آزمون وینگیت
در نشریات گروه تربیت بدنی-
نشریه علوم ورزش، پیاپی 52 (زمستان 1402)، صص 13 -29
در رشته ورزشی فوتسال حرکات سریع و انفجاری نقش تعیین کننده ای در اجرای ورزشی بهینه دارند؛ و با درنظر گرفتن این نکته انتخاب صحیح روش ارزیابی عملکرد بی هوازی بازیکنان این رشته ورزشی بسیار با اهمیت می باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر، بررسی همبستگی بین آزمون میدانی RAST با آزمون وینگیت در ارزیابی عملکرد بی هوازی زنان فوتسالیست بود. در این مطالعه 25 زن با میانگین سنی 72/21 سال، میانگین شاخص توده بدنی 83/21 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین درصد چربی 66/25 درصد به صورت هدفدار گزینش شدند. پس از انتخاب آزمودنی ها، آزمون بی هوازی 30 ثانیه وینگیت بر روی چرخ کارسنج و آزمون RAST به منظور برآورد عملکرد بی هوازی اجرا شد. در پایان دو آزمون، شاخص های توان بی هوازی حداکثر، میانگین و حداقل توان بی هوازی و شاخص خستگی ثبت گردید و ضربان قلب آزمودنی ها نیز گرفته شد و برای تعیین همبستگی شاخص های مورد بررسی در دو آزمون از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج در سطح معنی داری (05/0p<) آزمایش شدند. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، همبستگی متوسط و معناداری بین توان حداکثر، حداقل و میانگین آزمون آزمایشگاهی وینگیت و آزمون میدانی RAST مشاهده شد.در حالی که بین شاخص خستگی به دست آمده از دو آزمون، همبستگی معناداری مشاهده نشد. در واقع، آزمون RAST می تواند به مربیان باشگاه های ورزشی به ویژه در سطوح آماتور در سنجش توان بی هوازی و بالاخص در گزینش بازیکنانی با توان بی هوازی ویژه ورزش فوتسال کمک شایانی بنماید.
کلید واژگان: آزمون RAST، آزمون وینگیت، توان بی هوازی، زنان فوتسالیست.In futsal, fast and explosive movements play an important role in the optimal exercise implementation. Thus, improving the evaluation of anaerobic performance techniques in futsal players is very notable. The aim of the present study was to investigate the correlation between RAST test and Wingate test for evaluation of anaerobic performance indicators in Female Futsal players. A total of 25 women with an average age of 21.72 years and with mean body mass index 21.83kg/m2 and mean percentage of body fat 25.66 percent were selected. For evaluation of the anaerobic performance the RAST test and Wingate test on cycloergometer was used. Then, maximal power, minimal power, average power, fatigue index and heart rate after the end of two tests were calculated. Pearson correlation coefficient was used to determine the relationship between the RAST and Wingate test's indices. Results in a significant level (p<0.05) were tested. According to this study, the average correlation coefficient between maximal power, minimal power and average power of Wingate test and RAST test was observed. There was no significant difference in the fatigue index between two tests. In fact, the RAST test can help sports club coaches to measure anaerobic power in amateur level to select players with optimal anaerobic power in futsal.
Keywords: Keywords, Anaerobic Power, Female Futsal Players, RAST Test, Wingate Test -
نشریه مطالعات طب ورزشی، پیاپی 33 (پاییز 1401)، صص 115 -150مقدمه
با توجه به عدم بررسی اثر انتقالی تمرینات پلایومتریک پایین تنه به بالاتنه، هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرینات پلایومتریک بالاتنه و پایین تنه بر فعالیت الکتریکی عضلات بالاتنه ورزشکاران جوان بود.
مواد و روش ها:
بدین منظور، 36 دانشجوی علوم ورزشی بصورت هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در سه گروه برابر- کنترل؛ - تمرین پلایومتریک بالاتنه؛ و - تمرین پلایومتریک بالاتنه-پایین تنه (ترکیبی) تقسیم شدند. تمرینات بالاتنه (4 هفته/3جلسه در هفته) مشتمل بر انجام شنای پلایومتریک بر روی دست (4 نوبت 12 تکراری) بود. پس از آن، گروه ترکیبی با پرش از روی موانع (4 نوبت 12 تکراری)، تمرین را ادامه می دادند. در ابتدا و انتهای دوره، آزمون های آنتروپومتری (توده چربی و بدون چربی) و عملکردی (آزمون وینگیت دست، پرتاب توپ طبی از بالای سر و لیفت مرده) همزمان با ثبت داده های الکترومیوگرافی عضلات منتخب به عمل آمد.
نتایجکار فیزیولوژیکی عضلات منتخب در دو گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل تغییر معنی داری (05/0<p) نکرد، ولی میانه فرکانس در گروه ترکیبی در مقایسه با دو گروه دیگر با کاهش معنی دار همراه بود (05/0>p). گروه های مطالعه در متغیرهای آنتروپومتری، رکورد پرتاب توپ از بالای سر، میانگین توان بی هوازی مطلق و نسبی تفاوتی نداشتند (05/0<p). در لیفت مرده برتری معنی داری در گروه ترکیبی مشاهده شد (05/0>p). در اوج توان بی هوازی نسبی، تفاوت معنی داری بین گروه های تمرینی و کنترل مشاهده شد (05/0>p).
نتیجه گیری:
براساس یافته های مطالعه حاضر مبنی بر تایید نقش تمرینات پلایومتریک پایین تنه بر انتقال نیرو به بالاتنه، پیشنهاد می شود ورزشکاران از تمرینات پلایومتریک پایین تنه همراه با تمرینات پلایومتریک بالاتنه استفاده نمایند.
کلید واژگان: تمرین پلویومتریک بالاتنه، کار فیزیولوژیکی، میانه فرکانس، آزمون وینگیتIntroductionDue to the lack of study on the transition effect of the lower body to upper body plyometric training, the aim of this study was to investigate the effect of upper and lower body plyometric training on upper-body electromyography activity in young athletes.
Methods36 male students were selected and divided into three groups: - control; - Upper body plyometric; and - Upper-lower body plyometric (mixed) training. Plyometric exercise protocol (4 weeks/ 3 sessions) included push-up plyometric (4 sets/ 10 repetitions) performed by both groups. The mixed group also continued lower-body plyometric exercise (4 sets/ 10 repetitions on obstacles). At the beginning and end of the course, First, anthropometric tests (fat and fat free mass); and functional (Wingate, overhead medicine ball throwing, and deadlift) was performed simultaneously with electromyography data evaluating.
ResultsThe physiological work doesn't changed significantly in selected muscles (p>0.05). The median of frequency was significantly reduced in the mixed group compared other groups (p<0.05). In addition, there was no difference in anthropometric, overhead medicine ball throwing, absolute and relative mean anaerobic power between groups (p>0.05). In the deadlift, the mixed group had better significantly records than the upper body group (p<0.05). In the relative anaerobic peak power, there was significant differences between training groups with control (p<0.05).
ConclusionBased on the findings regarding the confirmed role of lower body plyometric training on the transmission of force into the upper body, it is recommended that athletes use lower body plyometric along with upper body plyometric training.
Keywords: Upper body plyometric training, Root Mean Square, Median Frequency, Wingate Anaerobic Test -
زمینه و هدف
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و مکمل سیترولین مالات (CM) بر سطوح نیتریک اکساید (NO) و عملکرد ورزشی در کشتی گیران نخبه بود.
روش تحقیقدر یک طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل دارونما، 28 ورزشکار مرد نخبه کشتی (سن، 4/2±9/21 سال؛ قد، 8/3±5/174 سانتی متر) به طور تصادفی به سه گروه CM، دارونما و کنترل تقسیم شدند، هر سه گروه 6 هفته برنامه HIIT را بر اساس تکنیک های کشتی انجام دادند. ترکیب بدن و توان بی هوازی و هوازی آزمودنی ها قبل و بعد از 6 هفته برنامه HIIT اندازه گیری شد و نمونه خون وریدی استراحتی قبل و بعد از تمرین نیز گرفته شد.
یافته هانتایج آماری افزایش NO گروه مکمل+تمرین را در مقایسه با گروه دارونما+تمرین (033/0P=) و تمرین (030/0P=) را نشان داد. شاخص های توان بی هوازی بالا تنه بین گروه مکمل+ تمرین با گروه تمرین اختلاف معنادار نشان داد (022/0P=) و بین سایر گروه ها تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>). همچنین داده های ترکیب بدنی در سه گروه بجز در شاخص FFM اختلاف معناداری نشان ندادند (05/0P>).
نتیجه گیریمصرف روزانه CM به همراه شش هفته برنامه HIIT باعث افزایش NO و افزایش توان بی هوازی بالا تنه کشتی گیران نخبه مرد در مقایسه با اجرای برنامه HIIT به تنهایی شد.
کلید واژگان: برنامه HIIT، ال- سیترولین، NO، آزمون وینگیت، ال-آرژنینBackgroundThe aim of this study was to investigate the effect of six weeks of High intensity interval training (HIIT) program and citrulline malate (CM) supplement on nitric oxide levels and exercise performance in elite wrestlers.
Materials and MethodsIn a randomized, placebo-controlled design, 28 elite males’ wrestlers (age, 21.9±2.4 y; height 174.5±3.8 cm) were randomly assigned to CM+training, placebo+training and training, while also all groups participating in 6 weeks of HIIT based on wrestling techniques. Participants completed testing sessions for body composition and aerobic and anaerobic tests before and after 6 weeks of HIIT program. Venous blood samples were obtained before and after 6 weeks.
ResultsNitric Oxide level after six weeks of HIIT and CM supplementation showed significant increase comparing to placebo+training (P=0.001) and training (P=0.035) groups. There is no significant difference between other groups for NO (P> 0.05). There was a significant difference between upper body anaerobic power (peak power, Mean power and fatigue index) of CM group and placebo group (P=0.22), and there was no significant difference between the other groups (P>0.05). Among all body composition data after six week HIIT just FFM of CM+training group showed significant increase comparing placebo and training group (P<0.05).
ConclusionDaily CM supplementation during six weeks of HIIT training increases serum NO levels and upper body anaerobic power in elite male wrestlers comparing HIIT alone.
Keywords: HIIT program, L-Citrulline, NO, Wingate Test, L-Argenin -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر چهار هفته تمرین تناوبی با شدت بالا با تحمل وزن و بدون تحمل وزن بر عوامل التهابی TNF-α، IL-6، CRP و نیمرخ لیپیدی به عنوان عوامل پیشگیری احتمال ابتلا به بیماری قلبی- عروقی در زنان دارای اضافه وزن بود. شانزده زن غیرورزشکار (سن 5±30 سال، وزن11/13±48/75کیلوگرم، قد 59/2±50/165سانتی متر و شاخص توده بدنی20/4±73/27 کیلوگرم بر متر مربع) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها در دو گروه تمرین تناوبی با شدت بالا (آزمون بی هوازی رست) و آزمون بی هوازی وینگیت به صورت تصادفی تقسیم شدند، و به مدت 4 هفته و هفته ای 3 جلسه (بین 3 تا 6 آزمون رست یا وینگیت در هر جلسه) تمرینات خود را انجام دادند. 24ساعت قبل و 24 ساعت پس از پایان تمرینات نمونه های خونی از آزمودنی ها گرفته شد و نتایج با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، تحلیل کوواریانس و t وابسته در سطح معنا داری 05/0P< تجزیه وتحلیل شد. نتایج کاهش معنا دار میزان پلاسمایی TNF-α، IL-6 و CRP و بهبود نیمرخ لیپیدی (به جز HDL-C) را در هر دو گروه تمرینی نسبت به قبل از شروع تمرینات نشان داد( 05/0(P<. هرچند پس از دوازده جلسه تمرین، تفاوت معنا داری بین دو گروه تمرینی در عوامل التهابی و نیمرخ لیپیدی اندازه گیری شده مشاهده نشد (05/0کلید واژگان: آزمون رست، آزمون وینگیت، تمرینات تناوبی با شدت بالا، عوامل التهابیSport Biosciences, Volume:9 Issue: 33, 2017, PP 195 -207The aim of this study was to investigate the effect of 4 weeks of high-intensity interval training with weight-bearing and non-weight bearing on inflammatory markers of TNF-α, IL-6, CRP and lipid profile as predictive factors of the risk of cardiovascular diseases in overweight women. 16 non-athlete women (age 30 ± 5 yr, weight 75.48 ± 13.11 kg, height 165.50 ± 2.59 cm and body mass index 27.73 ± 4.20 Kg/m2) voluntary participated in the study. Subjects were randomly divided into two groups of high-intensity interval training: anaerobic RAST test and Wingate anaerobic test for 4 weeks, 3 sessions per week (between 3 and 6 Wingate test or RAST test each session). 24 hours before and 24 hours after training, blood samples was collected and the results were analyzed with Kolmogorov-Smirnov test, covariance analysis and paired t test at a significance level of PKeywords: high-intensity interval training, inflammatory markers, RAST test, Wingate testزمینه و هدفآزمون وینگیت شامل 30 ثانیه تمرین فوق بیشینه روی یک دوچرخه کارسنج استکه میزان بار اعمال شدهبراساس وزن فرد تعیین می شود. اندازه بار علاوه بر وزن آزمودنی به پارامترهایی از جمله سن و جنسیت نیز وابسته است. علاوه بر پارامترهای نامبرده شده، پارامتر هایی ازقبیل میزان سطح ورزشی، درصد چربی زیر پوستی و سطح مصرف دخانیات آزمودنی نیز در تعیین اندازه بار تاثیرگذار می باشند. هدف از پژوهش حاضر ارائه یک روش هوشمند با استفاده از تکنیک داده کاوی برای تعیین اندازهبار در آزمون وینگیت با توجه به تمامی پارامتر های مداخله گر می باشد.
روش تحقیق:آزمون وینگیت به وسیله چرخ کارسنج (مونارک 894) سه نوبت روی 30 نفر داوطلب مرد ازدانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. در این تحقیق از نرم افزار راپیدماینر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است.یافته هابراساس الگوریتم های داده کاوی ویژگی هایی که بیشترین تاثیر را به ترتیب در پیش بینی میزان بار داشته اند شامل: قد، وزن، سن، ورزش، میزان چربی زیرپوستی خاصره ای و میزان چربی زیر پوستی شکمی می باشد.نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، تکنیک داده کاوی توانسته است اندازه بار را چه برای داده های آموزشی و چه برای داده های آزمایشی پیش بینی کند. بنابراین با استفاده از تکنیک مورد نظر می توان اندازه بار را برای افراد بطور دقیق پیش بینی کرد.نرم افزار حاصل از این تحقیق درحال ویرایش نهایی برای ارائه به بازار است.
کلید واژگان: آزمون وینگیت، میزان بار، اوج توان، داده کاویBackground And AimWingate test involves a 30 seconds maximal exercise on cycling ergometer while the load is selected according to the body weight. Beside the body weight, the load is also related to other parameters such as age and gender. Also other parameters such as level of fitness, body mass index smoking of the exercisers can be affecting in the load selection for the test. This study suggests an intelligent load selection method for Wingate test using artificial neural networks according to all the affective variables.Materials And MethodsIn this study 30 male students of Isfahan university volunteered to perform Wingate anaerobic power test on cycling ergometer (Monark 894). Moreover, the Rapid miner software was used for prediction of optimal workload according to characteristic of subjects.ResultsAccording to the data mining algorithms, the Height, weight, age, exercise, pelvic fat and abdominal fat indicated the greatest impact on prediction of optimal workload.ConclusionAccording to the results, neural network was able to predict the amount of load for both train and test data with %93 and %90 confidence limits, respectively. This network can be used to delicately determine the load for anyone.Keywords: Wingate test, Peak power, Loading, Data miningهدفاخیرا مصرف نوشیدنی های انرژی زا توسط ورزشکاران به طور فزاینده ای رایج شده است. ورزشکاران اعتقاددارند که استفاده از نوشیدنی های انرژی زا طی تمرین و مسابقه، به علت ترکیبات نیروزایی همچون کربوهیدرات، کافئین، سیترات سدیم، تورین و غیره عملکرد را افزایش می دهد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش تعیین اثرات مصرف حاد نوشیدنی حاوی تورین و کافئین بر سطوح لاکتات خون، توان بی هوازی و قدرت عضلانی دانشجویان مرد فعال بود.
روش پژوهش: یک نمونه 19 نفره از دانشجویان مرد فعال(سن به سال: 75/0±28/22، وزن به کیلوگرم: 66/6±21/71 و قد به سانتی متر: 36/5±92/175) دانشگاه مازندران انتخاب شدند. این پژوهش در دو جلسه جداگانه با 4 روز فاصله در بین جلسات اجرا شد. در جلسه اول، همه آزمودنی ها بعد از صرف یک صبحانه استاندارد، گرفتن نمونه خون و اندازه گیری قدرت عضلانی دست در آزمون وینگیت شرکت کرده و مجددا دو دقیقه پس از آزمون خون گیری انجام شد. در جلسه دوم، آزمودنی ها به صورت کاملا تصادفی به 3 گروه (نوشیدنی حاوی تورین و کافئین، دارونما و بدون نوشیدنی) تقسیم شدند. بلافاصله پس از دریافت صبحانه استاندارد (40 دقیقه قبل از آغاز آزمون)، هر گروه 6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن خود نوشیدنی های مربوطه را دریافت کردند و سپس آزمون ها را همچون جلسه اول تکرار کردند.یافته هادر گروه نوشیدنی حاوی تورین و کافئین، میانگین و حداقل توان بی هوازی افزایش یافت (0/05≥P) اما سطوح لاکتات خون قبل از اجرای آزمون و پس از پایان آزمون تفاوت معنی داری نشان نداد.نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان اظهار کرد که مصرف کوتاه مدت نوشیدنی ورزشی حاوی تورین و کافئین موجب افزایش توان بی هوازی مردان فعال می شود.
کلید واژگان: نوشیدنی های انرژی زا، آزمون وینگیت، لاکتات خون، مردان فعالAimRecently، energy drink consumption by athletes has become increasingly popular. Athletes believe that energy drinks can be used to enhance their performance during training and competition due to their potentially ergogenic ingredients such as carbohydrates، caffeine، sodium and taurine، among others. Therefore، the purpose of this study was to determine the effectiveness of the acute ingestion of a taurine and caffeine-containing drink on Wingate cycle performance and blood lactate levels in active men.MethodA sample of 19 active male students (age: 8/0±3/22years، height7/6±2/71: cm، weight: 4/5±9/175kg) from Mazandaran University were selected. This research was conducted on two separate sessions with four days rest in between. In the first session، all of the subjects participated in the Wingate test، after having a standard breakfast، and after the blood taking (before and 2 min after test) and hand muscle esterangth measurement. In the second session، subjects were randomly divided in three groups (taurine and caffeine-containing drink، placebo and no drink groups). Immediately after having breakfast (forty minutes prior to test beginning)، each group received 6 ml/kg. bw of related beverages.ResultsIn the taurine and caffeine-containing drink group، minimum (p=0/017) and mean (p=0/029) power was increased and blood lactate before (p=0/357) and after (p=0/920) the test، was unchanged Conlusion: In conclusion a commercially-available taurine and caffeine-containing drink (Red Bull) enhances anaerobic power of active male.Keywords: energy drinks, Wingate test, blood lactate, active menآگاهی ورزشکاران از فواید استفاده از مکمل های ضداکسایشی گوناگون برای تقویت دستگاه ضداکسایشی بدن، موجب مصرف فراوان این مواد توسط آن ها شده است. از طرفی، به دلیل اثرات نامطلوب مکمل های شیمیایی، جایگزین کردن مواد و ترکیبات طبیعی به جای مواد شیمیایی ضروری به نظر می رسد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مصرف مکمل گیاهی زعفران طی یک جلسه فعالیت بی هوازی بر تغییرات سطوح آنزیمی سوپراکسایددیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) پلاسمای زنان جوان تمرین کرده انجام شده است. برای این منظور 10 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی (میانگین±انحراف معیار سن، 87/1±27/21 سال و وزن، 60/2±88/54 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها پس از 12 ساعت ناشتایی در آزمایشگاه حاضر شدند و بعد از مصرف کپسول های حاوی زعفران آزمون وینگیت را اجرا کردند. آزمودنی ها مجددا پس از سه روز بی تمرینی آزمونی مشابه جلسه اول اجرا کردند، اما این بار به جای زعفران از دارونما استفاده شد. برای سنجش فعالیت آنزیم های SOD و CAT به روش رنگ سنجی شیمیایی در هر جلسه در سه مرحله (ناشتا، پس از مصرف زعفران یا دارونما و پس از انجام آزمون) از آزمودنی ها نمونه خونی گرفته شد. برای مقایسه تغییرات پارامترها در پاسخ به مکمل و ورزش در دو گروه از آزمون t مستقل و برای مقایسه درون گروهی داده ها از تحلیل واریانس مکرر (یک طرفه) استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد سطوح استراحتی SOD وCAT در جلسه مکمل پس از مصرف زعفران کاهش و پس از انجام فعالیت افزایش معنی داری داشت (05/0P<). این تغییرات، در مقایسه با جلسه کنترل برای SOD در هر دو مرحله معنی دار بود، اما برای CAT کاهش در هر دو مرحله معنی دار نبود. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالا مصرف مکمل زعفران قبل از انجام فعالیت ورزشی می تواند محرک مناسبی برای بهبود و افزایش کارآیی دستگاه ضد اکسایشی باشد.
کلید واژگان: مکمل زعفران، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، آزمون وینگیتهدف این تحقیق عبارت است از سنجش روایی متغیرهای فیزیولوژیکی آزمون بی هوازی دوی سرعت (RAST) با توجه به آزمون وینگیت. 25 بازیکن تیم ملی فوتسال مردان با سن 24/3±21/23 سال، BMI 1±35/23 کیلوگرم بر مترمربع، و چربی بدن 84/1±93/12 درصد آزمون های وینگیت 30 ثانیه و RAST را برای برآورد شاخص های توان بی هوازی (اوج، حداقل، میانگین توان بی هوازی، و شاخص خستگی) به فاصله چهار روز از یکدیگر اجرا کردند. همچنین، تغییرات ضربان قلب و لاکتات خون بلافاصله، 30 ثانیه، و 2 دقیقه پس از دو آزمون با ضربان سنج پولار و دستگاه لاکتومتر تعیین شد. روایی هم زمان متغیرهای آزمون RAST در برابر آزمون وینگیت با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و t ستیودنت در گروه های هم بسته تعیین شد. یافته های تحقیق نشان داد بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان بی هوازی دو آزمون همبستگی متوسط و معناداری وجود دارد (5/0=r 01/0 > P، 52/0=r 01/0 > P، 49/0=r 01/0 > P) ولی بین شاخص خستگی دو آزمون همبستگی معناداری مشاهده نشد (15/0=r). میزان لاکتات خون بلافاصله، 30 ثانیه، و 2 دقیقه (16/0=r، 08/0 =r، 12/0 =r)، همچنین ضربان قلب بلافاصله و 30 ثانیه پس از دو آزمون همبستگی معناداری نداشتند (35/0 =r، 22/0 =r). اما ضربان قلب 2 دقیقه پس از دو آزمون همبستگی معناداری داشتند (39/0 =r 01/0 > P). هر چند اختلاف معناداری بین شاخص های اوج، حداقل، و میانگین توان بی هوازی، شاخص خستگی، و ضربان قلب بلافاصله و 30 ثانیه پس از دو آزمون مشاهده شد (05/0 > P)، اما عدم وجود اختلاف معنادار بین لاکتات خون زمان های منتخب پس از دو آزمون نشان دهنده میزان فشار فیزیولوژیکی تقریبا مشابه در این دو آزمون است. با توجه به یافته های تحقیق می توان از آزمون RAST نیز که ویژگی بیشتری با رشته فوتسال دارد، برای تمرین و برآورد توان بی هوازی بازیکنان فوتسال استفاده کرد اما با توجه به تفاوت های موجود نمی توان کاملا آن را جایگزین آزمون وینگیت کرد.
کلید واژگان: آزمون وینگیت، آزمون RAST، توان بی هوازی، فوتسال، لاکتات، نخبهاین پژوهش به منظور بررسی میزان همبستگی بین آزمون های میدانی RAST و 300یارد رفت و برگشت با آزمون وینگیت در اندازه گیری توان بی هوازی بازیکنان فوتسال و امکان جایگزینی آن ها انجام شد. آزمودنی های این پژوهش 30 نفر از بازیکنان تیم فوتسال دانشگاه تربیت مدرس بودند که حداکثر، حداقل، و میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی با استفاده از آزمون های وینگیت وRAST، و زمان انجام 300 یارد رفت و برگشت در آن ها اندازه گیری شد. ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی میزان همبستگی بین متغیرها به کار رفت. نتایج نشان داد بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان به دست آمده از آزمون وینگیت و RAST همبستگی معناداری وجود دارد [59/0=1r(01/0>P)، 64/0=2r(01/0>P)، 45/0=3r(05/0>P)]؛ ولی بین شاخص خستگی به دست آمده از آزمون میدانی RAST و وینگیت همبستگی معناداری وجود نداشت [04/0=4r]. بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان و شاخص خستگی به دست آمده از آزمون وینگیت و زمان انجام 300 یارد رفت و برگشت همبستگی معناداری مشاهده نشد [24/0-=1r، 28/0-=2r، 24/0-=3r، 16/0-=4r]. بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان به دست آمده از آزمون RAST و زمان انجام 300 یارد رفت و برگشت همبستگی منفی و معناداری وجود داشت [43/0-=1r(05/0>P)، 53/0-=2r(01/0>P)، 63/0-=3r(01/0>P)]، اما بین شاخص خستگی به دست آمده همبستگی معناداری دیده نشد [03/0=4r]. نتایج این پژوهش نشان می دهد آزمون میدانی RAST آزمون معتبری در اندازه گیری توان بی هوازی است و امکان جایگزینی آن با آزمون وینگیت که نیازمند وسایل گران قیمت است وجود دارد. در حالی که آزمون 300 یارد رفت و برگشت از وضعیت مشابهی برخوردار نیست که احتمالا به دلیل ماهیت متفاوت آن در مقایسه با آزمون وینگیت است.
کلید واژگان: آزمون وینگیت، آزمون 300 یارد رفت و برگشت، آزمون RAST، توان بی هوازیهدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر مکمل سازی کوتاه مدت کراتین بر برخی از شاخص های عملکردی و ساختاری در کشتی گیران جوان است. روش این پژوهش به صورت نیمه تجربی و نمونه آماری آن، شامل 19 کشتی گیر با میانگین وزن 935/7 ± 87/67 کیلوگرم و سن 72/3 ± 75/22 سال بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند و در یک طرح دوسوکور به دو گروه کراتین (10n=) و دارونما (9n=) تقسیم شدند. گروه کراتین مقدار 20 گرم کراتین در روز به مدت 5 روز (4×5 گرم) و گروه دارونما به همین ترتیب و همین مقدار، گلوکز مصرف کردند. قبل و بعد از مکمل سازی کراتین شاخص های ساختاری (وزن و توده بدون چربی و شاخص های عملکردی قدرت بیشینه ایزومتریک حرکت لیفت با استفاده از دینامومتر، اوج توان، میانگین توان و کل کار انجام شده به وسیله آزمون وینگیت دستی (30 ثانیه × 5 با30 ثانیه استراحت فعال بین هر تکرار) ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون آماری T مستقل در سطح معنی داری (05/0 p≤) با کمک نرم افزار Spss 13 استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که پس از مکمل سازی کراتین بین میانگین تغییرات تمامی شاخص های عملکردی در دو گروه کراتین و دارونما در پیش آزمون و پس آزمون، تفاوت معنی داری وجود نداشت. همین طور اختلاف میانگین وزن و توده بدون چربی در بین دو گروه کراتین و دارونما، معنی دار نبوده است، هرچند متغیر وزن در گروه کراتین، 3/0 کیلوگرم افزایش داشته است، این شاخص در گروه دارونما، کاهش یافت. به طور کلی تحقیق حاضر، پیشنهاد می کند که مکمل سازی کوتاه مدت کراتین، تاثیر معنی داری بر شاخص های عملکردی و ساختاری کشتی گیران در حین فعالیت شدید تناوبی ندارد.
کلید واژگان: کراتین، اوج و میانگین توان، توده بدون چربی، آزمون وینگیت، دینامومترThe purpose of this study was to investigate the effects of creatine supplementation on some of performance and structural parameters in young wrestlers. For this purpose ninteen young wrestlers with mean weight 67/87±7/935 kg and age 22/75±3/72years were randomly assigned in a double-blind method to either creatine (CT, n=10) or placebo (PL, n=9) treatment group. The CT group ingested 5g of creatine four times a day for five days. The PL. group followed the same supplementation schedule except they were given glucose as a placebo. Dependent variables included weight, fat free mass (FFM) and performance parameters that contain maximum isometrice strength (MIS) by dynamometer and peak power(PP), mean power(MP) and total work were measured by five 30 seconds arm wingate test with 30 seconds recovery interval between sets. Statistical analyses were done using SPSS/13.5. The effect of exercise protocol was tested using paired t test and independent t tests for comparisons data. Statistical significance was set at p<0.05. Results of the independent "t"-test indicated that the creatine supplementation had no significant change for both CT and PL groups between pre- and post-test in total performance parameters. As well as mean difference body weight and FFM had no significant between CT and PL groups. Whereas body weight in CT group increased abought 0/3 Kg ,it decreased in PL group. This study suggests that short-term creatine supplementation did not significantly change performance and structural parameters during the repeated bouts of maximal exercise in young wrestlers.
Keywords: creatine peak, mean power, body mass, wingate test, dynamometerنمایش نتایج بیشتر...
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.