به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فراشناخت » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «فراشناخت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فرهاد خرمائی*، نیره ذوالفقاری، سید مهدی پورسید
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که از طرح پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 60 نفر از زنان روستایی متاهل شهرستان دهاقان بودند که با گمارش تصادفی، 20 نفر در گروه آموزش سرمایه ی روان شناختی، 20 نفر در گروه آموزش باورهای فراشناخت و20 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. این گروه ها به تصادف در گروه های آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه ی 1ساعته، یک گروه تحت آموزش سرمایه ی روان شناختی و یک گروه هم تحت آموزش باورهای فراشناخت قرار گرفتند. در پایان هر سه گروه به پرسشنامه ی احساس پیوستگی آنتونوسکی (1987) پاسخ دادند. روایی و پایایی ابزار پژوهش برای استفاده در فرهنگ ایرانی رضایت بخش بوده است. نتایج تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) نشان داد که آموزش سرمایه ی روان شناختی و فراشناخت بر احساس پیوستگی تاثیر معنی داری داشته است. بنابراین، می توان از آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش باورهای فراشناخت یا تلفیقی از این دو روش جهت افزایش احساس پیوستگی زنان بهره برد.
    کلید واژگان: احساس پیوستگی, سرمایه ی روان شناختی, فراشناخت, زنان}
    Farhad Khoemaei *, Nayereh Zolfaghari, Seyed Mehdi Poorseyed
    The purpose of the present study was to investigating the effectiveness of psychological capital training and metacognitive beliefs on sense of coherence. The research method was quasi-experimental with post-test design with two experimental groups and one control group. Participants in the study were 60 married rural women in Dehaghan who were randomly assigned to the psychological capital training group and 20 to the metacognitive beliefs training group. At the end, all three groups completed the questionnaire sense of coherence (Antonosky, 1987). The validity and reliability of research tool for use in Iranian culture have been satisfactory. The results of one-variable analysis of variance (ANOVA) showed that both psychological capital training and metacognitive training had a significant effect on the sense of coherence. The results also showed that psychological capital training compared to metacognitive training had more effect on women's level of sense of coherence. Therefore, psychological capital training and metacognitive belief training or a combination of these two methods can be used to increase women's sense of coherence.
    Keywords: Sense Of Coherence, Psychological Capital, Metacognition, Women}
  • محمدرضا نصیری گرمه چشمه، محمد فتحی، مرتضی جاویدپور*
    اهداف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی- فراشناختی بر انگیزه پیشرفت و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری  انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری دبستانی شهر اردبیل که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول تحصیل بودند، است. 40 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو، انگیزه پیشرفت هرمنس و آزمون هوش ریون بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای شناختی- فراشناختی بر انگیزه پیشرفت و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دارای  ناتوانی های یادگیری اثربخش بوده و تاثیر مستقیم و معنی داری دارد (01/0>P) است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی می تواند به بهبود انگیزه پیشرفت و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان کمک کند که این امر خود منجر به افزایش عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می گردد.

    نتیجه گیری

    با توجه به این نتایج از لحاظ کاربردی در محیط های آموزشی در کنار سایر شیوه های افزایش توجه و بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده شود؛ همچنین با آموزش راهبردهای شناختی به دانش آموزان می توان انگیزش خواندن آن ها را افزایش داد

    کلید واژگان: راهبردشناختی, فراشناخت, انگیزه پیشرفت, سرزندگی تحصیلی}
    Mohammadreza Nasiri Garme Cheshme, Mohammad Fathi, Morteza Javidpour *
    Objective

    The present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of teaching cognitive-metacognitive strategies on the motivation to progress and academic vitality of students with learning disabilities.

    Methods

    The research method was an experiment with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the research includes all students with learning disabilities in the elementary school of Ardabil who were studying in the academic year 1401-1402. 40 students were selected by available sampling method and randomly replaced in two experimental and control groups. The research tools included Martin and Marsh Academic Vitality Questionnaire, Colorado Learning Difficulties Questionnaire, Hermans Achievement Motivation and Raven Intelligence Test. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance test.

    Results

    The findings of the research showed that the teaching of cognitive-metacognitive strategies is effective and has a direct and significant effect on the motivation of progress and academic vitality of students with learning disabilities (P<0.01). Based on the findings, it can be concluded that the training of cognitive and metacognitive strategies can help to improve the motivation of progress and academic vitality of students, which in itself leads to an increase in performance and academic progress of students.

    Conclusion

    According to these results, cognitive and metacognitive strategies should be used in educational environments in addition to other methods of increasing attention and improving executive functions in children with learning disabilities. Also, by teaching cognitive strategies to students, it is possible to increase their motivation to read.

    Keywords: Cognitive Strategy, Metacognition, Progress Motivation, Academic Vitality}
  • فرهاد خرمائی*، نیره ذوالفقاری، سید مهدی پورسید
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر بهزیستی روان شناختی زنان متاهل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که از طرح پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده گردید. مشارکت کنندگان در پژوهش به صورت داوطلبانه 60 نفر از زنان روستایی متاهل شهرستان دهاقان بودند که با روش همتاسازی، 20 نفر درگروه آموزش سرمایه ی روان شناختی، 20 نفر در گروه آموزش باورهای فراشناخت و20 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. این گروه ها به تصادف در گروه های آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه ی 1ساعته، یک گروه تحت آموزش سرمایه ی روان شناختی و یک گروه هم تحت آموزش باورهای فراشناخت قرار گرفتند. در پایان هر سه گروه به پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف (1989) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) نشان داد که آموزش سرمایه ی روان شناختی و فراشناخت بر بهزیستی روان شاختی تاثیر معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که بین آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش فراشناخت، از نظر تاثیر بر سطح بهزیستی روان شناختی تفاوت معنادار وجود نداشت. بدین ترتیب با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش باورهای فراشناخت بر بهزیستی روان شناختی اثرگذار بوده است.
    کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی, سرمایه ی روان شناختی, فراشناخت, آموزش, زنان}
    Farhad Khoemaei *, Nayereh Zolfaghari, Seyed Mehdi Poorseyed
    The purpose of the present study was to investigating the effectiveness of psychological capital training and metacognitive beliefs on psychological well-being. The research method was quasi-experimental with post-test design with two experimental groups and one control group. Participants in the study were 60 married rural women in Dehaghan who were randomly assigned to the psychological capital training group and 20 to the metacognitive beliefs training group. At the end, all three groups completed the questionnaire psychological well-being (Ryf, 1989). The validity and reliability of research tool for use in Iranian culture have been satisfactory. Data were analyzed by SPSS-23 software. The results of one-variable analysis of variance (ANOVA) showed that both psychological capital training and metacognitive training had a significant effect on the psychological well-being. The results also showed that there was no significant difference between psychological capital training and metacognitive training in terms of psychological well-being. Thus, according to the research findings, it can be concluded that the training of psychological capital and the metacognitive beliefs have had an effect on the psychological well-being.
    Keywords: Psychological well-being, Psychological Capital, Metacognition, training, Women}
  • نوش آفرین صفری*، محمود اکرامی، حسین حافظی، احمد کریمی دشتکی

    با توجه به اهمیت یادگیری خودگردان برخط ضروری است که بیش از پیش به این موضوع و عوامل پیش بینی کننده آن پرداخته شود. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل علی پیش بینی یادگیری خودگردان برخط براساس فراشناخت با واسطه گری آمادگی یادگیری برخط صورت گرفت. شرکت کنندگان شامل 350 نفر از دانشجویان دوره های برخط در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه های فراشناخت، آمادگی یادگیری برخط و یادگیری برخط خودگردان استفاده شد. برای ارزیابی مدل پیشنهادی از نرم افزار آموس استفاده شد. یافته ها نشان داد که، 1. داده ها با مدل تحقیق برازش دارد؛ 2. فراشناخت، متغیرهای آمادگی یادگیری برخط و یادگیری خودگردان برخط را به صورت مثبت پیش بینی می کند؛ 3. متغیر آمادگی یادگیری برخط قادر است یادگیری خودگردان برخط را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کند؛ 4. فراشناخت از طریق آمادگی یادگیری برخط، تمامی ابعاد یادگیری خودگردان برخط را به صورت معناداری پیش بینی کند. بنابراین و با توجه به نتایج به دست آمده، افزایش آمادگی یادگیری برخط و در پی آن افزایش سطح فراشناخت باعث ارتقای میزان یادگیری خودگردان برخط در دانشجویان دوره های برخط می شود.

    کلید واژگان: یادگیری خودگردان برخط, فراشناخت, آمادگی یادگیری برخط, دوره های برخط}
    Nooshafarin Safari *, Mahmoud Ekrami, Hossein Hafezi, Ahmad Karimi Dashtaki

    This study aimed to propose a causal model to predict self-regulated online learning based on metacognition mediated by online learning readiness. The participants were 350 students of online courses in the academic year 2020-2021 selected by cluster random sampling. The data collection instruments were the Group Metacognitive Scale (GMS), the Online Learning Readiness Scale (OLRS), and the Self-regulated Online Learning Questionnaire. The proposed model was evaluated in Amos software. The results showed that the data fit the research model. Metacognition positively predicted online learning readiness and self-regulated online learning. Online learning readiness significantly and positively predicted self-regulated online learning. Metacognition through online learning readiness significantly predicted all aspects of self-regulated online learning. Therefore, increasing online learning readiness and, consequently, metacognition can improve the level of self-regulated online learning in students of online courses.

    Keywords: self-regulated online learning, metacognition, online learning readiness, online courses}
  • شیدا قربانی، کبری کاظمیان مقدم *، همایون هارون رشیدی

    این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر خودآگاهی شناختی و خودنظم دهی دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان با اختلالات یادگیری شهر اهواز در سال 99-1398 بود و نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز با اختلالات یادگیری بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 8 هفته و 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودآگاهی شناختی ولز  و خودنظم دهی پنتریچ بود. داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیره، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر خودآگاهی شناختی و خودنظم دهی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). به عبارت دیگر آموزش راهبردهای فراشناختی باعث افزایش خودآگاهی شناختی و خودنظم دهی دانش آموزان با اختلالات یادگیری شد. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان راهبردهای فراشناختی را به عنوان یک روش کارا جهت افزایش خودآگاهی شناختی و خودنظم دهی دانش آموزان با اختلالات یادگیری پیشنهاد داد.

    کلید واژگان: اختلالات یادگیری, خودآگاهی شناختی, خودنظم دهی, فراشناخت}
    Shida Ghorbani, Kobra Kazemian Moghadam *, Homayoon i Haroon Rshid

    The purpose of this study was to the effectiveness of metacognitive strategies training on cognitive self-awareness and self-regulation of students with learning disorders. It was a quasi-experimental study with pretest, posttest and control group design. The statistical population of the study included all students with learning disorders in Ahvaz in 2019-2020. The samples of this study consisted of 30 men students with learning disorders who were selected through available sampling and according to inclusion criteria.The experimental group received eight ninety-minute sessions during two months while the control group didn’t receive this intervention during conducting the study. The applied questionnaires in the study included Wales's questionnaire of self-awareness, Pintrich's questionnaire of self-regulation. Data were analyzed using univariate analysis of SPSS version 22 software. The results showed that metacognitive strategies training on cognitive self-awareness and self-regulation of students with learning disorders (p<0/001). According to the findings of the present study, metacognitive strategies training can be suggested as an efficient method in order to incrasing on cognitive self-awareness and self-regulation of students with learning disorders.

    Keywords: learning disorders, metacognitive, self-awareness, self-regulation}
  • فرهاد کاروان*
    تغییر و تحول، بازسازی و بهبود سیستم های آموزشی در آموزش معماری، برای درک فرایند یادگیری همواره مورد توجه متخصصان آموزش معماری بوده است. هدف از این پژوهش، بررسی میزان تاثیر آموزش کارت های شناخت معماری مبتنی بر نظریه گشتالت برفراشناخت و انگاره های ذهنی در فرایند طراحی دانشجویان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های همدان بود. نمونه ای به حجم 40 نفر به شیوه ی در دسترس انتخاب شد. دانشجویان به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه مورد آموزش کارت های شناخت معماری مبتنی بر نظریه گشتالت قرار گرفت. ابزارهای اصلی جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه ی فراشناخت حالتی و مقیاس سنجش انگاره های ذهنی بود.جهت تحلیل داده ها از آزمون کلموگراف اسمیرونف و آزمون لون برای رعایت پیش فرض ها و آزمون کوواریانس چند متغیره و دو متغیره مانکوا به منظور بررسی فرضیه ها محاسبه شد. نتایج نشان داد که آموزش کارت های شناخت معماری مبتنی بر نظریه گشتالت بر فراشناخت دانشجویان موثر بوده و نیز بر پردازش انگاره ذهنی در فرایند طراحی دانشجویان تاثیر گذاشته است. بر اساس نتایج به دست آمده، استفاده از کارت های شناخت معماری می تواند به ارتقای سطح کیفی دانشجویان معماری در طراحی کمک کند.
    کلید واژگان: آموزش گشتالت, آموزش معماری, انگاره ذهنی, فراشناخت, کارت های شناخت معماری}
    Farhad Karvan *
    Changes in architectural education, reconstruction of education and improvement of educational systems to understand the learning process have always been of interest to architectural education professionals. The purpose of this study was to investigate the effect of architectural cognition cards education based on Gestalt theory on metacognition and mental ideas in the design process of students. This research was a quasi-experimental study with pre-test design, post-test with control group. The statistical population included all students of Hamadan Universities. A sample of 40 people was selected by convenience sampling method. Students were randomly divided into experimental and control groups (20 people in each group). The experimental group underwent architectural knowledge cards education based on Gestalt theory for 8 sessions. The main tools for data collection in this study included the State Metacognition Questionnaire and the Mental Ideas Scale. To analyze the data, Smirnov calligraphy test and Leven test were used to calculate the assumptions and multivariate and bivariate MANCOVA analysis of covariance were used. The results showed that architectural cognition cards education based on Gestalt theory has been effective on students 'metacognition and has also been effective on theme design processing in students' design process. The results of this study showed that architectural cognition cards education based on Gestalt theory has an effect on increasing the metacognition of architecture students and thus helps to improve the quality level of architecture students in design.
    Keywords: architectural cognition cards, Gestalt education, Mental Ideas, Architecture education}
  • زینب خانجانی*، متینه نایبی، تورج هاشمی
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش آگاهی واج شناختی از طریق نرم افزار تلفن همراه بر بهبود عملکرد خواندن و مهارت های تنظیم رفتار و فراشناخت در کودکان مبتلابه اختلال یادگیری خاص با اسپسیفایر خواندن بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی، تک آزمودنی بود. براین اساس از بین کودکان واجد شرایط پژوهش 3 کودک مبتلابه نارساخوانی به صورت هدفمند انتخاب شدند و آزمون های وکسلر (WISC-IV؛ وکسلر، 2003) و خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی نوری، مرادی؛ 1384). توسط دانش آموزان و پرسش نامه کارکردهای اجرایی بریف (BRiEF؛ گای، گویا، اسکوییس، کنورثی؛ 2000). توسط والدین کودکان اجرا و تکمیل شد. یافته های پژوهش با استفاده از بررسی چشمی نمودارها، درصد بهبودی و اندازه اثر بررسی شدند. نتایج نشان داد که آموزش آگاهی واج شناختی از طریق نرم افزار تلفن همراه سبب بهبود عملکرد خواندن و بالا رفتن مهارت های فراشناخت و تنظیم رفتار در کودکان دختر مبتلابه اختلال یادگیری خاص با اسپسیفایر خواندن می شود. از دستاوردهای این پژوهش، معرفی نرم افزاری آموزشی مبتنی بر آگاهی واج شناختی و برگرفته از خرده آزمون های آزمون آگاهی واج شناختی است که می تواند به عنوان ابزاری مکمل در بخشی از فرایند درمانی- ترمیمی اختلال خواندن و در جهت بهبود توانایی خواندن و مهارت های فراشناخت و کنترل رفتار دانش آموزان دارای اختلال خواندن مفید واقع گردد.
    کلید واژگان: واج آگاهی, اختلال یادگیری خاص, تنظیم رفتار, فراشناخت, عملکرد خواندن}
    Zeinab Khanjani *, Matine Nayebi, Touraj Hashemi
    The present research aims to investigate the effectiveness of mobile app-based teaching of phonological awareness on reading performance improvement and behavior regulation and metacognition skills in children with a specific learning disorder (SLD) with reading as a specifier. An experimental single-subject research method is applied. Accordingly, three dyslexic children were purposively selected from the research-eligible children, and Wechsler (WISC-IV; Wechsler, 2003) and Reading and Dyslexia (NAMA) (Karami-Nouri, Moradi; 2005) tests were conducted by the students, while the BRiEF executive function questionnaire (BRiEF; Guy, Gioia, Isquith, Kenworthy; 2002) was filled by the children's parents. The research findings were evaluated using visual inspection of the graphs, the improvement percentage, and the effect size. The results indicate that mobile app-based teaching of phonological awareness improves reading performance and enhance metacognition and behavior regulation skills in female children with SLD with reading as a specifier. The research contribution includes the introduction of a phonological awareness-oriented teaching app derived from subtests of the phonological awareness test, which can be beneficial as a supplementary instrument in a part of the reading disorder's restorative-therapeutic process to improve the reading ability and metacognition and behavior regulation skills of children with reading disorder.
    Keywords: Phonological Awareness, specific learning disorder, behavior regulation, Metacognition, reading performance}
  • زهرا فرهادی کشکولی*

    مقدمه و هدف :

    پژوهش حاضر با هدف پیش بینی شادکامی دانش آموزان بر اساس باورهای فراشناختی و خودکار آمدی آنان در مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان فراشبند انجام شد.

    روش شناسی پژوهش: 

    روش تحقیق از نظر بعد هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. وجامعه آماری نیز شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان فراشبند که تعداد دانش آموزان دختر 1650 نفر و دانش اموز پسر 1500 نفر بوده است که جمعا 3150 نفر می باشند . بر اساس روش نمونه گیری در این تحقیق، ازروش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است.که ابتدا از میان مدارس متوسطه دوره اول و دوم ، چندین دبیرستان به صورت تصادفی (6دبیرستان دخترانه و 6 دبیرستان پسرانه) انتخاب گردید. و سپس در هر دبیرستان نیز یک کلاس انتخاب شد. در مجموع از بین کل دانش اموزان دختر وپسر، 197دختر و 149 نفر پسر انتخاب گردید. ابزار این تحقیق پرسشنامه گویه ای، پرسشنامه شادکامی آکسفورد ، پرسشنامه فرا شناخت ولز (1997) و پرسشنامه خودکارآمدی دانش آموز جینگ و مورگان (1999) مورداستفاده قرار گرفته است.

    یافته ها

    نشان داد که رابطه بین شادکامی دانش آموزان با باورهای فراشناختی و خودکارآمدی دانش آموزان معنی دار می باشد. (01/0 >P، 419/52=F)، این مدل 24 درصد واریانس باورهای فراشناخت و خودکارامدی را توجیه می کند. ضرایب نیز نشان داد که باورهای فراشناختی و خودکارآمدی، پیش بینی کننده معنی داری در سطح (01/0 >P) برای شادکامی هستند.

    بحث و نتیجه گیری:

     باورهای فرا شناختی و شادکامی می توانند بطور معنی داری شادکامی دانش آموزان را پیش بینی کنند و سهم فراشناخت در این تحقیق بیشتر می باشد.

    کلید واژگان: شادکامی, خودکارآمدی, فراشناخت}
    Zahra Farhadi Kashkoli *
    Introduction and purpose

    The present research was conducted with the aim of predicting students' happiness based on their metacognitive and automatic beliefs in the first and second secondary schools of Farashband city.

    Research Methodology

    The research method was applied in terms of purpose and descriptive of the correlation type in terms of the type of method. The population also includes all high school students of Farashband city, the number of female students is 1650 and the number of male students is 1500, which is a total of 3150 people. Based on the sampling method in this research, the cluster sampling method was used. First, some high schools were randomly selected from among the first and second period high schools (6 girls' high schools and 6 boys' high schools). And then a class was selected in each high school. In total, 197 girls and 149 boys were selected. The tools of this research are objective questionnaire, Oxford Happiness Questionnaire, Wells Metacognition Questionnaire (1997) and Jing and Morgan Student Self-Efficacy Questionnaire (1999).

    Findings

    It showed that the relationship between students' happiness and metacognitive beliefs and students' self-efficacy is significant. (P>0.01, F=52.419), this model justifies 24% of the variance of metacognition and self-efficacy beliefs. Coefficients also showed that metacognitive beliefs and self-efficacy are significant predictors at the level (P < 0.01) for happiness.

    Discussion and conclusion

    Metacognitive beliefs and happiness can significantly predict students' happiness, and the contribution of metacognition is greater in this research.

    Keywords: Happiness, self-efficacy, metacognition}
  • آذر خزائی*، محمدرضا نیلی، اسمعیل زارعی زوارکی، علی دلاور
    هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوس جهت افزایش فراشناخت و حل مسیله دانش آموزان مقطع ابتدایی و اعتباریابی درونی آن بود. روش پژوهش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی ازنظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامه ای استفاده شد. جمع آوری داده ها در بخش کیفی با تحلیل محتوا از اسناد و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته 9 سوالی لیکرتی انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 91/. محاسبه شد و روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه دو شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی از سال 2000 تا 2020 و در بخش کمی متخصصین در حوزه تکنولوژی آموزشی، روانشناسی تربیتی و مدیریت آموزشی بودند. نمونه آماری جهت تعیین مولفه های الگو تعداد 13 کتاب و 88 مقاله و 4 پایان نامه بودند که به صورت هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت اعتباریابی الگو، تعداد 20 نفر از متخصصان انتخاب شدند. طبق تحلیل محتوای چهار مولفه اصلی و بیست ویک زیر مولفه و هفتاد کد به دست آمد پس از تحلیل محتوا و استخراج کدها، مولفه ها و زیر مولفه ها در قالب الگو مفهومی و روندی ارایه شدند. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی الگو بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارایه شده از اعتبار درونی برخوردار است و اثربخشی لازم را جهت آموزش به دانش آموزان مقطع ابتدایی را دارد.
    کلید واژگان: الگوی آموزشی, یادگیری معکوس, فراشناخت, حل مسئله, دانش آموزان}
    Azar Khazaei *, Mohammadreza Nili, Esmaeil Zareizavaraki, Ali Delavar
    The study is aimed to designing and validating the flipped learning model to in order to improving the metacognition and problem solving on elementary school students. It is used exploratory mixed method, so in qualitative part. It is used inductive content analysis to developing the instructional model and in quantitative part used professional’s survey to internal validating. It is used content analysis and researcher-made questionnaire to collecting the data in qualitative and quantitative method respectively. The questionnaire’s reliability was 0.91 by alpha Cronbach and its content validity was confirmed by content validity ratio (CVR) and content validity index (CVI). The statistical populations were written and electronic resources and documents from 2000 to 2020 and professionals in educational technology and psychology and educational management in qualitative and quantitative part respectively. The samples were 13 books, 88 articles and 4 theses that chosen and analyzed purposively to determining the components of model. It is chosen 20 professionals in order to validating the model. Based on content analysis, it is collected 4 main components. Also, there were 21 sub-components and70code. After content analysis and coding, the components and sub-components is developed as conceptual and procedural model. The result based on professional’s opinion in internal validating showed that the presented instructional model has internal validity and be effective on teaching to students.
    Keywords: instructional model, flipped learning, metacognative, problamsolve, Students}
  • مهسا اعلم الهدی، علی زینالی*

    هدف این پژوهش بررسی مدل خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان: نقش فراشناخت و فراهیجان با میانجیگری یادگیری خودراهبر بود. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 27863 دانش آموز بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد 379 دانش آموز به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای با رعایت نسبت جنسیت، پایه تحصیلی و ناحیه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2002)، سیاهه فراشناخت اونیل و عابدی (1996)، پرسشنامه فراهیجان میتمانسگروبر و همکاران (2009) و مقیاس یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) بودند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از تحلیل مسیر در نرم افزار LISREL-8.8 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که فراشناخت و فراهیجان مثبت بر یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی تحصیلی اثر مستقیم و مثبت، فراهیجان منفی بر یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی تحصیلی اثر مستقیم و منفی و یادگیری خودراهبر بر خودکارآمدی تحصیلی اثر مستقیم و مثبت داشت. همچنین، فراشناخت و فراهیجان مثبت با میانجیگری یادگیری خودراهبر بر خودکارآمدی تحصیلی اثر غیرمستقیم و مثبت و فراهیجان منفی با میانجیگری یادگیری خودراهبر بر خودکارآمدی تحصیلی اثر غیرمستقیم و منفی داشت (05/0>P). بنابراین، برای بهبود خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان می توان برنامه هایی برای افزایش فراشناخت و فراهیجان مثبت و کاهش فراهیجان منفی طراحی و از طریق کارگاه های آموزشی اجرا کرد.

    کلید واژگان: خودکارآمدی تحصیلی, فراشناخت, فراهیجان, یادگیری خودراهبر, دانش آموزان}
    Mahsa Alamolhoda, Ali Zeinali *
    Introduction

    This research aims to study the role of the metacognition and meta-emotion of students' academic self-efficacy with the mediation of self-directed learning.

    Method

    The cross-sectional research method was correlational. The research population was all 27,863 secondary school students in Urmia city in the academic year of 2018-2019. Based on Cochran's formula, 379 students were selected as a sample by cluster sampling method, respecting gender ratio, educational level, and district. The research tools were McIlroy and Bunting's academic self-efficacy questionnaire (2002), O'Neill and Abedi's metacognition inventory (1996), Mitmansgruber et al.'s emotional questionnaire (2009), and Fisher et al.'s self-directed learning scale (2001). Data were analyzed by structural equation modeling using path analysis in LISREL-8.8 software.

    Results

    The findings showed that metacognition and positive meta-emotion have a direct and positive effect on self-directed learning and academic self-efficacy. Negative meta-emotion has a direct and negative effect on self-directed learning and academic self-efficacy. Self-directed learning has a direct and positive effect on academic self-efficacy. Also, metacognition and positive meta-emotion have an indirect and positive effect on academic self-efficacy through the mediation of self-directed learning. Negative meta-emotion through the mediation of self-directed learning had an indirect and negative effect on academic self-efficacy (P<0.05).

    Discussion and Conclusion

    Therefore, to improve students' academic self-efficacy, programs can be designed and implemented through educational workshops to increase metacognition and positive meta-emotion and reduce negative meta-emotion

    Keywords: Academic self-efficacy, Metacognition, Meta-emotion, Self-directed learning, Students}
  • مینا مهبد، فریده یوسفی*
    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم انگیزش در رابطه بین فراشناخت و سرزندگی تحصیلی دانشجویان انجام پذیرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 336 نفر (170 زن و 166 مرد) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز سال تحصیلی 92-93 بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. این پژوهش از نوع همبستگی است، که در آن رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بررسی شد. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش همه شرکت کنندگان مقیاس سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم انگیزش والترز (1999)، و مقیاس آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994) را تکمیل کردند. برای بررسی پایایی ابزارها از روش آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی آن ها از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان دادند که پایایی و روایی ابزارها در حد مطلوب است. به منظور بررسی مدل پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد. فراشناخت به طور مستقیم توانست سرزندگی تحصیلی را پیش بینی کند. همچنین، فراشناخت از طریق واسطه گری راهبردهای تنظیم انگیزش، به طور غیر مستقیم و معنادار نیز سرزندگی تحصیلی را پیش بینی کرد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت فراشناخت از طریق افزایش به کارگیری راهبردهای تنظیم انگیزش دانشجویان می تواند بر سرزندگی تحصیلی آن ها اثر مثبت بگذارد.
    کلید واژگان: دانشجو, راهبردهای تنظیم انگیزش, سرزندگی تحصیلی, فراشناخت}
    Mina Mahbod, Farideh Yousefi *
    This study was conducted aiming to investigate the mediating role of motivational regulation strategy in relationship between metacognition and academic buoyancy. The participants were 336 (170 women and 166 men) undergraduate students from Shiraz University selected by random multistage cluster sampling method. The participants completed three measures: Academic Buoyancy scale (Dehghanizadeh & Hosseinchari, 1391), Motivational Regulation Strategies Inventory (Wolters, 1999), and Metacognitive Awareness Inventory (Schraw & Dennison, 1994). Cronbach alpha coefficient was used to examine the reliability of the Scales. To determine the validity, confirmatory factor analysis was applied. The findings showed the reliability and validity of all instruments were at satisfactory level. The results indicated that the model had a good fitness with the data. Metacognition could predict academic buoyancy in a direct mannar. Moreover, motivational regulation strategy had a mediating role in relationship between metacognition and academic buoyancy. According to this reseach findings, it can be concluded that the metacognition can affect students’ academic buoyancy in a positive manner through increasing use of motivational regulation strategy.
    Keywords: academic buoyancy, Metacognition, Motivational regulation strategies, student}
  • مریم شریف منش، امیر قمرانی*، محمدعلی نادی، ایلناز سجادیان
    هدف

    هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر مداخله آموزش بارشناختی با آموزش فراشناخت بر علایم مشکلات رفتاری درونی شده دانش آموزان بود

    روش

    روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و دو گروه آزمایشی بود. انتخاب نمونه ها هدفمند و انتصاب آنها به گروه ها تصادفی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین نواحی شش گانه آموزش و پرورش ناحیه سه شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب و از بین مدارس ناحیه سه، سه مدرسه انتخاب شدند که تعداد دانش آموزان 320 نفر بودند. سپس با اجرای سیاهه رفتاری کودک آخنباخ بر این دانش آموزان و کسب نمره یک انحراف بالاتر از میانگین، در این سیاهه، به روش نمونه گیری هدفمند 45 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (آموزش بارشناختی و آموزش فراشناخت) و یک گروه کنترل (بدون مداخله آموزشی) گمارده شدند. سپس به معلمان گروه های آزمایشی آموزش های لازم در زمینه بار شناختی (گروه اول آزمایشی) و فراشناخت (گروه دوم آزمایشی) داده شد. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری به دست آمد.

    یافته ها

     نتایج پژوهش نشان داد آموزش بارشناختی و آموزش فراشناخت بر کاهش علایم دانش آموزان دارای مشکلات درونی شده تاثیر داشته است (در زمینه تفاوت بین اثربخشی آموزش بارشناختی و آموزش فراشناخت نتایج پژوهش نشان داد که در کاهش علایم دانش آموزان دارای مشکلات درونی شده، تاثیر آموزش بارشناختی بیشتر بوده است).

    نتیجه گیری

     براساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که از آموزش بارشناختی و کاربرد آن در تدریس به وسیله معلمان برای کاهش علایم مشکلات رفتاری درونی شده دانش آموزان استفاده شود. همچنین با توجه به ماهیت سلسله مراتبی آموزش های بارشناختی به برنامه ریزان آموزشی پیشنهاد می شود که استفاده از یافته های این پژوهش در جهت تجدید نظر در برنامه های درسی دانش آموزان را مد نظر قرار دهند.

    کلید واژگان: بارشناختی, فراشناخت, مشکلات رفتاری درونی شده}
    Maryam Sharifmanesh, Amir Ghamarani*, Mohammadali Nadi, Ilnaz Sajjadian
    Objectives

    The purpose of this study was comparing the effect cognitive load and meta-cognition intervention on the symptoms of internalized behavioral problems in first-grade female high school students.

    Method

    This was a quasi-experimental study with pre-test and post-test design with control group and two experimental groups. The research population included all high school first grade girl students in Isfahan. Then the teachers of the cognitive and metacognitive groups were trained. For sampling, at first, three schools were randomly selected by multistage random sampling method from among the six education districts in the city. Then three schools were selected from District three with a total of 320 students. Then, using the Achenbach’s child behavior checklist, 60 students were selected through purposeful sampling and were randomly assigned to two experimental groups (cognitive load training and metacognitive training) and one control group (without educational intervention). The data were analyzed using multivariate covariance analysis (MANCOVA).

    Results

    It was revealed that cognitive load training and metacognitive training had a significant effect on decreasing the symptoms of students with internalizing problems. However, cognitive load training was more effective in reducing the students, internalized behavioral problems Comparing to meta-cognitive training.

    Conclusion

    The research findings showed that cognitive load training and its use in teaching by teachers can be used to reduce the symptoms of students with internalized behavioral problems. There was a difference between the marks of the symptoms of students with internalized problems between the cognitive load and control groups and between the metacognitive and control groups. In other words, metacognitive education affected the symptoms of students with internalized problems. In addition, teaching cognitive load and metacognitive learning were able to reduce the symptoms of students with internalized problems. The difference between the marks of the students' symptoms with internalized problems in the control and metacognitive education groups was significant, which in the favor of the students in the cognitive load group. Based on the findings of this study, homework-related education in cognitive load has an easy-to-difficult hierarchy that can improve anxiety and stress symptoms in students with internalized behavioral problems. Educational planners are suggested to use the findings of this study to promote the mental health of these students in their executive programs.

    Keywords: Cognitive load, Meta-cognition, Internalized behavioral problems}
  • سید عدنان حسینی*
    هدف

    مجهز بودن به راهبردهای فراشناختی ازجمله مباحثی است که امروزه در حوزه روان شناسی عملکرد تحصیلی و شغلی بسیار بدان پرداخته می شود و حرفه معلمی نیز از این قاعده مستثنا نیست. ازاین رو انجام تحقیقاتی علمی در حوزه فراشناخت تدریس معلمان ضروری به نظر می رسد و برای این کار وجود ابزار مناسب، شرط و گام اولیه است. بر این مبنا هدف اساسی پژوهش حاضر ترجمه و اعتباریابی سیاهه راهبردهای فراشناختی معلم(TMI) در میان معلمان شهر سنندج و فراهم کردن زمینه ای برای سنجش گستره ای از آگاهی های فراشناختی معلمان کشور بود.

    روش

    طرح پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بود. برای این کار 284 نفر از معلمان دوره های ابتدایی و متوسطه اول شهر سنندج به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و به سوالات ابزار در مورد راهبردهای فراشناخت تدریس جواب دادند. روایی داده ها با تحلیل عاملی تاییدی و روایی ملاکی سنجش شده و پایایی داده ها با روش های آلفای کرانباخ و باز آزمایی موردبررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد ساختار عاملی تعیین شده برای ابزار برازش قابل قبولی با داده ها دارد و شاخص های نیکویی برازش، مدل را پشتیبانی می کنند. بعلاوه بررسی روایی ملاکی با سیاهه آگاهی فراشناختی (MAI) هم نشان از روایی مناسب ابزار داشت. بررسی پایایی نشان داد ضرایب آلفای زیر مقیاس های ابزار از 70/0 تا 89/0 متغیر هستند که نشانگر همسانی درونی مناسب آن است. اجرای بافاصله ابزار هم نشان از پایایی باز آزمایی بالای ابزار داشت. با این یافته ها به نظر می رسد این سیاهه می تواند ابزار مناسبی برای سنجش فراشناخت تدریس معلمان ایرانی در مقاطع مختلف تحصیلی باشد.

    کلید واژگان: روایی, پایایی, فراشناخت, تدریس, معلمان}
    Seyed Adnan Hosseini *
    Aim

    The concept of metacognition was introduced by Flowell in the 1970s. He defined metacognition as "having knowledge (cognition) and the ability to understand, control and use this knowledge or cognition properly". Metacognition can generally be defined as an individual's awareness of his cognitive skills and his ability to monitor and control his cognition. Researchers distinguish between two main components of metacognition, namely metacognitive knowledge and metacognitive regulation. Metacognitive knowledge is the information that a person has about their cognition and learning strategies. Today's accepted theories of metacognitive knowledge encompasses three categories of knowledge: expressive knowledge (knowledge of things), procedural knowledge (knowledge of how to do it), and conditional knowledge or situational knowledge (knowledge of why and when to do it). But metacognitive regulation refers to the steps that an individual takes to regulate and refine the process of cognitive activity development, taking into account the curriculum and current or intended outcomes of learning. Although a relatively large number of metacognitive regulation skills have been described in the research literature so far, three concepts have been frequently mentioned: design or planning, monitoring, and evaluation.Being equipped with metacognitive strategies is one of the topics that is widely discussed in the field of academic and professional performance psychology today, and the teaching job is no exception to this rule. The teacher's metacognitive knowledge of the teaching, refers to strategies and techniques in teaching that are used in educational situations and in order to achieve teaching goals. Teachers' knowledge of what they know about their teaching is the starting point for a change in the development of the teaching profession, and research acknowledges that the teacher teaching metacognition can have a profound effect on the teacher teaching and student learning process.Given that the subject of teachers' metacognitive awareness is a new field for research and has been less studied, conducting scientific research in this field is important, and to do this, the existence of appropriate tools is a prerequisite and initial step. But, a review of the global research shows that so far little effort has been made to develop a special tool for measuring teachers' metacognitive knowledge of teaching. based on this, Jiang, Ma & Gao (2012) developed a tool called the Teachers' Metacognition Questionnaire. For this, They first reviewed the research literature related to the definitions and structure of metacognition and developed a three-component model of teachers' metacognition. The first component, the teacher's metacognitive knowledge, included personal knowledge, homework knowledge, and strategies knowledge. The second component was the teacher's metacognitive experiences and refers to those emotional experiences that are related to the teacher's cognitive activity in teaching. The third component was the teacher's metacognitive skills, which includes four sub-components: planning, monitoring, evaluating, and modifying teaching activities. After considering these theoretical foundations, they built the initial version of the tool and implemented it in two separate studies. Finally, after modifying the tool, the validity and reliability of the 28-item version were confirmed by identifying a general factor (teacher teaching metacognition) and 6 subscales including: 1- Teacher metacognitive experience, 2- Metacognitive knowledge about themselves, 3- Metacognitive knowledge about pedagogy, 3- Teacher metacognitive planning, 5- Teacher metacognitive monitoring, 6- Teacher metacognitive reflection. The same research gap exists in Iran, and so far no tool has been translated, made, or validated to measure the metacognitive awareness of teachers in the country. Therefore, the main purpose of this study was to introduce the Teacher Metacognitive inventory (TMI) and translate and validate this tool in order to assess its usability among Iranian teachers and provide a basis for measuring a range of metacognitive knowledge of teachers in the country.

    Method

    The method of the present study was a survey research. The statistical population of the study included all primary and high school teachers in Sanandaj. For sampling, 284 (121 primary school teachers and 163 high school teachers) were selected by cluster random sampling as the research sample. Due to the fact that tool makers have validated its factors using exploratory factor analysis, In this study, confirmatory factor analysis and criterion validity were used to evaluate the validity of the inventory. Cronbach's alpha method and test retest method were used to evaluate the reliability of the inventory.

    Results

    Finally, the data were analyzed using AMOS 18 and SPSS 22 statistical software.The results of the validity test using confirmatory factor analysis showed that the data are consistent with the model and factor structure determined by its makers and the model shows a good fit with the data. In addition, the study of criterion validity with Metacognitive Awareness Inventory(MAI) showed that there is a significant correlation between the subscales of these two instruments, which indicates the appropriate criterion validity of the instrument. In the reliability test, Cronbach's alpha coefficients obtained for its various subscales ranged from 0.75 to 0.82, which indicates the high internal consistency of the inventory subscales. The reliability coefficient of the retest obtained for different subscales as well as the whole inventory also showed that this instrument has a high retest ability to run on the sample of Iranian teachers.

    Discussion

    Findings of this study are very important in research and educational activities related to metacognitive learning and teaching. Firstly, the present results are useful for helping teachers to create a more effective interaction between learning and teaching. Secondly, this questionnaire plays an important role in helping teachers identify their strengths and weaknesses in teaching activities. Thirdly, the availability of such a multidimensional metacognitive scale may have important practical implications for more specific teacher training. In general, validation of this inventory in Iran, in addition to providing the opportunity to measure and describe the level of teachers' teaching metacognition in various dimensions of metacognitive experiences, metacognitive knowledge about themselves and their pedagogy, planning, monitoring and metacognitive reflection during educational activities and teaching , can provide the basis for further research to determine the important variables related to teaching metacognition and finally design effective interventions and applications to improve the metacognitive abilities of Iranian teachers.

    Keywords: Validity, reliability, Metacognition, Teaching, teachers}
  • مهسا اعلم الهدی، علی زینالی*
    هدف این پژوهش تعیین نقش فراشناخت، فراحافظه و فراهیجان در پیش بینی یادگیری خودراهبر دانش آموزان بود. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 400 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش سیاهه فراشناخت اونیل و عابدی (1996)، پرسشنامه فراحافظه ترویر و ریچ (2002)، پرسشنامه فراهیجان میتمانسگروبر و همکاران (2009) و مقیاس یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که فراشناخت، فراحافظه و فراهیجان مثبت با یادگیری خودراهبر رابطه مثبت و معنادار و فراهیجان منفی با یادگیری خودراهبر رابطه منفی و معنادار داشت. همچنین، متغیرهای فراشناخت، فراحافظه و فراهیجان به طورمعناداری توانستند 8/40 درصد از تغییرات یادگیری خودراهبر دانش آموزان را پیش بینی کنند و در این پیش بینی نقش فراحافظه بیشتر از سایر متغیرها بود (01/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برای بهبود یادگیری خودراهبر دانش آموزان می توان برنامه هایی برای افزایش فراشناخت، فراحافظه و فراهیجان مثبت و کاهش فراهیجان منفی طراحی و از طریق کارگاه های آموزشی آنها را اجرا کرد.
    کلید واژگان: فراشناخت, فراحافظه, فراهیجان, یادگیری خودراهبر}
    Mahsa Alamolhoda, Ali Zeinali *
    The aim of this research was determine the role of metacognition, metamemory and meta-emotion in predicting students' self-directed learning. The research method was cross-sectional from type of correlation. The research population was all high school students of Urmia city in the 2019-2020 academic years. The research sample was 400 students who were selected by multi-stage cluster sampling method. The research tools were the O'Neill & Abedi metacognition inventory (1996), Troyer & Rich metamemory questionnaire (2002), Mitmansgruber & et al meta-emotion questionnaire (2009) and Fisher & et al self-directed learning scale (2001). Data were analyzed by Pearson correlation coefficient and multiple regression with enter model methods in SPSS-19 software. The findings showed that metacognition, metamemory and positive meta-emotion had a positive and significant relationship with self-directed learning and negative meta-emotion had a negative and significant relationship with self-directed learning. Also, the variables of metacognition, metamemory and meta-emotion significantly could predicted 40.8 percent of variance of students' self-directed learning and in this predicting the role of metamemory was higher than other variables (p < 0.01). According to the results of the present study, to improve students' self-directed learning, can be designed programs to increase metacognition, metamemory and positive meta-emotion and decrease negative meta-emotion and implement them through workshops.
    Keywords: Metacognition, Metamemory, meta-emotion, self-directed learning}
  • باقر سرداری*
    پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای فراشناخت بین کارکردهای اجرایی و یادگیری خودتنظیم در دانش آموزان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر ماکو به تعداد 5000 نفر بود. از این جامعه، تعداد 370 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای با استفاده از فرمول اسلووین انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون های دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST)، خود تنظیمی برای یادگیری (MSLQ) و باورهای فراشناختی (MCQ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که مسیر مستقیم از کارکردهای اجرایی به یادگیری خودتظیم، و باورهای فراشناختی، و مسیر مستقیم از باورهای فراشناختی به یادگیری خودتنظیم از نظر آماری معنی دار بودند. همچنین، کارکرد اجرایی بصورت غیرمستقیم از طریق فراشناخت به شیوه منفی یادگیری خودتنظیم را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج می توان مطرح ساخت که کارکردهای اجرایی بطور مستقیم و همچنین به صورت غیرمستقیم از طریق فراشناخت نقش مهمی در یادگیری خودتنظیم دانش آموزان دارد.
    کلید واژگان: کارکردهای اجرایی, یادگیری خودتنظیم, فراشناخت}
    Bagher Sardari *
    The aim of this study was to determine the mediating role of metacognition between executive functions and self-regulated learning in students. This research was a correlation study using structural equation analysis. The statistical population of the study included all junior high school students in Mako city of 5000 people. From this population, 370 people were selected by stepwise cluster sampling using Sloven formula. Data collection tools included Wisconsin Card Classification Test (WCST), Self-Regulated Learning (MSLQ), and Metacognitive Beliefs (MCQ). Data analysis was performed using Pearson correlation and structural equation analysis. Data analysis showed that the direct path from executive functions to self-regulated learning, and metacognitive beliefs, and the direct path from metacognitive beliefs to self-regulated learning were statistically significant. Also, executive function indirectly predicts self-regulated learning through metacognition (p <0.05). According to the results, it can be argued that executive functions directly and also indirectly through metacognition play an important role in students' self-regulated learning
    Keywords: executive functions, self-regulated learning, Metacognition}
  • وحید نوروززاده، اسماعیل سلیمانی*

    هدف این پژوهش بررسی مدل معادلات ساختاری آگاهی فراشناختی، خودکارآمدی و انگیزه تحصیلی با نگرش به درس ریاضی: با آزمون نقش واسطه ایی اضطراب ریاضی در مبتلایان به LD بود. روش پژوهش مطالعه همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص پایه های چهارم تا ششم ابتدایی استان آذربایجان شرقی بود که در نیم سال اول سال تحصیلی 97-1396 مشغول تحصیل بودند. نمونه آماری مطالعه حاضر شامل 213 دانش آموز دارای اختلال یادگیری خاص از بین جامعه آماری بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامه های اضطراب ریاضی، نگرش به ریاضی، انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و پرسشنامه آگاهی فراشناختی از راهبردهای مطالعه پاسخ دادند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین نگرش به ریاضی با آگاهی فراشناختی؛ بین خودکارآمدی تحصیلی با نگرش به ریاضی؛ بین نگرش به ریاضی با انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین بین اضطراب ریاضی با آگاهی فراشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، انگیزش تحصیلی درونی و بیرونی، ادراک از نگرش معلم و نگرش به ریاضی رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین آزمون بوت استراپ نرم افزار AMOS نشان داد مسیرهای غیرمستقیم راهبردهای فراشناختی به نگرش به درس ریاضی از طریق اضطراب ریاضی؛ انگیزه تحصیلی به نگرش به درس ریاضی از طریق اضطراب ریاضی و خودکارآمدی تحصیلی به نگرش به درس ریاضی از طریق اضطراب ریاضی دارای برازش می باشد.

    کلید واژگان: فراشناخت, خودکارآمدی, انگیزه تحصیلی, نگرش به درس ریاضی, اضطراب ریاضی, اختلال یادگیری خاص}
    V .Nourozzade, E. Soleimani *

    The purpose of this study was to examine the structural equation model of met cognitive awareness, self-efficacy and academic motivation with an attitude toward mathematics: by mediating the role of math anxiety in patients with LD. The method of this study was correlation of structural equation model. The statistical population of the present study included all students with special learning disorder were selected from the 4th to 6th grades of East Azarbaijan province who were studying in the first half of the academic year of 2017-18. The statistical sample included 213 students there was a specific learning disorder among the statistical community which were selected using simple random sampling method and responded to math anxiety questionnaires, attitude toward math, academic motivation, academic self-efficacy and meta-cognitive awareness questionnaire. The results of Pearson correlation coefficient showed there is a positive and significant relationship between the attitudes toward mathematics and met cognitive awareness; between academic self-efficacy and attitude towards math; there is a positive and significant relationship between attitudes toward math with academic motivation. Also there is a significant negative relationship between mathematical anxiety with met cognitive awareness, academic self-efficacy, internal and external educational motivation, perception of teacher's attitude and attitude toward mathematics. Also, the AMOS software bootstrap test was shown It is fitted Indirect directions of meta-cognitive strategies to attitude; academic motivation toward attitude toward mathematical lesson and academic self-efficacy toward attitude toward mathematics through math anxiety.

    Keywords: metacognition, self-efficacy, Academic motivation, Attitude towards mathematics, Mathematical anxiety, special learning disorder}
  • سید محمدرضا علوی زاده*، جهانشاه محمدزاده، سمیه انتظاری، گابریله کازلی

    اختلال قماربازی یک اختلال اعتیادی است که به اندازه ی دیگر اختلال های اعتیادی مورد توجه قرار نگرفته است، از این روی ابزارهای روانسنجی مرتبط با تشخیص و درمان این اختلال محدود است. هدف این پژوهش هنجاریابی پرسشنامه ی فراشناخت های قماربازی در میان دانشجویان بود. شرکت‎کنندگان در این پژوهش 99 نفر (58 زن و 41 مرد) دانشجوی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بودند که به روش نمونه گیری گوی برفی انتخاب شده بودند. شرکت کنندگان فرمت اینترنتی پرسشنامه ی فراشناخت-های قماربازی و چک لیست اختلال قماربازی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که این پرسشنامه دارای خصوصیات روانسنجی مناسبی است. پایایی این پرسشنامه با همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ 85/0، به روش دونیمه‎سازی 84/0 به دست آمد؛ پایایی ترکیبی برای مولفه های فراشناخت های مثبت و منفی نیز به ترتیب 86/0 و 84/0 به دست آمد. روایی این پرسشنامه به صورت روایی ملاکی با چک لیست اختلال قمار برای مولفه های فراشناخت های مثبت و منفی 58/0 و 72/0 بود. روایی سازه 95/0، روایی افتراقی در دامنه ی 72/0 تا 93/0 به دست آمد؛ روایی همگرا برای زیرمقیاس های فراشناخت های مثبت و منفی 56/0 و 52/0 و همچنین تک بعدی بودن نشانگرها مورد تایید قرار گرفت؛ و در نهایت فرم 10 سوالی با مدل دو مولفه ای این پرسشنامه با توان پیش بینی 95/0 تایید شد. بر اساس یافته های این پژوهش، پرسشنامه ی فراشناخت های قماربازی یک ابزار استاندارد است که در پژوهش و عمل می تواند مورد استفاده ی پژوهشگران و متخصصان روان شناسی بالینی ای قرار بگیرد که با اختلال قماربازی درگیرند.

    کلید واژگان: اختلال اعتیادی, اختلال قماربازی, فراشناخت, پرسشنامه‎ی فراشناخت های قماربازی}
    Seyed Mohammadreza Alavizadeh *, Jahanshah Mohammadzadeh, Somaye Entezari, Gabriele Caselli

    Gambling disorder (GD) is an addictive disorder that is not considered as much as other addictive disorders, and therefore psychometric instruments to diagnosis and treat of GD are limited. The purpose of the present study was to standardize the metacognition about gambling questionnaire (MGQ) among university students. The participants in this study were 99 (58 females and 41 males) undergraduate and postgraduate students who were they selected via snowball sampling. Participants completed an online Persian format of the MGQ and the GD checklist. The results have indicated that this questionnaire has good psychometric properties. The reliability of this questionnaire with internal consistency of Cronbach's alpha was 0.85, and the split-half was 0.84; the composite reliability for positive and negative metacognitive sub-scales were 0.86 and 0.84, respectively. The validity of this questionnaire was as a criterion validity with the GD checklist for positive and negative metacognitive sub-scales of 0.58 and 0.72, respectively. The construct validity was 0.95, and the discriminant validity was in the range of 0.72 to 0.93; in addition, the convergent validity for positive and negative metacognitive sub-scales, respectively, were 0.56 and 0.52, respectively; and finally the unidimensionality of markers was confirmed. Finally, the 10-question form was confirmed by the two-component model of the questionnaire with a prediction power of 0.95. Based on these findings, the MGQ is a standard instrument that can be used in research and practice by clinical psychologists and researchers involved in gambling disorder.

    Keywords: addiction disorders, gambling disorder, Metacognition, metacognition about gambling questionnaire}
  • محمد اصل محمد علیزاد، حمید طاهر نشاط دوست*، هوشنگ طالبی، احمد عابدی
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله در خودتنظیمی بر بهبود مولفه های شایستگی تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهر تبریز بوده است. جامعه این تحقیق، شامل دانش آموزان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 96-97 بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 94 دانش آموز در آن مشارکت داشته اند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری (MSLQ) و پرسشنامه محقق ساخته شایستگی تحصیلی براساس مدل انگیزش و شایستگی تحصیلی (مک گرو، 2013) بوده است. روایی پرسشنامه شایستگی تحصیلی، با انجام تحلیل عامل اکتشافی و مقدار پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس کلی شایستگی 92/0 به دست آمد. روش تحقیق حاضر نیز روش نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و با مطالعه پیگیری سه ماهه است. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان می دهد در ارتقای شایستگی تحصیلی، عامل مداخله معنی دار بوده (008/0) ولی اثرجنسیت معنی دار نبوده است. عامل مداخله در زیرمقیاس جهت گیری نسبت به خود در سطح (008/0) و در زیرمقیاس جهت گیری نسبت به یادگیری در سطح (01/0) اثر معناداری داشته است. در زیرمقیاس جهت گیری نسبت به دیگران، اثر مداخله و جنسیت هیچ کدام معنی دار نبودند. درمجموع، نتایج تحقیق حاکی از اثربخشی معنادار آموزش خودتنظیمی در ارتقای شایستگی تحصیلی دانش آموزان است؛ ولی چون این مداخله در زیرمقیاس جهت گیری نسبت به دیگران تاثیر معنادار نداشت، در این زمینه باید راهکارهای آموزشی و مداخلات دیگری را اجرا کرد و آزمود.
    کلید واژگان: خودتنظیمی, یادگیری, شایستگی تحصیلی, فراشناخت, دانش آموزان}
    Mohammad A. Mohammad Alizad, Hamid Taher Neshat Doost *, Houshang Talebi, Ahmad Abedi
    The purpose of the present study was to investigate the effectiveness of self-regulation intervention on improving the components of academic competence of male and female high school students in Tabriz. The study population consisted of all students studying in academic year 2017-18. The multi-stage cluster sampling was employed to select 94 students participating in the study. The research tools included a questionnaire of self-regulatory learning (MSLQ) and a researcher-made academic competenc questionnaire (based on McGrew's Model of Motivation and Academic Competenc, 2013). The validity of the academic competency questionnaire was obtained through exploratory factor analysis and its reliability was calculated using Cronbach's alpha coefficient at 0.92. The method of this study was a semi-experimental pre-test-post-test with a control group and a follow-up study after 3 months. Data analysis was conducted using variance analysis through repeated measures, Results showed that intervention factor had a significant effect on developing academic competence (0/008), but the effect of gender was not significant. Intervention factor had a significant effect on subscales of orientation towards self (0.008) and Orientation towards learning (0.01). Furthermore, in the subscale of orientation toward others, neither intervention (0.08) nor gender (0.88) were significant. Overall, the results of the study indicated that self-regulated education had a significant effect on developing students' academic competence, however, since this intervention did not prove to be significant on the subscale of orientation towards others, it is recommended that further educational strategies and interventions be implemented and tested in this area.
    Keywords: self-regulation, Learning, academic competence, Metacognition, students}
  • سمیرا فرزین، کاظم برزگر بفرویی*، مریم زارع

    هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی و برازش مدلی علی از روابط بین راهبردهای فراشناختی خواندن و تاخیر در رضامندی تحصیلی بر تفکر انتقادی دانشجومعلمان شیراز است. طرح پژوهش در این مطالعه، توصیفی-همبستگی است. بدین منظور نمونه ای به حجم 234 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای از بین دانشجومعلمان شیراز انتخاب و به وسیله پرسشنامه های راهبرد های فراشناختی خواندن مختاری و ریچارد (2002)، تاخیر در رضامندی تحصیلی بیمبنتی و کارابنیک (1998) و تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب فاسیون و فاسیون (1990) ارزیابی شده است. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد مدل پیشنهادی، برازنده داده هاست. هم چنین راهبرد فراشناختی حل مسئله و تاخیر در رضامندی تحصیلی بر تفکر انتقادی، راهبرد فراشناختی کلی، حمایتی و حل مسئله بر تاخیر در رضامندی تحصیلی و تاخیر در رضامندی تحصیلی بر تفکر انتقادی تاثیر مستقیم معنادار دارند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد ارتقای راهبردهای فراشناختی خواندن و تاخیر در رضامندی تحصیلی در افزایش تفکر انتقادی نقش دارند. بنابراین براساس نتایج مدل پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود مسئولان آموزشی، تدوین و اجرای برنامه ها و کارگاه های آموزشی مهارت حل مسئله و تاخیر در رضامندی تحصیلی برای ارتقای تفکر انتقادی دانشجویان را بیش ازپیش در نظر گیرند.

    کلید واژگان: تفکر انتقادی, فراشناخت, تاخیر در رضامندی تحصیلی, دانشجومعلمان}
    Samira Farzin, Kazem Barzegar Bafrooyi *, Maryam Zare

    The study aims at designing and offering a causal model for the relationship between metacognitive reading strategies and academic delay of gratification on Shiraz student- teachers' critical thinking. The research is of descriptive- correlational kind. The research samples included 234 student-teachers selected through single-stage cluster sampling method in Shiraz City. Data was gathered using metacognitive reading strategies (Mokhtari and Richard, 2002), academic delay of gratification (Bembenutty and Karabenick, 1998) and California critical thinking (Facione and Facione, 1990) questionnaires. Data was analyzed by path analysis. The results showed that the proposed model fit the data. It was also concluded that academic delay of gratification and problem solving metacognitive strategy have a significant impact on critical thinking. The impact of metacognitive, supportive and problem-solving strategies on academic delay of gratification was also positive and significant. The academic delay of gratification had also a significant effect on critical thinking. The findings demonstrated that improving metacognitive reading strategies and academic delay of gratification could played a vital role critical thinking. Therefore, according to the results of this study, implementation of educational programs in problem-solving skills and academic delay of gratification for promoting students′ critical thinking is recommended to be considered by educational authorities.

    Keywords: Critical Thinking, Metacognition, Academic Delay of Gratification, Student-Teachers}
  • یعقوب قرقانی*، دیبا سیف
    هدف پژوهش حاضر پیش بینی ابعاد اضطراب ریاضی بر مبنای باورهای فراشناختی در میان دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی بود. بدین منظور از بین 928 نفر دانش آموز دبیرستانی جامعه پژوهش، تعداد 183 نفر دانش آموز (87 دختر و 96پسر) با روش نمونه گیری هدفمند طی آزمون هوشی اوتیس (هوشبهر 120 و بالاتر) انتخاب شدند. از مقیاس اضطراب ریاضی و پرسشنامه باورهای فراشناختی به عنوان ابزارهای پژوهش استفاده شد. روایی ابزارها از طریق تحلیل عاملی و پایایی آن ها به وسیله محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، به دست آمد. نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول ابزارها بود. تحلیل داه ها به کمک محاسبه ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج نشان داد؛ بین ابعاد باورهای فراشناختی و ابعاد اضطراب ریاضی، همبستگی معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد؛ باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری افکار و خطر، می تواند ابعاد اضطراب درس ریاض، اضطراب امتحان ریاضی و نگرانی درباره عملکرد ریاضی را تبیین نماید همچنین اطمینان شناختی اضطراب درس ریاضی و خودآگاهی شناختی، بعد احساس منفی در باره ریاضی را تبیین می کند. قوی ترین پیش بینی کننده ابعاد اضطراب ریاضی در میان دانش آموزان تیزهوش، بعد باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری افکار و خطر بود. جنسیت از عوامل پیش بینی کننده اضطراب امتحان ریاضی بود. پژوهش نشان داد؛ با افزایش باورهای فراشناختی منفی، اضطراب ریاضی نیز افزایش می یابد. کاربست یافته های فوق، ایجاد تغییر در ارزیابی ها و باورهای منفی دانش آموزان تیزهوش و فراهم ساختن راهبردهای جانشینی برای مقابله با باورهای منفی است.
    کلید واژگان: فراشناخت, اضطراب ریاضی, تیزهوش}
    Yaghoob Ghareghani*
    The purpose of the present study was to investigate the relationship between dimensions of metacognition beliefs and mathematics anxiety among gifted high-school students. To this end, 183 high school students (96boys, 87girls) were selected purposive sampling method as gifted by Otis Intelligence Test (students with IQ above 120) and participated in this study. Math Anxiety Scale and Metacognitive Beliefs Questionnaire, were used as measurement instruments. Their validity of these instruments revealed through factor analysis and reliability with Cronbach's alpha coefficient were obtained. The results showed acceptable internal consistency of these instruments. Analysis of the data by calculating the Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis was performed. Results showed significant correlations between metacognition dimensions and mathematical anxiety dimensions. Multiple regression analysis revealed that the negative beliefs about worry concerning uncontrollability and danger predicted of mathematics course anxiety, mathematics test anxiety, worriness about mathematics, and cognitive confidence predicted of mathematics course anxiety and cognitive self-consciousness predicted of negative affect about mathematics. The most powerful predictor of math anxiety among gifted students was negative beliefs about thoughts concerning uncontrollability and danger. Also based on the results, gender was predictors of mathematics test anxiety. In general, this study showed that by increasing the negative metacognitive beliefs, math anxiety increases. Implicitly by The above findings change in the assessment and negative beliefs gifted students and provide alternative strategies to deal with negative beliefs.
    Keywords: Metacognition, Mathematics Anxiety, Gifted}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال