و رفتار مخاطبان با این افراد و گروه ها را در موقعیت های واقعی و رخ به رخ تحت تاثیر قرار می دهند. در این پژوهش بر اساس مدل سلبی و کاودری و با استفاده از روش نشانه شناسی به نحوه بازنمایی یکی از نقش های مادری یعنی «مادرشوهر» در دو سریال خانوادگی و پربیننده پخش شده در دو دهه اول بعد از انقلاب یعنی «پائیز صحرا» و «پدر سالار» که به صورت هدفمند انتخاب شده اند؛ پرداخته شد. نتایج بررسی ها نشان داد که تلویزیون در این دو سریال، رویکرد متفاوتی در به تصویر کشیدن مادر شوهر اتخاذ کرده است. در سریال اول، مادرشوهر فردی متمدن و شهری با جایگاه بالای اجتماعی و کاملا کلیشه ای و با صفات منفی چون مستبد، خودخواه، فتنه انگیز، خشن، عصبی، بدعنق و عبوس، بدگو و بد زبان، پر توقع، بهانه جو، ظالم، تفرقه انداز، سلطه گر و آزاردهنده و منفور بازنمایی شده است. در حالی که در سریال دوم، تلاش شده با اتخاذ رویکرد ضد کلیشه ای، تصویری متفاوت ارائه شود. به طوری که مادرشوهر فردی متواضع و فروتن، خوشبین، آرام و مهربان، متبسم و گشاده رو، قانع و کم توقع، مودب و خوش زبان، با احساس و با عطوفت و واقع گرا و در نهایت محبوب به تصویر کشیده شده است.
    کلید واژگان: بازنمایی, نشانه شناسی, تحلیل محتوای کیفی, سریال تلویزیونی, مادرشوهر}
    Farzaneh Hesam, Ehtesham Rashidi *, Abolfazl Danaei
    One of the ways to know and understand the norms of any society is to refer to their reflection in the media. Of course, stereotypes presented by the media about individuals, groups, social roles, communities and cultures, also affect the way the audience treats these individuals and groups in real and face-to-face situations. In this research, based on the Selby & Cowdery model and using the semiotic method to represent one of the mother roles, namely "Mother-in-Law" in two popular family series broadcast in the first two decades of the revolution, namely "Paeiz-e Sahra" and "Pedar Salar", Which were purposefully selected. In the first series, despite of the mother-in-law is a civilized and urban person with a high social status, but completely stereotypical and with negative traits such as authoritarian, selfish, seditionist, violent, nervous, grumpy and gloomy, slanderous and abusive, theologian, divisive, excuses, full Expectations, oppressors, domineering, annoying and hated are represented. While in the second series, by adopting an anti-stereotype approach, a different image was presented from what is in the minds. In this series, the mother-in-law is portrayed as a humble person, optimistic, calm and kind, smiling and open-minded, satisfied and low-expectation, Godly, polite and eloquent, with emotion and with compassion, realism and love.
    Keywords: Representation, Semiotics, Mother-In-Law, TV Series, Qualitative Content Analysis}
  • عاطفه نژادسالاری*، مهدی محمدی
    15 مهر 1402 (7 اکتبر 2023) حمله چند جانبه گروه حماس از نوار غزه به جنوب اسرائیل، این رویداد را به تیتر یک رسانه های سراسر دنیا تبدیل کرد. این اقدام که شروع درگیری های مسلحانه بین اسرائیل و گروه های شبه نظامی فلسطینی به رهبری حماس بود در رسانه ها بازنمایی گسترده یافت و رسانه ها براساس سیاست های خبری خود رویکرد خاصی در انعکاس این رویداد در پیش گرفتند. هدف این پژوهش بررسی بازنمایی رسانه ای جنگ اسرائیل و غزه در خبرگزاری ایرنا و سایت بی بی سی فارسی، سایت العربیه فارسی و سایت دویچه وله فارسی است. بدین منظور از روش تحلیل گفتمان انتقادی تئون ون دایک به منظور دستیابی به هدف پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رسانه های مذکور گفتمانی متفاوت از جنگ اسرائیل و غزه ارائه کرده اند که بیانگر موقعیت ایدئولوژیکی هستند که رسانه ها در آن مشغول به فعالیت هستند. در گفتمان خبرگزاری ایرنا بر این نکته تاکید شده است که بازگشت موضوع فلسطین به جایگاه اصلی اش در افکار عمومی جهانی هدف اصلی انجام عملیات طوفان الاقصی بوده است. درعین حال این مسئله پیامد عملکرد جامعه جهانی و به ویژه کشورهای جهان اسلام بوده است که به دنبال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بوده اند. در گفتمان بی بی سی فارسی اقدامات حماس عامل اصلی جنگ رخ داده تلقی شده و تصمیمات بعدی اسرائیل و جنگ به راه افتاده اقدامی تلافی جویانه بوده است. دویچه وله فارسی نیز دیدگاهی مشابه با بی بی سی فارسی دارد هرچند که در این زمینه تلاش می کند دین اسلام را عامل اصلی این اقدامات نشان دهد و آن را در تقابل با غرب نشان دهد. در گفتمان العربیه فارسی بر نقش ایران در این زمینه تاکید شده که رفتاری معامله گرانه داشته و مانع از دخالت حزب الله لبنان در این جنگ شده است. همچنین، در روزهای آغازین این عملیات العربیه فارسی آن را به سطح اقدامی فردی تقلیل داده است که از این طریق به دنبال کاهش اختلال در روابط اسرائیل با کشورهای عربی است.
    کلید واژگان: بازنمایی, تحلیل گفتمان انتقادی, جنگ اسرائیل و غزه, عملیات طوفان الاقصی}
    Atefeh Nejadsalari *, Mahdi Mohammadi
    Objective
    On October 7, 2023, the Hamas group launched a multi-pronged attack from the Gaza Strip to the south of Israel. This action, which was the beginning of armed conflicts between Israel and Palestinian militant groups led by Hamas, has been named the “Al-Aqsa storm operation” by Hamas and other armed Palestinian groups and “Black Saturday” or “Simchat Torah Massacre” by Israel.In today's world, the media, an integral part of human life, are the main tools people use to make sense of the world. The media's importance in war conditions and crises has doubled, and they have become the most essential sources of reliable information and awareness of the world and its changes.The start of the Hamas attacks on Israel quickly made headlines around the world, and based on their news policies, the media took specific approaches to reflecting this event. The present study investigates the media representation of the Israel-Gaza war in the IRNA news agency, BBC Persian website, Al-Arabiya Persian website, and Deutsche Welle Persian website.For this purpose, Theon Van Dijk's critical discourse analysis method was used in this article to investigate the media representation of the Israel-Gaza war in the IRNA news agency, BBC Persian website, Al-Arabiya Persian website, and Deutsche Welle Persian website and to answer the research questions including "1. How is the media representation of the Israel-Gaza war in different media outlets including IRNA news agency, BBC Persian website, Al-Arabiya Persian website, and Deutsche Welle Persian website?” and “2. What are the differences and similarities between the discourses of these media outlets in the construction of the Israel-Gaza war?”
    Methods
    Based on the presented definitions, discourse can be considered an intellectual system consisting of expressions and cognitive and epistemological attitudes that creates a specific way of thinking that serves the interests of a specific group. Some sociologists also consider discourse to be synonymous with ideology.Theon Van Dijk believes that ideology is the basis of common social representations of a group and influences attitudes, judgments, and what members of the group consider to be right or wrong. Van Dijk considers ideologies as cognitive symmetries of power and states that they should work best to serve the interests of a particular group.Critical discourse analysis seeks to answer the question of how discourses reproduce the involved macrostructures.
    Results
    The results of this research showed that the mentioned media have presented different discourses on the Israel-Gaza war, each expressing the ideological position from which they operate. Therefore, the media seek to construct reality rather than act as a mirror that reflects the developing events. IRNA news agency’s discourse emphasized that the return of the issue of Palestine to its rightful place in the world’s public opinion was the primary goal of carrying out the Al-Aqsa storm operation. At the same time, this issue is the consequence of the actions of the international community, especially some countries in the Islamic world that sought to normalize relations with the Zionist regime.IRNA news agency sees breaking the silence of the international community in response to the Palestinian issue and Israel's actions, disrupting the process of normalizing relations between the Arab governments and the Zionist regime, returning the Palestinian issue to its rightful place, and dealing a solid blow to the information and propaganda power of the Zionist regime among the achievements of this operation.In BBC Persian’s discourse, the actions of Hamas were considered to be the leading cause of the war, and the subsequent decision of Israel to start the war was seen as a retaliatory action. BBC Persian describes Hamas fighters as violent and merciless people who have attacked Israeli settlements without any warning and have committed terrible crimes in these areas; therefore, the international community should support the Israeli people and soldiers who are united to fight Hamas.
    Conclusions
    The result of this discourse-making method that was presented in the early days of the war was that when Israel attacked Gaza in the following months, BBC Persian was biased in reporting the fate of the people of Gaza and representing the crimes committed by Israel.In the review of Deutsche Welle Persian news website, a point of view similar to that of BBC Persian was observed; however, Deutsche Welle tried to show Islam as the main cause of these actions, placing Islam in opposition to the West. In this medium's discourse, Hamas is introduced as an ideology and political idea formed on the axis of religion. This issue has caused Hamas to emerge as a social movement that has many followers in Palestine, and the Palestinian people participate in what this group does by supporting Hamas's ideology. In this regard, Deutsche Welle refers to the battles and struggles of the Western allies of Israel with other Islamic extremist groups, such as Al-Qaeda and ISIS, to show Hamas as a part of the Islamic world, which past experiences have shown to be the birthplace of the most extremist ideas.Al-Arabiya Persian's discourse emphasized Iran's role as a negotiator in preventing Hezbollah's involvement in this war. In addition, in the early days of this operation, Al-Arabiya Persian reduced it to the level of an individual reaction, seeking to minimize the disruption of Israel’s relations with Arab countries. What is important to Al-Arabiya Persian is not to create tension in Arab-Israeli relations.
    Keywords: Representation, Critical Discourse Analysis, Israel-Gaza War, Al-Aqsa Storm Operation}
  • حفیظه مهدیان*
    فریب، یکی از مضامین اخلاقی و اجتماعی مهم است که در جامعه ما به مساله تبدیل شده است. از آنجا که رسانه در ساخت اجتماعی معنا موثر است، این مقاله سعی دارد با واکاوی آثار یکی از نخبگان سینمای ایران که در آثارش بر مساله فریب تمرکز کرده، به این مساله بپردازد که رسانه چه بازنمایی از فریب در جامعه دارد؟ از منظر بارت، رسانه، اسطوره ساز است و مسائل ایدئولوژیک را به مثابه اموری طبیعی بر جامعه تحمیل می کند. رویکرد برساختی در نظریه بازنمایی استوارت هال نیز قائل است، رسانه بازتاب واقعیت نیست و امر اجتماعی را بر مبنای ایدئولوژی شخصی برمی سازد. این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی، درصدد است تا ببیند فرهادی در آثارش چه اسطوره هایی از فریب و دروغ در جامعه ایرانی می سازد. تحلیل محتوای کمی نشان داد، فرهادی از بین 6مولفه فریب، بیش از همه بر «دروغگویی» و «پنهان کاری» در فیلم هایش تمرکز دارد. تحلیل محتوای کیفی نشان داد «شرایط فرهنگی- اجتماعی در ایران»، «مذهب و شریعت مداری»، و «نوع حکومت مداری»، از مولفه هایی است که در آثار وی تکرار شده اند و به عنوان عوامل فریب، بازنمایی شده اند.
    کلید واژگان: اسطوره, بازنمایی, فریب, فرهادی, سینما}
    Hafizeh Mahdian *
    Deception is one of the important moral and social themes that has become a problem in our society. Because media is effective in social construction of meaning, this article attempts to examine what the media has to say about deception in society by examining the works of an Iranian cinema elite who has focused on the deception issue. From Barth's perspective, the media is mythical and imposes ideological issues on society as natural matters. The rigid approach to Stuart Hall's theory of representation also holds that the media is not a reflection of reality and that the social is based on personal ideology. Using qualitative and quantitative content analysis, this article seeks to see what myths and deceptions Farhadi is creating in Iranian society. Quantitative content analysis revealed that Farhadi, of the six components of deception, focuses mostly on "lying" and "secrecy" in his films. Qualitative content analysis showed that "socio-cultural conditions in Iran", "religion and law", and "type of governance" were among the components that were repeated in his works and represented as deceitful factors.
    Keywords: Myth, Representation, Deception, Farhadi, Cinema}
  • محمد یزدانی نسب*، سمانه رحیمی
    در این مقاله قصد داریم تا چگونگی بازنمایی فرودستان در دو رمان مهم تنگسیر و سنگ صبور، نوشته صادق چوبک را بررسی کنیم. به این منظور، با نقد برخی از سنت های مطالعاتی بازنمایی فرودستان، از مفهوم درحاشیه -محصوربودگی برای تعریف فرودستی بهره بردیم. وضعیت فرودستی بر اساس مضامین استخراج شده از این دو اثر عبارت اند از: شیوه زیست به شدت غیراخلاقی در محیطی چرک و آلوده، آغشته به انواع انحرافات اجتماعی شدید از جمله قتل، فحشاء و کودک آزاری همراه با اعتقاد به خرافه هایی که زندگی را پیش می راند و اعتقادات مذهبی که دردها را تسکین می دهد. همچنین شاهد قربانی شدن فرودست به دست غیرفرودست منفرد و فرودستی مضاعف زنان هستیم. این تصویر از وضعیت فرودستی در نهایت منجر به خلق فرودست منفعل گردیده است. علاوه بر آن، فرودستان فارغ از تفاوت ها و تنوعات درونی، همگی با ویژگی های کم و بیش یکسان و یکپارچه بازنمایی شده اند و وضعیت فرودستی نه محصول عوامل ساختاری و کلان بلکه مخلوق شیوه رفتار، باورها، اعتقادات و در یک عبارت فرهنگ فرودستی است؛ در نتیجه، مقاومت امری کمیاب و بدیع شده و به ناچار قهرمان سازی شده است. بنابراین، با برجسته سازی کلیشه های رفتاری، شخصیتی و محیطی، فرودست به مثابه موجودیتی با ویژگی هایی ذاتی معرفی شده است. در نهایت وجود این کلیشه ها با خود کلیشه ها توجیه، وضعیت فرودستی به واسطه فرهنگ فرودستی بازتولید شده و فرودست مقصر، منفعل و نادان خلق شده است.
    کلید واژگان: فرودستان, کلیشه های رفتاری, محصوربودگی, بازنمایی, انفعال}
    Mohammd Yazdaninasab *, Samaneh Rahimi
    The aim of this paper is to explain how subalterns are represented in Tangsir and Sang-e Sabur, two novels by Sadeq Chubak, a renowned Iranian novelist. By critically reviewing some famous subaltern studies approaches, we have developed a new concept of subalternity: marginalized-enclosed subalterns. Subalternity, based on the themes of the mentioned novels, is depicted in the following ways: amoral life in a filthy and dirty situation; severe social deviances consisting of murder, depravity and child abuse; superstitious and religious beliefs that relieve pain. Subalterns are also represented in the novels as victims of individual non-subalterns, with women appearing as double victims. Therefore, this representation produces passive subalterns. Moreover, without considering diversity, subalterns have been represented as a homogenous group with more or less similar characteristics. Subalternity has not been represented as an outcome of macro social structures, but rather as an outcome of their behaviour and beliefs. Due to the said context, subaltern resistance has become rare, and inevitably, heroes have emerged. The subaltern has been introduced with certain inherent characteristics by emphasizing behaviour, characteristics, and environmental stereotypes, in addition to the absence of structural factors. As a result of subalternity culture, subalternity has been reproduced. Subalternity culture has also produced passive, guilty and ignorant subalterns.
    Keywords: The Subalterns, Behavioral Cliché, Closure, Representation, Passivity}
  • عبدالرضا زندی*، سید محمد مهدی زاده

