جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Runaway Girls » در نشریات گروه « روانشناسی »
تکرار جستجوی کلیدواژه « Runaway Girls » در نشریات گروه « علوم انسانی »-
دوره نوجوانی از حساس ترین و سرنوشت سازترین مراحل زندگی فرد و دوره ی گذر از کودکی به بلوغ وبزرگسالی است. نوجوانی دوره ای سرشار از تغییرات و چالش ها است، که با آگاهی افراد در این دوره می توان زمینه پیشرفت را ایجاد کرد و چالش ها را به فرصت بهینه برای پیشرفت تبدیل کرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش احساس تنهایی و درماندگی روان شناختی در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در دختران نوجوان فراری بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود.جامعه آماری پژوهش دختران مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی شهر اصفهان در نیمه نخست سال 1402بودندو تعداد95نفر به روش نمونه گیری هدفمندانتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب به خود (سانسون، و یدرمن و سانسو، 1998)، پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان (دیتوماسو، برانن و بست ،2004)که شامل 3زیر مقیاس (تنهایی خانوادگی،تنهایی رمانتیک ،تنهایی اجتماعی)،پرسشنامه درماندگی روانشناختی(لاویباند و لاویباند، 1995) که شامل 3زیر مقیاس (اضطراب ،افسردگی ،استرس) بود.
یافته هابه منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. در این مطالعه میانگین سن شرکت کنند گان 95/15 و انحراف معیار 4/1 بود .یافته ها نشان دادکه احساس تنهایی و درماندگی روانشناختی با رفتارهای آسیب به خود رابطه مثبت و معنادار دارد(.(P<0/05 نتایج نشان داد که اختلالاتی روانی از جمله اضطراب ،افسردگی و استرس که در حال حاضر بسیار شایع شده است در نوجوان باعث رفتارهای خودجرحی و آسیب به خود شود از طرفی احساس تنهایی و مخصوصا تنهایی خانوادگی و اجتماعی می تواند باعث اقدام به رفتارهای خود آسیب رسان در نوجوانان باشد به طوری که نوجوانان پس از خودجرحی احساس آرامش می کنند .
کلید واژگان: رفتارهای آسیب به خود, فرار, درماندگی روان شناختی, احساس تنهایی}The purpose of this study was to investigate the role of loneliness and psychological distress in predicting self-harm behaviors in adolescent girls with a history of running away from home. This research was a descriptive and correlational type of research. The statistical population of the current research was girls who referred to the social emergency of Isfahan city in the first half of 2023, and 92 people were selected by purposive sampling. The research tools include the self-harm questionnaire (Sanson, Yederman and Sanso, 1998), the emotional social loneliness questionnaire for adults (DiTomaso, Brannen and Best, 2004) which includes 3 subscales (family loneliness, romantic loneliness, social loneliness), psychological distress questionnaire. Psychological (Laviband and Laviband, 1995) which included 3 subscales (anxiety, depression, stress). In order to analyze the data, Pearson's correlation test and simultaneous regression were used. In this study, the average age of the participants was 15.95 and the standard deviation was 1.4. The findings showed that the feeling of loneliness and psychological distress has a positive and significant relationship with self-harm behaviors (P<0.05). The results showed that Mental disorders such as anxiety, depression, and stress, which are now very common, cause self-harm and self-harm behaviors in teenagers, and on the other hand, feelings of loneliness, especially family and social loneliness, can lead to self-harming behaviors in teenagers. So that teenagers feel calm after self-injury.
Keywords: Psychological Distress, Runaway Girls, Self-Harm Behaviors, Loneliness} -
Although girls' running away from home may seem to be an individual phenomenon at first glance, it is the source of many deviant and anti-social behaviors due to the detrimental consequences it has on social order. The purpose of this study was to compare the effect of training compassion-based techniques and schema therapy cognitive and emotional techniques in reducing loneliness and emotional dysregulation in runaway adolescent girls. In this study, a single subject design was used. The statistical population of the study includes all runaway adolescent girls (age range 12-19) of Hamedan city in 1398 that referred to the Social Emergency Center of Hamedan. The sampling method is purposive sampling. Four girls were selected as the sample based on the study entry and exit criteria and filled out questionnaires of UCLA loneliness scale and difficulties in emotion regulation scale before and after the educational intervention and the data were analyzed using visual charts. The data showed that compassion-based training had a better effect than schema therapy cognitive and emotional techniques in reducing loneliness and emotion dysregulation in runaway girls. Also, the effect of both training methods was also confirmed on reducing loneliness and emotional dysregulation of runaway girls. It is recommended to use these training methods in order to reduce the problems of this group and also to prevent the occurrence of this phenomenon in other adolescent groups.
Keywords: Compassion, schema, loneliness, emotion regulation difficulties, runaway girls} -
فصلنامه خانواده پژوهی، پیاپی 44 (زمستان 1394)، صص 513 -530این مقاله به بررسی مفهوم خانه نزد دختران فراری پرداخته و با مطالعه تجربه زیسته این گروه تلاش شده تا به درکی مناسب از «خانه» نائل گردد و در گسترش دانش پایه موجود در خصوص پدیده دختران فراری نقشی درخور ایفا نماید. مطالعه حاضر به روش پدیدارشناختی و با استفاده از روش کلایزی انجام پذیرفته است. داده ها از طریق مصاحبه با 10 دختر در سن 15 تا 20 سال که مدت زمان زیادی از فرارشان نمی گذشت، جمع آوری گردیده است. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از خانه توسط شرکت کنندگان بود. در اصل، معانی خانه برای آن ها با «نبود» آن مرتبط بوده و هم زمان خانه ایده آل، واقعی، بی خانمانی و خانه جایگزین در ذهن این دختران لانه گزیده و در رفتارهایشان تجلی آن دیده می شود. بودن یا نبودن در این چارچوب، خود منشاء قضاوت هایی در خصوص آنان و شخصیت شان می باشد. در واقع درک معنای خانه به عنوان ساختی ذهنی، بخشی از شخصیت دختران را تشکیل داده و متاثر از هنجارها و ساختارهای غالب اجتماعی است. دخترانی که خارج از «خانه» باقی می مانند به عنوان منحرفان، ناقضان نظم اجتماعی و روسپی برچسب زده می شوند که از تصاویر اجتماعی «زن»، «دختر خوب» و «طبیعی» خارج شده و جامعه آن ها را به عنوان ساختار غیرزنانه و غیرخانگی برساخت می کند. خارج از خانه بودن، خود جواز چنین برچسبی را به تنهایی فراهم می آورد و منشاء مشکلات روانی، جسمانی و اجتماعی دختران فراری خواهد بود.کلید واژگان: دختران فراری, پدیدارشناسی, خانه ایده آل, خانه واقعی, بی خانمانی, خانه جایگزین}This paper analyzes the concept of "home" among runaways and based on the lived experience of this group, we try to achieve a better understanding of "home" to expand the existing base of knowledge about the phenomenon of runaways. Phenomenolo-gical study was undertaken using Colaizzi method. Data were collected through inter-views with 10 girls aged 15 to 20 years shortly after escaping home. Results indic-ated a complex picture of "Home" as reported by participants. In principle, meaning of "home" for them was associated and connected to "absence of it and at the same time the ideal home, real home, homelessness and alternative home are in their mind and can be seen in their behavior. "Being" or "not being" in this context, is the origin of judgments about girls character. Indeed, understanding the meaning of "home" as a mental construct, forms the character of runaway girls and influenced by prevailing social norms and structures.Keywords: Runaway Girls, Phenomenology, Ideal home, Real home, Homelessness, Alternative home}
-
هدفهدف پژوهش حاضر تعیین و مقایسه سبک های فرزندپروری و آسیب های روانی در دختران فراری و عادی بود.روشروش پژوهش پس رویدادی و جامعه آماری شامل 968 دختر فراری در سازمان بهزیستی و امنیت اخلاقی ناجا شهر تهران در سال 1393 بود. به روش نمونه گیری هدف مند 50 نفر از آن ها با کسب رضایت آگاهانه انتخاب و با 50 نفر از دختران مدارس متوسطه که با استفاده از نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شده بودند همتا سازی شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش، فهرست بازبینی علائم مرضی 90 سوالی تجدید نظر شده دراگویتس، لیپمن و کووی (1973) و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1972) بین شرکت کننندگان توزیع و داده ها به روش شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس تک متغیره تحلیل شد.یافته هانتایج نشان داد که آسیب روانی و شیوه های فرزندپروری دختران فراری از منزل و عادی متفاوت است. دختران فراری نسبت به دختران عادی سطح بالایی از آسیب های روانی را داشتند و بیشتر شیوه های استبدادی و سهل گیرانه را تجربه کرده بودند.نتیجه گیریبه نظر می رسد آسیب روانی و سبک های فرزندپروری نامناسب می تواند زمینه ساز فرار دختران از منزل را فراهم و خود فرار زمینه آسیب های بیشتر را ایجاد کند، لذا نیازمند است که در جهت کاهش آسیب های روانی و آموزش سبک های فرزندپروری مطلوب مداخلات لازم صورت گیرد.کلید واژگان: آسیب روانی, سبک های فرزندپروری, دختران فراری}Aim: The purpose of the present study was to evaluate and compare parenting Styles and Psychopathological Dimensions in the runaway and normal girls.Methodthe present study was to based on causal-comparative (EX Post Facto) method. In order to the implementation of Study, From the runaway girls community in Tehran city who were placed in different Welfare centers, 50 people who were placed In the Welfare Organisation and moral security police, After obtaining informed consent, and selected by purposive sampling, were homogenisation with 50 other girls in high schools throughout the city. In the final step, In order to collect research data, Questionnaires SCL 90-R (1972) and parenting style questionnaire Bamrynd (1972) was distributed between the Participants and their data were collected.ResultsThe results showed that the dimensions of Psychopathological and parental style In the girls running away was different from the normal girls (PConclusionIt seems that the psychological damage and poor parenting style can Provides the predisposing girls running away from home And run away more susceptible them to psychological damage, Therefore requires that In the order to reduce the risk of Dimensions of psychological damage and education appropriate Parenting styles, Psychological interventions taken seriously.Keywords: psychopathology, parenting style, runaway girls}
-
هدفهدف پژوهش تعیین رابطه عزت نفس و سلامت عمومی با رفتار پرخاشگرانه دختران فراری بود.روشروش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دختران ساکن در مرکز نگه داری بهزیستی مربوط به دختران فراری شهر کرج به تعداد 500 نفر در سال 1389 بود که 120 نفر از آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامه های عزت نفس کوپر اسمیت 1967، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر 1972 و پرسش نامه کنترل خشم آنتونی استور 1988 بود.یافته هانتایج حاکی از همبستگی منفی بین متغیرهای عزت نفس و سلامت عمومی با ابراز خشم در دختران فراری و برازش خوب داده ها با الگوی ارائه شده بود. ضرائب مسیر نشان داد متغیرهای عزت نفس اجتماعی، تحصیلی، همسالان و متغیرهای علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب و ناکارامدی اجتماعی می توانند ابراز خشم را در دختران فراری پیش بینی کنند.نتیجه گیریاز آن جا که عزت نفس و سلامت عمومی دختران فراری ممکن است به دلیل مشکلات خانوادگی آسیب ببیند و زمینه بروز رفتارهای پرخاشگرانه را در آن ها فراهم آورد، لذا می توان با آموزش مهارت های کنترل خشم، مدیریت استرس و روش های درست حل مساله، زمینه ارتقاء عزت نفس و سلامت عمومی دختران را فراهم و از رفتار پرخاشگرانه فرار آن ها جلوگیری کرد.کلید واژگان: دختران فراری, رفتار پرخاشگرانه, سلامت عمومی, عزت نفس, الگوی ساختاری}Aim: This study aimed to investigate the relationship between self-esteem and mental health with aggressive behavior in runaway girls in Karaj (Iran).MethodsThis study was a descriptive correlational research. Data were collected from 120 runaway girls living under supervision of the state welfare organization of the city of Karaj (N=500) by random. Coopersmith selfesteem inventory 1967, Goldberg's general health questionnaire 1972 and aggression scale of Anthony Storr 1988 were utilized to assess the variables.ResultsThere was a significant negative correlation between self-esteem and anger expression in runaway girls and mental health variable was significantly correlated with anger expression. Furthermore, results of the analysis indicated that the data fitted well with the presented model. The path coefficients showed that the variables of social and educational self-esteem, peers, and variables of somatic symptoms, anxiety, insomnia, social inefficiency can predict anger expression in runaway girls.ConclusionThe results suggest that runaway girls suffer from low self-esteem and mental health due to various factors such as family problems which could lead to aggressive behavior in them. Therefore, skills trainings such as anger management, stress management, and efficient problem solving skills can help them to elevate their self-esteem and mental health.Keywords: aggressive behavior, mental health, runaway girls, self, esteem, structural model}
-
فرایندهای کنترل و ابراز هیجان نقش اساسی در سلامت روانشناختی افراد ایفا می کنند و یکی از عوامل زمینه ساز آسیب شناسی روانی و بیماری های جسمانی مطرح می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی کنترل هیجانی، ابرازگری هیجانی و دوسوگرایی در ابراز هیجان در دختران فراری و بهنجار بود.بر اساس ملاک های ورود و شیوه نمونه برداری در دسترس 50 نفر از دختران فراری انتخاب و پس از همتاسازی با 50 نفر از دختران بهنجار توسط پرسش نامه های کنترل هیجانی (ECQ)، ابرازگری هیجانی (EEQ) و دوسوگرایی در ابراز هیجان (AEQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از واریانس چند متغیری نشان داد که در مولفه های بازداری هیجانی، کنترل پرخاشگری و نشخوار از سبک کنترل هیجانی، میانگین نمرات دختران بهنجار بیشتر از دختران فراری است؛ درحالی که در مولفه کنترل خوش خیم این سبک تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. در هر سه مولفه ابراز هیجان مثبت، ابراز صمیمیت و ابراز هیجان منفی سبک ابرازگری هیجانی، دختران بهنجار در مقایسه با دختران فراری نمرات بالاتری کسب نمودند. همچنین در هر دو مولفه دوسوگرایی در ابراز هیجان مثبت و دوسوگرایی در ابراز استحقاق سبک دوسوگرایی در ابراز هیجان، گروه دختران فراری نمرات بالاتری در مقایسه با دختران بهنجار کسب نمودند. همبسته های رفتاری سبک های کنترل و ابراز هیجان یکی از عوامل مهم خطرساز بزهکاری و بروز پدیده فرار است و تلویحات کاربردی فراوانی در زمینه مداخلات پیشگیرانه و درمان رفتارهای بزهکارانه دارد.
کلید واژگان: بزهکاری, دختران فراری, کنترل هیجانی, ابرازگری هیجانی, دوسوگرایی در ابراز هیجان}The processes that control and express emotions play a fundamental role in mental health. They are discussed the factors underlying psychopathology and physical illness. The present study aim examined emotional control, emotional expressiveness, and ambivalence over emotional expressiveness in runaway and Normal girls. Based on the entry criteria and available sampling, 50 runaway and 50 normal girls selected and then were evaluated by questionnaire including emotional control (ECQ), emotional expressiveness (EEQ) and ambivalence over emotional expressiveness (AEQ).Data analysis using MANOVAshowed that normal girls were higher than runaway girls in the components of emotional inhibition, aggression control, rumination of emotional control style, While groups did not differ in benign control component. Normal girls are higher than runaway girls in positive emotion express, negative emotion express and intimacy of emotional expressiveness. Also runaway girls are higher than normal girls in ambivalence over positive emotions expression and ambivalence over entitlement expressiveness of ambivalence over emotional expressiveness. Behavioral correlates of expression and control styles of emotion are risk factors of delinquency and runaway phenomena, and they have many applications in the field of preventive and therapeutic interventions of delinquency behaviors.Keywords: Delinquency, Runaway Girls, Emotional control, Emotional expressiveness, Ambivalence over emotional expressiveness} -
این پژوهش که با هدف بررسی تفاوت دختران فراری با دختران عادی در استفاده از راهبردهای مقابله ای انجام شد، از نوع پس رویدادی است. برای انجام این پژوهش 37 نفر از دختران فراری را که سازمان های مرتبط در مدت اجرای پژوهش دستگیر کرده و نگهداری می کردند، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. با توجه به میانگین سنی دختران فراری، 37 دختر مجرد ساکن یکی از محلات شهر شیراز که از نظر وضعیت اجتماعی/اقتصادی جزء مناطق متوسط رو به پایین محسوب می شدند، به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (کارور و همکاران، 1989)، پرسشنامه منزلت شغلی همراه با سوالات جمعیت شناختی بر روی آزمودنی ها اجرا گردید. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بین دختران فراری و دختران عادی در استفاده از راهبردهای مقابله ای مساله محور و هیجان محور تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0 P<). به این معنا که دختران فراری نسبت به دختران عادی در رویارویی با تنش، کمتر از راهبردهای مساله محور و هیجان محور استفاده می کردند.
کلید واژگان: دختران فراری, دختران عادی, راهبردهای مقابله ای}The present research was carried out to study the diligence of non-runaway girls in the usage of coping strategies. The type of the research is post hoc. 37 runaway girls, who were incarcerated and kept by relevant organizations, were selected via convenience sampling. Considering the mean age of the runaway girls, 37 single females residing in middle to low socioeconomic neighborhoods in Shiraz, were selected as the control group. The Coping Strategies Questionnaire (Kaver et al., 1989), Occupational Prestige Scale along with a number demographic questions was administered on the participants. The data were analyzed by applying Covariance statistical method. Results showed that there were significant differences between runaway and non - runaway girls in problem- and emotion- oriented coping strategies (P<0.0001). It means that the runaway girls compared with the non-runaway girls, were using less problem- and emotion- oriented coping strategies in facing with stress.Keywords: runaway girls, non, runaway girls, coping strategies} -
پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودکارآمدی برکیفیت زندگی در دختران فراری شهر اصفهان است. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح خط پایه ی چندگانه با شرکت کنندگان استفاده شده است. آزمودنی های این پژوهش سه دختر فراری ساکن در مرکز ارشاد بهزیستی شهر اصفهان هستند، که پس از موقعیت خط پایه، به صورت پلکانی وارد طرح پژوهشی شدند و طی 12 جلسه ی مداخله ی انفرادی، آموزش خودکارآمدی را دریافت کردند و یک ماه پس از پایان مداخله به مدت 2 هفته ی پی در پی تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. ابزار سنجش پژوهش حاضر پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. یافته های این پژوهش بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد مداخله ی مورد نظر در مورد هر سه آزمودنی اثر بخش بوده است(با PND 100% برای دو آزمودنی و 91% برای یک آزمودنی). نتایج پژوهش حاضر همسو با پژوهش های قبلی نشان می دهد که با افزایش خودکارآمدی، کیفیت زندگی افراد بهبود پیدا می کند. بنابراین آموزش خودکارآمدی در این پژوهش موجب افزایش کیفیت زندگی در دختران فراری شده است.
کلید واژگان: خودکارآمدی, کیفیت زندگی, دختران فراری, پژوهش مورد منفرد}objectiv: The present study aims to investigate the effect of self-efficiency training on runaway girls life quality in Isfahan city.MethodThe study has a single-subject method with multiple baseline across participants. The participants was three Isfahan Behzisti center runaway girls which came into the experiment in a stepwise fashion and received 12 individual sessions of self-efficiency training. Afterwards, they were given follow up tests after 2 successive weeks of training. A life quality questionnaire of world healthcare organization was used as data collection method. The results of the data chart analysis based on descriptive statistic's and visual analysis.ResultsResults indices revealed that the intervention has been effective on the three individuals (100% of PND for two individuals and 91% for the other one individual).ConclusionThe results of the present study were compatible with those of previously conducted ones indicating that the life quality of individuals increases along with the increase in self-efficiency. As a result, self-efficiency training in this study increased the life quality of runaway girls under study.Keywords: self, efficiency, quality of life, runaway girls, single, subject research} -
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اختلالات شخصیت در دو گروه دختران فراری و غیر فراری شهر تهران به اجرا در آمد. بدین منظور از بین جامعه آماری دختران فراری مستقر در مراکز نگهداری بهزیستی شهر تهران تعداد 35 نفر دختر فراری به روش نمونه گیری تصادفی و تعداد 35 نفر دختر غیر فراری که از نظر متغیرهای جمعیت شناختی (سن، تحصیلات، محل سکونت و...) با گروه اول (دختران فراری) همتا شده بودند از مدارس شبانه روزی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه اختلالات شخصیت میلون 3 (MCMI- III) بود که ضریب آلفای مقیاس های آن از دامنه 85/ 0 تا 0/97 بدست آمده است. برای آزمون فرضیه از آزمون با مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد اختلال های شخصیت در دختران فراری بیشتر از دختران غیر فراری، است همچنین اختلالات شخصیت مرزی و ضداجتماعی در دختران فراری بیشتر از دختران غیر فراری است. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده مبنی بر اهمیت اختلالات شخصیت و نقش آن در پدیده فرار دختران از منزل با شناسایی هر چه بهتر این اختلالات می توان در کنترل فرار که یک معضل بزرگ جامعه امروز ماست اقدامات پیشگیرانه به عمل آورد.
کلید واژگان: دختران فراری, اختلالات شخصیت, دختران غیرفراری}The aim of this research was to compare personality disorder in two groups of runaway and un-runaway girls. For this aim, we selected 35 runaway girls from Behzisty center of Tehran with random sampling that they were equal in four demographic characters: (age, education, occupation and marital status) with 35 un-runaway girls that they were chosen of Tehran's schools. The research instrument was Millon's Personality Disorder Questionnaire. version 3 (MCMI-III) that the coefficient's alpha of scales is between 0/85-0/97. We used T test to analyze data. The result showed that, personality disorder is more than un-runaway girls. Also, psychosocial and borderline personality disorder is more than un-runaway girls. Therefore, the importance of personality disorder and its role in runaway, it can be useful control and preventive interventions.
Keywords: Runaway girls, Personality disorders}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.