جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Phenomenology » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »
تکرار جستجوی کلیدواژه « Phenomenology » در نشریات گروه « علوم انسانی »-
امروزه بیماری کرونا یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات بهداشت جهانی است؛ چراکه سلامت فردی و اجتماعی افراد جوامع را در اقصی نقاط جهان به خطر انداخته است. شیوع و اپیدمی آن، همان اتفاقی است که از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ بشر یاد شد. پژوهش حاضر با روش کیفی و به طور خاص رویکرد پدیدارشناسی در نظر دارد تجارب زیسته افراد مبتلا به کرونا را در تغییرات زندگی اجتماعی شان موردمطالعه قرار دهد. جامعه موردمطالعه در این پژوهش شامل افرادی است که طی سال های 1399 تا 1401 در شهرستان دره شهر به این بیماری مبتلا شده اند. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر است که از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق است. تجزیه وتحلیل داده ها براساس الگوی کلایزی و بر مبنای استخراج مفاهیم از مصاحبه ها و کدگذاری آن ها به استخراج مضمون های: کرونا به مثابه متن لایه مند، سبک زندگی سالم، حمایت اجتماعی عاطفی-ابزاری، ناامنی اجتماعی، دوجهانه شدن زندگی سوژه ها، ماسک ابزار نمایش خود جدید، انجامید. در پایان و با توجه به سویه جدید بیماری کرونا و نقش پررنگ خانواده در اداره و کنترل چنین بحران هایی، پیشنهاد می شود مهارت های گفتگو و همدلی، تغییر الگوهای مصرف در خانواده ها و همچنین تبلیغ سبک زندگی سلامت محور برای کاهش اثرات و فشارهای این بیماری موردتوجه قرار گیرد.
کلید واژگان: بیماری, کرونا, پدیدارشناسی, تغییر زیست جهان, دره شهر}The Covid-19 is one of the most important issues and problems of global health, because it has endangered the personal and social health of people across the world. Its spread is now considered a turning point in human history. The current study aimed to study the lived experiences of people affected by the Covid-19, using qualitative method and taking a phenomenological approach. The statistical population includes people infected with this virus between 2020 and 2022 in Dareh Shahr city, Iran. Nineteen participants were selected through targeted and snowball sampling. The data collection tool was in-depth interview. The Claesian method was used to analyze the data and extract the concepts from the interviews. Some themes were extracted from the interviews: The Covid-19 as a multi-layered text, healthy lifestyle, emotional-instrumental social support, social insecurity, the dual aspect of people’s life, mask as a new self-display tool. Considering the new strain of corona disease and the prominent role of the family in the management and control of such crises, such issues as improving communication and empathy skills, changing consumption patterns of families, and promoting a health-oriented lifestyle were recommended to reduce the effects and pressures of the virus.
Keywords: Illness, Covid-19, Phenomenology, Changing The Life Of The World, Dareh Shahr} -
همه گیری بیماری کووید-19 در سراسر جهان تبدیل به یک مسئله اجتماعی-پژشکی شده و افراد بسیاری از جمله کودکان را مبتلا کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته کودکان مبتلاشده به کووید-19 انجام شده است. کودکانی که به دلیل وخامت و شدت بیماری، تجربه بستری کوتاه مدت یا میان مدت در بیمارستان را داشته اند. جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه تفسیری استفاده کرده است. به این منظور با 14 نفر از کودکان مبتلا شده مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد، و برای گزینش آن ها روش نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد. یافته-های حاصله از پژوهش در سه مقوله اصلی پیش از ابتلا (ناشناختگی ویروس و تفاوت در اهمیت دهی)، حین ابتلا (بستری با تاخیر، تجربه درد فزاینده، احساس ترس زیاد و ناراحتی فزاینده) و پس از ابتلا (تشدید انزواگرایی، الزام آوری رعایت نکات بهداشتی، انگ اجتماعی، احساس بی قدرتی سوبژکتیو، احساس ناامنی روانی در اثر پوشش خبری-رسانه ای، گسست های روانی، مرکزیت توجهات مادرانه و تشکیک در عدالت خداوندی) دسته بندی و تشریح شدند. با توجه به یافته های تحقیق، می بایست مدل های کارآمدی همچون بازتوانی به ویژه بازتوانی جسمانی و عاطفی-روانی جهت تسکین، تعدیل، جبران و ترمیم اثرات نامطلوب کووید- 19 در کودکان مبتلا شده را به کار بست تا زندگی آنان به حالت عادی و حالت ماقبل تجربه بیماری برگردد.
کلید واژگان: کووید- 19, کودک-بیمار, پدیدارشناسی, تجربه بیماری, انگ اجتماعی}The Covid-19 epidemic has become a socio-medical problem worldwide, affecting many people, including children. The aim of this study was to investigate the life experience of children with Covid-19. Children have experienced short- or medium-term hospitalization due to the severity of the illness. To achieve the purpose of the research, he has used a qualitative method with a phenomenological interpretive approach. For this purpose, semi-structured and in-depth interviews were conducted with 14 infected children, and purposive sampling method was used to select them. Findings from the study were divided into three main categories: pre-infection (virus ignorance and difference in significance), intra-infection (delayed admission, increased pain experience, increased fear and increasing discomfort), and post-infection (exacerbation of isolationism). Requirements of health, social stigma, subjective feelings of powerlessness, feelings of psychological insecurity due to news-media coverage, psychological breaks, maternal focus, and skepticism about divine justice were categorized and described. According to the research findings, effective models such as rehabilitation, especially physical and emotional-psychological rehabilitation, should be used to alleviate, moderate, compensate and repair the adverse effects of Quid-19 in affected children so that their lives can be improved. Return to normal and pre-experienced state.
Keywords: Covid-19, Child-Patient, Phenomenology, Disease Experience, Estigma} -
هدف این پژوهش تبیین جامعه شناختی باورها رفتارها و درک جنسی جوانان هست. این پژوهش با رویکردی ترکیبی طرح متوالی اکتشافی روش پدیدارشناسی را در جهت کشف مسئله و روش پیمایش را برای گستره شناسی گرایش های جنسی بکارگرفت. عوامل و مفاهیم حاصل از مصاحبه های عمیق در قالب یک مدل طراحی و در پیمایش مورد آزمون قرارگرفتند. بخش پدیدارشناسی شامل 19 نفر از جوانان بود که به روش نمونه گیری زنجیره ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش کلایزی و اعتبار و پایایی مطالعه به روش لینکلین و گوبا بررسی شد. در پیمایش، جامعه آماری دانشجویان دانشگاه های تهران و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 400نفر انتخاب شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، از تحلیل واریانس یک طرفه، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. مفاهیم در قالب تیپولوژی، در یافته های پدیدارشناسانه استخراج شد که عبارتنداز روابط جنسی خارج ازدواج، هم خانگی، مصاحفه کردن، تنوع طلبی جنسی، روابط همزمان باچند نفر، تعاملات جنسی به مثابه رفتار فراغتی، دختران به عنوان محرک و پیشقدم، بازنمایی بدن به مثابه سرمایه جسمانی-اجتماعی و سیالیت روابط جوانان. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر حاصل نشان داد افول ارزش های دینی مستقیم و از طریق تاثیر بر فردگرایی برگرایش های جنسی موثر است. رسانه ها مستقیم و از طریق تاثیر بر فردگرایی و مصرف گرایی گرایش های جنسی را متاثرمی سازد. گروه مرجع مستقیم و از طریق تاثیر بر مصرف گرایی برگرایش های جنسی جوانان تاثیر دارد. فرزند سالاری در ساختار قدرت خانواده و اعتماد اجتماعی بر گرایش های جنسی تاثیرگذار است.
کلید واژگان: گرایش های جنسی, جوانان, بازاندیشی, ارزش های دینی, پدیدارشناسی}The purpose of this research is to explain the sociological beliefs, behaviors and sexual understanding of young people. With a combined approach, this research used the phenomenology method to discover the problem and the survey method for the exploratory study of sexual tendencies. Factors and concepts obtained from in-depth interviews were tested in the form of a design model and survey. The phenomenology section included 19 young people who were selected by chain sampling. For data analysis, Colaizzi -method was used, and the validity and reliability of the study was checked by the Lincoln-Guba method. In the survey, the population of Tehran university students and the sample size of 400 people were selected using Cochran's formula. In data analysis, one-way variance analysis, regression and path analysis were used. Concepts in the form of typology were extracted from the phenomenological findings, which include extramarital sexual relations, cohabitation, intercourse, sexual diversity, simultaneous relationships with several people, sexual interactions as leisure behavior, girls as a stimulus and precursor, representation of the body. as physical-social capital and the fluidity of young people's relationships. The results of multivariate regression and path analysis showed that the decline of religious values is effective directly and through the influence on the individualism of sexual orientation. Media affects sexual tendencies directly and through influencing individualism and consumerism. The reference group has a direct and through influence on the consumerism of young people's sexual orientations. Filial piety in the family power structure and social trust has an effect on sexual tendencies
Keywords: Sexual Orientation, Youth, Reflexicity, Religious Values, Phenomenology} -
در سالهای اخیر با گسترش روزافزون استفاده از پیامرسان تلگرام و قرارگرفتن آن در کانون زندگی ما بهویژه زندگی جوانان، مسئله تاثیرات گوناگون استفاده از آن برای نسل جوان موضوع پژوهشهای بسیاری بوده است. بیشتر این پژوهشها اعم از کمی و کیفی بر تاثیرات مخرب استفاده از تلگرام بر کاربران جوان متمرکز بودهاند و به تجربه زیسته خود کاربران و اینکه استفاده از این پیامرسان برای آنان چه معنایی دارد نپرداختهاند. افزون براین، در حالیکه گروه بزرگی از کاربران تلگرام در ایران را جوانان بزرگسال تشکیل میدهند اما این مطالعات بیشتر کاربران جوان را مد نظر داشتهاند. مطالعه حاضر با اتخاذ روش و رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و با گذر از دیدگاه تاثیرات رسانهها، به تجربه زیسته و درک جوانان بزرگسال از پدیده استفاده از تلگرام پرداخته است. جامعه مورد مطالعه ده نفر از جوانان بزرگسال (سنین 19 تا 29 سال) شهر تهران بودند. یافتههای بهدست آمده از تجارب زیسته این مشارکتکنندگان نشان داد که آنان تلگرام را بهمثابه یک جریان جمعی تجربه میکنند که هر کس بنا به نیاز و انتظاراتش در آن شناور است و نبودن در آن، به معنای از دستدادن روابط و ارتباطات روزمره و جداافتادن از دیگران است. در ارزیابی کلی آنان، تلگرام در احساسی دوگانه تجربه میشود، احساسی که دامنه آن از خشنودی تا ناخشنودی در نوسان است. این احساس دوگانه موجبشده تا آنها آثار و پیامدهای استفاده از تلگرام را در قالب احساسات خوشایند و ناخوشایند روایت کنند.
کلید واژگان: پیامرسان فوری, تلگرام, جوانان بزرگسال, تجربه زیسته, پدیدارشناسی}In recent years, with the increasing proliferation of telegrams and its exposure in the center of our lives, the issue of the various effects of its use for the young generation has been the subject of many researches. Most of these researches have been done with a quantitative approach and the study population was often the young. The approach of present research is qualitative and has been done based on the descriptive phenomenology of Colaizzi and Moustakas practices. This research has been considered the key assumptions and concepts of Husserl’s descriptive phenomenology and Schutz’s social phenomenology in all stages of research, though it lacks a theoretical framework in the context of some of the phenomenological research. The study population was ten of the young adults (ages 19 to 29) in Tehran, with whom we interviewed a semi-structured profound interview. The findings indicated that the participants experienced the telegram as a collective stream that everyone is present, according to the need and expectations. And not to be included in it, meaning to loose connections and everyday interactions. Thus, different feelings have been formed about this phenomenon, which ranges from contentment to dissatisfaction. The lived experience caused the users to narrate the effects and consequences of using the telegram as pleasant and unpleasant sensations.
Keywords: Instant Messaging, telegram, Young Adults, the lived experience, Phenomenology} -
هدف مطالعه حاضر تبیین راهبردهای مدیریتی سلامت اجتماعی از نگاه سالمندان است. سلامت اجتماعی در کنار سلامت جسمانی و روانی یکی از اصلی ترین ارکان تشکیل دهنده سلامت عمومی جامعه و خانواده محسوب میشود. سلامت اجتماعی زمانی پویا می شود که فرد سالمند در خانواده و جامعهای که زندگی میکند در قالب هنجارهای اجتماعی ارتباط بر قرار کند و در نتیجه سلامت اجتماعی در خانواده تاثیر به سزایی بر سلامت جامعه دارد و جامعه به سوی شادابی و پویایی سوق میدهد. پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارشناسی و تکنیک فن مانن انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش 18 نفر از سالمندان ساکن شهر تهران بودهاند که به روش هدفمند انتخاب شده و گردآوری دادهها و تجربه زیسته این گروه با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته انجام پذیرفت. ماحصل تحلیل حاصل از مصاحبهها 12 تم فرعی و 5 تم اصلی؛ اوقات فراغت مناسب زمینه ساز سلامت اجتماعی سالمندان، تنگناهای اقتصادی تضعیف کننده سلامت اجتماعی سالمندان، حمایت اجتماعی مقوله تسهیلگر سلامت اجتماعی سالمندان، طردشدگی اجتماعی مقوله کاهنده سلامت اجتماعی سالمندان، کیفیت زندگی مقوله تقویت کننده سلامت اجتماعی سالمندان بود.
کلید واژگان: سلامت اجتماعی, پدیدارشناسی, تجربه زیسته سالمندان}The purpose of this study is to explain social health management strategies from the perspective of the elderly. Social health, along with physical and mental health, is one of the main pillars of the general health of society and family. Social health becomes dynamic when an elderly person communicates in the family and the society in which he lives in the form of social norms, and as a result, social health in the family has a significant impact on the health of the society, and the society moves towards vitality and dynamism. Gives. The current research was conducted using the phenomenological method and the Van Mannen technique. The participants in this research were 18 elderly people living in Tehran, who were selected in a purposeful way, and the data and lived experience of this group were collected using semi-structured interviews. The results of the analysis from the interviews are 12 sub-themes and 5 main themes; Appropriate free time was the basis for the social health of the elderly, economic constraints weakened the social health of the elderly, social support facilitated the social health of the elderly, social exclusion reduced the social health of the elderly, and quality of life strengthened the social health of the elderly.
Keywords: social health, phenomenology, lived experience of the elderly} -
توانمندسازی به فرایندی اشاره دارد که در آن زنان به منابع مادی و غیرمادی دسترسی داشته و می توانند بر زندگی، انتخاب ها و توانایی های خود تاثیر داشته باشند. توانمندسازی دارای دو بعد ایستا و پویاست و عاملیت در این فرایند تاثیر مهمی دارد. به عبارت بهتر توانمندسازی شامل سه مفهوم عاملیت، فرایندها/دستاوردها و نتایج است. توانمندسازی دارای ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، شخصی و روانی است و زمانی رخ می دهد که زنان بتوانند هنجارها و فرهنگ موجود را به چالش کشیده و زندگی خود را بهبود بخشند. پژوهش فوق با هدف درک تجارب زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی با روش پدیدارشناسی انجام شده است. در این پژوهش با 13 نفر از زنانی که در پروژه های توانمندسازی شهر کرمان شرکت نموده و این زنان عمدتا از افرادی بودند که به نوعی درگیر در فقر و مسایل اقتصادی بودند، مصاحبه انجام و متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در نرم افزار مکس کیودا، کدگذاری شد که در نهایت 14 مضمون استخراج گردید که عبارتند از: پارادوکس دیگری بزرگ، عدم هزینه در حرفه پیش بینی شده، شکست توانمندسازی مالی، ادراک ارتقای مهارت، پیدایش امیدواری، احساس دیده شدن، برابری و احترام متقابل، ذوب افق ها، تجربه یادگیری موثر، هم افزایی، شور و شوق فعالیت گروهی، کار به مثابه فراغت، ادراک ناتمامی و گسست، ادراک ضعف سازماندهی.کلید واژگان: توانمندسازی, پدیدارشناسی, تجربه زیسته, زنان, کرمان}Empowerment refers to a process in which women have access to material and non-material resources and can influence their lives, choices and abilities. Empowerment has two dimensions, static and dynamic, and agency has an important effect in this process. In other words, empowerment includes three concepts of agency, processes/achievements and results. Empowerment has various economic, social, educational, personal and psychological dimensions and occurs when women can challenge the existing norms and culture and improve their lives. The above research was conducted with the aim of understanding the lived experiences of Kerman women of empowerment with the phenomenological method. In this research, interviews were conducted with 13 women who participated in the empowerment projects of Kerman, and these women were mainly people who were somehow involved in poverty and economic issues, and the text of the interviews after implementation in the software. Max Kyuda was coded, and finally 14 themes were extracted, which are: paradox of the big other, lack of cost in the predicted profession, failure of financial empowerment, perception of skill improvement, emergence of hope, feeling of being seen, equality and mutual respect, melting horizon. effective learning experience, synergy, enthusiasm for group activity, work as leisure, perception of incompleteness and discontinuity, perception of weak organization.Keywords: Empowerment, phenomenology, lived experience, women, Kerman}
-
پژوهش حاضر باهدف بررسی تجربه زیسته زنان متاهل شاغل از کیفیت زندگی در دوران همه گیری ویروس کرونا به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شاغل متاهل شهر تهران بود که تعداد 13 نفر ایشان در اسفندماه سال 1400 به روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انتخاب و وارد پژوهش شدند. داده های پژوهش به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها در 4 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی طبقه بندی شد که عبارتند از: مضمون اصلی فرصت های به دست آمده در دوران کرونا (با مضامین فرعی فراهم شدن فرصت حضور فیزیکی و روانی کنار فرزندان؛ فراهم شدن فرصت رشد فردی؛ فرصت قدرشناسی نسبت به خدا، خود، خانواده و شغل)، مضمون اصلی حمایت های دریافت شده در دوران کرونا (با مضامین فرعی مورد حمایت قرارگرفتن از طرف والدین؛ مورد حمایت قرارگرفتن در محل کار؛ موردحمایت قرارگرفتن ازسوی همسر)، مضمون اصلی چالش های خانوادگی در دوران کرونا (با مضامین فرعی افت تحصیلی فرزندان؛ عدم امکان مراقبت فیزیکی و حمایت عاطفی کافی از فرزندان؛ تشدید اختلافات با همسر؛ تشدید اختلافات با فرزندان؛ کاهش رابطه جنسی زوجین؛ احساس تنهایی؛ اضطراب ازدست دادن به سبب کرونا) و مضمون اصلی چالش های شغلی در دوران کرونا (با مضامین فرعی نگرانی به دلیل درست انجام نشدن کارها؛ کاهش عملکرد و بازدهی شغلی؛ کاهش تمرکز در انجام امورات مربوط به شغل؛ افزایش وظایف شغلی به دلیل بیماری همکاران؛ فشارمالی و عدم حمایت مالی از طرف محل کار؛ تجربه احساسات منفی درخانه ماندن مثل افسردگی، احساس بی کفایتی و سرزنش خود به دلیل عدم توانایی در انجام همزمان کارها). باتوجه به یافته ها می توان گفت که هرچقدر زنان متاهل شاغل از سرمایه های روان شناختی، اقتصادی و حمایتی بیشتری در حوزه کاری و خانواده خود برخوردار باشند، به همان نسبت می توانند مشکلات ناشی از دوران های بحران زا مثل دوران کرونا و آثار پس از آن را به طور اثربخش تری مدیریت کنند. همچنین غنی سازی محیط کار و خانواده درطول بحران کرونا، می تواند آمادگی زنان شاغل متاهل را در برابر بحران های مشابه در آینده افزایش دهد.کلید واژگان: زنان شاغل, تجربه زیسته دوران کرونا, پدیدارشناسی, چالش های شغلی دوران کرونا, تعارضات کار و زندگی در دوران کرونا}The present research was done with the aim of investigating the lived experience of working married women on the quality of life during the COVID-19 pandemic by using a qualitative method of phenomenology. The population of the research included all married working women in Tehran, 13 of whom were selected and included from March 2021 in a purposeful way until theoretical saturation was reached in an in-depth semi-structured interview. The data was analyzed by the seven-step Colaizzi method. The findings were classified into 4 main themes and 19 sub-themes as follows: the main theme of the opportunities obtained during the COVID-19 pandemic (including the sub-themes of providing the opportunity to be physically and mentally with children; providing the opportunity for personal growth; the opportunity to appreciate God, oneself , family and job), the main theme of support received during the COVID-19 pandemic (including the sub-themes of being supported by parents; being supported at the workplace; being supported by the spouse), family challenges in the COVID-19 pandemic (including the sub-themes of children's academic failure; the impossibility of physical care and sufficient emotional support for children; intensification of disputes with spouses; intensification of disputes with children; reduction of couples' sexual relations; feelings of loneliness; anxiety of loss due to the COVID-19 pandemic) and the main theme of career challenges in the COVID-19 pandemic (with sub-themes of worry for the right reason) not getting things done; reducing job performance and efficiency; reducing concentration in doing work-related matters; increasing job duties due to the illness of colleagues; financial pressure and lack of financial support from the workplace; experiencing negative feelings of staying at home such as depression; feelings of incompetence and self-blame due to Inability to do things at the same time. According to the findings, it can be concluded that the more psychological, economic and supportive working women have in the field of work and family, the more they can deal with the problems caused by crisis times such as the Corona era and its aftermath. Manage more effectively. Additionally, enriching the work and family environment during the COVID-19 pandemic can increase the preparedness of married working women against similar crises in the future.Keywords: working women, lived experience of the COVID-19 pandemic, phenomenology, career challenges of the COVID-19 pandemic, conflicts of work, life in the COVID-19 pandemic}
-
هدف
هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و فرصت های جذب رهجویان از اعتیاد در صنعت گردشگری بود.
روشپژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش شامل رهجویان از اعتیاد و نیز کارفرمایان حوزه گردشگری استان فارس بود که براساس نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 22 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت.
یافته هانتایج گویای این بود که چالش های جذب رهجویان شامل 2 بعد سازمانی و فراسازمانی، 4 مضمون اصلی فردی، بین فردی، سازمانی و نهادی و 17 مضمون فرعی بود. همچنین، فرصت های جذب این افراد نیز در قالب 2 بعد سازمانی و فراسازمانی، 2 مضمون اصلی فرصت های مرتبط با مدیریت منابع انسانی و فرصت های اجتماعی-رقابتی و 8 مضمون فرعی قرار داشت.
نتیجه گیریداشتن شغل و حرفه یکی از مهمترین عوامل بازدارنده رهجویان از مصرف مجدد مواد و بازگشت به اعتیاد است. همچنین، در صورتی که جامعه ای به دنبال مبارزه با این معضل اجتماعی است می بایست ضمن شناخت چالش ها و فرصت های موجود در این حوزه، زمینه استخدام و اشتغال رهجویان از اعتیاد را به صورتی مناسب فراهم آورد.
کلید واژگان: اعتیاد, رهجویان از اعتیاد, گردشگری, پدیدارشناسی}ObjectiveThe aim of this study was to identify the challenges and opportunities of employing people seeking addiction treatment in the tourism industry.
MethodThe present study was qualitative and based on a phenomenological approach. The statistical population of the study included the individuals seeking addiction treatment and the employers in the tourism industry in Fars province, from which 22 individuals were selected using the snowball sampling and applying the technique of data saturation. Thematic analysis method was used to analyze the data.
ResultsThe results show that the challenges in recruiting individuals seeking addiction treatment included two organizational and extra-organizational, four individual, interpersonal, administrative and institutional main themes and seventeen sub-themes. In addition, opportunities in hiring these individuals included two organizational and extra-organizational dimensions, 2 major themes including opportunities related to human resource management and social competitive opportunities, and 8 subthemes.
ConclusionHaving a job and a profession is one of the most important factors that prevent travelers from returning to substances and addiction. If a society wants to combat this social problem, it should not only recognize the challenges and opportunities in this area, but also appropriately provide employment and jobs for those recovering from addiction.
Keywords: Addiction, Individuals seeking addiction treatment, Tourism, Phenomenology} -
هدف
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد بود.
روشپژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع داده ها، 17 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت.
یافته هادر این مطالعه پس از استخراج جملات و کلمات مهم از متن مصاحبه، 4 درون مایه اصلی و 16 درون مایه فرعی استخراج شد. درون مایه های اصلی شامل نارضایتی زناشویی، قطع ارتباط عاطفی، اجبار به طلاق و نگرانی در مورد آینده خود و فرزندان بود.
نتیجه گیریخانواده ها و به ویژه همسران مردان مصرف کننده مواد به دلیل قرار گرفتن در معرض آسیب پذیری شدید فردی و اجتماعی نیازمند درک و حمایت همه جانبه هستند. این یافته ها دیدگاه جدیدی به تیم درمان برای درک واقعی تر خانواده های بیماران وابسته به مواد و مشکلات واقعی آنها می دهد.
کلید واژگان: تجربه زیسته, زنان با همسر وابسته به مواد, زنان متقاضی طلاق, پدیدارشناسی}ObjectiveThe purpose of this study was to investigate the lived experience of women who file for divorce with a substance-dependent spouse.
MethodThe present study was a qualitative study based on a phenomenological approach. The statistical population was women applying for divorce with a substance-dependent spouse in Tehran in 2023, and 17 subjects were selected based on purposive sampling and using the technique of data saturation. Data collection was done through in-depth semi-structured interviews and the data were analyzed using thematic analysis.
ResultsIn this study, after extracting key phrases and words from the interview text, 4 main themes and 16 sub-themes were extracted. The main themes included marital dissatisfaction, emotional separation, forced divorce, and concern for the future of themselves and their children.
ConclusionThe families and especially the spouses of male substance users need comprehensive understanding and support as they are exposed to extreme personal and social vulnerability. These results give the treatment team a new perspective to understand more realistically the families of substance-dependent patients and their real problems.
Keywords: Lived experience, Women with a substance-dependent spouse, Women seeking divorce, Phenomenology} -
فصلنامه مطالعات اجتماعی - روان شناختی زنان، سال بیست و یکم شماره 4 (پیاپی 77، زمستان 1402)، صص 27 -32
این پژوهش در پی مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی زیسته زنان خانواده های چندهمسر و توصیف تجارب زیسته آن ها است. از آنجا که کمتر به روایت ها و تجارب این زنان و چالش های مواجه با آن، پرداخته شده ، مطالعه در این خصوص می تواند صدای این گروه در حاشیه باشد. روش پژوهش، پدیدارشناسی از نوع توصیفی و میدان مطالعه، خانواده های چند همسر شهرستان میناب در استان هرمزگان است. روش نمونه گیری، هدفمند و شیوه ی دسترسی به صورت گلوله برفی بوده و با 33 نفر از زنانی که در چنین خانواده هایی سالها زندگی کرده اند، مصاحبه ی نیمه ساختمند انجام گرفته و در نهایت روایت های ایشان با استفاده از تکنیک کدگذاری کلایزی تحلیل شده است. تحلیل داده ها منجر به کشف 5 مفهوم کلیدی زندگی تباه شده، واکنش های عاطفی ناسازگارانه، آشفتگی های روحی و روانی، زن دوم؛ سوگلی، آرامش در زندگی و مواجهه با هوو: از نزاع تا ترحم، همچنین 17 مفهوم ثانویه و 105 مفهوم اولیه شد. نتایج نشان داد که امروزه دیگر پدیده چندزنی برخلاف تصور که به عنوان امری فرهنگی و نسبی گرایانه نگریسته می شد، هنجاری قابل قبول برای زنان میدان مطالعه نیست. این پدیده برای زنان با شرایط، مذهب و فرهنگ یکسان همانقدر دردناک و رنج آور تلقی شده است که برای زنان دیگر با مذهب و شرایط متفاوت نیز دردناک و رنج آور درک شده است و این کاملا یک امر درونی در همه زنان می باشد.
کلید واژگان: چندهمسری, چندزنی, پدیدارشناسی, تجربه زیسته, شهرستان میناب}The present study sought to phenomenologically review the life experience of women in polygamous families and describe their lived experiences. A descriptive phenomenology study was conducted, and the field of study consisted of polygamous families of Minab in Hormozgan Province, Iran. Purposeful sampling method and snowball method were used. Semi-structured interviews were performed with 33 women who had lived in such families for many years, and their narratives were analyzed using the Colaizzi analysis technique.Data analysis revealed five key concepts of ruined life, maladaptive emotional reactions, spiritual and mental disorders, second wife, the favorite, tranquility in life, and encounter with co-wife from strife to pity; there were also 17 secondary concepts and 105 primary concepts. The results manifested that today the phenomenon of polygamy is no longer an acceptable norm for women in the study field, in contrary to the perception that it was considered as a cultural and relativistic matter. today the phenomenon of polygamy is no longer an acceptable norm for women in the study field, in contrary to the perception that it was considered as a cultural and relativistic matter. This phenomenon is considered as painful for women with identical conditions, religion, and culture as it is perceived as painful for other women with different religions and conditions; this is a completely internal matter for all women.
Keywords: Polygamy, polygyny, Phenomenology, Lived Experience, Minab city} -
از دیدگاه فلسفی پدیدارشناسی، جهان زندگی انسان مکانی است که در آن به سر می برد. انسان و مکان نه در مقابل یکدیگر، بلکه به طور صمیمانه ای در هم تنیده اند. لذا مکان پدیداری است همواره حاضر و مربوط به زندگی روزمره که تجارب زیسته انسان در آن قوام یافته و حس مکان شکل می گیرد. از آن جا که این تجارب، بدون تفکر ارادی و مستقیما از کنش و تعامل روزانه با مکان و عناصر آن شکل می گیرند، منبع موثقی هستند برای دستیابی به ویژگی های مطلوب مکان. هدف از این پژوهش تبیین ویژگی هایی است که حس مکان را القاء می کنند و سوال اساسی چنین است که بر مبنای تجارب زیسته، چه مولفه هایی سازنده حس مکان در میدان شهداء مشهد به عنوان یک فضای شهری هستند؟ بنابراین تجارب زیسته در مواجهه با این مکان را با روش تحقیق پدیدارشناسی براساس الگوی موستاکاس استخراج کردیم. این پژوهش شامل دو بخش نظری و عملی است. بخش نظری شامل اطلاعاتی است که از پژوهشی کیفی در مورد پدیدارشناسی مکان حاصل شده و بخش عملی برگرفته از مصاحبه های نیمه ساخت مند با 60 شرکت کننده و سپس استخراج گزاره های مهم و تم های تحقیق است. در نهایت به تحلیل داده ها و تدقیق یافته ها برای دستیابی به نتایج تحقیق پرداخته شده است. پس از تحلیل داده ها و تدقیق یافته های مستخرج از آراء کاربران از میدان شهداء مشهد با مبانی نظری مربوط به مکان، آن چه یافت شد، پنج مولفه اساسی مکان بر مبنای تجارب زیسته بود: درونگرایی، مرکزگرایی، محصوریت، تراکم و عینیت.
کلید واژگان: پدیدارشناسی, حس مکان, مولفه های مکان, تجربه زیسته, میدان شهداء مشهد}From the phenomenological point of view, the life-world of every human is a place he lives in. Place and human not only are against each other, but also they are sincerely acquainted and reflect each other. So place considers as a "everyday life phenomenon" that human lived experiences are formed in it. As the lived experiences are formed directly without voluntary thinking, they are the reliable source for achieving the desired features of the place. The purpose of this study was to explain the characteristics of the place based on the lived experiences of its users. This research seeks to answer the question that based on lived experiences, what are the characteristics of a space to become a place in the heart of the city?In this research, Shohada square of Mashhad has been chosen as a case study. To answer the question of the research, we have used Moustakas phenomenological research method. This Study composed of two parts: theoretical and field researches. The theoretical part includes the available information about phenomenology of place. The field part is taken from open and semi-structured interviews with sixty participants. After providing textural and structural descriptions and combining them together, six basic characteristics of the place was achieved: Introversion, Centrality, Enclosure, Density and Objectivity.
Keywords: Phenomenology, Place, lived experience, Characteristics of Place, Shohada square of Mashhad} -
سوگواری بازماندگان فرد متوفی را یاری می دهد از یک سو خاطرات مربوط به او را در اذهان جمعی بازسازی کند و از سوی دیگر آنها را با واقعیت خشن مرگ به نحو عقلانی تری یاری می رساند تا تجربه ی نبودن و فقدان او را تاب آورده و زندگی شادتری را از سر بگذرانند. اما در طی دوره ی کرونا، با رواج یافتن پدیده ی سوگواری مجازی، برای بسیاری از بازماندگان مسئله ی سوگواری، حاوی صورت بندی های اجتماعی پیچیده تری شد. در طی این دوران، مسائلی مانند خداحافظی بدون وداع، سوگواری بدون تسلی، سوگ پیچیده و بسیاری دیگر از این موضوعات مطرح شد تا به مسئله مندی سوگواری مجازی اشاره شود. موضوع پژوهش حاضر واکاوی تجربه زیسته افراد سوگوار تهرانی در سوگواری مجازی بود. جهت تحلیل یافته ها از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. به طور کلی پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات هفت مقوله «رهایی بخشی، سوگواری سترون، همزیستی سوگواری سنتی و مجازی، خسران مضاعف، گسیختگی سوگواری، آرامش صوری و پیومندمندی با متوفی» استخراج گردید.کلید واژگان: تجربه زیسته, مرگ, سوگواری, سوگواری مجازی, پدیدارشناسی}Mourning the survivors of the deceased person helps to reconstruct the memories related to him in the collective minds on the one hand, And on the other hand, it helps them with the harsh reality of death in a more rational way so that they can endure the lack of experience and the loss of him and live a happier life. But during the period of Covid-19, with the spread of the phenomenon of virtual mourning, for many survivors, the issue of mourning became more complicated Social structures. During this period, issues such as saying goodbye without farewell, mourning without consolation, complicated mourning and many other issues were raised to point out the problematic nature of virtual mourning. The subject of the current research was to analyze the lived experience of the bereaved in virtual mourning. Interpretive phenomenology method was used to analyze the findings. In general, after analyzing the data Seven categories "liberation, sterile mourning, coexistence of traditional and virtual mourning, double loss, rupture of mourning, formal peace and connection with the deceased" were extracted.Keywords: Lived Experience, Death, Mourning, Virtual Mourning, Phenomenology}
-
هدف
از مهمترین ویژگی های جامعه معاصر روند فزاینده اشتغال زنان و ورود آنان به عرصه مشارکت های اقتصادی است. همزمان با ورود مدرنیته به ایران، زنان در کشاکش سنت و مدرنیته، به بازتعریف هویت خویش در سایه دگرگونی های اجتماعی پرداختند. پیامدهای جنسیتی در امر اشتغال زنان امری است واضح، که با گذشت زمان و حضور بیشتر زنان در عرصه های مختلف اشتغال پررنگ تر می شود. از طرف دیگر، حضور زنان در بازار کار ایران فراز و نشیب هایی را پشت سر نهاده است اما در تمام این فراز و نشیبها، مسلم آن است که زنان در عرصه های دانش و علم آموزی حضوری بسیا رچشمگیر داشته اند و این امر نشان می دهدکه آنان لزوم حضور در جامعه را برای ارتقا ء منزلت و اثر گذاری درک کرده اند. این تحقیق با هدف بررسی تجربه زیسته زنان کارمند شهرستان کرج از تبعیض جنسیتی در محیط کار انجام شد.
روش شناسی:
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی و روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت گلوله برفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پدیدارشناسانه است. جامعه آماری پژوهش 15 نفر از زنان کارمند شهرستان کرج می باشند که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. به این ترتیب بر اساس سه مرحله اول روش کلایزی، مفاهیم استنباط شده از مصاحبه با شرکت کنندگان در 155 کد قرار گرفت. در مرحله بعد سعی شد تا کدهای استخراج شده در دسته بندی های خاص موضوع قرار داده شود. به این منظور ابتدا زیرمجموعه ها یی ایجاد شد که از ادغام آنها دسته های فرعی شکل گرفته ،از ترکیب چند دسته فرعی، نهایتا مفاهیم اصلی پژوهش بدست امد. در ادامه با کنار هم قرار گرفتن کدهای متناظر مستخرج از جداول فوق، مفاهیم اصلی شناسایی شدند که در واقع ترکیبی از چند کد است.
یافته هاتعداد 34 مفهوم شناسایی گردید و سه مقوله اصلی نیز بدست آمد که عبارت بودند از ریشه های زمینه ساز نابرابری جنسیتی، پیامدهای نابرابری جنسیتی و استراتژی های مقابله با نابرابری جنسیتی. همچنین معلوم شد تبعیض جنسیتی در محیط کار تبعات زیادی دارد که ممکن است منجر به کاهش بهره وری در عملکرد کلی سازمان و از دست رفتن نیروی کار موثر و نیز ناامیدی در میان کارکنان گردد. در این پژوهش مشخص شد که مشکلات روانشناختی، بهره کشی از زنان و افول بهره وری در کار، از پیامدهای نابرابری جنسیتی در محیط کار زنان می باشد
کلید واژگان: تجربه زیسته, نابرابری جنسیتی, زنان, اشتغال زنان, عدالت اجتماعی, پدیدار شناسی}Purpose:
One of the most important characteristics of contemporary society is the increasing trend of women's employment and their entry into the field of economic partnerships. Simultaneously with the arrival of modernity in Iran, women redefine their identity in the struggle between tradition and modernity in the shadow of social transformations. The consequences of gender in women's employment are clear things, which becomes highlighted with the passage of time and the presence of more women in various fields of employment. On the other hand, the presence of women in Iran's labor market has gone through ups and downs but in all these ups and downs, it is certain that women have had a very impressive presence in the fields of knowledge and learning, and this shows that they have understood the need to be present in the society to improve their status and make an impact. This research was conducted with the aim of investigating the lived experience of female employees of Karaj city of gender discrimination in the workplace.
MethodologyThe current research is applied in terms of its purpose, and in terms of method, qualitative and sampling method in this research is in the form of a snowball using semi-structured and phenomenological interviews. The statistical population of the research was 15 female employees of Karaj city. In order to analyze the data, the seven-step Claysey method was used. In this way, based on the first three stages of the Claysey method, the concepts deduced from the interview with the participants were placed in 155 codes. In the next step, it was tried to place the extracted codes in the specific categories of the subject. For this purpose, first, sub-categories were created, and from their integration, sub-categories were formed from the combination of several sub-categories, finally, the main concepts of the research were created. Next, by juxtaposing the corresponding codes extracted from the above tables, the main concepts were identified, which is actually a combination of several codes.
Findings34 concepts were identified and three main categories were obtained, which were the underlying roots of gender inequality, consequences of gender inequality, and strategies to deal with gender inequality. It also turned out that gender discrimination in the workplace has many consequences that may lead to a decrease in the productivity and overall performance of the organization or the loss of capable and effective workforce, as well as lack of motivation and frustration among employees and cases like that. In this research, it was found that psychological problems, exploitation of women and decline in productivity at work are the consequences of gender inequality in women's work environment
Keywords: Lived Experience, gender inequality, Women, women', s employment . social justice, phenomenology} -
اچ آی وی بیماری نوپدیدی است که به خاطر انتشار سریع و شدت اثر آن در تاریخ بشر منحصر به فرد بوده و چالش های اجتماعی و اقتصادی جبران ناپذیری بر مبتلایان و همچنین جامعه به وجود آورده است. بر این اساس این تحقیق به منظور مطالعه چالش های اجتماعی تجربه شده بیماران مبتلا به اچ آی وی انجام گرفته است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل مبتلایان به اچ آی وی باشگاه مثبت تبریز به تعداد 140 نفر می باشد که براساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز اشباع نظری 16 نفر از مبتلایان به اچ آی وی برای مصاحبه انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. مفاهیم و مقولات به دست آمده از مصاحبه ها نشان داد مبتلایان به اچ آی وی از طرق مختلف نظیر؛ تزریق، ازدواج با مبتلایان که موقع ازدواج بیماری خود را از طرف مقابل انکار کرده بودند و یا از طریق والدین خود مبتلا شدند که به نوعی قربانی محسوب می شوند. در زمینه درمان، بعضی از مبتلایان اشاره به این داشتند که به جز کادر پزشکی مرکز بیماری های رفتاری، برخی پزشکان به علت عدم آگاهی در این زمینه با بیماران بد رفتاری می کنند و یا آنها را به نوعی طرد می کنند و با توجه به طرد مبتلایان از طرف مردم عادی و کادر پزشکی به علت ناآگاهی در زمینه اچ آی وی و نحوه انتقال آن، مبتلایان بیماری خود را انکار می کنند که این امر منجر به افسردگی و گوشه گیری بیماران می شود و با توجه به برچسب هایی که به مبتلایان می زنند آنها اچ آی وی را مساوی با مرگ می دانند و به دنبال خودکشی می باشند.کلید واژگان: اچ آی وی, چالش های اجتماعی, پدیدارشناسی, طرد, ایدز هراسی}HIV is a newly emerging disease that is unique in human history due to its rapid spread and severity of its effect, and has caused irreparable social and economic challenges to the sufferers as well as the society. Based on this, this research was conducted to study the social challenges experienced by patients with HIV. The research method is qualitative and phenomenological. The statistical population includes 140 people with HIV from positive club in Tabriz, based on the purposeful sampling method and theoretical saturation, 16 people with HIV were selected for interview. In this research, semi-structured interview technique was used to collect information. Concepts and categories obtained from the interviews showed that HIV sufferers in different ways such as; Injection, marriage with infected people who had denied their illness from the other party during marriage, or were infected through their parents, who are considered a kind of victim. In the field of treatment, some sufferers mentioned that, except for the medical staff of the Center for Behavioral Diseases, some doctors misbehave with patients due to lack of knowledge in this field or reject them in some way, and according to the rejection of the sufferers On the part of ordinary people and medical staff, due to ignorance about HIV and how it is transmitted, sufferers deny their illness, which leads to depression and isolation of patients, and according to the labels given to sufferers, they equate HIV with They know death and seek suicide.Keywords: HIV, social challenges, Phenomenology, exclusion, HIV phobia}
-
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 91 (زمستان 1402)، صص 279 -321مقدمه
اگرچه تلاش برای زیبا به نظر رسیدن، یک رفتار اجتماعی تاریخی است، اما ترسیم ویژگی های زیبایی و «بازارجویی» برای جستجو و رونق بخشی به بازار عمل های زیبایی، چالش جدیدی است که می تواند آسیب هایی برای جراحان و بیمارمشتریان در پی داشته باشد. هدف تحقیق، شناخت زوایای بازارجویی جراحی های زیبایی براساس تجربه زیسته زنان جراحی شده است.
روشیک تحقیق کیفی پدیدارشناختی از نوع استعلایی طبق مدل موستاکاس و با انتخاب هدفمند 11 بیمارمشتری زن که طی 12 ماه قبل از مصاحبه حداقل یک جراحی زیبایی یا جراحی و ترمیم در یک عضو از بدن خود را تجربه نموده اند انجام شد. داده ها در کلینیک های جراحی زیبایی شهر زنجان با روش مصاحبه نیمه ساخت یافته تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری شد. کدگذاری داده ها در نرم افزار MAXQDA.20 و اعتباریابی داده ها با بازبینی انعکاسی(بازتابی محقق) و بازبینی همتایان انجام شد.
یافته هابازارجویی جراحی زیبایی در 7 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی پدیدار شد. شرایط موثر بر پدیده در 5 مضمون اصلی «اغواگری اینترنتی»، «مشاوره بازارطلب و تعیین کننده»، «تعبیه بازار جراحی در جامعه»، «موضع یابی عمل جراحی»، و «مداخله در بازارجویی»؛ و شرایط متاثر از پدیده در 2 مضمون اصلی «اختلال اجتماعی و رابطه ای» و «اختلال و فروپاشی روانی» پدیدار شدند و در ابرمضمون «بازارجویی چندوجهی و درهم تنیده» گردهم آمدند.
بحث:
بازارجویی جراحی زیبایی، یک پدیده چندوجهی و درهم تنیده (با وجوهی نظیر اغواگری اینترنتی، مشاوره بازارطلب، تعبیه اجتماعی و...) است. کنترل نشدگی بازارجویی، تجسم های غیرواقعی و ایدآل گرایانه و ناهمخوانی آن با نتایج جراحی و اختلالات اجتماعی و روانی را شکل می دهد. بنابراین، تعدیل پدیده از طریق مداخلات اجتماعی، آموزش اخلاق پزشکی و آموزش هوشیاری بخش اجتماعی، به منظور اصلاح دیدگاه جراحان و بیمارمشتریان نسبت به شرایط جراحی زیبایی، پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: بازارجویی(بازارطلبی), بیمار- مشتری, پدیدارشناسی, تجربه زیسته, جراحی زیبایی}IntroductionAlthough the pursuit of beauty is a historical social behavior, but drawing beauty features and marketing for cosmetic surgery, is a new challenge that results in professional failure for surgeons and socio-psychological damage for patients-clients. The purpose of the research is to know the marketing angles of cosmetic surgeries based on women's lived experience.
MethodThis is a transcendental phenomenological qualitative research with Moustakas model, and based on the Purposeful sampling of 11 female patient- customer who had experienced at least one cosmetic surgery in a part of their body within 12 months before the interview. The data was collected in the cosmetic surgery clinics of Zanjan city by semi-structured interview until theoretical saturation was reached. Data coding was done with MAXQDA.20 software, data validation was done through researcher reflexivity (reflexive-accounting), and peer debriefing (peer review) was also conducted in this research.
FindingsAngles of the Market-seeking phenomenon, emerged in seven main themes and 26 sub-themes. influence situation, in five themes of internet seduction, advice of market-seeker and definitive, embedding the surgery market in society, positioning of surgery, intervening conditions; and affected situation by the phenomenon in two themes of social and relational disorder, and mental breakdown and disorder appeared, and came together in the super-theme of "multidimentional and entangled market-seeking" which represents the essence of the phenomenon.
DiscussionCosmetic surgery market-seeking, is an "entangled phenomenon" that creates a gap between subjective perceptions and objective results of the surgery, and it also have some impacts on patient-customer and surgeons. Market-seeking adjustments are recommended through the formulation and education of medical ethics and emancipatory gender education.
Keywords: Cosmetic surgery, Phenomenology, Lived experience, Market-seeking, patients-clients} -
فقر و طرد اجتماعی از عوامل ظهور پدیده بی خانمانی است، اما ادراک این گروه از هویت خود از عوامل بنیادی است که تداوم حضور آن ها را در خیابان تضمین می کند و یا در به چالش کشیدن وضعیت موجود و بازگشت آن ها به منزل نقش مهمی دارد. ازاین رو در این پژوهش تجربه زیسته زنان بی خانمان از هویت مطالعه شده است. در این مقاله توصیف می شود که در ادراک زنان بی خانمان، هویت چگونه صورت بندی شده است؟ با استفاده از نظریات پدیدارشناسی و با کاربرد روش پدیدارشناسی تجربی، با 10 نفر از زنان بی خانمانی که به طور موقت در مددسرای نیلوفر آبی چیتگر حضور دارند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده و یافته ها، با استفاده از روش تجزیه وتحلیل کرسول و نرم افزار maxqda 10 تحلیل شده است. از مجموع واحدهای معنایی استخراج شده، چهار مقوله ساختاری «ادراک هویت پیشینی/ پسینی»، «تجربه زیسته از چاره اندیشی برای هویت»، «تجربه زن بودن در تلاقی با اعتیاد» و «درک دیگری از نهادهای حمایت گر» انتزاع شد. نتایج، شکاف بین هویت پیشینی و پسینی را آشکار می سازد و نشان می دهد زنان، نه به شکل منفعل بلکه صورت نمونه هایی فعال و خلاق با هویت مواجه می شوند و در تجربه آنان، ساختارهای شکل دهنده هویت انگ خورده که فاصله اجتماعی را شکل می دهد، مخفی مانده و امکان مقاومت و تغییر هویت از آنان سلب می شود. این نظام معنایی شکل گرفته از هویت، تداوم حضور زنان بی خانمان را در خیابان تضمین کند و نه بازگشت آن ها را به خانه. این تحقیق پیشنهاد می کند، سیاست های دیگری ساز که توسط نهادهای گوناگون و افراد، برضد هویت زنان بی خانمان عمل کند، موردبازنگری قرار گیرد.
کلید واژگان: زنان بی خانمان, هویت, پدیدارشناسی}Poverty and social exclusion are among the causes of the phenomenon of homelessness, but this group's perception of their identity is one of the fundamental factors that ensures their continued presence on the street or plays an important role in challenging the existing situation and returning them home. Therefore, in this research, the lived experience of homeless women on identity has been studied. In this article, it is described how identity is formulated in the perception of homeless women. Using phenomenological theories and using the experimental phenomenological method, a semi-structured interview was conducted with 10 homeless women who are temporarily present in Chitgar and the findings were analyzed using Creswell analysis method and maxqda 10 software.From the total of the extracted semantic units, four structural categories were abstracted: "perception of prior/posterior identity", "lived experience of thinking about identity solutions", "experience of being a woman in the intersection with addiction" and " understandings as an Other of supporting institutions". The results reveal the gap between prior and posterior identity and show that women face identity not passively, but as active and creative examples, and in their experience, the stigmatized identity-shaping structures remain hidden and the possibility of resistance and identity change from them. is taken away This semantic system formed by identity ensures the continued presence of homeless women on the street and not their return home. This research suggests that different policies that act against the identity of homeless women by various institutions and individuals should be reviewed.
Keywords: Homeless Women, Identity, Phenomenology} -
دوره نوجوانی به عنوان یکی از دوره های مهم زندگی انسان شناخته می شود و شور و اشتیاق نوجوانی به همراه تحولات هویتی و اجتماعی، این دوران را به یک دوره خاص و منحصر به فرد تبدیل می سازد. از آنجا که دختران نوجوان در این دوره تلاش دارند تا افکار و رفتار همسو با سایر همسالان خود داشته باشند؛ ممکن است در مقوله پوشش و حجاب یا پذیرش نوع خاصی از حجاب مورد تردید واقع شوند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر واکاوی کیفی مفهوم پوشش و حجاب از منظر نوجوانان کم حجاب شهر کاشان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر کم حجاب در یکی از مراکز آموزش زبان های خارجی شهرکاشان است که مشارکت کنندگان در پژوهش به شیوه هدفمند از میان آنها انتخاب شدند و بعد از مصاحبه با 11 نفر داده های حاصل از پژوهش به اشباع نظری رسید. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و در نهایت با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از پژوهش با 4 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی شامل: زمینه های اجتماعی (هنجارهای اجتماعی، انطباق با عرف جامعه و مد، بستر محیط و جغرافیای محل زندگی، قضاوت اجتماعی، امنیت اجتماعی و دلالت دینی)، زمینه های فردی (احساس راحتی، اختیاری بودن پوشش، اصالت زیبایی)، زمینه های خانوادگی (الگوگیری و پیروی از خانواده، اقناع و نرمش خانواده)، الگوهای رسانه ای (فضای مجازی) به دست آمد. با عنایت به نتایج به دست آمده به نظر می رسد یکی از مهم ترین رسالت های مراکز فرهنگی و سیاست گذار در امر پوشش و حجاب تبیین هر چه بهتر این پدیده برای نسل نوجوان جامعه است.
کلید واژگان: نوجوانان, کم حجاب, تجربه زیسته, پدیدار شناسی}The aim of the current research was to investigate the phenomenological factors related to the choice of the type of covering in teenagers who do not wear hijab. The research population includes all young girls who do not wear the hijab in one of the foreign language education centers in Kashan, who were studying in 1402, and 11 of them were selected in a targeted manner for this research. The research method was phenomenology, and the data was collected using semi-structured interviews and analyzed with the 7-step Claesian method. The results indicated the extraction of 4 main themes and 12 secondary themes. The main themes are: social factors (1- social norms, 2- compliance with society custom and fashion, 3- environmental and geographical factors, 4- social judgment, 5- social security, 6- religious significance), individual factors (1- The framework of society, 2- Fashionism and modernity of clothing, 3- Fashionism and modernity of clothing, 4- View and attitude of society, 5- Dangers of society, urban context and air, 6- Attention to Sharia and beliefs), individual factors (1- Feeling of comfort, 2- personal choice, 3- attention to beauty), family factors (1- family cover, 2- family persuasion and tenderness), media (1- virtual space).Considering the obtained results, it seems that one of the most important missions of cultural centers and policymakers in the matter of veiling and hijab is to explain this phenomenon as best as possible to the young generation of the society.
Keywords: Teenagers, Low Veil, Lived Experience, Phenomenology} -
عصر کنونی تحت هجمه و تاخت و تاز وسایل ارتباط جمعی مانند ماهواره، تلوزیون و به طور خاص اینترنت قرار گرفته است. افراد دیگر مثل گذشته خود را در محدودیت نمی بینند و بدون توجه به فاصله زمانی- مکانی با دیگران ارتباط برقرار می کنند. رسانه های ارتباط جمعی و به طور ویژه اینترنت با ورود به خانواده ها باعث تغییرات گسترده در نقش ها و تکالیف مربوط به آنها، حقوق اعضا شده است. این تغییرات نشان دهنده تحولات در ارزش ها و هنجارهای خانوادگی نیز شده است، انتظارات نقشی را تغییر داده است. هدف از پژوهش حاضر درک، تعریف و تفسیر زنان مطلقه از شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر اینستاگرام می باشد. پارادایم پژوهش برساختی و تفسیری است و استراتژی پژوهش از نوع پدیدارشناسی می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی زنان مطلقه شهر ایلام است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق می باشد. تعریف و معنای ذهنی زنان مطلقه از شبکه های اجتماعی مجازی در قالب 3 مقوله «شبکه های اجتماعی مجازی به مثابه شکل دهنده سبک زندگی نوین»، شبکه های اجتماعی مجازی به مثابه فضای کژکارکرد»، و «ابزار کرختی فرهنگی» دسته بندی شد. همچنین روابط زن و شوهری قبل از ورود به این شبکه ها و از دید زنان مطلقه در قالب مقوله های «انسجام خانواده» و «عدم بحران در تمامیت نهاد خانواده» دسته بندی شد. در نهایت روابط همسران با ورود به فضای اینستاگرام با مقولات گسست از شبکه خویشاوندی، مشکلات مربوط به عاملیت، نمایش مصرف، استحاله نظام ارزشی دسته بندی شد.
کلید واژگان: زنان, پدیدارشناسی, اینستاگرام, شهر ایلام}Today's age is under the attack of mass communication media such as satellite, television and especially the Internet. People no longer see themselves as limited and communicate with others regardless of the time-space distance. By entering families, mass communication media and especially the Internet have caused extensive changes in the roles and tasks related to them, the rights of the members. The purpose of this research is to understand, define and interpret divorced women from virtual social networks with an emphasis on Instagram.. The research paradigm is constructive and interpretive, and the research strategy is phenomenological. The studied population includes all divorced women of Ilam city. The data collection tool is an in-depth interview.The definition and mental meaning of divorced women from virtual social networks were categorized in the form of 3 categories: "virtual social networks as a shaper of new lifestyles", virtual social networks as a dysfunctional space", and "cultural numbing tool". Also, before entering these networks, the relations between husband and wife were classified from the point of view of divorced women in the categories of "family cohesion" and "absence of crisis in the integrity of the family institution". Finally, the relationships of the spouses by entering the Instagram space were categorized with the categories of break from the kinship network, problems related to agency, display of consumption, transformation of value system.
Keywords: Women, Phenomenology, Instagram, Ilam City} -
امروزه فضای مجازی در بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها نقشی گسترده و مهم یافته است. بسیاری از انسان ها وقت، انرژی و پول بسیاری را در فضای مجازی صرف می-کنند تا محصولات دیجیتال بسیاری را تولید و در عین حال محصولات دیگران را مصرف -کنند. این شیوه از مصرف، مصرف مجازی دیجیتال نام گرفته است. شبکه های اجتماعی در این فرایند مصرف از اهمیت بسیاری برخوردار هستند زیرا افراد بسیاری را در فضای خود گردآورده اند و اغلب محصولات فضای وب در قالب لینک ها و محصولات چند رسانه ای در آن ها بازنشر می شود. این پژوهش می کوشد تا تفاسیر و معناهای کاربران تهرانی را از تجربه ی مصرف در شبکه های اجتماعی واکاوی کند. روش پژوهش، کیفی و به شیوه ی پدیدارشناسی تفسیری است. دو شبکه ی اجتماعی تلگرام و اینستاگرام که در ایران بسیار پرکاربرد هستند و قابلیت کنش های متنوع مجازی را فراهم می کنند، برای مطالعه ی میدانی انتخاب شدند. داده ها از سه منبع اخبار و گزارش ها پیرامون شبکه های اجتماعی، محتوای شبکه های اجتماعی و همچنین مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با مصرف کنندگان این شبکه ها به دست آمده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که چهار پدیده ی فرعی «شبکه ی دانش»، «بازنمایی و هویت»، «ابربازار» و «چالش هنجارها» نقش بسیار مهمی در تجربه ی زیسته ی کاربران در مصرف مجازی دیجیتال دارند. این چهار پدیده، در نهایت پدیده ی محوری پژوهش را می سازند که «لذت آزادی» نام گرفته است.کلید واژگان: فضای مجازی, شبکه های اجتماعی, پدیدار شناسی, مصرف مجازی دیجیتال}These days, virtual space plays a vast and significant role in human’s individual and social life. Many people spend a lot of time and energy in this space in order to produce digital products and consume another one’s productions. This style of consumption is called Digital Virtual Consumption. Social networks are very important in the procedure of consumption, because they gather so many people in their space and all virtual space have been republished there as multimedia productions and links. The goal of this research is to study of consumers’ meanings and interpretations about their lived experiences during digital virtual consumption. The research method qualitative and interpretative phenomenology technique is utilized for research. Telegram and Instagram as two famous and popular social networks in Iran are selected for the study. Data are gathered from three resources including news and reports about social networks, social network contents and deep semi-constructed interviews with consumers. The finding led to four important phenomena including: “Knowledge Network”, “Representation and Identity”, “Hypermarket” and “Challenge of Norms” which construct the main phenomenon of the research named “Pleasure of Freedom”.Keywords: Virtual Space, Social Networks, Phenomenology, Phenomenology IntroductionDigital virtual consumption is a relatively new term that is becoming more and more popular. These days we are surrounded by virtual space and telecommunication technologies and many questions have been raised about this digital life. Virtual consumption is a way to explain a kind of consumption that occurs in the computer atmosphere. Just like classic consumption, this kind of consumption can influence our lives and culture significantly. This research tries to study the effects of DVC on lifestyle and cultural aspects Tehran citizens buy utilizing phenomenological methods.PurposeDigitalization is a fast-growing trend in all people's lives. Qualities and results are these lifestyles is a very important question that can affect all aspects of policy making and cultural studies. No adequate research has been carried out in order to investigate the meanings and motivations of Tehran citizens that live in a digital atmosphere and describe their acts and meanings of them. This research can be the first step to discuss this matter and utilize the next studies as well.MethodologyBecause this research is designed to investigate the people's acts and their meanings, a phenomenological method was utilized. The research method is completely qualitative. Three data sources are utilized to discuss obtaining a better model of the case. Content analysis of Telegram and Instagram as to popular social media in Iran besides interviews to 45 social media users and eventually content analysis of news, policy documents and other media are data resources. The results have been coded and conceptual model is introduced.FindingsCoding and categorizing the results let in four important concepts that are; hypermarket, identity and representation, the conflict of norms and knowledge networks. The spirit of this research leads us that all of these concepts are related together via a more general and global concept which is named the joy of freedom. So, it could be claimed that Tehran citizens act and spend their time in virtual space especially in social networks in order to experience the joy of freedom. Concisely it could be claimed that freedom is the ultimate purpose of digital virtual consumption among Tehran citizens.ConclusionIt could be concluded from this research, that that freedom experience is a very strong motivation for users to stay and act in social media and barriers like filtering cannot avoid this act. So that the more filtering technologies are being strengthened the more users try to find some other technologies to bypass filters and preserve their free atmosphere of communication and consumption. This conflict results in a prolonged controversy between people and policymakers. Just an extended dialogue and cultural studies can modify this conflict and end the wasting of natural capitals.NoveltyDVC is a new term in virtual space studies and no previous research in Iran has investigated this term and its aspect. This study can be pursued in many other disciplines like sociology, economy HCI and policy.Keywords: Virtual Space, Social networks, Phenomenology, Digital Virtual Consumption}
-
پژوهش حاضر درصدد بررسی فهم تجارب زیسته دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی از آموزش مجازی با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه گیری به روش هدفمند با ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق فردی نیمه ساختاریافته که در آن از شرکت کنندگان درخصوص تجربه زیسته پیرامون آموزش مجازی سوال شد. مصاحبه تا مرحله اشباع ادامه یافت. یافته ها نشان داد تجربیات زیسته دانشجویان از آموزش مجازی شامل تجربیات مرتبط با فرد، ابهام نسبت به آموزش مجازی، علاقمند به آموزش مجازی، آموزش مجازی به مثابه کلاس خصوصی، تجربه حضور در کلاسی که در آن حضور نداشتم، آموزش مجازی مرتبط با خانواده، هزینه ها، عدم تمرکز در محیط خانه، همراهی خانواده، ناراحتی خانواده، تجربیات آموزش مجازی مرتبط با اساتید و دانشگاه، تعامل بیشتر با اساتید، امکان استفاده از کلاس ها به صورت ضبط شده، عدم اعتماد اساتید و دانشگاه به آموزش مجازی، تجربیات آموزش مجازی مرتبط با اینترنت و ابزار اتصال به کلاس، مشکلات فنی، تجربیات آموزش مجازی مرتبط با سامانه مجازی، همراهی تدریجی با آن، عدم ارایه جزوه آموزشی از طرف دانشگاه، عدم پاسخ پشتیبان، تجربیات آموزش مجازی مرتبط با امتحانات مجازی، بسته شدن آزمون به دلیل مشکلات فنی و زیرساختی، دشواری آزمون ها نسبت به آزمون حضوری، کاربردی و تحلیلی بودن امتحانات، ماندگاری سوالات در حافظه، پیشنهادات تحقیق شامل فراهم آوردن زمینه مناسب برای تعامل بیشتر، افزایش کیفیت محتوا، افزودن کیفیت تدریس، مدیریت زمان و هزینه، ارزیابی مستمر کیفیت سامانه ها، اختصاص اینترنت به دانشجویان و اساتید، برگزاری کلاس های مجازی توام با حضوری، مشارکت دانشجویان از طریق ارایه ها یا پرسش وپاسخ در کلاس.
کلید واژگان: آموزش مجازی, پدیدارشناسی, تجربه زیسته, چالش ها, ارزیابی الکترونیکی}The present study seeks to investigate and understand the lived experiences of students of central Tehran Islamic Azad University of virtual education with a phenomenological approach. Purposive sampling and data collection tools, semi-structured in-depth individual interviews during which the participants were asked about the lived experience of virtual education, the interview process continued until the saturation stage, information was obtained from the interview. Virtual education related to family, costs, lack of concentration environment, family companionship, family discomfort, virtual education experiences related to professors and university, more interaction with professors, possibility of using recorded classes, lack of trust of professors and university in virtual education ,Experiences of virtual education related to the Internet and class connection tools, technical problems, experiences of virtual education related to the virtual system, gradually accompanying it, lack of providing a training booklet from the university, lack of support response, experiences of virtual education related to virtual exams, closure Exam due to technical and infrastructural problems, the difficulty of the exams compared to face-to-face exams, practicality and analytical of exams Persistence of questions in memory, Research suggestions include providing a suitable context for further interaction Adding teaching quality, increasing the quality of teaching, time and cost management Continuous evaluation of systems quality, Allocation of the Internet to students and professors, Holding virtual and face-to-face classes, Student participation through presentations or Q&A in class.
Keywords: virtual education, phenomenology, Lived experience, challenges, electronic assessment}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.