جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عطار » در نشریات گروه « ادیان و عرفان »
تکرار جستجوی کلیدواژه «عطار» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه عرفان اسلامی، پیاپی 79 (بهار 1403)، صص 311 -330
دیوان عطار نیشابوری عارف و شاعر بزرگ ایرانی، همواره موردتوجه دوستداران شعر و ادب بوده و بسیاری از ناقدان و پژوهشگران به بررسی و تحقیق پیرامون این اثر پرداخته اند و مترجمانی از کشورهای اروپایی و عرب نیز به آن روی آورده اند. ظرافت هایی در معنی و مفهوم اشعار این شاعر فارسی زبان نهفته است که در برخی موارد، زمینه ساز ارائه دیدگاه هایی شده است؛ بنابراین تاثیر شعر او به ایران و ادب فارسی محدودنمی شود. دیرزمانی است که اشعار وی، توجه دانشمندان و صاحب نظران آن سوی مرزها، از جمله، جهان عرب را به خود جلب نموده و به دنبال آن، آثار ایشان چندین بار به زبان های مختلف از جمله زبان عربی برگردانده شده است و بررسی و نقد این ترجمه ها ضروری به نظرمی رسد. پژوهش حاضر در پی آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی، ترجمه غزلیات عرفانی دیوان عطار را به زبان عربی مورد بررسی و واکاوی قرارداده و با مقایسه متن اصلی با ترجمه علی عباس زلیخه به بیان مسائلی چون اشتباه در فهم، حذف و معادل گزینی نامناسب بپردازد تا از این رهگذر برای مخاطب روشن شود که بار معنایی واژگان و تعابیر به زبان مقصد چگونه منتقل شده و برگردان مترجم از عهده انتقال مفاهیم به خواننده برآمده یا با نارسایی همراه است؟
کلید واژگان: عطار, ترجمه, غزل, عرفان, علی عباس زلیخه, عشق}Divan of Attar Nishabouri, a mystic and a great Iranian poet, has always been of interest to lovers of poetry and literature, and many critics and researchers have studied and researched this work, and translators from European and Arab countries have also turned to it. There are subtleties in the meaning and meaning of this Persian poet's poems, which in some cases have become the basis for presenting views; Therefore, the influence of his poetry is not limited to Iran and Persian literature. For a long time, his poems have attracted the attention of scholars and experts across the borders, including the Arab world, and following that, his works have been translated several times into different languages, including Arabic, and the review and criticism of these translations is necessary to It seems The present study seeks to analyze and analyze the translation of Attar's mystical lyrics in Arabic based on the descriptive-analytical method, and by comparing the original text with the translation of Ali Abbas Zelikheh, to express issues such as mistakes in understanding, omissions and The equivalent should be chosen inappropriately so that it becomes clear to the audience that the meaning of the words and expressions is transferred to the target language, and is the translation of the translator responsible for conveying concepts to the reader or not
Keywords: Attar, Translation, Sonnet, Mysticism, Ali Abbas Zelikheh, Love} -
ناتوانی عقل در وصول به ذات باری تعالی و حیرت در برابر آن، از مفاهیم مشترک عرفان اسلامی و مسیحی است. کتاب کلاسیک ابر ندانستن که به تدبیر یکی از عارفان ناشناس مسیحی در قرن چهاردهم میلادی به نگارش درآمده، سیر و سلوک انسان عارف را، به حرکت از خویشتن به سوی خداوند در ابری از تاریکی و جهالت تعبیر می نماید؛ در این سیر، سالک با قرار دادن ابری از فراموشی میان خویش و کل هستی، با پیکان تیز عشق به سوی حقیقت متعال پرواز می کند. نوشتار حاضر به تحلیل مضامین محوری این کتاب، به ویژه ابر ندانستن(The Cloud of Unknowing) و ابر فراموشی(The Cloud of Forgetting) می پردازد و به منظور ژرفا بخشیدن به این تحلیل، آن را با نمونه ای از عرفان ایرانی-اسلامی، منطق الطیر عطار مقایسه می نماید. از این رهگذر، ضمن کوشش در درک منظر عارف انگلیسی، دیدگاه مشترک میان این دو عارف تاثیرگذار بررسی می گردد. فرجام آنکه، عطار نیشابوری، اشتیاق آدمی برای وصول به حضرت حق را گذشتن از بادیه ها و بیابان های سوزان و سرانجام رسیدن به مرتبه حیرت می داند و عارف مسیحی زیسته در میدلندز پرباران انگلستان، این وصول را پرواز و گذر از میان انبوه ابرهای تیره ندانستن می داند.
کلید واژگان: تامل, ابر فراموشی, منطق الطیر, عطار, ابر ندانستن, حیرت}The inability of the intellect to reach the essence of transcendence and bewilderment against it, is one of the common concepts of Islamic and Christian mysticism. The Cloud of Unknowing, written by an Christian mystic interprets the path of a mystic as moving towards God in a cloud of darkness, ignorance, and bewilderment; In this journey, the seeker flies towards the transcendent truth with a sharp arrow of love, placing a cloud of forgetting between himself and the whole universe. The essay deals with the central themes of this book, especially The Cloud of Unknowing and The Cloud of Forgetting, and in order to deepen this analysis, it uses an example of Iranian mysticism, that is, The Conference of the Birds (Manṭiq-uṭ-Ṭayr) by Farid ud-Din Attar. In this way, while trying to understand the perspective of the English mystic, the common point of views between these two prominent mystics is analyzed.Attar considers man's desire to Join God as passing through the burning deserts and valleys and finally reaching the level of bewilderment (hayra), while the Christian mystic, who lived in the rainy Midlands of England, sees this attainment as flying through the clouds of bewilderment, darkness and ignorance.
Keywords: The Conference of the Birds ( Manṭiq-uṭ-Ṭayr), Contemplative life, bewilderment (hayra), The Cloud of Unknowing, The Cloud of Forgetting, Farid ud-Din Attar of Nishapur} -
نشریه عرفان اسلامی، پیاپی 77 (پاییز 1402)، صص 135 -156
در اسطوره های آفرینش بسیاری از اقوام بشری، آفرینش با "کلمه" و "سخن" آغاز می شود.اسطوره-کهن الگوها هم چون لوح فشرده گاه، نگرش بشر را از آغاز تا بی زمان و بی مکان همراهی می کنند. در این میان، پرندگان جایگاه وسیعی در نمادپردازی کهن الگوها دارند. کهن الگوی باز که با خورشید ارتباط دارد، مورد توجه عطار و مولانا قرارگرفته است و رمزی از حرکت انسان از نفس گیاهی و حیوانی به شاخص انسانی تا پرواز به عالم قدس و سیر در لامکان است. در بررسی های به عمل آمده: عطار در نماد باز به دو بعد خیر و شر توجه دارد و به شناخت انسان از ماهیت خود می پردازد و می خواهد انسان خود را از دلبستگی به مردار دنیا رهاکند و سپس در مرحله بالاتر از هم دمی با شاهان و جاه و مقام دل کنده ، او را تا رسیدن به سیمرغ همراهی می کند. مولانا با نگرش به اسطوره-کهن الگو و شیوه پردازش داستان های عطار، در نگرش عرفانی بعد انسان کامل را درتکمیل سفرمرغان به طور نمادین ذکرمی کند و نمونه هایی از باز- انسان کامل ارایه می دهد. انسان کامل در نظر مولانا؛ نخست شامل انسان های هم دوره او چون شمس تبریزی، حسام الدین چلبی وسپس اسطوره های دینی اند که از حقیقت محمدی سرچشمه می گیرند مانند علی (ع). در این روش با ذکر شواهد به روش کتابخانه ای- فیش برداری به گونه استقرایی (جزء به کل) پرداخته ایم.
کلید واژگان: ادبیات عرفانی, اسطوره-کهن الگو, باز, عطار, مولانا}In creation myths narrated by many human races, creation itself begins with "word" and "speech". Myth and archetypes accompany the human viewpoint from the beginning to infinity and beyond. Among them, birds have a place in the symbolism of the archetypes e.g. the hawk archetype is related to the sun. In Attar’s and Rumi’s point of view it is a symbol of human movement in herbal and animal entities, an index to fly to the sanctum, and a journey into the unknown. In the following study Attar by using the symbol of hawk, pays attention to the two dimensions of good and evil and deals with man in an instructive way and wants men to leave his attachment to the world and then go into a higher stage than accompaniment with kings and their position, even the position of their heart until he reaches Simorgh. Rumi completes the human dimension in his mystical- Didactic view by looking at the myth-archetype and the way Attar's stories are processed. In completing the journey, the birds are given as examples and the hawk provides the example of a perfect human. According to Rumi’s works the perfect human being including the people of his time such as Shams Tabrizi, Hosam Al-Din Chalabi and religious myths that originate from the Mohammadiah Truth, such as Ali (AS). In this paper, by mentioning the evidence, we have done the library method inductively.
Keywords: didactic literature, Myth, hawk, Archetype, Rumi, Attar} -
پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی سیمای نوع دوستانه و ایثارگرانه امام علی (ع) در اندیشه عطار و مولوی پرداخته است. مطالعه آثار آن ها نشان می دهد که علت اقبال انسان امروزی به اندیشه های آن دو، به تاکید آن ها بر ارزش، حرمت و کرامت انسان برمی گردد و مهمترین جلوه آن، دوست داشتن آن ها و خدمت نمودن به آن ها، یعنی نوع دوستی است. آن دو در آثار خود، علاوه بر مدح صادقانه و پاک امام علی (ع) و بیان ویژگی های وی، اشاراتی به حوادث مهم زندگی او دارند، که بیانگر شخصیت نوع دوستانه و ایثارگرانه اوست که خدا درباره اش می فرماید: «و برخی از مردم برای به دست آوردن خشنودی خدا جان خویش را فدامی کنند». آن ها امام علی (ع) را الگوی بزرگ فضایل اخلاقی، به ویژه محبت، اخلاص، نوع دوستی و ایثار ستوده و مردم را به پیروی از او ترغیب نموده اند. زیرا او، که به گفته عطار «کوه حلم و باب علم و قطب دین» است، اصل نخست در معاشرت با مردم را محبت، احترام و دوستی دیگران دانسته و خطاب به مالک می فرماید: «قلب خویش را از مهر مردم و دوستی و لطف آنان سرشار کن». درواقع سیره عملی زندگی ایشان احترام کامل و اعتماد به دیگران بوده است». مولوی نیز او را "افتخار هر نبی و هر ولی" دانسته و او را مولای همه زنان و مردان مومن می خواند که همواره نوع دوستی را یکی از اصول مهم تعالیم خود شمرده و قلبش مملو از دوست داشتن مردم و هدایت آن ها بوده است.
کلید واژگان: نوع دوستی, ایثار, امام علی(ع), عطار, مولوی}The present study, using a descriptive-analytical method, has examined the altruistic and self-sacrificing image of Imam Ali (as) in the thought of Attar and Rumi. The study of their works shows that the reason why modern humans favor their ideas derives from their emphasis on human dignity and value and its most important manifestation is to love and serve human being, altruism. In their works, in addition to the sincere eulogy of Imam Ali (AS) and the expression of his attributes, they both refer to the major events of his life, expressing the kind and sacrificial character of him that God says about him: "And some people sacrifice their lives to gain God's favor." They praised Imam Ali (as) as a great model of moral virtues, especially love, sincerity, altruism and self-sacrifice, and encouraged people to follow him. Because he, who according to Attar is "the mountain of sorrow and the door of knowledge and the center of religion", considers the first principle in associating with people as love, respect and friendship of others and addresses the Malik: "Fill your heart with people's affection and their friendship and favor". "In fact, his practical life has been full respect and trust in others." Rumi also called him "the pride of every prophet and every saint" and called him the master of all believing men and women, who always considered altruism as one of the important principles of his teachings and his heart was full of loving people and guiding them.
Keywords: Altruism, sacrifice, Imam Ali (AS), Attar, Rumi} -
امور معنوی، مقدس و دینی از اموری هستند، که همواره بشر برای فهم آن ها ناچار از به کارگیری استعاره است. این خاصیت ذهن بشر است که نمی تواند امور مفهومی و انتزاعی را بدون کمک گرفتن از امور مصداقی و فیزیکی بشناسد. امروزه علوم شناختی از جمله زبان شناختی شناختی، بسیاری از استعاره های به کاررفته زبان انسان را تحلیل کرده و نشان داده است که انسان چگونه پاره از امور هستی را درک می کند. هدف این پژوهش بررسی استعاره انسان مدارانه در مورد خداوند است، تا با رویکرد شناختی نشان دهد چگونه خدا در ذهن دو تن از شاعران زبان فارسی، یعنی سنایی و عطار، مفهوم سازی شده است. برای این منظور از دیوان این دو شاعر، تمام ابیاتی که در آن ها اعمال و صفات انسانی برای خدا قیدشده، استخراج گردیده و با نگاشت هرکدام در مقاله ذکرشده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد، در ذهن این دو شاعر به طور مشترک خدا: پادشاه، معشوق، صنعتگر، میزبان، ساقی و جنگجو است و علاوه بر این در ذهن سنایی خدا: آرایشگر، بنا، نانوا، نویسنده، راهنما؛ و در ذهن عطار هم خدا: صیاد، شعبده باز، آیینه بند، فرمانده، بافنده و نقاش است. در این پژوهش چهره، میان/ کمر، زلف، لب، مردمک چشم، دهان و... از اعضایی هستند که همراه با شواهدی برای اثبات استعاره بدن مندی از آن ها استفاده شده است.
کلید واژگان: استعاره مفهومی, انسان انگاری, بدن مندی, خدا, سنایی, عطار}Spiritual, sacred, and religious matters are things that human beings always have to use metaphors to understand. It is the property of the human mind that it cannot recognize conceptual and abstract matters without the help of instances of physics. Today, the cognitive sciences, including cognitive linguistics, have analyzed many of the metaphors used in human language and have shown how human beings understand the affairs of existence. The purpose of this study is to examine the human -based metaphor of God, in order to show with a cognitive approach how God has been conceptualized in the minds of two poets of the Persian language, namely Sanaei and Attar. For this purpose, in the books of these two poets, all the verses have been extracted in which human deeds and attributes have been mentioned to God and each of them has been mentioned in the article. The results of this study show that in the minds of these two poets, God is common: the king, the beloved, the craftsman, the host, the butler and the warrior, and in addition, in the Sanaei mind, God is: hairdresser, builder, baker, writer, leader; and in Attar's mind, God is the hunter, the juggler, the mirror worker, the commander, the weaver, and the painter. In this study, the face, waist, hair, lips, pupils, mouth, etc. are the organs that have been used along with evidence to prove the personification metaphor.
Keywords: conceptual metaphor, anthropomorphism, personification, god, Sanaei, Attar} -
معرفت نفس، یکی از نیازهای مهم بشر است؛ مکاتب مختلف به نوعی، به آن پرداخته اند. در عرفان اسلامی، توجه ویژه ای به این مسیله شده است؛ به نظر عرفا، انسان در پرتو معرفت نفس، به رشد و کمال می رسد و نیل به معرفت خداوند، تنها از طریق معرفت نفس امکان پذیر می شود. عطار نیشابوری از جمله اندیشمندانی است که تلاش کرده معرفت نفس را درونمایه آثار ادبی- عرفانی خود قراردهد. فهم نوع نگاه این عارف مسلمان به مقوله معرفت نفس می تواند از یک سو، راهگشای پژوهش های بعدی در این زمینه باشد، از سوی دیگر، به پرسش های مطرح در این زمینه پاسخ مناسب ارایه دهد. این پژوهش، مقوله «معرفت نفس» را از دیدگاه عارف بزرگ مسلمان، عطار نیشابوری، در منطق الطیر بررسی کرده است؛ برای این بررسی، روش توصیفی با تحلیل محتوا اختیارشده است. برای گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. از روش های توصیفی و استدلال عقلی، برای تحلیل یافته ها، بهره گرفته شده است. ابتدا، مروری کوتاه بر کتاب منطق الطیر و اهمیت و جایگاه معرفت نفس در این اثر انجام شده است، انواع «خود» از دیدگاه عطار، رابطه معرفت نفس و معرفت الله، شیوه سلوک، کسب معرفت و وادی های هفتگانه، خاصیت آینگی متقابل انسان و خدا، نفس اماره و شیوه مقابله با آن در منطق الطیرمورد بحث قرارگرفته است.
کلید واژگان: عطار, منطق الطیر, معرفت نفس, خودشناسی, آینگی متقابل}Self-knowledge is one of the most important human needs; Different schools have dealt with it in some way. In Islamic mysticism, special attention has been paid to this issue; According to mystics, man reaches growth and perfection in the light of self-knowledge and achieving knowledge of God is possible only through self-knowledge. Attar Neyshabouri is one of the thinkers who tried to make self-knowledge the theme of literary-mystical works put yourself. Understanding the view of this Muslim mystic on the subject of self-knowledge can, on the one hand, pave the way for further research in this field, on the other hand, provide appropriate answers to the questions raised in this field. This study has examined the category of "self-knowledge" from the perspective of the great Muslim mystic, Attar Neyshabouri, in the Mantiq al-Tair; for this study, a descriptive method with content analysis has been adopted. The library method was used to collect information. Descriptive methods and rational reasoning have been used to analyze the findings. First, a brief review of the book Mantiq al-Tair and the importance and place of self-knowledge in this work has been done. The reciprocity of man and God, the essence of matter and the way to deal with it are discussed in the logic of the bird.
Keywords: Attar, mantiq al-tair, Self-Knowledge, Self Knowledge, Reciprocal mirroring} -
عطار بی تردید از استثنایات عرفان ایرانی و اسلامی است. آفرینش آثار ارزشمندی چون منطق الطیر، الهی نامه و مصیبت نامه، خود به تنهایی شاهدی کافی برای بزرگی و عظمت اندیشه و سترگی جایگاه او در عرفان و تصوف است. با این وجود درخشش عطار در حوزه ی عرفان و تصوف موجب مغفول ماندن بسیاری از ابعاد اندیشگانی او شده است؛ که یکی از آنها تاملات سیاسی و اجتماعی اوست. در این مقاله، با روش تحلیلی-توصیفی برآنیم تا با بررسی و تحلیل نمونه هایی از شعر عطار در ارتباط با مکتب عرفانی که به آن تعلق داشته و در بستر سیاسی اجتماعی قرن ششم به شرح اندیشه های اجتماعی و سیاسی او بپردازیم. بنابراین، ابتدا آثار او را از منظر اجتماعی ارزیابی می کنیم و موضع او در مواجهه با جامعه را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به ظرفیت سنجی سیاسی آثار او در قالب دو بحث بنیان های اندیشه ی سیاسی و گونه شناسی انتقادهای سیاسی او می پردازیم. تردیدی نیست که به واسطه ی اهمیت نقش و جایگاه تصوف در تمدن ایرانی و اسلامی، پژوهش هایی از این دست، ضمن آنکه می توانند جوانبی از این متون را آشکار کنند که تا پیش از این پشت حجاب زیباشناختی و معرفتی پنهان بودند، به شناخت سیر تحول اندیشه های سیاسی و اجتماعی کمک شایانی می کنند
کلید واژگان: عطار, تصوف خراسانی, جامعه, سیاست, نقد}Pajooheshname Erfan, Volume:14 Issue: 28, 2023, PP 185 -213There is no dubt that Attar is an exception in Iranian and Islamic mysticism. Creation of his valuable work “manteqotteir”, “Elahi-nameh” and “Mosibat-nameh” is sufficient evidence for Attar’s greatness of thought as well as his highness of status in mysticism and Su ism. Meanwhile, his brilliance in one field, i. e. mysticism and Sufism, has induced a lack of attention to his thoughts in other areas one of which is his political and social thoughts. This paper aims to explain Attar’s social and political thoughts through analyzing some of his poems. The present study, unlike some researchers who believe that Sufi thinking has led to stagnation of thoughts in Iran, shows that not only Sufism has not induced degeneration in Iranian society, but also Sufi works, including those of Attar, have been the political language of their era and evoke dynamism, rather than stagnation. In fact, after idealistic thoughts of Early Ages dwindled, political and social criticisms substituted them, and, Sufi works were a great reflection of such critical thoughts in the era, Attar’s works being a great instance of them.
Keywords: Attar, Khorasan Sufism, society, politics, criticism} -
اسطوره و عرفان هر دو ساحت های فرهنگی کشور ایران هستند. این دو ساحت اشتراکاتی دارند: هر دو فضای ذهنی ویژه ای، عموما اعتقادی، برای باورمندان خود ایجاد می کنند، ویژگی نمادین خود را آشکار می کنند و از ادبیات روایی بهره می برند. بدین ترتیب در هم آمیزی این دو ممکن شده و در اشعار بعضی از شاعران عارف ایران از مفاهیم اسطوره ای بهره برده شده است. یکی از این شاعران عارف فریدالدین عطار نیشابوری است که توانسته از مقوله اسطوره برای بیان مفاهیم مورد نظر خود بهره برد. از جمله این مضامین اسطوره ای جام جهان نماست که به گستردگی در متون اسطوره ای ایران و سایر نقاط جهان دیده می شود و با شخصیت ها و نمادهای دیگری در پیوند است. در این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و هدف آن شناسایی این اسطوره و روایات و معانی مرتبط با آن در آثار عطار بوده، مشخص شد که عطار با آگاهی کامل از متن اسطوره مفاهیم و معانی و شخصیت های مرتبط با این مضمون را در اشعار خود استفاده کرده است، به نحوی که شاعران قبل و بعد از او نتوانسته اند به این شیوه بهره برداری نمادین و تمثیلی از آن داشته باشند.
کلید واژگان: «عطار», «اسطوره», «جام جم», «جام جهان نما», «عرفان»}Myth and mysticism are both cultural areas of Iran. These two areas have one thing in common: both specific mental spaces, generally beliefs, create for their believers, reveal their symbolic characteristics, and use narrative literature. In this way, it is possible to combine the two, and in the poems of some mystical poets of Iran, mythical concepts have been used. One of these poets is Farid al-Din Attar Neyshabouri, who was able to use myth to express his concepts. Among these themes is the myth of the World Cup, which is widely seen in the mythical texts of Iran and other parts of the world, and is associated with other characters and symbols. In this research, which was done by descriptive and analytical method and its purpose was to identify this myth and its related narrations and meanings in Attar's works, it was found that Attar, with full knowledge of the mythical text, understood the concepts, meanings and characters related to this theme in He has used his poems in such a way that the poets before and after him have not been able to have a symbolic and allegorical use of it in this way.
Keywords: Attar, Myth, Magic cup, Jahan Nama cup, Mysticism} -
عطار، عارف شاعری است که با توجه به دو مولفه «عرفان» و«شعر» ، علاوه بر معنای قاموسی و ضمنی واژگان، از معنای مجازی کلمات بسیار بهره برده است. او با کاربرد یک کلمه در معانی مختلف، شبکه معنایی ایجاد می کند و بر جنبه موسیقایی شعر می افزاید. تشابه واژگان در ظاهر و افتراق در معنا، علاوه بر زیبایی بخشیدن، معمایی می سازد که حل آن توسط خواننده، حلاوت را بر جان می نشاند و مفهوم را در ذهن خواننده ماندگار می کند. کاربرد واژه در کلام عطار در معانی حقیقی و مجازی در چرخش است، هنگامی که شعر او را می خوانیم باید ذهن را از هرگونه معنا منصرف سازیم و بر مبنای معانی الفاظ، در زمان ایراد سخن، به مقصود او دست بیابیم. «کفر» از جمله واژگانی است که در شعر عطار کاربرد دارد. او با آوردن کلمات متقابل و مترادف همراه «کفر» و کاربرد آن به عنوان یک واژه قلندرانه، گاه خود در فهم معنای این واژه گره گشایی می کند. در مواردی به نظر می رسد معنای قاموسی «کفر» مد نظر نیست و مصححان و اساتید معنایی قطعی از این واژه ارایه نداده اند. با توجه به برخی از شواهد، به نظر می رسد، واژه «کفر» در مفهومی دیگر به کار برده شده است، که در این جستار به تحلیل آن پرداخته خواهد شد.
کلید واژگان: عطار, کفر, عرفان, شعر, معنا, واژه}Pajooheshname Erfan, Volume:14 Issue: 27, 2023, PP 119 -136Attar is a mystic poet who, considering two components of "mysticism" and "poetry", in addition to Glossary and implication, has used the virtual meaning of words a lot. By using a word in different meanings, he creates a semantic network and adds to the musical aspect of the poem. The similarity of words in appearance and the difference in meaning, in addition to beautifying, creates an enigma whose solution by the reader brings sweetness to life and keeps the meaning in the mind of the reader. The use of the word in Attarchr('39')s language is in rotation in real and virtual meanings. When we read his poem, we must divert the mind from any meaning and achieve the goal based on the meanings of the words. "Atheism" is one of the words used in Attarchr('39')s poetry. He sometimes unties the knot in understanding the meaning of this word by bringing reciprocal and synonymous words along with "atheism" and using it as a cool word. In some cases, it seems that the lexical meaning of "atheism" is not considered and the correctors and professors have not provided a definite meaning of this word. According to some evidence, it seems that the word "atheism" have been used in another meaning, which will be analyzed in this article.
Keywords: Attar, atheism, mysticism, poetry, Meaning, Word} -
مفهوم سکوت ذهن که نوعی ادراک روانی یا عاطفی است، با اصطلاحات و واژه های گوناگونی در زبان و فرهنگ هر قوم و ملتی از جمله سکوت مطلق، پالایش جان، تخلیه ذهن، ظلمت درخشان و... بیان شده است. در جهان کنونی، دلایل متعدد و از همه مهم تر ارزش گذاری جامعه بر سرعت و انباشتگی اطلاعات، باعث شده است تا انسان کنونی حتی در دوران کودکی نتواند سکوت را تجربه کند. عدم امکان تجربه سکوت و قطع ارتباط با ناخودآگاه، موجب عدم تعادل و گسیختگی در شخصیت انسان می شود. از این منظر، بازشناسی مفاهیم معنوی و عرفانی و جست وجوی بازتاب آن ها در کالبد بناها و به ویژه بناهای هویت بخش برای ساکنان شهر، به نظر امری ضروری و لازم در فرایند برنامه ریزی و طراحی بناها می رسد. پژوهش حاضر در نظر دارد تا به بازشناسی مفهوم سکوت به واسطه تدقیق در متون، کتب و نظرات عرفان مولوی و عطار در کنار اندیشه های عرفانی امام الثقلین شیخ صفی الدین اردبیلی و تاثیر آن در کالبد چینی خانه خانقاه شیخ صفی الدین اردبیلی بپردازد. بدین ترتیب نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و رجوع به نظریات عرفای این زمینه، به عنوان ابزار گردآوری انجام شده است. طبق یافته ها با لحاظ دوازده عنصر معماری موجود در بنا و هجده عامل زمینه ای سکوت طبق نظر عرفای مورد بررسی، عامل «حیرت» بیشترین نقش را در خلق سکوت ذهن در این مجموعه دارد که مطابق با نظر هر دو عارف مطمح نظر این نوشتار است. نور، مرکزیت، تکرار و نقوش نیز به ترتیب بیشترین عناصر معماری موثر در ایجاد این حس، شناخته شدند.
کلید واژگان: خانقاه شیخ صفی الدین اردبیلی, سکوت ذهن, عطار, مولوی} -
نشریه عرفان اسلامی، پیاپی 73 (پاییز 1401)، صص 321 -340از زمان بی آغاز انسان هرگز نتوانست از چمبره صفت قدیسه زیبایی بی اعتنا بگذرد. به همین دلیل مقوله زیبایی همواره مورد عنایت فلاسفه و نظریه پردازان عرصه هنر و ادبیات بوده است. بدین جهت مقاله حاضر با استناد به مطالعات توصیفی و کتابخانه ای برآن است تا به واکاوی واژگان هم سنگ زیبایی در اشعار عطار بپردازد و آنگاه با مکتب زیباشناسی فلوطین مقایسه نماید و مفارقت ها و مقارنت های دیدگاهشان را واکاوی نماید. بر اساس تتبعات انجام شده تصادمات افکار فلوطین و عطار برآن است که زیبایی امری مدرج است چه در عالم محسوسات و چه در عالم مغیبات و ماهی جان انسان ها در سه بحر متفاوت زیبایی را درک می کند؛ دریای حس، دریای عقل و دریای روح. نکته قابل تامل در بیان افتراق افکار آن دو، این است که عطار حزن و اندوه را بستری برای رسیدن به زیبایی جانان می داند اما فلوطین درک شادی های جمال الهی را زمینه ساز بهجت روح می بیند. علاوه براین عطار که با مفهوم زیبایی از دیدگاه فلوطین مرافق است صبغه دینی و عرفانی را چاشنی درک زیبایی کرده است.کلید واژگان: زیبایی, فلوطین, عطار, حس, عقل و شهود}Since eternity without beginning (Azal), human has never been able to take no notice of the sacred attribute of beauty. That’s why philosophers and theorists in the field of art and literature have always considered the category of beauty. Therefore, the present paper aimed to analyze the equal terms of beauty in Attar’s poems based on descriptive and library studies, then compare it with Plotinus’ school of aesthetics and investigate the differences and similarities of their viewpoints. According to conducted research, Plotinus’ and Attar's thoughts collision showed that beauty is something graduated and whether in the sensible world or invisible world, it comprehends that human can fifure it out in three different aspects of beauty: by sensation, by intellect and by soul. The provoking point of their different thoughts is that Attar finds sorrow as a way to achieve the beauty of the beloved one but Plotinus believes that understanding of the happiness of the divine beauty is the basis of spiritual enjoyment. Moreover, Attar agrees with Plotinus' viewpoint and gives a religious and mystical feature to the category of beauty.Keywords: Beauty, Plotinus, Attar, sensation, Intellect, Intuition}
-
نشریه عرفان اسلامی، پیاپی 72 (تابستان 1401)، صص 225 -241
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری (618-540 ه.ق) آفریننده ی مثنوی های بزرگ عرفانی است. منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه و اسرار نامه عالی ترین آثار عطار نیشابوری هستند که اندیشه های عرفانی را با زبان رمز در خود جای داده اند. این مقاله با عنوان «بررسی اندیشه های عرفانی عطار نیشابوری» جهت وصول به اهداف به تبیین اقوال و آرای عطار نیشابوری در باب مسایل گوناگون عرفانی پرداخته است. وجود تناقض ها و پارادوکس های گوناگون، اندیشه ی عرفانی «موتوا قبل ان تموتوا»، داستان عرفانی شیخ صنعان، بحث توبه، تشبیه و تنزیه ذات اقدس الهی، وحدت وجود همه مباحث عرفانی نابی هستند که در آثار عطار مخصوصا در چهار اثر ذکر شده به خوبی دیده می شوند. کوشش شده است با ذکر نمونه ها و شواهد شعری و ذکر ابیات و توضیح آن ها بحثی جامع به شیوه ی توصیفی و تحلیلی از این اندیشه ها و مباحث عرفانی ارایه شود.
کلید واژگان: عطار, اندیشه عرفانی, وحدت وجود, توبه, تشبیه و تنزیه و تناقض}Sheikh Farid Al-Din Attar Neishaburi (618-540 AH) is the creator of some mystical masnavis such as Mantiq Al-Tayr, Mosibat Nameh, Elahi Nameh and Asrar Nameh. These works contain his mystical thoughts in a mysterious language. This article focuses on the mystical thoughts of Attar and aims at explaining the views and opinions of Attar Neishabouri on various mystical issues. The existence of contradictions and paradoxes, the famous mystical thought of "Die before death", the mystical story of Sheikh San'an, the discussion of repentance, the likeness of the divine essence, the unity of the existence of all the mystical mysteries which are mentioned in the works of Attar, especially in the mentioned works. Attempts have been made to present a comprehensive discussion in the descriptive and analytical way of these mystical thoughts and topics, providing examples and poetic evidences and explaining them.
Keywords: Attar, mystical thought, Unity of Being, Repentance, Relaxation, paradox} -
رهروان راه حق برای رسیدن به آرمان دل انگیز و فرجامین، ناگزیر باید از زینه ها و منازلی عبور کرده تا حقیقت غایی را شهود کنند و به اشراق و روشن شدگی دست یابند. عارفان مسلمان از این مقامات و اودیه که رهرو از بدایت تا نهایت زیر نظر خضر راه و هدهد هادی باید طی کند، با تعابیر و ساختارهای مختلف، اما معنای واحد سخن گفته اند. اگر در این منازل و میادین ناهم داستانی به چشم می خورد، یک دلیل آن استعدادهای مختلف رهروان و در نتیجه سلوک نایکسان ایشان است که باعث «اجمال و تفصیل» در بحث شده است؛ گروهی بر سبیل تنزل و جمعی دیگر بر سبیل ترقی این مقامات و منازل را تبیین کرده اند و روشن است که برای هر یک از مبتدیان، سالکان و محققان (منتهیان) راه و منهاج ویژه خود است که بدان روی می آورند. در این نوشتار، در گام نخست این زمینه با نگاهی فراگیر بررسی و سپس در گام دوم به گونه ای ویژه بر عطار نیشابوری درنگ خواهد شد و این زمینه بنیادین در شعر، اندیشه و آثار وی کندوکاو و هم سنجی می شود. عطار رهایی را در معنای نابود شدن و محو گشتن تفسیر می کند. وی همچون دیگر پیران نخستین خراسان که وارث اندیشه ها و گفتار آنان است، به فنای صفات بشری در صفات الهی باورمند است و در پاسخ به پرسش رهایی از چه؟ منشا رنج و معضل انسان را هستی، خودی، ما و منی می داند. راه رهایی، مرگ و تولد دوباره و غایت سلوک عارفان، از خود رهایی و وصال (پیوند و دیدار دوست) است که منتهای همت و آرزوی سالکان حق و حقیقت است.
کلید واژگان: رهایی, فنا, خلاص, تصوف, عرفان, سیر و سلوک, عطار} -
نشریه عرفان اسلامی، پیاپی 71 (بهار 1401)، صص 231 -250
حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به کمال رسید و با سعدی و حافظ قوام یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه های عطار و مولوی از عرفان آن ها سرچشمه می گیرد که با اندیشه های عرفان گرایانه سعدی و حافظ دارای تفاوتی محتوایی است. لذا هدف این مقاله تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان گرایانه سعدی و حافظ می باشد که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد. در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملا در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قرارداده است همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را به گونه ای به کارگرفته که جنبه ای از اندیشه ها در آن صبغه عرفانی و جنبه های دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفان گرایانه می نامیم. در غزلیات سعدی و حافظ عشق و لوازم آن هم به معنی مجازی و معمول و بشری با زبان عاشقانه و هم عشق مقید و مخصوص و عرفانی محض باز هم با همان زبان عاشقانه بیان شده و حتی زبان تصوف و عرفان و اصطلاحات عرفانی را چه بسا در خدمت عشق مجازی و معمول قرارداده اند و از آن استفاده ابزاری کرده اند و یا دو گونه معشوق آسمانی و زمینی را با هم و هم زمان و در کنار هم آورده اند.
کلید واژگان: غزل عارفانه, غزل عرفان گرایانه, عطار, مولانا, سعدی, حافظ}The mystical poetry of Attar and Mewlana is the mystical poetry of the present, as they have told their experiences, and discoveries in the language of poetry, But Sa’adi's and Hafiz's mystical poetry is based on what they have learned, and they have composed poems with mystical themes. On the other hand, love is a phenomenon: it transforms all the emotions and currents of the lover, and makes him a new character; it takes over her, and it takes on a variety of effects to suit each individual. Love in the philosophical and logical sense is indefinable. Attar, Mewlana, Hafiz and Sa’adi are the best poets who have spoken about love. In their poems, they have used "certain interpretations" that signify their passion for love. The spirit of Attar's love is suffering, and the spirit of Mewlana's love is joy and passion and hope. Hafiz combines the two worlds of human and spiritual love, and in every lover's manifestation, Sa’adi seeks to know its creator. Considering the importance of the issue of love, this article: Love and its themes are examined in Divan of these great poets.
Keywords: Mystical ghazal, Quasi- Mystical Ghazal, Attar, Mewlana, Sa’adi, Hafez} -
موضوع این مقاله بررسی واژه شناختی و مفهوم شناختی «دولت» در متون کهن عرفانی فارسی و بررسی و تحلیل آن در مصیبت نامه عطار است. مساله اصلی مقاله این است که مراد از آنچه که در متون عرفانی «دولت» خوانده می شود، چیست؟ و کاربردهای رایج آن در زبان صوفیه با توجه به بسامد بالا و اهمیت آن در متون عرفانی چگونه است؟ همچنین با توجه به اهمیت «دولت» در مصیبت نامه عطار، معنای دقیق و محصل آن را در این اثر چیست و مصادیق آن کدام است؟ عطار چه چیزهایی را دولت می خواند و گونه های «دولت» در مصیبت نامه او چگونه بیان شده است؟ آنچه از بررسی های انجام شده به دست آمد، این بود که دولت در متون عرفانی پدیده ای از جنس موهبت، و «حادثه» ای فراتر از محاسبات عقلانی در حیات روحانی عارفان است که وضعیت هایی ایده آلی همانند «وصال»، «قرب» و «فتوح روحانی» را در تجارب صوفیانه آنها نشان می دهد. از نظر عطار دولت، به مثابه موهبتی ازلی که از «عالم بی علتی» فراز می آید، امر اشتدادی است و هر انسانی به اندازه ای معین از آن برخوردار است. برخی پدیده های درونی مانند «آرامش درون»، «آشکارگی معانی نهفته در جان» و برخی پدیده های بیرونی مانند «بهره یافتن از پیر»، «هدایت یافتگی» از مصادیق دولت در آثار عطار است. ایماژ های حکایت های عطار در این زمینه، بیانگر رخدادهای ناگهانی غیرقابل پیش بینی و خارج از نظام علیت است که در آنها «دولت» بر انسان «می گذرد» و بدون بستری از انتظار منطقی به سراغ انسان می آید. هدف این پژوهش، تعریف دقیق و بیان چیستی و چگونگی مفهوم «دولت» در متون کهن عرفانی فارسی به ویژه مصیبت نامه عطار است که با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: عطار, دولت, ادبیات فارسی, تصوف} -
این پژوهش با هدف واکاوی اندیشه زهد در نگاه عطار، به بررسی غزلیات این شاعر برجسته و موثر در عرفان و تصوف اسلامی پرداخته است. در این تحقیق، نخست با مطالعه غزل های عطار، نمونه های مرتبط با زهد گردآوری و سپس به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد متن گرا در قالب سه نوع نگاه عابدانه، عارفانه و قلندرانه به زهد، بررسی، دسته بندی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در غزل های این شاعر، نگاه قلندرانه به زهد غالب بوده و بعد از آن به ترتیب نگاه عارفانه و عابدانه شواهد بیشتری داشته است. همچنین نگاه قلندرانه و عارفانه او به زهد اغلب منفی و گاه مثبت و نگاه عابدانه وی به زهد تقریبا مثبت بوده است. می توان گفت که مفاهیم عشق، پایبندی به جوهر دین، باور استوار به معاد، شفاعت و دلالت نبی، نکوهش زهد عادتی و پیوندهای آن، تجلی جلالی حق، کم زنی و گمنامی، ترک ماسوی الله، حیرت، فراخوان قلندری و رندی، تجربه دیدار با خویش و میل به میخانه و خرابات، صحبت پیر، تاثر از معشوق مذکر، ناکارآمدی علم و علوم فلسفه و کلام و گرایش به عناصر زردشتی و مسیحی، بن مایه نگاه های سه گانه عطار به زهد را شکل داده است.
کلید واژگان: عطار, غزلیات, نگاه به زهد} -
هر عارفی با توجه به مقامی که در آن قراردارد و احوالی که بر او واردمی شود، مواجید عرفانی و دریافت های درونی ویژه ای دارد، هنگامی که این دریافت ها را در قالب زبان می ریزد، زبان او متناسب با همان دریافت ها شکل می گیرد، که این امر، زبان آن عارف را با دیگر عارفان متفاوت می کند و حتی زبان خود این عارف نیز در بافت های موقعیتی گوناگون، متفاوت می شود. بنابراین زبان عرفانی دارای بافت های گوناگون است که در هر بافت نشانه ها کارکرد و بار ارزشی ویژه ای دارند که با کارکرد و بار ارزشی همان نشانه در بافت های دیگر متفاوت است. به همین دلیل برای بررسی دقیق و علمی زبان ادبی عرفانی باید نشانه ها و کارکرد آن ها را شناخت. نشانه شناسی یکی از روش های نوین نقد ادبی است که به تحلیل نشانه ها در کلیت متن می پردازد. این قلم می کوشد واژه زاهد را به عنوان یک نشانه در زبان عرفانی عطار با استفاده از روش نشانه شناسی بررسی کند. برای این منظور ابتدا نشانه زاهد را بر روی محور جانشینی تحلیل کرده و سپس نشانه های متقابل آن را یافته و شبکه هم تراز آن را تشکیل داده است و از این طریق به تفسیرهای مختلف این نشانه در بافت های گوناگون زبان وی رسیده است.این پژوهش نشان می دهد که نشانه زاهد در زبان عرفانی عطار در سه گفتمان متفاوت جای گرفته است. عطار در هر یک از این گفتمان ها، رویکرد خاصی نسبت به این نشانه داشته و بار ارزشی متفاوتی به آن داده است که نشان دهنده حضور عطار در منازل گوناگون عرفانی است.کلید واژگان: عطار, نشانه شناسی, محور جانشینی, محور همنشینی, تقابل ها}Every mystic According to officials where there is and conditions placed on him,emotions mystical and given special internal, When shed this emotions in the form of language, His language shape fits whit that emotions, Which, with other Sufi mystics different language opens And even the mystic language situation in various tissues, treated differently. So is the mystical language has various tissues, In any symptoms of tissue function and time have special value that The performance and the value of the signs is different in other tissues. To this reason for the scientific and exactly scrutiny of literary language of mysticism have them recognize symptoms and function. semiotics as one of the modern methods of literary criticism is that deals to analyze the symptoms text as a whole. The pen tries as a sign, word ascetic in mystical language of Attar using semiotics review. For this purpose, a sign of ascetic based on the analysis succession and then it was mutual semiotics and it has established a balance network and in this way to different interpretations of the signs in various tissues has his tongue. This study showed that a sign of asceticism in the mystical language of Attar is located in three different discourse. Attar in each of these conversations a special approach to the symptoms have and once it has a different value Attar's mystical appearance representing various home.Keywords: Semiotics.Succession axis.Syntagmatic axis.Oppositions}
-
آنچه در بن مایه داستان های رمزی و تمثیلی حکماء و عرفا، خصوصا در طیرنامه ها، به چشم می آید، پرواز نفس یا جان انسانی از غربت غربیه و زندان تن به سوی اصل و حقیقت خویش است. در این داستان ها جان سالک یا سالکان به صورت رمز در شکل پرنده یا پرندگان تمثل پیدا می کند. رسیدن جان به اصل خویش و درهمان حال رسیدن به رابطه ای انفسی با حقیقتی قدسی یکی از اندیشه های محوری در این سفرنامه ها است. در این مقاله بنا داریم تا با بهره گیری از برخی مفاهیم فلسفی - الهیاتی و با مروری بر طیرنامه های ابن سینا و شیخ اشراق، به تحلیل و تبیین دستگاه الهیاتی عطار در منطق الطیر، پیرامون اصل و حقیقت جان و رابطه آن با خداوند بپردازیم. برخلاف ابن سینا و سهروردی که نهایت سفر نفس برای وصول به اصل و حقیقت خویش را رسیدن سالک به ارتباط شخصی انفسی با عقل فعال می دانند، عطار از ارتباط انفسی جمعی و مشترک نفوس با خداوند در انتهای سفر خبر می دهد. عطار از چند اندیشه مهم دیگر درگیر با موضوع نیز گفتگو کرده است که، به هر دلیل، در رساله های دو فیلسوف دیگر مورد کم توجهی یا غفلت قرار گرفته اند. نفی دوگانه آفاق/ انفس درمورد رابطه میان انسان و خدا، اتخاذ رویکردی سلبی به ذات و صفات خداوند درکنار رویکرد ایجابی به افعال و اسماء خداوند، اعتقاد به هویت الهی نفس، اعتقاد به وجود یک نفس یا جان واحد برای اشخاص متکثر انسانی - ایمانی، و نظریه تجلی نخست خداوند در یک حقیقت شخصی و انسانی، از این اندیشه ها هستند.
کلید واژگان: ابن سینا, اصل جان, رابطه انفسی, سهروردی, طیرنامه, عطار}Religions & Mysticism, Volume:54 Issue: 1, 2021, PP 171 -193What can be seen in the mystical and allegorical stories of the philosophers and mystics, especially in their Bird Treatises, is the flight of the human soul, which is imprisoned in the exile of body, toward his own origin and truth. In these stories, the soul of the traveler or travelers is represented, symbolically, in the form of a bird or birds. Reaching the soul to its origin and at the same time arriving at a subjective relationship with a Sacred Truth is one of the central ideas in these travelogues. By using some philosophical-theological ideas, and by reviewing Bird Treatises of Ibn Sina and Al-Suhrawardi, we try to analyze and explain Attar's theological system in Manteq al-tayr about the origin of the soul and its relationship with God. Unlike Ibn Sina and Suhrawardi, who equate reaching the soul to its origin with arriving at personal and subjective relationship with the active intellect, Attar speaks of a communal subjective relationship of soul with God at the end of the journey. Attar has also discussed some important ideas which, have been neglected or disregarded in the treatises of the two other philosophers. The negation of the subjective/objective distinction concerning the relationship between man and God, taking a negative stance toward the essence and attributes of God along with a positive approach to God's actions and names, believing in the divine identity of the soul, believing in the existence of a single communal soul for multiple religious human beings, and a theory about the first manifestation of God in a personal human being, are among these ideas.
Keywords: Sobjective Relationship, Bird Treatise, Ibn Sina, Suhrawardi, Attar} -
معاد و زندگی پس از مرگ، همیشه رمزآلود و ناشناخته بوده و همین ناشناختگی، باعث ترس بیشتر از مرگ شده است، لذا برای روشن شدن جریان معاد و قیامت به عنوان یکی از مهم ترین بن مایه های شعر فارسی، ضروری است که علاوه بر کتب دینی به شناخت تفکر و اندیشه عارفان نیز پی ببریم. عطار نیشابوری شاعر و عارف توانای ایرانی، تاملاتی بسیار عمیق درباره معاد داشته که به شکل گسترده ای در اشعار وی جلوه نموده است. پژوهشگر در این مقاله، پس از ارایه مقدماتی در زمینه عرفان به عنوان راهی برای کشف حقایق به جایگاه و معانی معاد در فرهنگ ها و واژه نامه های فارسی و عربی اشاره نموده و سپس به بازتاب معاد در شعر عطار به عنوان یکی از چهره های برجسته عرفانی پرداخته است و ضمن معرفی دیدگاه وی درباره معاد و قیامت به عوامل کامیابی یا ناکامی در آخرت پرداخته و مشخص نموده که قرآن کریم سرچشمه افکار دینی و مذهبی عطار بوده است.کلید واژگان: معاد, قیامت, عطار, شعر عرفانی}The Resurrection and the life after death have always been mysterious and unknown, so this leads to more fear from death. thus, to clarify the nature of the Resurrection as one of the most important roots in the Persian poetry, it is essential to survey the thoughts of the mystics and the religious books. Attar Neyshaburi, the Iranian impactful poet, had a profound thought on the Resurrection, widely expressed in his poems. In this article, presenting the preliminaries of mysticism as a way to discover the truths, the researcher referring to the concept of the Resurrection in the Persian and Arabic dictionaries surveys its reflection in the poems of Attar as one of the outstanding Mystic figures and reviews the factors of prosperity or failure in the Resurrection through his views, and indicates that the Holy Quran has been the source of Attar's religious thoughts.Keywords: Resurrection, Judgement Day, Attar, Mystical Poem}
-
نشریه عرفان اسلامی، پیاپی 69 (پاییز 1400)، صص 277 -294
از روزگاران گذشته نماد و نمادپردازی شیوه ای در بیان داستان ها و اسطوره ها بوده است. زبان به عنوان بستری برای این نمادپردازی به شمار می رفته است. حرکت اجتماعی- فرهنگی عرفان و تصوف نوعی زبان خاص را می طلبید تا فهم معانی عمیق آن برای کسانی که با این مفاهیم بیگانه اند، به آسانی میسر نگردد. ابن سینا در رسالهالطیر خود و عطار در منطق الطیر از نمادهایی برای بیان مفاهیم ثانویه که خاص حوزه عرفان است بهره برده اند. مقاله حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مقایسهای انواع نمادها در دو متن یاد شده می پردازد. نتیجه پژوهش حاضر بیانگر این است که ابن سینا و عطار هر دو از نماد برای بیان مفاهیم عرفانی بهره برده اند؛ به گونه ای که می توان این دو اثر را داستان هایی نمادین (سمبولیک) با رنگ عرفانی دانست. بیشتر نمادهای این دو اثر به ویژه منطق الطیر از جمله نمادهای وضعی (قراردادی) است. به این معنا که حاصل ابتکار و خلاقیت ابن سینا و عطار می باشد. جدای از این، می توان نمادهای سنتی (عمومی) را نیز در این دو اثر یافت.
کلید واژگان: عرفان, نماد, نمادپردازی, ابن سینا, رسالهالطیر, عطار, منطق الطیر}From time immemorial, symbolism has been a way of telling stories and myths. This statement also applies to ancient Persian literature in Iran. The socio-cultural movement of mysticism and Sufism required a certain kind of language so that it would not be easy for those who are unfamiliar with these concepts to understand its deep meanings. Avicenn in his Resalat-Al-Tair and Attar in Manṭiq-uṭ-Ṭayr, used symbols to express the secondary concepts that are specific to the realm of mysticism. The present article, in an analytical descriptive manner, compares the types of symbols in the two texts. The results of the present study indicate that Ibn Sina and Attar both used the symbol to express mystical concepts, in such a way that these two works can be considered as symbolic stories with mystical colors. Most of the symbols of these two works, especially the logic of the bird, are among the symbolic (conventional) symbols. In the sense that it is the result of the initiative and creativity of Ibn Shina and Attar. Apart from this, traditional (general) symbols can also be found in these two works.
Keywords: mysticism, symbolism, Avicenn, Al-Tair's Resalat-Al-Tair, Attar, Manṭiq-uṭ-Ṭayr}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.