هوش هیجانی
در نشریات گروه علوم اجتماعی-
معتادان گمنام که مشکل اصلی زندگی شان مواد مخدر بوده ، رویای شان این است که، روزی هر معتادی در دنیا فرصت تجربه نمودن برای راه تازه ای در زندگی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تیپ های شخصیتی B, A و سبک های دلبستگی با هوش هیجانی معتادان گمنام در شهر مشهد انجام گرفت . این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان گمنام شرکت کننده در گروه همیاری شهر مشهد در سال 1401 بود، که 66 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها، از پرسشنامه تیپ شخصیتی A وB بورتنر و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شیور (1987) و پرسشنامه هوش هیجانی باران- استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون به کمک نرم افزار 26-spss انجام گردید. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد از طریق سبک دلبستگی دوسوگرا و تیپ های شخصیتی می توان هوش هیجانی را پیش بینی کرد (05/0.(P › همچنین بین تیپ شخصیت A با هوش هیجانی رابطه معکوس (31/0- (r = و بین تیپ شخصیت B با هوش هیجانی رابطه مستقیم وجود دارد (30/0 .(r =- همچنین بین سبک دلبستگی ایمن با هوش هیجانی رابطه مستقیم (27/0- (r = و بین سبک دلبستگی اجتنابی با هوش هیجانی (11/0(r =- و بین سبک دلبستگی دوسوگرا- اضطرابی با هوش هیجانی رابطه معکوس وجود دارد (51/0.(r =- حال با توجه به اهمیت نقش هیجانها در زندگی فردی و اجتماعی جهت غلبه بر مهارتهای عاطفی و هوش هیجانی ، این مهارتها مد نظرگروه هدف قرار گیرد.
کلید واژگان: هوش هیجانی، تیپ شخصیت A، تیپ شخصیت B، دلبستگی، معتادان گمنامNarcotics Anonymous, whose main problem in life was drugs, their dream is that one day every addict in the world will have the opportunity to experience a new way in life. Therefore, the current research was conducted with the aim of investigating the relationship between personality types B, A and attachment styles with emotional intelligence of Narcotics Anonymous in Mashhad. This research was descriptive and correlational. The statistical population included all drug addicts anonymous who participated in Mashhad's support group in 1401, of which 66 people were selected by available sampling method. To measure the variables, Bortner's A and B personality type questionnaire, Hazan and Shaver's (1987) attachment style questionnaire and Baron's emotional intelligence questionnaire were used. The data analysis method was performed using Pearson correlation and regression with the help of spss-26 software. The results of the step-by-step regression showed that emotional intelligence can be predicted through ambivalent attachment style and personality types (P < 0.05). Also, there is an inverse relationship between personality type A and emotional intelligence (r = -0.31 and between type There is a direct relationship between personality B and emotional intelligence (r = -0.30). Also, there is a direct relationship between secure attachment style and emotional intelligence (r = -0.27) and between avoidant attachment style and emotional intelligence (r = 0.11). =- and there is an inverse relationship between the ambivalent-anxiety attachment style and emotional intelligence (r = 0.51).
Keywords: Emotional Intelligence, Personality Type A, Personality Type B, Attachment, Narcotics Anonymous -
پیشگیری و کنترل آسیب های اجتماعی همواره یکی از دغدغه های برنامه ریزان اجتماعی بوده است. لذا مهارت های زندگی، هم به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی و هم به صورت ابزاری در پیشگیری از آسیب های روانی اجتماعی مد نظر قرار دارد. بدین منظور پژوهش حاضر به اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر افزایش تاب آوری و هوش هیجانی معتادین مرد می پردازد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با روش نمونه گیری در دسترس به شیوه تصادفی ساده 120 نفر را به عنوان نمونه در دو گروه آزمایش (60 نفر) و کنترل (60 نفر) جایگزین نمود. برنامه آموزشی مهارت های زندگی در 10 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه گواه مداخلات روتین مرکز انجام شد. ابتدا هر دو گروه قبل و بعد از اجزای آزمایش، پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون و هوش هیجانی بار- آن را پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل آزمون T مستقل، زوجی و تحلیل کواریانس یک طرفه (ANCOVA) به کمک نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، آموزش مهارتهای زندگی بر افزایش تاب آوری و هوش هیجانی معتادین مرد به طور معنادار موثر است (05/0>p). بنابراین می توان نتیجه گرفت، در صورتی که فرد از مهارت هایی نظیر تصمیم گیری، نه گفتن، ابراز وجود، برقراری ارتباط و غیره برخوردار باشد و یا طی دوره درمان، در برنامه های مهارت افزایی شرکت داشته باشد، در مقابل هر گونه رفتارهای پرخطر مقاومت تر خواهند بود.
کلید واژگان: تاب آوری، هوش هیجانی، مهارتهای زندگی، معتادین مردPrevention and control of social damage has always been one of the concerns of social planners. Therefore, life skills are considered both as a solution to improve mental health and as a tool to prevent psychological-social damages. For this purpose, the current study deals with the effectiveness of life skills training on increasing the resilience and emotional intelligence of male addicts. This semi-experimental research of pre-test-post-test type with simple random sampling method replaced 120 people as samples in two experimental (60 people) and control (60 people) groups. The life skills training program was implemented in 10 60-minute sessions, one session a week for the experimental group, and the center's routine interventions were performed for the control group. First, both groups answered the Connor-Davidson Resilience Questionnaire and Barr-Ann Emotional Intelligence before and after the test components. The data was analyzed using independent, paired T-test and one-way analysis of covariance (ANCOVA) using SPSS version 26 software. The results showed that life skills training is significantly effective in increasing resilience and emotional intelligence of male addicts (p<0.05). Therefore, it can be concluded that if a person has skills such as decision-making, saying no, expressing himself, communicating, etc., or participates in skill-building programs during the treatment period, they will be more resistant to any risky behaviors .
Keywords: : Resilience, Emotional Intelligence, Life Skills, Male Addicts -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 95 (زمستان 1403)، صص 229 -263مقدمه
برنامه درسی، اصلی ترین عنصر نظام آموزش عالی و بنیادی ترین ابزار برای فراهم آوری دانش، تجربه و مهارت دانشجویان برای عرضه خدمات به جامعه است. به عنوان قلب این نظام، نقش مهمی در تحقق اهداف داشته و ترسیم کننده نقشه ها و اهداف دارند. از طرفی خشونت جنسی یکی از خشونتهایی است که می تواند سلامت زنان را دچار آسیب کند.نظام آموزشی به واسطه برنامه درسی با عناوین نوع دوستی و گرایشهای انسان دوستانه می تواند زمینه های بروز خشونت را کاهش دهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه برنامه درسی پنهان و خشونت جنسی دانشجویان زن متاهل شهرستان گرگان با توجه به نقش میانجی هوش هیجانی بود.
روشاین پژوهش از طریق روش همبستگی انجام شد و جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان متاهل مشغول به تحصیل در دانشگاه های سطح شهرستان گرگان در سال تحصیلی 2020-2019 بود. حجم نمونه این پژوهش برابر با 150 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها شامل: پرسشنامه برنامه درسی پنهان (HCQ) ایمانی (2012)، همسرآزاری (WAQ) قهاری و همکاران (2005) و مقیاس هوش هیجانی (MSEIS) شاته و همکاران (1998) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهمدل رابطه بین برنامه درسی پنهان و خشونت جنسی با نقش میانجی هوش هیجانی دارای برازش مطلوب است؛ بنابراین مدل پژوهش وضعیت برازش مناسبی دارد و بین برنامه درسی پنهان و خشونت جنسی با نقش میانجی هوش هیجانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بحث:
هرچقدر افراد از هوش هیجانی بیشتری برخوردار باشند بیشتر تحت تاثیر برنامه درسی پنهان قرار می گیرند؛ چراکه برنامه درسی پنهان بخشی مهم و تاثیرگذار از فرآیند آموزشی است که به سادگی قابل درک نیست، ولی بر جنبه های گوناگون آموزشی و تربیتی دانشجویان تاثیرگذار است.
کلید واژگان: برنامه درسی پنهان، خشونت جنسی، هوش هیجانیIntroductionThe curriculum is the main element of the higher education system and the most fundamental tool for providing students with knowledge, experience, and skills offering services to the community, and as the heart of this system, it plays an important role in achieving goals and drawing plans and goals. On the other hand, sexual violence is a type of violence that can harm women’s health. The education system can reduce the incidence of violence through a curriculum entitled altruism and humanitarian tendencies. The purpose of this study was to investigate the relationship between hidden curriculum and sexual violence of married female students in Gorgan with respect to the mediating role of emotional intelligence.
MethodThis study was conducted through correlation method and the statistical population of the study included all married students studying in universities in Gorgan in the academic year 2018-2019. The sample size of this study comprised 150 people, selected by stratification. Data collection tools included Imani’s (2012) Hidden Curriculum Questionnaire (HCQ), Ghahari et al.’s (2005) Spousal Abuse Questionnaire (WAQ), and Shatte et al.’s (1998) Emotional Intelligence Scale (MSEIS). Pearson correlation coefficient and structural equation modeling were used to analyze the data.
FindingsThe results showed that the model of the relationship between hidden curriculum and sexual violence with the mediating role of emotional intelligence had a good fit. Therefore, the research model appeared to have a good fit, and there was a positive and significant relationship between hidden curriculum and sexual violence with the mediating role of emotional intelligence.
DiscussionThe more emotionally intelligent people were, the more they were likely to be affected by the hidden curriculum because the hidden curriculum was found to be an important and effective part of the educational process that was not easily understood, but affected various aspects of students’ education.
Keywords: Hidden Curriculum, Sexual Violence, Emotional Intelligence -
هدف
تعیین رابطه هوش هیجانی و عملکرد پروازی خلبانان نهاجا می باشد.
روشنوع تحقیق کاربردی، روش تحقیق توصیفی، و روش تجزیه و تحلیل کمی و کیفی (آمیخته) انتخاب شد و روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای بود. در روش کیفی (تحلیل محتوی) مراحل دسته بندی، پردازش و قضاوت و در روش کمی از آمار توصیفی (محاسبه میانگین، واریانس، ضریب تغییرات) و آمار استنباطی (آزمون کای - دو) استفاده شد. جامعه آماری شامل، خلبانان جنگنده و ترابری در پایگاه های نیروی هوایی ارتش می باشد که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه آماری انتخاب شد.
یافته هاپس از تجزیه وتحلیل کیفی، در خصوص رابطه مولفه ها و عملکرد پروازی خلبانان در پنج مولفه احصاء شده شامل مهارت خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی، مهارت اجتماعی و خود انگیزشی تعداد 40 شاخص شناسایی گردید.
نتایجبا توجه به تحلیل استنباطی آزمون کای - دو و با در نظر گرفتن مقدار بحرانی و مقدار آماره آزمون به دست آمده، مشخص گردید بین شاخص های مطرح شده در مولفه خودآگاهی (شامل 8 شاخص)، مولفه خود مدیریتی (شامل 10 شاخص)، مولفه آگاهی اجتماعی (شامل 6 شاخص)، مولفه مهارت اجتماعی (شامل 11 شاخص) و مولفه خود انگیزشی (شامل 5 شاخص) و عملکرد پروازی خلبانان نیروی هوایی ارتش ارتباط وجود دارد.
کلید واژگان: هوش هیجانی، عملکرد، خلبانان، نیروی هواییObjectiveDetermining the relationship between emotional intelligence and flight performance of Nahaja pilots
MethodologyThe type of applied research was descriptive research and the mixed research approach was chosen and the method of data collection was field and library. In the qualitative method, classification, processing and judgment steps were used, and in the quantitative method, descriptive statistics (calculation of mean, variance, coefficient of variation) and inferential statistics (chi-2 test) were used. The statistical population includes fighter and transport pilots in the air force bases of the army, and using Cochran's formula, a sample size of 80 people was selected from the statistical population using stratified random sampling.
FindingsAfter the qualitative analysis, regarding the relationship between the components and the flight performance of the pilots, 40 indicators were identified in five components including self-awareness, self-management, social awareness, social skill and self-motivation.
Originality:
According to the inferential analysis of the chi-square test and taking into account the critical value and the obtained test statistic, it was determined that there is a difference between the indicators presented in the self-awareness component (including 8 indicators), the self-management component (including 10 indicators), and the social awareness component (including 6 indicators), the social skill component (including 11 indicators) and the self-motivation component (including 5 indicators) and the flight performance of Air Force pilots are related.
Keywords: Emotional Intelligence, Performance, Pilots, Air Force -
نقش ابعاد ترومای دوران کودکی در پیش بینی مولفه های هوش هیجانی دانشجویان
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نقش ابعاد ترومای کودکی در پیش بینی ابعاد هوش هیجانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن با رده سنی 20 سال به بالا و با عدم سابقه هرگونه اختلال عصبی یا روان پزشکی و آسیب مغزی اکتسابی که باعث از دست دادن هوشیاری بیش از 1 دقیقه بشود و سوء مصرف مواد در 6 ماه گذشته (براساس گزارش خود) و سابقه اختلالات عصبی (مانند صرع)، بود که در سال (1400-1401) مشغول به تحصیل بودند. 336 دانشجو از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش هیجانی شات (1990) (SSEIT) و پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین (2003) (CTQ)، استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS-27 انجام شد. یافته ها نشان داد که سواستفاده عاطفی قوی ترین پیش بینی کننده مشکلات در هوش هیجانی دانشجویان بود. در ابعاد هوش هیجانی، در تنظیم هیجان، سواستفاده جنسی (24/0- =β) (001/0>P) و در ارزیابی هیجان و بهره برداری از هیجان نیز سواستفاده عاطفی (36/0- =β) (001/0>P) و (26/0-= β) (001/0>P) قوی ترین مولفه قابل پیش بینی بودند. درنتیجه می توان گفت ترومای دوران کودکی بر قابلیت های هوش هیجانی اثر می گذارند. بنابراین به درمانگران پیشنهاد می شود که با تقویت مهارت های هوش هیجانی می توانند نقش مهمی را در کاهش تاثیرات منفی تروماهای کودکی ایفا کنند.
کلید واژگان: ترومای دوران کودکی، سواستفاده عاطفی، هوش هیجانیThe Role of Childhood Trauma Dimensions in Predicting Components of Students' Emotional IntelligenceThe aim of the present study was to investigate the relationship between dimensions of childhood trauma in predicting dimensions of emotional intelligence. The research method was descriptive and correlational. The statistical population included students of Islamic Azad University, Roudhen Branch, aged 20 and above, with no history of any neurological or psychiatric disorders, no acquired brain injury leading to a loss of consciousness for more than 1 minute, no substance abuse in the past 6 months (self-reported), and no history of neurological disorders (such as epilepsy), who were studying in the academic year 2021-2022. A total of 336 students were selected through purposive sampling. Data were collected using the Schutte Emotional Intelligence Scale (1998) (SSEIT) and the Childhood Trauma Questionnaire (2003) (CTQ). Data analysis was conducted using multiple regression with SPSS-27 software. The results showed that emotional abuse was the strongest predictor of problems in students' emotional intelligence. In the dimensions of emotional intelligence, for emotion regulation, sexual abuse was the strongest predictor (β = -0.24, P < 0.001), and for emotion assessment and utilization of emotions, emotional abuse was the strongest predictor (β = -0.36, P < 0.001 and β = -0.26, P < 0.001, respectively). Consequently, it can be concluded that childhood trauma affects emotional intelligence capabilities. Therefore, it is suggested that therapists can play a significant role in reducing the negative impacts of childhood trauma by enhancing emotional intelligence skills.
Keywords: Childhood Trauma, Emotional Intelligence, Emotional Abuse -
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی بازی درمانی بر مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی منطقه 8 تهران در سال تحصیلی 1402-1401 انجام گرفت. این پژوهش با توجه به هدف در زمره پژوهش های کاربردی، با توجه به نوع داده ها کمی و با توجه به ماهیت و نوع مطالعه در ردیف پژوهش های نیمه آزمایشی و بر اساس طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه آزمایشی جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پیش دبستانی منطقه 8 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه به صورت در دسترس (هدفمند) بر اساس ملاک های ورود و خروج 30 دانش آموز پیش دبستانی انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل ازلحاظ پس آزمون متغیرهای مهارت ارتباط و هوش هیجانی با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس می توان گفت که تفاوت معناداری حداقل دریکی از متغیرهای وابسته ایجادشده است و ضریب تاثیر نشان می دهد که 0/948 درصد تفاوت دو گروه مربوط به مداخله (بازی درمانی) است. نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش، مربیان، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
کلید واژگان: بازی درمانی، مهارت های ارتباطی، هوش هیجانی، دانش آموزان پیش دبستانی -
سازگاری اجتماعی از مهم ترین شاخص های رشد اجتماعی و سلامت روان می باشد؛ بنابراین توجه به آن در تمامی گروه های سنی حائز اهمیت می باشد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس هوش هیجانی و پرخاشگری انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر بوکان در سال 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و جدول کرجسی و مورگان 300 نفر به عنوان نمونه موردمطالعه قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های سازگاری اجتماعی بل (1961)، هوش هیجانی برادبری و گریوز (2004) و پرخاشگری باس و پری (1992) استفاده شد. پس از تایید نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی و همچنین همبستگی منفی معنی داری بین پرخاشگری و سازگاری اجتماعی وجود داشت (0/001p<). همچنین 42/1 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط هوش هیجانی و درمجموع 60/8 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط هوش هیجانی و پرخاشگری تبیین شد. بر اساس یافته های این پژوهش هوش هیجانی و پرخاشگری می توانند پیش بین مناسبی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی باشند.
کلید واژگان: هوش هیجانی، پرخاشگری، سازگاری اجتماعی، دانش آموزان ابتدایی -
این پژوهش با هدف اثربخشی مهارت های اجتماعی بر هوش هیجانی، عزت نفس و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کرمانشاه انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه اجرا پژوهش نیمه تجربی با گروه پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر ابتدایی در پایه ششم ابتدایی ناحیه 3 کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 بود. جهت انتخاب حجم نمونه به صورت در دسترس (هدفمند) بر اساس ملاک های ورود و خروج 30 دانش آموز پایه ششم ابتدایی انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 45 دقیقه ای هفته ای دو بار قرار گرفتند و گروه کنترل لیست انتظار قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون کوواریانس و spss نسخه 26 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد مهارت های اجتماعی بر هوش هیجانی، عزت نفس و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تاثیر دارد؛ بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه مراکز آموزشی، سازمان آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
کلید واژگان: مهارت های اجتماعی، هوش هیجانی، عزت نفس، مهارت های ارتباطی، دانش آموزان -
اعتیاد به مواد مخدر، چندوجهی یا چندعاملی است و عوامل مختلف روانی، اجتماعی، فرهنگی و ژنتیک در این زمینه دخیل است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی شفقت درمانی بر میزان سلامت عمومی و هوش هیجانی معتادان در حال ترک در کمپ شهرکرد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معتادان در حال ترک کمپ شهرکرد بوده است که تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره، مورد آزمایش و کنترل قرار گرفتند و گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفت. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری شده و در نرم افزار اس پی اس اس بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین گروه آزمایش که تحت مداخله شفقت درمانی قرار گرفته اند و گروه گواه که تحت مداخله قرار نگرفته اند از نظر سلامت عمومی (p<0.05; f=39/40) و از نظر هوش هیجانی (p<0.05; f=23/43) تفاوت معناداری وجود دارد.کلید واژگان: شفقت درمانی، سالمت عمومی، هوش هیجانی، معتادان در حال ترک، کمپ شهرکردDrug addiction is multifaceted or multifactorial and various psychological, social, cultural and genetic factors are involved in this field. This research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of compassion therapy on the level of general health and emotional intelligence of drug addicts who are quitting in Shahrekord camp. The statistical population of the research included all drug addicts who are leaving Shahrekord camp, 30 people were selected as the research sample by voluntary sampling method. Then randomly in two groups of 15 people, they were tested and controlled, and the experimental group was exposed to the intervention. The data was collected using the questionnaire tool and analyzed in spss software. The results showed that there was a difference between the experimental group that underwent compassion therapy intervention and the control group that did not undergo the intervention in terms of general health (p<0.05; f=39/40) and emotional intelligence (p<0.05; f=43/23) there is a significant difference.Keywords: compassion therapy, Public health, Emotional Intelligence, addicts leaving, Shahrekord cam
-
این را باید پذیرفت که ارتباط متقابل بین مناطق و فرهنگ های مختلف جهان افزایش یافته و تجربه چندفرهنگی رشد کرده است. تجارب چندفرهنگی به فرد اجازه می دهد تا افراد با دیدگاه هایی که با فرهنگ بومی هم خوان نیست و شاید در تضاد است، روبه رو شود. بسیاری از متغیرهای اجتماعی و روان شناختی وجود دارند که به مباحث ارتباطات انسانی یا تعاملات اجتماعی می پردازند و می توانند متاثر از تجربه چندفرهنگی باشند؛ ازجمله آن ها می توان به هوش هیجانی و سبک های دل بستگی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی هوش هیجانی و سبک های دل بستگی براساس تجربه چندفرهنگی در شهروندان شهرستان نهاوند- منطقه خزل بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش شهروندان منطقه خزل در سال 99-98 (به تعداد 33000 نفر) را دربر دارد. روش نمونه گیری طبقه ای و روش تعیین حجم نمونه جدول مورگان است که تعداد نمونه 384 نفر بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه تجربه های چندفرهنگی «ناروز» و «هیل» (2009)؛ مقیاس سبک های دل بستگی «هازن» و «شیور» (1987) و پرسشنامه هوش هیجانی «بار-ان» (1997) بوده است. از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد) و روش های آماری هم بستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه چندفرهنگی قادر به پیش بینی هوش هیجانی است؛ تجربه چندفرهنگی به تنهایی 104/0 از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کند و با تمایل فرهنگی 127/0 از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کند. تمایل چندفرهنگی، قادر به پیش بینی سبک اجتنابی است و 4/0% واریانس سبک اجتنابی را تبیین می کند. تجربه چندفرهنگی، قادر به پیش بینی سبک ایمن است و 010/0% واریانس سبک ایمن را تبیین می کند. تجربه چندفرهنگی، قادر به پیش بینی سبک دوسوگرا است و 012/0% واریانس سبک دوسوگرا را تبیین می کند.کلید واژگان: تجربه چندفرهنگی، هوش هیجانی، سبک دل بستگی، جامعه، شهر نهاوند-خزلIt should be accepted that the mutual communication has grown between different regions and cultures of the world has increased and multiculturalism experience. Multicultural experiences allow one to encounter viewpoints that are inconsistent with, and perhaps conflict with, one’s native culture. There are many social and psychological variables that deal with human communication or social interactions and can be affected by multicultural experience; Among them, we can mention emotional intelligence and attachment styles. The aim of the present study was to prediction of Emotional Intelligence and Attachment Styles based on multicultural experiences in the citizens of Nahavand city - Khazal region. The research method was descriptive-correlational. The statistical population in this study was the citizens of Khazal region in 1998-99(33000 people). The sampling method was stratified and the sample size was Morgan table with a sample size of 384 people. The data collection tool was in this study questionnaires of multi-cultural experiences of Narvaez and Hil (2009); Hazen and Shivar’s Attachment Styles Scale (1987) and Bar-On’s Emotional Intelligence Questionnaire (1997). To analyze the were used data Descriptive statistical indices (mean, standard deviation, frequency, percentage) and statistical methods of Pearson correlation, and step-by-step linear regression. The results showed that multicultural experience is able to predict emotional intelligence; Multicultural experience alone explains 0.104 of the variances of emotional intelligence and with Multicultural desire Explain 0.127 of the variance of emotional intelligence. Multicultural desire is able to predict avoidance style and explains 0.4% of the variance of avoidance style. Multicultural experience is able to predict safe style and explains 0.010% of the variance of safe style. Multicultural experience is able to predict ambiguous style and explains 0.012% of the variance of ambivalent style.Keywords: Multicultural Experiences, emotional intelligence, Attachment Styles, society, Nahavand city – Khazal
-
زمینه و هدف
هوش هیجانی مجموعه توانایی هایی است که به کارکنان کمک می کنند هیجانات را در خود و دیگران، تشخیص داده و در ماموریت ها به درستی عمل کنند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و اولویت بندی مولفه های هوش هیجانی کارکنان واحدهای اجرایی فا. استان قم اجرا شد.
روشاین پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی و به لحاظ زمان از نوع «مقطعی» است. جامعه آماری شامل همه کارکنان شاغل در واحدهای اجرایی فرماندهی انتظامی استان قم به تعداد 332 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 288 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی ساده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پرسش نامه استاندارد «هوش هیجانی بار آن» است که پایایی و روایی آن ها در تحقیقات مختلف تایید و در پژوهش حاضر نیز 89/0 محاسبه شده است.
یافته ها:
میانگین هوش هیجانی نمونه مورد بررسی از میانگین استاندارد بالاتر است و بر طبق آزمون تحلیل واریانس؛ بین طبقات مختلف تحصیلی این اختلاف معنی دار نیست. نمونه در مقیاس های استقلال، تحمل فشار روانی، خوش بینی، عزت نفس و کنترل تکانش میانگین بالاتری از استاندارد داشته اند و در مقیاس های شادمانی، روابط بین فردی و همدلی میانگین پایین تر از میانگین استاندارد کسب کرده اند؛ که این اختلاف میانگین برای مقیاس های روابط بین فردی و همدلی درخور توجه است. میانگین حاصله برای مقیاس های حل مسیله، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، واقع گرایی، خود ابرازی، انعطاف پذیری و مسیولیت پذیری در حد طبیعی است.
نتیجه گیری:
به موجب نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت وضعیت هوش هیجانی در نمونه مورد بررسی خوب است و در برخی از مقیاس ها نیاز به آموزش دارد.
کلید واژگان: ارزیابی و اولویت بندی، هوش، هوش هیجانی، کارکنان انتظامی، واحدهای اجراییBackground and objectivesEmotional intelligence is a set of abilities that help employees recognize emotions in themselves and others and perform tasks correctly. The present study aims to evaluate and prioritize the components of emotional intelligence of the employees of the executive units of the Police Command of Qom province.
MethodIn terms of its objectives this study is of an applied research type and in terms of the nature and method of data collection it is descriptive-survey, and in terms of time cross-sectional. The statistical population includes all employees working in the executive units of the police command of Qom province, numbering 332 people. The sample size was calculated using Cochran's formula as 288 people. The random sampling method is also employed. The data collection tool includes documentary studies and the standard questionnaire of Bar-On's "Emotional Intelligence ", whose reliability and validity have been confirmed in various researches and calculated as 0.89 in the current research.
FindingsThe mean score emotional intelligence of the examined sample is higher than the standard mean score and according to the variance analysis test. This difference is not significant between different educational classes. For example, in the scales of independence, tolerance of psychological pressure, optimism, self-esteem, and impulse control, they have a higher mean score than the standard, and in the scales of happiness, interpersonal relationships and empathy, they have obtained a lower mean score than the standard average. This mean score difference is noteworthy for the scales of interpersonal relationships and empathy. The resulting mean score for the scales of problem solving, self-actualization, emotional self-awareness, realism, self-expression, flexibility, and responsibility is normal.
ResultsAccording to the results of this research, it can be said that the condition of emotional intelligence in the studied sample is good and it needs training in some scales.
Keywords: Evaluation, prioritization, Intelligence, Emotional intelligence, Police officers, Executive units -
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین تیپ های شخصیتی با هوش هیجانی بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 1402-1401 صورت پذیرفت. این پژوهش یک پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم ساکن شهرستان کنگاور است. جهت انجام این پژوهش، 340 کودک به عنوان نمونه پژوهش به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های تیپ های شخصیتی نیو، هوش هیجانی بار آن و سازگاری اجتماعی بل پاسخ دادند. داده های این پژوهش با نرم افزار spss نسخه 23 تجزیه وتحلیل گردید. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که تیپ های شخصیتی با هوش هیجانی رابطه معناداری دارد؛ بنابراین نتایج این پژوهش می تواند مورداستفاده سازمان آموزش وپرورش و معلمان قرار گیرد.
کلید واژگان: تیپ های شخصیتی، هوش هیجانی، دانش آموزان -
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و تعالی معنوی با هوش هیجانی در دانش آموزان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود که از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرای آن همبستگی است که باهدف تعیین رابطه هوش معنوی و تعالی معنوی با هوش هیجانی دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی1401 است. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فرمول مورگان تعداد 269 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های هوش معنوی، تعالی معنوی و هوش هیجانی به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین هوش معنوی و تعالی معنوی با هوش هیجانی دانش آموزان رابطه مثبت معناداری وجود دارد و هوش معنوی و تعالی معنوی توان پیش بینی هوش هیجانی در دانش آموزان رادارند.
کلید واژگان: هوش معنوی، تعالی معنوی، هوش هیجانی، دانش آموزان -
رابطه مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرمانشاه
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 200 نفر انتخاب شد و به پرسشنامه های هوش هیجانی شات، مهارت های ارتباطی کویین دام و موفقیت تحصیلی فام و تیلور (1990) به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی توان پیش بینی موفقیت تحصیلی در دانش آموزان را دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی از عوامل موثر و مرتبط با موفقیت تحصیلی هستند که این نکته می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش و معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
کلید واژگان: مهارت های ارتباطی، هوش هیجانی، موفقیت تحصیلی، دانش آموزان -
دو عامل عزت نفس و هوش هیجانی از عوامل روان شناختی موثر بر پیشرفت دانشجویان پرستاری و طبیعتا تربیت پرستاران ماهر و خودکارآمد هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین عزت نفس و هوش هیجانی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1401 انجام شد. در مطالعه توصیفی همبستگی حاضر، تعداد 140 دانشجوی پرستاری ترم های 1 تا 8 علوم پزشکی همدان به روش نمونه گیری سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل: چک لیست مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ و هوش هیجانی سیبریا شرینگ بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آمار توصیفی، ضریب همبستگی اسپیرمن، کای دو، کروسکال والیس و من ویتنی و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 انجام شد. یافته های مطالعه نشان داد که میانگین ± انحراف معیار نمره عزت نفس و هوش هیجانی دانشجویان پرستاری به ترتیب برابر با 1/31 ± 4/56 و 8/43 ± 82/92 بود. همچنین مشخص شد که ارتباط معکوسی بین عزت نفس و هوش هیجانی وجود دارد، هرچند این ارتباط از نظر آماری معنادار نیست (0/081=P، 0/148-=r). با توجه به نتایج کسب شده؛ پیشنهاد می شود که مسیولین مربوطه به دنبال بررسی عوامل کاهش دهنده عزت نفس و هوش هیجانی در دانشجویان پرستاری باشند و با برنامه ریزی های هدفمند؛ اقداماتی در راستای کاهش تاثیر این عوامل انجام دهند.
کلید واژگان: عزت نفس، هوش هیجانی، دانشجویان پرستاری -
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس هوش هیجانی، عزت نفس و خودپنداره دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990)، هوش هیجانی شات و همکاران (1998)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه خودپنداره تحصیلی پس یسن چین (2004) پاسخ دادند. نتایج نشان داد هوش هیجانی، عزت نفس و خودپنداره توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارند (0/05>p) که نتایج پژوهش حاضر می تواند مورداستفاده مراکز آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
کلید واژگان: عملکرد تحصیلی، هوش هیجانی، عزت نفس، خودپنداره، دانش آموزان -
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تکالیف مهارت محور بر هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها یک پژوهش نیمه آزمایشی است. طرح نیمه آزمایشی پژوهش حاضر پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل باهدف تکالیف مهارت محور بر هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان به مرحله اجرا گذاشته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 می باشند. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر از نوع تصادفی در دسترس بود که از بین دانش آموزان پایه مقطع ابتدایی تعداد 30 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند که به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. نتایج نشان داد مقدارF برای متغیرهای هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی 34/65 به دست آمد که در سطح (0/001>P) معنادار است، و با توجه به اندازه اثر محاسبه شده 0/305 تغییر در متغیر هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی ناشی از تاثیر متغیر مستقل (تکالیف مهارت محور) بوده است؛ بنابراین تکالیف مهارت محور می تواند مورداستفاده مراکز آموزش وپرورش و موسسات آموزشی جهت افزایش هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی کودکان شود.
کلید واژگان: موفقیت تکالیف مهارت محور، هوش هیجانی، عملکرد تحصیلی، دانش آموزان -
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران (ناحیه 2 بهارستان) بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران (ناحیه 2 بهارستان) در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که دو مدرسه به عنوان نمونه انتخاب و در هر مدرسه 4 کلاس که از هر پایه یک کلاس انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه در بین دانش آموزان هر کلاس به صورت تصادفی ساده داده های لازم گردآوری شد. تعداد حجم نمونه با توجه به تعداد جامعه نامحدود تعداد 269 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های موفقیت تحصیلی فام و تیلور (1990)، هوش هیجانی شات و همکاران (1998) و مهارت های اجتماعی به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی توان پیش بینی موفقیت تحصیلی در دانش آموزان را دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی از عوامل موثر و مرتبط با موفقیت تحصیلی هستند که این نکته می تواند در مدارس و مشاوران تحصیلی موردتوجه قرار گیرد.
کلید واژگان: موفقیت تحصیلی، هوش هیجانی، مهارت های اجتماعی، دانش آموزان -
نشریه پژوهش اجتماعی، پیاپی 57 (زمستان 1401)، صص 115 -144هدف مشترک تمام عوامل جامعه پذیری آن است که هنجارها، ارزش ها، اعتقادات مذهبی، اجتماعی، اخلاقی و غیره را در فرد درونی نمایند. نتایج تجربیات علمی و عملی نشان می دهد که مشکلات عمده رفتاری و شخصیتی در گروه نوجوانان جامعه، عدم انطباق و سازگاری با انواع متضاد هنجارها و ارزش هایی است که در فرآیند جامعه فرا گرفته می شود، مسایلی که میتواند منجر به تعارض و وارد شدن به روابط آسیب زایی باشد که نهایتا منجر به سوء استفاده عاطفی شود، از این رو این پژوهش با هدف مدل یابی عوامل پیش بینی کننده سوء استفاده عاطفی در دانش آموزان دختر دبیرستانی تهران و رابطه آن با میزان جامعه پذیری آنان انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و به شیوه تحلیل مسیر انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دختران نوجوان در مقطع دبیرستان در سال تحصیلی 95-96 در تهران بود. نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای انجام گرفت، ابزارگردآوری پرسشنامه های استاندارد جامعه پذیری، سوءاستفاده عاطفی، دینداری، هوش هیجانی، سبک دلبستگی، و سبکهای هویتی بود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رابطه بین نمره کل دینداری و سوء استفاده عاطفی در دختران دبیرستانی تهران منفی و معنادار است(384/0 - = r ، 05/0 = p). رابطه بین نمره کل هوش هیجانی و سوء استفاده عاطفی در دختران دبیرستانی تهران مثبت و معنادار است(352/0 = r ، 05/0 = p). رابطه بین نمره سبکهای دلبستگی ایمن و سوء استفاده عاطفی در دختران دبیرستانی تهران منفی و معنادار است(396/0 - = r ، 05/0 = p). رابطه بین نمره سبکهای هویتی هنجاری (142/0 - = r ، 05/0 = p) و تعهد(322/0- = r ، 05/0 = p) با سوء استفاده عاطفی در دختران دبیرستانی تهران منفی و معنادار است. همچنین، نتایج نشان می دهد که رابطه بین سبکهای هویتی سردرگم (278/ = r ، 05/0 = p) و با سوء استفاده عاطفی در دختران دبیرستانی ، مثبت و معنادار است. یافته ها نشان داد متغییرهای مورد مطالعه و مولفه های آنان عامل پیش بینی کننده ای برای سوء استفاده عاطفی در دختران دبیرستانی تهران محسوب می شوند و هر یک از متغیرها با میزان جامعه پذیری دانش آموزان در ارتباط است.کلید واژگان: جامعه پذیری، سوء استفاده عاطفی، دینداری، هوش هیجانی، سبک دلبستگی، سبکهای هویتی
-
فصلنامه علوم و فنون نظامی، پیاپی 59 (بهار 1401)، صص 199 -226مدیریت و فرماندهی از ارکان اصلی و جزء جدایی ناپذیر نیروهای مسلح بوده و برای موفقیت در انجام ماموریت ها و کسب پیروزی در نیروهای نظامی باید فرماندهانی لایق، مدیر و مدبر در تمامی سطوح آن وجود داشته باشد و انتخاب این افراد بر اساس معیارهای علمی و روان شناختی باشد. یکی از عواملی که می تواند بر رفتار بعضی از فرماندهان تاثیر گذاشته و باعث شود تا در شرایط مساوی عملکرد بهتری داشته باشند؛ هوش هیجانی است. این تحقیق از نوع کاربردی است و روش آن توصیفی- همبستگی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، اسناد و مدارک، مصاحبه و پرسشنامه بوده و نیز تحلیل اطلاعات و داده ها با دو روش کیفی و کمی (آمیخته) انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق مدیران ستاد نزاجا و حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران 91 نفر تعیین و از پرسشنامه استاندارد سایبریا شرینگ برای سنجش هوش هیجانی استفاده شده که روایی سازه ای آن با آزمون عزت نفس کوپر اسمیت در سطح 001/0= p معنادار بوده و روایی محتوایی آن توسط محقق محاسبه و برابر با 88/0 و مقدار ضریب پایایی آن 86/0 و نیز برای سنجش متغیر تابع از پرسشنامه محقق ساخته رهبری اثربخش استفاده شده، که روایی محتوایی آن نیز 86/0 و مقدار ضریب آلفای کرون باخ آن برابر با 88/0 بوده است. یافته ها و نتایج کلی این تحقیق نشان داده که بین عوامل هوش هیجانی به عنوان متغیرهای مستقل جزء (خودآگاهی 448/0=r ، خودتنظیمی 582/0= r، خود انگیزشی 527/0=r ، همدلی 447/0 =r و نیز عامل روابط اجتماعی با همبستگی 642/0=r) با رهبری اثربخش مدیران ستاد نزاجا در سطح خطا (05/0= p) رابطه مثبت و معناداری وجود داشته و نیز هوش هیجانی با متغیر رهبری اثربخش (728/0= r) در سطح خطای 05/0 مثبت و معنادار بوده است.کلید واژگان: هوش هیجانی، رهبری اثربخش، مدیران، ستاد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایرانThe purpose of this study is to determine the relationship between emotional intelligence and its factors as an independent variable and effective leadership of managers of Nezaja headquarters as a dependent variable. This research is applied and its method has been descriptive-correlation and collection of library and field information and tools for data collection, documents, interviews and questionnaires.The statistical population of this study was determined by the managers of Nezaja headquarters and its sample size was 91 using Cochran's formula. In this study, the standard Siberian Schering questionnaire was used to measure emotional intelligence, the structural validity of which was significant at p = 0.001, and its content validity was 0.88 and its reliability coefficient was 0.86. Assessing the function variable, the researcher-made questionnaire of effective leadership was used, and its content validity was 0.86 and Cronbach's alpha coefficient was 0.88. The findings and general results of this study have shown that among the factors of emotional intelligence as independent variables of the component (self-awareness = r = 0.448, self-regulation = r = 0.582, self-stimulation = r = 0.527, empathy is also 0.477 r and also The factor of social relations with correlation of r = 0.642 with the effective leadership of the managers of Nezaja headquarters at the error level (p = 0.05) there was a positive and significant relationship and also emotional intelligence with the variable of effective leadership (r = 0.728) at the level. The error of 0.05 is positive and significantKeywords: emotional intelligence, Effective Leadership, Managers, Army staff
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.