    ارتباط نسل ها همواره در سینما دستمایه روایت داستان های گوناگونی بوده استو از این رو برخی فیلم های سینمای دفاع مقدس در دهه هفتاد، هشتاد و نود به ارتباط بین قهرمان نسل دفاع مقدس و نسل پس از آن و چالش های برآمده از تغییر شرایط به گونه ای نمادین پرداخته اند. سینما نقشی دو سویه دارد، به این معنی که از طرفی واقعیت های جامعه را به عنوان موضوع انتخاب و آنرا بازنمایی می کند و از سوی دیگر خود اقدام به ساخت واقعیت ها آنگونه که می خواهد، می کند. حال این سوال پیش می آید که چرا سینماگران جنگ به بازنمایی ارتباط نسلی در فیلم های جنگی می پردازند؟ این پدیده چگونه بازنمایی می شود و چه ویژگی هایی دارد؟ سویه دیگر مسئله این است که ژانر جنگ لاجرم باید قهرمان داشته باشد تا به نیاز مخاطب پاسخ دهد. بسیاری از آثار جنگی بر محوریت یک قهرمان و ماجراهای او شکل می گیرند و در واقع قصه ای قهرمان محور دارند بنابراین در بررسی سیر تطور عنوان پژوهش، بررسی ابژهسازی قهرمان که بازتاب ویژگیهای نسل جنگ است ضروری مینماید. برای پرداختن به بازنمایی ارتباط نسلی در سینمای دفاع مقدس از روش نشانه شناسی تلفیقی استفاده شد. در بخش نتیجه گیری پس از طرح تفاوت در ابژه های نسلی، نتیجه شد که تطور بازنمایی ارتباط نسلی در سینمای جنگ ایران از »زایایی فرهنگی؛ بحران نسلی و بحران هویتی» و »ابهام در تاویل جمعی؛ نمادسازی فرافرهنگی» در دهه هفتاد و هشتاد به «دیالکتیک نسلی؛ خلق ابژه قهرمان میان نسلی و در نتیجه همگرایی نسلی» در حرکت است.

    کلید واژگان: قهرمان, ارتباط نسلی, بازنمایی, سینمای جنگ, نشانه شناسی}
    Abdolreza Zandi *, Seyed Mohamad Mahdizadeh

    Generational relation has been always a theme to narrate different stories; Some war films in the seventies, eighties and nineties have symbolically addressed the relationship between the protagonist of war generation and the next generation and the challenges arising from changing circumstances. cinema choosing and representing social realities and constructing the realities in its own ways, on the other – one may ask why war filmmakers pay attention to generational relation? How is this phenomenon represented and what are its characteristics? War genre inevitably requires a protagonist to address its audiences’ needs. Many war films are based on a protagonist and his adventures and are in fact protagonist-centered stories. Thus, to review the evolution of generational relation representation in Iranian war cinema it is necessary to study the objectification of the protagonist, which reflects the characteristics of the war generation. To discuss about the subject a combined semiotics was used. In conclusion, we first present the differences within generational objects as well as different objects in each films and then, propose interpretative models based on the gathered data and applying Weber’s ideal type. Thus, the evolution of generational relation representation in Iranian war cinema proceeds from “cultural productivity; generational crisis and identity crisis” and “ambiguity in collective interpretation; Transcultural symbolism” in seventies and eighties to “generational dialectic; creation of an inter-

    Keywords: Protagonist, Generational Relation, Representation, War Cinema, Semiotics}
  • محمدحسن هاشم خانلو*، حسن بشیر

    مقاله ی حاضر با بهره گیری از چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (که با سه مرحله ی توصیف، تفسیر و تبیین خود معروف است)، به بررسی بازنمایی بافت سیاسی در فیلم «آژانس شیشه ای» (حاتمی کیا، 1376) می پردازد و پس از معرفی گروه های سیاسی موجود در زمان تولید متن، در جهت مشخص کردن موضع گیری فیلم در میان گفتمان های رقیب شان را اقدام می کند.پس از تحلیل استخراج انواع گفتمان (و تفاسیر آنها از زمینه های موقعیتی و بینامتنی) و تبیین آنها، ادعا شده است که آژانس شیشه ای با یادآوری نقش «جناح چپ سنتی» در دهه ی اول بعد از انقلاب (مخصوصا در دفاع از کشور در مقابل دشمن خارجی بعد از تهاجم عراق)، به بازنمایی مظلومیت و حذف شدن اعضای آن از سال 68 به بعد می پردازد که «جناح راست سنتی» تسلط پیدا کرده و گروه های جدیدی از جمله «راست مدرن» و «چپ مدرن» در ایران پیدا شده اند. در نهایت این فیلم امید دارد طبقه ی حاکم، بازگشت چپ سنتی به قدرت را میسر کنند.

    کلید واژگان: آژانس شیشه ای, بازنمایی, تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف, چپ سنتی, راست سنتی}
    MuhammadHassan Hashim Khanlou *, Hassan Bashir

    This research is conducted by leveraging Fairclough’s framework for Critical Discourse Analysis (which is famous for its three stages, Description, Interpretation and Explanation) to analyze the representation of the political context in the movie, The Glass Agency (Hatamikia, 1998) and after introducing the present wings and political groups at the time of production of the text, it will attempt to determine the movie’s position towards their rival discourses. After extracting discourse types (and their interpretation of situational and intertextual contexts) and explanations of them, It has been claimed that the movie the Glass Agency by reminding the role of “the Traditional Left Wing” in the first decade of post-revolution Iran (especially in defending the country against the foreign enemy after Iraq’s invasion), deals with the representation of oppression and exclusion of its members since the year 1989 in which “the Traditional Right Wing” has predominated and this movie desires the ruling class to facilitate the return of the traditional left to power.

    Keywords: The Glass Agency, Representation, Fairclough’s Critical Discourse Analysis, The Traditional Left, The Traditional Right}
  • حمیده حسین زاده، افسانه توسلی*

    این پژوهش به منظور بررسی فمینیسم سایبر در ایران و باهدف شناسایی مطالبات بازنمایی شده در شبکه های اجتماعی فمینیستی صورت گرفته است؛ این پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی است. در این مطالعه به منظور شناسایی مطالبات بازنمایی شده، محتوای شبکه های اجتماعی فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است، ازاین رو از مجموع 44 پیج شناسایی شده با دارا بودن شاخصه های مرتبط زیر: «1_اشاره های نشانه شناسی از رویکردهای فمینیستی در تنظیم متن و محتوای بکار رفته، 2_ وجود کلید واژه های فمینیستی و اندیشه های مرتبط در متن و محتوای بکار رفته، 3_ صفحات فعال فمینیستی بیان کننده ی مطالبات. 4_مرتبط بودن پست ها با مطالبات حوزه زنان. 5_ تمرکز در خصوص زن ایرانی، 6_ معرفی خود به عنوان فمینیست در قسمت مشخصات (بیو) این شبکه ها»، 16 پیج پرمخاطب با تعداد فالوور بیش از K50 مورد انتخاب و تحت تجزیه وتحلیل داده ای قرار گرفتند. تحلیل یافته های فاز کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت که درنهایت یک هسته ی اصلی تحت عنوان «رفع محدودیت های اعمال شده علیه زنان» و پنج مضمون اصلی شامل: «1. رفع بی عدالتی و نابرابری جنسیتی، 2. رفع محرومیت نسبی از مناسبات و تجربه زیسته، 3. رفع بحران عاملیت زنانه، 4. رفع کلیشه های برساخت حول گفتمان تبعیض، 5. رفع سرکوب و خفقان نظام مند» شناسایی شد. با توجه به این داده ها می توان نتیجه گرفت: فمینیست های سایبر با در نظر گرفتن پیش فرض «اعمال محدودیت های اعمال شده علیه زنان» دست به کنش هایی در میدان فضای سایبر می زنند که نتیجه ی آن بازنمایی مطالباتی در فضای مجازی به عنوان مطالبات زنان در میدان واقعیت می باشد.

    کلید واژگان: بازنمایی, تحلیل مضمون, شبکه های اجتماعی, سایبرفمینیسم, مطالبات زنان}
    Hamideh Hosseinzadeh, Afsaneh Tavassoli *

    This research was conducted in order to investigate cyber feminism in Iran and with the objectives of identifying the demands represented in feminist social networks. In the qualitative phase of this study, library sources were used to identify the demands represented, as well as to check the content of feminist social networks, therefore, a total of 44 pages were identified with the following related indicators: "1- Semiotic signs of feminist approaches in text editing and the content used, 2_ the presence of feminist keywords and related ideas in the text and content used, 3_ active feminist pages expressing demands. 4- The posts are related to the demands of women. 5- Focusing on Iranian women, 6- Introducing yourself as a feminist in the profile (bio) section of these networks", 16 popular pages with more than K50 followers were selected and subjected to data analysis. The findings of the qualitative phase were conducted using thematic analysis method, It is worth mentioning that in the current research, the classification has been done up to the level of main themes, And finally, the main themes have been obtained from the classification of minor themes, And we have reached 5 main themes. Classification at all levels has been done by manual coding, which finally resulted in a main core under the title of "removing restrictions imposed against women" and five main themes including: "1. Resolving gender injustice and inequality, 2. Resolving relative deprivation from relationships and lived experience, 3. Resolving the crisis of female agency, 4. Resolving stereotypes built around the discourse of discrimination, 5. According to these data, we can conclude: Cyber feminists take actions in the field of cyberspace, taking into account the premise of "applying restrictions against women", which results in the representation of demands in cyberspace.

    Keywords: Cyber Feminism, Claims Represented, Social Networks, Women}
  • نسرین محمدپور، مسعود تقی آبادی*، وحید شالچی
    این پژوهش درصدد فهم شیوه های برساخت و بازنمایی سوژه زن مطلقه در سینمای دهه اخیر ایران است که با بهره گیری از روش نشانه شناسی و تلفیق رویکردهای بارت و فیسک و سلبی و کاودری و چارچوب نظری مبتنی بر ایدیولوژی از منظر آلتوسر و نظریه بازنمایی «هال» صورت گرفته است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 3 فیلم (ناهید، رگ خواب و اینجا بدون من) برای تحلیل گزینش شد. نتایج نشان می دهد که طبقه اجتماعی پایین، در معرض قضاوت قرار داشتن، نگاه مغرصانه مردم به زنان مجرد مطلقه، بی توجهی و سوء ظن جامعه نسبت به زنان مستقل و مطلقه، بازتولید چرخه خشونت از جانب آنها و جامعه، وضعیت رفتاری، معیشتی، اقتصادی و رفتاری نامطلوب و در نهایت نمایش بازیابی زنانگی در محیط هایی مثل آشپزخانه از جمله مهمترین رمزگان ایدیولوژیکی است که در فیلم ها معنا یافته است. همچنین پیروی از ایدیولوژی (مردسالاری) باعث می شود زنان نیز آن را درونی کنند و عامل بازتولید آن گردند مانند زن صاحب خانه در فیلم رگ خواب. همچنین کنش های سوژه زنان مطلقه و پذیرفتن نقش های تحمیلی از جانب جامعه به عنوان یک زن و یک مطلقه آن را تبدیل به سوژه ای از درون تهی شده می کند که نقش های مختلف او را دچار یاس می کند. همچنین ایدیولوژی مردسالارانه چنان در افراد جامعه و مناسبات روزمره مردم، سنت و خانواده ریشه دوانده است که زن مطلقه تبدیل به سوژه منقادشده ایدیولوژی می شود و کنش خلاف جهت آن منجر به بازخواست شدن از جانب افراد مسحور آن ایدیولوژی می شود.
    کلید واژگان: بازنمایی, سوژگی, زن مطلقه, سینمای ایران, نشانه شناسی}
    Nasrin Mahammadpour, Masoud Taghiabadi *, Vahid Shalchi
    This study seeks to understand the ways of constructing and representing the divorced female subject in Iranian cinema of the last decade. The research has been done by using the method of semiotics and combining the approaches of Barthes, Fisk, Selby & Cowdory and the theoretical framework based on Subjectivity from Althusser's point of view and Hall's representation. Using Purposeful sampling, three films (nahid, rage khab and inja bedoone man) were selected for analysis. The results indicate that the lower social class, being exposed to be judged, people's biased view of divorced single women, society's indifference and society's suspicion of independent and divorced women, the reproduction of a cycle of violence by them and society, Behavioral, living, economic, and unhealthy behaviors and showing the recovery of femininity in environments such as the kitchen are among the most important ideological codes that have found meaning in these films. Adherence to ideology (patriarchy) is also so blind that women, as subordinates, internalize and reproduce it themselves, like the landlady in rage khab. Also, the patriarchal ideology is so ingrained in the people of society and in the daily relations of people, tradition and family that the divorced woman becomes the obedient subject of ideology and acting against it leads to questioning by individuals that becomes fascinated by ideology.
    Keywords: Representation, subjectivity, Divorced woman, Iranian cinema, Semiotics}
  • محمدحسین سرایی*، رضا احمدی

    گفتمان روحانیت در کنار گفتمان دفاع مقدس، ساختار نمادین و معناشناختی شهر دزفول را شکل داده اند. بر این اساس، ما در این پژوهش با تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول، به دنبال تفسیر رویکردهای مختلف بازنمایانه از گفتمان روحانیت در چشم انداز شهری دزفول هستیم. بدین منظور ما تمامی میادین، خیابان ها، بیلبوردها، یادمان ها و سایر آثار مرتبط با روحانیت و نیز و رویکردهای تصویرسازانه حاکم بر آن ها را موردبررسی قرار می دهیم. به طورکلی ورود گفتمان روحانیت به چشم انداز شهری دزفول را می توان به دو دوره تقسیم کرد. دوره اول که در سال های ابتدایی انقلاب اتفاق می افتد، رهبران و شخصیت های مهم انقلابی مورد بزرگداشت قرار می گیرند. اما کلیت چشم انداز شهری در دوره دوم به شدت متاثر از روحانیون بومی می باشد. بر همین اساس و به منظور بازنمایی شهر دزفول به عنوان شهری مذهبی که خاستگاه روحانیون برجسته بوده است، تصویرسازی شهری عموما به سوی روحانیون بومی تغییر مسیر داده است. به نظر می رسد که در این زمینه حاکمیت محلی در دزفول سعی در تطبیق هویت و ارزش های محلی باارزش ها و مفاهیم ملی و حاکمیتی دارد. درواقع کلیت چشم انداز شهری دزفول سعی در بازنمایی فرهنگ، ارزش ها و شخصیت های محلی و بومی در چارچوب گفتمان ها و ارزش های کلی حاکمیتی دارد.

    کلید واژگان: بازنمایی, جامعه-نشانه شناسی, چشم انداز, شهر-متن, یادمان, گفتمان روحانیت}
    Mohammadhosein Saraei *, Reza Ahmadi

    The discourse of the clergy along with the discourse of holy defense have shaped the symbolic and semantic structure of the city of Dezful. Based on this, in this research, we are looking for the interpretation of various representative approaches of the discourse of the clergy in the urban landscape of Dezful, with a socio- semiotic analysis of the representation of the clergy in the urban landscape of Dezful. For this purpose, we examine all the squares, streets, billboards, monuments and other works related to the clergy as well as the image-making approaches roling them. In general, the entry of the discourse of the clergy into the urban landscape of Dezful can be divided into two periods. The first period, which takes place in the early years of the revolution, commemorates important revolutionary leaders and personalities. But the whole urban landscape in the second period is heavily influenced by the native clergy. Based on this and in order to represent the city of Dezful as a religious city that was the origin of prominent clerics, urban imagery has generally changed its direction towards local clerics. It seems that in this context, the local government in Dezful is trying to reconcile local identity and values with national and sovereign values and concepts. In fact, the entire urban landscape of Dezful tries to represent local and indigenous culture, values and personalities in the framework of general governance discourses and values.

    Keywords: Representation, Society-Semiotics, Landscape, City-Text, Memorial, Clergy Discourse}
  • هانیه مهدیار، الهام اکبری*، طوبی شاکری
    هدف

    در این مقاله تلاش شده تا به بازنمایی هویت جنسیتی در کتب درسی دوره متوسطه دوم پرداخته شود. ایده اصلی این مقاله این است که الگوهای جنسیتی در جامعه به واسطه ابزارهای گفتمانی مسلط بازتولید شده و سعی در طبیعی سازی برخی نقش های جنسیتی موجود و یا استمرار آنان در جامعه را دارند. یکی از مهمترین این ابزارها کتاب های درسی است که تلاش دارد در دوران حساس اجتماعی شدن و فرهنگی شدن الگوهای مسلط و مرحج جنسیتی را برای شکل دهی به هویت جنسیتی نوجوانان درونی سازی کند و این کار را از طریق برجسته سازی نقش های مرجع و مطلوب در کتاب های درسی انجام می دهد.

    روش شناسی: 

    برای پاسخ به سوال پژوهش و ارزیابی مساله، از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل متون درسی دوره متوسطه دوم استفاده شد. واحد تحلیل در این پژوهش شخصیت های زن و مرد در غالب تصاویر و نوشتار بوده است. جامعه نمونه پژوهش شامل کتاب های درسی متوسطه دوم (در سه پایه اول، دوم و سوم) بود. در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند استفاده شد و تمام محتواهایی که به نوعی به مسائل مرتبط با جنسیت پرداخته اند، مورد تحلیل قرار گرفته است.

    یافته ها

    نتایج این پژوهش ها تائید مفروض اصلی این پژوهش بوده و نشان می دهد که الگوهای هویتی سنتی در بازنمایی های هویتی زنانه در کتب درسی در ابعاد مختلف آن وجود داشته به گونه ای که بازتولید کننده هویت های سنتی برای زنان به عنوان الگوهایی از زن نمونه و موفق بوده است. همچنین داده های ما نشان می دهد که این متون سعی در طبیعی سازی این الگوهای هویتی داشته است و تلاش کرده است تا با مطلوب نشان دادن برخی از نقش های سنتی زن درون خانواده، فعالیت های نقشی و اجتماعی زنان را به عنوان امری فرعی در هویت آنان نشان دهد. به نظر می رسد در این راستا کتاب های درسی به میزان زیادی تغییرات اجتماعی درون جامعه را نادیده گرفته و یا آن را به عنوان آسیب اجتماعی معرفی می کند. بر همین مبنا هویت مطلوب زنانه از نظر گفتمان اصلی، شامل زنان خانه داری می شود که تلاش دارند تا نقش های خانه داری را به شکل مطلوبی انجام دهند. از این رو زن موفق کسی خواهد بود که بتواند به بهترین وجهی در جهت رضایت همسر و فرزندان خود حرکت کرده باشد. بنابراین عمدتا مواردی نظیر احساس مادرانگی، برخورداری از عواطف و احساسات، کانون مهرورزی و مواردی از این دست جزو مولفه های دختران دانش آموز در تفسیر هویت جنسیتی آنان بوده است که به مثابه نقطه قوت زنان در ایفای این نقش مورد تاکید قرار گرفته است. همچنین زمانی که زنان در کارهای خانه و تربیت فرزند نقش دارند و نقش مادر و خانه دار را ایفا می کنند، با نوعی مطلوبیت حسی و عاطفی همراه می شود.همچنین داده های به دست آمده نشان می دهد که در مقایسه با مردان، زنان به میزان بسیار کمتری در مشاغل بیرون و نقش های اجتماعی بازنمایی می شوند و به نظر می رسد، نظام آموزشی کنونی، با پنهان کردن و یا بازنمایی کمتر مشاغل زنان، سعی در افزایش تاکید بر نقش زنان در خانه دارد

    کلید واژگان: بازنمایی, هویت جنسیتی, زنانگی, مردانگی, گفتمان مدرسه}
    Hanieh Mahdiyar, Elham Akbari *, Toba Shakeri
    Purpose

    In this article, an attempt was made to discuss the representation of gender identity in the textbooks of the second secondary school. The main idea of this article was that the gender patterns in the society are reproduced by means of dominant discourse and it is tried to naturalize some existing gender roles or their continuation in the society. One of the most important of these tools is textbooks, which try to internalize the dominant gender patterns in the sensitive period of socialization in order to shape the gender identity in teenagers and to do this, they highlight the desirable and reference roles in textbooks.

    Methodology

    To answer the research question, the qualitative content analysis method was used to analyze the textbooks of the second secondary school. The unit of analysis in this research was male and female characters in the majority of images and writing. The sample population of the research included the second secondary school textbooks (in the first, second and third grades). In this research, purposeful sampling was used, and all the contents that somehow dealt with issues related to gender were analyzed.

    Findings

    The research results supported the main hypothesis of this research and showed that traditional identity patterns existed in different dimensions of female identity representations in textbooks and that traditional female identities were indicated as exemplary and successful women. Also, our data showed that these texts aimed at naturalizing these identity patterns and tried to show women's social roles and activities as having secondary importance through displaying some of the traditional roles of women in the family as desirable. In this regard, it seems that the textbooks largely ignore the social changes in the society or introduce them as a social harm. On this basis, according to the main discourse in these textbooks, the ideal female identity is composed of housewives who try to fulfill their roles as housewives in a desirable way. Therefore, a successful woman will be the one who can move in the best way towards the satisfaction of her husband and children. Therefore, things such as the motherhood feelings, possessing emotions and feelings, being the center of affection and love, and the like are mainly among the components of gender identity interpretation for female students and playing this role is emphasized as a strength for women. Moreover, when women play a role in housework and raising children and play the role of mother and housewife, it is associated with a kind of sensory and emotional favorability. Also, the obtained data showed that compared to men, women are represented to a much lesser extent in outside jobs and social roles, and it seems that the current educational system tries to increase the emphasis on women's role in the home by hiding or underrepresentation of women's jobs.

    Keywords: : Representation, Gender Identity, Femininity, masculinity, school discourse}
  • فردین محمدی *

    پرسش اصلی مقاله حاضر این است که در سریال «آقازاده»، میدان قدرت چگونه بازنمایی شده است. در راستای پاسخ به این پرسش، از نظریه پیر بوردیو به مثابه چشم انداز نظری بهره گرفته شد. به لحاظ روش شناسی نیز از روش ساختارگرایی تکوینی بوردیو استفاده شد و این متن در سه سطح عادت واره، ساختار، و رابطه میدان قدرت با میدان های دیگر، با به کارگیری روش تحلیل اسنادی و فن تحلیل مضمون، بررسی شد. نتایج به دست آمده، بیانگر این است که میدان قدرت، به لحاظ ساختاری، میدانی است ناهمگون و سلسله مراتبی و محل رقابت و منازعه بین عاملان اجتماعی با عادت واره مذهبی عدالت محور و عاملان اجتماعی با عادت واره اقتصادی و دنیاگرایانه. به لحاظ ارتباط فرامیدانی، میدان قدرت به طور مستقیم و غیرمستقیم با همه میدان های اجتماعی رابطه دارد و این رابطه به گونه ای است که ساختار میدان های اجتماعی دیگر را تحت تاثیر ساختار خود قرار داده است؛ نفوذ عاملان اجتماعی منفعت طلب میدان قدرت بر میدان قانون، سیاست، عدالت و قضا، و اقتصاد، از یک سو، موجب کاهش استقلال نسبی این میدان ها و از سوی دیگر، موجب گسترش فساد در آن ها شده است. البته استقلال نسبی بیشتر میدان عدالت و قضا، موجب شده است که عاملان اجتماعی عدالت محور میدان قدرت، توان نظارت و بررسی بیشتری بر فعالیت عاملان اجتماعی میدان های دیگر داشته باشند و بتوانند فعالیت های غیرقانونی عاملان اجتماعی منفعت طلب میدان های اجتماعی، ازجمله میدان قدرت، را با دقت رصد و کنترل کنند و شبکه قدرت فسادآمیزی که در جامعه شکل گرفته است را شناسایی و ریشه کن کنند. این به آن معناست که باید به آینده امیدوار بود.

    کلید واژگان: میدان قدرت, بازنمایی, عادت واره, بوردیو}
    F. Mohammadi *

    The main issue of the present study is how the power domain is represented in the TV series Aghazadeh. In order to answer the problem, Pierre Bourdieu's theory was used as an approach. Methodologically too, Bourdieu's Genetic Structuralism was used and this text was analyzed at three levels of habitus, structure and relationship between power and other fields using document analysis research method and thematic analysis technique. The results indicate that the power domain is structurally heterogeneous and hierarchical as well as a place of competition and conflict between l agents with religious-traditional habits and agents with economic and worldly habits. In terms of intra-field relationship, the power field is directly and indirectly related to all social domains, and it has affected other structured such as justice, economy, law and politics. The influence of utilitarian agents of the power field on these has reduced the relative independence of these fields on the one hand, and has led to the spread of corruption on the other. Of course, the greater relative independence of the justice field has made it possible for justice-oriented social agents to monitor and investigate the activities in other fields, control illegal activities of other social agents carefully, and eradicate the corrupt power network in the society. This means that one must hope for the future.

    Keywords: power field, representation, habitus, Bourdieu, Aghazadeh series}
  • فاطمه زهرا امیرابراهیمی خوشمهر*، سید مهدی مقیم نژاد حسینی، محمدرضا مریدی

    عکاسی مستند اجتماعی ایران، سهم اندکی در بازنمایی مسئله فرودستی داشته است؛ و بر خلاف ادعای ثبت صریح و بی دخل و تصرف، آنچه از فرودستی بازنمایی می کند، متکی بر گفتمان های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. هدف مقاله حاضر تحلیل بازنمایی عکاسانه فرودستی در بستر گفتمان های هژمونیک سال های انقلاب و پس از آن است. بدین منظور عکس های مستند اجتماعی ایران بین دهه های 1350 تا 1390 به روش تحلیل گفتمان، مورد تحلیل واقع شدند. با نمونه گیری هدفمند از عکس های مستند اجتماعی ایران، نشان داده می شود که گفتمان فرودستی به تعبیر فوکو با برجسته سازی چه گزاره هایی در هر دهه صورت بندی شده و عکاسی به عنوان آپاراتوس نهادی، چگونه آن را بازنمایی کرده است. نتایج این مقاله نشان داد که بازنمایی عکاسانه گفتمان فرودستی به سه دوره متمایز قابل تفکیک است؛ اول، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «رنجبر انقلابی» و «مستضعف» در گفتمان اجتماعی دهه 1350، اغلب با بازنمایی بدن هایی آرمانی و انقلابی به مثابه نمادی از مقاومت به صحنه انقلاب فرا خوانده شدند. دوم، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «قشر آسیب پذیر» در گفتمان فرهنگی، اغلب با بازنمایی بدن هایی منفعل، بیکار و معرف معصومیت از دست رفته در جامعه هنجارمند دهه 1370 با صورتی استحاله یافته به گالری ها راه یافتند. سوم بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «نابهنجار»، «کمتر برخوردار» یا «گروه های غیرمولد» در گفتمان سیاسی دهه 1390، اغلب با بازنمایی بدن هایی گروتسک و اگزوتیک به مثابه گروه های بالقوه بزهکار یا مجرمان، با فروکاست به ابژه ناکارمد جامعه مصرفی با تبعید به نا مکان هایی دور از جامعه به انقیاد درآمده و نامرئی شدند.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, میشل فوکو, فرودست, بازنمایی, عکاسی مستند اجتماعی ایران}
    Fatemeh Zahra Amirebrahimi Khoshmehr *, Mehdi Moghimnejad Hosseini, MohammadReza Moridi

    Social documentary photography of Iran has a small contribution in representing the problem of subalternity and contrary to the claim of pure depiction, the photographic representation of subalternity relies on social, cultural and political discourses. The aim of this article is to analyze the discourse of subalternity in its photographic representation. For achieving this, the social documentary photos of Iran between the 1970s and 2010s, have been studied by purposive sampling in the qualitative method of discourse analysis. According to Foucault's interpretation it is shown how photography as an institutional apparatus has represented the discourse of Iran’s subalternity which have been formulated by foregrounding some statement in each decade. The results of this article showed that the photographic representation of the discourse of subaleternity can be divided into three distinct periods; First, the representation of the subaltern with the main statement of "proletarit" and "mustazaf" in the social discourse of the 1970s were often called to the scene of the revolution by representing ideal bodies as a symbol of resistance. Second, the representation of the subaltern with the main proposition of "vulnerable class" in the cultural discourse of the 1990s, which often becoming visible in a metamorphosed form in the gallery by the representation of passive and idle bodies with the lost innocence. Third, the representation of the subaltern with the main statement of "abnormal", "less privileged" or "unproductive groups" in the neoliberalism discourse of the 2010s, often became subjugated and invisible as potential criminals by the representation of grotesque and exotic bodies, then being exiled to places far away from the consumer society.

    Keywords: Discourse analysis, Michel Foucault, Subaltern, Representation, Iran's social documentary photography}
  • بهرام رضایی ویشه سرایی*، محمدعلی خزانه دارلو، محمود رنجبر

    یکی از مهم ترین آثاری که در آن تصویر دیگری اعم از «دیگری درون فرهنگی» و «دیگری برون فرهنگی» انعکاس می یابد، سفرنامه است. در این نوع از نوشته ها تصاویر زنان، مردان، شهرها، مکان های خاص زیارتی، سیاحتی و... می تواند سوژه تصویرپردازی قرار گیرد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی با تلفیق سه رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، بازنمایی و تصویرشناسی نوشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل بازنمایی انواع تصاویر زنان و پیش فرض هایی است که نویسنده در چارچوب آن به این نوع از بازنمایی اقدام کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در سفرنامه از پاریز تا پاریس زنان با ملیت های شرقی و غربی به دو دسته تقسیم می شوند: زنان تاریخی و زنان معاصر؛ نویسنده تصاویر زنان تاریخی را به صورت غیرمستقیم و از طریق مطالعه متن ها (بینامتنی) بازنمایی می کند و بازنمایی تصاویر زنان معاصر را -که یا با تجربه حضوری به صورت مستقیم با آن ها در ارتباط بوده یا به صورت غیرمستقیم از طریق ارتباط با دیگران (بیناشخصی) مطالبی درباره آن ها شنیده- با تجربه ترکیبی (ترکیبی از تجربه حضوری و بیناشخصی) انجام می دهد. دراین سفرنامه عنوان های مختلف نویسنده در سایه هویت برساخت «استاد روشنفکر تاریخ» قرار می گیرد و با همین هویت تصویر زنان معاصر و زنان درباری و عامه تاریخی در شرق و غرب بازنمایی می شود..

    کلید واژگان: گفتمان, بازنمایی, تصویرپردازی, زنان, از پاریز تا پاریس}
    Bahram Rezaei Vishesheraei *, MohammadAli Khazane Darlo, Mahmood Ranjbar

    One of the most important works in which the image of another, both "intra-cultural other" and "extra-cultural other" is reflected, is the travelogue. In this type of writing, images of women, men, cities, special places of pilgrimage, tourism, etc. can be the subject of imagery. This article is written in a descriptive-analytical way by combining the three approaches of critical discourse analysis,  representation and imagery. The purpose of this research is to analyze the representation of various types of images of women and the assumptions that the author made in the framework of this type of representation. The results of the research show that in the travelogue "From Pariz to Paris" women with eastern and western nationalities are divided into two categories: historical women and contemporary women. The author represents the images of historical women indirectly and through the study of texts (intertextual) and the representation of images of contemporary women - who is either directly connected with them through personal experience or indirectly or directly , through communication with others (impersonal),has heard about them - with a combined experience (combination of face-to-face and impersonal experience).In this travelogue, the various titles of the author are placed in the shadow of the identity of "master intellectual of history" and with this identity, the image of contemporary women and historical court women and public women in the East and West is represented.

    Keywords: discourse, Representation, Imaging, Women, from Pariz to Paris}
  • فاطمه بهشتی، حدیثه اسفندیار *

    تلویزیون یکی از مهمترین ابزارهای جامعه پذیری در جوامع امروزی است و سریال های تلویزیونی، یکی از بهترین ابزارها در انتقال و تغییر ارزشهای و باورهای زندگی اجتماعی به شمار می روند. مسیله اصلی تحقیق، نحوه بازنمایی سبک ازدواج در یکی از سریال های پربیننده تلویزیون در خانواده های مذهبی در دهه 80 است. برهمین اساس با استفاده از تحلیل نشانه شناختی، به بررسی سریال پربیننده فاصله ها پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان داد که هر چند ازدواج واقعیتی تاریخی در ابعادی جهانی است و انواع مختلفی از سبک ها را شامل می شود، اما نحوه نمایش تلویزیون از روش های همسرگزینی، همیشه صورتی محدود و هدفمند داشته است. دراین سریال با سه نوع بازنمایی ازدواج روبه رو بوده ایم؛ ازدواج سنتی، ازدواج نیمه سنتی و ازدواج مدرن که هر کدام از این شیوه ها با دلالت های رسانه ای مختلف رمزگذاری شده اند. در این سریال تلاش می شود که سبک ازدواج نیمه سنتی به عنوان الگوی مطلوب در سیما ترویج شود.

    کلید واژگان: بازنمایی, ازدواج, نشانه شناسی, خانواده های مذهبی}
  • صدیقه رضایی پاشا، فریده شریفی فر، محمود شارع پور*، علی اصغر کیا

    هدف از نگارش این مقاله، بازنمایی جنسیت در خبرهای ورزشی المپیک 2020 توکیو و 2016 ریو و تحلیل آن از دیدگاه جامعه شناسی است. این تحقیق به روش پژوهش کیفی و با استراتژی تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری، کلیه مطالب روزنامه شرق سال 1395 و 1400 است. نمونه گیری آماری به صورت هدفمند انتخاب گردید که شامل 418 داده متنی (خبر، گزارش، مصاحبه و مقاله) در روزنامه شرق در بازه زمانی برگزاری هر یک از المپیک های مذکور می باشد برای سنجش روایی از روش « ممیزی کردن از سوی داور » و سنجش پایایی از روش «هولستی» استفاده شد . در تحقیق حاضر بر اساس روندی مشخص در تحلیل مضمون،داده های متنی روزنامه شرق در فرآبند کدگذاری در سه سطح مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده و مضامین فراگیر دسته بندی گردیدند مقایسه نتایج بدست آمده از تحلیل مضمون روزنامه شرق در دو بازه زمانی برگزاری دو المپیک نشان می دهد که در عین حالیکه در المپیک 2016 ریو رویکرد این روزنامه مبنی بر مفاهیم «هژمونی»، « استعاره های ورزشی» و « فراواقعیت»بوده است اما در المپیک 2020 توکیو مشاهده گردید علاوه بر تشابه نتایج با رویکرد و سیاست خبری در مفاهیم «استعاره های ورزشی» و «فراواقعیت» با رویکرد خبری اامپیک 2016 ریو، نکته قابل توجه در مفهوم «هژمونی» است که خیزشی ملایم به سمت کمرنگ نمودن کلیشه های جنسیتی و هژمونی در انعکاس خبرهای ورزشی در المپیک 2020 توکیو رخ داده است.

    کلید واژگان: بازنمایی, جنسیت, خبرهای ورزشی, المپیک, تحلیل تماتیک}
    Sedigheh Rezaeepasha, Farideh Sharififar, Mahmoud Sharepour *, AliAsghar Kia

    The purpose of writing this article is to represent gender in the sports news of the 2020 Tokyo Olympics and 2016 Rio and to analyze it from a sociological perspective. In this article, the method of content analysis has been used. The statistical population is all the contents of Shargh newspaper in 2016 and 1400. The statistical sampling of the present study was purposefully selected, which included 418 textual data (news, reports, interviews and articles) published in Shargh newspaper during the 2020 Tokyo Olympics and 2016 Rio Olympics. In the present study, based on a specific process in content analysis, Shargh newspaper textual data in the coding process were classified into three levels: basic themes, organizing themes and comprehensive themes. These three levels were shown along with the relationships between them. A comparison of the results obtained from the content analysis of Shargh newspaper in the two periods of the two Olympics shows that while in the Rio 2016 Olympics, the newspaper's approach was based on the concepts of "hegemony", "sports metaphors" and "surrealism", but in In addition to the similarity of the results with the approach and news policy in the concepts of "sports metaphors" and "surrealism" with the news approach of the Rio 2016 Olympics, it was observed that there is a slight point in the concept of "hegemony" Gender and hegemony have occurred in the coverage of sports news at the 2020 Tokyo Olympics.

    Keywords: Representation, Gender, Sports News, Olympics, thematic analysis}
  • سبحان یحیائی، حامد سیف*
    پژوهش حاضر با اتکا به نظریات تحلیل و گفتمان لاکلاو و موفه و نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین مفاهیم نظری چون «بازنمایی» به بررسی چهار مستند از شبکه من وتو پرداخته است. (مستند 124،مستند پرواز 752، مستند شهبانو و مستند شاهد تاریخ). نتایج پژوهش نشان می دهد که این شبکه با بازنمایی مثبت حکومت پهلوی، دال مرکزی گفتمان پهلویسم را حول «حکومت پادشاهی» ایجاد و با مقوله هایی چون آزادی بیان و عناصر آن شامل، آزادی های فردی و اجتماعی، آزادی عقیده، آزادی مطبوعات و آزادی رسانه ها، اصالت بخشیدن به احزاب و تکثرگرایی، استقلال قوا و روابط سیاسی دوستانه با جوامع بین المللی، گفتمان خود را «مفصل بندی» می کند؛ این شبکه در مقابل به بازنمایی منفی حکومت جمهوری اسلامی و «غیریت سازی» ارکان آن از جمله، ولی فقیه، سپاه پاسداران و شورای نگهبان می پردازد. به طورکلی «مردم» و به طور خاص «اقلیت های مذهبی و زنان» به عنوان «زنجیره هم ارزی» و مشارکت سیاسی اثرگذار و واقعی مردم در تعیین سرنوشت کشور را به عنوان «دال خالی» گفتمان خود در نظر می گیرد و درنهایت این شبکه درصدد بوده تا هویت شهروند ایرانی را به عنوان سوژه ای برساخته شده معرفی کند که محصول فرهنگ و تمدن ایرانی - باستانی است که به اجبار و به وسیله دستگاه های ایدیولوژیک گفتمان جمهوری اسلامی، هویت جعلی ایرانی- اسلامی را به عنوان هویتی بیگانه و تحمیلی پذیرفته است .
    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف, بازنمایی, گفتمان جمهوری اسلامی, گفتمان پهلویسم, شبکه تلویزیونی من وتو}
    Sobhan Yahyaei, Hamed Seyf *
    Introduction The media does not act as a mirror to reflect reality, but rather affects the social construction of reality. Media representations are important in the sense that they shape public knowledge and belief, so media representation is not a neutral and neutral meaning-making, because any representation is rooted in discourse and ideology from which the representation takes place. What is meant in this research is the role of "Manoto" Tv in representing the discourse of Pahlavi and the Islamic Republic of Iran, because the researcher believes that after the Islamic Revolution in 1357, Iranian society is facing various threats and sanctions from the West, and now this situation is due to various reasons. including economic pressures, recent social events, sanctions, embezzlements and social inequalities and factors such as the events of 1996, the events of November 1998, the crash of the Ukrainian plane, the summer and autumn protests of 1400 in Isfahan and Khuzestan, the dissatisfaction of businesses and unions such as workers, environmental activists, teachers And... it has continued until it has put the Iranian government and society in a fragile and critical historical situation. In the meantime, the Farsi-language "Manoto" Tv  in addition to directing public opinion, has simultaneously focused on the negative representation of the government of the Islamic Republic of Iran and the positive representation and introduction of the Pahlavi government as the savior of Iran and Iranians from the current situation.  Purpose  and research questionsthe main topic of this research revolves around how Pahlavism and the Islamic Republic are represented from the discourse positions of Menuto TV, and the purpose of this research is to identify the discourse positions of  Manoto TV to identify the methods of marginalizing the discourse of the Islamic Republic and to identify the methods of highlighting the Pahlavi discourse. It's on Manoto TV. Also, the central questions of this article are:How does Manoto TV represent the discourses of the Islamic Republic and Pahlaviism? Who are "self" and "other" in "Manoto" TV and how are they represented? And how do the discourse conflict mechanisms of the Islamic Republic and Pahlavi take place on "Manoto" TV?  MethodologyThis research uses "Manoto" TV documentaries and qualitative analysis method and Fairclough's critical discourse analysis methodology. After identifying the desired signifiers, they are placed in the three levels of description, interpretation and explanation in the critical discourse analysis of Fairclough, and then a summary is made. Considering that the documentaries of this TV are in the categories of science, culture and art, wildlife, political/social, historical, comedy, series and entertainment, we select the sample with the method of deliberate, targeted or judgmental sampling; But the question is, how have we identified the documents that directly or implicitly represent the discourse of the Islamic Republic of Iran and the discourse of Pahlaviism? The answer is that by clicking on any document, a summary of the topic of that document will be displayed. In this way, four documentaries that had the desired characteristics were selected as samples.FindingsEmphasizing the destruction of the country's financial and human resources by the government of the Islamic Republic, Manoto TV has negatively represented the Revolutionary “seppah Pasdaran” and its commanders, statesmen, the presidential institution, the leader of the revolution, and the revolutionaries as elements and pillars of the government of the Islamic Republic. According to the issues raised and the issues mentioned below, "Manoto" tv has been trying to represent the discourse of the Islamic Republic in a negative way. also  By emphasizing the positive actions of the first and second Pahlavi kings, the wife of the second king and its statesmen, and emphasizing the influential and powerful political position of Iran in international communities during the Pahlavi rule, this television has represented this government in a positive way. ConclusionIn the last decade, Manoto TV has become a sub-discussion against the discourse of the Islamic Republic and its actions, which, according to the research conducted, by making attractive and entertaining production programs, in addition to the audience's media consumption, due to the production of political, discursive, cultural, scientific, and historical content. and... has been able to attract the audience and influence them; This influence not only changes the discourse environment of the society but also leads to instability, crisis and gap between the government and the nation, which results in the reduction of the social capital of real and legal persons, including statesmen, and the loss of credibility or even the discrediting of the domestic media; Therefore, it is suggested that the national media, having sufficient knowledge of the economic, social, political and cultural conditions of the society, should make a fundamental revision in the policies related to the production of its programs so that its influence becomes deeper compared to similar media. Also, by adopting a suitable approach and away from the political point of view and specific ideology, it will attract different sections of the society to the national media. What is of fundamental importance is reducing the gap between the state and the nation to reduce the effect of negative representations.Novelty According to the conducted research, although the general and explicit result of the present research is similar to other researches in the positive representation of the Pahlavi regime and the negative representation of the Islamic Republic, but what distinguishes this research from other researches is dealing with two new documentaries centered on two recent controversial events. which occurs after the assassination of General Soleimani and the crash of the Ukrainian 752 plane, which have not been addressed in any research so far. Also, in previous researches, the focus is on the production programs of "Manoto" TV and emphasis on the representation of Iran and Iranian identity, politics and entertainment, news, press and media; However, in the current research, the way of representing the two discourses of Pahlavi and the Islamic Republic has been studied and investigated with the method of Norman Fairclough.
    Keywords: Fairclough Critical Discourse Analysis, Representation, Islamic Republic Discourse, Pahlavi Discourse, Manoto Television Network}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال