به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

رمان

در نشریات گروه فلسفه و کلام
تکرار جستجوی کلیدواژه رمان در نشریات گروه علوم انسانی
تکرار جستجوی کلیدواژه رمان در مقالات مجلات علمی
  • پرشنگ ایلخانی زاده، حسین داداشی *، آرش مشفقی

    ادبیات با قوای عاطفی و عالم درونی انسان سروکار دارد و ممکن است در برخی موارد به رفع مشکلات روحی و تقویت تعادل روانی افراد کمک کند. از این رو، تحلیل صحیح اثر ادبی می تواند به درک بهتر وجود و ماهیت نویسنده کمک کند. در این مقاله، به بررسی شخصیت قهرمان داستان بر اساس نظریه کارن هورنای در رمان خانه ی ادریسی ها پرداخته شد. هورنای، به عنوان متخصص تجدیدنظرطلب روان کاوی فرویدی، مفاهیم نظریه فروید را یا تکمیل کرده یا در آن ها تجدیدنظر کرده است. دیدگاه هورنای در مورد شخصیت، به ویژه نظریه های او درباره تیپ های شخصیتی، بازتابی از تجربیات شخصی اوست. هورنای بر این باور است که روش ها و ترفندهایی که افراد برای محافظت از خود به کار می برند، منجر به شکل گیری سه تیپ شخصیتی اصلی می شود: مهرطلب، برتری طلب، و عزلت گزین. این نظریه به ما کمک می کند تا با تحلیل دقیق تر شخصیت های داستان، به درک عمیق تری از ویژگی ها و انگیزه های آنان دست یابیم. نتایج حاکی از آن است که در رمان «خانه ی ادریسی ها»، وهاب شخصیتی عزلت طلب و مهرطلب است که به دنبال آرامش درونی و جلب محبت دیگران است. لقا مهرطلبی است که با مهربانی و دلسوزی به دنبال جلب توجه و محبت دیگران است و به راحتی از دستورات پیروی می کند. خانم ادریسی ترکیبی از مهرطلبی و برتری طلبی دارد و همواره تلاش می کند تا به دیگران کمک کند و در عین حال قدرت و مقام خود را حفظ کند. شوکت برتری طلب منتقمی است که با خشم و رفتار تحقیرآمیز، تلاش می کند تا برتری و قدرت خود را حفظ کند و دیگران را به عنوان وسیله ای برای اهداف خود می بیند.

    کلید واژگان: روان شناسی، کارن هورنای، رمان، خانه ی ادریسی ها، اخلاق
    Parshang Eilkhanizadeh, Hossein Dadashi *, Arash Moshfeghi

    Literature deals with emotional faculties and the inner world of humans, and it can sometimes help alleviate psychological issues and strengthen individuals' mental balance. Therefore, a proper analysis of literary works can aid in a better understanding of the author's existence and nature. This article examines the hero's personality in the novel "The Idrisi House" based on Karen Horney's theory. Horney, as a revisionist of Freudian psychoanalysis, has either completed or revised Freud's theories. Horney's views on personality, especially her theories on personality types, reflect her personal experiences. Horney believes that the methods and strategies people use to protect themselves lead to the formation of three main personality types: the compliant, the aggressive, and the detached. This theory helps us gain a deeper understanding of characters' traits and motivations through precise analysis. The results indicate that in "The Idrisi House," Wahab is a detached and compliant personality seeking inner peace and the affection of others. Leqa is a compliant individual who, through kindness and empathy, seeks to attract attention and affection from others and readily follows orders. Mrs. Idrisi exhibits a combination of compliant and aggressive traits, striving to assist others while maintaining her power and status. Shaukat is an aggressive and vengeful individual who uses anger and demeaning behavior to maintain his superiority and views others as tools for achieving his goals..

    Keywords: Psychology, Karen Horney, Novel, The Idrisi House
  • عارف دانیالی*، کاظم موسی خانی
    موضوع مقاله حاضر تحلیل فوکو از هستی شناسی رمان است؛ هدف اصلی پژوهش حاضر خوانشی بینارشته ای برای نشان دادن این نکته است که چگونه هستی شناسی رمان بر واسازی مفهوم خانه مبتنی است: شخصیت های رمان برخلاف شخصیت های حماسه یونانی و کتاب مقدس هر بار از خانه دور می شوند تا قلمروی ناشناخته از هستی یا بعدی تازه از انسان را کشف کنند. فوکو با خوانش رمان دن کیشوت این نکته را نشان می دهد. بین این بی خانمانی استعلایی و هستی شناسی تازه رابطه مستقیم وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر معلوم کرده است که این واسازی مفهوم خانه نتایج مشخصی داده است: 1. رمان، اخلاق مبتنی بر تفاوت را جایگزین اخلاق شباهت محور کرده است. 2. خانه یک مفهوم ثابت و بدون تغییر نیست، بلکه مفهومی است که ساخته می شود. 3. ماجراجویی رمان فراروی از امر معلوم به سوی قلمروهای نامعلوم است. 4. رمان در جستجوی اتوپیا نیست، بلکه نقشه نگاری هتروتوپیا به عنوان قلمروهای صیرورت و کثرت است. نتیجه محوری پژوهش حاضر آن است که تفاوت رمان با حماسه، صرفا تفاوت ژانری نیست، بلکه تفاوتی هستی شناختی است.
    کلید واژگان: فوکو، رمان، حماسه، خانه، تفاوت، هتروتوپیا
    Aref Danyali *, Kazem Mousakhani
    The subject of the current article is Foucault's analysis of the ontology of the novel. This research provides an interdisciplinary reading indicating that the ontology of the novel is based on the deconstruction of home’s concept: novel characters, unlike the heroic characters of Greek mythology and the Bible, constantly depart from home to discover the unknown realm of existence or a new dimension of humanity. There is a direct relationship between this transcendental homelessness and the novel's ontology. The results of the current research have shown that the conceptualization of home has yielded specific outcomes: 1. The novel has replaced similarity-based ethics with difference-based ethics. 2. Home is not a fixed and unchanging concept, but rather a construct. 3. The novel's adventure is a journey from the known to the unknown realms. 4. The novel is not in pursuit of utopia but rather maps out heterotopias as realms of diversity and abundance. The clear implication of this research is that the difference between the novel and the epic is not merely a genre difference but rather an ontological difference
    Keywords: Foucault, Novel, Epic, Home, Difference, Heterotopia
  • عارف دانیالی*، مراد اسماعیلی
    مقاله حاضر با رویکرد بینارشته ای بر دغدغه مشترک هانا آرنت و میلان کوندرا متمرکز است: خطرات تاریخ برای فرد. پرسش محوری این است: چرا آرنت و کوندرا در آثار متعدد خویش نسبت به مفاهیمی همچون نیروهای تاریخ یا اراده تاریخ بدبین بوده اند؟ از دید آرنت و کوندرا، فرد به نام فراخوان های غیرشخصی و دست های نامرئی، خود را از یاد می برد و تسلیم نیروهای فراانسانی می شود. توتالیتاریسم همواره به پشتوانه این نیروهای فراانسانی تاریخ، فرد را به انقیاد کشیده است. به همین دلیل است که به گفته آرنت، آیشمن را تاریخ تباه کرد؛ زیرا از هر گونه تصمیم و انتخاب شخصی عاری شده بود و فقط به صدای خداگونه تاریخ گوش سپرده بود. بیرون از این راهبردهای تاریخ، هر گونه کنش تحول بخش ناممکن شده است. بازگشت به کنش (به تعبیر آرنت) و نگهبانی از میراث رمان (به تعبیر کوندرا) مقاومت در برابر چنین دست‏درازی‏های تاریخ است. به اعتقاد آرنت، هر کنشی آغازگر داستان شخصی خود است و به گفته کوندرا، حافظه رمان تجربه هایی را ثبت می کند که در تاریخ رسمی به فراموشی سپرده شده‏اند؛ در نتیجه، از دیدگاه آرنت و کوندرا، تاریخ شخصی در برابر تاریخ غیرشخصی، کنش در برابر واکنش و تصمیم در برابر دستور اهمیت می یابد و هر کس نسبت به داستان‏های خودش مسئولیت شخصی دارد. تاکید آرنت بر اهمیت کنش و توجه کوندرا به استقلال رمان در برابر تاریخ، وفاداری به خلق فردیت شاعرانه ای است که در عصر مدرن رو به فراموشی است.
    کلید واژگان: کوندرا، آرنت، رمان، کنش، تاریخ، فردیت شاعرانه
    Aref Danyali *, Morad Esmaeeli
    The central focus of this article with an interdisciplinary approach revolves around the common concern shared by Hannah Arendt and Milan Kundera: the perils of history for the individual. A general question to ask in this research is why Arendt and Kundera in their books distrust History’s forces. This implies that the individual, under the influence of impersonal appeals and invisible hands, erases oneself from memory and surrenders to suprahuman forces. Totalitarianism has consistently drawn the individual into submission through the support of these suprahuman historical forces. Hence, according to Arendt, Eichmann, for instance, was corrupted by history, as he was stripped of any personal decision-making and choice, solely entrusting himself to the quasi-divine voice of history. Beyond these historical strategies, any transformative action becomes impossible. Returning to action (in Arendt's terms) and guarding the legacy of the novel (in Kundera's terms) constitute resistance against such historical overreach. In Arendt's view, every action initiates its narrative, while, according to Kundera, the novel's memory records experiences forgotten by official history. As a result, Arendt and Kundera prefer personal history over public history, action over reaction, and decision over command. Therefore, Arendt emphasizes the significance of action, and Kundera underscores the independence of the novel against history. Both advocate loyalty to a poetic individuality that is increasingly fading into oblivion in the modern era.
    Keywords: Kundera, Arendt, Novel, Action, History, Poetic Individuality
  • زهرا غریب حسینی، حمید جعفری

    «درخت انجیر معابد»، آخرین رمان احمد محمود، در سطح بیرونی، داستان خانواده‌ای است که این درخت در منزل آنان قرار دارد. در ادامه با تغییر نام شخصیت اصلی داستان از «فرامرز» به «مرد سبزچشم»، در سطح درونی، جریان نفوذ انحرافات دینی اخلاقی، در جامعه روایت می‌شود. محمود با پردازش جزییات باورها و کنش‌های آیینی مرد سبزچشم و یارانش در کنار درخت انجیر معابد، به مبانی اعتقادی تشکیلات فرقه‌ «تی‌اس‌ام» اشاره می‌کند. «تی‌اس‌‌‌ام» به معنای «مراقبه» و در اصطلاح، تشکیلات فرقه‌ای است که خاستگاه اعتقادی آن از آیین بودا نشیت گرفته و در سال 1370 جمشیدرضا حاجی‌اشرفی آن را پایه‏گذاری کرد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به خوانش تمثیل رمزی رمان درخت انجیر معابد می‌پردازد و به این سوال پاسخ می‌دهد که باورداشت‌ها و رفتارهای آیینی مطرح در رمان «درخت انجیر معابد» چه تناسبی با رفتارهای تشکیلات فرقه «تی‌اس‌ام» دارد؟ نتایج نشان می‌دهد: برجسته‌سازی رخدادهای دلالتگر متعددی مانند انجام مراقبه، تکرار صداهای نامفهوم و هیجان‌آور، و... بر معنادار بودن متن دلالت دارد که قابل انطباق با مبانی اصلی فرقه مذکور است. همچنین محمود با ترسیم شبکه نمادهای سه‌گانه (درخت انجیر معابد، مرد سبزچشم و مار) رمزهایی عرضه نموده تا پیام ماجراهای فراواقعی رمان و فهم روح کلی اثر درک شود. در یکی از این لایه‌های معنایی مرد سبزچشم مرید «جی باندراچی براهمایا» معرفی شده که قابل تطبیق با «ماهاریشی ماهش یوگی»، رهبر فرقه «تی‌ام» (TM) است؛ زیرا فرقه «تی‌اس‌ام» ادامه تشکیلات «تی‌ام» محسوب می‌شود.

    کلید واژگان: تمثیل رمزی، رمان، احمد محمود، درخت انجیر معابد، عرفان کاذب، فرقه، تی اس ام
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال