به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « معناشناسی ساختگرا » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه « معناشناسی ساختگرا » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • مریم قبادی*، لیلا مبشر

    قرآن کریم در راستای هدایت، انسان را گاه، به صراحت، گاه به کنایه و اشاره؛ گاه، با انذار و گاه با تبشیر، به اموری ترغیب و از مسایلی باز می دارد و او را به انتخاب آگاهانه ی بهترین و پر ثمرترین راه کمال فرامی خواند. از جمله اموری که قرآن مخاطبان خود را به طور غیرمستقیم نسبت بدان هشدار داده و از آن بازداشته، «لعب» است. لازمه ی دوری جستن و پرهیز از درافتادن به دام لعب، شناخت این پدیده است. این که لعب در قرآن به چه معناست؟ چه مولفه ها و شاخصه هایی دارد؟ چه مصادیقی دارد؟ چرا از آن نهی شده است؟ این نوشتار برای یافتن پاسخ این پرسش ها با تکیه بر روش معناشناختی ساختگرا کوشیده است مولفه های معنایی لعب را در سطح همنشینی به دست دهد. حاصل آنکه، هرچند لعب، در کودکی اثربخش ترین راه بالندگی و رشد فکری و جسمی و بعدها بهترین وسیله برای تمدید قوا و زدودن آثار خستگی و ایجاد نشاط در تمام دوران حیات است و جسم انسان نیازمند بدان، در قرآن کریم، ضمن اشاره ای گذرا به این بعد «لعب»، صورت بندی دیگری از لعب دارد و آن را در دو سطح به کار می برد. نخست، معنایی که برای مخاطبان اولیه آشنا است. دوم معنای بازتولید شده ی قرآن. «بطلان کاری»، «ضد حق بودن»، «ضد عقلانیت»، «سرخوشی»، «ضد جدیت»، مولفه های کاربست نخست لعب است.«ناپایداری/گذرایی»، «عدم قطعیت»، «غفلت زایی»، «بی ثمری / بی حاصلی»، «فرصت سوزی»، «مواجهه معرضانه» و... مهم ترین مولفه ها در معنای نوپدید قرآنی است. این مولفه ها می توانند به عنوان شاخص هایی برای شناخت مصادیق روزآمد لعب مورد استفاده قرار گیرند.

    کلید واژگان: لعب, معناشناسی ساختگرا, مولفه معنایی, هم نشینی}
  • مریم شمخانی*، مجید حیدری فر

    آشنایی با قواعد معناشناسی که یکی از شاخه‌های علم زبان‌شناسی به‌شمار می‌آید، به انسان کمک می‌کند تا با تامل در سیاق و دقت در مجاورت کلمات، از افق نگاه گوینده یا نگارنده، به متن بنگرد و به زنجیره‌ای پیوسته از معنا دست یابد. واژه «رحمت» که موضوع این مقاله است، از صفات افعالی الهی است و انسان می‌تواند با فراهم آوردن زمینه‌های لازم، به آن دست یابد. هدف، پاسخ‌گویی به این پرسش است: «با توجه به روابط همنشینی، معنای رحمت در قرآن چیست؟». روش گردآوری مطالب از گونه «کتابخانه‌ای» و روش پژوهش توصیفی تحلیلی با هدف کشف معنای رحمت از طریق همنشین‌های آن در کاربردهای قرآنی سامان یافته است. دستاورد پژوهش شامل برخی واژه‌های فعال مثبت در کسب رحمت (اطاعت و درخواست رحمت)، واژه‌های فعال منفی (نا‌‌سپاسی و گناه)، واژه‌های منفعل از وجود رحمت (زنده شدن زمین و نرمخویی)، واژه‌های ملازم رحمت (خدا و ایمان و عمل صالح) است. بر پایه یافته‌های پژوهش، معنای نسبی «رحمت» در قرآن، «حمایت و پشتیبانی» است با دو زیرشاخه: «حمایت عام» که همه‌ موجودات را دربر می‌گیرد و «حمایت خاص» که از سوی خدای متعالی، فقط به مومنان باتقوا هدیه داده می‌شود.

    کلید واژگان: رحمت, معناشناسی ساختگرا, معناشناسی رحمت, میدان معناشناسی رحمت, روابط همنشینی}
  • آسیه ذوعلم، قاسم فائز*، ابوالفضل خوش منش

    قرآن کریم نظامی معنایی میان واژگان بنیان نهاده که در آن مفاهیم را بر اساس جهان بینی خود تبیین و ارزش گذاری می کند. روش معناشناسی ساختگرا راهی برای شناخت واژگان قرآنی در این نظام و بدون پیش فرض های دیگر است. «فرح» از مفاهیم قرآنی است که اگرچه در بعضی کاربردها ارزش مثبت دارد، اما در بیشتر موارد به نوعی مورد نکوهش قرار گرفته است. ازاین رو معنا کردن فرح به شادی، شبهه منکران قرآن را مبنی بر مخالفت او با شادی، با وجود مثبت بودن این مفهوم در علم روانشناسی، تقویت می کند. بر این اساس این جستار درصدد برآمد با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی ساختگرا، معنای فرح در قرآن و در پی آن سبب نکوهش غالبی آن را بیاید. این بررسی نشان می دهد که در قرآن مولفه های معنایی فرح، شامل فخر و سرور هستند و این واژه بر اساس برتری یا عدم برتری حقیقی عامل فخر در آن، و به عبارتی وجود یا عدم وجود مولفه حقیقی بودن به دو نوع پسندیده و ناپسند تقسیم می شود. قرآن کریم برای فرح ناپسند عوامل مختلفی از جمله نعمت های دنیا، فرار از جهاد و گرفتاری مومنان را برشمرده است. در مقابل، فضل و رحمت الهی که در قرآن تنها به نعمت های معنوی اطلاق می شود، تنها عامل فرح پسندیده بیان شده است.

    کلید واژگان: قرآن کریم, فرح, معناشناسی ساختگرا, فخر, شادی}
    Asieh Zouelm, Ghasem Faez *, Abolfazl Khoshmanesh

    The Holy Qur'an establishes a system of meanings between words in which it explains and evaluates concepts based on its worldview. The method of constructivist semantics is a way of recognizing Qur'anic words in this system without any other presuppositions. "Farah" is one of the Qur'anic concepts that, although it has a positive value in some applications, has been criticized in more cases.Thus, Farah's interpretation of happiness reinforces the skepticism of the Qur'an's denial of his opposition to happiness, despite the positive nature of this concept in psychology. Accordingly, this research seeks to find the meaning of Farah in the Qur'an with a descriptive-analytical method and by using constructivist semantics, and then find the reason for its dominant condemnation.This study shows that in the Qur'an, the semantic components of Farah include pride and joy, and this word is divided into two types based on the superiority or non-superiority of the real factor of pride in it, in other words, the existence or non-existence of the component of reality.The Holy Qur'an lists a number of factors for disapproved Farah, including the blessings of the world, the escape from jihad, and the entanglement of believers.In contrast, the divine grace and mercy, which in the Qur'an refers only to spiritual blessings, is the only factor of admired Farah.

    Keywords: Qur'an, Farah, structural semantics, Pride, joy}
  • فاطمه عشقی، محمدعلی خوانین زاده*، فاطمه سادات تهامی
    «سیئه» از واژه های پربسامد قرآنی است که بیشتر در پیوند با حوزه معنایی «نافرمانی خدا» در نظر گرفته شده است حال آنکه کاربردهای فراوان دیگری هم در قرآن دارد که تاکنون با رویکرد جامع معناشناسانه بدان پرداخته نشده و جایگاه آن در نظام معنایی قرآن تبیین نگشته است. در این پژوهش از روش معناشناسی ساختگرا استفاده شده است و با بررسی روابط مفهومی «سیئه» با دیگر مفاهیم به کاررفته در قرآن اعم از روابط مفهومی ترکیبی (همنشینی) و بدلی (جانشینی) به تحلیل معنایی این مفهوم و حوزه های معنایی آن پرداخته شده است. با توجه به روابط همنشینی روشن می شود که در قرآن «سیئه» در دو حوزه معنایی «عمل بد با پیامد عقاب» و «پیشامد ناخوشایند» به کار رفته است. بر محور جانشینی، «سیئه» در حوزه معنایی اول با «ذنب»، «منکر»، «ظلم»، «فاحشه»، «خطیئه»، «فساد در زمین» و «کید» قرابت معنایی و با «حسنه»، «عمل صالح»، «خیر» و «بر» تقابل معنایی دارد؛ و در حوزه معنایی دوم با «عذاب»، «ضر»، «مصیبه»، «هلاک»، «شر» و «خوف» قرابت معنایی دارد و در تقابل معنایی با واژه های «حسنه»، «رحمه» و «خیر» است. در نتیجه این پژوهش مهم ترین مولفه های معنایی «سیئه» در هر دو حوزه معنایی حاصل شده و تعریفی جامع از آن در نظام معنایی قرآن کریم ارائه شده است.
    کلید واژگان: قرآن کریم, سیئه, سوء, معناشناسی ساختگرا, روابط مفهومی}
    Fatemeh Eshghi, Mohammad Ali Khavanin Zadeh *, Fatemeh Sadat Tahami
    Sayyiʾah is one of the terms most frequently used in the Qurʾān. It mostly studied in the semantic field of ‘disobedience of God’, while there are many other usages in the Qurʾān which have not been studied semantically yet, and the importance of its meaning has not been clarified. In this study, considering sense relations between sayyiʾah and other concepts used in the Qurʾān, including syntagmatic and paradigmatic relations, semantic fields of the term sayyiʾah has been analyzed by using a structural semantic method. Syntagmatic relations reveal that in the Qurʾān, sayyiʾah has been used in two different meanings: ‘evil deed resulting punishment’ and ‘unpleasant accident’. In the first semantic field, sayyiʾah has paradigmatic relation with ‘ḏanb’, ‘munkar’, ‘ẓulm’, ‘fāḥišah’, ‘ḫaṭiʾah’, ‘fasād’ and ‘kaid’ as well as semantic opposition with ‘ḥasanah’, ‘ṣāliḥah’, ‘ḫair’ and ‘birr’. In the second semantic field, sayyiʾah has paradigmatic relation with ‘ʿaḏāb’, ‘ḍurr’, ‘muṣībah’, ‘halāk’, ‘šarr’ and ‘ḫauf’ as well as semantic opposition with ‘ḥasanah’, ‘raḥmah’ and ‘ḫair’. As a result, the most important semantic components of sayyiʾah in the both semantic fields has been revealed as well as providing a comprehensive definition of sayyiʾah in the semantic system of the Qurʾān.
    Keywords: The Holy Qurʾān, Sayyiʾah (evil), Sūʾ (bad), structural semantics, Syntagmatic, paradigmatic relations}
  • شهریار نیازی، طاهره سادات شجاعی*
    مطالعه معناشناختی مفردات قرآن کریم که به نحو هوشمندانه و حکیمانه ای در آیات و سور جای گرفته اند، دستیابی به شبکه ای منسجم از معانی و مفاهیم عمیق این کتاب آسمانی را تسهیل می نماید. در بین مفردات قرآن مجید، تعدادی از واژگان در ظاهر مترادف و هم معنا می باشند، حال آنکه با تدقیق معنائی واژگان، تفاوت های ظریف بین کلمات ظاهر می گردند. هدف این پژوهش، تبیین تفاوت های معنائی دو واژه «الام» و «الوالده» می باشد. این امر پس از بررسی معجمی و تفسیری کلمه ها، با روش مطالعه روابط مفهومی واژه و تجزیه آن به مولفه های معنائی صورت گرفته است. این تحقیق سعی دارد تا با تحقیق اکتشافی در قرآن و در چارچوب معناشناسی ساختارگرا، تفاوت این دو واژه و چگونگی کاربرد آن ها را به لحاظ معنائی در عبارات و آیات قرآنی بررسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که روش های معنی شناسی می تواند دقت معنایی را در واژگان بالا ببرد، چنانکه از مقایسه حضور این دو واژه در قرآن کریم ملاحظه می شود که هر دو کلمه در 6 مورد از 8 مولفه معنائی با هم اشتراک، و در 2 مورد تفاوت دارند. بررسی بیشتر این مقاله به این نکته انجامید که دو واژه مورد بحث دارای خصوصیت «زمان مندی» می باشند؛ به این معنی که کلمه «الوالده» به دوره زمانی خاصی از مراحل زندگی «الام» اطلاق می گردد. این ویژگی را در غالب واژه های مجموعه نظام خویشاوندی نیز می توان ملاحظه کرد.
    کلید واژگان: قرآن کریم, الام, الوالده, معناشناسی ساختگرا, ترادف, مولفه معنائی, زمان مندی, اعجاز}
    Shahriyar Niazi, Tahereh Sadat Shojaei *
    The semantic study of the Quran's words which have been intelligently and wisely embedded in the ayat and surahs, facilitates gaining access to a cohesive network of deep meanings and concepts in this divine book. Among the holy Quran's words, some seem to be synonymous, while with a careful semantic examination, their subtle differences become evident. This research attempts to account for this semantic precision, trying to investigate the difference between 'al'umu' and 'alwalida' and how they are used in the Quranic phrases and ayat with a survey into the Qur'an and based on structural semantics. The findings of the research show that these two words are characterized by 'temporality'; the word 'alwalida' is on the axis of time and refers to a specific period of time in 'al'ulmu' stages of life. This feature can be seen and studied in most of kinship terms.
    Keywords: the Holy Quran, al'ummu, alwalida, structural semantics, synonymy, semantic component, temporality, miracle}
  • قاسم فائز*، ابوالفضل خوش منش، آسیه ذوعلم
    معناشناسی ساختگرای قرآن، معنای واژگان را با استفاده از متن قرآن و از طریق روابط هم نشینی و جانشینی واژگان تعیین می کند. در این روش، توجه به واحدهای زبانی «واژه» و «جمله»، بدون درنظر گرفتن «گفتمان» صورت می گیرد. بنابراین بخشی از سیاق متنی آیات در شناخت معنا لحاظ نمی شود. پژوهش حاضر با هدف افزایش دقت در معناشناسی ساختگرای قرآن، درصدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، چگونگی به کارگیری روابط معنایی میان جملات و نیز جانشینان مفهومی را در جهت بهره گیری از سیاق متنی، بررسی نماید. بنابراین با تعریف روابط معنایی مکملی، تقابلی و اشتدادی میان جملات، روابط متناظر میان واژگان، بیش از آنچه از طریق تک جمله تعیین می شد، به دست می آید. نیز توجه به جانشینان مفهومی واژه، که توصیف یا مصادیقی از یک مفهوم اند، ویژگی های بیشتری از واژه را نمایان می کند. با این ملاحظات، علاوه بر افزایش تعداد هم نشینان و جانشینان، نوع رابطه واژگان دقیق تر تعیین می شود.
    کلید واژگان: روابط معنایی, سیاق متنی, قرآن, معناشناسی ساختگرا}
    Ghasem Faez *, Abolfazl Khoshmsnesh, Asieh Zouelm
    Structural semantics of the Qur’an determines the meaning of vocabulary through Qur’anic text as well as syntagmatic and paradigmatic relations. In this method, it is focused on the linguistic units of ‘word’ and ‘sentence’, regardless of ‘discourse’. Therefore, a part of the context of verses for understanding the meaning is not to be considered. Increasing the accuracy of structural semantics of the Qur’an, based on the descriptive-analytical method, the present research seeks to explore how to apply semantic relations between sentences and conceptual paradigmatic relations, in order to take advantage of textual context. Thus by defining semantic complementary, contradictory and booster relations between sentences, corresponding relations between words, more than what is determined through a single sentence, would be at hand. Also attention to conceptual paradigmatic relations, that is a description or exemplification of a concept, reveals more features of the word. In this regard, in addition to more syntagmatic and paradigmatic cases, the relation between words are determined more precisely as well.
    Keywords: The Qur’an, Structural Semantics, Textual Context, Semantic Relations}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال