به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

تسبیح

در نشریات گروه علوم قرآن و حدیث
تکرار جستجوی کلیدواژه تسبیح در نشریات گروه علوم انسانی
  • محمدحسین اخوان طبسی، نصرت نیل ساز*، نهله غروی ناپینی

    مفهوم تسبیح یکی از پرکاربردترین مفاهیم قرآنی و یکی از مهم ترین اذکار در نزد مسلمانان است که هر صبح و شام، چه در نماز و چه در اوقات دیگر، بر زبان ها جاری می شود. پرسش اصلی در این مقاله که نگارنده به دنبال یافتن پاسخ آن خواهد بود، آن است که چه ارتباطی میان تسبیح در معنای ستایش کردن، با ماده ثلاثی آن، یعنی سبح، به معنای گسترش یا شناگری وجود دارد؟ ارتباطی که لغت شناسان و مفسران متقدم درباره آن سکوت کرده و متاخران نیز پاسخ درخوری بدان نداده اند. برای این منظور از رویکرد معناشناسی تاریخی و روش ریشه شناسی در زبان های سامی بهره گرفته شده و مراحل تحول معنایی ماده سبح و چگونگی ساخت مفهوم تسبیح از آن بر این اساس روشن شده است. آنچه به عنوان نتیجه به دست آمد، آن است که ماده سبح، در ابتدا به معنای «گستردن» بوده است. سپس، از آن معنای «ارتقاء، شکوه و جلال» ساخته شده و در نهایت، معنای «با شکوه دانستن» یا «ستایش» در باب تفعیل ساخت یافته است.

    کلید واژگان: قرآن کریم، تسبیح، ماده سبح، ریشه شناسی، زبان های سامی
    Mohammadhosein Akhavan Tabasi, Nosrat Nilsaz *, Nahla Gharavi Naeeni
  • پیام صدریه، محمدهادی امین ناجی*، مژگان حامی

    نهج البلاغه شامل قالب های متفاوت گفتگو با خداوند است. توجه امام علی (ع) به این مسئله، در بافت های گوناگون سخن، سبب شد تا عبارات دعایی امام در میدان های نبرد با تاکید بر اسلوب تسبیح، برگزیده شود. عبارات تسبیحی نهج البلاغه، به مثابه کنش های گفتاری است که با روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی آن پرداخته شد. در این پژوهش مشخص شد که این کارگفت ها هر چند دربردارنده تعبیر یا خوانش عاطفی است، اما با گذر از ساختار صوری عبارات، هریک از کارگفت ها دارای تعابیر و خوانش های متعدد است که گوینده از ساختارهای نهفته و پیچیده عبارات برای تبیین معانی و اقناع مخاطب بهره برده است. چارچوب نظری این مقاله نظریه کنش گفتاری جان سرل انتخاب شد. با کاربست این نظریه مشاهده شد کنش های عاطفی، ترغیبی، اظهاری به ترتیب پر بسامدترین کنش ها در عبارات تسبیحی نهج البلاغه در میدان نبرد است و کنش های اعلامی و تعهدی در کارگفت های امام علی (ع) در میدان نبرد کاربرد کمتری داشته است.

    کلید واژگان: تسبیح، نهج البلاغه، جنگ، کنش گفتاری، جان سرل
    Payam Sadrieh, Mohammadhadi Aminnaji *, Mozhgan Hami

    .Nahj al-Balagha contains different forms of talk with Allah. Given Imam Ali’s attention to the talk in different contexts of his speech, his praying phrases in battlefields were chosen as the subject of the present study with an emphasis on Imam Ali (PBUH)’s phrasing of glorification of Allah. The phrases of glorification in Nahj al-Balagha are examined as speech acts with the analytic-descriptive method and by using library sources. The research findings show that while the speech acts are open to an emotional interpretation, by passing through the formal structure of the phrases, each of them is found to be open to several interpretations, and Imam Ali (PBUH) has utilized the underlying and intricate structure of the phrases to explain meanings and persuade the audience. Using the framework of John Searle’s speech act theory, it was observed that expressives, directives and assertives are in descending order Nahj al-Balagha’s most frequent speech acts in Imam Ali’s phrases of glorification of Allah in battlefields and that declarations and commissives have been less frequent

    Keywords: Glorification Of Allah, Nahj A-Balagha, War, Speech Act, John Searle
  • محمدرضا آرام*

    از آنجا که «انسان کامل» نه مانند دیگر موجودات عالم، مظهر یک اسم، بلکه مظهر همه اسماء الهی است، به همین خاطر بر موجوداتی که مظهر یک یا حتی چند اسم از اسماء الهی هستند احاطه وجودی دارد؛ در واقع انسان کامل یا همان ولی الله الاعظم حقیقتی است که تمامی اسماء الهی در آن متجلی شده است، او کل واحدی است با ظرفیت در بردارندگی تمامی اسماء و صفات الهی، لذا هر آنچه در این دو وجه تجلی نموده ازدایره این حقیقت خارج نیست که این همان معنای ولایت انسان کامل و ولی الله است که تجلی ولایت الله می باشد. و از طرفی امر تسبیح از اموری است که رشد و تعالی تمامی پدیده ها را به عهده دارد؛ به عبارت دیگر تمامی اسماء با تسبیحی که در آنها جاری و ساری است به سمت تعالی خویش سیر و صیرورت دارند؛ و همانطور که در بالا اشاره شد، ازآنجا که تمامی اسماء و صفات در حقیقتی به نام ولی الله متجلی است، پس تسبیح نیز در همین چارچوب به وقوع می پیوندد؛ بنابر این می توان نتیجه گرفت با تجلی ولایت الهی در عالم، امر تسبیح نیز رخ نموده است و تمامی اسماء الهی در چارچوب ولایت ولی الله الاعظم، با توانمندیی به نام تسبیح که در نهاد هر اسم تعبیه شده است، به سمت هدف غایی خویش سیر و صیر می نمایند. نگارنده در این مقاله، جهت اثبات حقیقتی که بیان شد، به روش تحلیلی - توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای و با بهره مندی از شیوه معناشناختی واژه، ضمن پژوهش در آیات دربردارنده واژگان «تسبیح» و ولایت «انسان کامل» و مشتقاتشان، آنان را مورد مداقه و بررسی تطبیقی قرار داده و نمونه های علمی از این ارتباط و نسبت سنجی بین ولایت و تسبیح را به کمک قرآن و روایات ارایه می دهد.

    کلید واژگان: تسبیح، ولایت، انسان کامل، نسبت سنجی، قرآن و روایات
    MohammadReza Aram*

    Since "perfect man" is not the embodiment of one name like other beings in the world, but the embodiment of all divine names, for this reason, it surrounds the beings that are the manifestation of one or even several divine names; in fact, the perfect human being, or "Walīullāh al-Aʿẓam", is the truth in which all the divine names are manifested. He is a whole essence with the potential to carry all the divine names and attributes; therefore, everything that has manifested in these two aspects is not outside the scope of this truth; this is the meaning of wilāyat (the guardianship) of a perfect human being and wilāyat of Allah, which is the manifestation of wilāyat of Allah. And on the other hand, tasbīḥ (glorification) is one of the things that undertakes the growth and excellence of all phenomena; in other words, all the names are moving towards their exaltation with the glorification in them. And as mentioned above, since all the names and attributes are manifested in the name of walīullāh, then tasbīḥ also takes place in this context; therefore, we can conclude that with the manifestation of Allah’s wilāyah in the world, tasbīḥ has also occurred, and all the divine names, within the framework of walīullāh al-Aʿẓam, become and move toward their ultimate goal with the ability called tasbīḥ, which is embedded in the essence of each name. In this article, the writer, in order to prove the truth that was stated, by analytical-descriptive method and using library sources and by benefiting from the semantic method of the word, studies and compares, while researching the verses containing the words tasbīḥ and wilāyat of perfect human being and their derivatives, and then provides scientific examples of this connection and assesses the proportionality between wilāyat and tasbīḥ with the help of Qurʾān and hadiths.

    Keywords: Tasbīḥ, Wilāyat, Perfect Human Being, Proportionality Assessment, Qurʾān, hadiths
  • محمدمهدی فرهی، محمدحسین اخوان طبسی*

    به تسبیح موجودات در آیات متعددی از قرآن کریم اشاره شده است. بسیاری از آیات از تسبیح آن چه در آسمان ها و زمین است سخن گفته اند، و در یکی از آیات قرآنی، از این حقیقت خبر داده شده که هر چیزی، خداوند را «تسبیح به حمد» می کند: «إن من شی ء إلا یسبح بحمده» (اسراء/ 44). مسئله چگونگی تسبیح موجودات مساله ای کلامی  فلسفی در فرهنگ اسلامی است. در پاسخ به این پرسش گروهی از عالمان (عمدتا متکلمان) به تسبیح «حالی» موجودات و گروهی دیگر (عمدتا فلاسفه و عرفا) بر تسبیح «قولی» آنان قائل شده اند. این پژوهش مبتنی بر روش معناشناسی تاریخی و با بررسی تحولات معنایی تسبیح از پیش از اسلام تا قرآن کریم و سپس دوران اسلامی، تلاش کرده با عبور از این دوگان معنای تسبیح را در قرآن کریم کاویده و بر اساس آن، فهمی مناسب را از آیات مذکور فراهم آورد. حاصل این پژوهش نشان داد تسبیح موجودات از سنخ «تسبیح به حمد» است که تسبیحی از سر شوق و اشتیاق به پروردگار عالم است.

    کلید واژگان: تسبیح، تسبیح موجودات، مفسران، معناشناسی تاریخی
    Mohammadmahdi Farrahi, Mohammadhosein Akhavan Tabasi*

    The concept of all beings glorifying God is frequently mentioned in various verses of the Holy Quran. Many verses discuss the glorification by all that exists in the heavens and the earth and it is revealed in one of the Quranic verses that everything glorifies God with praise: 'There is not a thing but celebrates His praise' (Al-Isra 17:44). The nature of how beings glorify is a theological and philosophical issue within Islamic culture. Addressing this question, some scholars (primarily theologians) have advocated for an inherent form of glorification by beings, while others (mainly philosophers and mystics) have supported the idea of a verbal glorification. This research, employing historical semantics methodology and analyzing the semantic evolution of glorification from pre-Islamic times through the Quranic period and into the Islamic era, strives to transcend this dichotomy. It aims to unearth the meaning of glorification in the Holy Quran and, based on this understanding, provide an appropriate interpretation of the relevant verses. The study concludes that the glorification by beings is a type of 'glorification with praise,' which is an expression of desire and enthusiasm towards the Creator of the universe. Therefore, contrary to common beliefs, beings do not engage in either verbal or inherent glorification.

    Keywords: Glorification, Creatures' Tasbih, Commentators, Historical Semantics
  • سید محمدمهدی نبویان*، غلامرضا فیاضی

    معرفت همه مخلوقات به خداوند یکی از مسایلی است که ادله قرآنی و روایی فراوانی آن را تایید می کند. اندیشمندان زیادی به این مسیله پرداختند و بسیاری از آنها به شعور همگانی مخلوقات به خداوند اشاره کردند. یکی از ادله علم همگانی مخلوقات به خداوند، تسبیح همه مخلوقات نسبت به خداوند است و از آنجا که تسبیح مخلوقات با علم و شعور آنها ملازمه داد، این نتیجه حاصل می شود که همه مخلوقات علم به خداوند دارند. این مقاله در صدد بررسی معنای تسبیح همگانی مخلوقات و اثبات ملازمه آن با علم است که پس از بررسی دیدگاه های مخالف به این نتیجه می رسد تسبیح همگانی مخلوقات به معنای تسبیح قولی و کلامی آنهاست که مخلوقات با گفتن «سبحان الله» یا هر لفظ دیگری که به معنای تسبیح باشد، خداوند را از همه نقص ها منزه می دانند و این تسبیح نیز با علم و شعور آنها به خداوند ملازمه دارد.

    کلید واژگان: تسبیح، تسیبح قولی، تسبیح دلالی، علم همگانی، آیات و روایات
    Seyed Mohammad Mahdi Nabavian *, Gholamreza Fayyazi

    The knowledge of all creatures about God is one of the issues that is confirmed by many Qur'anic and narrative evidences. Many thinkers addressed this issue and many of them pointed to the consciousness of all creatures to God. One of the proofs of the knowledge of all creatures towards God is the glorification of all creatures towards God, and since the glorification of creatures is associated with their knowledge and intelligence, it follows that all creatures have knowledge of God. This article aims to investigate the meaning of glorifying all creatures and prove its connedge and consciousness. has it.ction with science, which comes to this conclusion after examining the opposing views The glorification of all creatures means glorifying them verbally and verbally. By saying "Glory be to God" or any other word that means glorifying, they consider God free from all defects, and this glorification is connected to God with their knowle

    Keywords: Tasbih, tasbih Qoli, tasbih Dalali, universal knowledge, Verses, hadiths
  • فاطمه رحمانی*

    از آنجا که «ولی الله» نه مانند دیگر موجودات عالم، مظهر یک اسم، بلکه مظهر همه اسماء الهی است، به همین خاطر بر موجوداتی که مظهر یک یا حتی چند اسم از اسماء الهی هستند احاطه وجودی دارد؛ در واقع ولی الله الاعظم حقیقتی است که تمامی اسماء الهی در آن متجلی شده است، او کل واحدی است با پتانسیل در بردارندگی تمامی اسماء و صفات الهی (درعالم وحدت و کثرت که در واقع وجه انالله یی متعلق به تجلیات وحدتی و وجه نحن تعلق دارد به تجلیات کثرتی این حقیقت)؛ لذا هر آنچه در این دو وجه تجلی نموده ازدایره این حقیقت خارج نیست؛ که این همان معنای ولایت ولی الله است که تجلی ولایت الله می باشد. امر تسبیح از اموری است که رشد و تعالی تمامی پدیده ها را بعهده دارد؛ به عبارت دیگر تمامی اسماء با تسبیحی که در آنها جاری و ساری است به سمت تعالی خویش سیر و صیرورت دارند؛ و همانطور که در بالا اشاره شد، ازآنجا که تمامی اسماء و صفات در حقیقتی به نام ولی الله متجلی است، پس تسبیح نیز در همین چارچوب به وقوع می پیوندد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت با تجلی ولایت الهی درعالم، امر تسبیح نیز رخ نموده است و تمامی اسماء الهی در چارچوب ولایت ولی الله الاعظم، با توانمندیی به نام تسبیح که در نهاد هر اسم تعبیه شده است، به سمت هدف غایی خویش سیر و صیر مینمایند.

    کلید واژگان: تسبیح، ولایت، ولی الله، قرآن، روایات
    Fatemeh Rahmani *

    Since Walīyullāh is not the manifestation of one name like other beings in the world, but rather the manifestation of all divine names, for this reason it surrounds beings that are the manifestation of one or even several names of divine names; in fact, Walīyullāh is the truth in which all the divine names are manifested. He is a whole truth with the potential to bear all the divine names and attributes, therefore, everything that has manifested in these two aspects is not outside the scope of this truth; this is the meaning of wilāyat of Walīyullāh, which is the manifestation of Allah's wilāyat. Tasbīḥ is one of the things that is responsible for the growth and excellence of all phenomena; in other words, all the names are moving towards their exaltation with the glorification in them. And as mentioned above, since all the names and attributes are manifested in the name of Walīyullāh, then the glorification also takes place in this context; so, it can be concluded that with the manifestation of Allah's will in the world, glorification has also occurred, and all the divine names within the framework of wilāyat of Allah Almighty, with the ability called Tasbīḥ, which is embedded in the institution of each name, move toward their ultimate goal.

    Keywords: Tasbīḥ, Wilāyat, Walīyullāh, Qurʿan, Hadiths
  • محمدرضا آرام*

    موضوع ولی الله به عنوان جامع اسماء و صفات الهی، از بنیادی ترین و زنده ترین مسایل دین، به خصوص از منظر مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است، به همین دلیل دین پژوهان هرکدام به نوبه خود و طبق نیاز و اقتضایات زمان خود به نحوی درباره آن سخن گفته اند که بی تردید این مهم از جهات متعدد قابل طرح است. در بحث حقیقت جامع اسماء و صفات الهی با امر«تسبیح» در نهایت می بایست به جایگاه و نقش «ولی الله الاعظم» اشاره نمود. در دیدگاه تشیع، به تاسی از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) این مقام متعلق به ولی الله الاعظم، امام مهدی (علیه السلام) است؛ درحقیقت آن حضرت به عنوان خاتم الاوصیاء و ولی الله الاعظم، نهایی ترین منصب را در امر ولایت الهی، برعهده دارند و تسبیح هستی نیز به فرمان وی رخ می نماید. لذا این مقاله که اختصاص به موضوع تسبیح در مقام جامع اسماء و صفات الهی دارد، به معرفی و نقش ایشان در تسبیح هستی پرداخته و سپس با توجه به مطالب بیان شده، تاثیرگذاری وجود آن حضرت در امر تسبیح در مراتب مختلف خلقت شرح داده خواهد شد.

    کلید واژگان: تسبیح، مقام جامع، اسماء، صفات الهی
    MohammadReza Aram *

    The subject of Walīyullāh, as a collection of divine names and attributes, is one of the most fundamental issues of religion, especially from the perspective of the Ahl al-Bayt (as) school. For this reason, religious scholars have spoken about it in a different way according to the needs and requirements of their time, which undoubtedly, is important in many ways. In the discussion of the comprehensive truth of divine names and attributes with the subject of Tasbīḥ (glorification), we should finally mention the position and role of Walīyullāh al-ʿAẓam. In the view of Shiism, according to the Ahl al-Bayt (as) school, this position belongs to the guardian of Allah, Imam Mahdi (as); in fact, as the seal of the wilāyat and Walīyullāh, he holds the most final position in the matter of divine guardianship, and the glorification of existence also occurs at his command. Therefore, this article, which is dedicated to the topic of tasbīḥ and glorification in the comprehensive position of divine names and attributes, has introduced and discussed their role in the glorification of existence; and then, according to the stated contents, the influence of His Holiness' presence in the matter of glorification and tasbīḥ in different levels of creation will be explained.

    Keywords: Tasbīḥ, Comprehensive Position, divine names, attributes
  • نهله غروی نائینی*، نصرت نیل ساز، محمدحسین اخوان طبسی

    گزاره «سبح بحمد ربک» و مفهوم «تسبیح به حمد» بارها در قرآن کریم تکرار شده است و این تکرار، نشان از اهمیت بالای آن در بینش و منش قرآنی دارد. پرسش از معنای تسبیح به حمد، از ابتدا موردتوجه عالمان و مفسران بوده و آنچه درباره این تعبیر قرآنی بیان شده، عمدتا مبتنی بر پیش فرض ها در علم کلام و مبحث صفات الهی بوده است. از این رو نمی توان فهمی متاخر مبتنی بر دانش کلام را به کلام خداوند نسبت داد. این پژوهش در پی پاسخ به این مساله است که تسبیح به حمد در قرآن کریم و متناسب با فرهنگ دینی عرب، چه معنای دقیقی داشته است. این پژوهش مبتنی بر روش ریشه شناسی و با استفاده از داده های زبا ن های سامی و متون مقدس، پیشینه دو مفهوم تسبیح و حمد را مرور کرده و از این رهگذر به بازخوانی معنای تسبیح به حمد در قرآن کریم پرداخته است. در پایان مشخص شد حمد در گزاره قرآنی «سبح بحمد ربک»، نه معنای ستایش که معنای شوق و علاقه را دارد و تسبیح به حمد، حاکی از نوعی ستایش و مناجات مبتنی بر عشق ورزی و توجه قلبی است. همچنین تسبیح به حمد برخلاف تسبیح (مطلق)، اشاره به ستایشی غیرمناسکی دارد.

    کلید واژگان: تسبیح، حمد، تسبیح به حمد، ریشه شناسی، متون مقدس
    Nahla Gharavi Naeeni *, Nosrat Nilsaz, Mohammad Hosein Akhavan Tabasi

    The Phrase "Sabbiḥ bi-ḥamdi rabbik" (Glory be to God) and the concept of "Tasbiḥ bi-ḥamd" (glorifying God) have been repeated many times in the Holy Qur'an, and this repetition shows its high importance in the Qur'anic attitude and character. The question of the meaning of Tasbiḥ bi Ḥamd has been always considered by scholars and commentators and various answers have been provided for it. What has been said about this Qur'anic statement is mainly based on presuppositions in theology and the subject of divine attributes, and so far this concept has not been discussed from a historical and semantic perspective. This research based on the method of Etymology and using the data of Semitic languages and Bible, has reviewed the background of Tasbiḥ and Ḥamd and through this has re-read the meaning of Tasbiḥ bi Ḥamd in the Holy Quran. As a result, it was found that Ḥamd in this phrase does not mean praise, but the meaning of desire and love, and Tasbiḥ bi-ḥamd indicates a kind of praise based on lovemaking.

    Keywords: Tasbiḥ, Ḥamd, Tasbiḥ bi-ḥamd, Etymology, Holy Bible
  • ام البنین اسدی رکابدارکلایی، محمدمهدی کریمی نیا، مجتبی انصاری مقدم *، غلامرضا محمدرضایی

    مقاله حاضر در صدد بررسی تطبیقی یکی از حقایق قرآنی ، هوشمندی نظام طبیعت بر آمده است تا با توجه به نظرات علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی با تکیه بر زیرساخت های آن ها در اندیشه عرفانی تفسیری به شرح مصادیق و مبانی هوشمندی نظام طبیعت بپردازد. در آن برخی مبانی و مصادیق مهم و اساسی همچون تسبیح موجودات ، شهادت و گواهی و حشر آنها بیان شده است با دلایل نقلی، وجود این صفات در موجودات به اثبات رسیده است. یافته ها و نتایج تحقیق حاکی از این است که با صرف نظر از اختلاف جزیی در برخی موارد از نظر علامه طباطبایی و ایت الله مصباح یزدی همه موجودات نظام طبیعت متناسب با درجه وجود ی شان از علم و شعور و نوعی هوشمندی برخوردارند و خداوند را به صورت حقیقی تسبیح می گویند و گواهی و شهادت می دهند و برخی نیز محشور می شوند. انسانها شعور و هوشمندی موجودات را درک نمی کنند و این دلیلی بر وجود نداشتن این ویژگی در آن ها نیست.

    کلید واژگان: هوشمندی، طبیعت، تسبیح، حشر، ادراک
  • محمدعلی محیطی اردکان*

    یکی از حقایقی که ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول کرده، شعور همگانی موجودات است، موضوعی که ظواهر آیات قرآن کریم گواه آن است. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که آیات تسبیح و شهادت چگونه بر سریان ادراک در هستی دلالت می کنند؟ نگارنده در این مقاله می کوشد با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، نخست، ادله قرآنی شعور همگانی موجودات را طبقه بندی کرده و در گام دوم، سریان ادراک در هستی را با تمرکز بر آیات تسبیح و شهادت بررسی و ارزیابی کند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که شعور به معنای مطلق علم و آگاهی بر اساس دلالت التزامی و ظهور آیات تسبیح و شهادت برای موجودات به نحو عمومی و حقیقی ثابت است. البته، پذیرش دلالت مطابقی آیه 43 سوره نور بر شعور همگانی موجودات نیز بعید نیست. در مجموع، می توان به این نتیجه دست یافت که هر موجودی بهره ای از علم دارد، هرچند تمام حقیقت چنین علمی برای انسان ناشناخته و دست نیافتنی باشد.

    کلید واژگان: قرآن، ادراک، شعور موجودات، تسبیح، شهادت
    MohammadAli Mohiti Ardakan *

    One of the issues that have attracted the attention of scholars is the perception of all beings. This is what the Qur’an provides evidence for. The basic question is how the tasks of praise and testimony can be attributed to the perception that runs through the whole universe. As an attempt to answer this question, the present study uses a descriptive-analytical method to, first of all, classify the pieces of the Qur’anic evidence in this regard and then assess the perception of beings on the basis of the verses about praise and testimony. As the results of the study indicate, perception in the sense of general knowledge or awareness is to be taken for granted by virtue of the semantic associations and the verses about praise and testimony. Of course, as verse 43 in chapter Noor suggests, it is possible to extrapolate perception to all beings. By and large, it is concluded that everything has a certain degree of awareness, but the details or all the aspects this awareness are not and cannot be known to human beings.

    Keywords: Qur’an, perception, Awareness of beings, Praise, Testimony
  • ابوالفضل فیروزی*، رضا الهی منش، سعید رحیمیان
    از مسایل مهم و جنجال برانگیز هستی شناسی که همواره محل مناقشه و بحث میان متکلمان، فلاسفه و عرفا و حتی پژوهشگران علوم تجربی بوده، مسئله «حیات، شعور، عشق و تسبیح در تمام مراتب وجود» است که تاثیر عمیق و گسترده ای در اندیشه و رفتار آدمی دارد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و بر مبنای معارف و آموزه های قرآن، احادیث، ادعیه و نیز ادله عقلی، برهانی و عرفانی اسلامی انجام شده، نشان می دهیم همه هستی و مراتب آن از جمله مرتبه ناسوتی به قدر استعداد و تعین وجودی خود از حیات، علم و اراده برخوردار بوده و علاوه بر اینکه به زبان استعداد و حال، تسبیح گوی خدا هستند، به صورت قال (نطق) نیز تسبیح و تحمید حقیقی حق تعالی را می کنند که این نکته، مسئله اصلی این مقاله است. محدوده بررسی تسبیح موجودات، فقط موجودات غیرذی شعور، یعنی جمادات، نباتات و حیوانات است که در ظاهر این گونه به نظر می رسد که این سه دسته از موجودات، فاقد علم و ادراک اند و تسبیح قولی برای آنان ممکن نیست. رای برگزیده در این پژوهش به ارادی، آگاهانه و زبانی بودن تسبیح این موجودات (البته به زبان خاص هر موجود) اعتقاد دارد و فهم و نطق که در آیات قرآن و روایات به آن اشاره شده، دلیل بر این مطلب گرفته می شود.
    کلید واژگان: تسبیح، حمد، نطق، حیات، علم، شعور، ناسوت
    Aboulfazl Firoozi *, Reza Elahimanesh, Saeed Rahimyan
    One of the most important and controversial issues of ontology, which has always been the subject of controversy and debate among theologians, philosophers and mystics and even researchers of experimental sciences, is the issue of "life, consciousness, love and praise in all levels of existence" which has a profound and wide impact on human thought and behavior. In this descriptive-analytical study based on the teachings of the Quran, hadiths, supplications, as well as rational, argumentative and Islamic mystical evidences, we show that the whole existence and its levels, including the level of Nasut (realm of physical bodies) have life, knowledge and will as much as their existential talent and capacity. In addition to glorifying God in the language of talent and state, they also glorify and praise the Almighty verbally, which is the main issue of this article. The scope of the study of the glorification of beings is only unconscious beings i.e. inanimate objects, plants, and animals, which apparently lack knowledge, perception, and verbal glorification. The chosen opinion in this research believes in the voluntary, conscious and linguistic nature of the glorification of the above creatures (of course, in the specific language of each creature), to which the perception and speech mentioned in the Quran and hadiths refer.
    Keywords: Glorification, Praise, Speech, Life, Knowledge, consciousness, Nasut (Realm of Physical Bodies)
  • رحمان عشریه*، حسین عباسی، مجتبی قاسمی

    آنچه از قرآن و روایات اهل بیت(ع) به دست می آید این است که هر موجودی در عالم خود سهمی از عقل و درک و شعور دارد و با زبان خود تسبیح خدا می گوید، بر همین اساس حیات اختصاص به موجودات حیوانی و نباتی نداشته و نطق و سخن گفتن هم مختص به این زبان گوشتی نیست. بنابراین استماع و شنیدن نیز نمی تواند به همین گوش عادی وظاهری اختصاص داشته باشد. هرچند در انسان مراد از « قول» عبارت است از استخدام صوت یا اشاره به ضمیمه قرارداد قبلی، که فطرت انسانی ما، و اینکه حیوانی اجتماعی هستیم آن را ایجاب می کند، اما آیا قول با همین معنا در تکوینیات نیز به کار رفته است؟ مفسران و اندیشمندان دینی، هر یک از منظرگاه خود، به اجمال پاسخ هایی مطرح نموده اند لیکن جمع بندی روشن و صریحی ارائه نشده است که در این پژوهش به بررسی آنها خواهیم پرداخت. جستار پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته است، با محوریت نقد و تطبیق نظرات سه تفسیر ارزشمند: «التبیان فی تفسیر القرآن»، نگاشته «شیخ طوسی، محمد بن حسن»، «مجمع البیان فی تفسیر القرآن» نگاشته «طبرسی، فضل بن حسن» و «المیزان فی تفسیر القرآن» نگاشته «طباطبایی، سید محمد حسین» به بررسی مفهوم قول و نطق موجودات، پرداخته است؛ مهم ترین نتیجه حاصل از کنکاش نگارندگان این مقاله، آن بوده است که هر یک از موجودات به تناسب خلقت خویش، خداوند متعال را به زبان قال تسبیح و تحمید می کنند هر چند که دیگر موجودات از شنیدن آن عاجز باشند.

    کلید واژگان: تسبیح، شعور، مفهوم قول، نطق موجودات
    Rahman Oshriyeh *, Hossein Abbasi, Mojtaba Ghasemi

    What is obtained from the Qur'an and the traditions of the Ahl al-Bayt (AS) is that every being in the universe has a share of reason and understanding and, in its own language, glorifies God, according to this, life does not belong to animal and vegetative beings And the speech and talk are not specific to this meat language. Therefore, audition and hearing can not be the same as ordinary eagerness. However, in humans, the term "promise" refers to the hiring of sound or the reference to the appendix to the previous convention, which requires our human nature and that we are a social animal, but does the promise of this meaning also apply to the evolution ? Interpreters and religious thinkers, each in their own field, have briefly provided answers, but there is no clear and explicit summary that we will examine in this study.
    The following article, written in an analytical descriptive form, focuses on criticizing and adapting the views of three valuable interpretations: "Al-Tobayan al-Tafsir al-Quran", written by "Sheikh Tusi, Mohammad ibn Hasan", "Assembly of the Qur'an", "Tabaris, Fazl ibn Hasan "and" Al-Mizan fi Taqsir al-Quran ". Tabatabai, Seyyed Mohammad Hussein, has examined the concept of the promise of the creatures, the most important result of the discovery of the authors of this paper, that each of the creatures in proportion The creation of God creates the Almighty in the language of praise, even though other beings can not hear it.

    Keywords: Glorification, Intelligence, the meaning of the promise, the speech of the creatures
  • علیرضا موفق *، حسین محمدهاشمی
    آیت الله جوادی آملی، بر اساس آیات الهی و در نگاهی متمایز، محبت نسبت به ذات مقدس حق را دارای مراتب چهارگانه می داند. این مراتب از مرتبه عام موجودات به معنی میل که بدون اراده و به شکل تکوینی است آغاز می شود و در مرتبه بعد که باز عام است، به شکل ارادی و همراه با شعور ادامه می یابد. دو مرتبه بعد مختص انسان است و با بهره مندی از گوهر گرایش و علم به ذات همراه می شوند. این بهره، آسیب هایی نیز دارد که به شخص محب نه به فیاضیت مطلق حق برمی گردد. مرتبه نهایی محبت، مختص انسان هایی است که محبت خود را نه بر اساس نیازها و خواسته ها، بلکه در جهت برترین حبیب حق، حضرت ختمی مرتبت6 بنا می کنند. این مومنان که حب حق را نه در حرف و ادعا، بلکه در سیره عملی خود نشان می دهند، از عشق متقابل حضرت حق بهره مند می شوند؛ عشقی که برترین نعمت متنعمان بهشت و بلکه خود بهشت و برترین مقام بهشتیان است. در این تحقیق، از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است.
    کلید واژگان: محبت، عشق، میل، تسبیح، محبت دوسویه
  • آذر زمانی، حمیدرضا بصیری
    ادراک یا شعور توحیدی موجودات، آگاهی آنان به وجود خویش و آفریننده خود است که به موجب این علم، خالق خود را ستوده و تسبیح می گویند. تسبیح حیوانات برای خداوند و شعور آنان نسبت به آن ذات تعالی، از جمله حقایقی است که قرآن کریم در ضمن بازگویی یک ماجرای داستانی یا به موجب امری قابل تذکر از زندگی حیوانات در کنار انسان ها، بیان نموده است. این پژوهش به منظور شناخت کیفیت ادراک توحیدی حیوانات به جمع آوری و بررسی آیات مرتبط با این مسئله، با استفاده از شیوه کتابخانه ای پرداخته است. از جمله نتایج به دست آمده، این است که هر یک از انواع حیوانات دارای شعوری توحیدی متناسب با وجود خود است که به وسیله آن در مسیر تکامل زندگی خویش در حال حرکت است.
    کلید واژگان: ادراک توحیدی، تسبیح، حیوانات، تکامل، قرآن
    Azar Zamani, Hamidreza Basiri
    Monotheistic consciousness of creatures is their awareness of themselves and their Creator, Whereby they Praise and glorify their Creator. Animal’s prayer for God is mentioned in Quran in a fictional story of the life of animals with humans. This study aims at understanding the whatness of the monotheistic consciousness of animals by gathering Verses associated with this issue by using the library method. From the results obtained, is that each type of animal has a monotheistic Consciousness that is commensurate with their own existence whereby it follows its own line of evolution.
    Keywords: monotheistic perception, rememberence of God, animals, evolution, Quran
  • محمدحسین بیات *، حامده راستایی
    آنچه انسان ها با حواس خود درمی یابند، این است که جمادات فاقد شعورند، اما خداوند در قرآن همه موجودات عالم را از انسان و حیوان گرفته تا گیاه و جماد، دارای شعور و آگاهی معرفی می فرماید و اموری مانند تسبیح، سجده، خشوع و... را به آنها نسبت می دهد. اعتقاد به سریان کمالات وجودی از قبیل علم، حیات و اراده در جمیع موجودات از اصول مسلم و پذیرفته در حکمت متعالیه است. ملاصدرا با براهین عقلی سریان علم را در همه موجودات عالم اثبات می کند، اما ممکن است این گونه به نظر برسد که این دیدگاه با اصل تجرد علم که از سوی ملاصدرا پذیرفته شده است، در تعارض باشد. در این مقاله، برای حل این تعارض کوشش به عمل آمده است و اثبات شده که تعارضی وجود ندارد و ملاصدرا با استمداد از آیات و روایات این راز را دریافته است.
    کلید واژگان: سریان علم، تجرد علم، تسبیح، خشیت، قرآن، تجلی
    Mohammad Hosein Bayat*, Hamedeh Rastai
    Human knows by his senses that inanimate objects are without understanding, but in the Quran, God says all creatures of the universe including humans, animals, plants and inanimate objects, are wise and intelligent. Also he attributes to them things like praise, worship, reverence and etc. Belief in influence of Perfection in all things such as science, life and will, are from accepted principles in transcendental philosophy. Mulla Sadra proves the influence of science in all creatures with rational proofs, but it may seem that this view disagrees with celibacy of science which has been accepted by Mulla Sadra. In this article, we have tried to resolve this conflict or disagreement and we have proved that there is no conflict and Mulla Sadra has found its secret through the verses and hadiths.
    Keywords: The influence of science, Celibacy of science, Praise, Humility, Quran, Apparition
  • عباس شریفی، زهرا رجایی
    جهان هستی سراسر هوش، شعور و ادراک است و تمامی موجودات هستی نسبت به خداوند متعال مراتبی از معرفت و شناخت دارند و با توجه به بهره ای که از وجود برده اند معرفت آنها نیز متفاوت و دارای شدت و ضعف است. آیاتی که بیان کننده حمد و تسبیح عالم هستی، سخنوری آگاهانه حیوانات، حشر حیوانات و...است به خوبی این ادعا را تایید می کند و تبلور این معرفت را می توان درآنها مشاهده نمود.
    همچنین روایات ائمه معصومین علیهما السلام بر این موضوع تاکید دارد که تسبیح، حمد و سجده اشیاء عالم حقیقی، عالمانه و از روی معرفت به پروردگار خویش و با زبان قال است.
    کلید واژگان: تسبیح، حمد، صلاه، معرفت موجودات
    Abbas Sharifi, Zahra Rajaei
    The creation’s world is replete with intelligence and perception, and also, all of the creatures know God in some different level. With respect to their intelligence, the extent of this level is different. This claim is confirmed by verses referring to the real praise of the creation’s world, animal conscious speech, resurrection of animal, etc. Also, Infallible Imams (AS)’s traditions emphasize on the praise of anything in the real world is consciously and this is done by their knowledge to God and their verbal language.
    Keywords: praise, gratitude, prayer, creature's knowledge
  • امرالله معین*، هنگامه بیادار، ابوالحسنی فاطمه
    «تسبیح» به معنای تنزیهی است که توام با علم و آگاهی باشد و از روی قصد صورت گیرد و تسبیح خداوند به معنای منزه دانستن او از عیوب و نقایص امکانی است. «حمد» نیز به معنای ستایش فعل جمیل اختیاری است. وجه تقارن «حمد» و «تسبیح» در آیات مورد نظر این است که موجودات، با صفاتی خدا را حمد می گویند که محدود به حدود خود آنان است، ولی ذات خداوند منزه از هر محدودیت است. بنابراین، آمدن «حمد» و «تسبیح» در کنار هم، برای اشعار به این است که خداوند از حمد حامدان منزه است. در این مقاله، محدوده بررسی تسبیح موجودات، تنها موجودات غیر ذی شعور، یعنی جمادات، نباتات و حیوانات است که در ظاهر امر این گونه به نظر می رسد که این سه دسته از موجودات، فاقد علم و ادراک می باشند، چراکه تسبیح و عبادت موجودات صاحب عقل، یعنی انسان، جن و فرشته نیاز به توضیح ندارد و برای همه قابل پذیرش است. بر این اساس، به سه دیدگاه اصلی در باب تسبیح این موجودات پرداخته شده که از میان این سه دیدگاه، دیدگاه سوم برگزیده می شود که به ارادی، آگاهانه و حقیقی بودن تسبیح این موجودات اعتقاد دارد و فهم و نطق که در آیات قرآن به آن اشاره شده، دلیل بر این مطلب گرفته می شود.
    کلید واژگان: تسبیح، حمد، شعور، تکوین، تشریع، نطق، قرآن
    Amrollah Moein*, Hengameh Beyadar, Fatemeh Abolhasany
    Praise for God is transcendence done with awareness as well as wisdom and is intentional. Praise for God suggests His perfection. Veneration also means a high praise which is an optional beautiful act. Commonality between Veneration and Praise in verses is that creatures praise God with properties confined to themselves and limited. But God transcends any limitations. Therefore, praise and veneration for God are used together to denote to the fact that God is away from venerations of venerator and does not need them. The scope of the study is limited to praise of God by only non-sentient creatures of the inanimate objects, plants, and animals. On the surface, it appears that these three categories of creatures lack knowledge and understanding due largely to the fact that the praise for God is limited to human beings, jinn, and angels, and it needs no explanation and is taken for granted by all people. Three main views on the praise are discussed in this study among which the third one is chosen as acceptable view believing that the praise of such creatures are also voluntary, conscious, and true. And several verses of the Quran provide main justification for this issue.
    Keywords: Praise, Veneration, Understanding, Genesis, Legislation, Speech, Quran
  • محمدعلی رضایی کرمانی، محسن رجبی قدسی
    «اصحاب الجنه» عنوان داستان صاحبان باغی است که در سوره قلم، از آیه 17 تا 33 به آن پرداخته شده است. بر پایه روایات تفسیری، پیرمردی از اهل کتاب هر ساله هنگام برداشت میوه ها و دیگر محصولات باغش، به مسکینان اجازه می داد وارد باغ شوند و از میوه های آن استفاده کنند. با مرگ پیرمرد، پسران او با این استدلال که ما مالک همه محصولات باغ هستیم، تصمیم گرفتند صبحگاهان قبل از باخبر شدن مسکینان، تمام میوه ها را بچینند و هیچ چیزی را باقی نگذارند، ولی صبح هنگامی که مخفیانه و بی سروصدا به باغ رفتند، ناباورانه آن را سوخته یا مانند ریگزاری دیدند که در آن هیچ درخت و گیاهی باقی نمانده است. اختلاف در چگونگی معنای واژه ها و عبارت های «لایستثنون»، «طائف» و «الصریم» در این سوره، تفسیر عمومی از این داستان را متفاوت ساخته است: برخی از مفسران، علت این عذاب الهی را نگفتن «ان شاء الله » و غفلت از مشیت خداوند از سوی صاحبان باغ می دانند، ولی گویا بر اساس تبیین قرآن، این باغ در آن شب نه سوخت و نه خشک شد و نه به ریگزار تبدیل گردید، بلکه خداوند با حفظ درختان و گیاهان باغ، دقیقا همان تصمیم اصحاب الجنه را پیش از ورود آنان به باغ عملی کرد و آنان درختان را بدون میوه یافتند.
    کلید واژگان: صاحبان باغ (اصحاب الجنه)، سوره قلم، قصص قرآن، صریم، یستثنون، تسبیح، باغ سوخته
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال