عدالت توزیعی
در نشریات گروه فلسفه و کلام-
تکالیف دولت در قبال مسئولیت های مدنی خارج از اراده از موضوعات مهم و اساسی است که چندان به آن پرداخته نشده است. این در حالی است که تکالیف دولت در این خصوص با توجه به اهمیت روزافزون حقوق شهروندان از مباحث مهم و ضروری و محل بحث و نظر است. سوال اساسی که در این زمینه در مقاله حاضر مطرح و مورد بررسی قرار گرفته این است که دولت در قبال حوادث خارج از اراده اش از منظر اخلاقی و حقوقی چه مسئولیتی دارد؟ مبانی فقهی، مبانی اخلاقی و حقوقی، شرایط و تکالیف دولت در قبال مسئولیت های خارج از اراده چیست؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سوال های مورد اشاره پرداخته است. نتایج مقاله بیانگر این امر است که در حقوق ایران دولت در قبال مسئولیت های خارج از اراده متعهد می باشد. نظریه تساوی شهروندان، نظریه عدالت توزیعی، نظریه تضمین حق، رعایت قاعده انصاف و نظریه ی دولت بیمه گر مبانی اخلاقی و حقوقی مسئولیت دولت در قبال حوادث خارج از اراده می باشد. عدم وجود عاقله یا ناتوانی وی در پرداخت دیه، اشتباه قاضی در امر قضاوت تکلیف دولت در قبال حوادث غیرمترقبه و تکلیف دولت در پرداخت دیه تصادفات رانندگی(صندوق تامین خسارات بدنی). از مهمترین مصادیق مسئولیت دولت در قبال مسئولیت های خارج از اراده می باشد.
کلید واژگان: مسئولیت اخلاقی، مسئولیت مدنی، دولت، تکلیف، خارج از اراده، عدالت توزیعی، نظریه تضمین حق -
در ارزیابی اخلاقی جامعه، توجه به ابعاد ساختاری (آیین نامه ها، قوانین، ساختار نهادها و...) در کنار توجه به عاملیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در پژوهش حاضر، محتوای آیین نامه ارتقای اعضای هییت علمی مصوب 18/12/1394 و نیز شیوه نامه اجرایی آن از منظری اخلاقی مورد ارزیابی قرار گرفت. سوال اصلی این بود: «آیا آیین نامه ارتقا و فرایند اجرای آن، «منزلت حرفه ای» را به صورت عادلانه ای در میان اعضای هییت علمی توزیع می کند؟». برای پاسخ به این سوال، ملاک «شایستگی» (میزان تلاش و مشارکت در تولید محصول مفید) به عنوان ملاک عادلانه بودن توزیع منزل حرفه ای در نظر گرفته شد. حاصل این پژوهش، شناسایی آسیب هایی همچون «دیریاب بودن محتوا»، «یکسان انگاری رشته های دانشگاهی»، «کم توجهی به ترویج علم»، «مقاله محور بودن»، «عدم توجه به خصوصیات افراد» بود. این آسیب ها هر کدام به نوعی به عادلانه بودن فرایند ارتقا لطمه می زنند. در انتها پیشنهادهایی برای اصلاح آیین نامه ارایه شده تا فرایند ارتقا عادلانه تر شود.
کلید واژگان: آیین نامه ارتقای اعضای هیئت علمی، ارزیابی اخلاقی، آسیب شناسی آیین نامه ارتقا، عدالت توزیعی، ملاک شایستگیPaying attention to structural dimensions (guidelines, rules, organizations’ structure etc.) next to the attention to the agency is of high importance in moral valuation of the society. This survey has evaluated the content of the Academic personnel’s advancement guideline passed in 2016/3/8 and its administrative procedure from moral perspective. The main question was “Does the advancement guideline and its administrative process distributes the “professional standing” fairly among academic personnel?” For responding this question we regarded the “competence (the rate of effort and contribution in producing the profitable product)” criterion as the measurement for distributing the professional standing. The result of this study is recognition of shortcomings like “content scarcity”, “considering the university fields similar to each other”, “neglectfulness to the science progress”, “being article-based”, “heedlessness to the characteristics of the individuals”. This shortcomings somehow damage the fairness of advancement process. Finally there are some suggestions for improvement of the guideline to make the advancement process more fair.
Keywords: Academic Personnel’s Advancement Guideline, Moral Valuation, Fault Detection of Advancement Guideline, Distributive Justice, Competence Criterion -
دغدغه اصلی ارسطو در این بحث، مساله استحقاق و شایستگی در حکومت و تقسیم مناصب آن است بدین منظور او به بررسی نظام های سیاسی مختلف پرداخته و ایرادات آن نظام ها را از این لحاظ بیان می کند او می گوید در امر حکومت و تقسیم مناصب باید سهم هر کس در حفظ و نگهداری و فراهم آوردن عناصر هستی و سازمان حکومت، معیار قرار گیرد. همچنین او بیان می کند که معیار سنجش درستی و نادرستی این حکومت ها فراهم آوردن هر چه بیشتر « نفع مشترک» است. یعنی حکومت هایی که به دنبال نفع فرمانروایان باشند حکومت هایی نادرست و غیرعادلانه و حکومت هایی که به دنبال نفع افراد جامعه باشند حکومت هایی صحیح و عادلانه اند سپس با این معیار به تشریح بهترین نظام سیاسی می پردازد و آن را نظامی می داند که افراد در آن به تناوب فرمانروا و فرمانبرداری می شوند چرا که تنها از این طریق است که می توانند به فضیلت کامل (عدالت) دست پیدا کنند. ولی نهایتا نتیجه می گیرد که این نظام قابلیت اجرایی ندارد بنابراین نظامی ترکیبی را معرفی می کند که شایستگان در راس هرم قدرت قرار دارند و توده مردم وظیفه نظارت و برگزیدن آن ها از طریق شورا و انجمن نمایندگی برعهده دارند.
کلید واژگان: ارسطو، عدالت توزیعی، نظام سیاسی، فضیلت، شایستگیAristotle's main concern in this discussion is the issue of merit in rule and the division of its offices. For this purpose, he examines different political regimes and expresses the objections of those regimes in this regard. He says the distribution of political offices should be based on everyone's contribution to the preservation and provision of the elements of existence and the organization of rule. He also states that the standard of correct and errant regime is provide as much "common advantage " as possible. That is, regimes that seek the benefit of rulers are errant and unjust regimes, and regimes that seek the benefit of the people of society are correct and just. Then, with this standard, he describes the best political regime. He says that this is the regimes consist in serious human beings are ruling and being ruled with a view to the life in accord with virtue. But in the end he concludes that this regime is not feasible, so he proposes a mixed arrangement in which the best hold the ruling offices while the multitude share in deliberation and judging.
Keywords: Aristotle, distributive justice, political regime, Virtue, merit -
عدالت از مفاهیم بنیادینی است که نحله های فکری مختلف به آن توجه ویژه کرده اند. جان رالز فیلسوف برجسته اخلاق و سیاست در حوزه اندیشه سیاسی مغرب زمین در زمره اندیشمندانی است که تلاش داشت تا پیرامون عدالت اندیشه ورزی کند. رویدادهای سیاسی واجتماعی در ایالات متحده آمریکا،درعرصه جهان ونیزجنگ باویتنام، رالزرابا این پرسش روبروساخت که چه عواملی کشوری چون آمریکا را به سیستمی ناعادلانه وتجاوزکارانه در جهان کشانده است.این دل مشغولی ها،اراده اورا به سوی تدوین یک نظریه تاثیرگذار دراندیشه سیاسی استوارکرد. جان مایه اندیشه رالز درنظریه عدالت، دارای چهار عنصر کلیدی:شهودگرایی اخلاقی، آزمایش ذهنی، وضعیت اصلی و آزادی است. کتاب نظریه عدالت او انعکاس دیدگاه او در باره عدالت به مثابه انصاف و عدالت سیاسی است که در آن از عدالت به مثابه انصاف، آزادی قانونی، مفهوم عدالت عدالت توزیعی بحث شده است. عدالت رالز ریشه در سنت کانتی دارد. لذا در آن بر مفهوم اخلاقی عدالت تاکید می کند و سرانجام تحت انتقاداتی در چرخشی، به عدالت سیاسی می رسد. سوال اصلی در این پژوهش آن است که چه عواملی در شکل گیری نظریه عدالت جان رالز، نقش موثر داشته اند؟ و فرضیه اینست که در شکل گیری عدالت توزیعی او، نظام فلسفی،فلسفه اخلاق،نظریه قرارداد اجتماعی کانت و فلسفه حق هگل، در شکل گیری نظریه عدالت سیاسی او، نقدهای تاثیرگذار از سوی، رادیکال های سیاسی و جامعه گرایان نقش داشته اند.کلید واژگان: جان رالز، عدالت، سنت کانتی، عدالت توزیعی، جامعه گرایان، عدالت سیاسیJustice is one of the fundamental concepts that various schools of thought have paid special attention to. John Rawls, a leading philosopher of ethics and politics in the field of Western political thought, is one of the thinkers who tried to think about justice. Political and social events in the United States, in the realm of the world and in the War of Independence, Rawlsaraba raised the question of what factors have led a country like the United States to an unjust and aggressive system in the world. These preoccupations strengthened his will to formulate an influential theory of political thought. The essence of Rawls's thought in the theory of justice has four key elements: Moral intuitionism is a mental experiment, the main state and freedom. His Theory of Justice is a reflection of his view of justice as fairness and political justice, in which justice as fairness, legal freedom, and the concept of distributive justice are discussed. Rawls's justice is rooted in St. Kant's. Therefore, it emphasizes the moral concept of justice and finally reaches political justice under criticism in a turn. The main question in this study is what factors have contributed to the formation of John Rawls' theory of justice? And the hypothesis is that her philosophical justice system, philosophy of ethics, Kant's theory of social contract, and Hegel's philosophy of law contributed to the formation of her theory of political justice, influential critiques, political radicals, and socialists.(feminine)Keywords: John Rawls, Justice, St. Kant, distributive justice, Socialists, Political Justice
-
زمینهپژوهش ها نشان می دهد که، سازمان هایی که تاکید بیشتری بر رفتارهای فرانقش دارند نسبت به دیگر سازمان ها، سالم تر و موفقترند. می توان اذعان داشت، در سازمان هایی که سطح بالایی از رفتارهای شهروندی وجود دارد، می توان عملکرد بهتری را مشاهده کرد. در این زمینه، رابطه رفتارهای فرانقش با متغیرهای متعددی مورد آزمون قرار گرفته است که در همین زمینه عدالت سازمانی به عنوان یکی از پیش شرط های مهم رفتارهای فرانقش مورد شناسایی قرار گرفت. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین عدالت سازمانی با رفتارهای فرانقش در شرکت بیمه آسیا می باشد.روشروش پژوهش از لحاظ هدف، کابردی و از لحاظ روش، همبستگی(رابطه ای) است. جامعه مورد نظر شامل: کارکنان شرکت سهامی بیمه آسیا بود که تعداد 140 نفر آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های از پرسشنامه عدالت سازمانی و پرسشنامه رفتارهای فرانقش استفاده شده است. در نهایت، جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده گردید.یافته هانتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که؛ بین عدالت سازمانی و تمامی مولفه های آن- عدالت توزیعی، عدالت تعاملی و عدالت رویه ای- با رفتارهای فرانقش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میزان ضریب همبستگی بین متغیر عدالت سازمانی و هر یک از مولفه های آن به ترتیب برابر49/.، 51/.، 44/. و 36/. می باشد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن بود که؛ از بین مولفه های عدالت سازمانی، دو بعد عدالت توزیعی (38/.Beta =) و عدالت تعاملی (19/.Beta =) به عنوان متغیرهای پیش بین، معیار ورود به معادله نهایی رگرسیون شدند.نتیجه گیریبراساس یافته های این پژوهش می توان گفت که زمانی که در سازمان ها با کارکنان با انصاف و برابری برخورد شود، آنها تمایل به انجام رفتارهای فراتر از نقش خود خواهند داشت.
کلید واژگان: رفتارهای فرانقش، عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت سازمانی، عدالت مراوده ایBackgroundstudies showed that organizations with more emphasis on the extra-role behaviors in Compare with other organizations are healthier and more successful. It can be noted that in organizations with high level of citizenship behaviors, better performance might be seen. Therefore, the relationship of Extra-role behaviors has been tested with several variables. In this way, organizational justice as one of the most important preconditions for extra-role behaviors was identified. This study aimed to investigate the relationship between organizational justice and extra-role behaviors in employees of Asia insurance company.MethodsThe research method is descriptive-correlative. The statistical population consists of all experts of Insurance Company, (1226 persons), that 140 persons were selected randomly. Pearson correlation and stepwise regression were used to analyze of data.ResultsFindings showed that there are a positive relationship between organizational justice and its component and organizational citizenship behavior. Results showed that among organizational justice components, Distributive Justice and Interactional Justice can predict organizational citizenship behavior in Asia Insurance Company.ConclusionFindings showed that when organizations treat employees with fairness and equality, they will tend to perform Extra-role behaviors.Keywords: Distributive Justice, Extra, role behaviors, Interactional Justice, Organizational justice, Procedural Justice -
زمینهعدالت سازمانی عبارت است از اینکه با چه شیوه ای با کارکنان رفتار شود که احساس کنند که به صورت عادلانه با آنها رفتار شده است که شامل ادراک منصفانه بودن پرداخت ها و برابر در رویه های سازمانی و عادلانه بودن رفتار های بین شخصی و کافی بودن اطلاعات در سازمان می باشد و رفتار شهروندی سازمانی مجموعه ای از رفتار های داوطلبانه و اختیاری است که بخشی از وظایف رسمی نیستند و کارکنان را در وضعیتی قرار می دهد که به صورت کاملا داوطلبانه فراتر از انتظارات وظیفه و شرح شغل خود عمل نمایند. تحقیق حاظر رابطه عدالت سازمانی و بر رفتار شهروندی سازمانی در سازمان های دولتی شهر کرمان را مورد بررسی قرار داده است.روش کارروش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. در این تحقیق، عدالت سازمانی شامل چهار بعد عدالت (توزیعی، رویه ای، مراوده ای و اطلاعاتی) و نقش هر کدام در ارتقاء رفتار شهروندی سازمانی از دیدگاه کارکنان سازمان ها مورد سنجش قرار گرفت. داده های مورد استفاده از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است و فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفت.یافته هاعدالت سازمانی شامل عواملی از قبیل عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت مراوده ای و عدالت اطلاعاتی با رفتار شهروندی که شامل عواملی از قبیل نوع دوستی، وظیفه شناسی، فضیلت مدنی، جوانمردی و احترام و تکریم می باشد، رابطه مثبت و معنادار دارد.نتیجه گیریبا افزایش درک عدالت سازمانی کارکنان، رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان سازمان ها ارتقا و افزایش می یابد.
کلید واژگان: عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتی، رفتار شهروندی سازمانیBackgroundOrganizational justice is defined as “how employees should be behaved to feel fair behavior include perception of fairness of equal pays at organizational policies, fairness of interactional behaviors and adequacy of information in organization. Organizational citizenship behavior is a set of voluntary and optional behaviors except the formal functions that makes the employees to do their job beyond their determined duties, completely voluntary. This study investigates the relationship between organizational justice and organizational citizenship behavior in the governmental organizations of Kerman.MethodsResearch method, based on goal, was Functional and based on date collection, was descriptive survey.In this study,organizational justice included fourdimentions: distributive, procedural, interactional, informational.The role of each dimention assessed in promoting citizenship behaviour.Date collected by questionnaire and hypothesis tested based on acquisition results.ResultsOrganizational justice which Includes factors such as, distributive justice, procedural justice, interactional justice and informational justice, has a significant and direct relationship with citizenship behavior which Includes factors such as; altruism, duty, civic virtue, magnanimity and respect.ConclusionWith increasing the staffs understanding of organizational justice, the organizational citizenship behavior will promote among employees in the organization.Keywords: Distributive justice, Interactional justice, Informational justice, Organizational citizenship behavior, Procedural justice -
اخلاق حاکمان و دولتمردان اقتضا دارد که در تقسیم و توزیع امکانات و مزایای اقتصادی و اجتماعی بین شهروندان، «عدالت توزیعی» را مراعات کنند. در این مقاله ضمن بررسی و نقد نظریه ها در عدالت توزیعی و نشان دادن ناکارآمدی هریک از آنها، بیان می گردد که هریک از عناصر «کار»، «نیاز» و «برابری همگانی» که در نظریه های مربوط به عدالت توزیعی معیارهای توزیع عادلانه اند، می توانند ابزاری برای شناخت حقوق افراد به حساب آیند نه معیاری عمومی و کلی. به تعبیر دیگر مبنای عدالت توزیعی، حقوق افراد و رعایت استحقاق های ناشی از «کار» و «نیاز» و... است، بر این اساس نسبت «عدالت توزیعی» با «رفتار برابر و یکسان بین افراد» نسبت عموم و خصوص من وجه است. این دیدگاه با نگرشی بر اخلاق حکومتی امام علی× قابل تایید و تبیین است.
کلید واژگان: عدالت توزیعی، انصاف، برابری، حد معینAs is understood by governmental ethics, governors should distribute possibilities and economical and social opportunities among citizens according to distributive justice. In this paper, the author, surveying and criticizing the views in the field, has shown that the type of work, need and public equality taken as norms in the views, may be counted as the ways for recognizing personal rights not as the norms of distributive justice. In other words, distributive justice is founded upon personal rights and the deserts due to work, need etc. In this way, contributive justice and equality may be known as being partially in common not fully. Such an attitude is agreed with by governmental manner of Imam Ali (a).Keywords: distributive justice, fairness, equality, determined limit -
زمینهامروزه، سازمانها در محیط جهانی بسیار رقابتی عمل می کنند و مدیران برای ارتقاء بهره وری سازمانهایشان، سازوکارهای مختلفی از جمله کوچک سازی سازمانها و خودکار کردن امور را به کار می گیرند. درحالی که این سازوکارها می تواند مؤثر باشد اما یکی از مهمترین عوامل، نیروی انسانی کیفی و متعهد است. رفتار شهروندی سازمانی در طی چند سال اخیر به عنوان عاملی موثر در به دست آوردن تعهد کارکنان مورد توجه قرار گرفته و تحقیقات نسبتا چشمگیری بر روی شناسایی عوامل موثر در ارتقاء این رفتارها متمرکز شده وعوامل مشترکی مانند هنجارهای گروهی، ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی به عنوان متغیرهای زمینه ای جهت توسعه این نوع رفتارها شناسایی شده اند. در این تحقیق، تاثیر برداشت کارکنان از عدالت سازمانی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در ارتقاء این رفتارها در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی مورد مطالعه قرار گرفت.روش کارروش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. در این تحقیق، عدالت سازمانی شامل چهار بعد عدالت (توزیعی، رویه ای، مراوده ای و اطلاعاتی) ونقش هر کدام در ارتقاء رفتارهای شهروندی سازمانی از دیدگاه کارکنان مورد سنجش قرار گرفت. داده های مورد استفاده از طریق پرسشنامه از کارکنان شرکت مذکور، جمع آوری گردید و فرضیات تحقیق بر اساس آزمون دو جمله ای مورد آزمون قرار گرفت.یافته هانتایج تحقیق نشان داد که برداشت کارکنان از عدالت سازمانی شامل هر چهار بعد مذکور بر رفتارهای شهروندی آنان در سازمان تاثیرگذار است. در رتبه بندی این ابعاد، برداشت کارکنان از عدالت مراوده ای در رتبه اول، عدالت توزیعی در رتبه دوم، عدالت اطلاعاتی در رتبه سوم و عدالت رویه ای در رتبه چهارم قرار داشت.نتیجه گیریبراساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که رفتارهای شهروندی سازمانی می تواند از برداشت کارکنان از عدالت سازمانی تاثیر پذیرد.
کلید واژگان: رفتار شهروندی سازمانی، عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتیBackgroundNowadays organizations are operating in a highly competitive global environment. Therefore, managers use different mechanisms such as downsizing of organizations, automation of works for promoting productivity of their organizations. Although these mechanisms are useful but one of the most important factors is committed and qualitative human Resources. During recent years Organizational citizenship behavior (OCB) has been considered an effective factor in gaining employees commitment to the organization and relatively considerable researches have been focused on identifying effective factors for nurturing these behaviors. As a result, common factors such as contextual variables (group norms, organizational structure and culture) were identified for development of OCB. In this article, impact of employees’ impression of organizational justice on OCB in the National Iranian Oil Products Refining &Distribution Co was studied.Methodsin terms of purpose, the research method is applied and in terms of data collection, is descriptive- survey. In this article, organizational justice, including four dimensions (distributive, procedural, interactional and informational justice) and their impact on nurturing OCB, from employee's point of view, was investigated. Data were collected from employees of foregoing corporation and hypotheses were investigated by binominal test.ResultsThe results showed that employees’ impression of organizational justice including foregoing four dimensions, have impact on OCB. In ranking these dimensions interactional justice is first, distributive justice is second, informational justice is third and procedural justice is the last.ConclusionBased on these results, it can be concluded that OCB can be influenced by employees’ impression of organizational justice. -
زمینهعدالت به عنوان یکی از بارزترین نمودهای ارزشهای اخلاقی، بر نگرشها و ادراکات افراد در حوزه های مختلف تاثیری انکارناپذیر به جای می گذارد. بر همین اساس طی این پژوهش، نقش عدالت بر نگرشهای معلمان نسبت به سازمان و رضایت از رسیدگی به شکایات، مورد بررسی قرار گرفت.روش کارروش پژوهش، الگوسازی معادله ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش را معلمان زن و مرد شاغل به کار در دبیرستانهای شهر اصفهان تشکیل دادند. از جامعه آماری مذکور، 246 معلم به شیوه نمونه گیری سهل الوصول از بین مدارس نواحی مختلف برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عدالت بین فردی با 4 سؤال، عدالت اطلاعاتی با 5 سؤال، عدالت رویه ای با 7 سؤال، عدالت توزیعی با 4 سؤال، رضایت از رسیدگی به شکایات با 3 سؤال و نگرش نسبت به سازمان با 10 سؤال بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از الگوسازی معادله ساختاری و رگرسیون میانجی تحلیل گردید.یافته هانتایج تحلیل رگرسیون میانجی حاکی از آن بود که رضایت از رسیدگی به شکایات و عدالت رویه ای، نقش متغیر میانجی گشت پذیر را برای یکدیگر در رابطه با نگرش به سازمان ایفاء می کنند. الگوسازی معادله ساختاری نیز نشان داد که عدالت بین فردی و عدالت اطلاعاتی با هیچیک از دو متغیر رضایت از رسیدگی به شکایات و نگرش نسبت به سازمان، رابطه مستقیم ندارند. اما عدالت رویه ای تاثیر خود را بر نگرش به سازمان از طریق رضایت از رسیدگی به شکایات اعمال می کند و عدالت توزیعی بر نگرش نسبت به سازمان، تاثیر مستقیم دارد.نتیجه گیرینتایج حاصل از این پژوهش، الگوی ویژه ای را در باب نقش ابعاد عدالت بر رضایت از رسیدگی به شکایات و نگرش نسبت به سازمان به دست داد. بدین شکل که عدالت توزیعی، نقش مستقیمی در نگرش به سازمان دارد ولی عدالت رویه ای نقش خود را بر نگرش نسبت به سازمان از طریق رضایت از رسیدگی به شکایات اعمال می نماید.
کلید واژگان: عدالت بین فردی، عدالت اطلاعاتی، عدالت رویه ای، عدالت توزیعی، نگرش نسبت به سازمانBackgroundJustice as a prominent sight of ethical values has inevitable effects on attitudes and perceptions in various domains. Therefore in this research, the role of justice on teacher’s atti¬tudes toward organization and satisfaction with complaint handling was investigated.MethodsResearch method was structural equation modeling and statistical population were male and female teachers who were employed in high schools in Esfahan city. From the above statisti¬cal population, 246 teachers from schools of different regions were selected using conven-ience sampling method to respond the research questionnaires. Research instruments included ques¬tions: interpersonal justice with 4 items, informational justice with 5 items, procedural jus¬tice with 7 items, distributive justice with 4 items, satisfaction with complaint handling with 3 items and attitudes toward organization with 10 items. Data was analyzed using structural equa¬tion modeling and mediated regression analysis.ResultsThe results of mediation regression analysis showed that satisfaction with complaint han-dling and procedural justice, played a replaceable mediation variable role for each other in relation with attitude toward organization. Structural equation modeling also revealed that there are not di¬rect relations between interpersonal and informational justice with satisfaction with complaint han¬dling and attitude toward organization, but procedural justice has indirect effect on attitude to¬ward organization through satisfaction with complaint handling. Finally distributive justice has di¬rect effect on attitude toward organization.ConclusionThe results of this research offer a specific model for the role of justice dimensions on satisfaction with complaint handling and attitude toward organization. In summery, distribu-tive justice has direct role on attitude toward organizations, but procedural justice has indirect role on attitude toward organization through satisfaction with complaint handling. -
این مقاله با رویکرد تحلیلی و با هدف بیان وظایف دولت دینی نگاشته شده است. عدالت هماره به مثابه ارزش فردی و اجتماعی، مورد تقدیس قرار می گیرد و فیلسوف سیاسی نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد. پرسش اصلی این مقاله، عبارت است از: بررسی نسبت میان قدرت سیاسی و عدالت. برای پاسخ به این پرسش، دو رویکرد مطرح است؛ بحث نقلی و مستند به آیات و روایات، و رویکردی جامع و همه نگر بر اساس تبیین فلسفی آن. این مقاله با رویکرد دوم کوشش می کند تا:الف. نسبت عدالت با سایر فضایل اجتماعی، مورد کاوش قرار گیرد؛ب. برپایی عدالت چه الزاماتی را متوجه دولت اسلامی می کند؛ج. تبیین قلمرو عدالت اجتماعی و اینکه عدالت چه حوزه هایی از تعاملات اجتماعی را شامل می شود.
این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف تبیین وظایف دولت دینی نگاشته شده است.
کلید واژگان: عدالت، عدالت اجتماعی، عدالت توزیعی، فلسفه سیاسی، دولت دینی، لیبرالیسم -
چکیدهعدالت اجتماعی چیست و مقومات آن کدام است؟ آیا مفهوم «عدالت اجتماعی» ما بازای عینی دارد یا ندارد؟ بر فرض که عدالت اجتماعی ما بازای عینی نداشته باشد آیا عدالت اجتماعی همان اوامر الهی است یا نه یک مفهوم قراردادی محض است؟ بر فرض درستی شق اخیر، آیا «عدالت اجتماعی» به معنای نفع متقابل است یا به معنای فرجام گرایی، عرف باوری، یا حتی پذیرش یک شرایط منصفانه؟ بر فرض که پاسخ اخیر درست باشد، شرایط منصفانه در چه قالبی بهتر تجلی می یابد: در قالب انجام وظیفه، استحقاق، بی طرفی، انصاف و یا مساوات طلبی؟ بر فرض که مساوات طلبی راجح باشد، کدام نوع مساوات طلبی مطلوب است: مساوات طلبی حداکثری یا مساوات طلبی در ناحیه توزیع منابع؟
نویسنده برای یافتن پاسخی برای این قبیل پرسش ها، ابتدا انواع عدالت را به گونه ای اجمالی بیان می کند تا از این طریق مشخص کند که منظور از بحث عدالت در اینجا عدالت اجتماعی است، نه عدالت کیفری. سپس نظریاتی گوناگون را، که از زوایای مختلف به تعریف و تبیین «عدالت اجتماعی» پرداخته اند، مطرح می سازد. نویسنده پس از نقل و ارزیابی اجمالی این نظریات، به این نتیجه می رسد که گرچه هنوز تا رسیدن به یک نظریه مطلوب در باب عدالت اجتماعی، فاصله زیادی وجود دارد، اما می توان این مهم را از طریق تحقیق در آثار بزرگان شیعه به انجام رسانید.
کلید واژگان: عدالت توزیعی، اجتماعی، نفع متقابل، فرجام گرایی، عرف باوری، وظیفه گرایی، مساوات طلبی، استحقاق، بی طرفی و خدا/ مصلحت محوری، انصاف -
ن مقاله بر آن است که عدالت اجتماعی یا عدالت توزیعی را مورد بحث قرار دهد.
عدالت توزیعی با تئوری عدالت جان رالز، وارد مرحله جدیدی شده است.
مطابق نظر رالز، عدالت یک ارزش ساده در میان ارزش های دیگر که بر نظم اجتماعی و روابط انسانی اثر می گذارد، نیست. بلکه یک ارزش اجتماعی متعالی و اساسی است.
اهمیت و جایگاه ارزش اجتماعی آن همسان با اهمیت مساله حقیقت در معرفت انسانی است. همان گونه که اعتبار مشروعیت هر تئوری وگزاره شناختی به واسطه مساله حقیقت، محک زده می شود مشروعیت و کمال هر ساختار اجتماعی نیز مبتنی بر سازگاری و انطباق آن با اصول عدالت است.کلید واژگان: عدالت اجتماعی، عدالت توزیعی، ساختار اجتماعی، معیار عدالت، حق و خیر، جان رالز، برابریThe paper is aimed to discuss the social justice or distributive justice. It is with John Rawls’s “theory of justice”, that the distributive justice enters a new phase. According to Rawls, justice is not a simple value among other values that affect the social order and human relations; rather it is the primary and the supreme social value. The significance and the status of social value are on a par with the importance of the question of truth in human knowledge. As the validity and the integrity of any theory and cognitive statements are verified by the question of truth, the legitimacy and the perfection of a social structure depends upon its consistency and conformity with the justice principles.Keywords: social justice, distributive justice, so¬cial structure, criterion of justice. Right, good, John Rawls, equality
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.