جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « غیر ورزشکار » در نشریات گروه « تربیت بدنی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «غیر ورزشکار» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر یک دوره 8 هفته ای تمرینات طناب زنی بر شاخص های توان هوازی و ترکیب بدن دانش آموزان پسر ابتدایی پسر غیرورزشکار در دوران کرونا انجام شد. آزمودنی های تحقیق، 28 نفر از دانش آموزان پسر غیر ورزشکار بودند که داوطلبانه با محقق همکاری کردند. دانش آموزان پس از آشنایی کامل با چگونگی اجرای طرح پژوهش، به طور تصادفی به دو گروه 14 نفره کنترل و تمرین طناب زنی تقسیم شدند. قبل از انجام تمرین اندازه گیری های قد، وزن و ضخامت چربی زیر پوستی 3 نقطه ای (سینه، شکم و ران)، انجام گرفت. سپس در یک جلسه، آزمون 540 متر قبل از شروع دوره تمرین اجرا شد. بعد از آشنایی آزمودنی ها با نحوه انجام کار، برنامه تمرینی طناب زنی به مدت 8 هفته شروع شد. هر هفته شامل دو جلسه تمرین به مدت 45 دقیقه بود که شامل10 دقیقه گرم کردن، 30 دقیقه تمرین اصلی و 5 دقیقه سرد کردن و هر جلسه هم به 2 قسمت تمرین 15 دقیقه ای با دوره استراحتی یک دقیقه ای بین آن ها و هر 15 دقیقه به 3 ست 5 دقیقه ای با 90 ثانیه تمرین و 30 ثانیه استرحت تقسیم شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری و مقایسه بین گروه ها از آزمون تی مستقل و مقایسات درون گروهی از آزمون تی همبسته و آنالیز واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. یافته ها نشان داد که زمان دویدن آزمون 540 متر در دانش آموزان غیر ورزشکار پس از 8 هفته تمرین کاهش معناداری داشت. همچنین مشخص شد که درصد چربی بدن و توده خالص بدنی آزمودنی ها، پس از 8 هفته تمرین به ترتیب دچار کاهش و افزایش معناداری شد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که احتمالا تمرین طناب زنی می تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای دویدن هوازی تناوبی در مدارس به کار گرفته شود.
کلید واژگان: طناب زنی, توان هوازی, دانش آموزان, پسر, غیر ورزشکار}The present study was conducted with the aim of studying the effect of an 8-week period of rope exercises on the indicators of aerobic capacity and body composition of non-athletic elementary school boys during the Corona era. The research subjects were 28 non-athletic male students who voluntarily cooperated with the researcher. After getting to know how to implement the research project, the students were randomly divided into two groups of 14 people, control and rope training. Before the exercise, height, weight and thickness of subcutaneous fat were measured at 3 points (chest, abdomen and thigh). Then, in one session, a 540-meter test was performed before the start of the training session. After the subjects got familiar with how to do the work, the training program of rope pulling started for 8 weeks. Each week consisted of two 45-minute training sessions, which included 10-minute warm-up, 30-minute main workout, and 5-minute cool-down, and each session was divided into 2 15-minute training sessions with a 1-minute rest period between them, and 3 sets every 15 minutes. 5 minutes divided by 90 seconds of exercise and 30 seconds of rest. For statistical analysis and comparison between groups, independent t-test and intra-group comparisons were used by correlated t-test and analysis of variance with repeated measures. The findings showed that the running time of the 540-meter test in non-athletic students decreased significantly after 8 weeks of training. It was also found that the percentage of body fat and net body mass of the subjects decreased and increased significantly after 8 weeks of training. Therefore, it can be concluded that probably rope training can be used as a suitable alternative to intermittent aerobic running in schools.
Keywords: Rope Jumping, Aerobic Capacity, Students, Boy, Non-Athlete} -
Journal of Humanistic Approach to Sport and Exercise Studies, Volume:2 Issue: 4, Autumn 2022, PP 385 -393
The present study seeks to compare life satisfaction, happiness and self-esteem of female athletes and non-athletes aged 20 to 65 years in Tabriz. The present study is a causal-comparative study. The statistical population of the present study was all female athletes and non-athletes in the age range of 20-65 years in Tabriz. From this statistical population, 349 female athletes and 135 non-athletes were selected as a sample using Morgan Table and cluster random sampling method. Cooper-Smith standard self-esteem, Satisfaction with Life Scale (SWLS) and Oxford Happiness (OHI) questionnaires were used in this study. The results of independent t-test, one-way analysis of variance and Friedman test showed that women athletes have higher life satisfaction, happiness and self-esteem than non-athletes. Also, with increasing duration of sports activities, women’s rate of happiness is also on the rise, and the first five years of exercise have had the greatest impact on women's self-esteem.
Keywords: self-esteem, happiness, life satisfaction, athlete, non-athlete} -
این پژوهش به منظور بررسی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر حافظه کاری در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار انجام شد. بنابراین 48 شرکت کننده (18-30 سال) به روش هدفمند انتخاب شدند. سپس به طور مساوی به دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار تقسیم شدند. هر گروه به طور تصادفی به دو زیرگروه مساوی تحریک واقعی و ساختگی تقسیم شدند. تحریک واقعی و ساختگی با شدت جریان الکتریکی دو میلی آمپری به مدت 20 دقیقه و طی سه جلسه ارایه شد. نرم افزار ان-بک برای ارزیابی حافظه کاری استفاده شد. نتایج نشان داد گروه ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار و گروه تحریک واقعی نسبت به گروه تحریک ساختگی دارای عملکرد بهتری بودند. گروه ورزشکار در شرایط تحریک واقعی در مرحله پس آزمون پیشرفت کردند. مطابق با یافته های حاضر تحریک الکتریکی مستقیم مغز به طوری که تحریک آند و کاتد به ترتیب بر روی قشر پیش پیشانی جانبی-پشتی چپ و راست اعمال شود، باعث بهبود عملکرد حافظه کاری در افراد ورزشکار می شود.کلید واژگان: قشر پیش پیشانی جانبی-پشتی, حافظه کاری, تکلیف انبک, ورزشکار, غیر ورزشکار}Aim of this research was investigating of the effect of transcranial direct current stimulation on the working memory in athletes and nonathletes. To this end, 48 persons (18-30 years) purposefully was selected and was equally assigned into two athletes and nonathletes groups. Then, each group was randomly divided to tow actual and artificial stimulation sub-groups. The actual and sham stimulation presented with 2 mA electric current intensity for 20 minutes within three sessions. N-back computer task was used to measure working memory. The results showed the athlete's group rather than nonathlete and the actual stimulation group compared to the Sham group had better performance. The athlete group progressed in the actual stimulation in the post-test. Direct electrical stimulation of the brain so that anodal stimulation on left dorsolateral prefrontal cortex and catodal stimulation on right dorsolateral prefrontal cortex improve of working memory in athlete.Keywords: dorsolateral prefrontal cortex, Working memory, n-back task, Athletes, nonathletes}
-
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آموزش بازخورد بیوریتم شناختی بر عملکرد حرکتی(چابکی) دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار بود. شرکت کنندگان 144 نفر دانشجوی دختر و پسر ورزشکار و غیرورزشکار با میانگین سنی 5/21 سال بودند . آزمودنی ها به 2 گروه ورزشکار و غیر ورزشکار تقسیم و هر کدام از گروه ها تحت 3 شرایط متفاوت از چرخه بیوریتم (اوج بیوریتم شناختی، اوج بیوریتم شناختی + بازخورد و کنترل) در مرحله پیش آزمون و سپس به صورت تصادفی در قالب 6 گروه تقسیم شدند و در 3 نوبت در آزمون عملکرد حرکتی شرکت کردند. داده ها در مرحله پیش آزمون از طریق روش آماری تحلیل واریانس یک راهه و برای مقایسه گروه های مختلف از روش تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر در یک طرح(3*3*2) و برای شناسایی تفاوت ها از آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0P< تحلیل شد. نتایج نشان داد بازخورد بیوریتم شناختی بر چابکی ورزشکاران و غیر ورزشکاران تاثیر داشت و عملکرد چابکی افراد افزایش یافت. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده به مربیان ورزشی توصیه می شود که در آموزش و تمرین مهارت به بازخوردهای حاصل از چرخه بیوریتم و به طور خاص بیوریتم شناختی توجه داشته باشند.کلید واژگان: بازخورد زیستی, چرخه بیوریتم, عملکرد حرکتی, غیر ورزشکار, ورزشکار}The purpose of this study was to determine the effect of instruction intellectual biorhythm feedback on the movement Performance of the students were athletes and non-athletes. The case studies were selected in access style include 144 male and female student athletes and non- athletes with an average age of 21.5 years. They were divided in 2 groups of athletes and non- athletes and each of the groups under three different conditions biorhythm cycle (intellectual biorhythm peak, intellectual biorhythm Peak feedback, control) in pre-test and then randomly divided into 6 groups and Participated in 3 times in motor function test. The data were analyzed in pre-test by one-way analysis of variance (ANOVA) test and to comparing different groups by Mix ANOVA with repeated measure test on a plot (2*3*3) and to identify differences by Bonferroni post hoc tests in a significance level pKeywords: athletes, biofeedback, biorhythm cycle, movement performance, non- athlete}
-
هدف
هدف از انجام این پژوهش مقایسه مهارتهای بینایی منتخب ورزشکاران و غیر ورزشکاران بود. پژوهش حاضر شامل کلیه ورزشکاران (زن و مرد) در رشته های ورزشی منتخب (تنیس روی میز، بدمینتون، تنیس، فوتسال، هندبال، دارت، رزمی) با دامنه سنی 18 تا 30 سال، عضو تیم های ورزشی استان خراسان رضوی (1392) بود.
روشپژوهش علی- مقایسه ای بود. متغیرهای بینایی؛ تیزبینی ایستا، ادراک عمق، نقطه نزدیک تقارب، نقطه نزدیک تطابق، حساسیت کنتراست و آگاهی مرکزی– پیرامونی از طریق آزمون های مربوطه در دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در آزمایشگاه بینایی سنجی اندازه گیری و انجام شد. برای آزمونفرضیه ها از آزمونtمستقل استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای 19spss وexcel در سطح معنی داری p<0.05)) انجام شد.
نتایجنشان داد که؛ بین میانگین مولفه های ادراک عمق، تیزبینی، تقارب، تطابق، حساسیت کنتراست، دید پیرامونی و مرکزی، ورزشکاران با غیر ورزشکاران تفاوت معنی داری وجود دارد به گونه ای که ورزشکاران در تمامی مولفه های بینایی نسبت به غیر ورزشکاران از وضعیت بهتری برخوردار بودند.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعات ذکر شده مبنی بر عملکرد بهتر ورزشکاران نسبت به غیر ورزشکاران می توان نتیجه گرفت عملکرد بهتر گروه ورزشکار به واسطه هم عوامل وراثتی و هم عوامل تمرنیی مرتبط بارشته ورزشی آنها باشد.همچنین اشتغال به تمرین در رشته های ورزشی که اجرای بهتر در آنها نیازمند عملکرد مطلوب در مولفه های بینایی است می تواند منجر به ارتقای عملکرد بینایی افراد شود.
کلید واژگان: بینایی, تیزبینی, ادراک عمق, تقارب, حساسیت کنتراست, ورزشکار, غیر ورزشکار}PurposeThe aim of this study was to compare the visual skills of selected athletes and non-athletes. This study includes all athletes (men and women) from selected sports (table tennis, badminton, tennis, futsal, handball, darts, martial arts) with a range of 18 to 30 years .
MethodsThe study was causal-comparative. Visual variables, static visual acuity, depth perception, NPC, a close match, contrast sensitivity and knowledge surrounding the central test were measured.. Data analysis was peformed using software SPSS 19 and excel at the significant level (P <0.05).
ResultsResults showed significant differences inelements of depth perception, visual acuity, convergence, adaptation, contrast sensitivity, peripheral vision and central betweenathletes and non-athletes, so that athletes performed better that non athletes.
ConclusionThe results of the studies based on better performance of athletes than non-athletes can be explained by both genetics and the factors related with their sport related training. Moreover, training in the sports that need better visual elements may improve visual elements.
Keywords: vision, visual acuity, depth perception, convergence, contrast sensitivity, athlete, athletes} -
نشریه علوم ورزش، پیاپی 23 (پاییز 1395)، صص 35 -49
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر بازی های بومی محلی منتخب بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی پسر غیر ورزشکار در درس تربیت بدنی عمومی (1) بود. بدین منظور 60 نفر از دانشجویان پسر غیرورزشکار داوطلب شرکت کننده در کلاس های تربیت بدنی عمومی (1) دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر با دامنه سنی 24- 18 سال انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه بازی های بومی محلی و گواه جای گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از دو گروه پیش آزمون و پس آزمون گرفتند که شامل موارد ذیل بود: 4 آزمون از فاکتورهای آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی، با عنوان آزمون پله آستراند-ریمینگ برای برآورد توان هوازی، آزمون نشستن و رساندن اصلاح شده با استفاده از جعبه انعطافسنج برای اندازهگیری انعطافپذیری، آزمون 9*4 متر برای اندازه گیری چابکی و آزمون درازونشست در یک دقیقه برای ارزیابی استقامت. شرکت کنندگان در گروه بازی های بومی و محلی به مدت 14 هفته، هر هفته یک جلسه به مدت 75 دقیقه در برنامه تمرینی پژوهش حاضر شده اند و آزمودنی های گروه کنترل در این مدت در کلاس های تیوری آمادگی جسمانی شرکت می کرده اند.برای مقایسه تغییرات بین گروهی و درون گروهی به ترتیب، ار آزمون t مستقل و t همبسته در سطح معنی داری 05/0<P استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان تغییرات اکسیژن مصرفی بیشینه در هر دو گروه معنی دار (05/0<P) است. از سویی؛ میزان تغییرات انعطاف پذیری، استقامت عضلانی، و چابکی تنها در گروه بازی های بومی و محلی معنی دار (05/0<P)بود. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان تغییرات انعطاف پذیری، استقامت عضلانی، و چابکی در گروه بازی های بومی و محلی و گروه کنترل تفاوت معنی دار (05/0<P) وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که بازی های بومی محلی منتخب، سبب بهبود آمادگی جسمانی دانشجویان غیرورزشکار شده است. از این رو، پیشنهاد می شود که این گروه از فعالیت های بدنی در برنامه آموزشی واحد تربیت بدنی عمومی (1) مورد استفاده قرار گیرد تا بدین وسیله گامی موثر در جهت حفظ و گسترش میرات نیاکان و اجدادمان هم برداشته باشیم.
کلید واژگان: بازی های بومی محلی, آمادگی جسمانی, غیر ورزشکار} -
هدفهدف از این مطالعه مقایسه ابعاد ارزش ویژه برند در بین مشتریان ورزشکار و غیر ورزشکار پوشاک ورزشی آدیداس بود.
روش شناسی: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. آدیداس جزء برندهای ورزشی محبوب و شناخته شده در جهان است و در ایران نیز نمایندگی رسمی دارد. جامعه هدف مشتریانی تعریف شد که به نمایندگی رسمی آدیداس در تهران (پایتخت ایران) مراجعه و خرید می کردند . 404 پرسشنامه به روش تصادفی ساده توسط مشتریان کامل شد که پیش از این توسط تانگ و هایولی (2009) به کار گرفته شده بود. بخش اصلی پرسشنامه شامل 5 قسمت برای اندازه گیری ابعاد ارزش ویژه برند یعنی آگاهی برند، وفاداری برند، تداعی برند و کیفیت ادراک شده برند بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون یو من ویتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون Z فیشر انجام شد.یافته هانتایج نشان داد مشتریان ورزشکار و غیر ورزشکار پوشاک ورزشی در آگاهی و وفاداری برند تفاوت دارند، اما در ابعاد تداعی برند و کیفیت ادراک شده تفاوت معنادار نبود. به علاوه، نتایج تحقیق نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین چهار بعد ارزش ویژه برند (آگاهی برند، وفاداری برند، تداعی برند و کیفیت ادراک شده برند) با ارزش ویژه برند پوشاک ورزشی وجود دارد.نتیجه گیریبر اساس نتایج این پژوهش، مدیران صنعت پوشاک ورزشی باید برای توسعه برند، فعالیت های بازاریابی شان را بیشتر بر روی کیفیت ادراک شده و تداعی برند متمرکز کنند.کلید واژگان: ارزش ویژه برند, پوشاک ورزشی, مشتری, ورزشکار, غیر ورزشکار}ObjectiveThe purpose of this study was to compare brand equity components among Adidas sportswear shoppers, both athletes and non-athletes.MethodologyIt was a descriptive survey. Since Adidas is a well- known and popular sports brand in the world, it has official agency in Iran. The target population was defined as customers who had referred to and purchased from the Adidas official agency in Tehran (Iran capital city). 404 questionnaires were filled out by costumers using randomly simple method. The tool has already been applied by Tong and Hawley (2009). Apart from demographic questions (age and gender), the main part of this questionnaire included five items measuring various dimensions of brand equity including brand awareness, brand loyalty, brand association and its perceived quality. For analyzing data, Mann-Whitney U test, Spearman correlation coefficient and Fisher's Z test were utilized.ResultsThe findings indicated that athlete and non-athlete Sportswear customers were different in brand awareness and loyalty, while in the dimensions of brand association and perceived quality, there was no significant difference among them. Furthermore, these results showed that there was a significant and positive relation between four dimensions of brand equity (brand awareness, brand loyalty, brand association and perceived quality) and sportswear brand equity.ConclusionAccording to the obtained results of this study, the managers of sportswear industry have to focus their marketing activities on brand association and its perceived quality for extending brand.Keywords: Brand equity, Sportswear, Customer, Athletes, Non, athletes} -
پرخاشگری از جمله مسائل عمده و با اهمیتی است که در بسیاری از جوامع امروزی، بخصوص در بین جوامع جوان زمینه ساز مشکلات زیادی است،که باعث شده محققین همواره درصدد یافتن راه حل هایی جهت رفع این معضل فردی و اجتماعی باشند. یکی از این راه حل های عمده و بحث انگیز پرداختن به ورزش و فعالیت های ورزشی در جهت تعدیل پرخاشگری است. لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه پرخاشگری بین ورزشکاران رشته های ورزشی انفرادی برخوردی، انفرادی غیر برخوردی و غیر ورزشکاران است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است و برای انجام آن از بین پسران ورزشکار و غیر ورزشکار شهر یزد 120 نفر به عنوان آزمودنی به صورت تصادفی انتخاب شدند . در این تحقیق از پرسشنامه های دموگرافیک و پرخاشگری باس و پری (1992) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و همچنین از آزمون های آمار استنباطی نظیر آزمون نیکویی برازش(k-s) و آزمون آنوای یکطرفه استفاده شد. . نتایج نشان دادکه غیر ورزشکاران بطور معناداری از ورزشکاران رشته های ورزشی انفرادی (برخوردی و غیر برخوردی) پرخاشگر ترند و همچنین تفاوت معناداری در پرخاشگری بین ورزشکاران رشته های ورزشی انفرادی برخوردی و غیر برخوردی وجود ندارد. یافته های این پژوهش اهمیت ورزش را در کاهش پرخاشگری نشان می دهد.کلید واژگان: پرخاشگری, ورزشکار, غیر ورزشکار, رشته های ورزشی برخوردی, رشته های ورزشی غیر برخوردی}PurposeOne of its main controversial that in sport psychology is to exercise and doing sporting activities to reduce aggression. As a result, the aim of the present study is to compare the aggression among athletes of various disciplines including collision individuals, non-collision individuals and nonathletes.MethodsThe design of the study is descriptive and of scientific-comparative kind. In doing it so, 120 person of 15 and 18 years old were selected randomly from the male athletes and non-athletes in Yazd. The demographic-aggressive questionnaire of Bass and Perry (1992) was employed for the purpose of this study. For data analysis, descriptive statistics and inferential tests Shapiro-wilk and one-way ANOVA was used.ResultsThe results showed that non-athletes were significantly more aggressive compared to individual sport athletes (collision and non-collision) (p<0.05). Also there is no significant difference in terms of aggression between athletes of the collision individual sports and those of noncollision individual sports (p>0.05).ConclusionThis research shows that participating in sports and sports activities could be a solution to decrease aggression among people. But there is no difference in the type of sport to reduce aggression.Keywords: Aggressiveness, Individual Sports, Sports Collision, Non-Collision, Athletic, Non-Athletic}
-
هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات رفتاری در بین نوجوانان ورزشکاران رشته های انفرادی و تیمی و افراد غیرورزشکار بود. 188 دانش آموز دختر و پسر 14-12 ساله انتخاب شده و به سه گروه غیرورزشکاران، ورزشکاران انفرادی و تیمی تقسیم شدند. جهت اندازه گیری اختلالات رفتاری، پرسشنامه رفتاری راتر فرم معلم و فرم والد مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده از هر دو فرم مذکور، علاوه بر میزان شیوع بیشتر اختلالات رفتاری در نوجوانان غیرورزشکار، تفاوت هر یک از خرده مقیاس ها در بین دو گروه نوجوانان ورزشکار انفرادی، تیمی و غیرورزشکار نیز از لحاظ آماری معنادار گردید. همچنین پسران میزان بالاتری از اختلالات رفتاری را نسبت به دختران به خود اختصاص دادند. فعالیت های مختلف ورزشی می توانند در پیشگیری و کاهش اختلالات رفتاری نوجوانان موثر واقع گردند به طوری که می توان به آن به عنوان روشی ارزشمند در کنار سایر روش های نوین مقابله نگریست.کلید واژگان: اختلالات رفتاری, نوجوانان, ورزشکاران انفرادی و تیمی, غیر ورزشکار}The purpose of this study was to compare behavioral disorders among adolescent's individual and team athletes and non-athletes. 188 female and male students 12-14 years were selected and divided to individual and team athletes and non-athletes groups. For measurement of behavioral disorder used Rutter questionnaire as teacher and parent form. According to results from above forms, in addition to further prevalence amount of behavioral disorders in non-athletes adolescent, subscales difference were significant between adolescent's individual, team athletes and non-athletes. Also, behavioral disorders higher in male than female. Different exercise can effect in prevention and decreasing adolescents of behavioral disorders so that it can look as efficient method along some protection modern methods.Keywords: behavioral disorders, adolescents, individual, team athletes, non, athletes}
-
-
هدف
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی درصد چربی بدن پسران ورزشکار و غیر ورزشکار نوجوان شهر تهران انجام شده است.
روش پژوهش: 619 آزمودنی 11 و 12 ساله شامل 306 آزمودنی ورزشکار در 8 رشته ورزشی (با میانگین وزن 04/6 90/33 کیلوگرم و قد 89/6 39/142 سانتی متر) و 313 آزمودنی غیر ورزشکار (با میانگین وزن 61/7 18/33 کیلوگرم و قد 70/6 75/140 سانتی متر) به شکل تصادفی گزینش شدند و در این مطالعه توصیفی که به شکل میدانی انجام شده است، شرکت کردند. درصد چربی بدن آزمودنی ها با استفاده از کالیپر و اندازه گیری از دو نقطه سه سر بازویی و ساق پا انجام شد. در این پژوهش، درصد چربی بدن آزمودنی ها با استفاده از معادله اسلاتر محاسبه شد. با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، هنجار درصد چربی بدن دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار به دست آمد. ضمنا تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با نرم افزار SPSS و Excel انجام شد.یافته هاتجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که هنجار درصد چربی بدن ورزشکاران بین 72/8 09/19 و هنجار درصد چربی بدن غیر ورزشکاران بین 36/873/18 قرار دارد. همچنین بین میانگین درصد چربی بدن ورزشکاران و غیر ورزشکاران تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، باید برنامه های فرهنگی در جهت افزایش آگاهی از پیامدها و تبعات زندگی کم تحرک به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: هنجار, درصد چربی بدن, ورزشکار, غیر ورزشکار}AimThe purpose of this study was to obtain normative values of body fat percent for athlete and non-athlete male adolescent in Tehran city.
MethodFor this reason, 619 boys (11-12 years of age) including 306 athletes among 8 sports (with mean weight 33.9±6.0 kg and height 142.4±6.9 cm) and 313 non athletes (with mean weight 33.2±7.6 kg and height 140.5±6.7 cm) were selected randomly and participated in this descriptive study. Body fat percent calculated using slaughter equation and normative values of body fat percent for both athletes and non-athletes were obtained using descriptive statistics.
ResultsThe findings showed that normative values of body fat percent for athletes were in ranges of 8.72-19.09. Normative values of body fat percent for non-athletes were in range of 8.36-18.73. However, there were no significant differences between norms of body fat percent in athletes and non athletes.
ConclusionWith respect to result of this study, cultureal programs account into consideration for promotion knowledge about adverse effects of sedentary life especially in children and adolescents.
Keywords: Norm, Body fat percent, Athlete, Non, athlete} -
هدف از انجام این تحقیق، تعیین تاثیر اضطراب در موقعیت قابل پیشبینی بر تعادل ایستا در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار بود. روششناسی: در این پژوهش 24 نفر ورزشکار (8 زن و 4 مرد) و غیر ورزشکار (8 زن و 4 مرد) به صورت داوطلبانه در دسترس شرکت کردند. جهت ارزیابی تعادل ایستای افراد از دستگاه صفحه نیرو استفاده شد. همچنین به منظور ایجاد اضطراب، صدایی با شدت 80 دسی بل (طبق استاندارد کمیته علمی اتحادیه اروپا) به صورت قابل پیشبینی (موقعیتی که افراد از پخش صدا اطلاع داشتند) در ثانیه سیام پخش و اثر آن بر میزان تعادل افراد ورزشکار و غیر ورزشکار مطالعه شد. تعادل هر دو گروه قبل از ایجاد محرک صوتی، یکسان گزارش شد (میانگین توزیع نقاط مرکز فشار برابر 45/0بود). سطح اضطراب شرکتکنندگان در طول آزمون توسط دستگاه ثبت هدایت الکتریکی پوست اندازه گیری شد. ناحیه نوسان و توزیع مسیر جابجایی مرکز فشار که پارامترهای ارزیابی تعادل هستند نیز در محور x و y اندازهگیری شد. یافتهها: یافتههای پژوهش تفاوت معناداری بین تغییرات نوسان بدن افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در اثر اضطراب قابل پیش بینی نشان داد؛ هر چند میزان نوسان هر دو گروه افزایش پیدا کرده بود اما اضطراب پدید آمده موجب افزایش نوسانات بیشتری در افراد غیر ورزشکار شد.
نتیجه گیریبر پایه یافته های پژوهش، اضطراب بر میزان نوسانات بدن تاثیر گذار است. بر اساس یافته های این تحقیق با وجود عدم تفاوت بین میزان تعادل افراد ورزشکار و غیر ورزشکار قبل از ایجاد محرک، میزان کنترل تعادل در افراد ورزشکار در موقعیت قابل پیش بینی بیش از افراد غیر ورزشکار بود. افراد غیرورزشکار در مقابل این تغییر، ناحیه نوسان بزرگتری نشان دادند.
کلید واژگان: اضطراب, تعادل ایستا, دستگاه صفحه نیرو, ورزشکار, غیر ورزشکار, سطح هدایت الکتریکی پوست}ObjectiveThe purpose of this study was to determine the effect of predictable anxiety on body sway in athletes and non athletes.
MethodTwenty four healthy adults (12athletes and 12nonathletes, mean age:22±4.35) participated in this study selected voluntarily. Participants were asked to stand upright on a foot on a force plate with their eyes open. In order to induce anxiety, a predictable sound (80 db SPL) was delivered at a certain time (at the 30s) during test. Center Of Pressure, enveloped area and standard deviation from center of pressure, in medio-lateral and anterio-posterior axis was measured. The level of anxiety measured with skin conductance level (SCL).
ResultThere was no significant difference between body sway conversions of athletes and non athletes before testing but balance was decreased in non athletes after stimulus onset.
Conclusionfinding showed that athletes are able to control their balance better than non athletes. Body sway area was greater in non athletes
Keywords: anxiety, COP, athletes, non athletes, skin conductance level} -
هدف از این تحقیق عبارت است از مقایسه اکسیژن مصرفی بیشینه دختران نوجوان غیرورزشکار با وضعیت بالیدگی متفاوت. در این تحقیق 39 دانش آموز دختر در دامنه سنی 66/13 تا 66/14 سال از جامعه دختران نوجوان غیرورزشکار شهر تهران به صورت هدفدار انتخاب و با استفاده از شاخص سن شروع قاعدگی به سه وضعیت بالیدگی زودرس، متوسط، و دیررس طبقه بندی شدند. درصد چربی بدن و اکسیژن مصرفی بیشینه شرکت کنندگان به ترتیب با استفاده از دستگاه سنجش ترکیبات بدن و آزمون بالک اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد اکسیژن مصرفی بیشینه نسبی دختران دیررس به طور معناداری بیشتر از دختران زودرس و متوسط بود (01/0P<)، ولی بین میانگین وزن، درصد چربی بدن و اکسیژن مصرفی بیشینه مطلق سه گروه اختلاف معناداری وجود نداشت (05/0P>). بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، درصد چربی بدن و وضعیت بالیدگی (638/0=R) بیشترین سهم را در پیش بینی اکسیژن مصرفی بیشینه نسبی، و متغیرهای وزن بدن و سن شروع قاعدگی (763/0=R) بیشترین سهم را در پیش بینی اکسیژن مصرفی بیشینه مطلق دارا بود. نتایج این تحقیق از تاثیر واقعی بالیدگی بر اکسیژن مصرفی بیشینه حکایت داشت و نشان داد پس از متغیرهای وزن و درصد چربی بدن، بالیدگی بیولوژیکی، به ویژه سن شروع قاعدگی، از عوامل مؤثر بر اکسیژن مصرفی بیشینه دختران نوجوان غیرورزشکار است.
کلید واژگان: اکسیژن مصرفی بیشینه, بالیدگی, سن شروع قاعدگی, غیر ورزشکار, نوجوان} -
مقایسه عاملهای فشار زای روانی دانشجویان ورزشکار با دانشجویان غیر ورزشکار و رابطه این عاملها با بهداشتهدف این تحقیق، مقایسه عاملهای فشارزای روانی دانشجویان دختر و پسر ورزشکار، با دانشجویان دختر و پسر غیرورزشکار در دانشگاه شهید چمران اهواز بود. هدف دیگر تحقیق، بررسی ارتباط عاملهای فشارزای روانی با بهداشت روانی دانشجویان بود. نمونه آماری این تحقیق را 273 دختر و پسر وزرشکار و 147 دختر و پسر غیر ورزشکار تشکیل دادند که با روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه فشارزای روانی دانشجویی (SSQ) و بهداشت روانی (SCL-25)، ابزارهای تحقیق را تشکیل دادند. روایی و پایایی این پرسشنامه ها، در تحقیقات متفاوت موفقیت آمیز گزارش شدند. آزمون فرضیه های تحقیق در سطح P<0.05 نشان داد: بین پاسخ دانشجویان دختر و پسر نسبت به عاملهای فشارزای روانی، تفاوت معناداری مشاهده نشد، بین دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار در مورد تحمل فشارزای روانی ناشی از اقامت در خوابگاه تفاوت معناداری مشاهده شد، بین وضعیت بهداشت روانی با بهداشت روانی دانشجویان دختر و پسر ورزشکار رابطه مثبت و معناداری را نشان داد. ولی این رابطه، برای پسران و دختران غیرورزشکار معنادار گزارش نشد. همبستگی چندگانه بین عاملهای فشارزای روانی و بهداشت روانی نشان داد، دو عامل شرایط تحصیلی و اقامت در خوابگاه، بهترین پیش بینی کننده بهداشت روانی پسران ورزشکار است. دو عامل فارغ التحصیلی و اقامت در خوابگاه، بهترین پیش بینی کننده بهداشت روانی دختران ورزشکار است. بنابراین پیشنهاد میشود، دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، به منظور کاهش فشارزاها و افزایش بهداشت روانی، شرایط مناسبی برای ادامه تحصیل، مسائل آموزشی و اقامت در خوابگاه برای دانشجویان فراهم کنند.
کلید واژگان: ورزشکار, غیر ورزشکار, دانشجویان, فشار زای روانی, بهداشت روانی}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.