به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

سبک زندگی اسلامی

در نشریات گروه روانشناسی
تکرار جستجوی کلیدواژه سبک زندگی اسلامی در نشریات گروه علوم انسانی
  • ژیلا جاوید *

    گسترش دنیای مجازی در جهان واقعی دانش آموزان را با چالش دو جهانی شدن مواجه کرده است. یکی از راهکارهای مقابله با پدیده دو جهانی شدن ترویج سبک زندگی اسلامی و آشنایی دانش اموزان با سبک زندگی غربی می باشد. کتب ادبیات فارسی دوره دوم متوسطه یکی از مهمترین کتبی است که دانش آموزان با آن سر و کار دارند و بیشتر از هر کتب دیگری این دو سبک را با یکدیگر مقایسه کرده است. بر همین اساس در این پژوهش به تحلیل محتوای این کتب با رویکرد توجه به مولفه های سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی می پردازیم. روش پژوهش توصیفی و از نوع پژوهش کیفی بوده و رویکرد پژوهش نیز کاربردی می باشد. جامعه پژوهش، کتاب ادبیات فارسی پایه دهم، کتاب ادبیات فارسی پایه یازدهم و نیز کتاب ادبیات فارسی پایه دوازدهم می باشد. یافته های پژوهش حاکی از این مطلب است که مولفان این کتب با پرداختن به مولفه های سبک زندگی اسلامی و غربی اهداف خاصی را دنبال کرده اند. تحقیقات نشان می دهد که مولفان اهتمام خاصی به سبک زندگی اسلامی داشته و جهت آشناسازی دانش آموزان در برخی موارد از مولفه های سبک زندگی غربی نیز استفاده کرده اند.

    کلید واژگان: تحلیل محتوا، ادبیات فارسی، سبک زندگی، سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی غربی
  • میلاد سلگی *
    هدف

    پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سبک زندگی ایرانی-اسلامی و الگوی ارتباطی باکیفیت زندگی زناشویی انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضر ازنظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی و ازلحاظ نوع ماهیت داده، جزء پژوهش های کمی و ازنظر روش گردآوری توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل شاغل فرهنگی شهر نهاوند در سال 1403-1402 به تعداد 682 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان 248 نفر به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی (1984)، مقیاس کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (1995) پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (1390)، و پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی (1984) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین کیفیت زندگی زناشویی با سبک زندگی اسلامی (799/0=r)، و ارتباط سازنده متقابل (232/0=r) رابطه مثبت و معنی دار و بین کیفیت زندگی زناشویی با ارتباط توقع/کناره گیری (248/-=r) و ارتباط اجتناب متقابل (110/0-=r) رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (01/>p). همچنین رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای سبک زندگی اسلامی 74/0 درصد، ارتباط سازنده متقابل 24/0 درصد، ارتباط توقع/کناره گیری 22/0 درصد منفی و ارتباط اجتناب متقابل 11/0 درصد منفی کیفیت زندگی زناشویی را پیش بینی می کنند.

    نتیجه گیری

    زنان متاهل شاغلی که سبک زندگی اسلامی را انتخاب کردند و الگوهای سازنده ارتباط را در روابط زناشویی خود بکار می گیرند در زندگی زناشویی خود به درجه بالاتری از کیفیت زندگی دست خواهند یافت.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی زناشویی، سبک زندگی اسلامی، الگوهای ارتباطی زوجین، زنان، فرهنگی.
    Milad Solgi *
    Purpose

    The present research was conducted with the purpose of investigating the relationship between the Iranian-Islamic lifestyle and the relationship pattern with the quality of married life.

    Method

    In terms of purpose, the present research is part of applied research, in terms of the nature of data, it is part of quantitative research, and in terms of descriptive collection method, it is of correlation type. The statistical population of the research included all married women working in culture in Nahavand city in 1402-1403 in the number of 682 people, 248 people were selected by systematic random sampling using Morgan's table. The research tools included Christensen and Salawi couple's communication patterns questionnaire(1984), Busby et al.'s marital quality scale (1995), Kaviani's Islamic lifestyle questionnaire(2013), and Christensen and Salawi's couple communication patterns questionnaire(1984). The data were analyzed using Pearson correlation and multiple regression analysis.

    Findings

    The Pearson correlation results showed a positive and significant relationship between the quality of married life and Islamic lifestyle(r=0.799),and the mutually constructive relationship(r=0.232)and between the quality of married life and the relationship between expectation/aside. Acceptance(r=-248) and mutual avoidance(r=0.110)have a negative and significant relationship (p/>01).Also, multiple regression showed that Islamic lifestyle variables predict0.74%, 0.24% mutual constructive relationship, 0.22% negative expectation/withdrawal relationship and0.11%negative mutual avoidance relationship predict marital life quality.

    Conclusion

    From these findings, it can be concluded that working married women who choose the Islamic lifestyle and use constructive patterns of communication in their marital relationships will achieve a higher level of quality of life in their married life.

    Keywords: Quality Of Married Life, Islamic Lifestyle, Communication Patterns Of Couples, Women, Cultural
  • مینا دری، حسن حیدری*
    مقدمه

    هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سبک زندگی اسلامی، کمال گرایی و الگوهای ارتباطی زوجین در زنان شاغل فرهنگی شهرستان خمین بود.

    روش

    روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع پیش بینی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل شاغل فرهنگی شهر خمین در سال 1401-1400 به تعداد 473 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران 212 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزاهای پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زن و شوهر اسپانیر (1976)، پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (1390)، پرسشنامه کمال گرایی تی شورت و همکاران (1995) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی (1984) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین سازگاری زناشویی با سبک زندگی اسلامی (752/0=r)، کمال گرایی (299/0= r) و ارتباط سازنده متقابل (225/0=r) رابطه مثبت و معنی دار و بین سازگاری زناشویی با ارتباط توقع/کناره گیری (250/-=r) و ارتباط اجتناب متقابل (115/0-=r) رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (01/>p).  همچینن رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای سبک زندگی اسلامی 75/0 درصد، کمال گرایی 29/0 درصد، ارتباط سازنده متقابل 21/0 درصد، ارتباط توقع/کناره گیری 21/0 درصد منفی و ارتباط اجتناب متقابل 11/0 درصد منفی سازگاری زناشویی را پیش بینی می کنند.

    نتیجه گیری

    از این یافته ها می توان نتیجه گرفت زنان متاهل شاغلی که سبک زندگی اسلامی را انتخاب کردند و الگوهای سازنده ارتباط را در روابط زناشویی خود بکار میگرند در زندگی زناشویی خود به درجه بالاتری از سازگاری دست خواهند یافت.

    کلید واژگان: سازگاری زناشویی، سبک زندگی اسلامی، کمال گرایی، الگوهای ارتباطی زوجین، زنان شاغل فرهنگی
    Mina Dori, Hassan Heidari *
    Introduction

    The purpose of the present study was to predict marital adjustment based on Islamic lifestyle, perfectionism, and couples' communication patterns in culturally working women of Khomein city.

    Method

    The method of descriptive-correlation research was of predictive type. The statistical population of the research included all the married women working in the field of culture in Khomein city in 2021-2022 in the number of 473 people, using the Cochran formula, 212 people were selected by available sampling method. The research materials included Spanier's husband and wife adjustment questionnaire (1976), Kaviani's Islamic lifestyle questionnaire (2011), T Short et al.'s perfectionism questionnaire (1995), and Christensen and Salawi's couple communication pattern questionnaire (1984). Data were analyzed using Pearson correlation and multiple regression analysis.

    Findings

    Pearson correlation results showed a positive and significant relationship between marital adjustment with Islamic lifestyle (r=0.752), perfectionism (r-0.299) and mutual constructive relationship (r=0.225). There is a negative and significant relationship between marital adjustment with expectation/withdrawal relationship (r=-250) and mutual avoidance relationship (r=-0.115) (p<0/01). Also, multiple regression showed that Islamic lifestyle variables 0.75%, perfectionism 0.29%, mutual constructive relationship 0.21%, expectation/withdrawal relationship 0.21% negative and mutual avoidance relationship 0.11% negative adjustment. They predict marriage.

    Conclusion

    From these findings, it can be concluded that working married women who choose the Islamic lifestyle and use constructive patterns of communication in their marital relationships will achieve a higher degree of adjustment in their marital life.

    Keywords: marital adjustment, Islamic lifestyle, perfectionism, communication patterns of couples, cultural working women
  • سید علی سرمدی، بهنام قنبرپور *، جهانبخش غلامی

     هدف:

    هدف از پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی اشتغال زوجه در نظام فقهی و حقوقی ایران و مصر و تاثیرآن بر سبک زندگی اسلامی بود.

    روش پژوهش: 

    پژوهش حاضر یک پژوهش مروری و توصیفی بود که با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شد.

    یافته ها

    در آموزه های مکتب اسلام، نه تنها حق کار زنان به رسمیت شناخته شده است، بلکه در کنار آن، استقلال مالی آنان و دستمزد عادلانه نیز مورد تاکید قرار گرفته است. در فقه زنان و سبک زندگی اسلامی، پیوند زناشویی حقوقی را برای هر یک از همسران به همراه می آورد که متناسب با جایگاه اجتماعی او است. در قبال این امتیاز از زن خواسته شده است که برای انجام برخی فعالیت ها و رفت و آمدها نظر همسر و اجازه وی را کسب کند. گستره مواردی که در آن ها زن موظف به کسب اجازه از شوهر است موضوعی است که میان مذاهب مختلف اسلامی و بلکه میان مجتهدان یک مذهب، آرا و فتاوای مختلفی را پدید آورده است. از نظر مبانی فقهی، مسیله اذن زوجه از زوج در آیات به صورت اشاره و در روایات به طور صریح مطرح شده است.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که در نظام حقوقی ایران و مصر، اشتغال زوجه یک حق مدنی محسوب شده است که تنها زمانی قابل سلب است که در تنافی با مصالح خانوادگی یا حیثیات زوج و زوجه بعد از اثبات در محاکم باشد. دیدگاه غالب در زمینه جایگاه اشتغال زوجه در حقوق ایران و مصر، این است که چنانچه زوجه حین ازدواج شاغل باشد و زوج بر این امر وقوف داشته باشد، در این صورت نیز حق مرد بر منع زوجه از اشتغال بر قوت خود باقی است، مگر آن که عقد نکاح مبنی بر ادامه اشتغال زوجه منعقد شده یا اشتغال ضمن عقد، شرط شده باشد، در این صورت این حق ساقط است

    کلید واژگان: حق اشتغال، زوجه، سبک زندگی اسلامی، نظام حقوقی ایران، نظام حقوقی مصر
    Seyed Ali Sarmadi, Behnam Ghanbarpor *, Jahanbakhsh Gholami
    Aim

    The aim of this research was to compare and contrast the dowry and alimony of women in the Islamic and Western legal systems.

    Method

    This study was conducted in a descriptive-analytical manner using library sources. Texts in the form of books and articles in Persian and English as well as newspapers were used in this way. In addition, reputable internet search engines such as Google and Yahoo were used in the development of this research.

    Results

    In this study, the financial rights of husband and wife towards each other, financial independence of couples, and laws related to dowry and alimony were examined in Islam and the West.

    Conclusion

    The Islamic legal system, according to the five schools of jurisprudence, has special financial privileges for the wife, which is almost unique compared to Western legal systems. One of these privileges is "dowry." Dowry is a mandatory gift that belongs to the wife and although it is not a condition for the validity of marriage, it becomes the responsibility of the husband as soon as the marriage contract is concluded, at least to the amount of the mahr al-mithl. Dowry is one of the financial rights of women in the Islamic family legal system. The judicial system of England and Wales is one of the most famous judicial systems in resolving divorce cases and observing equal rights for men and women, to the extent that London is called the divorce capital of the world. In the courts of this country, the man is considered as the main pillar of the family, but in case of divorce, the assets of both parties, and even their future retirement rights, will be examined and based on these examinations, excess assets beyond the needs of each party will be identified and divided equally between the wife and husband. This process is similar in most European and American countries, although structural differences in the law and judicial system of each country may lead to changes in the implementation of court orders

    Keywords: Comparison, contrast, dowry, alimony, Islamic legal system, West
  • سیده سارا هاشمی، قدسیه ابراهیم پور *

    تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و احساس پیوستگی در پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی فرهنگیان زن متاهل صورت گرفت. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی و ازحیث روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی فرهنگیان زن متاهل شهر بهشهر به تعداد 230نفر تشکیل می دادند که بر اساس جدول گرجسی و مورگان 140 نفر از زنان با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه های استاندارد پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی راست و گلومبوک(1998)، پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی(1388) و پرسشنامه احساس پیوستگی آنتونووسکی (1988) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS18 صورت گرفت. یافته ها نشان داد بین اجتماعی بودن، باورها، عبادی، اخلاقی، مالی، خانواده ، سلامت، تفکر و علم ، امنیتی - دفاعی، زمان شناسی با متغیر کیفیت زندگی زناشویی همبستگی منفی معناداری وجود دارد. بین احساس پیوستگی با کیفیت زندگی زناشویی وجود دارد و به طور مشخص بین قابل درک بودن، کنترل پذیری، معنی دار بودن، و احساس پیوستگی با کیفیت زندگی زناشویی همبستگی منفی معناداری وجود دارد. همچنین دیگر یافته های پژوهش نشان داد سبک زندگی اسلامی به طور معناداری بیشترین سهم را در پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی داشت.لذا با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش، مشاوران و درمانگران در مراکز مشاوره می توانند در روش ها و درمانهای خود به این متغیرهای زمینه ای که می تواند عملکرد کلی کیفیت زندگی زناشویی را تحت شعاع قرار دهند، توجه ویژه نمایند.

    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی، احساس پیوستگی، کیفیت زندگی زناشویی
  • محمد قمری

    سرزندگی تحصیل به تجارب موفقیت آمیز دانش آموزان یا دانشجویان در رویارویی با موانع و مشکلات تحصیلی و پشت سر گذاشتن آن ها گفته می شود. هدف پژوهش حاضر پیش بینی سرزندگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان براساس مولفه های سبک زندگی اسلامی بود. روش پژوهش از نوع هم بستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر  بود. نمونه موردمطالعه 212 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری پرسش نامه سبک زندگی اسلامی و پرسش نامه سرزندگی تحصیلی، و معدل تحصیلی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتیجه پژوهش نشان داد که علی رغم رابطه مثبت تمامی مولفه های سبک زندگی اسلامی با سرزندگی تحصیلی فقط مولفه های زمان شناسی و باورها حدود 35 درصد از واریانس سرزندگی تحصیلی را تبیین می کنند. همچنین نتیجه نشان داد بین سبک زندگی اسلامی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد. رابطه مولفه های عبادی، اخلاق، خانواده، تفکر و علم، و زمان شناسی سبک زندگی اسلامی با عملکرد تحصیلی مثبت بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد حدود 13 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی توسط سه مولفه زمان شناسی، تفکر و علم، و عبادی سبک زندگی اسلامی تبیین می شود. بنابراین، نتیجه تحقیق حاضر می تواند مبنایی برای افزایش سرزندگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق توجه به سبک زندگی آنان قرار گیرد.

    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی، سرزندگی تحصیلی، عملکرد تحصیلی، پیشرفت تحصیلی
    mohammad Ghamari

    The academic buoyancy refers the successful experiences of students or college students to face obstacles and educational problems and behind them. The aim of this research was predicating the academic buoyancy and academic performance of college students based on Islamic lifestyle. The method of the research was correlation. The study population included all students of Islamic Azad university of Abhar Branch in 2019-2020 academic year. Cluster sampling was used to select 212 students. Instruments were Islamic lifestyle questionnaire, academic buoyancy questionnaire and academic average score. Pearson correlation coefficient and stepwise regression analyses were used to analyze the data. The results showed that in spite of positive correlation between all dimensions of Islamic lifestyle and academic buoyancy, only punctuality and beliefs can predict academic buoyancy of students and explain about 35 percent of its variance. Also the results showed that there is positive relationship between Islamic lifestyle and academic performance. The relationships between the Islamic lifestyle dimensions of religious rituals, ethics, thinking and knowledge and punctuality and academic performance were positive. The results of regression analyses showed that about 13 percent of academic function is explained with, punctuality, thinking and knowledge, and religious rituals of Islamic lifestyle. Therefore, the results of this study can provide a basis for increasing academic buoyancy and academic performance through consideration of their lifestyle.

    Keywords: Islamic life style, academic buoyancy, academic performance, students
  • معصومه جداری*، علی نقی اقدسی، مرضیه علیوند وفا

    هدف این تحقیق، الگویابی مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی در ارتقاء سبک زندگی اسلامی و بهبود اضطراب وجودی با توجه به نقش تعدیل کنندگی سطوح معرفت دینی بود. طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس-آزمون و دارای گروه کنترل است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه جامعه زناشویی (زن و شوهران) شهر تبریز که حایز نشانه های اضطراب بودند، تشکیل می دهد. نمونه آماری عبارت بود از60 نفر زوج که به مراکز مشاوره شهر تبریز مراجعه می کنند، از این 60 نفر زوج، 30 زوج به عنوان گروه کنترل و 30 زوج دیگر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، ابزارهای تحقیق عبارت بودند از: مقیاس اضطراب وجودی گود، پرسشنامه سبک زندگی اسلامی. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد روش مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی بر ارتقاء سبک زندگی اسلامی و مولفه های آن (اثربخشی نماز در زندگی، توجه و عمل به مستحبات، التزام به انجام نماز و مراقبت) اثربخش است، ولی مداخله مورد نظر بر بعد حضور قلب در نماز اثربخش نیست. همچنین، نتایج تحلیل آماری نشان داد روش مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی بر اضطراب وجودی اثربخش است.

    کلید واژگان: ابعاد روانشناختی و معنوی، سبک زندگی اسلامی، اضطراب وجودی
    Masomeh Jedari *, Ali Nagi Agdasi, Marzeh Alivandvfa

    The purpose of this study was to model an intervention based on psychological and spiritual dimensions in promoting Islamic lifestyle and improving existential anxiety due to the moderating role of religious knowledge levels. The research design was quasi-experimental with pre-test and post-test with control group. The statistical population of this study consists of all the marital community (husbands and wives) of Tabriz city with anxiety symptoms. The statistical sample consisted of 60 couples who referred to Tabriz counseling centers, out of which 60 couples, 30 couples were selected as control group and 30 couples as experimental group. In this study, the research tools were: Goodness Existential Anxiety Scale, Islamic Lifestyle Questionnaire. Multivariate covariance was used to analyze the data. The results of statistical analysis showed Intervention Based on Psychological and Spiritual Dimensions in Promoting Islamic Lifestyle and its components (Effectiveness of prayer in life, attentiveness and practice, commitment to prayer and caring) is effective, but the intervention is not effective on the presence of the heart in prayer. Also, the results of statistical analysis showed Intervention based on psychological and spiritual dimensions is effective on existential anxiety.

    Keywords: Psychological, spiritual dimensions, Islamic lifestyle, existential anxiety
  • فهیمه عسکری *، علیرضا منظری توکلی، حمدالله منظری توکلی، زهرا زین الدینی

    در تحقیق حاضر روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری و جامعه آماری است که شامل تمامی دانش‌آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمان که در سال تحصیلی 99-1398 7370 نفر بودند و نمونه پژوهش بر طبق فرمول کوکران 380 نفر تخمین زده شد و بر اساس روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. در این روش نمونه‌گیری نمونه‌ای انتخاب خواهد شد که احتمالی بوده و در آن هر واحد نمونه‌گیری مجموعه‌ای یا گروهی از اعضا است. داد‌ه‌ها از طریق پرسشنامه‌های سازگاری با مدرسه (سینها و سینگ، 1993)، موفقیت تحصیلی(صالحی ، 1393)، سبک زندگی اسلامی(کاویانی ، 1388) و سبک زندگی غربی (LSQ) (لعلی، عابدی و کجباف، 1391)، گردآوری و به روش همبستگی مدل معادلات ساختاری و به‌وسیله‌ی نرم‌افزار AMOS23 و تکنیک بوت استرپ، تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌های پژوهش نشان داد که مدل با عنایت به شاخص‌های برازندگی از برازش مناسبی برخوردار است. اثر مستقیم سازگاری با مدرسه بر موفقیت تحصیلی (43/0)، بر سبک زندگی اسلامی(56/0)، بر سبک زندگی غربی(24/0) معنادار بود. اثر مستقیم سبک زندگی اسلامی بر سبک زندگی غربی(65/0)، بر موفقیت تحصیلی (16/0) معنادار بود و اثر مستقیم سبک زندگی غربی بر سبک زندگی اسلامی(19/0-)، بر موفقیت تحصیلی(19/0-) نیز معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم سازگاری با مدرسه بر موفقیت تحصیلی با میانجی‌گری سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی(18/0) معنادار بود. بنابراین می‌توان برای بهبود پیشرفت تحصیلی، با راهنمایی و هدایت دانش‌آموزان در کسب مهارت‌های سازگاری و آموزش سبک زندگی سالم به آنها گام‌های موثری برداشت. گنجاندن مفهوم ارتقاء سبک زندگی در برنامه درسی مدارس به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا به طور موثر در توسعه جامعه خود نقش داشته باشند.

    کلید واژگان: سازگاری با مدرسه، موفقیت تحصیلی، سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی غربی
    Fahime Askari *, Alireza Manzari Tavakoli, Hamdollah Manzari Tavakoli, Zahra Zeinoddiny

    In this study, the research method is descriptive of correlation and structural equations and the statistical population of the study includes all high school students in Kerman who were 7370 in the academic year 1399-99 and the research sample was estimated 380 people according to the multi-stage cluster sampling method. In this sampling method, a sample will be selected; which is probable and each sampling unit is a set or group of members. Data were collected through school adaptation questionnaires (Sinha and Singh, 1993), academic achievement (Salehi, 2014), Islamic lifestyle (Kaviani, 2009) and Western lifestyle (LSQ) (Lali, Abedi and Kajbaf, 2012), and The structural equation model was analyzed by correlation method using AMOS23 software and bootstrap technique. Results showed that the model has a good fit with regard to fitness indicators. The direct effect of school adjustment on academic achievement (0.43), on Islamic lifestyle (0.56) and on Western lifestyle (0.24) was significant. The direct effect of Islamic lifestyle on Western lifestyle (0.65) was significant on academic achievement (0.16) and the direct effect of Western lifestyle on Islamic lifestyle (-0.19) was on academic success (-0.19) was also significant. Also, the indirect effect of school adaptation on academic achievement mediated by Islamic lifestyle and Western lifestyle (0.18) was significant. Therefore, effective steps can be taken to improve academic achievement by guiding and guiding students in acquiring adaptation skills and teaching them a healthy lifestyle. Incorporating the concept of lifestyle improvement into the school curriculum helps students to play an effective role in the development of their community.

    Keywords: school adaptation, academic achievement, Islamic lifestyle, western lifestyle
  • محمد مهدی مجلس آذر، خلیل غفاری*، فائزه ناطقی
    زمینه

    مسئله سبک زندگی و لزوم آشنایی خانواده ها با مولفه های سبک زندگی از یک سو و مسئله شکاف بین نسلی میان والدین و فرزندان از سوی دیگر، یکی از مهمترین مسایلی است که امروزه در حوزه آسیب شناسی خانواده باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. علیرغم اهمیت تدوین الگوی تربیتی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی به منظور کاهش شکاف بین نسلی، این موضوع در مطالعات مرتبط مغفول واقع شده است.

    هدف

    این پژوهش با هدف تدوین و اعتبارسنجی الگوی تربیتی والدین مبتنی بر سبک زندگی اسلامی به منظور کاهش شکاف بین نسلی انجام شد.

    روش

    این مطالعه بر اساس طرح آمیخته اکتشافی (رویکرد کیفی و کمی) انجام شد. در بخش کیفی از روش توصیفی تحلیلی و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل تمامی مبانی نظری مربوط به الگوی سبک زندگی اسلامی و شکاف بین نسلی و سایر منابع معتبر مربوط به این زمینه بوده و برای اعتبار سنجی الگو از 15 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت و صاحب نظران در این حوزه استفاده شده است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. روش های جمع آوری داده ها بررسی اسناد، و برای اعتبارسنجی الگو میدانی بود. ابزارهای جمع آوری داده ها فیش برداری و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیلی استنباطی و در بخش کمی از شاخص آمار توصیفی که شامل فراوانی درصد و میانگین استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش منجر به تدوین الگوی تربیتی والدین مبتنی بر سبک زندگی اسلامی شامل اهداف، اصول، محتوا، روش و شیوه های ارزشیابی گردید و سرانجام جهت اعتبارسنجی آن از نظر محتوایی و میزان تناسب با الگوی سبک زندگی اسلامی از متخصصان نظرخواهی شد که بر اساس نتایج به دست آمده اعتبار آن مورد تایید قرار گرفت.

    نتیجه گیری

    الگوی تربیتی والدین مبتنی بر سبک زندگی اسلامی مستخرج از پژوهش حاضر می تواند برای کاهش شکاف نسلی میان والدین و فرزندان نوجوان مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: الگوی تربیتی والدین، سبک زندگی اسلامی، شکاف بین نسلی
    Mohamadmahdi Majlesazar, Khalil Ghaffari*, Faezeh Nateghi
    Background

    The issue of lifestyle and the need for families to be familiar with the components of this lifestyle on the one hand and the issue of intergenerational gap between parents and children on the other hand, is one of the most important issues in the field of family pathology today. Despite the importance of developing an educational model based on the Islamic lifestyle in order to reduce the intergenerational gap, this issue has been neglected in studies.

    Aims

    The aim of this study was to develop and validate the educational model of parents based on the Islamic lifestyle in order to reduce the generation gap.

    Method

    This study was based on a mixed exploratory design (qualitative and quantitative approach). In the qualitative part, the descriptive-analytical method is used and in the quantitative part, the survey method is used. The research population included all the theoretical foundations related to the Islamic lifestyle pattern and the intergenerational gap and other reliable sources related to this field, and 15 education specialists and experts in this field were used to validate the model. Purposeful sampling method was used for sampling. Data collection methods were document review, and field model validation. Data collection tools were phishing and a researcher-made questionnaire. In order to analyze the data in the qualitative part, the inferential analytical method was used and in the quantitative part, the descriptive statistical index was used, which included the frequency and average frequency.

    Results

    The findings of the study led to the development of an educational model for parents based on the Islamic lifestyle, including goals, principles, content, methods and methods of evaluation. The obtained validity was confirmed.

    Conclusions

    The parental education model based on the Islamic lifestyle extracted from the present study can be used to reduce the generation gap between parents and adolescent children.

    Keywords: Parents' educational model, islamic lifestyle, intergenerational gap
  • مهری دارایی *

    این پژوهش به بررسی رابطه سلامت روان و شادکامی با سبک زندگی اسلامی دبیران زن ناحیه یک خرم اباد پرداخته است. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دبیران زن دوره دوم متوسطه ناحیه یک خرم اباد به تعداد 770 نفر بودند.حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، به تعداد 257 نفر تعیین وبه روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم کوتاه آزمون سبک زندگی اسلامی T.S.L.I ، مقیاس سلامت عمومی گلد برگ (GHQ) و پرسشنامه کیفیت زندگی نسخه جهانی (QOL) بود. داده های دریافتی با بکارگیری شاخصهای توصیفی و ازمونهای استنباطی استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین سبک زندگی اسلامی و سلامت روان، رابطه منفی، و معناداری وجود دارد، به طوریکه رشد و تقویت سبک زندگی اسلامی، باعث کاهش سطح اضطراب، افسردگی و شکایت جسمانی می شود. همچنین نتایج حاکی از وجود رابطه منفی و معنادار بین شادکامی با متغیرهای روشنفکری منفی، دنیاخواهی، گنهکاری، نوع دوستی، لذت خواهی و کم همتی و همبستگی مثبت و معنادار بین شادکامی و متغیرهای ویژگیهای درونی، عبادی و اجتماعی بود. ابعاد زندگی عبادی، گنهکاری و ویژگیهای درونی در سه گام توانستند حدود 19 % از واریانس شادکامی را تبیین کنند و99 درصد از واریانس سلامت روان توسط مولفه های سبک زندگی اسلامی تبیین می شود.

    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی، سلامت روان، شادکامی
  • نظام الدین قاسمی*، محمدحسین زارعی، مائده آیتی، بهناز ارتضایی

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پایبندی به سبک زندگی اسلامی، نگرش به خیانت و نیاز به صمیمیت زناشویی در پیش بینی تعهد زناشویی زنان متاهل شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و در حیطه پژوهش های همبستگی و رگرسیونی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل شهر اصفهان با حداقل 1سال وحداکثر 5 سال سابقه ازدواج در زمستان سال 1397 بود. با استفاده از نمونه-گیری در دسترس 39 زن متاهل به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی کاویانی (ILST)، نیازهای صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001)، نگرش به خیانت مارک واتلی (2006) و تعهد زناشویی آدامز و جونز (DCI) بر روی آنان اجرا شد. داده-های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS-24 و به شیوه رگرسیون هم زمان در دو سطح آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد. نشان داد بین سبک زندگی اسلامی و صمیمیت زناشویی (296/0 r=و 067/0sig=)، سبک زندگی اسلامی و تعهد زناشویی (47/0 r=و 003/0sig=)، صمیمیت زناشویی و تعهد زناشویی (688/0 r=و 000/0Sig=)، sig=) رابطه مثبت معنادار (01/0>P) و بین سبک زندگی اسلامی و نگرش به خیانت (37/0- r=و021/0sig=)، صمیمیت زناشویی و نگرش به خیانت (396/0- r=و 013/0sig=) و نگرش به خیانت و تعهد زناشویی (443/0- r=و 005/0sig=) رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در مجموع سه متغیر سبک زندگی اسلامی، نیاز به صمیمیت زناشویی و نگرش به خیانت، می تواند 56 درصد از واریانس تعهد زناشویی را تبیین کنند (01/0>P). علاوه بر آن سبک زندگی اسلامی و نیاز به صمیمیت زناشویی به ترتیب (042/0 Sig= و 00/0 Sig=) رابطه معناداری را با تعهد زناشویی دارند و میزان این تاثیر به ترتیب (257/0=Beta و 562/0=Beta) می باشد. می توان گفت پایبندی به سبک زندگی مبتنی برآموزه های اسلامی می تواند علاوه بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی و اصلاح نگرش به خیانت با تعهد زناشویی نیز در ارتباط باشد. 

    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی، صمیمیت زناشویی، تعهد زناشویی و نگرش به خیانت
    Nezamaddin Ghasemi, MohammadHossein Zarei, Maedeh Ayaty, Behnaz Ertezaie

    The purpose of this study was to investigate the role of Islamic lifestyle adherence, marital intimacy and attitude towards infidelity in predicting marital commitment of married women in Isfahan. This is a descriptive-analytical study in the field of correlation and regression studies. The statistical population includes all married women of Isfahan city with at least 2 years and up to 3 years of marriage in winter of 1397. Using the available sampling method, 39 married women were selected and the Kaviani Islamic Lifestyle Questionnaire (ILST), Marital Intimacy Needs (Bagarozzi,2014) , Mark Wattley's Infidelity Attitude (2006) and Adams & Jones Marital Commitment (DCI) were used. Data were analyzed using SPSS-24 software and simultaneous regression. The results showed that between Islamic lifestyle and marital intimacy (r = 0/296 and sig = 0/067), Islamic lifestyle and marital commitment (r = 0/47 and sig = 0/003), marital intimacy and marital commitment (r = 0/688, Sig = 0.000), There was a significant positive relationship (P <0.01) and also between the Islamic lifestyle and attitude to infidelity (r = -0/37 and sig=0/021 ), Marital intimacy, and attitude to infidelity (r = -0/396 and sig=0/013 )and attitude to infidelity and marital commitment (r = -0/443 and sig=0/005 ) have a significant negative relationship (P <0.01). The results of regression analysis showed that the three variables of an Islamic lifestyle, marital intimacy and attitude to infidelity, can explain 1% of the variance in marital commitment (P <0.01). In addition to the Islamic lifestyle, marital intimacy (Sig = 0.000 and Sig = 0.042) had a significant relationship with marital commitment, and the magnitude of this effect is (Beta = 0.257 and Beta = 0/562). A: It can be said that adherence to a lifestyle based on Islamic teachings is also related to increasing marital intimacy and improving attitudes to infidelity and marital commitment.

    Keywords: Islamic lifestyle, marital intimacy, marital commitment, attitude to infidelity
  • مریم صف آرا*، مینا خانبابایی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه سبک زندگی اسلامی با  خلق مثبت و سلامت روان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل  تعداد 5000 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد شهرستان ساوه در سال تحصیلی 93-94 بود. که از این میان 350 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) و پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد (1990) استفاده شد. نتایج با کمک نرم افزار SPSS-20 ، از طریق محاسبه آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی با خلق مثبت و سلامت روان دانشجویان ارتباط مثبت و رابطه معناداری وجود دارد و جنسیت بر رابطه بین سبک زندگی اسلامی و خلق مثبت و سلامت روانی اثر تعدیل کنندگی ندارد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت هنگامی که دانشجویان با توجه به شیوه زندگی اسلامی رفتار می کنند، بعد مثبت و سلامت روانی آنها افزایش می یابد و لذا پیشنهاد می شود بر اساس اهمیت سبک زندگی اسلامی در گستره زندگی انسان در راستای تامین سلامت روان و سلامت معنوی مورد توجه و برنامه سازی فردی و اجتماعی قرار گیرد.

    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی، خلق مثبت، سلامت روانی، دانشجویان
    Maryam Safara*, Mina Khanbabaee

    The aim of this study was examine the moderating effect of gender in the relationship between Islamic lifestyle with Positive mood and mental health. The methodology of research was descriptive-correlation study. The study population consisted of between 5000 male and female students of Islamic Azad University in Saveh branch 2014-2015 in school year. Finally, about 350 of them were selected through Stratified random Method as a statistical sample. The research instruments included Islamic lifestyle questionnaire, and Oxford Questionnaire of Happiness (Argyle and Loo,1990) were used. For data analysis, Pearson’s correlation test and multiple hierarchical regressions were performed, using SPSS-20. The results showed that there was a significant positive relationship between an Islamic lifestyle with Positive mood and mental health. Gender as a moderating variable hadn’t effect in the relationship between an Islamic lifestyle with positive mood and mental health. According to the results, one can say When Students behave according to an Islamic lifestyle, then the positive mood and mental health will be increased. Therefore because of importance of Islamic life style in whole of human life in providing mental health and positive moods, suggested that concern in planning for individual and social program.

    Keywords: Islamic lifestyle, Positive mood, mental health, students
  • نوید خاکبازان*
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی با مسئولیت پذیری در طلاب حوزه علمیه قم انجام شد. جامعه آماری از میان طلاب ساکن قم، 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسش نامه سبک زندگی اسلامی کاویانی و مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه روان شناختی کالیفرنیا(CPI) بر روی آنان اجرا شد. این پژوهش با روش همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مسئولیت پذیری و سبک زندگی اسلامی طلاب در سطح 05/0p< رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی، مسئولیت پذیری، خدامحوری، هدف محوری و اعتدال در امور
    Navid Khakbazan *
    This study aimed to investigate the relationship between Islamic lifestyle with responsibility for the seminary students in Qom. The population of scholars in Qom, 30 people were selected for sampling and scale accountability Islamic lifestyle kaviani & California Psychological Inventory (CPI) was performed on them. This study analyzed the correlation method. The results indicate that the students' responsibility and Islamic lifestyle in the 05 / 0p <There is a significant positive relationship.
    Keywords: Islamic lifestyle, responsibility, God centeredness, the central purpose, moderation in affairs
  • سمیه تکلوی*، ربابه دادبخش، اکبر عطادخت
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرسختی روانشناختی و سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان افسردگی پس از زایمان بود. پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل در سال 1394 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 70 نفر انتخاب شدند. نمونه تحقیق پرسشنامه های افسردگی پس از زایمان (1987) ، سرسختی روانشناختی (2003) و سبک زندگی اسلامی (1390) تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد بین سرسختی روانشناختی و سبک زندگی اسلامی با افسردگی پس از زایمان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین متغیرهای سرسختی روانشناختی و سبک زندگی اسلامی 38 و 69 درصد واریانس افسردگی پس از زایمان را تبیین می کنند. بنابراین این متغیرها می توانند نرخ افسردگی پس از زایمان را در زنان پیش بینی کنند.
    کلید واژگان: سرسختی روانشناختی، سبک زندگی اسلامی، افسردگی پس از زایمان
    Somayyeh Taklavi Dr *
    The aim of the present study was to review the role of psychological hardiness and Islamic life style in predicting the rate of postpartum depression. The method of research was descriptive - correlation. Statistical community of research were included to all of the women who were referred to the health centers in the city of Ardabil in the year 2015 that the number of 70 women were selected by available sampling method. The subjects completed of The postpartum depression (1987), psychological hardiness (2003), Islamic life style (1390) questionnaires. To analyze the data, the Pearson correlation coefficient and multiple regressions were used. Results showed that there were significant relationship between psychological hardiness and Islamic life style with postpartum depression. As well as psychological hardiness and Islamic life style were explanted to 38% and 69% of variance of postpartum depression. So these variables could were predict to the rate of postpartum depression in women.
    Keywords: psychological hardiness, Islamic life style, postpartum depression
  • حسین جناآبادی *
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی و سازگاری شغلی با سلامت اجتماعی دبیران دوره اول متوسطه شهر زاهدان انجام شد. این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی این مطالعه شامل کلیه معلمان دوره اول متوسطه شهر زاهدان بود که از این جامعه با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای 230 دبیر انتخاب شدند و پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی، سازگاری شغلی و سلامت اجتماعی را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش ورود از طریق نرم افزار آماری 21-SPSS انجام شدند. نتایج نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی، سازگاری شغلی و سلامت اجتماعی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد، و نیز تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای سبک زندگی اسلامی و سازگاری شغلی، سلامت اجتماعی را پیش بینی می کنند. بنابر این، این نتایج اهمیت سبک زندگی اسلامی در عملکرد شغلی و بهبود وضعیت اجتماعی را نشان می دهد.
    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی، سازگاری شغلی، سلامت اجتماعی
    Hossein Jenaabadi*
    The purpose of this study was to consider the relationship between Islamic lifestyle and job adjustment with social health of first grade high school teachers in Zahedan city. This research was descriptive-correlational. The population of this study included all teachers from the first high school of Zahedan city that of this population 230 teacher were selected using stratified random sampling method, and completed Islamic lifestyle, Job Adjustment and Social Health Questionnaires. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis (entry method) statistical methods via SPSS-21 statistical software. The results showed that there is a positive and significant relationship between Islamic lifestyle, job adjustment, and social health, and also, regression analysis showed that Islamic lifestyle and job adjustment variables predict social health. Therefore, this results show the importance of Islamic lifestyle in job performance and improving social status.
    Keywords: Islamic lifestyle, job adaptability, social health
  • مهدی عرب زاده *، قادر نعیمی، فهیمه پیرساقی
    پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت از زندگی در دانشجویان براساس سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی انجام شد. پژوهش همبستگی و جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه ی مورد بررسی 300 نفر از دانشجویان بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک زندگی اسلامی، پرسشنامه هوش معنوی و پرسشنامه رضایت از زندگی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سبک زندگی اسلامی، هوش معنوی با رضایت از زندگی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار دارند و رضایت از زندگی دانشجویان از طریق ترکیب خطی مولفه های سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی قابل تبیین می باشد و نتایج پژوهش حاضر با توجه به هدفهای مطرح شده می تواند در جامعه دانشگاهی قابل استفاده باشد.
    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی، هوش معنوی، رضایت از زندگی
    Dr Medi Arabzadeh *, Ghader Naiemi, Fahimeh Pirsagh
    The purpose of this research was to Predict of Life Satisfaction in Students based on Islamic lifestyle and spiritual intelligence. This study was conducted within the framework of correlation research methodology. The study population consisted of all students of Kharazmi University in the academic year 2014-2015. The studied sample included 300 students which were selected by convenience sampling method. The research tools included Islamic lifestyle questioner, spiritual intelligence questioner and life satisfaction questioner. Data obtained were analyzed using Pearson's correlation coefficient and multiple regression. The results showed that life satisfaction has a positive and meaningful relationship with Islamic lifestyle and spiritual intelligence in students. Also, the results showed that life satisfaction can be making clear via linear combination between Islamic lifestyle and spiritual intelligence.
    Keywords: Islamic lifestyle, spiritual intelligence, life satisfaction
  • اکبر عطادخت، سجاد بشرپور، حسین دولتی*
    پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش همدلی و سبک زندگی اسلامی در تبیین رفتار جامعه یار در معلمان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان شهرستان اسفراین در سال تحصیلی 95-94 بودند که از بین آنها تعداد 100 نفر به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ی فهرست واکنش های بین فردی دیویس، سبک زندگی اسلامی کاویانی و استدلال جامعه یار آیزنبرگ بودند.داده های گرد آوری شده با استفاده از تحلیل رگرسیون همزمان، ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که، بین همدلی و سبک زندگی اسلامی با رفتار جامعه یار رابطه وجود دارد، هم چنین سبک زندگی اسلامی پیش بینی کننده رفتار جامعه یار است. بنابر این می توان گفت شیوه زندگی اسلامی نقش مهمی در تعاملات اجتماعی جامعه دارد و منجر به کاهش نابهنجاری های اجتماعی می گردد،هم چنین وجود ظرفیت بالای همدلی در هر فردی، سبب تاثیرپذیری، از خود گذشتن، توجه به نیازهای دیگران و همدلی با آنان می شود.
    کلید واژگان: همدلی، سبک زندگی اسلامی، رفتار جامعه یار
    A. Atadokht, S. Basharpoor, H. Dowlati *
    This study was conducted to determine the role of empathy and Islamic lifestyle in explaining prosocial behavior in teachers. Population of this study included all teachers in Isfahan in the school year of 94-95 out of whom 100 teachers were selected through stratified random sampling. In this descriptive-correlational research, the data were gathered through Interpersonal Reactions Inventory by Davis, Eisenberg's Prosocial Reasoning and Kaviani's Islamic Lifestyle Scale. The data were analyzed using regression, Pearson correlation, and the analysis of variance. The results revealed a relationship between empathy and prosocial behavior with Islamic lifestyle. Also, Islamic lifestyle was a predictor of prosocial behavior. Therefore, it can be claimed that Islamic lifestyle plays an important role in social interaction in society and leading to a decrease in the social anomalies. Moreover, there was high capacity for empathy in every individual, due to the influence, devotion, attention to the needs of others and empathizing with them.
    Keywords: Empathy, Islamic lifestyle, prosocial behavior
  • زهرا مرحمتی، فریده یوسفی
    هدف
    هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ابعاد سبک زندگی اسلامی با بهزیستی روان شناختی کل و ابعاد آن بود.
    روش
    روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل 1200 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود که از میان آن ها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای 305 دانشجو بر اساس جدول کرجسی-مورگان (1970) انتخاب شدند و پرسشنامه های ابعاد سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1995) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد از میان ابعاد سبک زندگی اسلامی، تنها بعد ویژگی های درونی (13/0=b، 050/0=P)، و بعد اجتماعی (22/0=b، 004/0=P) قادرند بهزیستی روان شناختی کل را پیش بینی کنند؛ و هرچند ابعاد دیگر آن قادر به پیش بینی معنی دار بهزیستی روان شناختی کل نیستند؛ اما می توانند به جز بعد خودمختاری سایر ابعاد بهزیستی روان شناختی شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، تسلط بر محیط، زندگی هدف مند، و رشد فردی را نیز به طورمعنی داری پیش بینی کنند.
    نتیجه گیری
    از آن جا که بهبود سبک زندگی اسلامی در بعد ویژگی های درونی و بعد اجتماعی افراد با افزایش بهزیستی روان شناختی آن ها همراه است؛ بنابراین پیشنهاد می شود دست اندرکاران، با آموزش این ابعاد از سبک زندگی اسلامی و ارائه راه کارهایی به جوان ها برای درونی کردن اعتقادهای مذهبی، نه تنها در جهت داشتن زندگی بهتر و رضایت بخش، بلکه برای داشتن بهزیستی بالاتر به آن ها کمک کنند.
    کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی، خودمختاری، دانشجویان، سبک زندگی اسلامی
    Introduction
    The aim of present study was to investigate the relationship between dimensions of Islamic life style and psychological well–being.
    Method
    The sample of the study included 305 students of Shiraz Shiraz Medical Sciences University selected by random multi-stage cluster sampling. The study instruments were Islamic life style scale (Kaviani, 2009), and psychological well-being quastionnaire (Ryff, 1995). The validity and reliability of used tools were at a satisfactory level for use in an Iranian context. Data analysis was done using multiple regression analysis (enter method). This analysis showed that good predictor of psychological aspects of Islamic life style and its subscales, self-acceptance, positive relations with others, autonomy, meaningful life, personal growth, environmental mastery and psychological well-being is a student living environment.
    Results
    Results showed that aspects of Islamic life style, a significant positive correlation with psychological well-being. Those who have Islamic life style have a sense of mastery over environment, more personal growth, more positive relationships with others have also more meaningful life and higher self-acceptance.The results of this study also revealed that the Islamic life style dimensions can not predict person’s autonomy and these dimensions have not significant relationship with autonomy. The present results according to regulatory continuum style explain that people who their religious attitudes have not been internal and the person has not reached autonomy yet, the religious belief don’t reveal herself comprehensively in all of person’s life dimensions.
    Conclusion
    According to conclusions it can be concluded that improvement of people’s Islamic lifestyle increase with their psychological well-being. The results of this study suggest that Islamic life style through education, discussion on how to use Islamic life style and offer solutions to internalize religious beliefs of young people to have a better and more satisfying life.
    Keywords: Psychological well–being-Islamic life style-students
  • مجتبی سلم آبادی، سید محمد کلانتر کوشه، عبدالله شفیع آبادی
    پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل سازگاری زناشویی با توجه به سبک زندگی اسلامی و کمال گرایی معلمان دوره متوسطه بیرجند انجام شد. این پژوهش یک مطالعه غیرآزمایشی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) است. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایاز بین معلمان دوره متوسطه شهرستان بیرجند (150 مرد و 150 زن) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون سازگاری زناشویی لاک-لاواس (LWMAT)، فرم کوتاه آزمون سبک زندگی اسلامی کاویانی (ILST)، و مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران (TMPS) جمع آوری و با استفاده از شیوه تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد سبک زندگی اسلامی تاثیر مستقیم و مثبت بر سازگاری زناشویی داشته است، همچنین کمال گرایی تاثیر مستقیم و منفی بر سازگاری زناشویی داشته است اما بین سبک زندگی اسلامی و کمال گرایی رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که با اصلاحات انجام شده، مدل فرضی از تبیین و برازش مناسبی برخوردار است. بر اساس یافته های پژوهش می توان ادعا نمود با پیاده سازی سبک زندگی اسلامی در زندگی زناشویی، سازگاری زناشویی مناسبی برای زوجین و افراد خانواده ایجاد می شود.
    کلید واژگان: سازگاری زناشویی، سبک زندگی اسلامی، کمال گرایی
    The present research was performed to Design the Marital Adjustment Model with due attention to Islamic life Style and Perfectionism in High School Teachers in Birjand. The method of research was non experimental and structural equation Modeling (SEM). A sample of 300 teachers from Birjand city was selected through random cluster sampling (150 male and 150 female). The tools included: Locke-Wallace Marital Adjustment Test (LWMAT) Kaviani’s Islamic life Style Test (ILST), Tehran Multi Phase Perfectionism Scale (TMPS). Descriptive statistical methods including calculation of mean, standard deviation and path analysis inferential statistics indexes were used. The hypothetical model was tested through path analysis by using the Amos software The Islamic life style has had a direct and positive effect on marital adjustment, and Perfectionism has also had a direct and negative effect on marital adjustment. But there is no meaningful relation between Islamic life style and Perfectionism. The results showed that the model, after modification, the model fitness indexes enjoyed a desirable status..
    Keywords: Marital Adjustment, Islamic life Style, Perfectionism
  • مجتبی طغیانی، محمدباقر کجباف، مهدی بهرام پور
    تحقیق حاضر، به منظور بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی با نگرش های ناکارآمد در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. روش این پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، همه دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که از میان آنان 100 دانشجو (54 دختر و 46 پسر)، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی (کاویانی، 1388) و مقیاس نگرش های ناکارآمد (وایزمن و بک، 1978) پاسخ دادند. تحلیل داده ها، با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و نگرش های ناکارآمد، رابطه منفی و معناداری (55/0 r =-، 01/0 P<) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون، نشان داد که در مجموع 5 متغیر پیش بین اخلاق، اقتصاد (مالی)، سلامت، اجتماعی و خانواده، 3/44 درصد از واریانس نگرش های ناکارآمد را تبیین می کنند (05/0 P<). از آنجایی که سبک زندگی به طور کلی، و سبک زندگی اسلامی به طور خاص، با جنبه های مختلف زندگی فرد در ارتباط است؛ متخصصانی که به نحوی با مسائل درمانی و پیشگیری در ارتباط هستند باید در مداخلاتشان، اصلاح سبک زندگی اسلامی افراد را نیز مد نظر قرار دهند.
    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی، نگرش های ناکارآمد
    Mojtaba Toghyani
    The aim of this research was to determine the relationship of Islamic life style with dysfunctional attitudes among students of the University of Isfahan. The research method was correlation. The statistical population of this study consisted of all the university students from among which 100 students (56 females,44 males) were chosen by random cluster sampling and were asked to complete Islamic Lifestyle Test (Kaviani, 2009/ 1388 s.c.) and Dysfunctional Attitudes Scale (Weissman & Beck, 1978). The data were analyzed by Pearson's correlation coefficient and multiple regressions. Results showed an inverse correlation between Islamic life style and dysfunctional attitudes (r=-.55, P<.01). The results of regression analysis revealed that 5 predictive subscales of Islamic life style including: ethic economy, health, social and family explain 44.3% of dysfunctional attitudes (P<0.05). Because the life style generally, and Islamic life style specially, is related to different aspects of a person's life, practitioners who deal with therapeutic issues and prevention, should try to refine individuals Islamic lifestyle in their interventions.
    Keywords: islamic life style, dysfunctional attitudes
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال