رویکرد رجیو امیلیا
در نشریات گروه علوم تربیتی-
هدف پژوهش حاضر تاثیر کاربست رویکرد رجیو امیلیا بر یادگیری درس علوم تجربی پایه سوم ابتدایی است. این پژوهش به روش شبه-آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل نابرابر صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پایه سوم ابتدائی شهر اندیمشک در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند که از میان آنها دبستان پسرانه مدرس با 100 دانش آموزپایه سوم به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی50 نفر از آنها در دو گروه آزمایش(25 نفر) و کنترل(25 نفر) جایگزین شدند. جمع آوری داده ها با آزمون محقق ساخته درس علوم انجام شد. روایی ابزار توسط معلمان و اساتید تایید و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ865/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم-افزار SPSS انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که رویکرد رجیو امیلیا میزان یادگیری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی در درس علوم را در هر سه سطح واقعیت ها (81/309=F ؛ 001/0=P)، مفاهیم و مهارت های اساسی (67/150=F ؛ 001/0=P)، به-کارگیری آموخته های موقعیت های جدید (26/144=F؛ 001/0=P) و کل (98/279=F؛ 001/0=P) به طور معناداری افزایش داده است. همچنین ضریب اندازه اثر نشان داد که در مجموع 85 درصد تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل مربوط به مداخله آزمایشی یعنی کاربست رویکرد رجیو امیلیا (001/0 <P) است. این مطالعه نشان داد با بکارگیری رویکرد رجیوامیلیا به عنوان رویکردی اکتشافی، تکوینی و سازنده گرا، یادگیری دانش آموزان می تواند در هر سه سطح یادگیری (واقعیت ها؛ مفاهیم و مهارت های اساسی؛ و بکارگیری آموخته ها در موقعیت های جدید) افزایش یابد. لذا بکارگیری و بررسی اثربخشی این رویکرد برای سایر دروس و پایه های تحصیلی دوره ابتدایی پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: رویکرد رجیو امیلیا، یادگیری، درس علوم تجربیThe aim of the current research is to the effect of applying the Reggio Emilia approach on the learning of experimental sciences in the third grade of elementary school. This research was conducted as a quasi-experimental method with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of the research was formed by the third-grade students of Andimeshk City. Among them, the third-grade students of Modares boys' primary school were selected and randomly 50 of them were replaced in two experimental and control groups. The experimental group was inspired by the Reggio Emilia approach and the control group was trained with the usual method for 15 sessions. Data collection was done with the researcher-made test of the science lesson and functional checklist. Teachers and professors confirmed the validity of the tool and its reliability was obtained through Cronbach's alpha test of 0.865. The results of the multivariate covariance analysis showed that the Reggio Emilia approach increased the learning rate of third-grade elementary students in the science course in all three levels of facts, basic concepts, and skills. the use of learning in new situations and the whole has significantly increased. This study showed that by using the Reggio Emilia approach as an exploratory, formative, and constructivist approach, students' learning can increase in all three levels of learning and applying what they have learned in new situations).Therefore, it is suggested to use and check the effectiveness of this approach for other courses and educational levels of the elementary school.
Keywords: Reggio Emilia Approach, Learning, Experimental Science Lesson -
در سه دهه گذشته، گفتمان پیرامون ابتکارات تحول آفرین در نظام آموزشی ایران مورد توجه فراوان پژوهشگران بوده و به تصویب اسناد دولتی متعدد انجامیده است. هم زمان، کاستی های نظام آموزش رسمی حاکم، موجب افزایش گرایش خانواده ها به برنامه های «آموزش جایگزین» شده است؛ برنامه هایی که عمدتا ریشه در رویکردهای غربی دارند. علیرغم هزینه مالی سنگین این گزینه ها، گسترش جهانی و مبانی فکری این برنامه ها برخی خانواده های ایرانی را به پذیرش آن ها ترغیب کرده است. بااین حال، بررسی عناصر فلسفی، روش های آموزشی خاص، بسترهای اجتماعی و ظرافت های فرهنگی نهفته در هر یک از این رویکردها و پیامدهای هر یک برای تربیت کودکانی که در بافت منحصربه فرد جامعه اسلامی ایران رشد می کنند، امری ضروری است. این پژوهش به بررسی مبانی فلسفی سه برنامه برجسته آموزش اوان کودکی - والدورف، مونته سوری و رجیو امیلیا - پرداخته و آن ها را در نسبت با اسناد تحولی نظام آموزشی ایران و فلسفه اسلامی زیرساز آن ها تحلیل می کند. مسئله محوری در این مطالعه، ناهماهنگی بالقوه میان این الگوهای آموزشی جایگزین و تعارضات برخاسته از پیوستن کودکان تربیت یافته در این مراکز به نهادهای آموزشی رسمی است؛ موضوعی که می تواند چالش هایی را در مسیر تربیت آن ها ایجاد کند. این مقاله با بهره گیری از رویکرد کیفی و روش تحلیل تطبیقی، میزان سازگاری این رویکردهای آموزشی با فلسفه اسلامی - با داعیه فلسفه بومی ایران - را بررسی کرده و یافته هایی ارائه می دهد که برای سیاست گذاری آموزشی هوشمندانه در عرصه نظر و عمل حائز اهمیت است. تحلیل حاضر می تواند پیامدهای مهمی برای تربیت همه جانبه کودکانی داشته باشد که در تلاقی ایدئولوژی های آموزشی گوناگون در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران پرورش می یابند.کلید واژگان: آموزش کودکی اولیه، فلسفه اسلامی، رویکرد مونته سوری، رویکرد رجیو امیلیا، رویکرد والدورفOver the past three decades, the discourse surrounding transformative initiatives within Iran's educational framework has engendered significant scholarly interest, leading to the endorsement of numerous governmental decrees. Concurrently, the perceived inadequacies inherent in conventional educational systems have prompted an uptick in familial adoption of “Alternative Education” programs, mainly of Western origin. Despite their associated fiscal burdens, these alternatives' global proliferation and underlying ethos have appealed to certain Iranian families. However, exploring the philosophical elements, specific educational methods, societal contexts, and cultural nuances underpinning each approach and their implications for children residing in the distinct milieu of Islamic Iran remains paramount. This study delves into the philosophical foundations of three prominent Early Childhood Education Programs (ECEP) - Waldorf, Montessori, and Reggio Emilia - juxtaposed against the Iran Education Reform Documents (IERD) and their underpinning Islamic philosophy. Of particular concern is the discordance between these alternative educational paradigms and the imperative for modern children to integrate into formal institutions, highlighting potential educational challenges. Through qualitative inquiry and comparative analysis, the paper endeavors to elucidate the extent of alignment between these diverse educational approaches and Iran's indigenously claimed Islamic philosophy, offering insights vital for informed educational policy-making and practice, with implications for the holistic development of children navigating the intersection of varied educational ideologies within the Islamic Republic's educational landscape.Keywords: Early Childhood, Islamic Philosophy, Montessori Approch, Reggio Emilia Approch, Waldorf Approch
-
هدف پژوهش حاضر، تاثیر آموزش با رویکرد رجیو امیلیا بر تفکر خلاق و کارآفرینی دانش آموزان اول دبستان شهر گرگان می باشد. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع شبه آزمایشی با گروه گواه و آزمایش است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر اول دبستان در سال تحصیلی 1401 تشکیل می دهند. جامعه آماری30 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل قرار داده شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های استاندارد روحیه کارآفرینی بهرام زاده و همکاران(1389) و پرسشنامه استاندارد تورنس(1996) می باشد. ابزار مداخله نیز شامل آموزش با رویکرد رجیو امیلیا در 10 جلسه 60 دقیقه ای بود. تجزیه و تحلیل دادها از طریق آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره(مانکو) با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته ها نشان داد: آموزش رویکرد رجیو امیلیا بر تفکر خلاق و کارآفرینی دانش آموزان پایه اول دبستان شهرگرگان تاثیر مثبت و معناداری دارد.
کلید واژگان: رویکرد رجیو امیلیا، تفکر خلاق، کارآفرینی، آموزش و دانش آموزانThe aim of the current research was the effect of education with the Reggio Emilia approach on the creative thinking and entrepreneurship of primary school students in Gorgan city. The research is applied in terms of purpose and quasi-experimental in terms of method with control and experimental groups. The statistical population of the research is made up of female students of the first elementary school in the academic year of 2023. The statistical population of 30 students was selected by the available sampling method and randomly divided into two groups: 15 in the experimental group and 15 in the control group. Data collection tools include the standard questionnaires of the entrepreneurial spirit of Behramzadeh et al. (2009) and the standard questionnaire of Torrance (1996). The intervention tool also included training with the Reggio Emilia approach in 10 sessions of 60 minutes. Data analysis was done through multivariate analysis of covariance (MANCO) using SPSS software. The findings showed that using the Reggio Emilia approach had a significant impact on the creative thinking and entrepreneurship of the first grade students of Gorgan city Primary School.
Keywords: : Reggio Emilia Approach, Creative Thinking, Entrepreneurship, Education, Students -
هدف این پژوهش مقایسه رویکرد "های اسکوپ" ، رجیو امیلیا و والدروف به منظور ارایه رهنمودهایی برای تربیت معلمان دوره پیش دبستانی در ایران بود. روش تحقیق کیفی تطبیقی و برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها به ترتیب از روش اسنادی و رویکرد بردی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر سه رویکرد تربیتی در مواردی همچون پذیرش توالی و تکالیف رشدی کودک، نقش منحصر به فرد مربی به عنوان راهنما و تسهیل گر؛ پیروی از اصول و مبانی روانشناسی کودک؛ توجه به وجوه جسمی، ذهنی و عاطفی طفل؛ و توجه به اصول و نظریات یادگیری با یکدیگر شباهت دارند. از نظر تفاوت ها، رویکرد «های اسگوپ» بر مولفه های نیازهای ویژه کودک، آموزش دیالکتیکی، وجود مربی حرفه ای و آموزش معکوس تاکید دارد. رویکرد رجیو امیلیا مولفه های چندفرهنگی، تربیت حرفه ای، و توجه به آموزش ضمنی ارزش ها را برجسته می کند ، در حالی که طرفداران رویکرد والدورف بر نقش مولفه های ادغام برنامه درسی، کاربست روش هنری همچون بازی های تخیلی، استفاده از مواد طبیعی در آموزش و معلمان آموزش دیده تاکید می ورزد. یافته های پژوهش حاضر می تواند راهنمای خوبی برای کارشناسان، مدیران و تصمیم گیران حوزه آموزش پیش دبستانی در ایران برای شناسایی و توجه به ویژگی ها و عناصر یک الگوی آموزشی موثر در فراگرد تربیت مربیان پیش دبستانی باشد.
کلید واژگان: رویکرد های اسگوپ، آموزش پیش دبستانی، رویکرد رجیو امیلیا، رویکرد والدورفThe aim of this research was to compare the approaches of High Scope, Reggio Emilia and Waldorf in order to provide guidelines for the training of pre-primary teachers in Iran. The research method is comparative qualitatively using documentary and Bereday methods for data collection and analysis respectively. The research findings showed that all three educational approaches in cases such as acceptance of sequence and child's developmental tasks; unique role of the coach as a guide and facilitator; following the basics and principles of child psychology; attention to the physical, mental and emotional aspects of the child; and attention to the famous principles and theories of learning are similar to each other. In terms of differences, the "high scope" approach emphasize on components of special needs of the child, dialectical education, technical coach and reverse education; Reggio Emilia's approach highlights multicultural components, technical training situation, implicit values and Waldorf's approach persists the components of curriculum integration, artistic method of imaginative play, classroom with natural materials and trained teachers. The findings of the present research can be a good guide for experts, executives and decision makers in the field of preschool education in Iran to identify and pay attention to the characteristics and elements of an effective educational model for the training of preschool teachers.
Keywords: High Scope Approach Pre, primary Education Reggio Emilia Approach Waldorf Approach -
هدف پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی رویکردهای آموزش دوره پیش دبستانی است. در این پژوهش ، مولفه های اهداف، محتوی، روش تدریس، فضای آموزشی و ارزشیابی در رویکردهای رومانتیک، انسان گرا، مونته سوری، والدورف و رجیوامیلیا مورد بررسی و تطبیق قرارگرفته اند. روش گردآوری داده ها، اسنادی و روش تحلیل و ارایه نتایح رویکرد چهار مرحله ای بردی است. در بعد آرمان ها ، همه رویکردها به غنی سازی تصورات کودک از طریق حواس تاکید می ورزند. در بعد فعالیت ها ، کلیه رویکردها بر فرآیند یادگیری و اهداف از پیش تعیین شده برنامه ریزی می شود اگرچه رویکرد های مونته سوری و رجیو امیلیا بیشتر فعالیت ها را به شیوه مسئله محور طراحی می کنند. دیگر یافته پژوهش آشکار ساخت رویکرد مونته سوری، رجیو امیلیا و والدورف به شیوه "پرسش و پاسخ " و عدم انتقال مستقیم مطالب به کودک تاکید می ورزند. هم چنین رویکرد های رجیو امیلیا و والدورف، یادگیری را اساس تعامل کودک و مربی قرار داده و تدریس را فرایند کمک به کودکان برای یادگیری پژوهش و جستجوگری می دانند. در بعد فضا ، همه رویکرد ها تعامل انسان با محیط از طریق حواس را مبنای آموزش خود قرار داده اند. در بعد ارزشیابی، - به جز رویکرد مونته سوری که در آن میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده توجه می شود - سایر رویکردها به استانداردسازی ارزشیابی تاکید ندارند.. با توجه به یافته ها ، پیشنهاد می شود برنامه ریزان درسی ایران برای تدوین یک الگوی مناسب برای آموزش پیش دبستانی بکوشند.کلید واژگان: اوایل کودکی، رویکرد مونته سوری، آموزش پیش دبستانی، رویکرد رجیو امیلیا، رویکرد والدورفThe aim of research was a comparative study of preschool educational approaches. In this research, the components of goals, content, teaching method, educational atmosphere and evaluation in romantic, humanistic, Montessori, Waldorf and Reggio Emilia approaches have been compared. The method of data collection and analysis were documentary and Bereday’s four-step approach respectively. In dimension of goals, all approaches emphasize the enrichment of the child's imagination through the senses. In the activities dimension, all approaches emphasize the learning process. Montessori and Reggio Emilia's approach, more than other approaches, design activities in a more problem-oriented manner. In the Montessori, Reggio Emilia and Waldorf approaches emphasized the question-and-answer method and indirect transmission of material to the child. In particular, the Reggio Emilia and Waldorf approaches have made the learning method the basis of child-teacher interaction, and teaching means the process of helping children learn research. In the dimension of educational atmosphere, human interaction with the environment - through the senses - is the basis of education in all approaches. In the evaluation dimension - with the exception of the Montessori approach which focuses on the extent to which predetermined goals are achieved-, other approaches do not emphasize learning standards and the evaluation is not done in the traditional way. Iranian curriculum planners are encouraged to use the findings of the present study to develop a suitable approach for early childhood educationKeywords: Early Childhood, Montessori Approach, Preschool Education, Reggio Emilia Approach, Waldorf Approach
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
©2000-2025 magiran.com All Rights Reserved.