مسیح
در نشریات گروه فلسفه و کلام-
فصلنامه آینه معرفت، پیاپی 81 (زمستان 1403)، صص 101 -120در اندیشه ی آگوستین، طبیعت انسان به واسطه ی گناه نخستین، بیمار است و این بیماری اراده ی انسان را نیز دستخوش ناتوانی برای نیل به رستگاری و انجام اعمال خیر کرده است؛ لذا به عاملی بیرونی برای تقویت نیاز دارد که آن فیض است. نتیجه ی این اعتقاد آگوستین این است که در چنین شرایطی، نوزادان به دلیل تولد جسمانی گناهکارند. در این بین، پلاگیوس معتقد است که رویکرد آگوستین نتایجی را به دنبال دارد که باعث خدشه به لوازم اصول اعتقادی مسیحیت می شود: اولا موجب سلب صفت عدل و قدرت از خدا می شود، درحالی که کتاب مقدس خدا را عادل برمی شمرد و در پی عادل شمردگی انسان است و ثانیا باعث تفسیری ناروا از فیض می شود که سایر ساحت های درونی انسان را به چالش می کشد و به نوعی ناکارآمدی تنزل می دهد؛ لذا پلاگیوس برای حل این مشکل، ابتدا اراد ه ی انسان را آزاد می داند و در گام بعدی، طبیعت انسان را پاک معرفی می کند و به شرح آنها می پردازد و با رویکردی آریوسی ابتدا به تبیین فیض می پردازد و سپس با تفسیر آگوستین از پولس به مقابله برمی خیزد و شواهد آگوستین از کتاب مقدس را نیز استعاری می داند و در نتیجه نوزادان را عاری از هرگونه گناه اعلام می کند. در این پژوهش قصد داریم به گونه ی توصیفی تحلیلی و با مراجعه به منابع اصیل، به بررسی این مسئله بپردازیم.کلید واژگان: آگوستین، پلاگیوس، اراده، گناه، فیض، نوزادان، طبیعت، مسیحIn Augustine's thought, human nature is sick because of original sin, and this disease has also made humans incapable of achieving salvation and doing good deeds. Hence, it needs an external factor to be strengthened: grace. The result of Augustine's belief is that babies are guilty of physical birth in such a situation. In the meantime, Pelagius believes that Augustine's approach has results that undermine the tenets of Christian doctrinal principles. First, it deprives God of the attributes of justice and power, while the Bible considers God to be just because the Bible considers God to be Just and seeks a conception of man as a just creature. Secondly, It causes an unfair interpretation of Divine Grace that challenges other inner areas of human beings and reduces them to inefficiency. Therefore, to solve this problem, Pelagius first considers the human will to be free, and in the next step, he introduces human nature as pure and explains it with an Arian approach; he first explains grace and then confronts Augustine's interpretation of Paul. He also considers Augustine's evidence from the Bible metaphorical, thus declaring the infants free from any sin. In this study, we intend to investigate this issue descriptively and refer to original sources.Keywords: Augustine, Pelagius, Will, Sin, Grace, Infants, Nature, Christ
-
نشریه پژوهش های فلسفی، پیاپی 49 (زمستان 1403)، صص 178 -192ساختار نظام الهیاتی آگوستین در پی حل مسئله رستگاری انسان است. آگوستین از حیث هستی شناختی و معرفت شناختی عناصری را در تحقق رستگاری انسان دخیل می داند که از جمله مهم ترین آن عناصر، روح القدس است. به نظر می رسد بر اساس نظام الهیاتی آگوستین، روح القدس در سه ساحت به نقش آفرینی در رستگاری انسان می پردازد: الف) شناساندن مسیح به دیگران؛ ب) زایش ایمان در قلوب مومنان؛ ج) تحقق بخشی زمینه های شکل گیری فضائل اخلاقی در مومنان. روح القدس در این سه ساحت، به ویژه در تحقق فضائل اخلاقی نقشی کلیدی برای رستگاری انسان ایفا می کند. با وجود آنکه آگوستین در مورد روح القدس و کارکرد های او در نظام هستی بسیار سخن گفته و تامل ورزیده است، اما در طراحی نظام خود نسبت به این جایگاه اعتنایی نداشته و آن را در صورت بندی رستگاری انسان منعکس نساخته است که این خود، باعث نقص در تحقق رستگاری انسان می شود. از این روی پژوهش حاضر سعی دارد با مراجعه مستقیم به آثار آگوستین و با رویکرد تحلیلی- توصیفی، جایگاه روح القدس را در نظام رستگاری تحلیل و بررسی کند.کلید واژگان: آگوستین، روح القدس، رستگاری، فضائل اخلاقی، ایمان، مسیحThe structure of Augustine's theological system seeks to solve the problem of human salvation. From the ontological and epistemological point of view, Augustine considers elements involved in the realization of human salvation, among which the most important elements are the Holy Spirit. It seems that according to Augustine's theological system, the Holy Spirit plays a role in human salvation in three areas: a- introducing Christ to others; B- Birth of faith in the hearts of believers; C- Partial realization of the grounds for the formation of moral virtues in believers. The Holy Spirit plays a key role for human salvation in these three areas, especially in the realization of moral virtues. Although Augustine has talked and reflected a lot about the Holy Spirit and his functions in the system of existence, he did not pay attention to this position in the design of his system and did not reflect it in the formulation of human salvation, which itself causes defects. He becomes human in the realization of salvation. Therefore, the current study tries to analyze and examine the place of the Holy Spirit in the salvation system by referring directly to Augustine's works and with an analytical-descriptive approach.Keywords: Augustine, Christ, Holy Spirit, Salvation, Moral Virtues, Faith
-
اخلاق مسیحی از زمان شکلگیری تا کنون تحولات و فراز و نشیبهای گوناگونی را از سر گذرانده است. در دوسده اخیر نقدهایی از سوی اندیشمندان، فلاسفه و الاهیدانان غربی به کتاب مقدس و آموزههای آن، شخصیت تاریخی عیسیمسیح، رفتار و عملکرد کلیسا و رهبران آن در قرون میانه، صورت گرفته است. نیکوس کازانتزاکیس، در نوشتههای خود، به نقد مسیحیت نهادینه، سیمای ترسیمشده از عیسیمسیح در کتاب مقدس و آموزههای مربوط به او و رهبانیت مسیحی پرداخته است. وی با تکیه بر مولفههایی چون عشق، آزادی و عدالت، مسیحی را ترسیم میکند تا الگوی فراروی بشر در دوران مدرنی باشد که دچار بحران اخلاقی و معنوی است. کازانتزاکیس به نقد مسیحیتی میپردازد که کلیسا و کشیشان با آموزههای جبرگرایانه در صدد توجیه اخلاق منحط جامعه، شکاف فقیر و غنی و سلطه ستمگران و زورگویان بر جامعه است. او رهبانیت مسیحی را تهی از روح خلاقانهای میداند که انسان امروز را از زمین جدا کرده، ولی او را به آسمان نمیرساند. این پژوهش برآن است که نقدهای کازانتزاکیس بر اخلاق مسیحی را با روش توصیف و تحلیل دادهها در برخی آثار او عرضه نماید.
کلید واژگان: اخلاق مسیحی، مسیح، عشق، عدالت، آزادی، مبارزه -
مسیح شناسی مبتنی بر آگاهی که در الهیات جدید مسیحی توسط شلایر ماخر مطرح شد برخلاف الهیات سنتی بر طبیعت بشری عیسی تاکید بیشتری می کرد و امتیاز عیسی را در داشتن شناختی ناب و مستمر از خداوند می دانست که عصمت از گناه را نیز برای وی همراه می آورد. این مقاله در پی آن است تا با بررسی نحوه تایید عیسی از سوی روح القدس در قرآن کریم قرابت مدلول آیات مرتبط با مسیح شناختی جدید مسیحی را در تبیین توانمندی های فراعادی عیسی روشن سازد. برای این منظور تفسیر آیات مرتبط در تفاسیر روایی و کلامی جمع آوری و با دیدگاه شلایرماخر در مورد طبیعت انسانی عیسی مقایسه شده است. در نتیجه مشخص شد که برخی تفاسیر با الهام از روایات و تحلیل فلسفی، روح القدس را عالی ترین مرتبه از مراتب روحی انسان معرفی کرده اند. این مرتبه در انسان های کامل و برخی پیامبران همچون عیسی شکوفاست و ایشان را قادر می سازد تا با مدد از آن، شناختی حضوری از خداوند و دیگر حقایق به دست آورند.
کلید واژگان: روح القدس، عیسی، مسیح، شلایر ماخر، الهیات مسیحی، الهیات معاصرIn some verses of the holy Qur’an, there are references to the descent of the Holy Spirit on Jesus Christ. Although, from the perspective of traditional and trinity Christology, it is possible to consider them as evidence for a distinction for Jesus Christ, close consideration of the Holy Spirit referents in exegetic and narrative sources fails to confirm this perception. It is rather an indication of a Christ’s characteristic for which similar explanations can be found in modern Christology. The present paper is an attempt to find the points of similarity between Schleiermacher’s Christology which puts emphasis on Jesus' privilege of having a pure and continual knowledge of God giving him the infallibility of sin and the Islamic commentators’ interpretation of the Holy Qur'an’s verses which confirm the descent of the Holy Spirit on Jesus. Results of the study suggest that the shift of modern Christology from the concept of the union of the divine and the human in Jesus to the perception of the Holy Spirit as the highest human spiritual level provides a much better framework for the interpretation of the Qur’anic verses which deal with the confirmation of the descent of the Holy Spirit in Jesus. This rank which flourishes in perfect human beings and some prophets like Jesus enables them to gain direct knowledge of God and other truths with His help.
Keywords: Holy Spirit, Christology, Schleiermacher, Jesus Christ -
نشریه پژوهش های فلسفی، پیاپی 37 (زمستان 1400)، صص 927 -951
فرشتگان در کتاب مقدس و به تبع آن در آموزه نجات، نقشی محوری برای آگوستین ایفا می کنند. او در آثارش در پی طراحی بنایی برای تبیین جایگاه وجودشناختی فرشتگان است تا آنها را عناصر مهم الهیات نجات معرفی کند. باور به فرشتگان به عنوان یاوران مسیح، و شخص مسیح به عنوان عامل نجات، باعث شکل گیری سوالی اساسی در اندیشه آگوستین شده است که چگونه می توان نقش کارکردی فرشتگان در فرآیند نجات را در بستر کتاب مقدس با توجه به جایگاه مسیح به عنوان ناجی بشریت جمع و تفسیر کرد. نویسندگان معتقدند که آگوستین برای حل این معضل در سه مرحله به تفسیر کتاب مقدس می پردازد: اولا تفسیری نوین از خدانمودهای کتاب مقدس ارایه می دهد تا هم تجسد را رنگی دیگر دهد، و هم جایگاه برتر مسیح نسبت به فرشتگان را حفظ کند؛ ثانیا نقش میانجیگری فرشتگان برای نجات را با توجه به شان نجات بخشی مسیح شرح می دهد و ثالثا به طرح نظام نبرد معنوی می پردازد. با این حال بر اساس بررسی های انجام پذیرفته معلوم می شود او در این هدف توفیقی بدست نمی آورد. در این پژوهش برآنیم تا مبانی الهیات نجات را با توجه به نقش فرشتگان دراندیشه آگوستین و چگونگی جمع شدن آن با جایگاه نجات بخشی مسیح، با تکیه بر آثاری همچون شروح و تفاسیر سفر پیدایش، درباره تثلیث مقدس، شروح بر مزامیر و شهر خدا و دیگر آثار او با روش تفسیری - تحلیلی مورد بررسی قرار دهیم.
کلید واژگان: آگوستین، فرشتگان، کتاب مقدس، مسیح، نجاتAngels play a central role for Augustine in the Bible and, consequently, in the doctrine of salvation. In his works, he seeks to design a structure to explain the ontological position of angels in order to introduce them as important elements of the theology of salvation. Belief in angels as the helpers of Christ, and Christ himself as the agent of salvation, raises a fundamental question in Augustine's thought: how can the functional role of angels in the process of salvation be considered in the context of the Bible in view of Christ as the Savior of mankind. The authors believe that Augustine interprets the Bible in three stages to solve this dilemma: first, he offers a new interpretation of the theology of the Bible in order to give a different color to the incarnation, and to maintain Christ's superiority over the angels; Second, it describes the role of angels in mediating salvation in view of Christ's saving dignity, and third, it outlines a system of spiritual battle. However, studies show that he did not succeed in this goal. In this study, we aim to consider the basics of the theology of salvation according to the role of angels in Augustine's thought and how it is combined with the place of Christ's salvation, relying on works such as Genesis and commentaries on the Holy Trinity, Psalms and the City of God and his other works. Examine with interpretive-analytical method.
Keywords: Augustine, Angels, Bible, Christ, Salvation -
این مقاله نقش تاریخی حضرت مسیح عیسی بن مریم علیه السلام را در عصر ظهور حضرت مهدی موعود علیه السلام و در دولت او بررسی می کند. روش گردآوری اطلاعات و داده ها استنادی، و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. در احادیث مهدویت، از حضرت عیسی علیه السلام به عنوان یکی از یاران حضرت مهدی یاد شده است. او در عصر ظهور، از آسمان می آید و با آن حضرت نماز می گزارد. این نماز ثابت می کند که حتی پیامبر خدا، خادم و وزیر دولت مهدوی است و ماهیت قیام او، ماهیت دینی و به منظور اقامه دین خداست. در روایات اسلامی، حضرت مهدی علیه السلام، رهبر دادگستر انقلاب دینی و جهانی است. عیسی بن مریم علیه السلام نیز در کنار ایشان در راه جهانی سازی فرهنگ دادگری اسلام خواهد کوشید و موانع را از میان خواهد برد. براین اساس، یکی از عوامل تاثیرگذار در پیشرفت این انقلاب جهانی، ظهور حضور مسیح در کنار حضرت مهدی علیه السلام است. او با اینکه سردار دغل ستیز دولت مهدوی است و نماد صلیب و دجال و یاجوج و ماجوج را برخواهد انداخت، قاضی القضاه و وزیر خزانه داری او نیز خواهد بود. این همه نشان می دهد که جنگ سخت مهدی موعود با امثال یاجوج و ماجوج و ستیز نرم او با دغل کارها و فریب های دجال، چقدر سخت و پرماجراست.کلید واژگان: مهدی، دولت مهدوی، مسیح، دجال، یاجوج و ماجوجThis paper examines the historic role of Jesus Christ, son of Mary, in the era of the appearance of Imam Mahdi and in his government. The research is conducted using a library-based data collection method and a descriptive -analytical research method is. In the hadiths on Mahdiism, Jesus is mentioned as one of the followers of Imam Mahdi. In the Age of Appearance, he comes from heaven and prays with Imam Mahdi. This prayer proves that even the Prophet of God is the servant and the minister of the government of Mahdi, and the nature of his uprising is based on religion and is meant to retain the religion of God. In Islamic narrations, Imam Mahdi is the just leader of the religious global Revolution. Christ will try alongside him in the process of globalizing the culture of Islamic justice and will remove the obstacles. Therefore, one of the most influential factors in the advancement of this global revolution is the appearance of Christ alongside Imam Mahdi. He will be the cruelty-fighting commander of the Mahdavi government and will denounce the cross, the Antichrist, and Gog and Magog. All this shows how hard and adventurous is the battle of the promised Mahdi with the likes of Gog and Magog and his soft war against the tricks and deceits of the Antichrist.Keywords: Mahdi, Mahdavi State, Messiah, antichrist, Gog, Magog
-
در این تحقیق به بررسی تطبیقی آموزه تجسد خداوند در عیسی در آیین مسیحیت و آموزه تنزلات جسمانی خدای ویشنو در آیین هندو پرداخته شده و شباهت ها و تفاوت های آن با هم مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور نخست ماهیت تجسد خداوند در آیین هندو و مسیحیت تبیین شده و سپس با هم مقایسه شده است. پس از بررسی این باور مشترک در دو آیین به این نتیجه می رسیم که تنها وجه شباهت این باور در دو دین عبارت است از پذیرش امکان در جسم درآمدن خداوند، و امکان جمع آن با باور به تعالی و غیرمادی دانستن حقیقت ذات الهی و متناقض ندانستن آنها با هم. ولی با اینحال گذشته از این شباهت ظاهری این باور در دو آیین تفاوت های بسیاری نیز با هم دارند که نباید از آن غافل بود. مهم ترین تفاوت های باور به تجسد در هندو و مسیحیت عبارت است از اینکه؛ در مسیحیت عیسای ناصری که تجسد خداوند محسوب می شود، پسر خدا و یکی از اقنوم های سه گانه نیز قلمداد می گردد که از ازل با هم بوده اند، ولی در آیین هندو تجسدهای خداوند نه پسران او هستند و نه هیچکدام یکی از اضلاء تثلیث هندو را تشکیل می دهند، بلکه خودشان تجسد یکی از اقانیم ثلاثه، یعنی ویشنو، خدای حافظ هستند. در مسیحیت هدف از تجسد خداوند تنها مصلوب شدن و رنج بردن به خاطر کفاره گناه جد انسان ها آدم و پاک کردن آلودگی ذاتی است که بر اثر این گناه در نسل بشریت به وجود آمده است، در حالی که در آیین هندو هدف از تجسد گسترش شریعت (دهرمه) و غالب کردن نیکی بر بدی و دفع شر اهریمنان است. در مسیحیت خداوند تنها یک تجسد دارد و آن عیسی مسیح است، ولی در آیین هندو خدای ویشنو تجسدهای بسیاری در جسم های مختلف حیوانی و نیمه انسانی و انسانی دارد که در دوران های مختلف به دلایل گوناگون ظهور کرده یا خواهد کرد. آخرین تفاوت را نیز می توان در این باور جستجو کرد که نجات در مسیحیت تنها و تنها در ایمان به شخص عیسی به عنوان خدای متجسد بیان می شود، در حالی که در آیین هندو اعتقاد و پرستش تجسدهای خدای ویشنو یکی از راه های نجات قلمداد می گردد، نه تنها راه نجات. بنا بر این با توجه به این تفاوت های بنیادین در ماهیت و هدف از تجسد خداوند در دو آیین، به نظر نمی رسد آنگونه که برخی به صراحت و قاطعیت مدعی هستند، مسیحیت اولیه این باور را بر مستقیما بر اثر تاثیرپذیری از آیین هندو پذیرفته باشد.
کلید واژگان: خداوند، تجسد، اوتاره، نزول، ویشنو، مسیح، تثلیث، فدیه، دهرمه -
This article is directed towards learning Jewish traditional teachings on human destiny after death. It has been documented to The Old Testament and Talmud besides three Apocalyptic Literature (namely Second BooK of Ezra, First Book of Enoch, Theosophy ofSolomon). The study of after-life and related themes such as Sheol (nether-land), its attributes and transition of views related to dead's conditions, their resurrection andits end, the coming of Messiah, the conditions of his coming and its proceeded and followed events, Messianic period and its characteristics, the judgment, reward andpunishment of human acts and the meaning of eternallife all are discussed to attain an essential doctrine on eschatology.
-
حضرت مسیح از جمله پیام آوران الهی است که ماموریت هدایت را در میان قوم بنی اسرائیل بر عهده داشت، اما پس از عروج مسیح، برداشتهای مختلف و متفاوتی از شخصیت و زندگی ایشان ارائه گردید. این مقاله می کوشد تا با استفاده از اناجیل چهارگانه (متی، مرقس، لوقا، یوحنا) از عهد قدیم و رسائل پولس از عهد جدید که نزد مسیحیان دارای اعتبار است و نیز روایات اهل بیت پیامبر اسلام به شیوه مقایسه ای زوایای شخصیتی و زندگی حضرت مسیح را مورد بررسی قرار دهد.
کلید واژگان: مسیح، اناجیل چهارگانه، عروج مسیح، رسائل پولسMessiah (AS) is one of the divine prophets who was responsible to guide Children of Israel. However various interpretations pertaining to his personality and life were presented, following his Ascension. This article aims to investigate dimensions of Messiah's personality and life in a comparative style, applying the four Gospels (Mathew, Mark, Luke, John) and Paul's letters of the New Testament which are valid among Christians as well as traditions of Holy Prophet's Household (peace be upon them). -
اصولا اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار منجی (فتوریسم) عقیده ای است که در کیشهای آسمانی؛ یهود، زرتشت، مسیحیت و مدعیان نبوت عموما و دین مقدس اسلام خصوصا، به مثابه یک اصل مسلم، مورد قبول واقع شده است. شور و التهاب انتظار موعود آخرالزمان، در تاریخ پرفراز و نشیب این ادیان موج می زند.
یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان در سراسر تاریخ محنت بار خود هرگونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده اند که روزی «مسیحا» و یا «سوشیانت» خواهد آمد. در این مقاله سعی بر این است تا ضمن بررسی سیر اندیشه و اعتقاد به ظهور منجی در هر یک از ادیان فوق، به مشترکات آن اشاره نموده تا گامی هرچند کوچک در تقریب ادیان برداریم.
کلید واژگان: انتظار، زرتشت، یهود، مسیح، سوشیانت، منجی گرایی، مهدویتBelieving in the end of times and also expecting a savior (futurism) is accepted by the divine religions such as Hebrew, Zoroaster, Christianity generally, and by the holy religion of Islam specifically, as a definite and indisputable principle. In the turbulent waves of these religions’ history, the anxiety and great zeal for expecting the savior (Messiah) is observable.Jews, Christinas and Zoroasterians have endured all sorts of contempts and tortures through out their painful history, only for the sake of a promising future in which the savior (the Messiah or the Soshiant) appears. This essay aims at studying the route of belief and faith in the savior’s reappearance in each of the abovementioned religions, and also aims at referring to the shared ideas, so that we can take a little step in approximity of religions, that is, making them closer together.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.