جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کارکرد گرایی » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »
تکرار جستجوی کلیدواژه «کارکرد گرایی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
در این مقاله رابطهی نفس و بدن از دیدگاه فیلسوفان مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاههای گونهگونی برای تبیین آن از سوی صاحب نظران ابراز شدهاند که به دوگروه عمده: وحدت انگاری و دوگانه انگاری قابل تقسیم است. در دیدگاه وحدت انگار نفس وبدن یکیاند و دوکارکرد یک جوهر واحداند؛ درحالی که در دیدگاه دوگانه انگار نفس و بدن دو جوهر از هم مجزا و مستقلاند که هرکدام کارویژه خاص خودرا دارند. دیدگاه دوگانه انگاری که سابقهی به بلندای تاریخ فلسفه دارد طرفداران جدی مانند افلاطون از متقدمان و دکارت از متاخران دارد. در این میان، غالب فیلسوفان مسلمان متمایل به دیدگاه دوگانه انگاری بودهاند که ابنسینا یکی از تیوری پردازان اصلی آن است. به دلیل اینکه نقدهای جدی به هر دو دیدگاه وارد است نمیتوان به صورت جدی یکی از نظریات را برگزید؛ هرچند که دوگانه انگاری موجه به نظر میرسد.
کلید واژگان: رابطه ی نفس و بدن, دوگانه انگاری, وحدت انگاری, رفتارگرایی, این همانی, کارکرد گرایی, حیث التفاتی} -
موضوع زبان دینی مسئله ای است که شاید بتوان گفت در تمام ادیان آسمانی مطرح است. مباحث زبان دینی، شامل چیستی زبان دینی، معناداری و معرفت بخش بودن انواع گزاره های دینی است. مهم ترین بخش آن مربوط به گزاره های کلامی است که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و متکلمان دینی بوده است.
این نوشتار با رویکرد تحلیلی، بررسی تطبیقی آرای علامه طباطبایی و ویلیام آلستون فیلسوف دین امریکایی معاصر، در زمینه زبان الاهیات (کلام) مد نظر است. آلستون برای توجیه مشکل اطلاق گزاره های کلامی بر خدا، نظریه «کارکردگرایی» را مطرح می کند. علامه برای توجیه این مشکل، نظریه های «اشتراک معنوی و تشکیک در وجود»، «تاویل کلامی» و «غائیت» را مطرح می سازد که هر کدام در جایی کاربرد دارند. نظریه اشتراک معنوی درباره اوصافی نظیر علم، قدرت، حیات و وجود کاربرد دارد و اطلاق آنها را توجیه می کند. نظریه تاویل کلامی در مورد اوصافی مانند سمیع، بصیر، دارای دست بودن و مکان داشتن کاربرد دارد که این اوصاف، متعلق به ممکنات، و از ساحت الاهی دور است. این اوصاف، به اوصاف دسته اول تاویل برده می شود و نظریه غائیت در زبان عرفی و دینی و درباره تمام اوصاف استفاده می شود و کاربرد و صدق آنها را توجیه می کند.
کلید واژگان: زبان دین, کلام, کارکرد گرایی, غائیت, اشتراک معنوی و تشریک در وجود, تاویل, اوصاف خدا}Functionalism and Semantic Study of Divine Attributes in Allama Tabatbaie and William Alston's ViewsWe may say that the discussion of religious language is something has been discussed in all celestial religions. The related discussions include the nature of religious language, the meaningfulness and effectiveness of various types of religious propositions. The most important discussion is pertaining to theological propositions, which have been for long the focus of attention on the part of religious philosophers and theologians. The related question is whether we may attribute limited human and material conceptions to the unlimited non-physical God.The present article deals with an investigation and comparison of the views of Allama Tabatabaie and the contemporary American philosopher of religion, William Alston, on the language of theology. Alston presents the theory of "Functionalism" to resolve the problem of attribution of theological proposition to God. To resolve this problem, Allama Tabatabaie presents the theories of "Semantic Commonality and Gradation of Existence", "Theological Hermeneutics", and "Finality", each of which is applicable somewhere. The theory of "Semantic Commonality" is applicable for attributes such as knowledge, power, life and existence, justifying their application; the second theory is applicable to attributes such as All-Hearing (samī)', All-Seeing (basīr), having hands, and occupying space; i.e. those attributes belonging to possibilities, being far away from Divine Presence. These attributes are interpreted based on the attributes of the first group, and the theory of Finality is applicable in conventional and religious language, justifying their application and veracity.Keywords: language of religion, theology, Functionalism, Finality, Semantic Commonality, Gradation of Existence, hermeneutics, God's attributes} -
توجیه اطلاق مفاهیم و اوصاف بشری بر خدای نامحدود، مساله ای است که از دیر باز ذهن دانشمندان و فیلسوفان دینی را به خود مشغول کرده است. ویلیام آلستون یکی از برجسته ترین فیلسوفان دین در آمریکا، نظریه «کارکردگرایی» در روان شناسی فلسفی را برای توجیه این مساله، مطرح کرده و تلاش وافری کرده تا آن را در مقالات مختلف به اثبات برساند. در این نوشتار تلاش شده است که تمام مقالات آلستون در این زمینه بررسی شود.
کلید واژگان: اوصاف الهی, کارکرد گرایی, ویلیام آلستون, روان شناسی فلسفی} -
در مورد «باور» چند پرسش مهم مطرح است: نخست اینکه «باور» چیست و آیا اصولا چیزی به نام «باور» وجود دارد یا نه؟ دوم اینکه باور دارای چه ویژگی هایی است؟ سوم اینکه باور و معرفت چه نسبتی با هم دارند؟ و سرانجام اینکه منظور از «باور» چیست؟
در پاسخ به پرسش نخست، دو دیدگاه مهم مطرح است: رفتارگرایی و کارکردگرایی. هرچند این دو مباحثی متافیزیکی هستند، اما چالش های معرفتی مهمی به وجود میآورند. مهمترین ویژگی «باور»، حیث التفاتی آن است که پیشینه آن به ابن سینا باز میگردد. این بحث را، که بعدآ برنتانو احیا نمود، امروزه در فلسفه های تحلیلی و «فلسفه» ذهن مورد توجه جدی قرار گرفته است.
در باب نسبت میان «باور» و «معرفت»، دستکم چهار دیدگاه مهم مطرح است که عبارتند از: انکار وجود چیزی به نام «باور» (دیدگاه رفتارگرایان)، نفی تلازم میان باور و معرفت، جداانگاری ساحتهای باور، و معرفت و تلازم آن دو.
کلید واژگان: باور, حذف گرایی, کارکرد گرایی, حیث التفاتی, آگاهی, معنا, فهم, صدق و معرفت}There are at least four main theories about the relation of belief to knowledge:First is the idea of inconsistency of belief and knowledge, which was first proposed by Plato. Second is the idea of their correspondence which was suggested by such philosophers as Ayer, with which some Muslim logicians and philosophers have sympathized. Third is the separability of belief and knowledge and their different spheres, put forward by Colin Radford. And finally, is the theory supported by behaviorism, and called “eliminativism”. One of the consequences of these viewpoints is their different interpretations of the most important facet of belief, namely, “intentional aspect”, the history of which goes back to Ibn-Sīnā. This article is an attempt to explore these points of view. In the first part, the metaphysical issues about belief are discussed, and in the second part, epistemological aspect is studied. The author favors the idea that “understanding” is what can constitute knowledge. -
این مقاله به بحث در باب انسان گرایی در حوزه تعلیم و تربیت می پردازد. کوشش شده است که در این باب به بنیادهای فلسفی این تفکر و سرآغاز پیدایش آن پرداخته شود گو این که هیچ اندیشه ای بی مدد فلسفه نمی توان نضج بگیرد و تکوین یابد. در این مقاله ابتدا پدیدار شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. این تفکر با تاکید بر این مطلب که در شناخت از جهان و پدیده ها باید به دنیای پدیداری و ادراکی هر فرد پرداخت. سرآغاز اندیشه برای آدمی را به میان کشیده است. از آن پس به وجود گرایی می پردازد که با تاکید بر اصالت وجود و تقدم آن بر ماهیت. در واقع اهمیت آدمی را - به عنوان موجودی تاثیر گذار که خود می تواند سازنده خود باشد - در مدار توجهات انسان معاصر قرار داده است. این دو تفکر به عنوان بنیان های فلسفی به ایجاد نیروی سوم یا انسان گرایی به معنای خاص انجامیده که بر مطالعه کلیت آدمی تاکید می کند و بر جنبه های پدیداری و وجودی او صحه می گذارد. مقاله حاضر جستاری است در باب تعلیم و تربیت انسان گرایانه که رهرو و اندیشمندی پر استقامت را می طلبد همه تلاش این تبررسی ارائه کلیتی به نام انسان گرایی است به گونه ای که تمام لایه های تشکیل دهنده آن - به رغم تفاوت ها - به گونه ای منطقی فراهم آمده باشد.
کلید واژگان: روان شناسی, کارکرد گرایی, ساختار گرایی, انسان گرایی, پدیدار شناسی, اگزیستانس, اصالت وجود (اگزیستانسیالیسم), یادگیری}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.