پیشرفت تحصیلی
در نشریات گروه روانشناسی-
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین کمالگرایی منفی و تاب اوری روانی با پیشرفت تحصیلی دانش اموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان تنکابن انجام شد. روش انجام پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان تنکابن تشکیل می دهند که از بین آنها نمونه ای به تعداد100 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری استفاده شده بدلیل عدم دسترسی لازم به اعضای مورد نظر در این تحقیق، روش نمونه گیری در دسترس است. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کمال گرایی اهواز(1380) و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از جداول توزیع فراوانی داده ها و ارائه نمودارهای مربوطه و در سطح استنباطی نیز از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید. میزان همبستگی در این تحقیق برابر با 55/0 و میزان تی 567/6 در سطح آلفای 05/0 معنی دار می باشد. نتایج نشان داد که بین کمال گرایی منفی باپیشرفت تحصیلی دانش اموزان رابطه وجود دارد و بین تاب اوری روانی با پیشرفت تحصیلی دانش اموزان رابطه وجود دارد.
کلید واژگان: کمال گرایی منفی، پیشرفت تحصیلی، تاب آوری روانی -
مروری برکاربست باورهای معرفت شناختی در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان؛ یک مطالعه مروری نظام مند
هدف پژوهش حاضر، مرور مطالعات انجام شده در حوزه کاربست باورهای معرفت شناختی در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از سال 1390 تا 1403 شمسی (2011 تا 2024 میلادی) بود. بر این اساس، جستجوی مقالات در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی مانند مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مگ ایران، نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، اریک، فرانسیس و تیلور، ساینس دایرکت و گوگل اسکالر با جستجوی کلمات باورهای معرفت شناختی، یادگیری، پیشرفت تحصیلی و معادل آنها در انگلیسی انجام شد. ارزیابی کیفی مقالات با چک لیست صورت گرفت. در این مرور 70 مقاله شناسایی شد که بعد از بررسی عناوین، درنظرگرفتن معیار های ورود و خروج و بررسی کامل مقالات، در نهایت 20 مقاله وارد فرآیند مطالعه شد. بر اساس مرور پژوهش های انجام شده، تجزیه وتحلیل این اسناد بر 17 محور پایه تاکید داشت. محور های پایه در قالب 3 محور فرعی «مهارت های تحصیلی»، «راهبردهای یادگیری» و «ابعاد انگیزشی» در زمینه محور اصلی پژوهش، یعنی کاربست باور های معرفت شناختی در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سازمان دهی شدند. بررسی محورهای موضوعی مطالعات حوزه کاربست باور های معرفت شناختی در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نشان می دهد پژوهشگران تنها به برخی از قلمروهای موضوعی که این نظریه می تواند بر آنها تاثیرگذار باشد، پرداخته اند. نیاز است پژوهش های بیشتری درباره باورهای معرفت شناختی و یادگیری دانش آموزان به ویژه در داخل کشور انجام شود.
کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی، یادگیری، باورهای معرفت شناختی، مرور سیستماتیکThe present study aims to review the theoretical research on applying epistemological beliefs in students' learning and academic achievement from 2011 to 2024. Articles were searched in reputable domestic and international databases such as the Scientific Information Database (SID), Magiran, Noormags, the Comprehensive Portal of Humanities, ERIC, Taylor & Francis, ScienceDirect, and Google Scholar, using the keywords epistemological beliefs, learning, and academic achievement in Persian and English. Quality assessment of articles was performed using a checklist. In this review, 70 articles were initially identified. After examining titles and considering inclusion and exclusion criteria, 20 articles were ultimately included in the study process through review. According to the review of conducted research, the analysis of these documents was performed with emphasis on 17 basic axes and sub-themes. The identified focus of study was categorized into 3 sub-domains: "Academic Skills," "Learning Strategies," and "Motivational Dimensions," organized within the context of the main area of inquiry, namely the application of epistemological belief theory in students' learning and academic achievement. The examination of the thematic domains related to the application of epistemological beliefs in student learning and academic achievement reveals that existing research has predominantly focused on a limited range of areas within this theoretical framework. There is a compelling need for further research on epistemological beliefs and their influence on student learning, particularly within the context of Iran.
Keywords: Academic Achievement, Learning, Epistemological Beliefs, Systematic Review -
هدف
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی انگیزش تحصیلی در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود.
روش ها و موادروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مراکز شاهرود و دامغان در سال تحصیلی 1404-1403 بود. 120 دانش آموز (65 پسر و 55 دختر) از طریق نمونه گیری هدفمند و خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992)، و معدل نمرات تحصیلی به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری در AMOS-21 انجام شد.
یافته هانتایج تحلیل مسیر نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی اثر مستقیم معناداری بر انگیزش تحصیلی (β=0.62، p=0.001) داشت. همچنین انگیزش تحصیلی اثر مستقیم معناداری بر پیشرفت تحصیلی (β=0.54، p=0.001) داشت. مسیر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی به پیشرفت تحصیلی نیز معنادار بود (β=0.25، p=0.004)، در حالی که مسیر غیرمستقیم خودکارآمدی از طریق انگیزش تحصیلی با ضریب β=0.34 (p=0.001) تایید شد. برازش مدل مطلوب ارزیابی شد (X²/df=1.91، GFI=0.96، CFI=0.98، RMSEA=0.06).
نتیجه گیرییافته ها نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی علاوه بر تاثیر مستقیم، به واسطه افزایش انگیزش تحصیلی، موجب ارتقای پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری می شود. بر این اساس، تقویت خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی می تواند راهبرد موثری در بهبود عملکرد تحصیلی این گروه از دانش آموزان باشد.
کلید واژگان: انگیزش تحصیلی، پیشرفت تحصیلی، ناتوانی یادگیری، خودکارآمدیObjectiveThis study aimed to examine the mediating role of academic motivation in the relationship between academic self-efficacy and academic achievement among students with learning disabilities.
Methods and Materials:
This research used a descriptive correlational design. The statistical population included all students with learning disabilities attending educational centers in Shahroud and Damghan during the 2024–2025 academic year. A total of 120 students (65 boys and 55 girls) were selected using purposive and multi-stage cluster sampling. Data were collected using the Academic Self-Efficacy Scale (Jinks & Morgan, 1999), the Academic Motivation Scale (Vallerand et al., 1992), and students' GPA scores. Data were analyzed using Structural Equation Modeling (SEM) in AMOS-21.
FindingsPath analysis results indicated that academic self-efficacy had a significant direct effect on academic motivation (β=0.62, p=0.001). Academic motivation showed a significant direct effect on academic achievement (β=0.54, p=0.001). Academic self-efficacy also had a significant direct effect on academic achievement (β=0.25, p=0.004), and an indirect effect through academic motivation (β=0.34, p=0.001). The structural model demonstrated good fit (X²/df=1.91, GFI=0.96, CFI=0.98, RMSEA=0.06).
ConclusionThe findings revealed that academic self-efficacy enhances academic achievement both directly and indirectly by increasing academic motivation among students with learning disabilities. Therefore, enhancing self-efficacy and academic motivation can be an effective strategy for improving the academic performance of this student group.
Keywords: Academic Motivation, Academic Achievement, Learning Disabilities, Self-Efficacy -
این پژوهش به بررسی تاثیر هوش مصنوعی و یادگیری سیار بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان در آموزش عالی پرداخته است. همچنین، خودشایستگی نقش به عنوان یک متغیر میانجی در این رابطه مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش، شناسایی و تحلیل میزان تاثیر این فناوری ها بر یادگیری دانشجویان و چگونگی تقویت صلاحیت های شخصی برای بهبود نتایج یادگیری است. روش این تحقیق به صورت کمی و از نوع همبستگی بوده و در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. به منظور گردآوری داده ها، از روش پیمایشی و میدانی استفاده شد و اطلاعات از طریق پرسشنامه های استاندارد جمع آوری گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان موسسات آموزش عالی شهر خرم آباد شامل 225 نفر بود که بر اساس جدول مورگان، 145 نفر به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه استاندارد از تحقیق پیریامانو(2024) بوده است. پس از جمع آوری داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد هوش مصنوعی و یادگیری سیار به ترتیب با ضرایب مسیر 0.257 و 0.635 بر خودشایستگی تاثیر گذارند. همچنین تاثیر این دو متغیر بر پیشرفت تحصیلی با ضریب مسیر 0.209 و 0.230 مورد تایید قرار گرفت. نقش میانجی خودشایستگی نیز تایید شد.
کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی، هوش مصنوعی، یادگیری سیار، خودشایستگی -
هدف پژوهش حاضر پیش بینی شیوه های جهت گیری هدف پیشرفت بر اساس ناگویی هیجانی در دانش آموزان متوسطه اول بود. بدین منظور از میان دانش آموز متوسط اول شهرستان کرمان در سال تحصیلی 99-1400 به شیوه هدفمند، 150 نفر (71 پسر، 79 دختر) انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه ناگویی هیجانی و جهت گیری هدف استفاده و نتایج از طریق آزمون همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از وجود همبستگی منفی و معنی دار میان علائم ناگویی هیجانی با جهت گیری هدف تبحری-گرایش و تبحری-اجنتاب و همبستگی مثبت و معنی دار با جهت گیری هدف عملکردی-گرایش و عملکردی-اجتناب بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که 12/0 از علائم ناگویی هیجانی و 8/0 از علائم تفکر عینی توسط جهت گیری هدف عملکردی-اجتناب و 7/0 از رگرسیون دشواری شناسایی احساس و 7/0 از دشواری بیان احساس توسط جهت گیری هدف تبحری-اجتناب پیش بینی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، شناسایی علائم ناگویی هیجانی و درمان آن می تواند با بهبود ناکارآمدی های تحصیلی حاصل از جهت گیری های سطحی تحصیلی همراه باشد.
کلید واژگان: ناگویی هیجانی، جهت گیری هدف، پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان متوسطه -
هدفهدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی با اضطراب امتحان دانش آموزان مقطع راهنمایی مدرسه فخری زاده در استان اردبیل در سال تحصیلی 1402-1403 بود.روشروش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از لحاظ روش به صورت توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع راهنمایی مدرسه فخری زاده بود و نمونه این پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان مدرسه مذکور بود که به صورت در دسترس نمونه گیری شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس عزت نفس (RSES) و مقیاس اضطراب امتحان (TAS) بوده و آزمون مورد استفاده رگرسیون خطی و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 23 می باشد.نتایجنتایج پژوهش حاضر نشان داد که رابطه معناداری بین پیشرفت تحصیلی با عزت نفس (88/0=p) و اضطراب امتحان (47/0=p) وجود ندارد اما بین عزت نفس و اضطراب امتحان همبستگی منفی و معنادار وجود داشت (001/0>p). همچنین عزت نفس توانست به طور معناداری اضطراب امتحان را پیش بینی نماید (001/0>p).نتیجه گیرینتایج به دست آمده از این پژوهش نشانگر نقش عزت نفس در پیش بینی اضطراب امتحان است و چون می توان عزت نفس را از طریق برگزاری دوره هایی در دانش آموزان افزایش داد، می توان زمینه کاهش اضطراب امتحان را فراهم نمود.کلید واژگان: اضطراب امتحان، پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان، عزت نفسObjectiveThe purpose of this study was to ascertain how middle school students at Fakhri Zadeh School in Ardabil Province's academic year of 2023–2024 related their self-esteem, academic achievement, and test anxiety.MethodsThe descriptive-correlational research approach was used for the objective of the study. All middle school students at Fakhrizadeh School were included in the statistical population, and 60 students from the same school were chosen for the study using convenience sampling. The Rosenberg Self-Esteem Scale (RSES) and the Test Anxiety Scale (TAS) were the instruments utilized in this study. The SPSS program version 23 was employed for the tests, which included linear regression and the Pearson correlation coefficient.ResultsThe current study's findings indicated no significant correlation between academic success and either test anxiety (p=0.47) or self-esteem (p=0.88). Test anxiety and self-esteem, however, were significantly and negatively correlated (p<0.001). Furthermore, test anxiety was significantly predicted by self-esteem (p<0.001).ConclusionThe findings of this study show that self-esteem plays a part in predicting test anxiety, and since students' self-esteem may be raised by offering them courses, it is feasible to establish the conditions necessary to lessen test anxiety.Keywords: Academic Achievement, Self-Esteem, Students, Test Anxiety
-
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر بود. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش، متشکل از کلیه دانش آموزان دختر، مقطع متوسطه اول و دوم دبیرستان های غیر انتفاعی پاکان بود. که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مسئولیتپذیری لوئیس (2001)، پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1999)، شادکامی آکسفورد هیلز و آرگایل (2002) و خلاصه طرح مشاوره گروهی واقعیت درمانی برگرفته از شفیع آبادی و ناصری (1398) بود. روش آماری، پژوهش حاضر آزمون آنالیز کوواریانس بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 26 تحلیل گردید. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد، آموزش واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر، اثر بخش است. در همین راستا مدارس و مراکز مشاوره در آموزش و پرورش می توانند، با آموزش واقعیت درمانی گروهی در جهت بهبود مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر، نقش برجسته ای ایفا کنند
کلید واژگان: واقعیت درمانی، مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی، شادکامی، دانش آموزانThe purpose of this research was the effectiveness of group reality therapy training on responsibility, academic progress and happiness of female students. This study was conducted as a semi experimental method of pre-test, post-test with two experimental and control groups. The statistical population of this research consisted of all female students in the first and second grade of non-profit high schools in Pakan. Among them, 30 people were selected by available sampling method. Then they were randomly divided into two experimental and control groups. Data collection tools included Lewis's responsibility questionnaire (2001), Pham and Taylor's (1999) academic progress, Oxford Hills and Argyle's happiness (2002) and the reality therapy group counseling plan summary taken from Shafiabadi and Naseri (2018). The statistical method of the present study was analysis of covariance. Data were analyzed using SPSS version 26 software. In general, the results of this research showed that group reality therapy training is effective on the responsibility, academic progress and happiness of female students. In this regard, schools and counseling centers in education can play a prominent role with group reality therapy training in order to improve responsibility, academic progress and happiness of female students.
Keywords: Group Reality Therapy, Responsibility, Academic Progress, Happiness, Students -
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی ساختاری رابطه شایستگی هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از این میان 383 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. گردآوری داده های پژوهش به شیوه خودگزارشی و با استفاده از مقیاس درگیری تحصیلی (AES) ریو (2013)، پرسشنامه شایستگی هیجانی-اجتماعی (SECQ) زو و ای (2012) و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (ASEQ) جینکز و مورگان (1999) انجام شد. جهت سنجش پیشرفت تحصیلی معدل دانش آموزان در امتحانات پایان ترم محاسبه و به عنوان شاخصی از پیشرفت تحصیلی آنان در نظر گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد، بین درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (05/0≥P). دیگر یافته پژوهش نشان داد اثر مستقیم شایستگی هیجانی-اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی غیرمعنادار است (05/0<P). ضرایب غیر مستقیم مشخص کرد، اثر غیرمستقیم شایستگی های هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی معنادار است. در نهایت شاخص های برازش به دست آمده از مدل کلی با داده های جمع آوری شده برازش مطلوب را دارا بودند. بر این اساس شایستگی هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق خودکارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی مرتبط است.
کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی، خودکارآمدی، درگیری تحصیلی، شایستگی هیجانی-اجتماعیThe present study was conducted to investigate the structural model of the relationship between social-emotional competence and academic engagement with academic achievements with the mediating role of academic self-efficacy. The method of descriptive correlational research was Path Analysis. The statistical population included all high school students in the second year of Bojnord City in the academic year of 2022-2023, out of which 383 people were selected as the research sample in a multi-stage cluster method. The research data was collected by self-report method and using Academic Engagement Scale (AES) by Reeve (2013), Social Emotional Competence Questionnaire Scale (SECQ) by Zhou & Ee (2012), the academic self-efficacy Questionnaire by (ASEQ) Jinks, & Morgan (1999) and Adjustment Inventory for High School Students by Singh and Sinha (1993). To measure the academic achievements of the students, the grade point average in the final exams was calculated and considered as an indicator of their academic progress. Data analysis was done using a correlation coefficient test and structural equation modeling method. The results showed that there is a direct and significant relationship between academic engagement and academic self-efficacy with academic achievements (P≤0.05). Another finding of the research showed that the direct effect of social-emotional competence on academic achievement is insignificant (P<0.05). Indirect coefficients indicated that the indirect effect of social-emotional competencies and academic engagement on academic achievement with the mediating role of academic self-efficacy is significant. Finally, the fit indices obtained from the general model had a good fit with the collected data. Based on this, social-emotional competence and academic engagement are directly and indirectly related to academic achievement through academic self-efficacy.
Keywords: Academic Achievements, Academic Self-Efficacy, Academic Engagement, Social-Emotional Competence -
سرزندگی تحصیلی، اشتیاق به مدرسه، احساس تعلق به مدرسه و خودپنداره تحصیلی می توانند به شیوه های گوناگون پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند. هدف پژوهش پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس سرزندگی تحصیلی، اشتیاق به مدرسه، احساس تعلق به مدرسه با میانجی گری خودپنداره تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش، همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دختر مقطع ابتدایی پایه پنجم و ششم شهر تهران منطقه 15 در سال تحصیلی 1401-1402بود که تعداد آنها حدود 3000 نفر بود. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد، 308 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روند انتخاب نمونه در مطالعه حاضر بدین صورت بود که ابتدا با مسئول مربوطه اداره آموزش و پرورش منطقه 15 مذاکره شده و پس از جلب موافقت آنها و دریافت مجوز و لیست مدارس و امضای قرارداد اخلاقی توسط پژوهشگر، برای انتخاب اعضای گروه نمونه، از بین مدارس منطقه 15، تعدادی مدرسه ابتدایی دخترانه (دوره دوم) سپس از هر مدرسه تعدادی کلاس (پایه پنجم تا ششم) اقدام شد. دانش آموزان پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و چاری (1391)، احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات (2004)، اشتیاق به مدرسه وانگ، ویلت و ایکلز (2011) و خودپنداره تحصیلی یسن چن (2004) تکمیل کردند؛ و پیشرفت تحصیلی بر اساس معدل نیمسال قبل دانش آموزان نیز مشخص شد. تجزیه و تحلیل داده ها در قالب تحلیل مسیر با نرم افزار AMOS نسخه 26 انجام شد. نتایج نشان دهنده این بود رابطه بین احساس تعلق به مدرسه با خودپنداره تحصیلی و پیشرفت تحصیلی معنادار نبود. ضریب مسیر کل بین سرزندگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی و ضریب مسیر کل بین اشتیاق به مدرسه و پیشرفت تحصیلی معنادار بود (0/01≥P). سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی 22 درصد متغیر پیشرفت تحصیلی و اشتیاق به مدرسه و خودپنداره تحصیلی 15 درصد از واریانس متغیر پیشرفت تحصیلی را تبیین می کنند. بنابراین برای بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می توان با برنامه ریزی ها و به کارگیری تدابیر و برگزاری کلاس های آموزشی در مدرسه میزان سرزندگی تحصیلی، اشتیاق به مدرسه، احساس تعلق به مدرسه و خودپنداره تحصیلی را در آنها تقویت نمود.کلید واژگان: احساس تعلق به مدرسه، اشتیاق به مدرسه، پیشرفت تحصیلی، خودپنداره تحصیلی، سرزندگی تحصیلیAcademic Buoyancy, feeling of belonging to school and academic self-concept are important factors in the field of education that can affect the academic progress of students in various ways. The purpose of predicting academic progress was based on academic vitality, enthusiasm for School, sense of belonging to school with the mediation of academic self-concept in students. The research method was correlation and structural equation model. The statistical population of The research was female students of the second year of elementary school in Tehran in the Academic year of 1401-1402. The research sample was 308 students who were selected by Multi-stage cluster sampling method. Students completed the questionnaires of Dehghanizadeh And Chari's academic vitality (2013), sense of belonging to the school of Barry, Betty and Watt (2004), enthusiasm for the school of Wang, Wilt and Eccles (2011) and academic self-concept Of Yesen Chen (2004); And the academic progress was determined based on the average of the Previous semester of the students. Data analysis was done in the form of path analysis with AMOS software. The results showed that the relationship between feeling of belonging to the School and academic self-concept and academic achievement was not significant. The total path Coefficient between academic vitality and academic achievement and the total path coefficient Between enthusiasm for school and academic achievement were significant.Keywords: Belongingness (Connectedness) At School, Enthusiasm For School, Academic Progress, Academic Self-Concept, Academic Buoyancy
-
هدف از این پژوهش ارائه الگو تبیین رابطه بین عوامل زمینه ای با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم؛ پژوهشی ترکیبی با داده های ایرانی تیمز 2019 بود. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها تبیین متوالی است که شامل تحلیل محتوای کیفی، روش سنتز پژوهی می باشد. جامعه پژوهش شامل کارشناسان مرکز ملی مطالعات بین المللی تیمزو پرلز، کارشناسان مرکز پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و معلمان پایه چهارم ابتدایی بود. نمونه گیری به صورت هدفمند بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه با گروه های کانونی صاحب نظران و خبرگان و معلمان بود. تحلیل داده ها از طریق مطالعه گروه های کانونی معلمان به روش Atlas.ti «کد گذاری و مقوله بندی» انجام گرفت. نتایج نشان داد که مولفه های اساسی ارائه الگو برای تبیین رابطه بین عوامل زمینه ای با پیشرفت تحصیلی درنهایت تعداد13 شاخص و مفهوم اولیه که بالاترین تاثیر عوامل زمینه ای بر پیشرفت تحصیلی و تعداد 10 شاخص و مفهوم اولیه که پایین ترین تاثیر زمینه ای بر پیشرفت تحصیلی از دید خبرگان بوده است، استخراج شد. مقدار ضریب آلفای کریپندورف برای همه کدها از 70/0بالاتر است. لذا از وضعیت مطلوبی برخوردارند و از انسجام لازم و کافی برای تبیین مولفه های بین عوامل زمینه ای در داده های ایرانی تیمز 2019 با پیشرفت تحصیلی می باشند. و در مجموع مولفه های ارائه شده از اعتبار لازم و مناسبی برخوردار می باشد و از برازش مناسبی برخوردار هستند. در نهایت تعداد 23 گویه در مجموع قادر می باشند به صورت کامل و صددرصد واریانس عوامل زمینه ای در داده های ایرانی تیمز 2019 با پیشرفت تحصیلی را تبیین نمایند و تعداد 8 ماده از این متغیر به تنهایی قادر است قریب به 8/96 درصد از واریانس این مولفه ها راتبیین نمایند. در نهایت می توان چنین بیان داشت که رابطه بین عوامل زمینه ای با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم؛ پژوهشی ترکیبی با داده های ایرانی تیمز 2019 رابطه معنی داری وجود دارد.
کلید واژگان: دانش آموز، والدین، معلم، مدرسه و برنامه درسی، احساس منفی، عوامل زمینه ای، پیشرفت تحصیلی، داده های ایرانی تیمزThe purpose of this study was to present a model explaining the relationship between contextual factors and the academic achievement of fourth-grade students using Iranian TIMSS 2019 data. The research methodology was applied in terms of purpose and employed a sequential explanatory approach for data collection, incorporating qualitative content analysis and a research synthesis method. The study population included experts from the National Center for International Studies of TIMSS and PIRLS, experts from the Educational Research and Planning Center, and fourth-grade elementary school teachers. Sampling was conducted through purposive sampling. Data collection tools included interviews with focus groups comprising specialists, experts, and teachers. Data analysis was performed using focus group studies with teachers through Atlas.ti software, employing "coding and categorization" techniques. The findings indicated that the essential components for developing a model to explain the relationship between contextual factors and academic achievement ultimately led to the extraction of 13 primary indicators and concepts with the highest impact of contextual factors on academic achievement, and 10 primary indicators and concepts with the lowest impact, as assessed by experts. The Krippendorff’s alpha coefficient for all codes was above 0.70, indicating a satisfactory status and sufficient coherence for explaining the relationship between contextual factors in Iranian TIMSS 2019 data and academic achievement. Overall, the proposed components demonstrated adequate validity and appropriate model fit. Ultimately, a total of 23 items could comprehensively and entirely explain the variance of contextual factors in Iranian TIMSS 2019 data concerning academic achievement. Additionally, 8 of these variables alone accounted for approximately 96.8% of the variance in these components. In conclusion, there is a significant relationship between contextual factors and the academic achievement of fourth-grade students based on the mixed-methods research using Iranian TIMSS 2019 data.
Keywords: Student, Parents, Teacher, School, Curriculum, Negative Emotions, Contextual Factors, Academic Achievement, TEAMS Iranian Data -
عزت نفس یکی از ویژگی های مهم شخصیتی فرد است که نقش مهمی در موفقیت او در زندگی فردی و اجتماعی دارد. برخورداری از عزت نفس به فرد کمک می کند تا با شوق و انگیزه بیشتری برای موفقیت تلاش کند و نسبت به آینده مثبت اندیش و خوش بین باشد. پژوهش حاضر به روش فرا تحلیل و با ترکیب پژوهش های انجام شده درزمینه ی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی انجام شده است. جامعه آماری فرا تحلیل حاضر پژوهش های در دسترس در رابطه با عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در بانک های اطلاعاتی رایانه ای در دسترس موجود در ایران، از قبیل پایگاه علمی جهاد دانشگاهی (SID)، بانک اطلاعات نشریات کشور (مگیران)، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز) در بین سال های 1386 تا 1400 و همچنین پایگاه های علمی خارجی Science Direct، PubMed و Google Scholar که در سال های 2000 تا 2021 منتشرشده اند، است. بر اساس ملاک ورود و خروج برای پژوهش های اولیه و نیز تحلیل حساسیت 57 اندازه اثر از 64 مطالعه توسط نرم افزار CMA موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که اندازه اثر خلاصه ی مدل تصادفی برابر با 0.333 بود که ازنظر آماری معنادار و بیانگر رابطه ی مثبت عزت نفس و پیشرفت تحصیلی است. درنتیجه توجه به عزت نفس فراگیران در کنار آموزش رسمی در محیط های آموزشی، ضرورتی است که باید بیش ازپیش مورد ملاحظه قرار گیرد.کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی، فرا تحلیل، عزت نفسSelf-esteem is one of the important characteristics of a person's personality, which plays an important role in his success in personal and social life. Self-esteem helps a person strive for success with more enthusiasm and motivation and be positive and optimistic about the future. The present research was conducted by meta-analysis method and by combining the research on the relationship between self-esteem and academic progress. The statistical population of the present meta-analysis of the available research is related to self-esteem and academic progress in the available computer databases in Iran, such as the Academic Jihad Scientific Database (SID), the Information Bank of the country's publications (Magiran), the database of Noor specialized magazines (NoorMagz) from 1386 to 1400 as well as foreign scientific databases Science Direct, PubMed and Google Scholar that were published in the years from 2000 to 2021. Based on the inclusion and exclusion criteria for primary research and sensitivity analysis, 57 effect sizes out of 64 studies were examined by CMA software. The results of this research showed that the effect size of the random model summary was equal to 0.333, which is statistically significant and indicates a positive relationship between self-esteem and academic achievement. As a result, paying attention to learners' self-esteem and formal education in educational environments is a necessity that should be considered more and more.Keywords: Academic Achievement, Meta-Analysis, Self-Esteem
-
امروزه در حوزه تعلیم و تربیت و آموزش فراگیران، بحث روش های تدریس یکی از چالش های معلمان محسوب می شود و به کارگیری روش تدریس مناسب با هر ماده درسی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش نقش دانش محتوایی و روش های تدریس و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می باشد روش پژوهش حاضر ازنوع کتابخانه ای می باشد. یکی از مسائل اساسی که در حال حاضر نظام های آموزشی با آن رو به رو است، بحث ایجاد نو آوری و تغییر در روش های تدریس است که یکی از مهمترین مسائلی که در تجدید بنای نوآوری آموزشی باید در نظر داشت تجدید بنای اندیشه ها و باورهای معلم است. اگر شکست ها و ناکامی های معلمان در مقابل نوآوری ها، آموزشی، به ویژه روش های پرورشی تفکر، باورهای غلط و از پیش ساخته معلمان که بر اثر تکرار، در سال های متمادی در آنان تثبیت شده است، اگر چه شرایط و امکانات آموزشی از عوامل موثر در جریان آموزشی است. اما نیروی انسانی به ویژه معلم از مهمترین عوامل تشکیل دهنده محیط های آموزشی به لحاظ اهمیت نگرش و روش تدریس در فرایند فعالیت آموزشی و تاثیر آن در روند آموزشی محسوب می شود.
کلید واژگان: دانش محتوا، پیشرفت تحصیلی، معلم، دانش آموزان -
هدف این پژوهش ارائه مدل پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس یادگیری خودتنظیم و سرمایه فرهنگی خانواده با میانجی گری نگرش به یادگیری در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران بود. این پژوهش به روش توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 300 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه فرهنگی بوردیو (1973)، پرسشنامه یادگیری خودتنظیم بوفارد و همکاران (2015)، پرسشنامه نگرش به یادگیری لوئیس (2001) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی اقتباسی از فام و تیلور (1990) بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3 و روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد یادگیری خودتنظیم (β=0.352، p<0.001)، سرمایه فرهنگی خانواده (β=0.209، p<0.05) و نگرش به یادگیری (β=0.293، p<0.001) تاثیر مستقیم معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. همچنین، سرمایه فرهنگی خانواده و یادگیری خودتنظیم از طریق نگرش به یادگیری تاثیر غیرمستقیم معناداری بر پیشرفت تحصیلی داشتند. مدل پیشنهادی با ضریب تعیین 0.610 برای پیشرفت تحصیلی، توان پیش بینی قوی را نشان داد. یافته ها نشان داد یادگیری خودتنظیم و سرمایه فرهنگی خانواده از طریق نگرش به یادگیری می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را به طور معناداری پیش بینی کنند. این مدل می تواند به عنوان مبنایی برای طراحی برنامه های مداخله ای آموزشی و مشاوره ای در مدارس مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: یادگیری خودتنظیم، سرمایه فرهنگی خانواده، نگرش به یادگیری، پیشرفت تحصیلی، دانش آموزانThe aim of this study was to provide a model for predicting academic achievement based on self-regulated learning and family cultural capital with the mediating role of attitude toward learning in high school students in Tehran. This descriptive-correlational study was conducted on high school students in Tehran during the 2023-2024 academic year. A sample of 300 students was selected through multi-stage cluster sampling. Data collection tools included Bourdieu’s Cultural Capital Questionnaire (1973), Bouffard et al.’s Self-Regulation Questionnaire (2015), Lewis’s Attitude toward Learning Questionnaire (2001), and an academic achievement questionnaire adapted from Pham and Taylor (1990). Data were analyzed using path analysis with Smart PLS 3 software. Results indicated that self-regulated learning (β=0.352, p<0.001), family cultural capital (β=0.209, p<0.05), and attitude toward learning (β=0.293, p<0.001) had significant direct effects on academic achievement. Family cultural capital and self-regulated learning also had significant indirect effects on academic achievement through attitude towardlearning. The proposed model demonstrated strong predictive power with an adjusted R² of 0.610 for academic achievement. The findings suggest that self-regulated learning and family cultural capital, through attitude toward learning, significantly predictacademic achievement in students. This model can serve as a foundation for designing educational and counseling intervention programs in schools.
Keywords: Self-Regulated Learning, Family Cultural Capital, Attitude Toward Learning, Academic Achievement, Students -
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس راهبردهای خودتنظیمی و خودانگیزشی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه و کمال گرایی مادران شان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری متوسطه اول شهر اصفهان و مادران آن ها بود که تعداد دانش آموزان 1846 نفر بود و با توجه به این که مولفه های پرسشنامه ها 10 مورد می باشد و برای هر مولفه 20 نفر برای حجم نمونه کافی است؛ بنابراین، حجم نمونه 200 نفر در نظر گرفته شده است و به روش نمونه گیری تصادقی خوشه ایی چند مرحله ایی انتخاب شدند و پرسشنامه های راهبردهای خودتنظیمی میلر و براون (1999)، پرسشنامه خودانگیزشی بارکلی (2012) و پرسشنامه کمال گرایی اهواز نجاریان و همکاران (1387)APS را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد، سهم دو متغیر راهبردهای خودتنظیمی و خودانگیزشی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی معنادار بوده و به ترتیب 24درصد و36 درصد بر متغیر پیشرفت تحصیلی موثر بوده است. اما، متغیر کمال گرایی مادران دانش آموزان توان پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر را نداشت. با توجه به یافته های پژوهش متغیرهای راهبردهای خودتنظیمی و خودانگیزشی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی نقش دارند.
کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی، خودتنظیمی، خودانگیزشی، کمال گراییregulating and self-motivation strategies of first year high school girl students and their mothers' perfectionism. Method of the study is descriptive-correlation and The statistical population was all the first high school students and their mothers in each Isfahan, the number of students was 1846, and considering that the components of the questionnaires are 10 and for each component, 20 people are sufficient for the sample size; Therefore, the sample size is 200 people and they were selected by multi-stage cluster confirmation sampling method, and self-regulation strategies questionnaires by Miller and Brown (1999), Barkley's self-motivation questionnaire (2012) and Ahvaz Najarian et al.'s perfectionism questionnaire. (2007) completed APS Pearson’s coefficient of correlation and Stepwise Regression were used as Data analysis statistical methods The results showed that the contribution of self-regulation and self-motivation strategies in predicting academic progress was significant and 24% and 36%, respectively, were fixed on academic progress. However, the perfectionism of students' mothers could not predict the academic progress of female students.
Keywords: Academic Progress, Self-Regulation, Self-Motivation, Perfectionism -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی بر بهبود توجه انتخابی، انعطاف پذیری شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش کمی، و از لحاظ گردآوری داده ها نیمه آزمایشی است که با طرح پیش آزمون-پس آزمون با استفاده از یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی معرفی شده به مراکز اختلالات یادگیری خاص، در شهر زنجان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 40 نفر از آن ها (22 پسر و 18 دختر) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه مداخلات توان بخشی شناختی را دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با آزمون رایانه ای استروپ (SCWT) و ویسکانسین (WCST) جمع آوری و با نرم افزار spss-24 و آزمون اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بعد از ارائه توان بخشی شناختی، میزان توجه انتخابی، انعطاف پذیری شناختی و پیشرفت تحصیلی آزمودنی ها افزایش یافته و بین گروه آزمایش در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از نظر میزان توجه انتخابی، انعطاف پذیری شناختی و پیشرفت تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد (P˂0/01)؛ بنابراین می توان گفت توان بخشی شناختی بر بهبود توجه انتخابی، انعطاف پذیری شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، اثر مثبت داشته است. پیشنهاد می شود مراکز اختلالات یادگیری، از توان بخشی شناختی به عنوان رویکرد درمانی موثر در بهبود عملکرد شناختی دانش آموزان با اختلالات یادگیری خاص استفاده کنند.کلید واژگان: اختلال یادگیری خاص، انعطاف پذیری شناختی، پیشرفت تحصیلی، توان بخشی شناختی، توجه انتخابیThe aim of this research was to investigate the efficacy of cognitive rehabilitation in enhancing academic achievement, cognitive flexibility, and selective attention in students with specific learning disabilities. This applied study employed a semi-experimental design with pretest-posttest, a quantitative research method, and an experimental and control group. The population included all elementary school pupils who were referred to learning disability centers in Zanjan during the academic year 2021-2022. A total of 40 participants (22 boys and 18 girls) were randomly assigned to the experimental and control groups (each group, 20 participants). The selection was conducted through convenience sampling. The control group was placed on a waiting list, while the experimental group received 12 sessions of cognitive rehabilitation interventions. The Stroop and Wisconsin Card Sorting Tests were employed to capture data, which were subsequently analyzed using SPSS24 and repeated measures analysis. The findings showed that after cognitive rehabilitation, the level of selective attention, cognitive flexibility, and academic achievement of the participants increased significantly. Selective attention, cognitive flexibility, and academic achievement were significantly different between the experimental and control groups in the pretest, posttest, and follow-up (P<0.01). Therefore, it is possible to infer that cognitive rehabilitation had a beneficial impact on the academic performance, cognitive flexibility, and selective attention of students with specific learning disabilities. Cognitive rehabilitation is an effective therapeutic approach that learning disability centers should employ to enhance the cognitive performance of students with specific learning disabilities.Keywords: Academic Achievement, Cognitive Flexibility, Cognitive Rehabilitation, Selective Attention, Specific Learning Disabilities
-
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای تبیین پیشرفت تحصیلی نوجوانان براساس راهبردهای بازداری و ارزیابی مجدد شناختی با میانجی گری درگیری تحصیلی عاملی، رفتاری، شناختی و عاطفی نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان دبیرستان های دوره اول شهر شیراز در سال تحصیلی 1398-1397 بود. 389 نفر از دانش آموزان پایه هشتم و نهم (232 دختر و 197 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های تنظیم هیجان گروس (ERQ) و درگیری تحصیلی ریو (AES) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار Amos-24 استفاده شد. نتایج نشان داد راهبرد تنظیم هیجان ارزیابی مجدد شناختی، هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق درگیری عاطفی و رفتاری بر پیشرفت تحصیلی اثرگذار است. راهبرد تنظیم هیجان بازداری، پیش بین منفی و معنی داری برای درگیری عاملی بود. همچنین راهبرد ارزیابی مجدد شناختی پیش بین مثبت و معنی داری برای درگیری عاملی، رفتاری، شناختی، عاطفی و پیشرفت تحصیلی بود. از بین مولفه های درگیری تحصیلی، فقط درگیری رفتاری و عاطفی پیش بین های مثبت و معنی دار پیشرفت تحصیلی بودند. با آموزش های مبتنی بر مدیریت هیجانات با تاکید بر راهبرد ارزیابی مجدد شناختی به نوجوانان، می توان گام های موثری در زمینه ارتقای درگیری تحصیلی عاطفی و رفتاری و درنهایت پیشرفت تحصیلی نوجوانان برداشت.کلید واژگان: ارزیابی شناختی، بازداری، پیشرفت تحصیلی، درگیری تحصیلی، نوجوانAcademic achievement among adolescents is intended to be explained by a model that incorporates inhibition strategies and cognitive appraisal, with adolescent practical, behavioral, cognitive, and emotional academic involvement serving as a mediator. The research method was descriptive correlation. The statistical sample comprised Shiraz’s first-year secondary school students during the 2018-2019 academic year. Random cluster sampling was used to select 389 eighth and ninth graders (197 boys and 232 girls) who completed the Gross (ERQ), Emotion Regulation Questionnaire (ERQ) and the Academic Engagement Rio (AES). The path analysis method and Amos24 software were employed to analyze the data. The results revealed that academic achievement is influenced both directly and indirectly by cognitive reassessment’s emotion regulation strategy via emotional and behavioral engagement. Positive and statistically significant was the inhibitory emotion regulation strategy in predicting practical engagement. Furthermore, academic achievement was positively and significantly predicted by cognitive appraisal strategy, in addition to behavioral, cognitive, affective, and practical accomplishments. Positive and significant predictors of academic achievement were found to be behavioral and affective engagements alone, among the various components of academic engagement. By placing emphasis on the cognitive reassessment strategy in emotion management training for adolescents, it is possible to implement effective measures that foster academic engagement in the realm of behavior and emotions, and ultimately improve the academic performance of adolescents.Keywords: academic achievement, academic engagement, Adolescent, Cognitive appraisal, Inhibition
-
هدف از پژوهش حاضر، بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس آلیسون و همکاران و تعیین پیامدهای مثبت تحصیلی آن بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 1000 نفر از دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر اراک از 20 مدرسه و 100 کلاس درس (هر کلاس 10 نفر) انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس شکوفایی کلاس درس، سرزندگی تحصیلی، انگیزش تحصیلی، رضایت تحصیلی و درگیری تحصیلی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی استفاده شد. نتایج نشان دادند مدل شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن از برازش پذیرفتنی و رضایت بخشی برخوردار است. براساس مدل ذکرشده، شکوفایی کلاس درس از چهار عامل انسجام، انعطاف پذیری، ارتباط و بهزیستی و عوامل انسجام، انعطاف پذیری و ارتباط هر کدام از سه خرده مقیاس و عامل بهزیستی از شش خرده مقیاس تشکیل شده اند که همگی از بارهای عاملی رضایت بخشی برخوردار هستند. به علاوه، مهم ترین پیامدهای مثبت تحصیلی شکوفایی کلاس درس عبارت اند از درگیری تحصیلی، انگیزش تحصیلی، سرزندگی تحصیلی، رضایت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی. روایی واگرای مدل شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن با استفاده از معیار هتروتریت-مونوتریت و روایی همگرای آن با استفاده از میانگین واریانس، تبیین و شاخص قابلیت اطمینان رائو بررسی و تایید شد. نتایج نشان دادند همه ضرایب به دست آمده برای متغیرهای اصلی مدل، مطلوب و رضایت بخش هستند. برازش کلی مدل نیز با استفاده از شاخص نیکویی برازش نشان دهنده برازش قوی مدل است. نتیجه گرفته می شود که از مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس می توان به عنوان یک ابزار نوین در روانشناسی مثبت و بهبود شکوفایی کلاس استفاده کرد.
کلید واژگان: شکوفایی، کلاس درس، مدرسه، روانشناسی مثبت، پیشرفت تحصیلیThe purpose of the current research was to examine the fit of the systemic classroom flourishing model (FCSM) of Allison et al. (2020) and determine its academic consequences. The current research was descriptive and of the type of correlation studies and specifically structural equation modeling based on the partial least squares (PLS) approach. Using the multi-stage cluster sampling method, 1000 students of the second year of high school in Arak city were selected from 20 schools and 100 classrooms (10 students in each class) and used research tools including the classroom flourishing scale (Bayat and Rezaei , 1401), Martin and Marsh's academic vitality questionnaire (2006), Harter's academic motivation questionnaire (1981), academic satisfaction subscale, derived from Heubner's multidimensional life satisfaction scale (MSLSS), and Rio's academic engagement questionnaire (2013). In order to analyze the data, partial least squares (PLS) method was used. The results showed that the classroom flourishing model and its academic consequences have an acceptable and satisfactory fit. According to the mentioned model, classroom flourishing consists of 4 factors of cohesion, flexibility, communication and well-being, with factor loadings of 0.885, 0.902, 0.854 and 0.965, respectively. Also, the factors of cohesion, flexibility and communication each consisted of three subscales and the well-being factor consisted of six subscales, all of which had satisfactory factor loadings. In addition, according to the mentioned model, the most important academic consequences of classroom flourishing are academic involvement, academic motivation, academic vitality, academic satisfaction and academic progress. The divergent validity of the classroom flourishing model and its academic outcomes were investigated and confirmed using the heterotrit-monotrit (HTMT) criterion and its convergent validity using the average explained variance (AVE) and the Rau reliability index (rho). The reliability of the model tools was calculated using Cronbach's alpha coefficient and composite reliability (Dillon-Goldstein coefficient). The results showed that all the obtained coefficients for the main variables of the model are favorable and satisfactory (between 0.837 and 0.973). The overall fit of the model was also obtained using the GOF goodness of fit index (Tennhaus et al., 2004) equal to 0.64, which indicates a strong fit of the model. In general, based on the results, it can be said that the classroom flourishing model has a good fit, and the developed model and tools can be used to monitor the classroom flourishing and improve it.
Keywords: Prosperity, classroom, school, Positive psychology, academic achieveme -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم مدارس شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آن ها دانش آموان پایه نهم مدرسه سعدی با حجم 103 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور سنجش انگیزش تحصیلی از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هار تر (1981) استفاده شد و برای سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان معدل نیمسال اول تحصیلی 1402-1401 مورد بررسی قرارگرفت. داده ها با استفاده از آمارتوصیفی و آماراستنباطی از جمله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون در نرم افزار 26-spss تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین پیشرفت تحصیلی با متغیر های انگیزش تحصیلی (r=0/293 ، P<0٫01)، انگیزش درونی (r=0٫313 ، P<0٫01) و انگیزش بیرونی (r=0٫204 ، P<0٫05) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به طوری که با افزایش انگیزش تحصیلی، میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 8 درصد از تغییرات متغیر پیشرفت تحصیلی توسط انگیزش تحصیلی قابل تبیین است. لذا باتوجه به اهمیت انگیزش تحصیلی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پیشنهاد می شود برنامه ریزان آموزشی بیش از پیش به مقوله انگیزش توجه نشان داده و زمینه رشد و شکوفایی دانش آموزان را فراهم کنند.
کلید واژگان: انگیزش تحصیلی، پیشرفت تحصیلی، انگیزش درونی، انگیزش بیرونی، دانش آموزان -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر و نقش معلم در فرایند یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش کتابخانه ای از نوع مروری بود و از مقالات و تحقیقات معتبر که در این زمینه انجام شده استفاده شده است. یکی از پدیده های طبیعی مشهود در تمام ساختارهای جوامع انسانی وجود تفاوت است. یک نظام آموزشی سالم، انسانی و کارآمد این تفاوت ها را به شکل طبیعی از توانایی ها و قابلیت ها دریافت و ادراک می کند. وجود تفاوت های فردی در میان دانش آموزان از نظر هوش، شخصیت، استعداد، پیشرفت تحصیلی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و قدرت یادگیری یکی از مهمترین مسایلی است که معلمان در کلاس های درس خود با آن مواجه اند، چرا که معلمان به تجربه دریافته اند که شیوه برخورد با شاگردان مختلف و نیز پیروی از یک روش تدریس خاص نمی تواند برای همه دانش آموزان به طور یکسان مفید باشد. بنابراین معلمان نقش اساسی در فرایند آموزش و پیشرفت دانش آموزان را دارند. معلمانی که وارد مدارس و موسسات آموزش می شوند همیشه اثربخش و واجد مولفه های یک معلم خوب و اثربخش نیستند و در این شرایط نمی توان سرنوشت دانش آموزان را به اتفاق واگذار کرد، بلکه باید به آموزش این معلمان برای کسب این مولفه ها همت گماشت تا به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به عنوان یکی از معیارهای پیشرفت جامعه رسید. تحقیقات نشان می دهد که سهم معلم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پررنگ است، از طرفی استانداردهای حرفه معلمی مهارت هایی است که از آن به دانش محتوایی، روش های معلمی، دانش و مهارت های روش تدریس حرفه ای، منش ها و توانای انجام فعالیت های حرفه ای که با هدف ایجاد تحول در فرایند یاددهی - یادگیری دانش آموزان از طریق ایجاد آمادگی در معلمان طراحی و در کلاس درس اجرا می شود. هنگامی که معلمان در این مهارت ها تخصص و توانایی کافی و لازم را داشته باشند، می توانند از دانش، مهارت ها و تخصص خود در فرایند آموزش استفاده کرده و بدین ترتیب زمینه مساعدی را برای پیشرفت تحصیلی بیشتر دانش آموزان فراهم سازند.
کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان، حرفه معلمی، نقش معلم، یادگیری -
نشریه پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش، پیاپی 63 (شهریور 1402)، صص 141 -156
انگیزه به فرآیندهایی مانند نیاز، شناخت، هیجان، و رویدادهای بیرونی گفته می شود که به رفتار، نیرو و جهت می دهند و رفتار را در جهت یک هدف فعال می سازند. به طور کلی انگیزه به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم می شود. انگیزه درونی، میل و اشتیاق برای انجام کاری حتی بدون پاداش و تشویق بیرونی است که برای فرد، بسیار ارزشمند یا لذت بخش است. اما انگیزه بیرونی تمایل به انجام کاری با پاداش و یا نتیجه خاصی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین معنای تحصیلی و انگیزش درونی و بیرونی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که انگیزش پیشرفت تحصیلی به عنوان یکی از انگیزه های پیشرفت، نیرویی درونی است که یادگیرنده را به ارزیابی همه جانبه عملکرد خود با توجه به عالی ترین معیارها، تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است، سوق می دهد.
کلید واژگان: انگیزه بیرونی، انگیزه درونی، دانش آموزان، پیشرفت تحصیلی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.