به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کشاورزی » در نشریات گروه « جغرافیا »

تکرار جستجوی کلیدواژه «کشاورزی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • غلامعلی مظفری *، خدیجه جوجی زاده، پیمان محمودی، مهدی پورطاهری

    تغییرات آب وهوا ممکن است باعث وقوع خشک سالی های شدید با خسارات سنگین اقتصادی - اجتماعی شود؛ بعلاوه، ارزیابی آسیب پذیری، نخستین گام در زمینه مدیریت ریسک و افزایش توانایی کشاورزان در برابر خشک سالی است، بنابراین هدف از این مطالعه ارزیابی آسیب پذیری منطقه ای سیستان و بلوچستان و ارائه استراتژی های مناسب برای کاهش آسیب پذیری در برابر خشک سالی است. در این مقاله، شاخص های بیوفیزیکی و اجتماعی - اقتصادی برای اندازه گیری آسیب پذیری در برابر خطر خشک سالی و سه مولفه آن (مواجه، حساسیت و ظرفیت تطبیقی) به کار گرفته شد؛ نتایج نشان داد که شهرستان های چابهار (2) و خاش (79/1) در برابر خشک سالی آسیب پذیرترند علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که آسیب پذیری در برابر خشک سالی با توسعه اجتماعی و اقتصادی منطقه مرتبط است. به طورکلی، مکان هایی با بالاترین سطح مواجه، در شاخص کلی، بیش ترین آسیب پذیری را تجربه کرده اند، همچنین، مکان هایی با ظرفیت سازگاری بالا الزاما حساسیت کمتری نسبت به خشک سالی نداشتند.

    کلید واژگان: آسیب پذیری, شاخص مواجه, ظرفیت سازگاری, حساسیت, کشاورزی, سیستان و بلوچستان}
    غلامعلی مظفری, Khadijeh Jojizadeh, Peyman Mahmodi, Mehdi Pourtaheri

    Climate change may cause severe droughts with heavy economic-social damages; In addition, vulnerability assessment is the first step in the field of risk management and increasing the ability of farmers against drought, so the purpose of this study is to assess the regional vulnerability of Sistan and Baluchistan and provide appropriate strategies to reduce vulnerability to drought. In this article, biophysical and socio-economic indicators were used to measure vulnerability to drought risk and its three components (exposure, sensitivity and adaptive capacity); The results showed that the cities of Chabahar (2) and Khash (1.79) are more vulnerable to drought. In addition, this study showed that vulnerability to drought is related to the social and economic development of the region. In general, places with the highest level of exposure, in the overall index, experienced the most vulnerability, also, places with high adaptive capacity were not necessarily less sensitive to drought.

    Keywords: Vulnerability, Exposure Index, Adaptive Capacity, Sensitivity, Agriculture, Sistan, Baluchistan}
  • مریم سیدنظری، فاطمه کاظمیه*

    کشاورزی نقش اساسی و تعیین کننده ای در سرنوشت جامعه روستایی ایران دارد و نمی توان انتظار داشت بدون داشتن راه حلی استوار و منطقی برای کشاورزی به توسعه روستایی رسید. جامعه آماری این پژوهش، تمامی افراد روستای گمند شهرستان هریس می باشد که 891 نفر جمعیت معادل 251 خانوار می باشد. نتایج نشان داد که از بین نقاط قوت «رونق فعالیت های دامداری و تولید محصولات لبنی به دلیل برخورداری از مراتع غنی در پیرامون روستا» و با وزنی برابر با 40/4 و «توپوگرافی نسبتا مناسب و دسترسی آسان به معابر اصلی و جاده تبریز-اهر» با وزنی برابر 36/4 مهم ترین نقاط قوت و از بین نقاط ضعف «ضعف مشارکت مردم» با وزنی برابر با 74/4 و «پایین بودن سطح درآمد روستاییان» با وزنی بربر 52/4 مهم ترین نقاط ضعف جهت توسعه پایدار روستایی در روستای گمند از دیدگاه کشاورزان شناخته شد ند. همچنین از بین فرصت ها «فرصت های اشتغال غیر کشاورزی موجود در روستا» با وزنی برابر 54/4 و «وجود دهیاری و شورای اسلامی متعهد و کارآمد در روستا» با وزنی برابر 48/4 مهم ترین فرصت ها و از بین تهدیدها « نبود فرصت های شغلی در روستا و مهاجرت جوانان از روستا برای دستیابی به درآمد بیشتر» با وزنی برابر با 70/4 و «ناپایداری قوانین و سیاست های کشور» با وزنی برابر 62/4 مهم ترین تهدیدها جهت توسعه پایدار روستایی در روستای گمند از دیدگاه کشاورزان شناخته شد ند. نتایج حاصل از ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی نشان داد که با توجه به امتیاز نهایی کلی به دست آمده برای عوامل داخلی و خارجی راهبردهای توسعه پایدار روستایی روستای گمند، راهبردهای بازنگری می باشد.

    کلید واژگان: کشاورزی, توسعه پایدار روستایی, روستای گمند, SWOT}
    Maryam Seyednazari, Fatemeh Kazemiyeh *

    Agriculture has a fundamental and decisive role in the fate of the rural society of Iran, and it cannot be expected to achieve rural development without having a stable and logical solution for agriculture. The statistical population of this research is all the people of Gomand village in Haris city, there are 891 people, equivalent to 251 households. The results showed that among the strengths, boom of livestock activities and production of dairy products due to having rich pastures around the village with a weight equal to 4.40 and relatively suitable topography and easy access to the main roads and Tabriz-Ahar road with a weight equal to 4.36 are the most important strengths, and among the weaknesses, weakness of people's participation With a weight of 4.74, and the low income level of the villagers With a weight equal to 4.52 are the most important weaknesses point for sustainable rural development in Gomand village was recognized from the farmers' point of view. Also, among the opportunities, non-agricultural employment opportunities in the village with a weight of 4.54, and The existence of a committed and efficient villager and Islamic council in the village with a weight of 4.48 are the most important opportunities, and among the threats, the lack of job opportunities in the village and the migration of young people from the village to obtain more income. With a weight of 4.70, and Instability of laws and policies of the country with a weight of 4.62 are the most important threats to sustainable rural development in Gomand village was recognized from the farmers' point of view. The results of the evaluation matrices of internal and external factors showed that according to the overall final score obtained for internal and external factors, the sustainable development strategies of Gomand village are revision strategies.

    Keywords: Agriculture, Sustainable Rural Development, Gumand Village, SWOT}
  • فاطمه پزشک، محمدرضا زارع مهرجردی*، سمیه امیرتیموری، حمیدرضا میرزایی خلیل ‏آبادی، سمیه نقوی

    انتشار گازهای گلخانه‏ ای عامل اصلی گرمایش زمین و مسائل زیست محیطی است. بخش کشاورزی یکی از منابع عمده انتشار است، به‏ طوری‏که یک سوم انتشار گازهای گلخانه ‏ای در جهان مربوط به سیستم‏های کشاورزی می‏باشد. امروزه، پیش بینی یک ابزار مهم برنامه‏ ریزی برای سیاست‏گذاران به‏ شمار می رود. پیش‏ بینی میزان انتشار گازهای گلخانه ‏ای می‏ تواند تصویری از آینده را برای سیاست‏گذاران، نمایان و آن‏ها را در اتخاذ تصمیم‏های راهبردی یاری نماید. روش‏های متنوعی برای پیش بینی متغیرها وجود دارد. هدف این مطالعه، مقایسه روش‏های پیش‏بینی و روند انتشار مهم‏ترین گازهای گلخانه ای (متان، دی‏اکسیدکربن و اکسیدنیتروژن) از بخش کشاورزی ایران است. آمار و اطلاعات لازم به‏ صورت سالانه برای دوره زمانی 2019-1990 از سایت سازمان خوار و بار کشاورزی ملل متحد، بانک جهانی و ترازنامه انرژی وزارت نیرو، جمع ‏آوری و به ‏منظور پیش‏بینی متغیرها از روش های تک متغیره‏ الگوی خودتوضیح جمعی میانگین متحرک (آریما)، هموارسازی نمایی منفرد با روند، هموارسازی نمایی دوگانه با روند، الگوریتم هالت-وینترز ضربی و الگوریتم هالت-وینترز تجمعی و روش چند متغیره خودرگرسیون برداری استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، روش‏های هالت-وینترز تجمعی، شبکه عصبی مصنوعی و هموارسازی نمایی منفرد با روند بهترین پیش بینی را به ‏ترتیب برای گاز متان، دی‏اکسیدکربن و اکسید‏نیتروژن ارائه دادند. نتایج نشان داد که روند انتشار گازهای متان و اکسید‏نیتروژن، نزولی و میزان انتشار گاز دی‏اکسیدکربن، صعودی خواهد بود. نتایج می‏تواند در پیش‏بینی انتشار گازهای گلخانه‏ ای در بخش کشاورزی و به ‏تبع آن اعمال سیاست‏های مناسب راهگشا باشد.

    کلید واژگان: گازهای گلخانه ‏ای, روش‏های پیش ‏بینی, کشاورزی, ایران}
    Fatemeh Pezeshk, Mohammadreza Zare Mehrjerdi *, Somayeh Amirtaimoori, Hamidreza Mirzaei Khalilabadi, Somayeh Naghavi

    The emission of greenhouse gases is the main cause of global warming and environmental problems. The agricultural sector is one of the major sources of emissions so one-third of the greenhouse gas emissions in the world are related to agricultural systems. Today, forecasting is considered an important planning tool for policymakers. Forecasting the amount of greenhouse gas emissions can show a picture of the future for policymakers and help them in making strategic decisions. There are various methods for predicting variables. This study aims to compare the methods of forecasting and the emission trend of the most important greenhouse gases (methane, carbon dioxide, and nitrogen oxide) from Iran's agricultural sector. The necessary statistics and information were collected annually between 1990 and 2019 from the websites of the Food and Agriculture Organization of the United Nations, the World Bank, and the energy balance sheet of the Ministry of Energy, and to predict the variables from univariate methods of autoregressive integrated moving average (ARIMA), single exponential smoothing with trend, double exponential smoothing with trend, Holt-Winters multiplicative and Holt-Winters additive and multivariate model of vector autoregressive were used. Based on the research findings, methods of Holt-Winters additive, artificial neural network, and single exponential smoothing with trend provided the best forecast for methane gas, carbon dioxide, and nitrogen oxide, respectively. The results showed that the emission trend of methane and nitrogen oxide gases will be downward and the amount of carbon dioxide emission will be upward. The results can help predict the greenhouse gases released from the agricultural sector and apply appropriate policies accordingly.

    Keywords: Greenhouse Gases, Forecasting Methods, Agriculture, Iran}
  • مرتضی اسمعیل نژاد*

    بافت جمعیت استان خراسان جنوبی روستایی است که در دو دهه گذشته رخداد های شدید آب و هوایی را تجربه کردند، این بخش از جمعیت به دلیل وابستگی قابل توجه به تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر هستند. کشاورزی به عنوان مهم ترین گزینه معیشتی حساس به اقلیم در مناطق روستایی استان منبع اصلی اقتصاد محلی را شکل می دهد، بنابراین این جمعیت در سال های اخیر به عنوان مهاجران زیست محیطی و اقلیمی بدنه اصلی مناطق پیراشهری را  به ویژه در شهر بیرجند ایجاد کرده اند. به منظور کشف ابعاد آسیب پذیری مناطق پیراشهری از 20 شاخص کمی  بیوفیزیکی،اجتماعی و اقتصادی استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل این داده ها روش تجزیه وتحلیل مولفه های اصلی (PCA) به کار رفت. نتایج به دست آمده این پژوهش نشان داد که شرایط اجتماعی-اقتصادی فعلی و افزایش فشار محیطی درنتیجه تعاملات بین انسان و محیط زیست عوامل اصلی آسیب پذیری در اکثر مناطق پیراشهری بیرجند می باشد که بر اساس درجه آسیب-پذیری در برابر تغییرات اقلیمی ظرفیت های متفاوتی دارا می باشند. نواحی پیراشهری واقع در غرب و جنوب غرب بیرجند از جمله چهکند، حاجی آباد، کلاته قاینی بالاترین میزان آسیب پذیری در برابر پیامدهای تغییرات اقلیمی را دارا می باشند. نتایج این پژوهش می تواند برای تصمیم گیری در خصوص انتخاب استراتژی های سازگاری با تغییرات اقلیمی در مناطق پیراشهری بیرجند بر اساس میزان آسیب پذیری این مناطق برای مدیران و برنامه ریزان کاربرد داشته باشد.

    کلید واژگان: آسیب پذیری, تغییر اقلیم, مناطق روستایی, کشاورزی, شهر بیرجند}
    Morteza Esmailnejad *

    The population of South Khorasan Province is a village that has experienced severe weather events in the last two decades, this part of the population is vulnerable due to significant dependence on climate change. Agriculture as the most important climate-sensitive livelihood option in rural areas of the province is the main source of local economy, so this population in recent years as environmental and climatic migrants have created the main body of peripheral areas, especially in the city of Birjand. In order to discover the dimensions of vulnerability in suburban areas, 20 quantitative biophysical, social and economic indicators were used. The principal component analysis (PCA) method was used to analyze data. The results of this study showed that the current socio-economic conditions and increasing environmental pressure as a result of human-environmental interactions are the main causes of vulnerability in most peripherals of Birjand, which have different capacities based on the degree of vulnerability to climate change. Peripherals areas located in the west and southwest of Birjand, including Chekond, Hajiabad, Kalateh Ghaeni, have the highest vulnerability to the consequences of climate change. The results of this study can be used to decide on the selection of strategies for adaptation to climate change in the metropolitan areas of Birjand based on the vulnerability of these areas for managers and planners

    Keywords: Vulnerability, Climate Change, Rural Areas, Agriculture, Birjand}
  • حمید نیک اقبال، حسن احمدی*، حمیدرضا صارمی، فرشید افتخاری نسب

    اهمیت بخش کشاورزی به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد یک کشور تاحدی است که در سند چشم انداز وظیفه بسیار سنگین امنیت غذایی و کمک در حفظ محیط زیست بعهده بخش کشاورزی گذاشته شده است.باتوجه به اینکه برای سنجش قابلیتهای کشاورزی کمتربه معیارهای انسانی توجه شده است وتحقیقات انجام شده بیشتر عوامل طبیعی را برای سنجش قابلیتهای کشاورزی در نظر گرفته اند،در این تحقیق سعی بر سنجش قابلیتهای کشاورزی با دو مدل اکولوژیکی که عبارت است از: سنجش قابلیتهای کشاورزی فقط با معیار های طبیعی ومدل مبتنی برآمایش سرزمین که یک دید جامع تر دارد وعلاوه بر معیارهای طبیعی، معیار های انسانی را نیز در نظر میگیرد.روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای ومراجعه به موسسات مختلف میباشد، ازنظر ماهیت کاربردی، روش از نظر هدف توصیفی- تحلیلی: پتانسیل کشاورزی استان ک.ب براساس معیار های مدل مخدوم ،عوامل طبیعی همچون: شیب ،جهت ،میزان آب، باران، اقلیم،عمق، بافت، حاصلخیزی، زهکشی خاک بااستفاده ازمدل توان اکولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفته ودر مرحله بعد قابلیت کشاورزی استان ک.ب، براساس مدل آمایش سرزمین: معیارهای طبیعی: درصد شیب، جهت شیب، خاک (عمق، بافت، حاصلخیزی، فرسایش، زهکشی)، میزان آب، باران و آب وهوا و معیارهای انسانی: راه های دسترسی، جمعیت، بیکاری، فقر، و مناطق روستایی بعد از ارزیابی معیارها توسط بیست متخصص در این زمینه، معیارها بعد از صحت سنجی در محیط (SPSS) ومیانگین گیری با استفاده از AHP)) وزندهی شده. ودر محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با هم ترکیب شده. بااستفاده ازنرم افزار اردس وباتطبیق دادن نقشه های ساخته شده بادر نظر گرفتن وضع موجود، مشاهدات میدانی وگوگل ارث، نتایج حاکی از این است که سنجش قابلیتهای کشاورزی استان ک.ب براساس مدل آمایش سرزمین (که عدد 87.62با توجه به 400 نقطه ای که مشخص شده بدست آمده) به نتایج واقع بینانه تری نسبت به مدل اکولوژیکی (که عدد73.58با توجه به 400 نقطه ای که مشخص شده بدست آمده) منجر میشود.

    کلید واژگان: ارزیابی, قابلیت, کشاورزی, مدل اکولوژیکی, مدل آمایش سرزمین}
    Hamid Nikeghball, Hasan Ahmadi *, Hamidreza Saremi, Hamid Eftekhari
    Introduction

    The agricultural sector is one of the main pillars of a country's economy to such an extent that in the vision document, the very heavy task of food security and helping to preserve the environment is assigned to the agricultural sector. Most of the conducted research has considered natural factors to measure agricultural qualities; in this research, an attempt was made to measure agricultural capabilities with two ecological models, such as measuring agricultural capabilities with natural qualities and a land preparation model with a view more comprehensive. In addition to natural criteria, it also considers human characteristics. For this reason, by using models of land use, which consists of measuring the power of a region or region, or in other words, the land, along with paying attention to the population living in the region, to reach a balance, the capabilities of any part of the earth can be measured, and anywhere on the earth is proportional to the capabilities of the land natural and human-provided facilities.  After the era of hunting and barbarism, the early man thought of a better life outside the hunting era, where he could continue his life without the troubles and dangers of the hunting era. It was there that they started agriculture by planting in the early era. The first period has passed primitive agriculture, the same as traditional agriculture. Due to the small number of early humans and less use of such a capability, the issue of land development should have been considered. Gradually, with the increase in human population, more and more limited lands were cultivated. On the one hand, numerous hectares were under construction, and on the other hand, the importance of paying attention to these limited-quality lands has increased. Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad, one of the deprived provinces, rely on an agriculture-based economy and are no exception. Evaluation of the ecological potential means that the land in question is capable of what type of use, such as agriculture, forestry, residential, industrial, etc. Considering the world's increasing population and the increasing pressure on land resources, it requires using technology such as geographic information systems as one of the analytical models to help identify areas in the most suitable sustainable agricultural production communities for food supply, according to environmentalists.

    Methodology

    The study area is Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province. According to the census of Statistical Centre in 2013 has an area of ​​15,504.073 square kilometers, seven cities, a population of 658,629 people, and an average annual growth rate of 0.76%. The research is of an applied type, the method of collecting library information and referring to Statistical Center's website and to Itis different organizations. In terms of practical nature, the method is descriptive-analytical in terms of purpose; firstly, based on the criteria of the Makhdoom model, natural factors such as slope, direction, water level, climate, depth, texture, fertility, soil structure, and human factors that the authors of the model definition. The opinion placed in the geographic information system environment of the agricultural situation of the province has been evaluated. Finally, two models have been evaluated in ARDES software.

    Results and discussion

    In this research, an attempt was made to measure the agricultural capabilities of the province with an ecological model, which consists of measuring the agricultural capabilities only with natural criteria, and a model based on land use, which has a more comprehensive view. In addition to natural criteria, it also includes human criteria. The method of collecting library information and referring to different institutions, in terms of practical nature, is descriptive-analytical in terms of purpose. To measure the agricultural capability of the province based on the ecological model, only natural criteria slope percentage, slope direction, soil (depth, texture, fertility, erosion, drainage), amount of water, rain, and weather, according to Mr. Makhdoom model in the geographic system environment is combined and after betting, the final map of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province is divided into seven layers; and the next stage is the agricultural capability of the province, based on the land use model, natural criteria include the percentage of slope, the direction of slope, soil (depth, texture, fertility, erosion, drainage), amount of water, rain, and weather and human criteria include roads access, population, unemployment, poverty, protected areas, and rural areas are combined after evaluation by experts in this field in the environment of the geographic information system, and after betting, they are divided into three categories.

    Conclusion

    The agricultural potential of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province has been evaluated based on the criteria of the Makhdoom model, natural factors such as slope, direction, water level, rain, climate, depth, texture, fertility, soil drainage using the ecological power model, and the next stage is the agricultural capability of the province based on land use model, natural criteria include the percentage of slope, direction of slope, soil (depth, texture, fertility, erosion, drainage), amount of water, rain, and climate and human criteria: access roads, population, unemployment, poverty protected areas, and rural areas are combined after evaluation by experts in this field in the geographic information system environment. Using ARDES software and adapting the maps made, considering the existing situation of Google Earth, the results indicate that the assessment of the agricultural capabilities of the province based on the land use model (which number is 87.62 according to the 400 points that have been determined) lead to more realistic results than the ecological model which is 73.58 according to the 400 points that have been specified.

    Keywords: Evaluation, capability, Agriculture, Ecological model, Land use Model}
  • مهدی حسین پور*، مهتاب مرتضایی، افشین حشمتی، عطیه خدایی
    در عصر حاضر روند رو به رشدی در بهره برداری از مفاهیم مربوط به گردشگری خصوصا در حوزه گردشگری کشاورزی ایجادشده است. قاطبه اصلی این تلاش ها بر ایجاد جذابیت در کلاس جهانی و داخلی برای گردشگران بوده است تا برای اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مورد بهره برداری قرار گیرد. مقاله پیش رو به شناسایی مولفه های اثرگذار بر ماندگاری گردشگری کشاورزی و ارایه راهکارهایی مناسب برای توسعه آن با رویکرد فراترکیب پرداخته است. با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی جامعی بر کلیه مقالات علمی-پژوهشی و علمی- تدریجی نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی صورت پذیرفت.  در این تحقیق تلاش شد تا پژوهش های منتشرشده تا سال 2021 بررسی شوند که حاصل این جست وجو تعداد 110 مقاله با رویکرد گردشگری کشاورزی و عوامل موثر بر ماندگاری آن یافت شد و پس از غربالگری تعداد مقالات اولیه به عدد 40 مقاله تقلیل  یافت و مناسب کدگذاری و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد مولفه های اثرگذار بر ماندگاری گردشگری کشاورزی می تواند متاثر از عوامل متعددی باشد که در این زمینه به هفت مقوله که بیش از سایر عوامل می تواند بر این مهم موثر واقع شود، پرداخته شد. این مقوله ها عبارت اند از عوامل نهادی؛ زیرساختی؛ آموزشی؛ معنایی و ادراکی؛ زیست محیطی و زیباشناسی؛ عملکردی- ساختاری و درنهایت عوامل فرهنگی. همچنین نتایج این مطالعه می تواند مورداستفاده سیاستگذاران و برنامه ریزان بخش گردشگری، کشاورزی و کارآفرینی قرار گیرد.
    کلید واژگان: شناسایی, ماندگاری گردشگری, کشاورزی, راهکار, فراترکیب}
    Mahdi Hosseinpour *, Mahtab Mortezaei, Afshin Heshmati, Atieh Khodaei
    In today's era, there is a growing trend in the exploitation of concepts related to tourism, especially in the field of agricultural tourism. The main goal of these efforts has been to create world-class and domestic attraction for tourists to be used for various political, economic and social purposes. The upcoming article has identified the factors affecting the sustainability of agricultural tourism and provided suitable solutions for its development with a hybrid approach. Using Sandelowski and Barroso's seven-step Meta-Synthesis method, a comprehensive review was conducted on all scientific-research and scientific-progressive articles indexed in domestic and foreign databases. In this research, an effort was made to review the published research until 2021, and as a result of this search, 110 articles were found with the approach of agricultural tourism and the factors affecting its sustainability, and after screening, the number of initial articles was reduced to 40 articles, suitable for coding and analysis. it placed. The findings of this research showed that the factors affecting the sustainability of agricultural tourism can be affected by several factors, and in this context, seven categories that can affect this matter more than other factors were discussed. These categories include institutional factors; infrastructure; educational; semantic and perceptual; environment and aesthetics; functional-structural and finally cultural factors. Also, the results of this study can be used by policy makers and planners of tourism, agriculture and entrepreneurship sectors.
    Keywords: Identification, sustainability of tourism, Agriculture, solution, Meta-Synthesis}
  • حمزه رحیمی*، علیرضا صادقی نیا
    بخش کشاورزی به دلیل تعاملات گسترده ای که با محیط دارد، بیشترین تاثیر را از تغییرات اقلیمی می پذیرد و جوامع روستایی وابسته به فعالیت کشاورزی را با خطرات جدی تهدید می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی آثار تغییرات اقلیمی بر کشاورزی و انتخاب راهبردهای سازگاری در شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش پیمایشی (پرسش نامه) تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کشاورزان شهرستان نجف آباد هستند. حجم نمونه 300 نفر کشاورز است که از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسش نامه بوده که روایی آن توسط اساتید و صاحب نظران تایید و پایایی آن با آلفای کرونباخ (760/0) محاسبه شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده با روش های آماری و نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که کشاورزان نسبت به افزایش خشکسالی ها و کاهش بارش و گرم تر شدن هوا آگاهی دارند. حدود 51 درصد کشاورزان تنوع محصول را به عنوان یکی از راهبرد های سازگاری ترجیح می دهند. تقریبا 53 درصد کشاورزان معتقدند استفاده از کودها شیمیایی و سموم دفع آفات باعث افزایش ظرفیت سازگاری در برابر تغییرات اقلیمی می شود. همچنین 66 درصد کشاورزان سامانه های آبیاری پیشرفته را برای مقابله با تغییرات اقلیمی انتخاب کرده اند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد متغیرهای جنسیت، آگاهی از تغییرات اقلیمی، اطلاعات دریافت شده از دفاتر خدمات ترویجی و سازگاری با تغییرات اقلیمی نقش مهم و تعیین کننده در تولید محصولات کشاورزی دارند. سه مدل رگرسیونی (تولیدات کشاورزی، بیکاری و کمبود مواد غذایی) تدوین شد که همگی معنی دار بودند.
    کلید واژگان: تغییرات اقلیمی, ادراک کشاورزان, کشاورزی, استراتژی های سازگاری, شهرستان نجف آباد}
    Hamzeh Rahimi *, Alireza Sadeghinia
    Agricultura sector due to extensive interaction with the environment, the agriculture receives the greatest impact from climate change and threatens rural communities depending on agriculture activity with serious risks. The purpose of this paper is to evaluate the effect of climate change on agriculture and to choose adaptation strategies in Najafabad. The research method in this study is descriptive and analytical and the data was prepared by field work and a questionnaire. The statistical population is Najafabad Farmers. The sample size is 300 farmers who were selected through Cochran's formula in the simple random. The main tool of the research was a questionnaire, the validity and reliability of were confirmed by experts with Cronbach's alpha 0/760. The analysis of the collected data was done with statistical methods and SPSS software. Results showed that farmers are aware of the increase in drought and the decrease in precipitation and the weather getting warmer. For 51% of farmers, crop diversity is one of the adaptation strategies. Almost 53% of farmers believe that the use of chemical fertilizers and pesticides increases the capacity to adapt to climate change. 66% of farmers have chosen advanced irrigation systems to deal with climate change. The results of logistic regression showed that the variables of gender, awareness of climate change, information received from extension service offices and adaptation to climate change play an important and decisive role in the production of agricultural products. Three regression models as agricultural product, unemployment and food shortage were compiled all of which were significant.
    Keywords: climate change, Perception farmers, Agriculture, Adaptation strategies, Najafabad County}
  • رضا قادری*، رباب حسین زاده، سجاد امیدوارفر، مهدی آبرون

    آنچه در توسعه کشاورزی ایران و به پیروی از آن در استان آذربایجان غربی خلا ریشه ای درک می شود؛ عدم شناسایی و آگاهی از پتانسیل های مناطق مرزی در کشاورزی می باشد که ضرورت توجه خاص به مقوله توسعه را طلب می کند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش بخش کشاورزی در توسعه شهرستان های مرزی در استان آذربایجان غربی می باشد. معیارهایی که در این پژوهش مورد ارزیابی قرارگرفته است شامل معیارهای: سطح زیر کشت محصولات زراعی، تولید محصولات زراعی، سطح زیر کشت محصولات باغی، تولید محصولات باغی، سطح زیر کشت محصولات گلخانه ای می باشد. داده ها پژوهش از سالنامه ی آماری مرکز آمار و در سال 1399 گردآوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به صورت کمی و از طریق مدل تصمیم گیری VIKOR صورت پذیرفته است و در نهایت با استفاده از نرم افزار GIS سطح بندی شهرستان های استان آذربایجان غربی برای تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در پهنه استان نمایش داده شد. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس رتبه بندی صورت گرفته از شهرستان های مرزی استان آذربایجان غربی، شهرستان ارومیه در رتبه اول، شهرستان سلماس در رتبه دوم، شهرستان پیرانشهر در رتبه سوم، شهرستان خوی در رتبه چهارم، شهرستان اشنویه در رتبه پنجم، شهرستان سردشت در رتبه ششم، شهرستان چالدران در رتبه هفتم و شهرستان ماکو در رتبه هشتم قرارگرفته است. وضعیت سطح بندی و خوشه بندی توسعه یافتگی بخش کشاورزی شهرستان های مرزی استان آذربایجان غربی نشانگر این است که شهرستان ارومیه در خوشه بندی توسعه یافته، شهرستان سلماس در خوشه بندی نیمه توسعه یافته، شهرستان های پیرانشهر و خوی در خوشه بندی نسبتا محروم و در نهایت شهرستان های اشنویه، سردشت، چالدران و ماکو در خوشه بندی محروم قرارگرفته اند.

    کلید واژگان: کشاورزی, توسعه پایدار, شهرستان های مرزی, آذربایجان غربی}
    Reza Ghaderi *, Robab Hoseinzadeh, Sajjad Omidvarfar, Mehdi Abrun

    What is perceived as a fundamental gap in Iran's agricultural development and following it in West Azerbaijan province is a lack of recognition and awareness of the potential of border areas in agriculture, which requires special attention. The main goal of this research is to investigate the role of the agricultural sector in the development of border towns in West Azerbaijan Province. The criteria that have been evaluated in this research include the area under cultivation of crops, the production of crops, the area under cultivation of garden crops, the production of garden crops, and the area under cultivation of greenhouse crops. The research data was collected from the statistical yearbook of the Statistics Center in 2019. The analysis of the collected data has been carried out quantitatively and through the VIKOR decision-making model, and finally, using GIS software, the stratification of the cities of West Azerbaijan province was displayed for the spatial analysis of agricultural development in the province. The results of this research show that based on the ranking of the border cities of West Azerbaijan province, Urmia City is in first place, Salmas City is in second place, Piranshahr is in third place, Khoi is in fourth place, Oshnavieh is in the fifth place, Sardasht is ranked sixth, Chalderan is ranked seventh, and Mako is ranked eighth. The status of leveling and clustering of the development of the agricultural sector of the border counties of West Azerbaijan province shows that Urmia city is in developed clustering, Salmas city is in semi-developed clustering, Piranshahr and Khoi cities are in relatively deprived clustering, and finally, Oshnavieh, Sardasht, Chalderan and Mako cities are in the deprived clustering.

    Keywords: Agriculture, Sustainable development, Border Townships, West Azerbaijan}
  • مجید غلامی، رحیم گلبارانی*، افسانه ملک حسینی
    یکی از چالش های جدی جغرافیای سیاسی ایران، مساله آب و وضعیت بحرانی مدیریت منابع آبی در بخش کشاورزی کشور است. عدم مدیریت بهینه منابع آب به عنوان نهاده اصلی بخش کشاورزی، چالشی اساسی بر سر راه تحقق کشاورزی پایدار در جغرافیای سیاسی ایران است. راهکارهای مختلفی برای این چالش جدی پیشنهاد شده است که در بیشتر موارد، به اصلاح روند حکمرانی در مدیریت منابع آب در ایران تاکید دارند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی چالش های حکمرانی آب در بخش کشاورزی در جغرافیای سیاسی ایران است. روش پژوهش حاضر روش ترکیبی و حل مساله است. جامعه آماری این پژوهش حل مساله، شامل کارکنان سازمان آب منطقه ای، جهاد کشاورزی، امور آب و اساتید و دانشجویان صاحب نظر در مساله حکمرانی آب در بخش کشاورزی است که به وسیله نمونه گیری غیراحتمالی و به شکل هدفمند انتخاب شدند. در مجموع 90 پرسش نامه محقق ساخته که حاصل مصاحبه حضوری با هفت کارشناس خبره حوزه حکمرانی آب در بخش کشاورزی کشور بود، در میان جامعه مورد مطالعه توزیع شد که پس از گردآوری آن ها 83 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های گردآوری شده در دو بخش آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی(تحلیل عاملی اکتشافی) به کمک نرم افزار، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، چالش های حکمرانی آب در بخش کشاورزی ایران در شش عامل شامل چالش های اجتماعی، سیاسی، اداری و قانونی، تمرکزگرایی، غفلت از دانش بومی و نهادهای محلی و چالش های طبیعی و جمعیتی خلاصه شدند که در مجموع 35/60 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. در این بین چالش های اجتماعی بیشترین (63/25) و چالش های طبیعی و جمعیتی کمترین (46/4) سهم را در تبیین واریانس کل متغیرهای تحت بررسی داشته است. همچنین با توجه به ماهیت مشارکتی حکمرانی و نتایج این پژوهش در چالش های اجتماعی، پیشنهاد شد نقش ها و اختیارات کنشگران درگیر در حکمرانی آب با دقت تعیین و ظرفیت سازی ذینفعان با جدیت در دستور کار برای بهبود حکمرانی مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی ایران قرار گیرد.
    کلید واژگان: کشاورزی, حکمرانی آب, چالش, مدیریت آب, جغرافیای سیاسی ایران}
    Majid Gholami, Rahim Golbarani *, Afsaneh Malekhoseini
    The lack of optimal management of water resources as the main input of the agricultural sector is a major challenge on the way to realizing sustainable agriculture in the political geography of Iran.Various solutions have been proposed for this serious challenge, all of which go back to reforming the governance process in water resources management in Iran.Based on this, the aim of the current research is to investigate the challenges of water governance in the agricultural sector of Iran.The present research method is a qualitative and quantitative combined method in solving the problem.The statistical population includes experts and experts in the issue of water governance in the agricultural sector, who were selected through non-probability sampling in a targeted manner. 90 researcher-made questionnaires, which were the result of face-to-face interviews with 7 experts in the field of water governance in the agricultural sector of the country, were distributed among the studied community, and after collecting them, 83 questionnaires were analyzed.The collected data were analyzed in two parts of descriptive statistics (prevalence, mean, standard deviation) and inferential (exploratory factor analysis) with Spss-14 software.Based on the results of the research, the challenges of water governance in Iran's agricultural sector were summarized in six factors that explained 60.35% of the total variance. Social challenges contributed the most (25.63) and natural and human challenges contributed the least (4.46) in explaining the variance of the variables under investigation.Also, considering the participatory nature of governance and the results of this research on social challenges, it was suggested that the roles and powers of the actors involved in water governance should be carefully determined and the capacity building of the stakeholders should be seriously put on the agenda.
    Keywords: Agriculture, Water Governance, challenge, water management.Political geography of Iran}
  • سیروس قنبری*، مهربی بی پسکوهی

    مدیریت پایدار زمین به عنوان شیوه‎ای پایدار برای مبارزه با تهدید اشکال مختلف تخریب و فرسایش زمین در نظر گرفته شده است. با وجود این، اطلاعات کمی در مورد عوامل موثر بر تصمیم خانوارها برای اجرای شیوه‎های مدیریت پایدار زمین وجود دارد. در پژوهش حاضر عوامل موثر بر اجرای شیوه‎های مدیریت پایدار زمین توسط خانوارهای روستایی در منطقه سیب و سوران مورد واکاوی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش خانوارهای روستایی کشاورز منطقه سیب و سوران بوده که با استفاده از فرمول‎کوکران 230 نمونه به روش نمونه‎گیری تصادفی‎‎‎‎ ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده‎ها و اطلاعات از پرسش‎نامه و مصاحبه استفاده شد. برای شناسایی شیوه‎های مدیریت پایدار از آمار توصیفی استفاده شد. برای شناسایی عوامل موثر بر اجرای شیوه‎های مدیریت پایدار زمین توسط خانوارهای روستایی از مدل‎سازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج در مورد شیوه‎های مورد استفاده نشان داد که در این منطقه بیشتر از شیوه‎های ابتدایی و ساده که نیاز به هزینه و سرمایه چندانی نداشته استفاده شده است. کاربرد کود دامی/ حیوانی، استفاده از کودهای آلی و سبز، شخم‎ زدن زمین خلاف جهت شیب زمین، ایجاد سد خاکی و سنگی در بالا دست زمین و ایجاد آب بند و بندهای خاکی مهم‎ترین شیوه‎های مدیریت پایدار در منطقه سیب و سوران بوده‎اند. نتایج مدل معادلات ساختاری عوامل موثر بر اجرای شیوه‎های مدیریت پایدار زمین توسط خانوارهای روستایی نیز نشان داد که عامل ویژگی‎های مزارع کشاورزی با ضریب تاثیر 79/0 بیشترین تاثیر را بر اجرای شیوه‎های مدیریت پایدار زمین در منطقه سیب و سوران داشته است. عامل ویژگی‎های اکولوژی زمین کشاورزی با ضریب تاثیر 73/0، عامل حمایت‎ها و زیرساخت‎های سازمانی با ضریب تاثیر 69/0، عامل ویژگی‎های خانوار با ضریب 68/0 و عامل ویژگی‎های اجتماعی و اقتصادی با ضریب تاثیر 65/0، در مرتبه‎های بعدی قرار گرفته‎اند.

    کلید واژگان: کشاورزی, مدیریت پایدار زمین, عوامل و محرک‎ها, منطقه سیب و سوران, مدل معادلات ساختاری}
    Sirous Ghanbari *, Mehrbibi Paskuhi

    Sustainable land management is considered a sustainable way to combat the threat of various forms of land destruction and erosion. However, there is little information on the factors affecting the household's decision to implement sustainable land management practices. In the present study, the factors affecting the implementation of sustainable land management practices by rural households applied in Sib and Souran county have been analyzed. The present study is applied in terms of purpose and in terms of descriptive-analytical method. The statistical population of the research is the Rural Households of the Sib and Soran area, which was selected by 230 sample formulas by random sampling method. Questionnaires and interviews were used to collect data and information. Descriptive statistics were used to identify sustainable management practices. Structural equation modeling (SEM) was used to identify the factors affecting the implementation of sustainable land management practices by rural households. The results of the methods used showed that in this area more basic and simple methods do not require much cost and capital. Using animal/ animal fertilizer, use of organic and green fertilizers, plowing the land for the slope of the land, creating an empty and rocky dam at the top of the land, and creating earthy seals and the most important sustainable management methods in the Sib and Souran area. The results of the structural equation model factors affecting the implementation of sustainable land management methods by rural households also showed that the properties of agricultural farms with a coefficient of 0.79 had the most impact on the implementation of sustainable land management practices in the Sib and Soran area. The factor of Agricultural Ecology Properties with an Impact Coincision of 0.73, Organizational Support and Infrastructure Factor with an Impact Coincision of 0.69, Household Properties of 0.68, and Social and Economic Properties Factor with an Impact of 0.65, are subsequent.

    Introduction

    The study area of the present study is Sib and Souran county in Sistan and Baluchestan province. In the county of Sib and Souran, the income and livelihood of many rural households is dependent on land. Due to the drought and lack of water in the area, the lack of sufficient nutrient supply, and the reduction of soil organic matter, causes soil erosion, which can affect the quality of agriculture and consequently affect the income of farmers. As a result, the use of sustainable land management practices can reduce soil erosion and thus increase the efficiency of agricultural products, which is essential for rural development in this area. One of the necessities for the use of sustainable land management is to identify the factors affecting the implementation of sustainable land management practices. To increase sustainable agricultural productivity, a good understanding of the causes and factors affecting the implementation of sustainable land management methods from the first and most important forecasts to use sustainable land management practices and beneficiaries is resources. Therefore, in the present study, the present study examines the factors affecting the implementation of sustainable land management practices by rural households in the Sib and Souran area.

    Materials and Methods

    The present study has been part of applied research. In terms of collection/ collection of research information and data, research is a type of research and research. In terms of research methods, it also includes descriptive-analytical methods. The theoretical foundations and literature of the research have been developed and presented through the study of the library. The data collection and field data collection tool has also been a freelance researcher and interview. The statistical population of this study has been farmers in the area and city of Sib and Soran in Sistan and Baluchestan province. To specify the research samples, a simple random sampling method was selected using the Cochran formula. Accordingly, 230 samples were selected. Descriptive statistics and structural equation models (SEM) and Amos graphics software were used to analyze information and investigate sustainable land management practices. The validity of the questionnaire is measured using content validity. Cronbach's alpha test was also used to evaluate the reliability of the measurement tool.

    Results and Discussion

    The results of the factors affecting the implementation of sustainable land management methods showed that all 5 factors can have an impact on the implementation of sustainable land management as a hidden factor. In the meantime, the agent of farms and properties of agricultural fields and land with a factor load of 0.79 has had the most impact on the implementation of sustainable land management practices. Characteristics of Agricultural Land Ecology with a Factor and Coincision of 0.73, Organizational Support and Infrastructure with a Factor Coefficient and Coefficient of 0.69, Factor Household Characteristics and Coefficient of 0.68, Social and Economic Characteristics The factor load and the coefficient of 0.65 are subsequent. Standard estimates of the factors affecting the implementation of sustainable land management methods showed that the properties of agricultural farms and the direct impact of 0.79 had the most impact on the implementation of sustainable land management practices in the county of Sib and Souran. The results of indirect effects and non-standard estimates Model Factors Affecting Sustainable Land Management methods showed that out of 25 micro-variables (index), most indirect effects related to variables such as experience and native farmers' knowledge, number of family/ family workforce, Type of ownership, credit and banking access, soil fertility and land slope, cash money; Capital and farmers' income and costs have been the implementation of management practices.

    Conclusion

    The results of the methods used showed that in this area more basic and simple methods do not require much cost and capital. Using animal/ animal fertilizer, use of organic and green fertilizers, plowing the land for the slope of the land, creating an empty and rocky dam at the top of the land, and creating earthy seals and the most important sustainable management methods applied in the Sib and Souran county. The results of the structural equations model also showed that the factors of agricultural farms had the most impact on the implementation of sustainable land management practices in the Sib and Souran area. The factor of agricultural ecology properties, the cause of organizational support and infrastructure, the factor of household characteristics, and the factor of social and economic characteristics have been subsequent.

    Keywords: Agriculture, Sustainable Land Management, Factors, Stimulants, SIB, SOURAN Region, Structural Equation Model}
  • Ali Izadi, Seyed Hadi Tayebnia *
    Purpose

    Supporting and stimulating agricultural development has a decisive role in rural development and is considered the main basis of rural development. Therefore, the agricultural sector and rural areas in Iran are still far from the real potentials for development. Therefore, this study aimed at the consequences of creative agriculture and its role in the development of rural areas of Roshtkhar County in Razavi Khorasan province.

    Design/methodology/approach

    This research was an applied one, conducted with descriptive-correlation and causal-relational methods. The statistical population of the research consists of all heads of rural households (21,785) in Roshtkhar County, using the Cochran formula, 377 farmers from the heads of households were selected as a sample. The main tools of the research were researcher-made questionnaire, field observations and library studies. Then, the questionnaires were distributed in 20 villages of the study area. SPSS software and structural equation modeling approach were employed to analyze the data.

    Findings

    The results of the fitted model showed that creative agriculture had the greatest effects on economic (0.405) and social (0.370) variables. The results of investigating the status of creative agriculture in the study area showed that more than 60% of rural farmer households stated that creative agriculture has been able to play a significant role in rural development.Limitations/Strategies: The dispersion of the studied villages to fill out the questionnaire depending on the topic at the village level, the lack of awareness of some rural households towards conducting research projects in order to complete the questionnaire, and finally the costs of conducting this research are challenging of this study.Practical solutions: Finally, according to the results, solutions such as the full implementation of modern irrigation systems, changing the cultivation pattern and using up-to-date machinery and tools in the agricultural sector can improve the results and the consequences of creative agriculture and its role in rural development in the villages and the implementation strategies of this solution are considered necessary.

    Original/value

    This study is significant as the recognition of different issues of creative agriculture at the regional level can help to take an important step in order to improve the condition of rural households in different dimensions (economic, social-cultural, institutional-managerial and physical).

    Keywords: Agriculture, Rural Development, Creativity, Causal analysis, Roshtkhar County}
  • آزاده اربابی سبزواری*، مهسا فرزانه

    این پژوهش با هدف بررسی تغییرات تبخیر تعرق و پیش نگری بخش کشاورزی در قسمت شمالی استان ایستگاه زاهدان، قسمت مرکزی ایستگاه ایرانشهر و قسمت جنوبی ایستگاه چابهار با در نظر گرفتن تغییر اقلیم انجام شد. همچنین تاثیر مدیریت در تاریخ کاشت بر کاهش اثرات منفی این پدیده بررسی شد. پس از راست آزمایی مدل LARS-WG، مولفه های اقلیمی در سه ایستگاه هواشناسی زاهدان، ایرانشهر، چابهار و تحت سه سناریوی A1B، A2 و B1 در مدل HadCM3 تا سال 2060 با دوره پایه 1987-2020ریزمقیاس شدند. بر اساس آماره های جذر میانگین مربعات خطا و ضریب کارآیی مدل، مدل LARS-WG از قابلیت خوبی در شبیه سازی پارامترهای دمای حداقل و حداکثر و بارش برخوردار بود. افزایش معنیدار دما، طول دوره ی رشد در مراحل مختلف را بین یک تا 20 روز کاهش میدهد که این مساله باعث افزایش نیاز آبی گندم خواهد شد. اگرچه به تعویق انداختن زمان کاشت، اثر تغییراقلیم را شدت بخشیده و طول فصل کشت را بین 12 تا 23 روز کاهش میدهد، لکن نیاز آبی افزایش خواهد یافت. با توجه به این شرایط اقلیمی برای دوره های آتی، کشاورزان قادر نیستند شرایط اقلیمی را کنترل کنند، ولی مدیریت درست و تغییر در عواملی چون رقم محصول و بهینه سازی الگوی کشت مطابق با اقلیم منطقه و آگاهی یافتن از شرایط اقلیمی حال و آینده، میتواند در کاهش اثرات مضر تغییر اقلیم بر رشد و عملکرد محصولات کشاورزی و تولید پایدار مواد غذایی نقش بسزایی داشته باشد و برنامهریزی و مدیریت جامع منابع گام مهم به سمت توسعه پایدار است.

    کلید واژگان: تغییر اقلیم, نیاز آبی, کشاورزی, جنوب شرق ایران, مدل LARS-WG}
    Azadeh Arbabi Sabzevari*, MAHSA FARZANEH

    The aim of this study was to investigate the changes in evapotranspiration and to predict the agricultural sector in the northern part of Zahedan station, the central part of Iranshahr station and the southern part of Chabahar station, taking into account climate change. Also, the effect of management on planting date on reducing the negative effects of this phenomenon was investigated.After testing the LARS-WG model, the climatic components in three meteorological stations of Zahedan, Iranshahr, Chabahar and under three scenarios A2, A1B and B1 in HadCM3 model until 2060 with the base period of 1987-2020 were scaled. Based on the root mean square error statistics and model efficiency coefficient, the LARS - WG model had sufficient capability in simulating minimum and maximum temperature and precipitation parameters.  Significant increase in temperature reduces the length of the growing period in different stages between one to 20 days, which will reduce the water requirement of wheat between 4.45-0.05.  Although postponing the planting time intensifies the effect of climate change and reduces the length of the growing season by 10 to 23 days, it will increase the water requirement between 1.29 and 774 cubic meters per hectare.  Due to these climatic conditions for future periods, farmers are not able to control the climatic conditions, but proper management and change in factors such as crop yield and optimization of cultivation pattern in accordance with the climate of the region and awareness of current and future climatic conditions.  It can play an important role in reducing the harmful effects of climate change on the growth and yield of agricultural products and sustainable food production, and comprehensive planning and resource management is an important step towards sustainable development.

    Keywords: Climate change, Water needs, Agriculture, Southeastern Iran, LARS - WG model}
  • محبوب ریحان کلوانق، محسن احدنژاد، محمدتقی حیدری، مرتضی شهبازی

    ازکل محدوده شهر کلوانق مساحتی به میزان 632112 متر مربع به کاربری مسکونی اختصاص دارد که معادل 16/50 درصد از کل محدوده شهر را شامل می شود. با توجه به جمعیت سال 1395 که برابر 7465 نفر برآورد شده، 84 متر مربع به ازاء هر نفر می باشد که 34 مترمربع از حداکثر سرانه ی مسکونی مصوب برای شهرهای زیر20000 نفر(که برابر60 مترمربع می باشد) بیشتر است. مساحت کاربری مسکونی 195912 مترمربع بیشتر از مساحت مطلوب بوده و نشانگر عدم کمبود در زمینه مسکن در شهر کلوانق می باشد که با پیش بینی 8718 نفر برای افق سال 1408 تعداد نیاز به واحد مسکونی در وضع موجود برای شهر کلوانق برابر 409 واحد می باشد. که با توجه به اینکه در داخل محدوده شهر حدود 29 هکتار زمین بایر و اراضی کوچک مقیاس وجود دارد که 60 درصد این کاربری در طرح پیشنهادی به مسکونی اختصاص خواهد یافت، علنا کمبود مسکن شهر کلوانق در داخل محدوده برطرف می گردد؛ ولی نبود شفافیت های قانونی و وجود بندها و تبصره های مختلف درباره تغییر کاربری اراضی، مشخص نبودن مسیولیت نظارتی و تصمیم گیری باعث شده است تا توسعه ی شهر بیش تر با از بین بردن اراضی کشاورزی صورت گیرد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش ترکیبی می باشد ، در تحقیق حاضر با استفاده از امکاناتی که در تابع FUZZY از نرم افزار IDRISI Kilimanjaro وجود داشت برای استاندارد سازی نقشه ها استفاده شد، که با هدف حفاظت از اراضی کشاورزی و باغی خارج از محدوده شهر انجام گرفته است.نتایج بیانگر قابلیتهای سامانه Gis در استفاده از المان ها و شاخص های برجسته کشوری درپهنه بندی مناطق مستعد(بایر) محدوده شهر برای گسترش آتی شهری است تا کمترین آسیب به اراضی کشاورزی و باغی وارد آید.

    کلید واژگان: معیشت, پایدار, حفاظت, کشاورزی, Gis}
    mahboob reyhan, mahsen ahadnejad, taghii heydari, mortaza shahbazi

    An area of 632,112 square meters is reserved for residential use, which is equivalent to % 50.16 of the entire area of the city. According to the population of 1395, which is estimated at 7,465 people, it is 84 square meters per person, which is 34 square meters more than the maximum per person approved for cities with less than 20,000 people (which is equal to 60 square meters). The usable residential area of 195,912 square meters is more than the desired area and indicates that there is no deficit of housing in Kalvanaq. With the forecast of 8718 people for the 1408 year, the number of residential units needed in the current situation for the city of Kalvanaq is equal to 409 units. Considering that there are about 29 hectares of cacant and small-scale land within the confine city, of which% 60 of this use will be allocated to housing in the proposed plan, the deficit of housing in the city of Kalvanaq will be solved publicly; But the lack of legal transparency and the existence of various clauses and notes about the change of land use, has caused the development of the city to take place more by destroying agricultural lands. The research is applied in terms of type and in terms of essence and method combined, using the facilities that existed in the FUZZY function of IDRISI Kilimanjaro, it was used to standardize maps, which aims to protect agricultural lands. and a garden has been done outside the confine city. The results show the capabilities of the Gis system in using prominent elements and indicators of the country in zoning the susceptible (arid) areas of the confine city for future urban expansion so as to cause the least damage to agricultural and garden lands.

    Keywords: Livelihood, sustainable, protection, agriculture, Gis}
  • مهنا جوانمردی، مریم محمد رضایی، مژگان یاراحمدی، عباس راهدان*
    آشکارسازی از نظر آماری، فرآیندی است برای نمایان ساختن تغییرات معنی داری که نتوان آن ها را به تغییرات طبیعی مربوط دانست. بخش کشاورزی وابستگی شدیدی به پارامترهای اقلیمی دما و بارش دارد بنابراین با شدت و سرعت بیشتری نسبت به تغییرپذیری های اقلیمی واکنش نشان می دهد. تغییرات اقلیمی می تواند در مدت زمان طولانی بر نوع کشت و کشاورزی یک منطقه نیز تاثیر بگذارد. برای اینکه بتوان کمیت و کیفیت تولیدات کشاورزی را در استان گلستان افزایش داد، نیازمند مطالعه پیشینه اقلیمی در استان گلستان و رژیم های بارش و دمای آن طی دوره زمانی طولانی (حداقل 25 سال) هستیم تا بتوانیم روند تغییرات را بررسی کنیم. بنابراین برای بدست آوردن تیپ های کشت زمستانه و تابستانه مناسب برای استان گلستان از روش منکندال و پاپاداکیست بر روی داده های اماری ایستگاه های هواشناسی استان استفاده گردید.برای این منظور داده های اقلیمی مورد استفاده در این پژوهش شامل داده های میانگین حداقل، حداکثر و متوسط دمای ماهانه، میانگین حداقل و حداکثر مطلق دمای ماهانه، متوسط سالانه دما و بارش 9 ایستگاه استان گلستان در بازه زمانی (2018-1990) است که از سازمان هواشناسی کشور تهیه گردید. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان داد که تغییرات بارزی در نوع الگوی کشت منطقه طی دوره زمانی مورد مطالعه (2017-1990) صورت نگرفته که دلیل این رویداد با توجه به آستانه های دمایی تعریف شده مدل پاپاداکیس قابل توجیه است. به عنوان مثال الگوی غالب زمستانه جو دو سر بود که لازمه کشت محصول این است که میانگین حداکثر دمای سردترین ماه سال بیش از 10 درجه سلسیوس باشد از آنجایی که آستانه ی دمایی مذکور در طول دوره آماری در منطقه مشاهده گردید، بنابراین نوع کشت در این مدت ثابت بوده که با توجه به شرایط روند افزایشی دما، در آینده نیز کشت این محصول وجود خواهد داشت. همچنین حاکمیت دماهای حداکثر بالای 20 و 25 درجه سلسیوس در منطقه و طولانی بودن فصل عاری از یخبندان، دلیلی برای ثابت بودن تیپ های غالب تابستانه در این استان می باشد.
    کلید واژگان: اقلیم, کشت محصول, کشاورزی, رویکرد آماری}
    Mohanna Javanmardi, Maryam Mohammad Rezaei, Mozhgan Yarahmadi, Abbas Rahdan *
    Statistical detection is a method to reveal significant changes that cannot be attributed to natural variations. The agricultural sector heavily relies on climatic parameters such as temperature and precipitation, thus demonstrating a higher degree of responsiveness to climate change with increased intensity and speed. Climate change can also influence the cropping patterns and agriculture of a region over a long period. To enhance the quantity and quality of agricultural production in Golestan Province, it is necessary to study the climatic background and precipitation and temperature regimes over a long period (at least 25 years) to examine the trend of changes. Therefore, the Mondal and Papadakis methods were utilized on statistical data from meteorological stations in the province to obtain suitable winter and summer cropping types for Golestan Province. The climatic data used in this research includes monthly average minimum, maximum, and mean temperatures, monthly average absolute minimum and maximum temperatures, and annual average temperature and precipitation from 9 meteorological stations in Golestan Province within the time range of 1990-2018, obtained from the National Meteorological Organization. The results of statistical analysis showed no significant changes in the cropping pattern of the region during the study period (1990-2017), which can be justified by the defined temperature thresholds of the Papadakis model. For instance, the dominant winter cropping pattern was dual-headed barley, which requires the average maximum temperature of the coldest month to be above 10 degrees Celsius, a threshold observed in the region during the statistical period, thus indicating the continued cultivation of this crop in the future. Additionally, the prevalence of maximum temperatures above 20 and 25 degrees Celsius in the region and the prolonged absence of frost during the season are reasons for the stability of dominant summer cropping types in this province.
    Keywords: Climate, cropping pattern, Agriculture, statistical approach}
  • زلیخا نادرخانی، یوسف قنبری*

    نظام بهره برداری دهقانی، واقعیتی انکارناپذیر در اقتصاد روستاهای ایران و درآمد و معیشت بسیاری از خانواده های روستایی بر این نظام کشاورزی استوار است. با وجود مشکلات و تنگناهای فراوان، کشاورزان دهقانی به دلیل شناختی که از روستا و کشاورزی دارند، مهم ترین عامل در رسیدن به توسعه کشاورزی و روستایی محسوب می شوند. در این پژوهش، این موضوع بررسی می شود که مشکلات و چالش های بهره برداران دهقانی در استان زنجان چیست. این پژوهش، ازلحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. گردآوری داده های موردنیاز برای پژوهش با استفاده از شیوه پیمایشی (پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده) انجام گرفت. جامعه آماری، 40 روستا از 8 شهرستان دارای کشت دهقانی انتخاب و درنهایت340 پرسش نامه (با استفاده از فرمول کوکران) به صورت تصادفی بین خانوارهای روستایی توزیع و برای تجزیه و تحلیل از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ پژوهش برای کل پرسش نامه تحقیق (873/0) به دست آمده است که پایایی کلی پرسش نامه را تایید می کند. نتایج تجزیه وتحلیل عاملی نشان دهنده آن بود که درنهایت 5 عامل (اقتصادی، مدیریتی، زیربنایی - محیطی، اجتماعی و جامعه محلی) توانستند 66 درصد از واریانس چالش های بهره برداران دهقانی را توضیح و تبیین کنند. در عامل اقتصادی، «درآمد کم و ناخوشایند ناشی از کشت وکار برای بهره برداران» (773.)، در عامل مدیریتی، «نبود حمایت به موقع و مناسب دولت و نهادها از کشاورزان» (715.)، در عامل محیطی- زیربنایی، «تخریب و تغییر کاربری باغات و زمین های کشاورزی» (746.)، در عامل اجتماعی، «ضعف اعتمادبه نفس، مهارت و خودباوری در کشاورزان» (695.) و در عامل جامعه محلی، «کیفیت پایین و پراکنده بودن زمین های کشاورزی» (609.)، مهم ترین و اثرگذارترین چالش ها ازنظر بهره برداران کشاورزی محسوب می شوند. براساس نتایج گفته می‎شود، بیشتر چالش ها و مشکلات روستایی در استان زنجان با مدیریت اصولی و برنامه ریزی هدفمند و کاربردی حل می شوند.

    کلید واژگان: کشاورزی, توسعه پایدار, بهره برداری دهقانی, استان زنجان}
    Zoleikha Naderkhani, Yusef Ghanbari *

    The peasant exploitation system is an undeniable fact in the rural economy of Iran. Many rural families’ incomes are based on this agricultural system. Despite many problems, peasant farmers are considered as the most important factor for achieving agricultural and rural developments due to their knowledge of the countryside and agriculture. In this research, we studied the problems and challenges of peasant farmers in Zanjan Province. This research was an applied one in terms of purpose and descriptive and analytical in nature. The data required for the research were collected by using a survey method (questionnaire, interview, and observation). The statistical population of this study included 40 villages from 8 cities with peasant cultivation. Finally, 340 questionnaires were randomly distributed among the rural households by using Cochran's formula and the exploratory factor analysis was used for analysis. Cronbach's alpha coefficient for the entire research questionnaire was obtained to be 873., which confirmed its overall reliability. The results of factor analysis showed that the 5 economic, managerial, infrastructure-environmental, social and local community factors were finally able to explain 66% of the variance of the rural farmers’ challenges. In the above-mentioned factors, farmers’ low incomes from cultivation (773.), lack of timely and appropriate government support of the farmers (715.), destruction and change of using orchards and agricultural lands (746.), the farmers’ lack of self-confidence and skills (695.), and low quality and dispersion of agricultural lands (609.) were the most important and influential challenges for the agricultural operators, respectively. Based on the results, it could be said that most of the challenges and rural problems in Zanjan Province could be solved with principled management and purposeful and practical planning.

    Keywords: Agriculture, Sustainable Development, Peasant Exploitation, Zanjan province}
  • عارفه رمضانی حاجی محله*

    عصر حاضر، عرصه خالقیت ونوآوری بهمنظور تولید خدمات و محصوالت جدید است . بر ای اساس کارآفرینی به طور فاایند ای به عنوا عام ی م ر برای ایتاد توییر و تحو به ستت محصوالت و فرایندهای پایدار شناخته شد است. لذا، توجه به قاب یتهای پایداری و ایتاد نگرش مثبت و نیا بهکارگیری کارآفرینی پایدار میتواند به فعالیتهای کشاورزی کتک کند. هدف ای پژوهش تبیی تاثیر زیستپذیری سکونتگا های روستایی ب ش جوادآباد ش رستا ورامی بر کارآفرینی پایدار در ب ش کشاورزی است. پژوهش حاضر کتی و کاربردی بهصورت پیتایشی و از لحاظ روش شناسی با ترکیبی از روش های توصی ی تح ی ی انتاه شد است. اباار اص ی پژوهش برای گردآوری داد ها، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است. نتایو پژوهش نشا داد بر اساس آزمو هربستگی پیرسو ابعاد اقتصادی و محیطی زیستپذیری با قصد کارآفرینی پایدار کشاورزی دارای رابطه مثبت و معنادارند، هتچنی زیستپذیری سکونتگا های روستایی با قصد کارآفرینی پایدار کشاورزی دارای رابطه مثبت و معنادار است. مد رگرسیونی چندگانه به روش تواه توانسته 0/235 درصد از توییرات متویر وابسته را تبیی کند. تبیی تاثیر زیست پذیری بر کارآفرینی پایدار کشاورزی و بومیسازی شاخ های کارآفرینی پایداری کشاورزی م سسه ج انی توسعه کارآفرینی در محدوده مطالعاتی، نوآوری پژوهش حاضر است.

    کلید واژگان: زیست پذیری روستایی, کارآفرینی پایدار, کشاورزی, جوادآباد, ورامی}
    Arefeh Ramezani Haji Mahalle *

    In today's era, the field of creativity and innovation is to produce new services and products, based on this, entrepreneurship is increasingly recognized as an important factor for creating change and transformation towards sustainable products and processes.Therefore, paying attention to the capabilities of sustainability and creating a positive attitude as well as using sustainable entrepreneurship can help agricultural activities.The purpose of this research is to explain the impact of the livability of rural settlements in Javadabad district of Varamin city on sustainable entrepreneurship in the agricultural sector.The current quantitative and applied research has been carried out in a survey form and in terms of methodology with a combination of descriptive-analytical methods.The main research tool for data collection is the researcher's questionnaire.The results of the research showed that according to the Pearson correlation test, the economic and environmental dimensions of livability have a positive and significant relationship with the intention of sustainable agricultural entrepreneurship.Also, the viability of rural settlements has a positive and significant relationship with the intention of sustainable agricultural entrepreneurship.The multiple regression model using the combined method was able to explain 0.235% of the changes in the dependent variable. Clarifying the impact of viability on sustainable agricultural entrepreneurship and localization of agricultural sustainability entrepreneurship indicators of the Global Entrepreneurship Development Institute in the scope of studies is the innovation of the present research.

    Keywords: rural livability, sustainable entrepreneurship, Agriculture, Javadabad, Varamin}
  • سعید احمدی، حدیثه سادات حسنی*

    امروزه کاربردهای تصاویر ماهواره ای، در پایش و مدیریت زمین های کشاورزی، رو به گسترش است. با توجه به قدرت تفکیک مکانی، طیفی و زمانی بالای تصاویر سنتینل 2، در این مطالعه، در کشاورزی دقیق در شهرستان قروه از این تصاویر استفاده شده است. ابتدا با توجه به تقویم زراعی محصولات متفاوت آن منطقه، تصاویر سری زمانی جمع آوری شد. در روش پیشنهادی، نخست، فضای ویژگی طیفی براساس بازتاب طیفی باندها و همچنین شاخص های گیاهی، ایجاد شد. ابعاد فضای ویژگی طیفی، با استفاده از روش آنالیز مولفه های اصلی، کاهش یافت. سپس چهار طبقه بندی کننده قدرتمند ماشین های بردار پشتیبان، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه، نزدیک ترین k همسایه و جنگل های تصادفی نقشه طبقه بندی از اطلاعات طیفی تولید کردند. در ادامه، مکانی با هدف تعیین مرز مزارع، اطلاعات استخراج شد. برای این منظور، از شناسایی لبه ها در سری زمانی تصاویر سنتینل 2 استفاده شد. در نهایت، نقشه طبقه بندی نهایی، با تلفیق اطلاعات مکانی و ادغام نتایج طبقه بندی کننده ها ایجاد شد. نتایج به دست آمده نشان داد که دقت طبقه بندی کننده های نزدیک ترین k همسایه، ماشین های بردار پشتیبان، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه و جنگل های تصادفی روی فضای ویژگی طیفی اولیه، به ترتیب 78/77%، 16/79%، 41/76% و 89/76% است. با استفاده از روش پیشنهادی، دقت طبقه بندی به 72/94% افزایش پیدا کرد که حاکی از توانایی آن در منطقه مورد مطالعه است.

    کلید واژگان: تصاویر سری زمانی سنتینل 2, کشاورزی, مرز مزارع, ادغام طبقه بندی کننده ها, اطلاعات مکانی, اطلاعات طیفی}
    Saeid Ahmadi, Hadiseh Hasani *

    Nowaday, there are wide applications for satellite images in agriculture monitoring and management. According to high spatial, spectral and temporal resolution of Sentinel-2 images, we used them for precise agriculture in Qorveh country. Proposed methd consist of five step: firstly, multi-temporal images are collected based on agriculture calender of crops. Then feature space is generated based on spectral reflectance and vegetation indices which consists of 70 features. According to high dimensionality of feature space, principle component analysis is applied to reduce its dimension. Four power classifiers include support vector machine, k-nearest neighbour, multi-layer perceptron and random forests classify the reduced spectral feature space. On the other hand, spatial information are extracted from multi-temporal multispectral images. For this pupose, strandard deviation (STD) maps are generated for red, NIR and SWIR bands of each epoch. Then, by averaging the STD maps, final STD map is obtained. Edge detection is performed on STD map and it improves by removing small lines, smoothing, thining, etc. Finally, crop mapping is done by fusion of four classification maps and agriculture farm boundaries. The obtained results show that classification accuracy of k-nearest neighbour, support vector machine, multi-layer perceptron and random forest classifiers are 77.78%, 79,16%, 76.41% and 76.89%, respectively. The overall accuracy of the proposed method improve up to 94.72% which proves high potential of the proposed method.

    Keywords: Multi-temporal Sentinel-2 Images, Agriculture farm boundary, classifier fusion, spatial information, spectral information}
  • حسین رضا شهبازی *، گیتی صلاحی اصفهانی

    همه گیری ویروس کرونا قبل از هرچیز یک فاجعه انسانی بزرگ است. ویروس کووید- 19 پیامدهای اقتصادی بسیاری را در پی داشته و تقریبا همه کشورهای دنیا از آن متاثر شده و بنابراین انتظار می رود تا اقتصاد جهانی سال 2020 را با یک رکود قابل توجه سپری کند. در این میان، ایران نیز مانند بسیاری از کشورها درگیر این همه گیر جهانی شده و در نتیجه از پیامدهای اقتصادی ناشی از آن رنج می برد. این ضرورت باعث شد تا به پیامدهای اقتصادی ناشی از این بیماری بر مناطق روستایی پرداخته شود. با توجه به وضعیت گسترش این بیماری در جهان و ایران، پژوهش یاد شده با هدف بررسی پیامدهای اقتصاد ویروس کرونا بر مناطق روستایی انجام شده است که از نظر هدف جزو تحقیقات کاربردی است و بر اساس ماهیت و روش تحقیق توصیفی است. جامعه آماری مورد نظر تمام روستاهای کشور می باشد. اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و مجموعه ای از مقالات و منابع اینترنتی جمع آوری شده است. نتایج حاکی از آن است که کرونا با تاثیر بر زنجیره تامین، عرضه و تقاضا، عرضه نیروی کار، مصرف کالاها و خدمات، و به ویژه با کاهش درآمد مصرف کنندگان و تولیدکنندگان محصولات کشاورزی، گردشگری، و صنایع دستی در کوتاه مدت و بلندمدت، افزایش بیکاری و تورم، کمبود نیروی کار برای مزراع، مشکل ارایه محصولات به بازار و هدر رفت آن بر اقتصاد روستا تاثیرگذار است.

    کلید واژگان: اپیدمی, کرونا ویروس, اقتصاد, مناطق روستایی, کشاورزی}
    Hosseinreza SHahbazi *, gity Salahi Isfahani

    The coronavirus epidemic is first and foremost a great human catastrophe. The Covid-19 virus has many economic consequences and has affected almost every country in the world, so it is expected that the global economy will pass 2020 with a significant recession. Meanwhile, Iran, like many other countries, is embroiled in this global pandemic and is suffering as a result of the economic consequences. This necessity led to the economic consequences of this disease on rural areas. Due to the prevalence of this disease in the world and in Iran, this study was conducted to investigate the economic consequences of coronavirus in rural areas, which in terms of purpose is part of applied research and is descriptive based on the nature and method of research. The statistical population is all the villages of the country. The required information has been collected through the library method and a collection of articles and Internet resources. The results show that the corona has an impact on the supply chain, supply and demand, labor supply, consumption of goods and services, and especially by reducing the income of consumers and producers of agricultural products, tourism, and handicrafts in the short and long term. Rising unemployment and inflation, shortage of labor for farms, the difficulty of delivering products to the market and its waste affect the rural economy.

    Keywords: Epidemic, Coronavirus, Economy, Rural Areas, Agriculture}
  • محمد محسن زاده، حسین کریم زاده*، محسن آقایاری هیر

    طرح مسیله: 

    امنیت غذایی به عنوان شاخص سلامتی در سطوح خانوار مطرح است و ناامنی غذایی می تواند زمینه ساز مشکلات تکاملی، سلامتی و تغذیه ای باشد. بر این اساس تعیین عوامل مرتبط با امنیت غذایی در هر جامعه ای ضروری است. امنیت غذایی ازجمله پدیده هایی است که بر تمام ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تاثیر می گذارد. مفهوم امنیت غذایی بسیار گسترده است و با تعامل با دامنه ای از عوامل زیست شناختی، اقتصادی، اجتماعی، کشاورزی و فیزیکی تعیین می شود. آگاهی درباره وضعیت امنیت غذایی هر منطقه می تواند برنامه ریزی در این زمینه را کارآمدتر کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت امنیت غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان های هریس و بستان آباد است.

    روش

    این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش شناسی، توصیفی تحلیلی است. قلمرو مکانی پژوهش نیز شهرستان های هریس و بستان آباد است. بدین منظور از 22 شاخص کشاورزی برگرفته از نتایج سرشماری عمومی کشاورزی سال 1393 برای بررسی وضعیت امنیت غذایی در مناطق روستایی محدوده مطالعه شده، و از روش آنتروپی شانون و منطق فازی (FGIS) برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات استفاده شد.

    نتایج

    یافته های پژوهش نشان داد از کل 293 منطقه روستایی مطالعه شده، 73/2 درصد روستاها (8 روستا) در وضعیت خیلی خوب، 51/7 درصد (22 روستا) در وضعیت خوب، 06/17 درصد (50 روستا) در وضعیت متوسط، 54/37 درصد (110 روستا) در وضعیت ضعیف و 15/35 درصد (103 روستا) در وضعیت خیلی ضعیف ازنظر امنیت غذایی با تاکید بر شاخص های توسعه کشاورزی قرار دارند. به طورکلی امنیت غذایی 70/72 درصد از روستاهای محدوده بررسی شده در وضعیت خطرناکی از بعد کشاورزی است و به توجه ویژه مسیولان به ویژه در زمینه توسعه پایدار بخش کشاورزی این روستاها نیاز دارد.

    کلید واژگان: امنیت غذایی, کشاورزی, منطق فازی, هریس و بستان آباد}
    Mohammed Mohsenzadeh Harris, Hossein Karimzadeh *, Mohsen Aghayarihir

    Since food security is an indicator of health at the household and individual levels and food insecurity can be a predictor of developmental, health, and nutritional problems, it is necessary to determine its related factors in any society. It is one of the phenomena affecting all economic, social, and political dimensions. The concept of food security is very broad and is defined by the interaction of a range of biological, economic, social, agricultural, and physical factors. Understanding the food security situation of each region can make planning more efficient with more promising results. The purpose of the current study was to investigate the zone of food security in the rural areas of the two cities of Heris and Bostanabad. This was an applied research in terms of purpose and a descriptive-analytical research in terms of methodology. In this study, 22 agricultural indices derived from the results of the 2014 General Agricultural Census were used and the outputs were classified into very good, good, medium, poor, and very poor categories. The information was gained through Fuzzy Logic and Shanon Entropy methods. The research findings indicated that out of 293 rural areas studied, 8 (2.73%), 22 (7.51%), 50 (17.06%), 110 (37.54%), and 103 (35.15%) villages were in very good, good, moderate, poor, and very poor conditions, respectively. Overall, from the agricultural perspective, food security was in a dangerous situation in 72.70% of the villages in the study areas and required the officials’ special attention, especially in the area of sustainable development of agricultural sector.

    Keywords: Food Security, Agriculture, Fuzzy Logic, Heris, Bostanabad cities}
  • مهدی نادریان فر، سیروس قنبری*، جواد بذرافشان

    با عنایت به قرارگیری منشا جریان های ورودی آب به سیستان در کشور افغانستان، کمبود آب یکی از عوامل اصلی محدودکننده توسعه فعالیت های کشاورزی در این منطقه بشمار می رود. در این راستا طرح آبیاری 46 هزار هکتار از اراضی کشاورزی سیستان به منظور انتقال سیلاب های جاری از کشور افغانستان به گودال های طبیعی معروف به مخازن چاه نیمه ها و امکان بهره برداری مناسب از سیلاب های مذکور برای توسعه ی کشاورزی و پایداری منطقه مورد تصویب و اجرا قرار گرفت. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن تحلیل رضایت مندی روستاییان از طرح آب رسانی با لوله از مخازن چاه نیمه ها به اراضی کشاورزی، میزان رضایت روستاییان در ارتباط با شاخص های فنی-اجرایی و اجتماعی پروژه ملی 46 هزار هکتاری انتقال آب به اراضی کشاورزی دشت سیستان، مورد کنکاش قرار گیرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای Entropy Shannon Solve ، Bt WasPas Solver ، GIS و نیز از آزمون های Tو رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS برای تحلیل های آماری استفاده شده است. نتایج سطح بندی روستاها بر اساس مدل WasPas نشان می دهد 35 درصد روستاها دارای رضایت مندی کم، 45 درصد متوسط و 20 درصد روستاها از اجرای طرح رضایت مندی زیاد دارند. یافته های پژوهش نشان می دهد مولفه های سرقت و کیفیت سازه به ترتیب با میزان 319/0 و 251/0 بیشترین تاثیر و مولفه های هوشمند سازی و رعایت الزامات فنی و طراحی خطوط و جانمایی حوضچه ها به ترتیب با میزان 155/0 و 157/0 کمترین تاثیر خالص را بر رضایت-مندی روستاییان از اجرای طرح 46 هزار هکتاری آبیاری به اراضی کشاورزی دارد.

    کلید واژگان: رضایت, طرح 46 هزار هکتاری, کشاورزی, دشت سیستان}
    Mahdi Naderianfar, Sirous Ghanbari *, Javad Bazrafshan

    Given the source of water inflows to Sistan in Afghanistan, water scarcity is one of the main factors limiting the development of agricultural activities in the region. Recent droughts have led to the drying up of vital arteries and the destruction of productive bases in the region. In this regard, the irrigation project of 46,000 hectares of agricultural land in Sistan in order to transfer current floods from Afghanistan to natural pits known Chah-nime and the possibility of proper use of these floods for development Agriculture and sustainability of the region were approved and implemented. Therefore, in this study, while analyzing the satisfaction of villagers with the project of piped water supply from wells to agricultural lands, the level of satisfaction of villagers in relation to the technical-executive and social indicators of the national project of 46,000 hectares of water transfer The agricultural lands of Sistan plain should be explored. The results of village leveling based on the WasPas model show that 35% of villages have low satisfaction, 45% moderate and 20% of villages have high satisfaction with the implementation of the plan. The situation of the movement of villagers' satisfaction in the area in terms of space is such that the satisfaction of the villages increases from east to west and south. In other words, the residents of the villages located near the Hamoun International Dry Wetland are more satisfied with the implementation of the water supply pipeline project. Based on other research findings, the components of theft and structural quality with the amount of 0.319 and 0.251, respectively, the most impact and the components of intelligence and compliance with technical requirements and design of lines and location of ponds with the amount of 0.155 and 0.157, respectivelyhas the least net effect on villagers' satisfaction with the implementation of the 46,000-hectare irrigation project on agricultural lands.

    Keywords: Satisfaction, 46, 000 hectare plan, Agriculture, Sistan plain}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال