به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

فهمیدن

در نشریات گروه فلسفه و کلام
تکرار جستجوی کلیدواژه فهمیدن در نشریات گروه علوم انسانی
تکرار جستجوی کلیدواژه فهمیدن در مقالات مجلات علمی
  • محمود نوالی *

    در این مقاله سعی داریم به ویژگی های دازاین در کتاب وجود و زمان هایدگر به نحو مشخص و ملموس بپردازیم. هایدگر در کتاب مشهور خود وجود و زمان  (L' être et le temps)می خواهد چگونگی دسترسی انسان را به وجود نشان دهد. ابتدا چگونگی سوال از وجود را مطرح می کند و سپس می گوید همه چیز در دایره وجود قرار دارد و از خود سوال می کند که از کدام موجود شناخت وجود را باید آغاز نماییم؟ پاسخ او این است که شناخت وجود یا هستی را از موجودی شروع بکنیم که از وجود سوال می کند. او آن موجود را وجود- آنجایی یا Dasein می نامد. علت اینکه هایدگر به جای انسان اصطلاح دازاین را انتخاب کرده هدفش نجات دادن انسان از تنگناهای تعاریف قبلی از انسان (مثل حیوان ناطق ارسطویی یا جوهر اندیشنده دکارتی و غیره) است. او به بررسی ویژگی های ذاتی و واقعی دازاین مانند احساس موقعیت و فهمیدن یعنی پیدا کردن امکانات تازه، زبان که به نظر هایدگر خانه هستی است و همچنین به توانایی بودن و غیرقابل پیش بینی بودن دازاین اشاره می کند. او تاکید می کند که انسان به عنوان سوژه یک ماهیت تغییرناپذیر و ثابت ندارد. هر دازاین شخصا یک حادثه است که خود را بنابر آینده زمانمند می کند. دازاین پیشاپیش به توسط یک ماهیت یا سرشتی متعین نشده است. او یک دازاین تاریخمند است که با خویشتن خویش (mienneté) خود را مشخص می سازد و هر رفتار خودش را با آینده تبیین می کند. انسان به هر حالتی که برسد باز هم می تواند به صورت های دیگری پدیدار شود. او همواره یک «نه هنوزی» (pas encore)  دارد.

    کلید واژگان: آنجا (Da، La)، دازاین (Dasein)، پدیدار، در جهان بودن، احساس موقعیت، فهمیدن
    Mahmoud Navali *

    In this article, we are trying to deal with the characteristics of Dasein in Heidegger's book Being and Time in a specific and concrete way. In his book, Heidegger wants to show how man accesses Being / Sein. First, he raises the question of being and then says that everything is in the circle of being and asks himself, from which entity should we begin to know being? His answer is to start the knowledge of existence from the existence that questions existence. He calls that Dasein. The reason why Heidegger chose the term “Dasein” instead of man is to save man from the narrowness of previous definitions of man (such as Aristotle's rational animal or Cartesian thinking substance, etc.). He examines his intrinsic and real characteristics, such as sense of situation and understanding, i.e., finding new possibilities; language, which according to Heidegger is the house of being; and also refers to ability and unpredictability. He emphasizes that man as a subject does not have an unchangeable and fixed nature. Each Dasein is personally an incident that temporalizes itself according to the future. Dasein is not pre-determined by nature. He is a historical Dasein who identifies himself with his own self (mienneté) and explains his every behavior to the future. No matter what state a person reaches, he can still appear in other forms. He always has a pas encore (not yet). The fundamental character of Dasein is a condition of already “Being-in-the-world”—of already being caught up in, involved with, or committed to other individuals and things.

    Keywords: There (Da, La), Sense Of Position, Phenomenon, Dasein, Understanding, Being- In -The -World
  • مجتبی امیرخانلو
    در این مقاله سعی می کنیم تا چهار شیوه تعریف مفهوم فراساختنی بودگی (conceivability) را بررسی، تحلیل، و نقد کنیم. در این بررسی نسبتا تاریخی، جایگاه خاصی را برای دکارت، به عنوان نماینده اصلی تعریف های شامل فهمیدن، قائل شده ایم. سپس، به تعریف های شامل باور پرداخته و با مطرح کردن و نقد یکایک آن ها، به تعریف های شامل انگارش (imagining) یک موقعیت (situation) پرداخته ایم و در انتها، تعریف های شامل احراز (verification) در جهان های ممکن سازگار و منسجم را بیان کرده ایم.
    کلید واژگان: فراساختنی بودگی، انگارش، فهمیدن، باور، جهت مند (modal)، دکارت
    Mojtaba Amirkhanlou
    In the present article، I try to study، analyze، and criticize some definitions of the concept of conceivability. In this relatively historical study، I have put particular importance on Descartes as the representative of definitions involving «conceiving». Then، I have discussed definitions involving «belief» and criticized them. After that، I have gone to definitions involving imaging (of a situation). In the conclusion، I have discussed definitions involving verification in the consistent، coherent، and possible worlds.
    Keywords: conceivability, imaging, conceiving, belief, modal, Descartes
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال