به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "نظریه" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «نظریه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • رمضان علی تبار فیروزجایی، قاسم ترخان*

    مساله علم دینی، از مسائل پرچالش در حوزه فلسفه علم و فلسفه دین است. در این زمینه، دیدگاه های مختلفی شکل گرفته است. برخی دیدگاه ها به صورت خام و اولیه و برخی دیگر در ساختار و قالب یک نظریه علمی ارائه شده است. از جمله دیدگاه هایی که دارای ساختار نظریه است «نظریه علم دینی» استاد علی اکبر رشاد است. این نظریه با عنایت به آسیب های علوم رایج و نقد آن ها و همچنین ظرفیت های دین اسلام و تحقق رسالت و غایت دین، شکل گرفته است. مقاله حاضر با روش تحلیلی و فلسفی قصد دارد نظریه استاد رشاد را از نظر مبادی، معیارها و ارکان علم دینی مورد نقد و بررسی قرار دهد. مقاله حاضر ضمن تقریر این نظریه به نقاط قوت و ضعف آن اشاره کرده و به نتایج زیر دست یافته است: الف) برخی نقاط قوت نظریه عبارتند از: جامعیت نسبی، داشتن چارچوب نظری، مبتنی بر مبانی معتبر و دینی و امثال آن. ب) برخی از ابهامات و خلاء های احتمالی عبارتند از: صعوبت قلم، عدم دقت در کاربرد برخی مفاهیم و اصطلاحات، ابهامات در تعریف علم دینی، ابهامات در معیارهای علم دینی و امثال آن.

    کلید واژگان: دین, علم, علم دینی, نظریه, معیارها
    Ramezan Alitabar Firoozjaei, Ghasem Tarkhan *
    Introduction

    The issue of religious science is one of the most challenging issues in the field of philosophy of science and philosophy of religion. In this field, different views have been formed. Some views are immature and primitive, while others are in the structure and format of a scientific theory. Among the viewpoints that have a theory structure is "Theory of Religious Science" by Professor Ali Akbar Rashad. This theory has been formed with regard to the injuries of common sciences and their criticism, as well as the capacities of the Islamic religion , the mission and the goal of the religion.

    Methods

    The present article, with analytical and philosophical method, intends to criticize and Review Professor Rashad's theory in terms of principles, criteria and pillars of religious science.

    Results and Conclusion

    In this article, In addition to explaining the theory, pointed out its strengths and weaknesses and reached the following results A) Some strengths of the theory are: relative comprehensiveness, having a theoretical framework, based on reliable and religious foundations and the like. b) Some of the ambiguities and gaps are: the difficulty of writing, ambiguities in the application of some concepts and terms, ambiguities in the definition of religious science, ambiguities in the criteria of religious science and the like.

    Keywords: Religion, Science, Religious Science, Theory, Criteria
  • حسین سعدآبادی*، محسن جوادی، عباس ایزدپناه

    نقش آفرینی نگرش الهی در فرایند نظریه پردازی، یکی از موضوعات مناقشه برانگیز است و البته قبول یا رد این نقش آفرینی، می تواند نتایج مهمی به همراه داشته باشد. از همین رو ضروری است تا این نقش آفرینی از زوایای مختلفی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. سوال اصلی این نوشتار این است که مبانی هستی شناختی نگرش الهی و نقش آنها در نظریه پردازی علمی چیست؟ در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه بررسی منابع کتابخانه ای به برخی از مهمترین مبانی مختلف هستی شناختی نگرش الهی اشاره و بیان شده است که نظریه پردازی در مراحل مختلف خود می تواند متاثر از نگرش الهی نظریه پرداز بوده و به تناسب از این نگرش اثر پذیرد. مبانی هستی شناختی در کنار دیگر مبانی اثرگذار نظیر مبانی ارزش شناختی، مبانی معرفت شناختی و... نگرشی را ایجاد می کنند که فضای کلی حاکم بر نظریه پردازی علمی را اعم از ایجاد دغدغه و مسئله برای نظریه پرداز تا حتی مقام داوری را متاثر می کند.

    کلید واژگان: مبانی هستی شناختی, نگرش الهی, نظریه, نظریه پردازی علمی, علم دینی
    Hossein Saadabadi *, Mohsen Javadi, Abbas Izadpanah

    The role of divine attitude in the theorizing process is one of the controversial issues, and of course accepting or rejecting this role can have important results. This is why this role-playing is investigated and researched from different angles. The main question is what are the ontological foundations of divine attitude and their role in scientific theorizing? In this research, with the analytical descriptive method and based on the review of library sources, some of the most important different ontological foundations of the divine attitude have been pointed out and stated that theorizing in its different stages can be influenced by the theoretician's divine attitude and be affected accordingly by this attitude. Ontological foundations, along with other foundations such as cognitive value foundations, epistemological foundations, etc., changes the spirit that dominates scientific theorizing, from the creation of subjectivity and theorizing to even the position of judgment.

    Keywords: Ontological Foundations, Divine Attitude, Theory, Scientific Theorizing, Religious Science
  • سید حسین فخرزارع *

    بحث از فلسفه نظام اجتماعی، فراتر از سطح توصیف دغدغه مند تحلیل های مفهومی و کاوش های نظری است تا با صورت بندی کلی مباحث، شالوده های حقیقی تاملات در باره جامعه و اجتماع را پی ریزی کند و به نوعی فهم اجتماعی برسد. این مباحث عمدتا موضوعات را به بنیادهای اصلی آن پیوند داده و مفاهیم را در شبکه ای منسجم تبیین کرده است و ظرفیت آن را دارد که با نگاهی کلی نگر و عقلانی در صدد پاسخ گویی به چیستی نظام اجتماعی اسلام، اهداف، مبانی، روش و جایگاه آن برآید. این مبحث، از یک سو، یک مقوله مهم فلسفی درباره اجتماع به مثابه نظام معرفتی را مورد لحاظ قرار می دهد و از دیگرسو، سامانه ای قلمداد می شود که معمولا توسط حاکمیت، از طریق نهادها اجرا و اعمال می شود. درواقع باید و نبایدها از یک نظام معرفتی اخذ شده و چارچوب ها در نظام اجرایی دنبال می شود. در این مقاله که از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده، سعی بر این است یافته های بحث حدالامکان با توجه به ادبیات درون دینی در زمینه های گستره، اهداف، مبانی، منابع و روش شناسی کشف نظام رفتارهای اجتماعی صورت بندی شود.

    کلید واژگان: نظام اجتماعی, فلسفه نظام اجتماعی, امت, نظریه, نظام
    Seyyed Hossein Fakhrzare*

    The discussion of the philosophy of the social system is beyond the level of the concerned description of conceptual analyses and theoretical explorations to establish the real foundations of reflections on society and community and reach a kind of social understanding. These discussions have mainly linked the issues to its main foundations and explained the concepts in a coherent network and can respond to what is the social system of Islam, its goals, foundations, method, and position with a comprehensive and rational view. This topic, on the one hand, considers an important philosophical category about society as an epistemic system, and on the other hand, it is considered a system that is usually implemented and applied by the government through institutions. The dos and don'ts are taken from an epistemic system and the frameworks are followed in the executive system. This article, which uses the qualitative content analysis method, tried to formulate the findings of the discussion as much as possible according to the intra-religious literature in the fields of scope, goals, foundations, sources, and methodology of discovering the system of social behaviors.

    Keywords: social system, Philosophy of Social System, Community, Theory, system
  • حمید احمدی هدایت، نجمه احمدآبادی آرانی*

    هدف پژوهش حاضر، تبیین نظریه آموزش ‌و پرورش آزاد و تطبیق آن با آموزه‌های تعلیم و تربیت اسلامی است. برای دستیابی به این هدف از روش‌های تحلیلی تطبیقی استفاده ‌شده‌ است. اطلاعات موردنیاز پژوهش از طریق مطالعه اسناد و مدارک جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل نتایج آن نیز براساس روش برودی در چهار مرحله توصیف، تفسیر، هم‌جواری و مقایسه صورت گرفت. یافته‌های پژوهش نشان داد؛ مبانی نظریه آموزش ‌و پرورش آزاد مشتمل بر هفت مبنای اصلی ازجمله ارزشمندی فی‌نفسه دانش، تعلیم و تربیت عمومی، تربیت شهروند آزاد، همبستگی دانش و ذهن، وحدت در دانش و کثرت در واقعیت، تربیت عقلانیت، و تساوی در بهره‌گیری از فرصت‌هاست. نظریه آموزش ‌و پرورش آزاد با آموزه‌های تعلیم و تربیت اسلامی دارای وجوه مشترکی از قبیل: تاکید بر عقلانیت، انتخاب و اراده فردی، ارزش ذاتی دانش و... است. اما این نظریه با آموزه‌های تعلیم و تربیت اسلامی دارای وجوه افتراقی از قبیل: توجه به دین به‌عنوان امری شخصی، فردمحوری، فروکاهش منابع کسب معرفت، نخبه‌گرایی، کثرت‌گرایی معرفت‌شناختی و کم‌توجهی به حرفه‌آموزی در آموزش ‌و پرورش آزاد است.

    کلید واژگان: نظریه, آموزش و پرورش آزاد, تعلیم و تربیت اسلامی, تطبیق
  • نجف طهماسبی پور*
    هدف ازاین مطالعه، بررسی رواندرمانی لوگوتراپی(معنادرمانی) از دیدگاه ویکتور فرانکل بود که به نقش معنا در زندگی و ساختار معنادرمانی پرداخته است، روش مطالعه توصیفی و اسنادی بود. تحقیق با این پیش فرض انجام شد که هر نظریه به کاربرد عملی خاصی در روانشناسی می انجامد و کاربردهای عملی، به مکتبی فکری و زیربنایی تکیه دارد. لذا زیربنای نظریه معنادرمانی و نیز کاربردهای عینی آن در کارهای بالینی نیز بررسی شد.  در بررسی   فلسفه معنای زندگی، از نظر فرانکل مشخص شد وی نه تنها جنبه های جسمی و روانی-اجتماعی را برای حیات انسان ضروری می دانست، بلکه معتقد بود، با جستجوی اهداف عینی و شخصی متناسب با هدفی فراگیر در زندگی، به معنای غایی زندگی می توان پی برد. با توجه به این مفهوم، معنادرمانی این امکان را بوجود می آورد که حتی در رویارویی با رنجهایی که کل وجود فرد را متاثر می کند، زندگی به شکلی هدفمند و با ارزش درک شود. بر اساس شواهد متعدد در این تحقیق، اثربخشی معنا درمانی عمدتا برمبنای کمک به اراده برای زندگی با معنا است. از طرفی شیوه های بکار گرفته شده در معنا درمانی توسط فرانکل به مثابه درمانی خاص در واکنش به حس بی معنایی به کار می رود، یا در چهارچوب رویکردی التقاطی به مثابه مکمل انواع دیگر مداخلات، کاربرد پیدا کرده است. فرانکل با توجه به اینکه معنادرمانی را از حیطه  نظریه به عرصه عمل درآورد، لذا از آن، جهت درمان انواعی از اختلالات روانپزشکی مورد استفاده قرار داد.
    کلید واژگان: معنای غایی, درمان, نظریه, معنادرمانی
    Najaf Tahmasbipour *
    The purpose of this study was to investigate the meaning therapy from Victor Frankl's point of view and the study method was descriptive and documentary. In examining the philosophy of the meaning of life, Frankl found that he not only considered the physical and psychosocial aspects necessary for human life, but also believed that, by seeking objective and personal goals appropriate to a comprehensive purpose in life, the ultimate meaning of life can be understood. Based on the numerous evidences in this research, the effectiveness of meaning therapy is mainly based on helping the will to live meaningfully. On the other hand, the methods used in semantic therapy by Frankel are used as a special therapy in response to the sense of meaninglessness or in the framework of an eclectic approach as a complement to other types of interventions to treat a variety of psychiatric disorders.
    Keywords: Ultimate Meaning, Treatment, Theory, Therapy
  • علی قوتی سفیدسنگی*، سید جواد حسینی، مژگان پیرک، حمید میرعلائی امین

    گافمن یکی از نظریه‌پردازان اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم است که مدت درازی به‌عنوان یک شخصیت حاشیه‌ای در نظریه جامعه‌شناسی به‌شمار می‌آمد. با استفاده از ابزاری که فرانظریه در نقد و بررسی نظریات در اختیار پژوهشگر می‌گذارد، به‌سراغ نطریه نمایشی گافمن حرکت کرده‌ایم. گافمن در عرصه نظریه جامعه‌شناسی موقعیت ویژه‌ای دارد. از سویی وی را جامعه‌شناسی فاقد نظریه‌ای کلی، تک‌رو، خارج از جریان اصلی تفکر نظری و مبدع اصطلاحات خودساخته و غریب می‌دانند و از سوی دیگر، پیوندهای اندیشه وی با دورکیم، زیمل، مکتب کنش متقابل نمادی و اتنومتدولوژی و تلاش وی برای بنیاد نهادن جامعه‌شناسی زندگی روزمره، او را به نظریه‌پردازی با موقعیت ویژه تبدیل می‌کند. وی برای خلق دیدگاه نظری‌اش، از منابع فکری بسیاری استفاده کرد. هدف اصلی این مقاله ارایه بینشی روشن از نظریه اجتماعی گافمن (نظریه نمایشی / (Theaterical performance با نگاهی بازاندیشانه و فرانظری است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که نظریه نمایشی گافمن از انسجام نظری خوبی برخوردار است.

    کلید واژگان: نطریه نمایشی, فرانظریه, گافمن, نظریه
  • فرشته ابوالحسنی نیارکی*

    نظریه سازی و واکاوی فرآیند آن، از مسایل حوزه علم شناسی است. در این جستار با تحلیل نظریه، به چیستی گویی نظریه سازی اسلامی پرداخته می شود. بازشناسانش نظریه اسلامی و تبیین آن، اساس پژوهش است. برپایه این تحلیل، نظریه اسلامی در دو سطح: نظریه های مستخرج از آیات و روایات و نظریه های اندیشمندان مسلمان مطرح می شود. گونه نخست که اساس نظریه اسلامی را سامان می دهد، در سه ساحت: (1)مسایل درون دینی (2) مسایل میان رشته ای و (3) مساله متعلق به حوزه خاصی از علوم قابلیت طراحی دارد. در این مقاله، با ارایه برخی تعریف های نظریه، تعریفی جامع از نظریه بازگفته شده و انحصار تعریف نظریه برپایه شاخص های تجربی نقد شده است. می توان با بهره برداری از روش شناسی متعلق به ساحات مختلف علوم، با هدف خاص تبیین آموزه های دینی، نظریه های اسلامی مختلف در علوم ارایه داد. این مقاله در سه بخش (1) چیستی گویی نظریه اسلامی (2) تحلیل نظریه و فرآیند نظریه سازی اسلامی و (3) ارایه دوگونه نظریه اخلاقی اسلامی در قالب موردپژوهی طراحی شده است.

    کلید واژگان: نظریه, نظریه سازی اسلامی, روش شناسی, فرآیند نظریه پردازی
    Fereshte Abolhasani Niaraki *

    Theorizing and analyzing its process is one of the issues in the field of science. In this article, by analyzing the theory, the nature of Islamic theorizing is discussed. Recognizing Islamic theory and explaining it is the basis of research. Based on this analysis, Islamic theory is presented on two levels: theories extracted from verses and hadiths and theories of Muslim thinkers. The first type, which forms the basis of Islamic theory, can be designed in three areas: (1) intra-religious issues, (2) interdisciplinary issues, and (3) issues belonging to a specific field of science. In this article, by presenting some definitions of theory, a comprehensive definition of theory is retold and the monopoly of the definition of theory based on empirical criteria is criticized. It is possible to present different Islamic theories in science by using the methodology belonging to different fields of sciences, with the specific aim of explaining religious teachings. This article is designed in three parts: (1) what Islamic theory is, (2) analysis of Islamic theory and the process of making theory, and (3) presentation of two types of Islamic moral theory in the form of a case study.

    Keywords: Theory, Islamic theorizing, methodology, the process of theorizing
  • رضیه برجیان*، علی عباسی
    در این مقاله از طریق یک مطالعه موردی، یعنی بررسی نظریه نسبیت خاص و عام اینشتین و نسبت آن با مشاهده و نظریه و ارزیابی چگونگی بهره گیری اینشتین از نظریات فلسفی رایج در زمان خود و نحوه استفاده او از مشاهدات تجربی برای تدوین نظریه اش، نشان می دهیم که رابطه بین نظریه و مشاهده، یک رابطه خطی و مستقیم نیست. همچنین بیان می کنیم که در فیزیک مدرن، آزمودن نظریات به سادگی میسر نیست. بنابراین عوامل بسیاری بر روند تدوین و پذیرش نظریه از طرف جامعه علمی تاثیر می گذارند.
    کلید واژگان: مشاهده, نظریه, نظریه نسبیت
    Raziah Borjian *, Ali Abbasi
    In what follows, the authors have demonstrated that the tie between a theory and observation is not linear nor is it straight. In order to do so, they have made use of a case-study, i.e. Einstein's theory of special and general relativism and its ratio to observation and theory. They have also assessed how Einstein made use of philosophical theories current at his time and how he benefited from empirical observations to develop his theory. We have also demonstrated that in modern physics testing theories is not so easy. As a result, there are different factors from the academic society playing in the process of compilation and acceptance of a theory.
    Keywords: observation, theory, the theory of relativism
  • نوید افشارزاده، امیر نصری
    موریس بلانشو، فیلسوف و ادیب فرانسوی، علی رغم آن که در زمانه خود شخصیتی کمتر شناخته شده به شمار می رفت، اما آثارش از نیمه دوم قرن بیستم تا به امروز مورد توجه فلاسفه و منتقدان ادبی واقع شده است. آنچه نوشته های بلانشو را متمایز می سازد، رویکرد قطعه وار او در قبال فلسفه و ادبیات است که بیش از آنکه به تدوین نظریه های فلسفی و ادبی بینجامد، منجر به ضد-نظریه و در نتیجه بینشی غیرسیستماتیک به این دو حوزه شده است. از چشمگیرترین جنبه های اندیشه بلانشو، بحث در باب نسبت غریبی است که او میان خاستگاه ادبیات و مسئله تناهی و مرگ برقرار می سازد. جستارحاضر، در پی خوانش آراء بلانشو در خصو ادبیات، به مسئله تعریف ناپایری آن و سپس خاستگاه ادبیات می پردازد و از خلال تحلیل دیدگاه بلانشو در باب مرگ، نسبت این دو موضوع را به بحث و بررسی می گاارد. چنان که خواهیم دید، تصور بلانشو در خصو تناهی و نیهیلیسم را می توان به نحوی ناسازنما برسازنده ی راز ابهام ادبیات و خاستگاه آن تلقی کرد.
    کلید واژگان: ضد, نظریه, خاستگاه ادبیات, مرگ, تناهی, غیاب, نیهیلیسم, ایلیا
    Navid Afsharzadeh, Amir Nasri
    Despite being rather a less known character in his time, Maurice Blanchot, French philosopher and literary man, became famous due to his writings in the second half of the 20th century, particularly among philosophers as well as literary critiques. What is most distinctive about Blanchot’s works is his fragmentary approach towards philosophy and literature which results not in the establishment of a literary theory or a philosophical system, but rather in an anti-theory or a non-systematic attitude to these realms. Among the various aspects of Blanchot’s thought, one can recognize the uncanny relation that he suggests between the origin of literature and the problem of finitude and death. Now, by discussing Blanchot’s ideas about the indefinability of literature, the origin of literature and also the question of death, the present article seeks to discuss the relation between the origin of literature and the problem of finitude. As we shall see, Blanchot’s viewpoint regarding finitude and nihilism could be considered as what constitutes the secret of literature’s opacity and its origin.
    Keywords: Anti, theory, The Origin of Literature, Death, Finitude, Absence, Nihilism, Ilya
  • روح الله شاکری زواردهی*، احمد ولیعی ابرقویی
    مسئله اصلی این نوشتار بیان بایسته ها در چگونگی تولید یک نظریه در حوزه قلمرو دین می باشد. روش این مقاله نیز اسنادی تحلیلی و براساس بررسی روشی نظریات مختلف در این حوزه می باشد. با بررسی صورت گرفته، مشخص می شود که در تولید و تبیین نظریات مختلف در حوزه قلمرو دین می بایست دو ساحت دین پژوهی مد نظر قرار گیرد؛ ابتدا می بایست براساس ارائه یک چارچوب استاندارد، بستر نظری اطلاق دین تبیین گردیده و در آن چارچوب دین مدنظر خویش را تبیین نماید. سپس می بایست موضع نظریه پرداز در آن دسته از مبانی نظری که در مسئله قلمرو دین دخیل هستند نیز روشن گردد و از این رهگذر، منشا تفاوت نظریات موجود در حوزه قلمرو دین تبیین صورت پذیرد. این امر علاوه بر فهم هندسه نظریات مطروحه، اتخاذ رای و داوری در این مسئله را نیز برای مخاطبین این نظریات، تسهیل می گرداند.
    کلید واژگان: قلمرو, دین, نظریه, مبانی نظری, روش
    Ruhollah Shakeri Zavardehi *, Ahmad Valiee Abarquei
  • احمدحسین شریفی*
    مقاله حاضر، به هدف بررسی دیدگاه شهید صدر درباره روش نظریه پردازی اسلامی در علوم انسانی، به سوالات زیر پاسخ می دهد: «روش ابداعی شهیدصدر در نظریه پردازی اسلامی در علوم انسانی چیست؟ و نقاط قوت و ضعف آن چیستند؟» برای پاسخ به این سوالات ابتدا با روش توصیفی، ضمن استخراج بنیان های دین شناختی و علم شناختی روش شهید صدر، فرایند پنج مرحله ای اکتشاف نظریه اسلامی از نگاه وی را توصیف و سپس با روش تحلیلی- انتقادی، نقاط قوت و ضعف آن را نشان داده ایم. این تحقیق نشان داد که اموری مثل «توجه به واقعیت ها» ، «برخورداری از نگاه اجتماعی» ، و «توجه به نقش نظریه پرداز در فرایند اکتشاف» از نقاط قوت دیدگاه شهید صدر و در مقابل، «بی توجهی به مبانی معرفت شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی» ، «تلقی پزیتیویستی از علم و انکار علم دینی» ، «تکیه بر فتاوای مجتهدان دیگر» ، «بی توجهی به ضوابط، قواعد و مقاصد فکر اسلامی» ، و «عدم ارائه مکانیزیمی برای نگاه مجموعی به متون دینی» از نقاط ضعف آن به شمار می روند.
    کلید واژگان: روش, نظریه, نظریه پردازی, اکتشاف, علوم انسانی, شهیدصدر
  • سید حسین فخرزارع*
    فهم هر پدیده، از جمله درک یک نظام ناگزیر از بحث روش کشف و تولید و تبیین آن می باشد. این امر زمانی که با تکیه بر دغدغه مندی ساخت نظام اجتماعی از کتاب وحی باشد، اهمیتی مضاعف می یابد. روش تحلیل در یک نظام تا به عنوان یک مسئله اساسی مورد پی جویی قرار نگیرد، ترسیم درست از نظام نیز ناممکن می باشد. روش شناسی حلقه اتصال میان فلسفه و نظریه هایی است که تمام ابعاد ذهنی و عینی نظام را به‏طورمنطقی و به شکل پازلی کامل در کنار هم قرار دهد. قرآن با توجه به ذخیره های فراوانش رویکرد جامعی ارائه می دهد که روش شناسی ناظر به واقع از آن استکشاف می شود. تعلیل به جامعیت این ذخیره ها درواقع استشهاد به جامعیت روش شناختی آن نیز می باشد که دارای ویژگی های خاصی است. این نوشتار پیوستگی سازواره عناصر کلی نظام را با تاکید بر متدلوژی کشف و بازتولید نظام اجتماعی مورد بحث قرار می دهد.
    کلید واژگان: روش شناسی, نظریه, نظام, نظام اجتماعی, مبانی نظری
    Seid Hosein Fakhrezare *
    The discussion and elaboration of the method of discoverity and investigation and production is inevitable in understanding any phenomenon including comprehension of a system. This point would be much more important in the case of striving to form a social system deduced from a Holy Book. If the method of investigation in a system is not researched as a basic issue, a correct sketch of the system would not be possible as well. Methodology is the interconnection between philosophy and the theories which logically form all the subjective and objective aspects of a system and puts them as a puzzle together. The Holy Quran, with its extensive resources, presents a comprehensive approach based on which the realistic methodology is deduced. The comprehensiveness of these resources results in the comprehensiveness of this methodology as well which has special characteristics. I will study the continuity of the systematic elements of the general system in this article stressing on the methodology of investigation and reproduction of a social system.
    Keywords: methodology, theory, system, social system, theoretical principles
  • محمدحسین زاده (یزدی)
    در مواجهه با پارادایم، از پایه ای ترین و مهم ترین پرسش های روش شناختی ای که پیوند تنگاتنگی با معرفت شناسی دارد این است که آیا پژوهش، خواه در قلمرو علوم طبیعی و خواه در ساحت دانش های انسانی، و حتی پژوهش در مسائل معرفت شناسی بدون تحقق پارادایم ها و مفروضات ذهنی امکان پذیر است؟ پارادایم ها چه نقشی در پژوهش، روش تحقیق، معرفت و دستیابی به واقعیت دارند؟ برای دستیابی به پاسخ این گونه پرسش ها ابتدا باید دید پارادایم چیست و خاستگاه یا منشا آن کجاست؟ واژه پارادایم که دیرزمانی نیست که در فلسفه علم کانون توجه قرار گرفته و به سرعت به دیگر ساحت ها و حوزه های معرفت بشری انتقال یافته، مشحون از ابهام است؛ ازجمله اینکه آیا از آن ساختار ذهنی اراده می شود یا مبنا و یا الگو؟ ازآنجاکه این مسئله به گونه ای گسترده به عرصه هایی ژرف، تاثیرگذار و بنیادی همچون فلسفه دین، فلسفه، معرفت شناسی و روش شناسی راه یافته، ضرورت پژوهش درباره آن انکارناپذیر است. از مهم ترین دستاوردهای این کاوش این است که با تحلیل معناشناختی این واژه و بیان خاستگاه آن، ابهام آن زدوده می شود و می توان درباره اندیشه ورزی و پژوهش با پارادایم یا بدون آن داوری کرد.
    کلید واژگان: مبنا, الگو, چارچوب ذهنی, بازی های زبانی, صدق, نظریه, معرفت
    Muhammad Hussein-Zade Yazdi
    In facing paradigm, some of the most basic and most important methodological questions with close relations to epistemology are the following: is research, whether in the realm of natural or human sciences, or even in epistemological issues, possible without the realization of paradigms and subjective assumptions? What role do paradigms play in research, methodology, knowledge and access to reality? To get the answer to such questions, we must first see what the paradigm is and whence does it originate. The term “paradigm” which has been recently considered in the philosophy of science and extended into other realms of human knowledge is full of ambiguity. One of those ambiguities relates to whether it is intended to mean a mental structure, a basis, or a model. Since this issue has been extensively penetrated into deep, Influential, and fundamental realms such as the philosophy of religion, philosophy, epistemology and methodology, it is inevitable to conduct researches about it. Among the most important achievements of this study is the fact that through a semantic analysis of this term and stating its origin, its ambiguity is removed and one can judge about the possibility of research with or without a paradigm.
    Keywords: foundation, model, mental framework, linguistic games, truth, theory, knowledge
  • علی جوادی، حمیدرضا ملک محمدی، عبدالحسین کلانتری
    مقدمه
    پرداختن به نظریه فرهنگ در میان فیلسوفان مسلمان پیشینه چندانی ندارد و فرهنگ در مفهوم امروزین آن، اساسا پدیده ای مدرن به حساب می آید. از سویی، با در نظر گرفتن این واقعیت که تا کنون نظریه محض فرهنگ، متناسب با اقتضائات بومی جامعه ایرانی- که مورد اجماع نیز باشد- تدوین نشده است. لذا در این مقاله با بهره گیری از دیدگاه های اندیشمندان نوصدرایی، به تبیین چیستی منشا فرهنگ و بنیادهای فلسفی آن از دیدگاه حکمت متعالیه پرداخته شد.
    روش
    این مطالعه با روش کیفی مطالعه اسنادی و تکنیک مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است.
    یافته ها
    این کوشش نظری به نوعی درآمدی تاسیسی بر «فلسفه فرهنگ» با رویکردی بومی است. لذا در این مقاله صرفا به الزامات و فصول محوری و زمینه ساز این مطالعه؛ یعنی بازخوانی بسترهای مفهوم امروزین فرهنگ، تبیین نسبت ساحات معنایی آن با اصول حکمی- فلسفی مبنا در فهم فرهنگ و پاسخ به چیستی منشا مفهوم فرهنگ از دیدگاه های مختلف دست یافته ایم.
    نتیجه گیری
    از نتایج این مطالعه می توان به ارائه تعریفی بومی از فرهنگ، تبیین اصول فلسفی چون اصل واقعیت، اصالت وجود، فهم تشکیکی از وجود، اتحاد معانی مجرد و... در شکل دهی به هویت مفهومی فرهنگ، چیستی منشا فرهنگ و احصای ساحات معنایی آن از منظر حکمت متعالیه اشاره کرد.
    کلید واژگان: فرهنگ, نظریه, حکمت متعالیه, فلسفه, تمدن, ظاهر, باطن
  • مصطفی تقوی
    این مقاله از سه بخش تشکیل شده است. در بخش نخست، نظریه آنارشیستی فایرابند درباره معرفت به اجمال معرفی می شود. در این بخش توضیح داده می شود که چرا او مخالف پوزیتیویزم منطقی و فلسفه علم پوپر، لاکاتوش و حتی کوهن است و معتقد است که علم از سایر سنت های شناختی برتر نیست. فایرابند تاکید می کند تنها اصل ابدی که می توانیم از فعالیت واقعی علم استخراج کنیم این است: «هر چیزی امکان پذیر است». در بخش نخست، تمهیداتی فراهم می شود تا معنای این جمله کلیدی در بخش سوم مقاله روشن شود. بخش نخست مقاله را باید نمایی از اندیشه آنارشیستی فایرابند بدانیم. در بخش دوم که ایده اصلی مقاله در آن طرح شده است، توضیح داده می شود که نظریه آنارشیستی فایرابند از نوع نگاه او به «هستی»، «انسان» و «نظریه» برمی خیزد. سه مقوله ای که ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند: انسان نظریه را می سازد تا به واسطه آن هستی را بفهمد. قسمت دوم مقاله که پس پرده نظریه آنارشیستی فایرابند را شرح می دهد، نشانگر این است که سرچشمه های فلسفه او چندان هم آنارشیستی نیست. در قسمت پایانی مقاله، به برخی از مهم ترین پیامدهای اندیشه فایرابند می پردازیم: از جمله «اصل کثرت و پایداری»، «جامعه آزاد» و «تفاوت متفکر احترام برانگیز و دون».
    کلید واژگان: معرفت شناسی آنارشیستی فایرابند, هستی, انسان, نظریه, اصل کثرت و پایداری و جامعه آزاد
  • رهیافتی برای نظریه پردازی بنیادی در علوم انسانی بر اساس فلسفه اسلامی
    عطاءالله رفیعی آتانی*
    پرسش اساسی که این مقاله به آن پاسخ می دهد آن است که مبنا و راه و روش ارتباط فلسفه اسلامی و علوم انسانی چیست؟ در این مقاله تلاش می شود تا با نمایاندن مناسبات فلسفه اسلامی و علوم انسانی، برای تداوم روشمند فلسفه اسلامی در جهت نظریه پردازی در علوم انسانی راهی پیدا شود. برای نیل به مقصود، هر گام به صورت طبیعی از گام قبلی برمی آید نوآوری اساسی مقاله بر اساس نظریه علامه طباطبائی درباره «فلسفه» شکل گرفته است. بر اساس نظریه علامه، مسئولیت اثبات وجود موضوع هر علم بر عهده فلسفه است. این در حالی است که از منظر مشهور اندیشمندان اسلامی، موضوع علم برای هویت بخشی هر علم، در مقایسه با دو ملاک دیگر یعنی «روش» و «غایت» ملاک بهتری است. از منظر علامه طباطبائی و استاد شهید مطهری وظیفه اساسی فلسفه، اثبات وجود موضوع هر علم و نیز تولید روش نظریه پردازی متناسب با موضوع آن علم است. مجموعه یافته های محصول اثبات وجود و نحوه وجود موضوع و نیز روش متناسب با آن، محتوای فلسفه علوم انسانی را می سازد. اگر فلسفه علوم انسانی به نحو روشمندی از معارف اسلامی مرتبط استخراج شود، به رویکردی اسلامی در قلمرو فلسفه علوم انسانی و در نتیجه به نقطه آغازی برای نظریه پردازی دست یافته ایم.
    کلید واژگان: فلسفه اسلامی, فلسفه علوم انسانی, فلسفه علوم انسانی اسلامی, روش, نظریه
    An Approach to Fundamental Theorization in the Human Sciences, Based on Islamic Philosophy
    Attaullah Rafiie Atani*
    The basic question answered in this article is as follows: what is the basis and method of relationship between Islamic philosophy and humanities? In this article, we attempt to show the terms of Islamic philosophy and humanities so that we may find a way for systematic durability of Islamic philosophy in theorizing in humanities. To do so, the path is covered step by step. The main innovation of the article is formed according to Allama Tabatabaie's theory on "philosophy". According to Allama's theory, philosophy is responsible for proving the existence of subject in any science. This is while for well-known Islamic thinkers, the subject of any science is a better criterion for identifying it than two other criteria, i.e. "method" and "goal". For Allama Tabatabaie and Murteza Mutahhari, the main duty of philosophy is to prove the existence of the subject of any science as well as to produce method of theorization proper to the subject of that science. The whole findings of the product of proving the existence and the mode of existence of the subject as well as the proper method make up the philosophy of humanities. If the philosophy of humanities is systematically extracted from the related Islamic teachings, we will have an Islamic approach in the realm of philosophy of humanities, and consequently, a starting point for theorization.
    Keywords: Islamic philosophy, philosophy of humanities, philosophy of Islamic humanities, method, theory
  • عطا حشمتی*، میثم سفید خوش
    هیدگر پس از جنگ نخست جهانی متوجه بحرانی در علم شد که آن را ناشی از غلبه رویکرد نظری برخاسته از علوم تجربی و تسری یافتن این رویکرد به سایر بخش های علوم می دانست. چیستی این بحران و راه چیرگی بر آن پرسشی است که، به زعم این نوشته، یکی از دغدغه های اصلی هیدگر پیش از تالیف هستی و زمان بوده است. پرسش اصلی ما دراین مقاله شناسایی رویکرد هیدگر به این بحران در دوره ای است که کمتر مورد توجه قرار می گیرد: یعنی هیدگر جوان پیش از تالیف کتاب هستی و زمان. درهمین راستا بیان می شود که چگونه یک نظریه از طریق زندگی زدایی و صوری سازی موقعیت های زنده حاصل می شود. این موضوع با تمرکز عمده بر درس گفتارهای سال 1919 فرایبورگ تحقیق شده است. در نگاه هیدگرجوان علم کنشی زنده و مواجهه ای اگزیستانسیال با جهان است. ما در آغازه های پژوهش های علمی مان پدیده ها را در زیست-بافت روزمره مان معنادار می کنیم؛ اما به تدریج با محو این موقعیت های تاریخی و زیستی، پدیده ها را به شکلی منتزع از بافت معنابخش شان درآورده و آن ها را به مثابه چیزهایی نظری در نظر می گیریم. به نظر هیدگر رویکرد نظری، که غالب ترین رویکرد در علم جدید است، از مواجهه ای پیشا-نظری و اصیل نشات گرفته است. در انتها با ارائه تفسیری شماتیک نشان می دهیم مراحل تبدیل شدن امر موقعیت مند به ابژه نظری چه مراحلی است.
    کلید واژگان: مارتین هیدگر, پدیدارشناسی کنش علمی, بحران علوم نظری, علم به مثابه کنش, نظریه
    Ata Heshmati*, Meysam Sefidkhosh
    In this essay, at first, we will discuss Heidegger's notions on the main crisis of Western academy raised after the First World War. Heidegger thinks that such a crisis is the effect of ‘theoretical approach’, which dominates natural sciences, and its transmission to other disciplines. Secondly, the Heidegger's analysis on the basis of the theoretical approach is examined and we argue how a theory is primarily derived from de-vivification and formalization of ‘live situations’. These subjects can be studied by emphasis on the Freiburg 1919 lecture-courses. Young Heidegger believes that science is a live practice which is based on an existential encounter with the world. In this context, every scientific practice must be viewed and interpreted in its life-context. This theoretical encounter is originated from an ingenuous and pre-theoretical encounter. Drawing on a schematic figure, we will show how through a multi-levels process, the situational is transformed to the theoretical.
    Keywords: Martin Heidegger_Phenomenology of Scientific Practice_the Crisis of Theoretical Sciences_Science as a Practice_Theory
  • بیژن عبدالکریمی
    در سنت تفکر متافیزیکی، اندیشیدن و معرفت حاصل صرف فعالیت های منطقی و ذهنی بشر است و درستی نتیجه ناشی از کاربرد درست قوای ذهنی و اعمال صحیح اصول، قواعد و روش های مناسب شناخت، همچون اصول و قواعد منطق یا روش های تجربی. در روزگار ما پرسش هایی چون «نظریه چیست؟» یا «تفکر چیست؟» یادآور رشته های تخصصی ای چون فلسفه علم یا معرفت شناسی است. در زمانه ما جریان های گوناگون فلسفی، به ویژه فلسفه های علم و پژوهش های معرفت شناختی در همین سنت تفکر متافیزیکی است که به تامل و پژوهش درباره تفکر، نظریه و شناخت می پردازند. اما این مقاله درصدد است با وارد کردن معنا و مفهوم امر احاطه کننده در تامل بر سرشت تفکر و نظریه، دریافتی غیر اومانیستی و غیر بشرمحور و لذا غیر متافیزیکی از معرفت ارائه دهد. این مقاله می کوشد امری مشاهده ناپذیر، ناملموس و نامحسوس را پیش بکشد و واکاود که آن را نمی توان نه با فاعل شناسا (سوبژه) و نه با متعلق شناسایی (ابژه) یکی دانست لیکن احاطه کننده هر دو، بنیاد تفکر، شرط استعلایی شناخت و تعیین کننده درستی و نادرستی معرفت بشری است، و در همان حال نه از فاعل تفکر جداست و نه از موضوع شناخت. ما در روزگاری زندگی می کنیم که به دلیل سیطره تفکر متافیزیکی، حضور امر احاطه کننده از اندیشه هایمان، از جمله از فهم سرشت تفکر و چیستی نظریه رخت بربسته است.
    کلید واژگان: تفکر, امر احاطه کننده, شرط استعلایی شناخت, نظریه
  • جمیله فاطمی*
    به رغم تاکید منطق دانان مسلمان بر نقش ابزاری اصول و قواعد منطقی در سایر علوم اکتسابی و در تمامی حوزه های اندیشه ی بشری، تاکنون تلاش درخور توجهی برای تثبیت این جایگاه و عملی کردن آن صورت نگرفته است. ازاین رو نگارنده در این نوشتار، بر آن است تا میزان اثربخشی این معرفت و مهارت را در فرآیند نظریه پردازی در تمامی مراحل آن، از تکوین و تدوین نظریه گرفته تا اثبات و دفاع از آن و نیز استنتاج فرضیه های جدید از نظریات قبلی، مورد تحلیل قرار دهد. با توجه به این که نظریه پردازی در علوم مختلف با شیوه های گوناگونی چون مفهوم سازی و کشف ارتباط مفاهیم، تبیین علی، تبیین بدیهی، استنتاج استقرایی و استنباط برهانی و نیز سبک مدل شناسی صورت می پذیرد، در این مقاله این سبک های مختلف به تفکیک، مورد بحث قرار گرفته و در هر مرحله، نقش و کارایی مهارت منطقی نشان داده شده است. همچنین ارتباط دو رویکرد و برنامه ی جدیدغرب با عناوین «تفکرانتقادی» و «فلسفه برای کودکان» و تاثیر آن دو بر پرورش تفکر منطقی، نظریه پردازی و تولید علم، مورد تحلیل قرارگرفته است.
    از مهم ترین نتایج این پژوهش، لزوم توجه به آموزش نظری و عملی فنون منطقی، اعم از منطق صوری، منطق جدید و نیز تقویت جایگاه تفکر انتقادی در نظام آموزشی کشور است. این امر می تواند به تسهیل و تسریع در فرآیندنظریه پردازی و تولید علم در شاخه های مختلف علوم، اعم از علوم انسانی و علوم تجربی، منجر گردد. البته درست است که برخی از نظریه پردازان به دلیل برخورداری از منطق فطری، در مراحل مختلف، فرآیند کار خود را به طور ذاتی و غیر اکتسابی، بر اصول و قواعد عقلی و منطقی منطبق می سازند، قطعا هم اینان نیز با کسب مهارت در فنون تخصصی منطق، طی طریق را برای خود، آسان تر خواهند نمود.
    کلید واژگان: نظریه, نظریه پردازی, فرضیه, معرفت منطقی, مهارت منطقی, تفکر انتقادی, فلسفه برای کودکان
    Jamileh Fatemi*
    In spite of emphasis of Muslim logicians on the instrumental role of logical principles and regulations in the other acquired sciences as well as the entire spheres of human thinking، there has been no considerable effort to consolidate and actualize them by now. Thus in this paper we intend to analyze the efficiency of that knowledge and skill in the whole process of theorization، from the formation of the theory to its verification as well as inference of new hypothesis taken by the theories in question. Given that there are several methods of theorization in sciences، such as conceptualization، causal explanation، evidential explanation، inductive inference، and deduction، in this article، we try to explain these methods one by one and indicate the role and the efficiency of logical skill. In addition، we try to analyze the relation between two new western programs entitled “critical thinking” and “philosophy for children” as well as their impact on development of logical thinking، theorization and production of science. The necessity of embarking on the theoretical and actual education of the logical skills including formal logic and symbolic logic as well as consolidating the status of critical thinking in the national educational system are among the most important conclusions in this study. It can result in facilitating in the process of theorization and production of science in the various branches of sciences، either humanities or empirical sciences. Although some theorists are gifted an innate logic which regulates their thinking process inherently، they could certainly pave the road more easily by achieving the logical skills.
    Keywords: Theorization, Hypothesis, Hogical knowledge, Logical skill, Critical thinking, Philosophy for children
  • داود سبزی، محمدحسین جمشیدی
    بومی سازی نظریه های علوم انسانی، یک مسئله مهم در هویت سازی و تقویت فرهنگ خودی و از لوازم کاربست دانش در عمل است؛ زیرا نظریه از مهم ترین صور مواجهه با مشکلات و درک آنهاست. نظریه های علوم انسانی دارای دو بعد انسانی و محیطی اند: در بعد اول، فرازمانی و فرامکانی و در بعد دوم، محدود به مقتضیات خاص جوامعند. یک نظریه هرچند امری انسانی است، در عرصه کاربست نمی تواند واجد مطلوبیت لازم برای همه جوامع به صورت یکسان باشد. ازاین رو، بومی سازی برای کاربست آنها در شرایط خاص ضرورت می یابد. براین اساس، پرسش ما این است که در جهت تحققی شدن نظریه ها در جامعه خویش بر چه بنیان های معرفتی و فرهنگی باید تکیه کرد؟
    در این پژوهش، آنچه نظریه ها درباره جهان به ما می آموزند، فقط با بومی سازی است که هم می تواند واجد کارایی برای ایران ما باشد و هم با هویت ما و آموزه های فرهنگ ما انطباق داشته باشد. در این میان، نگرش ما مبتنی بر اعتدال و فضیلت مندی و انطباق با هویت فرهنگ ایرانی اسلامی، در راستای ساختن دانش مطلوب است.
    کلید واژگان: نظریه, علوم انسانی, بومی سازی, هویت, فرهنگ ایرانی, اسلامی
    Mohammad Hussein Jamshidi, Davood Sabzi
    The localization of the theories of human sciences is an important issue in fostering identity and strengthening the local culture and serves as a means to apply knowledge in practical domains. For developing a theory is the most important means of understanding and confronting problems. The theories of human sciences have two human and environmental aspects: in regard to the first aspect, they are beyond time and place, and in terms of the second aspect, they are limited to the specific exigencies of the society. Theories are human issues; however, in practical domain, they do not equally possess the necessary desirability for all societies. Therefore, localization is felt to be a necessity for the application of theories in special circumstances. Accordingly, our main question is on, what cultural and epistemological foundations should we rely for putting the theories into practice in our society?This research shows that what the theories teach us about the world can be applicable to the Iranian society and be compatible with our identity and our cultural doctrines only through localization. In this regard our viewpoint is based on moderation, virtue and adaptations to the identity of Iranian-Islamic culture, in line with production of desirable knowledge.
    Keywords: theory, human sciences, localization, identity, Islamic, Iranian culture
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال